|
ندید بدید
طفلی کرونا! نگو پلید است
هم خارجی است و هم جدید است
باید دهن و دماغ را بست
قدری کرونا ندید بدید است
چون پوست کلفت و بی خیالم
از کشتن بنده ناامید است
مثل خودم است اهل تفریح
مثل زنم عاشق خرید است
یک مصرع خوب و خوش قیافه
«پایان شب سیه سپید است»
چون آب طلب نکرده الحق
تعطیلی نو رسیده عید است
در خانه نشستن و نمردن
اینها همه وعده و وعید است
هر کس جلوی مرا بگیرد
صد مرتبه بدتر از یزید است
در راه ددر دودور قطعا
هر کس که تلف شود شهید است
شد نمره شهروندی ام بیست
آن نمره نوزده کووید است
از خیر سلامتی گذشتم
از خیر مسافرت بعید است
ارسال به دوستان
همه جای ایران سرای من است
(عوارضی تهران-قم)
خبرنگار: عه آقا جمال شمایی که، از این طرفا، مسیر عوض کردی؟
آقا جمال: آقای خبرنگار اونجا، آقای خبرنگار اینجا، آقای خبرنگار همه جا (قاه قاه قاه)
خبرنگار: نگفتی آقا جمال اینجا چیکار میکنی؟ کار اداریت که دو ساله تو شهرهای شماله.
آقا جمال: دست رو دلم نذار داداش. خودت که شاهدی، دو سال آزگاره واسه یه امضا هر هفته من رو میکشونن شمال. امان از این بروکراسی اداری. باورت میشه این هفته قرار بود پروندهام تکمیل بشه که زنگ زدن گفتن یه امضا هم از دفتر قشم باید بیاری.
خبرنگار: ولی الان که تعطیلاته!
آقاجمال: خدا خیرشون بده، انگار کارمندای جنوب باانصافترن. با یکیشون هماهنگ کردم گفت تو بیا، اداره رو یه تُک پا باز میکنم امضاتو میزنم.
خبرنگار: با خانم بچهها؟
آقا جمال: اینارو میگی؟ نه گفتم بیان بشینن تو ماشین، همون یه تُک پا که من پیاده میشم هوای ماشینو داشته باشن. بد زمونهای شده، مالتو نچسبی سیم ثانیه بردن.
خبرنگار: این چادر و لحاف تشکم لابد واسه اینه که بندازی رو ماشین گرما نخوره؟
آقا جمال: کو کجاست؟ آهان اینارو میگی؟ نه بابا یکی از بچهها گفت یه خانواده نیازمند میشناسه اونجا، گفتیم ببریم براش.
خبرنگار: ایشالا این امضا رو بگیری تمومه دیگه؟
آقا جمال: امیدوارم، هر چند یه زمزمههایی شنیدم که اداره قشم و بانه قراره تجمیع بشن. حالا میریم ببینیم چی میشه دیگه. با اجازهتون.
ارسال به دوستان
فرهنگ لوغات
وکیل: ([وَ] البته گاهی [وِ] در خداوِکیل و یا کِرِه حتی کِری)
وکیل یا نماینده یا جانشین، کسی است که از طرف شخص دیگری - حقوقی یا حقیقی یا مَجازی حتما مُجازی یا فراری یا مرخصی یا غذایی یا قضایی یا معدنی یا مدنی - به موجب عقد مبارکِ وکالت، برای انجام کاری مأمور میشود و معذور.
[وکیلم؟!]/ وکیل شخصی است که فقط در حضورش صحبت میکنند وگرنه هرچه بگویند علیهشان استفاده میشود. [شاهدیالوگ سینمای جنایی ایران]/ از خدایان حافظه و حافظ کلی بند و ماده، با شماره و کاربرد./ وکیل، تیتری است که امضای کسی را تضمین میکند./وکیل همیشه پایه یک است و اصلا پایه دو نمیشود./ وکیل شخصی است که هیچ اخطاری را مبنی بر هرچیزی دریافت نمیکند و کلا ابلاغناپذیر است./ وکیل علیه لزوم برگشت و یا عدم برگشت موکل خودش، خودش تصمیم میگیرد. / [این سه مورد آخر، فقط در ایران گزارش شده است!]
ارسال به دوستان
بازآید به زندان، غم مخور...
اگر کمی منطقی به قضیه نگاه کنیم، میبینیم که تمام شدن مهلت مرخّصی اصلاً دلیل موجّهی برای بازگشت به زندان نیست، آن هم زمانی که آن فیلمها از زندان اوین منتشر شده. شما خودتان را بگذارید جای مهدی هاشمی، اگر یک مجرم اقتصادی و امنیتی بودید و به شما میگفتند باید بروی زندان، قبول میکردید؟ نه! لذا برای جذابسازی زندانهای مخصوص مجرمان اقتصادی و امنیتی بهتر است از تکنیکهای زیر استفاده شود:
- چند انسان ساده و بیسواد را همبند مفسدین کنید تا هروقت حوصلهشان سر رفت سرشان کلاه بگذارند و حقشان را بخورند.
- انعقاد قراردادهای خرید مایحتاج زندان را بدهید دست مفسدین تا مهارتهای رشوهگیری در بستن قراردادهای مهم را تمرین کنند و بعد از زندان دچار افت نشوند.
- هر از گاهی خودتان یک فتنهای، آشوبی، چیزی در زندان راه بیندازید و مدیریتش را بهدست این اساتید بسپارید تا جگرشان حال بیاید.
امید است با اجرای این راهکارها شاهد بازگشت تمام مفسدین به آغوش سرد زندانها باشیم.
ارسال به دوستان
افتتاح افتضاح
یک وزیر پاکستانی وقتی در مراسم افتتاحیه یک فروشگاه متوجه کُندی قیچی شد، با دندان روبان را برید
افتتاح افتضاح
فکری به حال این برش افتضاح کن
گر حل نشد رجوع به یک ذی صلاح کن
با دست وا نشد اگر از کارتان گره
دندان که هست! جر بده و افتتاح کن!
فرشته پناهی
***
افزایش سفرهای جاده ای
به جنوب کشور
کردی تو شمال نقشه را سرخ غروب
این پرچم فتح را به هر تپه بکوب
راحت شدی از ضربه کاری به شمال؟
چون قوم مغول حمله بکن سوی جنوب
حسن اویسی
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
برای مهدی هاشمی به جای اخطار، چه پیامهایی میآید؟
فردای اتمام مرخصی
متهم گرامی!
زمان استفاده شما از مرخصی به پایان رسیده است.خواهشمند است در اسرع وقت به زندان اعلام بفرمایید که خوش گذشت؟
۲ هفته بعد
متهم گرامی!
احتراما مرخصی شما قرار بود اردیبهشتماه به پایان برسد و امروز هم اگر اشتباه نکنیم آخر اردیبهشت است نه؟ راحت باش با شما کاری نداریم، داریم تقویم گوشیمان را تنظیم میکنیم.
ماه بعد
متهم گرامی!
دوستان شما در بند امنیتی زندان اوین دلتنگ شما هستند.
۲ ماه بعد
متهم گرامی!
با تمدید مرخصی خود به صورت حضوری، عضو باشگاه مشتریان زندان اوین شده و از جوایز ارزشمند ما برخوردار شوید. شرکت در قرعهکشی فقط با مراجعه به زندان.
۳ ماه بعد
متهم گرامی!
شام امشب کوبیده است ها، نمیای؟
۴ ماه بعد
هموطن گرامی!
جهت حفاظت خود از ویروس کرونا و کاهش خستگی کادر درمان، در خانه بمانید. (این یکی را وزارت بهداشت فرستاده، نکند انتظار دارید مهدی هاشمی روی وزیر بهداشت را زمین بیندازد؟)
ارسال به دوستان
خوب شد این مرخصی در فیلمها نیست
مرخصی هاشمیگونه
اگر قرار بود قهرمانهای سینما مثل میم هاشمی رفسنجانی فرزند چهارم مرحوم الف هاشمیرفسنجانی از زندان مرخصی دائمی بگیرند چه اتفاقی میافتاد؟ مرور میکنیم:
سریال فرار از زندان: اسکافیلد که برای نجات برادرش، نقشه تمام زندان را روی بدنش خالکوبی کرده، موقع مراجعت به زندان متوجه میشود او به مرخصی هاشمیگونه رفته و دیگر در زندان نیست.
فرار از شائوشنگ: اندی، یک بانکدار جوان به جرم قتل همسرش راهی زندان میشود و همانجا میماند تا بپوسد چون آلیس(مورگان فریمن) در مرخصی است و نمیتواند به اندی در فرار از زندان کمک کند.
سری فیلمهای فرار از آلکاتراز: نیمه شب یکی از زندانبانها متوجه خالی بودن سلول زندانیها میشود و به سرعت آژیر خطر را به صدا در میآورد و رئیس زندان را از خواب میپراند. او فردا صبح از کارش اخراج میشود چون خبر نداشته همه زندانیها تا اطلاع ثانوی به مرخصی رفته بودند.
مارمولک: رضا مارمولک بعد از دزدیدن لباس یک روحانی، قصد فرار از بیمارستان را دارد که سرباز روی شانهاش میزند و به او میگوید به جای این مسخره بازیها بهتر است مرخصی تمام وقت از زندان بگیرد.
ارسال به دوستان
مصرفِ کم، حبسِ کم
صرفهجویان حبسی مورد عنایت قرار میگیرند. به گزارش وکیلنیوز به نقل از وکیلباشی، محکومینی که در استفاده از زندان صرفهجویی کنند، در پایان هر فصل به قید قرعه برایشان ابلاغیه بازگشت صادر نخواهد شد و مورد عنایت سازمان نیز قرار خواهند گرفت. وکیلباشی مسؤول دایره عنایات خاصه ستاد حل بحران صرفهجویی، ضمن بیان این خبر اعلام داشت: کسانی که در هر فصل با کم مصرف کردن و مصرف نکردن به حل بحران کمک کرده باشند اخطاری برایشان ابلاغ نشده و در پایان هر فصل به قید قرعه از جوایز نفیسی چون هاله ابلاغ، مصرف کم، حبس کم و ادعای بینهایت بهرهمند خواهند شد.
ارسال به دوستان
مرغ همسایه طاووسه
آیا میدانید در ایالات خارجه مسؤولین برای القای فرهنگ برابری با دوچرخه به محل کار خود میروند اما در ایران مسؤولین فقط برای خودنمایی و درآوردن ادای خارجیها با اتوبوس تردد میکنند و رسیدگی به امور کشور و مردم را به تاخیر میاندازند؟
آیا میدانید در خارج برگزاری مراسم گریه باعث رهایی افراد از فشارهای زندگی میشود اما در ایران متحجران در هیأت گریه و زاری میکنند و باعث سلب آسایش همسایهها میشوند و مادربزرگها در ترافیکی که دستههای عزاداری ایجاد کردهاند تلف میشوند؟
آیا میدانید خارجیها با پایان دادن به عمر بومیان کشورشان آنان را از شر این زندگی فلاکت بار و پردرد خلاص میکنند اما در ایران مردم جنگزده کشورهای همسایه را به داخل کشور راه میدهند تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند و بقیه عمر خود را با بدبختی بگذرانند و جای ما را هم تنگ کنند؟
آیا میدانید در خارج آنقدر به زنان اهمیت میدهند که به آنان لباسی زیبا میپوشانند و از این زیبایی آنان برای پیشرفت اقتصاد کشور از جمله فروش ماشین، بستنی، شکلات و... استفاده میکنند اما در ایران زنان را در حجاب میپیچند تا چشمها از دیدن این زیباییها محروم شود و آنان فرصتهای پیشرفت و خدمت به بشریت را از دست بدهند؟
تذکر: خارج تنها محدود به بخشی از قاره آمریکا، اروپا، اقیانوسیه و استرالیا، قطب شمال و قطب جنوب، بخشهایی از شرق آسیا، مهد کوزی گونی و فاطماگل و بن سلمان جون است. یه وقت فکر نکنید این کشورهای عقب افتاده و بیکلاس همسایه خارجه ها!!!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
دستور تهیه کشور متمدن
مواد لازم:
کشور آسیایی یا آفریقایی (۱عدد)
بمب اتم و مواد منفجره (به مقدار لازم)
فرمانده گروهک گوشبهفرمان (۱عدد)
اسناد گندکاری و آتو از آن فرمانده گروهک (به مقدار لازم)
لشکر نظامی (۱عدد)
لشکر سایبری (۱عدد)
گاو حاج یعقوب (۱عدد)
نظریات فلسفی تمدنسازی (به مقدار لازم)
ــــــــــــــــ
قدم اول: برای تهیه کشور متمدن
ابتدا باید کشوری آسیایی یا
آفریقایی بیابید. بهتر است از
آسیایی استفاده کنید؛
چون مزایای بیشتری دارد.
قدم دوم: آرام بالای مناطق شلوغ آن شهر بروید و بمبهای اتم و غیراتم را اضافه کنید. اگر از بمب اتم استفاده میکنید، مقداری ارتفاع پرواز را بیشتر کنید که حرارتش زیاد نشود.
قدم سوم: شهرهای ترکیده را مدتی به حال خود بگذارید تا قشنگ مغزپخت... چیز... بدبخت شوند.
قدم چهارم: دانه دانه گروهکها را به کشور مدنظر اضافه میکنید. در این مرحله مراقب باشید که حتما از گروهکها آتو داشته باشید تا برای خود شما شاخ نشوند.
قدم پنجم: مأموریتهای انتحاری و کشتاری را بهصورت نگینی به وظایفشان اضافه میکنیم (برای پوکاندن بیشتر، میتوانید بهمقدار لازم از تهاجمهای فرهنگی و رسانهای هم استفاده کنید).
قدم ششم: به بهانه ایجاد امنیت در آن کشور، لشکر خودتان و متحدانتان و هر خری که دوست داشته باشید را به آن کشور اضافه میکنید (درنظر داشته باشید افکار عمومی را بهوسیله رسانهها آماده و خواهان حضور خود کرده باشید و مثل گاو حاج یعقوب سرتان را نیندازید و بیایید داخل)
قدم هفتم: حالا آن کشور را که در دست شماست به سلیقه فلسفی خود متمدن کنید و تزئینش کنید. کشور شما آماده است!
* در بعضی کشورها میتوانید بهجای بهانه ایجاد امنیت، اتفاقی خودساخته در کشور خود (مثل کشتن سیاهپوستان یا هواکردن چند ساختمان بلند و...) را خیلی سوسکی به گردن کشور مدنظر بیندازید تا بهانه برای جنگ مستقیم و حضور فعال داشته باشید.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|