|
ظرفیتهایی که در تولید برق نادیده گرفته شد
گزارش یک کوتاهی پرهزینه
امید رامز: قطعی مکرر برق در هفتههای اخیر در کشور به محل مناقشه مردم، فعالان اقتصادی، رسانهها و دولت تبدیل شده است. یک طرف این ماجرا دولتی قرار دارد که قطعیهای مکرر برق را ناشی از مصرف زیاد مشترکان و توان محدود نیروگاهها در تامین برق در ساعات اوج مصرف میداند و بدون پذیرش سوءتدبیر و قصور خود، مدام شهروندان را به کاهش مصرف دعوت میکند و طرف دیگر مناقشه اولا شهروندانی هستند که نهتنها از قطعی مکرر برق، بلکه از سوءمدیریت مسؤولان در انجام یک برنامهریزی مدون و از پیش تعیین شده در اعلام ساعات خاموشی و قطعی برق گلهمندند، ثانیا تولیدکنندگانی هستند که بابت قطعی برق و تحمیل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم نابجا به آنها، متحمل زیان میشوند که میتوان به این دسته عرضهکنندگانی را که برای نگهداری و عرضه کالاهای خود (بویژه در بخش مواد غذایی) به تجهیزات سرمایشی نیازمندند نیز اضافه کرد و گروه سوم اصحاب جراید و رسانههایی هستند که به عنوان حلقه واسط مردم و مسؤولان، مطالبهگری میکنند. اما همانطور که پیشتر ذکر شد، آنچه بیش از تحمل گرما در روزهای طاقتفرسای تابستانی و بیش از تحمل خسارتهای مالی در این روزهای سخت اقتصادی مردم را به ستوه آورده است، نهتنها بیتدبیری دولتها در پیشبینی بلندمدت روزهای پرمصرف، بلکه ناتوانی در برنامهریزی حداقلی کوتاهمدت برای گذر از این روزهاست. نگاهی به وضع موجود در بخش انرژی و نسبت آن با ظرفیتهای بالقوه کشور نشان میدهد اتکای دولتها به منابع خدادادی نفت و گاز و غفلت از منابع تجدیدپذیر در تولید انرژی، موجب شده کشور نتواند از ظرفیتها به صورت مناسبی بهرهمند شود. گزارشهای منتشرشده توسط وزارت نیرو نشان میدهد هماکنون ظرفیت اسمی تولید برق مجموعه نیروگاههای کشور، اعم از نیروگاههای حرارتی با سوختهای فسیلی (شامل بخاری، گازی و سیکل ترکیبی) و نیروگاههای تجدیدپذیر (شامل برقابی، خورشیدی، بادی، زمینگرمایی، بیوانرژی، بیوگاز و...) تقریبا 78 هزار مگاوات و ظرفیت واقعی آنها 55 هزار مگاوات است. این در حالی است که میزان مصرف در ساعات اوج مصرف حدود 58 هزارمگاوات است. بر اساس گزارش سازمان انرژیهای نو ایران (ساتبا)، سهم نیروگاههای تجدیدپذیر از کل توان تولید برق کشور حدود 581 مگاوات (75/0 درصد) است. این رقم برای آلمان 67 درصد، سوئد 51 درصد و برای دانمارک 41 درصد است. این در حالی است که مطابق برنامه چهارم توسعه (1389-1383) میزان تامین برق کشور از محل انرژیهای تجدیدپذیر در سال پنجم این برنامه باید به یک درصد میرسید. بر اساس گزارش سال 2018 آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA) طی 10 سال توان ایران در تولید انرژیهای تجدیدپذیر از عدد 7735 مگاوات در سال 2008 با 58 درصد افزایش به رقم 12263 مگاوات در سال 2017 رسیده است که غالبا مربوط به توان برقابی کشور است. در همین مدت کشور هند با 123درصد افزایش از توان 47 هزار مگاوات به 105 هزار مگاوات و ترکیه با 170 درصد از 14300 مگاوات به 38700 مگاوات رسیدهاند. بر اساس همین گزارش در حوزه انرژی بادی، توان کشور در تولید برق از 63 مگاوات به 191 مگاوات رسیده است که همچنان مقدار نازلی است. در همین مدت هند از توان 10243 مگاوات به 32848 مگاوات و ترکیه از 364 مگاوات به 6516 مگاوات دست یافتهاند. این در حالی است که طبق اطلس بادی کشور، مناطق زیادی از ایران دارای حداقل سرعت باد 6 متر بر ثانیه هستند که با میانگینی بالاتر از متوسط جهانی، سرعت بسیار مناسبی برای تولید برق بادی محسوب میشود. بر اساس گزارش نشریه انرژی ایران چاپ سال 1389، پتانسیل برق بادی کشور حدود 40 هزار مگاوات و در حالت قطعی و اقتصادی حدود 10 هزار مگاوات (84 برابر توان موجود) برآورده شده است. ارسال به دوستان
در تصورمان از قاچاقچی تجدیدنظر کنیم
کارتخوان خراب است؛ پول نقد لطفاً!
امیر استکی: تصور عمومی از بعضی اقشار کشور به نظر باید به شکل گسترده ترمیم شود. مثلا تصور ما از قاچاقچی بیشتر تصور فرد یا افرادی با تیپ و چهرههایی خاص است که با روشهایی خشن و غیرمشروع اقدام به قاچاق میکنند. قاچاق هم در تصور بسیاری از ما مربوط به مواد مخدر و بعضی کالاهای ممنوعالمصرف داخلی است. تصور ما از دستهای پشتپرده و باندهای قدرت و ثروت هم تصوری سینمایی و تا حدود زیادی هالیوودی است که در آن افرادی با ویژگیهای خاص شخصیتی و رفتاری در حال برنامهریزی و توطئه برای پیشبرد اهداف غیر مشروع خود هستند. یا تصورمان از اقتصاد زیرزمینی بیشتر معطوف به فعالیتهای مربوط به بخشهایی از اساس نامشروع و غیرقانونی اقتصادی مثل تجارت موادمخدر و مشروبات الکلی و تجارت فحشا و انسان یا کسبوکارهای تولیدی غیربهداشتی و... است. اما به نظر باید با حجم گستردهای از اخبار و واقعیات غیرقابل انکار که هر روز به ما میرسد یک بازنگری اساسی در این تصورات انجام دهیم و شاید بعد از این بازنگری ترجیح بدهیم دست تیپهای کلیشهای قاچاقچی و مافیای پشتپرده را ببوسیم و آرزو کنیم که ایکاش تمام ماجرا منحصر در فعالیتهای همین افراد میشد. افرادی که در صورت وجود از همان ابتدا تکلیف ما با آنها مشخص است و درگیر تناقض در برخورد با آنها نیستیم. اما این روزها در کشور عزیز ما ایران! بسیاری از اقشار محترم و سودمندی که ما باید همواره قدردان زحمات و خدماتشان هم باشیم بدون اینکه خود این تصور را داشته باشند، درگیر فساد اقتصادی، قاچاق و فرار مالیاتی یا صورتی از یک نظام بازار فوقالعاده آزاد و حتی آزاد از قیود انسانیت هستند. ارسال به دوستان
دولت چرا نمیخواهد شر تحریمهای آمریکا را از سر مردم کم کند؟!
پیمان پولی دوجانبه، جایگزین چرخه دلار
حامد رضوانی: یکم-کشورهای اروپایی و شرق آسیا که در جنگهای جهانی اول و دوم درگیر جنگ بوده و اغلب بودجه کشورشان را صرف این جنگها کردند، برای جبران خسارات جنگ به کمک مالی ایالات متحدهای که از آسیبها و خسارات آن مصون مانده بود، احساس نیاز میکنند. در ماههای پایانی پس از جنگ دوم جهانی، در سال 1944 جهت تعیین نظام جدید اقتصاد جهانی، کنفرانس «برتونوودز» برگزار و با لابی آمریکا که به سطح اول قدرت اقتصادی و سیاسی جهان صعود کرده بوده، با همکاری کشورهای درخواستکننده وام و با هدف تعیین نرخ ثابت نظام پولی بینالمللی، دلار به عنوان پشتوانه سایر ارزهای جهانی انتخاب میشود. هدف از این اقدام همانطور که عنوان شد، تعیین نرخ ثابت تبادل ارزی در نظام بینالمللی بود، لذا پشتوانه ارزهای جهانی، دلار و پشتوانه دلار نیز طلا در نظر گرفته شد؛ با این شرایط که هر اونس طلا معادل 35 دلار آمریکا ارزشگذاری شود. اما با گذشت حدود 2 دهه از این کنفرانس و با رشد اقتصادی کشورهای اروپایی و افزایش صادرات آنها به آمریکا و متعاقبا خروج طلا از این کشور، به دلیل عدم توانایی آمریکا در حفظ توازن نسبی دلار و طلا، نیکسون در سال 1971 خروج آمریکا را از نظام برتونوودز اعلام میکند. این اقدام آمریکا نقطه عطفی در تاریخ اقتصادی جهان محسوب میشود. با خروج این کشور از نظام برتونوودز، آمریکا رسما شروع به چاپ دلار بدون پشتوانه میکند به طوری که این کشور به نخستین کشوری تبدیل میشود که به واسطه پشتوانگی دلار برای سایر ارزها و رانت چاپ دلار بدون پشتوانه، قریب به نیم قرن است که بیش از تولیدش، مصرف میکند. این وضعیت باعث شده آمریکا از سال 1971 بیش از 8500 میلیارد دلار کسری تراز تجاری (واردات منهای صادرات) داشته باشد. برای اینکه به اهمیت این موضوع بیشتر واقف شویم کافی است اشاره کنم در سال 2006، آمریکا به میزان 800 میلیارد دلار بیش از صادراتش، کالا و خدمات وارد کرد. این رقم بیش از 3 برابر تولید ناخالص داخلی ایران در آن سال بوده است. مایک ملونی در کتاب «رازهای پنهان پول» و جیمز ریکارز در کتاب «جنگ ارزی» تصریح میکنند تعیین دلار به عنوان پشتوانه ارزی سایر کشورها و همچنین امکان چاپ بدون پشتوانه آن در آمریکا، موجب شده تورم آمریکا به سایر کشورها صادر شود و آمریکاییها از حاصل دسترنج سایر کشورها به صورت رایگان بهرهمند شوند. مایک ملونی تورم واقعی آمریکا را رقم خیرهکننده 400 درصد اعلام میکند که چاپ دلار باعث شده آشکار نشود. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|