|
ارزان سازی گرانجات
امین شفیعی چگونه میتوان چیزی را که دولت به صورت ناگهانی درست ساعت 12 شب گران کرده، ارزان کرد؟ هر جوانی باید بتواند لااقل یک بار به این سوال مهم جواب بدهد. اگر نمیتوانید خواندن این مطلب نیز به شما کمک میکند.
آیا در انتخابات درست رای داده اید؟ آیا شهرتان در مجلس نماینده دارد اصلا؟ اسم دوتایشان را میتوانید بگویید؟ آیا بلدید مطالبه کنید؟ به عنوان اولین راهنمایی باید بیاموزید که به این سوالها ذرهای فکر نکنید! چرا که سیپییوی مغزتان درگیر شده از سایر اقدامات مهم باز میمانید.
حالا که به مسائل بالا اصلا فکر نکردید بروید از مردم چین یاد بگیرید.مردم چین هر وقت چیزی در کشورشان گران میشود ماشینهایشان را در خیابان ول میکنند و پیاده به خانه میروند. فردا صبح آن چیز ارزان میشود بر میگردند و با ماشین ایشان میروند. اصلا برای همین انقدر لاغر اندامند! هی هر روز یک چیز گران میشود، هی خودروهایشان را وسط خیابان ول میکنند پیاده میروند منزل و هی آن چیز ارزان میشود.
بنابراین برای ارزان نمودن باید بروید در خیابان ماشینها را رها کنید. همه با هم بروید ها! یک دست صدا ندارد. اگر هم کسی نیامد ناراحت نشده بد به دل راه ندهید. ده نفر بشوید نفری یک فرغون سنگ در محل تردد خودروها بریزید خودشان با زبان خوش پارک نموده پیاده به خانهها میروند.
تنها اشکالش این است که ممکن است یک باره کسی مریض شود و آمبولانس پشت ترافیک گیر کند که برای اعتراضهای هوشمندانه در این سطح تا 1000 نفر تلفات هم طبیعی است.
اما شاید از خودتان بپرسید که بعدش چه میشود؟ ارزان میشود؟ خیر! حتی در چین هم معمولا گران شده مذکور ارزان نمیشود. خیلی وقتها هم ماشینهای رها شده در خیابان در ترافیک طبیعی بودند که مالکین خودرو فکر کردهاند ترافیک مربوط به اعتراض است و خودرو را ترک کردهاند. بنابراین اصلا از ارزان نشدن مذکور ناراحت نشده با عمل به راهنماییهای بعدی تهدید را به فرصت تبدیل کنید.
میتوانید با گرفتن پول از خودروهایی که در ترافیک گیر کردند و کار واجب دارند و باید بروند برای خود کسب در آمد کنید. میتوانید بگویید این پولها سهم کارهای خیریه و عامالمنفعه میشود. یکی دیگر از راههای کسب سود فروش گونی سنگ و سیمان به معترضان دیگری است که ندارند. اما از همه اینها مهم تر ورود به حلقه ماست است. حلقه ماست یا ادوار از ماست که بر ماست در اقتصاد میگوید اگر شما ماست میفروشید و چیزی گران شد، گران کنید بعد ربطش بدهید. مثلا اگر گوشت گران شده بود بگویید: گاوی که گوشتش آنقدر گران شده را نمیصرفد دوشید و گاودارن گاوها را همینجور با شیر میکشند و میفروشند و شیر کم شده. اگر بنزین گران شده بگویید خودروهای گازوئیل سوز همه خراب شدهاند و ماست را با پراید برایمان میآورند. خلاصه آن را به آن ربط دهید.
اما اگر خریدار ماست هستید زیاد بخرید. انبار کنید. یک دفعه دیدید بیشتر گران شد و ضرر نکردید. حتی اگر دلیل گران شدن بعدی همین خریدنهای شما باشد. آنقدر بخرید و انبار کنید که بتوانید در آن بماسید و خیالتان تا یک سال راحت باشد. تازه زبانتان همچنان دراز است و میتوانید به زمین و زمان فحش بدهید که همه چیز را گران کردهاند. البته خودتان جا خالی بدهید فحشها بهتان نخورد.
ارسال به دوستان
سوت بلبلی
مهدی سلیماننژاد:
سرفصل سیاستهای ابلاغ شده به رسانهها، در موضوع گرانی بنزین و اعتراض مردم.
۱) رسانهها نرخ هر لیتر بنزین در ایران را با نرخ هرکیلو کلم در ترکیه، یک مثقال شیره در افغانستان(دقت داشته باشند شیره خالص باشد) و یک لیتر آب معدنی در بیابان برهوت عربستان مقایسه نمایند و ارزان بودن بنزین در ایران را ضرری برای مستضعفان و قشر آسیبپذیر جامعه و کودکان کار برشمرند.
۲) رسانهها از انعکاس هرگونه امر غیر مهم مانند تجمع مردم در اعتراض به گرانی بنزین خودداری کرده و به پوشش مسائل مهم جامعه مانند پرداخت شدن دستمزد سه ماه (مارک ویلموتس) سرمربی تیمملی بپردازند.
۳) رسانهها موظفند زیباییهای فصل پاییز را به مردم نشان دهند. پاییز هزاررنگ و سلطان فصلها است (خبر سلطان فولاد روح را آزرده میکند حتی اگر قوی و فریدون باشی).
۴) رسانهها تبیین کنند که دولت به وعدهاش عمل کرد و پول نفت را به سر سفره مردم آورد اما این بنزین نامرد آن را زد.
۵) شرق تیتر بزند که بنزین عامل هشتاد درصد تصادفات است چون باعث ساییدگی آج لاستیک میشود.
۶) رسانه ملی گزارش میدانی بگیرد و خریداران بنزین ارزان را، نفوذی و عامل دشمن جهانخوار معرفی کند.
۷) رسانههای مکتوب تا رادیو و تلویزیون، همه بالاتفاق بگویند دولت برای همدردی با مردمی که از گرانی خانهنشین شدهاند، جلسات هیات دولت را مجازی برگزار میکند (بگویند حتی وزیر نفت پول بنزین خودرویش را ندارد وحتما اشک مخاطب را درآورند).
۸) رسانه ملی به صورت سرزده وارد خانهی یکی از مسؤولان بشود و نشان دهد که آن مسؤول در گوشه ویلایش بخاری هیزمی دارد و دارد نفت روی هیزم میریزد و غیر مستقیم نشان دهند اگر بنزین نباشد و یا باشد ولی گران باشد، مسؤولین از نفت استفاده میکنند.
۹) رسانهها با پخش موسیقی و آیتمهای شاد لبخند و امید را به مردم پمپاژ کنند تا مبادا دیگران چهره اخم کرده تعداد اندکی از مردم بابت گرانی را نشان دهند (البته رسانهها اگر این کار شادکردن را نکردن به درک چون خود رئیسجمهور هر روز صبح در خیابان به مردم لبخند میزند).
ارسال به دوستان
سیر رشد مطالبات جنبش زنان ایران
دخترک قاچاقفروش
سمیرا قرهداغی
قبل از بلوغ:
رد نمودن مقداری خواستگار پس از مشاهده بیمسؤولیتی و بیعاری ریوزوی سریال «سالهای دور از خانه».
تأکیدِ همواره بر استفاده از اپُل مانتو برای کم نیاوردن جنبش در برابر پهنای پسرها.
دعوای دخترا شیرن/ پسرا موشن با بچهمحلها.
دوران بلوغ:
ورود باشکوه به استادیوم پس از سالها مبارزه و گرفتن عکس با صندلی پلاستیکی شکسته، بوقچی و پرچم تیم.
گیر دادن به خش صدای گزارشگران مرد و جایگزینی نامبردگان با یک بانوی باکمالات که «شین»اش هم بهصورت خاصی میزند.
محل سگ ندادن به تمام بازیهای تمام تیمهای بانوان در تمام میادین ورزشی.
تخلیه ناموفق جوش سرسیاه در جلوی آینه.
پس از بلوغ:
بازگشت اعصاب رفته و اصلاح اخلاق سگی ناشی از تغییرات هورمونی.
اعطای آزادی سقط جنین به مردان با شعار«چاردیواری اختیاری تو، هیکل تو بدبخت!» در راستای اهداف دلجویانه.
گزارشهای حماسی بخشهای خبری تلویزیون با موزیک ونجلیز، از حضور اجتماعی زنان شامل ننهای که راننده هیجدهچرخ است، زنی که چند سوسمار را به فرزندی قبول کرده است، مادر پهلوانی که با معرکهگیری امرار معاش میکند و ماشین از روی خودش رد میکند. دختران تعویضروغنی و دخترکِ داروی قاچاقفروش در ناصرخسرو.
آمادگی برای ازدواج، از طریق تسلط بر مبحث حقوق زنان و تکالیف مردان و نحوه بیرون کشیدن حقوق و تکالیف و مهریه از حلقوم یکدیگر در راهروهای دادگاه خانواده.
شستن ظرفهای شام در شنبه اول هر ماه موسوم به«شنبههای کوزتی»، برای اینکه به جنبش مردان ایران ثابت شود ما مثل آنها عقدهای نیستیم و حاضریم برای حفظ زندگی خود همه کاری بکنیم.
پس از پس از بلوغ:
[...] خاک عالم!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نیازمندیم
دوره سواد رسانهای سطح یک
ویژه اعضای قوه مجریه، با تخفیف مناسب
اصلا شما فقط بیا
شامل سر فصلهای: دانش
اطلاعرسانی ، بالغیت اجرای طرح فهم ارتباطات ، عقل و تدبیر در ارائه پیام، قوانین اقناع و خاک تو سر من آراسته
***
قرض الحسنه ای که به آن وام بدهکارید را به ما معرفی کنید
اغتشاشگران غرب تهران
***
به چند چهره خندان جهت نظرسنجی نیازمندیم، روابط عمومی سازمان نظرسنجی و برنامهریزی
***
یک نفر آتش نشان ؛ مناسب جهت انواع رویدادها
عکس خور ملس با دسته گل در ایام پلاسکو، کتکخور مناسب در انواع اغتشاش
شماره تماس ۱۲۵
***
بسته اینترنت adsl بدون قطعی، خرید از پیج آذری جهرمی
***
دکترای فوری در فصل زمستان، حضور در کلاس حداکثر دو جلسه، ظرفیت محدود، نام و نام خانوادگی خود را فقط بنویسید، عضویت در گروه همکلاسی ها بریم یا نه؟ ضروری است
***
چوبشو بدم؟ سنگشو بدم؟ نارنجکو بدم؟ قمه رو بدم؟ تفنگ رو بدم؟ کدوم رو بدم؟
جمعیت نه به خشونت عاریاییهای مقیم لس آنجلس
***
بادهوای مرغوب شما را خریداریم
مدیریت آلودگی شهرداری تهران
***
اسپینر تمرکز حواس ، دست دو مثل نو، مال یک مدیر ستاد بحران بوده که هی فصل زمستون غافلگیر میشده
ارسال به دوستان
درد دلهای یک برانداز ناکام!
کوکتلی خواهم ساخت
خواهم انداخت به بانک
دور خواهم شد از آن وضعیت
که در آن هیچ کسی نیست که همراه شود
یا راهی باز شود
پشت دریا شهری است
که در آن نازل بنزین پر امضای کری است
کوچهها جای کسانی است که با دود علامت دادند
چون که اینترنت نیست!
خودرو از سوخت تهی
و دل از آرزوی یارانه
همچنان خواهم راند
دور خواهم شد دور
تیر خواهم زد تیر
چند تا هم کشتم
چون که بیمایه فطیر است فطیر
پشت دریا شهری است
که شد ویرانه
مثل این خانه که انگار صاحبش آمد!
اوخ از مشت و لگد!
د نزن لامصب!
باز آژیر پلیس
شعر ناکام براندازی ما
تف و پس گردنی خلقالله
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
که غلط کردم من!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
مطبوعاتوز
فروغ زال:
چه خبرتونه؟
سازمان حمایت مصرفکنندگان: هر گونه افزایش قیمت به بهانهافزایش نرخ بنزین ممنوع است
فروشنده فاقد شرافت: بهانههای دیگری جور میکنیم
مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزشوپرورش:
مابه تفاوت افزایش قیمت بنزین به حساب رانندگان سرویس مدارس واریز میشود
موتوریهای تک چرخ زن جلوی دبیرستان دخترانه: پس از ما هم شماره کارت بگیرین
احتمال یک تا سه سال حبس برای نجفی قوت گرفت
یک بدهکار مهریه: اگه اینقدر راحته که ما هم بکشیم
ارسال به دوستان
بگیر و ببند
پرید و صید خودش را شبیه شیر گرفت
هزار راهزن و دزد را اسیر گرفت
گدای معتبر و، مایهدار بیمایه
خمیرمایهای از حیف نون فطیر گرفت
ز اختلاسگرانش شروع کرد و سپس
پرَش به بال کلفت دو صد مدیر گرفت
همین که نوبت دانه درشتهاش رسید
منافقین همه را شعله در ضمیر گرفت
ز سال شصت عدالت، سوار بر غلطک
منافقان زمان را دوباره زیر گرفت
در امتحان لیاقت که نمرهاش شد بیست
بهانه را ز دهان بهانه گیر گرفت
برای اینکه بگوید: فلان! خطرناک است
قیام کرده و پستی چنین خطیر گرفت
چنان به باد عدالت گرفت ایران را
که شعلههاش کمی دامن وزیر گرفت
کلاغهای وطن را مهاجرت داد و
ز حلق روبهکان قالب پنیر گرفت
فرشتهوار به سوی مزار دزدان رفت
و خِرّ دزد، چنان منکَر و نکیر گرفت
چنان به شیوه گازانبرانه وارد شد
که لوله کرد و به آچار لولهگیر گرفت (خودزنی)
برای ضربه آخر به مفسد اصلی
از او سپر، زره و خود و ضربهگیر گرفت
یکی که بردن نامش نیاز نیست... بگفت:
دهان منتقدان نیز بوی شیر گرفت
و بردهام به خدایم پناه از دست ...
هر آنکه خرده به اشعار این حقیر گرفت
ارسال به دوستان
دو بیتُند
گاهی همه را هویج میپندارد
گاهی نفس و عجیج میپندارد
دولت ز سر ملاطفت مارا گاه
کور و کر و لال و گیج میپندارد
از تافته همه جداییای شیخ
ماندم نکند خود خداییای شیخ
تاوان گناه ما زیاد اما تو
تاوان کدام کار ماییای شیخ
ازکوه به ما به قدر شِن هم نرسید
فریاد همه به مِن و مِن هم نرسید
با قیمت بنزین همه را سوزاندید
این کار شما به عقل جن هم نرسید
از وضعیت خواستنی میگویند
با لحن ملیح وطنی میگویند
اینها همه مصالح کشور را
در مجلس غیر علنی میگویند
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|