|
پیشتازی «مأموریت غیرممکن» در گیشه هالیوود و ژانری که سینمای ایران غافل از آن است
مأموریت فراموش شده
احسان سالمی: سالهاست ابرقهرمانهای آمریکایی روی پرده سینما تبدیل به هویت متمایزی برای هالیوود شدهاند؛ هویتی که از یک رو برای مردم آمریکا مایه مباهات و غرور است و از سوی دیگر صنعتی پرسود را برای سینمای آمریکا به ارمغان آورده است. «ماموریت غیرممکن» در رده پراقبالترین فیلمهای هالیوود بوده که توانسته است تاکنون 6 اثر جدید در سالهای مختلف به سینما عرضه کند و تام کروز را در همه این سالها روی پرده قهرمان مردمان بیقهرمان جلوه دهد؛ اثری که به جهت مختصات هیجانی، اکشن و سرگرمکنندهاش همواره در گیشه دست پر بوده و صدر باکسآفیس هالیوود را از آن خود کرده است. این بار نیز fall out یا همان ششمین قسمت ماموریت غیرممکن یکهتاز جدول فروش سینماهای هالیوود شده است و در حالی که کمدیهای مبتذل جنسی در گیشه سینمای ما برای مردم خودنمایی میکنند و قهرمانهای دوستداشتنی فیلمهای اکشن ایرانی به دست فراموشی سپرده میشوند، تام کروز پرچم سینمای هالیوود را بالا میبرد! ارسال به دوستان
وقتی مسابقه استعدادیابی تلویزیون تبدیل به محفلی برای شوخیهای غیراخلاقی میشود
«خندوانه» مثبت ۱۸!
گروه فرهنگ و هنر: سری جدید مسابقات «خندانندهشو» برنامه خندوانه از همان ابتدا با حواشی مختلفی روبهرو بود که بخش عمدهای از این حواشی ناشی از شوخیهای پرتعداد جنسی و 18+ کمدینهای این برنامه بود. حواشی بسیاری در مسابقه پنجشنبهشب این برنامه توسط کمدین نوجوان این برنامه به اوج خود رسید. به گزارش «وطن امروز»، برگزاری مسابقات خندانندهشو از سوی تیم سازنده برنامه خندوانه ابتدا ایده جالب توجهی بود که در کنار اجرای یک برنامه کمدی و سرگرمکننده، راهی برای ورود استعدادهای تازه به عرصه طنز و کمدی کشور بود ولی در ادامه و در سری جدید این برنامه ورود بیش از اندازه شوخیهای دوپهلو و 18+ به این برنامه باعث شکلگیری حجم بالایی از انتقادات به «خندوانه» و عوامل سازنده آن شد. گذشته از اینکه بهتر بود سازندگان این برنامه قبل از انتخاب این افراد گمنام برای حضور در مسابقه و گذاشتن آنتن شبکه نسیم در اختیارشان آن هم در یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون، کمی در ارتباط با رزومه و مسائل پیرامونی آنها جستوجو میکردند، آنچه واضح و غیرقابل تردید است، مسؤولیت سازندگان خندوانه در ارتباط با محتوایی است که توسط این کمدینهای به مخاطبان ارائه میشود. اشاره مستقیم به مسائل زناشویی و ارائه نشانههایی در ارتباط با روابط جنسی، توهین و تمسخر والدین و سایر بزرگترهای فامیل از جمله دایی و عمو، انتخاب موضوعات سخیف و سطحی، موجب میشود خانوادهها علاوه بر اینکه نتوانند فرزندانشان را با خیال آسوده پای این برنامه بنشانند، بلکه خود نیز از بعضی مطالب شرمآور و قبحشکن موجود در «خندانندهشو»، احساس خجالت کنند. برای نمونه یکی از کمدینهای این برنامه که خود نوجوانی 17 ساله است در اجرای پنجشنبهشب خود با اشاره به اینکه پدرش همیشه ایدههای عجیبی را در سر میپروراند، گفت: «پدر من دائم ایده میدهد. او این کار را بعد از هر بار دستشویی رفتن، انجام میدهد. من اصلا خودم حاصل یکی از همین ایدههای یهویی بابام هستم! یک بار، بعد از اینکه از دستشویی بیرون آمد در حالی که دستهایش را با لباسش خشک میکرد، گفت: متین! و من ۹ ماه بعد به دنیا آمدم.» آیا بیان چنین مسائلی از زبان یک نوجوان، در آنتن یک برنامه تلویزیونی پرمخاطب که اغلب توسط خانوادهها دیده میشود، از نظر سازندگان برنامه خندوانه و مدیران شبکه نسیم ایرادی ندارد؟ جالب اینکه برخی از این کمدینها بعد از حضور در این برنامه و تبدیل شدن به یک چهره سرشناس، در برنامهها دیگر تلویزیون یا در خارج از تلویزیون نیز حضور پیدا میکنند که نمونه اخیر آن حضور مجید افشاری یکی از کمدینهای دوره قبلی این مسابقات که اتفاقا یدطولایی در استفاده از اینگونه شوخیها هم داشت، به عنوان مجری یکی از برنامههای جدید شبکه 3 است! حالا و با گذشت چند فصل از تولید برنامه خندوانه، باید قبول کرد مسؤولیت این برنامه و سازندگان آن صرفا سرگرمسازی مردم نیست، چرا که تاثیر این برنامه در فرهنگ و روابط اجتماعی مخاطبان حالا بیش از همیشه است. ارسال به دوستان
یادداشتی بر کتاب «صحن علنی» سینا علیمحمدی
سادهگفتن راحت نیست
وارش گیلانی: سینا علیمحمدی را از زمانی که جوانتر بود میشناختم؛ او از آن دسته شاعران جوانی بود که همواره سعی در تازهکردن شعرهایش داشت اما چندان موفق نبود. در واقع نوگرایی کاری است که از هر کسی برمیآید، چون هر کسی یک کار برخلافآمدی کند، بالطبع او کار متفاوت یا به قولی کار تازهای انجام داده است که ممکن است این کار عادی یا خیلی غیرعادی باشد اما واقعیت و شاید حقیقت نوگرایی در آن است که شاعر بتواند نقشش را در شعرهایش به گونهای اجرا و پیاده کند که برای مخاطب باورپذیر باشد. بگذریم و برسیم به اصل مطلب که نگاهی تقریبا گذراست به دفتر شعر سینا علیمحمدی با نام «صحن علنی»! همین انتخاب عنوان دفتر شعر از جانب شاعر که با قاطعیت آن را اعلام میدارد؛ در واقع میخواهد بگوید که در پی برهمزدن قاعدههایی است که با آنها الفت گرفتهایم. شاعر سعی کرده اسامی شعرهایش نیز متفاوت باشد. این متفاوت و تازه نشان دادن وقتی تازه و متفاوت خود را نشان میدهد که به واقع اشعار این دفتر تازه و متفاوت باشد، در صورتی که با خواندن چند شعر اول تنها چیزی که دریافته میشود، سادگی گفتار جملات است که به نثر ادبی پهلو نمیزند: «نه...!/ تو این همه راه/ از پشت کوه نیامدهای/ تا سادهلوحیات را/ به رخ پنجره بکشی/ و نمناکی دیوارهای اتاق/ تو را با آسمان و طراوت جنگل/ آشتی نخواهد داد...» بین پشتکوهی و سادهلوحی ارتباط هست اما بازیکردن شاعر با آن و بیمعنی کردن و بیارتباط کردن آنها و همچنین «اتاق نمناک با آسمان و طراوت جنگلی»، آیا ما را به شعر میرساند یا به یک بازی بیهوده و سرکاری که نشان میدهد که شاعر حتی بازیکردن با کلمات را هم بلد نیست. قسمت دوم همین کار هم همین حالت را دارد اما شاعر وقتی میخواهد ساده و قابل فهم شعر بگوید و از ارزشها یاد کند، دیگر این مشکلات را ندارد، اگرچه باز بخشهایی از کارش نثر ادبی است و نه شعر: ارسال به دوستان
اخبار
مدرسه سینمایی عمار برگزار میکند ارسال به دوستان
اخبار
ساخت سریال «حضرت موسی(ع)» منتفی شد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|