|
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از رقابت تلویزیون با شبکه نمایش خانگی به بهانه پخش 2 فیلم سینمایی اکران نشده در تلویزیون
رقابت دو سر باخت
مصطفی پورکیانی: امروز برخلاف یک دهه گذشته، این مخاطب است که تصمیم میگیرد چه فیلم و سریال جدیدی را در سبد تماشای خود قرار دهد؛ کار جذب مخاطب برای فیلمسازان بشدت دشوار شده و کوچکترین غفلتی در این راه باعث میشود به فراموشی سپرده شوند. معمولا در رسانهها از سریال «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، به عنوان نخستین سریال شبکه نمایش خانگی که اتفاقا با استقبال مخاطب هم مواجه شد، نام میبرند. پس از آن و در یک دههای که از پخش این سریال ۳ فصلی میگذرد، شبکه نمایش خانگی فراز و فرودهای فراوانی در گذر از سریالهای مختلف به خود دیده است؛ سریالهایی مانند «قهوه تلخ»، «شهرزاد»، «شاهگوش» و این اواخر چند سریال که مخاطبان فراوانی برای خود دست و پا کرده بودند و بر اساس آمارهای خود پلتفرمها، جزو پربینندهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی به شمار میآیند. پیش از این دهه که شبکه نمایش خانگی مانند این روزها حرف و حدیث کوچه و بازار باشد و رقابتی بین خود «ویاودیها» بر سر جذب مخاطب پیش بیاید، تلویزیون و رسانه ملی در کنار سینما، تنها منبع رسمی مخاطبان برای تماشای فیلم و سریال بودند. مخاطب تلویزیون برای دیدن سریالهای مهمش باید یک هفته صبر میکرد تا قسمت دوم سریال پخش شود؛ این روزها اما سریالهایش شبانه به آنتن میرسند و تماشاگران را چشمانتظار باقی نمیگذارد. در این سالها، برخی کارگردانها در رفت و آمد بین تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و گاه سینما، مخاطبان خود را با ساخت سریالها و فیلمهای خود همراه میکردند، البته برخی به بهانه بیپولی تلویزیون و برخی محدودیتها، سراغ شبکه نمایش خانگی آمدند ولی چون با نگاه و سلیقه مخاطب آشنا نبودند، در آنجا نیز ناکام ماندند و استقبالی از سریالشان نشد. اصل ماجرا، مخاطب است و علاقه، سلیقه و خواستههای او که در این سالها عموما به فراموشی سپرده شده است. برای تماشاگر حرفهای فرقی نمیکند که سریال یا فیلم مورد علاقه خود را از چه قالبی تماشا کند. مخاطبی که قصه، بازیها و جذابیتهای فرم و داستان برایش مهم باشد، فیلم و سریال محبوبش را به هر نحوی که شده پیدا میکند؛ حالا این سریال از تلویزیون پخش شود یا از شبکه نمایش خانگی، برای او فرق چندانی نمیکند.
مخاطبی که قصه سرراست و بازیهای خوب و روان برایش مهم باشد، هم «مختار» و «در چشم باد» را در تلویزیون دنبال میکند و آنقدر با تماشای آنها خاطرات خوشی در ذهن میسپارد که حتی بازپخش چندین و چند باره آن سریالها را دوباره میبیند و هم تماشای «شهرزاد»، «شاهگوش» و «قهوه تلخ» را در شبکه نمایش خانگی از دست نمیدهد.
کارگردان و تهیهکنندهای که مخاطب و خواستههای او برایش مهم باشد، سعی میکند بهترین کارش را تولید کند و این تماشاگر است که بیرحمانه و سختگیرانه بهترین کار را برای تماشا انتخاب میکند. این روزها مخاطبان از بین فیلم و سریالهای تلویزیون، ویاودیهای فراوانی که در شبکه نمایش خانگی در حال رقابت برای جذب مخاطباند و حتی سینمایی که این روزها حال و روز خوشی ندارد، فرصت اندکی به فیلمسازان میدهند تا اثرشان را به آنها معرفی کنند.
معمولا اگر در نخستین قسمت سریال، قلاب فیلم یقه تماشاگر را نگیرد و او جذب سریال نشود، امید اندکی برای ادامه ماجرا وجود دارد تا دوباره آن فیلم و سریال از میان انبوهی از آثاری که در این ویترین پر زرق و برق وجود دارد، برای تماشا انتخاب شود.
امروز برخلاف یک دهه گذشته، این مخاطب است که تصمیم میگیرد فیلم و سریال جدیدی را در سبد تماشای خود قرار دهد یا نه و کار جذب مخاطب برای فیلمسازان بشدت دشوار شده است؛ کوچکترین غفلتی در این راه باعث میشود تمام تلاش عوامل یک فیلم و سریال به همین راحتی به فراموشی سپرده شود.
حامد بامروتنژاد، تهیهکننده فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» به بهانه پخش فیلمهای سینمایی یدو، تک تیرانداز و مهران از تلویزیون پیش از اکران در سینما یا اکران آنلاین و رقابتی که این سالها تلویزیون با شبکه نمایش خانگی پیدا کرده، در نشستی عنوان کرد فیلمی که حداقل با ۲ یا ۳ میلیارد تومان ساخته و بارها از تلویزیون پخش میشود با مبلغی بسیار اندک یعنی 150 میلیون تومان خریداری میشود و این مبلغ مربوط به کمتر از یک ماه پیش است که ما فیلم «منطقه پرواز ممنوع» را به تلویزیون فروختیم و اگر صداوسیما قصد حمایت دارد، قیمت خرید فیلم را متناسب با نرخ روز و قیمت واقعی تأمین سازمان بهروزرسانی کند. وی با اشاره به پخش تلویزیونی فیلمهای «یدو» و «تک تیرانداز» پیش از اکران در سینما، اظهار داشت: دلیل این اقدام صداوسیما به نظرم رقابت با VODهاست و به نظر میرسد آنها راهبرد اشتباهی را برای این رقابت انتخاب کردهاند.
بامروتنژاد در ادامه گفت: از منظر سرمایهگذار و از منظر اقتصادی، اقدام تهیهکنندگان این ۲ اثر کار پرسودی بوده چرا که «یدو» با 6 جایزه و 7 نامزدی در جشنواره فجر و به عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر و با توجه به اینکه ۲ ارگان حاکمیتی پشت آن بودند و با فرض داشتن سینمای مناسب در اکران با وجود تمام شرایط کرونایی، میتوانست یک میلیارد تومان در سینما بفروشد. در اکران آنلاین هم میتوانست به فروش متوسط یک میلیاردی برسد حتی در پخش VODها و تکفروشیهای مجازی براحتی تا ۶۰۰ میلیون درآمد میرسد. فروش حق پخش تلویزیونی به میزان ۱۵۰ میلیون تومان هم وجود داشت که با کسر حق سینمادار و توزیعکننده و پخشکننده این فیلم میتوانست در شرایط کرونایی متوسط یک میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان بازگشت سرمایه از مردم و مخاطب نهایی داشته باشد. این تهیهکننده سینما در ادامه تصریح کرد، هزینهای که صداوسیما بابت این فیلمها کرد، از این جیب به آن جیب است و حتما سرمایهگذار از منظر اقتصادی با فروش فیلم به صداوسیما برد کرده است. وی با بیان اینکه معتقدم فروش فیلمها به صداوسیما از منظر سرمایهگذار با معیار اقتصاد سینما، کار اشتباهی بوده است، گفت: فرض کنید حوزه هنری که سینمادار هم هست از یکی از این فیلمها حمایت کرده بود، اینجا تنها از فروش فیلم و بازگرداندن پولش سود نمیکند بلکه از چرخیدن چرخ سینما هم سود میبرد و حتما نهادی مثل حوزه هنری پیشنهاد پخش فیلمش از تلویزیون پیش از اکران در سینما را رد میکند، چرا که چرخیدن چرخ سینما برای او مهم است و میگوید این کار در نگاه اول به نفع من خواهد بود اما دارم به خوابیدن چرخ سینما کمک میکنم و چنین پیشنهادی به حوزه هنری برای فیلم مصلحت داده شد اما حوزه هنری قبول نکرد. بامروتنژاد در ادامه گفت: تصور کنید فیلم «خروج» سال گذشته به جای اینکه از سیر طبیعی استفاده کند با مبلغ خوبی به صداوسیما واگذار میشد اما دیگر چرخهای تحت عنوان اکران آنلاین در VODها را شاهد نبودیم و شاید این اتفاق رونق نمیگرفت و کارآمدیاش ثابت نمیشد. من معتقدم اکران فیلم یدو در همین وضعیت کرونایی میتوانست به رونق چرخه اقتصادی سینما کمک کند و مخاطب را زنده نگه دارد و چرخه اقتصادی سینما ولو اندک اما به حرکتش ادامه دهد.
وی با بیان اینکه پول هنگفت پخش این فیلمها از جیب بیتالمال رفته در حالی که میتوانست از جیب مخاطب هزینه شود، گفت: این کار به ضرر مردم و مخاطب است. فیلمی برای پرده سینما ساخته شده است. امکان دیدن فیلم روی پرده از مخاطب سینما گرفته شد؛ مخاطبی که به سختی امید داریم به سینما بازگردد. در واقع دستمان را از برگبرندههای خود خالی میکنیم.
***
ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم «تکتیرانداز» در گفتوگو با «وطنامروز»:
رسالت تلویزیون رقابت با سینما نیست
ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم «تکتیرانداز» در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: پخش فیلم سینمایی تکتیرانداز از تلویزیون به اصرار مدیران سازمان صداوسیما بود، البته به نظرم تلویزیون باید برنامهای برای مناسبتهای مختلف داشته باشد تا در بزنگاهها متقاضی اکران فیلمهایی نباشد که طبق عرف ابتدا باید در سینما پخش شود.
وی در ادامه تصریح کرد: مسالهای که در اکران فیلم تکتیرانداز ما را مجاب به پخش آن از تلویزیون کرد این بود که در شرایط و محدودیتهای کرونایی و مشکلات اقتصادی، مردم چند ساعتی پای این فیلم بنشینند و فراغتی از مسائل و مشکلات داشته باشند و در کنار آن با شخصیت شهید «زرین» آشنا شوند.
اصغری با بیان اینکه مدیران بازرگانی برای من و همکارانم شفاف کنند که فیلمهای خارجی را با چه قیمتی خریداری میکنند و آیا متناسب با همین قیمت فیلمهای ایرانی خریداری میشود یا خیر، گفت: قیمت خرید فیلمهای سینمایی از سوی تلویزیون چیزی حدود 100 تا 150 میلیون است و این به نسبت هزینههای میلیاردی فیلمها شاید منصفانه نباشد.
تهیهکننده سینمای ایران افزود: در سالهای اخیر به همه چیز تورم اعمال شده جز قیمت خرید فیلمهای سینمایی از سوی تلویزیون و انتظار میرود که صداوسیما به عنوان مرجع حمایت از فرهنگ و هنر این سرزمین رویه خود را در این زمینه تغییر دهد و حداقل هزینه خرید هر فیلم باید 10 تا 20 درصد هزینه تولید فیلم باشد.
وی در ادامه گفت: تلویزیون رسالتش رقابت با سینما نیست، بلکه تلویزیون باید از سینما حمایت کند؛ بویژه سینمایی که در جهت منافع ملی گام برمیدارد.
ابراهیم اصغری در ادامه این نشست با بیان اینکه در بحث رقابت تلویزیون با VODها تلویزیون میتواند به سرمایهگذاری در فیلمهای سینمایی بپردازد، اظهار داشت: سالانه حدود 100 فیلم سینمایی ساخته میشود و تلویزیون میتواند در تولید این فیلمها مشارکت داشته باشد و هزینهای را که بعضا در تولید تلهفیلمهای بیمخاطب و فاقد جذابیت انجام میدهد در این فیلمها مشارکت دهد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
سعید آقاخانی به کرونا مبتلا شد
سعید آقاخانی که نوروز امسال سری سوم سریال کمدی «نون خ» را روی آنتن شبکه یک داشت، اواخر هفته گذشته مبتلا به بیماری کرونا شده است. به گزارش «وطنامروز»، سعید آقاخانی این روزها به دلیل درگیری اولیه با ویروس کرونا و عوارض ابتدایی ناشی از آن، با توصیه پزشک در منزل قرنطینه شده و مشغول مصرف داروهای تجویز شده است. این در حالی است که امیر وفایی، نویسنده سریال «نون خ» نیز متأسفانه مبتلا به این ویروس شده و به دلیل شدت بیماری، در بیمارستان مسیح دانشوری بستری است.
ارسال به دوستان
مجموعه نمایشنامه «آرزوی کودکی» منتشر شد
۵ نمایشنامه کودک و نوجوان در قالب مجموعه نمایشنامه «آرزوی کودکی» منتشر شد. به گزارش «وطنامروز»، با هدف بسط و توسعه تئاتر کودک و نوجوان و لزوم تولید نمایشنامههای مناسب دینی و اخلاقی برای این گروه سنی، مجموعه نمایشنامه «آرزوی کودکی» تولید و منتشر شد. عناوین ۵ نمایشنامه این مجموعه عبارتند از «آرزوی کودکی» نوشته رضوان شمشادی، «اول اسم بابا» اثر بهار کریمزاده، «بچه خرس از درخت پایین نمیآید» تألیف حسین قربانزاده، «به رنگ بهار» اثر فرید طاهری و «حبه انگور» نوشته مهرداد قرآنکیش؛ که در قالب یک جلد کتاب منتشر و روانه بازار کتاب شدهاند. نویسندگان این مجموعه، برگزیدگان نخستین مسابقه نمایشنامهنویسی «استعدادهای تازه» (ویژه نمایشنامهنویسان کودک و نوجوان) هستند که با موضوعات دینی، تعلیمی- تربیتی، دفاعمقدس و سبک زندگی برگزار شده بود. مجموعه نمایشنامه «آرزوی کودکی» به همت حوزه هنری کودک و نوجوان در ۱۸۸ صفحه و در قطع رقعی با قیمت ۴۰ هزار تومان توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
ارسال به دوستان
عوامل «اسپینجر» هر ۲ هفته یک بار تست میدهند
تهیهکننده و کارگردان سریال «اسپینجر» از لزوم هزینه برای تست «پیسیآر» در تولیدات هنری گفت. به گزارش «وطنامروز»، «اسپینجر» نخستین سریالی است که سال ۱۴۰۰ از سوی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) موفق به دریافت مجوز ساخت شده و این روزها با حفظ و رعایت پروتکلهای بهداشتی دوران پاندمی در حال تصویربرداری است. علیرضا کریمزاده، تهیهکننده و کارگردان سریال نمایش خانگی «اسپینجر» طی این مدت امکان تست ۱۵ روز یک بار کرونا را برای همه عوامل فراهم کرده تا بتواند تولید را در شرایطی مطمئن پیش ببرد. خوشبختانه از تعداد ۷۰ تست کرونایی که اخیرا انجام شده، هیچکدام مثبت نشدهاند. در مجموع برای هر بار انجام تست «پیسیآر کرونا» نزدیک به ۲۵ میلیون تومان در پروژه هزینه میشود. علیرضا کریمزاده تاکید دارد برای بقای تولیدات فرهنگی در دوران پاندمی، انجام چنین هزینهای ضروری بوده و اگر تمام سینماگران به رعایت پروتکلها پایبند باشند، میتوان به ادامه تولید در حوزه فرهنگی - هنری در شرایط فعلی امیدوار بود.
ارسال به دوستان
پخش مستند پرتره «راجر ایبرت» با حضور مارتین اسکورسیزی
مستند «خود زندگی»، پرترهای از راجر ایبرت در برنامه «به اضافه مستند» پخش میشود. به گزارش «وطنامروز»، بیستوسومین قسمت از فصل چهارم برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» با پخش و بررسی مستند «خود زندگی» به کارگردانی استیو جیمز روی آنتن شبکه مستند میرود. مستند «خود زندگی» لحظات تلخ و شیرین زندگی منتقد و نویسنده شهیر، راجر ایبرت را بازگو میکند. در این مستند تصاویری از ماههای آخر ایبرت همراه با تصاویر آرشیوی از کل دوران فعالیت او ترکیب شده و این نویسنده فقید را معرفی میکند. در بخش دیگری از این فیلم، دوستان، اعضای خانواده و شخصیتهای برجستهای مانند «مارتین اسکورسیزی» داستانها و خاطرات خود را از راجر تعریف میکنند.
این قسمت برنامه امشب ساعت ۲۰ از شبکه مستند پخش خواهد شد و بازپخش آن روزهای چهارشنبه اول اردیبهشت ساعت ۹ و جمعه 3 اردیبهشت ساعت ۱۴ است. «به اضافه مستند»، مجموعه برنامه تلویزیونی شبکه مستند است که به پخش مستندهای دیده نشده داخلی و خارجی در تلویزیون و بحث کارشناسی پیرامون موضوع مستند میپردازد. این برنامه با اجرای امین قدمی، کارگردانی محسن کریمیان و تهیهکنندگی یاسر فریادرس با آیتمهای مختلف سهشنبه هر هفته ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه مستند میرود.
ارسال به دوستان
ادامه حواشی مستند «آقا مرتضی»
«اوج» به «روایت فتح» پاسخ داد
احسان محمدحسنی، مسؤول سازمان هنری - رسانهای اوج در بیانیهای در پاسخ به بیانیه ۲ روز گذشته بنیاد روایت فتح درباره مستند «آقا مرتضی» از پیگیری قضایی حواشی این مستند استقبال کرد. به گزارش «وطنامروز»، به نقل از روابط عمومی سازمان هنری- رسانهای اوج، احسان محمدحسنی مسؤول سازمان هنری- رسانهای اوج به بیانیه بنیاد روایت فتح که در رسانهها منتشر شد، پاسخ داد. در بخشی از این بیانیه آمده است: بنا نداشتم در این هوای غبارآلود و وانفسای کرونازده و در این سرمای استخوانسوز وضعیت سیاسی، اقتصادی و روانی کشور و خندق بلای دولتساخته، وارد حاشیه تکراری و قابل پیشبینی عدهای از خواص، برای مجموعه مستند ماندگار، تأثیرگذار و ارزشمند «آقا مرتضی» شوم اما انتشار بیانیه شتابزده و از سر ذوق و هیجان برخی همسنگرانم در بنیاد روایت، علاوه بر غصه و حیرت، ناگزیرم کرد چند خطی را قلمی کرده و در اختیار اصحاب محترم رسانه قرار دهم. مجموعهای که از آن به عنوان «آرشیو روایت فتح» یاد میشود، در سنوات ماضی و در برخی دورهها مورد دستبردهای شخصی و سوءاستفادههای منفعتطلبانه و پنهانی قرار گرفته است و یاللعجب که صدا از دیوار درآمد اما از همسنگران و مدعیان جدید، خبری نبود. هر گونه پیگیریهای حقوقی! قضایی! نیز پیشکش!
عقل سلیم حکم میکرد این آثار که در حال نابودی، فرسایش و بهرهبرداریهای شخصی قرار گرفته بود و بیم آن میرفت بر اثر آتشسوزی، حوادث غیرمترقبه در مرکز شهر یا هر بحران دیگری مورد تهدید واقع شود، در چند نقطه نگهداری و بازسازی شود.
در دورهای که این حقیر به پیشنهاد فرمانده محترم وقت سپاه پاسداران و با حکم رئیس محترم وقت سازمان بسیج مستضعفان، با حفظ سمت مأمور به همافزایی شبهادغام و نزدیک کردن ۲ مجموعه مهم هنری و رسانهای سپاه و بسیج شدم، سلسله اقدامات و تصمیمات مطالعهشده و جامعی را در همه سطوح و عرصهها برنامهریزی و پیگیری کردهام؛ از طرح توسعه شهرک سینمایی دفاعمقدس، تا طراحی ساخت پردیس بزرگ فرهنگی، هنری، سینمایی و نمایشی در میدان فردوسی تهران، تا ساخت و بهرهبرداری از سالن تئاتر مقاومت (تماشاخانه سرو) و همچنین باز کردن درهای قفلشده آرشیو روایت فتح به روی پژوهشگران و مستندسازان که منجر به جهش کمی و کیفی تولید آثار با مضامین مقاومت و نیز بازتعریف و احیای انتشارات روایت فتح و... شد. اینها تنها بخشهای کوچکی از عمر کوتاه مسؤولیت این کمترین سرباز با همراهی و مساعدت یاران و همسنگرانم در آن مجموعه عزیز بوده است. سروران عزیزم این برادرشان را تهدید به پیگیری حقوقی و قضایی در دستگاههای ذیربط نظامی نمودهاند! بسیار خب! اگر چنین قصدی هم داشتند نیاز به بیانیه سرگشاده و دعوا در ملأ عام نبود، باید ظرف این ۲ سال گذشته که از ریاستشان گذشته، به جای سکوت و تملق، اقدام میفرمودند. حالا هم دیر نشده. ما را از چه میترسانند؟! گردنمان از مو باریکتر و ارائه اسناد و پاسخگویی حقوقی در دستگاه قضایی را به مراتب آسانتر و گواراتر از پاسخگویی در محضر حضرت کرامالکاتبین میدانیم.
حسنختام این یادداشت را بهانهای قرار میدهم برای فراخوان عموم به همه پژوهشگران کاربلد و مستندسازان پرتلاش حاضر در منظومه فرهنگی انقلاب اسلامی برای مراجعه و بهرهبرداری بجا و با برنامه از آرشیو سازمان هنری- رسانهای اوج که متعلق به این سرزمین و آب و خاک مقدس است؛ جهت تولید آثار فاخر و ارزشمند با موضوع تاریخ انقلاب اسلامی و دفاعمقدس و عاشورایی ملت سلحشور این کهن بوم و بَر.
همچنین با افتخار یک نسخه کامل از کلیه آثار، تولیدات و آرشیو سازمان هنری- رسانهای اوج، برای صیانت و امنیت بیشتر و نگهداری در گنجینه ارزشمند سپاه پاسداران به مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس سپاه تقدیم میگردد.
ارسال به دوستان
سازندگان «رعد و برق» دلایل توقف پخش سریال را تشریح کردند
نمیخواستیم سرهمبندی کنیم !
سازندگان سریال «رعد و برق» در اطلاعیهای از شرایط سخت و سنگین ساخت این سریال و نیاز به زمان بیشتر برای پخش آن خبر دادند. به گزارش «وطنامروز»، سازندگان سریال «رعد و برق» متنی را درباره این سریال و همچنین دلایلی که باعث بازماندن این مجموعه از کنداکتور رمضان شد منتشر کردند که در آن اینچنین آمده است: «توقف موقتی پخش سریال مناسبتی «رعد و برق» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیهکنندگی داوود هاشمی، هر چند اتفاقی نادر در تلویزیون است اما تنویر افکار عمومی درباره بخشی از دلایل آن بیتردید به رفع ابهامات کمک شایانی میکند. سریال «رعد و برق» با هدف بازسازی عواقب سیل ویرانگر و خانمانبرانداز استانهای شمالی ایران، از جمله گلستان، مازندران، خراسان شمالی و جنوب و جنوب غرب کشور، بعد از ماهها تحقیق و بررسی و دقت نظر و وسواسهای مسبوق به سابقه بهروز افخمی، از اواسط زمستان سال ۹۸ کلید خورد. جالب آنکه ابتدا قرار بود بین ۱۲ تا ۱۴ قسمت سریال در خوزستان اتفاق بیفتد، ۴ قسمت در خرمآباد و بقیه قسمتها در گلستان. حتی ۱۲ قسمت از فیلمنامه بخشهای مربوط به خوزستان نیز که پس از ماهها تحقیق نوشته و تحویل شبکه شد، به خاطر شدت شیوع کرونا و عدم امکان تصویربرداری در این استان، به محاق رفت! اتفاقی ناگزیر که برنامهریزی تولید را بهکل به هم ریخت و اهل فن، نیک از تبعات و لطمات آن آگاهند. طی یک سال و اندی تصویربرداری، سازندگان با مشکلات پیشبینی شده و گاه نامترقبه بسیاری هنگام تولید دست و پنجه نرم کردند؛ مشکلاتی که قطعا بخش عمدهای از آنها به تبع حضور در لوکیشنهای واقعی در شرایط جوی نامساعد رقم خورد. فقط بازسازی نفسگیر حادثه گرفتاری حدود 300 خودرو در مناطق سیلزده که در همان زمان ۳ روز وقت نیروهای امدادی را گرفته بود، یکی از دهها موارد طاقتفرسایی بود که با مشقت فراوانی در سریال به تصویر کشیده شده است. بیشک کسانی که بُعد مسافت، برفگیری، برودت هوا و بارندگی در مناطقی چون توسکستان، ارتفاعات دراز نو، دشت سر علیآباد، خوش ییلاق شاهرود و... را تجربه کردهاند، درک روشنتر و بهتری از شرایط دشوار تولید سریال «رعد و برق» و ناملایمات گریزناپذیر مبتلابه سازندگان خواهند داشت؛ مشکلاتی که شاید تنها گوشهای از آنها در تصاویر منتشرشده از پشت صحنه سریال ملموس باشد. ضمن اینکه نظارت گسترده و دقیق روی پروسه پیچیده پستولید از جمله آمادهسازی نسخه نهایی با کیفیت 4k و تغییر نهایی ناگزیر به HD به دلیل محدودیتهای سیستم پخش تلویزیون، موجب شد سازندگان به فرصت بیشتری نیاز پیدا کنند؛ فرصتی که بدیهی است برای افزایش کیفیت خروجی سریال و ارجگذاری به سلیقه و شأن مخاطبان سیما طلب شده و چهبسا مبادا اگر این دغدغه نبود، میشد با وسواس کمتر و سرهمبندی و تساهل، به تداوم پخش سریال رضایت داد! نکتهای که اتفاقا نشان از تکاپوی بیشائبه و نگاه ایدآلیستی سازندگان سریال دارد؛ نه به قول غیرمنصفانه برخی، «عدم موفقیت» در رساندن به پخش! در هر حال امید است بزودی و بعد از ماه مبارک رمضان، شاهد تداوم پخش سریال «رعد و برق» با کیفیتی درخور و متناسب با سلیقه سختپسند مردم گرامی باشیم». ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|