|
زمینهای دولتی که مورد سوءاستفاده سرمایهگذاران بخش خصوصی قرار میگیرد!
ساخت 15 هزار بنای غیرمجاز در دماوند
در کنار پایتخت، کهنشهری به نام دماوند وجود دارد که به جهت آبوهوای مساعد مورد توجه شهرنشینان واقع شده و برخی افراد به هر قیمتی با یک کلنگ و چند کیسه سیمان اقدام به ساختوساز در آن میکنند؛ هر کلنگی که به زمین میخورد، زخمی است بر پیکر دماوند که نیازمند التیام از سوی مسؤولان است. به گزارش فارس، این روزها با گرفتاریها و دلمشغولیهایی که در زندگی شهرنشینان وجود دارد، داشتن کلبه و سرپناهی که بتواند فرد را برای ساعاتی از زندگی ماشینی و پر از دود و ترافیک کلانشهرها دور کند جزو خواستههای اکثر افراد است. مسلماً ذهن هر خوانندهای با تصور مناظر بکر، زیبا و خوش آبوهوای دماوند به این سمت سوق مییابد که سری به این منطقه بزند و با یک حساب سرانگشتی بتواند قطعه زمینی در این بهشت زیبا خریداری کند اما موضوع تنها به خرید زمین ختم نمیشود. شهرستان دماوند از آن دست مناطقی است که با توجه به آبوهوای مساعد و نزدیکی به پایتخت، نقطه هدف بسیاری از افراد بویژه ساکنان کلانشهرها شده و میتوان گفت مورد هجوم ساختوساز قرار گرفته است. با توجه به مطالعات انجام شده، شهرستان دماوند از لحاظ ساختوساز مورد هجمه قرار گرفته و به دلیل همین ساختوسازهایی که سیر غیرمجاز را در پیش گرفته، این شهرستان با بحران بیآبی ناشی از حفر چاه مواجه شده است که میتوان گفت آسیب ناشی از این ساختوسازها بسیار بیشتر از عواید آن است.
ساخت بناهای غیرمجاز بدون رعایت مقررات ارسال به دوستان
آمریکا در مسیر سقوط آزاد
امیدرامز: شاید اصلیترین سوالی که پیش از دور نهایی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بخش اعظم افکار عمومی داخلی ایران را درگیر خود کرده بود، این سوال بود که برای ایران، انتخاب دونالد ترامپ جمهوریخواه بهتر است یا هیلاری کلینتون دموکرات؟ اگر چه واقعیت انکارناپذیر درباره نظام سیاسی آمریکا این است که راهبردهای اصلی ایالات متحده بسیار مستحکمتر از آن است که با انتخاب یک رئیسجمهور دستخوش تغییر بنیادین شود، یعنی برخلاف ایران که بهواسطه انتخاب یک رئیسجمهور، بسیاری از سیاستهای کلی کشور تغییر مییابد، در ایالاتمتحده نه کلینتون، نه اوباما، نه ترامپ و نه هیچ رئیسجمهور دیگری قادر نبوده و نیست راهبرد خصومتآمیز آمریکا در برابر ایران را تغییر دهد، بلکه اختلاف آنها تنها بر سر شدت و شکل خصومت علیه ایران است. اما با این وجود برگزیده شدن ترامپ نسبت به کلینتون، برای ایران یک تفاوت تاثیرگذار داشت. ارسال به دوستان
درآمدی بر «نظریه مقاومت»
پیام مرادی*: غرب، دستکم در 2 قرن اخیر به واسطه نشاط تمدنی و سیاسی، یک حرکت تهاجمی به مناطق دارای اهمیت جهان داشته است. بویژه از زمانی که نفت در معادلات سیاسی و اقتصادی نقش کلیدی پیدا کرد، مناطق نفتخیز و نیز شریانهای تبادلات تجاری در سطح جهان، اهداف اصلی دولتهای مهاجم غربی بوده است. بررسی الگوی رفتاری استعمارگران غربی نشان میدهد در مبانی فکری آنها، میل به جذب منافع حداکثری هیچ حد و مرزی ندارد. نادیده گرفتن «استقلال» ملتها که به تعبیری «آزادی در سطح یک ملت» است، به شکلگیری روحیه استقلالطلبی و مقاومت بویژه در منطقه غرب آسیا منتهی شده است. به دلیل اهمیت منطقه غرب آسیا و نیز ظرفیتهای عظیم کشورمان، ایران یکی از بزرگترین و نخستین قربانیان سلطهجویی قدرتهای غربی بوده است. همین امر موجب شده «استقلالطلبی» و «مقاومت» در برابر سلطهجویی یکی از شاخصههای حرکت انقلابی مردم ایران در بهمن 57 باشد. اکنون پس از گذشت 4 دهه، ایران به عنوان یک الگوی موفق «مقاومت» شناخته میشود. از سوی دیگر با وجود توفیق نسبی جریان حامی مقاومت در تحقق اهداف خود، جریان دومی هم در سطح نخبگان و هم در میان تودههای مردم به سازش با آنچه «قدرتهای جهانی» مینامد، اعتقاد دارد. چالش میان «نظریه مقاومت» و «نظریه سازش (تعامل)»، از پیش از انقلاب وجود داشته و با شدت و ضعف تداوم یافته است. به نظر میرسد با توجه به تجربه انباشته شده این سالها و بویژه «جوانمرگ» شدن برجام، امکان بیشتری برای تبیین «نظریه مقاومت» وجود دارد که باید توسط نخبگان پیگیری شود. به صورت خلاصه میتوان چند محور اساسی برای نظریه مقاومت مطرح کرد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|