|
اخبار
فوتسال انتخابی جام ملتهای آسیا
تیم ملی فوتسال ایران قاطعانه لبنان را برد و صعود کرد
تیم ملی فوتسال ایران موفق شد در آخرین بازی مرحله گروهی انتخابی جام ملتهای آسیا تیم لبنان را شکست دهد.
به گزارش مهر، تیمهای ملی فوتسال ایران و لبنان چهارشنبه ۱۹ مهر از ساعت ۱۳:۳۰ در مرحله مقدماتی جام ملتهای آسیا به مصاف هم رفتند. تیم فوتسال ایران موفق شد در این مسابقه با نتیجه پرگل ۶ بر صفر حریف خود را شکست دهد. برای تیم ملی ایران در این مسابقه بهروز عظیمی (۲ گل)، مجتبی پارساپور، حسین طیبی، سعید احمدعباسی و مسلم اولادقباد گلزنی کردند. این مسابقه که در بیشکک قرقیزستان برگزار شد، آخرین بازی ایران در مرحله انتخابی جام ملتهای آسیا بود و ملیپوشهای فوتسال ایران موفق شدند با ۳ پیروزی به عنوان تیم اول به مرحله بعدی صعود کنند و جواز حضور در مرحله نهایی مسابقات را به دست آورند. ایران در مسابقه نخست با نتیجه پرگل ۱۸ بر ۲ تیم مالدیو را در هم کوبید و در بازی دوم با نتیجه ۱۰ بر ۲ از سد قرقیزستان گذشت. مرحله پایانی این مسابقات از ۲۹ فروردین تا ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ به میزبانی کشور تایلند برگزار میشود.
***
آناستازی روی نیمکت والیبال ایران؟
یک سایت ایتالیایی ادعا کرد مسؤولان فدراسیون والیبال ایران به دنبال حضور آناستازی در تیم ملی این کشور با قراردادی ۴ ساله هستند.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت ایتالیایی sportpiacenza، آندرهآ آناستازی یکی از نامزدهای نیمکت تیم ملی والیبال ایران است که با ایران میتواند در المپیک ۲۰۲۴ پاریس و ۲۰۲۸ لسآنجلس حضور داشته باشد.
این شایعات مدتی است به گوش میرسد و حالا گویا تایید رسمی فدراسیون ایران را نیز دارد. فدراسیون والیبال ایران تایید کرده پس از استعفای بهروز عطایی در رقابتهای انتخابی المپیک، با تعدادی از معتبرترین مربیهای والیبال مذاکراتش را شروع کرده است.
فدراسیون والیبال ایران اعلام کرده است آنتیگا، آلکنو، توتولو، آناستازی و استویچف نامزدهای هدایت تیم ملی والیبال ایران هستند و در نهایت یکی از این مربیان را با قراردادی ۴ ساله به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال ایران انتخاب خواهد کرد.
رقابتهای والیبال انتخابی المپیک در ۳ گروه برگزار شد و ۶ تیم سهمیه بازیهای المپیک پاریس را کسب کردند. تیم ملی ایران در گروه A این مسابقات با آلمان، اوکراین، ایتالیا، چک، برزیل، قطر و کوبا همگروه بود که تنها در دیدار با قطر به پیروزی رسید و در ۶ مسابقه دیگر نتیجه را به رقبا واگذار کرد. به این ترتیب با چند پله سقوط در رده ۱۵ جهان قرار گرفت تا شرایط سختی برای کسب سهمیه المپیک داشته باشد.
به گزارش ایسنا، آناستازی در سال ۱۹۹۹ سرمربی تیم ملی ایتالیا شد و توانست در همین سال با هدایت خود ایتالیا را قهرمان لیگ جهانی و اروپا کند. آناستازی سال بعد در المپیک سیدنی با داشتن بازیکنانی همچون آندرهآ سارتورتی، لوئیجی مسترانجلو و آندرهآ جیانی مدال برنز المپیک را به دست آورد.
سال ۲۰۱۱ او به عنوان سرمربی تیم ملی لهستان برگزیده شد و تا سال ۲۰۱۳ در این سمت باقی ماند. وی در این مدت توانست مدال نقره لیگ جهانی ۲۰۱۱ و مدال طلای لیگ جهانی ۲۰۱۲ را برای لهستانیها به ارمغان آورد.
ارسال به دوستان
هقهق هرات روی شانههای غزه
زینب شریعتمدار: «جهان اقیانوسی است و در این اقیانوس، مرواریدی هست و آن مروارید هرات است». پَدَرجان همیشه این جمله را تکرار میکرد و به هراتی بودن خود میبالید ولی این بار ادامه داد: «اقیانوس بی آنکه در تلاطم باشد، نَشَود. هر گوشهاش را سَیل (نگاه) کنی در خروش است و تو در پی آرامش اگر آمدهای، گریز نداری مگر که انسان باشی در حرکت و مواج». یوسف کنترل تلویزیون دستش بود و مدام کانالها را عوض میکرد تا خبرهای بیشتری از حمله شجاعانه نیروهای مقاومت به سرزمینهای اشغالی بشنود. گاه به گاه خنده بر گوشه لبش چنان مینشست که گویی به عروسش نظر افکنده باشد. گاه چشم تنگ میکرد و گاه با گوشی با دوستش گپ میزد. از صبح که خبر حمله فلسطینیها را شنیده بود آرام و قرار نداشت. در خیال خودش مسافر فلسطین بود و میرفت که به جبهه مقاومت بپیوندد اما یکباره یاد حکومت طالبها که میافتاد، دلپیچهای سخت به جانش میافتاد. نفسی از عمق جانش کشید و چشم سوی بالا کرد. گویی آرزویی کرده باشد، دستی به رویش کشید و خود زیر لب برای خود آمین گفت. به پَدَرجان که او هم غرق در تلویزیون بود نگاهی کرد و گفت: «اینها مثل سگ دروغ میگویند. رقم کشتگان و گمشدگان خیلی بیش از این است که میگویند. این جهودها از رقم کشتههای خودشان هم ترس دارند». با خود حساب و کتاب میکرد بعد از چاشت با کُلچه به پوهنتون برود و دیگران را هم در این شادی شریک بسازد. رختها را از بند برداشت و به خواهرش مروارید داد و سفارش کرد: «فکرت به خط شلوارم باشد. امروز جشن است. برای تو هم چاکلت بگیرم به دوستانت توزیع کنی؟» مروارید پای دامنش را گرفت و چرخی زد و لبخند به لب با چشمکی موافقت خود را اعلام کرد. سرخوش و مستانه در خیابان خواجه علی موفق قدم میزد تا از کُلچهفروشی گل یاس کمی شیرپیره بخرد. شیرینیپزی درست روبهروی صلیب سرخ بود. داشت به ساختمان صلیب سرخ نگاه میکرد و در خیالات خودش بعد از شیرینیفروشی میرفت صلیب سرخ تا بلکه بتواند با آنها به فلسطین راه پیدا کند که یکباره صدایی مهیب به گوشش سیلی زد و همه جا پر از خاک شد. نمیدانست چه اتفاقی افتاده ولی از حجم سنگینی که روی خود احساس میکرد فکر کرد باز حمله شده و زیر آوار بمباران مانده است. کوشش کرد پای خود را تکان دهد و از اینکه موفق شده بود لبخندی به لبش مانده و نمانده، تلخی خاک را در دهانش حس کرد و چشمانش سوخت. با هر تکان که میخورد، دردی عجیب در وجودش حس میکرد. نوری چشمانش را آزار داد و متوجه شد حجم آوار روی سرش خیلی نیست. امید در دلش زنده شد. یا علی گفت و پاها را بیرون آورد و بلند شد، درد داشت ولی توان ایستاده شدن نیز. دستانش را بالا آورد تا خاک روی چشمانش را پاک کند. نگاهی به اطراف کرد و زیر لب گفت: «چی گپ شده؟ بمبی بوده که این قدر مرا دور پرت کرده. کجا هستُم؟» جایی را نمیشناخت. یعنی جای سالمی وجود نداشت تا بتواند از نشانهها بفهمد الان کجا پرت شده. دور و برش را نگاه کرد. صدای نالههایی به گوشش میرسید ولی مبهم بود. یاد شیرینی و قولی که به خواهرش داد افتاد. پای راست را روی تلی از خاک گذاشت و پای چپ را بلند کرد. همه جا تل خاک بود. تابلوی آن طرف سَرَک به چشمش آمد: «صلیب سرخ؟» اشک از چشمانش سرازیر شد بابت فکری که داشت. همه چیز نابود شده بود. به ساعت مچیاش نگاه کرد، نزدیک ۱۱:۳۰ بود. زمین زیر پایش لرزید. تازه متوجه شد بمباران نبوده و صد فی صد زلزله بوده است. شروع کرد به دویدن. گاهی به چپ و گاهی به راست میرفت تا شاید مسیر خانه را پیدا کند. و دوباره بازمیگشت. یک ساعتی سرگردان بود تا یکباره ایستاد. شاخههای درخت پیر انار خانهشان نشانهای بود که این آوار که پیش روی او است، باید خانهشان باشد. هیچ چیز سر جایش نبود. تلاش کرد آوار را با دست بردارد شاید خواهر و پدرجانش را نجات دهد. صدایی از زیر آوار به گوشش رسید. صدای گزارشگر الجزیره بود از فلسطین و عملیات نیروهای مقاومت. صدا، زمینگیرش کرد. نشست و سر بر زانو گذاشت و هایهای گریه کرد و میان اشک و آه گفت: «خدا جان قرار داشتم بروم فلسطین کمک کنم. این چه مصیبتی شد که گرفتارش شدیم؟!» هر خشت که برمیداشت یک لعنی به آمریکا و اسرائیل میکرد که اینقدر کشورش را ویرانه کرده بودند که هیچ کمکی و امکاناتی نبود تا به داد زیر آوار ماندهها برسد. مدام با خود زمزمه میکرد: «جهان اقیانوسی است و در این اقیانوس، مرواریدی هست و آن مروارید هرات است. اقیانوس، بی آنکه در تلاطم باشد، نَشَود. هر گوشهاش را سَیل کنی در خروش است و تو در پی آرامش اگر آمدهای، گریز نداری مگر که انسان باشی در حرکت و مواج» و سرعت میگرفت. کسی در دوردستتر، صدا به اذان بلند کرد. آبی در کار نبود. تیمم کرد و به نماز ایستاد تا بلکه کمی هم جان بگیرد برای تلاش دوباره. هنوز در تشهد نماز آخر بود که نالهای شنید. «مروارید است یا پَدَرم؟!» و دوباره با دست خالی شروع کرد به برداشتن آوار. اشک میریخت و نادعلی میخواند. از دنیا فارغ بود. به خیالش در غزه بود و داشت دنبال پیکر نیمهجان مروارید میگشت. هرچه بیشتر آوار برمیداشت ناامیدتر میشد. تا صبح چندین بار سرش گیج رفت و روی آوار افتاد. خودش را در «خانیونس» میدید که دارد در آواربرداری حملات رژیم صهیونیستی کمک میکند.
صدای گریه دختربچهای که از زیر خاک بیرون آورده بود بیدارش کرد و یاد مروارید کوچک خانه میافتاد که معلوم نبود کجاست و پَدَرجانش که حتما به انتظار کمک یوسف نفس میکشید. زوزه سگها بیشتر میشد و هراس یوسف نیز. تمام شب خشت به خشت برمیداشت و خیال میکرد اینجا «حیالشجاعیه» است و مروارید دختر کوچک فلسطینی، که دستانش را از زیر آوار بیرون آورده تا یوسف نجاتش دهد. آفتاب دمیده بود و تازه گرما داشت خون را در رگهای یوسف به حرکت درمیآورد که دستی بر شانهاش نشست. «چطوری برادر؟ چند نفر زیر آوارند؟ بلند شو بگذار نیروهای تازهنفس کمک کنند. سگهای زندهیاب همراهشان است. شما برو زخم سرت را ببند و چیزی بخور». یوسف تازه متوجه زخم سرش شد. زیر لب گفت: «زندگیام زیر آوار است. زخم سرم را چی کُنُم؟! و مرد هلال احمری گفت: «نگران نباش. نیروهای امدادی کارشان را بلدند» و دستش را گرفت تا چادر هلالاحمر برد. یوسف نشان هلالاحمر خراسان رضوی را که دید گفت: «یا امام رضای غریب به داد ما و اهل فلسطین برس». پزشک هلالاحمر که داشت سرش را پانسمان میکرد، گفت: «خدا از زبانت بشنود و به داد این بیچارههای زیر آوار هم برسد. زلزله سنگین و مهیبی بود. 2 روز دیگر هوا آنقدر سرد میشود و اینها بیسرپناه! خدا حرفت را بخرد. خودت درد داری و فکر مردم غزهای!» یوسف در حالی که چشمش به سمت خانهشان بود زیر لب آمین گفت و ادامه داد: «جهان اقیانوسی است و در این اقیانوس، مرواریدی هست و آن مروارید هرات است. اقیانوس بی آنکه در تلاطم باشد، نَشَود. هر گوشهاش را سَیل کنی در خروش است. و تو در پی آرامش اگر آمدهای، گریز نداری مگر که انسان باشی در حرکت و مواج».
ارسال به دوستان
صدرنشینی تیم فولاد سیرجان در پایان دور رفت لیگ برتر کشتی لیگ برتر کشتی
دور رفت لیگ برتر کشتی فرنگی در گروه A دیروز در سالن گیت بوستان شهر اهواز برگزار شد. به گزارش میزان، مسابقات دور رفت لیگ برتر کشتی فرنگی باشگاههای کشور جام یادگار امام در گروه A دیروز در سالن گیت بوستان شهر اهواز برگزار و تیم فولاد سیرجان با ۲ پیروزی صدرنشین شد. در این رقابتها فولاد سیرجان با نتایج ۹ بر یک و ۸ بر ۲ به ترتیب مقابل تیمهای سیناصنعت ایذه و دانشگاه آزاد اسلامی قم به برتری دست یافت و صدرنشین دور رفت شد.
ارسال به دوستان
پس از غیبت 48 ساعته سرمربی پرسپولیس در تمرینات، زمزمه فسخ قرارداد او با باشگاه به گوش میرسد
کیش یحیی به درویش
بعدازظهر دیروز یک خبر جنجالی سرخهای پایتخت را شوکه کرد؛ پس از غیبت یحیی گلمحمدی برای دومین روز متوالی در تمرین پرسپولیس که اختلاف او را با مدیریت باشگاه عیان ساخت، بلافاصه خبر فسخ قرارداد او با سرخها در شهر پیچید. به نظر میرسد موضوع فسخ قرارداد گلمحمدی از آنجا آب میخورد که او بعد از صدور چند اخطار نسبت به عدم تعهد باشگاه نسبت به قراردادش، از ادامه کار دلسرد شده است.
البته فرشید طاهری، سرپرست نقلوانتقالات سازمان لیگ دیروز در رابطه با این موضوع به تسنیم گفت: «چنین موضوعی درست نیست و یحیی گلمحمدی قراردادش با باشگاه پرسپولیس را فسخ نکرده است».
به این ترتیب به نظر میرسد هنوز مساله جدایی از سوی یحیی یک موضوع قطعی تلقی نشده و در عین حال پرسپولیس هم وارد یک بحران ورزشی نشده باشد. با این وجود با آنکه تا لحظه درج این خبر هنوز جدایی رسمی سرمربی قهرمان لیگ برتر توسط باشگاه پرسپولیس تهران تایید یا رد نشده است اما این موقعیت میتواند نیمکت پرسپولیس را در وضعیت قرمز قرار دهد حتی اگر در ایام تعطیلی لیگ باشیم.
بعد از برتری مقابل گلگهر سیرجان که با جشن قهرمانی سرخها در سوپرجام همراه بود، از روی تصاویر منتشره نیز میشد دلسردی سرمربی را تشخیص داد.
او در 2 جلسه تمرین متوالی روزهای دوشنبه و سهشنبه قبل از وقفه پنجره بازیهای ملی، به بهانه کار شخصی حضور پیدا نکرد. در این ارتباط پیگیریها نشان میدهد عدم پاسخگویی رضا درویش، مدیرعامل پرسپولیس درباره نوتیسهای چند مرحلهای گلمحمدی بابت عدم دریافت مطالبات فصل گذشتهاش و همچنین درخواستهای سرمربی برای پرداختهای مالی معوقه به بازیکنان ناراضی، باعث شده یحیی به این شکل واکنش نشان دهد.
گفته میشود گلمحمدی که بیش از 15 درصد از قرارداد فصل گذشتهاش را دریافت نکرده درباره تمدید قرارداد نیز پاسخ مشخصی از باشگاه دریافت نکرده است.
حالا به نظر میرسد غیبت 48 ساعته او در تمرینات میتواند یک حق قانونی تلقی شود، چراکه بعد از بیپاسخ ماندن نامههای مربوط به اخطار درباره لزوم پرداخت بندهای قرارداد توسط باشگاه، او بر اساس قوانین نقلوانتقالات میتواند قراردادش را با پرسپولیس فسخ کند. به عبارت بهتر، اگر خود او بخواهد، میتواند دیگر سرمربی پرسپولیس نباشد.
این شرایط باعث شد هیات مدیره باشگاه دیروز برای بررسی این موضوع تشکیل جلسه دهد. هر چند صدایی از ساختمان خیابان سئول نیز روز گذشته شنیده شد.
البته یحیی پیشتر هم سابقه ارسال پیام از این طریق به مدیریت را دارد. از طرف دیگر پرسپولیس نیز با مساله قهر و آشتی سرمربی و سنگربانش که 2 ستون اصلی قهرمانی فصل گذشته لیگ برتر محسوب میشوند بیگانه نیست.
2 سال پیش قبل از آغاز فصل 1401-1400 گلمحمدی با غیبت در تمرین تیم، نسبت به پرداخت نشدن مطالبات بازیکنان اعتراض کرده بود. او سپس نیمه اول فصل گذشته، وارد یک رابطه پرتنش حاشیهای شد که البته ارتباطی به مدیریت باشگاه نداشت اما در نهایت بخوبی مدیریت شد. همچنین تابستان گذشته، غائله فسخ یکطرفه قرارداد توسط علیرضا بیرانوند، دروازهبان ملیپوش سرخها و تلاش ناکام او برای تبدیل شدن به یک یاغی و انتقال به اردوگاه رقیب، بحرانی موقت پیرامون پرسپولیس ایجاد کرد که در نهایت این غائله نیز با آشتی بیرانوند با درویش و افزایش پلهای قراردادش تا 1404 حل شد.
اگرچه مرد شماره یک تیم ملی و پرسپولیس بیشتر با تصمیمات احساسیاش شناخته میشود اما مرد شماره یک نیمکت سرخها و بهترین مربی ایرانی دوران معاصر با سابقه 3 قهرمانی لیگ خلیج فارس، یک جام حذفی، 2 سوپر جام و نایبقهرمانی لیگ قهرمانان آسیا طی 4 سال اخیر به این معروف است که شطرنجباز قهاری است. به همین دلیل به نظر میرسد همانند موارد قبل، این بار هم او بعد از کیش دادن به درویش منتظر حرکت طرف مقابل باقی میماند.
ارسال به دوستان
گزارش روزنامه «سان» از حال و هوای رونالدو، نیمار، بنزما و سایرین در باشگاههای سعودی
از هر دقیقه زندگی در عربستان متنفرند!
رونالدو، نیمار، بنزما، مانه، جرارد، اسپریتو سانتو، هندرسون، محرز، کسیه، فیرمینیو، رومارینو، بونو، واینالدوم، کانته، کولیبالی، میتروویچ، میلینکوویچ، مالکوم، ژوتا، تالیسکا، اوتاویو و... ؛ این سلبریتیهای فوتبالی کمتر از یک سال است نام و اعتبار خود را در ازای ارقام نجومی در گروی باشگاههای نورچشمی فوتبال سعودی گذاشتهاند اما شواهدی جدی وجود دارد که فضای لیگ روشن عربستان برای آنها بسیار تاریکتر از آن است که بتوانند تحملش کنند. گزارش جنجالی اخیر روزنامه «سان» فاش میسازد که بیشتر ستارههای خارجی حتی بهرغم دلارهای نفتی بیحسابی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط دولت سعودی به پایشان ریخته شده بهشدت از آمدن به این کشور پشیمان شده و به دنبال راهی برای فرار هستند. به نوشته «سان اسپورت»، بخش ورزشی این روزنامه انگلیسی، بسیاری از آنها از هر دقیقه حضور در عربستان متنفرند و تنها چند ماه پس از انتقال میخواهند به خانه بازگردند. در این گزارش آمده است: «دولت عربستان کاملاً حق دارد از نظر فوتبالی از خود راضی باشد اما دردسرها و چند دستانداز در جاده نزدیکتر از تصورات به نظر میرسد و بهزودی دچار مشکل خواهند شد. سان اسپورت مطلع شده است تعدادی از ستارههایی که به عربستان سعودی نقل مکان کردهاند، بهشدت از این کار پشیمان هستند. برخی از هر دقیقه حضور در این کشور متنفرند. مشکل بزرگ این است که آیا آنها میتوانند قبل از پایان قراردادشان که در بسیاری از موارد 2 ساله است، برگردند یا خیر. عربستان امسال همه معادلات نقل و انتقالات را با پیشنهادات مالی بسیار بالا تغییر داد تا ستارههای بزرگ را به لیگ حرفهای خود بکشاند و به این لیگ وجهه بیشتری بدهد. اکنون سعودیها مطمئن هستند میزبان جامجهانی 2034 نیز خواهند بود. ادعاهایی وجود دارد که مردم عربستان دیوانه فوتبال هستند اما آمارها این را نشان نمیدهد. آنها حالا با وضعیت برخی بازیکنان و مدیران روبهرو هستند که اکنون میخواهند به خانه بروند. وضعیت فوتبال در عربستان سعودی در حال حاضر با چالشهایی روبهرو است. اگرچه این کشور سرمایهگذاریهای قابل توجهی در این ورزش انجام داده، از جمله معاملات سودآور و احتمال میزبانی جامجهانی 2034، اما چندین مشکل باید مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این، حضور تماشاگران در بازیهای فوتبال در عربستان سعودی، بهرغم جمعیت 37 میلیون نفری این کشور، چندان قابل توجه و چشمگیر نیست. به عنوان مثال، در یکی از بازیهای اخیر الاتفاق، تیم تحت هدایت استیون جرارد و با حضور جردن هندرسون، تنها 9827 نفر حاضر بودند. تماشاگران بازی قبلی آنها 4867 نفر بودند و ماه گذشته فقط 976 هوادار پیروزی 3 بر یک آنها را در بازی برابر ابها تماشا کردند. تیمهای دیگر لیگ نیز دچار مشکلات جذب تماشاگر هستند، به طوری که 11 تیم از 18 تیم متوسط زیر 5000 تماشاگر داشتهاند و حتی 2 تیم کمتر از 2000 نفر. الاتحاد فابینیو با 29000 تماشاگر بهترین میزان حمایت را دارد. با وجود این چالشها، تلاشهای عربستان سعودی برای ترویج و سرمایهگذاری در فوتبال احتمالاً ادامه خواهد داشت. این بخشی از یک استراتژی بزرگتر به نام «شستوشوی ورزشی» است که هدف آن بهبود تصویر جهانی این کشور از طریق ورزش است. با این حال، بسیاری از افراد مخالفت میکنند که جامجهانی را دوباره در خاورمیانه برگزار کنند و برخی نیز اعتقاد دارند استرالیا بهترین انتخاب برای میزبانی آن مسابقات است».
ارسال به دوستان
همایون شاهرخی:
معدل سنی تیم ملی بالا رفته است
سرمربی و مدیر اسبق تیم ملی فوتبال گفت: تمام داشته فوتبال ما همان ۱۵-10 نفر تیم ملی هستند. بازیکنان لژیونری
که معدل سنیشان بالا رفته و نزدیک 30 سال است.
همایون شاهرخی در گفتوگو با فارس درباره شرایط تیم ملی اظهار داشت: با توجه به اینکه من تمرینات تیم ملی را ندیدهام نمیتوانم به طور دقیق درباره وضعیت ملیپوشان اظهارنظر کنم. قطعا افرادی که بازیکنان تیم ملی را انتخاب کردهاند، دید وسیعتری نسبت به من که در خانه نشستهام و نگاه میکنم، دارند. از سویی باید قبول کرد وقتی بحث ملی مطرح است باید از کسانی که نفرات را انتخاب کردهاند دفاع کنیم. اگر تیم ملی موفق شد چه بهتر و اگر بازنده شد در آن صورت باید انتقاد سازنده شود. وی با اشاره به وضعیت کلی فوتبال ایران گفت: متاسفم که بگویم فوتبال ما سیر نزولی دارد و اکنون در ردههای پایه ما شرایط خیلی مناسبی نداریم. معدل سنی تیم ملی هم بالا رفته است؛ با این وضعیت نمیتوان آینده درخشانی برای فوتبالمان متصور بود. فوتبال ما رو به نزول است. شاهرخی در پاسخ به اینکه آیا دلیل نزول فوتبالمان را حذف تیم امید میداند؟ عنوان کرد: جز بحث تیمهای ملی، در بخش فوتبال باشگاهی هم فوتبال زیبایی نمیبینیم. فوتبال ما بیشتر دچار تبلیغات کاذب و هیاهو است؛ آیا شما ستاره جدیدی در فوتبال باشگاهیمان دیدهاید؟ چند سال است بازیکن مطرح در فوتبالمان به وجود نیامده است. به همین دلیل میگویم آینده فوتبالمان درخشان نیست. وی با اشاره به اندوخته فوتبال ملی گفت: تمام داشته فوتبال ما همان 1۵-1۰ نفر تیم ملی هستند. بازیکنان لژیونری که معدل سنیشان بالا رفته و نزدیک 30 سال است. ما هنوز جایگزین مناسبی برای آنها پیدا نکردهایم. تیم ملی باید ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه باشد اما اکنون بیشتر ملیپوشان ما بالای 2۷ سال سن دارند.
مدیر اسبق تیم ملی فوتبال با اشاره به حذف تیم امید گفت: فوتبال از نظر من ۲ بخش دارد؛ واقعیتهای فوتبال و اتفاقات فوتبال. واقعیتهای فوتبال؛ مدیریت فدراسیون، برنامهریزی، امکانات، اردوهای تدارکاتی مناسب، پدید آمدن ستارهها و استعدادیابی است و اتفاقات فوتبال این است که مثلا حریف 10 بار توپ میزند و گل نمیشود ولی ما یک بار توپ میزنیم و گل میشود، مثل همان اتفاقاتی که در بازی با هنگکنگ رخ داد که در آن بازی حتی اتفاقات فوتبال هم به سود ما نشد. بنابراین فاصله فوتبال ما در آسیا با بسیاری از کشورها زیاد شده است.
شاهرخی با اشاره به وضعیت ورزشگاه آزادی گفت: شما ورزشگاه آزادی را ببینید! یک بار آن را بزک میکنند، یک بار خراب میشود، یا ورزشگاه تختی که ورزشگاه بسیار خوبی هم هست، چرا این ورزشگاه را درست نمیکنند؟! من در ورزشگاه تختی هم بازی و هم مربیگری کردهام؛ ورزشگاه خوبی است، کاش به این ورزشگاه برسند.
وی درباره اینکه برخی ورزشگاهها مثل تختی چمن مناسبی ندارند، عنوان کرد: چمن درست کردن کار سخت و عجیب و غریبی نیست اما ما عادت کردهایم لقمه را دور سرمان میچرخانیم. مشکل اینجاست که کار دست کاردان نیست؛ مهندس ساختمان میخواهد بیاید چمن درست کند، مهندس چمن میخواهد ساختمان درست کند. مدیر اسبق تیم ملی فوتبال درباره اینکه فکر میکند در جام ملتها تیم ملی بتواند موفق شود یا نه، گفت: من هم آرزو دارم تیم ملی در آسیا قهرمان شود اما با شرایطی که از فوتبالمان میبینم، اگر بتوانیم جزو ۴ تیم برتر آسیا قرار بگیریم، کار بزرگی انجام دادهایم.
ارسال به دوستان
آنچه محمد ضیف بر سر رژیم صهیونیستی آورد
محسن فایضی: ساعت 7 به وقت سرزمینهای اشغالی، نخستین و شاید جدیترین شوک به صهیونیستها وارد شد؛ جایی که رسانهها اعلام کردند محمد ضیف پیام صادر میکند.
نام محمد ضیف به تنهایی برای صهیونیستها نشان از ضعف اطلاعاتی آنها و اراده قوی فلسطینیهاست. فرمانده نیروهای قسام (نظامی حماس) از سال 2002 تاکنون بهرغم 5 بار ترور ناموفق و شهادت ۲ فرزند و همسرش در ترورها، همچنان به مبارزه ادامه میدهد و هر سال یک غافلگیری جدید برای ساکنان سرزمینهای اشغالی دارد.
پیام محمد ضیف و تاکید او بر آغاز دورانی جدید و عملیات توفان الاقصی برای فروپاشی روانی اسرائیلیها در کنار شنیدن خبر و دیدن تصاویر حضور فلسطینیها در شهرکهای اطراف غزه کافی بود.
محمد ضیف در پیامش صراحتا تاکید کرد: «ای مجاهدان عزیز! امروز روزی است که به دشمن جنایتکار بفهمانید دیگر روزش به پایان رسیده است. هر جا که آنان را یافتید، بکشیدشان و همان طور که شما را بیخانمان کردند، آنان را بیخانمان و آواره کنید اما از کشتن کودکان، زنان و سالخوردگان بپرهیزید. این نجاست و پلیدی را از سرزمین خود پاک کنید. با آنها بجنگید و بدانید فرشتگان الهی شما را در این نبرد همراهی خواهند کرد».
تاکنون با گذشت 5 روز از آغاز توفان الاقصی نه تنها تلآویو موفق نشده است شهرکهایی را که نیروهای مقاومت در روز نخست وارد آن شدند و دهها نفر را اسیر گرفتند به تسلط خودش برگرداند، بلکه در این روزها به تخلیه چندین شهرک اقدام کرده و مناطق بسته نظامی جدیدی را در اطراف غزه تعیین کرده است.
مساله اینجاست که مسیر مقاومت نوار غزه که از سال 2005 توانست غزه را در اختیار و کنترل خودش بگیرد، اکنون به جایی رسیده است که میتوانند چند روز مناطقی به اندازه آن باریکه را از کنترل امنیتی صهیونیستها خارج و شهرکنشینها را مجبور به تخلیه کنند.
حمله آفندی حماس و تغییر شرایط اطراف غزه قطعا برای صهیونیستها تحملپذیر نخواهد بود، بویژه که افکار عمومی این رژیم به واسطه غافلگیری نهادهای اطلاعاتی و کشته شدن بیش از 1000 نفر بشدت سرخورده است. عدم آمادگی و هشدار امنیتی از سوی نهادهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی موجب شد در چند ساعت بیش از 1000 اسرائیلی کشته و نزدیک به 150 نفر دیگر توسط نیروهای مقاومت اسیر شوند. مایکل فریدمن، ستوننویس روزنامه نیویورک تایمز در این باره مینویسد: «تفسیر اطلاعاتی اسرائیل این بود که حماس برای اقدامی آماده میشود که هرگز جرأت انجام آن را ندارد؛ در حالی که این قضاوت، اشتباه و از سر غرور بود. حماس در مقابل (این نگاه مغرورانه) تهاجمی را از زمین، هوا و دریا آغاز کرد که به شیوه باورنکردنی، پخته و پیچیده بود».
این ۲ مساله، رویکرد کنونی اسرائیلیها یعنی حملات شدید و خشن را قابل پیشبینی میکرد. بخشی از پیام محمد ضیف نشان از پیشبینی اتاق فکر حماس از گسترده بودن نبرد دارد. او در پیامش تاکید کرده است: «برادران عزیز در مقاومت اسلامی در لبنان، یمن، ایران، عراق و سوریه! امروز روزی است که مقاومت شما با مقاومت برادرانتان در فلسطین گره میخورد تا به این ترتیب، دشمن نادان بفهمد زمان عربدهکشی، کشتن رهبران و علما گذشته است. زمان چپاول ثروتهایتان توسط صهیونیستها گذشته است. زمان بمبارانهای هر روزه اراضی سوریه و عراق به دست آنها گذشته است. زمان آن کسانی که چشم امید به شکاف و تفرقه میان امت اسلامی و بروز جنگ داخلی بسته بودند، گذشته است. وقت آن رسیده است تمام قدرتهای عربی و اسلامی دست به دست هم بدهند تا اماکن مقدس اسلامی و سرزمین فلسطین را از لوث وجود اشغالگران پاک کنیم».
ورود حزبالله از روز سوم جنگ به صورت جدی و بیانیه در روز پنجم، صهیونیستها را مجبور کرد بخش زیادی از نیروهای نظامیشان را به سمت مرزهای شمال گسیل کنند. ضمن آنکه دستور تخلیه برخی شهرکهای مرزی لبنان هم از سوی صهیونیستها صادر شده است.
این اتفاق بخوبی نشان میدهد ترس از نبرد در چند جبهه از سوی صهیونیستها واقعیتی بود که در حال تحقق است. روزنامه چپگرای هاآرتص در یادداشتی مینویسد: راهبرد بنیامین نتانیاهو درباره برنامه هستهای ایران کاملا نابود شده و روابط با آمریکا نیز به صورت بیسابقهای متشنج است. بدون آمریکا که یک همپیمان بسیار مهم اسرائیل بهشمار میرود معلوم نیست این رژیم بتواند یک روز هم دوام بیاورد. در این یادداشت آمده است: «ما اکنون با توفانی روبهرو هستیم که پیش از این تحلیلگران نسبت به وقوع آن در چند جبهه هشدار میدادند. ایران، حماس و حزبالله از آشوب جاری در داخل اسرائیل خوشحال هستند. چرا نباشند؟
تمام این درگیریها قدرت بازدارندگی اسرائیل را تضعیف کرده و جایگاه بینالمللی آن را نابود میکند. تنها نظامی که پیشبینی میشود درآینده نزدیک در منطقه تغییر کند اسرائیل است نه ایران».
مولفه نبرد در چند جبهه، بسیار در تصمیمگیری اسرائیل و آینده جنگ تاثیرگذار خواهد بود. باید در روزهای آتی دید تابآوری نظامی و روانی صهیونیستها در نبرد در چند جبهه چگونه خواهد بود؟ آیا حجم تنش در لبنان و احتمالا کرانه باختری، آنها را از حجم عجیب کشتار در غزه برای مجاب کردن حماسیها به یک آتشبس یکطرفه و آزادی اسرایشان با حداقل دستاورد برای فلسطینیها منصرف خواهد کرد یا خیر.
* نگرانی از مسجدالاقصی در درک فلسطینیها جدی است
در پایان میخواهم به مسالهای بپردازم که کمتر به آن توجه میشود. درباره توفان الاقصی به بحث شهرکها، امنیت آنها، نوارغزه، اسرا و تبادل آنها بسیار پرداخته شده است اما آنچه در رسانههای فارسیزبان کمتر به آن اشاره میشود، مساله مسجدالاقصی است؛ موضوعی که یکی از اصلیترین دلایل اقدام و عملیات تاریخی توفان الاقصی است، دقیقا مانند سیفالقدس در سال 2021.
محمد ضیف در همان صوت ابتدایی جنگ که در نوع خودش بیسابقه بود، میگوید: «آنها با خود گاوهای سرخرنگ به صحن مسجدالاقصی میآورند تا آنها را سوزانده و آبی که خاکستر آنها در آن ریخته شده، در این مکان مقدس پخش کنند تا به این ترتیب، تصمیم خود را برای ویرانی مسجد و ایجاد معبد کذایی علنی کنند. آنها به خود این جرأت و جسارت را میدهند که در داخل صحنهای مسجد به پیامبر مکرم اسلام ناسزا بگویند و قرآنها را پاره کنند و با سگ وارد این مکان مقدس شوند. آنها روزانه در راستای تحقق بخشیدن به رویاهای ننگین خود، دست به اقدامات جدیدتری میزنند».
همچنین اسماعیل هنیه در روز دوم جنگ صراحتا بیان کرد: «به جهانیان هشدار دادیم هرگز در برابر تحولات جاری در قدس و مسجدالاقصی و تعرض به آن سکوت نمیکنیم حتی اگر همه در این زمینه سکوت کنند. مسجدالاقصی در معرض خطری حقیقی است و اطلاعاتی در اختیار داریم که نشان میدهد دشمن قصد ادامه تعرض به مقدساتمان را داشت».
جملات صریح محمد ضیف و اسماعیل هنیه نفرات اول نظامی و سیاسی حماس نشان میدهد درک فلسطینیها و رهبران آنها از آنچه در مسجدالاقصی میگذرد با تصور ما و رسانهها کمی متفاوت است، لذا باید به این مساله و اهمیت مسجدالاقصی در این تصمیمگیریها توجه داشت.
* فرجام سخن
عملیات 7 اکتبر، آغاز دوران جدیدی در مساله فلسطین و اسرائیل خواهد بود؛ نخستین عملیات زمینی و جدی مقاومت غزه در سرزمینهای اشغالی که اتفاقا بسیار هم موفقیتآمیز و پرتلفات برای صهیونیستها بود. این روند میتواند آزادی فلسطین را نوید ببخشد و ما را به این درک برساند که رژیم صهیونیستی از آنچه گمان میشود و در رسانههایشان هشدار داده میشود ضعیفتر است.
ارسال به دوستان
ریاکاری و استاندارد دوگانه رسانههای غرب درباره فلسطین
مهدی گرگانی: عملیات توفان الاقصی توسط رزمندگان مقاومت و پاسخ ارتش رژیم صهیونیستی به آن بار دیگر فریبکاری و استانداردهای دوگانه رهبران و همچنین رسانههای جریان اصلی غرب را هویدا کرد.
1- در وهله اول باید تاکید کرد عملیات رزمندگان مقاومت فلسطین علت نیست بلکه معلول جنایات و خشونتهای نظامیان صهیونیست در سالهای اخیر بویژه از زمان روی کار آمدن کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو است؛ جایی که نه تنها خشونتها علیه کرانه باختری و مردم کوچه و بازار در مناطق فلسطینینشین بشدت تشدید شد بلکه اماکن مقدس مسلمانان بارها توسط شهرکنشینان با همراهی اعضای ارشد کابینه و برخی وزرای افراطی صهیونیست مورد هتک حرمت و تعرض قرار گرفت. رسانههای غرب با سانسور سازمانیافته اینها و نادیده گرفتن حق و حقوق فلسطینیها بهگونهای خبرپراکنی میکنند که گویی عملیات حماس در اراضی اشغالی نقطه صفر این بحران است، حال آنکه فلسطینیها تنها به دنبال پاسخ به بخشی از نابرابریها و بیعدالتیهایی هستند که پیش از این عملیات بارها و بارها درباره آن به صهیونیستها هشدار داده بودند.
2- رسانههای غرب با وسواس بسیار و در قالب یک پروتکل هماهنگ و طراحی شده خطوط خبری و رسانهای خود را پیاده میکنند و با خلق عبارات و واژههای مشخص به دنبال جهتدهی به افکار عمومی برای پیشبرد سناریوی رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان هستند. به عنوان مثال، در جریان جنگ اخیر میان رزمندگان حماس، رسانههای غرب با خلق عبارت «11 سپتامبر اسرائیل» به دنبال یادآوری مفاهیم تاریخی در اذهان عمومی و برچسبگذاری به مقاومت فلسطین و در نهایت پیادهسازی اهداف شیطانی خود بودهاند. واژه 11 سپتامبر به لحاظ تاریخی بار معنایی بسیار زیادی در زمینه تاریخی، ژئوپلیتیک، تروریسم، جنگ و اشغال نظامی دارد. مردم دنیا به محض مواجه شدن با واژه 11 سپتامبر، وقایع و رویدادهای خاصی را در ذهن تداعی میکنند. رسانههای غرب با خلق این واژه جعلی برای حوادث فعلی در اراضی اشغالی به دنبال مظلومنمایی برای صهیونیستها و آمادهسازی افکار عمومی جهان برای یک پاسخ سخت علیه فلسطینیان بویژه در نوار غزه هستند. حال آنکه عملیات فلسطینیها در خاک سرزمین تاریخی خود، علیه اشغالگری، با ابزارهای نظامی مشروع و در پاسخ به تجاوزات مکرر صهیونیستها علیه زنان و کودکان فلسطینی انجام شده است و هیچ شباهت و ارتباطی به 11 سپتامبر ندارد.
3- در شبکههای اجتماعی مثل ایکس(توئیتر) بسیاری از کاربران، رسانههای غربی مانند بیبیسی را به خاطر استفاده از ادبیات خاص مورد انتقاد و حمله قرار دادهاند. برخی کاربران به این نکته اشاره کردهاند که بیبیسی برای صهیونیستها از واژه «کشته شدن» استفاده میکند اما برای زنان و کودکان فلسطینی که در حملات سهمگین ارتش صهیونیستی به شهادت میرسند واژه «مردن»! رسانههای غرب همیشه متهم هستند که جان بیمقدار صهیونیستها را به جان فلسطینیها برتری میدهند و اصول اولیه انسانی را قربانی مقاصد سیاسی - استعماری خود کردهاند و این نخستین بار یا آخرین بار نخواهد بود.
4- حتی افکار عمومی جهان عرب نیز به نفاق، دورویی و استانداردهای دوگانه رسانههای غرب در زمینه وقایع اخیر واکنش نشان داده است. «محمد نور شریده» تحلیلگر عرب در روزنامه اردن تایمز نوشت: رسانههای غرب به صورت گزینشی انتخاب میکنند که از کدام بیعدالتیهای تاریخی دفاع کنند. بحران اوکراین را روایتی از مبارزه شجاعانه در برابر تهاجم خارجی جا میاندازند اما دفاع فلسطینیها از سرزمین خود را در پیچیدگیهای تاریخی دفن میکنند و آن را اقدام تروریستی جا میزنند! رهبران غرب هرگونه حمله به غیرنظامیان در اوکراین را بلافاصله محکوم میکنند اما حمله به غیرنظامیان، زنان و کودکان در فلسطین هیچ توجهی نمیگیرد یا با تکنیکهای رسانهای به انحراف کشیده شده و نادیده گرفته میشود.
طبق آمارهای دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل در سال 2023 (تا قبل از آغاز نبرد توفان) رژیم صهیونیستی 172 فلسطینی را به شهادت رسانده است. 172 فلسطینی هم سال 2022 و 80 نفر نیز سال 2021 شهید شدهاند. قتلعام مداوم فلسطینیها طی سالهای اخیر هیچ واکنشی از سوی حکومتهای غرب نگرفت و پوشش آن در رسانههای غرب به صورت حداقلی بوده است. نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی مانند تخریب منازل فلسطینیها، بازداشت صدها فلسطینی بدون حکم بازداشت، محاکمه یا اتهام مشخص، ساخت شهرکهای جدید در مناطق فلسطینی، محاصره کامل نوار غزه و تبدیل آن به یک زندان بزرگ همه و همه مثالهایی از استاندارد دوگانه غربی و ریاکاری آنها در مواجهه با مفهوم حقوق بشر است.
5- در شرایطی که جنگ رسانهای به خط مقدم نبرد در نظام بینالملل تبدیل شده است و امپراتوری رسانهای غربی تلاش میکند بر جنایات جنگی رژیم صهیونیستی سرپوش بگذارد، استعمار سرزمینهای فلسطینی و آپارتاید رژیم غاصب را با خلق عبارات و واژههای جعلی گسترش دهد و راهحل استکباری خود را بر سرزمینهای فلسطینی تحمیل کند، این وظیفه رسانههای اسلامی، ضدامپریالیستی و ضدغرب است که واقعیت را به جهانیان نشان دهند و با تصویرسازی جعلی رسانههای غربی از تحولات فلسطین مقابله و افکار عمومی دنیا را نسبت به آن حساس و جهان را از خواب غفلت بیدار کنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|