|
پس رأس امور را که هندل کردم
پس رأس امور را که هندل کردم
یک خدمت ویژه هم به منزل کردم
یک طرح ردیف نصفه روزه دادم
وقتی پسرم خرید، کنسل کردم
ارسال به دوستان
خبر داد از مجلس آمد جواز
خبر داد از مجلس آمد جواز
که خدمت فروشی شد از نو مجاز
جوانان پی کار رفتند زود
که پولی درآرند اما چه سود
چنان قیمت خدمت افزوده شد
خیال همه دیگر آسوده شد
منِ خسته هم مانده و ناامید
پدر آمد و وضع من را که دید
چنین گفت ای بچه بی قرار
برو کار میکن مگو نیست کار
پدر هم بگیرد دو تا وام چرب
سه شیفته کند کار در شرق و غرب
حقوق من و تو شود روی هم
به اندازه قسط پس نیست غم
گرفتیم و رفتیم خدمت خری
ولی ناگهان قصه شد آن وری
همان کس که آورد خدمت فروش
همان هم درش بست و یک قفل روش
زد و وام تصویب شد همزمان
طلب کرد بانک از پدر قسط آن
دو ساعت فقط بانک مهلت چو داد
پدر خاک بر سر شد و ایستاد
و هر روز از بانک هی میرسید
پیامک که : جانم! جریمه شدید!
چو شد وام واریز او شد ابر...
...بدهکار بانکی جناب پدر
چنین بود شانس من و قسمتم
پدر رفت زندان و من خدمتم
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
میخرمت
ای روزنه امید من حذف نشو
ای دلخوشی جدید من حذف نشو
رفتی به کمیسیون چرا برگشتی
نه! از سبد خرید من حذف نشو
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
اگر طرح خرید خدمت تصویب میشد
پولدارها آزادباش
- سلام جناب من میخواستم معافی بگیرم
- چته؟
- اگه نگاه کنید میبینید که پای چپم قطعه
- برو این فیلما رو برا ما درنیار
- آقا بیا دست بزن. هیچی نیست اینجا.
- خیل خب! میخوای معاف شی که چی بشه؟
- یه مادر مریض دارم باید پرستارش بشم. از طرفی هم چون دکترا دارم، یه موقعیت شغلی عالی برام پیش اومده که باید الان بگیرمش.
- ببین آشخور! خدمت سربازی مقدسه. آدم به خاطر اینها که به مقدسات پشت نمیکنه.
- مادر هم مقدسه خب
- بله. دقیقا به خاطر مادرتون شما رو معاف از رزم میکنیم. خونهتون کجاست؟
- تبریز
- محل خدمتت هم هماهنگ میکنم بری بندر چابهار که هرسری که میری خونه برای مادرت لباسهای شیک ببری
- ولی آخه...
- خدمت آخه نداره. شغل پدرت چی بود؟
- ایشون تاجر فرش هستند.
- جان؟ یعنی مثلا بگم یک میلیارد بده سربازی نرو داری؟
- اون که آره ولی خب من پام قطعهها!
- بیا عزیزم! برو پونصد میلیون بریز به این حساب سربازیت رو بخر. یادت باشه خدمت به مادر مقدسترین کار دنیاست.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
۲۰ هکتار جنگل در گیلان به کوه زباله تبدیل شد - جراید
کوه زباله
مسؤول عزیز و خسته و تنبل ما
پاسخ بدهد یکی بر این سمبل ما
جنگل شده یک کوه زباله یا نه
یک کوه پر از زباله شد جنگل ما
ارسال به دوستان
تاریخسازی یخنورد ایرانی در مسابقات جهانی
کیمیاگر
کس نیست در این جهان بتازد چون من
تا پرچم خود باهتزازد چون من
مانده است چگونه مستطاب رازی
از کوه یخی طلا بسازد چون من
ارسال به دوستان
عاقبت مدارس به دست ماست هموطن
تا این ساعت که ما این مطلب را مینویسیم، همه کشور بسیج شدهاند که تکلیف مدرسه بعد از ورود سویه اومیکرون را روشن کنند. یعنی فقط معاونت محترم اداره آب و فاضلاب روستای فلانآباد سفلی درباره حضوریشدن یا مجازیماندن مدارس اظهارنظر نکردهاست که امید داریم تا آخر ساعت اداری امروز، این قصور را جبران کنند. پیشنهاد ما این است که از کانال اطلاعرسانی اداره شروع کند، هرچه نباشد ۴ تا عضو فعال دارد.
آنهایی که امروز میخواهند به خواستگاری بروند، باید حواسشان باشد؛ آنهایی که دیروز رفتند و در مورد ادامه مدارس، موضعگیری خاصی نداشتند با جواب منفی خانواده عروس روبهرو شدهاند. در موارد خاصی هم دختره خوابانده زیر گوش پسر و گفته که چون شما نمیتوانی راجعبه ادامه مدارس تعیین تکلیف کنی، فردا چگونه میخواهی یک زندگی را بچرخانی؟
کارزاری هم راه افتادهاست که بیا و ببین. یک سایتی اعلام کردهاند که برویم و شمارهمان را بدهیم به عنوان رأی که مثلاً ما مخالف حضوریشدن هستیم. از همین رو، سودجویان، بیکار ننشستهاند و در کنار این سایت، سایتهای شرطبندی، سایت جمعآوری پول برای کمک به هیچجایی جز جیب مبارک خودشان، سایتهایی که علاوهبر شماره تماس شماره کارت هم میخواهند تا حسابتان را خالی کنند، راهاندازی کردهاند. بنده هم فکر میکنم بهترین راه همین است، بهجای منتظرماندن برای اعلام مصوبه ستاد کرونا، پا شویم و هرکاری میتوانیم انجام دهیم.
ارسال به دوستان
چهار میدان شیخ حمدون قرطی
رساله راهگشای عصر سردرگمیجوانان
میدان اول: تحصیلات عالیه
مراد از آن، داشتن مدرک آکادمیک است و مدرک آکادمیک خود بر چهار قسم است: اول کاردانی، دیگر کارشناسی، سیُم کارشناسی ارشد و چهارم Ph.D. و نیز گرفتن مدرک آکادمیک سه رکن دارد: اول پرداخت شهریه، دیگر فنون گرفتن جزوه و سیُم آویزان استاد شدن و زشت است در این مقام مشغول علم بودن که بسیار منفور است نزد طایفه ما.
میدان دوم: اجباری
حاصلش دو سال فعلگیست. جوان خدمت رفته را سه نشانه است: اول تنگدلی برای کسانش، دیگر جهل بر امور جاری ممالک، احزاب و جریانات و سیُم خستگی و بیهنری به خانهآوردن. ملاعیاش از پدرش ملاگرمک و ایشان از استادش هلموت اشمیت نقل میکرد: در گینه بیسائو، اجباری را میفروختند، لاکن به قیمتی که فقرا نتوانند خرید.
میدان سیُم: کار
تداوم حیات بدان وابسته است و تداوم حیات خود بر چهار رکن است: اول آب، دیگر غذا، سیُم سرپناه و ملاعیاش از پدرش ملاگرمک و ایشان از استاد دیگرش آرتور شوپنهاور نقل میکند: رکن چهارمش پوشاندن تن با لباس است.
میدان چهارم ازدواج است که بازپسین میدان عاشقان است و کیمیای محبان و طریق خاصان و جز اندکی، سایرین را بدان راهی نیست و حتی برای ما نیز قفل است.
ارسال به دوستان
پلیس: تا کِی معتادان را جمع کنیم و دوباره رها شوند؟ / معتادان متجاهری وجود دارند که پلیس ۲۰ بار آنها را بازداشت کرده و تحویل مراکز بازپروری داده است!
بازآ
گر گیج و خمار و نشئه هستی باز آ
گر زیر پل و جوی نشستی باز آ
دیروز که تو تَرک نمودی اما
صدبار اگر توبه شکستی باز آ
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|