چه حرفا!
جلسه اضطراری مجلس برای بررسی قراردادهای رنو و پژو برگزارنشد ولی برای برگزارشدن آن درخواستی مطرح شد. این جلسه اضطراری و فوری - فوتی که پس از مطرح شدن دوباره درخواست به صورت جدی و موافقت اکثریت نمایندگان مجلس، برای بررسی بیشتر و تعیین تکلیف، به کمیسیون مربوط ارجاع خواهد شد پس از آن بود که همه
دو - سه تا شرکت خارجی که آمده بودند ایران یک موز بردارند، مثل آب خوردن قراردادهایشان را فسخ کرده و از ایران رفتند.
در همین رابطه یکی از نمایندگان مجلس درحال نوشتن کپشن جدید روی سلفی خودش با موگرینی، به خبرنگار راه راه گفت: نگران خروج شرکتهای خارجی نیستیم. وی با بیان اینکه چه حرفا می‌زنید شما! ابراز امیدواری کرد و افزود.

پاستیل خرسی
بالاخره پس از چندبار با «دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» توسط آمریکا، رییس‏ کره شمالی و ترامپ با یکدیگر ملاقات کردند. در این ملاقات، «اون» در حالی که دست ترامپ را بدجور فشار می‌داد تأکید کرد اگر ایندفعه پُرروبازی دربیاری لای انگشتهات خودکار میذارم. ترامپ نیز ضمن اظهار تأسف از نفهمی و بیشعوری برخی دولتمردان آمریکایی از جمله خودش، اذعان کرد کره شمالی می‏تواند بهترین دوست آمریکا باشد به شرط اینکه کُلاً نباشد!
وزیرخارجه آمریکا هم درباره این دیدار به خبرنگاران گفت کره شمالی قبل از هرچیز باید تمام صنایع هسته‏ای، صنایع دفاعی، صنایع کشاورزی، صنایع دارویی، صنایع غذایی و بقیه صنایع خود را به طور کامل نابود کند و قول بدهد تا یک‌سال تحصیلی، هرروز تغذیه زنگ تفریح خود را به آمریکا بدهد. وی افزود: بعد از یک‌سال و در صورت تأیید پرزیدنت، شاید تحریم پاستیل خرسی را برداشتیم، ولی قول نمی‏دهم!

تفنگ، حلقه، لوله
یکی از مسئولین دولتی که خود را آگاه معرفی کرد گفت به زودی دولت تدبیروامید از فروشندگان «حبابساز» رسماً شکایت خواهدکرد. وی که دوست داشت نامش فاش شود ولی پولش کم بود، ادامه داد این شکایت، رسماً از فروشندگان اسباب‏بازی حباب‏ساز در هریک از اَشکال تفنگی، حلقه‏ای، لوله‏ای و... صورت خواهد گرفت و هیچ تفاوتی میان فروشندگان آن در داخل قطارهای مترو یا خارج از آن نخواهدبود. این مسئول آگاه در پاسخ به اینکه  دقیقاً شکایت شما از آنها چیست، گفت: پس از بررسی‏های کارشناسی تیمهای مجرب وزارت اقتصاد، همچنین حدسهایی که رییس سازمان برنامه و بودجه زدند متوجه شدیم قیمتهای نجومی مسکن و خودرو و موادغذایی و دلار و طلا و همه چیزهای دیگر حباب است و مقصر اصلی آن، همین فروشندگان حبابساز هستند. وی افزود: به زودی و در ادامه همین شکایت، از چین به عنوان کشور سازنده حبابساز، به دادگاه لاهه شکایت خواهیم کرد.

نخ رنگی!
رییس دولت در حاشیه شانگهای با ماهاتیرمحمد، نخست وزیر مالزی، دیدار و گفت‌وگو کرد. وی در این دیدار ضمن ابراز شگفتی از اینکه مالزی بدون برجام و FATF و پالرمو و ترکمانچای، توانسته است به دستاوردهای مهمی در توسعه و پیشرفت اقتصادی دست یابد اظهارداشت: یعنی بتن هم توی قلب نیروگاهتون نریختید؟! روحانی در ادامه پس از برشمردن چیزهایی که نثار منتقدان کرده است از ماهاتیرمحمد خواست با خیال راحت و بدون پرداخت حق‏تألیف(کپی رایت)، از این چیزها  استفاده کند. وی افزود قابل شمارو نداره!
در پایان این دیدار که قبل از دیدار بعدی برگزارشد، رییس‏جمهور از ماهاتیر محمد سوال کرد: این
زَر زَری‏ها که توی لباسته طلاست واقعاً یا از این نخ رنگی رنگی‏هاست که تو مترو می‏فروشن؟

به گزارش سرویس برث‌دِی پارتیزِ واحد سلطنتی خبر بریتانیا، جشن تولد نود و دو سالگی بانو ملکه الیزابت در هالِ آلبرت‌اینا در لندن برگزار شد. کیک این مراسم توسط جمعی از مهندسان مجرب عمران و شهرسازی لندن در 2/9 طبقه و با ترکیب رنگی متناسب با لباس و گل روی کلاه ملکه طراحی شد.
گفتنی است تولد بانو ملکه طی دو مراسم خصوصی و عمومی برگزار شد که خودی‌ها بعد از مراسم عمومی با چشمک بانو ملکه الیزابت به محل جشن اصلی(خصوصی) که تا سپیده‌دم ادامه داشت راهنمایی شدند. تعداد ۱۹۲ مهمان به انتخاب ملکه الیزابت برای این مراسم انتخاب شده بودند که از این تعداد ۱۰۰نفر همکلاسی‌های دوران مدرسه ایشان بودند که متاسفانه از این صد نفر ۹۷ نفر در حال پوساندن کفن در قبر‌هایشان بوده، دو نفر مومیایی شده و جسدشان خارج از بریتانیا در مصر نگهداری می‌شود و یک نفر که دارای اصالت چینی بود خاکسترش به اقیانوس آرام سپرده شده است. فلذا این جشن تولد با ۹۲ مهمان در حالی شروع شد که بانو ملکه از ابتدای مراسم همزمان با اجرای آهنگ تولد تولد تولدت مبارک با صدای تام جونز مشغول فوت کردن ۹۲ شمع تولد خود شدند، یکی از جملات تاثیرگذار و تاریخی بانو ملکه در این مراسم پس از فوت هفتاد و ششمین شمع این بود که: ای وای دیدین چی شد؟!؟ که با واکنش سریع حاضران مبنی بر: وای نه، چی شد؟!؟ مواجه شدند و درست همان لحظه فرمودند: «یادم رفت آرزو کنم!»، پس از این لحظه‌ غرورآفرین حاضران اشک‌های شوق خود را پاک کردند و سکوت کردند تا ملکه آرزو کند، سپس مراسم با از سر گیری فوت کردن شمع‌ها و خواندن آهنگ تولد تولد تولدت مبارک تا فوت آخرین شمع و تا سپیده‌ صبحگاهی ادامه پیدا کرد.
ادامه گزارش این مراسم مهم و تأثیرگذار و حیاتی و خیلی باحال در بخش بعدی خبر...
 

یک وقت خدا خواست و دیدی بردیم
اسپانیا باخت و پرتغال را خوردیم
گفتند مراکش اهل گل خوردن نیست
دیدید که خورد، گرچه شانس آوردیم

اخیراً خوب تا سقف و ثریا می روی بالا!
شبیه موشک سیاره پیما می‌روی بالا
فلک را سقف نشکاف و بیا گاهی کمی پایین
چه معنی دارد اصلاً سکه تنها می‌روی بالا
نزن گُل توی جیب پاره‌ داماد، انصاف است؟
از این دروازه غم، مثل «سوبا» می‌روی بالا
ندارد قاعده، سیر صعودیِ نمودارت
شبیه مشتق و سینوس و دلتا می‌روی بالا
سه سوته ثبت می گردد رکورد رو به رشد تو
شدی همچون حباب و تا ثریا می‌روی بالا
 

اولین باری که خبر ازدواج دخترخاله را شنیدم شوکه شدم چرا که ما از سیصد و شصت و پنج روز سال سیصد و شصت و شش روزش را باهم بودیم. ظاهرا خانواده عروس و داماد توافق کرده بودند که چندماهی نامزد باشند و هیچ کس حتی بزرگترهای خانواده باخبر نشود تا اگر احیانا این توافق به شکست عشقی خورد، مهریه کم و زیاد شد یا ایراد عروس و داماد تابلو شد پخش سراسری نشود و آبروی دو خانواده حفظ شود. اینها هم طوری چراغ خاموش پیش میرفتند که یقین کرده بودم این اپراتور تلفن همراهش است که شخصاً زنگ می‏زند و بیست و چهاری با دختر خاله تلفنی صحبت میکند و این خنده‏های ریزی که گاهی بینش می‏آید هم به خاطر بسته‏های تشویقی و تخفیفات است تا در یک مراسم نیمه خصوصی از داماد رونمایی شد. از دختر خاله دلخور بودم تا نوبت ازدواج خودم شد و برای اینکه همسایه ها مرا با تازه داماد نامزد شده نبینند دو چهارراه بالاتر سوار ماشینش می‏شدم و جلوی فامیل پشت تلفن به جای سلام عچقم اوبی؟ سلام علیکم و موید باشید می‏گفتم تا از انتخاب خود مطمئن شوم. حالا که عده‏ای از مسکوت ماندن دوماهه این لایحه الحاق ایران به FATF در مجلس گله می‏کنند یاد این رسم خانوادگی افتادم و به آنها اطمینان دادم که اینهایی که اجرا میشوند، FATF نیستند و همان قانونهای خودمان هستند که تازه تصویب شده‏اند.

حباب: عامل گرانی، متهم ردیف اول، هرچیزی که سرش کاسه یا کوزه بشکنند.
احباب: حباب‌های دم دستی، مجموعه دلار و طلا و خودرو، پوست‌کن حرفه‌ای.
حبابیه: محاوره شده‌ «حبابی است»، گرانی به دلیل کف! کردن.
محبوب: قیمت کالاهای اساسی، عشق حباب، بچه شش ماهه.
ح ب ب: عملیات میکروبی حباب‌زایی، گرانی بدون اطلاع دولت.
حبابت: درمان بیماری حبابی، حباب ترکاندن.
حبابیون: گروهی از مسئولان، کسانی که پشت حباب قایم می‌شوند، حباب‌ گرفته‌ها.
حباب‌زدگی: حباب‌دار شدن خود حباب، از حد گذشتن، شوری زیاد.
حباب‌دره: وسطای تهران، ساختمان وزارت بوق.
حبابیسم: مکتب توجیه‌گرایان، منطق کشکی.
حبابف: حباب روسی، حبابی که سریع سقوط کند.
حبابونه: شامپو پرحباب پرژک.
استحباب: حباب جایز، گرانی به شرط بقا.
حباب فرهنگی: از آنور بوم افتادن، غربِ غرب.
حباب نو: حباب بدون قید و شرط، حباب بدون وزن.
حباب‌شکن: هرآنچه حباب را بشکند، بچه‌ خردسال، تدبیر حداقلی.
حوتباب: ورزشی مفرح شامل یک توپ حبابی و گروهی از مسئولان که به دنبال آنند.

نه چک خوردیم، نه تا خوردیم، نه مردیم
گروه مرگ رو با چنگال خوردیم
خدایا روز عیدی حال دادی
مراکش گل زد و بازی رو بردیم
 

چه خوب کردین که بازی رو دادین کش
خودش جر داد تورش رو مراکش!
اگر چه خوب بازی کردین اما
به این میگن یه شانس خوب و فاحش
 

- سلام! جناب وضعیت اقتصادی کشور رو چجور میبینین؟
+ سلام. وضعیت اقتصادی رو بنده بسیار خوب و عالی میبینم.
- واقعا؟
+ بله! بنده هرروز اخبار وضعیت اقتصادی رو از شبکه خبر به‌صورت اچ دی میبینم و خیلی هم با کیفیته. دستتون درد نکنه.
- نه! منظورم اینه که وضع اقتصادی چطوره؟
+ آها! اون هم خوبه. من علاوه برحقوقم، یه حق ماموریت هم میگیرم که سرجمع مشکل مالی ندارم خداروشکر. ممنون از نگرانیتون.
- ببینین جناب، وضع کشور رو میگم. گرانی بیداد میکنه. نظر شما به عنوان مسئول اقتصادی چیه؟
+ گرفتم! گرفتم! بنده به عنوان مسئول اقتصادی کشور از وضعیت اقتصادی راضی نیستم.
- همین؟
+ عه! بلکه خیلی هم ناراضی هستم. کافیه؟
- خب علت این گرانی‌ها چیه؟
+ حقیقتش اینها حبابه و بزودی میترکه. ما با مشاورانمون هم که صحبت کردیم، گفتن طی 3روز یا 3هفته یا 3 سال یا بلکه هم 30 سال دیگه این حباب میترکه و جای نگرانی وجود نداره.
- دولت برای حل این مشکل چه اقداماتی انجام میده؟
+ ما دستور دادیم خیلی ضربتی، تمام دستگاههای حبابسازی رو از سطح کشور جمع کنن. برای وارداتشون تعرفه‏های سنگین گذاشتیم. حتی نوه من یه دونه حبابساز کوچیک داشت اونو هم من خودم ازش گرفتم تا دیگه شاهد همچین اتفاقاتی نباشیم.
- دستتون درد نکنه.
+ سرم درد نکنه.
 

- مستقیم؟
ویژژژ...(صدای عبور تاکسی)
- مستقیم؟
ویژژژژژژ...(صدای بیشتر)
- مستقیم؟!
ویژژژ... عیییییییع!(اولش صدای عبور بعد صدای ترمز!)
- هن هن هن هن آقا مستقیم؟!
- تا بیمارستان مسیح دانشوری بیشتر نمی‌رما!
- آره منم دقیقا می‌خوام برم همون‌جا
- بیا بالا
چیک چیک، تق!(قاعدتا صدای بسته شدن درب تاکسی)
- هوفففف(صدای... صدای کوفت! صدای مرض! حرفتو بزن دیگه بابا عه!)
- هوفففف... عجب دوره زمونه‌ای شده! تا یه مقدار بارون میاد دیگه هیشکی نگه نمی‌ذاره! همه دنبال دربستی‌ان
راننده: کار خودشونه!
مسافر: چی؟ این‌که همه دنبال دربستی‌ان هم کار خودشونه؟
راننده: نه بابا اون که خداوکیلی کار خود ماهاس! منظورم بارونه
مسافر: آهان!
راننده: میگن سپاه ابرای چیز فرستاده تو آسمونا...
- مستقی...
تق(صدای بسته شدن در)
مسافر اول: آره داداش! به نظر من برجام خیلی لازم بود! دیپلماسی که این نیست هی بری بالای تریبون برای کشورهای جهان بیانیه بخونی!(تشویق حضار)
مسافر دوم: آقا پیاده میشم
عییییییع... تقققققق(صدای بسته شدن در به‌صورت محکم)
راننده: هویییی چته! دفه دیگه اگه سوارت کردم! هربار این سوار میشه بهش می‌گم این درو محکم نبند نرو ولی انگار مغزشو خر جوییده!
مسافر اول: عرض می‌کردم. اینطوری نمی‌شه با جهان مذاکره کرد. باید باهاشون معامله کنیم. باید دوتا بدیم سه تا بگیریم! اونجا که جای ژانگولر بازی نیست! الان شما این برجامو ببین، با لبات بازی می‌کنه لامصب!
(تکان شدید ناشی از چاله!+ صدای رادیو: ترامپ از برجام خارج شد)
مسافر اول: البته برجام یه ضعف‌هایی هم داشت!
- مستقیم؟
- بیا بالا این مغزمونو تیلید کرد!
مسافر دوم: آقا شنیدید آمریکا از برجام خارج شده ایرانم هیچ چیزی...(قطع شدن صدا به دلیل دست‌انداز)... ایران هیچ گیری نمی‌تونه بده بهشون؟
مسافر اول: اتفاقا پیش پای شما صحبت برجام بود! یکی از ضعف‌های اساسی این برجام اینه که اصلا نسخه فارسی نداره!(تکبیر حضار!+ سوار شدن دو مسافر دیگر+ تکمیل ظرفیت تاکسی+ چپ چپ نگاه کردن راننده به مسافر اول!)
مسافر سوم: آقا شنیدید آمریکا از برجام...
راننده: یه کلمه دیگه حرف بزنید چپ می‌کنم همه رو راحت می‌کنما!
مسافر اول: دِ آخه لامصبا! ترکمنچای نسخه فارسی داشت برجام نداره؟! آدم این درد رو کجا بریزه؟
مسافر دوم: همینجا همینجا! آی لاو یو، یو اس آ...
مسافر اول: خلاصه برجام خیلی اشتباه بزرگی بود.
عییییععععععییییععععع قیییییییژژژژ عیییییععع(طبیعتا صدای چپ کردن ماشین)
 

در پی اظهار نظرهای بادکنکی مسئولین در مورد افزایش جهشی نرخ ارز، طلا و سایر دوستان و وابستگان، با هم به بازخوانی چکیده مقاله لو رفته از تز دکترای یکی از اعضای تیم اقتصادی دولت می‌پردازیم.

عنوان: حباب در اقتصاد و هر چیز که هست
چکیده: اقتصاد حباب محور، شاخه‌ای متمایز از علم اقتصاد است که ارزش‌های مربوط به حباب و اقتصاد را با هم در نظر گرفته و گزینه‌های جدیدی را بر پایه حباب  مطرح  می‌کند. هدف اصلی این نوع اقتصاد نوعی موازنه در شکاف طبقاتی است و تضمین می‌کند که طبقات پایین به درستی شکافته شوند. اصول نظری اقتصاد حبابی، به بررسی میزان کف و صابون در مدیریت مالی - اقتصادی و قدرت فوتِ بادکنندگان این نوع حباب‌ها می‌پردازد که در عمل مخالفانی نیز دارد. اکثر اساتید حوزه اقتصاد، متفق‌القولند که حباب در اقتصاد مانند حباب‌هایی است که فرد در حال خفه شدن در زیر آب از دهان خود خارج می‌کند و این حباب‌ها وقتی تمام می‌شوند که جان فرد و اقتصاد از دماغشان رفته باشد ولی دکتر باب‌اسفنجی در کتاب خود با نام «عشق من حباب» اعتقاد دارد حباب‌های اقتصادی از جنس کف صابون است. او در تحقیقاتی که با همراهی دکتر پاتریک و آقای خرچنگ در ونزوئلا انجام داد، ثابت کرد حباب خیلی خوب است و بلافاصله از ونزوئلا مهاجرت کرد. در این مقاله تلاش شده تا به‌جای تشتت در بررسی دلایل جهش‌ شاخصهای اقتصادی مانند نرخ ارز، دلار و طلا، یک تشت آب و صابون درست کنیم و علاوه بر بررسی نقش حباب‌های ایجاد شده در اقتصاد، صورت خودمان را هم بشوییم.
کلیدواژه‌ها: حباب، صابون، کف، شامپوی ضدشوره، گوگول مگول
------------------------
مراجع
اسفنجی، باب و پلانگتون، پلانتونBubble in Economy (2014-2018)
ولی، عبد، Bubble in Olympic and everything (2016-rio)