|
توجه مسؤولان به حل مشکلات صنعت فرش دستباف ضروری است
تار و پود فرش اراک بر دار بیمهری
فرش دستباف در استان مرکزی بویژه شهر اراک، روستای ساروق و لیلیان قدمت دیرینهای دارد. فرش اراک با نام جهانی ساروق در دنیا شناخته شده و در کمتر موزهای در ایران است که نمونهای از آن یافت نشود. موقعیت اداری شهر اراک و قرار گرفتن آن بر سر راههای بازرگانی و تجاری کشور از دیرباز شرایط مناسبی برای استقرار تجار و بازرگانان فراهم آورد و برای نخستینبار حدود سال ۱۲۵۴ در زمان ناصرالدینشاه، بازرگانان تبریزی به صدور فرآوردههای فرش اراک و نواحی اطراف آن اقدام کردند. فرش اراک فرازونشیبهای بسیاری را طی سالیان گذشته پشت سر گذاشته و امروز بین مرگ و زندگی دست و پا میزند و اگر درمانی برای دردهایش پیدا نشود دیری نخواهد پایید که افول آن را به نظاره خواهیم نشست. یکی از کارشناسان صنعت فرش دستباف در این رابطه به فارس میگوید: در استان مرکزی مناطقی چون خمین، مشکآباد، مشهدمیقان، ساروق، میلاجرد، تفرش، رودبار و سربند فراهان، سربند و مالمیر و سنجان از گذشته جزو مناطق مهم و صاحب سبک فرش استان به شمار میرفتند. احمد دایی میافزاید: طرح و نقش شاهعباسی، لچک و ترنج، مستوفی و گل و مرغ از برندهای معروف استان مرکزی است، ضمن اینکه برخی طرح و نقشهای قدیمی ارزشمند این استان مانند قالی لیلیان و بندیحان خمین نیز زمانی دارای نشان بوده و شهرت جهانی داشتند.کارشناس صنعت فرش دستباف اراک با اشاره به کاهش میزان تولید فرش در استان تصریح میکند: تعداد تولیدکنندگان فرش دستباف روزبهروز در حال کاهش است، هر روز از آمار بافندگان فرش کاسته میشود که یکی از دلایل آن عدم حمایت کافی از فرشبافان است. وی با بیان اینکه بسیاری از این طرحها و بندها به دلیل بیتوجهی و عدم حمایت در حال منسوخ شدن هستند، بیان میکند: امروز این صنعت از رونق گذشته برخوردار نیست و اگر توجهی به آن نشود، دیر یا زود از بین خواهد رفت. صاحب یکی از کارگاههای تولید فرش دستباف نیز میگوید: نبود بازار فروش مناسب باعث شده تا بافندههای فرش دستباف دلسرد شوند و یکی پس از دیگری دست از این کار بکشند.حسین مرشدی میگوید: یکی دیگر از دلایل از رونق افتادن فرش دستباف مهاجرت روستاییان به شهرها است که موجب شده زنان روستایی کمتر اقدام به بافت فرش کنند. وی با بیان اینکه حمایت از صنعت فرش و تأمین خواستههای تولیدکنندگان و بافندگان میتواند از راهکارهای مؤثر در خروج صنعت فرش دستباف از بحران باشد، میگوید: فرش دستباف اراک و مناطقی چون فراهان، ساروق و جیریا در گذشته آوازه جهانی داشته است که میطلبد در راستای بازگرداندن این شهرت دولت حمایت جدی کند. این فعال صنعت فرشبافی میگوید: بدون شک صادرات فرش نقش مؤثری در بالا بردن تولید ناخالص ملی دارد که متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته است.همچنین یکی از صادرکنندگان فرش دستباف نیز معتقد است تهدیدهایی در حوزه صنعت فرش وجود دارد که اکثر این تهدیدها، خارجی محسوب شده و به مباحث سیاسی مربوط میشود. جلایری میافزاید: در حوزه تهدیدات خارجی مسائلی چون تحریمها ضربات جبرانناپذیری به صنعت فرش وارد کرده است. وی تصریح میکند: یکی دیگر از مسائلی که باید در حوزه تهدیدهای خارجی از آن یاد کرد رقبای خارجی همچون کشورهای همسایه هستند که با دستمزدهای بسیار پایین فرش تولید میکنند و بخوبی توانستهاند بخش قابل توجهی از بازار این محصول را از آن خود کنند. این فعال اقتصادی بیان میکند: نسل جدیدی در اروپا و آمریکا شکل گرفته که خریدار جنس ارزان هستند و همانند گذشتگان خود به اصالت و اصیل بودن توجهی ندارند. جلایری ادامه میدهد: در حوزه خارجی مسائلی چون مراودات و ارتباطات، رفت و آمدها، حضور در نمایشگاههای خارجی، تغییر شدید نوسانات ارزی و افزایش قیمت دلار نیز بشدت بازار فرش را تحت تأثیر قرار میدهد. صاحب یکی از کارگاههای فرش دستباف نیز میگوید: عدم حمایت از بافندگان در بخش بیمهای موجب دلسردی بسیاری از بافندگان فرش شده است. رضا حشمتی اظهار میکند: علاوه بر مشکلات بیمهای بافندگان، مشکلاتی چون افزایش سن بافندگان موجب شده افرادی که به صورت تجاری و مستمر مشغول بافت فرش هستند، یکی پس از دیگری دست از کار کشیده و این صنعت هنرمندان خود را از دست بدهد، این در حالی است که نسل جدید هیچ تمایلی به فعالیت در عرصه فرشبافی ندارد. وی تصریح میکند: متأسفانه نسل جدید به دلیل تغییر هنجارها هیچ گرایشی به فعالیت در این هنر ندارد. یکی دیگر از پیشکسوتان فرش دستباف اظهار میکند: فرش دستباف ایران در گذشته در کنار کالاهایی چون زعفران و پسته از تولیدات سنتی ایران بوده که بخش بزرگی از صادرات کالای غیرنفتی را به خود اختصاص داده بود و به جرأت میتوان گفت در بازار قدیم جهان، ایران را بهواسطه این کالاها میشناختند که متأسفانه روزبهروز صادرات این محصولات تضعیف شد. بیانی میافزاید: در حال حاضر کشورهایی چون هند و ترکیه در تولید فرش به صورت جدی وارد شده و بخش قابل توجهی از بازار فرش جهان را در اختیار گرفتهاند که نباید اجازه داد ایران از این کشورها عقب بماند. وی تولیدات بیکیفیت داخلی، استفاده از پشمهای ماشین ریس و حلاج شده خارجی به جای استفاده از پشمهای دستریس مناسب داخلی، استفاده از رنگهای شیمیایی تند بدون کیفیت مناسب، عدم استفاده از طرحها و نقشههایی متناسب با نیاز روز و استفاده از پلیاستر به جای پنبه که فرش را از ذات طبیعی بودن خارج میکند را از مسائلی میداند که میتواند موجب بیاعتمادی مشتری شود. این فعال صنعت فرش با اشاره به راهکارهای حمایت دولت از تولیدکننده خاطرنشان میکند: حمایت از تولیدکنندگان برای حضور در نمایشگاه خارجی، ارائه سوبسید در تبلیغات ژورنالهای خارجی، هدفمند کردن تسهیلات، حمایت از قالیبافها در عرصه بیمه قالیبافی و ترویج فرهنگ استفاده از قالی ایرانی به جای بسیاری از محصولات لوکس و دکوری خارجی که فاقد هرگونه ارزش مادی هستند، از جمله راهکارهایی است که دولت میتواند در رونق دوباره فرش به کار گیرد.
قدمت طولانی استان مرکزی در تولید فرش دستباف ارسال به دوستان
اخبار
رونمایی از سامانه «همراه نوین» بانک اقتصادنوین ارسال به دوستان
اخبار
مشکلی در زمینه تأمین کالاهای اساسی در استان وجود ندارد ارسال به دوستان
فراتر از یک تراژدی!
محمد سلامتی: تاکنون تعاریف زیادی از واژه تراژدی[سوگنامه] شنیدهایم. در یک تعریف ساده، «تراژدی»، نمایشی است که ریشه در مناسک سنتی یونان باستان دارد. پایان یک تراژدی چیزی جز مرگ یک قهرمان یا رقم خوردن داستانی غمانگیز نیست. «ارسطو» هدف از تراژدی را ایجاد ارسال به دوستان
خون شهید متن تاریخ است
حسینقدیانی: دستکج مقدمه دهانلق است! البته شکی نیست شبهات میتوانند حقایقی را چند روزی در قلوبی وارونه کنند اما کارگزارانی که خود بهتر از همه مسائل را میدانند، تنها و تنها متأثر از لقمه حرام است که زبان علیه شهدای مدافع حرم باز میکنند! آری! دستکجی به دهانلقی منجر میشود! و این محکومیت اخیر استعاره از محکومیت همیشگی این دستکجهای دهانلق است نزد «الله» پاسدار حرمت خون شهیدان! واقعیت آن است که توهین به شهید هر عصری، در حکم اهانت به شهدای همه اعصار است! و جریان آلوده به چرب و شیرین دنیا، فقط اینگونه نبوده که ناسپاس در برابر شهدای مدافع حرم باشد! اگر امروز علیه بلباسیها و حججیها، لوگو را با رنگ پرچم لعین تکفیری ست میکنند، دیروز هم لوله تانک را در کاری حقیقتا زشت، جاساز کردند در عینک شهید چمران! وقاحت را ببین که چه بیحد و عدد است؛ دست ببری در عکس شهید چمران که مثلا آن عارف فیسبیلالله را بدنام کنی با انگ جنگطلبی! مساله! آیا چمران هم در سوریه شهید شد؟! آیا چمران هم جنگندیده و جبههنرفته بود؟! آیا چمران هم سپاهی یا سپاه قدسی بود؟! شگفتا! سخن بر سر شهیدی است که از فرط عرفان حتی زبان گل آفتابگردان را هم میدانست و ناگاه میدیدی دقایقی دارد گلبرگ گلی را نوازش میکند! بدیهی است جریان ناسپاس در برابر خون مصطفای دهه ۶۰ قدردان خون مصطفاهای دهههای بعدی هم نباشد! پس خیلی هم بحث چمران و احمدیروشن و شهید دفاعمقدس و شهید مدافع حرم نیست! مشکل اساسی «فی قلوبهم مرض» همین قلب مریضشان است! قلب وقتی مریض شد، علیه عاشورا و زیارت عاشورا و معصوم هم مینویسد! خدا اما جای حق نشسته! ۲۰ سال پیش که بهار شبههآفرینی علیه عاشورا بود و زنجیرهایها رسما فرهنگ شهادت را خشونتآفرین میخواندند و از لزوم تجدیدنظر در عبارات زیارت عاشورا مینوشتند، چه کسی امروز را و زیارت باشکوه و جهانشمول اربعین را میدید؟! خواستند شور عاشورا کم شود ولی اربعین هم شورشی در خلق عالم پدید آورد! به محرم نزدیکیم! و اگر قرار بود کنایهها مچ کتیبهها را بخوابانند که خدا، خدا نبود! ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|