|
ارسال به دوستان
به بهانه اکران فیلم «هناس» که ترور شهید رضایینژاد را محور قرار داده است
کوتاهی در روایت مظلومیتها
گروه فرهنگ و هنر: تروری که عصر روز یکشنبه اول خرداد در خیابان مجاهدین اسلام اتفاق افتاد، نخستین ترور به شیوهای که دیدیم و شنیدیم نبود. چند هزار نفر در همین کوچه و خیابانها توسط منافقین، گروهکهای دیگر ضد انقلاب و عوامل وابسته به سرویسهای جاسوسی آمریکایی و اسرائیلی ترور شدهاند. روایت این ترورها اما روایتی غریب در میان تولیدات فرهنگی است. در این باره نیز کم صحبت نشده است. از رئیسجمهور و نخستوزیر تا چهرههای برجسته قضایی و نظامی، از رزمندگان حاضر در جبهههای جنگ تا مردم عادی، و از صنفها و قشرهای مختلف، از طبقات اقتصادی و اجتماعی متفاوت و از میان همه مردم افرادی هستند که سوژه ترورهای گروهکها و عوامل مزدور خارجی قرار گرفتهاند و قصههای بسیاری از این ترورها وجود دارد. هر کدامشان دنیای رازند که آنچنان که باید سراغشان نرفتهایم. در مکتوبات و انتشارات -که احتمالا تلاش برای تولید فرهنگی سریعتر به نتیجه میرسد- وضعیت خوب نیست، چه رسد به تولیدات سختتری مانند موسیقی، تئاتر و فیلم سینمایی و سریال. از این منظر رفتن سراغ سوژههای اینچنینی هم شجاعت میخواهد و هم دغدغهمندی. پرداختن به مساله ترور هیچگاه در سینمای کشور به یک جریان تبدیل نشد، اگرچه چند فیلم با اشارههایی به این موضوع تولید شد. «ماجرای نیمروز» و «رد خون» از محمدحسین مهدویان، «لباس شخصی» و «ضد» از امیرعباس ربیعی و «تروا» از محمد علیزاده فیلمهایی بودند که ارجاعهایی به مساله ترور داشتند. در سالهای اخیر، یکی از برنامهریزیهای دشمن برای اعمال ترور، شخصیتهایی بودند که در عرصه علم تلاشهای ارزشمندی داشتهاند. ابراهیم حاتمیکیا در «بادیگارد» به این موضوع پرداخت و این گزاره را مطرح کرد که «شخصیتهای دهه 90 دانشمندان هستند». در جشنواره اخیر فیلم فجر اما یک فیلم با محوریت ماجرای ترور یکی از دانشمندان هستهای روی پرده رفت. «هناس»؛ فیلمی با بازی مریلا زارعی و بهروز شعیبی و وحید رهبانی. فیلمی که روایتگر لحظههای سخت زنی بود در آستانه از دست دادن زندگیاش. این فیلم قرار است طی روزهای آتی در سینماهای کشور به نمایش درآید. روابط عمومی این پروژه گزارش داده است که این فیلم از اواسط خرداد روی پرده خواهد رفت. این فیلم سینمایی با برداشتی از سلسله ترورهای دهه ۸۰ تا ۹۰، نخستین اثر با محوریت پرداخت به زندگی شهدای هستهای است که به روایتی آزاد از داستان زندگی شهید داریوش رضایینژاد میپردازد؛ پرداختی ملموس و زنانه از شخصیت شهره پیرانی همسر این شهید هستهای که تلاشهای او برای حفظ امنیت خانوادهاش را به تصویر میکشد. فیلمنامه «هناس» که در ژانر ملودرام عاشقانه به نگارش درآمده است، تلاش دارد مخاطب را با عمق تلخی ماجرای ترور افراد شاخص ملی آشنا کند. «هناس» دومین اثر سینمایی حسین دارابی است که فیلمنامه آن توسط احسان ثقفی نوشته شده است. مریلا زارعی در نقش شهره پیرانی و بهروز شعیبی در نقش داریوش رضایینژاد، ۲ بازیگر اصلی این فیلم سینمایی هستند. وحید رهبانی، سولماز غنی، امین میری، علیرضا نایینی و کوثر حیدری (هنرپیشه خردسال) با هنرمندی سیاوش طهمورث سایر بازیگران این فیلم سینمایی را تشکیل میدهند.
حال یکشنبه اول خردادماه، شاهد یکی دیگر از این ترورها، یعنی ترور شهید حسن صیادخدایی بودیم. صحنه شهادت او در ماشین و با ضرب گلوله تداعیکننده لحظه ترور شهید داریوش رضایینژاد بود. همسر شهید رضایینژاد در مطلبی درباره شهادت شهید صیادخدایی، با یادآوری صحنه ترور شهید رضایینژاد که سکانس مهمی از فیلم سینمایی «هناس» است، نوشته است: «خیلی خستهام. روز پرکاری را گذراندهام. چشمانم را میبندم. چشمم گرم شده نشده از جایم میپرم. ناخودآگاه سمت گوشی میروم. چند پیامک آمده: «یکی از... در خیابان مجاهدین اسلام تهران به دست ۲ موتورسوار با شلیک ۵ گلوله ترور شد و به شهادت رسید». برق از سرم میپرد. عکسها را میبینم، گلولهای که به بازوی چپ اصابت کرده، خونی که از سر جاری است، سمتی که شهید افتاده، حالت دست، قطرات خونی که به رد تبدیل شده... خبرها را میخوانم، دم در منزلش شهید شده، ساعت ترور را هم نوشتهاند حوالی ساعت ۱۶، ضارب پیاده بوده و همدستش راکب موتور و منتظرش...
هرچه جلوتر میروم حجم شباهتها برایم دیگر قابل باور نیست. اشک از چشمانم سرازیر شده. ناخودآگاه آرمیتا وارد اتاق میشود. صورت خیسم را که میبیند، میپرسد چیزی شده؟ میگویم یکی را ترور کردهاند درست مثل بابا.
میگوید: آخ...
میپرسد: خانوادهاش همراهش بودهاند؟
میگویم: نه!
میگوید: باز جای شکرش باقی است. خدا کند اندازه ما اذیت نشوند...
برای نخستین بار بعد از 10 سال تمام ترسهای آن لحظه و روزهای بعدش برایم تداعی میشود.
امروز چندم بود؟ یک خرداد!... آه، از یک مرداد تا یک خرداد راه طولانی را طی نکردهایم انگار».
تکرار این اتفاق اگرچه جانکاه و دردآور است اما آنچه اهمیت روایتهایی شبیه «هناس» را بیش از پیش میکند، توجه دادن نسل جوان به دشمنی پایانناپذیری است که علیه این مردم در جریان است. سینمای غرب در همه ارجاعاتش دشمنی با ملتها را تئوریزه میکند و برای حمله و تهاجم و ترور، هالیوود را به ابزار تبدیل میکند ما اما از روایت معصومیتهایمان غفلت میکنیم. آنچنان که در روایت پیشرفتها، مقاومتها و پیروزیها دچار کوتاهی و کاهلی هستیم.
ارسال به دوستان
برنامه تحول ۵ ساله انجمن سینمای جوانان ایران ابلاغ شد
آموزش با ارتقای جهانبینی هنرجوها
رئیس سازمان سینمایی خط مشی، سیاستگذاری و خطوط کلی فعالیتهای انجمن سینمای جوانان ایران را در دوره جدید اعلام کرد. به گزارش «وطنامروز»، محمد خزاعی این خطمشی و خطوط کلی را متناظر به اینکه انجمن سینمای جوانان ایران به عنوان بزرگترین حامی سینمای پایه در کشور و فراگیرترین مدرسه فیلمسازی در منطقه است، در راستای تحقق اهداف کلان نظام جمهوری اسلامی و تحت گفتمان «بیانیه گام دوم انقلاب» با راهبرد «بازسازی انقلابی سینمای کشور»، طراحی، تدوین و ابلاغ کرده است. برقراری عدالت فرهنگی در حوزه آموزش با توسعه بسترهای ارزان آموزشی در سراسر ایران، عدالتمحوری در تخصیص بودجهها و امکانات فیلمسازی و برگزاری رویدادها در سراسر کشور و پرهیز از مرکزگرایی، ایجاد وحدت رویه و ارتباط سیستماتیک بین اضلاع سهگانه آموزش، تولید و عرضه در انجمن سینمای جوانان ایران، استانداردسازی زیرساختها، فرآیندهای آموزشی، طرح درسها، آییننامههای تولید، سیاستهای تشویقی و مسیرهای عرضه فیلم کوتاه، محوریت دادن به قانون در برگزاری جشنوارهها، رویههای تولیدی و شرایط عرضه فیلم کوتاه در داخل و خارج از کشور و پرهیز از تصدیگری و تجمیع اختیارات در ستاد مرکزی، تقویت توأمان استقلال دفاتر و افزایش رویههای نظارتی بر آنها مهمترین ماموریت این مرکز سینمایی اعلام شده است. در این ابلاغیه همچنین درحوزه آموزش، ۳ کلید واژهمحوری؛ برقراری عدالت آموزشی، روزآمدی تکنیکی و ارتقای جهانبینی هنرجوها، در حوزه تولید تمرکز بر تحقق ۳ گزاره بومیگرایی، تنوعبخشی از مسیر ژانرها و امیدآفرینی و در حوزه جشنوارهها و فرآیندهای عرضه، تکیه بر قانونگرایی و شعار دین، امید، اخلاق و آگاهی رویکردهای اصلی انجمن سینمای جوانان عنوان شده است.
در حوزه تولید بر تحقق ۳ گزاره بومیگرایی، تنوعبخشی از مسیر ژانرها و امیدآفرینی تمرکز خواهد شد.
در نهایت در حوزه جشنوارهها و فرآیندهای عرضه، بر قانونگرایی و شعار دین، امید، اخلاق و آگاهی تکیه خواهد شد.
بخشی از برنامههای آموزشی به این شرح است: افزایش اعتبار مدرک سینمای جوان از طریق پذیرش در شورای درجهبندی هنری ارشاد، معیارهای ساخت فیلم اول، امور صنفی، معادلسازی فنی و حرفهای و دانشگاهی، استخدام کشوری و...، توسعه 50 درصدی آموزش مجازی طی ۵ سال برنامه تحول، اعزام استاد به مناطق کمبرخوردار و برگزاری کارگاههای تعاملی استادمحور، ایجاد شعب مجازی در مناطق کمبرخوردار فاقد دفتر انجمن، ایجاد دفاتر بینالمللی انجمن سینمای جوانان ایران در مناطق آزاد (کیش، اروند و چابهار)، توانایی انجمن سینمای جوانان ایران در پرورش فیلمساز که مطابق الگوهای آموزشی خود میتواند ظرفیت بزرگی را برای جذب علاقهمندان از کشورهای منطقه فراهم کند، ایجاد کتابخانه دیجیتال برای فیلمسازان، حمایت از استعدادهای برتر آموزشی در کارگاههای تعاملی فیلممحور، شناسایی و هدایت استعدادهای برتر فنی در کارگاههای شتابدهی تکنیکمحور، طراحی آموزشهای مجازی پشتیبان و تکمیلی مانند روانشناسی، جامعهشناسی، مهارت جذب سرمایه و... .
همچنین از دیگر کارهای مهم و با اهمیت انجمن سینمای جوانان ایران میتوان به فعال کردن معاونت ارتباطات و بازرگانی اشاره کرد. این معاونت جهت تامین بودجه تولید به صورت پلکانی، تامین بودجه تولیدی در ساختار مشارکتی با نهادهای مختلف دولتی و خصوصی از بخش بودجههای فرهنگی میتواند هم بخشی از مشکلات تامین مالی پروژههای تولیدی انجمن را برآورده کند و هم در تولید آثار قابل توجه با رویکردهای محتوایی مطلوب دهه پنجم انقلاب اسلامی برای این مجموعهها کارکرد داشته باشد. از این رو راهاندازی معاونت ارتباطات و بازرگانی برای رایزنی و ایجاد تفاهمنامه مشارکتی در دستور کار انجمن قرار گرفت و چارت انجمن سینمای جوانان ایران براساس این موضوع تغییر کرد. مشارکت تولیدی با سازمانهای هنری جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، افزایش تعاملات سازمانی با نهادهای هنری جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به جهت مشارکت تولیدی و محتوایی میتواند به همافزایی این جبهه نیز کمک کند.
انجمن سینمای جوانان ایران در رابطه با «عرضه» اضافه کرد: افزایش سهم نمایش فیلمکوتاه و تثبیت حق رایت پخش آن در رسانه ملی، اختصاص یک سالن سینماتک ویژه پاتوقهای نقد و تحلیل فیلم کوتاه داستانی در تمام دفاتر انجمن، راهاندازی مجدد هفتههای فیلم و عکس برگزاری جشنوارههای منطقهای و تقویت کمی و کیفی نمایش فیلم کوتاه در بستر پلتفرمهای مجازی از برنامههای 5 ساله انجمن سینمای جوانان ایران است.
ارسال به دوستان
والاستریت در فیلمهای مستقل کن سرمایهگذاری کرد
تولید برنامه برای سرویسهای آنلاین
شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی والاستریتی دارند پول خود را وارد صنعت سرگرمی مستقل میکنند و شرکتهای این عرصه را میخرند به حدی که تا به حال در صنعت سینمای مستقل دیده نشده است. به گزارش «وطنامروز»، اخیراً قراردادهای زیادی منعقد شده که نمایانگر روندی عظیمتر از سرمایهگذاری در صنعت محتوای جدید است. از جمله آنها میتوان از قرارداد ۹۰۰ میلیون دلاری برای خرید شرکت «هلو سانشاین» متعلق به ریس ویترسپون توسط غول سرمایهگذاری خصوصی بلکاستون گروپ، راهاندازی شرکت رسانهای کوین هارت با ۱۰۰ میلیون دلار با حمایت گروه آبری پارتنرز، قرارداد ۴ میلیارد دلاری خرید «بانیجی» سازنده سریال «پیکی بلایندرز» و خرید سهام شرکت اسپرینگهیل متعلق به لبران جیمز توسط شرکت سرمایهگذاری «رِدبرد» نام برد. آریس نابلاک که قرار است از سال ۲۰۲۳ رئیس فستیوال فیلم کن شود و نخستین رئیس زن آن هم خواهد بود، رئیس شرکتی به نام I2PO است که با سرمایهگذاری خصوصی حمایت میشود. این شرکت سال گذشته با هدف خرید شرکتهای سرگرمی در سراسر اروپا راهاندازی شد. سرمایهگذاران خصوصی روی این مساله حساب باز کردهاند که رشد انفجاری خدمات استریمینگ منجر به افزایش مشابه تقاضا در عرصه محتوا خواهد شد. آنها باور دارند شرکتهایی که مالک محتوا و فیلمها و سریالهای اورجینال باشند که استریمرها به آن نیاز دارند، بیشترین سود را خواهند برد. بسیاری از آنها این سود را در اروپا میبینند، چون طبق قوانین اروپایی ۳۰ درصد از تمام محتوایی که در سرویسهای استریمینگ پخش میشود باید محصول اروپا باشد. این مساله باعث افزایش تقاضا برای محتوای سینمایی و تلویزیونی اورجینال اروپایی شده که استریمرها نمیتوانند خودشان آن را تولید کنند. با این حال، فیلمهای مستقل حتی با وجود تمام پول نقد جدیدی که دریافت کردهاند، هنوز در زمینه توزیع به استریمرهای جهانی وابسته هستند. وقتی خودشان مالک شبکه توزیع نباشند، نمیتوانند به مقیاس مورد نیاز برای پخش محتوایشان از طریق دیگری فکر کنند.
ارسال به دوستان
مسأله محوری برنامه، کارآفرینی دانشبنیان است
رویکرد «امیدیه» در سال جدید
مدیرگروه دانش و اقتصاد شبکه یک سیما از تغییرات در رویکردهای برنامه «امیدیه» در فضای اقتصادی و همچنین آیتم ویژه آن در حوزه معرفی کتاب سخن گفت. به گزارش «وطنامروز»، رامین شمسایینیا، مدیر گروه دانش و اقتصاد شبکه یک سیما درباره ویژهبرنامه «امیدیه» این شبکه که در سال جدید رویکردهایش متفاوت شده است به مهر بیان کرد: «امیدیه» برنامهای در حوزه کارآفرینی است که در سال جدید قرار است رویکردهای اقتصادی آن پررنگتر شود و حتی به سوالات افکار عمومی درباره برخی مسائل اقتصادی مثل هدفمندسازی رایانهها پاسخ دهیم.
وی با اشاره به کتابمحور بودن این برنامه اضافه کرد: «امیدیه» یک آیتم ثابت درباره معرفی کتاب دارد که در سال جاری رویکرد دانشبنیان در معرفیها ضریب بیشتری میگیرد. شمسایینیا با اشاره به رویکردهای مناسبتی این برنامه اظهار کرد: ویژهبرنامه «امیدیه» رویکردهایش را در حوزه کتاب در سال ۱۴۰۱ پیش برد.
این برنامه ساختاری تولیدی و ترکیبی دارد که از اسفندماه سال گذشته و در دوره جدید تحول در رسانه ملی روی آنتن شبکه یک رفت. مساله محوری برنامه کارآفرینی دانشبنیان است که کیاداوود اسفندیاری اجرای آن را بر عهده دارد و حوالی ساعت ۱۸ پخش میشود.
شمسایینیا تصریح کرد: دوره تحول رسانه ملی به کتاب نگاه ویژهای دارد و ما هم در گروه دانش و اقتصاد شبکه یک همین رویکرد را حفظ کردیم. ما غیر از محتوای کتابها که در طول نمایشگاه به آن پرداختیم، به پدیده کتاب به عنوان یک رسانه نیز نگاه کردیم. به موضوعاتی همچون قیمت خرید کتاب تا دیگر مسائلی که برای علاقهمندان به کتاب اهمیت دارد و راهکارهایی که به توسعه آن میانجامد و همچنین بحثهای نوآورانهای مثل اپلیکیشنها و کتابهای صوتی پرداختیم.
در مجموع هدف این برنامه این بود که نوعی ذائقهسازی کند تا تاریخ شفاهی پیشرفت پس از انقلاب را بار دیگر مطالعه کنیم. امیدیه شنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۸ روی آنتن شبکه یک میرود.
ارسال به دوستان
اخبار
«کارت سینما» برای مخاطبان سینما
جلسه شورای راهبردی اکران عصر یکشنبه اول خرداد با حضور محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی برگزار شد. به گزارش «وطنامروز»، در این جلسه ضمن تاکید بر ضرورت افزایش و گسترش مخاطبان سینما به عنوان یک رویکرد مهم و با توجه به آمادگی نهادها و دوایر دولتی و غیردولتی برای گنجاندن سبد سینما در دایره امور رفاهی کارکنان و کمک و حمایت از فیلمهای اکرانی و تقویت شمار جمعیت سرانه مخاطب و خانوادهها، مقرر شد موسسه سینماشهر سازوکار چگونگی طراحی «کارت سینما» و فرآیندهای آن را با بهرهگیری از فناوریهای جدید در جلسه آتی شورا ارائه دهد. در این جلسه رئیس سازمان سینمایی در راستای حمایت از چرخه اکران فیلمها از ارائه طرحی به این منظور و پیشبینی منابع قابل توجه به عنوان یکی از اولویتهای موضوعی شورای عالی سینما خبر داد.
همچنین با توجه به سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) در روز جمعه ششم خرداد، تمام سینماها از اذان مغرب روز پنجشنبه ۵ خرداد تا اذان مغرب جمعه ششم خردادماه تعطیل خواهند بود.
***
سریال «موسی»(ع) متوقف نشده است
روابط عمومی سیمافیلم با اشاره به وضعیت تولید سریال «موسی» خبر داد که تاکنون ۳۰ قسمت از این مجموعه به طور کامل بازنویسی شده و همچنان بازنویسی ادامه دارد. به گزارش «وطنامروز»، در پی انتشار اخبار غلط برخی رسانهها درباره توقف ساخت سریال حضرت موسی(ع)، روابط عمومی سیمافیلم با صدور اطلاعیهای ضمن تکذیب این خبرسازی گفت: پروژه بزرگ و عظیم «موسی(ع)» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا که یکی از پروژههای الف ویژه رسانه ملی است، همچنان مراحل مختلف پیشتولید را میگذراند و تاکنون هیچگونه توقفی نداشته است. در این اطلاعیه آمده است: از یک سال و نیم گذشته آقای ابراهیم حاتمیکیا بازنویسی فیلمنامه سریال «موسی(ع)» را آغاز کرد و تاکنون ۳۰ قسمت از این سریال بیش از ۶۰ قسمتی به طور کامل بازنویسی شده و بارنویسی قسمتهای دیگر نیز به سرپرستی ایشان در حال انجام است.
روابط عمومی سیمافیلم در پایان ضمن درخواست از رسانهها درباره حمایت از پروژههای ملی- فرهنگی و عدم حاشیهسازی برای این پروژهها، تاکید کرد: سریال «موسی(ع)» همانند سریال «سلمان فارسی» یکی از ابرپروژههای بزرگ رسانه ملی است که ساخت آن چندین سال طول میکشد و در حال حاضر نیز نهتنها این پروژه متوقف نیست که حدود ۲۰۰ نفر در بخشهای مختلف پشت دوربین و کارگاههای مختلف مشغول آمادهسازی شرایط تولید سریال هستند.
***
افتتاح نمایشگاه «شهر آسمانی»
به مناسبت چهلمین سالروز آزادسازی خرمشهر، نمایشگاهی با عنوان «شهر آسمانی» که شامل آثاری از گنجینه حوزه هنری و تازهترین آثار نقاشی کاظم چلیپا، مرتضی اسدی، غلامعلی طاهری، عبدالحمید قدیریان، کامیار صادقی و محمد اسدیجوزانی است، افتتاح شد.
به گزارش «وطنامروز»، سیدمسعود شجاعیطباطبایی، مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری درباره این نمایشگاه توضیح داد: وقتی مناسبتهای سال ۱۴۰۱ را بررسی کردیم، متوجه شدیم که در برخی از آنها واقعا کار کمی از سوی حوزه هنری صورت گرفته است و به این نتیجه رسیدیم که هم باید کاری فاخر و درخور تولید شود تا در دل موزه انقلاب جا گیرد و هم ظرفیت گنجینه حوزه هنری نیز آن را دربر گیرد. در کنار ساخت ۳ تندیس از شهدای شاخص مرتبط با آزادسازی خرمشهر، آثار نقاشی به اساتید مطرح نقاش سفارش داده شد و خوشحالیم که آثاری فاخر از اساتید کاظم چلیپا، مرتضی اسدی، غلامعلی طاهری، عبدالحمید قدیریان، کامیار صادقی و محمد اسدیجوزانی خلق شده است و امروز رونمایی شدند. نمایشگاه نقاشی «شهر آسمانی» تا ۱۱ خردادماه در گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری برپا خواهد بود.
***
مرور خاطرات یک محله در «تاجر عاشق»
۴۰ درصد تصویربرداری مستند «تاجر عاشق» به کارگردانی رهبر قنبری انجام شد. به گزارش «وطنامروز»، رهبر قنبری کارگردان سینما گفت: ۴ سال پیش مستندی درباره شهر دریان در استان آذربایجان شرقی ساختم. زمان تولید آن مستند، با شخصیت مرحوم مهدی ابراهیمیدریانی آشنا شدم.
او یکی از کارآفرینان مهم و معتبر و بنیانگذار محله دریاننو و موسس سوپرمارکتهای دریانی است؛ مردی که در تمام عمرش در حال نوسازی، کارآفرینی و کمک به اقشار مختلف بویژه افراد بیبضاعت بود.
وی ادامه داد: تصویربرداری این مستند در دریان، در مناطق مختلفی از استان آذربایجان و تهران انجام شده است. ۴۰ درصد از تصویربرداری پیش رفته و امیدوارم با اتمام تصویربرداری، فیلم به جشنواره «سینماحقیقت» برسد.
***
نرگس در نقش «پروین»
نرگس محمدی به عنوان بازیگر نقش پروین اعتصامی در نمایش «پروین» به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی و تهیهکنندگی داود نامور معرفی شد. به گزارش «وطنامروز»، نرگس محمدی فعالیت هنری خود را از تئاتر آغاز کرده است و در کارنامه کاریاش همکاری با بیش از ۳۰ اثر هنری در مقام بازیگر به چشم میخورد.
وی پیشتر در نمایشهای «نظمیه زنان» و «راپورتهای شبانه دکتر مصدق» به کارگردانی اصغر خلیلی، «به علت ضیق مکان» به کارگردانی حامد وکیلی و نمایش «اولدسانگز/ عشق روزهای کرونا» به کارگردانی محمد رحمانیان ایفای نقش کرده است. نمایش «پروین» به قلم و کارگردانی حسین کیانی و تهیهکنندگی داود نامور از هشتم خردادماه ساعت ۱۹ در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه خواهد رفت.
ارسال به دوستان
خرمشهر، شهری برای تمام فصول
سمیرا جلیلی: از کدام خرمشهر برای شما روایت کنم؟!
کدام استعاره، کدام جمله، کدام عکس با شما سخن خواهد گفت؟ نیامدهام روضه بخوانم اما چند کلامی با «خرابآباد» واژهها مرا همراهی کنید.
روزی روزگاری شهری بود با خاکی به رنگ خون، آسمانی به رنگ دل، رودی به رنگ دریا و مردمی از جنس آبگینه که دانههای دلشان پیدا بود. فکر میکنم در تقدیر ازلی این سرزمین وقتی داشتند رنگ خاکش را میسرشتند، نوشتند: «همسایه دیوار به دیوار کربلا».
اما بعد؛
آن روز که ما را در دوراهی ذلت و آزادگی به انتخاب واداشتند، همین رنگ سرخ خاک بود که پرچم برافراشت که «هیهات از ذلتی که ما را از همنشینی با حسین بن علی دور کند». اینچنین شد که در تاریخ هزار و 300 و چند سال بعد از عاشورا، وقتی جهان در مقابل ما ایستاد، چون سرو روییدیم و چون رود جاری شدیم در کوچههای شهر، راستی نگفتم؟! اسم آن خاک خرمشهر بود!
القصه! جنگ که شد از همان روزهای نخست و از همان سرحدات دوست و دشمن، ما خون دادیم تا دروازهها و کوچهها و خانهها و خیابانهای شهر، آن هم نه یک روز یا دو روز یا... ما ۴۵ روز باریدیم، چون سنگ ابابیل... با دستهای خالی، فرمانده جوانی داشتیم که انسان را به یاد اسامه ۱۹ساله لشکر حضرت رسولالله میانداخت؛ اسمش سیدمحمد بود، شهرت جهانآرا و شگفتا از این توصیف بامسما. آن روزها، جهان ما خرمشهر بود و او صفوف جهان را آرایش میداد و میگفت: «بچهها جان! اگر شهر سقوط کرد، نگران نباشید دوباره فتحش میکنیم، مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند». و خدا میداند برای گفتن این جملات چه جانی از تن او رفت... 45 روز دمادم جنگیدن، تن در برابر تانک و ایمان در برابر تکنولوژی.
روزی که فریادها را از باطن عالم برای اهلش پخش کنند، آن روز حتما فریادها و غریو ایمان و توحید را از این شهر هم در مدرسه خدا تدریس خواهند کرد.
خلاصه! سحرگاه چهارم آبان نیمی از شهر جان داد و از تپش ایستاد و از دست بچهها خارج شد.
با اشک و آه و حسرت هر کسی دل به موجهای خروشان و ملتهب رود بست و به نخلها و گلهای کاغذی آن طرف شهر پناه برد و در کمین نشست. هر کدام از آن بچهها عکس کوچههای شهر را به دیوار دلش میخکوب کرد و به چشمانش سپرد که یادش نرود آنجا موطن اوست.
نوزده ماه گذشت، نوزده ماه چشم، نوزده ماه آه...
سیدمحمد شهید شد ولی صدای آهنگینش در گوش جان بچهها نشسته بود و مگر نه این است که ارواح نفوس مستعده به زمین برمیگردند برای یاری!
بهروز مرادی را که میشناسید؟
نامهها و خاطرات و دستنوشتههایش از پرشین هتل به سراسر عالم پست میشد، اما فقط یک نشانی داشت؛ «مسجد جامع، قلب تپنده شهر».
میگفت ما بازمیگردیم... و بازگشتند همچون پرستوی بهار در اردیبهشتترین ماه سال ۶۱.
شوریدند و غریدند و فتح کردند که حتی قد برافراشتن آهن پارههای ماشینها هم مانع عزم راسخ و ایمان راهگشای آنان نبود...
بهروز گفت: خرمشهر! آغوش بگشا، فرزندانت در راهند.
آمدند و شهر را در آغوش خود فشردند. و بدنهای مطهر برادرانشان را از کوی و برزن به خاک پاک و خونین شهر سپردند به امانت و به خونخواهی...
بهروز میگفت وقتی جنازه احمد شوش را دیدم دوست داشتم یک بنده خدایی سیلی در گوش من بزند که به این بهانه گریه کنم.
دست به قلم برد و رنگ پاشید به دیوار شهر که:
«کوچههای این شهر به خون مطهر است، با وضو وارد شوید». و باز نوشت: «به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت ۳۶ میلیون نفر».
و باز گفت و گفت و باز ماند و ماند تا لحظه شهادت...
جنگ تمام شد و راوی فتح و شهادت آقا سیدمرتضی آوینی دید که آنقدر قهرمان داریم و آنقدر قصه از دل آن روزها میشود بیرون کشید که آمد خرمشهر،
و گفت: اینجا شهری در آسمان است...
راستش را بخواهی من فکر میکنم این شهر بین اهل آسمان شهرت دارد و اصلا غیر از این وصف، چیز دیگری در این مقام نمیگنجد... آقا مرتضی ۱۹ فروردین آمد خرمشهر و برای آخرین بار فصل به فصل این پروانگی را از نظر گذراند و راهی فکه شد. همان آسمان آبادی که او با پوتینهای کهنهاش میخواست فتحش کند...
اصلا «روایت فتح» یعنی همین، یعنی تو مسیری را بیایی و در نقطه آغاز، به آسمان پرواز کنی و دلها را و قصهها را و آدمها را فتح کنی و بروی و راهت بماند برای پرستویی دیگر...
خلاصه! مردم به شهر بازگشتند و از دل خرابآبادهای شهر، تنفس جریان گرفت و روز از نو...
از آن روزها دقیقا ۴۰ سال میگذرد.
به خرمشهر که سفر کنی، هنوز در تن زخمی شهر رد پای گلوله هست، سایه ویرانی هست و فکر نکن که این جراحت، فقط میراث روزهای جنگ است، نه!
نیامدهام روضه بخوانم که گوشها از شنیدن مصائب لبریز و لبسوز است.
نوشتم خرمشهر، شهری برای تمام فصول، بلکه برای تمام روزها و ماههاست. به جان این شهر و چهره نجیب مردمش، کهنگی رنج بیمهری است. شهری که برای آزادیاش از تمام شهرهای وطن، یادگاری شهیدی هست. شهری که صبحگاه سوم خرداد بوی گز اصفهان و قطاب یزد و زعفران خراسان و برنج شمال میداد، حالا بوی نای ماندگی و فراموشی میدهد. نیامدهام دست نیاز به سوی دستی و گریبانی دراز کنم، آمدهام بگویم این دست رنج، این دست دل شهر، آغوش مهربانیاش برای هر روایت و قصه هر شهری باز است اما مرام مردان این نباشد که این خاک، توان برخاستن نداشته باشد. دست این خاک، دست دهندهای است برای همه، میبخشد حتی گردنبند مرواریدش را و 3 شب گرسنه سر بر بالین میگذارد.
روزی برای آزادیاش جان دادیم، چرا برای دوام آزادگیاش جان ندهیم.
به امید آن روز که هر دیوار این شهر گل کاغذیای روییده باشد که با آسمان خدا دست برادری میدهد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|