|
حضور در خط مقدم مبارزه با کرونا کمتر از دوران دفاعمقدس نیست
سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه در قرارگاه بهداشتی - درمانی امام رضا(ع) در کرمان گفت: ایستادگی در کنار این مخاطره جدی (کرونا)، یک میدان آزمون پرافتخار تاریخی برای جامعه پزشکی و بهداشت و درمان بود و هیچ چیزی از حضور فرماندهان و سربازان در دوران دفاعمقدس کم ندارد و حتی به فداکاری بیشتری نیاز دارد.
ارسال به دوستان
بایستههای رسانهای مواجهه با طالبان چیست؟
نه تخریب، نه تطهیر؛ احتیاط!
گروه سیاسی: بیش از یک هفته از پیشرفت برقآسای طالبان در گستره خاک افغانستان و به تصرف درآوردن کابل، پایتخت این کشور، میگذرد. طالبان با تصرف کابل به چندین کار دست زد تا بتواند برآیند رسانهای را در برخورد با خودش تلطیف کند. به عنوان نمونه، در برخورد با برگزاری مراسمهای دهه اول محرم -که توسط اقلیت شیعه افغانستانی برگزار میشد- طالبان از خود انعطاف نشان داد و این پیام را صادر کرد که امنیت این مراسمها را تامین خواهد کرد. همچنین تصاویری از حضور برخی مقامات محلی طالبان بین عزاداران حسینی منتشر شد که به منظور دادن تضمین در این باره انجام شده بود. همچنین در برخی شهرهای افغانستان مانند هرات، طالبان دانشگاهها و مدارس را تعطیل نکرد و این مراکز با شرایط خاصی از جمله رعایت پوشش زنان به کار خود ادامه دادند. در طرف مقابل اما گزارشهایی هم از تهاجم به برخی منازل منتشر شد که اکثر این گزارشها توسط طالبان تکذیب شد. در کنار این موارد، برخورد طالبان با مخالفان خود نیز قابل تأمل بود. از جمله این مخالفان میتوان به اسماعیل خان، عبدالله عبدالله و حامد کرزی اشاره کرد که طالبان با آنان برخوردی خشن نداشت و به نوعی حرفهای عمل کرد. اما در شرایط جدید همچنین برخی ابهامات و سوالات مهم وجود دارد که تا روشن شدن کامل آنها باید در برخورد با پدیده طالبان به عنوان قدرت محوری در افغانستان جانب کامل احتیاط را رعایت کرد. در ادامه به برخی از این ابهامات پرداخته میشود.
خروج نیروهای نظامی خارجی از منطقه و کشورهای مسلمان همواره جزو مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران بوده است. این مساله در سالیان اخیر بیش از گذشته درباره نظامیان آمریکایی و نظامیان ناتو در کشورهای افغانستان و عراق بروز داشته است. پیش از این هم موضع ایران در قبال اشغال افغانستان توسط نظامیان اتحاد جماهیر شوروی همین بوده است. پس خروج ایالاتمتحده از افغانستان به عنوان کشور همسایه، امری مثبت تلقی میشود که در راستای منافع ملی کشور قرار دارد. همچنین خلع اشرف غنی از مقام ریاستجمهوری افغانستان را نیز میتوان در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران برشمرد. سیاستهای دولت ضعیف غنی هیچگاه در راستای دوستی عمیق با ایران نبود. بحران آب و عدم تامین حقابه هامون توسط دولت افغانستان که به خشک شدن این تالاب منجر شد، تبعات فراوانی برای ایران داشته است. در این باره حتی میتوان به مواضع برخی دولتمردان و مشاوران غنی علیه ایران اشاره کرد. در نظر گرفتن این ۲ مساله مهم یعنی خروج آمریکا از افغانستان و خلع اشرف غنی از ریاستجمهوری، لزوما بدین معنا نیست که طالبان گزینهای مطلوب برای ایران است. اگر ابهامات بدرستی روشن نشود، شاید حاکمیت طالبان بر گستره افغانستان، چالشهای جدی و جدیدی را برای ایران به وجود بیاورد. ابهام اصلی که باید به آن توجه کرد نسبت طالبان با منافع ملی ایران است. منافع ملی ایران در افغانستان را میتوان به 4 بخش سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی تقسیم کرد.
هسته اصلی بخش سیاسی، روابط دیپلماتیک و دوجانبه است. طالبان طی سالیان اخیر سعی کرده با جمهوری اسلامی ایران مانند دیگر کشورهای همسایه و تاثیرگذار در افغانستان روابطی را برقرار کند. این ارتباطگیریها بیشتر در جهت به رسمیت شناخته شدن و تلاش برای بهبود چهره این گروه نزد افکار عمومی بوده است. اکنون که طالبان به عنوان اصلیترین نیروی سیاسی افغانستان مطرح است، شاید این شرایط دگرگون شود. اصلیترین نگرانیها در این باره، توافقنامه 17 ماه پیش میان این گروه با ایالاتمتحده است که همچنان جزئیات آن در هالهای از ابهام قرار دارد. هنوز برای این سوال که «طالبان جلوبرنده منافع آمریکا در منطقه است؟» نمیتوان با قاطعیت «نه» گفت. ساخت سیاسی قدرت در افغانستان جدید هم همچنان رازآلود است. شاهد یک امارت به اصطلاح اسلامی جدید به رهبری ملا هبتالله خواهیم بود یا دیگر گروههای سیاسی نیز مشارکت داده میشوند؟ میزان مشارکت این گروهها در قدرت به چه میزان است؟ اتفاق مطلوب برای جمهوری اسلامی ایران گزینه دوم یعنی مشارکت فعال دیگر گروهها در حکومت جدید است. بدین وسیله منافع ملی ایران نیز قابلیت احقاق بالاتری پیدا میکند. به این دلیل که ارتباط ایران با گروههای غیرپشتون، به طور خاص هزارهها و تاجیکها در سطح بالاتری از دوستی و نزدیکی بوده است، در حالی که پشتونهای افغانستان -که طالبان نیز یک گروه پشتون حساب میشود- این رابطه صمیمانه را با پاکستان دارند.
در بخش اقتصادی باید گفت طی 20 سال گذشته افغانستان بیشترین حجم تجارت دوجانبه را با پاکستان داشته است. با این حال در 3-2 سال اخیر به 2 دلیل، تنشهای بین دولتهای افغانستان و پاکستان از یک طرف و حضور فعالتر جمهوری اسلامی در بخش اقتصاد این کشور، ایران بیشترین حجم مبادلات با افغانستان را دارا بوده است به نحوی که در برخی مقاطع تقریبا نیمی از حجم واردات افغانستان را محصولات ایرانی تشکیل داده است. اکنون به تبع همان دلایلی که در بخش سیاسی مطرح شد، باید گفت این مساله نیز میتواند برای ایران چالشی در آینده باشد؛ یعنی کمبود حجم تجارت دوجانبه و جایگزینی دوباره پاکستان با ایران. در کنار این همچنین برخی پروژههای منطقهای و جهانی نیز که میتوانست آوردههای فراوانی برای کشورمان داشته باشد، اکنون ممکن است با حکومت طالبان در افغانستان به بنبست برسد و ایران در این بین ضررهای جبرانناپذیری را متحمل شود؛ بندر چابهار و سرمایهگذاری هندیها در این بندر مهمترین مثال در این زمینه است. یکی از دلایل اصلی سرمایهگذاری کشور هند در چابهار، ایجاد کریدوری مطمئن برای ارتباطات عمیقتر اقتصادی با افغانستان بود که با اما و اگر روبهرو شده و شایعاتی درباره کنارهگیری این کشور از ادامه سرمایهگذاری در این پروژه مطرح شده است. به عنوان مثالی دیگر میتوان به احتمال برجسته شدن مجدد طرح خط لوله انتقال گاز «تاپی» از ترکمنستان به سمت آسیای جنوبی اشاره کرد که از افغانستان میگذرد. این خط لوله بدیلی برای خط لولهای است که از ایران به این مناطق میرود و طبیعتا نمیتواند در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران باشد.
در بخش فرهنگی، جمهوری اسلامی ایران همواره روابط عمیقی با فارسزبانان افغانستان داشته است. همچنین مشترکات فراوان فرهنگی و تاریخی میان ۲ کشور به عنوان نقطه وصل ایران و افغانستان نقش ایفا کرده است. اقوام هزاره و تاجیک به دلیل فارسزبان بودن (برای هزارهها هممذهب بودن نیز صادق است) همیشه پاسدار این زبان در افغانستان بودهاند. همچنین طبق تخمینهای معتبر بیش از نیمی از مردم این کشور به فارسی (دری) تکلم میکنند. حکومت اشرف غنی طی سالهای اخیر سیاستهای گوناگونی را جهت تضعیف زبان فارسی و تقویت زبان پشتو به عنوان زبان اول افغانستان انجام داده بود. از جنجالیترین تصمیمات در این حوزه، تغییر تابلوی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی افغانستان بود که به جای عنوان فارسی «دانشگاه» از «پوهنتون» که معادل دانشگاه در زبان پشتو است استفاده شد. به علت قومیت غالب طالبان و کادر رهبری آن که پشتون است، بیم آن میرود این مسیر ادامه یابد و منافع فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان با تهدید روبهرو شود.
آخرین بخش یعنی بخش امنیت را میتوان چالشیترین تهدید برای ایران حتی در آینده نزدیک دانست. تجربه حکومت طالبان بین سالهای 1996 تا 2001 میلادی به ما نشان داد امکان پناه دادن به گروههای تروریستی بینالمللی در افغانستان جدی است. خود طالبان نیز از این مساله خاطرهای خوش ندارد، زیرا یکی از دلایل سقوط نخستین حکومتش را حمله ائتلافی به رهبری آمریکا به تبع حمله تروریستی گروه القاعده به برجهای دوقلو میداند. همچنین این گروه تعهدات گوناگونی داده است که نمیگذارد از خاک افغانستان علیه هیچ کشوری حملهای انجام شود اما توجه به این نکته هم ضروری است که نباید بر خلاف تبلیغات طالبان و برخی تطهیرکنندگان آن، این گروه را گروهی یکدست با رهبری واحد دانست. طبق گزارشهایی از شهرهای دیگر افغانستان (غیر از کابل)، رفتار طالبان با مردم به مانند رفتارشان در کابل نیست. این مساله بیش از هر دلیل دیگر، به دلیل یکپارچه نبودن طالبان است. همین امر عمل طالبان به تعهداتش را با چالش روبهرو میکند. آیا طالبان توانایی مدیریت بر تمام گروههای تحت رهبری خود را دارد؟ همچنین برخی اخبار از حضور برخی افراد خارجی به همراه طالبان در برخی نقاط افغانستان از جمله بدخشان حکایت دارد. بر همین اساس، امکان و احتمال استقرار گروههای افراطی- تروریستی بینالمللی در افغانستان را نباید دستکم گرفت؛ معضلی که میتواند چالشهای امنیتی جدیدی را در شرق ایران ایجاد کند. در آخر با توجه به نکات طرحشده باید نتیجه گرفت در برخورد با طالبان قدرتمند در افغانستان باید دست از تطهیر برداشت و واقعبینانه به مسائل نگاه کرد. خیلی از ابهامها با گذر زمان روشنتر خواهد شد اما تا روشن شدن ابهامات باید به طور دقیق حوادث را در همسایه شرقی دنبال کرد. همچنین نباید تمام تخممرغها را در سبد طالبان گذاشت و باید مثل سابق از متحدان قدیمی خود حمایت به عمل آورد. جمهوری اسلامی ایران نمیتواند از حدی بیشتر در وضعیت افغانستان تاثیرگذار باشد، بنابراین باید به انحای مختلف سعی کرد در خلال تحولات موجود بیشترین منفعت را برای مردم ایران و افغانستان به دست آورد.
ارسال به دوستان
مراسم معارفه و تکریم فرماندهان جدید و سابق نیروی دریایی ارتش برگزار شد
دریادار ایرانی
گروه سیاسی: در پی انتصاب امیر شهرام ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش توسط فرمانده معظم کل قوا و اعطای درجه دریاداری به وی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در مراسمی درجه دریاداری او را نصب کرد. به گزارش «وطنامروز»، در این مراسم که امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، سردار سرتیپ محمد شیرازی رئیس دفتر نظامی فرماندهی معظم کل قوا، امیر دریادار خانزادی فرمانده سابق نیروی دریایی ارتش و سردار سرتیپ پاسدار ابوالقاسم فروتن رئیس حوزه ریاست ستاد کل نیروهای مسلح حضور داشتند، سردار سرلشکر محمد باقری گفت: خدای بزرگ را شاکریم که با زحمات نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران امروز در خلیجفارس، تنگه هرمز و دریای عمان دغدغهای نداریم و نگاهها به سمت مناطق دوردست دوخته شده است. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با تاکید بر قدرتافزایی روزآمد نیروهای مسلح بویژه نیروی دریایی ارتش، نوسازی ناوگان نیروی دریایی و مجهز کردن آن به سامانهها و فناوریهای جدید را امری مهم توصیف و خاطرنشان کرد: به لطف الهی و به مدد منابع انسانی مومن، متعهد، مصمم و انقلابی، امیدواریم نیروی دریایی ارتش همراه با نیروی دریایی قدرتمند سپاه پاسداران محکمتر و مصممتر از گذشته در میدانهای مأموریت حاضر شوند و در سطح منطقه و فراتر از آن عزت و اقتداری درخور شأن نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت عظیمالشأن ایران را به نمایش بگذارند. سرلشکر باقری با قدردانی از زحمات امیر خانزادی گفت: امیدواریم در دوره جدید فرماندهی نیرو با مدیریت دریادار ایرانی و در سایه دیپلماسی دفاعی فعال، حضور نیروی دریایی ارتش در فراتر از آبهای سرزمینی توسعه یافته و شاهد رقم خوردن وقایع خرسندکنندهای مانند اعزام و حضور افتخارآمیز و اقتدارآفرین ناوگروه دریایی کشورمان در سنپترزبورگ باشیم. همچنین فرمانده کل ارتش در مراسم معارفه و تکریم فرماندهان جدید و سابق نیروی دریایی ارتش که صبح دیروز در ستاد فرماندهی نداجا برگزار شد، اظهار داشت: بزرگترین کار دریادار خانزادی این بود که تمرکز دشمنان را از خلیجفارس و تنگه هرمز به اقیانوس اطلس و کارائیب منتقل کرد؛ زمانی که ناوگروه نداجا از دماغه امیدنیک عبور کرد و وارد اقیانوس اطلس شد و پرچم ۳ رنگ جمهوری اسلامی ایران را در آن منطقه به اهتزاز درآورد، در واقع برای ملت ایران افتخاری بزرگ آفریدند که باید در وقت مناسب رسانهها به این اقدام اقتدارآمیز بپردازند و شیرینی و حلاوت آن را به کام مردم بچشانند. امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی در ادامه گفت: امیر ایرانی افسری شجاع، کارآمد، با انگیزههای بالا و شناخت بسیار خوب از نیروی دریایی است که مقبولیت بسیار دارند و با تجربه حضور در ستاد ارتش و طی ردههای مختلف فرماندهی، این پرچم را در دست گرفتهاند. سرلشکر موسوی افزود: در اجرای تدابیر نورانی فرماندهی معظم کل قوا، امیر سیاری به عنوان طلایهدار حضور در آبهای آزاد و بینالمللی، پا را از خلیجفارس بیرون گذاشت و دریادار خانزادی این راه را ادامه داد و انشاءالله امیر ایرانی که امروز پرچمدار و سکاندار این کشتی است این راه را بهتر از گذشته ادامه خواهد داد. در ابتدای این آیین، حکم انتصاب امیر دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش توسط سردار سرتیپ بسیجی محمد شیرازی، رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا قرائت شد. ارسال به دوستان
رئیسی در دیدار وزیر خارجه ژاپن:
تأخیر در آزادسازی داراییهای ایران توجیهپذیر نیست
«موتهگی توشیمیتسو» وزیر خارجه ژاپن که شنبهشب وارد تهران شده بود، روز گذشته با رئیسجمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفتوگو کرد.
سیدابراهیم رئیسی در دیدار وزیر خارجه ژاپن با قدردانی از کمکهای انساندوستانه ژاپن برای مقابله با کرونا، ابراز امیدواری کرد تداوم همکاریهای ۲ کشور در این زمینه به ریشهکنی بیماری عالمگیر کرونا در ۲ کشور و جهان کمک کند. رئیسی در این دیدار با تاکید بر ضرورت آزادسازی منابع ارزی مسدودشده ایران در ژاپن خاطرنشان کرد: تاخیر در آزادسازی داراییهای ایران در بانکهای ژاپنی توجیهپذیر نیست. رئیسجمهور در پاسخ به اظهارات وزیر خارجه ژاپن مبنی بر ضرورت و اهمیت اجرای برجام به عنوان یک توافق بینالمللی گفت: ایران به همه تعهدات خود در برجام پایبند بوده و این آمریکاییها هستند که به تعهدات خود عمل نکرده و یکجانبه از این توافق بینالمللی خارج شدند و تحریمها را گسترش دادند. رئیسی با اشاره به اینکه اروپاییها نیز به دنبال آمریکا از عمل به تعهدات خود در برجام سر باز زدهاند، تصریح کرد: به طور طبیعی از کشوری که به تعهدات خود پایبند بوده باید تقدیر کرد و اگر کشوری از برجام خارج شده و به تعهدات خود عمل نکرده باید مورد مواخذه قرار بگیرد و آمریکاییها باید به افکار عمومی جهان پاسخ دهند چرا به تعهدات خود در برجام عمل نکرده و از این توافق بینالمللی خارج شدهاند. رئیسجمهور با تاکید بر اینکه ایران با اصل مذاکره مشکلی ندارد، تصریح کرد: با چه توجیهی تحریمهای آمریکا علیه ملت ایران باید همچنان ادامه داشته باشد؟ رئیسی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به تحولات اخیر در افغانستان، با استقبال از تلاشهای ژاپن و دیگر کشورهای منطقه برای کمک به برقراری صلح و ثبات در افغانستان و منطقه گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره از صلح و ثبات در افغانستان حمایت کرده و میکند، البته معتقدیم در افغانستان باید خود افغانستانیها تصمیم بگیرند. رئیسجمهور با بیان اینکه دخالت بیگانگان باعث شده مشکلات افغانستان ادامه داشته باشد، تاکید کرد: حضور آمریکاییها در کشورهای منطقه از جمله افغانستان نهتنها امنیتساز نبوده، بلکه تهدیدآفرین نیز بوده و امروز آمریکاییها بعد از ۲۰ سال اعتراف میکنند حضورشان در افغانستان اشتباه بوده است که بیتردید در آینده نزدیک درباره دیگر کشورهای منطقه و همچنین خلیجفارس نیز شاهد این اعتراف خواهیم بود. رئیسی همچنین تامین امنیت آبهای منطقهای و بینالمللی را به نفع همه دانست و اظهار داشت: ایجاد هر گونه ناامنی در منطقه را برای امنیت منطقهای و بینالمللی خطرناک میدانیم و با آن مخالفیم. رئیسجمهور با تاکید بر اینکه اگر قدرتطلبی به هر شکلی در دنیا شکل بگیرد، به نفع هیچ ملت و منطقهای نخواهد بود، گفت: زورگویی آمریکاییها، استقلال، آزادی و هویت ملتها را تهدید میکند و مقابله کشورها با یکجانبهگری و یکهتازی قدرتهای زورگو یک ضرورت است.
وزیر خارجه ژاپن نیز در این دیدار با تبریک آغاز به کار رئیسجمهوری اسلامی ایران، بر توسعه و تعمیق روابط دیرینه ۲ کشور تاکید کرد و گفت: ایران و ژاپن از دیرباز روابط دوستانه و خوبی داشتهاند و تردید ندارم در دوره فعالیت دولت جدید نیز این روابط ادامه داشته و بیش از پیش توسعه خواهد یافت. وزیر خارجه ژاپن در ادامه با ابراز نگرانی از تحولات اخیر در افغانستان، بر ضرورت توقف خشونت و حفظ جان مردم تاکید کرد و گفت: توکیو از تلاشهای دیپلماتیک کشورهای منطقه برای تحقق صلح و ثبات و آرامش در منطقه حمایت میکند و موضع اصولی ما این است که مشکلات و مسائل را باید از مسیر مسالمتآمیز وگفتوگو حلوفصل کرد.
* قالیباف: آمریکاییها باید به تعهداتشان عمل کنند
رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در دیدار وزیر خارجه ژاپن از وی و دولت ژاپن برای اهدای واکسن به کشورمان تشکر کرد و با بیان اینکه روابط 90 ساله ایران و ژاپن نشان از عمق روابط تاریخی ۲ کشور دارد، افزود: همکاریهای بشردوستانه ۲ کشور در بخشهای مختلف نمادی از دوستی دولتها و مردم ایران و ژاپن است. قالیباف با تاکید بر اینکه آمریکا یکطرفه از برجام خارج شده است، افزود: این کشور با خروج از برجام همه تعاملات چندجانبه و بینالمللی را زیر پا گذاشت و باعث شد تحریمهای غیرقانونی بر ملت و دولت ما تحمیل شود. وی تاکید کرد: از دولت ژاپن انتظار داریم برای آزادسازی داراییهای ایران بویژه در مسیر مقابله با شیوع کرونا، حرکت و اقدام جدی از خود نشان دهد. رئیس قوه مقننه کشورمان با بیان اینکه ما به عنوان یک طرف برجام به تعهدات خودمان عمل کردیم و این موضوعی روشن است، گفت: آمریکاییها باید به تعهدات خودشان عمل کنند؛ کارشکنیهای آمریکا باعث شده حتی خرید دارو در شرایط شیوع کرونا ممکن نباشد و توقع داریم ژاپن به عنوان کشوری صلحدوست نسبت به این موضوع عکسالعمل جدی نشان دهد. وزیر خارجه ژاپن نیز در ابتدای این دیدار گفت: مجلس ژاپن علاقهمند به توسعه گفتوگوها و روابط با مجلس شورای اسلامی است. امیدواریم در روزهای پیش رو گفتوگوهایی به صورت وبیناری میان رؤسای گروههای دوستی پارلمانی ۲ طرف برگزار شود. وی در ادامه با اشاره به اهدای واکسن کرونا از طرف ژاپن به کشورمان گفت: کمکهای ژاپن به مردم ایران در شرایط شیوع کرونا، نشان از عمق روابط دوستانه ایران و ژاپن دارد.
ارسال به دوستان
بازخوانی انتقادی کتاب خاطرات محمدجواد ظریف درباره مذاکرات هستهای
رمزگشایی از «راز سر به مهر»
مهدی خانعلیزاده- علیرضا حجتی: اگر چه حواشی مرتبط با برنامه هستهای ایران از نیمه دوم دهه 70 خورشیدی آغاز شد اما آنچه رسانههای بینالمللی تحت عنوان «مذاکرات هستهای ایران» از آن نام میبرند، مربوط به یک بازه زمانی 12 ساله است؛ یعنی از مهر 1382 که بیانیه سعدآباد میان ایران و تروئیکای اروپا (فرانسه، انگلیس و آلمان) به امضا رسید تا تیر 1394 که برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، میان ایران و گروه 1+5 نهایی شد. در این 12 سال، دولتها، تیمها و افراد مختلفی مسؤولیت پیشبرد مذاکرات هستهای را از سوی کشورمان بر عهده داشتند اما آنچه در ۲ سال پایانی- یعنی از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال 1392 تا زمان امضای برجام- رخ داد، روایتی متفاوت از سالهای قبل دارد و البته نتیجهای متفاوت.
بر همین اساس، مرور خاطراتی که دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد کشورمان در این دوران، در 6 جلد کتاب با نام «راز سر به مهر» روایت کرده، میتواند هم به شناخت واقعی رویدادهای منتهی به توافق هستهای کمک کند و هم عبرت و تجربه گرانقیمتی برای آیندگان باشد. همانطور که رهبر حکیم انقلاب در آخرین دیدار هیات دولت دوازدهم تاکید کردند، تجربه گرفتن از اقداماتی که در این دوران انجام شده، یکی از مهمترین دستاوردهای ملت ایران خواهد بود.
ظریف کتاب خاطرات خود را با مقدمهای چند صفحهای شروع میکند که سطرهای آغازین آن، به سفرها و مذاکرات ترکمنچای میپردازد؛ معاهدهای که مورد پسند آقای دیپلمات است؛ تا جایی که وی در آیین گشایش انجمن علمی دیپلماسی ایران در سال 1398 با اشاره به این قرارداد گفته است: «ترکمانچای امروز به عنوان قرارداد ننگین شمرده میشود اما باید توجه شود مرز کشور را به جای قزوین، به ارس برد. در آن زمان ابزار نظامی در میدان حکومت میکرد و دست دیپلماسی را میبست اما دیپلماتی که توانست در کنار جنگ شکستخورده در قزوین، مرز کشور را در ارس قرار دهد، تلاش کرد قدری قدرت را تعدیل کند».
ظریف همچنین در ادامه، شناخت واقعبینانه مردم از تحولات جهانی را لازمه عبور به سلامت کشور از دشواریهای دنیای پیچیده کنونی و تحولات بینالمللی معرفی میکند و مطالبی را که در این کتاب خاطرات بیان کرده، تلاشی برای عبور از «شیفتگی» و «دلواپسی» نسبت به برجام معرفی میکند. این ادعای دکتر ظریف در حالی مطرح شده که او در کنار حسن روحانی، در رأس افرادی بودند که با سخنان غیرواقعی و بسیار تمجیدآمیز و غلوهای فراوان، توافق هستهای را تبدیل به یک «معجزه» و «دستاورد درخشان» برای افکار عمومی در ایران کردند و اساسا حیات و ممات کشور را به امضا یا عدم امضای برجام گره زدند. بیانیه جمعی از حامیان ظریف با عنوان «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» در کنار سخنرانی تاریخی حسن روحانی درباره اینکه «تحریمهای ظالمانه باید رفع شود تا مشکل آب آشامیدنی مردم درست شود»، از جمله اقداماتی بودند که به گفته مهدی رحمانی، مدیرمسؤول روزنامه شرق قرار بود با بزرگنمایی توافق هستهای، زمینه را برای تحقق فوری آن فراهم کنند؛ همان رویکردی که حالا محمدجواد ظریف مدعی است خاطراتش را نوشته تا با آن مخالفت کند(!)
اما یکی از نکات بسیار جالبی که دکتر ظریف در مقدمه این کتاب به آن اشاره کرده، معرفی روند مذاکرات هستهای و توافق هستهای به عنوان یک اقدام برای «مقابله با امنیتیسازی پرونده ایران» از سوی قدرتهای بزرگ است؛ موضوعی که مشخص میکند بالاخره آقای دیپلمات تصمیم گرفته واقعیت را در این زمینه به مردم بگوید.
ظریف در این باره مینویسد: «در میان چالشهای جهانی، امنیتیسازی فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشور یکی از پیچیدهترین نمونههایی است که قریب به ۲ دهه، بهانهای برای فشار به مردم و کشور به دست بیگانگان داده... به همین سبب، جمعی از سر ناآگاهی و برخی از روی فرصتطلبی، با شیفتگی یا دلواپسی، قرائت و روایتی ناکامل از این ماجرا عرضه کردند».
در واقع، برخلاف چیزی که در ۸ سال دولت روحانی از سوی مقامات سیاسی به مردم و افکار عمومی گفته شد، برجام اساسا یک توافق اقتصادی نبود که بتواند مشکلات معیشتی- اقتصادی کشورمان را حل کند یا حتی مسیری را برای حل آنها و کاستن از مشکلات در این زمینه باز کند، بلکه همانطور که ظریف در این کتاب مینویسد، برجام یک توافق امنیتی به منظور راحت کردن خیال طرف غربی از عدم تاثیرگذاری ایران بر تحولات منطقهای و جهانی بود که قرار بود در دولت دموکرات هیلاری کلینتون نیز نسخههای تکمیلی آن اجرایی شود که با مانعی به نام دونالد ترامپ برخورد کرد.
ظریف در ادامه حتی پا را از این هم فراتر میگذارد و تحریمهای ظالمانه اعمال شده علیه کشورمان را ناشی از «کمخردی و بیاطلاعی از محیط و الزامات بینالمللی» معرفی میکند تا مقصر این تحریمها، ایران معرفی شود نه تحریمکنندگان! رویکرد عجیب ظریف در حالی است که علاوه بر اعمال تحریمهای گسترده علیه کشورمان، خود او هم در سالهای میانی وزارتش توسط دولت آمریکا تحریم شد و کار به جایی رسید که هواپیمای حامل وزیر امور خارجه ایران به دلیل عدم دریافت بنزین، قادر به پرواز هم نبود. اینجا باید از آقای دیپلمات پرسید عدم سوخترسانی به هواپیمای او در یک کشور اروپایی به دلیل تحریمها هم ناشی از کمخردی و بیاطلاعی او از محیط بینالمللی بوده یا این بار معتقد است رویکرد غیرحقوقی و غیرقانونی دولت آمریکا موجب اعمال تحریمهای ظالمانه است؟!
در پایان مقدمه هم ظریف طبق رویکرد همیشگی خود، مسؤولیت نابسامانیها و ناکارآمدیها در حوزه مذاکرات را بر گردن دیگران انداخته و با وقوف اینکه «هیات مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران، تنها با وقوف بر بخشی از ماجرا مسؤول عرصه دیپلماسی بودند، حال آنکه ساختارها و مقامات مسؤول دیگری نیز در سطوحی متفاوت در مسیر پیشبرد یا توقف این روند دستاندرکار بودند»، به جای آنکه آمریکا را مسؤول بر هم خوردن توافق هستهای بداند، دیگر بخشهای نظام را متهم به کارشکنی در مسیر اجرای برجام کرده است. این رویکرد دستگاه دیپلماسی دولت حسن روحانی که در چند سال اخیر به طور جدی پیگیری شد، تلاش میکند با نادیده گرفتن ساختارهای سیاسی در کشورهای مختلف- حتی خود آمریکا که جلسات بسیار سنگین نقد تیم مذاکرهکننده خود را برگزار کرد- خود را نماینده تام و تمام مردم ایران معرفی و هر گونه مخالفتی با رویکردهای نادرست خود در حوزه سیاست خارجی را «کارشکنی» توصیف کند.
در مجموع، مقدمهای که ظریف برای کتاب خاطرات مذاکرات هستهای خود نوشته، دقیقا مانند اخلاق و منش شخصی او، متکبرانه، خودمحورانه و در بخشهای زیادی دور از واقعیت است؛ یعنی دقیقا همانگونه که درباره برجام رفتار شد و وضعیت منافع ملی کشورمان را به این روز انداخت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|