|
اعلام حکم محکومیت شبنم نعمتزاده که متهم به احتکار دارو همزمان با تشدید تحریمها شده بود
20 سال زندان درمانی!
گروه سیاسی: سخنگوی قوهقضائیه از صدور حکم 20 سال حبس برای شبنم نعمتزاده و ارسال پرونده برادر معاون اول رئیسجمهور به دادگاه خبر داد.
به گزارش «وطن امروز»، سخنگوی قوهقضائیه در هفدهمین نشست خبری خود با خبرنگاران درباره رأی شبنم نعمتزاده و احمدرضا لشگریپور و موسسه دارویی رسا به جرم مشارکت در اخلال عمده و اخلال در نظام توزیع مایحتاج عمومی گفت: هر کدام از این افراد به تحمل ۲۰ سال حبس تعزیری و۷۴ ضربه شلاق و محرومیت دائم از خدمات دولتی محکوم شدند. به گفته سخنگوی قوهقضائیه، این در حالی است که دادگاه رد مال ۴۵ میلیارد ریال برای شبنم نعمتزاده در نظر گرفته است.
در اینباره همچنین متضامنین به رد مال 36 میلیارد ریال در حق استراژن دارو، 177 میلیارد ریال در حق داروسازی اسوه، 175 میلیارد ریال در حق داروسازی جابربنحیان، 5 میلیارد ریال در حق ایران سرنگ، 26 میلیارد ریال در حق رامافارمین، 137 میلیارد ریال در حق زهراوی، 462 میلیارد و 726 میلیون ریال در حق شرکت داروسازی فارابی، 37 میلیارد ریال در حق شرکت لابراتورهای رازک، 168 میلیارد ریال در حق شرکت داروسازی پارسدارو، 56 میلیارد در حق کاسپین تامین، 27 میلیارد ریال در حق داروسازی ریحانه اصفهان و 22 میلیارد ریال در حق فارما شیمی محکوم شدهاند.
به گفته اسماعیلی، همچنین شرکت داروسازی رسا به عنوان شخص حقوقی به پرداخت 3 هزار و 700 میلیارد و 296 میلیون و 759 هزار و 198 ریال به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم شده است.
* دادگاه پرسروصدا
دادگاه رسیدگی به تخلفات شبنم نعمتزاده از جمله پرحاشیهترین دادگاههای اقتصادی امسال بود. در طول 6 جلسه رسیدگی به این پرونده که از 25 شهریورماه امسال شروع شد، علاوه بر اظهارات نماینده داستان، قاضی و متهمان، حواشی آن نیز بارها مورد توجه رسانهها قرار گرفته بود. از نوع حجاب نعمتزاده گرفته تا برخی تلاشها برای اعمال نفوذ در این پرونده تا جایی که مسعودیمقام، قاضی این پرونده 29 مهرماه خطاب به خانم نعمتزاده تاکید کرد: لطفا به دوستان و آشنایان خود بگویید نامهنگاری نکنند، چرا که حواشی فایدهای ندارد، مشخص کنید که پولها کجاست! قاضی مسعودیمقام در پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات نعمتزاده نیز در واکنش به اظهارات وکیل متهمه مبنی بر اینکه «خانم شبنم نعمتزاده فرزند محمدرضا نعمتزاده است، دلیلی ندارد که در رسانهها بگویند فرزند وزیر سابق»، تاکید کرد: برخی لوایح را هم پدر او مینویسد، وقتی به مراکز مختلف مراجعه میکند تا جهت پرونده را تغییر بدهد پس خودشان هم بیتقصیر نیستند. اینجا مدرسه نیست که ولی را بخواهند.
همچنین در جریان ششمین جلسه رسیدگی به اتهامات شبنم نعمتزاده، وکیل او گفت: پدر خانم نعمتزاده از من خواست که قرار ملاقاتی را برای او با رئیس دادگاه هماهنگ کنم؛ من به ایشان گفتم جناب قاضی نخواهند پذیرفت. گفتنی است در یکی از جلسات رسیدگی به این پرونده شبنم نعمتزاده اعتراف کرد که در شرکت پدرش نیز حضور داشته و به او کمک میکرده است و به گفته او دست راست پدرش در این شرکتها بوده است.
علاوه بر این در جریان اظهارات متهم دیگر این پرونده یعنی لشگریپور نیز بارها نام پدر شبنم نعمتزاده به میان آمده بود. از جمله در پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات، لشگریپور ادعا کرد: در 2 مورد خانم نعمتزاده از پدرش پول گرفت؛ مرداد ۹۵، یک و نیم میلیارد تومان از پدرش پول گرفت و همان موقع هم از ما چک دریافت کرد و به ما 6 ماه فرصت داد تا آن را برگردانیم اما 3 ماه بعد پدرش چکهای ما را به یک شرکت داده بود. من یکی از روزها که به شرکت رفتم دیدم افراد زیادی تحصن کردهاند که چکهای خود را نقد کنند، به خانم نعمتزاده اعتراض کردیم که شما به ما 6 ماه فرصت دادهاید اما او به ما جواب روشنی نداد. آقای نعمتزاده کارگران را جلوی شرکت ما فرستاده بود که پول خود را از ما بگیرند. در اوج مشکلات شرکت مجبور شدیم پول این شرکت را هم پرداخت کنیم که قرار بود 6 ماهه بدهیم. این متهم در آن جلسه ادامه داد: خانم نعمتزاده شما شبکه دروغپراکنی آمدنیوز هستید، من حداقل عین حقایق را میگویم اما شما عین دروغ را میگویید. سال ۹۴ در اوایل کار شرکت چیزی نزدیک ۶۰ میلیون تومان باید برای آزمایشگاه تازهتاسیس شده خرج میکردیم که به کمبود منابع خوردیم. خانم نعمتزاده از پدرش یک میلیارد تومان چک به صورت سود گرفت و تمام چکها به حساب مریم بختیار همسر آقای نعمتزاده صادر و واریز شد که ردیف این چکها موجود است.
* جزئیات اتهامات
نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات شبنم نعمتزاده، احمدرضا لشگریپور و شرکت توسعه دارویی رسا در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اخلالگران و مفسدان اقتصادی، روز دوشنبه (۲۵ شهریورماه 98) به ریاست قاضی مسعودیمقام برگزار شد. نماینده دادستان در ابتدای این جلسه به بیان مشخصات متهمان پرداخت و گفت: خانم شبنم نعمتزاده فرزند محمدرضا در ابتدا آزاد با تودیع وثیقه و سپس بازداشت، متهم به مشارکت در اخلال عمده از طریق اخلال در توزیع مایحتاج عمومی دارو به مبلغ یکهزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال با علم به موثر بودن در ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی است. اتهام دیگر او مشارکت در تحصیل مال از طریق نامشروع است به همان مبلغ ذکر شده و سوءاستفاده از جواز و امتیاز تفویض شده، مشارکت در اخلال در نظام دارویی کشور، فعالیت غیرمجاز در شبکه دارویی استان البرز بدون مجوز وزارت بهداشت و نگهداری غیرمجاز دارو بدون تشریفات قانونی در حکم قاچاق.
وی در ادامه گفت: متهم دیگر احمدرضا لشگریپور بازداشت به لحاظ عجز از تودیع وثیقه متهم است به مشارکت در اخلال عمده از طریق اخلال در توزیع مایحتاج عمومی دارو به مبلغ یکهزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال با علم به موثر بودن اقدامات در ضربه به نظام جمهوری اسلامی، مشارکت در تحصیل از طریق نامشروع با سوءاستفاده از امتیاز تفویض شده، مشارکت در اخلال در نظام توزیع و تولید داروی کشور.
نماینده دادستان در بیان اتهامات شرکت توسعه دارویی رسا نیز گفت: این شرکت با مدیرعاملی احمدرضا لشگریپور و با هیاتمدیره خانم شبنم نعمتزاده، متهم به اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در توزیع مایحتاج عمومی دارو، به مبلغ یکهزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال، مشارکت در اخلال عمده از طریق اخلال در توزیع دارو برای ایجاد انحصار دارو در کشور، مشارکت در تحصیل مال از طریق نامشروع به مبلغ یکهزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال و مشارکت در اخلال در نظام توزیع دارویی کشور است. وی همچنین افزود: میزان تحصیل اموال در جرم هر 3 متهم مبلغ ذکر شده است با وصف اینکه یکهزار و ۶۴۰ میلیارد ریال طرح شکایت و جبران خسارت شده است.
* شرکتهای دارویی علیه نعمتزاده
در جریان رسیدگی به پرونده شبنم نعمتزاده و لشگریپور، شکایت دهها شرکت دارویی از این 2 نفر قرائت شد. طبق این گزارش، شرکتهای جابربنحیان، اسوه و فارمین علیه احمدرضا لشگریپور، شبنم نعمتزاده و بهمن گنجی شکایت کردهاند. متهمان از سال ۹۲ اقدام به خرید انبوه دارو از شرکتهای مختلف از جمله این شرکتها کردهاند که چکهای دریافتی از آنها برگشت خورده و سعی داشتهاند همچنان با فریبکاری داروها را تحویل بگیرند.
شرکتهای داروپخش، پارسدارو، کاسپین تامین، زهراوی، لابراتوارهای رازک و فارابی نیز علیه شبنم نعمتزاده و احمدرضا لشگریپور دایر بر مجموعهای از جرائم اقتصادی شکایت کردهاند که شکات از شرکتهای وابسته به هلدینگ شستا هستند و بهرغم پیگیریهای مستمر و توقیفهای صورت گرفته، مبالغ ناچیزی تامین شده که نشاندهنده نبود یک فعالیت اقتصادی شفاف است. همچنین شکایت شرکت استراژن دارو دایر بر تحصیل مال از طریق نامشروع است که شاکی میزان ضرر و زیان را ۴۴ میلیارد و ۵۲۷ میلیون و ۸۰۰ هزار و ۸۴۷ ریال عنوان کرده است.
شکایت علی زرکب علیه شبنم و زینب نعمتزاده و محمد محبعلی نیز دایر بر اخلال در نظام اقتصادی کشور است که بر اساس آن شبنم نعمتزاده با هماهنگی زینب نعمتزاده اقدام به تعویض چکها به صورتی که متقلبانه بوده میکرده است و اظهارات شبنم نعمتزاده درباره اعتبار پدرش به ادعای وکیل شاکی سبب اعتماد موکل وی به شبنم نعمتزاده شده است.
شکایت شرکت البرز با مدیریت علی مرتضوی از شبنم نعمتزاده دایر بر اخلال در نظام دارویی کشور و فروش دارو و تحصیل مال به میزان بیش از ۲۲۶ میلیارد ریال صورت گرفته که شاکی اظهار کرده در این زمینه مبادرت به توزیع دارو شده و از وجوه فاکتورهای فروش خودداری شده است. همچنین شکایت شرکت تولید دارو با مدیرعاملی حامد صابونی علیه شبنم نعمتزاده و احمدرضا لشگریپور دایر بر اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نیز صورت گرفته و شکایتی هم از سوی شرکت البرز دارو تنظیم شد که بر اساس این شکایت بحث کمبود نقدینگی و کمبود دارو و به خطر افتادن جان بیماران و بیکاری کارگران ذکر شده است.
***
[بازداشت 4 قاضی در پرونده طبری]
سخنگوی قوهقضائیه درباره بازداشت یکی از قضات دادسرای تهران در ارتباط با پرونده طبری و اینکه گفته میشود این فرد رشوه میگرفته است، گفت: این موضوع را تایید میکنم. به گزارش فارس، وی افزود: ۳ قاضی در این ارتباط بازداشت شدهاند و افراد دیگری هم بازداشت شدهاند و پرونده نیز مراحل پایانی را در دادسرا طی میکند و دادسرا تصمیم نهایی را بزودی میگیرد و با هر عنوان اتهامی پرونده به دادگاه میرود. اسماعیلی همچنین درباره سرنوشت رسیدگی به پرونده برادر معاون اول رئیسجمهور (جهانگیری) نیز گفت: این پرونده به دادگاه رفته و جلساتی برگزار شده و قرار شد بررسیهایی برای رفع نواقص انجام شود. سخنگوی قوهقضائیه همچنین درباره شفافیت در اعلام تعداد کشتهشدگان اغتشاشات گفت: متأسفانه شاهد دروغپردازی رسانههای خارجی هستیم. آنها متخصص جعل خبر هستند. اسماعیلی افزود: اینکه برخی میگویند قوهقضائیه باید تعداد کشتهشدگان را اعلام کند، اشتباه است. در این حوزه مسؤولیت با شورای امنیت کشور است. وی ادامه داد: قرار شده است تفکیکی بین کشتهشدگان مردمی و اغتشاشگران انجام شود. سلاحهای زیادی کشف شده و افراد زیادی مجروح شدهاند اما شورای امنیت مسؤول مسائل سیاست بنزینی است و ما اطلاعات لازم را در اختیارشان قرار دادهایم.
ارسال به دوستان
نگاهی به شباهتها و تفاوتهای 2 فیلم پر سر و صدای 2019
آنچه در جوکر نبود اما در انگل بود!
محمدرضا کردلو: شاید حتی اگر «بونگ جون هو» کارگردان «انگل»، به صراحت نمیگفت فیلم من شبیه «جوکر» است، باز آنقدر مفهوم و نشانه مشترک و البته برداشتهای معنایی متفاوت در این دو فیلم وجود داشت که لازم باشد در نوشتهای به تمایزها و شباهتهای انگل و جوکر بپردازیم. به نظر من، انگل برتریهای قابل توجهی نسبت به جوکر در پاسخ به نظم سرمایهداری و در نقد کاپیتالیسم دارد. در جوکر صورت برجستهای از نظم ناعادلانه را نمیبینیم. مسأله تا حد زیادی شخصی است و فینیکس، مشخصا نقش یک آدم روانپریش با رفتارهایی ناهنجار را دارد. اختلالات جوکر، سازنده رفتار جوکر است. نمیتوان جوکر را جدا از این اختلالات تحلیل کرد. مسأله مهمتر اینجاست که نمیتوان این اختلال را خیلی مستقیم به ساختار مرتبط کرد. جایی البته خانم مشاور به او اطلاع میدهد دیگر امکان ادامه مشاوره ندارد و مشکلات اقتصادی عامل این اتفاق است. خیالبافیهای جوکر بعد از این اتفاق و بعد از ضربه روحی که در افتتاحیه فیلم خورده است، بیشتر میشود. جالب آنکه فیلم از توماس وین (شهردار) به عنوان نمادی از حاکمیت هم اعلام برائت میکند و میفهمیم حداقل درباره شرایط آرتور، او آنچنان که در میانه فیلم مقصر جلوه داده شده، مقصر نیست. در انگل اما اختلاف طبقاتی مشخصا محصول نظم سرمایهداری است. نشان دادن مکرر بالاشهر و پایینشهر اصلا نمادی برای نشان دادن این وضعیت است. در انگل نظم ناعادلانه جنبه عینی پیدا میکند. خانواده تانگ، خانواده بیدست و پایی نیستند، گدایی نمیکنند؛ کار میکنند و با همان حداقل امکانات توانستهاند آموزشهای خوبی کسب کنند. روابط عمومی خوبی دارند و حتی امکان آموزش دادن دارند. حال سوالی که به وجود میآید این است: یعنی در کاپیتالیسم با آن ابهت، یک خانواده با این همه استعداد حتی از کار کردن هم محرومند؟! نه پول بادآورده و نه سرمایهای که از راهی غیر از کارکردن به دست میآید، بلکه فقط کار میخواهند.
در جوکر خیلی واضح و مشخص فاز خشونت حق طرف مقابل نیست. شهردار بیگناه است. منشأ عصبانیت نادرست و ابهامآمیز بوده و جوکر انتقامی گرفته که میتوان آن را تخطئه کرد. نگاه فرزند شهردار (که شمایل بتمن دارد) به جوکر پس از قتل پدرش جنبهای معصومانه دارد. شهردار ممکن است در نظم ناعادلانه جزئی از سیستم و مورد نقد باشد اما علت غایی نیست و برای همین به قتل رساندنش قابل توجیه نیست. برای همین ممکن است تا جایی با جوکر همزادپنداری شود اما در فضایی غیرهیجانی به جوکر حق نمیدهیم. در انگل اما همه را درک میکنیم. خانواده تانگ تحقیر میشوند و کار پیدا نمیکنند. حتی کار کردنشان به بالای شهر منتقل شده و این خود یک تحقیر مضاعف است. ما در انگل اختلاف طبقاتی را بخوبی درک میکنیم. بویژه در آن سکانس شاهکار باران که یکی از کارهای کمنظیر سینمای کره است. فیلم به ما میگوید برای بالاشهر و پایینشهر حتی پدیدهای مثل باران میتواند معنای متفاوت داشته باشد. خانواده بالاشهری بهترین لحظاتشان را وقتی میگذرانند که باران باریده و فرزندشان در چادر آمریکایی که آب در آن نفوذ نمیکند میخوابد اما خانواده پایینشهری به خاطر بارش باران خانهشان را از دست دادهاند. فاضلاب خانهشان را برداشته و همه چیز فاجعهبار میشود. آنقدر که تنها نقطه امن بالای توالت فرنگی است! در اینجا و از نمای بالا زندگیهای فراوانی را میبینیم که روی فاضلاب به حرکت افتادهاند.
اما انگل به نسبت جوکر یک برتری قابل توجه دارد. انگل خشونت را پیشنهاد نمیکند و عواقب خشونت را هشدار میدهد. پدر خانواده به خاطر خشونت اسیر همیشگی طبقه سرمایهدار شده و مجبور است از طریق خاموش- روشن کردن چراغ، پیامهایش را به پسرش مخابره کند. از طرفی پسر در تخیلی که برای خریدن خانهای بالای شهر دارد، کار کردن را پیشنهاد میدهد. اینکه باید کار کرد و ثروتمند شد. فارغ از اینکه این نگاه سرکاری نسبت به طبقه فردوست میتواند امکان عملی شدن پیدا کند یا نه اما همین که تمایزی اینچنینی با دیگر آثار در نقد سرمایهداری دارد، قابل توجه است.
***
راههای مشترک جوکر و خانواده آقای تانگ
فرودست شبیه پایین شهری
احسان سالمی: نقد بیپروا و صریح اختلاف طبقاتی اصلیترین نقطه اتصال «جوکر» و «انگل» است؛ چیزی که شاید در همان نگاه اول نیز به ذهن هر مخاطبی برسد اما مسأله اصلی نگاه تیزبین سازندگان هر دو اثر بر نمایش عمق تاثیرات منفی اختلاف طبقاتی و خشم حاصل از آن به جای پرداختن به شعارهای سطحی در این زمینه است. «انگل» همچون آینهای شفاف عمق حقارت تحمیل شده از سوی طبقه مرفه به طبقه مستضعف را به نمایش میگذارد؛ آن هم در شرایطی که اتفاقا طبقه مستضعف از هوش و استعداد بالاتری برخوردار است اما این فاصله طبقاتی ناشی از ثروت، باعث نگاه تحقیرآمیز طبقه بالاتر به فرودستان شده است. طبقه فرودست در جستوجوی یک شغل ساده برای امرار معاش و برخورداری از حداقلهای ممکن در زندگی و طبقه مرفه فارغ از دغدغههای معشیتی به دنبال برطرف کردن سایر نیازهای خود از جمله آسیب روحی فرزند کوچک خانواده، داشتن خدمتکاری منظم و... است. «جوکر» نیز برای از دست ندادن شغلی که پس از مدتها پیدا کرده، حاضر به التماس به کارفرمایش است. بونگ جون هو، کارگردان «انگل» درباره شباهتهای «جوکر» و فیلم خودش گفته بود: باید بپذیریم «در عصر حاضر همه ما در یک کشور غولآسای کاپیتالسیم زندگی میکنیم». و منطق زندگی در سرزمین کاپیتالیسم، نگاه از بالا به پایین طبقه مرفه به طبقه فرودست است.
اما مسیر شخصیت «جوکر» و خانواده آقای تانگ به عنوان شخصیتهای اصلی فیلم «انگل» فقط در ماجرای نگاه طبقه مرفه به آنها به عنوان طبقه فرودست مشترک نمیشود، بلکه مسأله اصلی هر دو فیلم خشم ناشی از این نگاه است؛ خشمی که «خشونت» تنها یکی از تبعات آن است و اتفاقا هر دو فیلم نیز دقیقا به این موضوع میپردازند که چگونه نگاه تحقیرآمیز ثروتمندان به طبقه فرودست در نهایت منجر به عصیان این طبقه و شورش آنها علیه ثروتمندان میشود. نگاهی که در نهایت طبقه فرودست را تبدیل به هیولاهایی میکند که برای رسیدن به آنچه حق خود میدانند، حتی به سایر افراد همطبقه خود نیز رحم نمیکنند. سکانس نزاع میان مرد اسیر شده در زیرزمین آقای «کیم» با پسر آقای تانگ را به خاطر بیاورید؛ سکانسی خونین که نقطه اوج داستان «انگل» است و با حضور این مرد اسیر شده در جشن خانوادگی آقای «کیم» تبدیل به یکی از دلهرهآورترین سکانسهای تاریخ سینما میشود؛ نزاعی خونین میان مرد مجنون با اهالی خانه که «خشم» و «خشونت» و «عصیان» تنها چیزی است که در آن دیده میشود. همان 3 کلمهای که سازندگان هر دو فیلم «جوکر» و «انگل» به عنوان هشداری مهم در ارتباط با عواقب افزایش فاصله طبقاتی در پی ارائه آن به مخاطبانشان هستند.
البته نباید از این نکته نیز غافل شد که سازندگان «جوکر» و «انگل» هر دو دقیقا به این نکته آگاه هستند که عواقب ورود طبقه مستضعف به فاز خشونت چیست و اتفاقا از نمایش آن نیز در اثر خود غافل نمیشوند. همچنان که در «انگل» میبینیم در نهایت ورود طبقه فرودست به فاز خشونت باعث کشته شدن 2 نفر از آنها [مرد مجنون و دختر خانواده تانگ] میشود و پدر خانواده «تانگ» که با خشونت خود باعث کشته شدن آقای کیم شده، با حبس شدن در زیرزمین خانه آن خانواده ثروتمند به نوعی اسیر این طبقه شده است. عواقب خشونت «جوکر» هم چیزی بهتر از ورود فرودستان «انگل» به فاز خشونت نیست؛ آنچنان که کنشهای عصبی جوکر در نهایت باعث کشته شدن 5 نفر میشود که اتفاقا یکی از آنها مادر جوکر است.
«جوکر» و «انگل» البته در نهایت با وجود همه نکاتی که گفتیم در یک نقطه دیگر هم اشتراک دارند؛ آن هم تصویر رقتانگیزی است که از طبقه فرودست نشان میدهند. شاید در پوسته ظاهری هر دو فیلم افراد منتسب به این طبقه آدمهایی با استعداد و تیزهوش باشند اما در نهایت انسانهایی عقدهای هستند که تکفرصتهای طلایی زندگیشان را به واسطه همین عقدهها بر باد میدهند. همچنان که خانواده تانگ در فرصت پیشآمده در زمان سفر خانواده آقای «کیم» برای زندگی همچون ثروتمندان، با رفتارهایی عیاشانه در نهایت زمینهساز نابودی خود میشوند. «جوکر» نیز در مهمترین فرصت زندگی خود که امکان ارتباط با مخاطبان روی آنتن زنده یک برنامه تلویزیونی پرمخاطب را داشت، با انجام یک رفتار دیوانهوار و کشتن مجری برنامه، این فرصت مهم را از دست میدهد.
***
نگاهی کوتاه به چند سکانس خاص
تبدیل ایدئولوژی به محتوا از دریچه فرم
داوود مرادیان: نگاه به فرم در 2 فیلم «جوکر» و «انگل» آن هم در یک یادداشت کوتاه کار آسانی نیست، لذا به صورت اجمالی کمی از تاثیر نور و خطوط بر روایت این دو فیلم را مورد بررسی قرار میدهیم. «انگل» فرمی هجوگونه را برای روایت 2 پرده نخست خود برمیگزیند. در عین حال لایه دوم فیلم که تاثیرات بصری آن است کار آماده کردن مخاطب برای نمایش یک فاجعه اجتماعی را بر عهده میگیرد. انگل فیلم «خطوط» است. خطوطی که عمود بر سر همهکس و همه چیز میخورد. از باران تا خطوط کج خیابانها که با استفاده از شاتهای هلندی حس ریزش و فروریختگی را تداعی میکند. خطوط نور هم بنابراین همین نقش را برعهده میگیرند. هرچه به جنوب شهر و زیر زمین نزدیک میشوید نور کمتری به چشم شما میتابد اما وقتی وارد خانه معروف قصه میشوید اولین تصویر نمای پس سری از پسری است که آمده در این خانه زبان آموزش دهد. لنز واید تصویر را روایت میکند. خط نور آفتاب چون شعلهای گرم به صورت قاب میزند و همه چیز مملو از حس حیات میشود. حسی در تعارض کامل با خانه غرق در سم انگلکشی که زیر زمین در هالهای از نورهای مصنوعی و حداقلی زور میزند به حیاتش ادامه دهد. حالا به زیرزمین خانه اشرافی برویم. زیرزمین همان خانهای که نور خورشید در سراسرش در تمام روز حضور دارد و شبش با نورهای گرانقیمت LED روشن است. نور این زیرزمین هم به عینه همان نور خانه زیرزمینی جنوب شهر است! فیلمبردار و کارگردان بر سر این موتیفها اتفاق نظر داشتهاند. جواب هم داده!
روشنایی زیرزمین «روشنایی فنی» است اما روشنایی خانه ثروتمند «روشنایی زیباییشناسی» است. اینها با هم در تضاد کاملند و نشان میدهد ثروت چگونه رنگ گرم حیات را بر خانه اشراف میبارد. در سکانس کمنظیر باران این تفاوت بخوبی مشخص است. وقتی خانواده فقیر از زیر باران دلانگیز و نورهای LED گرم خانه ثروتمندان به خیابان میزنند، به مرور از شمار لامپهای گرانقیمت خیابان کاسته میشود تا اینکه در جنوب شهر فقط لامپ سرخ ارزان آویزان است. خطوط هم این تفاوت طبقاتی را نشان میدهد. دوربین در بعضی لحظات از تراز خارج و شاتی هلندی و کج را خلق میکند تا پلهها و خیابانها بیشتر فاصله طبقاتی را القا کنند. زاویه و ارتفاع دوربین هم بر اساس همین فاصله طبقاتی تعریف شده. در خانواده فقیر سطح نگاه به کف زمین وقتی میچسبد زباله است و مردان ادرار کن و هجوم سمپاشها. نگاههایی کادر در کادر شده که مخاطب را از جامعه فقرا دور میکند. برعکس وقتی پسر داستان از خیابان- نه کوه!- صعود میکند تا وارد طبقه اشراف شود نه گربهای در خیابان است و نه رهگذری. قصرهای برآمده در گوشههای خیابان است که دیده میشود. در زیر زمین به نوعی کادرها بسته شده که عنصر آسمان مطلقاً دیده نشود. در خانه اشراف این آسمان است و چمن و نور که تصویر را شکل میدهد. نور بویژه در سکانس باران نهایت تاثیرگذاری خود را نشان میدهد. باران حتی در نور خانه اشراف دیده نمیشود. حس هم نمیشود. یک تم عاشقانه است. یک لذت ژرف که به رابطه عاشقانه هم ختم میشود. اما در جنوب شهر باران بر زمین میکوبد. تمام خانه را آبی با رنگی گرم و آزاردهنده پر میکند. انگار قطره قطره باران نورپردازی شده که همه این سیل غیرعاشقانه دیده میشود. باران این تم عاشقانه شمال شهر یک آنتاگونیست آزاردهنده در جنوب شهر است. پلهها نقش انتقال معانی درون کاراکترها را بر عهده دارد. اینجا پلهها نقش فاصله طبقاتی را و در جوکر عبور از خود و آنچه هستی به جامعه تحمیل میکند را بر عهده دارد.
در جوکر هم نور به همین شکل بازی میکند. رنگهای اطراف جوکر با نور محیطی گرم است و اطراف رنگ گرم سرمای کشنده جامعه. درون جوکر چیزی برای زیستن هست که درون طبقه فرودست کرهای نیست. نیست تا وقتی که خنجر بلند میشود و بر سینه اشراف مینشیند. حالا رنگ هم در جوکر زنده است و جذاب و هم در انگل. نور هم از بیرون زدن خشم این افراد فرودست لذت میبرد.
ارسال به دوستان
روحانی: اگر تحریم نبود چه میشد؟ اگر تحریم نبود پارسال و امسال ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد افزوده و 200 میلیارد دلار اعتبارات خارجی داشتیم
آقایروحانی! اگر تحریم نبود شما رئیسجمهور میشدید؟
عامل اصلی پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری 92 اعمال تحریمهایآمریکا علیه ایران و وعده او برای مذاکره و لغو تحریمها بود
گروه سیاسی: حسن روحانی روز گذشته در مراسم افتتاح قطار برقی هشتگرد- تهران به ایراد سخنانی در زمینه وضعیت فعلی کشور و تصویر شرایط ایران در زمانه بدون تحریم پرداخت. هرچند کمتر سخنرانی رئیسجمهور را میتوان به یاد آورد که تحریم موضوع آن و رسیدن به روزگار بیتحریم خیال توصیفی آن نباشد اما سخنان اخیر روحانی به علت نسبت او با موقعیت مستقر فعلی قابل تامل است.
روحانی در بخشی از سخنان خود با اشاره به اهمیت پتروشیمی، گفت: در پایان دولت دوازدهم محصول پتروشیمی به ۱۰۰ میلیون دلار میرسد یعنی 2 برابر محصول آغاز دولت یازدهم که به معنای حرکت بزرگ کشور است. ما همه اینها را در شرایط جنگ اقتصادی انجام دادیم، اگر جنگ اقتصادی نداشتیم بدانید که از سال ۹۵ تا امروز بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار منبع اضافی وارد کشور میشد، ۱۰۰ میلیارد دلار پول نفت وارد میشد. روحانی بیان داشت: اگر تحریم نبود چه میشد؟ اگر تحریم نبود پارسال و امسال ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد افزوده داشتیم. اگر تحریم نبود ما اعتبارات خارجی که استفاده میکردیم در طول این دولت تا پایان امسال حدود ۱۰۰ میلیارد دلار برای خودمان و ۱۰۰ میلیارد اعتبار خارجی که مجموعا ۲۰۰ میلیارد دلار میشد داشتیم. الان این ۲۰۰ میلیارد را نداریم اما کشور اداره میشود، هرچند زندگی مردم سخت است.
رئیسجمهور همچنین با اشاره به افتتاح متروی گلشهر به هشتگرد، اظهار داشت: ۶۰ درصد پیشرفت این پروژه و ۸۵ درصد اعتبارات آن در طول دولت یازدهم و دوازدهم انجام شده است و این بدان معناست که حتی در شرایط سخت و تحریم نیز همه توان خود را برای خدمت به مردم بهکار گرفتهایم و باید از تلاش همه دستاندرکاران این پروژه بویژه وزیر راه، استاندار، مسؤول قرارگاه خاتمالانبیا(ص)، مسؤولان مترو، نمایندگان مجلس، امام جمعه محترم و همه تلاشگران قدردانی کنیم.
روحانی با بیان اینکه در همین ایام آبان مردم با جمعیت میلیونی برای امنیت کشور، حمایت از نظام و رهبرشان به خیابان آمدند، گفت: مردم وفادارند و بخوبی درک میکنند که این انقلاب و نظام میخواهد به این مردم خدمت کند و دشمنان ما به طور مداوم میخواهند این پیروزی ملت را از دست مردم بگیرند. روحانی همچنین در ادامه خاطرنشان کرد: اگر رئیسجمهور جایگاهی دارد برای رای مردم است. اگر در دنیا مورد احترام قرار میگیرد و اگر میتواند در برابر آمریکا و قدرتمندان حرف بزند و اگر میتواند در برابر فشار اروپا بایستد [به خاطر رای مردم است].
رئیسجمهور با اشاره به برگزاری رزمایش ایران، روسیه و چین در آبهای دریای عمان، اظهار داشت: این مانور دنیای تاراجگر را خیلی عصبانی کرده و خیلی ناراحت هستند که چه طور شد که قدرتهای بزرگ چین و روسیه در کنار هم نیروهای دریاییشان در کنار ارتش و سپاه قرار گرفتند. این مانور برای کشورهای کوچک منطقه که برخی از آنها در برابر آمریکا متواضع هستند قابل تحمل نبود و برای آمریکاییها و انگلیسیها قابل تحمل نبود. رئیسجمهور با تاکید بر اینکه بهرغم تنگناها بودجه عمرانی را برای سال آینده ۷۰ هزار میلیارد گذاشتیم، گفت: بهرغم همه فشارها ۲۰ درصد حقوق کارمندها را امسال بالا بردهایم و سال آینده ۱۵ درصد بالا میبریم و بهرغم همه مشکلات و فشارها مسیر را درست حرکت میکنیم. رئیسجمهور با اشاره به خودکفایی کشور در زمینه حفر تونل گفت: امروز 100 درصد کار ساخت مترو و حفر تونل را مهندسان ایرانی انجام میدهند. راهآهن، ریل و مترو به عنوان یکی از راههای صحیح در حمل مسافر و بار و همچنین سلامت مردم و هوای سالم و اقتصاد کشور است. روحانی با اشاره به پروژههای ریلی چابهار- زاهدان و رشت- آستارا از وزیر راه و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا درخواست کرد تا هر چه سریعتر و با بهکارگیری ظرفیتهای بخش خصوصی این پروژهها را تکمیل کنند و به بهرهبرداری برسانند. وی افزود: راه ما راه صحیح و مسیرمان مسیر توسعه کشور و رفاه مردم است و همه اینها در سایه انصاف، عدالت، سخن گفتن درست، اتحاد و وحدت و یگانگی تحقق مییابد.
شاید قابل تاملترین نکته در سخنان روحانی تاکید چندباره او بر مساله تحریمها برای فرار از پاسخگویی نسبت به کارنامه اجرایی خود و دولتش باشد. او که 2 روز پیش هم با طرح دوگانه «جنگ/ صلح»، اساسا وعدههایش را برای زمانه بزم خوانده بوده و با رزمی توصیف کردن شرایط، اقدام به مسؤولیتزدایی از دولتش در قبال وعدههای انتخاباتی و وظایف اجرایی کرده بود، اینبار نیز با تصویر زمانهای بدون تحریم، شروع به دفاع از عملکرد خود کرد، غافل از اینکه اساسا مبنای شکلگیری دولت او بر رفع تحریمها و عبور از آنچه آن را جنگ مینامد بوده است، چرا که دولت او ماهیت وجودی خود را مدیون این تحریمها بوده است و با وعده ریشهکن کردن آن تکیه بر مسند اجرایی کشور زده است. افتخار به دستاوردهای ناموجودی که امکان وجودیشان را تنها میشود به شرایط ناکجاآبادی بدون تحریم پیوند زد، نشان از عدم توجه به همین کارویژه اصلی یعنی وعده رفع تحریمها دارد.
مضاف بر اینها، سیاه و سفید کردن روایتها با طرح کلیدواژه تحریم میتواند شگردی سیاسی برای فشار وارد کردن به نظام با نیت تحمیل مجدد ایده سیاسی مذاکره با آمریکا باشد. زمانی که او با وجود تحریم هیچ راه گشایشی برای عبور از شرایط فعلی متصور نمیشود بخوبی میتوان این نتیجه را گرفت که از بین رفتن ناکارآمدی اجرایی دولت دوازدهم را تنها به از بین رفتن شرایطی که جنگی مینامد گره میزند و در سایه این پیوند به دنبال طرح مجدد ایده مذاکراتی است. اختصارا عمر دولت روحانی به تصویرسازی خیالی از جامعهای بدون تحریم گذشته است. او با این خیال خود را نیرویی نجاتبخش تعریف کرد و حالا با بازتعریف همان خیال به دنبال مسؤولیتزدایی از خود میگردد. از دیگر نکات مورد بحث در سخنان روحانی میتوان به استاندارد دوگانه او در قبال سپاه اشاره کرد. وی که زمانی با کنایه به این نهاد و «دولت تفنگدار» خطاب کردن آن به دنبال خلق دوگانه میان قوه تحت مدیریت خود و این نهاد اجرایی بود، این روزها برای دفاع از عملکرد اجرایی خود به ارائه گزارش کار اقدامات صورت گرفته تحت مدیریت این نهاد میپردازد و در کنار این مساله با مصادره حضور خیابانی مردم که برای نفی رویه آشوبطلبان صورت گرفته بود، از آن بهعنوان جلوهای از عدم نارضایتیها نسبت به عملکرد دولت دوازدهم استفاده میکند. کارنامه روزهای تحریمی دولت در حالی با اقدامات قرارگاه خاتمالانبیا(ص) مورد افتخار قرار میگیرد که در روزهای پسابرجامی، سپردن پروژههای عمرانی و اجرایی به آن را گران و بیصرفه میدانستند.
ارسال به دوستان
تشییع پیکر شهدای حشدالشعبی به تظاهرات گسترده مردم عراق مقابل سفارت آمریکا تبدیل شد
هشدار در منطقه سبز
گروه بینالملل: با وجود گذشت 60 ساعت از تجاوز شبانه آمریکا و حمله هوایی به 2 مرکز حشدالشعبی در عراق، اخبار و تحولات مرتبط با آن با دقت توسط رسانهها و افکار عمومی عراق پیگیری میشود.
نوک پیکان اعتراض عراقیها هم که تا روز یکشنبه به سمت دولت و ساختار سیاسی عراق بود، دیروز در واکنش به حمله آمریکا به خاک این کشور به سمت آمریکاییها رفت و هزاران نفر در عراق شعارهای ضدآمریکایی سر داده و پرچم آمریکا را به آتش کشیدند.
جنایت آمریکا در عراق به حدی افکار عمومی این کشور را جریحهدار کرد که 3 روز در عراق عزای عمومی اعلام شد. دفتر رسانهای عادل عبدالمهدی، نخستوزیر دولت پیشبرد امور عراق اعلام کرد عبدالمهدی به خاطر احترام به شهدای نیروهای تیپ ۴۵ و ۴۶ حشدالشعبی و نیروهای ارتش و پلیس در نتیجه حمله آمریکا به منطقه «القائم» از دیروز 3 روز عزای عمومی اعلام کرد.
* اعتراض عراقیها مقابل سفارت آمریکا
تشییع پیکر شهدای حمله آمریکاییها به حشدالشعبی سبب شد هزاران عراقی خشمگین این حمله را محملی برای اعتراض به آمریکا قرار دهند.
هزاران عراقی صبح دیروز پیکرهای شهدای حشدالشعبی را تشییع و مقابل سفارت آمریکا در در منطقه سبز بغداد تجمع اعتراضی برگزار کردند. به گزارش شبکه المیادین، مردم معترض ضمن اعلام برپایی تحصن باز برابر سفارت آمریکا، خواهان بسته شدن آن و اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور شدند.
ساعتی قبل از آن اکثر کارمندان سفارت به شکل اضطراری از سفارت خارج و راهی اربیل در کردستان عراق شده بودند.
خیل عظیم جمعیت حاضر در مراسم تشییع پیکر شهدا در حالی که پرچمهای عراق و حشدالشعبی را در دست داشتند، از منطقه الجنادریه به سمت پل معلقی رفتند که به سفارت آمریکا منتهی میشود. شرکتکنندگان در این مراسم پلاکاردهایی در دست داشتند که شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا روی آنها نوشته شده بود. آنها همچنین هشدار دادند اگر اعضای پارلمان عراق خروج نیروهای آمریکایی از کشورشان را تصویب نکنند، مردم دیگر اجازه ورودشان به پارلمان را نمیدهند.
* حضور رهبران حشدالشعبی در جمع تظاهراتکنندگان
در مراسم تشییع پیکر شهدا و تحصن مقابل سفارت آمریکا در بغداد، شماری از مقامات سیاسی و رهبران حشدالشعبی نظیر هادی العامری رئیس سازمان بدر، قیس الخزعلی رهبر عصائب اهلالحق، فالح الفیاض رئیس سازمان حشدالشعبی، ابومهدی المهندس معاون فالح الفیاض و حسن سالم نماینده پارلمان عراق نیز حضور داشتند. تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی همچنین نشان میدهد شماری از مردم خشمگین عراق، از برخی دیوارهای سفارت بالا رفته و با در دست داشتن پرچم سازمان حشدالشعبی، حمایت خود را از این سازمان اعلام کردند.
حشدالشعبی در صفحه توئیتر خود ابتدا از مجروح شدن 10 نفر از معترضان حاضر مقابل سفارت آمریکا خبر داد و لحظاتی پس از انتشار این خبر از افزایش شمار مجروحان به ۲۰ نفر گزارش داد. بغدادالیوم به نقل از حشدالشعبی نوشت: تشییعکنندگان از داخل سفارت آمریکا و توسط نیروهای گارد حفاظت سفارت هدف گلوله و گاز اشکآور و دودزا قرار گرفتند. پایگاه خبری السومریه هم در خبری اعلام کرد یاسین الیاسری، وزیر کشور عراق خود را به سفارت آمریکا در بغداد رسانده و پس از او نجاح الشمری، وزیر دفاع عراق نیز در محل حاضر شده است.
* واکنش عبدالمهدی به اعتراض مقابل سفارت آمریکا
عادل عبدالمهدی نخستوزیر دولت پیشبرد امور عراق دیروز از همه تظاهراتکنندگان خواست فورا از سفارت آمریکا در بغداد دور شوند. وی طی بیانیهای اعلام کرد: حمله آمریکا به یگانهای نظامی ما در روز 29 دسامبر، از سوی دولت در بالاترین سطح محکوم شد و دولت مجموعه اقدامات و تدابیر لازم درباره این مسأله را در راستای تامین حاکمیت عراق و امنیت شهروندانش اتخاذ کرد. عبدالمهدی افزود: مراسم بزرگ تشییع پیکر شهدا [ی این تجاوز آمریکا] بخشی از وفاداری به خون پاک آنها به شمار میرود اما این کار باید به دور از تعدی به ساختمانهای سفارتخانههایی که مسؤولیت حمایت و تامین امنیت آنها بر عهده دولت عراق است، باشد. نخستوزیر عراق از همه خواست فورا محل سفارت را ترک کنند، زیرا هرگونه تعدی و اقدام علیه سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک با ممانعت نیروهای امنیتی مواجه خواهد شد و متخلفان به اشد مجازات محکوم خواهند شد.
*سخنرانی قیس الخزعلی مقابل سفارت آمریکا
قیس الخزعلی، دبیرکل عصائب اهلالحق عراق که دیروز در جمع تشییعکنندگان پیکرهای شهدای تجاوز هوایی روز یکشنبه آمریکا به مقرهای حشدالشعبی در استان الانبار حضور یافت، در جمع تحصنکنندگان مقابل سفارت آمریکا سخنرانی کرد و گفت: سفارت آمریکا در بغداد مکان حقیقی حمایت از گروههای جوکر و خرابکاران است. وی با اشاره به نقش سفارت آمریکا در منحرف کردن تظاهراتهای مسالمتآمیز مردمی در عراق از مسیر خود و خرابکاری عناصر نفوذی گفت: اینجا، مکان توطئهچینی علیه عراق و مکان حمایت از جوکرها و خرابکاران است.
به گزارش «وطن امروز»، اینگونه به نظر میرسد که حمله آمریکا به عراق همه ماجراهای داخلی عراقیها از جمله انتخاب نخستوزیر یا قهر و آشتیهای برهم صالح، رئیسجمهور این کشور را به حاشیه رانده و به خبر اول عراق تبدیل شده است. از سویی اینگونه به نظر میرسد که گروههای عراقی درگیر در ماجرای انتخاب نخستوزیر را به این فکر انداخته که تعلل بیشتر در ماجرای انتخاب نخستوزیر میتواند ضربات بیشتری به امنیت ملی عراق وارد آورد، بویژه اینکه آمریکاییها در فضای بیدولتی عراق و بلاتکلیفی سیاسی گسترده در این کشور اقدام به وارد آوردن این ضربه به عراق کردند. در عین حال هنوز مشخص نیست جریانات سیاسی عراق تا چه زمانی تحت تاثیر شوک ناشی از حمله آمریکا به حشدالشعبی، قرار خواهند داشت اما آنچه مسلم است اینکه محور همه تماسها و رفت و آمدهای مقامات عراقی بویژه در نخستوزیری و ریاستجمهوری حول نحوه واکنش مناسب به نقض حاکمیت ملی عراق توسط آمریکا خواهد بود.
* روایت جدید از حمله به حشدالشعبی
با گذشت 60 ساعت از حمله آمریکاییها به حشدالشعبی، روایت عادل عبدالمهدی، نخستوزیر مستعفی عراق، اولین روایت در این سطح محسوب میشود که تا حدودی ابعاد این حمله را مشخص میکند.
عادل عبدالمهدی که این روزها به واسطه نامشخص بودن نخستوزیر آتی عراق و مستعفی بودن خود به عنوان نخستوزیر پیشبرد امور خوانده میشود، اعلام کرد مارک اسپر با او تماس گرفته و وی را در جریان نزدیک بودن زمان اجرای حملهای نظامی به مواضع گردانهای حزبالله عراق قرار داده بود. به گزارش سایت شبکه سومریهنیوز عراق، نخستوزیر مستعفی عراق افزود: بلافاصله بعد از این تماس تلاش کردم با حشدالشعبی تماس بگیرم اما کمتر از یک ساعت بعد از این تماس حمله آمریکاییها انجام شد.
وی گفت: اسپر بعد از انجام حمله برای صحبت درباره این موضوع تماس گرفت و من خشم شدید خود را به او ابراز داشته و بر مخالفت دولت عراق با اتفاقی که افتاد، تاکید کرده و گفتم که تدابیر لازم را لحاظ خواهیم کرد.
عبدالمهدی در جلسه کابینه گفت: بعد از حادثه پایگاه «کی وان» راس ساعت 7 (به وقت محلی) تماس با وزیر دفاع آمریکا برقرار شد. وی افزود: اسپر گفت آمریکا حملاتی را به پایگاههای گردانهای حزبالله عراق خواهد داشت و این حمله ظرف ساعات آینده روی خواهد داد، من به او گفتم چنین اقدامی خطرناک و خشونتآمیز است و باید درباره این مسائل مذاکره کنیم. تحقیقات همچنان روی حمله به پایگاه نیروهای آمریکایی ادامه دارد و طرفی که اقدام به حمله به پایگاه کی وان (K1) داشته هنوز مشخص نشده است.
عبدالمهدی تاکید کرد: اسپر گفت تصمیم گرفته شده و من این موضوع را اطلاع دادم. ما تلاش کردیم فرماندهان امنیتی و حشدالشعبی را مطلع کنیم که حملهای رخ خواهد داد. نخستوزیر مستعفی تاکید کرد: حمله به مواضع تیپهای ۴۵ و ۴۶ حشدالشعبی تجاوز بود و تلاش کردیم مانع آن شویم اما متاسفانه این حمله اتفاق افتاد. وی تصریح کرد: حمله آمریکا به مواضع حشدالشعبی در شهر القائم تجاوز خطرناک و اقدامی گناهکارانه است و تبعاتی خطرناک خواهد داشت.
عبدالمهدی گفت: دولت سیاست بیطرفی را بین گروههای مسلح و نیروهای آمریکایی دنبال میکند. وی همچنین ادامه داد: جنگندههای آمریکایی که این حملات را انجام دادند از داخل عراق نیامده بودند و حمله بر هیچ ادلهای استناد نداشت.
* آمریکا طلبکار هم شد
با وجود آنکه آمریکاییها با حمله به مواضع حشدالشعبی در خاک عراق حاکمیت ملی این کشور را نقض کردهاند اما با طلبکاری حاضر به عذرخواهی یا حتی تعدیل مواضع خود در این زمینه نشدهاند. وزارت خارجه آمریکا تاکید کرد: عراقیها حملات ما را محکوم کردند اما حملات گردانهای حزبالله عراق را محکوم نکردند. به گزارش سومریهنیوز عراق، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: دولت عراق مسؤول حفاظت از نیروهای ما است اما این کار را نکرد. این وزارتخانه افزود: ما در هر مکانی و نه در عراق به هر اقدامی که منافع ما را تهدید کند، پاسخ خواهیم داد. این وزارتخانه آورده است: از دولت عراق خواستیم تمام کسانی را که به نیروهای ما حمله میکنند، بازداشت کند. یک مقام عالیرتبه وزارت خارجه آمریکا نیز گفت: «بارها تلاش کردیم به دولت عراق هشدار دهیم، ما اطلاعات خود را برای همکاری با دولت عراق در جهت حمایت از نیروهای آمریکایی به عنوان میهمان(!) در این کشور در اختیار آنها گذاشتیم». مسؤولان نظامی آمریکایی اعلام کردند، احتمال هرگونه اقدامات تلافیجویانه را در واکنش به حملات هوایی آمریکا به مواضع گردانهای حزبالله وابسته به حشدالشعبی در عراق و سوریه از نزدیک پیگیری میکنند و ممکن است با چرخه عملیات تلافیجویانه روبهرو شوند.
مسؤولان نظامی آمریکا که به شرط انتشار نیافتن نامشان با خبرگزاری رویترز مصاحبه کردند، گفتند، شکی ندارند که حشدالشعبی به گونهای واکنش نشان خواهد داد. یکی دیگر از مسؤولان نظامی آمریکایی هم گفت، این نگرانی وجود دارد که حوادثی که طی روزهای گذشته رخ داده به چرخه اقدامات تلافیجویانه منجر شود. این منابع به رویترز گفتند، نیروهای آمریکایی در حال حاضر در انتظار واکنش حشدالشعبی و حامی آن هستند.
***
چرا واکنش به حمله آمریکا الزامی است؟
دکتر سعدالله زارعی*: اقدامی که آمریکاییها انجام دادند با هدف ایجاد یک فضای جدید در داخل عراق است؛ قبل از حمله آمریکا، موضوع اصلی در فضای سیاسی عراق مسأله معرفی نخستوزیر جدید و برگزاری انتخابات بود. آمریکاییها که از فرآیندهای نظام انتخاباتی و پارلمانی ناامید شدهاند در رویکرد جدید خود به مسأله عراق تلاش کردند مستقیما با حشدالشعبی درگیر شوند. اولویت عراق در نگاه آمریکا مباحث امنیتی و فضای مطلوب برای حضور بلندمدت است. پس از شکست داعش در عراق از سوی حشدالشعبی، این سازمان مردمی بخش قابل توجهی از مسؤولیت امنیت عراق را بر عهده گرفت و همین اثرگذاری هم سبب شد تا آمریکاییها نسبت به قدرت گرفتن این نیروی مردمی و به خطر افتادن ماهیت حضور نیروهایشان در عراق نگران شوند. ضمن اینکه تسلط نیروهای مردمی بر اوضاع امنیتی عراق سبب خواهد شد تا آزادی عمل آمریکاییها در اجرای برخی اقدامات خرابکارانه به خطر بیفتد. در کنار این مسأله، آمریکا با توجه به شرایط سیاسی فعلی درصدد است با حمله به کتائب حزبالله که یکی از مهمترین نیروهای سازمان حشدالشعبی است امکان بروز درگیریهای نظامی در عراق را افزایش دهد، چرا که احتمال این میرفت که برخی گروههای سیاسی در قبال این حمله موضعی دوپهلو بگیرند و همین اعلام موضع میتواند نقطه آغازی برای بروز اختلافات جدیتر در بین گروههای شیعه شود. در این بین، مسأله واکنش یا عدم واکنش حشدالشعبی به این حمله هم موضوعی است که باید به دقت مدنظر قرار گیرد. رفتارشناسی نظامی آمریکا نشان میدهد آنها در جایی که تهدیدی متوجه خود نمیبینند مجددا حمله خواهند کرد و چنانچه با پاسخ محکمی مواجه شوند، در سیاست خود نسبت به موضوع تجدید نظر خواهند کرد. از این رو است که یک واکنش جدی و همسطح به این حمله کاملا ضروری است. اما اینکه این واکنش فورا انجام خواهد شد یا خیر مسألهای است که در سطح تصمیمگیران به آن پرداخته خواهد شد اما مشخصا میتوان گفت واکنش فوری از پختگی لازم برخوردار نیست و نیاز است چگونگی حمله به مواضع آمریکاییها با دقت بررسی شود. باید توجه داشت که این اتفاق و ناامنیهای چند هفته گذشته در عراق ماحصل تصمیماتی است که مقامات سیاسی و رهبران برخی گروهها اتخاذ کردهاند. فشار گروههای سیاسی در جریان اعتراضات بر استعفای نخستوزیر قانونی این کشور که با افزایش خشونتها در نجف عینیت پیدا کرد اولین گام برای حرکت در جهت بیدولتی عراق بود. در حال حاضر که رئیسجمهور عراق از معرفی نخستوزیر جدید سر باز میزند، حتی احتمال انحلال پارلمان نیز آینده عراق را تهدید میکند و این آغازی بر هرجومرج گسترده سیاسی در عراق خواهد بود. هرجومرجی که خطری به مراتب بیشتر از تجزیه برای عراق دارد و چنانچه شخصیتهای اثرگذار در این کشور در روزهای آینده به جمعبندی واحدی برای مشخص کردن وضعیت سیاسی عراق نرسند، عراق به سمت کمای سیاسی کشیده خواهد شد و پس از آن نمیتوان انتظار داشت که دولتی واحد و متحد در آینده نزدیک در این کشور حکمفرما شود.
* کارشناس ارشد مسائل عراق
***
اشتباه راهبردی آمریکا در عراق
سیدرضا صدرالحسینی*: حمله 3 روز قبل آمریکا به حشدالشعبی بار دیگر نشان داد مسؤولان نظامی و مقامات سیاسی این کشور در تحلیل معادلات منطقه دچار اشتباهات جدی هستند. آمریکاییها با حمله به کتائب حزبالله از ارگانهای زیرمجموعه سازمان حشدالشعبی در شهر القائمیه گمان میکردند که خواهند توانست در بین گروههای شیعی اختلافافکنی کنند و در پی آن به تشدید ناامنیها و اغتشاشات در این کشور دامن بزنند اما اعلام مواضع رهبران احزاب، جریانهای سیاسی، مرجعیت معظم و مقامات حکومتی در قبال این حمله نشان داد حشدالشعبی محور وحدت و همگرایی عراقیهاست.
واقعیتی که در جریان تشییع پیکر شهدای حشد در روز گذشته نیز به وضوح آشکار شد؛ از همراهی چشمگیر مردم و مقامات سیاسی با اعضای سازمان حشد در اجرای مراسم تشییع تا برپایی تظاهرات اعتراضی در مقابل سفارت آمریکا و نوشتن شعارهایی با این مضامین که «آمریکا متجاوز است و باید خیلی زود از منطقه خارج شود و بداند که تاوان کرده خود را خواهد داد» و «هیچ وقت اینجا سفارت نبوده، بلکه لانه تروریستها و جاسوسی بوده است» نشان میدهد خون شهدای حشدالشعبی، مردم عراق را بیدار کرده است.
این بیداری نه در بین مردم که حتی در بین نمایندگان آنها در پارلمان هم مشهود است. موضوع خروج نیروهای آمریکایی از عراق در پارلمان مطرح شده و نتایج مثبتی هم داشته است تا جایی که آمریکاییها به طور ضمنی از کرده خود ابراز پشیمانی کردهاند و به دنبال این هستند از طریق رایزنی در مجامع بینالمللی امکان بازگشت کارمندان خود به سفارت بغداد را دنبال کنند. بدون شک آمریکاییها از این اتفاقات عبرت گرفتهاند و آن اینکه نیروهای مقاومت در منطقه با تکیه به ملتها شکل گرفته و هرگونه اقدامی علیه آنها اقدام علیه ملتهای آن کشورها تلقی خواهد شد و طبیعتاً پاسخ محکم و کوبندهای خواهد داشت.
* کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه
***
چرا آمریکا حماقت کرد؟
احسان تقدسی*: از زمان آغاز اعتراضات عراق در چند ماه پیش آمریکاییها سیاست سکوت و لابی محرمانه برای تاثیرگذاری بر روند انتخاب نخستوزیر را در پیش گرفته بودند. آنها با ولخرجیهای فراوان خود در حوزه رسانههای مجازی و نوشتاری توانسته بودند نوک پیکان حملات رسانهها و طبیعتا بخشی از مردم عراق را به سمت انتقاد از ایران منحرف کنند. درباره تاثیرگذاری بر روند سیاسی عراق هم چند گزارش از رفتار نیابتی عربستان و امارات در حمایت از راهبرد آمریکاییها در «وطن امروز» منتشر شد. آمریکاییها بنا بر تجربیات پیشین خود تلاش کردند این تاثیرگذاری بیشتر در حوزه رسانهای و میدانی یعنی در میدان تظاهرات و بویژه میدان التحریر باشد. اولین گام از این رفتار آنها ساقط کردن دولت قانونی عراق بود که با به راه انداختن ترورهای کور و حمایتهای گسترده از معترضان میدان التحریر بغداد و شیب ملایم افزایش انتقادات توانستند به این هدف خود برسند. این در حالی بود که عادل عبدالمهدی تنها 10 ماه قبل از آغاز اعتراضات به سمت نخستوزیری انتخاب شده بود و اساسا نقشی در فساد موجود در ساختارهای قدرت عراق نداشت. وی حتی مجال نیافت تا برنامههای ضدفساد خود را پیگیری کند. همراهی با محور مقاومت و به عبارتی بلهقربانگو نبودن عادل عبدالمهدی در مواجهه با آمریکاییها عاملی شد تا آمریکا کینه وی را به دل گرفته و در نهایت زمینه سقوط او را فراهم کند. با این حال در روند انتخاب نخستوزیر جدید، آمریکاییها در سطح افکار عمومی عراق خود را دوستدار عراقیها معرفی و ایران را دشمن عراق عنوان میکردند.
از این جهت میتوان گفت حمله یکشنبهشب به مواضع حشدالشعبی برای آمریکاییها اشتباه استراتژیکی بود که آنها را در طرفهالعینی به جایگاه واقعی خود یعنی دشمن اول مردم عراق بازگرداند و هر چه در این مدت رشته بودند، پنبه شد.
روابط عراق و آمریکا با این کشتار وارد عصر جدیدی میشود. بپذیریم یا نپذیریم، عراق در قضیه حمله آمریکا به پایگاه حشدالشعبی تحقیر شد. چند سالی است حشدالشعبی بر اساس قانون مصوب مجلس بخشی از نیروهای نظامی رسمی عراق محسوب میشود و حمله آمریکا معنایی جز حمله به نیروی نظامی رسمی عراق ندارد.
آمریکاییها در 6 سال گذشته تلاش زیادی کردند افکار عمومی عراق را به سمت آمریکا متمایل کنند. در این راه حتی از ارائه بورسیههای فرهنگی و تحصیلی به دانشجویان و نخبگان عراقی هم دریغ نکردند و در هفتههای اخیر هم تعدادی از دانشآموزان نخبه عراقی را یک ماه به نام فعالیت فرهنگی به آمریکا بردند. این حمله اما خط بطلانی بود بر همه این تلاشها. دولت ترامپ در ماههای اخیر بشدت از سوی منتقدان بهواسطه شکستهای مکرر در خاورمیانه مورد انتقاد بود. آنها هدفی ساده را جستوجو میکردند که علاوه بر آنکه توان پاسخدهی به حمله آمریکا را- مانند ایران در قضیه سرنگونی پهپاد گلوبالهاوک- نداشته باشد، از ابعاد بزرگی هم برخوردار باشد تا دولت ترامپ بتواند به استناد آن در اذهان عمومی آمریکا این نکته را القا کند که در مقابل دشمنان ایالات متحده کوتاه نیامده است. هرچه باشد حالا ترامپ باید عوارض و عواقب این حمله را پذیرا باشد. از ظواهر امر اینگونه پیداست که افکار عمومی عراق، حاضر به پذیرش عادیسازی رابطه با آمریکا نیست. طیف غربگرای دولت عراق هم که پیش از این به بهانه امنیت، ادامه حضور نظامی آمریکا در عراق را تسهیل کرده بودند، از این پس برای توجیه رفتار خود کار دشواری را در پیش خواهند داشت.
*دبیر گروه بینالملل
ارسال به دوستان
اقتصاد ملی را به بازی نگیرید
حسن رضایی: دولت آقای روحانی طی 6 سال گذشته، اقتصاد ملی را به معادلاتی خارج از مرزها و خارج از کنترل خود گره زده است؛ معادلاتی که حالا دولتیها هم به معکوس کار کردن آن معترفند. از این 6 سال، ما قریب 2 سال را فقط منتظر اروپاییها بودهایم تا ساز و کار مالی موسوم به اینستکس را راهاندازی کنند؛ کانالی که حالا رئیس بانک مرکزی میگوید فعلا فقط حرف است! اگر یادتان باشد، یک سال را هم در هول و ولای خروج یا ماندن ترامپ در برجام سر کردیم. وقتی ولیالله سیف، رئیس سابق بانک مرکزی به تلویزیون بلومبرگ میگفت برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته، هنوز 9 ماه به روی کار آمدن ترامپ باقی مانده بود! گذر زمان اما تغییری در شرایط ایجاد نکرد و 5/1 سال بعد از اظهارنظر سیف هم محمدجواد ظریف اینگونه از بدعهدی دولتهای اوباما و ترامپ در کمیسیون مشترک برجام سخن گفت: «ایالات متحده آنطور که در توافق هستهای مقرر شده، تحریمها را رفع نکرده و ما هنوز نمیتوانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم!»
گروگانگیری اقتصاد ایران توسط غرب میتواند توصیف بامسمایی برای 6 سال پیشین باشد. چندی پیش همین جا این وضعیت را به تلویزیونی تشبیه کردم که کنترل آن دست همسایه است و ما تنها مجبوریم کانالهای مورد علاقه او را تماشا کنیم! تمایل تمام نشدنی دولت برای ادامه این مسیر اشتباه، خواه ناخواه در 6 سال گذشته آن را در مقام تقابل با این گروگانگیری قرار نداده است. خبر ناگوارتر اما اینکه دولت ظاهرا همچنان از بن دندان معتقد به ادامه همین مسیر است، چنانکه سعی میکند تمام برنامههای خود را هم بر همین مبنا تدوین کند. اعتراض گسترده اقتصاددانان موافق و منتقد دولت به لایحه بودجه 99 و بحثهای نمایندگان عضو کمیسیون تلفیق طی روزهای گذشته، واقعیات تلخ دیگری در همین زمینه را برای افکار عمومی روشن کرد. ظاهرا دولت محترم بیش از آنکه ما تصور کردهایم به سفر ژاپن و آنچه آقای عراقچی «مذاکرات سنگین و فشرده با ژاپنیها» خوانده بود، دل بسته است.
حجتالاسلام «نصرالله پژمانفر» از اعضای کمیسیون تلفیق مجلس پیرامون سخنان «محمدباقر نوبخت» در جلسه بررسی بودجه در کمیسیون مذکور گفته است: «آقای نوبخت در این جلسه اعلام کرد ژاپنیها از ما دعوت کردهاند که شما پای میز مذاکره بیایید و حتی گفتهاند ما میتوانیم بالاتر از تحریمها را برای شما برداریم. آقای نوبخت میگفت حالا اگر 95 درصد این وعده دروغ باشد، احتمالا 5 درصد این تحریمها را میشود برداشت. 5 درصد هم نشد 2 درصد یا یک درصد احتمال دارد تحریم از بین برود!» نماینده مردم مشهد در مجلس در ادامه به تهدید تلویحی نمایندگان عضو کمیسیون توسط نوبخت اشاره کرده و گفته است: «نوبخت به نمایندگان گفت اگر آقای روحانی در نماز جمعه و خانه این حرف را نزند و در خانه بنشیند و یک کلیپ درست کند و بگوید: مردم! یک راه دیگری وجود داشت که نگذاشتند من این راه را بروم، آن موقع ببینید چه مشکلاتی پیش میآید!» پس از انتشار این سخنان اما روزنامه دولتی ایران در مصاحبه با چند نماینده لیست امید به تکذیب روایت پژمانفر از جلسه مذکور پرداخت، نوبخت هم در توئیتی سخنان پژمانفر را توهین به نمایندگان دانست.
علی ای حال با توجه به سابقه روشن دولت در راستگویی و سابقه روشنتر مجلس در مسائلی از قبیل استیضاح عباس آخوندی، سلفی با موگرینی و مجموعا نقشآفرینی موثر و مردمی(!) آن طی 4 سال گذشته، نمیتوان بسادگی از کنار این بحث و جدلها عبور کرد. خاصه آنکه تکذیبهای نمایندگان مصاحبه شونده با روزنامه دولتی ایران نیز بیشتر ناظر بر ادعای برداشت نادرست پژمانفر از سخنان نوبخت است و نه تکذیب اصل وجود مطالب مذکور! این سخنان علی قربانی، یکی از نمایندگان نزدیک به دولت را بخوانید: «متأسفانه روایتی که از آن جلسه گفته شده قلب واقعیت و کاملاً کذب است. حتی با بدبینانهترین نگاه هم نمیشد از سخنان آقای نوبخت برداشت تهدید به استعفای رئیسجمهوری را داشت و به نظر من تعبیری که انجام شد، قدری غرضورزانه بود!» علی اکبری دیگر نماینده لیست امید هم به روزنامه ایران گفته است: «اینکه از حدود۴۰ نفر حاضر در آن جلسه فقط آقای پژمانفر چنین تفسیری از سخنان آقای نوبخت انجام داده و بقیه ذهنشان حتی ذرهای هم به آن سو نرفته، نشان میدهد موضوع چیزی بیشتر از یک سوءبرداشت ساده است».
تاکید این افراد البته بیشتر ناظر به برداشت غلط پژمانفر از سخنان نوبخت در زمینه تهدید به استعفای رئیسجمهور است. جالب اما اینجاست که روزنامه دولتی ایران هم در مصاحبه با نمایندگان حامی دولت در مجلس! در پی تکذیب سخنان پژمانفر پیرامون امید وافر دولت به مذاکرات ژاپن برنیامده است. با این اوصاف، پس از 6 سال آب در هاون کوبیدن، چه میتوان گفت؟! واقعا ژاپنیها گفتهاند «ما بالاتر از تحریمها را برای شما برمیداریم»؟! و حتی اگر یک درصد احتمال داشته باشد که راست گفته باشند، ما باید بودجه هشتاد و چند میلیون ایرانی را بر اساس آن یک درصد احتمال تدوین کنیم؟ آن هم ژاپنی که در واقع یکی از ایالات آمریکاست؟! واقعا در این دولت چه خبر است؟ نکند دوباره ساختار را زیر و رو کردهایم و خودمان بیخبریم!؟ آقای ظریف در شهریور ماه 96 گفته بودند: «اروپا، برجام را بدون آمریکا هم ادامه میدهد؛ ما ساختار را زیر و رو کردیم!»
بعدا اما تدریجا فهمیدیم منظورشان از ساختار، ظاهرا ساختار زندگی ما بوده است! زیر و رو شدن این ساختار با تکیه بر مذاکرات برد - برد اما تا همین جا کافی است، لطفا این ساختار را بیش از این به مذاکرات برد- بردتان گره نزنید و زیر و رو نکنید. آیا در مجلس، گوشی برای شنیدن این سخنان هست؟! گوشی که عقلی سلیم آن را هدایت کند و از این همه زیر و رو شدن ساختار زندگی مردم عبرت گرفته باشد تا کمک کند درآمدهای ژاپنی بودجه، ایرانی شود؟ باور کنید جامعه و مستضعفین دیگر طاقت این همه زیر و رو شدن ساختار زندگیشان را ندارند آقایان! شما در برابر خدا و مردم مسؤولید و سوگند خوردهاید به آنها خیانت نکنید!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|