|
ارسال به دوستان
اخبار
روایتی انیمیشنی درباره امام حسین(ع) در راه فجر 42
مهدی جعفریجوزانی، تهیهکننده انیمیشن با اعلام خبر تولید انیمیشن «شمشیر و اندوه» گفت: انیمیشن سینمایی «شمشیر و اندوه» اثری 92 دقیقهای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت میکند. روایت این نمایش از زاویه دید یک ایرانی در شهر مداین است که در ادامه منجر به پیوستنش به قافله امام حسین(ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن هم نوجوان و جوان است، یعنی مخاطب آن خردسال نیست.
جعفریجوزانی، تهیهکننده سینمایی «شمشیر و اندوه» و کارگردان اثر عماد رحمانی است. این انیمیشن به جشنواره فجر چهلدوم میرسد.
***
وزیر ارشاد:
6 فیلم با موضوع فلسطین در حال تولید است
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سهشنبهشب در برنامه «به افق فلسطین» حاضر شد و با اعلام اینکه ۶ فیلم سینمایی جدید در بنیاد سینمایی فارابی با موضوع غزه در حال عقد قرارداد است، افزود: یکی از این فیلمها در چند روز آینده کار فیلمبرداری را شروع میکند. همچنین همکاران من در فارابی برای ساخت «بازمانده۲» با تهیهکننده وارد مذاکره شدند و این فیلم نیز در مسیر ساخت قرار میگیرد. محمدمهدی اسماعیلی در ادامه افزود: بنای ما این است که از همه فیلمهای کوتاه و فیلمنامههایی که به موضوع فلسطین میپردازند حمایت کامل کنیم. رئیسجمهور هم به من 2 بار دستور مستقیم دادند که وزارت فرهنگ از تولیدات هنری با موضوع فلسطین حمایت کند.
***
فراخوان رئیس سازمان سینمایی برای ساخت فیلم با محوریت غزه
نودوسومین جلسه شورای معاونان و مدیران سازمان سینمایی در حالی برگزار شد که محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی ضمن تاکید بر اینکه تولید محتوا با موضوع «غزه» از دغدغههای سازمان سینمایی است، گفت: در همین راستا، سازمان سینمایی به منظور ثبت و ضبط این مقطع از تاریخ سرزمین فلسطین از آثار تصویری (کوتاه، مستند، انیمیشن و سینمایی) با محوریت روایت و انعکاس جنایات صهیونیستها در غزه حمایت میکند.
وی تاکید کرد: بر اساس این فراخوان علاقهمندان میتوانند طرحها و فیلمنامههای خود را تا بهمنماه سال جاری به موسسات سازمان سینمایی (مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی، انجمن سینمای جوانان ایران و بنیاد سینمایی فارابی) ارسال و آثار متقاضی پس از بررسی، ارزیابی و انتخاب در مسیر تولید قرار میگیرند. خزاعی در پایان گفت: همچنین روایتهای مرتبط با غزه در رویدادها و جشنوارههای سازمان سینمایی در سال 1403 در بخشهای مجزا طراحی و تعریف خواهند شد.
***
نویسنده «صبح جمعه با شما» درگذشت
حسین هاشمی، نویسنده پیشکسوت عرصه طنز در مطبوعات و رسانه ملی 30 آبان به دیدار حق شتافت.
سعید توکل، تهیهکننده اسبق برنامه «صبح جمعه با شما»ی رادیو ایران ضمن تأیید این خبر گفت: حسین هاشمی از هفتهنامه قدیمی و اثرگذار «توفیق» فعالیت طنزپردازی را آغاز کرد و خیلی زود در حلقه نامداران و بزرگان محفل «توفیق» جای گرفت. او در کنار استادانی چون محمد پورثانی، محمد حاجیحسینی، حسامی مهولاتی، محمد خرمشاهی، حسین مدنی و... جایگاه ویژهای یافت و در ستون معروف «انگولک به جراید» با تخلص «لبو تنوری» اخبار داغ روز را به طنز مینوشت.
وی با اشاره به آشناییاش با مرحوم هاشمی افزود: آشنایی حرفهای ما در رادیو با مرحوم هاشمی به سالهای نخست ساخت و تولید برنامه خاطرهساز «صبح جمعه با شما» بازمیگردد، زمانی که از تعدادی از طنزنگاران موسسه گل آقا جهت همکاری دعوت به عمل آمد. هاشمی که از آغاز به کار مجله «گلآقا» در جرگه نویسندگان و سوژهپردازان قرار داشت به برنامه ما پیوست و با نگاه تیزبین به مسائل مبتلابه اجتماع و نوشتههای شیرین و طنز انتقادی خاص خود به هرچه محبوبتر شدن برنامه کمک شایانی کرد.
***
«تخت گاز» پس از ۴۶ سال متوقف شد
بیبیسی در بیانیهای اعلام کرد تصمیم گرفته است به برنامه پرطرفدار «تخت گاز» برای مدت زمانی نامعلوم استراحت بدهد. «فردی فلینتوف» کاپیتان سابق کریکت انگلیس که مجری برنامه «تخت گاز» بود، دسامبر گذشته پس از تصادف در فرودگاه دانسفولد پارک با آمبولانس هوایی به بیمارستان منتقل شد. تصمیم برای توقف ساخت و نمایش این مجموعه تلویزیونی پس از یافتههای بخش تحقیقات ایمنی و بهداشت خارجی بیبیسی اتخاذ شده است. بیبیسی پس از حادثه سال ۲۰۲۲ از مجری برنامه عذرخواهی کرد و به توافق مالی با او در حدود ۹ میلیون پوند رسید. فلینتوف با جراحات صورت در ملأ عام دیده شده است، در حالی که تیم حقوقی او به نشریه سان گفته او هنوز در حال سپری کردن دوران نقاهت پس از جراحات جدی است. این نخستین تصادف شدیدی نیست که بر سلامت یک مجری تأثیر گذاشته است.
«ریچارد هاموند» که در دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰، یکی از مجریان برنامه «تخت گاز» در کنار «جرمی کلارکسون» و «جیمز می» بود، سال ۲۰۰۶ در فرودگاه الوینگتون یورک بشدت مجروح شد و در حالی که با سرعت ۲۸۸ مایل بر ساعت در حال رانندگی بود، دچار سانحه شد. پزشکان شرایط او را آسیب مغزی قابل توجه پس از تصادف توصیف کردند. او در تلاش برای شکستن رکورد سرعت زمینی بریتانیا با این وسیله نقلیه جت رانندگی میکرد و حدود ۲ هفته را در کما گذراند.
ارسال به دوستان
اعلام پایان جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور بعد از 22 دوره برگزاری
دیگر برای جشنوارهای کفشها را در نمیآوریم
محمدرضا اسماعیلی: عمرش 22 سال بود؛ شاید در ابتدا بگوییم سن بسیار پایینی است اما در میان جوایز ادبی کشور پیشکسوت بود.
چرا نام یک جایزه ادبی که در بستر مسجد شکل گرفت به نام شهید است؟ شهید حبیب غنیپور هم خود اهل قلم بود. وی یکی از اعضای نویسندگان این مسجد بود که سال 59 فعالیت ادبی خود را با انتشار کتاب «سوره بچههای مسجد» شروع کرد و با تحصیل در رشته ادبیات دانشگاه شهید بهشتی، این راه را ادامه داد. شهید غنیپور چند بار عازم جبهه شد و سرانجام در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید و به همین دلیل، این جایزه به نام او متبرک شده است و در سالروز عملیات کربلای 5 اختتامیه این جایزه ادبی در مسجد برگزار میشد.
لازم است درباره تنها مسجد تربیتکننده قصهنویس به دهه 50 بازگردیم؛ اواسط دهه 50، به همت زندهیاد امیرحسین فردی، نویسنده و مدرس نویسندگی که سال 92 درگذشت، محافل داستانخوانی و قصهگویی در کتابخانه مسجد جوادالائمه(ع) در یکی از محلههای جنوب غرب تهران محله سی متری جی برگزار میشد. وی از موسسان شورای نویسندگی مسجد جوادالائمه(ع) بود. مرحوم فردی در این مسجد که کتابخانهای با 7 هزار عضو داشت، تلاش کرد ذائقه مخاطبان و کتابخوانان را تغییر دهد؛ در دورهای که ادبیات انقلاب اسلامی به این سطح بلوغ نرسیده بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، جلسههای داستاننویسی دوشنبههای هر هفته با حضور اعضای فعالتر و علاقهمندان داستاننویسی، آغاز شد و رونق خاصی به فعالیتهای این جمع بخشید. جلسات صمیمی و پرشورِ این گروه یادگیرنده، 18 سال دوام داشت که حاصل آن معرفی چندین نویسنده و منتقد ادبی به جامعه ادبیات داستانی ایران بود.
سال 1365 که حبیب غنیپور به شهادت میرسد در همان روزها یکی از دوستانش یعنی امیرحسین فردی ایده برپایی یک جایزه ادبی را میدهد و این ایده بعد از 11 سال یعنی سال 1376 اجرایی میشود؛ دورهای که فقط جایزه کتاب سال برگزار میشد و در بدنه ادبیات انقلاب هیچ جایزهای به این رسمیت و البته مردمی آغاز به کار نکرده بود.
از سال 1376 تا همین دیروز که 22 دورهاش به طور خیلی ساده برگزار شد، این جایزه آثاری را در ۳ بخش رمان بزرگسال، رمان نوجوان و کودک معرفی میکرد. البته این جایزه مرامنامه داشت! که در بندهایی از این مرامنامه آمده است منتخب این جشنواره، همواره از میان کتابهایی خواهد بود که با مضامین اعتقادی و اخلاقی شهید مغایر نباشد. این جشنواره بیتوجه به نام ناشر و نویسنده و خطفکری و سیاسی آنها آثار را بررسی میکند، از حیثیت ادبیات داستانی دفاع و آثاری را به جامعه معرفی میکند که ادبیات اثر از وجوه مختلف برجسته باشد.
جایزه ادبی غنیپور در کنار جایزه ادبی جلال و کتاب سال که بودجههای دولتی دارند، رشد کرد اما چون در بستر مسجد برگزار میشد جایگاه ویژهای در میان نویسندگان پیدا کرد. ویژگی جشنواره حبیب غنیپور این بود که در مسجد برگزار میشد و تنها جشنواره مسجدی دنیا بود.
با توجه به مستقل بودن جایزه شهید غنیپور، جوایزش هر سال بسته به شرایط متفاوت و گاهی به یک یا چند سکه، وجه نقد و گاه به چفیهای متبرک از سرزمین نینوا تغییر هویت یافته است. با این حال بسیاری از نویسندگان برگزیده، جایزه نقدی را تقدیم مسجد میکنند تا دوباره صرف مسائل فرهنگی شود.
صبح روز سهشنبه شورای نویسندگی مسجد جوادالائمه(ع) در بیانیهای طی ۴ بند فعالیتهای خود را مرور و بیان کردند و در بند آخر هم پایان جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور اعلام شد: «این شورا، با تحلیل چالشها و اولویتهای ادبیات داستانی معاصر ایران و با توجه به شرایط موجود و پیدایش نیازهای جدید مخاطبان، تصمیم گرفت همزمان با اعطای جوایز برندگان دوره بیستودوم، پایان فعالیت این جایزه را اعلام و از این پس، توان خود را صرف زمینههای دیگری کند که تربیت نسل جدید داستاننویسان و انتقال تجربه به نویسندگان نوقلم، از آن جملهاند...»
* معرفی بخش بزرگسال آخرین دوره جایزه
بنا بر اعلام دبیر جایزه کتاب سال شهید غنیپور به نقل از هیات داوران بخش رمان بزرگسال بیستودومین دوره این جایزه ادبی، کتاب خسرو شیرین نوشته خسرو باباخانی از انتشارات کتابستان معرفت در این بخش به عنوان کتاب سال انتخاب و معرفی شد.
به گزارش دبیرخانه این جایزه، محمد ناصری، عضو شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) و دبیر این دوره از جایزه اعلام کرد: داوران این بخش با مطالعه و رصد بیش از 1200 رمان منتشر شده در سال ۱۴۰۰ در ۳ مرحله به داوری پرداختند. در هر یک از جلسات و نشستهای داوری، تعدادی کتاب برای بررسی بیشتر به جلسات و مراحل بعدی داوران راه یافت. قضاوت این تعداد کتاب پس از داوری به معرفی ۴ رمان بهعنوان نامزد نهایی منجر شد: «خسرو شیرین»، نوشته آقای خسرو باباخانی؛
«نبودن»، نوشته آقای مهدی زارع؛
«19 تماس بیپاسخ»، نوشته خانم خدیجه خانی؛
«و تن دادم وطن»، نوشته خانم مریم بصیری.
* نتیجه نهایی
کتاب برگزیده سال: رمان «خسرو شیرین» نوشته خسرو باباخانی به دلیل پرداختی واقعگرایانه، تأملبرانگیز و دردناک از جنگ و آوارگی مردم جنوب و بویژه مردم نجیب آبادان و احترام ویژه به عشق و وفاداری، به عنوان کتاب سال جایزه شهید غنیپور معرفی میشود.
کتاب تقدیری: رمان 19 تماس بیپاسخ نوشته خدیجه خانی به دلیل توجه به موضوع بیماری پاندمیک «کووید-۱۹» و روایتی ساده از دلتنگی انسانها در هنگامه بلایا و نیازشان به یکدیگر، قابلتقدیر شناخته شد.
در پایان داوران گروه رمان جایزه شهید حبیب غنیپور، ضمن تقدیر از پدیدآورندگان رمانهای منتشر شده در سال ۱۴۰۰ اعم از نویسنده، ناشر، توزیعکننده و سایر عوامل دخیل در آمادهسازی یک رمان، از صمیم قلب به خادمان کتاب و ادبیات و داستان کشور، خسته نباشید و خدا قوت میگویند.
گفتنی است هیات داوران این دوره در بخش رمان بزرگسال، آقایان: ابراهیم زاهدی مطلق، مصطفی خرامان و گلعلی بابایی بودند.
«من و آقای همسایه» در بیستودومین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور برگزیده شد.
بنا بر اعلام دبیر این جایزه به نقل از هیات داوران بخش نوجوان بیستودومین جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور، کتاب «من و آقای همسایه» نوشته علیرضا متولی از انتشارات بهنشر در این حوزه بهعنوان اثر برگزیده انتخاب و معرفی شد. به گزارش دبیرخانه این جشنواره، محمد ناصری، عضو شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) و دبیر این دوره از جایزه اعلام کرد:
داوران این بخش، از میان ۸۷۵ اثر - چاپ اول - منتشر شده در سال ۱۴۰۰، 19 عنوان را بعد از چند مرحله ارزیابی اولیه به مرحله نهایی آوردند. در این مرحله داوران پس از مطالعه دقیق و بحث و تبادلنظر و گفتوگو در جلسات حضوری سرانجام 4 اثر زیر را از میان این ۳۹ کتاب بهعنوان نامزدهای نهایی بخش رمان نوجوان معرفی کردند:
۱- شوپه، نوشته آریا یعقوبزاده از انتشارات قصه و داستان
۲- من و آقای همسایه، نوشته علیرضا متولی از انتشارات بهنشر
۳- پرواز اسب سفید، نوشته سیده عذرا موسوی از انتشارات بهنشر
۴- من ضامن، نوشته مصطفی خرامان از انتشارات بهنشر
هیات داوران بخش نوجوان معتقدند سال ۱۴۰۰، رمان نوجوان به لحاظ کمی و کیفی رشد چشمگیری نداشته که احتمالا یکی از دلایل آن شیوع کرونا و تبعات آن بوده است اما نباید از نظر دور داشت که این گروه سنی حساس که در مرحله بلوغ جسمی و ذهنی قرار دارند، بیش از هر چیزی به ادبیات پرمایه هویتساز و آگاهیبخش نیازمند هستند، لذا جا دارد مدیران فرهنگی و نظام تعلیم و تربیت کشور با فراهم کردن تمهیدات و تسهیلات مناسب، از ترویج ادبیات کودک و نوجوان –بویژه در سطح مدارس- به نحو موثر حمایت کنند، چرا که ادبیات غنی، بهترین رسانه برای ارتباط با مخاطب و موثرترین عامل بالندگی روحی و فکری
اوست.
* نتیجه نهایی بخش رمان نوجوان
هیات داوران بخش رمان نوجوان، کتاب «من و آقای همسایه»، نوشته علیرضا متولی را بهعنوان کتاب سال معرفی میکند که برخی دلایل آن عبارتند از: مخاطبشناسی مناسب و پرداختن به دغدغههای فکری و مسائل اجتماعی این گروه سنی، ایجاد کشش و خلق جهان داستانی جذاب و باورپذیر، شخصیتپردازی خوب و برانگیختن حس همزادپنداری در مخاطب. همچنین در این بخش کتاب «شوپه»، نوشته آریا یعقوبزاده، شایسته تقدیر دانسته شد.
توجه به موضوع حیاتی محیطزیست و خلق فضاهای طبیعتگرایانه زیبا و باشکوه در قالب روایتی دلنشین و پرماجرا از جمله دلایل این انتخاب بوده است.
گفتنی است هیات داوران این دوره خسرو باباخانی، حبیب یوسفزاده و محمدعلی قربانی بودند.
* معرفی برگزیدگان بخش کودک
بنا بر اعلام دبیر این جایزه و به نقل از هیات داوران بخش کودک بیستودومین جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور، کتاب «یک دروغ کوچولو» و «دوست بزرگ، دوست کوچک» در این بخش بهعنوان آثار برگزیده انتخاب و معرفی شدند.
به گزارش دبیرخانه این جایزه، محمد ناصری، عضو شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) و دبیر این دوره از جایزه اعلام کرد: گروه داوری کودک جایزه شهیدحبیب غنیپور با مطالعه و پایش ۱۷۰۰ عنوان کتاب منتشرشده در سال ۱۴۰۰ پس از مرحله ریزش اولیه، ۵۶ عنوان کتاب را شایسته صعود به مرحله دوم داوری دانست. گروه داوران پس از مطالعه تطبیقی این آثار، 5 عنوان کتاب زیر را به عنوان نامزدهای دریافت جایزه معرفی کرد:
۱- یک دروغ کوچولو، شکوه قاسمنیا
۲- قلب فروزان مترسک، جمال اکرمی
۳- دوست بزرگ، دوست کوچک، کلر ژوبرت
۴- قلب سفید پدربزرگ، مسلم ناصری
۵- غروب بازی، لاله جعفری
* نتیجه نهایی
کتاب برگزیده سال: کتاب یک دروغ کوچولو، نوشته شکوه قاسمنیا، به دلیل خلق اثری با نگاه خلاق، تخیل هنری و زبان عاطفی و بهرهمندی هوشمندانه و ظریف از عناصر داستان کودک، در عین درونمایههای مناسب.
کتاب تقدیری: کتاب دوست بزرگ، دوست کوچک، نوشته کلر ژوبرت به دلیل بیان هنرمندانه و استفاده از شگردهای خلاق داستان کودک، در عین داشتن درونمایه عمیق. گفتنی است هیات داوران این دوره در بخش کودک، آقایان: ناصر نادری، محمدحسن حسینی و علیاصغر جعفریان بودند.
ارسال به دوستان
نگاهی به اقدامات اجتماعی یک کتابخانه در غرب کشور
امیدی که کتابخانه برای کودکان مبتلا به اوتیسم آورد
گروه فرهنگ وهنر: وارد کتابخانه که میشوند، با خودشان شور و نشاط میآورند، انگار میدانند درهای کتابخانه همیشه به رویشان باز است. برای همین اینجا را دوست دارند؛ کتابخانه عمومی «رکسانا میناشی» اسلامآباد غرب کرمانشاه که مدتی است حال و هوای دیگری پیدا کرده است. کودکان مبتلا به اوتیسم میهمان این کتابخانه شدهاند و حال و هوای آن را تغییر دادهاند.
نوید عزیزی، مسؤول این کتابخانه است و از نتایج مثبت ارتباطش با کودکان اوتیسم که عضو این کتابخانه شدهاند میگوید: «ما طرحی را در کتابخانههای عمومی داریم به اسم «مأموریت کتابخانه من» که در قالب همین طرح باعث ایجاد زمینه ارتباط کودکان اوتیسم با جامعه شدیم».
شغلش را دوست دارد و برای همین تلاشش را میکند تا بتواند به وسیله کتابخانه و کتاب، باری از روی دوش شهرش بردارد و به مردمش کمک کند؛ میگوید: «از زمانی که شغل کتابداری را شروع کردم، باور داشتم کتابخانه قطعا نمیتواند تکبعدی عمل کند، یعنی توجیه این موضوع برایم سخت بود که ما فقط در فضای کتابخانه باشیم که فردی به کتابخانه بیاید، کتاب دستش بدهیم و برود به امان خدا. من به واسطه معلولیت برادرم که مدام گوشهای از ذهنم را درگیر کرده، دائما در این فکر بودم که برای این قشر از جامعه، در کتابخانه به عنوان یک مکان مهم تأثیرگذار چه کار شاخصی میتوانیم انجام بدهیم که تا به حال انجام ندادهایم. همچنین میدانم این خلأ را کسانی بهتر درک میکنند که معلولی در منزل داشته باشند». انگار داستانش از همین جا شروع میشود؛ جایی که خودش تجربهاش کرده است و با وجود برادرش میداند این قشر جامعه چه سختیهایی را کشیدهاند. ماجرا را از حضور دختری که به کتابخانه آمده است تعریف میکند و میگوید: «صبح یکی از روزهای نسبتا سرد و نمزده پاییز، دختربچهای مؤدب و متین با پالتوی خزدار بلند و کفشهایی که بشدت برق میزد، گویی که اصلا از منزل بیرون نیامده باشد، همراه مادرش به کتابخانه آمد. از در کتابخانه که وارد شد، مات و مبهوت به تابلوی اعلانات ورودی خیره شد؛ انگار نه انگار اصلا من وجود خارجی دارم، نه سلامی نه علیکی! وقتی آن بچه را دیدم احساس کردم چقدر رفتارش با دیگر بچهها متفاوت است اما به خودم آمدم و گفتم نه اینطور نیست، اشتباه میکنی. در این کشمکش ذهنی بودم که مادرش با متانت خاصی در حالی که تهچهرهای غمزده داشت به من سلام کرد و گفت: «آقا کتابی درباره اوتیسم دارید؟» اوتیسم واژهای بود که حقیقتا فقط در موردش شنیده بودم و به خودم زحمت نداده بودم راجع به آن تحقیق کنم به خیال اینکه من کتابدار را چه به این واژههای تخصصی!
عزیزی که حالا کاملا با مشکلات اوتیسم آشنا شده است، صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «پای صحبت خانوادههای دارای کودک مبتلا به اوتیسم، بویژه مادران آنها که مینشینی، نخستین ویژگی مشترک آنها، صبر و بردباری در رفتار با این کودکان است و گاه به مواردی اشاره میکنند که جزو بدیهیترین اصول رفتاری با این کودکان است؛ اصولی که بیشتر افراد جامعه نسبت به آن آگاهی کافی ندارند و حیطه خارج از خانه را برای آنها ناامن میکند، تا جایی که چارهای جز در خانه ماندن ندارند. کتاب را به مادر کودک دادم اما انگار تمام کائنات همان لحظه داشت به من میگفت خوشخیالی و راحتی کافی است؛ وقتش رسیده کمی از حاشیه امن بیرون بیایی و کاری بکنی؛ مگر یادت رفته معتقد به این نظر بودی که کتابخانه فقط جای امانت کتاب و قرائتخانه کنکوریها نیست. همه اینها من را رساند به مأموریتی که نهاد کتابخانههای عمومی کشور برایمان گذاشته بود و دستمان برای خلاقیت باز بود. برای همین تلاش کردم برنامهای را که اصول و هدف اصلی آن بر بهبود وضعیت زندگی مردم آن منطقه باشد، پایهریزی کنم».
به برنامهریزیهایی که برای این کودکان در کتابخانه دارد، اشاره میکند و میگوید: «بعد از این قضیه در نخستین فرصت به صورت جدی با مراجعه به بهزیستی شهرستان اسلامآباد غرب و ارتباط با کارشناس توانبخشی اوتیسم این شهرستان، اطلاعات مهمی را درباره بیماری اوتیسم و نحوه کنش و رفتار جامعه با این قشر به دست آوردم. مسؤول بخش توانبخشی اوتیسم با تأکید بر اینکه از سال ۱۳۹۷ تا به حال حدود ۶۵ پرونده اوتیسم در بازه سنی ۳ تا ۱۸ سال در مرکز پذیرش شدهاند و متأسفانه آمار نهایی شاید 3 برابر این تعداد باشد، ترس از طرد شدن از جامعه را عامل اصلی عدم مراجعه میدانست. به این قضیه واقف بودم که نهاد اجرای کارگاههای آموزشی برای گروههای خاص ارزش بسیاری قائل است و روی این قضیه بشدت تأکید دارد. القصه با این پیشزمینه ذهنی ما یک کارگاه برنامهریزی کردیم که مادران و فرزندان مبتلا به اوتیسم در آن شرکت کنند و راستش در نخستین کارگاه شکست بدی خوردم و بشدت سرخورده شدم اما از آنجا که به اذعان مسؤول توانبخشی، حضور افراد مبتلا به اوتیسم در جامعه مؤثرترین راه در بهبود شرایط این افراد است، ارادهام در این راه دوچندان شد و کارگاهها را با تعداد افراد خیلی کمتر و بدون رسانهای شدن ادامه دادیم. نکته جالب در این کتابخانه عضویت حداکثری کودکان در آن است که بیشتر از نیمی از اعضا را شامل میشود. کتابخانه با زیرساخت بسیار مناسبی که دارد در آینده حرفهای زیادی برای گفتن دارد و ایده تبدیل شدن به یک پایگاه روشنگری و کمک به کودکان اوتیسم نیز از همین جا نشأت گرفت. کتابخانه زندهیاد میناشی با برنامهریزیهایی که انجام داده 2 هدف را دنبال میکند؛ اول، ایفای نقش آگاهیرسانی به جامعه و والدین این کودکان و دوم، ایفای نقش در زمینه بهبود و درمان که این مهم با کمک مربیان آموزشدیده در این زمینه و تعامل با بهزیستی و افراد خبره در این زمینه حاصل شده است. با افتخار تمام میگویم بعد از گذشت حدودا 2 سال از نخستین مراجعه، همان دختربچهای که از گفتن واژه سلام هم عاجز و ناتوان بود، در کنار 18 دختر بچه دیگر، پای ثابت کتابخانه شده و به عضویت کتابخانه درآمدهاند. حتی با من هم بخوبی صحبت میکنند و به اذعان مادرانشان طی پیوند با جامعه بهبود معناداری در رفتارشان ایجاد شده است. ما این افتخار را داریم که شاید جزو معدود کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه باشیم که بیشترین تعداد عضویت کودکان مبتلا به اوتیسم را داریم و در این جبهه فرهنگی مدام خود را ملزم به خدمات روزافزون و کسب تجربه بیشتر میدانیم. باید اعتراف کرد دیگر کتابخانهها پوستاندازی کردهاند و نقش کتابداران هم مانند گذشته نیست. کتابخانه زندهیاد رکسانا میناشی به یک پایگاه آگاهیرسانی اوتیسم تبدیل شده و ما نه تنها این هدف ارزشمند را بسط خواهیم داد، بلکه آن را مقدس میشماریم و تا آخرین نفس آن را دنبال خواهیم کرد، حتی اگر شده برای یک نفر».
این کتابخانه عمومی سال ۱۴۰۰ افتتاح شده است. کتابخانهای با زیربنای ۵۵۰ مترمربع، ۴۲۰۰ جلد کتاب و ۹۰ عضو فعال بزرگسال و همچنین ۱۱۰ کودک و نوجوان. این کتابخانه در حال حاضر به پایگاهی اجتماعی تبدیل شده که باعث آرامش کودکان اوتیسم و خانوادههایشان است. همه اینها بعد از صحبتهایی که با نوید عزیزی داشتم من را به شعاری رساند که خودش در طول مصاحبه بارها تأکید کرد: «کتابخانهها الان به پایگاهی فرهنگی - اجتماعی تبدیل شدهاند و دیگر فقط آن مخزن و تحویل کتاب نیستند!»
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|