|
ارسال به دوستان
درباره «یدو» فیلم قابل قبول جشنواره 39
نگهبان آبادان
محمدصالح سلطانی: یک فیلم دفاعمقدسی چطور میتواند تبدیل به یک فیلم خوب شود؟ چه انتظاری از یک فیلم جنگی داریم؟ میتوانیم همه این انتظارات را فهرست کنیم و یکییکی برای «یدو» آن را کنار هم بگذاریم و ببینیم دومین فیلم سینمایی «مهدی جعفری» میتواند یک فیلم خوب تلقی شود یا نه.
* یک فیلم جهاندار
«یدو» اتمسفر دارد. فیلم، از همان سکانس اول در حال ساختن یک جهان خاص برای خود است؛ جهانی که در دل ویرانههای یک شهر جنگزده شکل میگیرد. آبادان در «یدو» هویت دارد؛ شهری است خمیده زیر بار جنگ، شهری که مردمانش ۲ گروه شدهاند؛ عدهای برای حفظ جان شهر مهاجرت کرده و عدهای دیگر، برای پاسبانی از جسم شهر، زندگی زیر سایه جنگ را برگزیدهاند. این ۲ گروه البته در فیلم با هم تقابل ندارند و در فصل انتهایی، به شکلی هنرمندانه همدیگر را تکمیل میکنند. ماجرای «یدو» درباره یکی از خانوادههایی است که میخواهد نگهبان آبادان باشد؛ خانوادهای که زندگی سختشان در شهر جنگزده، بخوبی در «یدو» تصویر میشود. تصویری که بیش از هر چیز، مرهون یک فیلمبرداری ماهرانه و یک موسیقی گوشنواز است. یکی از جدیترین نقاط قوت فیلم مهدی جعفری، تصویربرداری خوب آن است و باعث میشود جهانِ فیلم، در ذهن مخاطب جان بگیرد. اوج درخشش فیلمبرداری فیلم «یدو» را میتوان در نمایش تودرتوی زندگی یدو و خانوادهاش در اوایل فیلم تماشا کرد؛ جایی که در چند دقیقه، خیلی چیزها درباره حال و هوای این خانواده برای مخاطب روشن میشود. موسیقی هم به تکمیل آنچه با فیلمبرداری «یدو» به دست آمده، یاری میرساند و تماشاگر فیلم را غرق در حال و هوای شهر دوستداشتنی آبادان میکند.
* شگرد کار کردن با نوجوانان
مهدی جعفری در «23 نفر» نشان داد کار کردن با بازیگران نوجوان را خوب بلد است. این مهارت جعفری، در «یدو» چنان بالنده شده که «میلاد صویلاوی» را در میان مدعیان سیمرغ بازیگری نقش اول مرد جشنواره جا داد. استعداد صویلاوی و مدیریت جعفری، ترکیب چشمنوازی را در «یدو» ساخته است. گذشته از بازیگر نقش اول، سایر بازیگران نوجوان فیلم هم نمایش دلپذیری دارند، خاصه بازیگر نقش خواهر یدو که مظلومیت و ترس یک دختربچه در یک شهر جنگزده را با دقت و ظرافت به تصویر کشیده است.
گذشته از بازیگران نوجوان، ستاره پسیانی هم نمایش متفاوتی در «یدو» داشته است. تسلط بر لهجه جنوبی و بازی کردن نقشی بزرگتر از سن واقعی، برای هر بازیگری دشوار است و به نظر میرسد این ۲ مساله، پاشنه آشیل بازی پسیانی شده است. با این حال اما به طور کلی، نقشآفرینی پسیانی در میان آثار حاضر در جشنواره، به یاد ماندنی است و نامزدیاش برای سیمرغ نشان میدهد بازی او به چشم داوران جشنواره هم آمده است.
* حفره فیلمنامه
«یدو» برای موفقیت ابزارهای زیادی در اختیار دارد. تکنیک فیلم از جهات مختلف قدرتمند است و همه چیز برای ساخت یک فیلم درخشان دفاعمقدسی آماده به نظر میرسد اما آنچه پای «یدو» را میگیرد و مانع اوج گرفتنش میشود، فیلمنامه است. سناریوی «یدو» به اندازه کافی قصه ندارد و به نظر میرسد برای درگیر کردن مخاطب ناتوان است. سیر وقایع در فیلم کند است و داستان بخوبی جان نمیگیرد. برخی کنشها و واکنشهای شخصیتهای مختلف قصه هم باورناپذیر از آب درآمدهاند و نسبت درستی با شرایط بحرانی و جنگزده شهر ندارند. همه اینها یعنی مشکل بزرگ «یدو» فیلمنامه است و فیلمی که در سناریو لنگ بزند، حتی اگر همه عناصر دیگر را در بالاترین سطح داشته باشد، تبدیل به یک فیلم درخشان نخواهد شد.
* یک روایت صبور
آثار زیادی در سینمای ایران با محوریت «مقاومت» ساخته شده اما تصویری که «یدو» از مقاومت به دست میدهد، تصویری درونیشده و اصیل است. فیلم بنای شعار دادن ندارد و ایدئولوژی در «یدو» کاملا با بافت هنری اثر ممزوج شده است. سرتاپای فیلم جدید مهدی جعفری، مثل فیلم قبلیاش در ستایش مقاومت و ایستادگی است اما این مضمون، در دل روایت فیلم تنیده است و بیرون نمیزند. برای همین، پایانبندی غافلگیرکننده فیلم، از ساختار اثر بیرون نزده و برای مخاطب، ملموس و پذیرفتنی است. میوهای که «یدو» در سکانس آخر میچیند، حاصل 90 دقیقه صبر و روایت بدون شعار است که در لحظات پایانی، بخوبی ثمر میدهد و حال مخاطب را از این همه مقاومت جاری در رگ و پیِ بچههای آبادان، خوب میکند.
* بازگشت کانون، تثبیت جعفری
کانون پرورش فکری، در روزگاری نهچندان دور خالق فیلمهای سینمایی خاطرهانگیزی برای کودکان و نوجوانان بوده اما در یک دهه اخیر، نشانی از آن عصر طلایی و تولیدات سینمایی کانون به چشم نمیخورد. «یدو» که حاصل همکاری مشترک بنیاد سینمایی فارابی و کانون است، میتواند فصلی تازه برای بازگشت این نهاد خاطرهانگیز به سینما باشد. «یدو» پس از مدتها یک قهرمان نوجوان را روی پرده میآورد، به کنشهایش جان میدهد و در نهایت مخاطب را با ریتم جذاب موسیقی جنوبی، همراه میکند. «یدو» بازگشت به تجربههای خوب گذشته برای کانون و تداوم یک مسیر جذاب برای مهدی جعفری است. دفاعمقدس ما، پر از عرصهها و جنبههای گوناگونی است که هنوز برای مردم ایران روایت نشده است. جعفری میتواند راوی نوجوانانههای جنگ باشد و از منظر قهرمانان کودک و نوجوان، مقاومت ملی مردم ایران را روایت کند. اگر «23 نفر» آغاز این مسیر برای جعفری بود، «یدو» او را در این راه تثبیت میکند. یک فیلم «خوب» که نه همه اما بیشتر انتظاراتمان از یک فیلم دفاعمقدسی را محقق میکند. آیا فیلم بعدی مهدی جعفری میتواند یک شاهکار در ژانر فیلمهای دفاعمقدسی سینمای ایران باشد؟
***
در انتظار فیلم بعدی
علی چاووشی: «۲۳ نفر» یک اتفاق کوچک و خوشایند در سینمای دفاعمقدس و جشنواره سیوهفتم فیلم فجر بود؛ اتفاقی که اگر چه در مجموع با نظر مثبت منتقدان همراه شد اما خالی از اشکالات بعضا حتی مبنایی نیز نبود. اما امسال مهدی جعفری با «یدو» نشان داد هم در کارگردانی پیشرفت محسوس داشته و هم جهان شخصی خودش را پیدا کرده است. «یدو» هم همان مضمون کلی «۲۳ نفر» را دارد: شکل گرفتن هویت و سیر تکاملی بچهها از طریق مواجهه با جنگ. این مضمون، این بار از طریق تمرکز بر یک کودک آبادانی که به همراه خانوادهاش در زمان محاصره در آبادان مانده به تصویر کشیده شده است. «یدو» در فیلمبرداری، صحنهپردازی، تدوین و کارگردانی، عملکردی قابل تحسین دارد؛ عملکردی که با اعلام نامزدهای بخشهای مختلف جشنواره، مشخص شد از دید داوران هم پنهان نمانده است. اگر چه انتخاب ستاره پسیانی برای نقش مادر میانسال آبادانی انتخابی مناسب نیست اما در مجموع بازی بازیگران فیلم قابل قبول است. پاشنه آشیل یدو اما در فیلمنامه است. فیلمنامه «یدو» که اقتباسی از یک داستان کوتاه است («زخم شیر» نوشته صمد طاهری)، بهرغم ایده جذاب و پایانبندی غافلگیرانه، نمیتواند سیری درست و کامل را شکل دهد؛ در واقع جعفری و عباسزاده در مقام فیلمنامهنویس، نتوانستهاند در گسترش داستان کوتاه به فیلمنامهای بلند، چندان موفق عمل کنند. از همین رو فیلم تا نیمه خود، پیش نمیرود و صرفا در فضاسازی باقی میماند. ایدهها و خردهداستانهای نیمه اول فیلم مانند قرض گرفتن وسایل خانههای دیگر هم نمیتوانند در تناسب با محور اصلی فیلمنامه نقشی جدی ایفا کنند. با این همه اما همین که «یدو» را میتوان فیلمی «قصهگو» دانست، بویژه با توجه به دیگر آثار این جشنواره ضعیف، نقطه قوتی است که آن را از اغلب فیلمهای جشنواره امسال متمایز میکند. جدیدترین ساخته مهدی جعفری، حتما در مقایسه با اثر قبلیاش گامی بلند و موفق محسوب میشود اما شخصا فکر میکنم باید منتظر آثار بعدی او بمانیم تا حد نهایی تواناییهایش را ببینیم.
ارسال به دوستان
در اختتامیه جشنواره تئاتر فجر انجام شد
تجلیل از مقام شهید فخریزاده
در مراسم اختتامیه سیونهمین جشنواره تئاتر فجر از مقام شامخ شهید محسن فخریزاده توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تجلیل شد.
به گزارش «وطن امروز»، مراسم اختتامیه سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر دیروز دوشنبه ۲۰ بهمن در تالار وحدت تهران برگزار شد. در این مراسم با حضور خانواده شهید محسن فخریزاده از مقام شامخ این شهید توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تجلیل شد.
همچنین در این مراسم، بزرگداشت بهرام ابراهیمی، همایون علیآبادی، اختر تاجیک و جمشید داورپناه از هنرمندان پیشکسوت تئاتر برگزار شد.
اختتامیه سیونهمین جشنواره تئاتر فجر از سامانه تلویزیون تئاتر ایران و پلتفرم روبیکا به صورت زنده پخش شد. با توجه به شیوع ویروس کرونا و رعایت کامل شیوهنامههای بهداشتی و همچنین به منظور حفظ سلامت هنرمندان، میهمانان و اصحاب رسانه، این مراسم با محدودیت تعداد حاضران برگزار شد. میهمانان مراسم اختتامیه جشنواره تئاتر فجر به نامزدها، هنرمندان برگزیده و جمعی از مدیران و اهالی رسانه محدود شده بود.
ارسال به دوستان
نکوداشت ۴ هنرمند در جشنواره موسیقی فجر
آیین نکوداشت 4 هنرمند برگزیده موسیقی کشورمان در سیوششمین جشنواره موسیقی فجر برگزار میشود.
به گزارش «وطن امروز»، بزرگداشت محمدرضا اسحاقی گرجی خواننده و نوازنده دوتار گرجی، زندهیاد احمدعلی راغب آهنگساز و موزیسین، ملیحه سعیدی نوازنده قانون و حسن ناهید نوازنده نی در اختتامیه جشنواره موسیقی فجر برگزار میشود.
سیوششمین جشنواره موسیقی فجر در بخشهای رقابتی و غیررقابتی ۲۸ بهمن تا سوم اسفندماه برگزار میشود و جایزه ترانه، جایزه موسیقی و رسانه و نشستهای پژوهشی، برنامههای دیگر این دوره جشنواره است.
ارسال به دوستان
کتاب زندگینامه و خاطرات شیخحسین انصاریان چاپ شد
کتاب زندگینامه و خاطرات حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخحسین انصاریان نوشته مجید جدیدی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش «وطن امروز»، کتاب زندگینامه و خاطرات شیخحسین انصاریان، همزمان با ۷۷ سالگی این عارف ربانی چاپ شد. این مفسر و مترجم قرآن، مؤلف و استاد حوزه علمیه قم است که بیش از ۶ دهه در عرصه تبلیغات دینی در ایران و سایر کشورهای اسلامی فعالیت میکند و تألیف و ترجمه دهها کتاب را در کارنامه کاری خویش به ثبت رسانده است.
در این کتاب، علاوه بر درج اسناد و تصاویر فعالیتهای این عالم و واعظ شهیر، خاطراتی از مبارزات سیاسی، سفرهای تبلیغی در پیش و پس از انقلاب اسلامی و همچنین دوران دفاعمقدس، سفرهای خارج از کشور و... به ثبت رسیده است.
ارسال به دوستان
بهشت کاشان؛ قطب نساجی و پارچه شعار جشنواره مد و لباس فجر
مرضیه شفاپور، رئیس دهمین جشنواره مد و لباس گفت: با توجه به اینکه کشور ما خاستگاه اقوام سنتی است، شعار جشنواره را «بهشت کاشان؛ قطب نساجی و پارچه» قرار دادهایم.
به گزارش «وطن امروز»، دبیر کارگروه مد و لباس کشور اظهار کرد: امسال نگاه ما به استانها ویژه است و از تمرکزگرایی تهران فرار کردیم و به سمت استانها رفتیم تا استعدادها را شناسایی کنیم. ۹ مرکز استان فعال هستند که در مشهد، مازندران، شیراز، هرمزگان و... همچنین در منطقه آزاد اروندرود بهصورت بینالملل برگزار میشود.
شفاپور درباره بخش بینالملل گفت: از طریق رایزن فرهنگی قرار است وبینارهای بینالمللی را برگزار کنیم و موضوع آن هم آشنایی با مد و لباس ایرانی است.
ارسال به دوستان
نقدی بر آخرین فیلم جشنواره سیونهم فجر
«تیتی»؛ جادوی پناهنده
مصطفی پورکیانی: بعد از «ناهید و اسرافیل» حالا میتوان مدعی شد آیدا پناهنده به فیلمسازی تبدیل شده که میتوان بخوبی امضای کارگردانی او را در فیلمهایش تماشا کرد و هویت مستقلی برای او قائل شد. این دستاورد در سینمایی که فیلمسازانش عموما فردیت خود را پشت تقلید از دیگران پنهان میکنند، شایسته ستایش است.
حال میتوان گفت که فیلمهای پناهنده، مولفههای ثابتی دارد که در نهایت منجر به خلق یک اتمسفر و «مود» ویژه میشود. فیلمهای او پر از خردهایدههایی است که درام مرکزی را شیرینتر و دلپذیرتر میکند.
شعبدهبازیهای خارقالعاده و نزدیک به «کرامت» کاراکتر «تیتی»، یا سکانس معرفی هوتن شکیبا و آن میهمانی عجیب، یا شغل و حرفه کاراکتر دانشمند که به حل معادلههای بزرگ فیزیک کوانتوم مشغول است، چند نمونه از این ایدهها در «تیتی» است. از سوی دیگر پناهنده از ورود به ساحت «ملودرام» نمیترسد و بیواهمه از برچسبهای مرسومی که ملودرام و احساساتگرایی را مذموم میداند، به سمت این گونه محبوب اما مهجور میرود.
سومین مولفه فیلمهای آیدا پناهنده، تکیه مناسب و به اندازه بر بافت بومی زادگاهش است. جغرافیای شمال کشور در فیلمهایش خود به شخصیت تبدیل میشود و داستان را به پیش میراند.
«تیتی» اگرچه ضعفهای ریز و درشتی دارد اما کاملترین فیلم پناهنده است. این کمال بیش از هر چیز، مدیون انسجام و تناسب فرم و تم فیلم، در کنار چند بازی خوب و قابل توجه و البته شخصیتپردازیهای هوشمندانه است. کاراکتر تیتی علاوه بر بازی الناز شاکردوست، به دلیل پرداخت درست در فیلمنامه به شخصیتی همدل و جذاب تبدیل شده و بیراه نیست اگر بگوییم در جشنواره کمشخصیت امسال، یکی از شخصیتهای بهیادماندنی است؛ زنی ساده و کاملا «معمولی» که رفتهرفته در دل داستان نشان میدهد اتفاقا معمولی نیست و او است که میتواند آن دانشمند سرد خشک را به جایی برساند که به جای نجات جهان از بلعیده شدن به دست سیاهچاله، در ماشین بنشیند و از فرمولهایی که امیرساسان گرو گرفته چشمپوشی کند و برود تا شاید آن نوزاد بیپناه - و شاید خود تیتی- را نجات دهد.
جهان «تیتی» هر چند عاشقانهای را پیش روی مخاطبان میگذارد اما ایدهای تازه به سینمای ایران ارائه میدهد که پیش از این، به آن کمتر پرداخته شده بود؛ تقابل یک متخصص علم فیزیک با دیوانهای که هر چند مسیری جداگانه دارند اما هدفی واحد را پیگیری میکنند؛ ۲ شخصیت از ۲ جهان متفاوت اما در تقلا برای نجات بشریت.
الناز شاکردوست این بار هم در «تیتی» با حضور در نقش زنی دیوانهمسلک و کولی که تردستی میکند، عشق به فرزندآوری دارد و آن را راهی برای خدمت به جهان امروز میداند، روندی نو را تجربه میکند؛ حضوری که البته درخشان است و او را به ورطه تکرار نمیاندازد اما این سلیقه داوران بود که با بیمهری، شاکردوست را از فهرست نهایی نامزدهای بخش بهترین بازیگر جدا کردند. در این میان اما با وجود شخصیتپردازی درست تیتی (با بازی الناز شاکردوست) و ابراهیم (با بازی پارسا پیروزفر) آنچه به «تیتی» ضربه میزند، حضور امیرساسان (با بازی هوتن شکیبا) است؛ شخصیتی بلاتکلیف که پر از تناقض است، گاه یک عاشق است و گاه رفتارهای سودجویانه دارد، شخصیتی که معلق است و مدام مخاطب را در هضمش دچار تردید میکند. هر چند آیدا پناهنده در نشست خبری این فیلم، این شخصیت را یک «حرامزاده دوستداشتنی» خواند و عنوان کرد او «آدمترین کاراکتر قصه» است اما آنچه از شمایل این شخصیت برمیآید این است که او اساسا به درستی شخصیتپردازی نشده است و در انتها آنچه بر جا میگذارد، سوالهای متعدد در ذهن مخاطبان است.
ارسال به دوستان
در بخش خیابانی جشنواره تئاتر فجر روی صحنه میرود
ترور شهید هستهای؛ موضوع «روز آرمیتا»
نویسنده نمایش «روز آرمیتا» عنوان کرد این اثر نمایشی که با مضمون ترور شهید داریوش رضایینژاد به صحنه میرود، ویژگیهای این شهید هستهای را به دور از فضایی کلیشهای به تصویر میکشد. به گزارش «وطن امروز»، فاطمه رادمنش، نویسنده نمایش «روز آرمیتا» که در بخش خیابانی جشنواره تئاتر فجر به صحنه میرود، درباره مضمون این اثر نمایشی گفت: نمایش «روز آرمیتا» با موضوع ترور شهدای انرژی هستهای به سفارش جشنواره تئاتر فجر تولید شده است. من و همسرم علیمحمد رادمنش به عنوان کارگردان اثر علاقهمند بودیم در این زمینه نمایشی را تولید کنیم اما فرصتش برایمان پیش نمیآمد تا اینکه بالاخره در این دوره از جشنواره این امکان نصیبمان شد.
وی ادامه داد: این نمایش همانطور که از نامش پیداست درباره آرمیتا، دختر شهید رضایینژاد است اما در اصل به موضوع ترور پدر او یعنی داریوش رضایینژاد میپردازد. در کنار این موضوع نمایش به فواید انرژی هستهای و تأثیرش در پزشکی هستهای و نقشی که در کمک به بیماران دارد، نیز اشاره دارد، البته بخش دراماتیک و تاثیرگذار نمایش به چگونگی ترور شهید رضایینژاد و تاثیری که بر آرمیتا و همسر شهید گذاشته است، اختصاص دارد.
رادمنش درباره راهکارهایی که برای کلیشهای نشدن روایت نمایش و تاثیرگذار بودن اثر در پیش گرفته است، به مهر گفت: برای نگارش نمایشنامه ابتدا باید قصهای دلچسب و جذاب را که قابلیت نمایشی شدن داشته باشد، انتخاب کرد. در این نمایش نیز نمایشنامه از بستر رویدادهای واقعی شکل گرفته است که در کنار داستان اصلی، ما قصه دیگری را هم روایت میکنیم که مربوط به کمک و حمایتهای این شهید از کودکان مبتلا به سرطان است و اینکه پزشکی هستهای تا چه اندازه میتواند در درمان این بیماران موثر باشد. در این نمایش با وجه انسانی و جهانی شهید رضایینژاد به دور از شعار و فضای کلیشهای آشنا میشویم.
وی افزود: مساله دیگر تفاوت تماشاگران نمایشهای خیابانی با نمایشهای صحنهای است چون مخاطب نمایشهای خیابانی میتواند از صنوف مختلف باشد و از هنرمندان و تماشاگران حرفهای تئاتر و دانشجویان تا کارگرها و کارمندها و کسبه و افراد عبوری را دربر میگیرد، از این رو ما باید به نحوی کار کنیم که اجرایمان هم هنرمندانه باشد هم قصهای ساده و دراماتیک را به تصویر بکشد.
ارسال به دوستان
نگاهی به مستند «هجده هزار پا»
جاذبه عشق در هجده هزارپایی
مسعود زارعیان: شیعیان مظلوم شهرهای فوعه و کفریای سوریه ۳ سال در محاصره تروریستهای مسلح موسوم به جبههالنصره در فقدان غذا، آب، دارو و سوخت میمانند. مردم قهرمانانه در مقابل حملات وحشیانه دشمن از زمین و آسمان و انتحاریها مقاومت میکنند اما حتی یک فریم تصویر شفاف از این مقاومت بینظیر تاریخی توسط فیلمسازان ثبت نمیشود؛ جنگ و محاصرهای که تمام مواد لازم برای دهها اثر سینمایی و مستند جنگی در آن یافت میشود ولی بایکوت رسانهای و خبری آن را از چشم و گوش جهانیان دور نگه داشته است. گویا جای «چارلز اوربن» آمریکایی خالی بود تا -به عنوان پیشتاز ضبط مستندهای جنگی به شیوه گزارشی در اوایل قرن بیستم- با حضور در این مناطق پرآشوب، بهترین نمونههای تبلیغات جنگی و وطنپرستی را در جهت اثبات شجاعت مبارزان مردمی به نفع خود تمام کند. اما در این شرایط و بعد از گذشت حدود ۲ سال از آن ظهر چهارشنبه منحوس به تاریخ 17 مارس 2015 که نخستین موشک تروریستهای مسلح به فوعه اصابت کرد، تنها مهدی شامحمدی بود که به عنوان یک مستندساز ایرانی وارد سوریه شد و توانست بخشی از رنج و مقاومت حیرتانگیز این مردمان را در مستند «هجده هزار پا» روایت کند. شخصیت اصلی این فیلم جوانی به نام احمد، دانشجوی رشته پزشکی است که به دلیل حمله دشمن به شهرش فوعه، دانشگاه را رها میکند و به کمک همشهریانش میشتابد. نریشن احمد قصه او و خانوادهاش، ازدواج با علا و همچنین حسرت و خروجش از فوعه را روایت میکند و از مادرانی میگوید که در محاصره برای سیر کردن شکم بچههایشان سراغ علفهای صحرا میروند؛ روایت جوانی که حالا فقط میتواند از ارتفاع 18هزار پایی شهرش فوعه و افتادن بستههای غذا و دارو را از در عقب هواپیما نظاره کند و شاهد رهایی عشق از جاذبه باشد. شامحمدی فیلمش را روی ایده مرکزی جمعآوری کمکهای مردمی توسط احمد بنا کرده است و تولد فرزندانش، بتول و حکیمه با مفهوم امید در دل مقاومت پیوند میخورد و در نتیجه فراز و فرود روایت به لحاظ تماتیک حفظ میشود. شاید سختترین کار مستندساز زمانی است که او در موقعیتهای اصلی فیلمش حضور ندارد اما کارگردان توانسته با استفاده درست از آرشیوهای ضبط شده توسط دوربینهای مسلحین و تصاویر ارسالی یکی از حاضران در محاصره به روایتی درست و یکدست از مقاومت مردم در برابر یکی از هولناکترین جنایات ضدانسانی در دوران معاصر دست پیدا کند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|