|
انزوای ولایت، نتیجه جنگ قدرت و بیخاصیت کردن خواص
دکتر محمدحسین رجبیدوانی*: یکی از مسائلی که در تاریخ صدر اسلام بسیار پراهمیت جلوه میکند، مساله نقش خواص در انحراف مسیر خلافت رسول گرامی اسلام است. ۲ اتفاق مهم در مسیر کنشگری خواص و نخبگان جامعه بعد از رحلت پیامبر اسلام رقم خورد که سبب انزوا و غربت ولی خدا امیرمومنان حضرت علی(ع) و غصب حق مسلم ایشان توسط عدهای شد؛ اتفاق اول دنیاطلبی و انحراف گروهی از صحابه رسولالله (ص) بود که موجب ظلم و جفای آشکار به امیرالمومنین شد و اتفاق دوم بیاثر شدن یاران وفادار و صدیق وصی رسول خدا برای جلوگیری از انحراف مسیر خلافت. تحلیل و بررسی این دو اتفاق از آن جهت دارای اهمیت است که اگر این دو همزمان در جامعه اسلامی اتفاق بیفتد، ولی خدا منزوی و مطرود میشود و نتایج خطرناک و اسفباری را در پی خواهد داشت.
در تحلیل اتفاق اول باید گفت در پی ارتحال رسول اکرم(ص) که حدود 70 روز پس از غدیر رخ داد، گروهی از خواص و سرشناسان دنیاطلب اصحاب رسول خدا(ص) که میخواستند به هر قیمتی قدرت را تصاحب کنند، با زیر پا گذاشتن مهمترین رکن اسلام یعنی ولایت و امامت، توطئه سقیفه بنیساعده را پی ریختند و باعث پدید آمدن بدعتی بزرگ با پیامدهایی بس ناگوار در عالم اسلام، چه در همان مقطع و چه در طول تاریخ تا به امروز شدند.
متأسفانه قدرتطلبی و دنیاطلبی این خواص و سرشناسان که هم در بین مهاجران و هم انصار اصحاب رسول خدا(ص) بودند، باعث شد با وجود حضور در واقعه غدیر خم و بیعت با امیرمومنان علی(ع) به عنوان امام و ولی خود و با علم به اینکه طبق آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» اگر پیامبر(ص) ولایت امیرالمومنین را ابلاغ نمیکرد، رسالتش را از منظر خداوند انجام نداده بود، با سوءاستفاده از برخی سخنان بیمنطق مانند به هلاکت رسیدن بزرگان قریش در جنگهای صدر اسلام توسط حضرت علی(ع) یا صلابت و سختگیری حضرت در اجرای احکام الهی یا عدم پذیرش رهبری علی(ع) توسط جامعه و از این دست بهانهتراشیها، غدیر را نادیده بگیرند و به جنگ قدرت میان خود بپردازند؛ جنگ قدرتی که میان شماری از خواص مهاجران و انصار شکل گرفت و سبب چندپاره شدن جامعه اسلامی و تنهایی و خانهنشینی امام جامعه شد. دستهای دیگر از خواص نیز اگرچه دنیاگرا و قدرتطلب نبودند، لکن با سکوت و محافظهکاری به این ظلم علنی به ولایت و غصب حق الهی امیرالمومنین کمک کردند. آنچه باعث شد خیانت و توطئه و به تعبیری کودتای سقیفه موفق شود و ولایت را از جایگاه الهی خود دور کند و دیگران به ناحق بر کرسی رهبری اسلام تکیه بزنند، هم خیانت شماری از اصحاب قدرتطلب بود و هم سکوت شماری از خواص جبهه حق که میتوانستند در میدان بمانند و با دفاع از ولایت، این توطئه را خنثی کنند.
با کمال تأسف میبینیم غیر از 12 نفر که سرشناسترین آنها سلمان، ابوذر، مقداد و عمار هستند، دیگر کسی در میدان برای دفاع از ولایت باقی نمیماند. برخی از اصحاب همچون ابودجانه انصاری، عبدالله بن مسعود و حتی بلال حبشی که موذن و سخنگوی پیامبر(ص) بود و هر یک از آنها دارای نفوذ معنوی یا قبیلهای بودند، میتوانستند با دفاع از امیرمومنان(ع) در خنثی شدن این توطئه نقشآفرین باشند ولی سکوت کردند و در دفاع از ولایت به میدان نیامدند و با سکوت خود راه را برای غصب حق الهی امیرمومنان هموار کردند.
یک چنین حرکتی در عوام تأثیر گذاشت و سبب شد تودههای جامعه که با خط گرفتن از خواص و سرشناسان خود در مسائل سیاسی ـ اجتماعی عمل میکردند نیز، به ولایت پشت کنند و به یاری امیرمومنان و اهلبیت رسول خدا(ص) برنخیزند.
اتفاق خطرناک دومی که در این فضا افتاد، این بود که خواص یاریگر حق و به تعبیری عمارهای زمان توسط ۲ گروه قدرتطلبان و جاهلان مورد تخریب و هتک حرمت قرار گرفتند و تلاشهایشان برای دعوت و تشویق مردم برای یاری ولی خدا و تبیین مسیر حق و رسوا کردن جریان باطل، کماثر یا حتی بیاثر شد. ما همیشه در تحلیل وقایع عصر ائمه با این مساله مواجه هستیم که ظالمان و کسانی که چشم به جایگاه خلافت دارند سعی میکنند با ایجاد جنگ روانی و فضای مسموم علیه خواص و نخبگان حامی ولایت آنها را از عرصه تاثیرگذاری و کنشگری در جامعه خارج کنند و در قدم بعدی پس از خالی شدن عرصه تمام هجمهها و تبلیغات منفی را روی ولی خدا متمرکز کنند. متاسفانه امروز هم شاهد امتداد این مساله در جامعه خودمان هستیم. تعدادی از خواص صاحب قدرت و ثروت در کشور با تبلیغات منفی و جنگ روانی و ایجاد شایعه و تهمت علیه خواص حامی ولایت، در تلاشند یاوران ولی فقیه را از عرصه تاثیرگذاری در جامعه خارج کنند تا راه برای پیگیری اهداف غیراسلامیشان هموار شود. طبیعی است در شرایطی که اطرافیان ولی، هدم و هتک شده باشند، ولی خدا دچار تنهایی و غربت میشود و منزوی و خانهنشین کردن او بسیار آسانتر میشود.
همه این موارد دست به دست هم داد تا امیرالمومنین علی(ع) خانهنشین شوند و حق خلافتشان توسط عدهای غصب شود. از طرفی نتیجه غصب خلافت و توطئه سقیفه آن شد که وحدت مسلمانان که دستاورد بزرگ دوران رسالت پیغمبر(ص) بود، از بین برود. اختلافی شدید میان مسلمانان پدید آمد به طوری که مهاجران و انصار با یکدیگر درافتادند و حتی در خود انصار هم اختلافاتی پدیدار شد. گذشته از این، انعکاس خبر خیانت به غدیر در عالم اسلام تبعات گستردهای داشت، از جمله سرپیچی از حکومت مدینه و حتی بازگشت گروهی از قبایل از اسلام.
همچنین برادری دینی که به برکت تعالیم پیامبر(ص) در میان مسلمانان ایجاد شده بود، از بین رفت. در دین بدعتها و تحریفها نهاده شده و تبعات شومی در طول تاریخ از خود باقی گذاشت. با کمال تأسف باید گفت کاری که خواص خائن کردند ـ که با سکوت برخی خواص جبهه حق در مقابل آنان همراه شد ـ نتایج فاجعهباری به همراه داشت که از بین رفتن حساسیت جامعه در قبال بدعتها و انحرافات و عدم دفاع از خاندان رسول خدا(ص) مهمترین آنهاست.
دقیقا برخلاف آیه شریفه «قُل لَا أَسأَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّهَ فِی القُربَی» که طبق آن مسلمانان موظف بودند محبت و دوستی و ارادت به ساحت مقدس اهلبیت(ع) داشته باشند، برخلاف بیعت و تعهدی که انصار با رسول خدا کرده بودند که مانند عزیزان خود از پیامبر و خاندان ایشان دفاع کنند، میبینیم همه این تعهدات و شروط زیر پا گذاشته میشود، لذا غاصبان وقتی مشاهده میکنند حساسیتها در دفاع از اهلبیت(ع) به مرور از میان رفته است، به خود جرأت میدهند داراییهای اهلبیت(ع) مانند فدک را غصب کنند. متأسفانه تاریخ اسلام به ما میگوید جامعه آن زمان به دلیل انحرافات ایجادشده، توجیه خلیفه را درباره غصب فدک و سایر اموال رسول خدا(ص) که به حضرت زهرا(س) و همسران پیامبر میرسید، میپذیرد و در دفاع از حضرت زهرا(س) و حق او اقدامی نمیکند.
وقتی غاصبان از این جسارت و غصب موفق عبور کردند و جامعه حساسیت نشان نداد، جسارت را بدانجا میرسانند که برای تسلیم کردن امیرالمومنین(ع) که حاضر به پذیرش وضع موجود و انحراف و بدعت در دین خدا نبود، دست به هر کاری میزنند و خواهان بیعت اجباری آن وجود مقدس میشوند و چون آن حضرت نمیپذیرند، به خانه امیرمومنان(ع) حمله میبرند و حضرت زهرا(س) را که در این موقعیت به دفاع و حمایت از ولایت برمیخیزند با کمال قساوت و از روی شرارت و خباثت مورد بیاحترامی قرار میدهند. کار تا آنجا پیش میرود که به سرور بانوان ۲ عالم ضربه وارد میکنند و آن وجود مقدس را مضروب و مجروح کرده و با وجود انعکاس چنین مسالهای در جامعه اسلامی که وظیفه داشتند به دفاع از هر مظلومی ولو غیرمسلمان هم به پا خیزند اما در برابر ظلم به ساحت قدسی نور چشم رسول خدا و سرور بانوان ۲ عالم سکوت میکنند و نظارهگر چنین هتاکی و بیحرمتیای میشوند. این نتیجه خیانت خواص به ولایت و سکوت آنها در مقابل قدرتطلبان و بیاثر شدن خواص مخلص در دفاع از ولیالله است. در این شرایط حق صاحبان حق ولایت و رهبری پایمال میشود و رهبران الهی مورد هتک حرمت و حتی قتل و شهادت قرار میگیرند.
طبق آیات قرآن کریم ولایت رسول خدا و ائمه اطهار سبب سعادت مومنان در دنیا و آخرت میشود. غدیر خم و اعلام همگانی ولایت حضرت امیرالمومنین علی(ع) توسط پیامبر در صورت تداوم میتوانست وحدت و انسجام امت اسلام پس از پایان رسالت را حفظ کند و در سایه رهبری انسان کامل، همه انسانها به مقام خلیفه.. اللهی برسند. اگر به پیام غدیر و اهداف آن توسط جامعه اسلامی عمل شده بود، طبق وعده خداوند در قرآن کریم امت اسلام در پرتو پیروی از ولایت تبدیل به حزبالله میشد و میتوانست بر جهان حاکم شود و مردم جهان را از بند طاغوتی قدرتهای جهانی برهاند و سعادت دنیا و آخرت آنها را تضمین و محقق کند.
* استاد تاریخ اسلام و عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع)
ارسال به دوستان
خواص، خاکریز ولایت
دکتر سیدمحمدحسین هاشمیان*: هسته مرکزی عید غدیر، موضوع ولایت است. این مفهوم را میتوان از زوایای مختلف الهیاتی، کلامی، تاریخی، عرفانی و فقهی مورد کنکاش و بررسی قرار داد. رویکردی که در این یادداشت قصد دارم در بررسی موضوع ولایت اتخاذ کنم، نگاهی ساختاری در بستر حکمرانی به این مفهوم است. وقتی ما بر اساس مفهوم ولایت، یک نظام حکمرانی طراحی کردیم، باید توجه داشته باشیم این نظام ولایی، از ۳ بخش مجزا و در عین حال به هم پیوسته تشکیل شده است. بخشی از این نظام، شخص ولی است، بخش دیگر مردم و رابط این دو بخش شبکهای از نیروی انسانی است که میتوان آن را نخبگان یا خواص جامعه نامید. این بخش میانی، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، چرا که تعیینکننده کارآمدی نظام ولایی است. شما اگر نگاهی تاریخی به دوران حکمرانی امیرالمومنین(ع) بیندازید، متوجه میشوید بسیاری از شکستهای ظاهری که به حکومت حضرت تحمیل شد، به خاطر کمبود نیروی انسانی بصیر و کارآمد بود. پس به هر ترتیب باید به نقش ویژه این لایه از نظام ولایی توجه خاص مبذول داشت.
ما اکنون در نظام جمهوری اسلامی به عنوان نظامی که مبتنی بر مفهوم ولایت طراحی شده است، در این بخش دچار چالشهای جدی هستیم. نخستین چالش مهم، فرآیند نخبهپروری است؛ فرآیندی که در آن خواص سیاسی- اجتماعی، انتخاب و پرورده میشوند. ما برای این فرآیند ساختارسازی نکردهایم. بخش جدی خواص کنونی ما کسانی هستند که در جریان انقلاب اسلامی و دفاعمقدس، طی یک فرآیند مشخص در جایگاه خواص قرار گرفتهاند اما به هر حال کمکم نسل نوظهوری از خواص سیاسی در حال شکلگیری است که طبیعی هم هست اما اشکال کار اینجاست که این نسل نوپدید، از یک ساختار مشخص و مستحکم
سر در نیاورده است. اینکه کسی با توئیتنویسی چهره شود و شخصی به صرف یک اصطکاک با یک چهره سیاسی و مثلا پخش شدن کلیپ بگومگوی او با یک مقام حاکمیتی یا دیگری با یک افشاگری فساد مالی و اقتصادی به سرعت تبدیل به یک کنشگر سیاسی شود، اینها همه هشدارهای خطرناکی است مبنی بر اینکه نسلی از فعالان سیاسی و اجتماعی در حال پدیدار شدن است که در یک بستر طبیعی رشد نکردهاند، بلکه در یک فضای مصنوعی، یک رشد هورمونی ناگهانی پیدا کردهاند، همینها در بزنگاههای سیاسی ـ اجتماعی به دلیل فقدان پختگی و تخصص به سرنوشت کشور ضربه میزنند. پس به صورت خلاصه نخستین مشکل ما در کشور، نبود یک ساختار صحیح نخبهساز و خواصپرور است و ساختارهای موجود، معیوب و ناقص است.
مشکل دومی که در حوزه خواص داریم، این است که ما با ظرفیتهای انسانی خود بخوبی رفتار نمیکنیم. خواص موجود، کسانی هستند که کشور برای تربیت آنها هزینه داده است، اینکه مثلا به صرف یک خطا یا اشتباه، چنان آنها را مورد هجمه قرار بدهیم که از صحنه کنشگری کنار بروند یا کنار گذاشته شوند یا اقبال عمومی را از دست بدهند، عمل عاقلانهای نیست. این را باید فهمید که همین خواص، به رغم همه ضعفها و نقصها، به نوعی خاکریز ولایت محسوب میشوند. ولی جامعه در برخی موارد به صلاح نیست که شخصا در موضوعی ورود کرده و اظهارنظر کند و این وظیفه خواص است که خود را در برابر تیرها و ضربات قرار دهند تا جامعه آمادگی پیدا کند که مثلا یک سیاست مهم و لازم، زمینه اجرا پیدا کند.
وقتی ما با حمله به نیروهای انسانی کارآمد خود، آنها را از صحنه خارج کردیم، این ولیّ جامعه است که باید شخصا در همه موضوعات ورود کند و همین باعث میشود ولی جامعه در معرض هجمه قرار بگیرد. ما باید نحوه صحیح تعامل با ظرفیتهای انسانی خود را پیدا کنیم تا بین نقد و انتقاد از آنها، و هدم و نابود کردن و از حیثیت انداختن آنها مرزکشی کنیم که اگر این کار را نکنیم، غدیرها به فاطمیهها و عاشوراها منجر خواهد شد.
البته لازم میدانم ۲ نکته را هم در اینجا متذکر شوم. ضرورت دارد ما یک ساختار قانونی و کارآمد را برای فرآیند نقد خواص و پاسخگو کردن آنها در برابر اقداماتشان طرحریزی کنیم. اگر چنین ساختاری وجود نداشته باشد، اعتراضات متراکم به سمت هتک میرود و فضای رادیکالی ایجاد میکند. تجمع نقدهای گفته نشده یا نقدهای گفته شده اما بیاثر، انفجاری از هتک و خشونت کلامی را بار میآورد. نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که خود خواص نیز باید یک مکانیزم خودمراقبتی داشته باشند. قرآن کریم در آیاتی خطاب به زنان پیامبر اسلام این تذکر را به آنها میدهد که به واسطه انتسابشان به پیامبر باید بر رفتار و گفتار خود مراقبت بیشتری انجام دهند، البته قرآن وعده میدهد حسنات آنها نیز مضاعف خواهد بود. رهبر معظم انقلاب نیز چندی پیش در دیدار جامعه مداحان همین نکته را متذکر شدند که این جامعه، به عنوان یک طیفی که جزو خواص جامعه محسوب میشوند، اگر مرتکب خطایی بشوند، به خاطر تاثیرات آن، در دستگاه محاسباتی الهی دوچندان مجازات خواهند داشت و از آن سو اگر کار حسنهای انجام بدهند، مضاعف پاداش خواهند دید. پس باید توجه داشت «خودمراقبتی» از عناصر مهم شخصیتی و رفتاری است که خواص باید به آن متخلق باشند.
* عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
ارسال به دوستان
نگاهی به نقش خواص و مراجع فکری در تبیین، تقویت و حراست از ولایت
سردارانغدیر
هتک و هدم خواص چگونه شبکه ولایت را مختل میکند
فردا روزی است که طبق نص قرآن کریم با ابلاغ ولایت امیرمومنان علی(ع) دین الهی که آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی میراثدار آن بودند، به کمال میرسد. همان روزی که با اتمام حجت رسول گرامی اسلام با امت خود، جریان نفاق به تکاپو افتاد و در صدد کشیدن نقشه برای انحراف مسیر رسالت و خلافت رسولالله برآمد. طبق فرمایش خداوند متعال در آیه «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَاخشَونِ» از این روز به بعد دیگر نباید نگران دشمنان و کافران خارج از جامعه اسلامی بود، بلکه باید خطر را در بین اصحاب رسولالله و خواص ظاهرالصلاح جستوجو کرد. از این روز به بعد نقش تعیینکننده خواص و نخبگان جامعه در ضلالت و هدایت مردم را به وضوح میتوان مشاهده کرد.
نقش تعیینکننده خواص در شبکه ولایت و کارکرد شبکه ولایت به رهبری ولیالله ما را بر آن داشت با موضوع ولایت از منظر رهبر حکیم انقلاب و نقش خواص در شبکه ولایت، گفتوگویی را با حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه داشته باشیم. ایشان ابتدا از مفهوم لغتی و اصطلاحی ولایت سخن گفت و ولایت را به پیوستگی و درهم تنیدگی مومنان به یکدیگر و همچنین پیوستگی و ارتباط قلبی و عملی با ولی و رهبر جامعه تفسیر کرد. وی در ادامه مبتنی بر آرا و نظرات امامین انقلاب، تفسیر کمتر شنیده شدهای را از ولایت مطلقه ارائه کرد و آن را به معنای عامالشمول بودن ولایت رهبر جامعه اسلامی بر همه مردم دانست. در انتها نیز به تشریح نتایج خطرناک تخریب و هدم خواص حامی ولایت پرداخت و از اهمیت نقش مردم در شبکه ولایت و نظام امت- امامت گفت.
***
* جناب دکتر خسروپناه! بررسی مفهوم ولایت در اندیشه رهبر معظم انقلاب، نشان میدهد برداشت ایشان از این مفهوم، فراتر از یک نگاه فرقهای است و نگاه عامتری به این مفهوم دارند. ممنون میشوم با توجه به تحقیق و پژوهشی که در این زمینه داشتهاید، تصویری روشن از مفهوم ولایت در اندیشه رهبر معظم انقلاب برای ما ترسیم بفرمایید.
بسماللهالرحمن الرحیم. ابتدا عرض کنم ما در ماه ذیالحجه، ۲ عید قربان و غدیر را داریم که هر ۲ عید امامت و ولایت هستند. در عید قربان، خداوند حضرت ابراهیم(ع) را در محک یک امتحان طاقتفرسا و سخت گذاشت. بعد از سربلندی ابراهیم(ع) در این آزمون تاریخساز، خداوند به ایشان مقام امامت اعطا کرد. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا؛ هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او بخوبی از عهده این آزمایشها برآمد، خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم». پس در عید قربان، امامت به عنوان نعمتی برای همه آحاد بشر، به ابراهیم(ع) عطا شد، عید غدیر هم روز اکمال دین و اتمام این نعمت است. پس هر ۲ عید، عید امامت و ولایت هستند.
بعد از این مقدمه برویم سراغ واکاوی مفهوم ولایت از منظر رهبر معظم انقلاب و بایستههای نظری و عملی این مفهوم در هرم اندیشه دینی.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را میتوان یکی از متفکرین و اندیشمندانی دانست که بیشترین تلاش نظری را درباره مفهوم ولایت کردهاند و به بحث و طرح مساله و بسط نظری این موضوع پرداختهاند. بنده در کتاب «منظومه فکری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای»، فصل مفصلی را به موضوع ولایت در اندیشه ایشان با عنوان «ولایتشناسی اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری» اختصاص دادم. این فصل از صفحه 141 جلد اول تا صفحه 208 را دربر میگیرد.
بهتر است برای تبیین این مفهوم، ابتدا از واژهشناسی لغت ولایت شروع کنیم. آیتاللهالعظمی خامنهای در حوزه لغوی معنای واژه ولایت، نظرشان بر این است که اصل معنای ولایت، نزدیک بودن ۲ چیز با یکدیگر است. در زبان عربی برای ۲ ریسمانی که کاملا به یکدیگر تابیده و جدا کردن آنها از هم دشوار باشد، واژه ولایت را به کار میبرند. ولایت یعنی اتصال و ارتباط مستحکم ۲ چیز با یکدیگر.
نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز همین است. ایشان در جلد 11 المیزان مینویسند: اصل معناى ولایت، برداشته شدن واسطهاى است که بین ۲ چیز حائل شده باشد، به طورى که بین آن ۲، غیر از آنها واسطهاى باقى نماند و سپس براى نزدیکى چیزى به چیز دیگر به چند صورت، به کار گرفته شده است؛ مانند قرب نسبى، مکانى، منزلتى، صداقت و غیر اینها. به همین مناسبت بر هر یک از دو طرف ولایت، ولى گفته مىشود؛ بالأخص به جهت آنکه هر یک از آن 2، نسبت به دیگرى داراى حالتى است که غیر آن ندارد.
حضرت آقا میفرمایند این معنای اصلی ولایت، در تمام استعمالات این واژه لحاظ شده است، مثلا وقتی واژه ولایت به معنای محبت بهکار برده میشود، اتصال شدید محب و محبوب به طوری که طاقت و امکان دوری از هم را ندارد، در آن لحاظ شده است. وقتی از ولایت خدا بر مومنین یاد میشود، اتصال شدید و مستحکم خدا با مومنین در آن واژه مدنظر گرفته شده است، همینطور است ولایت نبی بر مومنین و ولایت امام بر جامعه. وقتی برای منصب امام از حیث سیاسی، واژه ولایت به کار میرود، اشاره دارد به پیوند شدید و ناگسستنی مردم با ولی جامعه. یعنی بین رهبری جامعه و بدنه مردم، یک ارتباط ناگسستنی و مستحکمی وجود دارد که وقتی این معنا را مدنظر قرار دهیم، نام این ارتباط را «ولایت» میگذاریم. پس اینجا باید توجه داشته باشیم که در جامعه اسلامی، رابطه حاکمیت- مردم، تنها در رابطه دولت- شهروند خلاصه نمیشود، بلکه به موازات آن رابطه امام-امت هم برقرار است که از شدت اتصال این دو به هم، از آن تعبیر ولایت میشود.
* آقای دکتر! منظور از شدت اتصال چیست؟ بعد عاطفی مدنظر است؟
خیر! بعد عاطفی یکی از ابعاد آن است. شدت اتصال و بههم پیوستگی، یعنی وحدت امام و امت در بینش، منش و کنش. به عنوان مثال، اندام شما از اجزای گوناگونی تشکیل شده است، گوش دارید، چشم دارید، ۲ دست دارید، ۲ پا دارید، اگرچه اجزا مختلف است اما یک روح یکپارچه همه این اجزای متکثر را وحدت میبخشد. همین باعث میشود ما یک انسان را - با اینکه از اجزای گوناگونی تشکیل شده- یک فرد و یک شخصیت بشناسیم و بنامیم. به همین ترتیب، رابطه ولی و مردم هم اینگونه است، اگرچه اجزا متکثر است، یعنی ولی جامعه یک فردی است مجزا از سایر افراد، مردم هم هر کدام افرادی هستند مجزا از یکدیگر اما چنان بین اینها در بینش، منش و کنش هماهنگی و وحدت وجود دارد که گویی یک تن هستند، یک نفر هستند، یک شخصیت هستند، این را تعبیر به شدت اتصال میکنیم که در واژه ولایت از حیث لغوی برای همه استعمالات آن لحاظ شده است.
* در قرآن برای ارتباط بین مومنین نیز واژه ولایت به کار گرفته شده است... .
بله؛ دقیقا! مومنین در یک جامعه ولایی، یک ارتباط عرضی با یکدیگر دارند، یک رابطه طولی با ولی جامعه. وقتی ارتباطات مومنین با هم یکپارچهتر، تنگاتنگتر و مستحکمتر شود، از این شبکه ارتباطی منسجم با عنوان «جبهه» یاد میکنیم.
* آقای دکتر! ارتباط مومنین با ولی جامعه را یک بار فرد به فرد میتوان تصور کرد، یک بار شبکهای. نسبت شبکه مومنین که از آن با عنوان جبهه یاد کردید، با ولی جامعه به چه شکلی است و چه کارکردهایی را میتواند داشته باشد؟
ببینید! شبکه ولایت یعنی شبکه مومنینی که ولایت یک ولی را در جامعه پذیرفتهاند و با یکدیگر ارتباطات نزدیک و ناگسستنی دارند. به عبارتی، به یکدیگر پیچ و مهره شدهاند و خواص و نخبگان این جامعه نقش مهم و تعیینکنندهای در به هم پیوستگی و تنیدگی این شبکه ولایی دارند.
همانطور که عرض کردم جامعه ولایی شبیه شبکهای به هم پیوسته است که توسط زنجیره خواص و نخبگان، رده به رده، مومنین با هم متصلند. یعنی بینش، منش و کنش یکپارچه پیدا میکنند. این تصویر به شما کمک میکند ارزش نخبگان و خواص را در جامعه ولایی بفهمید. شما فرض کنید جمعی از نخبگان و خواص، فهمشان از سخنان ولی جامعه، غلط باشد. چه اتفاقی میافتد؟ آن گروه از مومنینی که به این دسته از خواص متصلند، به یک نظام رفتاری خاصی مقید میشوند که در تعارض با بینش، منش و کنش ولی جامعه است، لذا جامعه ولایی دچار تشتت میشود، هر گونه تشتتی هم اختلال در کارکرد سیستم ایجاد میکند. یا فرض دیگری را تصور کنید، یکی از خواص یا دستهای از خواص را بکوبیم؛ به آنها حمله کنیم، به این علت که فکر میکنیم آنها بر خلاف قواعد ولی جامعه رفتار میکنند، در حالی که واقعیت این نباشد، برداشت ما مقرون به حقیقت نباشد، دچار شتابزدگی و هیجانزدگی در قضاوت شده باشیم. چه اتفاقی میافتد؟ کل شبکه جامعه ولایی را در نهایت با کندی و اختلال مواجه میکنیم. پس این امر ظریفی است که ما در برخورد با خواص و نخبگان جامعه ولایی و جبهه مومنین، باید با نهایت احتیاط و با سنجش تمام جوانب دست به نقد و انتقاد بزنیم.
* آیا این احتیاط در نهایت به محافظهکاری نمیانجامد؟
خیر! ببینید باید این بحث را دقیق فهمید، کژفهمی در رعایت کارکردهای خواص در جامعه به قول شما به محافظهکاری میانجامد، اینکه دائم بگوییم اینها از بزرگان هستند، اینها خواص هستند، هیچ نگوییم و انتقاد نکنیم، این اصلا برخلاف بینات منویات ولی جامعه است. ایشان حتی نسبت به خودشان نیز دعوت به نقد میکنند. منتها اگر لزوم نقادی نیز دچار کژفهمی شود، منجر به هدم و نابودی شبکه ولایی میشود، یعنی در نهایت طوری میشود که اصلا نمیتوانیم از این دسته از مومنین که ولایت ولی را پذیرفتهاند، تعبیر به جبهه و شبکه کنیم. هر کس ساز خود را میزند، حرف خود را میزند، برداشت خود را در بوق و کرنا میکند و برداشت دیگری را میکوبد و صاحب نظر مخالف را متهم میکند، هر کس خودش و شبکه ارتباطی خودش را جبهه انقلاب مینامد و دیگری را پس میزند، خروجی این اتفاق چیست؟ خروجی این حالت این میشود که امر ولی و منویات رهبری دیگر در جامعه بدرستی پیاده نمیشود. چون منویات و خواستههای رهبر و امام جامعه باید طبقه به طبقه، درست فهمیده شود، درست عمل شود و منسجم اجرا شود. وقتی هیچ کدام از اینها نبود، طبیعتا نخستین چیزی که در این جامعه ضربه میخورد، امر و دستور امام جامعه است که اجرایی نمیشود و بر زمین میماند و شبکه ولایت دچار آسیب شده و پیشرفت اهداف دین با کندی مواجه میشود. قرآن کریم این مساله را آسیبشناسی کرده و نتایج خطرناک این اتفاق را در آیه 46 سوره انفال بیان میکند: «وَأَطیعُواالله وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ریحُکُم وَاصبِروا إِنَّالله مَعَ الصّابِرینَ». خداوند متعال در این آیه میفرماید اگر جامعه ولایی دچار دعواها و نزاعهای بیجا شود، خواص و بزرگان مورد هتک و تخریب واقع میشوند و در نتیجه جامعه اسلامی فشل و تضعیف میشود.
* آقای دکتر! لطفاً مفهوم امر ولی و منویات امام جامعه را کمی توضیح دهید. گرچه این واژهها را ما بارها میشنویم ولی من فکر میکنم این واژههایی که برای ما به دفعات تکرار شده، نیاز به بازشناسی دوباره دارد.
بله! همینطور است که میفرمایید و اتفاقا این موضوع با همین مساله ولایت هم در ارتباط است. اگر به تفاسیری که رهبر معظم انقلاب از آیات قرآن دارند مراجعه کنید، میبینید که آنجا حضرت آقا حرف از ۲ نوع ولایت میزنند؛ ولایت خدا و ولایت شیطان که همان ولایت طاغوت است. ما در قرآن ۲ نوع رویکرد به ولایت داریم؛ رویکرد ایجابی و رویکرد سلبی. رویکرد ایجابی همان ولایت خدا، رسول خدا و مومنین است و رویکرد سلبی، ولایت طاغوت است. تصویری که قران از انسان میدهد، این است که انسان لاجرم یا تحت ولایت خداست یا تحت ولایت شیطان، شق سومی ندارد. حال انسان چطور در ذیل ولایت الهی قرار میگیرد؟ با اطاعت از اوامر و نواهی الهی. زمانی که انسان در دایره اطاعت از شریعت الهی قرار گرفت، در دایره ولایت الهی قرار گرفته است. حال به جای انسان، لفظ جامعه بگذارید، اگر یک جامعهای در امر حکمرانی، در امر سیاست و اجتماع در دایره اجرای اوامر و نواهی الهی قرار گرفت، یعنی تحت ولایت الهی قرار گرفته است. حال یک جامعه چگونه در امر سیاست و اجتماع، اوامر و نواهی الهی را میشناسد و به آن عمل میکند؟ از طریق ولی جامعه. به عبارت دیگر، امام و ولی جامعه ولایی، از آن سبب صاحب ولایت است، که مجرای ولایت الهی است. اگر بخواهیم شبکه جامعه ولایی را درستتر و دقیقتر ترسیم کنیم، در قلب این شبکه «الله» است، رتبه بعدی متعلق به «ولی» است از آن حیث که وظیفه شناخت و ابلاغ اوامر الهی را دارد و بعد همینطور ادامه مییابد. ما وقتی میگوییم امر ولی، یعنی ولی در متن شریعت اجتهاد کرده و تا جایی که در طاقت بشری هست، سعی در فهم امر الهی کرده و بعد از فهم، آن را ابلاغ کرده است. پس زمانی که گفتیم اختلال در شبکه ولایت، منجر به اختلال در اجرایی شدن امر ولی میشود، عبارت دیگر آن این است که اختلال در شبکه ولایی، منجر به اجرا نشدن امر الهی میشود، منجر به تحقق نیافتن شریعت الهی در بطن جامعه میشود. شریعت الهی چه هدفی را دنبال میکند؟ قرآن کریم میگوید یکی از اهداف متعالی رسالت انبیا، قیام مردم برای برقراری عدل و قسط است؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». اگر شبکه ولایی به دلایلی که عرض کردم دچار اختلال شود، هیچیک از اهداف دینی از جمله همین مساله قیام مردم برای عدالت محقق نخواهد شد.
رهبر معظم انقلاب در جایی میفرمایند اگر بخواهیم به تمدن نوین اسلامی برسیم - که لازم است برسیم - اگر بخواهیم به پیشرفت ایرانی- اسلامی برسیم، حتما باید این انسجام و وحدت و پیوند و پیوستگی و سازگاری در ذیل ولایت الهی قرار گیرد. آن زمان نجات جهان اسلام و آرامش بشریت و به دنبال آن پیشرفت، عدالت، استقلال، استکبارستیزی و تمدن نوین اسلامی را به همراه خواهد داشت.
* استاد! گریزی هم داشته باشم به مباحث عرفانی. آیا موضوع انسان کامل نیز در عرفان اسلامی در راستای همین مفهوم از ولایت است؟
بله؛ دقیقا! انسانی که میخواهد مسیر کمال را طی کند و به اعلای درجات کمال که همان توحید محض است برسد، باید تحت ولایت انسان کامل این مسیر را بپیماید. انسان کامل، قلبش محل تجلی اسما و صفات الهی و محل نزول امر و نهی الهی است. کسی که تحت ولایت انسان کامل قرار گرفته است، تحت ولایت الهی قرار گرفته و میتواند قدم در مسیر سلوک بگذارد. ولایت نبوی و علوی و ولایت ائمه اطهار و زهرای مرضیه - صلواتالله علیهم اجمعین- شعبهای از ولایت الهی است که بدون قرار گرفتن در ظل این شمس ولایت، دانه وجود و نفس ما رشد و شکوفایی پیدا نمیکند. اگر هم رشد ناچیزی پیدا کند، کج و معوج و ابتر خواهد بود.
* آقای دکتر! فرمودید ولایت فقیه مجرای قرار گرفتن جامعه در ولایت الهی است. در منظومهای که ترسیم کردید، یعنی همان تبیین جامعه ولایی بر اساس شبکه ولایت، لفظ مطلقه را چگونه معنا میکنید؟
مطلقه را باید ذیل همین منظومه ولایت که تا اینجا خدمتتان عرض کردم تبیین کرد. بنده طبق نظرات امامین انقلاب، مطلقه را به معنای شمول دایره ولایت میفهمم. یعنی ولایت ولی جامعه، بر همه مردم است نه بخشی از آنان. هیچکس از آحاد مردم، خارج از شبکه ولایت نیست. یعنی این نیست که بگوییم اهل سنت از این دایره خارج هستند، مسیحیان از شبکه خارج هستند، سایر ادیان خارج هستند. خیر، مطلقه یعنی عموم مردم، هر کس بر مدار یکتاپرستی و عدالتخواهی حرکت میکند، عضوی از شبکه مومنین و عضوی از شبکه جامعه ولایی است. قرآن کریم قتل آمرین به قسط و عدالت را در کنار قتل انبیا میداند. آیه 31 سوره مبارکه آلعمران میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِالله وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ». لذا شما میبینید که مفهوم ولایت در اندیشه رهبر معظم انقلاب، به هیچ عنوان یک بحث فرقهای نیست، بلکه یک بحث عام است. ولی جامعه مصدر امر و نهی الهی است، امر و نهی الهی هم بر مدار عدل و احسان و قسط و دادخواهی است و اینها هم مفاهیم عام و جهانشمولی هستند.
ولایت مطلقه به معنای استبداد و خودرأییای نیست که در اندیشه سیاسی غرب مخصوصا در اندیشه هابز در کتاب لِوْیاتان مطرح است، منظور از مطلقه یعنی در این شبکه ولایی همه مردم از جمله نخبگان، عالمان، متخصصان و عموم مردم حضور دارند و کسی از این شبکه ولایت خارج نیست. مطلق مردم در این شبکه حضور دارند و مطلق احکام و حقوق مردم احکام الهی است، حقالله و حقالناس که خداوند بیان کرده، شاهد حکمرانی این شبکه ولایی است.
خوب به این نکته دقت کنید، آنطور که من در اندیشهها و سخنان امام و رهبری غور کردهام و سالها تفحص کردهام، اصلا دوگانهای به نام دوگانه اسلامیت و جمهوریت در اندیشه این دو بزرگوار وجود ندارد. اسلامیت و جمهوریت آنچنان در هم تنیده هستند که به هیچ عنوان نمیتوان آنها را از هم جدا کرد، این درهمتنیدگی خود را در لغت ولایت نشان میدهد. ولایت ۲ رکن دارد، ولی و مردم، بدون در نظر گرفتن یکی از این ۲ رکن اصلا واژه ولایت به ظهور نمیرسد. همانطور که رکن واژه ولایت، مولی علیهم، یعنی همان مردم هستند، نظام ولایی هم یکی از ۲ رکن رکینش مردم هستند، و ارتباط همین مردم با ولی، رابطه ولایی و نظام اسلامی قلمداد میشود. پس اصلا بحث از جمهوریت و اسلامیت به عنوان ۲ مفهوم جدا از هم معنی ندارد. اخیرا مفسر بزرگ قرآن و مرجع عالیقدر حضرت آیتالله جوادیآملی در دیداری که با رئیسجمهور منتخب، جناب آقای رئیسی داشت به جمله کلیدی و راهبردی امیرالمومنین در نامه به مالک اشتر اشاره کرد که ای مالک! مردم ستون دین هستند؛ « إِنَّمَا عِمَادُ الدِّیْنِ... الْعَامَّهُ مِنَ الْأُمَّهِ». آیتالله جوادیآملی فرمود نام این مردم را هم نمیشود بدون وضو آورد و با ستون دین نمیشود بدرفتاری کرد. اگر خدای ناکرده به این مردم بدرفتاری شود مثل این است که با نماز بدرفتاری شده است.
شهید مدرس میفرمود دیانت ما عین سیاست ما است و سیاست ما عین دیانت ما است، امام هم معتقد بود جمهوریت ما عین اسلامیت ما است و اسلامیت ما عین جمهوریت ما است. اینکه برخی اصولگرایان طوری نظام ولایی و نظام اسلامی را تفسیر میکنند که مردم در آن جایگاهی ندارند و برخی از اصلاحطلبان طوری یک نظام سیاسی مطلوب را تصویر میکنند گویی که اسلامیت مانع نقشآفرینی مردم است، هر دو تفسیر غلط است. هر دو هم از نظر امام و رهبری به دور است. متاسفانه مدتی است که به بنده به خاطر گفتن این حرفها حمله میکنند. برخی دوستان بنده را متهم میکنند که از جبهه انقلاب خارج شدهای؟! به چه دلیلی؟ چون اینگونه درباره جمهوریت و اسلامیت حرف میزنی! واقعا این چه استدلالی است؟ از این بدتر، این چه روشی است که تا کسی به هر دلیلی مطابق سلیقه ما رفتار نکرد، او را خارج از جبهه انقلاب بدانیم؟ این میل مفرط به پیاده کردن انسانها از قطار انقلاب که متاسفانه در برخی از به ظاهر انقلابیون وجود دارد، رویکرد خطرناکی است.
* همانطور که فرمودید این رویکرد به جایگاه خواص جامعه لطمه وارد میکند و در نهایت خود شبکه ولایی را با مشکل روبهرو میکند.
قصدم این نبود که خودم را به عنوان یکی از مصادیق خواص جامعه معرفی کنم، اینطور نیست، گرچه درباره خودم مثال زدم اما مقصودم یک رویکرد است. این رویکردی که ما به هر دلیلی با شخصیتهای نخبگانی جامعه ولایی درگیر شویم و سریعا آنها را از جبهه انقلاب برانیم، در نهایت به سود چه کسی تمام میشود؟ اسلام منهای مردم خطرناک است و هیچ نسبتی با تفکر امامین انقلاب ندارد، کما اینکه مردم بدون اسلام هم اصلا قابل تصور نیست. اسلام با نهاد مردم ایران عجین شده است، شاید برخی ظواهر در مردم کمرنگ شود اما تعالیم بنیادین اسلام و عقاید بنیادین اسلام با گوشت و پوست و استخوان مردم ما عجین شده است.
ما وقتی میخواهیم نخبگان و خواص جامعه ولایی را مورد نقد قرار بدهیم، ابتدا باید توجه کنیم که علت اصلی انتقاد ما، مبتنی بر یک اختلاف برداشت است یا خیر؟ منشأ این اختلاف، اختلاف سلیقه است یا خیر؟ اگر اینگونه است باید زبان نقد خودمان را بشناسیم و بدانیم چگونه نقد کنیم. اگر به صرف اختلاف سلیقه و به صرف اختلاف برداشت، نقدی کنیم که به هدم و تخریب منتهی شود، این خوشحالی ندارد، چون بازنده این درگیری در نهایت، کارآمدی شبکه ولایی است.
برگردم به بحث اصلی؛ اسلامیت و جمهوریت ۲ روی یک حقیقت هستند که از مفهوم ولایت به دست میآید. ولایتمداری یعنی تبعیت از ولی و مردمداری. چون ولایت پیوند ناگسستنی ولی با مولی علیهم است؛ باید حقوق مردم، نگاه مردم، رای مردم مورد اعتنا و توجه قرار گیرد.
* اگر زمانی عدهای از مردم از شبکه ولایی خارج شوند، وظیفه جامعه ولایی چیست؟
خدمت بیشتر به آنها برای تألیف قلوبشان، همانگونه که قرآن کریم میگوید. دقت کنید که ولایت منطبق بر فطرت است. عدهای که خود را از این شبکه جدا میکنند، (توجه کنید که مردم را عرض میکنم نه دشمنان قسمخورده اسلام و انقلاب را)، این عده چون انتظاراتشان از این جامعه ولایی برآورده نشده، - همان انتظار عدالت و کارآمدی- به همین خاطر به این شبکه ولایی پشت میکنند و با تبلیغات سراسر فریب جامعه طاغوتی، به آنها میل پیدا میکنند. حال که اینطور است باید به این دسته از مردم به صورت خاص و به صورت کلیتر به عموم مردم، خدمتگزاری بیشتری ارائه داد. توجه فرمایید که این همه نظریهپردازی ما برای این است که شبکه ولایی درست شکل بگیرد، سلولهای این شبکه بفهمند چگونه باید با یکدیگر تعامل داشته باشند، ارتباطات طولی و عرضی آنها چگونه باید باشد، چگونه باید امر ولی را فهم و اجرایی کنند، که چه بشود؟ که اهداف دین از جمله عدالت و کارآمدی و زندگی طیبه برای مردم فراهم شود. جز دشمنان خدا، آیا میتوانید تصور کنید که برای مردمی این عناصر را فراهم کنید و مردم به آن پشت کنند؟ ابدا امکان ندارد. پس خدمتگزاری و کارآمدی، هم خروجی یک جامعه و نظام ولایی است و هم ضامن بقا و بسط و گسترش آن. مردم به انقلاب و رهبری تعلق دارند، انقلاب و رهبری هم به مردم. مردم وقتی میبینند عدهای در مقام عمل، خدمتگزار و صادق هستند، جانشان را برای او فدا میکنند، کما اینکه همین موضوع را در نحوه مواجهه مردم با سردار سلیمانی شاهد بودیم.
من مدتهاست در مقام انسانی که در حیطه نظر و فکر کار میکند و قلم میزند، با اکثر جریاناتی که انحرافات نظری پیدا کردهاند، مقابله کردهام و نقد نوشتهام و سخنرانی کردهام. در این برهه کنونی لازم میدانم که حتما باید به سمت نقد درونگفتمانی برویم. آنچه را که به عنوان جبهه انقلاب میشناسیم باید بازتعریف کنیم، درست بشناسیم، درست نقد کنیم تا از فضای دگم انحصارگرایی در فهم انقلاب و نظریات امام و رهبری خارج شویم. امروز یک بار دیگر مفهوم ولایت و عناصر پیرامونی آن، مفهوم شبکه ولایت، جایگاه خواص و نخبگان، نحوه ارتباط نخبگان و خواص با مردم و نحوه مواجهه مردم با خواص، همگی نیازمند بازتعریف و واکاوی است و اگر این کار توسط خود بچههای انقلابی انجام نشود، در آینده ضربه خواهیم خورد.
ارسال به دوستان
افتتاح بزرگترین صندوق اشتغال کشور توسط ستاد اجرایی فرمان امام
قرضالحسنه با برکت
گروه اجتماعی: حمایت از محرومان جامعه با ایجاد اشتغال گسترده، ساخت مسکن، مدرسه، مسجد و امور زیربنایی و در نهایت رسیدگی به اقشار ضعیف و کمدرآمد مناطق محروم و دورافتاده، رویکرد جهادی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در خدماترسانی بیمنت به مردم است. به گزارش «وطنامروز»، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام با ترسیم نقشه راهی اصولی با هدف حمایت ویژه از محرومان کشور در امر اشتغالزایی، اقدام به راهاندازی بزرگترین صندوق قرضالحسنه کرده است تا از این طریق بتواند منابع مالی اشتغالزایی جوانان کشور را برخط تامین کند. با این وجود صبح دیروز در مراسمی با حضور محمد مخبر، رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، مدیران عامل بنیاد برکت و گروه اقتصادی تدبیر و جمعی از مدیران بانکها، بزرگترین صندوق قرضالحسنه کشور و نخستین صندوق ویژه اشتغال رسما آغاز به کار کرد.
رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در این مراسم ضمن تبریک ایام عید سعید غدیر و قربان و توجه به خط مشی امیرالمؤمنین در دوران امامتشان و توجه و تأکید به موضوع رسیدگی به محرومان و مستضعفان، گفت: سیاست اصلی ستاد اجرایی، محرومیتزدایی و ایجاد پیشرفت در مناطق کمبرخوردار کشور با استفاده از توان بیکران مردم و به میدان آوردن ظرفیتهای بالقوه و باورنکردنی آنان برای حل مشکلات بوده است. مخبر با اشاره به تلاش ستاد از ۲ سال پیش برای راهاندازی این صندوق، افزود: هدف ما از ایجاد این صندوق، تسهیل مسیر اجرای طرحهای اشتغالزایی توسط خود مردم است که در گام نخست، این طرحها از طریق بنیاد برکت شناسایی شده و به اجرا درخواهند آمد. ما از ۲ سال پیش برای دریافت مجوزهای قانونی از بانک مرکزی اقدام کردیم و در نهایت امروز پس از صدور مجوز از بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار این صندوق فعالیت خود را آغاز میکند.
وی افزود: این صندوق با سرمایه ۳۵۰ میلیارد تومان شروع به کار میکند و این سرمایه تا پایان امسال به ۱۰۰۰ میلیارد و در کمتر از ۵ سال به ۱۰ هزار میلیارد تومان افزایش خواهد یافت. مخبر عنوان کرد: در گام نخست، از طریق امضای تفاهمنامه بین این صندوق و بنیاد برکت، پرداخت تسهیلات برای اجرای ۱۵ هزار طرح اشتغالزایی در مناطق محروم و روستایی و ایجاد ۴۵ هزار شغل با سرمایه ۲۵۰ میلیارد تومان آغاز میشود و در واقع بخشی از ۳۰۰ هزار شغلی که در سال توسط ستاد اجرایی فرمان حضرت امام ایجاد میشود، از این محل مورد حمایت و پشتیبانی قرار خواهند گرفت و در ادامه خواهیم توانست با کمک این صندوق و استقبال از طرحهای خلاقانه مردمی به عددهای بسیار بالاتری نظیر ۵۰۰ هزار شغل در سال نیز برسیم.
وی خاطرنشان کرد: در مرحله بعد با راهاندازی اپلیکیشن اختصاصی صندوق اشتغالزایی برکت، عموم مردم میتوانند با مراجعه به این صندوق و ارائه طرحهای خرد، کوچک و متوسط اشتغالزایی از مزایا و تسهیلات قرضالحسنه این صندوق بهرهمند شوند. رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام «صندوق برکت» را حائز ۲ ویژگی بزرگ دانست و افزود: در کشور صندوقهای قرضالحسنه متعددی وجود دارد اما صندوق برکت ۲ ویژگی بزرگ و متمایز دارد؛ اول اینکه با توجه به سرمایه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی، بزرگترین صندوق قرضالحسنه کشور محسوب میشود و نکته دوم اینکه این صندوق هیچ شعبه و ساختمان و تشکیلات فیزیکی ندارد و کاملا بر بستر آیتی و اپلیکیشن موبایل و اینترنت تعریف شده تا در مجموعهای چابک و فشرده، تمام اعتبارات صرفا برای اشتغالزایی جوانان صرف شود و از مخارج جاری و هزینههای معمول بانکها و صندوقها صرفهجویی شود و حتی یک ریال هم خرج ساختمان، خودرو، جذب نیرو و... نشود. وی افزود: حمایت از طرحهای دانشبنیان و پروژههای علمی و بهروز یکی دیگر از اهداف و سیاستهای این صندوق خواهد بود و بزودی این صندوق مرجع بزرگی برای ایجاد اشتغال در کشور خواهد شد.
* به هیچ وجه صادرات واکسن نداریم
رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در ادامه با بیان اینکه به هیچ وجه صادرات واکسن نداریم، گفت: اگر قرار بر صادرات واکسن کرونا باشد، از طریق ما نخواهد بود. وی افزود: به هیچ وجه به غیر از وزارت بهداشت به هیچ نهاد دیگری حتی یک ریال پرداخت نکردیم. وی با بیان اینکه امروز، برکت مدلی در جهان اسلام شده است گفت: ما موظف به تامین نیاز واکسن کشور هستیم و نخستین واکسن ایرانی با عنوان برکت در سایت سازمان بهداشت جهانی و در خبرها شناخته شده که باعث افتخار ما است. در ادامه این مراسم تفاهمنامه همکاری بین بنیاد برکت و صندوق قرضالحسنه اشتغال برکت امضا شد.
* تولید ۵ میلیون واکسن برکت
معاون هماهنگی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام نیز در حاشیه این مراسم و در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره آخرین اخبار از نخستین واکسن ایرانی کرونا گفت: تا امروز نزدیک به ۵ میلیون دوز واکسن «کوو ایران برکت» در کارخانه شفافارمد تولید شده که تمام این واکسنها باید در یک دوره ۱۶ تا ۲۰ روزه تست کنترل کیفیت، مورد بررسی و تأیید نهایی قرار گیرد. سیدمصطفی سیدهاشمی افزود: از این تعداد تا به امروز یک میلیون و ۳۰۰ هزار دوز تحویل وزارت بهداشت شده و سایر واکسنهای تولیدشده هم پس از طی مراحل تست کنترل کیفیت به طور مرتب و هفتگی تحویل این وزارتخانه خواهد شد. سیدهاشمی خاطرنشان کرد: ستاد اجرایی فرمان حضرت امام بعد از تولید واکسن، هیچ نقشی در توزیع و تزریق آن ندارد و تمام واکسنها از طریق وزارت بهداشت و سامانهای که برای تزریق عمومی و مراکز واکسیناسیون طراحی شده به دست مردم میرسد که بر اساس گزارشها، خدا را شکر این واکسن با استقبال بسیار خوبی از طرف مردم روبهرو شده است. وی در پاسخ به سوالی درباره صادرات واکسن برکت افزود: تا زمانی که نیاز داخل تأمین نشود هیچ برنامهای برای صادرات واکسن برکت نداریم و همچنین ارائه آمارهای نجومی و تخیلی از میزان هزینه تولید این واکسن امن و مورد اطمینان ایرانی در برخی سایتهای فضای مجازی هم کذب و کاملا بیاساس است.
ارسال به دوستان
راهاندازی سامانه ارتباطات مردمی دیوان محاسبات کشور؛ 198
مردم پایه محاسبات
سامانه ارتباطات مردمی دیوان محاسبات کشور(۱۹۸) در راستای تحقق شعار «دیوان فناورانه مردمپایه» با هدف نظارت مردمی بر عملکرد مالی دستگاههای دولتی و افزایش تعامل دوسویه دیوان محاسبات و مردم راهاندازی و افتتاح شد. مردم میتوانند هرگونه فساد یا تخلف مالی را که در دستگاههای دولتی مشاهده میکنند، از طریق سامانه ارتباطات مردمی در پایگاه اینترنتی (www.dmk.ir) و تماس تلفنی با شماره ۱۹۸ به مرکز ارتباطات مردمی اعلام کنند. کارشناسان امر پس از دریافت گزارش، آن را جهت رسیدگی به مراجع ذیربط در دیوان محاسبات انعکاس داده و موضوع را تا رسیدن به نتیجه تعقیب میکنند.
* هدف سامانه ۱۹۸ افزایش نظارت مردمی و جلوگیری از تضییع بیتالمال است
مهرداد بذرپاش، رئیسکل دیوان محاسبات کشور در مراسم افتتاح سامانه 198 گفت: بهترین ابزار برای کنترل بسیاری از تخلفات بویژه تخلف در دستگاههای اجرایی نظارت مردمی است. وی با اشاره به اینکه در ابتدای حضور در دیوان محاسبات کشور به مردم قول دادم ارتباطات این سازمان با مردم افزایش پیدا کند، افزود: در یک سال گذشته توانستهایم مجموعههای زیادی را سازماندهی کنیم که یکی از مهمترین آنها سامانه ارتباطات مردمی(۱۹۸) است. این سامانه به همه آحاد مردم این امکان را میدهد برعملکرد مالی همه دستگاههای دولتی که از بودجه عمومی استفاده میکنند، نظارت کنند و ترک فعل یا هر نوع تضییع بیتالمال را اطلاع دهند. بذرپاش اظهار امیدواری کرد: با راهاندازی این سامانه از ظرفیت نظارت گسترده مردمی برخوردار شویم تا نظارت دیوان محاسبات کشور اثر بخشتر باشد.
* رئیس کل دیوان محاسبات کشور خواستار تسریع در واکسیناسیون عمومی شد
رئیس کل دیوان محاسبات کشور در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه کشور حدود یک و نیم سال است درگیر بیماری کروناست، اظهار داشت: پیگیری روند واکسیناسیون در کشور و نظارت بر عملکرد دستگاههای مسؤول در دستور کار دیوان محاسبات کشور است.
بذرپاش عنوان کرد: یکی از اقدامات مهم در این زمینه، واکسیناسیون عمومی با هدف کاهش مرگومیر است و بر اساس اطلاعاتی که کسب کردهایم، بیش از ۱۶ میلیون دوز واکسن به کشور وارد شده یا در داخل کشور تولید شده است که بیش از 5/14 میلیون دوز آن در مراکز درمانی توزیع شده و بیش از 5/10 میلیون دوز هم تزریق شده است.
وی ضمن تشکر ویژه از کادر درمان، خواستار تسریع در واکسیناسیون عمومی از سوی وزارت بهداشت شد و اظهار امیدواری کرد تا ۳ ماه آینده با واکسینه کردن اکثریت افراد جامعه، اثرات این بیماری کاهش یابد.
***
پاسخ بذرپاش به اولین تماس سامانه ارتباطات مردمی ۱۹۸
بذرپاش با پاسخ به اولین تماس وارده به سامانه ارتباطات مردمی دیوان محاسبات کشور (۱۹۸)، این سامانه را به طور رسمی افتتاح کرد.
رئیس کل دیوان محاسبات در پاسخ به تماس یکی از هموطنان از شهر اصفهان که موضوعی را پیرامون آموزشوپرورش مطرح کرد، ضمن وارد دانستن نکته مطرحشده، اطمینان داد حسابرسان دیوان محاسبات گزارشهای واصله مردمی را بررسی و حسابرسی و این گزارشات را تا حصول نتیجه، پیگیری خواهند کرد.
ارسال به دوستان
رئیسی: به آینده کشور امیدوارم
گروه سیاسی: رئیسجمهور منتخب با بیان اینکه باید در جهت رفع مشکلات مردم، مجلس و دولت همراه باشند، گفت: باید شبانهروزی تلاش کنیم وضعیت را به نفع زندگی مردم تغییر دهیم. به گزارش روابط عمومی دفتر رئیسجمهور منتخب، نشست کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی با سیدابراهیم رئیسی بعدازظهر دیروز با حضور حدود ۲۰۰ نفر از نمایندگان مجلس برگزار شد. در این نشست که در آستانه عید سعید غدیر خم برگزار شد، ۱۶ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن تبریک انتخاب حجتالاسلام رئیسی به ریاست جمهوری، به تشریح اولویتهای تخصصی کشور و ارائه راهکارهای پیشنهادی کمیسیون خود در پیشبرد برنامههای دولت سیزدهم پرداختند.
رئیسجمهور منتخب نیز در این نشست با تأکید بر تخصص، دغدغهمندی و دلسوزی نمایندگان مجلس، از تشکیل جلسات مشترک میان دولت و مجلس استقبال کرد و اظهار داشت: دولت و مجلس باید به اولویتها توجه داشته باشند و با نگاهی متوازن در تمام حوزهها، نه صرفا یک بخش یا قشر خاصی از جامعه، بلکه تمام آحاد مردم را مدنظر قرار داده و رفع مشکلات و دغدغههای ایشان را با فوریت پیگیری کنند.
حجتالاسلام رئیسی تأکید کرد: من به آینده کشور بسیار امیدوارم و اطمینان دارم به واسطه داشتن سرمایه عظیم مردم و برخورداری از ظرفیت تمام بخشها، برونرفت از سختیها و محدودیتهای موجود، ممکن و دستیافتنی است. وی گفت: اعتقاد دارم ما باید در جهت رفع مشکلات و گرفتاریهای مردم همراه باشیم و دوشادوش یکدیگر به صورت جهادی و شبانهروزی تلاش کنیم وضعیت را به نفع زندگی مردم تغییر دهیم. رئیسجمهور منتخب با بیان اینکه همکاری دولت آینده، مجلس شورای اسلامی و همه بخشها و نهادها میتواند به گشایش در زندگی مردم بینجامد، اظهار داشت: همراهی و همکاری برای رفع مشکلات و گرفتاریهای کشور اقدامی افتخارآمیز و انقلابی است، این همکاری باید مردم را امیدوارتر و سرمایه اجتماعی را افزونتر کند.
در این جلسه که در راستای تعاملات و همکاریهای متقابل میان مجلس و دولت سیزدهم برگزار شد، روسا و اعضای کمیسیونهای آموزش و تحقیقات، اجتماعی، اقتصادی، امنیت ملی و سیاست خارجی، انرژی، برنامه و بودجه، بهداشت و درمان، شوراها و امور داخلی، صنایع و معادن، عمران، فرهنگی، کشاورزی، اصل 90، حقوقی و قضایی و همچنین فراکسیون روحانیت و فراکسیون بانوان به بیان نظرات و ارائه راهکارهای خود پرداختند.
ارسال به دوستان
قالیباف: مقابل کارشکنی میایستم
گروه سیاسی: رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بنده حاضرم برای حل مشکلات مردم کفش هر کسی را واکس بزنم تا مسالهای از مسائل مردم حل شود، اظهار داشت: البته اگر فردی بخواهد در برابر حل مشکلات مردم کارشکنی کند، مقابل او میایستم.
محمدباقر قالیباف در نشست مجمع نمایندگان استان خوزستان با بیان اینکه به خاطر مردم وفادار این استان، من به اندازه کافی و فارغ از درخواستهای مردمی و مطالبات این روزهای نمایندگان، انگیزه لازم برای پیگیری مسائل استان خوزستان را دارم، گفت: این امور وقتی ثمربخش خواهد بود که همافزایی کافی در دستگاههای مختلف برای انجام یک کار وجود داشته باشد. رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: مشکل اصلی و درد اساسی امروز ما در کشور سرکش بودن نظام اداری و اجرایی است و ظاهرا کسی مسؤول مسائل و مشکلات به وجود آمده نیست. وی با اشاره به مسائل اخیر استان خوزستان و تاکید بر اینکه نباید نمایندگان را از جلسات کارشناسی مربوط به حل معضلات این استان حذف کرد، تاکید کرد: قطعا نمایندگان مجلس از هر کس دیگری در انتقال پیام مردم محقتر هستند و نماینده میتواند حرف مردم را از مسؤولان به صورت منسجم پیگیری کند. روز دوشنبه جلسهای در کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها برگزار شد، در آن جلسه به این نکته اشاره کردم که در موضوع رفع تنش آبی 740 روستای خوزستان ۲ مجموعه در انجام وظایف خود کوتاهی کردهاند.
رئیس قوه مقننه با اشاره به تخصیص اعتبار هزار میلیارد تومانی برای حل بخشی از مشکلات تنش آبی خوزستان که در جریان نظارت میدانی سال گذشته از این استان نهایی شد، تاکید کرد: حداقل در بحث تخصیص این هزار میلیارد تومان که سازمان برنامه باید به این مناطق اختصاص میداد، سازمان برنامه و وزارت نفت کوتاهی کردند، در حالی که این مساله با پیگیری براحتی قابل حلوفصل بود. وی با اشاره به موانع جدیای که در نتیجه بروکراسی اداری مقابل تامین این اعتبار ایجاد شد، گفت: از شهریور سال گذشته میدانستیم 740 روستای خوزستان دچار تنش و بحران آب هستند که با برنامهریزی و تصمیمات درست میتوانستیم تا تابستان امسال با کمترین هزینه، بسیاری از این مشکلات را برطرف کنیم ولی امروز با هزینهای دوچندان باید این بحران را رفع کنیم. قالیباف با بیان اینکه ضرورت دارد با پیگیریهای منسجم بر این بروکراسی بیدر و پیکر غلبه کنیم، گفت: متاسفانه شاهدیم در همین رابطه یکی از مدیران سازمان برنامه بیش از 40 روز است نامه مربوط به اعتبار هزار میلیارد تومانی را به جریان نینداخته است، در حالی که در پیگیریهای ما حتی صورت وضعیت برای صنایع نفتی نیز تعیین شده است.
وی با اشاره به وجود صنایع متعدد فعال در استان خوزستان عنوان کرد: باید مشخص شود سهم این صنایع از برداشت منابع آبی خوزستان چقدر است. آیا این صنایع نمیخواهند آب استان خوزستان را با این درآمدهای هنگفت مدیریت کنند؟
قالیباف با اشاره به افزایش بودجه استانی و ملی خوزستان در قانون بودجه 1400 اضافه کرد: برای تحقق این بودجه قطعا نیاز به پیگیری است و نمایندگان مجمع استان باید این مهم را انجام دهند. وی همچنین با اشاره به پیگیریهایی که در حوزه زمینهای وقفی استان خوزستان انجام شده است، گفت: در بسیاری از موضوعات از جمله مشکلات اوقافی مطرح شده در نشست امروز با پیگیری و بدون نیاز به بودجه، میتوان مسائل را حل کرد. رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به تدوین نظام مسائل استانهای مختلف در مجلس عنوان کرد: با تلاشهای انجامشده و وقتی که گذاشته شد، در حال حاضر نظام مسائل 16 استان به تفکیک تدوین شده و راهکارهای کوتاه و بلندمدت برای حل مسائل استانها در مرکز پژوهشها و قرارگاه محرومیتزدایی مجلس استخراج شده است. وی تصریح کرد: مهم نیست من چه مسؤولیتی دارم، بنده حاضرم برای حل مشکلات مردم کفش هر کسی را واکس بزنم تا مسالهای از مسائل مردم حل شود. خداوند به این کارها برکت میدهد، البته اگر فردی بخواهد در برابر حل مشکلات مردم کارشکنی کند، مقابل او میایستم.
* ضرورت پرداخت حقابه خوزستان
رئیس قوه مقننه ضمن تاکید بر پرداخت حقابه استان خوزستان یادآور شد: حقابههای مربوط به پروژههای انتقال آب 550 هزار هکتاری خوزستان باید با پیگیری نمایندگان دنبال شود و اعتبارات آن به حوزه آب خوزستان اختصاص پیدا کند. قالیباف با اشاره به تدوین برنامه هفتم توسعه در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: موضوعات ریشهای و اساسی استان باید در برنامه هفتم دیده شود، اگر رقم 3 میلیارد دلاری برای خوزستان دنبال میشود باید مشخص شود این ارقام به تفکیک از چه منابعی تامین و در چه محلی هزینه خواهد شد. حتی اگر لازم است میتوانیم در مجلس برای این ارقام مصوبه داشته باشیم.
* اقدامات صورتگرفته نباید جزیرهای باشد
وی با اشاره به اقدامات صورتگرفته در شهر اهواز عنوان کرد: اقدامات صورت گرفته در شهر یا استان نباید به صورت جزیرهای پیش برود. اگر پولی به استان و شهر اهواز تزریق میشود، این اعتبارات باید به صورت سیستمی هزینه شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی تشکیل ستاد راهبری با محوریت مجمع نمایندگان استان خوزستان در این استان را ضروری برشمرد و گفت: بنده نیز به سهم خود این موضوع را پیگیری خواهم کرد، خوشبختانه امروز استان خوزستان یک نماینده در هیاترئیسه و یک رئیس کمیسیون دارد و میتواند مسائل مربوط به استان را از طریق مجلس پیش ببرد.
قالیباف با بیان اینکه درد استان خوزستان کمبود ظرفیتها و نبود منابع مالی نیست، اضافه کرد: جنس محرومیت استان خوزستان با برخی دیگر از مناطق قابل قیاس نیست، چرا که در بین مردم خوزستان بیش از محرومیت، احساس تبعیض وجود دارد. وی با اشاره به حضور خود در شهر خرمشهر در زمان جنگ عنوان کرد: سال 58 در یکی از مناطق خرمشهر عکس یادگاری گرفتم، پس از سالها در دورهای که در شهرداری تهران مسؤولیت داشتم، به خرمشهر رفته بودم و در همان نقطه مجددا عکس گرفتم و وقتی به این ۲ عکس نگاه میکنم، به عنوان یک انقلابی در مقابل سوءمدیریتها و کمکاریهایی که در این مناطق شده است هیچ پاسخی برای مردم خوزستان ندارم. وی تاکید کرد: البته با پیگیریهای منسجم میتوانیم بسیاری از مسائل استان را حلوفصل کنیم.
* ورود دیوان محاسبات به نحوه هزینهکرد اعتبارات در خوزستان
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به تشکیل دولت جدید و تدوین برنامه هفتم، وجود ستاد راهبردی استان خوزستان را ضروری دانست و یادآور شد: یکی از مسائل مهمی که در استان باید پیگیری شود، این است که چرا با وجود حجم قابل توجه اختصاص اعتبارات برای استان خوزستان اما خروجی کافی در این استان دیده نمیشود. وی تاکید کرد: این مساله از طریق دیوان محاسبات نیز به طور ویژه پیگیری خواهد شد تا مشخص شود اعتبارات به چه نحوی هزینه شده است. قالیباف یادآور شد: به صورت سیستمی نیز موضوعات مربوط به نظارت میدانی در استان خوزستان از طریق معاونت نظارت پیگیری خواهد شد تا این مسائل نیز به سرانجام برسد.
***
قالیباف راهی سوریه شد
رئیس مجلس شورای اسلامی روز گذشته در سفری اقتصادی و تجاری راهی سوریه شد. رفع موانع تجاری و حل مشکلات تجار و بازرگانان برای استفاده از ظرفیتهای اقتصادی سوریه مهمترین دستور کار قالیباف در این سفر است. قالیباف در این سفر با مقامات ارشد سوریه و نیز تجار و فعالان اقتصادی دیدار خواهد کرد و به صورت ویژه پیگیر اهداف اقتصادی و تجاری خواهد بود. در این سفر به صورت ویژه همکاریهای راهبردی از جمله توافقهای اقتصادی بین ایران و سوریه و گشایش مسیرهای جدید برای تجار و صنایع ایرانی بررسی میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|