|
یادآوری بخشی از سرمایه ملی ایرانیان که توسط پهلوی از کشور خارج شد
شاهدزد
گروه یادآور: در روزهایی که رضا پهلوی، با برنامهریزی تلویزیونهای مرتبط با انگلستان و رژیم سعودی، در رسانهها ظهور و بروز بیشتری پیدا کرده، برخی در شبکههای اجتماعی با یادآوری ثروت افسانهای که پدرش از ایران خارج کرده، به موضعگیری اخیر او در رابطه با بلوکه کردن اموال جمهوری اسلامی به نفع مخالفان واکنش نشان دادهاند. میزان دارایی پهلوی هنگام خروج از ایران- که در رسانهها از آن حرف به میان میآید- باورنکردنی است. ثروتی که در دوران پهلوی اول، در مقطع سقوط رضاخان و در فرارهای چندباره محمدرضا (که شاید به همین خاطر همین فرارها از عنوان «شاه چمدانی» برای او استفاده میشد) و فرار آخر او از ایران خارج شد، بیش از دهها میلیارد دلار تخمین زده شده است. تنها در موعد سقوط رضاخان و فرار او از ایران، به استناد بایگانی وزارت خارجه آمریکا نزدیک به 200 میلیون دلار از ایران خارج شد. در کتاب «از قاجار به پهلوی» نوشته محمدقلی مجد، که به فارسی هم ترجمه شده است، منطبق بر اسناد وزارت خارجه آمریکا، آمده است: «رضا شاه هنگام کنارهگیری از سلطنت یکی از ثروتمندترین مردم جهان بود. بر اساس بایگانی وزارت خارجه ایالات متحده، وی نزدیک به 50 میلیون دلار در بانک تهران، 18 میلیون دلار در بانکهای نیویورک و حداقل 100 میلیون دلار در بانکهای لندن ذخیره کرده بود. وی همچنین مقادیر نامشخصی در بانکهای سوییس سرمایهگذاری کرده بود. وی به بهانه خرید تسلیحات، عواید حاصل از فروش نفت ایران را به حساب شخصی خود در این بانکها واریز میکرد که این وجوه بخش اعظم مبالغی را که ذکر کردیم شامل میشود». ارسال به دوستان
نگاهی به سرمایهگذاری کلان با پولهای بادآورده برای بازگشت به سلطنت
وقتی بختیار در پول غلت میزند!
حادثه گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا در تهران که به عنوان اعتراض به سفر شاه به آمریکا انجام شد، ماجرای استرداد شاه را برای ایران جدیتر کرد. از همان زمان، دولت ایران تلاش جدی حقوقی بینالمللی را برای استرداد شاه آغاز کرده بود. به دلیل افزایش فشارهای سیاسی، شاه در نیمه دسامبر ۱۹۷۹ آمریکا را ترک و به پاناما رفت. اسناد آزاد شده از آرشیو ملی بریتانیا (2010) نشان میدهد دستکم در یک مقطع در ژانویه سال ۱۹۸۰ ایران موفق به دریافت حکم جلب شاه از پاناما شد و حتی با هماهنگی بخشی از هیات حاکمه پاناما، ماموران حقوقی را در ۲۴ مارس/ ۴ فروردین 1359 برای اجرای حکم از تهران روانه پاناما کرد و قطبزاده، وزیر امور خارجه وقت نیز از قطعی شدن دستگیری شاه خبر داد ولی شاه و خانوادهاش زودتر از حضور فرستاده ایران، خاک پاناما را ترک کرده و به مصر رفتند. دولت پاناما هم برای دلخوشی ایران اعلام کرد در صورت بازگشت شاه به آن کشور حتما او را دستگیر خواهد کرد. بانک مرکزی ایران نیز پیگیر مصادره و استرداد اموال شاه و خانواده او بود. در همان روز ۲۴ مارس، «داوود آلیانس» بازرگان و سرمایهگذار مشهور یهودی ایرانی مقیم بریتانیا، در دیداری در نیویورک با آنتونی پارسونز ارسال به دوستان
سرمایهگذاری کمنظیر و تلاشهای ملکه فراری
«مهدی التاجر» بازرگان ثروتمند و سرشناس شیعه بحرینی که روابط نزدیکی با شماری از چهرههای ایرانی و هم با شیوخ امارات داشت و سرمایهگذاریهای ملکی و اقتصادی فراوانی در بریتانیا کرده بود، در دیداری با دیوید کیت هاسکل، دیپلمات بریتانیایی در دوم سپتامبر ۱۹۸۰/ ۱۲ شهریور ۱۳۵۹ و تنها ۱۹ روز قبل از آغاز جنگ ایران و عراق و 5 هفته پس از درگذشت محمد رضا شاه، به بررسی وضعیت افراد و جریانهای مختلف اپوزیسیون جمهوری اسلامی و بیان دیدگاههای خود در این باره پرداخت. به عقیده التاجر «اکنون با توجه به پذیرش ولیعهد به اداره یک حکومت مشروطه با انتخابات آزاد پارلمانی و نه مانند حکومت مستبد مطلقه پدرش، زمان برای بازگرداندن سلطنت به ایران مهیا شده است. میتوان روی حمایت بختیار، اویسی و بازرگان حساب کرد. بسیاری از ملاها از فعالیت سیاسی خسته شده و خواستار بازگشت ثبات هستند». در اینجا هاسکل از قول التاجر مینویسد «او به طور مستقیم در تماس با آیتالله کاظم شریعتمداری است». التاجر مساله مالی را تنها مشکل در راه موفقیت مخالفان حکومت ایران عنوان کرد و گفت: «ملاها و سیاستمداران فقط با داشتن پول میتوانند در داخل ایران حمایتها را به خود جلب کنند». تاجر در ادامه این نیاز مالی را بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار تخمین زد. او در توجیه اینکه چرا خانواده سلطنتی خود برای کمک به اپوزیسیون هزینه نمیکند، گفت: «خانواده سلطنتی مایل نیست با سرمایههای خود قمار کند، چرا که ثروت آنها آنقدرها که تصور میشود زیاد نیست و تعداد زیادی هنوز به آنان متکی هستند». به ادعای التاجر، در آن زمان تنها در قاهره هنوز 4 هزار نفر حقوقبگیر خانواده سلطنتی بودند. التاجر در این دیدار تاکید کرد: «این برعهده حاکمان خلیج [فارس] است که تا از یک اقدام ضدانقلابی حمایت کنند، چرا که عدم بازگشت سلطنت در ایران افول آنان را نزدیکتر خواهد کرد». مهدی همچنین عنوان کرد تاکنون با شیخ زاید حاکم امارات متحده عربی در این باره گفتوگو کرده و بزودی دوباره در همین موضوع با شیخ زاید، شاهزاده فهد ولیعهد سعودی و سپس با محمد انور سادات رئیسجمهور مصر گفتوگو خواهد کرد. در ادامه این گزارش آمده است: «مهدی ادعا کرد ملکه فرح میخواسته با عراقیها کار کند ولی او [التاجر] به ملکه مشورت داده که به دلیل دشمنی تاریخی بین دو کشور، ارتباط با عراق به معنای پشت کردن به مردم [ایران] خواهد بود. از سوی دیگر، ملکه فرح در برابر جلب همکاری آمریکاییها مقاومت کرده، آن را بیفایده دانسته و اظهار داشته بود آمریکاییها برای دوستانشان قابل اعتماد نیستند و مردم ایران نیز از آنان خوششان نمیآید... ملکه فرح همچنین خواسته بود درباره امکان کمک مالی و نظامی از سوی بریتانیا برای یک اقدام ضدانقلابی آگاه شود». سوای روایت التاجر، نمونههای دیگری از تلاشهای ملکه پیشین برای بازگرداندن نظام پادشاهی و جلب حمایت دیگر کشورها در این راه وجود دارد. ۱۴ اکتبر/ ۲۲ مهر1395 دیداری بین «داگلاس هرد» معاون وزیر خارجه و «پیتر تمپل موریس» انجام شد. در این دیدار تمپل موریس پیام فرح پهلوی مبنی بر درخواست از دولت بریتانیا برای جلب حمایت مالی کشورهای سلطنتی عربی از تلاشهای او برای تغییر حکومت و بازگرداندن سلطنت را با هرد مطرح کرد. در این دیدار، تمپل موریس خلاصهای از وضعیت خانواده سلطنتی در قاهره را بر اساس دیدار اخیر خود با خانواده سلطنتی، در جریان بیستمین سالگرد تولد رضا پهلوی ولیعهد سابق (حدود 2 ماه و نیم پس از درگذشت محمدرضا شاه) به اطلاع هرد رساند. تمپل موریس تاکید کرد بازگویی این مطالب به وزارت خارجه بریتانیا، با اجازه و هماهنگی ملکه انجام میشود. خلاصهای از روایت تمپل موریس از این قرار است: ملکه فرح بسیار فعال بوده است. خانواده سلطنتی در کنار هم در یک کاخ بسیار بزرگ در هلیاپولیس زندگی میکنند. ولیعهد در ابتدا قصد داشته برای ادامه تحصیل به دانشگاه آمریکایی قاهره برود ولی به دلایل امنیتی و فعالیتهای سیاسی اخوانالمسلمین از این کار منصرف شده است. ملکه بشدت از سوی جنگطلبان تبعیدی ایرانی تحت فشار بوده که ولیعهد را رسما به عنوان پادشاه معرفی کند ولی تمپل موریس شدیدا به او توصیه کرده چنین کاری نکند، چرا که حیف است این کارت را در این زمان هدر دهد. ملکه و ولیعهد بشدت از نبود یک راهنمایی معقول روزانه رنج میبرند. هر چند به این موضوع آگاهند و اکنون قرار است از یک موسسه روابط عمومی برای اداره ارتباطاتشان کمک بگیرند. ارسال به دوستان
تکلیف نامشخص استرداد
23 آبان 1358 یعنی 10 روز پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان، کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا با اعلام وضع فوقالعاده در روابط ایران و آمریکا طی دستوری داراییها و اموال دولت، سازمانها و شرکتهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران در ایالات متحده و نزد بانکهای آمریکایی خارج از این کشور را مسدود کرد. از 23 آبان 1358 به این سو هر ساله حکم انسداد داراییهای ایران روی میز روسایجمهور آمریکا گذاشته میشود و آنان حکم توقیف اموال ایران را امضا میکنند. سرانجام ایران و آمریکا، دیماه 1359 در قالب توافقی که به بیانیه الجزایر معروف شد، تعهداتی را پذیرفتند که به موجب آن واشنگتن ملزم شد اموال بلوکه شده ایران را رفع توقیف کند اما آمریکا تنها به بخشی از تعهد خود عمل کرد. داراییهای ایران در ایالات متحده شامل اموال دیپلماتیک، وجوه نقدی، اموال نظامی و غیرنظامی بود. در جریان اجرای مفاد بیانیه الجزایر بر پایه برخی استدلالهای حقوقی اختلافاتی میان ایران و آمریکا بروز کرد که 2 کشور برای حل اختلافات خود به دیوان داوری لاهه مراجعه کردند. دیوان داوری ایران- ایالات متحده به عنوان یک راهحل برای پایان دادن به بحران به وجود آمده و همچنین موضوع ناشی از توقیف اموال ایران تاسیس شد که تاکنون برخی از این اختلافات حل نشده باقی مانده است. به موجب بیانیه الجزایر، آمریکا متعهد شد با اعاده «وضعیت مالی ایران» به قبل از 23 آبانماه 1358 همه داراییها و اموال مسدود شده ایران را که پس از تسخیر لانه جاسوسی توقیف کرده، آزاد کند، این اموال شامل وجوه نقدی، تجهیزات نظامی، اموال دیپلماتیک و اموال محمدرضا پهلوی شاه فراری ایران و خانوادهاش بود اما جمهوری اسلامی اظهار داشت ایالات متحده از تعهدات خود از بیانیه الجزایر تخلف کرده و اموال دیپلماتیک و کنسولی ایران را در ایالات متحده در اختیار ایران قرار نداده است. سال 1373 طرف آمریکایی پیشنهاد مصالحه داد تا اموال را مسترد کند و اموال دیپلماتیک بازگردانده شود. بر این اساس با آمریکا توافق شد موضوع خارج از دیوان بررسی شود اما معلوم شد آمریکا ساختمانهای ایران را به کشورهایی چون رومانی و ترکیه اجاره داده است. مذاکرات ایران- آمریکا از اسفند 1375 در محل دیوان برگزار شد و در نهایت به نتیجهای ختم نشد. پس از گذشت نزدیک به 40 سال، نه دستگاه دیپلماسی و نه مراجع حقوقی موفق نشدهاند «استرداد» اموال ایرانیان را رقم بزنند. ارسال به دوستان
بنگاه املاک پهلوی
زمانی که محمدرضا پهلوی در تیرماه 1327 به انگلیس سفر کرد، خبر زیر درباره سرنوشت داراییهای رضاخان در جراید آن زمان منتشر شد: «به نوشته تریبون دوناسیون در لندن راجع به دارایی رضاخان که در بانک انگلیس توقیف شده است نیز بحث بود، انگلیسیها موافقت کردند مخفیانه قسمتی از این دارایی از توقیف خارج و در عوض امتیاز بانک شاهنشاهی در ایران تجدید شود، زیرا برای شرکت نفت ایران و انگلیس مشکل است که بدون وجود یک بانک انگلیسی که از آن حمایت کند به کار خود ادامه دهد. از طرف دیگر انگلیسیها موافقند به شاه کمک کنند تا به وسیله ثروتش بتواند دوباره رژیم گذشته را برقرار کند و برای این هدف، انتقال تدریجی دارایی پدرش به او بهترین وسیله است. به همین منظور است که شاه باید به سوییس مسافرت کند (زیرا مقداری از آن ثروت «پدری» در سوییس است)؛ اینهاست علت مسافرت اعلیحضرت به اروپا...». ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|