|
ارسال به دوستان
اخبار
وزیر ارشاد:
تولید کاغذ در کشور به ۸۰ هزار تن رسید
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در ویژهبرنامه «حوالی کتاب» شبکه کتاب گفت: راهاندازی شبکه کتاب بعد از گذشت یک سال تبدیل به یک «تجربه موفق» شده است. تأسیس این شبکه با اقدامی دقیق و عالمانه همراه بوده و امروز این شبکه به یک الگوی موفق رسانهای در حوزه فرهنگ و هنر بدل شده است.
اسماعیلی با اشاره به تمرکز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر بحث کتابخانههای سیار، گفت: در این زمینه با وزارت صمت هماهنگ شدهایم تا ۲۰۰ خودرو را با کتابهای مختلف جهت راهاندازی کتابخانههای سیار تجهیز کنیم. جامعه ایران، جامعهای کتابخوان است که دارای نبض فرهنگی هستند. میتوانیم از طریق کتاب مشکلات کشور را حل کنیم. کتاب زیربنای توسعه فرهنگی، تمدنی و برای حل مسائل سایر بخشهاست.
وی افزود: در مناسبتهای مختلف به اعضای هیات دولت کتاب هدیه میدهیم. اخیرا کتابی با عنوان «تا فراموش نکنیم» (کَیلانَنسی) اثر ولید الخالدی و ترجمه امیرحسین بابالار در جلسه هیات دولت به رئیسجمهور هدیه داده شد. این کتاب ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال صدها روستای فلسطین و کشتار، اخراج و آوارگی مردمان شریفش به دست وحوش رژیم جعلی اسرائیل است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه تأکید کرد: در آغاز این دولت، تولید کاغذ در کشور حدود ۵ هزار تن بود. هدف اصلی ما این بود که طی ۲ سال در کاغذ تحریر و کاغذ فرهنگی به خودکفایی برسیم. امروز دقیقا به عدد ۸۰ هزار تن در تولید کاغذ رسیدهایم. حدود ۱۵۵ میلیون کتاب درسی با کاغذ ایرانی چاپ شده است. اکنون، ماهانه حدود هزار تن کاغذ ایرانی در اختیار ناشران قرار میگیرد. در شیراز مجموعهای آماده افتتاح است که در سال نخست بیش از ۴۵ هزار تن به تولیدات ما اضافه خواهد کرد. در مازندران نیز بزودی مرحله دوم توسعه مجموعه تولید کاغذ آغاز میشود. چندین مجموعه جدید نیز در حال راهاندازی است.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد در پایان 4 سال دولت، صادرات کاغذ به کشورهای مختلف منطقه نیز رقم بخورد.
***
«دختر شینا» 120 تایی شد
کتاب تحسینشده «دختر شینا» به قلم بهناز ضرابیزاده در انتشارات سوره مهر به چاپ 120 رسید.
«دختر شینا» خاطرات قدمخیر محمدیکنعان، همسر سردار شهید «حاج ستار ابراهیمی هژیر» از شهدای شناختهشده استان همدان، نوشته بهناز ضرابیزاده به تازگی به چاپ صدوبیستم رسید.
کتاب با قلمی روان از تولد قدمخیر محمدیکنعان روایت خود را آغاز و در 19 فصل عشق و فراق را برای مخاطب تعریف میکند. داستان از آنجا شنیدنیتر میشود که سردار ستار ابراهیمی در عملیات کربلای 5 به شهادت میرسد و قدمخیر در حالی که تنها 24 سال دارد 5 فرزندش را به تنهایی بزرگ میکند.
«دختر شینا» پس از انتشار با استقبال کمنظیری روبهرو شد و در کمتر از ۳ ماه به چاپ هفتم رسید. رهبر انقلاب نیز شهریور سال 1391 تقریظی بر دختر شینا نوشتند. قدمخیر محمدیکنعان پس از تحمل یک دوره بیماری سال 1388 به همسر شهیدش پیوست.
«دختر شینا» در چاپ صدوبیستم با شمارگان 1250 نسخه و با قیمت 145 هزار تومان در بازار کتاب موجود است.
***
«آن دو» فیلمی از سینمای دفاعمقدس برای جشنواره فجر
فیلمبرداری فیلم سینمایی «آن دو» به نویسندگی مهدی سجادپور و مرتضی رحیمی، کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیهکنندگی سیدعلیرضا سبطاحمدی بهتازگی در بخشهای کوهستانی فلات مرکزی ایران آغاز شده است و همچنان ادامه دارد. فیلم با مضمون سینمای دفاعمقدس، به قصهای درباره دوران جنگ تحمیلی میپردازد.
علیرام نورایی، مالک حدپورسراج، آوا دارویت، سلیمه رنگزن، مرجان علوی، سعید محمودی، بهروز کردزنگنه، حبیب تاجمیری، پوریا ریحانیاصل، حاتم میرزایی، کامران دهقان، کبری گودرزی، مهران پورمهدی، داراب آقاسیزاده، مژگان محمودیان، اسرافیل علمداری، مهران هادیکرکوندی، سیاوش معمارزاده، درسا طهماسبی، محمدرضا عالیور، امیرمحمد فتاحی و هنرمند نوجوان امیررضا فرامرزی در نقش ظفر و...، بازیگرانی هستند که مقابل دوربین رفتهاند و بزودی چند بازیگر چهره دیگر نیز به این پروژه میپیوندند.
لردگان در استان چهارمحالوبختیاری و شهر آبادان از لوکیشنهای اصلی فیلم هستند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: ظفر پسر بچهای ۱۲ ساله، اصالتا بختیاری و از عشایر لردگان، مانند دیگر بچههای همسن و سال خود مشغول گذراندن دوران کودکیاش است. خدابخش، پدر ظفر و برادرش خدارحم به همراه دیگر مردان ایل به جبهه رفتهاند و چند ماهی است که از خدارحم خبری نیست. در همین حال، شهیدی را به لردگان میآورند و چون نام و نشانی ندارد، برای شناسایی او، ابتدا به خانواده ظفر خبر میدهند. ظفر به همراه مادر خود جهت شناسایی شهید به سردخانه میرود و....
فیلم سینمایی «آن دو» برای شرکت در جشنواره فیلم فجر امسال آماده میشود.
ارسال به دوستان
نگاهی به آثار منتشرشده درباره مدافعان حرم به مناسبت ولادت حضرت زینب (س)
اینجا حاجقاسمها دارد
گروه فرهنگ و هنر: سوژه این گزارش زندگی افرادی است که برای دفاع از حریم اهل بیت قید زندگی در کنار خانواده خود را زدند تا مبادا پای کسی به حرم باز شود. از ابتدای سال 90 تا آن روزهایی که سردار دلها خبر از نابودی داعش داد، صدها شهید در راه دفاع از حرم دادیم. امروز سالروز تولد حضرت زینب (س) است. تولد بانویی که هزاران فدایی داشت تا خدایی نکرده یک داعشی پا در حرم نگذارد، البته در این گزارش میخواهیم آثاری را معرفی کنیم که به این بزرگمردان روزگار امروزمان پرداختهاند. ناگفته نماند که رهبر انقلاب بر کتابهای جریان حوزه مقاومت توجه ویژهای دارند و در 6 ماه اول سال از 3 کتاب با تقریظهای خود تجلیل کردند.
* سرباز روز نهم
اولین کتاب، اثر «سرباز روز نهم» است. کتابی که به سرگذشت شهید مصطفی صدرزاده پرداخته و نشر راهیار منتشر کرده است. در پانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت از تقریظ مقام معظم رهبری بر این اثر رونمایی شد. رهبر انقلاب در معرفی این اثر اینطور مرقوم فرمودهاند: «پیش از این کتاب دیگری در شرح حال شهید صدرزاده خواندهام، ولی ابعاد شخصیت محبوب و چندجانبه این شهید عزیز در این کتاب بیشتر بیان شده است. این چهره برجسته بیشک یک الگو است برای جوانان امروز و فردا. ارادهقوی، فهم درست، روحیه ایثار، شجاعت، خستگیناپذیری، ادب، دلِ انباشته از محبت و صفا و بسی دیگر از خصوصیات برجسته، بخشهایی از شخصیت این جوان فداکار و انقلابی نسلهای دوم و سوم انقلاب است. خواندن این کتاب برای من غبطهانگیز است. این گلهای سرسبد به چه مقاماتی رسیدند و من و امثال من چگونه در این مسیر، پای در گل ماندیم. سلام و صلوات خدا بر شهید مصطفی صدرزاده و همسر صبور و پدر و مادر ایثارگر او».
* اسم تو مصطفاست
دومین اثر نیز کتاب «اسم تو مصطفاست» از انتشارات روایت فتح به قلم راضیه تجار، نویسنده پرکار حوزه ادبیات دفاعمقدس درباره شهید مصطفی صدرزاده است، البته این اثر در کنار کتاب سرباز روز نهم با تقریظ رهبری رونمایی شد. رهبر انقلاب درباره این کتاب اینگونه نوشته است: «صفا، اخلاص، صِدق، ایثار، ترجیح رضای حضرت حق بر همه چیز، بر همه عشقها و همه محبوبها.. اراده و عزم راسخ در راه خدا و عشق به اهل بیت علیهمالسلام، نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید عزیز مصطفی صدرزاده است. سلام خدا بر او، و بر همسر صبور و دیگر وابستگانش، نوشته خانم تجار، شیرین و پخته و مبتکرانه است».
* ماهرخ
کتاب بعدی که میخواهیم معرفی کنیم درباره هیچ شهیدی نیست اما درباره یک زن ایرانی است که به همراه 4 فرزندش در سوریه زندگی میکند اما چند سالی از ازدواجش نگذشته بود که ورق زندگی همه سوریها برگشت و طوری شد که ماهرخ میگوید کودکانم از بس که غذا نخورده بودند دیگر خوابیده با هم بازی میکردند. کتاب «ماهرخ» اثری است که بخوبی میتواند دوران سخت مردم سوریه را که در جریان حضور داعشیها رقم خورده بود تبیین کند. این اثر در انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده است و این روزها هم چاپ دومش منتشر شد.
* قصه دلبری
کتاب «قصه دلبری»، روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمدحسین محمدخانی است. او از فعالان بسیج دانشجویی بود و در علمیاتهای تفحص پیکر شهدای دفاعمقدس، شرکت میکرد. کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو میکند. او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز میکند و از خواستگاریهای پیدرپی شهید میگوید تا به زمانی میرسد که نظرش عوض میشود و تصمیم میگیرد به این خواستگار جواب مثبت بدهد.
البته در بخشی از این اثر که در نشر روایت فتح به چاپ رسیده آمده است: «آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم، بلندبلند اعتراضم را به بچهها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود، زور میزد تا جلوی خندهاش را بگیرد. معراج شهدای دانشگاه انگار ارث پدرش بود. هر موقع میرفتیم، با دوستانش آنجا میپلکیدند. زیرزیرکی میخندیدم و میگفتم: «بچهها، بازم دار و دسته محمدخانی!»
* «سهنیمه سیب»
«سهنیمه سیب» ماجرای مصطفی و مجتباست که از زاویه دید مادرشان روایت میشود. ماجرا از جایی آغاز میشود که این 2 برادر تصمیم میگیرند بهعنوان مدافع حرم به سوریه بروند اما راههای قانونی بسته است. دست آخر سال 94 در پوشش مدافعان افغانستانی به نامهای بشیر و جواد رضایی راهی سوریه میشوند. کسی که در این مسیر بیشترین همراهی را با شهیدان دارد، مادر آنهاست. مادری که خودش لهجه افغانی یاد میگیرد و با آنها لهجه افغانی را کار میکند! این اثر در انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده است.
* «خاتون و قوماندان»
کتاب «خاتون و قوماندان» روایت عاشقانه و صادقانه همسر علیرضا توسلی، امالبنین حسینی، از 15 سال زندگی و دلدادگی است. مریم قربانزاده با حفظ امانت راوی خاطرات تلخ و شیرین این زوج مهاجر شده و با قلمی دلنشین و صمیمی روایتی جذاب تقدیم مخاطب کرده است. این اثر اینک توسط نشر ستارهها به انتشار رسیده است. امالبنین حسینی، دختری از سرزمین بامیان افغانستان است که جنگ و درگیری باعث میشود در کودکی با خانواده به ایران مهاجرت کند. زندگی آنها به عنوان یک خانواده مهاجر با مشکلات و سختیهای زیادی همراه است. پدرش از میان خواستگارهای فراوان امالبنین روی جوان مجاهدی دست میگذارد که از دار دنیا تنها خدا را دارد. زندگی این زوج مهاجر از همان ابتدا با دلتنگی و تنگدستی همراه است. علیرضا ماههای متمادی در افغانستان به جنگ مشغول است و امالبنین در ایران با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند اما عشق و صبری که این دو نثار یکدیگر میکنند، کمک میکند از تمام این سختیها تنها خاطرهای خوش باقی بگذارند. مجاهدت امالبنین در تمام این سالها چیزی کمتر از جهادهای علیرضا ندارد. او در این 15 سال مجبور میشود 3 بار به افغانستان مهاجرت کند، زخمها و دردهای یک مجاهد را تیمار کند و در بدترین اوضاع اقتصادی و در دوری همسر 3 کودک خردسال را بزرگ کند. «خاتون و قوماندان» تصویری ماندگار از انسانهایی است که در سختترین لحظات با قدرت ایمانی زیبایی میآفرینند. شیرمردان و شیرزنانی که برای امنیت و آرامش ما از عزیزترین داشتههای زندگی خود گذشتند. این اثر در روزهای نمایشگاه کتاب تهران نیز همزمان با تقریظ حضرت آیتالله العظمی خامنهای بر این کتاب رونمایی شد. رهبر انقلاب نوشتهاند: «سلام خدا بر شهید عزیز علیرضا توسلی، مجاهد مخلص و فداکار و بر همسر پرگذشت و صبور و فرزانه او خانم امالبنین. حوادث مربوط به مهاجران افغان را که در این کتاب آمده است از هیچ منبع دیگری که به این اندازه بتوان به آن اطمینان داشت دریافت نکردهام. برخی از آنها جداً تاثیرگذار است، ولی از سوی دیگر حرکت جهادی فاطمیون افتخاری برای آنها و همه افغانها است».
* اینجا سوریه است
«اینجا سوریه است» به تعبیر نویسندهاش، میخواهد فصل جدیدی در چگونگی ثبت تاریخ شفاهی بگشاید؛ فصلی که میتواند «ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران» نامیده شود؛ هر چند به دلیل گسترده بودن دریای روایتها، بویژه روایتهای مقاومت در سوریه، این روایتها ناتمام هستند و روایتهای این کتاب، فقط گوشهای از صدای زنان راوی جنگ در سوریه است.
پرسش اصلی زهره یزدانپناه در سفر جستوجوگرانه خود به سوریه به عنوان نخستین نویسنده زن ایرانی، این است که «جنگ تحمیل شده به مردم سوریه، چه تبعاتی بر زندگی زنان سوری با ادیان و مذاهب و قومیتهای مختلف داشته است؟ چگونه زندگی شخصی و خانوادگی این زنان، متأثر از این جنگ تحمیلی قرار گرفته است و زنان چه خاطراتی از این وضعیت دارند؟ البته سال گذشته طی مراسمی که در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد، با اهدای یک جلد قرآن کریم، چفیه و هدیهای دیگر از طرف رهبر معظم انقلاب از خانم زهره یزدانپناه، نویسنده کتاب «اینجا سوریه است؛ صدای زنان راوی جنگ» تقدیر شد.
* حاج قاسمی که من میشناسم
روایتگر کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» حجتالاسلام علی شیرازی، نماینده پیشین ولیفقیه در نیروی قدس سپاه است. در این اثر فرازهای مختلف زندگی شهید سلیمانی از نگاه راوی نقل و ثبت شده است.
کتاب حاج قاسمی که من میشناسم از ۱۲ فصل تشکیل شده است. خاطرات از دوران جنگ و حضور به عنوان یکی از نیروهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز میشود. آشناییای که از سال ۶۱ طی عملیات فتحالمبین آغاز میشود و تا فعالیتهای حجتالاسلام علی شیرازی در کنار شهید سلیمانی در نیروی قدس ادامه مییابد. در واقع سال ۱۳۶۱ در حمیدیه اهواز، شروع دوستی رقم خورد. حاج قاسم سلیمانی، فرمانده تیپ ثارالله سخنران بود و علی شیرازی روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج قاسم به دلش نشست. فروردین ماه سال ۶۵ این دوستی شکل همکاری به خود گرفت و حاج قاسم، مسؤولیت تبلیغات لشکر را به علی شیرازی سپرد. این همراهی پس از جنگ ادامه داشت؛ حجتالاسلام علی شیرازی سال ۱۳۸۱ به عنوان مسؤول دفتر نمایندگی ولیفقیه در نیروی دریایی سپاه پاسداران منصوب شد. ارتباط او با سردار سلیمانی در مراسم بزرگداشت یاد و خاطره شهدا و خاطرات جنگ ادامه یافت. شهریور سال ۱۳۹۰ به خواست سردار سلیمانی، علی شیرازی، مسؤول نمایندگی ولیفقیه در نیروی قدس شد. ۸ سال در این سمت به همراه سردار سلیمانی انجام وظیفه کرد. به گفته شیرازی، وی در این ۸ سال همانند روزهای جنگ خود را سرباز سردار سلیمانی میدانست.
ارسال به دوستان
جشنواره فیلم کوتاه ایدفا در تسخیر روایتهایی از مردم مظلوم غزه
فیلمسازان فلسطینی از بمباران مردم غزه میگویند
محمد جبلی، فیلمساز فلسطینی درباره احساس درماندگی خود در جریان کشته شدن انسانها در غزه گفت: آنقدر در وجودم درد است که حتی باورم نمیشود میتوانم این کلمات را به زبان بیاورم. اگر همه دنیا نتواند در برابر آنچه در حال رخ دادن است کاری کند و آتشبس ایجاد کند... این حس مثل گیر افتادن در یک تله است. این روزها حتی راه رفتن در خیابان سخت است وقتی میدانی عزیزانت بیش از یک ماه است دارند زیر بمبها زندگی میکنند، این ما را به سوال وامیدارد که آیا میتوان بعد از همه این چیزها حرف زد؟ چه کاری از دست ما برمیآید؟ چه میتوانیم بگوییم؟
سال ۲۰۱۴ جبلی در جشنواره فیلم ترومسو در نروژ حضور یافت و این زمانی بود که مرزهای غزه بسته شد. آن تبعید مایه ساخت فیلم «زندگی زیباست» شد که درباره تلاشهای فیلمساز برای کسب شهروندی نروژ بود و در عین حال با عشق و وفاداری به سرزمین مادری و هویت فلسطینیاش مبارزه میکرد. وی میگوید هنوز پاسپورت فلسطینیاش را به مقامات تحویل نداده و با لبخند میافزاید: هر چند به من اجازه نمیدهند جایی بروم.
آخرین مستند جبلی با عنوان «آمبولانس» سال ۲۰۱۶ در ایدفا به نمایش درآمد. این فیلم روایتی مستقیم و اول شخص از جنگ ۲۰۱۴ غزه درباره فیلمساز است که به خدمه آمبولانس پیوست تا تلفات درگیری بر غیرنظامیان را مستند کند. جبلی امیدوار بود دیگر هرگز مجبور نشود با چنین صحنههایی روبهرو شود.
وی گفت: «آمبولانس» را ساختم با این امید که این ماجراها متوقف شود. من نمیخواهم فیلم دیگری درباره جنگ بسازم. من نمیخواهم فیلم دیگری درباره ویرانی و درد و خون بسازم. من فقط میخواهم مردم را ببینم که زندگی عادی دارند و راههایی برای آیندهای بهتر پیدا میکنند.
البته تجربه جبلی منحصربهفرد نیست، زیرا فلسطینیها از سال ۱۹۴۸ بیخانمان شدهاند و آوارگی ریشه در هویت جمعی آنها دارد.
«هیام عباس» و «لینا سوآلم» هم آوارگی را در فیلم «بای بای طبریه» که در ایدفا به نمایش درآمد و فیلم منتخب فلسطین برای اسکار بینالمللی است، به عنوان موضوع خود انتخاب کردهاند. این فیلم درباره فیلمساز و مادرش هیام عباس بازیگر تحسینشده فلسطینی است که به دهکده خانوادگیاش که امروز در اسرائیل واقع شده بازمیگردد.
این مستند درباره تصمیم عباس برای ترک «دیر حنا»، دهکدهای در جلیله که چندان از دریاچه طبریه فاصلهای ندارد و عواقب آن است. او زادگاهش را ترک کرد تا به رویای بدل شدن به یک بازیگر در اروپا دست یابد؛ انتخابی که او را از سرزمینی که زمانی میشناخت دور ساخت و امروز میبیند دیگر بسیاری از عناصر آن وجود ندارد.
«بای بای طبریه» نخستین بار در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد و از وقتی جنگ شروع شد این فیلم در شیکاگو، لایپزیک و جشنواره فیلم لندن که جایزه بهترین مستند آن را برد، به نمایش درآمده است.
سوالم که بازیگر سریال «جانشینی» اچبیاو هم بوده درباره فیلمش گفت: همیشه حسی از گناهکار بودن و درماندگی را با خود حمل میکنم. خیلی سخت با این واقعیت موازی کنار میآیم اما در همان زمان، سعی میکنم به این فکر متوسل شوم که آنچه با فیلم میکنم به ما اجازه میدهد صدایی داشته باشیم و در جایی که صدایمان غایب است، وجود داشته باشیم. بسمه الشریف، دیگر فیلمساز فلسطینی در جشنواره ایدفا، از حس ناامیدی خود از موقعیت غزه گفت: مثل یک کابوس است، دنیای من فرو ریخته است.
الشریف افزود: سخت است که بیرون بروی و ببینی مردم دارند زندگیشان را میکنند، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده! فکر میکنم برای آنها واقعا هیچ اتفاقی نیفتاده اما کنار آمدن با آن واقعا سخت است. نمیتوانم تصور کنم چه بر سر غزه میآید اگر آتشبس نشود چه بر سر فلسطینیها میآید. خانه خانوادگی ما بمباران شده و هر کسی را که میشناسم خانهاش بمباران شده است.
الشریف ۴ فیلم کوتاه در ایدفا داشت اما آنها را بیرون کشید تا مخالفت خود را با پاسخ جشنواره به اعتراض فلسطینیها در روز نخست و مراسم افتتاحیه نشان دهد. با ورود ۳ معترض روی صحنه افتتاحیه با بنری که روی آن نوشته شده بود: «از رودخانه تا دریا، فلسطین آزاد خواهد شد»، شعاری که در چندین کشور ممنوع شده زیرا مفهومی که از آن برداشت میشود نابودی اسرائیل است، فستیوال ۲ روز بعد عذرخواهی و تاکید کرد ایدفا نمیدانست این شعار میتواند چقدر برای یهودیان معنای بدی داشته باشد. الشریف که خود از داوران ایدفا در بخش رقابتی تجربی «انویژن» بود به فستیوال به خاطر این رفتار اعتراض کرد و این رفتار داوران را مانند انداختن فلسطینیها زیر اتوبوس خواند.
الشریف در کویت متولد شده اما به عنوان دختر خانوادهای فلسطینی واجد شرایط کسب شهروندی از این کشور حاشیه خلیجفارس نبود. وی در پاریس بزرگ شد و میگوید خانوادهاش او را روانه آنجا کردند به این امید که در دهه ۱۹۹۰ با احساسات ضدعرب گسترش یافته مواجه نشود و بعد به آمریکا مهاجرت کرد و در رشته هنرهای زیبای دانشگاه ایلینویز در شیکاگو درس خواند. وی از همه آنچه تجربه کرده در هنرش الهام میگیرد.
وی گفت: بسیاری از فلسطینیها چنین پیچیدگی، چندملیتی و بیرون بودن از جامعه بینالمللی را به عنوان بخشی از هویت مشترک خود درک میکنند و با همین حس با همدیگر احساس همبستگی دارند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|