|
حاج علی خوشلفظ، راوی با اخلاص کتاب تحسینشده «وقتی مهتاب گم شد» پس از سالها درد و رنج جانبازی به شهادت رسید
پرواز تا مهتاب
محسن شهمیرزادی: فرصت به او میرسد. ماسک به صورت زده و برای شروع حرفش کمی تردید دارد اما آقا، بارها از او تفقد کردهاند. مکررا از کتاب او تمجید و با «سیم خاردار نفس»اش بغض کردهاند. تمام زورش را جمع میکند تا صدای پرلکنت و ناتوانش پشت میکروفن جور دیگری جلوه کند: «آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام شویم. ما همچنان فدایی شما هستیم. دوست داریم شما بیشتر از این درد نکشید و این همه آزار نبینید. واقعاً گوش نمیکنند، نمیدانم؛ یعنی ما حاضریم فدایی بشویم و به هر حال بیفتیم جلو. یک نکته بگویید که آراممان کند». آقا اما انگار در چهرهشان تغییری ایجاد نشده. تن صدایشان در جواب، هیچ بالا و پایینی ندارد. صدا مثل رودخانه زلالی است که بیخروش، به آتش دل خوشلفظ نشسته است: «آرام باشید!» اما رودخانه زلال کمکم به جریان میافتد. «این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قله است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قله توچال یا قله دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ اما داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجب میکردید». علی خوشلفظ آن روز بیش از هر زمان دیگری در چشمها آمد اما برای رزمندهها در چشم بودن، شیرین نیست. یک سال نشد که حاجعلی خوشلفظ راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» به ملکوت اعلی پیوست.
پیام رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت جانباز عزیز آقای علی خوشلفظ ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم سینمایی «آپاندیس» ساخته حسین نمازی
کپیکاری از کپیهای دیگران!
حسین ساعیمنش: اگر زمانی با دیدن فیلمهای دنبالهروی آثار فرهادی به این فکر میکردیم که شاید اصلا به تخیل فرهادی هم نمیرسیده که فیلمهایش بتوانند باعث تولید چنین فیلمهای متعدد و درجه دومی شوند، حالا با دیدن «آپاندیس» میشود به این فکر کرد که احتمالا همان دنبالهروهای سینمای فرهادی هم خیال نمیکردند زمانی برسد که این جریان تقلید از او، به تولید چنین اثر مغشوش و سردستی و بیفایدهای منجر شود که حتی تماشایش تا انتها هم حال و حوصله ویژهای میطلبد. «آپاندیس» نمونه کاملی است از این برداشت سطحی که موفقیت آثار فرهادی و مشابهانش در این است که صرفا چند نفر را در یک مکان (ترجیحا مسقف) گیر بیندازد و بستری را فراهم کند تا 3-2 مورد از پنهانکاریهای گذشته اشخاص برملا شود. البته واضح است که چنین ایدهای ذاتا مشکلی ندارد اما ایراد کار آنجاست که همین مورد به تنهایی، کاملا کافی قلمداد میشود و دیگر ضرورتی حس نمیشود که حداقل آن نقطه شروعی که قرار است این اشخاص را یکجا (در این فیلم بیمارستان) جمع کند و نگهشان دارد تا این حد مضحک نباشد. مساله اما به همینجا ختم نمیشود. «آپاندیس» به پشتوانه آنچه که گفته شد، تقریبا برای پرداختن به «هیچ» موردی که عیار فیلم را بالاتر ببرد، ضرورتی قائل نمیشود: بازیها به سختی قابل تحملند، تصمیمها و رفتارهای شخصیتها به هیچ شکلی قابل درک نیست، دیالوگهایشان نامعقول است، فراز و نشیب داستان کاملا بیجهت است، پنهانکاری افراد به دمدستیترین شکل ممکن فاش میشود و آزاردهندهترین عامل این است که فیلم هیچ تلاشی نمیکند که ملالآور نباشد بهطوریکه هر آنچه که از ابتدا در فیلم دیدهایم، با ورود هر شخصیت جدید به قصه یک بار برای او هم تعریف میشود و این اتفاق چند بار در طول مدت زمان فیلم تکرار میشود. در کنار این، «آپاندیس» با دلیل و بیدلیل هر جا که موقعیتش را پیدا میکند به حاشیههایی مثل ماجرای مریض تخت کناری زری یا ماجرای محسن و گلسا یا ماجرای کارگرانی که میخواهند اتاق مریض بدحال را به هر ضرب و زوری که شده رنگ بزنند(!) میپردازد که اصلا معلوم نیست سروتهشان کجاست و چرا باید باشند. اگر این دو مورد اساسی که گفته شد، برای خستهکننده بودن یک فیلم سینمایی کافی نیست باید این را هم اضافه کنیم که فیلم گاه و بیگاه شروع به متلک انداختن به بدرفتاریهای پزشکی میکند و چنان درباره این تعهد اجتماعی خود مصر است که هیچ ایرادی نمیبیند که قصه اصلی را معطل بگذارد و تیغ تیز انتقاداتش را دقایقی طولانی رو به قشر پزشکان بدرفتار بگیرد (و البته باید توجه داشت که چون قصه فیلم در بیمارستان میگذرد این «گاه و بیگاه»یی که گفته شد خیلی هم کم نیست)! خب، با این وضعیت که مهمترین سوالمان در طول تماشای یک فیلم این است که «آیا نمیشد مدت زمان آن را با اصلاح این تمهیدات ابلهانه به نصف یا کمتر از زمان فعلی کاهش داد؟» باز هم میشود درباره اینکه چرا اینقدر در شخصیتپردازی سهلانگاری شده یا تا این حد به فضا و محیط بیتوجهی شده سوالی داشت؟ واقعا فیلمی مثل «آپاندیس» برای چه هدفی ساخته شده؟ قرار بوده فیلم جشنوارهپسند و جایزهبگیری باشد؟ یا قرار بوده در گیشه به موفقیت برسد؟ یا قرار بوده منتقدان را متوجه استعداد جدیدی که در سینمای ایران پیدا شده، کند؟ خب! شکی نیست که هیچکدام از اینها محقق نشده اما سوال مهمتر این است که تشخیص این مساله که فیلم هیچ موفقیتی در هیچ وجهی کسب نخواهد کرد، تا قبل از ساخته شدن آن چیز غیر قابل حدسی بوده و نیاز به تیزبینی عجیب و غریب و کمیابی داشته؟ با این حساب چرا کسی حاضر شده در ساخت چنین فیلمنامهای همکاری کند؟ در این فیلمنامه چه نکته جذاب و درگیرکنندهای دیده؟ بدیهی است که کسی مخالف سرمایهگذاری برای کشف استعدادهای جوان نیست اما آیا اینکه فیلمسازی با فیلمی مثل «آپاندیس» راه ورودش به سینما را هموار کند و در ادامه این روند، فیلمهای اول در کنار آثار آبرومند و قابل دفاع، با فیلمهایی مثل «آپاندیس» هم شناخته شوند، اثر مخرب بیشتری نخواهد داشت؟ ارسال به دوستان
تازهترین خبرها از هشتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار
از تعیین هیأت داوران تا برگزاری کارگاههای فیلمسازی
دبیرخانه هشتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، اسامی هیات داوران 8 بخش این رویداد فرهنگی - سینمایی را اعلام کرد. به گزارش «وطن امروز»، دبیرخانه هشتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، اسامی هیات داوران بخشهای «نماهنگ»، «پوستر فیلم»، «تیزر تبلیغاتی»، «تولیدات رادیویی»، «برنامه تلویزیونی»، «فیلم ما»، «نقد، مقالات و پژوهشهای سینمایی» و «فیلمنامه» را اعلام کرد. بر این اساس، داوران بخش نماهنگ عبارتند از: هادی آرزم، رسول نجفیان، مهدی کلهر، مجید زینالعابدین و محمدمهدی سیار، همچنین داوران بخش پوستر نیز محمدمهدی روحانیمشهدی، مسعود شجاعیطباطبایی و عباس گودرزی هستند. روحالله رفیعی، مهرداد عظیمی و سیدشهابالدین طباطبایی هم 3 چهرهای هستند که داوری بخش تیزر تبلیغاتی را برعهده گرفتهاند و وظیفه داوری بخش آثار رادیویی نیز به سینا واحد، مجتبی شاکری، علیرضا سربخش، اکبر رضایی و زهرا صفاییان سپرده شده است. جشنواره عمار همچنین در بخش برنامههای تلویزیونی، بررسی و قضاوت آثار رسیده به جشنواره را برعهده محمدعلی صائب، نجمالدین شریعتی و محمدجواد میری سپرده است و در بخش نقد و مقالات نیز این وظیفه برعهده سینا واحد، سعید مستغاثی و مجید بذرافکن است. اما در بخش فیلمنامه این دوره از جشنواره عمار چهرههایی چون انسیه شاهحسینی، منصور انوری، محمدصادق کوشکی و هادی حاجتمند عهدهدار مسؤولیت بررسی و داوری آثار شدهاند، همچنین در بخش ویژه «فیلم ما» نیز وظیفه داوری به جمال یزدانی، حسین شمقدری و محسن اردستانیرستمی سپرده شده است. از دیگر رویدادهای مهمی این روزهای جشنواره فیلم عمار باید به انتشار فراخوان دبیرخانه این جشنواره در ارتباط با ثبتنام کارگاههای آموزشی فیلمسازی مقدماتی اشاره کرد. ارسال به دوستان
اخبار
ادامه فیلمبرداری «سوءتفاهم» در تهران ارسال به دوستان
اخبار
تقریظ حاج قاسم سلیمانی بر کتاب نقاشیهای حسن روحالامین ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|