|
به بهانه پخش مجموعه مستند خارج از دید از شبکه سوم سیما
روایت صریح و بدون تعارف از فتنه
احسان سالمی: فتنه 88 بدون شک یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر کشورمان است. اتفاقی که طیف گستردهای از مردم جامعه را در طبقات و گروههای مختلف با خود درگیر کرد اما نکته جالب توجه در ارتباط با این اتفاق آن است که با وجود اینکه روایتهای مختلفی در ارتباط با وقایع به وقوع پیوسته در این سال وجود دارد و حرف و حدیثهای بسیاری پیرامون جزئیات حوادث رخ داده در این سال از سوی منابع و شخصیتهای مختلفی مطرح میشود، اصولا هیچگاه عزم جزمی برای یکپارچه کردن این روایتها و ارائه آن به شکل یک بسته کامل که دربرگیرنده جزئیات مختلف حوادث آن سال باشد، وجود نداشت. اغلب مستندها و کتابهای نوشتهشده در ارتباط با حوادث آن سال معمولا یا به روایت بخشی از این حوادث پرداخته و بر تشریح دقیقتر همان چند حادثه یادشده تمرکز کردهاند یا فارغ از روایتی که طرف مقابل از همان واقعه و ماجرا داشته، صرفا فقط به تشریح آنچه خود دیده و شنیده بودند، پرداختند. این در حالی است که ارائه یک بسته کامل از اتفاقات رخ داده در این سال میتوانست شرایط را برای قضاوت دقیق و منطقی در ارتباط با ماهیت این حوادث برای اقشار مختلف مردم فراهم کند. بویژه آنکه حالا با گذشت چند سال از آن روزها، عملا فضا برای تحلیل و نقد منطقی و به دور از احساس اتفاقات آن سال مهیاتر است. حالا در این میان چه رسانهای بهتر از تلویزیون میتوانست روایت جامعی از این اتفاقات بیان کند. از یک سو بدون شک ظرفیت و جذابیت آثار تصویری برای شرح دقیق اتفاقات رخ داده در آن برهه بالاتر از ظرفیت بسترهایی همچون آثار مکتوب است و از سوی دیگر تلویزیون با این کار میتوانست به نوعی به مقابله با تمام روایتهایی بپردازد که طی این سالها به واسطه سکوت تلویزیون از طریق رسانههای معاند خارج از کشور به خورد گروهی از مردم داده شد. روایتی که احتمالا اگر همان 8 سال پیش و در همان برهه که اذهان مردم بیشتر درگیر این موضوع بود، فرصت پخش از تلویزیون را پیدا میکرد، اثرگذارتر بود و شاید حتی میتوانست مانع انتشار بسیاری از روایتهای جعلی شود. روایتهای ارائه شده از سوی رسانههای معاند گاهی صرفا به دلیل عدم ارائه روایت دقیق ماجرا از سوی رسانههای رسمی بویژه تلویزیون، در جامعه فراگیر شد و با وجود جعلی بودن، تبدیل به واقعیتی مسجل برای گروهی از مردم شد. با همین نگاه ساخت و تولید مجموعه مستند «خارج از دید» را باید یکی از اتفاقات مبارک تلویزیون و تصمیمات درست مدیران این رسانه در ارتباط با پایان دادن به غائله انتشار روایتهای غیرواقعی در ارتباط با فتنه 88 دانست. مجموعهای که سعی کرده در حد توان خود در قالب یک بسته جامع به تشریح همه اتفاقاتی بپردازد که پیش از انتخابات سال 88، هنگام برگزاری انتخابات و پس از آن به وقوع پیوست؛ یک روایت صریح، دقیق و بدون تعارف از هر آنچه اتفاق افتاد. از اشتباهات هر دو طرف و رفتارهای اشتباهی که در جریان این اتفاق از خود نشان دادند؛ بدون تعارف با هیچکدام از دو طرف درگیر در ماجرا. این دقیقا همان دلیلی است که خارج از دید این روزها توسط بسیاری چهرههای هر دو جناح سیاسی کشور یا از طرف برخی هواداران آنها برتافته نشده و به باد انتقاد گرفته میشود. «خارج از دید» به بازخوانی اتفاقات و مواضعی از سوی هر دو طرف درگیر در ماجرا پرداخته که بسیاری از آنها یا طی این سالها در لابهلای ماجراهایی تازه فراموش شده بودند یا اصلا هیچگاه به سمع و نظر مردم نرسیده بودند. جالب اینکه بسیاری از تصاویر نمایش داده شده در این مستند، مشتمل بر اتفاقات و حوادثی است که نهتنها مردم عادی جامعه بلکه حتی بسیاری افراد آگاه از حوادث و جریانات سیاسی نیز پیش از این توجه چندانی به آن نداشتند یا اصلا آنها را ندیده بودند. برای مثال نمایش تصاویر حضور نمایندگان کاندیداهای آن دوره در محل برگزاری انتخابات و اقرار آنها به صحت انتخابات آن هم در شرایطی که تنها چند ساعت بعد گروهی از آنها مدعی تقلب در انتخابات میشوند، به خودی خود میتواند میزان صحت ادعای این گروه در ارتباط با تقلب در انتخابات را برای هر عقل سلیمی نمایان کند. البته که نمیتوان «خارج از دید» را اثری بدون نقص یا خالی از هرگونه اشکال دانست، همچنان که هر اثر فرهنگی و هنری دیگری نیز که تولید میشود، ایرادها و نواقصی دارد ولی بدون شک خارج از دید را باید یکی از بهترین خروجیهای تلویزیون طی این سالها دانست. یک اثر روشنگرانه و دقیق که میتواند باب بحث منطقی در ارتباط با وقایع آن سال با نگاهی به مجموعه حوادث رخ داده در آن سال را باز کند؛ بحثی که باید خیلی زودتر از آنها باب آن باز میشد تا مانع از عمیقتر شدن شکاف ایجادشده به واسطه حوادث آن سالها شود. ارسال به دوستان
تولید ایرانی، تبلیغ غیرایرانی!
زینب محبوبی: برندهایى هستند که بهخاطر نامشان مدتها گمان مىکردیم وارداتیاند اما بعد متوجه شدیم تولید ایران هستند و امیدوارم این اطلاعات از ارادت ما نسبت به آن برند کم نکرده باشد. یا ممکن است هنگام خرید جنسى، مواجه شده باشیم با فروشندهاى که اصرار دارد جنس مورد نظرمان خارجى است، در حالى که تولیدىاش در همین خیابان شوش است! متأسفانه اقبال قاطبه مردم نسبت به اجناس خارجى بسیار زیاد است به حدى که گاهى تولیدات مرغوب و زیباى ایرانى را به نام خارجى میفروشند یا اینکه تولیدکننده در انتخاب نام برند براى تولیدات خود، تلاش میکند اسمى انتخاب کند که براى خریدار تداعىگر برندهاى خارجى باشد. متأسفانه اخیراً با موردى مواجه شدیم که برخى برندها براى عکاسى تبلیغاتى خود، از مدلهاى بدون حجاب و بعضاً موزرد استفاده میکنند که در نگاه اول بهنظر میرسد به جهت ایجاد حس خارجى بودن اجناسشان براى مشترى است و با توجه به شرایط بسیار سخت تولید در ایران و شرایط رقابتى بسیار ناعادلانه کالاى ایرانى با کالاهاى وارداتى، کسى که اقدام به تولید میکند باید عرق ملى بسیار قوى داشته باشد، اگر نه کسى که به دنبال سود اقتصادى است، راههاى بسیار هموارترى پیشرویش قرار دارد و بعید است که چنین مسیر سختى را انتخاب کند. گمان میرود کسى که پاى در این مسیر گذاشته، یکى از اهدافش مقابله با دشمن در عرصه اقتصادى است اما این روش تبلیغ، بازى کردن در زمین دشمن است و نهتنها به لحاظ اخلاقى، سوءاستفاده تبلیغاتى از زن است که موضوعى مذموم در همه ملیتها و فرهنگهاست، بلکه وقتى از یک تولیدکننده رسمى در جمهورى اسلامى، شاهد تبلیغى خلاف موازین روشن جمهورى اسلامى هستیم؛ تبلیغى که شائبه یک بام و دو هوایى ایجاد میکند براى مخاطب که اگر پوشش سر در جمهورى اسلامى جزو قوانین محسوب میشود و افراد با هر دین و ملیتى براى حضور در اماکن عمومى و رسانههاى تصویرى موظف به رعایت آن هستند تا شهروندى قانونپذیر و متمدن تلقى شوند، چگونه است که تولیدکنندهاى که براى تولیداتش، هزار و یک قانون و تبصره را میگذراند، براى تبلیغات برند خود میتواند از زنهاى بىحجاب استفاده کند؟! هر چند قصه توجیه براى صاحبان برندها دراز است که غیر از این نمىتوانند ویژگیهاى محصول خود را نمایش بدهند و چارهاى نیست و از خانمهاى نامسلمان براى این عکاسىها استفاده میکنند! اما مثلا چه فرقى بین مانتو و شامپو هست که براى تبلیغات مانتو میتوان از این تصاویر استفاده کرد اما براى شامپویى که روى موى سر مالیده میشود، شامپو را روى طاقچه میگذاریم و قسم و آیه میخوریم که خوب است و مفید است و ویتامینه میکند موهاى شما را! و این باب غلط و خلاف قانونى است که باز شده، آن هم با تأسف در برندهاى رسمى! تا قبل از این عکسهاى خلاف اصول اسلامى را در بین مزونداران اینستاگرامى بسیار دیده بودیم، یا حتى خلاف عقل که لب دریاچه چیتگر وسط پاییز، خانم مدل را مجبور به پوشیدن دامن کوتاه با پالتو و کلاه پشمى میکنند که هر بینندهاى را به خنده وا میدارد! اما این مزونها، تولیدکننده رسمى نیستند و بیشتر شبیه خیاطخانههاى محلى هستند که حالا به برکت اینستاگرام، چند نفرى هم خارج از محله، تولیداتشان را میبیند اما درباره تولیدکنندگان رسمى، همانگونه که سر سال حواس دولت به مالیات و بیمه و حجم تولیدشان هست، باید نظارت معنادارى هم بر نحوه تبلیغات آنها وجود داشته باشد، نه براى آنکه عرصه را به رویشان تنگتر کنند یا چوبى لاى چرخ فروششان باشد، به این جهت که این تابوشکنى، فرهنگسازى بسیار غلطى است که اگر ادامه پیدا کند، بقیه تولیدکنندگان هم محق میشوند نسبت به ارائه تبلیغات بدون حد و مرز. در دنیایى که میدیا از انحصار رادیو و تلویزیون خارج شده و شاهد رادیوهایى اینترنتى و تلویزیونهاى مجازى هستیم، طبیعتا دریافت اطلاعات از جانب مردم هم منحصر به رادیو و تلویزیون نخواهد بود و اتفاقا مردم بیشتر زمان خود را اختصاص به میدیاى غیررسمى میدهند و نمىتوانیم تصور کنیم نظارت و کنترل بر رادیو و تلویزیون به تنهایى میتواند انتظار حکومت نسبت به فرهنگسازى پوششى را مرتفع کند؛ واضح است که مردم از طریق میدیاى غیررسمى به هر آنچه که خلاف فرهنگ اسلامى است، دسترسى دارند. هدف از این نوشته، پیشنهاد قیمومت حکومت نسبت به تفکر مردم نیست اما در شرایطى که حفظ حجاب حداقلى در اماکن عمومى و رسانههاى دولتى، جزو قوانین جمهورى اسلامى است، تبلیغات برندهاى تولید ایران، از نگاه مردم، رسمى و قانونى تلقى میشوند، لذا اگر تولیدکنندهاى به طور قانونى و رسمى از دولت مجوز تولید دارد، تبلیغاتش هم باید رسمى و قانونى باشد و در چارچوب تعریف شده پوشش در جمهورى اسلامى. هرگونه حرکت خارج از عرف و قانون و ادامه آن به معنى مجوز گرفتن سایرین براى حرکتهاى خارج از قانون است. ارسال به دوستان
محمدمهدی خالقی، کارگردان مستند «رؤیای روهینگیا»:
صدای مسلمانان روهینگیا را جهانی میکنیم
محمدمهدی خالقی، مستندساز ضمن اشاره به رونمایی مستند جدیدش درباره آوارگان روهینگیا گفت: برای رساندن صدای این مسلمانان به گوش جهانیان، علاوه بر جشنوارههای داخلی، برای حضور بینالمللی هم برنامه داریم. به گزارش فارس، وی درباره تولید این فیلم گفت: 3 ماه قبل به منظور بررسی وضعیت اردوگاههای مسلمانان روهینگیایی سفری 2 هفتهای به کشور بنگلادش انجام دادیم که حاصل آن ساخت 2 مستند به نامهای «روهینگیا، زخم زمین» و «رویای روهینگیا» بود. خالقی افزود: مستند «رویای روهینگیا» در 25 دقیقه ساخته شده و داستان زندگی «عرفهالله» کودک روهینگیایی را روایت میکند که به دنبال رخ دادن اتفاقهایی برای خود و خانوادهاش، آواره میشود. در این اثر، ماجرای آوارگی آنها از روستای «آراکان» تا زمانی که وارد اردوگاههای آوارگان در کشور بنگلادش میشوند به تصویر کشیده شده است. این مستندساز ادامه داد: فیلمسازان برای ساخت چنین مستندهایی زمان چندانی در اختیار ندارند زیرا به دلیل مسائل امنیتی و اقامتی هر لحظه امکان لغو مجوز حضور آنها در اردوگاههای آوارگان وجود دارد، بنابراین مستندسازان باید با سرعت بیشتری کار خود را تولید کنند. خالقی در پایان سخنان خود با اشاره به آخرین وضعیت مستند دیگر خود درباره «عبدالکریم سروش» گفت: در حال حاضر آخرین مراحل فنی این مستند را سپری میکنیم، البته تدوین کار به دلیل مشکلات مربوط به آرشیو مقداری طول کشید که متاسفانه به جشنواره فیلم عمار امسال نرسید اما تلاش میکنیم تا قبل از پایان سال جاری آماده نمایش شود. ارسال به دوستان
حمیدرضا نوربخش سیاست تجاریسازی جشنواره موسیقی فجر را تأیید کرد
فروش، دلیل موفقیت جشنواره فجر
سیوسومین جشنواره موسیقی فجر در حالی برندگان خود را شناخت که مدیر این جشنواره، یکی از موفقیتهای جشنواره را فروش بلیتهای بیشتری به مخاطبان بیان کرد. به گزارش «وطنامروز»، سیوسومین جشنواره موسیقی فجر پس از 10 روز برگزاری اجراهای مختلف در سالنهای تهران در تالار وحدت به پایان رسید. حمیدرضا نوربخش، مدیر جشنواره اظهار داشت: مروری بر جشنوارههای موسیقی فجر در طول بیش از 3 دهه گذشته بخوبی نشاندهنده ظرفیت بیبدیل و تمایز آشکار هنر موسیقی .با دیگر هنرها در عرصه تولیدات و تأثیرات ژرف و غیرقابلانکار آن در همه شؤون اجتماعی و فرهنگی است. این ظرفیت بالا در حوزه اقتصادی بویژه در یک دهه اخیر نیز بخوبی نمایان شده بهطوری که بیش از نیمی از بودجه جشنواره نیز از محل درآمد حاصل از فروش بلیت و اجراهای مختلف آن حاصل شده است. وی تاکید کرد: از دوره سیویکم جشنواره موسیقی فجر به بعد میزان فروش بلیت اجراهای غیر از پاپ جهشی قابل توجهی پیدا کرد بهطوری که در دورههای بعدی میزان فروش اجراهای سنتی، تلفیقی و بینالملل به سطح فروش بخش پاپ رسید. این اتفاق را باید بهعنوان یکی از موفقیتهای مهم در عرصه سیاستگذاری و رویکرد ارزشی(!) جشنواره در 3-2 دوره اخیر ارزیابی کرد چرا که در دورههای قبل بخش پاپ بیش از 80 درصد درآمد جشنواره را به خود اختصاص میداد. در این جشنواره علیرضا قربانی به عنوان بهترین خواننده موسیقی معاصر باکلام و مهدی یراحی به عنوان بهترین خواننده پاپ معرفی شدند. ارسال به دوستان
اخبار
هنر شما میتواند با سند کار دشمن را بیاثر کند ارسال به دوستان
اخبار
«عشق فصل پایان»خواندنی شد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|