|
رئال به لیگ انگلیس و آلمان نمیرود!
نشریه موندو دپورتیوو خبری عجیب درباره باشگاه رئالمادرید منتشر کرد و مدعی شد فلورنتینو پرز در اندیشه این است که در فصلهای آتی، تیم رئالمادرید به جای لالیگا در لیگ برتر انگلیس یا لیگ آلمان به رقابت بپردازد. در همین حال این باشگاه این خبر را تکذیب کرد و نوشت این خبر کاملا غلط، عجیب و غیرممکن است و چنین چیزی اصلا وجود ندارد. مدیریت باشگاه رئال مادرید در روزهای اخیر بشدت با لالیگا بر سر قرارداد CVC به مشکل برخورده و میخواهد پروژه سوپرلیگ را اجرایی کند.
ارسال به دوستان
تمرینات پرسپولیس باز هم به تعویق افتاد و مشکل تمدید قراردادها ادامه دارد
وضعیت قرمز سرخها
طاهره صفری: یحیی گلمحمدی بعد از قهرمانی تیمش در لیگ برتر فصل بیستم، شروع تمرینات تیمش را از هجدهم مرداد در نظر گرفته بود که این مساله با تعویق مواجه شد. این در حالی بود که در تاریخ جدیدی که به بازیکنان اعلام شده بود، قرار بود تمرینات این تیم از شنبه (دیروز) استارت بخورد که بار دیگر با توجه به موانع شکل گرفته، این موضوع منتفی شد و قرار است تمرینات با نظر کادر فنی در تاریخ دیگری برگزار شود. موضوع مربوط به تمدید قرارداد بازیکنان، جذب نفرات جدید، توافق با بازیکنان سابق و بهکارگیری بازیکنان قرضی، از جمله مسائلی است که باعث لغو تمرین سرخپوشان در مقطع کنونی شده و باید دید کادر فنی در تعامل با مدیریت چه زمانی را برای شروع دوباره تمرینات در نظر خواهد گرفت. پرسپولیس باید با شروع تمرینات خود را مهیای دیدار با استقلال تاجیکستان در لیگ قهرمانان آسیا کند و این در حالی است که محرومیت نقل و انتقالاتی که از حدود یک ماه دیگر این تیم را تهدید میکند، باعث شده آنها به دنبال این باشند تا هر چه زودتر پرونده این ماجرا را ببندند.
* اعتصاب واتسآپی
قرار بود روز دوشنبه 16 مردادماه تمرینات پرسپولیس دوباره از سر گرفته شود اما چند بازیکن اعلام کردند در صورتی در تمرین حاضر میشوند که باقیمانده پول و مطالبات فصل گذشته پرداخت شود. این موضوع باعث شد تمرینات به روز 18 مرداد موکول شود اما باز هم بازیکنان شروط تمرینات را به پرداخت 20 درصد باقیمانده از فصل قبل منوط کردند و قرار شد از روز 23 مرداد تمرین پرسپولیس آغاز شود. در گروه واتسآپی بازیکنان به آنها اعلام شد باید روز شنبه 23 مرداد در تمرینات حضور پیدا کنند تا خود را برای حضوری پرقدرت در لیگ قهرمانان آسیا و بازی با استقلال تاجیکستان آماده کنند اما باز هم این اتفاق رخ نداد تا برگزاری دور جدید تمرینات پرسپولیس به روزهای آینده موکول شود و اعتصاب سرخپوشان همچنان ادامه داشته باشد. به هر روی مربیان و بازیکنان در انتظار دریافت مطالبات فصل قبل هستند و به همین دلیل در تمرینات شرکت نمیکنند، آن هم در شرایطی که برخی بازیکنان تا به این جای کار 100 درصد و حتی بیشتر پول گرفتهاند. گفتنی است در حالی که باشگاه پرسپولیس در آستانه محرومیت به واسطه بدهی کالدرون است، مربیان و بازیکنان نیز حاضر به برگزاری تمرین تا زمان دریافت مطالباتشان نیستند. باید دید در این شرایط پرسپولیس قرار است چگونه در لیگ قهرمانان آسیا حاضر شود.
* معمای نوراللهی ادامه دارد
در حالی که احمد نوراللهی وعده داده بود برای تمدید قرارداد به باشگاه برود اما به نظر میرسد بازی تازهای را آغاز کرده است. احمد نوراللهی که پیشنهادهای خوبی از تیمهای حاشیه خلیجفارس داشت، در نهایت پس از جلسات پیاپی با سمیعی و صدری به توافق رسید. شایعه شده بود باشگاه با رقم 9 میلیارد از 15 میلیاردی که او خواسته بود توافق کرده است اما خبرهای دریافتی از برخی بازیکنان تیم نشان میدهد باشگاه با کل رقم درخواستی او موافقت کرده و حاضر شده مبلغی که مدنظر این بازیکن است را بپردازد، چرا که نوراللهی پیشنهاد چند برابری از تیمهای حاشیه خلیجفارس داشت. در این بین شنیدیم در ادامه وقتی نوراللهی از پذیرفتن شرایطش از سوی باشگاه مطلع میشود، روز سهشنبه در تماسی که با سمیعی و صدری داشته به آنها وعده میدهد شنبه در محل باشگاه حاضر شده و قراردادش را تمدید خواهد کرد. کما اینکه او در برنامه فوتبال برتر نیز مدعی شد به خاطر پرسپولیس از پیشنهادهای چند ده میلیاردی تیمهای حاشیه خلیجفارس گذشته اما او تلفن همراه خود را از روز پنجشنبه از دسترس خارج کرده است. گفته میشود احمد نوراللهی که تا چند روز قبل در گرگان بود، به امارات رفته است. ابتدا شایعه شد مدیربرنامههایش به امارات رفته تا با مدیران الاهلی که به صورت جدی خواهان او هستند، مذاکره کند اما خارج شدن تلفن همراه نوراللهی از دسترس این خبر را سر زبانها انداخت که خودش نیز به امارات رفته است. به هر روی مدیران باشگاه پرسپولیس از صبح دیروز در باشگاه حضور داشته و منتظر ورود نوراللهی بودند اما واقعیت این است هواداران پرسپولیس بشدت نگران جدایی کاپیتان سوم خود هستند آن هم در شرایطی که باشگاه با 95 درصد خواستههای نوراللهی موافقت کرده است، حتی اینکه با او قرارداد یک ساله امضا شود. از این رو سمیعی توقع دارد نوراللهی نیز به وعدهاش عمل کند و برای تمدید قرارداد به باشگاه برود. در صورت حضور احمد نوراللهی در باشگاه و تمدید قرارداد، این بازیکن گرانترین بازیکن تاریخ پرسپولیس خواهد بود اما باید دید نوراللهی به دنبال چیست؟ احمد نوراللهی روز پنجشنبه در تلاش بود از فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ استعلام بگیرد آیا حالا که نام لیگ امارات عوض شده و دیگر نام جعلی خلیج ع ر ب ی روی آن نیست، بازیکن ایرانی میتواند به امارات برود یا نه؟ آیا نوراللهی بین پول امارات و پیراهن پرسپولیس، دومی را انتخاب خواهد کرد؟
* سجاد شهباززاده گزینه اول خط حمله پرسپولیس
به نظر میرسد مدیران باشگاه پرسپولیس به طور کامل از ماندن شهریار مغانلو قطع امید کردهاند و امیدوارند هر طور شده ظرف روزهای آینده با سجاد شهباززاده قرارداد امضا کنند. شهریار مغانلو بازیکنی است که نیمفصل گذشته با پرسپولیس قرارداد قرضی امضا کرد اما با توجه به مبلغ بالایی که باشگاه سانتاکلارای پرتغال برای انتقال قطعی این بازیکن در نظر گرفته است، به نظر میرسد قرمزها از ماندن این بازیکن ناامید شدهاند. همین مساله باعث شده مدیران پرسپولیس باب مذاکره با سجاد شهباززاده را باز کنند تا بتوانند آقای گل فصل گذشته لیگ برتر را به خدمت بگیرند. در این بین اما نام گزینههای دیگری هم برای حضور در خط حمله پرسپولیس مطرح شده است اما کادر فنی این تیم روی جذب سجاد شهباززاده نظر قطعی دارد و اگر به هر دلیلی این انتقال انجام نشود، سراغ گزینههای دیگر خواهد رفت. شنیدهها حاکی از آن است شهباززاده در روزهای اخیر مذاکرات مثبتی با پرسپولیس انجام داده و ممکن است ظرف روزهای آینده مذاکرات او با این تیم نهایی شود.
* باقری بر سر دوراهی
مربی تیم فوتبال پرسپولیس هنوز تصمیمی برای تمدید قرارداد خود با این باشگاه نگرفته است. کریم باقری با اتمام بیستمین دوره رقابتهای لیگ برتر فوتبال که با قهرمانی پرسپولیس همراه بود، قراردادش با سرخپوشان پایتخت به پایان رسید. او که حضورش در پرسپولیس در قامت مربی نزدیک به ۱۰ سال شده است، برای ادامه همکاری با این تیم هنوز تصمیم نگرفته است. باقری که در هر ۵ قهرمانی متوالی سرخها حضور داشته، حالا با پیشنهاد حضور تماموقت در کادر فنی تیم ملی ایران نیز همراه است. با این حال باقری همراه خانواده خود برای استراحت در خارج از کشور به سر میبرد و هنوز تصمیمی برای آینده مربیگری خود نگرفته است. به نظر میرسد حفظ مربی محبوب هواداران پرسپولیس که همچون دورانی که در مستطیل سبز حضور داشت و هنرنمایی میکرد، بدون حاشیه کار خود را پیش برده است، در مجموعه کادر فنی پرسپولیس یکی از چالشهای جدی جعفر سمیعی، مدیرعامل باشگاه باشد. باقری که همواره برای کار کردن با سرمربیان پرسپولیس نظر مستقیم آنها را جویا میشود، نامه کتبی یحیی گلمحمدی را برای ماندن در پرسپولیس دریافت کرده اما هنوز واکنشی به آن نشان نداده است. از سوی دیگر شهابالدین عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال نیز مذاکره با باقری را آغاز کرده تا نظر او را برای حضور همیشگی در کادر فنی تیم ملی ایران جلب کند. باید دید آقا کریم که حضورش در رختکن هر تیمی تأثیرگذاری ویژهای داشته است، چه تصمیمی را برای ادامه فعالیت خود در عرصه مربیگری میگیرد.
ارسال به دوستان
دومین نتیجه موفق تاریخ المپیک در توکیو
واقعیت یا بازی با افکار عمومی؟
حامد واعظی: وزیر ورزش و جوانان در حالی از المپیک توکیو به عنوان دومین نتیجه خوب تاریخ نام میبرد که یک مدال نقره بیشتر را ملاک قرار داده و ارزیابی کیفی را کنار نهاده است. سیودومین دوره بازیهای المپیک با همه تلخیها و خوشیها، اشکها و لبخندها به پایان رسید. هم به مدال رسیدیم و هم در چند ثانیه طلا را از دست دادیم. مدالهای رنگارنگی هم کسب شد که میتوانست به زعم بسیاری از کارشناسان بیشتر از این هم باشد. انتظارات از برخی رشتهها مانند همیشه زیاد بود؛ مانند کشتی و وزنهبرداری. از برخی رشتهها هم با توجه به اینکه جایگاهی در آسیا نداریم، در المپیک هم انتظاری از آنها نمیرفت مانند تیراندازی با کمان. در بعضی رشتهها بسیار پایینتر از حد انتظار ظاهر شدیم که میتوان به والیبال، کشتی آزاد و تیراندازی (تفنگ) اشاره کرد. در مجموع کاروان ایران در توکیو با ۷ مدال (۳ طلا، ۲ نقره و ۲ برنز) و جایگاه بیستوهفتم به کار خود پایان داد تا زنگ خطر از همین حالا برای المپیک ۲۰۲۴ پاریس که کمتر از ۳ سال تا شروع آن باقی است، به صدا درآید.
* لندن؛ سهمیه کمتر اما پرافتخار
نکتهای که نباید از آن غافل شد، این است که کاروان کشورمان با ۱۲ سهمیه تیمی والیبال و ۱۲ سهمیه تیمی بسکتبال در المپیک توکیو به ۶۸ سهمیه رسید. این در حالی است که در ریو و لندن و حتی دورههای قبل گاهی سهمیه بسکتبال بوده و گاهی والیبال و در المپیک ۲۰۱۲ لندن هیچ کدام. در المپیک ریو بدون ۱۲ سهمیه بسکتبال، کاروان کشورمان ۶۳ سهمیه و در لندن بدون هیچ رشته تیمی ۵۳ سهمیه گرفت که نتایج از نظر کیفی به مراتب بهتر از توکیو بود. در المپیک لندن نیز کاروان کشورمان ۷ طلا، ۵ نقره و یک برنز کسب کرد که نتیجهای تاریخی و تکرارنشدنی است.
* دومین نتیجه خوب المپیک یا بازی با افکار عمومی؟
بعد از صحبتهایی که مسعود سلطانیفر وزیر ورزش درباره کسب سهمیه داشت، با پایان المپیک توکیو، وی از این مسابقات به عنوان دومین نتیجه پرافتخار کاروان کشورمان نام میبرد اما مشخص نیست چگونه این نتایج با سهمیههای بیشتر یکی از بهترین نتایج است؟ کاروان کشورمان در المپیک ریو ۳ مدال طلا کسب کرد که همین ۳ مدال با حضور کاراته (تنها حضور در المپیک) توانست دوباره در توکیو تکرار شود و فقط یک نقره بیشتر نسبت به دوره قبل باعث شد سلطانیفر آن را یک افتخار بداند! وزیر ورزش و جوانان در این باره گفته بود: کاروان ایران توانست نتایج خوبی بگیرد و کارنامهاش به عنوان دومین کارنامه درخشان در تاریخ ۱۷ دوره حضور در المپیک قلمداد میشود. سلطانیفر در حالی این صحبتها را مطرح کرده که اشارهای به حضور یک دورهای کاراته در المپیک نمیکند که اگر نبود همان نتیجه ریو هم تکرار نمیشد. وزیر ورزش و جوانان در صحبتهای خود به این موضوع اشاره نمیکند که مدالهای طلا و نقره تکواندو، وزنهبرداری و کشتی حالا کجاست؟ این ۳ رشته که جزو پرافتخارترین رشتهها در طول تاریخ بودند، نتوانستند آنطور که باید در توکیو نتیجه بگیرند. چطور میشود با این همه ضعف باز هم توکیو دومین بازیهای پرافتخار محسوب شود؟ چطور میشود یک مدال بیشتر آن هم نه از عیار طلا، عملکرد کاروان را بهترین کند؟ این صحبتهای وزیر ورزش به نظر میرسد بیشتر بازی با افکار عمومی است تا نشان دهد کارنامه خوبی در طول حضورش در وزارت داشته اما کاروان کشورمان نه در بازیهای آسیایی جاکارتا و نه در المپیک توکیو نتوانست انتظارات را برآورده کند.
ارسال به دوستان
اخبار
فرمت لیگ ملتهای والیبال تغییر کرد
بنا به اعلام فدراسیون جهانی والیبال، فرمت لیگ ملتهای والیبال تغییر کرد. فدراسیون جهانی والیبال اعلام کرد فرمت لیگ ملتهای والیبال تغییر کرده و قرار است این فرمت جدید در سال ۲۰۲۲ اعمال شود. پس از جلسه شورای لیگ ملتهای والیبال در هفته گذشته، قالب جدید این مسابقات پیشنهاد شد که در پاسخ به بازخورد ذینفعان، تغییرات جدید به اتفاق آرا تصویب شد. در قالب جدید لیگ ملتهای والیبال، ۱۶ تیم مردان و ۱۶ تیم زنان در قالب ۲ گروه ۸ تیمی با یکدیگر رقابت میکنند و سپس ۸ تیم برتر از ۲ گروه وارد مرحله حذفی این رقابتها میشوند. این قالب به تیمها، هواداران و تماشاگران فرصت میدهد تا از والیبال در سراسر جهان لذت کافی را ببرند. در فینال لیگ ملتهای والیبال شاهد حضور ۸ تیم قدرتمند که مستقیم به مرحله حذفی صعود کردهاند، خواهیم بود. برای مشخص شدن فینالیست ۴ بازی در یکچهارم نهایی، ۲ بازی در نیمهنهایی و مسابقات ردهبندی و فینال جداگانه برگزار میشود.
***
ماجرای حضور لک در دادگاه تبریز چه بود؟
دروازهبان پرسپولیس به خاطر شکایت توپجمعکن تبریزی در دادسرای این شهر حاضر شد و ظهر دیروز شنبه دوباره به تهران بازگشت. اتفاقی که در جریان دیدار تیم ماشینسازی تبریز و پرسپولیس در هفته بیستوهشتم لیگ برتر بین حامد لک و توپجمعکن تبریزی ورزشگاه بنیاندیزل افتاد، موجب شد دروازهبان سرخپوشان پایتخت با شکایت طرف مقابل خود مواجه شود. توپجمعکن تبریزی پس از آن مسابقه تصمیم به شکایت از حامد لک گرفت و به همین دلیل این دروازهبان در مجتمع قضایی شهید بهشتی تبریز حاضر شد و توضیحات لازم را به قاضی پرونده ارائه کرد. به گزارش ورزش ۳، حامد لک با پرواز ساعت ۵:۳۰ صبح دیروز از تهران به تبریز رفت و در نخستین ساعت اداری در دادسرای این شهر حاضر شد و پس از انجام امور اداری، دیداری هم با قاضی پرونده داشت و دفاعیات خود را ارائه کرد. اما در حالی که حامد لک تا حدود ساعت ۱۲ در مجتمع قضایی شهید بهشتی تبریز مشغول انجام امور این شکایت بود، یک وکیل تبریزی در مصاحبهای عجیب اظهار کرد به دروازهبان پرسپولیس دستبند زدهاند و در گفتوگوی خود با یکی از رسانهها عنوان کرد: «صبح امروز (دیروز) دروازهبان پرسپولیس به دنبال پیگیری قضایی و همکاری پلیس فتا و دستگاه قضایی استان در شعبه ۲۷ دادسرای تبریز تفهیم اتهام شد. دقایقی پیش نیز وی با دستبند در اتاق دادستان عمومی و انقلاب تبریز حاضر شد و پس از آن گویا قرار بازداشت موقت صادر شده است».
بررسیها نشان میدهد ادعای وکیل تبریزی شایعهسازی بوده و او به نوعی خواسته در فضای مجازی هم جلب توجه کند، آن هم در حالی که حامد لک حدود ساعت ۱۲ از مجتمع قضایی شهید بهشتی تبریز خارج شد و قبل از ساعت ۱۳ با یک پرواز به تهران بازگشت.
***
استقلال پیشنهادی بابت انتقال قائدی دریافت نکرده است
شرایط مهدی قائدی در استقلال طوری سپری میشود که همچنان باشگاه استقلال پیشنهاد رسمی از هیچ باشگاهی دریافت نکرده است. به گزارش ایسنا، این روزها در باشگاه استقلال مهمترین موضوع مورد بررسی،
نقل و انتقالات این فصل است و تا اینجای کار گمانهزنیهای مختلفی مطرح شده است. تا اینجای کار استقلال نتوانسته بازیکنی را جذب کند و مدیران استقلال همچنان در پی مذاکره با بازیکنان هستند و مساله تمدید قرارداد با بازیکنان مدنظر مجیدی هم همچنان شرایط مشخصی ندارد. در این بین وضعیت قائدی برای ماندن یا نماندن در استقلال هم مبهم است. قائدی یکی از مهمترین بازیکنانی است که زمزمههای جدایی او برای لژیونر شدن به گوش میرسد. رسانههای قطری مدعی شدهاند مهدی قائدی با الغرافه به توافق نهایی دست یافته است و فصل بعد را در لیگ ستارگان قطر توپ خواهد زد. در این بین روزنامه الرای قطر مدعی شد قائدی در دوحه به سر میبرد و آماده عقد قرارداد با الغرافه است. در همین حال یک منبع آگاه در باشگاه استقلال به ایسنا اطلاع داد هیچ پیشنهاد رسمی برای جذب قائدی به باشگاه استقلال ارسال نشده است. این ادعای باشگاه استقلال نشان میدهد شرایط مهدی قائدی برای ترانسفر شدن یا ماندن در استقلال همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
ارسال به دوستان
ولایات متحده طالبان
فرزانه دانایی: خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، فصلی جدید از تحولات در منطقه را باز کرد. آمریکا، نیروهای خود را از افغانستان خارج میکند و این در حالی است که آنچه به یادگار گذاشته، خشونت، از بین رفتن سرمایههای کشور و سرمایههای انسانی و افزایش شکافها در افغانستان بوده است.
رسانههای غربی و اکانتهای فضای مجازی طالبان از وضعیت افغانستان و پیشروی نیروهای طالبان در ولسوالیها و استانهای مختلف این کشور، به دنبال خروج نیروهای آمریکایی میگویند و اوضاع را تهدیدآمیز نشان میدهند. به این فرض که بپذیریم خلأ امنیتی به وجودآمده ناشی از خروج نیروهای آمریکایی است اما نباید به بدقولی آمریکا، عدم تمایلش به ساختارسازی و عدم ایجاد نیروی امنیتی نظاممند بیتوجه بود. بیتوجهی آمریکاییها به فرهنگ افغانها، ظرفیتهای امنیتیشان و نگاهشان به دین، در بروز اتفاقات بیتأثیر نبوده است. این همان میراثی است که آمریکا در عراق و سوریه نیز بر جای گذاشت.
پیشرویهای سریع طالبان در مناطق مختلف افغانستان و تلاش برای تنگتر کردن دایره محاصره کابل، تحلیلگران آمریکایی را به حیرت واداشته است. روزنامه فایننشالتایمز در گزارشی به این مساله پرداخته است که اگر عقبنشینی نیروهای آمریکایی در زمان دولت دونالد ترامپ به وقوع پیوسته و وضعیت امروز افغانستان نتیجه سیاستهای ترامپ بود، رسانههای آمریکایی بشدت از او انتقاد میکردند اما حالا تنها چیزی که از واشنگتن شنیده میشود، صدای سکوت است؛ سکوتی که از کاخ سفید شروع شده و در نهایت به رسانهها میرسد. رسانهها از اینکه سیاست غلط بایدن و سایر روسای جمهور آمریکا، چگونه مردم افغانستان را به رو آوردن دوباره به طالبان کشانده است، چیزی نمیگویند و تنها به پوشش اخبار پیشرویهای طالبان بسنده میکنند. اما علت اصلی این پیشرفتهای سریع چیست؟ به نظر میرسد این ۲ عامل مهم در این پیشروی نیروهای طالبان در افغانستان نقش داشتهاند؛ دولت مرکزی همچنان از دستور به تقابل نظامی حذر میکند و با این پیشرویها تاکنون مقابلهای نداشته است و در عین حال ارتش افغانستان انگیزهای برای حمایت از دولتی که ۲ رئیسجمهور داشته و تنها با 900 هزار رأی انتخاب شده است، ندارد.
طالبان نیروهای زیادی ندارد تا بتواند با اتکا به آنها مناطق زیادی را اشغال کند. به همین دلیل معمولا ترجیح میدهد از ظرفیتهای خود برای اشغال مناطق مهم و سوقالجیشی بهره ببرد. از آنجا که طالبان نیرو ندارد شهرها را نگه دارد، در صورت ورود طالبان به منطقهای، با طوایف آن منطقه رایزنی کرده و کنترل مناطق را به یکی از آن قبایل میسپارد. سرعت بالا در فتح مناطق و استانهای مختلف به همین دلیل است.
* جنجال رسانهای به نفع آمریکاییها
رسانههای غربی به طور مکرر از ابعاد مختلف خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان مینویسند؛ اگر چه در این گزارشها، به دولت بایدن میتازند و خروج نظامیان آمریکایی را نقد میکنند اما به نظر میرسد دولت آمریکا نیز چندان بیمیل نیست که این پیشرویها و نشان دادن طالبان بهعنوان نیرویی تروریستی -همردیف با داعش- در رسانهها ادامه پیدا کند. آمریکا از این جنجال رسانهای به چند طریق سود میبرد؟
انگاره اول: منطقه همچنان به امنیت (ساختگی) آمریکا وابسته است و امنیت شکنندهای که در افغانستان وجود داشت، تنها به دلیل حضور نیروهای نظامی آمریکایی بود. آمریکا طی این 20 سال، امنیت، توسعه، پیشرفت و حقوق برابر برای زنان و مردان را به همراه داشت و افغانستان برای ادامه توسعهیافتگی خود همچنان وابسته آمریکاییهاست.
انگاره دوم: رسانههای آمریکایی طبق معمول سعی دارند از درگیریهای افغانستان به این نتیجه برسند که آرامش با حضور نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان وجود داشت و حالا دیگر با خروج آنها افغانستان هم قرار است تبدیل به عراق و سوریه دوم در زمان داعش شود. آنها میخواهند این انگاره را به وجود بیاورند که مقاومت در برابر حضور نیروهای آمریکایی در هر کشوری، در نهایت باعث میشود آن کشور به دست نیروهای افراطی و غیرقابل کنترل بیفتد. دولت آمریکا نیز بخوبی به این مساله واقف است و در عین حال سعی دارد با استفاده از همین مسأله، خطونشانهای جدیدی برای کشورهای همسایه افغانستان بویژه ایران بکشد.
در پاسخ به این انگارهها بهتر است نگاهی داشته باشیم به میراث آمریکا در افغانستان و عراق. آمریکا با هر بهانهای که به منطقه وارد شده باشد، میراثی جز خشونت از خود باقی نگذاشته است. حضور آمریکا چه در عراق، چه در سوریه و چه در افغانستان، نه تنها جنگ را پایان نداد، بلکه کشورها را وارد جنگی کرد که نتیجه آن افزایش کشتهها، جنگ داخلی و جنگ فرسایشی بود. به طور مشخص، میراث به جا مانده از آمریکا در افغانستان، افزایش هزینهها و تلفات انسانی، هدر دادن منابع، گسترش فقر و افزایش فساد در دولت بود؛ گزارش موسسه امور بینالملل و امور عمومی واتسون در دانشگاه براون، نشان میدهد بیش از 801 هزار نفر در نتیجه جنگ مستقیم کشته شدهاند. از این تعداد، بیش از 335000 غیرنظامی بودهاند. 21 میلیون نفر دیگر نیز به دلیل خشونت آواره شدهاند.*
از سوی دیگر، تمام پروژههای سازندگی آمریکا در افغانستان به شکست انجامید و هر آنچه آمریکا به عنوان مدرک و ماحصل مأموریت خود نشان میداد از بین رفت. بخش زیادی از این سرمایهگذاریهای میلیاردی به هدر رفت. کانالها و سدها خراب شد و پروژههای راهسازی نیمهکاره ماند. به دلیل عدم سیستم نظارتی کارآمد، کمکهای مالی آمریکا به دولت افغانستان، دولت را به سمت فساد کشاند که تهدیدی علیه مشروعیت دولت مرکزی بود. بیمارستانها و مدارس خالی شده و ساختوساز آنها نیمهکاره رها شده است.
به رغم هزینههای زیاد برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر، صادرات تریاک به بالاترین میزان خود رسید وقتی نظامیان آمریکایی، خود در قاچاق مواد مخدر نقش موثری داشتند. در حالی که میلیاردها دلار صرف هزینه نظامی شد، طالبان بر سیطره سرزمینی خود افزود و بر ۴۰ درصد مناطق افغانستان مسلط شد. بخش زیادی از کمکهزینههای مالی برای اشتغالزایی هزینه شد اما به رغم هزینههای هنگفت، نرخ بیکاری در افغانستان به ۲۵ درصد رسید. بر اساس گزارش بانک جهانی، برای نخستینبار در سال ۲۰۰۷ که شروع به ثبت دادههای افغانستان کردند، نرخ فقر ۳۶ درصد بود اما سال ۲۰۲۰ به ۴۷ درصد رسید.
* نقش ایران در تحولات افغانستان
تصور اینکه تحولات افغانستان محدود و معطوف به مسائل داخلی این کشور است، سادهلوحانه است چرا که به دلیل موقعیت منطقه، هر رویدادی در هر کشوری ممکن است بر مسائل سایر کشورها تأثیر بگذارد.
در این میان، کشورهای هممرز با افغانستان با حساسیت بیشتری نظارهگر تحولات افغانستان هستند. جمهوری اسلامی نباید و نمیتواند سیاستی منفعلانه درباره افغانستان داشته باشد و باید از گفتوگوهای افغان- افغان یعنی دولت مرکزی و طالبان حمایت کرده و برای برقراری صلح در افغانستان نقش ایفا کند.
بر همین اساس، ایران ۲ نگاه متفاوت به تحولات افغانستان دارد و لازم است این ۲ نگاه در راستای تأمین امنیت ملی کشور به همدیگر نزدیکتر شود.
الف- یک نگاه، طالبان را دشمن میداند. مشی و مرام فکری او را سلفیگری تلقی میکند و معتقد است مبانی اعتقادی آنان با شیعه در تضاد است. این دیدگاه، طالبان را همردیف با داعش میداند که تجربه عراق و سوریه را در افغانستان اجرا خواهند کرد. این دیدگاه، بر افکار داخلی تأثیر گذاشته و افکار داخلی کشور را نیز به مساله افغانستان و ورود ایران به مذاکرات صلح حساس کرده است.
در این دیدگاه، ایران باید در مقابل طالبان و در کنار دولت افغانستان علیه طالبان وارد شود.
ب- دیدگاه دوم بر داعشیزدایی طالبان تاکید دارد. طالبان یک گروه بومی از مردم افغانستان است و با داعشی که از سراسر جهان نیرو گرفته و برای ورود به مناطق دست به خشونت زده، فرق میکند. این دیدگاه، طالبان امروز را از طالبان گذشته متفاوت میبیند؛ طالبان امروز، ضد آمریکایی است و اتفاقا در راستای تأمین امنیت ملی و امنیت جامعه شیعی در افغانستان باید با آن گفتوگو و رابطه برقرار کرد. جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد در کنار این دیدگاه بایستد، باید به حساسیت افکار عمومی و دیدگاهی که طالبان را داعشی میبیند، توجه کند. موضوع «طالبان خوب/ طالبان بد» باید مشخص شده و بازکردن این ۲ مفهوم نزد افکار عمومی بخوبی مدیریت شود.
قبل از هر چیز، ایران باید بداند مساله طالبان، مسالهای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت یا حذف کرد. این گروه، تاکنون بر بیش از ۸۵ درصد مناطق کشور مسلط شده و دارای حامیان جدی در میان مردم افغانستان است. همچنین قدرت بیشتری نسبت به دولت مرکزی دارد. با توجه به پیشرویهای مهمی که طالبان در افغانستان دارد و بر مناطق استراتژیک مسلط شده، تأثیر مهمی بر جغرافیای سیاسی افغانستان پیدا کرده است. بنابراین ایران میتواند از خلأ تلاش آمریکا برای حل مساله به صورت دیپلماتیک در معادلات افغانستان استفاده کرده و به عنوان میانجی، ضمن تلاش برای حلوفصل اختلافات افغان - افغان، منافع منطقه و کشور خود را تضمین کند. اگر در چنین شرایطی آمریکا و همپیمانانش ورود کنند، آنگاه تضمینی نیست که نتیجه به ضرر ایران تمام نشود. بازیگران جدی منطقهای مانند ترکیه نیز به همین نتیجه رسیدهاند و به همین دلیل است که اردوغان چند روز پیش اعلام کرد حاضر است با رهبر گروه طالبان برای رسیدن افغانستان به صلح و آرامش دیدار و مذاکره کند.
در این میان، آمریکا قصد دارد دوباره به فاز حملات نظامی به طالبان بازگردد و چندان تمایلی به گفتوگو و حل شدن موضوع ندارد. آمریکا بخوبی میداند اگر خشونتها بیشتر شود، کشورهای هممرز افغانستان مانند ایران، چین و پاکستان و حتی کشورهای دیگری که با واسطه با افغانستان مرز دارند متأثر خواهند شد. به همین دلیل آمریکا از حملات پراکنده علیه طالبان خواهد گفت. در اینجا یک خلأ دیپلماتیک به وجود خواهد آمد؛ با وجود اینکه آمریکا، روسیه و چین در حال مذاکره هستند اما این مذاکرات بینتیجه خواهد بود؛ مانند مذاکراتی که در قطر برگزار شد و به هیچ نتیجهای نرسید؛ گرهگشای ماجرای افغانستان، مذاکرات منطقهای با حضور کشورهای هممرز است.
ایران به دلیل پتانسیل و دلایل مهمی که دارد میتواند نقش محوری در این مذاکرات ایفا کند. ایران هم بر طالبان اثرگذار است، هم میتواند دولت مرکزی را با خود همراه کند. از این رو، ایران باید نقش جدیتری در تحولات افغانستان ایفا کند و به عنوان رهبر گروهی که به دنبال دیپلماسی در افغانستان است، تبدیل شود. ایران میتواند از یک سو دولت افغانستان را برای پذیرش مذاکرات جدی برای تغییر قانون اساسی (که مورد پذیرش طالبان نیست) و وزندهی به طالبان مجاب کند. در همین حال، طالبان را که طی ماههای اخیر با آن ارتباط برقرار کرده، برای پذیرش چارچوبهای منطقی قانونی و حقوق بشری همچون بحث حق رأی و تحصیل زنان، حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و همچنین عضویت و تبعیت از سازمانها و روندهای بینالمللی - پای میز مذاکره بکشاند.
در چنین شرایطی، ایران میتواند نقش موثری در socialization یا اجتماعی کردن طالبان داشته باشد و به عنوان رهبر، نقش ایفا کند. شرایط فعلی بهترین وضعیت برای همگرایی کشورهای منطقه و مواجهه عقلانی و منطقیشان با مساله طالبان است.
حقیقتهای واضحی که هماکنون در مرکز میدان مجادلات دولت مرکزی و طالبان در افغانستان وجود دارد، باید در این باره مد نظر قرار گیرد؛ مهمترین آنها این است که طالبان در بسیاری از شهرها بدون جنگ و خونریزی پیشرفت کرده است و در عین حال تنها خواستهاش رسیدن به قدرت سیاسی است؛ قدرتی که میتواند با همکاری کشورهای منطقه به تشکیل حکومتی پاسخگو به دنیا و به مردمش همراه شود.
این مساله بدین معنی نیست که همسایگان افغانستان باید به روی کار آمدن طالبان و تصرف کابل کمک کنند، بلکه بدین معنی است که باید با ارتباط نزدیک با طالبان و همچنین دولت مرکزی، شرایط را بهنوعی مدیریت کنند که هر کس در قدرت قرار گرفت و هر گروهی با هر میزان شراکت در قدرت، در نهایت نتواند افغانستان را به عقب براند یا حکومتی تشکیل دهد که در مقابل دنیا نسبت به اعمال و اقداماتش پاسخگو نیست. در شرایطی که دولت آمریکا دوباره با طالبان سر جنگ برداشته و به بمباران مواضع آنها میپردازد، بهترین فرصت برای کشورهای منطقه این است که با این گروه وارد گفتوگو شوند تا راهی برای حفاظت از جان مردم افغانستان و به راه افتادن سیستم سیاسی مناسب و پاسخگو در این کشور بیابند.
در نهایت اینکه، ایران باید به وضوح مشخص کند سیستم پیشنهادیاش برای افغانستان پس از تحولات جدید به وجود آمده چیست؟ آیا ایران میخواهد سیستم امارت اسلامی را پیشنهاد دهد یا دموکراسی اسلامی را؟ ایران باید بر همین اساس سیاست خود را مشخص کند تا بتواند در مقابل رسانههای اپوزیسیون که تمایل دارند ایران را حامی چهره داعشی طالبان نشان دهند، با قاطعیت بایستد.
در عین حال بر فرض اینکه طالبان بر افغانستان مسلط شود، ایران و کشورهای منطقه باید به نوعی به مساله افغانستان ورود کنند که طالبان را هم در مقابل مردم خود و هم در مقابل جامعه بینالمللی پاسخگو کنند. طالبان تاکنون مسؤول مستقیم سیاسی افغانستان نبوده است. سال ۲۰۰۱ و قبل از آن هم اگر قدرتی داشت در انزوا بود و پاسخگو نبود اما اکنون که به دنبال به دست گرفتن قدرت است و میخواهد با جامعه جهانی ارتباط داشته باشد، کشورهای منطقه بویژه ایران باید آنچنان نقش پررنگی در سیاستگذاری افغانستان داشته باشند که طالبان در برابر تأمین امنیت در مرزها، پایبندی به استانداردهای جهانی و همچنین آنگونه که در داخل رفتار میکند، پاسخگو باشد. در روابط بینالملل به این مسأله، socialization یا اجتماعی کردن کشوری که به تازگی وارد جامعه جهانی میشود و باید این کشور را با قواعد جامعه جهانی آشنا کرد تا با آنها همکاری کنند، میگویند.
------------------------------
پینوشت
* https://watson.brown.edu/costsofwar/node/741
ارسال به دوستان
بگویید که ما از آنها منزجریم
رضا عدالتیپور: «ننگ بر شما! علت کارهایی که در گذشته انجام دادید را نمیفهمم، علت کارهایی که اکنون انجام میدهید را نمیفهمم. آیا شما ما را مثل یک گروگان میبینید؟»
این احساس و درک واقعی جامعه افغانستان نسبت به آمریکا و اتحادیه اروپایی است. محبوبه سراج، چهره رسانهای و فعال مدنی و حقوق زنان در افغانستان در پاسخ به مجری شبکه «تیآرتی» که از وی پرسید چه پیامی برای جامعه جهانی بویژه آمریکا و اتحادیه اروپایی دارد، خطاب به مقامات این کشورها گفت: «ننگ بر شما! علت کارهایی که در گذشته انجام دادید را نمیفهمم، علت کارهایی که اکنون انجام میدهید را نمیفهمم. آیا شما ما را مثل یک گروگان میبینید؟ واقعیت این است که ما دیگر به شما هیچ امیدی نداریم، من حتی دوست ندارم با شما سخن بگویم، چرا که زمان سخن گفتن با شما به پایان رسیده. ما به اندازه کافی خواستههایمان را با شما مطرح کردیم و هیچ کس به آن توجهی نکرد. هرگونه خواستند تصمیم گرفتند. با بلایی که بر سر افغانستان آمده ما به 200 سال قبل برمیگردیم. هیچ امیدی برای ما و نسل آینده وجود ندارد. آنچه رقم خورده یک مهاجرت دستهجمعی است. آیا دوباره بایستیم و مبارزه کنیم به این قیمت که نسل جدیدی از دولتمردان غربی بیایند و بلای جدیدی بر سر ما بیاورند تا باز شکست بخوریم و ما را نابود کنند؟ به همه آنها (اروپا و آمریکا) بگویید ما از آنها منزجریم».
2 دهه از تجاوز نظامی ناتو به افغانستان به فرماندهی آمریکا و همراهی اتحادیه اروپایی با آن میگذرد و اکنون در بزنگاه تاریخی پایان حضور نظامی آنها در افغانستان، مشخص شد چیزی که از آن به عنوان دستاورد حضور 20 ساله غرب در افغانستان یاد میشد هیچ قرابت و شباهتی به دولتسازی و ملتسازی ندارد؛ حقیقتی تلخ که نهتنها در اظهارات نخبگان و غربگرایان افغان که براحتی در صحنه میدانی افغانستان مشهود است. گو اینکه متجاوزان به افغانستان از ابتدا به مفاهیمی مثل صلحسازی و ایجاد یک جامعه باثبات باور نداشتند و مردم افغانستان در سراب ساخت مدینه فاضلهای که غربگرایان مسرور از حضور نظامی آمریکا در افغانستان برایشان ترسیم میکردند در خواب بودند. اکنون اما پس از آنکه مشخص شد تمام وعدههای بوش، اوباما، ترامپ و بایدن چیزی بیشتر از «وعده» نبوده و به قول بایدن «افغانها خودشان باید با طالبان بجنگند»، افغانها ماندهاند و استیصال دولت و موج نیم میلیون نفری پناهجویان در مرزها که روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشود. این در حالی است که رئیسجمهوری آمریکا نزدیک به یک ماه قبل اطمینان داده بود طالبان افغانستان را تصرف نخواهد کرد اما هفته قبل آخرین برآوردهای «جامعه منابع اطلاعات ارتش آمریکا» نشان داد بازه زمانی سقوط کابل به دست طالبان به کمتر از یک ماه رسیده است. در این بین این سوال بزرگ در ذهن شکل میگیرد: چطور طالبان با استعداد نیروی کمتر از 100 هزار نفر توانسته به این سرعت بر بیش از 80 درصد خاک افغانستان و دستکم 16 مرکز ولایت از جمله ولایات هرات و قندهار مسلط شود. آنچه مسلم است طالبان در بسیاری از شهرها با استقبال گروههایی از مردم مواجه شده و برخی شهرها نیز با وجود برخورداری از نیروهای نظامی، بدون هیچ دفاعی تسلیم آنها شدند. این امر به منزله این است که مردم هیچ تکیه و اعتمادی به کابل و نیروهای تحت امر آن ندارند و این مساله بخشی از فساد سیستماتیک دولت افغانستان را نمایان میسازد. از سوی دیگر اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان در حالی در آخرین سخنانش از دستاوردهای 20 سال گذشته صحبت کرده است که گمان میرود افغانستان در این سالها در عرصه اقتصاد، نهادسازی اجتماعی و تحولات سیاسی توفیق چشمگیری داشته و مردم در رفاه و آسایش به سر میبردند. اینکه چطور فراخوان طالبان برای حملات بهاره با همراهی انبوهی از جوانان و نوجوانان مواجه شده تنها مشتی نمونه خروارها نابسامانی در افغانستان است. به واقع اگر در این 2 دهه تنها در حوزه آموزش و جامعهپذیری افغانها اقدامات عملی انجام میشد و نهادها به معنای حقیقی در جامعه پدیدار میشدند، این جمعیت جوان به دنبال دستیابی به آرزوهایش از قبل عضویت در گروههای شبهنظامی نبود. قدر مسلم اینکه 20 سال پس از تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان برای همه ملتهای منطقه مشخص شد اعتماد و تکیه به آمریکا حاصلی جز ویرانی، عدم ثبات و ناامنی نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
انیس قرآن
سیدمحمدامین علیدوست: یکی از مهمترین و بارزترین ویژگیهای شخصیت امام حسین(ع)، دلدادگی و سرسپردگی ایشان به آستان مقدس کلام خداوند، قرآن کریم بوده است. فرازهای تاریخ زندگی امام حسین(ع) بخوبی نشاندهنده عشق بیپایان ایشان به ساحت قرآن است. در یکی از نقلهای تاریخی آمده است: «عبدالرحمن» به فرزند امام حسین علیهالسلام «الحمدللَّه ربالعالمین» را آموخت، وقتی آن را بر پدر خواند، حضرت هزار دینار را به او بخشید و دهان او را پر از طلا کرد. از آن حضرت دلیل آن سؤال شد. حضرت پاسخ دادند: «چگونه میتوان کار او را [تعلیم قرآن] با این پاداش مقایسه کرد؟»
جایجای قطعات مهم تاریخ نهضت حسینی، گواه استشهاد امام حسین(ع) به آیات قرآن است.
در نخستین برخورد با والی مدینه، خود و اهلبیت را معدن رسالت معرفی میکند و میفرماید: «در حالی که یزید مردی فاسق و شرابخوار و... است پس چگونه امام را شایسته است که با او بیعت کند».
هنگامی که مروان اصرار میکند والی مدینه از امام حسین علیهالسلام بیعت بگیرد امام علیهالسلام او را پلید و خود را با استناد به قرآن «مُطهّر» بیان میدارد: «اِلَیک عَنّی، أَنا مِنْ بَیْتِ الطَّهارهِ الّذین أنْزلَالله فیهم عَلی نَبیّه: «إِنَّمَا یُرِیدُالله لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»
آنگاه که با کاروان خود از مدینه بیرون آمد این آیه را تلاوت فرمود: «رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین» و این همان دعایی است که حضرت موسی علیهالسلام هنگام خروجش از بنیاسرائیل آن را بر زبان جاری کرد.
آنگاه که به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَی رَبِّی أَن یَهْدِیَنِی سَوَاءَ السَّبِیل» به این ترتیب هجرت خود را به هجرت موسی که هر دو در جهت کوبیدن بیداد و ظلم بود تشبیه میکند.
وقتی عصر پنجشنبه نهم محرم عمر بن سعد فرمان حمله داد و لشکر به حرکت درآمد از برادرش حضرت ابوالفضل علیهالسلام میخواهد یک شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن شب فقط دعا، نماز، تلاوت قرآن، استغفار و راز و نیاز با خدا داشته باشد:
«فَهُوَ یَعْلَمُ أنّی کُنتُ قَدْ اُحِبُّ الصَّلوه و تلاوه کتابِهِ و کثره الدَّعاء و الاستغفار» و خداوند میداند که من نماز برای خدا و تلاوت قرآن و بسیاری دعا و استغفار را دوست میداشتم. امام آن شب به خیمه باز میگردد و تمام شب را چنین میکند.
اُنس امام با قرآن به دوران حیات جسمی محدود نمیشود، بلکه بعد از شهادت نیز ادامه دارد.
«سلمه بن کهیل» گوید: سر مطهر را دیدم که بر نی این آیه را میخواند: «فَسَیَکْفِیکَهُمُالله وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم؛ خداوند شما را از شر ایشان نگه خواهد داشت و او شنوای داناست». در روایت دیگری قرائت آیاتی از اصحاب کهف توسط سر بریده شده امام حسین(ع) نقل شده است.
باید گفت امام حسین، که شمع عالم وجود است و همه عالم پروانهوار گرد ایشان میچرخند، خود پروانهوار بر گرد آفتاب قرآن عزیز طواف میکند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|