امیر استکی: سال‌هاست در اکثر نقاط ایران مثل قدیم برف نمی‌بارد و برف برای اکثر مناطق ایران به یک هدیه آسمانی دلچسب و نوستالژیک تبدیل‌شده است؛ نوستالژی‌ای که از خاطرات قدیمی‌تر‌ها از سال‌های نه‌چندان دور نشأت می‌گیرد و آدمی را در حسرت روزهای پرشمار برفی و زمستان‌های سرد و پربارش فرو می‌برد. هرچند بارش برف کم شده ولی هنوز در قامت یک رویداد نادر و استثنایی در نیامده است. در شهری مثل تهران احتمال داشتن چند روز برفی در زمستان احتمال قابل‌توجهی است و به تبع این قابل توجه بودن، ابدا یک امر غافلگیر‌کننده نخواهد بود. اگر برف چند روز پیش که تهران را فلج کرد و غیرعادی بودن وضعیت آن کماکان نیز وجود دارد، در شهری مثل اهواز باریده بود، می‌شد براحتی سخن از غافلگیری مسؤولان خدمات شهری گفت و عذر تقصیر آنها را پذیرفت. ولی برای تهران، شهری در حاشیه کوه‌های البرز، این حجم از ناکارآمدی دستگاه مدیریت شهری بی‌سابقه است. جالب اینجاست که در موارد مشابه با حادثه(!) برف اخیر تهران در سال‌های پیش‌تر و زمانی که تصدی امور شهری در دست شورای شهر اصولگرا بود، فعالان مختلف اصلاح‌طلب با مشاهده اندک کاستی‌هایی، چنان سخن از ضعف مدیریت و ناکارآمدی اجرایی و تباه بودن امور شهرداری تهران می‌زدند و نغمه «اگر کار در دستان ما می‌بودی» سر می‌دادند که هر شنونده‌ای گمان می‌کرد اینها غول‌های مدیریت و کیمیاگرانی‌اند که اگر بیایند، تهران را در اندک زمانی از دوزخ تصویر شده به بهشت برین تبدیل می‌کنند که رشک و حسد ساکنان تمام کلانشهرهای مدرن جهان را برخواهد انگیخت اما یک برف مختصر و مفید یک روزه، تومار این غولان و کیمیاگران را به شکلی در هم پیچیده است که حتی بدبین‌ترین منتقدان‌شان هم تصور آن را نمی‌کردند. از اقبال بد این مدعیان البته باید به این نکته هم اشاره کرد که ماجرا به نحوی است که دیگر نمی‌شود از دسیسه و کارشکنی رقیب نیز سخن به میان آورد. نزولات جوی که تا پیش از بارش آنها خواسته مشترک تمام ساکنان ایران و تمنای عاجزانه‌شان در پیشگاه خداوند بوده است، نمی‌تواند در قامت یک عذاب ظاهر شود اما کیمیاگری غول‌های مدیریت و کاربلدان حراف، برف لطیف و زیبا و خواستنی را به بلای جان شهروندان تهرانی تبدیل کرد و هنوز در این ساعات که این مختصر نگاشته می‌شود - به تاریخ 13 بهمن‌ - هم گویا از جان شهر به شکل کامل به در نرفته است!
این داستان هم سویه‌های ناراحت‌کننده داشت و هم سویه‌های طنزآلود. اینکه شهردار تهران نمره 18 از 20 به عملکرد شهرداری در جریان برف اخیر می‌دهد، طنزترین بخش این ماجراست. گویی از نگاه اینان، تهران شهری مانند اهواز است که برف برای آن خلاف‌آمد عادت باشد یا گویی برف نباریده، بلکه زلزله‌ای سهمگین آمده و این بزرگواران آن را در 6-5 روز رتق و فتق کرده‌اند و حالا مستحق آنند که برای خودشان چند در نوشابه مفصل هم باز کنند و به میمنت کسب نمره 18، لابد باید جشنی سراسری نیز در تهران و حومه برپا شود و همه با هم لبی به قلیان نیز بزنند! البته اینطور که به نظر می‌رسد، هیچ بعید نیست که مدال قهرمان درجه یک ملی را هم به شهردار محترم تهران تقدیم کنند، چرا که اگر نسبی بنگریم و این نگاه نسبی خود را به عملکرد نخبگان موجود در جریان اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گستری محدود کنیم، باید اعتراف کنیم عملکرد وزارت راه و شهرسازی در برف اخیر با همه آنچه گفتیم باز 100 پله بدتر از عملکرد برادران‌شان در شهرداری تهران است. لااقل در زمینه آگاه شدن از ماجرا، شهردار تهران با توئیت صبح روز برفی خود و دعوت به تکاندن برف درختان روبه‌روی خانه شهروندان، فاصله‌ای نجومی با حضرات دیگر از خود نشان داده است. آن بزرگواران بعدازظهر روز برفی و در حالی که آزادراه قم - تهران از شب قبلش مسدود شده بود و بیشمار اتومبیل در برف و یخبندان بیش از 14 ساعت معطل مانده بودند، تازه جلسه مدیریت بحران را تشکیل دادند و اعلام کردند بر امور مسلطند و جای هیچ نگرانی وجود نخواهد داشت و از این دست کلیات ابوالبقا.
صدالبته جای هیچ نگرانی نبود، چون حکماً همه اتومبیل‌ها بیمه بوده‌اند! جالب است که از قضای روزگار محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات هم از ساعت 9 شب تا ظهر روز بعد، یعنی تا زمانی که پرسنل نیروی انتظامی به فریاد ملت نرسیده بودند، در برف مذکور در اتوبان قم - تهران بعد از فرودگاه امام خمینی گیر افتاده بود و لحظه به لحظه در اینستاگرامش از امدادنرسانی کافی، فیلم و عکس منتشر می‌کرد. طفل معصوم حتی یک کلام هم در انتقاد از دست‌اندرکاران راه‌ها که خب! هم‌کیش و هم‌مسلک و مورد حمایت و رفیق گرمابه و گلستانش بوده و هستند، نگفته است و اینقدر از هوش برخوردار بوده که بفهمد این‌کار صددرصد حکم تف سر بالا را خواهد داشت و خوشبختانه این هوش در میان اکثر فعالان اصلاح‌طلب و تدبیرگستر و لشکر پرشمار رسانه‌ای‌شان مشترک است و دسته‌جمعی سکوت را در این شرایط گل و بلبل مدیریتی! ترجیح داده‌اند و حکماً باید خدا را شکر کنند که مانکن خیابان انقلاب و پسر خیابان نجات‌اللهی به فریادشان رسیده‌اند و چیزی برای سخن گفتن برای‌شان فراهم کرده‌اند، اگرنه همین عزیزان در موارد مشابه، کوچک‌ترین اختلالات عملکردی رقیب را چنان در بوق و کرنا می‌کردند و چنان برای آسیب‌دیدگان گریبان چاک می‌دادند که تا روزها و هفته‌ها بعد از آن هم داغ دل‌شان فرو
نمی‌نشست. نمونه‌اش رفتاری که در جریان زلزله ورزقان کردند و بسامان شدن یکی ـ دو ماهه امور زلزله‌زدگان ورزقان در آن روزها را ننگ مدیران اصولگرا
می‌دانستند ولی حالا پس از مرگ سارینا هم حتی لب به انتقاد از دولتی نمی‌گشایند که بعد از ماه‌ها هنوز نتوانسته است همه آسیب‌دیدگان یک زلزله را لااقل در یک کانکس کوچک اسکان دهد تا اطفال خردسال‌شان از سرما تلف نشوند. بله! متاسفانه کوه موش زاییده است و این موش برابر آنچه باید انجام بدهد و نداده است از همه نیز طلبکار است و همه ناراستی‌ها و ناکارآمدی‌ها را هم از کارشکنی و دسیسه‌گری رقبا می‌داند. برای این دولت و جماعت نخبگان از شکم مادر مدیر زاییده شده اطرافش، حتی گزارش تفریغ بودجه هم فرافکنی دیوان محاسبات و توطئه و دسیسه‌ای برای ضربه زدن به دولت معرفی می‌شود، اگرنه این عزیزان در هیچ شرایطی اصولا باور ندارند که کارشان می‌تواند ایراد هم داشته باشد و همین می‌شود که فلان وزیر راه‌وشهرسازی آنقدر از سوال یک خبرنگار زن عصبانی می‌شود که به خود حق می‌دهد زننده‌ترین برخوردها را با او داشته باشد و میکروفن و بساط تهیه خبرش را ضبط کند! تا جایی که استاندارد ارسال خبرنگار به محدوده اطرافش را به قد بالاتر از 190 سانتیمتر و لابد وزن بیشتر از 140 کیلوگرم ارتقا داده است! این روزها خاصه پس از بارش برف دسیسه‌گر اخیر و کارشکنی‌اش در امور حمل‌ونقل جاده‌ای، ریلی و هوایی کشور، حتما فقط رستم دستان از پس مصاحبه با این جناب وزیر برخواهد آمد. یک برف یک روزه چنان کار حضرات را به هم گره زد که فقط 2 حالت در پیش رو خواهد بود. یا باید ضعف و ناکارآمدی و غافلگیری این بزرگواران را نتیجه گرفت یا لاجرم این برف را امری استثنایی و دسیسه‌ای که از توطئه رقبا حاصل شده است، دانست. در حال حاضر اما دست‌اندرکاران امور کشور ابدا به حالت اول اعتقاد ندارند، پس طبیعتا حالت دوم باقی می‌ماند؛ حالتی که در آن برف اخیر، دسیسه‌گری بی‌رحم بوده است!
 

گروه سیاسی: معاون اول قوه‌قضائیه جزئیات روند دستگیری عبدالرسول دری‌اصفهانی، جاسوس دوتابعیتی را که در تیم مذاکره‌کننده هسته‌‌‌ای، مسؤولیت امور بانکی را بر عهده داشت اعلام کرد. او گفت سازمان اطلاعات سپاه از حدود یک سال و نیم قبل از دستگیری این جاسوس دوتابعیتی، بر اساس گزارش‌های دریافتی، نسبت به این فرد و بعضی افراد دیگر که دوتابعیتی بودند، مراقبت و مواظبت داشت. بر اساس آنچه حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای گفته، دری‌اصفهانی با موسسات خارجی همچونPWC که از آن به عنوان بازوی مالی قدرتمند سرویس‌های جاسوسی غربی بویژه به عنوان عقبه اطلاعاتی MI6  یاد می‌شود، همکاری داشته و پس از بررسی پرونده وی، با توجه به همکاری‌‌‌هایی که با دستگاه قضا داشته، به 5 سال حبس محکوم می‌شود.
بر اساس این گزارش، حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در سی‌‌وچهارمین نشست میان‌دوره‌ای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور (دفتر تحکیم وحدت) در مشهد مقدس حضور پیدا کرد تا به سوالات دانشجویان درباره دستگاه قضا پاسخ دهد. یکی از سوالاتی که در این نشست دانشجویان از محسنی‌اژه‌ای پرسیدند، درباره حضور جاسوس در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بود. محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به این سوال علاوه بر ارائه جزئیات تازه‌ای درباره عبدالرسول دری‌اصفهانی که به اتهام جاسوسی به 5 سال زندان محکوم شده است، درباره سایر متهمان به جاسوسی نیز اظهارنظر کرد. وی گفت: در مسائل هسته‌ای و کسانی که برای دشمن کار می‌کردند، یک نفر نداشتیم؛ یعنی بیش از یک نفر علیه کشور در رابطه با مسائل مختلف هسته‌ای یا نظامی به نفع دشمن کار می‌کردند.محسنی‌اژه‌ای تصریح کرد: ما در این زمینه افراد زیادی را محاکمه و محکوم کرده‌ایم؛ بعضی محکوم به اعدام شدند که حکم آنها اجرا شده است و بعضی نیز منتظر اجرای حکم هستند و برخی از آنها درخواست اعمال ماده ۴۷۷ کرده‌اند. وی تصریح کرد: درباره فرد مورد نظر شما که در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بود، باید بگویم حکم این فرد قطعی شده است و بنا به قانون می‌توانم اسم ببرم. نام وی «عبدالرسول دری‌اصفهانی» است. این فرد در ابتدای امر با این تیم نبوده است و در رابطه با مسائل بانکی و اقتصادی و عمدتاً مسائل بانکی از ناحیه بانک مرکزی به این تیم اضافه شده است، چرا که بانک مرکزی باید یک نفر را در رابطه با مسائل مرتبط با بانک معرفی می‌کرده است. سخنگوی قوه‌قضائیه خاطرنشان کرد: این فرد در برخی جلسات داخل و خارج که برگزار می‌شده، حضور داشته و مشورت می‌داده است. معاون اول دستگاه قضا ادامه داد: برای این فرد پرونده‌ای تشکیل می‌شود و عمدتاً پرونده‌ای که روی آن کار اطلاعاتی و تحقیق انجام می‌دهند، زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه بوده است و در اینجا وزارت اطلاعات به پرونده وارد نشده است. از حدود یک سال و نیم قبل از اینکه ایشان دستگیر شود، سازمان اطلاعات سپاه بر اساس گزارش‌هایی که به آن می‌رسد، نسبت به این فرد و بعضی افراد دیگر که دوتابعیتی بودند، مراقبت و مواظبت داشت. حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژه‌ای افزود: این فرد دوتابعیتی، تحصیلکرده انگلیس است و بعد از انقلاب، هم در داخل در دستگاه‌های مختلف کار کرده و هم با برخی موسسات خارجی از جمله PWC همکاری داشته است. وی به ۵ سال حبس محکوم شده است. معاون اول دستگاه قضا خاطرنشان کرد: ممکن است این سوال پیش‌‌‌‌‌‌‌‌ آید که مسأله هسته‌ای مگر مهم نیست؟ چرا خیلی مهم است ولی در رابطه با افشای مسائل هسته‌ای کسانی حکم اعدام برای‌شان صادر و اجرا نیز شده است و برخی نیز منتظر اجرای حکم اعدام هستند اما تعداد بیشتری داریم که به زیر 10 سال حبس محکوم شده‌اند و ایشان با مجموعه آن چیزی که در پرونده برای قاضی احراز شده و همکاری‌هایی که در طول مدت بازجویی داشته است، تشخیص قاضی این بوده که به ۵ سال حبس محکوم شود.
دری‌اصفهانی و PWC
براساس آنچه حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای گفته است، عبدالرسول دری‌اصفهانی با شرکت‌ها و موسسات خارجی در امور اقتصادی و بانکی در ارتباط بوده است. یکی از این موسسات که معاون اول دستگاه قضا به آن اشاره کرده است، شرکت PWC است.
(PWC (Price Water House Coopersشرکتی چندملیتی است که در حوزه ارائه خدمات حرفه‌ای و مشاوره مالی، حقوقی و حسابرسی به مشتریان در اقصی‌نقاط جهان خدمات می‌دهد. این شرکت در ۱۵۷ کشور جهان شعبه و ۲۲۳ هزار کارمند دارد. از این تعداد حدود 4 هزار و ۲۰۰ نفر در دفاتر فعال در منطقه غرب آسیا هستند.  این شرکت که درآمد سالانه آن بالغ بر ۳۵ میلیارد دلار است، به دلیل تخصص در حوزه حسابرسی و ورود به جزئیات حساب‌های مالی و بانکی شخصیت‌های حقیقی و حقوقی و تنظیم روابط تجاری و نبض بازار در کشورهای مختلف جهان، به عنوان بازوی قدرتمند سرویس‌های جاسوسی غربی و بویژه به عنوان عقبه اطلاعاتی MI6 (سازمان جاسوسی خارجی سرویس اطلاعاتی انگلیس) فعالیت و برآوردهای اقتصادی و بازرگانی کشورهای هدف را برای سرویس‌های اطلاعاتی غربی فراهم می‌کند. راهبردهای این شرکت در 5 محور خلاصه شده که هدف از پیگیری آنها، تغییر در ارزش‌ها، تغییر در فرهنگ و تغییر در رفتارها عنوان شده است که این 5 راهبرد شامل  فعالسازی فناوری، تحویل خدمات ویژه به مشتری، تقویت مردم، رهبری نمونه و سرمایه‌‌گذاری در رشد پایدار است. فعالیت این شرکت در منطقه غرب آسیا سابقه بیش از ۴۰ ساله دارد و هم‌اکنون ۲۳ دفتر در ۱۲ کشور شامل بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، لیبی، عمان، قطر، عربستان سعودی، امارات عربی متحده و فلسطین- غزه و کرانه باختری- تأسیس کرده و طبق مذاکرات انجام‌شده بین این شرکت با دولت جمهوری اسلامی ایران، قصد دارد بزودی دفتر تهران را نیز بازگشایی کند. اما دری‌اصفهانی چگونه با این شرکت چندملیتی همکاری داشته است؟ او در میانه مذاکرات هسته‌ای به عنوان نماینده بانک مرکزی و رئیس کمیته امور بانکی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای با گروه 1+5 و یکی از کارکنان ستاد اجرای برجام به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ملحق می‌شود. این در حالی است که او همزمان مسؤولیت دفتر منطقه‌ای شرکت PWC در دوبی، پایتخت اقتصادی امارات عربی متحده را نیز بر عهده داشته است و سپنتا دری، دختر وی نیز در دفتر این شرکت در لندن مشغول به کار است. شرکت  PWC هم‌اکنون از سوی دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا (OFAC) به عنوان ناظر اجرای قرارداد معروف بهFATF (توافق با گروه ویژه اقدام مالی برای عضویت ایران) عمل می‌کند.
دری‌اصفهانی از کجا آمد؟
اوایل انقلاب عبدالرسول دری‌اصفهانی که در انگلیس تحصیل کرده است، در پرونده‌ای مرتبط با اختلافات مالی گروهک تروریستی منافقین، وکالت این گروهک را بر عهده می‌گیرد و بعدها نیز به عنوان عضوی از تیم بهزاد نبوی، مسؤولیت معاونت حقوقی قرارداد الجزایر بر عهده وی گذاشته شده است. این مسؤول بانکی، عضو انجمن حسابداران انگلیس و کانادا و نیز معاون داور جمهوری اسلامی ایران در دادگاه بین‌المللی لاهه نیز بوده است. وی همچنین عضو هیأت‌مدیره بانک سامان بوده و ماهانه ۷۰۰ میلیون ریال حقوق بابت این عضویت، از این بانک دریافت می‌کرده است. دری‌اصفهانی سال ۹۴ به پیشنهاد محمد نهاوندیان، رئیس دفتر وقت رئیس‌جمهور، از سوی ولی‌الله سیف، رئیس‌کل بانک مرکزی، به عنوان نماینده این بانک در مذاکرات مالی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بین جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 معرفی شد اما وی از همان ابتدا از طریق شرکت خود (PWC) محتوای مذاکرات و تصمیمات جمهوری اسلامی ایران را به طرف غربی گزارش می‌کرده است. وی همچنین مدتی مشاور حقوقی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بوده و بسیاری از اطلاعات موشکی کشور را به دشمن منتقل کرده که بابت این قبیل اقدامات، پرونده‌ای هم در حفاظت اطلاعات وزارت دفاع دارد. وی پس از طرح اتهامات، به مدت 3 روز در بازداشت بوده اما بعد از آزادی، مدتی مورد بازجویی قرار گرفته که اعترافات و اطلاعات ذی‌قیمتی از این تحقیقات به دست آمده است. از جمله مهم‌ترین اعترافات دری‌اصفهانی، این است که وی بند ۱۶ برجام را به دستور طرف آمریکایی در متن توافقنامه گنجانده است که این بند، حاوی تعهدات ایران در قبال FATF است. بر اساس این گزارش، دری‌اصفهانی درواقع به عنوان رابط PWC به عنوان ناظر اجرای FATF از سوی OFAC عمل می‌کرده است. وی در این راستا، به دستور PWC، اقدام به معرفی افراد ایرانی دوتابعیتی در بانک مرکزی می‌کرده تا به عنوان حسابدار خبره در فرآیند اجرای FATF‌ استخدام شوند و علاوه بر این، حسب‌الامر این شرکت، برای نفوذ دادن مرتبطان PWC به دستگاه‌های اجرایی کشور بویژه وزارت نفت و بانک مرکزی، زمینه‌سازی می‌کرده است. شرکت PWC همچنین از دری‌اصفهانی خواسته بود علاوه بر این اقدام، اطلاعات افرادی را که سابقه کار در بانک مرکزی را دارند در اختیار این شرکت قرار دهد، روند مذاکرات ایران و 1+5 را اطلاع دهد، با مذاکره‌کنندگان 6 کشور حاضر در مذاکرات برجام به نفع PWC مذاکره کرده و با آنان پل ارتباطی ایجاد کند، ایرانی‌های دوتابعیتی را به استخدام دفتر شرکت در دوبی درآورد و مسائل سیاسی جمهوری اسلامی را به اشتراک بگذارد. دری‌اصفهانی در اعترافات خود درباره به‌اشتراک‌گذاری مسائل سیاسی جمهوری اسلامی گفته است وی یکی از اعضای جلسات راهبردی دولت معروف به «جلسات دوشنبه‌ها» بوده که با حضور افرادی مانند محمد نهاوندیان، سیروس ناصری، محمدعلی نجفی (شهردار فعلی تهران)، محمدرضا البرزی، قنبری و... برگزار می‌شده و وظیفه آنها تصمیم‌گیری درباره معاهدات بین‌المللی کشور، سفرهای خارجی رئیس‌جمهور و دیگر مسائل مهم راهبردی بوده است. دری‌اصفهانی، ماهانه در ازای 3 تا 4 ساعت مشاوره در ماه به شرکت PWC، 7500 پوند حقوق دریافت می‌کرده که این حقوق به حساب فرزند وی در کانادا واریز می‌شده است.
 

فیلمبرداری از مذاکرات با ساعت مچی
اعترافات این جاسوس هسته‌ای درباره روند انتقال اطلاعات مذاکرات به سرویس‌‌های بیگانه قابل تامل است. وی در اعترافاتی که فیلم‌های آن نیز موجود است فاش کرده افسر MI6 به وی گفته ما می‌خواهیم به کشور شما (ایران) کمک کنیم که با برخورداری از اطلاعات اقتصادی‌تان به دولت خودمان و آمریکا اطمینان دهیم اطلاعات مربوط به فعالیت‌های اقتصادی ایران که در روند مذاکرات بیان می‌شود، صحیح است. دری‌اصفهانی همچنین 3 جلسه جداگانه با رابط سرویس جاسوسی کانادا (CSIS) داشته که مستندات آن اعم از ارسال اطلاعات جلسات داخلی تیم هسته‌ای و جلسات با 1+5 موجود است. یکی از این مستندات، فیلم یکی از این جلسات است که دری با استفاده از ساعت مچی مجهز خود، به‌طور مخفیانه ضبط کرده و فایل آن را در اختیار جاسوس کانادایی قرار داده است. وی همچنین در ایمیلی به مشاور ملکه انگلیس اعلام کرده است به عنوان مشاور عالی رئیس‌کل بانک مرکزی ایران منصوب شده و بدین ترتیب، سیر رشد خود در داخل سیستم را مرتباً به عناصر بیگانه، گزارش می‌کرده است. دری‌اصفهانی طبق اعترافات خودش و اسنادی که به دست آمده، بسته‌های اطلاعاتی مختلفی را تهیه و برای طرف انگلیسی از جمله «جک استراو» وزیر سابق خارجه این کشور ارسال کرده است. وی همچنین در تهیه مقدمات سفر جک استراو و همراهان وی در آبان‌ماه سال  ۹۴ و تهیه روادید و اسکان آنها در ایران، نقش ویژه داشته است.

روزنامه واشنگتن‌پست گزارشی منتشر کرده که مربوط به نتایج نظرسنجی دانشگاه مریلند و مرکز
IranPoll درباره ایران است. این نظرسنجی پس از ناآرامی‌‌های دی‌ماه امسال انجام شده و حاوی نتایج
قابل تاملی است.  نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد عده زیادی از مردم ایران به‌رغم داشتن مطالبات معیشتی از ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند به گونه‌ای که آنها ضمن تاکید بر برخورد با مفاسد و مخالفت با افزایش قیمت بنزین و قطع یارانه نقدی، از حضور نظامی ایران در سوریه و پیشرفت برنامه دفاع موشکی قاطعانه حمایت می‌کنند.  نتایج این نظرسنجی که به طور مشترک توسط «مرکز مطالعات بین‌المللی و امنیتی» دانشگاه مریلند و مرکز نظرسنجی IranPoll انجام شده، روز جمعه منتشر شد. این نتایج هنوز به طور عمومی منتشر نشده اما روزنامه واشنگتن‌پست، خلاصه‌ای از نتایج آن را ارائه کرده است.  به گزارش تسنیم، روزنامه واشنگتن‌پست نوشته است نظرسنجی جدید نشان می‌دهد تغییر نظام سیاسی ایران یا تسامح در قوانین شریعت اسلامی از حمایت‌های ناچیز در میان مردم ایران برخوردار است، ضمن آنکه انتقاد از سیاست خارجی ایران در سوریه و عراق از حمایت عمومی برخوردار نیست.  مشارکت‌کنندگان در این نظرسنجی همچنین گفته‌اند حمایت‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و سایر مقام‌های این کشور از ناآرامی‌ها کمکی به خواسته‌‌های معترضان نکرده است. تنها 9 درصد از پاسخ‌دهندگان گفته‌اند این حمایت‌ها کمک‌بخش بوده‌ است.  هنگامی که از شرکت‌کنندگان درباره نظرشان درباره دولت آمریکا پرسیده شد، 85 درصد ایرانی‌ها آن را «بسیار نامطلوب» و تنها یک درصد آن را «بسیار مطلوب» توصیف کردند.  به طور جزئی‌تر این نظرسنجی نشان می‌دهد تنها 9/4 درصد از عموم جامعه از «تغییرات بنیادین» در نظام سیاسی ایران حمایت کرده‌اند. اکثریت 54 درصدی مردم گفته‌اند با تغییر نظام حاکم، «شدیدا مخالفند.» روزنامه واشنگتن‌پست اشاره‌ای به توزیع سایر پاسخ‌های شرکت‌کنندگان نکرده است.  همچنین تنها 8/8 درصد گفته‌اند نهادهای نظامی باید در بخش برنامه موشکی کمتر هزینه کنند.40 درصد گفته‌اند با چنین رویکردی «شدیداً مخالفند» در این بخش هم اشاره‌ای به نحوه توزیع سایر پاسخ‌دهندگان نشده است. اقلیت 2/17 درصدی گفته‌اند حضور ایران در سوریه را در راستای منافع ملی کشور نمی‌دانند و تنها 5/21 درصد گفته‌اند جمهوری اسلامی باید در سوریه و عراق کمتر هزینه کند.  این نظرسنجی، البته نشان می‌دهد عموم مردم ایران خواستار مقابله با فساد و بهبود وضع معیشتی هستند. 2/85 درصد گفته‌اند دولت باید اقدامات بیشتری برای مقابله با فساد انجام دهد. 3/81 درصد هم خواستار انجام اقدامات بیشتر برای کاهش هزینه‌های مواد غذایی شده‌اند. 2/73 درصد می‌گویند دولت نباید قیمت سوخت را افزایش دهد. 2/69 درصد خواستار عدم قطع یارانه هستند.  این نتایج با هیاهوهای تبلیغاتی که مقام‌های دولت آمریکا و رسانه‌های غربی درباره اغتشاشات در ایران به راه انداختند تفاوت‌های شگرفی دارد. در جنجال‌سازی‌ها تلاش می‌شد محور اغتشاشات اخیر، مطالبه مردم برای براندازی نظام جمهوری اسلامی عنوان شود.  نظرسنجی دانشگاه مریلند و IranPoll نشان می‌دهد عموم مردم از برخورد مسؤولان در ایران در واکنش به اغتشاشات رضایت داشته‌اند. نزدیک به دوسوم مردم واکنش پلیس را بسیار خوب یا تا حدی خوب توصیف کرده‌اند. 64 درصد هم میزان توسل پلیس به زور را مناسب توصیف کرده‌اند. یافته دیگر نظرسنجی، بی‌اعتمادی گسترده عمومی در میان ایرانیان نسبت به ایالات متحده آمریکا است. با آنکه اکثر ایرانی‌ها از توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 حمایت کردند، 86 درصد درباره اینکه آمریکا به آن پایبند خواهد ماند، ابراز تردید کرده‌اند.
42 درصد هم گفته‌اند آمریکا متن توافق را زیر پا گذاشته است.

سعد حریری با چرخشی جدید این بار به سمت ترکیه، سیلی دیگری به صورت متحد و زندانبان سابقش، محمد بن‌سلمان موسوم به صدامک نواخت. نخست‌وزیر لبنان به آنکارا سفر کرد و با درخواست مشارکت ترکیه به عنوان رقیب منطقه‌ای جدید عربستان، برای تقویت ارتش و نیروهای امنیتی لبنان، انتقام خود را از ولیعهد سعودی که 4 ماه پیش او را در ریاض به مدت 2 هفته به گروگان گرفته بود، ستاند. حریری همچنین در شبکه‌های اجتماعی نیز سفر خود به آنکارا را به رخ بن‌سلمان کشید و پس از دیدار با بن‌علی ییلدریم، همتای ترک خود در یکی از توئیت‌هایش اعلام کرد: «دولت ترکیه را به حمایت از طرح تقویت ارتش و نیروهای امنیتی و نیز طرح سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های لبنان فراخواندم و درخواست کردم بخش خصوصی ترکیه یک‌سوم سرمایه آن را تامین کند».به گزارش روزنامه قطری  «الشرق»، این نوشته‌ها کوتاه اما برای سعودی‌ها بسیار پرمعنی است، چرا که به معنای بی‌توجهی عمدی او به تمام حساسیت‌های سعودی درباره ترکیه به عنوان متحد جدید قطر و ایران است. حریری همچنین در توئیت دیگری نوشت: «دیدگاه من و ییلدریم درباره مخالفت قاطعانه با تصمیم آمریکا مبنی بر اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل کاملا مطابقت دارد.» این جمله نیز موضع سعودی در حمایت از تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را که عربستان و امارات آن را «معامله قرن» می‌خوانند زیر پا می‌گذارد. این چرخش جدید نشانگر پختگی سعد حریری و فاصله گرفتن از یک شخصیت سیاسی آلت دست سعودی‌هاست، چرا که او حالا با این مانورها سعی می‌کند ریاض را در بالاترین سطح ممکن زیر فشار گذاشته و پیش‌شرط‌های رژیم عربستان برای کمک مالی به جریان المستقبل درباره ائتلاف‌های انتخاباتی را بی‌اثر کند.
 دیدار صدامک با رئیس ستاد ارتش پاکستان
ولیعهد و نایب رئیس شورای وزیران و وزیر دفاع سعودی، دیروز در ریاض با رئیس ستاد مشترک ارتش پاکستان دیدار کرد. دیدار محمد بن‌سلمان با ارتشبد قمر جاوید در راستای همکاری مشترک میان 2 کشور بویژه در زمینه نظامی و آخرین تحولات منطقه‌اى توصیف شده است. به نظر می‌رسد رژیم ریاض یک بار دیگر تلاش می‌کند ارتش پاکستان را در ازای کمک‌های مالی وارد بازی شکست‌خورده‌اش در یمن کند.  محمد بن عبدالرحمن بن عبدالعزیز معاون امیر منطقه ریاض، شاهزاده عبدالعزیز بن سعود بن نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور، محمد العایش معاون وزیر دفاع، ارتشبد عبدالرحمن البنیان رئیس ستاد کل، استادفهد العیسی مشاور در دیوان شاهى و سرپرست کل دفتر وزیر دفاع، شاهزاده فهد بن ترکى بن عبدالعزیز فرمانده نیروى زمینى، دکتر هشام آل‌الشیخ سرپرست کل دفتر وزیر دفاع و مهندس طلال العتیبى مشاور نظامى وزیر دفاع در این دیدار حضور داشتند.

گروه فرهنگ و هنر: ‌آیین افتتاحیه سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با حضور سیدعباس صالحی وزیر ارشاد، محمدمهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی، ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره، سینماگران و اصحاب رسانه در برج میلاد برگزار شد. به گزارش «وطن امروز»، بخش ابتدایی این مراسم با پخش کلیپی با صدای پرویز پرستویی و به مناسبت شهادت حضرت فاطمه(س) همراه بود و پس از آن ابراهیم داروغه‌زاده، دبیر جشنواره ضمن خوشامدگویی گفت: جشنواره که دو، سه سالی است به صورت ملی برگزار می‌شود، ادای دین سینمای ایران به انقلاب و آرمان‌هایی همچون عدالت و حق‌مداری است. این افتتاحیه را به روح شهدای 8 سال دفاع‌مقدس تقدیم می‌کنم که از آرمان‌های مردم دفاع کردند.
سینمای انسانی، شاعرانه، متفکرانه و قصه‌دار
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم گفت: ماه بهمن برای ما یادآور 2 چیز است؛ جشن انقلاب اسلامی و جشن سینمای ایران. به همه خانواده سینما تبریک می‌گویم. سینمایی که طی سال‌های انقلاب افتخارات بسیاری را برای کشورمان به ارمغان آورد؛ سینمایی که هنوز هم این مسیر را ادامه می‌دهد و برای‌مان افتخارآفرین است. سینمایی که می‌خواهد این پیام را به دنیا مخابره کند که می‌توان سینمایی انسانی، شاعرانه، متفکرانه و قصه‌دار داشت. سینمایی که پشت خود حافظ‌ها، مولانا‌ها و سعدی‌ها را دارد. امروز هم سینمای ایران با این 4 رکن جلو می‌رود. به امید موفقیت روزافزون سینمای ایران.
جایزه‌های جامانده از فجر35
در حالی که پیش از این نامزدهای بخش مسابقه تبلیغات سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر اعلام شده بودند، در این مراسم از برگزیدگان این بخش تقدیر شد. دیپلم افتخار طراحی نام‌واره (لوگو) به محمد روح‌الامین برای «رگ خواب» و «خفگی» اهدا شد. همچنین سیمرغ بلورین بهترین آنونس به مسعود رفیع‌زاده برای فیلم «خفگی» تقدیم شد و سیمرغ بلورین بهترین عکس برای فیلم «پریناز» به جواد جلالی رسید. سیمرغ بلورین بهترین پوستر نیز به بابک یادگاریان برای فیلم «هجوم» اهدا شد.
شگفتی هنرمندان معروف جهان از صدای منوچهر اسماعیلی
در ادامه مراسم افتتاحیه سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر، بزرگداشت منوچهر اسماعیلی برگزار شد. در ابتدای این بزرگداشت ویدئویی از منوچهر اسماعیلی به نمایش درآمد. همچنین سعید راد و ابوالحسن تهامی روی صحنه آمدند و از منوچهر اسماعیلی تجلیل کردند. منوچهر اسماعیلی پس از آمدن روی صحنه اظهار داشت: سلام! بر همه فیلم‌ها و شما سلام کردم و امشب جواب دادید. جا دارد به سهم خودم از علی معلم یاد کنم که یک‌سالی است بین ما نیست. زیاد وقت‌تان را نمی‌گیرم، حال خوشی‌ هم ندارم، بعد از دیدن این صحنه‌ها از فیلم‌هایی که کار کردم توان ایستادن هم ندارم. ابوالحسن تهامی نیز در ادامه بیان داشت: منوچهر اسماعیلی از نوابغ کار دوبله است. افتخار این را داشته‌ام 60 سال در کنار او باشم و از او بیاموزم. هنرمندان معروف جهانی که او به جای آنها صحبت کرد، وقتی به ایران آمدند، گفتند فکر نمی‌کردیم به زبان فارسی بتوانیم صحبت کنیم، آنها شگفت‌زده شده بودند که چقدر صدای استاد اسماعیلی، شبیه صدای آنها بود.
اکبر عبدی، مشهور محبوب
اکبر عبدی سومین چهره‌ای بود که در این مراسم مورد تقدیر قرار گرفت. وی در میان تشویق ممتد حاضران برای تقدیر روی سن حاضر شد. احمدرضا معتمدی، کارگردان سینما که امسال فیلم «سوءتفاهم» را با بازی اکبر عبدی در جشنواره فجر دارد، درباره بازی عبدی گفت: من سال‌ها تدریس داشتم و با بسیاری از بازیگران همکاری کردم. استاد عبدی پرظرفیت‌ترین و پرظرافت‌ترین نقاش سینمای ایران و یک نابغه در تصویرگری فیزیک و میمیک است که برای ما سرمایه و ثروت ملی است. همچنین مسعود ده‌نمکی نیز که برای مراسم تقدیر از اکبر عبدی روی سن حضور پیدا کرده بود، در سخنانی گفت: اکبر عبدی و شریفی‌نیا مانند تام و جری می‌مانند! این دو همواره دوستی خاصی داشته‌اند. برخی محبوبند و برخی مشهور‌؛ اکبر عبدی هم محبوب است و هم مشهور. محمدرضا فروتن نیز گفت: من همیشه به دو نفر ارادت خاص دارم؛ خسرو شکیبایی و اکبر عبدی. آقای عبدی، مردی خوش‌قلب و محبوب است. امیدوارم همیشه سلامت باشد.
ممنون که خرج ما سینمایی‌ها را می‌دهید!
اکبر عبدی در این بخش از مراسم بیان کرد: من شانس بسیار بزرگی آورده‌ام که در طول‌ زندگی‌ام با افرادی کار کرده‌ام که افتخار سینمای ما بوده‌اند. مسعود ده‌نمکی تنها کسی بود که چندین فیلم در کنار او بودم. ایام فاطمیه را به همه مسلمانان تسلیت می‌گویم. از همسر و مادرم تشکر می‌کنم. از همه مردم ایران تشکر می‌کنم که وقتی من در فیلم‌های مزخرف هم بازی کردم محبت کردند و دیدند. واقعاً از مردم تشکر می‌کنم که خرج ما را می‌دهند و فیلم‌های درِ پیت ما را می‌بینند! از خداوند تشکر می‌کنم که به من عزت داده است، منِ بچه نازی‌آباد کجا که در کنار استاد منوچهر اسماعیلی بزرگ ‌داشته بشوم. استاد اسماعیلی فرشچیان سینمای ایران است. او با صدا جای تصویر را هم پر کرده است.
عبدی در خاتمه گفت: این فیلم‌هایی که در حال حاضر ساخته می‌شود و به نمایش در می‌آید در شأن سینمای ایران نیست. از خداوند می‌خواهم ما را به مسیر اصلی سینمای ایران بازگرداند. اساتید بسیاری این روز‌ها در بستر بیماری هستند، امیدوارم این عزیزان به سلامتی خود بازگردند.
حاشیه‌های عجیب جشن سینمای انقلاب
اما مراسم افتتاحیه جشنواره امسال خالی از حاشیه نیز نبود. نخستین ‌حاشیه این مراسم با شوخی زشت احسان کرمی، مجری برنامه با نام فیلم سینمایی «به وقت شام» آغاز شد که گفت: «امسال «به وقت شام» و به وقت ناهار داریم اما متأسفانه به صبحانه که وعده مهمی است توجهی نشده!» این شوخی زشت مجری مراسم با موجی از واکنش‌های منفی در فضای مجازی روبه‌رو شد که کرمی را وادار کرد در توجیه رفتار زننده خود اعلام کند: «تا آخر برنامه ممکن است ما با اسامی فیلم‌ها شوخی کنیم اما این به معنای توهین نیست!» هر چند این شوخی عجیب درباره هیچ فیلم دیگری تکرار نشد!  حاشیه دیگر این مراسم مربوط به صحبت‌های محمدعلی نجفی، کارگردان سریال «سربداران» در مراسم بزرگداشت او بود. نجفی که معلوم نبود چرا باید با این کارنامه ضعیفی که در سینما دارد، مورد تقدیر جشنواره «فیلم» فجر قرار بگیرد، در بخشی از صحبت‌های خود به شکلی تلویحی به تعریف از رژیم منحوس پهلوی پرداخت!

گروه اجتماعی: به گفته بسیاری از اعضای سابق شورای شهر تهران و کارشناسان حوزه حمل‌ونقل، اجرای طرح ترافیک جدید از سوی مدیریت شهری راهی برای کسب درآمد بیشتر برای شهرداری است. به گزارش تسنیم، سرانجام لایحه «تعیین نرخ عوارض تردد وسایل نقلیه در محدوده‌های مرکزی شهر تهران» یکی از پرحاشیه‌ترین لوایح و طرح‌های این دوره از مدیریت شهری به تصویب رسید، لایحه‌ای که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تخصصی نمی‌تواند به اهداف موردنظر خود برسد. یک‌ فوریت لایحه اشاره‌شده در سی و هفتمین جلسه شورای شهر تهران به تصویب رسیده بود و در چهل و دومین جلسه شورا سرانجام به تصویب نهایی رسید و این مصوبه برای تصویب به فرمانداری ارسال خواهد شد و در صورتی ‌که فرمانداری ایرادی به آن نگیرد، از 15 فروردین اجرا خواهد شد. مصوبه اخیر شورای شهر تهران ابهامات بسیاری دارد که هنوز در این زمینه مسؤولان شهری پاسخی نداده‌اند؛ ابهاماتی که در آینده شهر را دچار مشکلات عدیده‌ای خواهد کرد و احتمالاً مسؤولان با یک عذرخواهی همه‌چیز را فراموش خواهند کرد!
فرمول پیچیده نرخ طرح جدید
طرح حاضر مرهون تلاش شبانه‌روزی محسن پورسیدآقایی، معاون حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران است؛ فردی که کمتر کسی است وی را نشناسد، چرا که در زمان تصدی‌گری وی بر مدیریت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران فاجعه برخورد 2 قطار در سمنان رخ داد و جمع کثیری از هموطنان‌مان را عزادار کرد و البته با فشار رسانه‌ها از سمت خود استعفا کرد. در همین رابطه، هنوز ضرایب و ارقام طرح اشاره‌شده مبهم است. محسن هاشمی، رئیس شورای شهر در این باره اظهار کرد: فرمول در نظر گرفته ‌شده برای ورود خودرو‌ها به محدوده طرح بسیار پیچیده است. وی افزود: آنقدر این فرمول دشوار شده که تنها به درد اعضای شورای شهر تهران می‌خورد و شهروندان از این طرح سر درنمی‌آورند. رئیس شورای شهر تهران با اشاره به تهیه یک جدول برای اطلاع شهروندان از نرخ ورود به محدوده طرح ترافیک، گفت: مقرر شده یک جدول تهیه و در اختیار شهروندان قرار گیرد. هاشمی بیان کرد: در موارد مشابه از جمله تعیین قیمت منطقه‌ای املاک، به دلیل پیچیدگی‌های موجود، دفترچه‌ای تهیه و در اختیار مشاوران املاک قرار گرفته است. شهروندان با مراجعه به این دفترچه‌ها می‌توانند از این قیمت‌ها مطلع شوند. درباره بحث طرح ترافیک سالانه نیز باید جدولی تهیه شود و در اختیار شهروندان قرار گیرد. بر اساس این گزارش، طرح ترافیک فعلی به گفته پورسیدآقایی، سالانه 350 میلیارد تومان درآمد برای شهرداری داشته است که با طرح جدید این رقم به حدود
500 میلیارد تومان خواهد رسید. این در حالی است که تعدادی از اعضای سابق شورای شهر تهران نیز نسبت به طرح ترافیک جدید در سال آینده انتقاد دارند.
خیانت به شهروندان
مهدی چمران، رئیس سابق شورای شهر تهران با اشاره به اجرای طرح ترافیک جدید از سوی شهرداری تهران، اظهار کرد: این طرح ناپخته بوده و نمی‌توانند اهدافی را که مدنظر است، جلب کنند. وی تصریح کرد: این‌گونه طرح‌ها تنها در راستای افزایش درآمد شهرداری است و این در حالی است که شورای چهارم هیچ‌گاه به دنبال تصویب اینگونه طرح‌ها نبود. رئیس سابق شورای شهر تهران با اشاره به اینکه طرح‌ ترافیک جدید باعث آلودگی هوا و ترافیک در سطح شهر خواهد شد، گفت: متأسفانه این طرح در حالی به تصویب رسیده است که مسؤولان شهری عنوان کرده‌اند مطالعات لازم را انجام داده‌اند! چمران بیان کرد: افزایش درآمد شهرداری از طریق طرح ترافیک اجحاف و خیانت به شهروندان تهرانی است؛ ظاهراً در این طرح شهرداری چشم‌های خود را به روی شهروندان بسته است و فقط به دنبال کسب درآمد است. وی اظهار کرد: طرح ترافیکی که در سال‌های گذشته انجام می‌شده اگر دارای نواقصی هم بوده اما رضایت شهروندان را در پی داشته است اما این طرح قطعاً نارضایتی شهروندان را
در پی خواهد داشت.
طرحی به نفع سرمایه‌داران
ابوالفضل قناعتی یکی دیگر از اعضای سابق شورای شهر تهران نیز  با اشاره به طرح ترافیک جدید در این دوره از مدیریت شهری، اظهار کرد: طرح اشاره‌شده ابهامات بسیاری دارد، این در حالی است که به هیچ‌کدام از این موارد پاسخ داده نشده است. وی تصریح کرد: مسؤولان شهری در این دوره در تشریح طرح جدید بیان می‌کنند طرح اشاره‌ شده در راستای کاهش بار ترافیک و آلودگی هواست که به نظر می‌رسد این موارد فرافکنی است. قناعتی گفت: در طرح اشاره‌شده قطعاً نه ترافیک و نه آلودگی هوا کاهش نمی‌یابد؛ این طرح به نفع سرمایه‌داران خواهد بود، چرا که آنها مشکلی برای پرداخت سالانه 9میلیون تومان برای طرح ندارند. عضو سابق شورای شهر تهران ادامه داد: در دوره‌های گذشته مدیریت شهری تمهیداتی را برای گروه‌های خاص با توجه به مشاغل‌شان اتخاذ می‌کرد که در این دوره این افراد فراموش‌ شده‌اند. وی افزود: تصمیم مدیریت شهری در سال آینده باعث افزایش آلودگی هوا و بار ترافیک خواهد شد و امیدواریم فرمانداری نسبت به این تصمیم مدیریت شهری واکنش نشان دهد.
سلب آرامش مردم
همچنین کارشناس حوزه ترافیک معتقد است: طرح ترافیک جدید شهر تهران آرامش شهروندان تهرانی را نشانه رفته است و کارشناسان حوزه ترافیک از جزئیات آن آگاهی ندارند. فرید رزم‌آزما با اشاره به مصوبه جدید شورای شهر تهران درباره بازنگری طرح ترافیک، گفت: طرح ترافیک جدید شهر تهران مانند هندوانه‌ای دربسته می‌ماند، هنوز حتی کارشناسان ترافیک از چگونگی اجرای آن اطلاع ندارند. وی ادامه داد: اجرای این طرح خام که نه پیوست‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی دارد و نه مراجع و علمای دانشگاهی آن را تایید کرده‌اند، تنها 2 محور را پیگیری می‌کند؛ اول آنکه بگویند معاونت حمل‌ونقل طرحی برای عرضه دارد، دوم تحصیل درآمد بیشتر. کارشناس حوزه ترافیک تصریح کرد: خوب است دوستان حمل‌ونقلی به نقدهای منصفانه و سازنده بها دهند و با اجرای طرح‌هایی که دستاورد خاصی برای اجرای آن نمی‌توان پیش‌بینی کرد زندگی شهروندان را در ابتدای سال آینده مختل نکنند.
در پایان گفتنی است، در هر صورت معاونت حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران تلاش دارد طرح اشاره‌شده را از 15 فروردین 97 اجرا کند که اجرای طرح با تعرفه‌هایی که از سوی این معاونت در نظر گرفته‌شده به‌گونه‌ای است که شهروندان باید پول  زور را به مدیریت شهری اصلاح‌طلبان پرداخت کنند.
 

رضا مقدسی، فعال رسانه‌ای و مدیرعامل سابق خبرگزاری مهر پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری گوارشی، صبح دیروز جمعه  ۱۳ بهمن در ۵۰ سالگی دار فانی را وداع گفت. به گزارش مهر، زنده‌یاد مقدسی از فعالان رسانه‌ای بود که سال ۱۳۴۶ در مشهد مقدس متولد شد و فعالیت رسانه‌ای را از دوران دانش‌آموزی با نوشتن در نشریات دانش‌آموزی آغاز و سال‌ها به عنوان خبرنگار فعالیت کرد. حضور در بخش‌های مختلف تحریریه‌ صداوسیما، دبیری سرویس‌های جامعه و سیاسی روزنامه جام‌جم، قائم‌مقامی همشهری، مدیرمسؤولی روزنامه خبر، مدیرعاملی خبرگزاری مهر و مدیرمسؤولی روزنامه بین‌المللی تهران تایمز و... بخشی از سوابق زنده‌یاد مقدسی است. بر اساس این گزارش، در ایامی که این چهره‌ باسابقه عرصه رسانه و مطبوعات، درگیر بیماری شدید بود، چهره‌های مختلف فرهنگی، رسانه‌ای و سیاسی در منزل و بیمارستان از وی عیادت کردند. رضا مقدسی که در طول سال‌های فعالیت فرهنگی و رسانه‌ای همواره به عنوان یک چهره پیشرو، ارزشی و ولایت‌مدار شناخته شده و از او به‌ عنوان روزنامه‌نگار تراز انقلاب اسلامی یاد می‌شود، فعالیت در این عرصه را از ۲۰ سالگی در روزنامه قدس شروع کرد. وی در ادامه همکاری با این روزنامه، مسؤولیت‌هایی نظیر پروژه سراسری روزنامه قدس، سردبیری و معاونت مدیر مسؤول این روزنامه در تهران را نیز عهده‌دار شد و بعدها در بخش‌های مختلف تحریریه صداوسیما، دبیری سرویس‌های جامعه و سیاسی روزنامه جام‌جم، قائم‌مقامی مدیرمسؤول همشهری، مدیرمسؤولی روزنامه خبر، مدیرعامل شرکت ارتباطات روزنامه ایران، مدیرمسؤولی روزنامه بین‌المللی تهران تایمز و مدیرعاملی خبرگزاری مهر ایفای نقش کرد. پست‌های گسترده و فعالیت میدانی مقدسی در عرصه رسانه، از وی مدیر و صاحب‌نظری باتجربه در زمینه روزنامه‌نگاری انقلاب اسلامی ساخت. این مدیر پیشکسوت علاوه بر روزنامه‌نگاری، سوابقی در زمینه مدیریت روابط عمومی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و فعالیت‌های تشکیلاتی در حوزه روزنامه‌نگاری داشت و دو دوره عضو هیات مدیره انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان بود. مراسم ترحیم مرحوم رضا مقدسی روز دوشنبه (۱۶بهمن) ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در مسجد نور میدان فاطمی تهران برگزار می‌شود.

محمد نجارصادقی: طی 5 سال گذشته مسؤولان دولتی بارها بر مزخرف بودن مسکن‌مهر تاکید کرده‌اند، اخیرا هم روحانی این خانه‌ها را قوطی خوانده است. سوال اینجاست که دولت تدبیر و امید چه گلی به سر صنعت مسکن زده است که این چنین بر طرح مسکن‌ دولت سابق می‌تازد، نکته اینجاست که بر فرض هم که مسکن‌مهر مزخرف است؛ انفعال در ساخت مسکن، عدم پاسخگویی درباره مسکن اجتماعی، عدم رسیدگی به مسکن‌مهرهای قبلی و نبود مدیریت روی بازار مسکن، از آن هم مزخرف‌تر است و دولت به جای انتقاد به این موضوع باید پاسخگوی شرایط موجود باشد.
به گزارش «وطن امروز»، از همان روزهای اول حضور آخوندی در دولت، موضوع مسکن اجتماعی به جای مسکن‌مهر مطرح شد. تفاوت عمده‌ میان این دو طرح میزان آورده است که در مسکن‌مهر به جز تسهیلات، مابقی هزینه‌ها توسط متقاضیان ارائه می‌شود اما در مسکن اجتماعی واحدها متناسب با وسع درآمد خانوار قیمت‌گذاری می‌شود و حداکثر با  ۳۰ تا ۴۰ درصد از درآمد خود، آنها امکان سکونت پیدا می‌کنند. مسکن اجتماعی خوب یا بد طی سال‌های اخیر اجرا نشد، یعنی بعد از گذشت 5 سال از مطرح شدن این طرح تاکنون یک واحد مسکن اجتماعی هم ساخته نشده است.
توهین به 12 میلیون ایرانی
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، میانگین تعداد افراد خانوادهای ایرانی 3/3  است که با ضرب آن در تعداد 3 میلیون و 630 هزار واحد مسکن‌مهر تحویل داده شده، جمعیت تعداد افراد ساکن در مسکن‌مهر به حدود 12میلیون نفر در کل کشور  می‌رسد. گفتنی است به دلیل قیمت پایین مسکن‌مهر اساسا این خانه‌ها خالی نمی‌مانند یا توسط مالک استفاده می‌شوند یا به صورت اجاره در اختیار مستاجران قرار می‌گیرند. همچنین با توجه به جمعیت 80 میلیونی کل کشور، ساکنان مسکن‌مهر 15 درصد کل جمعیت کشور برآورد می‌شوند. بر این اساس با هر بار حمله مسؤولان دولتی به مسکن‌مهر به سرپناه و خانه امید 12 میلیون ایرانی توهین می‌شود.
دولت طرح‌‎هایش در حوزه مسکن را شروع کند
علیرضا خسروی، عضو سابق کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی درباره اظهارات اخیر رئیس‌جمهور و قوطی خواندن مسکن مهر، در گفت‌وگو با «وطن امروز» گفت: مسؤولان دولتی زمانی می‌توانند مسکن‌مهر را ارزش‌گذاری کنند که آن را با طرحی دیگر مقایسه کنند. دولت  7 الی 8 طرح مسکن با نام‌های مختلف مسکن اجتماعی، مسکن پیشگام و چه چه راه انداخت اما همه بلا تکلیف مانده‌اند. وی افزود: در سال‌های اخیر در حوزه مسکن آنقدر ضعیف عمل شد که مشاور ویژه‌ای برای معضل کمبود مسکن توسط رئیس‌جمهور انتخاب شد و آقای ترکان موظف شد در بافت فرسوده شروع به کار کند، در حوزه مسکن‌مهر هم آنطور که مشهود است راه‌حلی برای حل مشکل وجود ندارد و تا سال 1400 هم مسکن‌مهرها تکمیل نخواهند شد.
آخوندی حرف روحانی را نمی‌خواند!
نماینده ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی ادامه داد: آنچه مشخص است اینکه حرف‌های رئیس‌جمهور توسط وزیر راه خوانده نمی‌شود. خود روحانی هم در زمان تقدیم بودجه به مجلس شورای اسلامی گفت اختلاف‌نظرهایی با وزیر داریم ولی برند بودن وزیر را هم نمی‌خواهیم از دست بدهیم. وی با انتقاد از طولانی شدن روند مسکن مهر، گفت: صدماتی که ساکنان مسکن‌مهر امروز از طولانی شدن روند تحویل این خانه‌ها می‌خورند بسیار زیاد است، در برخی موارد مردم سال‌هاست در حال پرداخت اقساط خانه‌های‌شان هستند اما به کلی نمی‌دانند این خانه‌ها در کجا وجود دارند. خسروی با بیان اینکه به دلیل فعالیت به عنوان شهردار با بافت‌های فرسود آشناست، گفت: خوش‌خیالی است که منتظر این باشیم در بافت‌های فرسوده به دلیل اهدای زمین به سازنده اتفاق خاصی رخ دهد، ما سال‌های پیش مقداری زمین در اختیار مسکن و شهرسازی قرار دادیم اما تمایلی برای تولید مسکن مشاهده نکردیم.  بر این اساس طرح نوسازی و ساخت مسکن در بافت‌های فرسوده با نام طرح «مسکن پیشگام» به ابتکار دولت تدبیر و امید در حال اجراست؛ در این طرح زمین‌های مسکوت دولتی در مناطق فرسوده در اختیار توسعه‌گرها قرار می‌گیرد و آنها موظف به «بلوک‌سازی» در این مناطق می‌شوند. سرمایه این کار باید توسط توسعه‌گرها تامین شود، به ازای این سرمایه‌گذاری در نهایت مقداری از واحدهای ساخته شده متعلق به توسعه‌گر می‌شود. کارشناسان عملی شدن این موضوع را خوش‌بینانه می‌دانند زیرا بر این باورند که واحدهایی که به توسعه‌گر تعلق می‌گیرد آنقدر جذاب نیست که او هزینه‌ای سنگین در مناطق فرسوده انجام دهد.
کاهش 60 درصدی تولید مسکن در دوران امید
بر اساس گزارش رسمی سازمان برنامه و بودجه که ماه گذشته منتشر شده، تولید مسکن در سال ۱۳۸۹ با عرضه ۸۳۵ هزار واحد مسکن شهری جدید رخ داده است. در سال ۱۳۹۰ هم ۸۰۰ هزار واحد مسکن و در سال ۱۳۹۱ بالغ بر ۸۲۰ هزار واحد مسکن شهری جدید تولید شده است. در سال ۱۳۹۲ نیز با عرضه واحدهایی که ساخت آنها در دولت دهم شروع شده بود، ۸۳۴ هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار مسکن شد اما از سال ۱۳۹۳ که سیاست‌های وزارت و راه‌وشهرسازی دولت یازدهم بر بازار مسکن حاکم شد، روند نزولی تولید مسکن شروع شد به طوری که در این سال تولید مسکن شهری به ۷۱۹ هزار واحد کاهش یافت. البته از آنجا که ساخت مسکن به طور معمول ۲ سال طول می‌کشد، بخش زیادی از ۷۱۹ هزار واحدی که در سال ۱۳۹۳ به بازار عرضه شد، ساخت آنها در دولت دهم شروع شده بود، بنابراین تأثیر واقعی سیاست‌های وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم بر بازار مسکن را باید از سال ۱۳۹۴ دانست که تولید مسکن سقوط کرد و به ۳۳۱ هزار واحد رسید.  در سال ۱۳۹۵ نیز این روند ادامه یافت و فقط ۳۳۳ هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار شد. این در حالی است که طبق قانون برنامه ششم توسعه، باید در سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۶۸۰ هزار مسکن شهری جدید در کشور تولید می‌شد که کمتر از نصف آن تحقق پیدا کرد. در مقایسه با رکورد ۸۳۵ هزار واحدی دولت دهم در سال ۱۳۸۹، تولید مسکن شهری در سال ۱۳۹۵ بیش از ۶۰ درصد کمتر شده است. دولت دهم در سال ۱۳۸۹ بالغ بر ۳۰۸ هزار واحد مسکن روستایی ساخت اما دولت یازدهم در سال ۱۳۹۵ فقط ۷۰ هزار مسکن روستایی ساخت؛ به عبارتی ساخت مسکن روستایی تقریباً یک‌پنجم دولت دهم شده است. بر اساس برنامه پنجم باید در سال گذشته ۲۰۰ هزار مسکن روستایی احداث می‌شد که فقط ۷۰ هزار واحد ساخته شده که نشانه عدم تحقق ۶۵ درصدی در این بخش است.

تکرار بدگویی از مسکن‌مهر بی‌مزه شده است
افشین پروین‌پور، مدیرگروه مسکن مرکز مطالعات اقتصادی دانشگاه علم و صنعت در گفت‌وگو با مهر، درباره اظهارات رئیس‌جمهور نسبت به مسکن‌مهر و قوطی خواندن گفت: این دولت تنها کاری که کرده این است که از بقیه بدگویی کند؛ دوره اول دولت خود را با انتقاد از مسکن‌مهر گذراندند اما حالا که دولت یازدهم به پایان رسیده، دیگر تکرار این سخنان بی‌مزه شده است اینها هیچ برنامه‌ای نه‌تنها در بخش مسکن بلکه در هیچ بخش دیگری ندارند. به طور کلی برنامه‌شان این است که برنامه‌ای نداشته باشند. وی درباره طرح جایگزین مسکن‌مهر که از آن با عنوان مسکن اجتماعی یاد می‌شود، اظهار داشت: تا به حال کوچک‌ترین حرکتی در راستای این طرح انجام نشده است. اگرچه طرح آن هم غلط و غیرکارشناسی است اما هیچ اتفاقی در راستای همین طرح به زعم آنها اشتباه، رقم نخورده است. این کارشناس اقتصاد مسکن گفت: باید از آقای دکتر آخوندی سؤال شود هفته‌ای چند ساعت برای حوزه مسکن وقت می‌گذارد؟ پروین‌پور درباره بخش دیگری از اظهارات رئیس‌جمهور که اعلام کرده قرار است به جای طرح مسکن‌مهر، بافت‌های فرسوده احیا شود، یادآور شد: این دولت از اجرای مسکن‌مهر که طرح ساده‌ای بود و روی زمین بکر قرار بود پیاده‌سازی شود، عاجز مانده است؛ آن وقت آیا می‌تواند بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری را که احیای آنها اقدام بسیار پیچیده‌ای است، ساماندهی کند؟ وی تأکید کرد: این اظهاراتی که درباره بافت فرسوده گفته می‌شود، یک طرح سر کاری دیگر است که با آن می‌خواهند مردم را به این موضوع مشغول کنند که بافت فرسوده زیرساخت دارد و ما می‌توانیم ساخت‌وساز در این شرایط را با سرعت پیش ببریم.
 

محسن اقبال‌دوست: فیلم تمام می‌شود اما کسی سالن سینما را ترک نمی‌کند. چراغ‌ها روشن می‌شود و حالا می‌توانیم چهره‌ها را بهتر ببینیم. هر کس منتظر است بغل دستی‌اش نظرش را زودتر بگوید. انگار به دنبال تایید گرفتن نظر خود در نگاه همدیگر بودند. بعضی‌ها همچنان در صندلی فرو رفته‌اند، خیلی‌ها همچنان در گیر و دار تعارضات و مسائل قبلی خود که انگار پاسخی یافته باشند، بودند. حاتمی‌کیا اما انگار خیال آن را ندارد از اوج خود پایین بیاید. حاتمی‌کیا در «به وقت شام» باز هم نشان داد می‌تواند بلند شعار بدهد ولی شعاری حرف نزند. حاتمی‌کیا نشان داد زبان مخاطب را بلد است، سوال جامعه را درک کرده، اقتضای زمان خویش را می‌فهمد و می‌تواند به آن پاسخ سینمایی بدهد! این‌بار اما حاتمی‌کیا پا را فراتر نهاده و ادبیات خود را به فراتر از مرزهای جغرافیایی کشانده! ادبیات حاتمی‌کیا حالا در بغداد، دمشق، تدمر، حلب، موصل و استانبول حتی غرب دور نیز فهم می‌شود. تمام همت حاتمی‌کیا در «به وقت شام» معطوف به نمایش نمای نزدیک از داعش برای مخاطب خود شد. نمای نزدیکی که با نماهای باز که در جای جای فیلم توانسته بود این ماموریت را به درستی به انجام برساند و نکته جذاب آن در این بود که طیف عظیم مخاطبانش با سوالات گوناگون می‌توانستند به پاسخ خود در لابه‌لای روایت فیلم دست پیدا کنند. حاتمی‌کیا در «به وقت شام» بیشتر از آنکه به عنوان یک کارگردان باشد، رهبر یک ارکستر بزرگ بود. ارکستر‌ی که قرار نبود در آن کسی خارج از نقش خود کاری انجام دهد. همان‌قدر که  بابک حمیدیان با بازی درخشانش در خدمت فیلم بود، جلوه‌های ویژه، موسیقی، طراحی صحنه، فیلمبرداری و... نیز در خدمت فیلم بودند و حاتمی‌کیا مانند یک رهبر ارکستر این ارکستر عظیم را بخوبی رهبری کرد. حاتمی‌کیا همچنان به سوالات و دغدغه‌های نسل امروز احترام می‌گذارد و به دنبال پاسخ قابل قبول برای آن است. او از کنار این سوالات به سادگی عبور نمی‌کند!  قهرمانان امروز حاتمی‌کیا جوانانی هستند که از دل همین سوالات خود را بالا می‌کشند. حالا و به رسم مألوف می‌توان حدس زد چه حاتمی‌کیا و تیمش در جشنواره بخشی از جوایز را به خود اختصاص بدهند یا خیر، او پیشاپیش جایزه خود را از مخاطبش خواهد گرفت.