|
بوریس جانسون با تصمیمات عجیب و غیرعلمی در مواجهه با کرونا، با جان مردم انگلیس قمار کرده است
بیمار انگلیسی
ملکه الیزابت از ترس ابتلا به کرونا از کاخ باکینگهام گریخت
ثمانه اکوان: بوریس جانسون زمانی که شهردار لندن بود، در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده بود شهردار مورد علاقهاش، شهردار به تصویر کشیده شده در فیلم «آروارهها» است. جانسون این فرد را به خاطر اینکه ترس را از مردم دور کرده بود، یک سیاستمدار قابل ستایش خوانده بود، چراکه حاضر نشده بود یک ساحل تفریحی را به خاطر اینکه یک کوسه شناگران را در ساحل خورده بود، تعطیل کند! او با الگو گرفتن از شهردار فیلم «آروارهها» حالا قصد دارد کل انگلستان را به کام ویروس کرونا بکشاند!
انگلیسیها که چندی پیش با رأی دادن به رفراندوم جدایی از اتحادیه اروپایی خواستند بار دیگر ثابت کنند با اروپاییها متفاوت بوده و تلاش دارند راه خودشان را بهعنوان جزیره قرار گرفته در مرکز دنیا بروند، برای مقابله با ویروس کرونا نیز قصد دارند با جدا کردن مسیرشان از تمام دنیا، راهی را بروند که هیچ کشوری در دنیا جرأت انجامش را ندارد: بیخیالی مطلق!
کشورهای قاره سبز این روزها به محل اصلی شیوع بیماری «کووید-19» تبدیل شدهاند. این بیماری آنها را وادار کرده است اقدامات اولیه را برای انجام قرنطینه شهرها انجام داده، بیمارستانها و کادر درمانی خود را به حالت آمادهباش درآورند و در نهایت اینکه با تعطیل کردن اجتماعات و مراکز آموزشی، فرهنگی، ورزشی و هنری از مردم بخواهند در خانههای خود بمانند.
در انگلستان اما اوضاع به نحو دیگری پیش میرود؛ بوریس جانسون نخستوزیر این کشور علنا و رسما به مردم اعلام کرده است دولتش قصد ندارد هیچ تعطیلیای برقرار کند و کشور به کار خود ادامه میدهد. او همچنین به مردم اعلام کرده باید در انتظار «مردن عزیزانشان» باشند و قرار نیست دولت در این زمینه هیچ اقدام پیشگیرانهای انجام دهد. کارشناسان دولتی در گفتوگو با رسانههای این کشور اعلام کردهاند احتمالا تا هماکنون نیز حدود 10 هزار نفر از مردم این کشور به ویروس کرونا آلوده شدهاند. پنجشنبه گذشته دولت انگلیس رسما به جمعبندی خود در نحوه برخورد با بیماری کرونا رسید و صلاح سیستم این کشور را در این مسأله دید که با استفاده از یک نظریه که بتازگی درباره نوع همهگیری این بیماری وجود دارد، راه جدیدی در برخورد با آن را به آزمایش بگذارد.
در این نظریه که در چارت زیر نیز نمایش داده شده است، اپیدمولوژیستها بر این باورند در صورتی که اقدامات ایزوله کردن و مبارزه با این ویروس به نوعی که در چین انجام شد، انجام نشود، در هر صورت این ویروس برای همهگیر شدن در یک منطقه یک مدت زمانی در اختیار دارد. این ویروس در یک مقطع زمانی شروع شده، با سرعت بیشتری به اوج خود رسیده، تعداد بیشتری از مردم را به کام مرگ کشانده و بعد از آن به نقطه کاهش رسیده و کمکم از اثرگذاری آن کاسته میشود، تا اینکه اپیدمی به طور کامل متوقف میشود. در نظریه دوم، با انجام اقداماتی نظیر تعطیلی شهرها یا تعطیلی گردهماییهای عمومی و قرنطینه کردن بیماران، طول دوران مبارزه با بیماری بیشتر شده اما تعداد انسانهایی که به این بیماری مبتلا شده یا بر اثر آن میمیرند کم میشود. کشورهای مختلف دنیا برای کم کردن از میزان تلفات ناشی از بیماری راهحل دوم را برگزیدهاند و سعی دارند با انواع و اقسام اقدامات لازم، جلوی گسترش بیماری در مدتزمان کم را گرفته و از بین برنده زنجیره شیوع آن باشند. با این حال دولت جانسون تصمیم گرفته برخلاف روندی که دنیا در نظر گرفته، در مدتزمانی کم با این بیماری روبهرو شده و در صورتی که شانس بیاورد و شرایط با او همراهی کند، بیماری را رد کند تا به زعم خودش، با قربانی کردن تعداد زیادی از مردمش، اقتصاد این کشور کمتر از سایر کشورهای جهان از شیوع ویروس کرونا صدمه ببیند. مسألهای که در این میان، کمترین توجهی به آن نشده است، تعداد بالای آمار مبتلایان به این ویروس و همچنین تعداد بالای آمار کسانی است که قرار است بر اثر بیماری «کووید-19» جان خود را در انگلستان از دست بدهند.
بوریس جانسون اعلام کرده است مدارس را تعطیل نمیکند، اجتماعات بزرگ را کنسل نمیکند و رویدادهای ورزشی را نیز لغو نخواهد کرد. با این حال مهمترین خواستهاش از مردم این است که دستهای خود را مرتب بشویند!
دولت انگلستان در این حوزه حتی به کودکان و دانشآموزان نیز رحم نکرده و مدارس را تعطیل نکرده است. پاتریک والانس، مشاور علمی دولت انگلستان در گفتوگو با «اسکاینیوز» بیان کرده است احتمال اینکه بچهها در خانواده این بیماری را بگیرند، بیشتر از این است که در مدرسه از دوستان خود بگیرند! او در عین حال بیان کرده است در هر صورت 60 درصد از جمعیت 66 میلیونی انگلستان به این بیماری دچار خواهند شد.
جرمی هانت، وزیر سابق بهداشت انگلیس جزو اولین افرادی بوده است که به این رویه اعتراض کرده و آن را بشدت خطرناک خوانده است. او اعلام کرده است: «ما تنها 4 هفته تا رسیدن به موقعیتی که ایتالیا هماکنون در آن قرار دارد زمان داریم و به جای استفاده از این زمان، در حال نادیده گرفتن مسأله هستیم. باید از هر اقدامی که میتوانیم، برای آرام کردن سرعت انتقال ویروس استفاده کنیم».
بسیاری از رسانههای آمریکایی که این روزها توانستهاند با تلاش بسیار دونالد ترامپ را وادار سازند اقدامات لازم برای رویارویی با این بیماری همهگیر جهانی را انجام دهد، هماینک با شگفتی به مسأله انگلیس و قمار بزرگ جانسون نگاه میکنند. آنها معتقدند ترامپ با وجود تمام سرسختیاش به دلیل اینکه انتخابات سال 2020 را در پیش رو داشت، حاضر شد خواسته مردم و کنگره را پذیرفته، بیماری را جدی گرفته و اقدامات مورد نیاز را هر چند دیرهنگام به اجرا دربیاورد اما حالا باید دید جانسون میتواند در قماری که با آینده سیاسی خود انجام داده، پیروز میدان باشد؟ به نظر نمیرسد بیتوجهی به جان انسانها برای کسی پیروزی سیاسی بیاورد.
نکته جالبتوجه دیگر در طرز تفکر دولت انگلستان درباره ویروس کرونا که تعجب بسیاری از اپیدمولوژیستها را برانگیخته، این است که دولت انگلستان بر این باور است اگر تعداد زیادی از مردم این ویروس را بگیرند، خودبهخود نوعی ایمنی نسبت به این ویروس در جمعیت بسیار زیادی از مردم این کشور به وجود میآید و این بیماری زمستان سال بعد نمیتواند تعداد زیادی از مردم را درگیر کند. این نظریه با توجه به اینکه ویروس کرونا تا به حال رفتارهای ثابتی در تمام دنیا از خود نشان نداده و در هر منطقهای رفتارها و نشانههای خاصی با خود به همراه داشته و با انتقال سریع بین مردم نیز از میزان قوت آن کاسته و ضعیف نشده است، نمیتواند نظریه چندان قابل اعتمادی باشد.
اگر این نظریهها فقط در حد نظریه باقی بمانند و کارآمدی لازم برای حفاظت از بریتانیاییها را نداشته باشند، چه دلیلی دارد دولت انگلستان تعداد زیادی از مردم را با ویروس کرونا رویارو کرده و آنها را به کام مرگ بکشاند؟ پاسخ به این پرسش را میتوان در آموزههای سرمایهداری جستوجو کرد و این حقیقت که انگلستان بعد از برگزیت و خارج شدن از اتحادیه اروپایی، از نظر اقتصادی توان و تحمل اجرایی کردن توصیههای جهانی برای مقابله با این ویروس یا تقویت سیستم درمانی خود را ندارد و درصورتیکه اقتصاد این کشور بر اثر خانهنشینی و قرنطینه مردم صدمه ببیند، سالها زمان میبرد که بریتانیا بتواند دوباره روی پای خود بایستد.
بوریس جانسون که نکته مثبت کارنامه کاریاش تاکنون اجرایی کردن خروج انگلستان از اتحادیه اروپایی بوده، میداند در صورتی که اقتصاد این کشور بعد از برگزیت صدمه ببیند، تمام حیثیت شغلی و سیاسیاش زیر سؤال میرود، به همین دلیل است که جان بریتانیاییها در برابر اقتصاد این کشور برایش در درجه دوم اهمیت قرار دارد و برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود با جان مردم قمار میکند. با پایان یافتن ماجراجوییهای کرونا در جهان، بسیاری از کشورها به عنوان الگو در مبارزه با بیماریهای واگیردار جهانی معرفی میشوند و ممکن است انگلستان به درس عبرتی در این باره تبدیل شود. قمار اصلی جانسون همین مسأله است؛ قماری که در هر صورت، هر نتیجهای که داشته باشد، جان بسیاری از انگلیسیها را گرفته است.
******
ملکه الیزابت از ترس ابتلا به کرونا از کاخ باکینگهام گریخت
آخر هفته اروپاییها با یک بحران بیسابقه از زمان جنگ دوم جهانی در این قاره همراه شد. انبوهی از اخبار فاجعهآمیز از راه میرسد و با تایید سازمان جهانی بهداشت، قارهای که زمانی خود را مهد رنسانس میدانست، به کانون اصلی شیوع ویروس کرونای جدید در جهان تبدیل شده است؛ طاعون پس از 5 قرن به اروپا بازگشته است.
تعویق و تعطیلی کل رقابتهای ورزشی اروپایی بویژه جام ملتهای فوتبال اروپا و لیگ قهرمانان نیز یک شوک عظیم روانی و اجتماعی به قاره مهد ورزش مدرن وارد آورده است.
بحران شیوع گسترده بیماری «کووید-19» در سراسر اروپا و تبدیل این قاره به کانون اصلی ویروس جدید در جهان(از نگاه سازمان جهانی بهداشت) باعث شد سرانجام یوفا (فدراسیون فوتبال اروپا) رقابتهای یورو 2020 یا همان جام ملتهای فوتبال این قاره را که قرار بود با حضور 24 تیم ملی از اواخر بهار سال آتی برگزار شود، به تعویق بیندازد. حالا اروپا درگیر تنازع داغ مرگ و زندگی در جام ملتهای اروپای کرونا زده است (جدول سمت چپ).
نه تنها دانمارک، بلکه حتی لیلی پوتیهایی چون سنمارینو و لوکزامبورگ هم نخستین مرگها بر اثر کرونا را اعلام کردهاند، در حالی که جمهوریهای کوچک بالتیک مثل استونی و لیتوانی مرزهایشان با بیرون را کاملا بستهاند.
این در شرایطی است که واگیر بیماری «کووید-19» در مهمترین و پرجمعیتترین کشورهای اتحادیه اروپایی بویژه ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، انگلیس و آلمان به وضوح از کنترل خارج شده و در این میان آنچه به چشم میآید، سیاست دروغ و سانسور اخبار مبتلایان و قربانیان توسط دولتهای آنهاست. رسوایی پردهپوشی آمار رسمی کرونا توسط دولتهای کشورهایی را که خود را در عین حال حامی اصلی آزادی بیان و حقوق بشر میدانند را میتوان سندروم «آنگلو-ژرمن» نام نهاد.
آمار نگرانکننده سنمارینو و لوکزامبورگ، دوکنشینهای محصور، کمجمعیت و دارای جامعه بشدت نخبه و ثروتمند در جنوب و شمال اروپا حکایت از آن دارد که شیوع کرونا در کشورهای بزرگ پیرامون آنها قاعدتا باید بسیار بیش از آن چیزی باشد که دولتهای رم، مادرید، برلین، پاریس و لندن اعلام کردهاند. سن مارینو، دولت- شهری محصور شده به مساحت 186 کیلومتر مربع در داخل ایتالیا و نزدیک پاشنه کشور چکمهای با جمعیتی کمتر از 34 هزار نفر 101 مورد مبتلا و 5 مرگ اعلام شده رسمی بر اثر ویروس جدید دارد که آن را در رده هشتم جدول «یورو کرونای 2020» یا «جام ملتهای اروپای کرونا» قرار میدهد. جمعیت و مساحت لوکزامبورگ، ریزکشور کوهستانی که بین آلمان، فرانسه، بلژیک و هلند محصور شده و به سوییس دوم بانکداران اروپا مشهور است، تقریبا 20 برابر سن مارینو است و با 59 ابتلا و یک مرگ در رده نوزدهم قرار دارد. نکته اینجاست که حاکمیت این ریزکشورها بر مبنای روابط خانوادگی و مالی و جوامع آنها بشدت بسته است که باعث میشود آمار اعلامی بر مبنای بیشترین صداقت و دقت باشد. ایسلند 364 هزار نفری نیز که با وجود جزیرهای بودنش و قرنطینه زودهنگام با 161 مورد ابتلا (بدون مرگ) در رده 24 قرار گرفته است، موردی مشابه از صداقت جوامع کوچک اروپایی است؛ صداقتی که میتواند معیاری برای تشخیص دروغهای بزرگ دولتهای بزرگ قاره و جهان باشد. مثلا آلمان و بریتانیا با مساحت و جمعیتی چند صد برابر لوکزامبورگ و به عنوان 2 هاب اصلی سفر و حمل و نقل در جهان، به ترتیب فقط 11 و 35 مورد مرگ بر اثر کرونا را تایید کردهاند.
دانمارک 5/5 میلیونی دیروز در حالی تازه نخستین مرگ از میان 864 مبتلا را اعلام کرد که مستعمرات سابقش نظیر جزیره ایسلند با فاصلهای بعید از مرکز بحران اروپا با تنها 346 هزار نفر جمعیت یا حتی جزایر فارو، بین 50 تا 200 مورد ابتلا را گزارش کردهاند. سندروم آنگلو- ژرمن به ما میگوید نسبت آمار واقعی مبتلایان و قربانیان نسبت به آمار رسمی اعلامی دولتهای بزرگ اروپایی به همان نسبت جمعیتشان با این دوکنشینهای محصور خواهد بود اما دولتها به نسبت قدرت امنیتی و رسانهایشان، اخبار واقعی گسترش کرونا در قلمروی خود را سانسور میکنند. این نهتنها شامل بریتانیا، آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا میشود، بلکه در شرق قاره هم کشورهای بزرگ مثل روسیه، مجارستان، اوکراین، ترکیه و لهستان نیز به وضوح سیاست پردهپوشی را اتخاذ کردهاند بهطوری که پهناورترین کشور جهان که زمستانی سخت را پشت سر میگذارد، حاضر به اعلام قربانی نشده و اوکراین که نیمی از آن درگیر جنگ است، تنها 3 مورد کرونایی را به رسمیت شناخته است.
* قمار خطرناک جانسون
بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس که همانند ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در هفتههای اخیر، تهدید کرونا را به تمسخر میگرفت، در آخرین اظهارنظرش پس از نشست کبری با ملکه و مقامات عالی، چرخشی کامل داشته و اعلام کرده گریزی از ابتلای 70-60 درصد از جمعیت بریتانیا به این ویروس طی ماههای آتی نیست!
مقامات وزارت بهداشت دولت جانسون نیز دیروز از برنامهای دولتی رونمایی کردند که شامل قرنطینه افراد بالای 70 سال میشود اما فاقد اقدامات کنترلی خاصی است و در واقع همان ایده ابتلای اکثر افراد جامعه با شیب صعودی و ایمنی تدریجی آنها با ایجاد «پادتن» در بدن مردم را بازتاب میدهد.
روزنامه فایننشالتایمز برنامه دولت جانسون را زیر سوال برده و یک «قمار خطرناک» توصیف کرده است، چرا که با توجه به کمتر شناخته بودن ویروس جدید و نبود واکسن و درمان مشخص برای آن ممکن است عوارض و پیامدهای گسترده و فاجعهباری برای جامعه بریتانیا یا هرکشوری که استراتژی مشابهی را اتخاذ کرده، داشته باشد.
این در حالی است که دولت انگلیس تا هفته پیش هیچ اقدام خاصی علیه شیوع کرونا انجام نداده بود که کاملا مغایر با الگوی مبارزه نظاممند چینیها با کرونا بویژه در استان هوبی و شهر ووهان با جمعیتی نزدیک به نیمی از جمعیت انگلیس بوده است.
* قرنطینه اولین مقام اسرائیلی
در فلسطین اشغالی، رژیم صهیونیستی تاکنون ابتلای 101 نفر را به ویروس کرونا گزارش کرده و مراکز آموزشی تعطیل و تجمعات بیش از 100 نفر ممنوع شده است. از سوی دیگر روزنامه یدیعوت آحارونوت گزارش داد «لیور حایات» سخنگوی وزارت خارجه رژیم اسرائیل بعد از تماس با یک بیمار کرونایی خود را قرنطینه کرده است. در همین حال بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم به بهانه بحران کرونا، برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگش را به تعویق انداخت.
***
[فرار ملکه از لندن]
ملکه انگلیس در اقدامی که آشکارا به معنای بیاهمیت بودن جان شهروندان عادی برای خاندان سلطنتی است، دیروز با شدت گرفتن شیوع کرونا، کاخ باکینگهام در قلب لندن را ترک کرد و به قلعه ویندسور در غرب پایتخت نقل مکان کرد. به گزارش نشریه سان، الیزابت دوم و همسرش فیلیپ که به ترتیب 94 و 99 سال سن دارند، بعد از برپایی یک نشست موسوم به کبری از سوی دولت جانسون به منظور بررسی بحران شیوع بیماری «کووید-۱۹» در بریتانیا، مشخصا برای دوری از مرکز بحران، اقامتگاه سلطنتی اصلی خود در پایتخت را ترک کرده و به مستقلات ویندسور در بیرون لندن رفتند. به گفته یک منبع وابسته به دربار، حتی در صورت بدتر شدن اوضاع احتمال انتقال خاندان سلطنتی به قرنطینه در مستغلات کاملا دور افتاده «سندرینگهام» در نورفلک در شرق جزیره وجود دارد. این در حالی است که وحشت عمومی انگلیسیها از موج واگیر باعث اغتشاش شده تا جایی که در برخی شهرها، نیروهای پلیس به منظور جلوگیری از غارت مایحتاج عمومی در سوپر مارکتها مستقر شدهاند.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب ضمن تشکر از وزارت بهداشت و تمجید از طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا:
تدابیر ستاد ملی لازمالاجرا ست
حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به گزارش وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره اقدامات این وزارتخانه برای پیشگیری و مقابله با کرونا از جمله طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا، ضمن تشکر از زحمات انجامشده، بر لازمالاجرا بودن تدابیر ستاد ملی و وزارت بهداشت برای جلوگیری از گسترش بیماری تأکید کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن مرقومه رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمه تعالی
از زحمات وزیر محترم و همکاران در این گستره وسیع تشکر میکنم. تدابیر ستاد ملی و وزارت بهداشت برای جلوگیری از گسترش بیماری برای همه لازمالاجراست. طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا که دارای پشتوانه علمی و همراه با انگیزههای دینی و جهادی و انسانی است، طرحی کارآمد است و همان چیزی است که بلا را به نعمت و تهدید را به فرصت تبدیل خواهد کرد انشاءالله. از خداوند متعال توفیق و پاداش برای این جهادگران مسألت میکنم.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» جدیدترین گزارش مرکز آمار درباره شاخصهای اقتصادی را بررسی میکند
تحریم رو به زوال
مرکز آمار روز گذشته نشریه گزارش فصلی اقتصاد ایران (پاییز ١٣٩٨) حاوی آخرین اطلاعات سالانه و فصلی اقتصاد کشور را منتشر کرد. نگاهی به این شاخصها نشان میدهد تحریمهای یکجانبه آمریکا در اردیبهشت سال 98 به پایان تاثیرگذاری خود بر اقتصاد ایران رسیده است. روند صعودی نرخ رشد اقتصادی بویژه بخش غیرنفتی و همچنین نزولی شدن نرخ تورم نشانههایی از این واقعیت است. در این گزارش که در ١١ فصل تنظیم شده است، آمارهایی در موضوعات مختلف از جمله اشتغال و بیکاری، شاخصهای قیمت و تورم، تحولات بخشهای مختلف اقتصاد، متغیرهای پولی و مالی و همچنین استقراض و سرمایهگذاری خارجی وجود دارد. در همین راستا «وطن امروز» برخی از مهمترین آمارهای این گزارش را منتشر کرده است.
***
رشد اقتصادی در مسیر مثبت شدن
در بخشی از این گزارش، آمار شاخصهای کلیدی اقتصاد کشور در سالهای 95، 96 و 97 و همچنین 3 فصل ابتدایی سال 98 آمده است. طبق این آمارها نرخ بیکاری با سرعتی بسیار کم رو به کاهش است. همچنین عدد رشد اقتصادی با احتساب نفت به دلیل اثر تحریم نفت همچنان منفی است. اما رشد اقتصادی بدون نفت اندکی مثبت گزارش شده است. در مجموع مسیر حرکت اقتصاد کشور پس از گذراندن آثار تحریم، رو به بهبود است و در مسیر مثبت قرار دارد.
***
ثبات رشد نقدینگی و جهش نرخ تورم
در موضوع تورم و نقدینگی، آمارها حاکی از ثبات رشد نقدینگی در محدوده 20 تا 25 درصدی است. با این حال وضع تحریمهای یکجانبه آمریکا در بهار 97 باعث جاری شدن بخشی از نقدینگی به بازار و جهش نرخ تورم از زیر 10 درصد به بالای 40 درصد شد. البته شاخص تورم در مسیر نزولی قرار گرفته و به 40 درصد در پایان پاییز 98 رسیده است.
***
کاهش شدید سرمایهگذاری خارجی
در بخش دیگری از این گزارش، آمار سرمایهگذاری خارجی مصوب در هیأت سرمایهگذاری خارجی نشان داده شده است. طبق این گزارش، میزان سرمایهگذاری مصوب خارجی در کشور از سال 95 تاکنون روندی نزولی داشته به طوری که از حدود 5 میلیارد دلار در سال 95 به حدود یک میلیارد دلار در سال 97 کاهش پیدا کرده است. همچنین این وضعیت در سال 98 نیز پیشرفت خاصی نداشته است و بعید به نظر میرسد رقم سال 98 به بیش از یک میلیارد دلار برسد. البته این شاخص مربوط به سرمایهگذاری مصوب است و با شاخص سرمایهگذاری محقق شده تفاوت دارد، چرا که بسیاری از مصوبات به دلایل مختلف به مرحله اجرا نمیرسند. مرکز آمار درباره سرمایهگذاری محقق شده، آماری ارائه نکرده است.
***
9 میلیارد دلار بدهی خارجی تا پاییز 98
در یکی از بخشهای پایانی این گزارش هم رقم بدهی خارجی کشور آمده است. طبق این گزارش، رقم بدهی خارجی کشور در پایان پاییز سال 98 به حدود 9 میلیارد دلار رسیده است. این رقم در سال 97 حدود 10 میلیارد دلار، در سال 96 حدود 11 میلیارد دلار و در سال 95 حدود 5/8 میلیارد دلار گزارش شده است.
***
روند بسیاری از شاخصهای اقتصادی نظیر تورم و رشد اقتصادی نشان میدهد تحریمهای یکجانبه آمریکا در اردیبهشت سال 98 به پایان تاثیرگذاری خود بر اقتصاد ایران رسیده است. روند صعودی نرخ رشد اقتصادی بویژه بخش غیرنفتی و همچنین نزولی شدن مسیر تورم نشانههایی از این واقعیت است. در نهایت آنچه باقی میماند، عملکرد مسؤولان کشور در استفاده از ظرفیتهای کشور برای بازگرداندن اقتصاد به مسیر رشد بدون اتکا به منابع تحریمپذیر همچون نفت است.
ارسال به دوستان
اقساط وامهای قرضالحسنه بهرغم اعلام بانک مرکزی از مشتریان دریافت میشود
هنوز پیامک برداشت میآید
گروه اقتصادی: بهرغم مصوبه شورای پول و اعتبار و اعلام بانک مرکزی مبنی بر به تعویق افتادن بازپرداخت وامهای قرضالحسنه تا اردیبهشتماه، بانکها اقدام به دریافت اقساط وامها از مشتریانشان میکنند.
به گزارش «وطن امروز»، چندی پیش بانک مرکزی برای حمایت از کسبوکارها و همچنین اشخاصی که در جریان شیوع ویروس کرونا کسب درآمد و اشتغال آنها آسیب دیده است، اعلام کرد بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار، اقساط وامها تحت شرایطی به مدت 3 ماه به تعویق میافتد. از جمله تصمیمهای گرفته شده این بود که اقساط وام قرضالحسنه همه اشخاص بدون قید و شرط به مدت 3 ماه به تعویق بیفتد و بانکها موظف به اجرای آن باشند. بر این اساس، همه اشخاص اعم از افراد با درآمد ثابت یا کسانی که درآمد ثابتی ندارند میتوانند به مدت 3 ماه، یعنی از اسفند تا پایان اردیبهشت اقساط خود را پرداخت نکنند و به پایان دوره موکول شود. اما حالا بانکها بدون توجه به این مصوبه، اقساط وامهای قرضالحسنه را رأس سررسید از حساب مشتریان برداشت میکنند. پرس و جو از شعب از این حکایت دارد که ظاهرا ابلاغی در این رابطه به آنها نشده و تا این موضوع صورت نگیرد، اقساط را دریافت خواهند کرد.
این در حالی است که مصوبه شورای پول و اعتبار برای به تعویق انداختن اقساط برای همه روزهای ماه اسفند بوده و اینگونه نیست که اگر قسطی مربوط به روزهای ابتدایی این ماه و قبل از مصوبه باشد را شامل نشود.
مصوبه دیگر شورای پول و اعتبار صاحبان کسبوکارها بویژه کسبوکارهای کوچک را که به دلیل شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا متضرر و دچار مشکلات مالی شده بودند در بر میگیرد که مجموعهای از اشخاص حقیقی و حقوقی هستند. طبق بخشنامه بانک مرکزی ۱۰ گروه کسبوکاری که شامل تعویق در بازپرداخت تسهیلات میشوند عبارتند از «مراکز تولید و توزیع غذاهای آماده»، «مراکز مربوط به گردشگری»، «حملونقل عمومی مسافر درونشهری و برونشهری اعم از هوایی، جادهای، ریلی و دریایی»، «دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری»، «تولید و توزیع پوشاک»، «تولید و توزیع کیف و کفش»، «مراکز توزیع آجیل، خشکبار، قنادی، بستنی و آبمیوه»، «مراکز و مجتمعهای ورزشی و تفریحی»، «مراکز و مجتمعهای فرهنگی و آموزشی» و همچنین «مراکز تولید، توزیع و فروش صنایع دستی».
بانک مرکزی تاکید کرده بود که تمام واحدهای بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی موظف به اجرای سریع این مصوبه هستند و باید بر اجرای آن نظارت دقیق شود. از این رو انتظار میرود مجموعه نظارتی بانک مرکزی بر بانکها موضوع دریافت اقساط وامها بویژه وام قرضالحسنه را حلوفصل کند.
از طرفی دیروز رئیسکل بانک مرکزی با بیان اینکه هر فردی که از اول اسفند تا آخر اردیبهشت چک برگشتی داشته باشد، از دریافت خدمات بانکی محروم نمیشود، گفت: از زمان برگشت چک، تا ۳ ماه به فرد خدمات ارائه میشود. عبدالناصر همتی در حاشیه جلسه ستاد هماهنگیهای اقتصادی، گفت: سیستم بانکی در شرایط کنونی، بیشترین نقش را در کمک به اقتصاد کشور دارد که بر این اساس، در جلسه امروز (دیروز یکشنبه) ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، بحثهای مختلفی مطرح شد که بر مبنای آن، آن دسته از فعالان اقتصادی که چک بانکی آنها برگشت بخورد، از دریافت خدمات بانکی محروم نخواهند شد. رئیسکل بانک مرکزی در توضیح این تصمیم افزود: بر اساس قانون، هر فردی که چک بانکی وی برگشت بخورد، از خدمات بانکی محروم میشود ولی امروز از رئیسجمهور درخواست کردیم این مهلت داده شود تا کسانی که در فاصله اول اسفند تا آخر اردیبهشت ۹۹ چک برگشتی دارند، بتوانند از خدمات بانکی بهره گیرند؛ البته رابطه حقوقیای که بین صادرکننده چک و ذینفع وجود دارد، سر جای خود باقی خواهد ماند اما شرط محرومیت از خدمات بانکی را حذف خواهیم کرد تا زمانی که چک یک فرد برگشت خورد، تا 3 ماه بتواند از خدمات بانکی استفاده کند و سایر محرومیتهای قانونی شامل حال وی نخواهد شد. وی تصریح کرد: همچنین بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار، ۱۰ رسته کسبوکار تعیین شده بود که از شیوع ویروس کرونا آسیب دیدهاند، بنابراین این افراد میتواند 3 قسط اسفند ۹۸ و فروردین و اردیبهشت ۹۹ را پرداخت نکنند؛ ضمن اینکه افرادی که کسبوکار آنها مشمول این 10 گروه بوده، آسیب دیده و نتوانستهاند درآمد کسب کرده و تسهیلات خود را پرداخت کنند، تا 3 ماه میتوانند به بانکها مراجعه نکنند. بر این اساس، بانکها بعد از 3 ماه پرونده آنها را بررسی میکنند و کمک لازم را به آنها خواهند داشت.
حال بیم آن میرود این مصوبه هم سرنوشتی مشابه مصوبههای قبلی شورای پول و اعتبار داشته باشد و با بیتوجهی بانکها روبهرو شود. انتظار میرود بانک مرکزی هر چه زودتر به این مساله رسیدگی کند و در این اوضاع متلاطم اقتصادی به کمک کسبوکارهای کوچک و مردم بیاید.
* کرونا با کسبوکارها چه کرد؟
شیوع ویروس کرونا علاوه بر تهدیدهایی که برای سلامت مردم دارد، کسبوکارهای مختلف را نیز تحت تأثیر قرار داده است. برخی از این کسبوکارها بهصورت روزانه مراجعانی داشتند و برخی دیگر در زمانهای خاصی مانند عید نوروز و اعیاد دیگر، مورد توجه قرار میگرفتند. این روزها از چلوکبابیها گرفته تا تالارها، همه تحت تأثیر این ویروس هستند. توصیه این روزهای پزشکان به مردم این است که تا میتوانند از خانههای خود خارج نشوند و از حضور در مراکز پرازدحام پرهیز کنند. هر جا انسانی حضور داشته باشد، ممکن است ویروس کرونا هم وجود داشته باشد. ویروسی که همزمان با شروع سال نو چینی از شهر ووهان چین شروع به گسترش کرد، حالا خودش را به ایران رسانده و نوروز امسال در ایران، متفاوت از سالهای قبل خواهد بود. مردمی که هر سال این روزها در تب و تاب خرید سال نو بودند، در خانه ماندهاند و بسیاری از کسبوکارهایی که روزانه مشتریهای زیادی داشتند یا رونق اصلی کارشان در یک ماه پایانی سال و شب عید بوده، دچار تغییر و تحولاتی شدهاند.
* تالارهای خلوت
ماههای رجب و شعبان بهدلیل اعیاد مذهبی، متقاضیان بیشتری برای برگزاری جشن ازدواج دارند. همزمانی این مناسبتها با نوروز میتوانست رونق بیشتری را به تالارهای پذیرایی بیاورد اما میهمان ناخوانده این روزهای کشور یعنی ویروس کرونا روی برگزاری جشنها و میهمانیها تأثیرگذار بوده است. توصیههای پزشکان مبنی بر حذف رفتوآمدهای غیرضروری برای پیشگیری از ابتلا به این ویروس باعث شده برخی افراد و خانوادهها درباره برگزاری جشنها و میهمانیهای خود تجدیدنظر کنند. خسرو ابراهیمینیا، رئیس اتحادیه تالارهای پذیرایی و تجهیز مجالس تهران درباره وضعیت این روزهای تالارها به ایرناپلاس گفت: انتخاب پرسنل تالارها و رستورانهای همکار، پیش از این نیز تحت نظر وزارت بهداشت و بازرسان اتحادیه انجام میشد. پس از نظر مسائل بهداشتی، نگرانی وجود ندارد و برای برگزاری مراسم، آمادگی داریم. با این حال، اگر افراد مایل به لغو برگزاری مراسم خود باشند، هزینه رزرو آنها عودت داده میشود. همچنین تالارها این آمادگی را دارند که در صورت درخواست تغییر تاریخ، با مشتریان همکاریهای لازم را داشته باشند.
* فروش چلوکبابیها به کمتر از یکچهارم رسید
در روزهایی که مردم ترجیح میدهند از خانه خارج نشوند، صرف وعدههای غذایی بیرون از خانه نیز کاهش پیدا کرده، تا جایی که به گفته رئیس اتحادیه چلوکباب و چلوخورش، فروش اعضای این اتحادیه به کمتر از یک چهارم رسیده است و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، پرداخت حقوق اسفند پرسنل با چالش مواجه خواهد شد.
* صنعت خدمات گردشگری آنلاین؛ از افت فروش تا تعدیل نیرو
بیشترین تأثیر ویروس کرونا بر استارتاپهای ایرانی در صنعت فروش آنلاین خدمات گردشگری اتفاق افتاده است. استارتاپهای فلایتیو و علیبابا که بیشترین سهم از فروش بلیتهای هوایی را دارند، به ترتیب ۷۵ و ۸۰درصد کاهش در میزان کل فروش را تجربه کردند. این اتفاق به تعدیل نیرو در 2 استارتاپ علیبابا و الیگشت منجر شد (تعدیل ۱۸۲ کارمند علیبابا و ۸۰ کارمند الی گشت). در حوزه اجاره اقامتگاههای گردشگری نیز استارتاپ شب از کاهش ۷۰ درصد رزرو اقامتگاههای گردشگری خبر داده است.
* افزایش میزان خرید آنلاین
توصیه پزشکان به ماندن در خانه موجب شده استارتاپهای خرید آنلاین کالا بتوانند رشد خوبی داشته باشند. استارتاپهای باسلام و اسنپمارکت به ترتیب ۱۵ و ۵۰ درصد در فروش و تقاضا رشد داشتهاند که میتواند نتیجه تمایل مردم به خرید آنلاین و عدم خروج از خانه باشد. فروشگاه اینترنتی ایسام هم هیچ تغییری در فروش نداشته است. در حوزه تخفیف و خرید گروهی، 2 مجموعه تخفیفان و نتبرگ ۸۰ درصد کاهش فروش داشتهاند.
* کاهش فروش بلیت رویدادهای فرهنگی و هنری
با توجه به لغو شدن تمام رویدادها، میزان فروش استارتاپ ایوند ۷۵ درصد کاهش داشته و ۹۰ درصد فروش حال حاضر این استارتاپ از رویدادهای آنلاین است. همچنین استارتاپ تیکت نیز که در حوزه فروش بلیت تئاتر، کنسرت و سینما فعالیت دارد با افت ۱۰۰ درصد خرید بلیت روبهرو شده و تمام فروش خود را از دست داده است.
* تأثیر ویروس کرونا بر سامانههای حملونقل آنلاین
سامانههای حملونقل آنلاین نیز از ویروس کرونا درامان نمانده و کاهش رفتوآمد و ثبت سفارش در این صنعت اتفاق افتاده است. اسنپ بزرگترین بازیگر در این حوزه، خبر از کاهش تعداد سفر داده و درصد کاهش آن را 2 رقمی اعلام کرده است. استارتاپ تینکست که در حوزه پست درونشهری فعالیت دارد، ۷۳ درصد افت در ارسال تعداد بستههای پستی داشته است. اما برخلاف تینکست، الوپیک افزایش ۵ درصد در تعداد بستههای پستی را تجربه کرده که میتواند ناشی از افزایش تقاضای فصلی باشد.
* رشد تماشای آنلاین فیلم و سریال
خانهنشینی مردم باعث شده تا میزان تماشای آنلاین فیلم و سریال افزایش یابد. میزان بارگذاری و تماشای ویدئو در آپارات به ترتیب با ۴۰ و ۲۵ درصد رشد همراه بوده است. همچنین با رایگان شدن تماشای آنلاین انیمیشن در فیلیمو، میزان تماشای محتوای انیمیشنی ۷۴ درصد و دیگر محتوای بصری ۳۵ درصد رشد کرده است.
* رشد خیرهکننده برگزاری رویداد و کلاس آنلاین
2 استارتاپ ایسمینار و لحظهنگار که بستر برگزاری رویداد و کلاس آنلاین هستند، رشد خوبی را کسب کردهاند. ایسمینار در مدت کوتاه شیوع کرونا، آمار خیرهکننده افزایش ۴۰۰درصد فروش روزانه را ثبت و تنها در یک هفته ۶ هزار کاربر جدید را جذب کرده است. استارتاپ لحظهنگار هم از افزایش ۵۰ درصد برگزاری رویداد و کلاس آنلاین خبر داده است.
* کاهش تبلیغات آنلاین
با ایجاد بحران در کسبوکارها و افت درآمد، کاهش تبلیغات نیز دور از انتظار نیست. در حوزه تبلیغات آنلاین 2مجموعه تپسل و ادرو ۵۰درصد افت در ثبت سفارش تبلیغات را تجربه کردهاند. همچنین، مجموعه ادرو با کاهش ۷۰درصد در کل فروش مواجه شده است. طبق آمار این مجموعه، شیوع کرونا موجب کاهش ۹۰درصد تبلیغات کلیکی و ۵۰درصد همکاری در فروش شده است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از مهمترین آسیبهای شبکه نمایش خانگی در سال 98
نمایش لاکچری بازی
احسان سالمی: 98، سال شانس برای شبکه نمایش خانگی بود. البته این به معنای رشد کیفی این شبکه نیست، بلکه این شانس را باید از منظر رشد کمی تولید محصولات در این بستر و البته فراهمتر شدن شرایط عرضه بیشتر محصولات این شبکه و دسترسی راحتتر مخاطبان به تولیدات این شبکه دانست؛ شبکهای که هر چند هنوز فاصله بسیاری با مخاطبان میلیونی سریالهای تلویزیونی دارد اما در این مدت حسابی فربه شده و حالا ترکیبی از فیلمسازان نامدار و جوان نامشان را به عنوان تولیدکنندگان محصول برای این بستر جدید به ثبت رساندهاند. حالا هم که ماجراهای «کرونا» باعث شده اقبال و توجه مخاطبان به شکل اجباری هم که شده به تولیدات این حوزه بیش از پیش شود.
* معادله حل نشده سود در شبکه نمایش خانگی
سال 98 هم تمام شد و بسیاری از مخاطبان نفهمیدند معادلات سود و زیان شبکه نمایش خانگی و تولیدات آن چگونه با دادههای منطقی به جواب میرسد! مسأله سود و زیان سریالهای شبکه نمایش خانگی موضوع و سوالی نبود که فقط محدود به سال جاری باشد، بلکه از ابتدای راهاندازی این شبکه و عرضه محصولاتی پر زرق و برق با حضور انبوهی از بازیگران سرشناس، یکی از سوالات مخاطبان و رسانهها درباره چگونگی بازگشت سرمایههای صرف شده برای این آثار بود. از آنجا که مسأله قاچاق محصولات نمایشی چه به شکل فیزیکی و چه از طریق سایتها و کانالهای تلگرامی همچنان به شکلی گسترده به چشم میخورد، با هیچ منطقی نمیتوان مسأله فروش این آثار را با میزان هزینههای صرف شده برای تولید آنها جفت و جور کرد!
در شرایطی که ذائقه مخاطب ایرانی به تماشای رایگان سریال خو کرده و همواره امکان تماشای سریالهای رایگان صداوسیما و دانلود غیرقانونی سریالهای باکیفیت خارجی برای عموم مخاطبان فراهم است و البته قدرت اقتصادی بسیاری از مردم نیز به خرید هفتگی چندین سریال عرضه شده در این شبکه نمیرسد، بدیهی است که استفاده غیرمجاز از این محصولات بیشتر شود. این البته یک سر این ماجراست، چرا که سر دیگر آن به دستمزدهای بالای بازیگران سرشناس حاضر در این آثار میرسد که گاهی خبرهایی از دستمزدهای چند میلیاردی تنها به یک یا چند بازیگر شنیده میشود. در این معادله چندمجهولی که از هر روشی دست به حل آن بزنیم، چیزی جز ضرر سرمایهگذاران حاصل نمیشود، بزرگترین مسأله دلیل حضور این افراد در این حوزه است. سوالی که البته ماجرای پرونده فساد اقتصادی چند نفر از سرمایهگذاران این سریالها، ابعاد تازهای از آن را برای مخاطبان روشن کرد.
* سریال سریالهای ناتمام!
احتمالا آن دسته از مخاطبانی که چند سال پیش پس از ناقص ماندن سریالهای پر سروصدایی همچون «قهوه تلخ» و «ابله» تصور میکردند دیگر دوره ناتمام ماندن سریالهای نمایش خانگی قرار است با حرفهایتر شدن سازندگان این مجموعهها تمام شود، اصلا تصور نمیکردند این اتفاق در سال 98 و در دوره بلوغ شبکه نمایش خانگی (حداقل از منظر روان شدن چرخه تولید و عرضه آن) باز هم تکرار شود.
اما سریال سریالهای ناتمام شبکه نمایش خانگی گویا فعلا قرار نیست به قسمت آخر خود برسد و امسال نیز عرضه ناقص مجموعه «رقص روی شیشه» نشانی بر این مسأله بود؛ مجموعهای با انبوهی از بازیگران سرشناس که به یک باره در قسمتهای ابتدایی به واسطه مشکلات مالی میان عوامل تولید مجموعه به شکایت و جنجال کشیده شد و در نهایت نیز به بدترین شکل ممکن ناتمام و ناقص ماند؛ آنچنان که بسیاری آن را توهین به شعور و البته هزینههای مادی و معنوی مخاطبان شبکه نمایش خانگی دانستند.
البته که وضعیت برخی سریالهای کامل پخش شده در این شبکه نیز امسال بهتر از «رقص روی شیشه» نبود؛ آنچنان که ماجرای جدایی لیلا حاتمی از سریال «نهنگ آبی» آن هم به واسطه کیفیت پایین سریال و رسانهای شدن این موضوع هم بازتاب بسیاری در رسانهها پیدا کرد.
* پیوند خوردن نمایش خانگی با اختلاسهای میلیاردی
هر چند ماجرای گره خوردن نام سرمایهگذاران سریال نمایش خانگی «شهرزاد» با پرونده فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان از چند سال پیش آغاز شده بود اما اعلام حکم زندان «سیدهادی رضوی» یکی از سرمایهگذاران این سریال و پیچیدهتر شدن پرونده «سیدمحمد امامی» دیگر سرمایهگذار این مجموعه اتفاقی بود که امسال به وقوع پیوست و حرف و حدیثهای بسیاری را برای شبکه نمایش خانگی و ورود سرمایهگذاران گمنام به این شبکه ایجاد کرد.
اعلام حکم ۲۰ سال حبس برای رضوی یکی از سرمایهگذاران «شهرزاد» به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و «احسان دلاویز» از سرمایهگذاران سریال نمایش خانگی «شاهگوش» به ۱۰ سال حبس به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی، اتفاقی بود که شوک عجیب و غریبی به این شبکه وارد کرد و همه شایعاتی را که در چند سال گذشته در ارتباط با ورود پولهای مشکوک به شبکه نمایش خانگی مطرح شده بود در پیش چشم مخاطبان بیش از همیشه به واقعیت نزدیک کرد. البته پرونده سیدمحمد امامی، تهیهکننده سریال «شهرزاد» همچنان به نتیجه نهایی نرسیده و مشخص نیست سرنوشت آن در سال آینده به کجا خواهد رسید.
* مثلث عشقی از نوع متأهلی!
«ابتذال» مفهومی بود که تقریبا بعد از مدتی به کرات برای آثار عرضه شده در شبکه نمایش خانگی مورد استفاده قرار گرفت! در کنار ضعف کیفی و فنی این آثار، جدیترین نقد به محصولات این شبکه بحث ابتذال و مفاهیم غیرخانوادگی نمایش داده شده در این شبکه بود؛ ماجرایی که امسال نیز ادامه داشت و اتفاقا خود ما هم در سال 98 چندین بار در گزارشهای مختلف در همین صفحه به این موضوع پرداختیم که برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی چگونه به شکل مستقیم و غیرمستقیم قبح بعضی مسائل را در جامعه ایرانی از بین میبرند؛ تولیداتی که قرار بود با نمایش خیانت، روابط خارج از عرف، مصرف موادمخدر و اتفاقاتی از این دست برای ما مخاطبان آموزنده باشند ولی در نهایت به واسطه عدم «نظارت» نهادهای فرهنگی مسؤول در این حوزه، تبدیل به یک کلاس بدآموزی تمام عیار برای خانوادههای ایرانی شدند!
امسال سال عجیبی در زمینه نمایش برخی سوژههای هنجارشکن در شبکه نمایش خانگی بود؛ سالی که بالاخره نمایش مجموعه پرحاشیه «ممنوعه» در آن به اتمام رسید و «رقص روی شیشه» روایتی از یک مثل عشقی عجیب را برای مخاطبانش بیان کرد. مثلثهای عشقی شبکه نمایش خانگی حالا با متاهلها پیش میروند! از «ممنوعه» که قصه عشق «برکه» مجرد به «سامی» همسر «ترانه» بود تا «رقص روی شیشه» که ماجرای تلاش همهجانبه «ادریس» برای رسیدن به «رعنا» همسر «یغما» را نمایش میداد؛ قصههایی از جنس سریالهای شبکههای ماهوارهای که امسال معنا و مفهوم جدیدی به ابتذال در شبکه نمایش خانگی دادند!
* لاکچرینمایی، پدیده تازه شبکه نمایش خانگی
«لاکچری نمایی» هم یکی از پدیدههای تازهای بود که امسال به شکل گستردهای وارد شبکه نمایش خانگی شد. هر چند از همان ابتدا سریالهای شبکه نمایش خانگی با نمایش زندگیهای مرفه تقریبا نشان داده بودند قرار است بیشتر روایتگر قصههایی از طبقه متوسط به بالای جامعه باشند اما امسال آش آنقدر شور شد که صدای همه را در آورد. اتفاقا خود ما نیز امسال در مطلبی در همین صفحه از این نوشتیم که شبکه نمایش خانگی چگونه با نمایش سبک زندگی لاکچری تبدیل به شبکه نمایش حسرتهای خانگی شده است.
امسال قصه سریالهایی همچون «مانکن»، «دل»، «رقص روی شیشه»، «هیولا»، «سالهای دور از خانه» و... همه در فضایی روایت میشد که یک سر قصه به طبقه مرفه میرسید. فضایی «سوپر لاکچری» که هیچ شباهتی با زندگی ما مردم عادی ندارد؛ خانههایی ویلایی با متراژهایی بالا، ماشینهایی خارجی و گرانقیمت و تفریحاتی که احتمالا هزینه برخی از آنها معادل چند ماه پسانداز یک کارمند یا کاسب معمولی میشود. این فرآیند «لاکچرینمایی» در شرایط در پیش چشم مخاطبان رو به افزایش این شبکه رقم میخورد که اتفاقا مخاطب اغلب تولیدات شبکههای نمایش خانگی و تولیدات عرضه شده در VODها طبقه متوسط شهری هستند؛ طبقهای که گویا قرار است در کنار هزینهای که باید از وقت و پول خود برای تماشای این آثار صرف کنند، باید خود را برای حسرتهای ذهنی تحمیل شده به واسطه تماشای مجموعههای عرضه شده در این شبکه نیز آماده کنند.
حکایت نمایش افراطی این زندگیهای «سوپر لاکچری» در محصولات شبکه نمایش خانگی در سال 98 و بلایی که به واسطه آنها بر سر ذهن و روان مخاطبان آمد، حکایت به کار بردن خشونت برای فهماندن مفهوم آن به مخاطب بود! مخاطبانمان را با نمایش انبوهی از خانههای ویلایی قصر مانند و ماشینهای گرانقیمت خارجی در فشار آرزوی رسیدن به چنین سطحی از زندگی له کنیم تا به مخاطبانمان نشان دهیم که همه چیز در زندگی پول نیست و ممکن است شما با داشتن این ثروت هم خوشبخت نباشید!
* تکرار آزمودن آزموده!
«آزموده را آزمودن، خطاست»؛ یکی از معروفترین ضربالمثلهای مورد استفاده میان ما ایرانیهاست؛ ضربالمثلی که البته گویا برخی چهرههای سرشناس سینما و تلویزیون ایران هنگام تصمیم برای ورود به عرصه تولید برای شبکه نمایش خانگی توجه چندانی به آن ندارند و نتیجه این بیتوجهی هم ورود همراه با شکست آنها به بازار پیچیده شبکه نمایش خانگی است.
شاید اگر سیروس مقدم هم از تجربه فریدن جیرانی در شبکه نمایش خانگی درس میگرفت، بیخیال تولید و عرضه سریال «خواب زده» برای این شبکه میشد. در حالی که «نهنگ آبی» فریدون جیرانی با انبوهی از بازیگران سرشناس سینما و تلویزیون تبدیل به یکی از پروژههای شکست خورده شبکه نمایش خانگی در سال جاری شده بود، سیروس مقدم با یک قصه عجیب به شبکه نمایش خانگی آمد. قصهای با حال و هوای سریال تلویزیونی «کُما» که اتفاقا خود سیروس مقدم آن را ساخته بود اما با ظاهری تاریکتر و مالیخولیایی که حداقل در این چند قسمتی که در سال 98 پخش شده، هنوز نتوانسته موفقیت چندانی در جذب مخاطبان داشته باشد و بعید است در ادامه نیز به موفقیت چندانی برسد.
***
چشمانداز نمایش خانگی در سال 99
شروع با رقابت «آقازاده» و «قورباغه»
تجربههای سال 98 در عرصه شبکه نمایش خانگی در شرایطی رقم خورده که حالا روزهای شنبه، دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه تبدیل به روزهای ثابت پخش سریالهای این شبکه از طریق سامانههای VOD شده است تا در عمل مخاطبان این شبکه تقریبا هر روز هفته یک سریال جدید برای تماشا داشته باشند؛ مسیری که با ساخت سریالهای تازه برای پخش در سال 99 نیز ادامه خواهد داشت. علاوه بر «کرگدن»، «همگناه»، «خوابزده» و «دل» که پخش آنها در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت، ورود سریالهای احتمالا مهمی مثل «قورباغه» و «آقازاده» قطعا مسیر فعالیت این شبکه را در سال آینده پویا نگه خواهد داشت. این را باید به ماجرای ورود چهرههای نامداری همچون مسعود کیمیایی به عرصه ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی اضافه کرد، چرا که او میخواهد «جسدهای شیشهای» را که یکی از رمانهای معروف خودش است تبدیل به سریالی برای پخش در شبکه نمایش خانگی کند و احتمالا آن نیز یکی از محصولات سال آینده این حوزه خواهد بود. هر چند از حالا برای قضاوت کردن درباره سرنوشت و مسیر شبکه نمایش خانگی در سال آینده زود است اما آنچه به عنوان یکی از اصلیترین خواستههای مخاطبان این حوزه مشخص است، مسأله نظارت بر کیفیت و محتوای این محصولات است؛ خواستهای که پس از چند سال تجربه، دیگر بهانهای برای بیتوجهی به آن وجود ندارد.
ارسال به دوستان
با وجود انتظارات جامعه از رئیسجمهور برای حضور مسؤولانه در مدیریت مقابله با کرونا، روحانی همچنان در سعدآباد با حفظ فاصله عجیب با حاضران یا از طریق ویدئوکنفرانس در برنامههای مربوط به مدیریت این بحران ملی حاضر میشود
نشسته در کاخ
گروه سیاسی: در هفتههای اخیر و با شیوع ویروس کرونا، یک جریان سیاسی خاص با همراهی پرحجم رسانههای ضدانقلاب هجمه به شهر مذهبی قم را تحت عنوان انتقاد از عدم قرنطینه این شهر در دستورکار قرار داد، حال آنکه تنها مخالف این موضوع نه روحانیت یا مسؤولان شهر قم که دولت، مسؤولان وزارت بهداشت و بویژه حسن روحانی بودهاند.
به گزارش «وطن امروز»، به موازات شیوع ویروس کرونا و نگرانی عموم مردم از آن، شهر مذهبی قم از جهت 2 ادعا مورد هجمه قرار گرفت؛ نخست ادعای آغاز شیوع این ویروس در ایران از شهر قم بهواسطه حضور طلاب چینی و دیگری مخالفت با قرنطینه این شهر که به گفته برخی موجب گسترش کرونا در کل کشور شده است. درباره ادعای اول که برخی رسانههای دولتی میداندار آن بودهاند، با مرور زمان هم تشخیص نخستین بیمار مبتلا به کرونا در قم مورد تشکیک واقع شد و هم عاملیت طلاب چینی در انتقال آن از سوی مدیران وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی قم تکذیب شد. با فروکش کردن این موضوع، ادعای «مخالفت برخی با قرنطینه قم» در دستورکار رسانههای معاند قرار گرفت و به صورت پرحجم بازتاب یافت. هجمه به دومین شهر مذهبی ایران البته در سطح رسانهها نماند و با ورود برخی نمایندگان عضو فراکسیون امید شکل جدیتر و رسمیتری به خود گرفت. نخست علیرضا رحیمی 17 اسفند در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «نمایندگان قم درباره اقداماتشان در 2 مورد زیر پاسخ دهند: چرا شیوع کرونا در قم تحتالشعاع انتخابات مجلس پنهان شد؟ چرا شهر قم برای پیشگیری از شیوع کرونا در کشور قرنطینه نشد؟ تمام ایران از بیمبالاتی و قصور در عدم کنترل اولیه ویروس در قم گرفتار شدهاند».
ادعای عجیب نماینده اصلاحطلب مجلس با واکنش نماینده مردم قم مواجه شد. امیرآبادی در این زمینه در توئیتر نوشت: «آقای رحیمی! شیوع از قم نبوده، در قم شناسایی شد. ضمن اینکه اگر به آمار نگاه کنید تهران وضعش وخیمتر از قم است، پس شما نمایندگان تهران چه اقدامی انجام دادید؟! تعجب میکنم 4 سال عضو هیاترئیسه مجلس هستید هنوز یاد نگرفتهاید ما نماینده کل ملت ایرانیم؟!»
21 اسفند نیز علی مطهری، نماینده ردصلاحیت شده مجلس طی سخنانی که به صورت گسترده مورد استقبال رسانههای ضدانقلاب قرار گرفت، اظهار داشت: طبق نظر متخصصان و تجربهای که در چین رقم خورد، قرنطینه شهرها و کانونهای آلوده در حال حاضر هم میتواند مفید باشد ولی کار درست این بود که همان زمان که ویروس کرونا در قم پیدا شد، قرنطینه این استان را شروع میکردند تا آلودگی به سایر نقاط کشور سرایت نکند. وی با تاکید بر این مساله که باید بررسی شود چه عاملی مانع از قرنطینه قم در همان روز اول آلودگی شده است، گفت: باید مشخص شود چه کسانی با چه انگیزهای مانع قرنطینه اولیه قم شدند. آیا وزارت بهداشت در اینباره کوتاهی کرده یا مقاومتهایی بر اساس عقاید عوامفریبانه و خرافی در شهر قم وجود داشته است؟ مطهری ادامه داد: «در صورت وجود مقاومتهایی برای قرنطینه قم، باید معلوم شود عوامل مخالف چه کسانی بودهاند و اگر کوتاهی صورت گرفته است، مسؤولیت جان مردم با آنهاست و حتماً باید پیگرد قضایی انجام شود که چرا عدهای در یک کار تخصصی پزشکی دخالت کردهاند».
هجمه به قم با اسم رمز قرنطینه در حالی توسط این طیف دنبال میشد که از همان نخستین روزهای اعلام خبر تشخیص ویروس کرونا در کشور هم مراجع عظام تقلید و هم مسؤولان حرم ضمن تاکید بر رعایت مسائل بهداشتی، بر اجرای دستورالعملهای وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا تاکید داشتهاند. ضمن اینکه طلاب جوان و جهادی نیز از همان ابتدای کار با حضور پرشمار در بیمارستانها در کنار بیماران و کادر درمانی بوده و از هیچ تلاشی برای خدمت به هموطنان دریغ نکردهاند. در نتیجه همین رویکرد هم بود که در روزهای اخیر آمار مربوط به مبتلایان در قم به ثبات رسیده و برای نخستینبار در کشور آمار خروجی بیمارستانها از آمار پذیرش بیماران پیشی گرفته است.
پروژه سیاسی ضدانقلاب برای هجمه به یک شهر مذهبی در ایران البته در کنار پروژه دوگانهسازی میان علم و دین یا طب مدرن با دین دنبال میشد؛ رویکردی که با طرح شبهات گسترده تلاش داشت موضوعاتی چون توسل و دعا را زیر سوال ببرد یا با استناد به برخی اقدامات مشکوک افراد متصل به طیف شیرازی، اصل مناسک دینی و مذهبی را به حاشیه براند. این سیاست نیز با اقدام بموقع متصدیان امر مبنی بر تعطیلی مراسم و مناسکی چون نماز جمعه و نمازهای جماعت در حرمهای مطهر افشا شد. در نتیجه همین سیاستهای ضددینی و ضدملی بود که در مقاطعی واکنشهایی نظیر حمله به خودروهای پلاک قم یا آتش زدن درمانگاههایی که بیماران کرونایی را بستری کرده بودند را شاهد بودیم، سیاستهایی که عملا قرار دادن مردم در مقابل مردم را دنبال میکرد.
* دولت: قرنطینه قرون وسطایی است و مشکلات را بیشتر میکند
هجمههای اخیر یک جریان سیاسی خاص به شهر قم و ادعای مخالفت مسؤولان شهر با قرنطینه در حالی است که از روز اول طرح موضوع قرنطینه، نه مقامات مذهبی یا مسؤولان یک شهر خاص که اتفاقا دولت و وزارت بهداشت مخالف انجام این سیاست بودهاند.
در همین راستا دیروز حسن روحانی گفت: ما چیزی به نام قرنطینه نداریم و اینکه شایع شده برخی فروشگاهها و مشاغل قرنطینه میشوند، چنین چیزی نداریم. رئیسجمهور صبح دیروز در جلسه مشترک ستاد اقتصادی دولت و نمایندگان فعالان اقتصادی اظهار داشت: ما چیزی به نام قرنطینه نداریم، اینکه شایع شده در تهران یا بعضی شهرها برخی فروشگاهها و برخی مشاغل قرنطینه هستند، اصلا چنین چیزی وجود ندارد. نه امروز قرنطینه است، نه ایام نوروز، نه بعد و قبلش و همه در کسبوکار و فعالیت خود آزادند. خدمات دولت هم به طور معمول به مردم خواهد رسید. رئیسجمهور اضافه کرد: همه تلاش ما این است فعالیت اقتصادی و خدمات دولت به گونهای باشد مردم بیشتر در خانه بمانند یا اگر اقدامی انجام میشود در چارچوب پروتکل بهداشتی باشد. نسبت به اینکه کاری تعطیل شود، روز و ساعتی تعطیل شود، کسب خاصی مورد محدودیت قرار بگیرد، مرجع آن فقط ستاد ملی در تهران است. وی در این باره تاکید کرد: استانها به هیچ عنوان حق تصمیمگیری ندارند؛ نه استانداران، نه بخشهای بهداشتی. هرگونه محدودیت در ستاد ملی در تهران تصمیمگیری میشود، بنابراین در استانها در این زمینه نباید اقدامی شود. روحانی 21 اسفند نیز در اینباره گفته بود: «بعضیها پیشنهاد میکنند راه این شهر را ببندیم، آن یکی میگوید راه آن شهر را ببندیم، یکی دیگر میگوید بین یک شهر بزرگ شمال و جنوب را ببندیم و دیگری میگوید شهر بزرگ بین شرق و غرب را ببندیم که امروز بهطور کامل از صبح تا دقایقی پیش در دولت بحث کردیم، همه دوستان اظهارنظر کردند و تقریباً میتوانم بگویم اتفاق نظر همه این است که برخی چیزها که گفته میشود در اجرا مشکلات بیشتری را میآفریند و ممکن است یک جایی را حل کند ولی چهار جای دیگر مشکل درست میکند».
8 اسفند نیز مینو محرز، عضو کمیته کشوری بیماریهای عفونی وزارت بهداشت در گفتوگویی با خبرآنلاین گفت: ما با قرنطینه کردن، یک سیستم را میخوابانیم؛ زمان قرنطینه دیگر گذشته است. این کار برای قرون وسطی است که امکاناتی وجود نداشت و شهرهای کوچک را قرنطینه میکردند، دیگر این کار منسوخ شده است. فقط باید به مردم سفارش کنیم جاهای پرجمعیت نروند. او ادامه داد: امروز اصلا قرنطینه معنا ندارد. وقتی به مردم آموزش بدهیم مراقب بهداشت فردی باشند و تا جای ممکن از خانه خارج نشوند، چه نیازی به قرنطینه است.
هفته گذشته نیز کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت بار دیگر بر مخالفت این وزارتخانه با قرنطینه بهخاطر کرونا تاکید کرد و گفت: شدیدترین شکل قرنطینه شامل برقراری حکومت نظامی و منع قهری تردد در شهرها یا بین شهرهاست. وی افزود: اجرای این سطح از قرنطینه هم از نظر امکان، هم مطلوبیت و هم تالی فساد احتمالی در ابعاد مختلف بشدت محل بحث است. به گفته جهانپور این روش در دهههای اخیر کمتر آزمون شده و خروجی چندان موفقی هم نداشته است، ضمن اینکه اجرای قرنطینه توصیه سازمان بهداشت جهانی هم نیست.
*** [قرنطینه فقط برای روحانی!] انتشار تصاویر روحانی در جلسه دیروز ستاد اقتصادی دولت و نمایندگان بخش خصوصی که فاصله چندمتری او با سایر اعضای جلسه را نشان میداد و همچنین نشست او با مدیران و کادر درمانی بیمارستان امام خمینی(ره) از طریق ویدئوکنفرانس مورد توجه قرار گرفت، از این جهت که در روزها و هفتههای اخیر و به دنبال گلایههای وزیر بهداشت و رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا از عدم همراهی سایر دستگاهها، مطالبه حضور شخص روحانی در رأس این ستاد و فعالیت میدانی و بیشتر او در این حوزه در میان مردم و تعدادی از نمایندگان مجلس به وجود آمده بود. علاوه بر این فاصله چند متری روحانی با رئیس دفتر و سایر اعضای حاضر در جلسه دیروز در حالی است که رئیسجمهور کماکان بر مخالفت خود و دولت با قرنطینه تاکید میکند و از این جهت مشخص نیست روحانی که خود را عملا قرنطینه کرده، چرا با قرنطینه شهرها مخالفت میکند. فارغ از اینکه قرنطینه شهرها و مراکز خرید تا چه میزان بر کنترل ویروس کرونا موثر خواهد بود، انتظار میرود رئیسجمهور خود نیز از نسخهای که برای سایر مردم میپیچد، پیروی کند. ارسال به دوستان
شرحی بر دعای هفتم صحیفه سجادیه/ 5
مسیر خدایی
حجتالاسلام سیدسعید لواسانی:
فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ
ترجمه: پس، آنچه وارد کردی، هیچکس برندارد، و آنچه بر من روانش ساختى، بازگردانندهاى ندارد، و هر درى که بستی، کسی نگشاید، و درى که بگشایى، کسی نتوان آن را بست، و آنچه را که دشوار سازى، کسی آسان نکند، و آن که را خوارش کنى، یارىدهندهاى نیست.
شرح: من میدانم در جهان همه موجودات هیچکاره هستند و اصلاً هیچند تا بخواهند مشکل و کار مرا حل کنند و در مقابل قدرت و اراده تو بایستند: «فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ» رویداد ناگواری را که تو حاضر کردی، کسی توان ندارد آن را برگرداند.
«وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ» و آنچه را تو به سوی ما روان کردی، هیچ برگردانندهای ندارد.
«وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ» دری را که تو بستی، گشایندهای نیست.
«وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ» و دری که تو گشودی، کسی را توان بستن آن نیست.
«وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ» آنچه را تو دشوار ساختی، آسانکنندهای نیست.
«وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ» و آنکه را تو خوار کردی، یاوری نباشد.
خلاصه! هر راهی جز راه تو بسته است و قدرت فقط در دست تو است و اراده تو است که در جهان جاری و ساری است. کسی را قدرت نباشد که مانع تو شود و سر راه تو را بگیرد و آنچه را تو اراده کردهای، خلاف آن بکند و اراده خود را حاکم کند.
درها به اراده تو بسته یا گشوده میشوند و دیگران در آن نقشی ندارند و دشواریها و خواریها و ذلتها بسته به اراده تو هستند و کسی نیست که سختیها را آسان کند و کسی را که تو ذلیل کردهای، یاری کند. خلاصه! همه هیچ هستند.
«دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ»
قرآن کریم میفرماید: «إِنْ یَنْصُرْکُمُالله فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ» [آلعمران: 160] این معرفت توحیدی است که در جامعه اسلامی و انسانی که در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت سلامالله علیهم تربیت شده است، وجود دارد و جز به خدا پناهنده نمیشود و سببسازی و سببسوزی را هم از خدا میخواهد و رفع گرفتاریها و دشواریها را از خدا درخواست میکند و خود را هم مأمور خدا میداند که مکلف است بر اساس دستورات او عمل کند.
ارسال به دوستان
بوریس جانسون با تصمیمات عجیب و غیرعلمی در مواجهه با کرونا، با جان مردم انگلیس قمار کرده است
بیمار انگلیسی
ثمانه اکوان: بوریس جانسون زمانی که شهردار لندن بود، در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده بود شهردار مورد علاقهاش، شهردار به تصویر کشیده شده در فیلم «آروارهها» است. جانسون این فرد را به خاطر اینکه ترس را از مردم دور کرده بود، یک سیاستمدار قابل ستایش خوانده بود، چراکه حاضر نشده بود یک ساحل تفریحی را به خاطر اینکه یک کوسه شناگران را در ساحل خورده بود، تعطیل کند! او با الگو گرفتن از شهردار فیلم «آروارهها» حالا قصد دارد کل انگلستان را به کام ویروس کرونا بکشاند!
انگلیسیها که چندی پیش با رأی دادن به رفراندوم جدایی از اتحادیه اروپایی خواستند بار دیگر ثابت کنند با اروپاییها متفاوت بوده و تلاش دارند راه خودشان را بهعنوان جزیره قرار گرفته در مرکز دنیا بروند، برای مقابله با ویروس کرونا نیز قصد دارند با جدا کردن مسیرشان از تمام دنیا، راهی را بروند که هیچ کشوری در دنیا جرأت انجامش را ندارد: بیخیالی مطلق!
کشورهای قاره سبز این روزها به محل اصلی شیوع بیماری «کووید-19» تبدیل شدهاند. این بیماری آنها را وادار کرده است اقدامات اولیه را برای انجام قرنطینه شهرها انجام داده، بیمارستانها و کادر درمانی خود را به حالت آمادهباش درآورند و در نهایت اینکه با تعطیل کردن اجتماعات و مراکز آموزشی، فرهنگی، ورزشی و هنری از مردم بخواهند در خانههای خود بمانند.
در انگلستان اما اوضاع به نحو دیگری پیش میرود؛ بوریس جانسون نخستوزیر این کشور علنا و رسما به مردم اعلام کرده است دولتش قصد ندارد هیچ تعطیلیای برقرار کند و کشور به کار خود ادامه میدهد. او همچنین به مردم اعلام کرده باید در انتظار «مردن عزیزانشان» باشند و قرار نیست دولت در این زمینه هیچ اقدام پیشگیرانهای انجام دهد. کارشناسان دولتی در گفتوگو با رسانههای این کشور اعلام کردهاند احتمالا تا هماکنون نیز حدود 10 هزار نفر از مردم این کشور به ویروس کرونا آلوده شدهاند. پنجشنبه گذشته دولت انگلیس رسما به جمعبندی خود در نحوه برخورد با بیماری کرونا رسید و صلاح سیستم این کشور را در این مسأله دید که با استفاده از یک نظریه که بتازگی درباره نوع همهگیری این بیماری وجود دارد، راه جدیدی در برخورد با آن را به آزمایش بگذارد.
در این نظریه که در چارت زیر نیز نمایش داده شده است، اپیدمولوژیستها بر این باورند در صورتی که اقدامات ایزوله کردن و مبارزه با این ویروس به نوعی که در چین انجام شد، انجام نشود، در هر صورت این ویروس برای همهگیر شدن در یک منطقه یک مدت زمانی در اختیار دارد. این ویروس در یک مقطع زمانی شروع شده، با سرعت بیشتری به اوج خود رسیده، تعداد بیشتری از مردم را به کام مرگ کشانده و بعد از آن به نقطه کاهش رسیده و کمکم از اثرگذاری آن کاسته میشود، تا اینکه اپیدمی به طور کامل متوقف میشود. در نظریه دوم، با انجام اقداماتی نظیر تعطیلی شهرها یا تعطیلی گردهماییهای عمومی و قرنطینه کردن بیماران، طول دوران مبارزه با بیماری بیشتر شده اما تعداد انسانهایی که به این بیماری مبتلا شده یا بر اثر آن میمیرند کم میشود. کشورهای مختلف دنیا برای کم کردن از میزان تلفات ناشی از بیماری راهحل دوم را برگزیدهاند و سعی دارند با انواع و اقسام اقدامات لازم، جلوی گسترش بیماری در مدتزمان کم را گرفته و از بین برنده زنجیره شیوع آن باشند. با این حال دولت جانسون تصمیم گرفته برخلاف روندی که دنیا در نظر گرفته، در مدتزمانی کم با این بیماری روبهرو شده و در صورتی که شانس بیاورد و شرایط با او همراهی کند، بیماری را رد کند تا به زعم خودش، با قربانی کردن تعداد زیادی از مردمش، اقتصاد این کشور کمتر از سایر کشورهای جهان از شیوع ویروس کرونا صدمه ببیند. مسألهای که در این میان، کمترین توجهی به آن نشده است، تعداد بالای آمار مبتلایان به این ویروس و همچنین تعداد بالای آمار کسانی است که قرار است بر اثر بیماری «کووید-19» جان خود را در انگلستان از دست بدهند.
بوریس جانسون اعلام کرده است مدارس را تعطیل نمیکند، اجتماعات بزرگ را کنسل نمیکند و رویدادهای ورزشی را نیز لغو نخواهد کرد. با این حال مهمترین خواستهاش از مردم این است که دستهای خود را مرتب بشویند!
دولت انگلستان در این حوزه حتی به کودکان و دانشآموزان نیز رحم نکرده و مدارس را تعطیل نکرده است. پاتریک والانس، مشاور علمی دولت انگلستان در گفتوگو با «اسکاینیوز» بیان کرده است احتمال اینکه بچهها در خانواده این بیماری را بگیرند، بیشتر از این است که در مدرسه از دوستان خود بگیرند! او در عین حال بیان کرده است در هر صورت 60 درصد از جمعیت 66 میلیونی انگلستان به این بیماری دچار خواهند شد.
جرمی هانت، وزیر سابق بهداشت انگلیس جزو اولین افرادی بوده است که به این رویه اعتراض کرده و آن را بشدت خطرناک خوانده است. او اعلام کرده است: «ما تنها 4 هفته تا رسیدن به موقعیتی که ایتالیا هماکنون در آن قرار دارد زمان داریم و به جای استفاده از این زمان، در حال نادیده گرفتن مسأله هستیم. باید از هر اقدامی که میتوانیم، برای آرام کردن سرعت انتقال ویروس استفاده کنیم».
بسیاری از رسانههای آمریکایی که این روزها توانستهاند با تلاش بسیار دونالد ترامپ را وادار سازند اقدامات لازم برای رویارویی با این بیماری همهگیر جهانی را انجام دهد، هماینک با شگفتی به مسأله انگلیس و قمار بزرگ جانسون نگاه میکنند. آنها معتقدند ترامپ با وجود تمام سرسختیاش به دلیل اینکه انتخابات سال 2020 را در پیش رو داشت، حاضر شد خواسته مردم و کنگره را پذیرفته، بیماری را جدی گرفته و اقدامات مورد نیاز را هر چند دیرهنگام به اجرا دربیاورد اما حالا باید دید جانسون میتواند در قماری که با آینده سیاسی خود انجام داده، پیروز میدان باشد؟ به نظر نمیرسد بیتوجهی به جان انسانها برای کسی پیروزی سیاسی بیاورد.
نکته جالبتوجه دیگر در طرز تفکر دولت انگلستان درباره ویروس کرونا که تعجب بسیاری از اپیدمولوژیستها را برانگیخته، این است که دولت انگلستان بر این باور است اگر تعداد زیادی از مردم این ویروس را بگیرند، خودبهخود نوعی ایمنی نسبت به این ویروس در جمعیت بسیار زیادی از مردم این کشور به وجود میآید و این بیماری زمستان سال بعد نمیتواند تعداد زیادی از مردم را درگیر کند. این نظریه با توجه به اینکه ویروس کرونا تا به حال رفتارهای ثابتی در تمام دنیا از خود نشان نداده و در هر منطقهای رفتارها و نشانههای خاصی با خود به همراه داشته و با انتقال سریع بین مردم نیز از میزان قوت آن کاسته و ضعیف نشده است، نمیتواند نظریه چندان قابل اعتمادی باشد.
اگر این نظریهها فقط در حد نظریه باقی بمانند و کارآمدی لازم برای حفاظت از بریتانیاییها را نداشته باشند، چه دلیلی دارد دولت انگلستان تعداد زیادی از مردم را با ویروس کرونا رویارو کرده و آنها را به کام مرگ بکشاند؟ پاسخ به این پرسش را میتوان در آموزههای سرمایهداری جستوجو کرد و این حقیقت که انگلستان بعد از برگزیت و خارج شدن از اتحادیه اروپایی، از نظر اقتصادی توان و تحمل اجرایی کردن توصیههای جهانی برای مقابله با این ویروس یا تقویت سیستم درمانی خود را ندارد و درصورتیکه اقتصاد این کشور بر اثر خانهنشینی و قرنطینه مردم صدمه ببیند، سالها زمان میبرد که بریتانیا بتواند دوباره روی پای خود بایستد.
بوریس جانسون که نکته مثبت کارنامه کاریاش تاکنون اجرایی کردن خروج انگلستان از اتحادیه اروپایی بوده، میداند در صورتی که اقتصاد این کشور بعد از برگزیت صدمه ببیند، تمام حیثیت شغلی و سیاسیاش زیر سؤال میرود، به همین دلیل است که جان بریتانیاییها در برابر اقتصاد این کشور برایش در درجه دوم اهمیت قرار دارد و برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود با جان مردم قمار میکند. با پایان یافتن ماجراجوییهای کرونا در جهان، بسیاری از کشورها به عنوان الگو در مبارزه با بیماریهای واگیردار جهانی معرفی میشوند و ممکن است انگلستان به درس عبرتی در این باره تبدیل شود. قمار اصلی جانسون همین مسأله است؛ قماری که در هر صورت، هر نتیجهای که داشته باشد، جان بسیاری از انگلیسیها را گرفته است.
ارسال به دوستان
تأملی در جذابیتهای احساسی و شناختی کرونا
راهبرد رسانهای ما در قبال کرونا چیست؟
احمد شریعتمداری*: کرونا به پدیدهای فراگیر تبدیل شده که واکاوی ابعاد ارتباطاتی و تبلیغاتی آن میتواند ضمن فهم صحیحتر این پدیدار، امکان سیاستگذاری رسانهای دقیقتر برای موقعیتهای عینی متناسب را فراهم کند.
این روزها کرونا را باید یک سیاهچاله خبری بدانیم. این پدیده فراگیر همه پیامهای جاری در فضای رسانهها را در خود واسازی و بازسازی میکند. اخباری که به ظاهر مرتبط با کرونا نیستند نیز در این موقعیت به نفع این چالش پردامنه تحلیل و بازعرضه میشوند. در این شرایط، واکاوی ابعاد ارتباطاتی و تبلیغاتی آن میتواند ضمن فهم صحیحتر این پدیدار رسانهای، امکان سیاستگذاری دقیقتر برای موقعیتهای عینی را نیز فراهم کند.
* دوگانه جذابیتهای تبلیغاتی
در موقعیتهای پر از کشمکش اقناعی، جذابیتهای گوناگونی برای اثرگذاری انتخاب و گرفته میشوند که در یک تقسیمبندی دوگانه روانمبنا، میتوان به جذابیتهای احساسی (Emotional Appeals) و جذابیتهای اطلاعاتی (Informational Appeals) یا جذابیتهای مبتنی بر استدلال (Argument Based Appeals) اشاره کرد. در واقع ممکن است از رویکرد منطقی و استدلال یا از عواطف و احساسات برای رساندن پیام بهره برد. چگونگی ثمربخشی این جذابیتها به 2 عنصر مهم زیر بستگی دارد:
الف- نوع پدیدهای که پیام درباره آن صادر شده
ب- دغدغه، علاقه و ربط ذهنی مخاطبان.
به طور معمول درباره محصولات یا پدیدههای غیرماندگار و آزمودنی، جذابیتهای احساساتی موفقترند و درباره پدیدهها یا محصولات ماندگار (مثل بیماری یا سلامتی یا حتی مرگ و زندگی) جذابیتهای اطلاعاتی اثرگذاری بیشتری دارند. همچنین توان پردازش شناختی مخاطبان از یک طرف و علاقه و ربط ذهنی آنها با موضوع محل نزاع اقناعی از طرف دیگر میتواند اثرپذیری آنها را از یکی از دوگانه جذابیتها بیشتر کند.
نکته قابل توجه این است که ارزشیابیهای مخاطبان از محصولات آزمودنی (که مخاطب مایل به آزمودن است و تصور میکند از آزمودن احساس خطر یا ضرر نخواهد کرد) بیشتر مبتنی بر احساس است و محتوای شناختی چندانی ندارد. همچنین این نوع جذابیتها برای اینکه مؤثر باشند، نیاز چندانی به پردازش شناختی ندارند، بنابراین بهترین بهرهوری وقتی است که دغدغه ذهنی و علاقه ذهنی مخاطب به موضوع کم باشد. برای خرید یک شیشه دلستر که اولا محصولی آزمودنی است و دغدغه ذهنی مخاطب را نیز به خود معطوف نمیکند، جذابیتهای منطقی و استدلالی روش مؤثری در تبلیغ و تصویرسازی نیست؛ به همین سبب در تبلیغات این نوع محصولات، بیشتر از جذابیتهای احساسی و عاطفی بهره میبرند.
* جذابیتهای احساسی و استدلالی در محک مواجهه با کرونا
در فهم اینکه مردم ایران به کدام نوع از جذابیتها در مواجهه با کرونا واکنش جدیتری نشان میدهند و اینکه این واکنش در سطح شناختی یا عاطفی یا اطلاعات رفتاری است، ابتدا باید دقت کرد نگاه آنها به پدیده کرونا و مواجهه با آن به کدام سو متمایل شده است. آیا آنها پدیده کرونا را یک امر زودگذر، آزمودنی با پیامدهای کماثر میبینند یا آن را امری ماندگار و با دامنهای قوی از اثرات میدانند؟ به نظر میرسد (حداقل در یک سطح) هر چه آنها کرونا را امری زودگذر و آزمودنی بدانند، پیامهای احساسی و هیجانی اثرگذارتر است و اگر منبع معتبر و متخصص پیام (که میتواند برای هر مخاطبی متفاوت باشد) برای آنها رسانش احساس مبنای پیام داشته باشد، این هیجان در مسیر مدنظر برانگیخته میشود. این انگیختگی هیجانی میتواند در قالب 6 ساخت متعارف هیجانی یعنی شادی، غم، ترس، تنفر، عصبانیت و تعجب و حیرت بروز یابد.
بیشک فهم نگاه مردم ایران به کرونا نیاز به بررسی میدانی و تجربی دارد و شاید اگر تحقیقات تفصیلی در این زمینه انجام شود، بتوان پیشبینی کرد نگاه مرفهان با طبقه متوسط و شاید هر دوی آنها با طبقه پاییندست جامعه در مواجهه با این مسأله متفاوت هست یا نیست. هر چند فهم عمومی یا حس مشترک ما برای این سؤال پاسخ دارد، بر همین مبنا شاید بتوان مردم جنوب شهر و حاشیهنشینان را متفاوت از ساکنان محلههای بالای شهر ارزیابی کرد؛ چه، به نظر میرسد مرفهان و طبقه متوسط، کرونا را برای خود پدیدهای ماندگارتر میدانند. طبقه متوسط به لحاظ رسانهای دسترسی بیشتر و سادهتری به اطلاعات منظم و رسانههای تخصصی دارد، به لحاظ اقتصادی ثبات مالی بیشتری داشته و میتواند گوشهنشینی را برگزیند و به لحاظ اجتماعی امکان ارتباطات شبکهای را در فضای مجازی به شکل گستردهتری ممکن میداند. حتی به لحاظ شهری نیز تراکم کمتر شهر در مناطق مرفه، امکان دورنشینی و فاصلهگیری اجتماعی را ممکنتر میسازد. این طبقه به لحاظ فرهنگی نیز موقعیتهای فرهنگی شخصیتری دارد که امکان کنش فرهنگی از گوشه اتاق را ممکن میسازد؛ دغدغههایی مثل کتاب خواندن یا فیلم دیدن در ایام قرنطینه از همین دست است.
در ابتدای یادداشت اشاره شد که موضوع ربط ذهنی مخاطب با آنچه محل رسانش پیام (کرونا و مواجهه با آن) است، در فرآیند اثرپذیری از پیام مؤثر واقع میشود. اینکه برای مخاطب ایرانی اساسا مسأله کرونا و مقابله با آن واجد چه اهمیتی است و آیا دغدغه و چالش ذهنی او هست یا خیر، در فرآیند جذابیتهای پیام بسیار اثرگذار است، بنابراین میتوان در چند گام، ضرورت تمرکزبخشی به اقدامات رسانهای را در 2 سطح نگاه به مقابله با کرونا و شدت ربط ذهنی مخاطبان به موضوع مدنظر قرار داد:
1- مردم، اگر پدیده کرونا را آزمودنی و کمپیامد بدانند، اثرپذیری آنها از جذابیتهای احساسی بیشتر میشود و در مقابل هر قدر آن را ماندگارتر و پرپیامدتر بدانند، واکنش شناختی آنها به جذابیتهای منطقی و استدلالی بیشتر خواهد شد.
2- این فرآیند (پدیده آزمودنی و کمپیامد و جذابیت احساسی در پی آن) را میتوان برعکس نیز دید. هر چه تمرکز رسانهها بر جذابیتهای احساسی و رسانش احساس مبنای پیام بیشتر شود، میتوان انتظار داشت مردم موضوع محل چالش را کمپیامد و با بسامد کوتاه ارزیابی شناختی کنند. متاسفانه امروز شاهد هستیم که تمرکز اصلی رسانههای جمهوری اسلامی بر خوانشی (ناقص) از جذابیتهای احساسی است که به تبع آن، مردم از فهم دامنه گسترده پیامدهای این پدیده عاجز شدهاند و به تبع آن، اطلاعات رفتاری متفاوتی از آنچه مسؤولان میخواهند را نمایش میدهند. مسؤولان از مردم حضور در خانهها را انتظار دارند و بنا بر کم اهمیت تلقی کردن پدیده کرونا توسط مردم، رفتار جامعه ایرانی غالبا با کمتوجهی به خواستههای حاکمیتی همراه میشود. به بیان دیگر تا وقتی ژانر خبرپراکنی حسینیبای و یوسف سلامی در صداوسیما پیشقراول است، نمیتوان مهمانگاری از موضوع کرونا را در میان جامعه به نظاره نشست.
3- جذابیتهای اطلاعاتی یا مبتنی بر استدلال این کارزار رسانهای در ایران، غالبا تنها پیرامون مسأله سلامتی و بیماری جسمی ناشی از این پدیده ترسیم شده است که همین محدودیت در حوزه اطلاعاتی، اثر جذابیتهای شناختی را کاهش میدهد. تصور کنید مردم ایران ناظر به پیامدهای گسترده شیوع افسارگسیخته کرونا در حوزه اقتصاد، فرهنگ، ساخت اجتماع و حتی سیاست ایران با پیامهای صریح مبتنی بر استدلال مواجه شوند، قطعا نوع واکنش اجتماعی متفاوت و پایدارتری را از جانب مردم مشاهده میکنیم. این مواجهه مترقی با مردم امری است که امروز در لابهلای سیطره یک سیاست اشتباه قدیمی مبتنی بر نادانانگاری جامعه و تودهای بودن مردم در ذهن مسؤولان، بسیار دست نیافتنی شده است.
4- پراکنش جذابیتهای احساسی رایج در فضای امروز رسانههای رسمی جمهوری اسلامی درباره کرونا نیز بسیار ناقص و ناموزون است. تصویرها غالبا با آمیختگی به هیجانهای محدودی مثل غم و حیرت شکل میگیرد و دیگر هیجانها یا به کلی ممنوعند یا محدود. از طرف دیگر متأسفانه تصویرهای ترکیبی از هیجانات آمیخته و تقویت شده، اساسا پرداخته نمیشود که شاید اینکه انتظار این دومی را داشته باشیم کمی بلندپروازانه باشد.
5- مردم ایران، به هر میزان که نسبت به موضوع کرونا و مقابله با آن ربط ذهنی کمتری داشته باشند، بیشتر از جذابیتهای احساسی اثر میپذیرند، چرا که در این صورت نیاز چندانی به پردازشهای شناختی (که پیچیدهترند) وجود ندارد. در عین حال اگر بتوان این موضوع را به چالش ذهنی برای آنها مبدل کرد، میتوان از جذابیتهای مبتنی بر استدلال به شکل مؤثرتر و توانمندتری استفاده کرد. بخش قابل توجهی از این درگیرسازی اذهان عمومی با پدیده کرونا از طریق رسانههای محیطی و میانفردی محقق میشود که متاسفانه در لابهلای ضریب بیجهت دادن به رسانههای تودهای گم و حتی محو شده است.
به نظر میرسد یک سازوکار آمیخته و هوشمندانه از هر 2 گروه جذابیتها در یک راهبرد رسانهای، نتیجه مؤثرتری را رقم بزند. در واقع برای گروهها و بخشهای مختلف مخاطبان، هر کدام از جذابیتها اثرگذاری متفاوتی دارد. مخاطبانی که از فعالیتهای شناختی پرزحمت لذت میبرند یا آن را ضروری میانگارند (مثل دانشمندان و نخبگان علمی ایران حتی در سطح دانشجو و طلبه، روزنامهنگارها، تجار، سیاستمداران حرفهای و مانند آنها) واکنش بیشتری به جذابیتهای منطقی نشان میدهند و باید بسته رسانهای مخصوص به خود را دریافت کنند و گروههای با تلاش شناختی پایینتر، بسته خود را با جذابیت احساسی پررنگتر بیابند. هر چند آنچه مطلوب است و در شعارهای جمهوری اسلامی نیز یافت میشود، پررنگ و پراهمیت کردن جذابیتهای شناختی و آمادهسازی اذهان عمومی برای پردازشهای شناختی پیچیدهتر در تمام گروههای اجتماعی جامعه است.
* عضو هسته مکتب امام خمینی(ره) مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|