|
عقابها
ساموئل خاچیکیان
«عقابها» ساخته ساموئل خاچیکیان محصول سال ۱۳۶۳ است. این فیلم یکی از پرمخاطبترین فیلمهای دفاعمقدس و همچنین یکی از پرمخاطبترین آثار سینمای بعد از انقلاب است که در سال ۱۳۶۴ اکران شد و در حالی که جمعیت ایران نزدیک به 45 میلیون نفر بود، بیش از 5/7میلیون نفر به دیدن فیلم رفتند. فیلم داستان یک هواپیمای ارتش ایران است که پس از انجام مأموریتی در خاک عراق، مورد حمله عراقیها قرار میگیرد و در کردستان عراق سقوط میکند. داستان این فیلم بر پایه رویداد واقعی نجات خلبان ایرانی به نام «یدالله شریفیراد» به وسیله کردهای عراقی و انتقال او به ایران نوشته شده است. ارسال به دوستان
دیدهبان
ابراهیم حاتمیکیا
«دیدهبان» یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه کاری ابراهیم حاتمیکیاست که در سال ۱۳۶۷ ساخته شد. ارتباط خط کمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط منطقه بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیدهبان جهت هدایت آتش سنگین است. دیدهبان داستان برای پیوستن به خط کمین و دیدهبانی باید از مسیری عبور کند که زیر آتش شدید دشمن عراقی قرار دارد و در نهایت در اوج درگیری برای حفظ خط گرای خود را میدهد. این فیلم برنده جایزه ویژه هیأت داوران برای بهترین کارگردانی و سیمرغ بلورین بهترین فیلم در هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر شد. ارسال به دوستان
سفر به چزابه
رسول ملاقلیپور
«سفر به چزابه» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلیپور محصول سال ۱۳۷۴ است. «وحید» در حال ساختن یک فیلم جنگی است، او از «علی» دوست آهنگسازش دعوت کرده تا با دیدن قسمتهایی از فیلم که آماده شده آهنگی بسازد اما علی نمیتواند با فیلم ارتباط درستی پیدا کند. ملاقلیپور را میتوان بعد از حاتمیکیا دومین کارگردان مهم سینمای دفاعمقدس دانست که آثار متعدد و مهمی را در ارتباط با دفاعمقدس ساخته است. «پرواز در شب» یکی دیگر از آثار دفاع مقدسی ملاقلیپور است که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. ارسال به دوستان
آژانس شیشهای
ابراهیم حاتمیکیا
نه فقط سینمای دفاعمقدس که سینمای انقلاب اسلامی به قبل و بعد از «آژانس شیشهای» تقسیم میشود؛ فیلمی که سالها نقطه بحث نه فقط سینماگران که جامعهشناسان و تحلیلگران اجتماعی بود. آژانس شیشهای «چالش آرمانخواهی با گفتمان حاکم» است، چالش اثبات آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاعمقدس با جامعهای که خود را از این آرمانها دور کرده است. این فیلم که محصول سال ۱۳۷۶ است بیشترین جوایز شانزدهمین جشنواره فجر را از آن خود کرد. ارسال به دوستان
نیروها باورشان نمیشد میخواهند بروند عملیات
ابوقریب فقط شبیه یک داستان واقعی نیست، بلکه نقشها خود واقعیت را روایت میکنند. حاجی صالحی همان سردار غلامرضا صالحی است که چه در فیلم و چه در واقعیت، ترکش گلوله توپ در دشت عباس او را به شهادت میرساند. مهدی پاکدل نیز در ابوقریب ایفاگر نقش سردار محمدرضا یزدی است. سردار یزدی جزو معدود فرماندههای حماسه تنگه ابوقریب است که این روزها در قید حیات بوده و از ماجرای آن روز اینچنین روایت میکند: «تعدادی از نیروهای عمار به مرخصی رفته و در شهر بودند. به هر شکلی بود تعدادی را که برگشته و در دوکوهه حاضر بودند سریع جمع و توجیه کردم. ابتدا خیلی از نیروها باورشان نمیشد میخواهند بروند عملیات اما بعد از گذشت مدتی با دیدن رفتار ما و اتفاقات متوجه شدند بله! مثل اینکه قضیه جدی است. با همان تعداد بچهها با مهمات محدود در تسلیحات گردان راهی شدیم. حتی یادم میآید که در تسلیحات را شکستیم. مسؤول آن نبود و ما نمیتوانستیم منتظر بمانیم. کامیونها آمد و تقریباً تا بعدازظهر نیروهای ما کمی جمع و جور شدند. حرکت کردیم و به پل کرخه رسیدیم. تجمع عجیبی آنجا بود. یکسری عقب میآمدند و تعدادی به جلو و این باعث ترافیک شده بود. وقتی رسیدیم به دژبان آنجا گفتم اولاً اینها را پخش کن تا حین بمباران و زمانی که دشمن آتش میریزد تلفات کمتر باشد. چون لباس بسیجی به تن داشتم او مرا نشناخت و گفت اصلاً شما کی هستید؟ به شما چه؟ و... وقتی دیدم گوشش بدهکار نیست کمی تندی کردم و گفتم اگر لازم باشد ما برویم و شما را در رودخانه بیندازیم، این کار را میکنیم! بعد از اتفاقات فراوان راه را باز کردند و ما پیاده از پل کرخه حرکت کردیم. 2 تیم را جلوتر فرستاده بودم تا منطقه را چک کنند. چون اصلاً نمیدانستیم دشمن کجاست...». ارسال به دوستان
پرونده «وطنامروز» درباره فیلم تنگه ابوقریب که به لحاظ تکنیک چند قدم جلوتر از دیگر فیلمهای سینمای دفاع مقدس است
تنگه حیرت!
تاریخ سینمای ایران بهواسطه چند سال جنگ تحمیلی در خود ژانر دفاعمقدس را پدید آورد. «تنگه ابوقریب» تازهترین ساخته بهرام توکلی و یکی از متفاوتترین فیلمهای تاریخ سینمای دفاعمقدس است که بتازگی برای اکران عمومی روانه پرده نقرهای سینماها شده است؛ اثری درخشان و متحیرکننده که نمایش آن در جشنواره سیوششم فیلم فجر هم از سوی مخاطبان عام و هم مخاطبان خاص سینما یعنی منتقدان، با استقبال بالایی روبهرو شد. داستان این فیلم در ارتباط با یکی از موضوعات گم شده در تاریخ دفاعمقدس است. 5 روز قبل از آتشبس میان ایران و عراق، گروهی از شیرمردان ایرانی در دفاع از خاک وطن در تنگهای به نام ابوقریب دشمن را با نثار جانشان زمینگیر میکنند و مانع پیروزی رژیم بعث عراق پیش از تصویب آتشبس میشوند. رویدادی که با وجود اهمیت بالایی که داشت بعدها کمتر مورد توجه قرار گرفت و ساخت فیلم «تنگه ابوقریب» بهانهای برای زنده شدن یاد و خاطره شیرمردان حاضر در این عملیات شد. سینمای دفاعمقدس با ساخت «تنگه ابوقریب» جهش بلندی کرد و به نظر بسیاری از کارشناسان این فیلم یک اتفاق مهم در این ژانر به شمار میرود. این اتفاق از آن جهت اهمیت ویژهای دارد که اغلب آثار ساخته شده در ارتباط با دفاعمقدس طی این سالها یا تصویری از حاشیه جنگ و تاثیرات آن بر جامعه و زندگی افراد درگیر در جنگ را به نمایش گذاشتهاند یا اینکه بخشی از جنگ را از نمای دور و نه در قلب اتفاقاتی که در کشاکش صحنههای نبرد به وقوع میپیوندد، پیش چشم مخاطبان خود به تصویر کشیدهاند. در این شرایط ساخت فیلمی همچون «تنگه ابوقریب» موضوعاتی مانند زندگی عموما در حاشیه جنگ یا جنگ با فاصله را کنار گذاشته و مخاطب را در قلب جنگ قرار میدهد، به گونهای که با دوربین همراه میشوی؛ هنگام بمباران از جا میپری و همراه با بازیگران گریه میکنی! «تنگه ابوقریب» که سعید ملکان تهیهکنندگی آن را برعهده دارد با سرمایهگذاری سازمان هنری- رسانهای اوج ساخته شده و با حضور در جشنواره فجر سال گذشته موفق به کسب 6 سیمرغ بهترین جلوه ویژه میدانی، بهترین چهرهپردازی، بهترین صدابرداری، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم شد. ارسال به دوستان
بچههای تنگه ابوقریب
بهرام توکلی
امیر جدیدی
جواد عزتی
سعید ملکان
علی سلیمانی
حمیدرضا آذرنگ
مهدی پاکدل
مهدی قربانی ارسال به دوستان
بعضی بچه ها را تشنگی شهید کرد...
علی صنعتی از جمله رزمندگان حاضر در این عملیات و مسؤول دسته در گردان عمار بوده است که از شرایط آن روزهای جنگ اینگونه میگوید: «عراق آنقدر همه چیز را برای خودش آسان گرفته بود و خیالش از بابت تصرف منطقه راحت بود که وقتی رسیدیم متوجه شدیم تانکهایشان را با تریلیهای کفی مستقر کردهاند و حتی راننده برای تانکها ندارند و همانجا بود که نیروهای ما پیشروی کردند و درگیری ما و نیروهای بعثی آغاز شد. بد نیست بدانید تعداد نفربرهای زرهی عراقیها با تعداد نفرات ما که به خط زده بودند برابری میکرد. ما از بدو ورودمان به تنگه تا صبح توانستیم بعثیها را زمینگیر کنیم. ناچارا تعدادی از تانکهایشان را نتوانستند حرکت دهند و همانجا ماند، حجم آتش به قدری زیاد بود که شاید بالغ بر هر 10 ثانیه یک گلوگه شلیک میشد، تنها سلاح سنگین ما در منطقه یک دوشکا بود که در دهانه ایستاده بود و آتش را از نیروی بعثی برنمیداشت و همچنین آرپیجیهای بچهها در تنگه. استقامت بچهها عاملی شد که نیروهای عراقی با وجود آنکه با 2 لشکر و 3 تیپ زرهی وارد منطقه شده بودند، تصور کنند عقبه نیروهای ایرانی 4 لشکر آماده وجود دارد که نیروها را پشتیبانی میکند. به همین دلیل ناچار به عقبنشینی شدند و حدود 8 تا 10 کیلومتر در خاک خود عقب رفتند. این درگیری نزدیک به 18 ساعت طول کشید و 4-3 روز پس از آن هم قطعنامه پذیرفته شد. در این عملیات گردان عمار حدود 57 شهید داد که 9 تن از آنها به دلیل تشنگی، بدون آنکه حتی تیر و ترکشی خورده باشند جانشان را از دست دادند، حتی قمقمههایشان قطرهای آب برای نوشیدن نداشت، زیرا همه را به مجروحان داده بودند. آقای کریمی مسؤول تدارکات گردان بود که کلمنهای یخ را چهارتا چهارتا به دوش میگرفت و به بچهها میرساند ولی وقتی به رزمندهها میرسید دیر شده بود و بچهها شهید شده بودند». ارسال به دوستان
واکنشهای مردم و سلبریتیها درباره غربت بچههای «تنگه ابوقریب»
عبور از تنگه تحریمها!
محسن جندقی: عکسالعملها و کامنتها درباره فیلم تنگه ابوقریب را از همان سالن سینما و هنگام تماشای فیلم میتوان دید و شنید. بعد از پایان فیلم کمتر کسی دوست دارد سالن را ترک کند و سکوت است و سکوت. واکنش مردم در فضای مجازی نشان از استقبال کمسابقه دارد و مشخص است همه دوست دارند حس خود بعد از فیلم را به اشتراک بگذارند. اکثریت قریب به اتفاق کامنتها در فضای مجازی توصیه سایرین به دیدن تنگه ابوقریب است و درصد بالایی هم حس و حال و تحلیل خود را منتشر کردهاند. تنها نقدی که در شبکههای اجتماعی به تنگه ابوقریب وارد کردهاند- که درصد بسیار کمی هم هستند- موضوع آشفتگی داستان و نبود یک قصه منسجم است، البته در پاسخ به این نقد، برخی به نکته جالبی اشاره کردهاند و آشفتگی را لازمه فیلمنامهای که واقعهای حقیقی را روایت کرده دانستهاند. نظرات مخاطبان تنگه ابوقریب در سایت «سینماتیکت» هم خواندنی است. کاربری به اسم احمد نوشته است: «یکی از بهترین فیلمهاست. پیشنهاد میکنم حتما ببینید. سلام بر شهدای ابوقریب.» کاربر دیگری به اسم پوریا نوشته: «خیلی وقت بود به ایرانی بودنم افتخار نمیکردم. با دیدن این فیلم با همه وجودم افتخار کردم.» البته کاربری به اسم وحید موضوع فیلم را تکراری دانسته و نوشته: «فیلم خوشساختی بود ولی موضوع فوقالعادهای نداشت؛ تکراری بود.» محمد نیز کوتاه نوشته: «روایت بینظیر از کمادعاترین قهرمانان تاریخ.» افشین هم درباره فیلم نوشته است: «کارگردانی بسیار قوی، جلوههای ویژه بسیار بالاتر از سطح سینمای ایران، بازیهای خوب، پایانبندی خیلی خوب و متفاوت. در کل در ژانر فیلمهای جنگی چند قدم به جلو هست.» سامی هم نوشته است: «این فیلم فیلمی بود که من رو واقعا تکون داد و تحت تاثیر قرار داد. این فیلم واقعا حقیقت دفاعمقدس رو نشون میده. یه جاهایی خنده و گریه با هم درآمیخته میشه. حتما ببینید این فیلم رو، واقعا تاثیرگذاره.» علیرضا عظیمی نیز در کامنت جالبی نوشته: «این فیلم یک شعر احساسی- حماسی است از یک دفاع جانانه. حقیقتا دست مریزاد.» در توئیتر و اینستاگرام کامنتهای مثبت فراوانی از فیلم تنگه ابوقریب منتشر شده است. با وجود فضای خاص توئیتر اما این فیلم مورد توجه اکثریت قرار گرفته است. پیام توئیتریها کمی احساسیتر از سایرین به نظر میرسد که در اینجا به آن اشاره میکنیم. طناز نوشته است: «امشب تنگه ابوقریب را دیدم؛ هم احساس غرور کردم هم شرمندگی. غرور از اینکه هموطن این جوانانی هستم که با گوشت و خونشون این خاک رو حفظ کردند. شرمنده از اینکه کاری نکردیم که خون این شهدا رو جبران کرده باشم. دیدن این فیلم به مسؤولان بشدت توصیه میشود.» محسن هم نوشته: « فیلم خوشساختی بود اما بدون شک بهتر، کاملتر و با داستان قانعکنندهتری میتونست ساخته بشه.» یکی دیگر از کاربران به نام «محمد» هم عکسی از پدرش در تنگه ابوقریب منتشر کرده و نوشته: «این تصویری از تنگه ابوقریب هستش در سال بعد از عملیات. تو عکسهای پدر پیدا کردم.» هانیه نیز در کامنتی احساسی نوشته: «تنگه ابوقریب رو دیدم، توی سالن سینما، بعد از خروج از سالن، تو راه، در خانه و هماکنون گریهام بند نیومده!» محمد مهدی نیز نوشته: «ساده و روان، سنگین و نفسگیر آدمو از سهراهی دهلران تا تنگه با خودش برد و مزه رشادت و پایمردی با دست خالی رو چشوند!» محسن نیز نوشته: «قبل از امروز فقط یه بار با دیدن فیلم گریه کرده بودم. امروز فیلمی دیدم که از هر زاویهای بینظیر بود و به نظرم نشون داد سینمای ایران به بلوغ رسیده. باید بایستیم و به احترامش کلاه از سر برداریم.» کاربر دیگری نوشت: «فیلم تنگه ابوقریب رو دیدم، از دیشب تو فکرم. فیلم فوقالعاده تاثیرگذاریه، تونسته تصویری کاملا واقعی رو از جنگ بدون مرثیه و روضه نشون بده. تقریبا نصف سالن بعد تموم شدن درجا تو فکر بودن و بلند نمیشدن.» غزال نیز نوشته: «تنگه ابوقریب رو دیدم و دیگه روم نمیشه آب بخورم اصلا.» کاربر دیگری به نام سجاد نیز به یکی از دیالوگهای فیلم اشاره کرده است: «هر کی بترسه، زودتر میمیره!» ارسال به دوستان
ایستاده در غبار
محمدحسین مهدویان
«ایستاده در غبار» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمدحسین مهدویان محصول سال ۱۳۹۴ است. این فیلم نخستین داکیودرام سینمای ایران است که مبتنی بر روایت راویان و بازسازی تصاویر ساخته شده است. فیلم داستان احمد متوسلیان است که دوران نوجوانیاش را در سکوت گذرانده و اکنون بزرگتر شده، فرمانده لشکری میشود که باید در دروازههای خرمشهر با دشمن بجنگند اما سرنوشت او فرسنگها دور از مرزهای ایران رقم میخورد. ایستاده در غبار بهترین فیلم سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر بود. ارسال به دوستان
شیار 143
نرگس آبیار
«شیار 143» ساخته نرگس آبیار و محصول سال 1392 است. این فیلم که برگزیده جشنواره فجر از نگاه مردمی بود، داستان پسر جوانی است که به جبهه رفته و مادر او (مریلا زارعی در نقش مش الفت) در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمیداند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است و حالا بعد از 30 سال در تفحص «شیار 143» پیکر پسرش پیدا شده است. بخشهایی از داستان این فیلم برگرفته از واقعیت است. «شیار 143» از معدود فیلمهای دفاع مقدسی است که در عرصه بینالمللی نیز حضور موفقی داشته است. ارسال به دوستان
چ
ابراهیم حاتمیکیا
«چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و محصول سال ۱۳۹۲ است. این فیلم داستان ۲ روز از زندگی شهید دکتر «مصطفی چمران» را طی نبرد پاوه به تصویر میکشد. این فیلم برنده ۶ سیمرغ بلورین از سی و دومین جشنواره فیلم فجر شده است. در «چ» علاوه بر چمران با گروه چریکی انقلابی «دستمال سرخها» و شهید «اصغر وصالی» آشنا میشویم؛ شخصیتی که بیش از خود چمران در فیلم قهرمان مخاطبان میشود. حاتمیکیا را هنوز که هنوز است باید مهمترین کارگردان دفاعمقدس دانست که بیشتر آثارش در این ژانر بوده و همه آنها جزو بهترین فیلمهای سینمای ایران به حساب میآیند. ارسال به دوستان
روزهای زندگی
پرویز شیخطادی
«روزهای زندگی» فیلمی جنگی به کارگردانی پرویز شیخطادی و محصول سال ۱۳۹۰ است. داستان این فیلم در سال ۱۳۶۷ میگذرد؛ زمانی که «لیلا» و «امیرعلی»، زن و شوهری پزشک زندگی خود را وقف بیمارستان صحرایی در جبهه جنوب کردهاند. امیرعلی و همسرش به دلیل سالها کار در آنجا به حال و هوای جبهه وابستگی شدیدی پیدا کردهاند اما اعلام خبر آتشبس و بعد حمله نیروهای عراقی به بیمارستان، این زوج را در آزمایشی دشوار قرار میدهد. این فیلم سیمرغهای بسیاری از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین نقش اول زن و... را از جشنواره سیام فجر برد. ارسال به دوستان
نفوذی
احمد کاوری
«نفوذی» فیلمی به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی در سال ۱۳۸۷ ساخته شد. نفوذی جزو معدود فیلمهای دفاعمقدس است که به خیانت جریان منافقین در دفاعمقدس و پس از آن میپردازد. سال ۱۳۸۲، فریدون کیانفر همراه با عدهای دیگر از اسیران جنگی به جا مانده در عراق، به ایران بازگردانده میشوند. 2 نفر از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی او را به دلیل اینکه مشهور به جاسوسی، پیوستن به سازمان مجاهدین و نقش داشتن در شهادت عدهای از اسیران ایرانی بوده، بازداشت و بازجویی میکنند. ارسال به دوستان
دوئل
احمدرضا درویش
«دوئل» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی احمدرضا درویش ساخته سال ۱۳۸۲ است. در بحبوحه جنگ عدهای تلاش میکنند از خروج یک گاوصندوق از کشور جلوگیری کنند. نقش اول فیلم، «زینال» در این بین به حسننیت آنها شک کرده و سعی میکند گاوصندوق را از چنگ آنها در بیاورد. گاوصندوق در اروند غرق میشود و زینال اسیر میشود. دوئل در جشنواره بیست و دوم فیلم فجر تقریبا همه جوایز را درو کرد. دوئل نخستین فیلمی بود که بهصورت دالبی ساخته شد و پرهزینهترین فیلم با سرمایهگذاری بخش خصوصی لقب گرفت. ارسال به دوستان
اتوبوس شب
کیومرث پوراحمد
«اتوبوس شب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد محصول سال ۱۳۸۵ است. این فیلم به صورت سیاه و سفید منتشر شد و فیلمنامه آن بر اساس کتاب «داستانهای شهر جنگی» اثر حبیب احمدزاده نوشته شده که در آن داستان نوجوانی را روایت میکند که 40 اسیر را از آبادان به ماهشهر میبرد. این فیلم در جشنواره سال 1385 به دلیل نوع داستان و همچنین بهخاطر نوع فیلمبرداری خاصی که داشت مورد توجه منتقدان قرار گرفت. پوراحمد بعد از «اتوبوس شب» با ساخت «50 قدم آخر» سراغ ژانر دفاعمقدس رفت ولی نتوانست موفقیتهای «اتوبوس شب» را تکرار کند. ارسال به دوستان
روز سوم
محمدحسین لطیفی
«روز سوم» ششمین فیلم سینمایی محمدحسین لطیفی در مقام کارگردان و محصول سال ۱۳۸۵ است. فیلمی که بر اساس مستندی با همین نام ساخته شد. این فیلم، روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. داستان این فیلم در ارتباط با خواهر و برادری به نام «سمیره» و «رضا» است که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. نمایش این فیلم در بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر با استقبال مخاطبان و منتقدان مواجه شد و در آن سال توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنواره فجر را از آن خود کند. ارسال به دوستان
اخراجیها
مسعود دهنمکی
«اخراجیها» ساخته مسعود دهنمکی سهگانهای است که قسمت اول آن در سال 1386 ساخته شد. فیلمی درباره دفاعمقدس اما با ژانر کمدی که اتفاقا با استقبال خیرهکننده مخاطبان مواجه شد. این فیلم در هر سهگانهاش به عنوان پرفروشترین فیلم سال بوده است و در نگاه کلی هم جزو پرمخاطبترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران به حساب میآید. اخراجیها داستان چند لات تهرانی است که در پی یکسری مسائل به جبهه میروند و برای آنها اتفاقاتی پیش میآید که متحول میشوند. ارسال به دوستان
نقدی بر فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب»
دانشگاه ابوقریب!
محسن شهمیرزادی: یک جمشید هاشمپور بود و یک لشکر بعثی! از آنجا که کاسه فلزی را جلوی چشمان فرمانده عراقی با یک دست خود مچاله میکند تا فرار یک نفره از ارتش عراق که در دل جنگلها «رنجر سینمای ایران» را به مارخوری میکشاند؛ این سکانسهای آشنا همه بخشی از «فیلمجنگی»های دهه 60 بودند که روایتی اکشن از دفاعمقدس را برعهده داشتند. فیلمهایی که بسیاری از مخاطبان عام را به سمت خود جلب کردند اما با این وجود بسیاری از منتقدان این سینمای جنگ را «رمبوبازی رزمندگان» میخواندند. انتقادی که به قدیسنمایی رزمندگان نیز بازمیگشت. جایی که در آن همه رزمندگان اهل آسمان بودند و از هر اشتباهی به دور. اگرچه که «دانشگاه جبهه» از آدمهای معمولی، انسانهای ملکوتی ساخته بود اما سینما نتوانسته بود از عهده این گذار بر بیاید و هربار تنها توانسته بود وجهی از دفاعمقدس را به تصویر بکشد. گاهی فیلمهای غرق در فضای معنوی و گاهی هم اکشن و بعضی وقتها طنز و هجو و کمدی میشدند و در این میان همچنان نگاهی واقعی به دانشگاه جبهه در تمام این آثار خالی بود. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|