گروه اقتصادی: دیروز معاون بانک مرکزی از مردم خواست وارد خرید و فروش بیت‌‎کوین نشوند و همزمان از دولت خواست هر چه زودتر قانون مربوط به ارزکاوی را مصوب کند. به گزارش «وطن‌امروز»، قانونگذاری در رابطه با ارزکاوی و رمز ارزها در ایران آنقدر طولانی شده که حالا صدای خود دولتی‌ها را هم درآورده است. بانک مرکزی زمستان سال گذشته الزامات و ضوابط حوزه رمز ارزها را منتشر کرد؛ سندی که در آن خرید و فروش رمز ارزی غیر از رمز ارز ملی ممنوع شده اما تصمیم درستی درباره ارزکاوی گرفته نشده بود. در این سند آماده بود: در حال حاضر استخراج رمز ارزها در کشور به‌عنوان یک صنعت در نظر گرفته شده است، لذا اعمال مقررات‌‌ در این حوزه از حیطه وظایف بانک مرکزی خارج است.   
 منتظر دولت هستیم
ناصر حکیمی، معاون فناوری‌های نوین بانک مرکزی در این‌باره گفت: درباره تولید بیت‌کوین موضوع به دولت محول شده است اما خرید و فروش آن در داخل کشور با توجه به مصوبه شورای عالی مبارزه با پولشویی ممنوع است. البته باید بین تولید و خرید و فروش بیت‌کوین تفکیک قائل شد. وی در گفت‌وگو با تسنیم، گفت: نکته صریح اینکه خرید و فروش بیت‌کوین در ایران ممنوع است، در نتیجه مردم نباید وارد این حوزه شوند. نوسان قیمت بیت‌کوین بسیار زیاد است، ضمن آنکه این ارزها ریسک قانونی هم دارند، لذا توصیه اکید می‌کنیم مردم وارد این بازی نشوند. حکیمی در پاسخ به این سوال که فیروزآبادی اعلام کرده طرحی برای این موضوع به کمک بانک مرکزی در کمیسیون اقتصادی در حال بررسی است، آیا بانک مرکزی اقدامات لازم را در راستای مصوبه کمیسیون اقتصادی دولت انجام داده است؟ گفت: مصوبه ذکرشده هنوز نهایی نشده و باید در دولت به تصویب برسد. پس از تصویب، بانک مرکزی به تکالیف گفته شده عمل خواهد کرد. وی درباره اینکه آیا می‌توان با بیت‌کوین یا ارزکاوی تحریم‌ها را دور زد، گفت: در این‌باره نمی‌شود اظهارنظر صریحی کرد اما آنچه مشخص است باید به ظرفیت فروشنده خارجی و همچنین قابلیت تبدیل بیت‌کوین یا سایر رمز ارزها به ارزهای مورد قبول فروشندگان خارجی توجه داشت. این مسؤول بانک مرکزی اظهار داشت: هم مصوبه دولت، هم سیاستنامه و بیانیه‌‌های بانک مرکزی در زمان مقتضی شفاف است. در حال حاضر مطابق مصوبه شورای عالی مبارزه با پولشویی، خرید و فروش این رمز ارزها ممنوعیت دارد، لذا هر کسی وارد این حوزه می‌شود باید ریسک نوسانات قیمت و ریسک قانونی را در نظر بگیرد.

محاسبه هزینه برق با قیمت صادراتی
یک طرف دعوای استخراج رمز ارزها وزارت نیرو و توانیر است؛ آنها با شروع فصل گرما و پیک مصرف برق در صف مخالفان این صنعت قرار گرفتند و با استفاده از نبود قانون در این‌باره اقدام به پلمب فارم‌های بیت‌کوین کردند. مصطفی رجبی‌مشهدی، سخنگوی توانیر در آخرین اظهارنظر خود در این‌باره گفت: مراکز تولید رمز ارز انرژی زیادی برای پردازش و خنک کردن پردازنده‌ها صرف می‌کنند تا جایی که برای استخراج هر بیت‌کوین، برقی معادل برق مصرفی یک خانه در مدت ۲۴ سال استفاده می‌شود، لذا در صورت فعالیت غیرمجاز، بخش مهمی از این هزینه با توجه به یارانه‌ای بودن برق در کشور ما، از جیب مردم هزینه می‌شود. معاون برنامه‌ریزی و امور اقتصادی توانیر افزود: وزارت نیرو از همان ابتدای ورود رمز ارزها، پیشنهاد خود را بعد از اخذ نظر کارشناسان به دولت فرستاد و اخیراً این موضوع در کمیسیون اقتصادی دولت مطرح شده است و بزودی با تصویب هیأت دولت، برای اجرا به وزارت نیرو ابلاغ می‌شود و این وزارتخانه آمادگی کامل دارد تا بلافاصله بعد از ابلاغ، ردیف تعرفه جدیدی برای این فعالیت تعیین کند. وی تصریح کرد: در این آیین‌نامه همه موارد مرتبط پیش‌بینی شده است. از جمله تعرفه جدید و نحوه محاسبه برق‌بها و همچنین مواردی از قبیل خرید مستقیم برق از نیروگاه‌ها یا ایجاد نیروگاه اختصاصی و حتی فروش برق مازاد به دولت در این آیین‌نامه وجود دارد. رجبی‌مشهدی افزود: متأسفانه هم‌اکنون به دلیل نبود قانون مشخص، برخی از این مزارع در نقاط مختلف کشور و بویژه نیمه شمالی آن از تعرفه‌های ارزان‌قیمت نظیر برق کشاورزی یا صنعتی استفاده می‌کنند و برای هر کیلووات بین ۲۰ تا ۷۰ تومان (طبق تعرفه کشاورزی و صنعتی) پرداخت می‌کنند و از طرف دیگر، سود کلانی می‌برند تا جایی که ظرف 4 ماه، این سرمایه‌گذاری به توجیه اقتصادی و سوددهی می‌رسد. البته طبق آیین‌نامه جدید هم، این سوددهی همچنان حفظ می‌شود اما زمان بازگشت سرمایه طولانی‌تر خواهد بود. معاون امور اقتصادی توانیر افزود: هم‌اکنون وزارت نیرو به دلیل اخلال و اختلال شدید مزارع استخراج بیت‌کوین و رمز ارزها در شبکه تولید و توزیع برق کشور، اقدام به قطع انشعاب‌های غیرمجاز برق می‌کند و تاکنون هم صدها مورد در سطح کشور شناسایی و برخورد شده است و این برخوردها ادامه دارد، از جمله در استان البرز ۱۲۰ مزرعه استخراج ارز دیجیتال تعطیل شده است. وی تصریح کرد: فشاری که این مزارع به شبکه توزیع وارد می‌کنند معادل یک نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی برآورد شده است، چرا که مصرف این بخش، بیش از ۳۰۰ مگاوات ساعت است و با توجه به رشد ۴۰ درصدی مصرف خانگی و صنعتی در فصل تابستان که معادل ۲۴ هزار مگاوات است، تولید این ارزهای دیجیتال فشار شدیدی به نیروگاه‌ها و شبکه‌های تولید و توزیع برق کشور وارد می‌کند. در پایان گفتنی است گمانه‌زنی‌های مختلفی برای قیمت برق صنعتی وجود دارد اما اخیرا یکی از رسانه‌ها از احتمال تعرفه هر کیلووات 7 سنت برای برق استخراج رمر ارز خبر داده است. با این حساب بهای هر کیلووات برق 8 برابر زمان گذشته خود محاسبه می‌شود.
 

گروه سیاسی: نزدیک به یک هفته از توقیف غیرقانونی نفتکش حامل نفت ایران در آب‌‌های بین‌المللی توسط انگلستان می‌گذرد تا با این راهزنی دریایی سلسله اقدامات غیردوستانه‌اش طی ماه اخیر را کامل کرده باشد و تردیدی باقی نگذارد که در همسویی آشکاری با دولت آمریکا و «کارزار فشار حداکثری ترامپ» قرار گرفته است تا جایی که محمدجواد ظریف توقیف نفتکش را اقدامی به نیابت از «تیم ب» بخواند. در این میان، تنها اقدامی که دولت انجام داده است احضار چندباره «راب مک‌ایر» سفیر انگلستان در ایران به وزارت امور خارجه است که تنها ابتکار عمل دستگاه سیاست خارجی دولت روحانی در این قبیل امور محسوب می‌شود.
به گزارش «وطن‌امروز»، راب مک‌ایر که در این ایام، هر روز در حال رفت و آمد در خیابان امام خمینی است روز گذشته برای سومین مرتبه به وزارت امور خارجه احضار شد. مک‌ایر پس از حضور در وزارت امور خارجه ایران در موضعی عجیب اظهار کرد: «صرفا برای پیگیری امور کاری در اینجا حضور یافتم». مک‌ایر برای بار نخست عصر پنجشنبه 13 تیرماه به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض ایران در این‌باره از سوی رئیس اداره سوم غرب اروپا به وی ابلاغ شد. در گام بعدی این ‌بار عباس عراقچی بود که از احضار سفیر انگلستان به وزارت امور خارجه خبر داد. معاون سیاسی وزیر امور خارجه یکشنبه 16 تیرماه در نشست خبری درباره نفتکش توقیف‌شده گفت: در تماس مستمر با دولت انگلستان هستیم، سفیر انگلستان شنبه برای بار دوم به وزارت امور خارجه آمد و سفیر اسپانیا را نیز دعوت کردیم و مشورت‌هایی را با دولت اسپانیا صورت می‌دهیم.
با این حال، راب مک‌ایر با حضور در وزارت امور خارجه ایران با اظهار اینکه مراتب را سریعا به لندن منتقل خواهد کرد تاکید کرد انگلیس از تحریم یکجانبه آمریکا علیه ایران تبعیت نمی‌کند! ادعای سفیر انگلستان در عدم تبعیت کشورش از تحریم‌‌های یکجانبه آمریکا به‌روشنی نشان‌دهنده اختلاف مواضع اعلامی و اقدامی دولت بریتانیا است. این در حالی است که انگلستان پس از مهلت 60 روزه ایران برای انجام تعهدات اروپایی‌ها در برجام، به جای اینکه در مسیر عمل به تعهدات و اقدامات اعتمادساز گام بردارد به دشمنی کردن عریان با جمهوری اسلامی ایران روی آورد. دولت انگلستان پس از اینکه آمریکا، ایران را در حمله به 2 نفتکش ژاپنی در دریای عمان متهم کرد، در تبعیت محض از دونالد ترامپ و مایک پمپئو، ایران را به دست داشتن در این حادثه متهم کرد!

اما این پایان دشمنی انگلستان نبود. در مدتی که گمانه‌زنی‌‌های مربوط به اقدام نظامی علیه ایران مطرح بود، جرمی هانت، وزیر خارجه بریتانیا در اظهاراتی غیر مسؤولانه در تبعیت کورکورانه و عجولانه از آمریکا اعلام کرد: انگلستان حضور در کنار آمریکا در صورت برخورد نظامی با ایران را بررسی می‌کند. این کشور عضو برجام در نهایت با توقیف نفتکش حامل نفت ایران بیش از هر زمان دیگری نشان داد ساعت خود را به وقت نیویورک تنظیم می‌کند. در همین حال، محمدجواد ظریف روز گذشته در پیامی توئیتری در واکنش به توقیف نفتکش ایرانی توسط دولت انگلیس نوشت: ایران نه عضو اتحادیه اروپاست و نه مشمول تحریم فروش نفت اروپا به سوریه می‌شود. تا جایی که می‌دانم اتحادیه اروپایی ضد فراسرزمین‌گرایی بود. وزیر امور خارجه در ادامه مطلب خود آورده است: توقیف نفتکش حامل نفت ایران که به نیابت از «تیم ب» انجام شد، دزدی دریایی و یک بدعت خطرناک است که باید همین الان پایان یابد.
ظریف در حالی توقیف نفتکش ایران را اقدامی نیابتی از سوی آمریکا و «تیم ب» می‌خواند که بعد از خروج آمریکا از برجام همواره مدعی شکاف بین آمریکا و اروپا بود و در یکی از آخرین مواضع خود اینستکس را که حتی حسن روحانی هم پوچ و بی‌ارزش می‌خواند دارای ارزش استراتژیک و راهبردی خواند به این جهت که نزدیک‌ترین متحدان آمریکا در روابط اقتصادی خود در حال فاصله گرفتن از آمریکا هستند!

اول آزادی نفتکش، بعد گفت وگو!
عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه نیز روز یکشنبه تماس تلفنی مکرون و حسن روحانی را سازنده خواند و اظهار کرد: این توافق صورت گرفته که زمینه‌های ایجاد دور جدیدی از گفت‌وگوها بین طرفین ایجاد شود و ما وارد گفت‌وگوهایی شویم که به راه‌حل معقول و سازنده برسیم. از سوی دیگر، سخنگوی وزارت امور خارجه روز گذشته خبر داد مشاور مکرون در راه تهران است. به نظر می‌رسد در چنین شرایطی که دولت انگلستان در همراهی همه‌جانبه با آمریکا دست به دشمنی تمام‌عیار با ایران زده و در کارزار فراگیر علیه ملت ایران مشارکتی فعال دارد و عملا به موعد 2 ماهه ایران دهن‌کجی کرده، بهتر است دولت پیش‌شرط حضور ایران در این گفت‌وگوها را آزادی و رفع توقیف نفتکش ایرانی عنوان کند. در همین ارتباط معاون سابق حقوقی رئیس‌جمهور گفت: به دلیل تأخیر انتقال محموله نفتی، خسارت‌های مالی به ایران وارد شده که بر اساس ماده ۳۶ باید پرداخت خسارت‌های لازم به ایران و کشورهای مربوط انجام شود. الهام امین‌زاده در گفت‌وگو با مهر تاکید کرد: بر اساس ماده ۳۰ طرح مسؤولیت بین‌المللی دولت‌ها که در مجمع عمومی به تصویب رسید باید سریعاً این عمل غیرقانونی انگلیس متوقف و نفتکش ایرانی آزاد شود و به حرکت خود ادامه دهد. استاد حقوق دانشگاه تهران با اشاره به اینکه بر اساس ماده ۳۵ طرح مسؤولیت، وضع باید به حالت سابق بازگردد، گفت: به دلیل تأخیر انتقال محموله نفتی خسارت‌های مالی به ایران وارد شده و باید این وضع را به حالت سابق برگردانند. امین‌زاده اظهار داشت: همچنین بر اساس ماده ۳۷ طرح مسؤولیت باید رسماً از ایران عذرخواهی کنند و براساس ماده ۳۶ نیز باید پرداخت خسارت‌های لازم به ایران و کشور مقصد به دلیل تأخیر چندروزه انجام شود. همچنین شنیده‌ایم دولت خودگردان جبل‌الطارق هم 2 هفته دیگر توقف نفتکش ایرانی را تمدید کرده است، بنابراین باید خسارت‌ها به ایران و کشورهای ذی‌نفع پرداخت شود.

دزدی دریایی را نمی‌پذیریم
سخنگوی وزارت امور خارجه روز گذشته در نشست هفتگی خود درباره نفتکش توقیف‌شده ایرانی گفت: اقدامات دیپلماتیک ما درباره نفتکشی که در جبل‌الطارق است در دست بررسی است. اسناد و مدارک را به وکیل داده‌‌‌‌‌‌‌ایم و برخلاف آنچه رسانه‌ها گفتند، مقصد بندر بانیاس در سوریه نیست. این نفتکش سوپرتانکر است که از کانال سوئز هم نتوانسته عبور کند. در این‌باره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 2 بار سفیر انگلیس را احضار کرده‌‌‌‌‌‌ایم. همچنین باید گفت که ما  این دزدی دریایی را نمی‌پذیریم و هشدار لازم را داده‌ایم.
 

گروه سیاسی: سخنگوی سازمان انرژی اتمی غنی‌‌سازی ۲۰ درصدی را از گزینه‌های مطرح در برنامه‌های مربوط به گام سوم کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران دانست و گفت: صبح امروز (دیروز دوشنبه) از مرز 67/3 درصد غنی‌‌سازی عبور کردیم. کمالوندی همچنین اعلام کرد از دیروز سطح غنای تولید اورانیوم به 5/4 درصد رسید.

به گزارش «وطن‌امروز»، اعلام سطح جدید غنی‌‌سازی در کشور پس از آن انجام شد که در پی نشست اعلام جزئیات اجرای گام دوم کاهش تعهدات هسته‌ای که 2 روز پیش با حضور سخنگوی دولت، معاون سیاسی وزارت امور خارجه و سخنگوی سازمان انرژی اتمی برگزار شده بود، عراقچی و کمالوندی صرفا به بیان یکسری کلیات پرداخته و هیچ اشاره‌ای به سطح جدید غنی‌‌سازی در پایان ضرب‌الاجل 60 روزه نداشتند. همین موضوع انتقاداتی را برانگیخت مبنی بر اینکه تصمیم دولت برای بازگشت به هسته‌ای مقتدرانه نبوده و حتی اقتدار دولت با این رویکرد مخدوش شده است. از جمله دکتر فریدون عباسی دیروز در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» گفت اگر ما سطح غنی‌سازی را بالا ببریم ولی عدد را اعلام نکنیم، می‌شود گفت این کار بیشتر آماده‌‌سازی شرایط داخلی و افکار عمومی برای سفیدنمایی اروپایی‌هاست. به اعتقاد این دانشمند هسته‌‌‌ای، اینکه موضوع کاهش تعهدات هسته‌ای ایران به‌صورت اولتیماتوم و ضرب‌الاجل در دنیا مطرح و سپس در موعد مقرر، درصد افزایش سطح غنی‌سازی اعلام نشود، طرف‌های مقابل ما بین خودشان اظهار می‌کنند که ایران بلوف می‌زند و به همین خاطر می‌شود فشار بیشتری به ایران آورد.
با همه اینها روز گذشته سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم از دستور کار قرار گرفتن غنی‌‌سازی 20 درصد خبر داد و هم اینکه اعلام کرد سطح غنای تولید اورانیوم به 5/4 درصد رسید. بهروز کمالوندی دیروز در پاسخ به این پرسش که آیا غنی‌‌سازی 20 درصد جزو برنامه‌‌های کاهش تعهدات برجامی است، گفت: سوخت 20 درصد اکنون مورد نیاز ما نیست اما اگر بخواهیم آن را تولید کنیم، هیچ مانع و مشکلی برای این کار نداریم.
سخنگوی سازمان انرژی اتمی افزود: گزینه‌های مختلفی برای گام سوم در نظر گرفته‌‌‌‌‌ایم که در جلسات مختلف در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با حضور نمایندگان نهادهای مختلف درباره آن گفت‌وگو می‌کنیم و به طور معمول نمایندگان سازمان ما گزینه‌های فنی را مطرح می‌کنند. وی درباره اینکه آیا غنی‌‌سازی 20درصدی هم در جلسات شورای عالی امنیت ملی مطرح شده است، گفت: بله! غنی‌‌سازی 20درصد و گزینه‌های بالاتر نیز مطرح است؛ منتها هر یک در جای خود اجرا می‌شود و قرار نیست اکنون که نیاز کشور قابلیت دیگری است سراغ اقدام دیگری برویم.
کمالوندی که با صداوسیما گفت‌وگو می‌کرد،  افزود: «با این حال آنان می‌دانند که این شیب از نظر ذخایر رو به بالاست؛ اقدامی که آغاز کرده‌‌‌‌‌ایم و آن را افزایش خواهیم داد، یعنی سرعت را بیشتر می‌کنیم و از نظر سطح غنی‌‌سازی نیز رو به بالا می‌رویم و در زمینه طرح و توسعه نیز تصمیمات دیگری مانند استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته می‌تواند در دستور کار قرار بگیرد».
البته غنی‌‌سازی 20 درصد موضوعی است که پیش از این پیشنهاد شده بود تا در گام نخست کاهش تعهدات ایران مدنظر قرار گیرد، از جمله «وطن‌امروز» 18 اردیبهشت‌ماه گذشته طی گزارشی با عنوان «غنی‌‌سازی 20 درصد را آغاز کنید» نوشته بود: «ایران بر اساس بندهای 26 و 36 می‌تواند با ازسر‌‌‌گیری بخش مهمی از برنامه هسته‌ای خود، یک تلنگر تکان‌دهنده به آمریکا و اروپا زده و همزمان، هم امیدوار به تحقق وفاداری اروپا به برجام شود و هم اینکه یک گام مهم برای بازگشت به برنامه هسته‌ای خود برداشته باشد. کارشناسان بر همین اساس اعتقاد دارند در وهله نخست، بهترین اقدام ایران، ازسر‌‌‌گیری برنامه غنی‌‌سازی خود تا سطوح مطلوب و قانونی مورد نیاز است. بر همین اساس است که موضوع غنی‌‌سازی 20درصد اکنون یک هدف بسیار مهم و تاثیرگذار به‌عنوان گام نخست ایران در پاسخ متقابل به خروج آمریکا از برجام و بی‌عملی اروپا نسبت به اجرای تعهداتش در برجام است».

سطح غنی‌سازی ایران به 5/4 درصد رسید
دیروز البته سخنگوی سازمان انرژی اتمی یک خبر دیگر هم داشت: سطح غنی‌سازی ایران به 5/4 درصد رسید. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در پاسخ به ایسنا گفت: امروز صبح (دوشنبه)  ایران از مرز 5/4 درصد در غنی‌سازی اورانیوم عبور کرد. وی گفت: این میزان غنا به طور کامل برای پاسخ به نیاز کشور در تأمین سوخت نیروگاه‌های قدرت کافی است. سخنگوی سازمان انرژی اتمی همچنین اظهار کرد: میزان دقیق غنای سوخت را آژانس بعد از آنالیز نمونه‌های برداشته شده اعلام خواهد کرد.
وی همچنین توضیح داد: «برای تولید سوخت نیروگاه‌‌های قدرت از غناهای مختلف تا حداکثر 5 درصد و پایین‌تر از آن استفاده می‌شود». کمالوندی همچنین عنوان کرد: «با توجه به نمونه‌های گرفته شده از مواد تولیدی توسط بازرسان آژانس در ایران و انتقال آن به اصفهان، پیش‌بینی می‌شود تا عصر امروز (دوشنبه)  نتیجه آنالیز مواد و میزان دقیق سطح غنی‌‌سازی از طرف بازرسان تهیه شود و در اختیار آژانس قرار بگیرد».
طبق این گزارش، 2 روز پیش نیز علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی در امور بین‌الملل گفته بود «ایران قصد دارد گام بعدی را در پاسخ به شکست شرکای اروپایی در انجام وظایف خود در زمینه معاهده هسته‌ای بردارد و از 7 جولای غنی‌‌سازی اورانیوم را تا 5 درصد آغاز خواهد کرد». ولایتی گفت: چنین گامی در جهت توسعه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز است. ما دنبال یک هدف کاملا صلح‌آمیز هستیم، زیرا اقتصاد و صنعت ما نیاز به برق دارد.

گاردین:
احتمال دیدار دیپلمات‌های  اروپا و ایران تا هفته آینده
روزنامه «گاردین» نوشته است دیپلمات‌های 3 کشور اروپایی امضاکننده توافق هسته‌ای، احتمالا تا پیش از روز ۲۴ تیرماه با طرف ایرانی دیدار می‌کنند. به گزارش فارس، روزنامه «گاردین» روز یکشنبه در گزارشی با موضوع «گام دوم ایران در راستای کاهش تعهد به توافق هسته‌ای» نوشت: دیپلمات‌های 3 کشور اروپایی امضاکننده توافق هسته‌ای قصد دارند در روزهای آینده با طرف ایرانی دیدار کنند. در بخشی از گزارش گاردین آمده است:
«هر 3 کشور اروپایی امضاکننده توافق هسته‌ای (آلمان، فرانسه و انگلیس)، اقدام ایران را محکوم کرده‌اند اما اروپا احتمالا فعلا این نقض ادعایی را وارد سازوکار پردردسر حل اختلاف توافق هسته‌ای نخواهد کرد. آنها احتمالا صبر خواهند کرد تا زمانی که دیپلمات‌های اروپایی برای ملاقات با همتایان ایرانی خود فرصتی یابند و به تهران اطمینان دهند که می‌خواهند این توافق معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، حفظ شود». این گزارش می‌افزاید: «آن دیدار قرار است پیش از ۱۵ جولای (۲۴ تیرماه) انجام شود». پیش از این دفتر ریاست‌جمهوری فرانسه هم اعلام کرده بود رئیس‌جمهور این کشور در تماس تلفنی با همتای ایرانی‌اش، گفته است باید تا پیش از این تاریخ درباره راه‌های دیپلماتیک حل مناقشه گفت‌وگو شود.

داماد و مشاور ویژه رئیس‌جمهور ایالات متحده شکست نخستین گام خود برای اجرای «معامله قرن» را پذیرفته است. روزنامه عبری‌زبان «هاآرتص» این هفته در مقاله‌ای به قلم 2 تحلیلگر برجسته اقتصادی از سنگاپور این موضوع را به نقل از برخی روزنامه‌نگاران عرب و اسرائیلی فاش کرد. «ترسیتا کروزدل روساریو» و «ویکتور کاتان» در این تحلیل با عنوان «طرح جرد کوشنر برای فلسطین از آنچه فکر می‌کردید نیز احمقانه‌تر است» نوشتند داماد ترامپ خود به شکست آنچه با عنوان «نشست اقتصادی بحرین برای صلح خاورمیانه» طی روزهای 4 و 5 تیر در منامه برگزار شد، اذعان کرده است، چرا که این طرح اقتصادی بدون حضور رهبران فلسطینی بی‌نتیجه خواهد بود. کوشنر با توجیهی که بیشتر به فرافکنی می‌ماند، مدعی شده تشکیلات خودگردان دلیل شکست نشست منامه بوده و گفته دلیل برگزاری نشستی درباره آینده فلسطینی‌ها بدون حضور آنان این بوده که «مسؤولان فلسطینی با تحت فشار قرار دادن بازرگانان و شرکت‌کنندگان در کنفرانس منامه، موجب شدند این کنفرانس شکست بخورد».
اگرچه  محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان اعلام کرده بود «معامله قرن» راه به جایی نخواهد برد و فلسطینی‌ها موجب ناکامی آن خواهند شد اما مطرح کردن نام او به عنوان عامل اصلی شکست منامه را می‌توان صرفا توجیهی دم‌دستی دانست، چرا که عباس مدت‌هاست نفوذ خود را روی جریان‌‌های موثر فلسطینی از جمله غزه، جنبش بازگشت و مهاجران اردن و لبنان و سوریه  از دست داده است.
کوشنر در صحبت‌‌های حضوری و تلفنی خود با روزنامه‌نگاران به این نکته پاسخ نداده چرا از ابتدا از خود فلسطینی‌ها درباره نحوه تشکیل و اجرای نشستی که به دروغ برای رونق بخشیدن به زندگی‌شان برگزار شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، نظر نخواسته بود؟ او پیش از نشست، صریحا در واکنش به تحریم آن از سوی تشکیلات خودگردان اعلام کرده بود این موضوع اهمیتی ندارد و مهم مشارکت تعدادی از کشورهای منطقه است. جالب اینکه حتی به‌رغم چنین اظهارنظر وقیحانه‌‌‌ای، داماد ترامپ با شکایت از هجمه بی‌سابقه فلسطینی‌ها علیه آمریکا، به آنان نوید داده همچنان درهای کاخ سفید برای گفت‌وگو با مردم فلسطین و رهبران آن باز است!
نشست بحرین با مشارکت چند کشور محدود عربی شامل مغرب، اردن، مصر، امارات و سعودی به علاوه میزبان، با هدف اعلام عادی‌‌سازی روابط تل‌آویو و برخی کشورهای عرب منطقه برگزار شد و در حالی که تیم ترامپ مدعی بود این کنفرانس نقطه آغاز اجرای طرح صلح ادعایی‌شان خواهد بود، تبدیل به نقطه پایان «معامله قرن» شد. معامله قرن، طرحی آمریکایی است که در آن بیت‌المقدس و بخش‌های اشغالی از کرانه باختری که شهرک‌های صهیونیست‌نشین در آنها ساخته شده، به رژیم اشغالگر واگذار و بازگشت فلسطینی‌ها به سرزمینی مادری‌شان کلاً منتفی خواهد شد.
این طرح همچنین شامل چشم‌پوشی فلسطینی‌ها از حق بازگشت به سرزمین خود و تعیین منطقه ابودیس به‌ عنوان پایتخت موهوم یک کشور فلسطینی است؛ طرحی که با خشم بسیاری از گروه‌های فلسطینی، مردم کشورهای عربی و شخصیت‌های مختلف در جهان روبه‌رو شده است. از سوی دیگر روز به روز مطبوعات غربی بیشتری به این نتیجه می‌رسند که گره خوردن فعالیت‌‌های کارچاق‌کنی جرد کوشنر یهودی با سیاست خارجی دولت پدرزنش دونالد ترامپ، تبدیل به موضوعی غیر قابل چشم‌پوشی می‌شود، چرا که حتی ممکن است «نشست منامه» تنها محملی برای اخاذی چندصد میلیون دلاری کوشنر و ترامپ‌ از شیوخ عربی از قبل «معامله قرن» بوده باشد. این اتهامات در حقیقت شکل تکامل یافته بدبینی‌‌های اولیه به طرح صلح جدید خاورمیانه است که به شکل انحصاری با نظر واشنگتن و نتانیاهو ارائه شد، بدون آنکه نظر طرف اصلی منازعه فلسطین یعنی مردم فلسطینی لحاظ شود. به نوشته هاآرتص، مشاور فرصت‌طلب کاخ سفید به برخی اهالی رسانه گفته است: «28 میلیارد از 50 میلیارد دلاری که قرار است به معامله قرن اختصاص داده شود، در کرانه باختری و نوار غزه سرمایه‌گذاری می‌شود اما این سرمایه‌گذاری‌ها انجام نمی‌شود جز زمانی که تشکیلات خودگردان روش خود را تغییر دهد!» کوشنر همچنین گفته است: «نمایندگانی از چند کشور آفریقایی در کنفرانس منامه حضور داشتند و به ما اعلام کردند اگر فلسطینی‌ها علاقه‌ای به جذب سرمایه‌‌گذاری ندارند، از جذب این سرمایه‌‌گذاری اقتصادی و توجه آمریکا و سایر کشورهای جهان به قاره آفریقا استقبال می‌کنیم». به عبارت دیگر او با استعدادی عجیب مشابه پدرزنش، غرض خود را در یک اظهارنظر نقض کرده است، چرا که این حرف به معنی تایید همان موضع پیش از منامه توسط کوشنر است که گفته بود، بود و نبود فلسطینی‌ها فرقی ندارد و ما سرمایه لازم را جمع می‌کنیم. اما حالا رسانه‌ها این سوال را مطرح کرده‌‌اند که سرمایه مزبور قرار است برای چه طرحی جمع شود؛ معامله قرن خاورمیانه یا معامله‌‌های شخصی کوشنر و ترامپ؟ روزنامه انگلیسی دیلی‌استار 2 روز پیش در واکنش به این حرف‌ها تیتر زد: «شوخی قرن 50 میلیاردی کوشنر». تحلیلگر روزنامه گاردین نیز با اشاره به افشای دریافت 90 میلیون دلار توسط یکی از شرکت‌‌های کوشنر از منبعی نامعلوم، درباره همپوشانی کارهای اقتصادی داماد ترامپ با سیاست خارجی آمریکا هشدار داد. محمد بزی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در این روزنامه دیروز در مقاله خود از سابقه خراب نزدیکان ترامپ برای کاسبی با سوءاستفاده از سیاست‌‌های تحمیلی به کاخ سفید نوشت و به مورد اختلاف‌افکنی میان شیوخ خلیج‌فارس اشاره کرد.
بر اساس این مقاله، کنگره آمریکا اخیرا در تحقیقاتی به این نتیجه رسیده که کوشنر به شکلی هدفمند از تحریم یکی از متحدان آمریکا در خاورمیانه توسط سایرین حمایت کرده، چرا که این شیخ‌نشین حاضر نشده روی برنامه‌‌های تجاری او سرمایه‌‌گذاری کند. مشخص شده است کل ماجرای تحریم قطر از دل ضیافت شامی در بهار 2 سال پیش بیرون آمده که در آن 2 مشاور ارشد وقت ترامپ یعنی «کوشنر» و «استیو بنون» میزبان 2 رهبر ارشد سعودی و امارات بودند. بر اساس این گزارش که از شهادت رکس تیلرسون، وزیر خارجه وقت ترامپ به کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا به‌دست آمده، او متوجه خرابکاری تیم دیپلماسی سایه کاخ سفید به رهبری کوشنر شده و از آغاز سعی کرده از تاثیرات مخرب آنان بکاهد که این به اخراج توهین‌آمیزش توسط ترامپ انجامید.

به گزارش خبرگزاری‌ها، این زلزله ساعت11:30 و در عمق  17 کیلومتری زمین رخ داد تا در 4 ماه اخیر شاهد دومین بلای طبیعی قابل توجه در این استان باشیم.  نزدیک‌ترین نقاط به کانون زمین‌لرزه، مسجدسلیمان با فاصله 19 کیلومتری، قلعه خواجه با فاصله 29 کیلومتری و ایذه با فاصله 37 کیلومتری از مرکز زلزله بودند.
فرماندار مسجدسلیمان در گفت‌و‌گو با فارس، اظهار کرد: بیشترین خسارات و خرابی منازل در منطقه گلگیر به وقوع پیوسته است. حیدر حجتی‌نیا اضافه کرد: در پی وقوع زلزله در این شهرستان، یک پیرمرد به دلیل ترس و اضطراب ناشی از زلزله شدید دچار سکته شد و جان خود را از دست داد. همچنین چندین نفر از اهالی شهرستان دچار آسیب‌دیدگی شدند که به مراکز درمانی منتقل شدند و طبق گزارشات اعلام شده نیز جراحات آنها سطحی بوده و مشکل حادی در این زمینه برای آنها به وجود نیامده  است. حجتی‌نیا با اشاره به وارد شدن خسارت به جاده روستایی گفت: راه روستای «جریک» نیز در پی زمین‌لرزه‌ مسدود شد که تیم‌های امدادی و راهسازی به محل اعزام شدند. وی با بیان اینکه در زمینه خدمات برق، آب، گاز و تلفن در شهرستان هیچ مشکلی وجود ندارد، اضافه کرد: بیش از 50 درصد منازل مناطق روستایی دچار خسارت شده است. محمدامین زرگر، سرپرست مرکز اورژانس خوزستان نیز اظهار کرد: بر اثر زلزله مسجدسلیمان 46 نفر مصدوم شدند که 43 نفر از آنها در مسجدسلیمان و 3 نفر در ایذه هستند. همچنین به دلیل شدت زلزله بیمارستان نفت مسجدسلیمان آسیب دید که تخلیه شد. شهام سلیمانی، شهردار مسجدسلیمان هم اظهار کرد: بر اثر وقوع زلزله ۶۱ ساختمان بین ۳۰ تا ۵۰ درصد تخریب شد و دیوارهای حدود ۸۰ ساختمان ترک‌‌هایی پیدا کرد. همچنین یک نفر فوت کرد و مصدومان نیز به صورت سرپایی مداوا شدند. زیرساخت‌های شهری مسجدسلیمان در زلزله آسیب جدی ندید اما آب و برق برخی مناطق قطع شد که با تلاش سازمان‌های آب و برق برخی نقاط وصل شد و بقیه مناطق نیز وصل می‌شود.
همچنین مرتضی سلیمی، رئیس امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر کشور اظهار کرد: کانون اصلی زمین‌لرزه دهستان گلگیر در مسجدسلیمان بود که ۷ پس‌لرزه داشته که بزرگ‌ترین آنها 7/4 ریشتر بوده است.  وی افزود: راه دسترسی برخی روستاها نیز بر اثر زلزله بسته شده است که بالگردهای هلال‌احمر به منظور ارزیابی و ارسال کمک‌های امدادی در منطقه در حال فعالیت هستند. رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر از اعزام 5 گروه ارزیاب واکنش سریع هلال‌احمر متشکل از 15 امدادگر و نجاتگر خبره برای ارزیابی اولیه منطقه زلزله مسجد‌سلیمان در استان خوزستان خبر داد. سلیمی افزود: با دریافت خبر وقوع زمین 7/5 ریشتری در شهرستان مسجدسلیمان استان خوزستان، گروه‌های واکنش سریع به منظور ارزیابی اولیه و ثانویه خسارات احتمالی این زمین لرزه به منطقه اعزام شدند. وی توضیح داد: بلافاصله پس از دریافت خبر وقوع این زمین‌لرزه اتاق بحران در سازمان امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر تشکیل شد و با برقراری ارتباط تلفنی با جمعیت هلال‌احمر استان خوزستان، دستورات لازم ستادی برای اعزام سریع نیروهای امدادی به همراه وسایل و تجهیزات امداد‌رسانی به منطقه یاد شده صادر شد. رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر اضافه کرد: این زلزله در استان خوزستان، شهرستان مسجدسلیمان و دهستان گلگیر به وقوع پیوست که تا شعاع ١٥ کیلومتری این منطقه ٥٦ روستای دارای آبادی با جمعیت بالغ بر ٥٥٨٠ نفر وجود دارد. سلیمی ادامه داد: این زمین‌لرزه در استان‌های بوشهر و لرستان احساس شد.  رئیس شبکه ملی شتاب‌نگاری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی از ثبت زلزله 7/5  ریشتری مسجدسلیمان استان خوزستان در ۸ ایستگاه شتاب‌نگاری خبر داد.
مهندس اسماعیل فرزانگان در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: پس از زلزله مسجدسلیمان در استان خوزستان، در ایستگاه‌ شتاب‌نگاری «لالی» شتاب ۲۲ سانتیمتر بر مجذور ثانیه و در ایستگاه رامهرمز ۱۸ سانتیمتر بر مجذور ثانیه را ثبت کردیم. وی با بیان اینکه این میزان شتاب در ایستگاه شتاب‌نگاری اهواز ۱۷ سانتیمتر بر مجذور ثانیه و در ایستگاه «الهایی» ۱۶ سانتیمتر بر مجذور ثانیه بوده است، اظهار کرد: در ایستگاه شتاب‌نگاری هویزه شتاب ۱۶ سانتیمتر بر مجذور ثانیه و شوشتر ۱۴ سانتیمتر بر مجذور ثانیه ثبت شده است. فرزانگان اضافه کرد: علاوه بر آن ایستگاه‌های شتاب‌نگاری دورتر مانند خرم‌آباد، بروجرد و الشتر در استان لرستان این زلزله را به ثبت رساندند که شتاب آن بالا نبوده است. رئیس شبکه ملی شتاب‌نگاری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تاکید بر اینکه ما همچنان در حال تخلیه اطلاعات از سایر ایستگاه‌های شتابنگاری هستیم، ادامه داد: با برخی ایستگاه‌ها بنا به دلایلی موفق به برقراری ارتباط نشدیم که در تلاشیم به داده‌های این ایستگاه‌ها دسترسی پیدا کنیم تا ببینیم رکوردهای این زلزله اضافه خواهد شد یا خیر.

سرمربی بلژیکی تیم‌ملی همان‌طور که وعده کرده بود برای دومین مرحله از آماده‌‌سازی ملی‌پوشان فهرستی اعجاب‌آور را اعلام کرد. مارک ویلموتس در حالی 23 بازیکن را به اردوی آماده‌‌سازی تیرماه دعوت کرده که خبری از لژیونرها نیست، ضمن اینکه به جای سایر بازیکنان داخلی همواره حاضر در اردوها نیز مربی بلژیکی فرصت را به سایر بازیکنان کمتر دعوت شده داده تا توانایی‌‌های خود را بروز دهند. دعوت از 2 آقای گل لیگ دسته اول ایران از جمله تصمیمات جالب توجه و اعجاب‌آور مربی بلژیکی است که باعث شد او هیچ‌کدام از مهاجمان لیگ برتری را در این فهرست قرار ندهد. دیگر نکته جالب توجه اینجاست که سرمربی جدید تیم‌ملی از جمع لژیونرها تنها مهرداد محمدی تازه پیوسته به باشگاه پرتغالی را در فهرست قرار داده تا مشخص شود او تنها در پی شناخت بیشتر از استعدادهای جوان در آینده است. این اردو از 22 تیرماه آغاز می‌شود و هدف از این اردو شناخت ویلموتس از بازیکنان داخلی و جوان‌‌‌‌‌‌تر بیان شده تا به این ترتیب خبری از ملی‌پوشان اصلی؛ چه داخلی و چه لژیونر نباشد. قرار است در این اردو یک بازی تدارکاتی میان تیم‌ملی و تیم امید با هدایت فرهاد مجیدی برگزار شود تا هر دو تیم شرایط خود را محک بزنند.

ویلموتس چرا و چگونه نفرات جدید را به تیم‌ملی دعوت کرد؟
فهرست جدید تیم‌ملی با واکنش‌هایی روبه‌رو و باعث تعجب برخی‌ها شده است. با این حال علت دعوت از این بازیکنان از سوی مارک ویلموتس نگاهی به آینده است تا بتواند برای تیم‌ملی پشتوانه‌‌سازی کند. ویلموتس در پی تغییراتی در تیم‌ملی است و تعدادی از بازیکنان فعلی که پا به سن گذاشته‌اند باید کم‌کم از بازی‌های ملی خداحافظی کرده و جای خود را به بازیکنان جدیدی بدهند. از همین‌رو سرمربی تیم‌ملی به دنبال ارزیابی بازیکنان جوانی است که در لیگ‌های داخلی ایران خود را نشان داده‌اند تا در صورت جلب رضایت او، در آینده به تیم‌ملی اضافه شوند. شاید حضور شهریار مغانلو و پیمان رنجبری به‌عنوان 2 مهاجمی که در فهرست قرار دارند، بیشتر از همه تعجب‌برانگیز باشد؛ نکته جالب در دعوت از این بازیکنان، درخشش آنها در لیگ دسته اول است. مغانلو در ملوان و رنجبری در گل‌گهر سیرجان با 16 گل آقای گل‌های لیگ دسته اول شدند و از همین ‌رو در فهرست تیم‌ملی قرار گرفتند. ویلموتس در اردوی قبلی تیم‌ملی بازیکنان را با توجه به لیست جام‌جهانی و جام ملت‌ها انتخاب کرده بود و پس از اعلام فهرست اولیه، درخواست کرد علی علیپور به عنوان آقای گل 2 فصل گذشته لیگ برتر در اردو حاضر شود.

او پس از اردوی اول، بررسی‌های خود را درباره لیگ دسته اول نیز انجام داد و از همکارانش درخواست کرد آقای گل‌های لیگ یک را به او معرفی کنند و به همین دلیل هم 2 آقای گل لیگ دسته اول را به تیم‌ملی فرا خواند. سرمربی بلژیکی تیم‌ملی معتقد است هر بازیکنی در هر سطحی به موفقیت می‌رسد، باید فرصت دیده شدن داشته باشد و به همین دلیل از 2 مهاجم دسته اولی فصل گذشته دعوت به عمل آورده است. ضمن اینکه رنجبری این فصل با گل‌گهر در لیگ برتر حضور خواهد داشت و مغانلو نیز پس از پشت سر گذاشتن خدمت سربازی در ملوان، به پیکان بازگشته و این فصل بازیکن لیگ برتری محسوب می‌شود. در میان بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم‌ملی، به سابقه آنها نیز توجه شده و بیشتر این نفرات سابقه حضور در تیم‌های ملی پایه را داشته‌اند.

فهرست ملی‌پوشان دعوت‌شده به اردوی تیرماه به شرح ذیل است:
دروازه‌بان‌ها
محمدرشید مظاهری، مهدی امینی، احمد گوهری
مدافعان
محمد انصاری، محمدحسین مرادمند، سیاوش یزدانی، ایمان سلیمی، دانیال اسماعیلی‌فر، مهدی شیری، محمد نادری و سعید آقایی
هافبک‌ها
علی کریمی، احمد عبدالله‌زاده، رضا اسدی، امیرحسین کریمی، مهرداد محمدی، محمد محبی، محمد کریمی، سعید واسعی، آرش رضاوند و مجید علیاری
مهاجمان
شهریار مغانلو و پیمان رنجبری

محسن شهمیرزادی: امروز از آن جهت روز ادبیات کودکان و نوجوانان نام گرفته که دقیقا 10 سال پیش مهدی آذریزدی در 18 تیر 1388 درگذشت؛ نویسنده مشهور ادبیات کودک و نوجوان که سهم بسزایی در دهه طلایی قصه‌های کودک و نوجوان داشته است. جالب آنکه حالا بیش از یک دهه است کودکان و نوجوانان در حوزه ادبیات از سهم اندکی برخوردارند و جز تنفس مصنوعی‌ گاه و بی‌گاه دولتی و جمع معدودی از دغدغه‌مندان،  جریان اصلی ادبیات توجه چندانی به مخاطبان کم سن و سال ندارد. از سویی فیلمنامه‌ نیز بخشی از گونه ادبیاتی است که به عنوان  مهم‌ترین معیار یک اثر سینمایی خوب برای مخاطب کودک و نوجوان به حساب می‌آید. خوشبختانه در دنیای امروز پیوند کودکان با ادبیات از طریق دنیای سینما قوت گرفته اما در خلأ آثار پرقوت ایرانی، متاسفانه محصولات هالیوودی گزینه اول سرگرمی کودکان سرزمین‌مان شده است. زادروز مهدی آذریزدی و روز ادبیات کودکان و نوجوانان بهانه‌ای شد تا نگاهی داشته باشیم به چالش‌های خلق فیلمنامه‌های پرقوت در سینمای کودک و نوجوان.
 

فقر داستان، روی دیگر سکه قحطی فیلمنامه!
ادبیات داستانی و رمان به عنوان یکی از اصلی‌ترین سرمنشأهای فیلمنامه‌نویسی به حساب می‌آید، به گونه‌ای که ممکن نیست صنعت سینمای یک کشور مملو از فیلمنامه‌های پرقوت باشد، در حالی که ادبیات داستانی آن کشور با ضعف مفرطی مواجه باشد. در ایران عمده رمان‌ها در موضوع ادبیات کودک و نوجوان ترجمه‌ای است و پرفروش‌ترین آثار جهانی با ترجمه‌های متعدد در کشور عرضه می‌شود. آثار تالیفی در این حوزه سهم بسیار ناچیزی دارد. از همین رو فقر رمان‌های ایرانی به قحطی فیلمنامه‌های داستانی انجامیده است. بی‌توجهی نویسندگان رمان به این فضا که ریشه در تلقی غلط کم اهمیت بودن ادبیات کودک و نوجوان دارد موجب شده گوی رقابت به دستان مترجمان بیفتد. طبیعتا مترجمان از توانایی خلق اثر بی‌بهره‌اند و در نبود نویسندگانی که بر این حوزه تمرکز داشته باشند، فیلمنامه‌نویسان نیز از آفرینش متن‌های جذاب ناتوانند. برشمردن برجسته‌ترین آثار حوزه کودک و نوجوان در ادبیات داستانی ایران
بسیار دشوار است، البته انتشاراتی چون نشر «جمکران» و «شهرستان ادب» در سال‌های اخیر تلاش‌های تحسین‌برانگیزی در حوزه رمان کودک و نوجوان داشته‌اند.
 

کودک نمونه کم‌هوش‌تر بزرگ‌ها نیست!
از مهم‌ترین چالش‌هایی که موجب شده عمده نویسندگان مطرح از ورود به حوزه ادبیات کودک و نوجوان باز بمانند، ناتوانی در خلق فضایی کودکانه است، به‌گونه‌ای که بسیاری از نویسندگان برجسته اگرچه تلاش داشته‌اند در این حوزه به خلق اثر بپردازند اما این تلاش عمدتا با ناکامی همراه بوده است. از سوی دیگر برجسته‌ترین نویسندگان عرصه کودک و نوجوان آنهایی بوده‌اند که بر حوزه تخصصی خودشان تمرکز کرده‌اند. نام‌هایی چون مهدی آذر‌یزدی، منوچهر احترامی، مصطفی رحماندوست، امیرحسین فردی، هوشنگ مرادی‌کرمانی و... بیانگر آن است که عمده نویسندگان کودک و نوجوان تمرکز ویژه‌ای بر این حوزه داشته‌اند. برای بسیاری از نویسندگان داستانی خلق اثر برای مخاطب کم‌هوش‌تر(!) معنای قصه کودک و نوجوان می‌دهد، در حالی که علاوه بر هوش بالای نسل جدید، ادبیات آنها اقتضائات پیچیده‌تری از دنیای بزرگسالان دارد که با ساده‌سازی قصه و کم‌هوش انگاشتن آنها در تضاد است. از همین رو فهم کودکان و دنیای‌شان برای خلق اثری داستانی نیاز به تمرکز فراوان بر این حوزه دارد و نمی‌توان ادبیات کودک و نوجوان را به عنوان ژانری تفننی در نظر گرفت.
 

شترگاوپلنگ سینمای کودک!
در عمده فیلمنامه‌هایی که برای کودک و نوجوان خلق و تبدیل به اثری سینمایی می‌شود، تفکیک بین مخاطب کودک با نوجوان به چشم نمی‌آید. در واقع در بهترین حالت یک اثر می‌تواند مخاطب کودک و نوجوان را با هم داشته باشد و کمتر محصولی است که مخصوص نوجوانان نوشته و ساخته شود. بسیاری از فیلم‌هایی که تحت عنوان فیلم کودک شناخته می‌شوند، باید شرط ورود 12+ سال را روی آنها حک کرد. از جمله سری‌دوزی فیلم‌های «آهوی پیشونی سفید» که بسیاری از کودکان پس از تماشای فیلم دچار اضطراب و هراس بالایی شده بودند. معیارهای گیشه‌ای نیز موجب شده در فیلم‌های اینچنینی مخاطب بزرگسال هم درگیر شود و پخش قطعات موسیقی نوستالژیک پیش از انقلاب همراه رقص و آواز‌هایی که ارجاع به سال‌های دور می‌کند، می‌تواند به عنوان شاهد مثالی باشد که کارگردان تلاش داشته همزمان کودک، نوجوان و بزرگسال را در گیشه خود جای دهد. اگرچه  ضروری است اثر سینمایی بتواند مخاطبان بزرگسال و خانواده‌ها را نیز با خود همراه کند اما خلق شترگاوپلنگی به نام فیلم کودک راه‌حل این اتفاق نیست.
 

کم‌بینی یک اتفاق مهم!
در حالی که دنیای نویسندگان ادبیات داستانی در حوزه بزرگسال به صورت چشمگیری اشباع شده، نویسندگان زیادی نیستند که در حوزه ادبیات کودک و فیلمنامه‌های داستانی کودکان قلم بزنند. همان‌طور که عنوان شد حضور نویسنده‌ای در این ژانر به معنای تمرکز کامل بر این حوزه است، در حالی که  بسیاری از نویسندگان از تمرکز بر یک حوزه سر باز می‌زنند. همچنین کودکان و نوجوانان به عنوان مخاطبان غیرجدی و کم اهمیت ادبیات داستانی و سینما شناخته می‌شوند. در حالی ‌که تجربه «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر» نشان می‌دهد خلق اثر برای مخاطب کودک و نوجوان به مراتب تاثیرگذاری بسیاری بیشتری به نسبت گروه سنی بزرگسال دارد. همچنین اگرچه فعالیت در سینمای کودک با چالش‌ها و موانع فراوانی روبه‌رو است اما تجربه گیشه در سینمای ایران و جهان نشان داده فیلم‌های پرقوت در سینمای کودک و نوجوان با اقبال بالای مخاطب و در نتیجه سود اقتصادی برای سرمایه‌گذار همراه است. سخن کوتاه اینکه چالش‌های موجود نمی‌تواند اهمیت و ظرفیت بالای فرهنگی - اقتصادی سینمای کودک را کاهش دهد. تقویت فضای داستان‌نویسی کودک و نوجوان نیازمند شبکه پیچیده‌ای از کنشگران است که باید همزمان به رفع چالش‌های پیش‌روی آنها پرداخت.

جکسون دیل/ واشنگتن ‌پست:   زمانی دیکتاتوری بی‌رحم و خیره‌سر در یک کشور نفت‌خیز عربی وجود داشت که به رغم موارد مستند افراط‌کاری‌هایش، مورد حمایت و تفقد آمریکا و سایر دولت‌های غربی قرار داشت. جنایت‌های وی وحشتناک و برخلاف منطق بود، با این حال مشغول اصلاحات و مدرن‌سازی در کشور خود و مخالف ایران و اسلام جهادی بود.
این حاکم مستبد نیز این پیام را گرفت و نتیجه‌گیری کرد تا زمانی که نفت مورد نیاز را تامین کند و با ایران مخالفت ورزد، این آزادی را خواهد داشت مخالفان خود را بکشد و کشورهای همسایه را مرعوب کند.
اسم این فرد صدام بود. شرط‌بندی‌ای که آمریکا و همپیمانان آن روی صدام کردند مستقیما به تهاجم عراق به کویت در سال 1990 و از آنجا نیز به «جنگ‌هایی بی‌پایان» در خاورمیانه منجر شد که امروز تقریبا نظام سیاست خارجی غرب از آن ابراز تاسف و نارضایتی می‌کند.
الان هم بعد از گذشت 30 سال از آن دوره، این گروه از کارکنان حکومتی و سیاستمدارانی که آنها در قبال‌شان پاسخگو هستند، کورکورانه همان اشتباه را تکرار می‌کنند. آنها می‌گویند از جنایات وحشیانه محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان‌سعودی از جمله قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار و نیز شکنجه و زندانی کردن زنانی که خواهان حقوق بیشتر هستند نفرت دارند. آنها اقدام وی در بمباران یمن را فاجعه‌ای مملو از جنایت جنگی در نظر می‌گیرند.
با این حال همین سیاستمداران در جریان نشست گروه 20 در اوزاکای ژاپن در هفته قبل در نهایت شادی دور وی جمع شدند. نه تنها دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بلکه نخست‌وزیران و روسای جمهور کشورهای بزرگ اروپایی. رهبران هند، کره‌جنوبی، ژاپن، همه و همه در 6 ماه گذشته به گرمی از محمد بن‌سلمان استقبال کرده‌اند.
از آنها دلیل این امر را اگر بپرسید پاسخی بسیار آشنا به شما خواهند داد و آن اینکه محمد بن‌سلمان بهترین فرصت برای اصلاحات در عربستان‌سعودی است. وی با افراطیون اسلام‌گرا مبارزه می‌کند و با آمریکا و اسرائیل علیه ایران همپیمان است. جایگزین‌هایی هم که برای وی وجود دارد به مراتب بدترند.
عزم و اراده سیاستمداران و سیاست‌گذاران در چنگ زدن به این دیدگاه کورکورانه را می‌توان در تنهایی «آگنس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل در روند تحقیقاتش درباره اعدام‌های فراقضایی و فراقانونی دید.  کالامارد با ابتکار خود تحقیقاتی 5 ماهه را درباره قتل و مثله کردن خاشقجی داخل کنسولگری عربستان‌سعودی در شهر استانبول که اکتبر گذشته روی داد انجام داد. کالامارد 19ژوئن با انتشار گزارشی قوی اعلام کرد «آقای خاشقجی قربانی یک اعدام از قبل طراحی شده و عامدانه بوده است، کشتاری فراقضایی که کشور عربستان‌سعودی مسؤول آن است» و محمد بن‌سلمان نیز تقریبا قطع به یقین در این عملیات و لاپوشانی بعدی آن نقش داشته است.
گزارشگر ویژه سازمان ملل در گزارش خود خواستار توقف اقدام عربستان در محاکمه 11 عامل رده پایین این عملیات پشت درهای بسته و شروع تحقیقاتی مستقل توسط آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل یا حتی اف‌بی‌آی شد. این گزارش همچنین خواستار اعمال تحریم‌هایی علیه محمد بن‌سلمان و دارایی‌های خارجی وی شد «تا زمانی که اسناد و شواهد نشان دهد وی مسؤولیتی در این قتل نداشته است».
سکوت رسمی در قبال این گزارش، کرکننده بوده است. گوترش که در ایجاد رعب و ترس همواره مطرح است، به درخواست کالامارد برای تحقیقات در این زمینه پاسخی نداد و حتی تا هفته قبل نیز دیداری با گزارشگر سازمان ملل نداشته است. اروپا نیز ساکت بوده است. ترامپ در نشست گروه 20 برای صبحانه دیداری با محمد بن‌سلمان داشت و گفت وی «عملکرد بسیار خوبی» دارد. بعدا ترامپ در پاسخ به سوالی درباره قتل خاشقجی گفت «انگشت [اتهام] مستقیما» به سمت ولیعهد نشانه نرفته است، این در حالی است که هم گزارش کالامارد و هم گزارش ارزیابی خود سیا این کار را کرده‌اند.
کالامارد هفته قبل در جریان سفری که به واشنگتن داشت همچنان مصمم به نظر می‌رسید. وی در سخنرانی در موسسه بروکینگز گفت «بسیاری از دولت‌ها تلاش کرده‌اند این قضیه را به دست فراموشی سپرده و بگویند «بگذارید جلو رویم» ولی این قتل هیچگاه ناپدید نخواهد شد». وی امیدوار است عدالت در این پرونده جاری شود البته نه از طرف ترامپ. البته هنوز هم در این زمینه امیدواری وجود دارد. قانونی در مجلس نمایندگان مطرح شده است که مدیر سازمان ملی اطلاعات آمریکا را موظف خواهد کرد گزارشی را درباره افراد مسؤول در قتل خاشقجی تهیه و علیه افراد مسؤول در این زمینه ممنوعیت روادید اعمال کند. کمیته روابط خارجی مجلس سنا نیز قرار است این هفته لوایح دیگری را بررسی کند. البته تا زمانی که ترامپ رئیس‌جمهور باشد محمد بن‌سلمان احتمالا با هیچ تحریم مستقیمی از سوی آمریکا روبه‌رو نخواهد شد؛ همه لوایح کنگره یا محمد بن‌سلمان را مستثنا می‌کند یا به ترامپ این اجازه را می‌دهد که وی را مستثنا کند.
محمد بن‌سلمان نیز همانند صدام به این نتیجه رسیده است که مصونیت دارد. زنانی که وی دستور شکنجه آنها را داد هنوز هم در زندان هستند. هواپیماهای وی هنوز هم یمن را بمباران می‌کنند. وی در حال برداشتن گام‌های اولیه به سمت دستیابی به تسلیحات هسته‌ای است. از آنجایی که دولت‌های غربی وی را اکنون متوقف نمی‌کنند مجبور خواهند شد این کار را بعدا انجام دهند؛‌ زمانی که هزینه‌های آن احتمالا بسیار بیشتر خواهد شد.
 

حسین قدیانی: از بدو تشکیل دولت کنونی یعنی قریب ۶ سال از وقت گرانبهای این ملت، روزها و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها اینگونه گذشته که مدتی حضرات، چشم‌شان به وعده و وعید اوباما باشد، بلکه امضای وزیرخارجه‌اش؛ جان‌کری تضمین شد که نه‌تنها نشد، بلکه خود آقایان، عایدی مردم ما را از توافق «تقریبا هیچ» دانستند! بعد درگیر ترامپ که آیا آمریکا را در برجام نگه می‌دارد یا نه! و وقتی که نگه نداشت، بی‌خیال کدخدا، معطوف شدند به اروپا! روزی سلفی با موگرینی و دگر روز اما توجه خاص به نماینده غرب؛ جناب آبه و حالا هم ذوق‌مرگی از احتمال سفر مکرون به ایران! و این همه وقت، اتلاف وقت و تمرکز افراطی بر سیاست‌خارجه، برای چه؟ که مثلا تحریم‌ها بالمره لغو شود! اما اساسی‌ترین نکته این است؛ رئیس این دولت یعنی حسن روحانی، جمله قصار، صریح و صحیحی دارد که نمی‌دانم چرا کم روی آن مانور داده می‌شود! جمله این است: «مشکلات کشور، آنقدری که به سوءمدیریت‌ها مربوط می‌شود، به تحریم ربطی ندارد»!

صدالبته روحانی این گزاره را در نقد دولت پیش از دولت خود طرح کرده بود لیکن الان هم واقعیت محض آن است که «مشکلات کشور، آنقدری که به سوءمدیریت‌ها مربوط می‌شود، به تحریم ربطی ندارد»! من اینجا مقایسه می‌کنم دولت را با سپاه! از اول انقلاب، بیشترین، مؤثرترین و سخت‌ترین تحریم‌ها حتی بعضا تحریم سیم‌خاردار فکسنی، متمرکز بر سپاه بوده اما نیروهای نظامی ما از جمله ارتش، متأثر از اتکا به جوانان همین مردم، نه‌تنها روز سوم خرداد ۶۱ موفق شدند خرمشهر را با مدد از تفضل الهی آزاد کنند که در آخرین حماسه، رونمایی کردند از قدرت و عظمت سامانه‌ای عدل با همان نام سوم خرداد! پس با وجود تحریم هم می‌توان به پیشرفت و فتوحاتی فراتر از اوراق کاغذی رسید!

اساسا ۲ نگاه حاکم است؛ نگاه ذلت‌بار بنی‌صدری که خاک می‌دهد و نگاه عزت‌بار مقاومت و ایستادگی که خاک را پس می‌گیرد! آنی فرض کنید ارتش و سپاه و بسیج که قوایی برآمده از رعناترین جوانان همین مردمند، هیچ در تحریم نمی‌بودند لیکن حال و حوصله مقاومت و ایستادگی نمی‌داشتند! آیا خرمشهر آزاد می‌شد؟! و آیا به سامانه سوم خرداد می‌رسیدیم؟! پس تحریم اگرچه زخم می‌اندازد اما هرگز بهانه توقف و سکون نیست! مکرون هم آمدیم آمد و بعدش رفت! خب بعدش؟! قرار بر حرکت با دست‌فرمان این ۶ سال اخیر باشد، لابد باید مترصد این باشیم که چند صباح دیگر، کی می‌شود رئیس اتحادیه اروپایی و کی می‌شود رئیس‌جمهور بعدی آمریکا! واقعا هنوز این مردمان دولت‌نشین متوجه نشده‌اند که «گشایش اقتصادی» از راه «سازش و تسلیم» میسر نمی‌شود؟! در این ۴۰ سال اخیر، بیشترین عنصر ایرانی که با غربی‌ها پای مذاکره نشسته و مکرر از قدرت غرب و بویژه آمریکا، تعاریف آنچنانی کرده، کسی نبوده جز ظریف! و شگفتا! چه باید باشد نتیجه؟! تصحیح روند غلط ۶ سال گذشته یا باز هم دلی خوش به صدقه موهوم دشمن؟! توی دولت وقتی در شمال، برف می‌بارد و در جنوب، سیل و در غرب، زلزله؛ از همه دیرتر سر صحنه حاضر می‌شوی، این مربوط به سوءمدیریت حضرتعالی و اساسا عدم اهتمام تو به کار و تلاش و همت می‌شود، نه تحریم! در بسیاری از حوزه‌ها من‌جمله حوزه‌های اقتصادی همین است! اینکه وزیر مسکن مستعفی‌ات لابد از منظر تفرعن لیبرالیستی، افتخار به عدم افتتاح حتی یک خانه برای محرومان توسط خودش می‌کند، بی‌آنکه عاقبت از طرح خود برای مسکن، رونمایی عملی کند یا اینکه وزیر بهداشت سرکار، آن مدلی از کابینه خداحافظی می‌کند و مهم‌ترین طرح پزشکی این سالیان را لنگ در هوا ول می‌کند و یا موضوع فیش‌های نجومی و اهمال دولت در معرفی نجومی‌بگیران به دستگاه قضا و یا موارد متعدد از تورم و گرانی که ناشی از عدم نظارت خود متولیان امر در قوه مجریه است و ده‌ها مورد دیگر، خدایی نه به اوباما ربط دارد و نه به جان‌کری و نه به ترامپ و نه به بولتون و نه به موگرینی و نه به آبه و نه به مکرون! بله! تحریم هستیم و فلان دارو یا بهمان قطعه را سخت بتوانیم وارد کنیم یا حتی در فروش نفت و دریافت پول، واقعا مشکلاتی داریم اما حال که دشمن، تحریم را بیشتر هم کرده، منت‌کشی بیشتر، عینا یعنی تکرار همان راهی که ۶ سال رفتیم و نتیجه هم نگرفتیم! پس تدبیر را و رسیدگی به اقتصاد را بیشتر باید کرد! به دولتمردان مستقر در کابینه برنخورد اما ما بیشتر در تحریم عزم و همت نداشته آقایانیم تا تحریم دشمن! و بیشتر در تحریم غربزده‌ها هستیم تا تحریم غرب! ما هنوز در تحریم آن تفکر متحجرانه‌ایم که توهم‌زده تا از فرق سر تا نوک پا غربی نشوی، پیشرفت نخواهی کرد و اینکه طرف می‌گوید؛ «آمریکا قادر به نابودی ایران نیست، الا با بهره از سلاح نامتعارف» یعنی همچنان باید از تقی‌زاده‌ها ترسید!

فرض کنید عوض حاج‌قاسم، یک غربزده فرمانده نیروی قدس سپاه بود! در آن صورت، هیچ آیا مهم بود سپاه ما در تحریم دشمن باشد یا نباشد؟! یا باز فرض کنید این سالیان، درگیر هیچ تحریمی نمی‌بودیم! آیا از آخوندی و امثالهم خدمت درخور مردم درمی‌آمد؟! قطعا کسی منکر تأثیر مخرب تحریم نیست اما اصلا من فرض می‌کنم روحانی و ظریف، عالی وارد مذاکرات شدند لیکن دشمن، دشمن فوق‌العاده بدعهدی است! چاره چیست؟! رها کردن یک دشمن و آویزان شدن به دشمن دیگر یا تعویض ریل و نگاه جدی‌تر به داخل؟! احمق است اگر کسی فرض کند اوباما آدم بود و مشکل از ترامپ است! نان اغلب این تحریم‌ها در تنور امثال اوباما، هیلاری و جان‌کری پخته شد! نگاه از منظر عجز و دریوزگی واقعا تا کی؟! اروپا هم مثل آمریکا؛ دلش هیچ برای ما نسوخته! او دنبال نفع خویش است و درگیر با مشکلات خودش! مکرون اگر معجزه می‌توانست، شنبه‌های پاریس را عوض گاز اشک‌آور با تدبیر جمع می‌کرد! آقای روحانی! اکثریت گیرم شکننده این مردم، به شما رأی دادند، نه به مکرون و موگرینی و ترامپ و اوباما! دولت شما اگر دست روی زانوی خود نگذارد و غافل از اراده و استعداد نسل جوان باشد، بدون تحریم هم وضع چندان بهتر نخواهد شد! برگردید به جمله ۶ سال قبل‌تان! اگر دشمنی داریم که حتی ظریف را هم تحریم می‌کند، شما با تدبیر درست امور در داخل، تحریم اجنبی را بی‌اثر کن! والا امروز شرطی می‌شویم روی مکرون و فردا یارویی دیگر! و این ۲ سال باقیمانده هم مثل آن ۶ سال! بس نیست؟! یک بخش مثبت، همین برگشتن به مسیر قبل از برجام است و تنبیه دشمن بدعهد اما به‌موازات غنی‌سازی هسته‌ای، شما قول داده بودید چرخ کارخانه‌ها هم بچرخد! مکرون رئیس‌جمهور فرانسه است، ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و شما اما رئیس‌جمهور ایران! و انتظار تدبیر و ترحم و کار از شماست، نه اجنبی! مکرون خیلی عرضه دارد، کار برای جوانان فرانسوی درست کند که هر شنبه، آبروی مهد دموقراضه نرود! تکرار می‌کنم جمله خودتان را که حقیقتا قشنگ فرمودید: «مشکلات کشور، آنقدری که به سوءمدیریت‌ها مربوط می‌شود، به تحریم ربطی ندارد»!

پانوشت: واقعا معتقد به چم و خم اصول دیپلماسی و رعایت موازین آن، من‌جمله پرهیز از شعارزدگی و کارهای هیجانی هستم، هرچند اوج شعارزدگی و هیجان‌بازی آنجا بود که ظریف، امضای کری را تضمین دانست! این «پانوشت» اما به علت دیگری تحریر شد!

راستش در تمام یک‌ساعتی که درگیر این متن بودم، مرتب صدای سرفه‌ و خس‌خس سینه جانبازان مظلوم شیمیایی متأثر از گازهای اهدایی همین کشور فرانسه به صدام آمریکایی، به گوشم می‌رسید و تا عمق جان نفوذ می‌کرد! الغرض! حرمتی دارد این سرفه‌ها و خس‌خس‌ها و اقلش این است که دولت محترم از موضع عزت و اقتدار با مکرون و امثالهم به مصاحبه بنشیند! چه ریه‌ها که به خون نشست تا به امنیت، نفسی در این وطن بکشیم...