|
انیمیشن «فیلشاه» روز اول جشنواره را از رکود خارج کرد
نجات فیلشاهی
گروه فرهنگ و هنر:آخرین فیلم نمایش داده شده در نخستین روز فعالیت سینمای رسانههای این دوره از جشنواره فیلم فجر، روز اول این رویداد را نجات داد! در شرایطی که نمایش 2 فیلم «کامیون» و «جاده قدیم» در نخستین روز نمایش فیلمها در سالن رسانهها به واسطه کیفیت پایین این آثار باعث دلسردی اهالی رسانه شده بود، نمایش انیمیشن سینمایی «فیلشاه» و استقبال نسبی اهالی رسانه از این اثر توانست تا حدودی فضای دلسردکننده این روز را تغییر دهد. «فیلشاه» که تنها انیمیشن حاضر در این دوره از جشنواره فیلم فجر است، محصول گروه انیمیشنسازی هنر پویاست و در رقابت با 2 اثر دیگر نمایش داده شده در این روز که حالوهوایی اجتماعی داشتند، با استقبال بیشتری از سوی رسانهها روبهرو شد.
«جاده قدیم» ضعیفترین فیلم جشنواره
نگاهی به فیلم سینمایی «فیلشاه» ارسال به دوستان
«کامیون»، اثر متوسط آقای نویسنده بعد از 13 سال
2 خط موازی هرگز به همدیگر نمیرسند
محسن شهمیرزادی: «از قصه بگو ولی قصه را نگو» نوشتن و خواندن در ایام جشنواره به همین دشواری است که باید از فیلمی نوشت که اکثریت آن را ندیدند و چیزی دربارهاش نمیدانند و در عین حال مجاز نباشی فراتر از حد خلاصه داستان بروی. اما جای تقدیر دارد خلاصه داستان کامیون؛ «یک راننده کامیون ایرانی، خانوادهای از اهالی کردستان عراق را برای یافتن پدر خانواده به تهران میآورد» در واقع همه روایت قصه یک خطی و البته پایان این فیلم را فاش میکند. دختری از ایزدیهای عراق به همراه برادرشوهر نوجوانش و راننده کامیون کرد- سعید آقاخانی- به دنبال همسرش میآید که 18 ماه است از او بیخبر است. شاید اگر پرتوی «فراری» را ننوشته بود، میشد گفت او دچار یک سرقت ادبی شده است اما چه باک که یک بار به تو بلیط میفروشد و بار دیگر بلیت. فرار از دنیای وهمناک داعش که هر لحظه بیم تجاوز میرود و در کنار جادههایش سرها بریدهاند و تنها گاهی زیر چرخ ماشین دستانداز میشوند. ورود به «بهشت» تهران زیباست. برج آزادی و هوای بارانیاش هر کسی را عاشق پایتخت میکند. بویژه آنهایی که بار اولشان باشد به این شهر پا میگذارند. چه رسد به آنهایی که همین چند شب گذشته از ترس داعش چشم بر هم نمیگذاشتند. خیلی نمیگذرد که جمله بهروز داستان به اینجا میرسد: «تهران خوشگله، مخصوصا برا اونایی که بار اولشونه. ولی خدا نکنه بیکس و کار شی، این شهر خیلی بیرحمه». داستان دیگر بنا نیست فراتر از این برود. پایتخت بهشت روی بیرحمیاش را به تو نشان میدهد. بیکس که باشی از در و دیوار برایت میآید. اینجا تهران است اما میشود تو را غارت کنند، میشود وسایلت را به غنیمت ببرند، میشود مانند داعشیهای بیرحم در روز روشن قصد جان، مال و فرزندت را کنند، میشود کنار جاده- همچون عراق- جنازهها ببینی، هرچند این شهر دلخوشی سلبریتیهای خودش را هم هنوز دارد. شهر روی تابلوهای مغازههایش مینویسند «سوا کن، جدا کن» و وقتی به تو میرسد میگویند درهمه! شهر پر از بیکار است و پلیسهایش بو میکشند برای جریمه. شهر، شهر است اما باز هم دلخوشیهای خودش را دارد؛ «هر کجا دلت خوش باشه، خونت اونجاست». تهران در دنیای «کامیون» کم از کردستان عراق ندارد. تهران آن اتوپیایی نیست که همه آرزویش را داشته باشند. هر چند امیدوارم حرف قصه پرتوی همین باشد نه کنایه به هشتگ «عوضش امنیت داریم». هرچند پرتوی هرچه بخواهد بگوید پایان بازش جز این نیست که این شهر چه گمشدهاش را پیدا کند چه نکند، دلخوشی ماست. اگر سینمای مجیدی و میرکریمی را «دنیای تصویر» بخوانیم که از طریق قابها و میزانسنها سخن میگویند باید سینمای پرتوی را «دنیای کلام و کلمه» بدانیم. آن گاه است که پرتوی خود را میان این دو سینما جای میدهد. او هم اهل کلمه و دیالوگ است و هم فریم به فریمش نشانههاست که سخن میگویند. وقتی بناست هر لحظه با مشکلی روبهرو شویم، این لاستیکهای کامیون هستند که از چالهای به چاله دیگر میافتند. راننده قصه هرچه که باشد، معتاد باشد یا گهگاهی جنس قاچاق رد کند ولی با مرام است و غیرت دارد. همین است که تابلوی سرکامیونش چشمان حضرت عباس(ع) است. قابهای دلانگیز و کلاسیک تورج اصلانی چشمنواز است و هر چیز در این قاب سرجای خودش قرار دارد. او قصد ندارد هیچ خط فرضی را بشکند یا چشمان بیننده را با تکانهای بیجا اذیت کند. کامیون همان فیلم «فراری» با پایان باز است که زشتیهای شهر را نمایان میکند، زیباییهای متصور شده را دور میکند و مخاطب را به دل بیرحمی میکشاند. هرچند فراری پایان بینظیری داشته باشد، پرتوی مخاطب و قصه را رها میکند و انگار نه انگار که اصل قصه این باشد که خب بعدش چه؟ انتهای قصه در بیرحمی تهران باقی میماند و خطوط موازی قصه هیچگاه به نقطه پایانی نمیرسند. ارسال به دوستان
وقتی خانم تهیهکننده به جای فیلم درست ساختن حواشی را برجسته میکند
اندر حکایت غلط کردمهای درآمدزا!
منیژه حکمت، تهیهکننده و کارگردان فیلم متوسط و کلیشهای «جاده قدیم» که سعی داشت با عبارتهایی نظیر «زیربار سانسور نمیروم» بازار این فیلم پر اسپانسر را داغ کند، در نشست خبری خود و در پاسخ به انتقادات سینمایی خبرنگاران بار دیگر آتش حاشیهسازیهای سیاسی را برای بازار گرمی«جاده قدیم» افروخت. به گزارش «وطن امروز»، حکمت در ابتدای این نشست اظهار داشت: «من دیروز و امروز در سینماهای مردمی فیلم را دیدم و به این نتیجه رسیدم که سناریوی جشنواره فجر از قبل نوشته شده و از مردم عزیز و تمام جوانانی که در سرما برای گرفتن بلیتها در صف ایستادن معذرت میخواهم. تمام بلیتهای سینماهای مردمی به ارگانها فروخته شده و سهمیههای آزاد از سالنهای ۴۰۰ نفره ۶ تا 10 نفر(!) است». او همچنین درباره تغییرات احتمالی در فیلم با توجه به موضوع آن نیز گفت: «فیلمنامه جرح و تعدیل خاصی نداشت، همان فیلمنامهای را که نوشته بودم، ساختم و تنها یک دوست پسر و لگد دختر به نامحرم از فیلمنامه حذف شد!» منیژه حکمت در پاسخ به پرسش یک خبرنگار درباره آشفته بودن فیلمنامه «جاده قدیم» گفت: «آشفته بودن فیلمنامه را قبول ندارم. تمام قصه فیلم حول محور خانواده میگذرد. وقتی در یک خانواده مشکلی برای یک زن به وجود میآید تمام افراد مونث خانواده را تحتالشعاع قرار میدهد. میخواهم بگویم وقتی زنان مورد تعرض قرار میگیرند با صدای بلند این موضوع را اعلام کنند، اگر این اتفاق رخ دهد سونامیای به وجود خواهد آمد که هیچ مردی دیگر جرات این کارها را نداشته باشد». در پایان این نشست منیژه حکمت در واکنش به پرسش خبرنگار ستاد خبری جشنواره فجر که پرسید چرا با اینکه میداند سناریوی جشنواره فجر از پیش نوشته شده فیلمش را در این جشنواره به نمایش درآورده، گفت: «آدم بعضی وقتها اشتباه میکند و با صدای بلند میگویم غلط کردم! ۵۰ درصد بلیت فیلمها متعلق به مردمی است که در سرما در صف میایستند، نه ارگانهای دولتی. اینها سیمرغ بهترین فیلم مردمی را میخواهند و من میگویم این سیمرغ نوش جانتان». به نظر میرسد باید از خانم تهیهکننده و بعضا کارگردان پرسید آیا جنجالسازی اثری بر اقبال مردم به این فیلم در اکران عمومی خواهد داشت؟ کسی چه میداند با وجود 7، 8 اسپانسر برجسته این فیلم که در نماهای متفاوت دیده میشود، شاید خانم تهیهکننده از توقیف این فیلم رضایت بیشتری داشته باشد تا اکران و عدم اقبال مردم به آن. ارسال به دوستان
کارگردان فیلشاه در نشست خبری جشنواره فجر:
همه بچهها را فراموش کردند
نشست رسانهای انیمیشن «فیلشاه» با حضور هادی محمدیان کارگردان، حامد جعفری تهیهکننده، حسن ایوبی تدوینگر، حسین مهدوی صداگذار، مهدی پاکدل مدیر تولید، سعید شیخزاده صداپیشه و با اجرای محمود گبرلو جمعه 13 بهمنماه در پردیس سینما گالری ملت برگزار شد. به گزارش سینما سینما، جعفری در ابتدای نشست، اظهار داشت: نخستین اثر کمپانی ما شاهزاده روم بود که در بخش مسابقه جشنواره سیوسوم حضور پیدا کرد و جایزه دریافت کرد و پرفروشترین انیمیشن کشور و پرفروشترین فیلم آن سال بود. مجموعهمان قرار بر این گذاشت که هر سال یک انیمیشن برای اکران داشته باشد. جعفری در پاسخ به این سوال که چرا با همه این اجحافها که به انیمیشن میشود، اصرار به حضور در جشنواره دارید، گفت: من 3 دوره در جشنواره بودم که 3 دبیر مختلف داشت. این جشنواره برای ماست و آن را حفظ میکنیم. بخشی از عوامل ما کسانی هستند که با دیگر پروژهها کار میکنند و دوست دارند کارشان در چنین جشنوارهای دیده شود و من بسیاری از این اجحافها را به خاطر این عزیزان نادیده میگیرم اما جایی ناراحت میشوم که زحمت این عزیزان دیده نمیشود. وی تصریح کرد: جدول اولیه که برای اکران فیلمها در باغ کتاب صادر شده بود، انیمیشن فیلشاه در آن نبود. فیلشاه حتی در اعلام فیلمها به عنوان یک انیمیشن اعلام و یکی از ۲۳ فیلم بخش سودای سیمرغ اعلام شد. ما با همین محاسباتی که داریم تصورمان این است که اتفاقات خوبی برای این انیمیشن بیفتد. هادی محمدیان، کارگردان فیلشاه در ادامه گفت: کمپانیهای بزرگ دنیا طی 100 سال یاد گرفتهاند چگونه قصه بگویند. ما 5 سال است که آغاز کردهایم. در فیلشاه، فضا و قصه نسبت به شاهزاده روم تغییر کرده و این روند طی 10 سال آینده بهتر هم خواهد شد. کارگردان انیمیشن «فیلشاه» درباره مضامین انتخابی خود گفت: ما تیمی داریم که بازار را رصد میکند و به ما میگویند در این برهه چنین سوژهای مناسب است. ما قصهای را کار میکنیم که نیاز جامعه است و برایمان محتوا دارای اهمیت است. سعی میکنیم عمق این شخصیتها در زندگی بچهها تاثیر بگذارد. این روند تازه شروع شده و در کارهای بعدی این موضوعات را گسترش خواهیم داد. محمدیان ادامه داد: در سینما همه برای خودشان فیلم میسازند و بچهها را فراموش کردهاند، حتی جامعه هم بچهها را فراموش کرده است. آخرین فیلمهایی که در این ژانر یادم میآید، به 20 سال قبل بازمیگردد! ارسال به دوستان
اخبار
اشعاری از زبان اشیا در کتاب «وقتی امام آمد» ارسال به دوستان
جشنواره فجر
آرای مردمی فیلم فجر روزانه اعلام نمیشود ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|