|
یادداشتی بر کتاب «چراغهای روشن شهر»
دختری میان کوچههای جنگ
آرش چراغی: کتاب «چراغهای روشن شهر» که بازنمایی فرازی تاثیربرانگیز از زندگی «زهره فرهادی» در خرمشهر جنگزده است، به چند دلیل ادبی و اجتماعی کتاب مهمی تلقی میشود. با این حال پیش از آنکه به اهم دلایل درخشان کتاب حاضر بپردازیم، لازم است اندکی پدیدارشناسی تعادل و عدم تعادل زیست فردی و اجتماعی بر اثر برخورد با پدیدههای خسرانآور طبیعی یا انسانی را بشکافیم تا بتوانیم فرد یا اجتماع مورد برخورد با این پدیدهها را تحلیل کنیم. در زیست فردی و اجتماعی انسان فرازهای بسیاری وجود دارد که نقطه اوج عاطفی و ثقل مرکزی شخصیت او است. بسیاری از این فرازها گاه زیست طبیعی فرد و اجتماع را مختل کرده و تعادل وی را بر هم میزند. از آن پس فرد یا جامعه دائما در تلاش برای بازیابی تعادل اولیه است تا اینکه بر اثر مواجهه با فراز و فرودهای بسیار و بازیابی تعادل آغازینش به دگرگونی و بازشناخت فردی و جمعی دست مییابد. به این سبب است که نظریهپردازان ادبی اینگونه از فراز و فرودهای فردی و اجتماعی را که سبب دگرگونی آگاهی و استحاله فرد و اجتماع میشود به درام تشبیه کردهاند. با این پیشدرآمد کوتاه به استقبال پاساژهای اندیشه و رخدادهای کتاب حاضر میرویم تا پارههای ساختاری درام واقعی شهر خرمشهر با تمام ابعاد اجتماعی و راوی آن یعنی زهره فرهادی را بشکافیم. ارسال به دوستان
یادداشتی بر مجموعهاشعار آیینی «گُلها همه داوودیاند» سروده محمدتقی عزیزیان
اندوه شعرها!
الف. گیلوایی: شعر آیینی طبعا بهواسطه زمینههای دینی و مذهبی در ایران و پس از آن، ظهور و وجود انقلاب اسلامی و امکانات و تشویقهایی که پس از انقلاب به صورتهای مختلف از شعر آیینی شده و میشود، توانست بیش از پیش رشد کند؛ تا آنجا که رشد و تولید اشعار مذهبی و دینی و آیینی در دوره صفوی کمتر از اشعار دوره بعد از انقلاب است؛ حتی عدهای معتقدند، با وجود شاعران بزرگی همچون محتشم کاشانی و دیگران در دوره صفوی، شعر آیینی بعد از انقلاب اسلامی به لحاظ کیفی هم برتر از آن دوره است. در هر حال، هدف اصلی ثابتکردن این برتری نیست. همین که خیلی از مسائل روشن باشد کافی است. و یکی از این مسائل روشن، همین مستعد بودن زمینههای متنوع و مختلف برای استعدادهایی است که بیشتر یا در کل به شعر آیینی گرایش دارند. در واقع بعد از این علاقه و گرایش است که زمان سرودن آغاز میشود. تداوم این وضعیت مطلوب برای آیینیسرایان، این امکان را برای همه نسلهای انقلاب، از نسلهای کوچک تا نسلهای بزرگتر انقلاب فراهم میکند که شعر فارسی در چند دهه اخیر، سرشار باشد از اشعار آیینی که همان اشعار مذهبی و دینی است و شعر شیعی نیز در آن میگنجد. از این رو، ما در سنین مختلف شاعران آیینیسرا داریم و خواهیم داشت. محمدتقی عزیزیان نیز از جمله شاعرانی است که بیش از یک دهه از زمان شاعریاش نمیگذرد. او متولد 1362 است و مجموعه اشعار آیینی وی به نام «گلها همه داوودیاند» در 59 صفحه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این مجموعه دارای 40 شعر است؛ 23 غزل، 2 مثنوی، 8 رباعی، 5 دوبیتی و 2 شعر دیگر. غزلهای آیینی مجموعه اشعار «گلها همه داوودیاند»، از محمدتقی عزیزیان، غزلهای اندوهند؛ غزلهای مرثیه و سوگ؛ چه آنهایی که عاشوراییاند که اگر حماسی و پیامدار هم باشند، نمیتوانند خالی از سوگ و سوگواری باشند: ارسال به دوستان
نقدی بر مجموعه شعر «چشمان بیشکیب» سروده عبدالرحیم سعیدیراد
نوازش روحی زخمی
حمیدرضا شکارسری: زبان خود به خود ماهیتی محدودیتساز دارد؛ محدودیتی که حاصل لزوم ارتباط معنایی و حتی موسیقایی بین کلمات است. میتوان به جای «به سینما رفتم» بگوییم به سینما شدم اما نمیتوانیم بگوییم به سینما ترسیدم. ترکیبات و عبارات جدید صرفا با رعایت مختصات ترکیبات و عبارات قبلی قابل انتخاب و جایگزینی است. حالا اگر به این مورد محدودیتزا، عنصر موضوع سخن را هم اضافه کنیم، کاملا متوجه دشواری مشکل محدودیت زبان میشویم. موضوع و درونمایه کلام، چارچوبی میسازد که به هر کلمه و ترکیبی مجوز عبور و حضور در متن را نمیدهد. شعر هم چون از جنس زبان است، با همین محدودیتها روبهرو است. با این حال ذات هنری شعر همواره تلاش دارد از این محدودیتها بگریزد و به آزادی در جهانی خیالی دست یابد. پس فرضا میتوان به جای جمله نخستین این نوشتار گفت: به سینما پرواز کردم! «چشمان بیشکیب» مجموعه شعری است از شاعر و نویسنده نامآشنا «عبدالرحیم سعیدیراد» که به تمامی درباره دزفول و مردم آن در مواجهه با دفاعمقدس سروده شده است. محدودیت موضوع طبعا سعیدیراد را در حوزه تخیل شاعرانه محدود و مقید کرده است اما باید پذیرفت که هر موضوعی همین شرایط را برای زبان ایجاد میکند. در واقع میتوان گفت هیچ متنی رها از این محدودیت قابل تصور نیست. اما متنهای دیگر صرفا محدود به معنا و موسیقی کلماتاند اما شعرهای این مجموعه محدودیت موضوعی را هم به محدودیت کلامی افزوده است. گفتنی است این اشعار در یک بازه زمانی طولانی سروده و اینک گزینه و گردآوری شده است. شعر دفاعمقدس از همان ابتدا به دلیل اتصالی تاریخی و شاعرانه با حادثه عاشورا، بهرغم روساختی حماسی، همواره ژرفساختی سوگمندانه داشته است. پس از پایان جنگ نیز به دلیل ختم عملیات رزمی، وجه سوگ و نوستالژی سالهای شهادت و شهامت، برجستهتر هم شد. شعرهای مجموعه مورد بحث در همین راستا قابل تحلیل است. مجاورت حماسه و سوگ با برجستگی و استیلای سوگ: ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|