- قیمت برنج ایرانی با 5/2 درصد رشد، وارد کانال 150 میلیون تومانی شد و در حال حاضر هر مثقال برنج ایرانی در بازار آزاد با قیمت 150 میلیون و 2000 تومان مبادله می‌شود.

- یک مقام آگاه تأکید کرد که افزایش قیمت برنج ایرانی، صرفاً یک حباب بوده و با ترکیدن این حباب، قیمت هر مثقال برنج ایرانی مجدّداً به 140 میلیون تومان خواهد رسید.

- کارشناسان اقتصاد به کسانی که قصد سرمایه‌گذاری روی برنج ایرانی را دارند، هشدار دادند که سرمایه‌گذاری در بازار برنج ایرانی، نیازمند سواد اقتصادی بالایی است و مثل بورس و ارزهای دیجیتال نیست که همینطور یلخی بشود واردش شد.

- کارشناس امور خانواده با انتقاد از نرخ بالای طلاق در کشور، بیان کرد تعیین مقدار بالای برنج ایرانی به‌عنوان مهریه ضامن خوشبختی نیست و بهتر است جوانان برای تعیین مهریه از پیشینیان الگو گرفته و سکّه طلا را جایگزین برنج ایرانی کنند.

- اعضای اصلی یک باند تبهکار که اخیراً فیلم‌هایی از بی‌احترامی به برنج ایرانی در فضای مجازی منتشر و افکار عمومی را جریحه‌دار کرده بودند، دستگیر شدند. اعضای این باند با کمال وقاحت برنج ایرانی را می‌پختند و همراه با خوراکی باستانی موسوم به کباب می‌خوردند و تصاویر این جنایت را منتشر می‌کردند. گفته‌شده اعضای این باند خود را پیرو آیین شخصیتی تاریخی به‌نام مستر تستر معرفی می‌کنند.

- دولت آمریکا برای چندمین‌بار اعلام کرد حاضر است تمام زرّادخانه‌های هسته‌ای‌اش را با خاک یکسان کند تا از لیست تحریم‌های ایران خارج شده و بتواند از ایران برنج ایرانی خریداری کند. گفتنی است تحریم آمریکا توسّط ایران، جامعه آمریکایی را با بحران روبه‌رو کرده و تنها راه آرام کردن خشم معترضان، توزیع برنج ایرانی بین آن‌هاست.

- اتّحادیه اروپایی نیز برای چندمین‌بار، پیشنهاد عضویت ایران در این اتّحادیه را مطرح کرد که با مخالفت قاطع ایران روبه‌رو شد. کارشناسان معتقدند این پیشنهاد صرفاً حربه‌ای است تا اتّحادیه اروپایی به منابع برنجی ایران دسترسی پیدا کرده و اقتصاد بحران‌زده خود را نجات دهد.

- معاون فنّاوری بانک مرکزی اعلام کرد به‌زودی از برنج ایرانی دیجیتال رونمایی خواهد شد. برنج ایرانی دیجیتال که بر بستر بلاک‌چین ارائه می‌شود، فنّاوری‌ای است که خرید برنج ایرانی را بدون نیاز به نگهداری فیزیکی آن، ممکن می‌سازد و دیگر نیاز نیست هموطنان برای خرید هر مثقال برنج ایرانی، ساعت‌ها در تالار بورس برنج سرگردان شوند.

- 30 کشور جهان، از جمله چین، روسیه، ژاپن، کره و هند، معاهده خرید برنج ایرانی خود را با ایران به‌مدّت 10 سال دیگر تمدید کردند. گفتنی است ایران هم‌اکنون تنها تولید‌کننده برنج ایرانی در جهان است و تولید این کالای استراتژیک باعث شده نبض اقتصاد جهانی در دستان ایران قرار گیرد.

اگر بالا بگیرد کار مردم

دمی پختن شود  ابزار  مردم

شرایط خوب، حال خلق خوب است 

برنج آورده دکان‌دار مردم

▪

اگر باشد نجومی نرخ طارم

بلا ریزد سر بازار  مردم 

شهاب  آسمان بر من بیفتد

اگر  بد گویم از  اخبار مردم

▪

اگر اکنون برنج طارمی نیست

پلا می‌بافم از افکار مردم  

ز پاکستان دلاری می‌خرم رَز

همین‌ها را بکن افطار مردم 

این دانه هندی که قدش هم بلند است

 باب دل این مردم مشکل پسند است

کی گفته ما «طارم» خوریم ای وای بر من

 تا «محسن» بالا بلند است، آن چرند است

اصلا به ما چه هند اگر شالی نکارد

 هر که ببندد ماست یعنی ماست‌بند است؟

از کیفیت گفتی دلم خون است اما

 بهر نود درصد، همین حلوای قند است

تُن تُُن برنج آورده‌اند از کشور فقر

 دست همه در کاسه گیر و ببند است

بوی برنج داخلی از خانه کیست؟

او که سوار بنز با پاشنه‌بلند است

معده تعجب می‌کند از «فجر و طارم»

هندی بخور که صاحبش گیسوکمند است

جنس گران مختص از ما بهتران است

 نه به بوگاتی، عشق من تنها سمند است

 اردشیر که به شاهی رسید و خواست برای میهمانانش سنگ‌‌تمام بگذارد، وقتی دید دارند می‌روند و خواست تعارفی بزند، گفت: 

چو بشنید برپای جست اردشیر

که با من فراوان کرنجست و شیر

یک جای دیگر هم:

بیاراستندش دبیر و وزیر

کرنجش بدی خوردن و شهد و شیر

و باز هم:

بر آن کس که زی کرم کردی خورش

ز شیر و کرنج آمدش پرورش

اینجا بود که برنج یا همان «کرنج» از غذاهای لاکچری و شاهانه حساب شد و تنها چهاردرصدی‌ها توانستند از آن استفاده کنند.

اما از آنجا که زن‌های شاهنامه هر روز دنبال لشکرکشی و جنگ و جدل همسران‌شان بودند، اغلب از سلف‌سرویس لشکر غذا می‌گرفتند. گاهی اوقات هم می‌خواستند از خودشان هنری داشته باشند اما دل و دماغش را نداشتند و همیشه این نعمت خدا را می‌ریختند در قابلمه و می‌رفتند به رصد اخبار تا ببینند آقای همسری برای‌شان تاج شاهی را می‌آورد یا نه. اینطور بود که وقتی به قابلمه سر می‌زدند با شفته‌ وارفته‌ای رو‌به‌رو می‌شدند که فقط شیر برنج کردنش می‌توانست آبروی‌شان را بخرد. از این رو مرد‌های از مطبخ بی‌خبر شاهنامه وقتی می‌خواستند حرف از برنج عیال‌پز بزنند، فقط «شیرکرنج» را می‌شناختند.

شاید بپرسید خروش از خم چرخ چاچی این هفته چه شد؟ حق دارید! امروز 5 درصد مردم فقط قدرت خرید برنج ایرانی را دارند و تا این یک درصد زور بزنند که خودشان را به آن ۴ درصد برسانند، خروش از خم چرخ چاچی‌شان برخاسته است.

مقدمه: برنج گیاهی از خانواده

 Oryza sativa و از مهم‌ترین غلات و اقلام غذایی بوده و خوراک اصلی نیمی از مردم جهان است. برنج‌های ایرانی بخشی از ۱۲۰ هزار گونه برنج را به خود اختصاص می‌دهند و امروز به دلیل خواص سرطان‌زایی خود مورد توجه قرار گرفته‌اند.

مواد و روش‌ها: این پژوهش روی ۵ گونه اصلی برنج ایرانی شامل هاشمی، کاظمی، طارمی، قائدی و شیث رضایی صورت پذیرفت. برنج‌ها به دلیل گرانی و کمبود بودجه پژوهشی خریداری نشدند و داده‌ها با تمرکز بر برنج پاکستانی جمع‌آوری شدند زیرا برنج برنج است.

نتایج: تمامی اقلام برنج ایرانی دارای ترکیبات سرطان‌زا نظیر بنزین، گازوئیل، تف، عصاره چرک پای شالی‌کاران و اکسیدان‌ها بودند.

نتیجه‌گیری: برنج‌های ایرانی به دلیل ترکیبات سمی سرطان‌زا هستند و پیشنهاد می‌شود گران شوند و مردم به برنج‌های تایلندی، هندی و پاکستانی دارای نشان سلامت گلابی روی آورند.

 

می‌رسد روزی که طارم یا گلستان می‌خورم

یک برنج فرد اعلایی ز ایران می‌خورم 

هاشمی را می‌ستانم از بر دم پختکم 

دم سیاهش را کنار جمع یاران می‌خورم 

بس که عطرش ضعف دل می‌آورد 

می‌کشم بر عطر او نان می‌خورم

می‌کشد دم قد او رعناتر از هر محسن و

بعد از این بالاترین در کل دوران می‌خورم

دنبه‌ای می‌گردد و مانند مومی از عسل

از میان دیگ او را با دل و جان می‌خورم

آنچنان کرده اثر بر من برنج هندیان 

من ز درد معده‌ام من بعد رقصان می‌خورم

می‌شوم بیزار از هندی و نام هندیان

جای هندی بعد از این فلاح گیلان می‌خورم

هر زمانی در دهان ملحم ز پاکستان رسید

شک نمودم من برنج یا اینکه سیمان می‌خورم

کاش می‌شد بازگردی در میان سفره‌ها

باز گویم من برنجی خوب و ارزان می‌خورم

خاطراتم مانده در این روزهای سخت سخت

آه و حسرت را به جای تو  فراوان می‌خورم

متأسفانه جنگ روانی علیه برنج‌های خارجی بالاخص نوع هندی آن، از سوی تنگ‌نظران ادامه دارد. یکی نیست به آن‌ها بگوید حالا ۴تا گل طارمی را دیدید هوا بَرِتان داشت که چی؟ البته حق دارید، اگر شما هم یک قاشق برنج هندی می‌خوردید و رگ غیرت‌تان در برابر قاچاقچی‌های تا بُنِ دندان مسلح باد می‌کرد و با یک دست، نورافکن وسط جاده را از جا در می‌آوردید و با صحنه آهسته، دنبال ماشین دورشونده با سرعت ۱۰۰تا راه می‌افتادید و چهار چرخ ماشین‌شان را می‌انداختید روی چراغ نورافکن و شش دور، دور سرتان می‌چرخاندید و از آن‌ور هم می‌رفتید زیر قطارِ دهلی-بمبئی، عشق‌تان را از زیر چرخ‌های قطار در حال حرکت می‌کشیدید بیرون، دیگر به آن ۴ تا گل وسط ۴تا قاچ پرتقالِ طارمی نمی‌نازیدید و به معجزه برنج هندی ایمان می‌آوردید و قربان قد و بالای رعنایش هم می‌رفتید. 

 

هر طور اگر کنم تو را فرض 

از وحشت قیمتت کنم لرز 

 

پررو شده‌ای برنج‌ طارم! 

شکلت شده مثل سکه و ارز 

 

دلال خرید مفتت از من 

چون خم شده بودم از سر قرض 

 

کار تو رسیده تا به آنجا 

کز تو نخورم منِ کشاورز؟

 

 دُر هم بشوی بدان به چشمم 

مثل علفی که سبز شد هرز 

 

اصلا به درک برو که هستند 

مثل تو هزار پشت این مرز 

 

از هند ببین برنج آید 

بهتر ز تو هم ز طول هم عرض 

 

دیگر طرفم نیا که با کارد 

بر گونی تو زنم دو صد درز