|
بهاروند خواستار رسیدگی اصفهانیان به حضور فغانی در لیست شد
سرپرست فدراسیون فوتبال کمیته داوران را مأمور کرد به قید فوریت موضوع دستورالعمل و آییننامههای مرتبط با معرفی علیرضا فغانی در فهرست داوران بینالمللی فوتبال کشورمان را از طریق فیفا مجددا بررسی کند. حیدر بهاروند، سرپرست فدراسیون فوتبال از فریدون اصفهانیان، سرپرست کمیته داوران خواست در اسرع وقت نظر کمیته را برای اقدامات بعدی به اطلاع سرپرست فدراسیون برساند.
ارسال به دوستان
بیپولی و کمبود بازیکن مشکل جدید پرسپولیس و گلمحمدی
منطقه خیلی قرمز
پرسپولیس با توجه به محرومیت عجیب آلکثیر و همچنین جدایی ناگهانی خلیلزاده، حالا بشدت محتاج خرید بازیکن است اما مشکل بزرگ این تیم نداشتن پول به اندازه کافی است. وضعیت مالی پرسپولیس مناسب نیست و جای تعجب دارد که در چنین شرایطی، وزارت ورزش و جوانان مدیرعامل این باشگاه را به سمت مهم دیگری گمارده است. جعفر سمیعی در نخستین حضورش در تمرین پرسپولیس، در جمع سرخپوشان صریح اعلام کرد حساب باشگاه خالی است. او البته تاکید کرد اهل وعده دادن هم نیست. مدیرعامل جدید پرسپولیس که با هدف مبارزه با فساد وارد این باشگاه شده، در همین ابتدای ورود خود اعلام بیپولی کرد؛ آن هم در تیمی که بازیکنان طلبهای سنگینی از آن دارند؛ از درصدهای باقیمانده از فصل گذشته و آپشنها تا پیشپرداختیهای فصل جدید. در واقع بازیکنان پرسپولیس برای فصل جدید درصدی نگرفتهاند؛ به جز ۲ بازیکن جدید. اینکه هدف سمیعی از بیان صریح بیپولی به بازیکنان چه بوده، خودش باید در موردش توضیح بدهد اما آنچه شواهد نشان میدهد باشگاهی که بهموقع نتواند مطالبات بازیکنانش را بدهد، خیلی زود تبعات آن را خواهد دید. پرسپولیس نماد چنین ضررهایی است. مهدی ترابی به همین راحتی از باشگاه جدا شد؛. هر چند او وعده داده مطالباتش را به باشگاه پرسپولیس میبخشد اما تا امروز که خبری از آن نشده است. شجاع خلیلزاده هم نمونه دیگری از همین جریان است. شاید مدیرعامل جدید هنوز نمیداند در چه فضایی قرار گرفته و نمیداند طبق قوانین فیفا اگر بازیکنان تیمش بهموقع مطالبات خود را نگیرند، براحتی میتوانند دست پرسپولیس را در حنا بگذارند. در این شرایط که قاعدتا تهیه پول کار راحتی نیست و قطعا هم همه دغدغههای این باشگاه فقط مسائل مالی نیست، وزیر ورزش و جوانان روز گذشته در اقدامی عجیب سمیعی را به سرپرستی حراست وزارت ورزش منصوب کرد تا تعجب همگان بیشتر شود. باشگاهی مثل پرسپولیس دارای ابعاد مختلفی است و حتی یک مدیرعامل بهتنهایی نمیتواند از پس امور آن برآید. چگونه میشود وزیر ورزش کسی را که تا پیش از حضورش در باشگاه مدیر حراست وزارت بوده را با حفظ سمت در پرسپولیس به عنوان سرپرست حراست وزارت ورزش منصوب میکند؟ بیشک حراست وزارت ورزش دارای مسائل مختلف و رسیدگیهای پرشمار است. وزارت ورزش درباره چنین انتصابهایی اهل شفافسازی هم نیست تا بلکه برای افکار عمومی مشخص شود چرا باید نیرویی که قبلا در همین سمت بوده و از سوی وزیر برای مدیرعاملی پرسپولیس مأمور میشود، همزمان کار قبلی خودش را هم ادامه دهد؟!! این روزها یکی از دغدغههای مهم سمیعی باید جذب بازیکن باشد تا سرخپوشان تقویت شوند. با این حساب خالی، چگونه قرار است چنین اتفاقی بیفتد؟ اصلا آیا او فرصتی برای فکر کردن به این موارد دارد؟
* تماس برای تحمل شرایط بد مالی
مدیرعامل پرسپولیس پس از دریافت گزارش مالی این باشگاه با یحیی گلمحمدی، سرمربی تیم درباره وضعیت اقتصادی سرخپوشان گفتوگو کرد. جعفر سمیعی پس از انتخاب به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس وضعیت مالی و حقوقی سرخپوشان را مورد بررسی قرار داد تا در جریان بدهیهای داخلی و احکام مربوط به فیفا بابت طلب مربیان و بازیکنان خارجی پیشین سرخپوشان قرار بگیرد. سمیعی که یکی از اهداف خود را حل مشکلات مالی این باشگاه عنوان کرده بود با حساب خالی باشگاه روبهرو شده است؛ باشگاهی که نزدیک به ۶ میلیارد تومان برای پرداخت قسط اول قرارداد فصل جاری برخی بازیکنان خود بدهی دارد اما فقط حدود 8 میلیون تومان در حسابش است. سمیعی که سعی کرده است رابطه خود با یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس را نزدیک کند به طور مرتب با وی در ارتباط است و گزارش مالی باشگاه را نیز به گلمحمدی انتقال داده است. سمیعی از گلمحمدی خواسته تمرکز بازیکنان را تا فینال لیگ قهرمانان آسیا حفظ کند و او نیز تلاش خود را برای تزریق پول به باشگاه خواهد کرد تا سرخپوشان بدون مشکل سراغ جام قهرمانی در آسیا بروند. برخی بازیکنان تازهوارد پرسپولیس همچون احسان پهلوان و حامد لک تاکنون دریافتیای از باشگاه نداشتهاند و همانند بازیکنان فصل گذشته این تیم منتظر پول هستند.
* گزینههای خرید با جیب خالی
از سوی دیگر باشگاه پرسپولیس هنوز 9 روز دیگر فرصت دارد تا آخرین خرید نقل و انتقالاتیاش را ثبت کند. سرخهای پایتخت با 7 خرید نقل و انتقالاتی به استقبال لیگ قهرمانان آسیا رفتند و توانستند با اثربخشی همین بازیکنان و تجربه ستارههای سابق، به فینال این رقابتها برسند. اما پیش از بازی نیمهنهایی، محرومیت عیسی آلکثیر تمام برنامههای یحیی گلمحمدی برای لیگ بیستم را به هم ریخت و باعث شد قرمزپوشان دوباره به بازار نقل و انتقالاتی بازگردند. اگر چه آنها تصمیم دارند با وکیل خود و مهاجم دزفولی به دادگاه عالی ورزش بروند اما زمزمههای جدی در کادر فنی این تیم، از خط زدن عیسی آلکثیر خبر میدهد؛ بازیکنی که تا فروردین 1400 نمیتواند برای پرسپولیس بازی کند و منطقی است که کادرفنی تصمیم بگیرد با سهمیه او، یک بازیکن لیگ برتری دیگر بخرد. با توجه به جدایی علی علیپور، کریستین اوساگونا و آنتونی استوکس، خرید یک مهاجم ضروری به نظر میرسد اما از سوی دیگر جدایی محمد نادری، شجاع خلیلزاده و محمد انصاری (احتمالی) کمبود مدافع را نیز در این تیم به وجود آورده است. به هر حال با توجه به اینکه 16 تیم لیگ برتری خریدهای خود را انجام داده و همچنین برخی بازیکنان حضور در خارج از کشور را انتخاب کردهاند، یحیی گلمحمدی انتخابهای محدودی پیش رو دارد و تعداد آنها حتی به انگشتان یک دست هم نمیرسد.
1- رضا قوچاننژاد: نام او همیشه در اطراف باشگاه پرسپولیس شنیده شده اما هیچگاه این انتقال عملی نشده است. این فصل گوچی مورد توجه تراکتور هم قرار گرفت اما درخواست 550 هزار دلاری او در کنار هزینه رضایتنامه سبب شد حضورش در جمع تیتیها منتفی شود. با توجه به محدودیت مالی شدید پرسپولیس، این خرید چیزی شبیه غیرممکن بود. با این حال منابع غیررسمی از تماس شخصی یحیی گلمحمدی با این بازیکن خبر میدهند و شاید مهاجم تیم زووله، با حضور در فوتبال ایران فضای لیگ برتر را به کلی تغییر دهد.
2- پیمان بابایی: مهاجم 26 ساله اهل تبریز در ۲ فصل گذشته عملکرد خوبی در لیگ آذربایجان داشت. او البته تحت قرارداد ماشینسازی است و برای جدایی باید رضایت این تیم را جلب کند در غیر این صورت مثل بسیاری از فوتبالیستهای دیگر، گذرش به کمیته تعیین وضعیت خواهد افتاد. با این حال شایعات بسیار زیادی پیرامون حضور او در جمع سرخپوشان پایتخت وجود دارد و غیبت پیمان در تمرینات و بازیهای ماشینسازی هم این شایعات را بیشتر و بیشتر کرده است.
3- رضا شکاری: او به صورت ناگهانی قرارداد خود را یکطرفه با تراکتور فسخ کرد و به همکاری یک سالهاش با پرشورها خاتمه داد. شکاری در حالی از سوی برخی رسانهها گزینه خرید پرسپولیس شده که فصل ناامیدکنندهای را با تراکتور سپری کرد اما همچنان نمایشهایش به عنوان بازیکنی جوان در ترکیب ذوبآهن، در ذهن هواداران فوتبال مانده است. شکاری البته مهاجم نوک نیست و میتواند به عنوان مهاجم سایه و هافبک هجومی نقشآفرینی کند.
4- علیرضا آرتا: این بازیکن همان فوتبالیستی است که در پایان لیگ هجدهم مورد توجه برانکو ایوانکوویچ قرار گرفت و نامش در لیست آخر برانکو به ایرج عرب هم بود اما جدایی ایوانکوویچ سبب شد هرگز پرسپولیسی نشود. حالا بار دیگر وی مورد توجه سرخها قرار گرفته اما نکته مهم این است که مدافع سابق تیم جوانان با گلگهر قرارداد بسته و جداییاش کار مشکلی خواهد بود.
5- ایمان سلیمی: مدافع سابق تیم تراکتور که او هم با وجود داشتن قرارداد، همکاریاش با تراکتور را قطع کرد، حالا برای خط دفاعی گزینه پرسپولیس شده است. با این حال به نظر میرسد رضایتنامه سلیمی برای فوتبال اروپا صادر شده و نمیتواند به این سادگیها با پرسپولیس قرارداد ببندد. خود او نیز به حضور در فوتبال اروپا علاقهمند است.
6- شاهین طاهرخانی: مدافع سابق استقلال که روز دوشنبه از این تیم جدا شد، یکی دیگر از بازیکنانی است که نامش در نزدیکی پرسپولیس شنیده میشود. طاهرخانی۲۳ ساله است و فصل گذشته جزو مدافعان استقلال به شمار میرفت.
ارسال به دوستان
پنجره استقلال سرانجام با تأیید فیفا باز شد
پرداخت بدهی 40 میلیاردی در 40 روز
زهره فلاحزاده: سرانجام روز دوشنبه پنجره نقل و انتقالات استقلال باز شد تا آبیها با وقفه ایجادشده بابت بازیهای تیم ملی، بتوانند با خیال آسوده قرارداد بازیکنان جدیدشان را ثبت کنند.
البته اینکه چرا مدیران قبلی در پرداخت بدهی وینفرد شفر، مربی ۲ فصل گذشته استقلال غفلت کرده بودند سوالی است که هیچ زمانی پاسخی به آن داده نشد و سایه این مدیران هیچگاه در این شرایط بحرانی دیده هم نشد به طوری که گویی هیچ تقصیری گردنشان نیست و قیافه حق به جانب میگیرند که ما همیشه به استقلال خدمت کردهایم؛ خدمتی که معلوم نیست چرا با وجود آن وضعیت این باشگاه همیشه بحرانی است و مقصر این همه بدهیهای تلنبار شده چه کسی است؟
مدیرانی که خواه یک سال، ۲ سال یا ۵ ماه در این تیم روی صندلی مدیریت نشستهاند و به جای آنکه به فکر بهتر کردن شرایط بد تیم باشند، به دنبال محبوبیت و زیادتر شدن عکسهایشان در گوگل هستند.
همان روزی که وینفرد شفر به گفته علی خطیر، معاون وقت باشگاه اخراج شد تا نکند نتیجه بگیرد و بماند و همان روزی که مربی آلمانی به تمرین راه داده نشد، باید معاون و مدیر عامل استقلال میدانستند شکایتی
در راه خواهد بود اما آنها با خیالی آسوده به دنبال مربی خارجی جدید بودند. شفر به بنییاس امارات رفت اما از شکایتش از استقلال نگذشت. او استقلال را مجبور به پرداخت ۵۹۲ هزار دلار به اضافه ۲۵ هزار فرانک کرد تا سرانجام پروندهاش در تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۹۹ مختومه و پنجره نقل و انتقالات استقلال باز شود.
نکته قابل توجه اما درباره دوره مدیریت خطیر و فتحی در استقلال این است که شفر رفت تا استراماچونی، مربی ایتالیایی بیاید؛ مربیای که ۵ ماه بیشتر در این باشگاه دوام نیاورد و حالا همان مربی با توجه به بندهایی که به اجبار در قراردادش گنجانده شد، به دنبال شکایت است. یعنی مدیرانی که شفر را رد کردند تا استراماچونی را بیاورند، به تنهایی مقصر ۲ پرونده سنگین شکایت هستند.
آیا از آنها خبری هست؟ آیا پاسخگوی این همه بدهیای که بر جا گذاشتهاند، هستند؟
چطور میشود خانهای را ویران کنی اما بدون محاکمه شدن، بگذاری و بروی؟
به هر حال پنجره استقلال باز شد. مدیران استقلال پس از برکناری احمد سعادتمند، در این مدت ۴۰ روزه، ۳۱۵ هزار دلار به دیاباته، ۵۰ هزار دلار به میلیچ، ۵۳ هزار یورو به محمد نادری، ۵۹۲ هزار دلار به اضافه ۲۵ هزار فرانک به شفر، ۱۴۲ هزار دلار به باشگاه پاختاکور، ۹۴ هزار دلار به جپاروف و ۱۵ میلیارد تومان به طلبکاران داخلی پرداخت کردند؛ پرداخت رقمی حدود ۴۰ میلیارد تومان که میتواند در تاریخ باشگاهی که همیشه با بدهیهای سنگین روبهرو بوده، بیسابقه باشد.
درست است باید سریعتر از اینها بدهیها پرداخت میشد و نباید استقلال کارش به اینجا کشیده میشد که پنجرهاش بسته باشد و در لیگ قهرمانان و هفته اول لیگ بیستم مجوز استفاده از بازیکنان جدیدش را نداشته باشد اما باید این را هم گفت که پرداخت بدهیهای سرسامآور در این مدت کوتاه با توجه به تحریمهای بانکی علیه ایران، کار آسانی هم نبوده است.
قطعا بدهیهای دیگری از راه خواهد رسید و استقلال باز هم جریمه خواهد شد اما بهتر است مدیران آبیها این بار با برنامهریزی دقیق و تهیه بهموقع پول طلبکاران به فکر پرداختها باشند تا باز هم تجربه تلخ بسته ماندن پنجره نقل و انتقالات آبیها تکرار نشود.
حالا استقلال با پرداخت این بدهیها و باز شدن پنجره نقل و انتقالاتش با توجه به شرایط خوبی که در هفته اول لیگ هم داشت، میتواند به عنوان مدعی اصلی به کار خود ادامه دهد، البته به شرطی که مثل فصول گذشته از درون فرونپاشد. اعضای تیم و هوادارانش یک بار هم که شده باور کنند میتوانند با اتحاد به معنای واقعی جشن قهرمانی در پایان فصل بگیرند؛ استقلالی که 8 سال رنگ قهرمانی در لیگ برتر را ندیده و هوادارانش کاسه صبرشان لبریز شده است. آنها جام میخواهند و رقم زدن خاطره خوش پس از سالها ناکامی.
ارسال به دوستان
فوتبال ایران محمود یاوری را از دست داد
آخرین سلام جناب سرهنگ
مرتضی یعقوبی: درگذشت محمود یاوری که با روحیات خاص خود در تیمهای مختلف، بازیکنان زیادی را تربیت کرده بود، فقدان بزرگی برای فوتبال ایران است. محمود یاوری، پیشکسوت فوتبال ایران بعد از تحمل یک دوره بیماری، صبح دیروز در ۸۱ سالگی، در بیمارستانی در اصفهان درگذشت. درگذشت او برای فوتبال ایران یک اتفاق تلخ و ناراحتکننده است؛ کسی که مقام استادی برای اکثر بازیکنان قبل از دهه ۹۰ دارد و سالها به طور خستگیناپذیر در تیمهای مختلف مربیگری کرد و تاریخ انقضای ابدی داشت. اگر بیماری سراغش نیامده بود، یاوری همچنان منجی تیمهای در معرض سقوط بود که در هفتههای پایانی مهر بقا بر پای این تیمها میزد و به طور شگفتیآوری نشان میداد همچنان دود از کنده بلند میشود. یاوری را باید باسابقهترین فوتبالی اصفهان در ایران بدانیم که در تمام ردههای ملی هم مربیگری کرده و در سالهای پایانی عمرش، در کمیته فنی فدراسیون فوتبال حضور داشت. همین کارنامه پر و پیمان «جناب سرهنگ» که یک نظامی بازنشسته بود، نشان از تبحر او در فوتبال داشت. شاید دیسیپلین نظامی او گرهگشای مشکلاتش در خیلی از تیمهای شلخته و بینظمی بود که نیاز به کمک او داشتند. مرحوم یاوری از نخستین بازیکنان تیمی است که امروز به نام سپاهان شناخته میشود. او فوتبالش را از نوجوانی در شاهین اصفهان شروع کرد و نخستین قهرمان را هم با این تیم اصفهانی به دست آورد و در ۲۴ سالگی قهرمان ایران شد. او تا آخرین روزهای انحلال شاهین در این تیم باقی ماند و سال ۱۳۴۲ همزمان با انحلال این تیم، راهی پاس شد و به جرگه فوتبالیستهای نظامی پیوست. با ورود به پاس، از سال ۱۳۴۲ تا آخرین سالهای فوتبالش در این تیم قدرتمند که روزگاری جزو مدعیان بود، بازی کرد و تا سال ۱۳۵۰ در این تیم حضور داشت و در نهایت بازنشسته شد. حضور در ۳ بازی ملی بدون گل زده، کارنامه محمود یاوری در تیم ملی بود. یکی از قابهای به یادگار مانده از محمود یاوری، سلام نظامی او برای خیلی از شاگردانش در دوران مربیگری است. او نه برای همه، بلکه برای کسانی که از صمیم قلب دوستشان داشت، به شکل نظامی سلام میکرد که این موضوع مانند احترام یک ژنرال برای یک افسر یا یک سرباز بود. چالشبرانگیزترین دوران فوتبال یاوری، دوران مربیگری بود که او در اکثر تیمها حضور داشت و در دورهای هم هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت. محمود یاوری همزمان با بازنشستگی از بازیکنی، به اصفهان رفت و سال۵۰ هدایت ذوبآهن را برعهده گرفت و به این ترتیب به مارکوپولوی فوتبال ایران تبدیل شد. او پس از آن در تیمهای سپاهان (۳ دوره)، برق شیراز (۴ دوره)، تیم ملی جوانان (۲ دوره)، تیم ملی امید، تیم ملی بزرگسالان ایران، فجرسپاسی (۳ دوره)، پاس، تراکتور، ابومسلم، استقلال اهواز (۲ دوره)، راهآهن، شاهین بوشهر، صبای قم، پاس همدان، استیل آذین، ذوبآهن (۲ دوره) و مس کرمان مربیگری کرد. حضور در تیمهای مختلف در اقصی نقاط ایران از محمود یاوری یک آچار فرانسه ساخته بود که مشکلگشای هر تیمی بود و بیراه نیست اگر بگوییم او استاد اکثر بازیکنان دهههای ۵۰، ۶۰، ۷۰ و ۸۰ شمسی است و این یعنی مربیگری در ۴ دهه. یکی از دورههای شاخص مربیگری او، حضور در تیم ملی فوتبال ایران بود که به علت تغییرات مدیریتی زیاد طول نکشید. سال ۶۳ بهروز صحابه، محمود یاوری ۴۴ ساله را به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان انتخاب کرد. تابستان ۱۳۶۳ تیم ملی به رهبری محمود یاوری در مسابقات فوتبال مقدماتی جام ملتهای آسیا ۱۹۸۴ شرکت کرد اما وقتی نصرالله سجادی به جای بهروز صحابه، رئیس فدراسیون فوتبال شد، یاوری از مسؤولیت سرمربیگری تیم ملی کنار رفت.
فقدان او برای خیلی از شاگردان، دوستان و همبازیهایش یک درد بزرگ خواهد بود. محمود یاوری در سالهای پایانی مربیگریاش، به معنی واقعی کلمه برای شاگردانش پدر بود نه یک مربی.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|