|
ثبت دومین پرتاب بلند تاریخ پرتاب نیزه
در مسابقات تور قارهای سطح طلایی لهستان که در سیلسیا در حال برگزاری است، «یوهانس وتر» آلمانی در حالی که با شکستن رکورد جهانی این ماده ۷۲ سانتیمتر فاصله داشت، موفق شد با پرتاب 76/97 متری ضمن دستیابی به عنوان قهرمانی، دومین پرتاب بلند این ماده در تاریخ و بهترین نتیجه سال این ماده را به نام خود ثبت کند. در حال حاضر رکورد جهانی این ماده با 48/98 متر در اختیار «یان زلزنی» از جمهوری چک است.
ارسال به دوستان
چگونه رقم قراردادها در فوتبال ایران ناگهان چندین برابر شد؟
قد کوتاه مدیریت
مهدی طاهرخانی*: آنچه این روزها در بطن بازار نقل و انتقالات فوتبال ایران میگذرد کوچکترین ربط و مناسبتی با واقعیتهای عرف جهانی این رشته ندارد. به واسطه گسترش ویروس کرونا و سایه سنگینش بر اقتصاد، به طور چشمگیری شاهد افت قیمتها در حوزه جهانی فوتبال بودیم اما در ایران نهتنها کرونا باعث سقوط قیمتها نشده که به بهانه کاهش ارزش ریال، بازیکنان قیمتشان را بعضا چند برابر قبل کردهاند و نکته تاسفآور آنکه این ارقام شوکهکننده مشتری هم دارد؛ البته نه از جیب شخص، بلکه مستقیم از بودجه عمومی یا همان بیتالمال.
شاید عنوان شود حامیان مالی این پول را در ازای تبلیغات محصولاتشان به باشگاهها میدهند که در ادامه به واکاوی این بزرگنمایی خواهیم پرداخت. در فوتبال ما مشکلات اصلی دقیقا از همان جایی شروع میشود که باید محکمترین افراد و متخصصترین آدمها در آنجا حاضر باشند؛ اتاق مدیریت.
آیا واقعا چنین است؟ قطعا پاسخ مثبت نیست. هنوز مدت زمان زیادی از باز شدن پنجره نقل و انتقالات لیگ بیستم حرفهای نگذشته که اخبار به بیرون درز کرده، حاکی از این است که گویا در این فصل، کف قرارداد ستارهها از رقم عجیب 4 میلیارد تومان شروع میشود. عدهای حتی پا را فراتر از این گذاشته و گفتهاند میخواهند به دلار قرارداد ببندند. اگرچه باشگاهها هیچ عددی را درباره خریدهای جدیدشان ارائه ندادهاند اما خبرنگاران نزدیک به چند بازیکن از توافقهایی خبر دادند که تقریبا 4 برابر قیمت فصل قبل است.
و اینک سوال مهم اینکه چرا لزوما یک باشگاه باید با ساز ایجنتها یا دلالهای غیرقانونی برقصد؟ مثل این میماند که شخصی برای خرید یک خودرو به بازار میرود و بودجه مشخصی را هم برای این کار کنار گذاشته و قیمت خودرو هم مشخص است اما ناگهان فروشنده میگوید 5 برابر قیمت عرف میفروشم. بدون تردید خریدار پشیمان میشود؛ یا پولش را ندارد یا پیش خود میگوید این خودرو با این قیمت نمیارزد. چون قرار است از جیب خودش هزینه کند هرگز راضی به آتش زدن سرمایهاش نیست. در هر صورت خریدی انجام نمیشود و فروشنده هم مجبور است به قیمت عرف بازگردد. اما چرا این اتفاق در فوتبال ما رخ نمیدهد؟
بازیکنی که فصل قبل قراردادش حدود یک میلیارد تومان بوده و در طول فصل درخشش چندانی هم نداشته، چگونه با چشمبندی دلالش موفق میشود قرارداد چند میلیارد تومانی امضا کند؟ در اینجا ۲ اتفاق دستبهدست هم میدهند؛ نخست اینکه مدیر باشگاه از سوی رسانهها و هواداران بشدت زیر فشار است و دیگر اینکه این پول از جیب او هزینه نمیشود. یا قرار است حامی مالی، بودجهای را به مدیر بدهد یا اینکه به صورت مستقیم از یک نهاد صنعتی مربوط به دولت پولش را میگیرد؛ نمونه اولی سرخابیهای پایتخت هستند و نمونه دوم تیمهای صنعتی مثل سپاهان، گلگهر و... .
از این رو مدیرعامل باشگاه که خودش هم میداند شاید تا چند ماه دیگر روی آن صندلی نباشد، خیلی راحت مجبور به تمکین در برابر خواسته خارج از عرف بازیکن میشود. وقتی چند باشگاه متمول بدون هیچ ترمزی به راحتی از جیب دولت هزینه کنند و قیمتها را خودکار به صورت غیرمعقولانهای بالا ببرند مطمئناً، قیمت فوتبالیستها در تمام لیگها افزایش مییابد.
حلقه اول و مهم همان اتاق مدیرعامل است و وقتی این پست مهم، به واسطه دوستی و روابط با بالادستیها توسط افراد معمولی اداره شود، آن وقت چیزی را در فوتبال ایران میبینیم که خلاف قواعد و اصول حرفهای است. همه تیمهای مطرح جهان به واسطه ترکشهای کرونا مجبور به تحمل ریاضت اقتصادی شدند اما در اینجا چون پول دولتی در گردش است، دل کسی برای میلیارد میلیاردش نمیسوزد. مدیر به فکر صندلیاش است، دلال به فکر سودش، فوتبالیست در اندیشه زندگی بهتر و پیشرفت، هوادار هم به فکر قدرتمندتر شدن تیم محبوبش.
* حامی مالی یا بیتالمال؟
ممکن است عدهای عنوان کنند از آنجایی که طبق مصوبه مجلس، دولت حق پرداخت پول به ورزش حرفهای را ندارد، سرخابیها به صورت کامل از طریق حامیان مالی اداره میشوند. با یک حساب و کتاب و جمع و تفریق میتوان متوجه شد در هر شرایطی تراز مالی این 2 باشگاه با این هزینهها منفی خواهد شد. پس چگونه آنها هر سال خریدهای بیشتری را انجام میدهند؟ پاسخ مشخص است؛ با دور زدن قانون از کانالهای موازی که منشأ آن هم دست آخر به بیتالمال میرسد. داستان تیمهای صنعتی مثل سپاهان هم کاملا مشخص است. آنها ردیف بودجه مشخصی را در کارخانههای متبوعشان دارند و حتی اگر مشکل پرداخت حقوق کارگرهایشان حل نشود باید به هر قیمتی گاوصندوق باشگاه پر باشد که اگر غیر از این بود سپاهان هر فصل شکارچی شماره یک ستارهها نبود. پس باید اعتراف کرد جز چند تیم شخصی مثل تراکتور و شهرخودرو، باقی تیمها از بودجه عمومی ارتزاق میکنند. پس در اینجا مدیریت درست و مثبت کردن تراز مالی باشگاه از هر موضوع دیگری ارجحتر است اما در عمل شاهد چیز دیگری هستیم.
* نقش مهم رسانهها در کنترل بازار
یکی از دلایل مهمی که مدیران باشگاهها مجبور به قبول کردن پیشنهادات مالی بسیار بالا میشوند، فشار افکار عمومی روی باشگاه است. به عنوان مثال وقتی هواداران تیم معروف پایتخت برای نشان دادن اعتراض خود به مقابل ساختمان باشگاه میروند و مدیرعامل مجبور میشود برای ادای توضیحات به جمعشان بیاید، آن وقت نقش رسانهها اهمیت خاصی پیدا میکند. مدیریت تحت فشار هواداران است، دلالها نیز با شانتاژ و گسترش خبر جعلی مبنی بر داشتن پیشنهادات خارجی، چنان بازارگرمی میکنند که مدیر باشگاه از ترس از دست دادن بازیکن مورد نظر، عاقبت میپذیرد بازیکنی که فصل قبل 800 میلیون دریافتی داشته حالا 4 میلیارد بگیرد. در چنین فضایی رسانهها میتوانند در دروازهبانی اخبار باهوشتر عمل کنند. البته صحبت درباره آن عدهای نیست که دستشان با دلالان در یک کاسه است اما عده دیگری نیز ناخواسته موجب برهم خوردن نظم بازار میشوند. پوشش اخبار مشکوک مبنی بر رسیدن پیشنهاد خارجی به فلان بازیکن، به خودیخود باعث بالا رفتن قیمتها میشود. اما با کمی تحقیق میشود فهمید یا آن پیشنهاد واقعی نیست یا در بهترین حالت قرار است با مثلا 90 هزار یورو، یک بازیکن به لیگ درجه چندم یک کشور اروپایی برود.
پس نقش رسانه و آگاهیبخشیشان میتواند سهم بسزایی در شفاف ماندن آب این رودخانه ایفا کند. این دقیقا بر خلاف خواسته دلالان است که با هر حربهای به دنبال گلآلود کردن آب و صید ماهی درشت از آن هستند.
* دبیر گروه ورزشی
***
[با این کلمات بازیتان ندهند]
فوتبال شاید دلخوشی خیلی از مردم باشد. حتی آنهایی که هزار و یک مشکل اقتصادی کوچک و بزرگ دارند به عشق استقلال و پرسپولیس یا تیم شهرشان برای مدتی مشکلات را فراموش میکنند. شده یک 90 دقیقه در طول هفته. فوتبال برای همه یک مأمن برای تجربه کردن یک حس لذتبخش است. حتی اگر با باختن تیم محبوبشان این تلاش برای تجربه لذتبخش به عکس آن تبدیل شود. اما قرار نیست به این بهانه، شاهد رشد افسارگسیخته قیمتها باشیم. آهای مدیران فوتبال ایران! آنکه خوب است، درخشیده و پیشنهاد خوب خارجی دارد، بدون ثانیهای درنگ و تعلل، شبانه بلیت میگیرد و میرود، پس قصه پرسوز به عشق شما ماندم را هرگز باور نکنید. آخرین نفری که گفت؛ من از بچگی فلان رنگی بودم و شبها با پیراهنش میخوابیدم، همین چند روز پیش در استارتی تاریخی به گونهای سریع و سرعتی قراردادش را در ازای پول خردی که از قرارداد چند میلیاردیاش مانده بود، فسخ کرد و به قطر سفر کرد!
قصه عشاق را فراموش کنید، هم شما فوتبالیها و هم مدیران عزیز. عشق وجود دارد اما فوتبالیستها اصولا عشاق باوفایی نیستند. آنها شاید املایشان بد باشد و مجبور به فینگیلشنویسی در استوریهایشان شوند اما در حساب بیهمتا هستند. شاید در جغرافی فوتبال فرق شمال و جنوب دروازه را وقت زدن پنالتی ندانند اما درس تاریخشان آنقدر خوب است که همگی سرنوشت فلان شماره 8 پوش سابق را خواندهاند و نمیخواهند به سرنوشتش مبتلا شوند. آنها همان بچهزبلهای زنگ ورزشاند که شلوار گرمکن آبیرنگشان را در همان خانه از زیر میپوشیدند تا به محض شروع زنگ ورزش، مبادا وقتی در حال عوض کردن لباساند، دیگران یارکشی کنند و آنها یار اضافه شوند! چرا فوتبال روزبهروز در ایران گرانتر میشود؟ چون مدیران ما به تناسب اینان در زمان مدرسه، زبل و دست و پادار نبودند. درسخوانان درس خواندند و سپس با رانتهای سیاسی و رسیده از عالم غیب مدیر شدند اما اینان اکثرشان بیخیال درس و مشق شدند و در عوض مستقیم توپ زندگی را به دروازه پول و شهرت شوت زدند.
ارسال به دوستان
چراغ سبز فدراسیون کشتی به استعفای عجیب محمد بنا
قابل پیشبینی بود
علیرضا هنرمنش: استعفای عجیب و پیامکی محمد بنا از سرمربیگری تیم ملی کشتی فرنگی با واکنش متفاوت و جالب توجه فدراسیون کشتی مواجه شد که گویای چراغ سبز متولیان به این تصمیم است. روز یکشنبه فصلی دیگر از سریال استعفاهای دورهای محمد بنا از سرمربیگری تیم ملی کشتی فرنگی تکرار شد؛ تصمیمی که اهالی کشتی چندان با آن بیگانه نیستند و «آقای خاص» کشتی ایران را با این خصیصه میشناسند. گویا محمد بنا بعد از نشست اخیر خود با متولیان فدراسیون کشتی مبنی بر چگونگی برگزاری اردوهای تیم ملی، به آن اهدافی که انتظار داشت نرسید و به محض پایان جلسه، پیامکی را مبنی بر قطع همکاری برای علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی ارسال میکند. البته خبر استعفای محمد بنا زمانی منتشر میشود که وی پیام دیگری در گروه واتسآپی اعضای کادر فنی کشتی فرنگی مینویسد و با اعلام قطع همکاری، از مربیان و همکاران خود حلالیت میطلبد. تا این بخش از سریال آشنا و همیشگی استعفای محمد بنا، مورد جدیدی وجود ندارد اما نکته حائز اهمیت در تصمیم اخیر آقای خاص، نوع رفتار فدراسیون کشتی با تصمیم به استعفای محمد بنا بود. فدراسیون کشتی برخلاف دفعات قبل که به محض اعلام نارضایتی محمد بنا از وضعیت موجود و احتمال استعفای او، سعی در مرتفع کردن ابهامات و مشکلات به هر قیمتی داشت، این بار واکنشی خنثی به قهر و استعفای محمد بنا نشان داد؛ واکنشی که گویای موضع و سیاست کلی و متفاوت فدراسیون کشتی در این برهه حساس و البته چراغ سبزی به استعفای محمد بنا تلقی میشود.
یکشنبهشب چند ساعت بعد از انتشار خبر استعفای محمد بنا، رئیس فدراسیون در گفتوگو با بخشهای مختلف خبری تلویزیون صراحتا اعلام کرد باید شفاف با مردم صحبت کرد و به تصمیمات یکدیگر احترام گذاشت. علیرضا دبیر بیپرده و صریح به پیامک محمد بنا اشاره کرد و گفت: «وی به من پیغام داد و اعلام کرد دیگر خسته شده و نمیتواند به همکاری ادامه بدهد. این مسائل در ورزش زیاد اتفاق میافتد. باید چند روزی صبر کرد تا فضا آرامتر شود سپس جلسه بگذاریم و در این باره صحبت کنیم. محمد بنا هم برای من و هم برای جامعه کشتی عزیز است و خودش هم این را میداند».
در نگاه نخست به این واکنش فدراسیون کشتی، کاملا مشخص است استعفای محمد بنا چندان دور از ذهن نبوده و گویا در چند ماه گذشته بارها اقدامات و تصمیماتی مبنی بر استعفا از سوی محمد بنا صورت گرفته است. در واقع میتوان اینگونه به موضوع نگاه کرد که دیگر خبری از اصرار و مصلحتاندیشی فدراسیون برای نگه داشتن محمد بنا به هر قیمتی نیست و متولیان کشتی دست او را باز گذاشتهاند که یا بماند و با شرایط کنونی به کارش ادامه دهد یا در کمال احترام از سرمربیگری تیم ملی کنار برود.
ارسال به دوستان
اخبار
رسانه پرتغالی: ماریتیمو تنها پیشنهاد علیپور نیست
به گزارش روزنامه Jm-Madeira پرتغال، علی علیپور که با توجه به خبرهای منتشرشده در روزهای اخیر گزینه پیوستن به تیم ماریتیمو است، با همبازیانش در پرسپولیس خداحافظی کرد. هر چند این مهاجم 24 ساله تصمیم به بازی خارج از ایران دارد اما تیم بعدیاش را مشخص نکرده است. بر اساس گزارش این روزنامه پرتغالی، به نظر میرسد باشگاه ماریتیمو در مسیر خوبی برای بستن قرارداد 2 ساله با علی علیپور قرار دارد اما این مهاجم ایرانی در رادار دیگر تیمها هم قرار دارد.
***
اخراج جوکوویچ از تنیس اوپن آمریکا!
مرد شماره یک جهان به خاطر حرکت غیرورزشی در دیدار برابر «پابلو کارنیو» از مسابقات تنیس اوپن آمریکا اخراج شد. به گزارش ایسنا، روز هفتم تنیس اوپن آمریکا ۲۰۲۰ با یک اتفاق عجیب و باورنکردنی همراه شد. «نواک جوکوویچ» مرد شماره یک جهان و بخت نخست قهرمانی دومین گرنداسلم سال از این رقابتها اخراج شد. تنیسور صربستانی در آخرین ساعات روز یکشنبه برابر پابلو کارنیو قرار گرفت و در حالی که در ست نخست ۶ بر ۵ عقب بود یک حرکت عجیب کرد. او با توپ به داور خط ضربه زد و باعث آسیب داور شد. رفتار غیراخلاقی مرد شماره یک جهان برایش گران تمام شد و طبق قوانین، داور بازی، تنیسور صربستانی را از رقابتهای اوپن آمریکا اخراج کرد. به این ترتیب جوکوویچ در عین ناباوری از این بازیها کنار رفت و کارنیو بوستا به یکچهارم نهایی صعود کرد.
***
درخواست باشگاه استقلال از فرهاد مجیدی برای یکسره کردن کار!
سرمربی آبیپوشان که از ادامه همکاری با این تیم انصراف داده، هنوز استعفای خود را به صورت کتبی ارائه نداده است. به گزارش مهر، فرهاد مجیدی که بعد از پیروزی در داربی اعلام کرد بعد از جام حذفی از سمت خود کناره میگیرد، در پایان فینال با بازیکنان استقلال خداحافظی کرد تا نشان دهد عزمش در این راه جزم است. با گذشت چند روز از فینال جام حذفی، مجیدی هنوز استعفای خود را به صورت کتبی ارائه نداده است و به همین دلیل باشگاه استقلال در نامههایی که طی 2 مرحله برای وی ارسال کرده، خواستار مشخص شدن تکلیف باشگاه شده است. باشگاه استقلال در این نامه از مجیدی خواسته تکلیف خودش و باشگاه را مشخص کند و اگر هنوز سرمربی تیم است، به باشگاه و محل تمرین تیم آمده و کارش را دنبال کند و اگر سرمربی نیست، استعفای خود را به صورت کتبی ارائه دهد.
***
پیشنهاد فدراسیون والیبال به آلکنو تأیید شد
مدیر روابط عمومی باشگاه زنیتکازان پیشنهاد فدراسیون والیبال ایران به آلکنو را تایید کرد. به گزارش فارس، کمیته فنی انتخاب سرمربی تیم ملی والیبال در نخستین نشست خود مصوب کرد از مربی تراز اول جهانی برای هدایت تیم ایران در لیگ ملتها ۲۰۲۱ و بازیهای المپیک توکیو استفاده شود. فدراسیون والیبال در بیانیهای اعلام کرد: «تاکید میشود فدراسیون والیبال تاکنون با هیچ گزینهای برای هدایت تیم ملی کشورمان وارد گفتوگو و مذاکره نشده است و فهرست منتشرشده، در حد گمانهزنیهای رسانهای بوده و مورد تایید نیست. گفتنی است گزینههای نهایی فدراسیون والیبال برای هدایت تیم ملی، بر اساس جمعبندی و تصمیم کمیته فنی، مشخص و اعلام خواهد شد». با این شرایط عظمت میرزایف، رئیس روابط عمومی باشگاه زنیتکازان در گفتوگو با فارس، خبر پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی والیبال ایران به ولادیمیر آلکنو را تایید کرد. وی گفت: به آلکنو پیشنهاد شده هدایت تیم ملی والیبال ایران را بر عهده بگیرد و در حال حاضر وی مشغول بررسی این پیشنهاد است. آلکنو در حال حاضر به تیم زنیت بازگشته و هدایت این تیم را برعهده گرفته است. مدیر روابط عمومی باشگاه زنیتکازان خاطرنشان کرد: من نمیتوانم بگویم او این پیشنهاد را میپذیرد یا خیر، چون خودش باید در این باره صحبت کند. من به خودم اجازه نمیدهم در این باره حرفی بزنم.
ارسال به دوستان
جان مردم آمریکا فدای ۲ حزب!
نوید مؤمن: رئیسجمهور آمریکا اصرار دارد واکسن کرونا را تا «اول نوامبر» آماده کند، حتی اگر به جای «پادتن» در آن «زهر کشنده» وجود داشته باشد! دونالد ترامپ پس از کاهش محبوبیت خود در نظرسنجیهای ایالتی و ملی، به این نتیجه رسیده است که تنها راه بازگرداندن بازی، مانور تبلیغاتی روی «واکسن کرونا» خواهد بود! ترامپ به فرمانداران ایالات و ادارات بهداشت در سراسر آمریکا، جهت توزیع واکسن کرونا اعلام آماده باش داده است. او تنها میخواهد در انتخابات پیروز شود، حتی اگر بهای این پیروزی، مرگ افراد حساس و کهنسال بر اثر تزریق عجولانه واکسن «کووید-19» باشد!
در حالی که مقامات وزارت بهداشت آمریکا نیز درباره نگاه ابزاری و تبلیغاتی کاخ سفید در قبال «توزیع و تزریق واکسن کرونا» هشدار دادهاند، ترامپ قصد ندارد حتی ذرهای از خواسته خود عقبنشینی کند! «ایندیپندنت» در یکی از گزارشهای خود در این باره مینویسد:
«۲ تن از مشاوران ارشد دولت ترامپ گفتهاند که بعید است واکسن ویروس کرونا تا ماه نوامبر آماده شود. دونالد ترامپ امیدوار بود بتواند واکسن این ویروس را قبل از انتخابات به مردم برساند. انتخابات آمریکا روز سوم نوامبر یعنی کمتر از ۲ ماه دیگر برگزار میشود. این مشاوران و کارشناسان معتقدند با اینکه روند تهیه واکسن با توجه به استانداردهای موجود «بسیار سریع» است ولی تقریبا قطعی است که به فصل پاییز نمیرسد».
با این حال مشاوران ترامپ همچنان امیدوار هستند تا بتوان در قالب «تزریق اورژانسی»، واکسن کرونا را به جامعه آمریکا عرضه کرد!
همین مساله شاید به خودی خود بتواند منجر به جبران عقبماندگیهای ترامپ در برخی ایالات حساس و کلیدی مانند فلوریدا و آریزونا شود! «بازی با جان شهروندان آمریکایی» از سوی دولت آمریکا و مقامات وزارت بهداشت این کشور در حالی صورت میگیرد که متخصصان نگران آثار این بازی خطرناک و مرگبار هستند. بدون شک تا زمانی که اثربخشی و مصونیت لازم در مرحله نهایی آزمایشها به اثبات نرسد، مجوز استفاده از واکسن (حتی به صورت فوری) نباید صادر شود. البته از رئیسجمهوری که در روزهای آغازین شیوع کرونا در آمریکا، این ویروس را به تمسخر گرفته و مدعی غلبه آسان و بدون دردسر بر این ویروس فراگیر شده بود، بیش از این نیز انتظاری نیست! ترامپ معتقد است که باید به «هر قیمت ممکن» بار دیگر سکان هدایت کاخ سفید را در دست گیرد، حتی اگر در کل آمریکا جز او و معاونش «مایک پنس» کسی زنده باقی نماند! رئیسجمهور آمریکا نه دارای «دکترین» و «استراتژی» است و نه دارای «اخلاق» و «ایدئولوژی»! او ملغمهای از «جنایت» و «تجارت» است! نکته جالب توجه اینکه بسیاری از رسانههای وابسته به حزب جمهوریخواه آمریکا نیز در این باره سکوت کردهاند تا مبادا در روند انتخاب مجدد ترامپ خللی ایجاد کنند! بدون شک در آیندهای نزدیک، شاهد خلق واژهای نوین به نام «جنایت سیستماتیک» در آمریکا در کنار پدیدههایی مانند «نژادپرستی سیستماتیک» خواهیم بود، با این تفاوت که در «جنایت سیستماتیک»، حتی جان سفیدپوستان و کسانی که قرار است به پیادهنظام ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 تبدیل شوند نیز اهمیتی برای رئیسجمهور این کشور و همراهانش ندارد!
نکته مهمتر اینکه «دنائت ترامپ» نافی «خباثت دموکراتها» در آمریکا نیست! صفحات تاریخ به یاد دارند که در دوران ریاستجمهوری جیمی کارتر، بیل کلینتون و باراک اوباما، 3 رئیسجمهور دموکرات آمریکا، چگونه کارتلها و شرکتهای دارویی در آمریکا دست به انجام آزمایشهای غیرقانونی و مرگبار در قاره آفریقا و دیگر نقاط محروم جهان (بویژه روی کودکانی که از محتوای واکسنهای تزریقشده خبر نداشتند) زدند تا در نهایت واکسن نهایی و مورد تایید را جهت توزیع در بازار آمریکا کشف کنند! هنوز تاریخ فراموش نکرده است که «کمپانی دارویی فایزر» در آمریکا، چگونه در دهه 1990 میلادی با آزمایش داروی Trovan (داروی ضدمننژیت) روی کودکان نیجریهای، دهها کودک را به کام مرگ فرستاد یا آنها را دچار آسیبهای مغزی مزمن و مادامالعمر کرد! پس از این جنایت، دولتهای دموکرات و جمهوریخواه آمریکا مانع از محاکمه عوامل این جنایت (صاحبان شرکت فایزر) در دادگاههای بینالمللی شدند.
امروز دموکراتها در حال ایفای نقشی متفاوت با پیشینه و ذات واقعی خود هستند! آنها از ترس شکست در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر امسال، نقش «مدافعان جان شهروندان آمریکایی» و بویژه رنگینپوستان و اقلیتهای نژادی را ایفا میکنند! صورت ماجرا واضحتر از آن چیزی است که تصور میشود: دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016، به واسطه عدم مشارکت فعال رنگینپوستان و گردش آرای آنها به سود حزب متبوع خود، در برخی ایالات مانند ویسکانسین، پنسیلوانیا و میشیگان، با اختلاف کمتر از یک درصد، آرای الکترال را به ترامپ واگذار کردند و از راهیابی به کاخ سفید بازماندند. آنها اکنون برای «فریب افکار عمومی آمریکا» و بویژه «رنگینپوستان و طرفداران حقوق تضییعشده آنها»، سعی دارند نقش یک «پشتیبان» را ایفا کنند! براستی تبلور «سیاست هابزی» در میان مقامات 2 حزب سنتی آمریکا، چقدر نفرتآور است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|