|
یادداشتی بر مجموعهشعر «اشک لطف میکند» از محمدجواد محبت
شعر رضوی با دانش دینی
وارش گیلانی: محمدجواد محبت از جمله شاعران پیرو نیمایوشیج بود که پیش از انقلاب، با چهرههای شاخص نوگرایی که دغدغه دین یا مبارزه با ظلم طاغوت در سر داشتند، در شعر خود همراه و همصدا بود و شعرهای انقلابی آفرید؛ همراه و همصدا با شاعرانی همچون علی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده، بهمن صالحی و دیگران. این دسته از شاعران که اندک هم بودند، بیشتر به واسطه شأن و قدرت شاعری در نوع و شکل شعر و دیدگاههای نوینی که داشتند از جانب جامعه شاعران روشنفکر نیز پذیرفته شده بودند. ارسال به دوستان
نگاهی به مجموعهشعر «وقتی تو نباشی چرا دو صندلی؟» اثر چیستا یثربی
همهاش همین است!
الف. م. نیساری: چیستا یثربی نامی خاص است؛ یکبار که بشنوید، هرگز از خاطرتان نمیرود، خاصه آنکه نویسنده یا داستاننویس هم باشد. چیستا یثربی در نظر من همیشه یک داستاننویس باقی بود تا اینکه در مصاحبهای خود را شاگرد قیصر امینپور معرفی کرد. ابتدا فکر کردم منظورش این است که قیصر در دانشگاه استادش بود؛ بعد متوجه شدم او شعر هم میگوید و قیصر را از این منظر استاد خود میدانست! تا آن روز به یاد ندارم که شعری از او خوانده باشم تا اینکه مجموعه شعری از او دیدم. باز آن را به حساب داستاننویسی گذاشتم که تفننی شعر میگوید، چرا که از او داستانهای بسیار و چند مجموعه داستان چاپ شده بود و در جامعه ادبی تنها به عنوان داستاننویس شناخته میشد. تا اینکه شعرهایی از او در جاهای مختلف دیدم و مجموعه شعر اخیرش را که انتشارات فصل پنجم به چاپ رساند؛ مجموعهای در حدود 90 اثر در 103 صفحه با نام «وقتی تو نباشی، چرا دو صندلی؟» ارسال به دوستان
نقدی طبیعتگرایانه بر مجموعه شعر «زاگرس بیگوزن من» سروده «امیر بختیاری»
مرثیه بلند طبیعت
حمیدرضا شکارسری: در یک تقسیمبندی بسیار ساده عناصری را که ساخته دست انسان نیست و بیدخالت بشر در جهان موجود شده است میتوان عناصر طبیعی دانست و بر عکس هر چه را که ساخته دست بشر باشد و توسط انسان موجود شده باشد میتوان عناصر غیرطبیعی و مصنوع نامید. طبیعت در شکلگیری ساختار ذهنی انسان سهمی عمده دارد، چرا که در تشکل زبان و لاجرم در تشکل تفکر و اندیشه او ایفای نقش میکند. این همه از آنجا ناشی میشود که خود انسان موجودی طبیعی است و خودآگاه یا ناخودآگاه به طبیعت احساس قرابت و نزدیکی میکند. در این راستا آفریدههای ذهنی او هم از رنگ و صدا و طعم و بو و در یک کلام طبیعت الهام گرفته است. شعر از جمله این آفریدههاست. در شعر فارسی از بدو پیدایش تا اکنون حضور روشن و بارز طبیعت در سرودههای شاعران را فراوان مشاهده میکنیم که البته در دوران مختلف نحوه بروز متفاوتی داشته است؛ گاه در دوره سبک خراسانی متکی بر وصف و گاه در دوره عراقی متکی بر سمبلگرایی و گاه در روزگار ما تلفیقی از وصف و نمادگرایی. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|