بارسلونا باید چند ماه بدون آنسو فاتی بازی کند. پیروزی ۵ - ۲ بارسلونا برابر رئال بتیس که به ناکامی تیم کاتالان در لالیگا پایان داد با یک خبر، تلخ شد. آنسو فاتی که به خاطر ضربه شدید به زانویش در نیمه دوم بازی نکرد و لیونل مسی جایگزینش شد تا مدت‌ها از میادین دور خواهد بود. پس از تست‌های نخست پزشکی مشخص شد مهاجم جوان آبی- ‌اناری‌ها با پارگی مینیسک زانوی چپ روبه‌رو شده است. پزشکان تا چند روز دیگر چگونگی بهبود این بازیکن ۱۸ساله را بررسی خواهند کرد.

استقلال در نخستین حضور محمود فکری به عنوان سرمربی موفق شد بازی هفته‌ اول لیگ بیستم را با پیروزی پشت سر بگذارد. قطعا نوع بازی استقلال و چیدمان فکری دلیل اصلی این پیروزی بود. مس رفسنجان در ادامه لیگ این ادعا را ثابت می‌کند و نشان می‌دهد چه رقیب سرسختی برای حریفان است.

 شکست دادن مس رفسنجان، تیم تازه‌وارد به لیگ برتر کار آسانی نبود. مس با اندیشه‌های سرمربی خوشفکر و جوانش فوتبال منظم و تمیزی را ارائه داد. نیمه‌ اول همان فوتبالی را دیدیم که معمولا تیم‌ها در هفته‌های ابتدایی لیگ از خود بروز می‌دهند، آشفتگی همراه با احتیاط زیاد از ویژگی‌های بازی تیم‌ها در هفته‌های ابتدایی لیگ برتر است و به خاطر آن نمی‌شود مربیان و بازیکنان را سرزنش کرد. از لیگ شانزدهم تا امروز که بازی اول لیگ بیستم بود، استقلال بردی را از بازی هفته‌ اول خود در لیگ برتر دشت نکرده بود. شکست در لیگ‌های هفدهم و نوزدهم و تساوی در لیگ‌های شانزدهم و هجدهم نتایجی بود که آبی‌ها در هفته اول به دست آورده بودند. تا اینکه در بیستمین دوره مسابقات لیگ‌ برتر استقلال با محمود فکری به همان عادت همیشگی‌اش که کسب امتیازات کامل از بازی اول بود برگشت تا مشخص شود حفظ اسکلت اصلی تیم با فروپاشی یک تیم چقدر متفاوت است. 

 

* بی‌تفاوتی برخی بازیکنان

عادت بد بی‌تفاوتی و سهل‌انگاری در بعضی صحنه‌ها نزد برخی بازیکنان هنوز آزاردهنده است. نمی‌خواهیم از همین هفته‌ اول بنای ناسازگاری با بازیکنان را بگذاریم اما نمی‌شود به برخی سهل‌انگاری‌ها که سال‌های قبل هم با بعضی بازیکنان استقلال همراه بود بی‌توجه و بی‌تفاوت بود. بازیکنی می‌تواند به استقلال کمک کند که مسؤولیت‌پذیر و در انجام وظایفش ساعی و تلاشگر باشد. از بازیکنی که حضوری چند ساله در جمع آبی‌پوشان دارد انتظارها بالاست. راحت‌گیری و بازی از روی شکم‌سیری در استقلال جایی ندارد، بویژه بازیکنانی که در خط هافبک و به نوعی قلب استقلال بازی می‌کنند،‌ چون فتح این پست از سوی رقیب یعنی تمام شدن کار استقلال. 

 

* ضرورت توجه به رفع نواقص

بازی هفته اول همیشه با نواقصی همراه است. بدن‌سازی‌های سنگین، خارج شدن بدن‌ها از آمادگی کامل و عدم هماهنگی بین اعضای تیم و کادر فنی جدید می‌تواند از مهم‌ترین دلایلی باشد که استقلال از ارائه بازی‌ای که انتظار می‌رود عاجز باشد اما مطمئنا کادر فنی باید برای رفع این نواقص برنامه‌ریزی کند و در سریع‌ترین زمان به این موضوع سر و سامان دهد. 

 

* اضافه شدن بازیکنان جدید

مطمئنا با باز شدن پنجره‌ بسته‌ نقل و انتقالات و فراهم شدن امکان ثبت قرارداد بازیکنان جدید، بازی‌های استقلال بهتر و با برنامه‌تر خواهد شد. باز شدن دست کادر فنی برای طراحی تاکتیک‌های متنوع و چینش ترکیب‌های جدید از نتایج اضافه شدن بازیکنان جدید به ترکیب استقلال است. استقلال باید برای رقبا ناشناخته و غافلگیر‌کننده باشد و آنالیز بازی‌های این تیم برای حریفان کار آسانی نباشد. 

 

* نکات فنی ۲ تیم

 بازی استقلال- مس رفسنجان نکات فنی متعددی داشت. ۳ نکته برجسته از این بازی را براساس آمار و ارقام و تصاویر سایت آنالیز 11 بررسی کرده‌ایم. تا همین چند هفته پیش، از تمرینات استقلال اینطور به نظر می‌رسید محمود فکری قصد دارد با آرایش پایه ۲-۵-۳ فصل جدید را شروع کند. پس از موفقیت نسبی استراماچونی با این آرایش، وسوسه استفاده دوباره از این سیستم همچنان در استقلال دیده می‌شود. فرهاد مجیدی هم در هفته‌های ابتدایی سرمربیگری استقلال، از همین سیستم استفاده می‌کرد اما سرانجام فکری تصمیم گرفت تیمش را با سیستم ۲-۴-۴ برای نخستین بازی لیگ آماده کند؛ آرایش و ترکیب استقلال برای بازیکنان این تیم آشنا بود، چون چند بار به این شکل در اواخر فصل گذشته هم بازی کرده بودند. در غیاب دیاباته (در نیمه اول) قائدی و ارسلان مطهری همچنان خط حمله زهرداری را تشکیل داده بودند. تعداد شوت‌های استقلال، انگیزه هجومی این تیم را نشان می‌دهد؛ ۱۶شوت، ۴ ضربه در چارچوب و ۴ شانس گل. مهدی قائدی بارها در فضای میان خطوط توپ را دریافت کرد و روی پاس گل دوم، نبوغ خود را نشان داد. از سویی مس هم به عنوان تیمی که نخستین بازی خود را در لیگ برتر انجام می‌داد، نمایش خوبی داشت. ۴۱ درصد مالکیت توپ، ۷۸ درصد دقت پاس و ۲ شانس گل، آمار خوبی برای بازی اول در لیگ آن هم مقابل استقلال در ورزشگاه آزادی محسوب می‌شود. هر چند مس در این بازی در مجموع تحت تاثیر میزبان بود اما ظرفیت فنی مناسبی از این تیم در جریان بازی دیده شد. 

 

* معادله خط حمله مس

نمرات فنی بازیکنان استقلال نشان می‌دهد اغلب مهره‌های این تیم نمایش مطلوبی داشتند. در خط دفاع هر ۴ مهره نمره بالای ۷ گرفتند و در خط حمله هم قائدی (6/7) و مطهری (۸) از بهترین‌های میدان بودند. در ترکیب مس، آقاجانپور و نقی‌زاده از بهترین‌ها بودند و نمره فنی این ۲ بازیکن هم نمایش خوب‌شان را تایید می‌کند. یکی از معادلات ویژه برای کادر فنی مس رفسنجان، جذب مهاجم مرکزی بود. چند روز مانده به شروع لیگ، سرانجام محمد قاضی به مس پیوست. در این بازی، رحیم زهیوی در مرکز خط حمله بازی کرد. او یک شوت زد که در چارچوب نبود و ۱۳ پاس داد که ۹۳ درصد از این پاس‌ها به مقصد رسید. به نظر می‌رسد مس نیاز دارد اثرگذاری‌اش در فاز حمله بهبود پیدا کند. فراز امامعلی و سجاد آشوری هم به عنوان وینگر عملکرد بدی نداشتند و پتانسیل پیشرفت مس در فاز حمله محسوس است. 

 

*پیروزی در غیاب ۱۵ بازیکن!

شاگردان محمود فکری با ارائه یک بازی حساب شده و دور از احساس، موفق به رقم زدن پیروزی ۲ بر صفر مقابل حریف تازه‌وارد به لیگ برتر شدند تا فصل بیستم برای آنها با شیرینی آغاز شود. با این حال استقلالی‌ها نتوانستند پنجره نقل و انتقالاتی خود را قبل از شروع فصل باز کنند و از این رو، بدون حضور ۷ بازیکن جدید وارد کارزار با مس شدند. به این ترتیب بابک مرادی، سید احمد موسوی، متین کریم‌زاده، محمد نادری، محمدرشید مظاهری، محمدحسین مرادمند و البته مهدی مهدی‌پور جایی در لیست استقلال نداشتند. در واقع، آبی‌ها با لیست فصل قبل خود به میدان رفتند. البته آنها در این لیست، ۸ بازیکن غایب می‌دیدند، زیرا علی دشتی، محسن کریمی، میلاد زکی‌پور، محمد بلبلی، روزبه چشمی، عظیم گوک، علی کریمی و مرتضی تبریزی از جمع استقلالی‌ها جدا شده‌اند. با این حساب می‌توان به برتری محمود فکری و شاگردانش از این زاویه هم نگاه کرد که با ۱۵ غایب موفق به کسب ۳ امتیاز و روشن کردن نخستین چراغ در نخستین بازی فصل بیستم شدند. 

آلکنو و کاستلانی هر ۲ مربیان بزرگی هستند که می‌توانند به تیم‌ ملی والیبال ایران کمک کنند اما تفاوت سبک و کارنامه متفاوت آنها، مسؤولان فدراسیون والیبال را بر سر دوراهی انتخاب بهترین گزینه قرار داده است. پس از چندین ماه سرانجام کمیته فنی فدراسیون والیبال ایران اعلام کرد آلکنو روس و کاستلانی آرژانتینی ۲ مربی مدنظر و نهایی فدراسیون هستند که می‌توانند هدایت تیم ‌ملی ایران در مسابقات المپیک را برعهده بگیرند؛ تصمیمی که با توجه به سبک کاری متفاوت ۲ مربی با واکنش‌های متفاوتی از طرف کارشناسان همراه شد. با توجه به پیگیری رقابت‌های باشگاهی در سراسر جهان، به اعتقاد برخی کارشناسان به خاطر کم بودن زمان مربی جدید برای کار با تیم ‌ملی ایران و نزدیک بودن المپیک، سرمربی جدید نمی‌تواند تغییرات خاصی را در سبک والیبال ایران ایجاد کند و بهتر است گزینه‌ای انتخاب شود که از کاریزما و رزومه سنگین‌تر برخوردار است؛ مساله‌ای که در صورت عملی شدن، آلکنو روس را به نیمکت تیم‌ ملی ایران نزدیک‌تر می‌کند، ضمن اینکه حتی طبق گفته داورزنی، این‌ مربی برنامه‌های خود را هم به فدراسیون ایران دقیق‌تر از گزینه‌های دیگر اعلام کرده است. موضوع دیگری که درباره این ‌گزینه‌ها مطرح‌ می‌شود عدم‌ موفقیت تیم ‌ملی ایران طی سال‌های گذشته با مربیان بلوک شرق اروپا بوده است. تعدادی از کارشناسان‌ والیبال معتقدند تنها نباید رزومه کاری مربیان مدنظر قرار بگیرد، چرا که زمان زیادی برای فعالیت‌ مربیان وجود ندارد و نمی‌توان در این مدت کوتاه کار خاصی برای پیاده ‌کردن تفکرات جدید انجام داد. بنابراین بهتر است مربی‌ای در رأس تیم‌ ملی قرار بگیرد که والیبال ایران را در همین سبک موجود ارتقا دهد. ناصر شهنازی در گفت‌وگو با ایسنا درباره این‌ موضوع گفت: «ما همیشه قبل از اینکه به والیبال خودمان فکر کنیم به گزینه‌ها فکر می‌کنیم. در حقیقت طبق تجربه از گذشته، مربیان کشورهای اروپای شرقی به درد والیبال ما نمی‌خورند چون از نظر فیزیکی و سبک بازی متفاوت هستند. نمی‌خواهم عملکرد این مربیان را زیر سوال ببرم اما والیبال ما سرعتی و مبتنی بر تکنیک است و بیشتر با والیبال آمریکا، ایتالیا و کشورهای اروپای غربی هماهنگ است. ما اگر گزینه می‌خواهیم باید از مربی‌ای استفاده‌ کنیم‌ که سطح ما را در همین سبک والیبالی که هستیم یک مقدار ارتقا بدهد نه اینکه سبک ما را تغییر دهد».

او افزود: «والیبال ما از لحاظ فیزیکی مثل اروپای شرقی نیست که مثل آنها برنامه‌ریزی و تمرین کنیم، گزینه نهایی تیم ‌ملی باید بتواند والیبال ما را در همین سبک ارتقا بدهد چون حتی زمان‌ کافی برای تغییر سبک نداریم. بنابراین شاید بهترین‌های اروپای شرقی بتوانند در کشورهای خود خوب باشند اما برای‌ والیبال ‌ما خوب نیستند؛ موضوعی که تجربه ثابت ‌کرده است». 

البته این مساله توسط محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال رد شد. او در آخرین صحبت‌های خود در رادیو ایران در این باره گفت: «در دنیای امروز به صورت سیاه و سفید نمی‌توانیم نگاه کنیم و اینکه بگوییم با سبک شرقی‌ها نمی‌توانیم کار کنیم و همیشه با سبک غربی‌ها می‌توانیم کار کنیم اشتباه است. باید عرض کنم همه مربیانی که به ایران آورده‌ایم از مربیان خوب دنیا بوده‌ و نتایج خوبی را با ایران کسب کرده‌اند. موفقیت‌های تیم ‌ملی در زمان لوزانو آغاز شد، در ادامه کواچ نتایج خوبی را با تیم‌ ملی به دست آورد و با کولاکوویچ توانستیم مقام سوم جهان در قهرمانی قهرمانان جهان را به دست آوریم. الان آلکنو در تیم زنیت با بازیکنان مختلف از سراسر جهان کار می‌کند و حتی اندرسون، بازیکن آمریکایی را هم در اختیار داشته است، اینکه بگوییم یک بازیکن غربی نمی‌تواند از سبک و سیاق مربیان شرقی تبعیت کند اشتباه است».

آل‌کثیر از چشم AFC افتاد!

نظرسنجی بهترین مهاجم لیگ قهرمانان آسیا در منطقه غرب، بدون در نظر گرفتن عملکرد مهاجم پرسپولیس برگزار می‌شود. به گزارش ایسنا، کنفدراسیون فوتبال آسیا از مدتی قبل اقدام به نظرسنجی از کاربران خود برای انتخاب تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا در منطقه غرب کرده است.

با برگزاری این نظرسنجی برای پست‌های مختلف، این بار نوبت به مهاجمان رسیده که از فوتبال ایران فقط نام ارسلان مطهری با ۲ گل ‌زده دیده می‌شود.

در این نظرسنجی از عبدالرزاق حمدالله، مهاجم النصر با ۷ گل ‌زده تا مهاجمانی با ۲ گل‌ زده دیده می‌شوند اما هیچ نامی از عیسی آل‌کثیر، بهترین گلزن ایرانی در این مسابقات با ۴ گل ‌زده دیده نمی‌شود. خط زدن آل‌کثیر از این نظرسنجی بدون ارتباط با محرومیت مهاجم ایرانی به خاطر آن خوشحالی بعد از گلش نیست. محرومیت سنگین آل‌کثیر از سوی AFC باعث زیر سوال رفتن تمام دستاوردهای این مهاجم در لیگ قهرمانان آسیا شده است؛ مسابقاتی که پرسپولیس با درخشش این بازیکن توانست به فینال آن راه یابد اما در بازی پایانی نمی‌تواند از بهترین مهاجم خود استفاده کند. این محرومیت به خاطر شباهت شادی پس از گل آل‌کثیر به «رفتار توهین‌آمیز در قبال نژاد مردمان شرق آسیا» اعمال شد، در حالی که هر فوتبال‌دوستی در ایران می‌داند مهاجم ایرانی از سال‌ها قبل به خاطر علاقه به برادرزاده‌اش، به این سبک و سیاق خوشحالی می‌کند. 

***

خداحافظی اجباری ۳۰ ساله‌ها از تیم ملی

سرمربی کروات تیم ‌ملی تمایلی به دعوت از بازیکنان پا به سن گذاشته و بالای ۳۰ سال به تیم ‌ملی ایران ندارد. به گزارش ایسنا، دومین اردوی تیم ‌ملی فوتبال ایران با حضور دراگان اسکوچیچ از امروز آغاز می‌شود و بازیکنان مدنظر این سرمربی رفته‌رفته به اردو اضافه خواهند شد تا آماده دیدار با بوسنی و‌ هرزگووین در پایتخت این کشور یعنی سارایوو شوند.

برای این اردو، ۲۳ بازیکن به تیم ‌ملی دعوت شدند که نفرات جدید بیشتر به علت ناآمادگی یا مصدومیت‌های جزئی برخی بازیکنان مانند آزمون، جهانبخش، طارمی، کریمی و... توانستند مجوز حضور در تیم ‌ملی را به دست آورند. در عوض، اسکوچیچ یک بار دیگر چشم خود را روی نام بازیکنان باسابقه‌ای مانند مسعود شجاعی، اشکان دژاگه، امید ابراهیمی، وریا غفوری، رامین رضاییان و... بست. به نوعی این سرمربی کروات که 2 سال دیگر جام‌جهانی ۲۰۲۲ را پیش روی خود خواهد داشت، از الان تغییرات در تیمش را کلید ‌زده و خیلی از بازیکنان بالای ۳۰ سال را که باعث افزایش میانگین سنی تیم او می‌شوند، کنار گذاشته و رو به جوانان جویای نام آورده است. اگر چه در تیم او همچنان 3-2 بازیکن بالای ۳۰ سال دیده می‌شوند که بیشتر به علت کیفیت فنی بالا و به نوعی غیرقابل جانشین‌ بودن آنهاست. در واقع اسکوچیچ در بازی با ازبکستان نشان داد این بازیکنان یعنی وحید امیری، شجاع خلیل‌زاده و احسان حاج‌صفی که وارد دهه چهارم زندگی خود شده‌اند، جزو برنامه‌های اصلی این مربی هستند و شاید خداحافظی با این بازیکنان را به بعد از جام‌جهانی موکول کرده است. حتی ممکن بود در صورت حضور طارمی و آزمون، اسکوچیچ مانند نخستین اردوی تیم ‌ملی کریم انصاری‌فرد را هم به تیم ‌ملی دعوت نکند که به علت افزایش شمار غایبان، فعلا بازیکن AEK آتن به تیم‌ ملی دعوت شده و باید منتظر عملکرد او در بازی با بوسنی باشیم.

دیدگاه نخست یک دیدگاه منقضی است و حائز اعتبار برای تبیین نمی‌شود. دومی نیز همانی است که مدت‌ها در ایران تبلیغ می‌شد و از شروع به کار دولت غرب‌گرای آقای روحانی در ایران در اولویت سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌های دولت وی در حوزه‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی قرار گرفت و نتیجه آن شد که می‌بینیم. 7 سال مدیریت کلان اجرایی در کشور تابع تحولات و اتفاقات بیرونی قرار گرفت؛ انسجام و انضباط مدیریت اجرایی مفقود و به سردرگمی مبتلا شد و به تبع آن نوسان، هرج و مرج، التهاب و تشنج در حوزه‌های مختلف بویژه در حوزه اقتصادی و مساله معیشت مشاهده شد؛ به گونه‌ای که در کل می‌توان گفت مدیریت فاقد موضوعیت شد. دلیل این بلیه هم واضح است؛ وقتی مدیریت داخلی تابع تحولات و تصمیمات خارجی قرار می‌گیرد، هیچ کنترل و احاطه مستقلی بر تصمیمات وجود نخواهد داشت و متاسفانه تبعات نبود استقلال نمودار و تابعی دست بسته از ساختار تصمیم‌گیری قدرت‌های بزرگ خارجی می‌شود. طی 7 سال گذشته تبعات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این نوع رویکرد و دیدگاه، تجربه‌ای بسیار گران برای مردم ایران شد و خاطرات تلخی را پدیدار کرد که به مثابه یک زخم عمیق، تا سالیان سال رد آن بر پیکره ملت ایران خواهد ماند. 

این خاطرات تلخ این بار بیشتر از قبل کاربست الگوی سوم را ضروری کرده است. در دیدگاه سوم، موضوع تقویت متوازن ساختار درونی قدرت در همه حوزه‌ها در اولویت است و مؤلفه‌های ساخت درونی قدرت به مثابه مبانی و ستون‌های ساختمان حاکمیت ملی متجلی می‌شود که در کوران حوادث مختلف خارجی که تسلط و احاطه‌ای بر آن نیست، موجودیت و استقلال حاکمیتی مخدوش نشود و یک سیل اتفاقات خارجی، بنای حاکمیت و استقلال ملی را ویران نکند. در این دیدگاه تعامل با محیط پیرامونی بر اساس اولویت‌های منافع و مصالح ملی ترسیم و مذاکرات و معاملات خارجی تبدیل به آورده و تقویت مبانی ساختار درونی قدرت و شاخص‌های اقتصادی و... می‌شود. قطعا در این الگو موضوع نرمش‌ها در مواضع و تعاملات بین‌المللی هم موجه است و این نرمش‌ها هم بر اساس مصالح متشکل است. 

واقعیت این است که ما اکنون نیازمند این الگوی سوم هستیم؛ الگویی مبتنی بر نگاه درون‌زای قدرت و منعطف در تنظیم منافع ملی بر اساس رخدادهای منطقه‌ای و جهانی. اکنون زمان این تجربه است. باید مردم ایران نتیجه الگویی را که در اقتصاد متکی بر ظرفیت‌های داخلی و استفاده از توان خارجی برای تکمیل و ارتقای این ظرفیت‌هاست، در زندگی خود و مسیر پیشرفت کشور تجربه کنند. باید الگوی شهید«حاج‌قاسم سلیمانی» در کار و تلاش مجاهدانه و مخلصانه را در مدیریت کشور بویژه در حوزه تامین امنیت مشاهده کنند. باید بازگشت امید و نشاط و اعتماد عمومی نسبت به دولت را نه در ادبیات و خطابه، بلکه در کار و صداقت عملی مسؤولان مشاهده کنند. باید مبارزه با فساد را نه در ادعا، بلکه در کاهش فساد در مجاری بروکراسی و عدم رشد قارچ‌گونه پرونده‌های فساد اقتصادی مشاهده کنند. اینها برخی مختصات ایده‌آل ‌الگو و نسخه سوم است، البته قطعا در ترسیم و راهبری این الگو، باید مدیریت فعلی و نتایج آن را مایه عبرت قرار داد. 

***

پس از اعلام شکست ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا توسط رسانه‌های جریان رسمی، باز هم کارگزاران و آنان که در تیول غرب هستند، معادلات و مناسبات داخلی و خارجی مطلوب خود را نقاشی کرده‌اند. دنبال پیدا کردن قرینه‌های داخلی دموکرات‌ها در ایران افتاده‌اند و اقدام به انتخاب گزینه‌های آمریکایی‌پسند برای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در خرداد 1400 کرده‌اند. این تکرار همان سناریوی 7 سال اخیر و مبتنی بر همان الگوی دوم است که استقلال کشور را تابع تصمیمات خارجی می‌کند. قطعا این رفتار و به اصطلاح «سیاست‌بازی»، به جایی نخواهد رسید اما یک نکته جهت اطلاع باید در نظر داشت و آن این است که با خوشحالی مردم از شکست ترامپ جعلق، نمی‌توان سوء‌مدیریت دولت مستقر فعلی در ایران را پوشاند! و ترهات قرینه‌سازی برای بایدن را پیش برد. 

تلخی تجربه ترامپ برای مردم ایران، اتفاقا نتیجه کاربست الگوی دوم یعنی سیاست دولت غرب‌گرای مستقر در تابع کردن سیاست‌گذاری‌های داخلی به تحولات و تصمیمات بیرونی طی 7 سال گذشته است. آنچه از ترامپ خاطره‌ای بسیار تلخ برای مردم ایران ساخت، الگوی ائتلاف روحانی- ظریف بود که در نتیجه آن تصمیمات اجرایی دولت به آمریکایی‌ها وابسته و نتیجه آن شد که دیدیم! کاندیدای دموکرات‌ها در انتخابات 2016 باخت و ما ماندیم و اقتصادی وابسته به تصمیمات ترامپ! و دولتی که دست روی دست گذاشت تا فرجی از واشنگتن دی‌سی حاصل شود و مردمی که حیرت‌زده از این رفتار دولت حاکم بر خود، شاهد بودند چگونه روز به روز و با تغییرات لحظه‌ای قیمت‌ها، سفره‌های‌شان کوچک‌تر شد و ارزش دارایی‌های‌شان آب رفت و ناامیدانه آرزو‌های‌شان را بر باد رفته دیدند.