|
ادامه نمایشهای ناامیدکننده بارسا با کومان
تیم فوتبال بارسلونا دوباره در لالیگا متوقف شد. به گزارش ایسنا، بارسلونا و کادیز بامداد جمعه در چارچوب هفته ششم لالیگا به مصاف هم رفتند که این دیدار با تساوی بدون گل به پایان رسید. این تساوی در حالی برای بارسلونا رقم خورد که کادیز موقعیتهای خطرناک بیشتری نسبت به آبیواناریها داشت. نمایش ضعیف بارسلونای تحت هدایت کومان نخستین بار نیست که رقم میخورد.
ارسال به دوستان
جای خالی مدیران ورزش ایران روی صندلیهای مهم بینالمللی
انفعال دیپلماسی ورزشی
امیررضا احمدی: کسب کرسیهای بینالمللی در ورزش میتواند کمک شایانی به پیشرفت ورزش و عواملی مانند جذب میزبانی داشته باشد اما ورزش ایران سالهاست از فقدان این کرسیها رنج میبرد و هیچ عزمی هم برای رسیدن به این صندلیهای مهم وجود ندارد. ورزش ایران سالهاست از فقر مدیریت صحیح رنج میبرد. نشستن افرادی بر کرسیهای مهم که الفبای ساده مدیریت را هم بلد نیستند، باعث شده ورزش کشورمان در حوزههای مختلف با یک عقبگرد محسوس روبهرو شود و در این بین، پتانسیلهای مختلف هم قربانی همین نبود مدیریت درست شوند. باید قبول کرد موفقیت در ورزش، فقط با غیرت ایرانی و «خسته نباشی دلاور» به دست نمیآید! امروز ورزش در سراسر دنیا به جادهای میماند که برای رسیدن به موفقیت در آن باید از تمام اصول، خطکشیها و قوانینش پیروی کرد و پا گذاشتن روی هر کدام از آنها مساوی میشود با بیرون ماندن، به کرسیهای تصمیمگیری نرسیدن و خیلی اتفاقات دیگر که مردم در زبان عامیانه بخوبی آن را بیان میکنند: «اگر یک نفر را در فلان فدراسیون داشتیم، حقمان را نمیخوردند!» البته در این بین بویژه در چند سال اخیر شاید یک کرسی بیاهمیت و بدون هیچ تاثیرگذاری به مدیران ایرانی رسیده باشد اما حتی این صندلیها هم ماندگار نبوده و خیلی زود پست و مقامهای نمایشی از بین رفته است. راستی! چه کسی یادش هست آخرین کرسی مهم بینالمللی در ورزش ایران را چه کسی داشت و چرا این سمت از دست رفت؟ این یک قانون است. تا زمانی که الفبای مدیریت را فرا نگرفته باشیم و برای بالا بردن ارتفاع خودمان تلاشی نکنیم، بالطبع در مجامع بینالمللی هم حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. درست در روزهایی که قطریها آماده میزبانی از جامجهانی میشوند که میتواند جمعیتی میلیاردی را در سراسر دنیا خیره به ورزشگاههای این کشور کند، این سوال پیش میآید: چرا در ایران هنوز هم نمیتوان میزبان یک رقابت مهم شد؟ تاکنون هم هیچ آسیبشناسی نشده که چرا ورزش کشور به شکل فاجعهباری از تاثیرگذاری و نفوذ بینالمللی دور مانده و در مواقع حساس نمیتواند حق تیم یا ورزشکار خودی را بگیرد؟ این اتفاق در حالی رخ میدهد که از حیث سیاسی و تاثیر در منطقه، ایران یکی از ابرقدرتها به حساب میآید اما جایی که باید این قدرت و دوستی با دوستان قدرتمند تبدیل به دیپلماسی ورزشی شود، ما در عین ناباوری شاهد رخوت و سکون هستیم.
* اتحاد نداریم
یکی از مهمترین عواملی که چوب اصلی را لای چرخ تصاحب پستهای بینالمللی میگذارد، نبود اتحاد در داخل کشور است. برای مثال وقتی رسول خادم، رئیس سابق فدراسیون کشتی برای عضویت در هیاترئیسه اتحادیه جهانی کشتی نامزد شد، با برگزاری اردوهای مختلف، میزبانی از کشورها و اهدای تشک کشتی و... به آنها توانست نظرشان را جلب کند تا در نهایت برگه رای خود را با نام خادم به صندوق بیندازند. هرچند آن کرسی هم قربانی شد و خادم پس از استعفا از فدراسیون کشتی، به جای آنکه شخص دیگری را معرفی کند، از سمتی که داشت انصراف داد! نمونه دیگر آن را میتوان در وزنهبرداری دید که هرکدام در پی زمین زدن دیگری بودند و به جای بهره بردن از موقعیت برای پیشرفت وزنهبرداری، به فکر تسویه حساب با یکدیگر افتادند.
* لابی چیست؟
سوال مهم این است که مدیریت در ورزش ایران تا چه اندازه برای به دست آوردن کرسیهای اساسی لابی کرده است؟ وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک چه میزان برای به دست آوردن پستهای حیاتی در مجامع بینالمللی هزینه کرده و با کشورهای صاحب رای رایزنی کردهاند؟ همین چند ماه قبل بود که در انتخابات شورای کشتی آسیا، عباس جدیدی نتوانست رای بیاورد و این بخوبی ضعف دیپلماسی برای کشورمان را نشان میدهد که پادشاه بلامنازع کشتی آسیاست اما در جذب رای کشورهای این قاره ناتوان است! و همین باعث شده ایران به عنوان قدرت اول کشتی آسیا حتی در قاره خود یک کرسی نداشته باشد. برای دیگر ورزشها هم دقیقا همین سناریو در حال اجراست.
از طرفی ایران حتی در رشتههایی که صاحب قدرت جهانی است هم کرسی ندارد و برای مثال بارها دیده شده که در کاراته نتوانسته نفوذی در میان تصمیمگیرندگان فدراسیون جهانی داشته باشد. تغییرات متعدد مدیریتی و عدم کمک مالی به فدراسیونهای جهانی از سوی IOC از جمله مواردی است که باعث شده ورزش کشورمان نتواند به مناصب مهم مدیریتی برسد.
* حضور در مجامع بینالمللی نیازمند هزینه است
شاید این یادآوریها از دید خیلیها بیاهمیت باشد اما کشورهای زیادی در دوران پاندومی کرونا به فدراسیونهای جهانی کمک کردند و طبیعی است در ادامه راه، آنها باشند که تصمیمات مهم را بگیرند، نفوذ داشته باشند و صندلیها را تصاحب کنند. بدون شک بارها و بارها شنیدهاید که میگویند خرج کنفدراسیون فوتبال آسیا را تیمهای عربی میدهند. شاید به نظر برخی این حرف به واقعیت نزدیک نباشد اما از آن طرف هم ببینید که کشورهای عربی چند کرسی در آسیا دارند و چطور برای فوتبال قاره کهن رسمالخط تعیین میکنند؟
* با گرفتن میزبانی هم میشود لابی کرد اما کدام میزبانی؟
یکی دیگر از مسائلی که میتوان به آن اشاره کرد، میزبانی نکردن ایران از یک رویدادی ورزشی مهم است. این مساله نه تنها به مسابقات، بلکه به میزبانی جلسات یا کلاسهای مربیگری سطح بالا هم بازمیگردد. زمانی که ایران توانایی برگزاری هیچ یک از این رویدادهای مربوط به جهان ورزش یا حتی در ارتباط با قاره خودش را ندارد، قاعدتا نمیتواند در تصمیمگیریهای کلان تاثیر داشته باشد. ایران حتی سالی یکبار هم نتوانسته در یک تورنمنت معتبر میزبان باشد و این یک امتیاز منفی به حساب میآید. خیلی از اتفاقهای مهم، لابیها و... در زمان برگزاری رویدادهای مختلف و برگزاری جلسات با سران ورزش جهان میافتد اما... آخرین بار ایران کدام رویداد مهم بینالمللی را میزبانی کرده است؟ دستگاه دیپلماسی ما باید فکری عاجل برای حل این مشکل کند.
ذبه همه مواردی که به آن اشاره شد، این نکته را هم باید افزود که ورزش ایران در بحث اسپانسرینگ نیز مشکل عمدهای دارد. کشورهای ژاپن و کرهجنوبی خودشان صاحب برندهای معروفی در جهان هستند و دیگر کشورها نظیر قطر و امارات هم منابع مالی خوبی دارند که باعث میشود فدراسیونهای جهانی به دلیل کسب درآمد بالا همراه آنها باشند. میزبانی ژاپن در جامجهانی والیبال یکی از این موارد است که شرکت هوندا به صورت دائمی اسپانسری این مسابقات را بر عهده دارد. فارغ از همه لابیگریهای ورزشی و سیاسی برای رسیدن به کرسیهای بینالمللی، باید گفت پول و هزینه کردن مالی حرف نخست را در این زمینه میزند. محمدرضا پولادگر در تکواندو، محمدرضا داورزنی در والیبال، محمد درخشان در جودو، علی مرادی در وزنهبرداری، احمد دنیامالی در قایقرانی، رسول خادم در کشتی، مسعود سلیمانی در اسکواش، مهدی تاج در فوتبال و حمزه ایلخانی در چوگان از جمله مسؤولانی هستند که در گذشته و حال کرسیهایی را در اختیار داشته یا دارند اما هیچیک از آنها نتوانستهاند با استفاده از این پستها سودی را به رشته مورد نظر برسانند. البته باید تاکید کرد این پستها هیچ کدام آن اندازه قدرتمند نبودهاند که مسؤولان توانایی بهرهوری مناسب از آن را داشته باشند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی کوتاه شیخ دیاباته با «وطن امروز»
ایرانیها جزئی از خانواده من هستند
زهره فلاحزاده: شیخ دیاباته، مهاجم سابق استقلالیها پس از ۲ فصل بازی از این تیم جدا شد. هواداران استقلال خاطرات خوبی از حضور این بازیکن در ایران دارند. او یکی از بازیکنانی بود که برخلاف اکثر بازیکنان تیم، بدون مصاحبه حاشیهای در طول فصل برای باشگاهش بازی کرد. شاید حرفهای بودن او مزید بر علت شد که برعکس دیگر بازیکن خارجی استقلال از خبرنگاران و حتی فضای مجازی فاصله بگیرد و تمرکزش را روی تیمش بگذارد. دیاباته برخلاف اکثر بازیکنان فوتبال ایران به دنبال دیده شدن نبود و بارها در رابطه با اینکه من بازیکن فوتبال هستم و باید در زمین خودم را نشان بدهم، صحبت میکرد؛ رفتاری که این روزها از اکثر بازیکنان ایرانی دیده نمیشود و آنها بیش از آنکه تمرکزشان جمع مستطیل سبز شود، در صفحات مجازی جمع است. او برعکس بازیکنان جدا شده استقلال که با حواشی هم همراه بود، آرام و بیسروصدا از ایران رفت؛ بازیکنی که حتی در نخستین سال حضورش در استقلال آقای گل لیگ برتر شد اما هیچگاه دستش به کفش طلای این رقابتها نرسید. البته این اتفاق هم از آن اتفاقهای عجیب در کشورمان است که بارها مراسمهای مختلف در شرایط کرونایی برگزار شد اما فدراسیون و سازمان لیگ هیچ برنامهای برای برگزاری مراسم یا حتی اهدای جایزه آقای گل لیگ نوزدهم نداشتند و تا جایی اوضاع بد پیش رفت که یک بازیکن خارجی گلایههای خود را در یک برنامه زنده تلویزیونی عنوان کند. به هر حال دیاباته که منتظر دریافت کفش طلایش بود، بدون حتی یک تشکر خشک و خالی از ایران رفت تا شاگرد مربی سابق خود، آندرآ استراماچونی در الغرافه قطر شود.
خبرنگار «وطنامروز» کوتاه با شیخ دیاباته در رابطه با حضور ۲ سالهاش در ایران و هواداران صحبت کرد. وی گفت: من نمیتوانم هواداران را فراموش کنم. ایرانیها بخشی از خانواده من هستند و بسیار خوشحالم که در ایران بازی کردم. چیزهای زیادی از کشور شما آموختم که آنها را هیچوقت فراموش نمیکنم.
ارسال به دوستان
اخبار
صعود نفسگیر ایران به یکچهارم نهایی جامجهانی فوتسال
تیم ملی فوتسال ایران با پیروزی نفسگیر بر ازبکستان در عجیبترین رالی گل جامجهانی 2021، در مرحله یکچهارم نهایی با یک حریف دیگر از آسیای میانه روبهرو خواهد شد. دیشب، ما و حریف آسیاییمان در حالی دیدار مرحله یکهشتم نهایی را در ویلنیوس، پایتخت لیتوانی برگزار کردیم که یک بار دیگر برخورد ۲ تیم در فاصله کمتر از ۲ ماه بسیار نزدیک و پرگل از آب در آمد. شاگردان ناظمالشریعه در ثانیههای پایانی تا آستانه از دست دادن برتری قابل توجه 4-8 بر حریف ازبک رفتند که تا 10 دقیقه مانده به پایان به دست آمده بود. در نهایت ایران با پیروزی 8-9 همانند 5 سال پیش به جمع 8 تیم برتر جامجهانی فوتبال سالنی راه یافت، جایی که در آسانترین قرعه روز دوشنبه با قزاقستان بازی خواهد کرد.
***
آزادکار هندی: حسن یزدانی الهامبخش من است
کشتیگیر ۶۵ کیلوی هند و دارنده برنز المپیک توکیو از حسن یزدانی به عنوان الهامبخش خود یاد کرد. به گزارش اکسپرس هند، «باجرانگ پونیا» کشتیگیر ۶۵ کیلوگرم هند عنوان کرد در بازیهای المپیک با مصدومیت کشتی گرفت. او در این باره گفت: در نیمهنهایی درد داشتم به همین خاطر شکست خوردم ولی برای کسب مدال برنز شرایط برای من مرگ و زندگی بود و میخواستم هر طور شده مدال المپیک را به دست آورم و به همین خاطر هر چه در توان داشتم، گذاشتم. او در پاسخ به این سوال که چه کسانی در کشتی الگویش هستند، گفت: جردن باروز، کشتیگیر آمریکایی را که چندین عنوان قهرمانی از جمله مسابقات جهانی را کسب کرده تحسین میکنم و به او نگاه میکنم. من همچنین از حسن یزدانی ایرانی الهام گرفتهام که دوست بسیار خوب من است. او در وزن ۸۶ کیلوگرم میجنگد و یک المپیکی و قهرمان جهان است.
***
البیان: شوت قائدی راه خودش را گم کرد
رسانههای اماراتی با اشاره به تساوی بدون گل تیمهای شباب الاهلی و الوحده نوشتند: ضربه قائدی میتوانست رقمزننده پیروزی تیمش باشد. روزنامه البیان درباره دیدار تیمهای شباب الاهلی و الوحده نوشت: شباب الاهلی با این تساوی و 11 امتیاز در مکان دوم جدول ایستاد در حالی که الوحده با 7 امتیاز پنجم است. با این نتیجه 12 سال است که شباب الاهلی نتوانسته در ابوظبی الوحده را مغلوب کند. آنها آخرین بار سال 2009 مقابل این تیم به پیروزی رسیدند. با این وجود شباب الاهلی با این تساوی در 30 مسابقه داخلی اخیر خودش بدون شکست مانده و به یک رکورد بیسابقه دست یافته است. البیان درباره عملکرد ۲ تیم مینویسد: بازی پایینتر از حد انتظار بود اما شباب الاهلی تا حدودی نسبت به حریف خودش برتری داشت و میتوانست به گل برتری دست یابد. در دقیقه 82 مهدی قائدی با یک شوت خطرناک دروازه الوحده را تهدید کرد اما ضربه او راه دروازه را گم کرد و نتوانست نتیجه را تغییر دهد. روزنامه امارات الیوم امارات هم درباره این صحنه که میتوانست شباب الاهلی را به گل برتری برساند، نوشت: قائدی یک موقعیت خطرناک را در دقایق پایانی از داخل محوطه جریمه از دست داد، در حالی که میتوانست تیمش را به گل برتری برساند اما توپ از کنار تیر دروازه عبور کرد.
***
پاشازاده: محبوبیت، دلیل بزرگتر از استقلال بودن نیست
معاون ورزشی باشگاه استقلال گفت: مجیدی با 3 مدیرعامل در استقلال کار کرده است؛ اینطور نمیشود روزی که حکم میگیرید و عکس میاندازید و میخندید، همه چیز خوب است و بعد از چند وقت این افراد بد شدهاند! مهدی پاشازاده درباره شرایط استقلال اظهار داشت: شرایط خیلی بد است، البته شرایط را خودمان با اعمال، رفتار و گفتارمان ایجاد میکنیم. ما با کارهای خودمان میتوانیم به تیم آرامش دهیم یا برعکس. هیچکس بزرگتر از نام استقلال نیست و هر چه داریم و دارم از استقلال و صدقهسری هواداران است. پاشازاده درباره وضعیت فرهاد مجیدی گفت: به عنوان یک دوست و همبازی به مجیدی زنگ زدم و برای او نامه رسمی فرستادم که بیاید و صحبت کنیم که چه چیزهایی میخواهد و من هم آنها را به مدیریت بگویم. پیراهنی را که من پوشیدهام، فرهاد هم پوشیده است. من هم با او در این باشگاه بزرگ شدهام و از او حمایت کردم. الان هم اعتقاد دارم مجیدی تیم را بسته و خودش هم باید بالای سر تیم باشد. ما فینال جام حذفی را از دست دادیم و به الهلال هم باختیم. خودتان میدانید با یک مساوی هم مربی را عوض میکنند اما مدیریت پشت مجیدی ایستاد. وی تأکید کرد: اگر محبوب بودیم و بازوبند کاپیتانی را بستهایم، این به آن معنی نیست که از استقلال بزرگتریم. از ما بزرگترها هم خیلیها آمدهاند و رفتهاند اما استقلال مانده است. ما نباید تیم را به یک نفر وابسته کنیم. شما دیدید اتفاقاتی برای زرینچه افتاد و بعد از اینکه حکم گرفت از استقلال رفت، این موضوع خیلی بد است. معاون ورزشی استقلال درباره اینکه مشکل مجیدی چیست، گفت: واقعا نمیدانم، نظرم این است که فرهاد تنهاست و باید کمکش کنیم. من از جنس خود او هستم و کاپیتانش بودهام. روزی که به استقلال آمد جوانتر از من بود با این حال ما روابط خوبی داشیم و حتی رفتوآمد خانوادگی میکردیم. ببینید! ما زیرمجموعه کجا هستیم؟ وزارت ورزش. مجیدی با 3 مدیرعامل در استقلال کار کرده، اینطور نمیشود که روزی که حکم میگیرید و عکس میاندازید و میخندید، همه چیز خوب است و الان بعد از چند وقت این افراد بد شدهاند!پاشازاده درباره استعفای مددی گفت: وی استعفا کرده اما هنوز پذیرفته نشده است.
ارسال به دوستان
چراغ سبز فدراسیون والیبال برای برگزاری بازی خداحافظی سعید معروف
وداع آخر با کاپیتان
رئیس فدراسیون والیبال برای برگزاری بازی خداحافظی ستارگان سابق تیم ملی از جمله سعید معروف اعلام آمادگی کرد. محمدرضا داورزنی درباره احتمال بازگشت بازیکنان سابق به تیم ملی والیبال از جمله سعید معروف، سیدمحمد موسوی و امیر غفور گفت: از سال ۲۰۱۱ از ترکیبهای مختلفی در تیم ملی والیبال ایران استفاده شده ولی پای ثابت اکثریت ترکیبها، همین بازیکنان بودند. آنها از والیبال خداحافظی نمیکنند و هستند ولی الان باید در تیم ملی به جوانها فرصت داد. رئیس فدراسیون والیبال افزود: سید(موسوی) الان در ترکیه است. سعید هم آمریکاست. سایر بچهها نیز کار باشگاهی خود را دنبال میکنند. مناسبتر برای سعید معروف این است که بعد از دوران بازیگری، مربی بسیار موفقی در دنیا باشد که دارد این کار را کمکم شروع میکند. او هم بازی میکند و هم وارد مربیگری میشود. داورزنی خاطرنشان کرد: در حال حاضر متوسط سنی تیم ملی والیبال ایران ۲۴ سال است. بهترین متوسط سنی در المپیک ۲۷ سال است که تا المپیک بعد متوسط سن تیم ملی به این عدد میرسد. همه چیز به آینده ربط دارد و به شرایط مسابقاتی که در لیگ ملتها در پیش داریم. فکر میکنم فرصتی که در ۳ سال آینده داریم باید به جوانها بدهیم تا صاحب تجربه شوند. وی درباره خداحافظی سعید معروف از تیم ملی با دلخوری تاکید کرد: دلخوری سعید از فدراسیون نبود. همه دوست داشتیم در المپیک نتیجه بهتری بگیریم. سعید هم دوست داشت با نتیجه بهتری از والیبال در سطح ملی خداحافظی کند. دلخوری او از شرایط حاکم بر مسابقات بود. رئیس فدراسیون والیبال که با برنامه «ورزش و مردم» گفتوگو میکرد، در واکنش به اظهارات مجری این برنامه برای برگزاری بازی خداحافظی سعید معروف و دیگر بازیکنان سابق تیم ملی، برای برگزاری این بازی با گفتن کلمه «حتما» اعلام آمادگی کرد. داورزنی در پایان درباره اینکه باید مراقب ایجاد بازیکنسالاری در تیم ملی باشد، گفت: تیمی که سعید معروف کاپیتانش بود، بین جوانترین و مسنترین بازیکن حدود ۱۷ سال اختلاف سنی بود. در تیم فعلی ما، اختلاف سنی 7-6 سال است که این به انسجام و همدلی بهتر کمک میکند. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|