|
اخبار
کاپلو: علی دایی را نمیشناسم
فابیو کاپلو، سرمربی مشهور و ایتالیایی در یک مصاحبه تلویزیونی درباره شناختنش از فوتبالیستهای ایرانی گفت. فابیو کاپلو، سرمربی مشهور و ایتالیایی در یک مصاحبه تلویزیونی درباره شناختنش از فوتبالیستهای ایرانی گفت: «طارمی در پورتو را میشناسم، او واقعا بازیکن خوبی است و به نظرم تمام فاکتورهای لازم را دارد. حتی یکی از مهمترین بازیکنان لیگ پرتغال است و کیفیت کارش هم بسیار عالی است. به نظرم طارمی یک بازیکن درجه یک است. یک بازیکن دیگر هم دارید که در رم بازی میکند. سردار آزمون که چند باری به عنوان یار تعویضی آمده است. اینکه او کم بازی میکند به تصمیم سرمربی ربط دارد. او بازیکن خوبی است اما همیشه سرمربی تیم تصمیمگیرنده است. رحمان رضایی هم بود که در ایتالیا بازی میکرد که او را هم میشناختم». کاپلو درباره اینکه آیا شناختی از علی دایی دارد یا خیر نیز گفت: «علی دایی را نمیشناسم. صادقانه بگویم شناختی از او ندارم».
کاپلو درباره شایعه حضور در ایران به عنوان سرمربی تیم ملی گفت: «دقیقا همین شایعات را به من هم انتقال دادند. شاید کسی با پسرم که ایجنت من است صحبت کرده باشد. من برای سرمربیگری ایران خیلی پیر شدهام. وقتی به شما پیشنهاد سرمربیگری یا مدیریت فنی یک تیم داده میشود، باید بدانید لازم است 100 خودتان را بگذارید».
***
کدام شهرهای ایران میزبان والیبال قهرمانی ۲۰۲۵ جهان خواهند بود؟
8 شهر والیبالی ایران کاندیدای برگزاری مسابقات قهرمانی مردان جهان در سال ۲۰۲۵ و میزبانی از ۳۲ تیم برتر والیبال جهان هستند. چندی پیش والیبال ایران اعلام آمادگی خود را برای میزبانی والیبال قهرمانی مردان جهان در سال ۲۰۲۵ به فدراسیون جهانی والیبال اعلام کرد که مسؤولان فدراسیون جهانی ضمن موافقت با این موضوع از ایران خواستند طرح و برنامه خود را برای میزبانی این رقابتها به صورت کتبی ارسال کند. این موضوع در جلسه خصوصی وحید مرادی با فابیو آزودوو، مدیر کل اجرایی فدراسیون جهانی والیبال و مسؤولان والیبال ورلد در لوزان هم مطرح شد و سرپرست فدراسیون والیبال ایران درخواست همکاری برای برطرف کردن مشکلات اخذ میزبانی ایران در رقابتهای جهانی را ارائه کرد. سرپرست فدراسیون والیبال ایران در این دیدار با اشاره به قرارداد تجاری والیبال ورلد با فدراسیون جهانی والیبال، تاکید کرد ایران یک فرصت و پتانسیل مهم برای والیبال دنیا و فدراسیون جهانی والیبال محسوب میشود اما به دلیل تحریمهای مالی، میزبانیهای مهم جهانی در رده سنی بزرگسالان بویژه لیگ ملتها و قهرمانی مردان جهان به ایران داده نشده است. بر این اساس مسؤولان فدراسیون جهانی والیبال اعلام کردند ۳۵ کشور برای اخذ میزبانی رقابتهای والیبال قهرمانی مردان جهان سال ۲۰۲۵ درخواست دادهاند که در حال حاضر ایران یکی از گزینههای اصلی فدراسیون جهانی والیبال برای میزبانی این رقابتهاست و در صورت رسیدن به راهحلی مناسب درباره رفع موانع موجود - محدودیتهای انتقالات بینالمللی و تجهیزات برگزاری - ایران شانس بزرگی در این بین دارد. رقابتهای والیبال قهرمانی مردان جهان تابستان سال ۲۰۲۵ با حضور ۳۲ تیم برگزار خواهد شد. با توجه به تعداد تیمها و فرمول مسابقات حداقل 4 شهر که دارای یک سالن مسابقه کاملاً استاندارد، 2 سالن تمرین، هتلهای مناسب، فرودگاه برای جابهجایی تیمها در سریعترین زمان ممکن و تمام تجهیزات لازم برای میزبانی این رقابتها باشند، برای برگزاری مسابقات نیاز است.
۳۲ تیم شرکتکننده در رقابتهای قهرمانی جهان در 8 گروه 4 تیمی با هم به رقابت میپردازند و شهرهای تهران، ارومیه، یزد، اردبیل، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز به عنوان کاندیداهای اصلی میزبانی این رقابتها مطرح هستند.
ارسال به دوستان
نگاه
چرا اروپاییان وحشتزدهاند؟
حنیف غفاری: بدون شک هیچ یک از شهروندان اروپایی در ابتدای قرن بیستم، تصور نمیکردند فاجعهای به وسعت ۲ جنگ اول و دوم جهانی در اروپای به اصطلاح مدرن و صنعتی رخ دهد اما این اتفاق به بدترین نحو ممکن افتاد! امروز نیز در اروپای پستمدرن تمایل عجیبی نسبت به «بازگشت به گذشته» پیدا شده که میتواند دوباره قاره سبز را غرق خون و آشوب کند! نهادگرایی تزئینی اتحادیه اروپایی و همگرایی صوری اعضای منطقه یورو و حتی پیمان نارکارآمد شنگن جملگی جایگاه خود را در بین افکار عمومی اروپا از دست دادهاند. ملیگرایی افراطی که در سالهای ابتدایی قرن بیستویکم حکم یک «ضد ارزش مطلق» را در قاموس اجتماعی - سیاسی اروپا داشت، اکنون تبدیل به یک برند و پرستیژ روشنفکرانه شده و سوسیال ـ دموکراسی و محافظهکاری سنتی (جریان راست میانه در اروپا) هر دو، روز به روز بیشتر در بین شهروندان منفور میشوند.
این بار نیز تحولات اروپای جدید از سرزمین بیسمارک و هیتلر آغاز شده است! تظاهرات علیه ایدههای حزب «آلترناتیو برای آلمان» و سایر گروههای راست افراطی این کشور که به مدت یک هفته ضرباهنگ روزانه به خود گرفته، در سرتاسر آلمان ادامه دارد. از ایالت نورت راین وستفالیا گرفته تا زاکسن و هامبورگ، شهروندان آلمانی از ترس بازگشت نازیسم به خیابانها ریختهاند و به گونهای خواستار اخراج نئونازیها میشوند که گویا «هیلتر» و «گوبلز» در مقر قدرت در برلین نشسته و مشغول رهبری کشورشان هستند. آنچه منجر به وحشت ژرمنها از بازگشت به قرن بیستم شده، افشاگری سایت «کورکتیو» از برگزاری یک جلسه جنجالی در «پتسدام» بوده است. در این جلسه (که نوامبر 2023 برگزار شده است)، اعضای اصلی حزب جایگزینی برای آلمان (AFD) به همراه برخی سران نئونازی و حتی برخی نزدیکان سران دموکرات ـ مسیحی (حزب اپوزیسیون دولت کنونی آلمان) حضور داشتهاند. آنها در این جلسه، بر اخراج گسترده مهاجران و حتی سلب تابعیت برخی افراد به دلیل عدم انطباق آنها با آنچه ارزشهای آلمانی(!) خوانده میشود تاکید کردهاند. در این مذاکرات، مارتین سلنر، رهبر جنبش هویتگرای اتریش نیز حضور داشته است. او معتقد است مهاجران غیرسفیدپوست در حال تسخیر اروپا هستند و باید با هر تاکتیک و ابزاری برای انهدام جوامع چند فرهنگی در اروپا اقدام کرد. بهراستی چه اتفاقی در سرزمین ژرمنها رخ داده است؟ بازگشت آشکار نسل جدید نازیها به برلین را چگونه و بر اساس کدام واقعیات باید مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟
ماجرا این است که بازگشت اروپا به قرن گذشته، محصول حضور سیاستمداران بیریشه و غیرمستقل در راس معادلات اجرایی برلین، پاریس و دیگر پایتختهای اروپایی است. نئونازیسم آلمانی و حتی نسخه جدید فاشیسم ایتالیایی در چنین فرامتنی ظهور و بروز پیدا کرده است. پس از انعقاد پیمان ماستریخت در اواخر قرن گذشته و تشکیل اتحادیه اروپایی، شهروندان کشورهای گوناگون قاره سبز تصور کردند زیر سایه مجموعهای همگرا، موفق و مستقل در نظام بینالملل قرار گرفتهاند که در آن، مزیتهای ژئواستراتژیک هر کشور به کمک موفقیت جمعی اروپای واحد خواهد آمد. اما وقوع بحران اقتصادی در سالهای 2008 و 2009 میلادی، شیوع کرونا، جنگ اوکراین، بحرانهای امنیتی نوین، جنگ غزه و... جملگی به نقاط آشکارساز ناتوانی اروپاییان در هضم حداقلی واقعیات جاری در حوزه روابط بینالملل تبدیل شدند. عقلانیت ادعایی سران اروپا جای خود را به لمپنیسم داد. حتی نهادگرایی ادعایی اتحادیه اروپایی در خدمت یکجانبهگرایی واشنگتن و جنایات تلآویو قرار گرفت.
امروز اروپاییان وحشتزده هستند. آنها قویا درصدد «گذار از وضعیت موجود» هستند؛ همان وضعیتی که طرفداران لیبرال ـ دموکراسی و نهادگرایی غربی برای آنها رقم زدهاند. بخشی از این گذار، به جای «آینده» به «گذشته» معطوف شده و منجر به بازتعریف و بازتولید نازیسم و فاشیسم در جای جای اروپا شده. در همین شرایط افرادی مانند اولاف شولتس صدراعظم آلمان و فون درلاین رئیس کمیسیون اروپا بدون توجه به بلایی که بر سر کشورهایشان و مجموعه متبوعشان (اتحادیه اروپایی) آوردهاند، مشغول تسهیلگری مسیر کشتار و نسلکشی صهیونیستها در نوار غزه و توجیه وقیح نسلکشی نتانیاهو و گالانت هستند! با وجود چنین سیاستمداران آماتور و کژفهمی، بار کج اتحادیه اروپایی قطعا به منزل نخواهد رسید. روزهای تاریکتری برای قاره سبز در پیش خواهد بود.
ارسال به دوستان
در غزه بمب میریزند؛ روی سر بیخیالهای تنیس، کاغذ!
در جریان بازی ساشا زورف و کمرون نوری در گرنداسلم استرالیا، یک تماشاگر زن با پرتاب چند کاغذ به داخل زمین بازی، به جنگ اسرائیل علیه مردم غزه واکنش نشان داد. در کاغذهایی که توسط این زن به درون زمین پرتاب شد، نوشته بود: «در حالی که تنیس میبینید، بر سر غزه بمب میریزند». اقدام این تماشاگر باعث شد مسابقه برای دقایقی متوقف شود تا توپجمعکنها زمین بازی را از این کاغذها خالی کنند. پس از این موضوع، برقرارکنندگان نظم مسابقات، زن تماشاگر را تا خارج از استادیوم همراهی کردند. فدراسیون تنیس استرالیا نیز موضعگیری خود را به پایان تحقیقات کامل در این باره موکول کرده است.
ارسال به دوستان
تیم ملی فوتبال ایران در آخرین بازی مرحله گروهی امشب به مصاف امارات میرود
هدف: تثبیت صدرنشینی
تیم ملی فوتبال کشورمان با وجود بازی پرانتقاد مقابل هنگکنگ هنوز هم یکی از شانسهای مسلم قهرمانی جام ملتهاست. تیم ملی کشورمان در سومین و آخرین مسابقه خود در مرحله گروهی جام ملتها از ساعت 18:30 امروز به مصاف امارات میرود. امارات جدیترین رقیب تیم ملی ایران است که مقابل فلسطین با خوششانسی یک امتیاز گرفت. پائولو بنتو، سرمربی امارات به دلیل اخراج مقابل فلسطین در این دیدار غایب است. امیر قلعهنویی بعد از برد خفیف مقابل هنگکنگ از عملکرد شاگردانش انتقاد کرد. او بخوبی میداند اماراتیها مثل هنگکنگیها نیستند و نخستین اشتباه ممکن است به قیمت از دست رفتن 3 امتیاز تمام شود. مهدی ترابی، شجاع خلیلزاده و سیدمجید حسینی 3 مصدوم تیم به احتمال فراوان به بازی میرسند. تیم ملی برای صعود مقتدرانه نیاز به برد و انجام بازی خوب دارد تا بار دیگر برای حریفان پرقدرتش خط و نشان بکشد. از سویی مهدی طارمی هنوز پایش در این رقابتها به گلزنی باز نشده و امروز بهترین زمان برای روشن شدن موتور او و تیم ملی کشورمان است. هر چند به طور دقیق مشخص نیست با کدام حریف در مرحله یک هشتم پایانی روبهرو میشویم اما مربیان جملهای کلیشهای دارند و آن اینکه تیمی که قهرمانی میخواهد نباید نام حریف بعدی برایش مهم باشد.
* قلعهنویی: با تمام توان و قوا به میدان میرویم
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در واکنش به تعریفی که سرمربی تیم ملی عربستان از او و تیمش داشته است، گفت: از «مانچینی» ممنونم اما همین تعریف باعث میشود او در ایران دشمن پیدا کند! امیر قلعهنویی ظهر دیروز در نشست خبری قبل از بازی تیم ملی ایران مقابل امارات در گروه C جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا گفت: خیلی خوشحالم جزو نخستین تیمهای صعودکننده به مرحله بعد رقابتها هستیم. بازی قبل را آنالیز کردیم که آمار بسیار خوب با ۵۱۰ پاس و مالکیت توپ ۷۰ درصدی داشتیم. سرمربی تیم ملی در ادامه تعریف و تمجیدش از عملکرد این تیم در بازی دوم گفت: فکر میکنم تیم ما اجازه نداد هنگکنگ ۱۰۰ پاس صحیح داشته باشد. به نظرم مقابل هنگکنگ یکی از بازیهای خوب خودمان را انجام دادیم. خوب بازی نکردن با گل نزدن فرق دارد. امیر قلعهنویی ادامه داد: آمار AFC میگوید عملکرد خوبی داشتیم. 2 ایراد در بازی با هنگکنگ داشتیم؛ اول اینکه پاسهای ساده را لو دادیم و نکته دوم هم اشتباه در 2 موقعیت بود که روزبه چشمی و میلاد محمدی داشتند. از بازیکنانم بابت زحماتی که کشیدند خیلی تشکر میکنم. وی ادامه داد: برخلاف خیلیها که اعتقاد داشتند ایران در گروه آسانی قرار دارد، باید بگویم اگر فلسطین و هنگکنگ در هر گروه دیگری بودند حداقل به عنوان یکی از بهترین تیمهای سوم صعود میکردند. آمار میگوید گروه ما سخت است. سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در ادامه به دیدار سوم تیم کشورمان برابر امارات اشاره کرد و گفت: بازی روز سهشنبه یک فینال دیگر است. ضمن اینکه فلسطین هم شانس صعود دارد و نتیجه ما برای آنها هم مهم است. قلعهنویی در پاسخ به این پرسش که آیا در دیدار با امارات از همه توان تیم ملی استفاده خواهید کرد، گفت: با توجه به اینکه بعد از بازی با امارات تا دیدار بعد فرصت زیادی داریم که بازیکنان استراحت کنند، به همین خاطر در دیدار با امارات با تمام توان و قوا به میدان خواهیم رفت. قلعهنویی در پاسخ به سوال خبرنگار سعودی درباره تعریف و تمجید روبرتو مانچینی، سرمربی این کشور از ایران که آنها را یکی از بهترین تیمهای آسیا دانست و قلعهنویی را جزو یکی از بهترین مربیان معرفی کرد، گفت: از مانچینی تشکر میکنم اما همین تعریف باعث میشود او دشمنان زیادی در ایران پیدا کند. او درباره نحوه حمایت از تیم ملی ایران تصریح کرد: قبل از ورود به رقابتها شرایط خوبی نداشتیم اما الان راضی هستیم و همه چیز مناسب است. با وجود این شرایط خواستم از آقای تاج تشکر کنم. وی درباره شرایط روحی - روانی بازیکنانش با وجود انتقادات هم گفت: طبیعتا گاهی نقدهایی است که ترکشهای آن به تیم میرسد اما من سعی میکنم بازیکنانم را یکدل کنم. در مجموع از تیمم راضیام و از تمام اعضای گروه بابت زحماتی که میکشند تشکر میکنم.
* حاجصفی: آماده پیروزی بر امارات هستیم
کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا گفت: برای پیروزی در بازی سوم و کسب 3 امتیاز آماده هستیم و امیدوارم نمایشی تماشاگرپسند داشته باشیم. احسان حاجصفی ظهر دیروز با حضور در نشست خبری قبل از بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل امارات در سومین دیدار مرحله گروهی جام ملتهای ۲۰۲۳ آسیا گفت: قطعا نقاط ضعف و قوت تیم امارات را آنالیز خواهیم کرد تا بتوانیم مقابل این تیم به بهترین نتیجه دست یابیم. امیدوارم بازی خوبی را از هر دو تیم شاهد باشیم و هواداران از تماشای آن لذت ببرند و با پیروزی تیم ایران هم همراه باشد. کاپیتان تیم ملی ایران ادامه داد: در دیدار با هنگکنگ در زدن ضربات آخر کمی بیدقت بودیم اما همان طور که آقای قلعهنویی گفت، نزدیک ۷۰ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشتیم. ۱۶ شوت به سمت دروازه حریف زدیم که اصلا آسان نبود و سعی میکنیم در بازی با امارات عملکرد بهتری را نسبت به بازی با هنگکنگ از خودمان به نمایش بگذاریم. وی افزود: بازیکنان تیم ملی به دنبال ثبت آمار فردی نیستند و همه ما به دنبال موفقیت ایران هستیم و خدا را شکر ۲۶ بازیکن آماده در تیم حضور دارند.
* بنتو: ایران بازیکنان خوبی دارد
سرمربی تیم ملی فوتبال امارات با بیان اینکه اکثر بازیکنان ایران در فوتبال اروپا بازی میکنند، گفت: کار سختی مقابل آنها داریم و باید عملکرد خوبی از خود نشان دهیم. پائولو بنتو در نشست خبری پیش از دیدار با تیم ملی ایران اظهار داشت: تا جایی که میتوانستیم برای این دیدار ریکاوری کردهایم. در دیدار با فلسطین مدت زمان زیادی را ۱۰ نفره به بازی ادامه دادیم که کار را برای ما دشوار کرد و حالا باید در آخرین دیدار مرحله گروهی برابر تیم خوب ایران بازی کنیم. او ادامه داد: ایران قدرتمندترین تیم گروه C است و یکی از بهترین تیمهای حال حاضر آسیا به شمار میرود و انتظار مصافی سخت با این تیم داریم. تا جایی که میتوانستیم خودمان را برای دیدار با ایران آماده کردهایم تا به هدفمان که صعود به مرحله حذفی است، دست یابیم. بنتو افزود: ما تیم ایران را بخوبی میشناسیم و طی 4-3 سال گذشته، ۳ بار به مصاف این تیم رفتهایم. ایران بازیکنان بسیار خوب و با تجربهای دارد که برخی از آنها در فوتبال اروپا بازی میکنند. بازیکنان ایران مدت زیادی است کنار هم بازی میکنند و ترکیب این تیم نسبت به سالهای گذشته تغییر آنچنانی نداشته است. این تیم اصلا حریف آسانی به حساب نمیآید و باید مقابل بازیکنان ایران باهوش باشیم.
ارسال به دوستان
نگرانی هواداران استقلال از وضعیت بد نقل و انتقالاتی آبیپوشان
لیست نکونام همچنان روی هوا
زهره فلاحزاده: باشگاه استقلال این روزها در سکوت محض به سر میبرد و مدیران این تیم حاضر نیستند درباره وضعیت نقل و انتقالات توضیحی دهند، آن هم در شرایطی که جواد نکونام، سرمربی استقلال پس از پایان نیمفصل و طی ۳ هفته گذشته ۲ لیست خرید به آنها داده اما فعلا خبری از مذاکره و جذب بازیکنان جدید نیست.
از طرفی با وجود پایان نیمفصل، هنوز قرارداد یوسو سسما، مربی بدنساز و ۲ عضو کادرش نیز به ثبت نرسیده است. سسما که هنوز پولی از باشگاه دریافت نکرده، اعلام کرده تا زمانی که مطالباتش پرداخت نشود، به ایران بازنمیگردد. اینکه باشگاه به چه علت هنوز پرداختی به این مربی نداشته و قراردادش را ثبت نکرده، خود علامت سوال بزرگی است. بدون شک هیچ مربیای آن هم خارجی حاضر نیست ۶ ماه بدون درآمد در ایران کار کند. البته باشگاه استقلال ابتدای فصل هم برای گرفتن ویزا و انعقاد قرارداد با سسما آنقدر تاخیر داشت که این مربی نتوانست در تمرینات پیش فصل از نزدیک بدنسازی تیم را انجام دهد. حالا هم که لیگ به مدت ۴۰ روز تعطیل است و تیم به بدنسازی نیاز دارد، مربی بدنساز کنار کادرفنی نیست.
این در حالی است که باشگاه رقیب (پرسپولیس) با وجود آنکه پس از استعفای یحیی گلمحمدی هنوز جانشینی را برای مربی مستعفی خود معرفی نکرده اما با بازیکنان جدید در حال مذاکره است و حتی روز گذشته عبدالکریم حسن، مدافع چپ اهل قطر وارد ایران شد تا پس از گذراندن تستهای پزشکی با عقد قرارداد به این تیم بپیوندد. طبق شنیدههای خبرنگار «وطن امروز» قرمزها با ۲ بازیکن داخلی هم به توافق رسیدهاند و احتمال اینکه یک مهاجم خارجی هم به خدمت بگیرند بسیار زیاد است.
اما در استقلال تنها رافائل سیلوای برزیلی، مدافع پیشین آبیها به دلیل بدهیای که باشگاه به او داشته و به دلیل اینکه این بازیکن در آستانه بازنشستگی بدون تیم مانده بود، به جمع آبیها اضافه شده، هر چند همین خرید هم کمک کرده تا آنها حداقل در دفاع شرایط بهتری داشته باشند.
همه اینها در حالی است که پنجره استقلال نیز هنوز باز نشده و باید دید طبق گفته مدیران که قول باز شدن آن را داده بودند، دقیقا در چه تاریخی این گشایش رخ خواهد داد.
به هر شکل آبیها با توجه به نقل و انتقالات ضعیف ابتدای فصل، نیاز مبرم به خرید بازیکنان جدید دارند. باشگاه که نتوانست لیست ابتدای فصل نکونام را به بهانه سقف بودجه خریداری کند، حالا باید به فکر ترمیم نقاط ضعف تیم باشد.
جواد نکونام بارها اعلام کرده به ۵ بازیکن در پستهای مختلف نیاز دارد که جز در دفاع، اتفاق خاصی نیفتاده و خبری از جذب بازیکن نیست.
در ۲ لیست نکونام نام ستارههای زیادی دیده میشود اما طبق شنیدههای ما به او اعلام شده اینها را نمیتوان خرید و باید به فکر بازیکنان دیگر باشد. به همین دلیل سرمربی استقلال بتازگی محمدحسین اسلامی و فرشید باقری را به باشگاه معرفی کرده است.
بدون شک این ۲ بازیکن، گزینههای اصلی جواد نکونام نیستند اما به دلیل جدایی سعید مهری و مصدومیت طولانیمدت کوین یامگا، او نیاز مبرم به بازیکن دارد تا کمبود مهرهاش جبران شود.
آنچه مشخص است، در باشگاه استقلال خبری از خرید ستاره و ملیپوش نیست و هواداران نباید از این مدیران انتظار بالایی داشته باشند. به نظر میرسد اتفاقات ابتدای فصل بار دیگر در حال تکرار است اما مدیران باید به این موضوع توجه داشته باشند که تیمی که با درایت کادرفنی و سختکوشی بازیکنان با وجود کمبودها به قهرمانی نیمفصل رسیده، به احتمال زیاد شرایط خوبش در نیمفصل دوم ادامهدار نخواهد بود. تیمهای مدعی در حال تقویت هستند و با کمبود بازیکن مواجه نیستند اما استقلال همین حالا هم به اندازه کافی بازیکن در اختیار ندارد.
استقلال چند روز پیش با تیم آریوی اسلامشهر یک بازی تدارکاتی انجام داد که در این دیدار به دلیل نبود ۲ ملیپوش، همچنین مهری و یامگا نتوانست بازی چندان خوبی انجام دهد. این دیدار با تساوی بدون گل به پایان رسید.
باید دید مدیران باشگاه چه زمانی به فکر تقویت تیم خواهند بود و میشود امیدوار بود یا نگرانیهای هواداران همچنان ادامه خواهد داشت.
ارسال به دوستان
با کردستان عراق چه کنیم؟
محدثه رضایی: به گفته اکثر پژوهشگران تاریخ، ایران با کردهای شمال عراق دارای اشتراکات فرهنگی و تاریخی است و آنها از اصیلترین اقوام آریایی و ایرانی بوده و هستند. برای مثال زبان کردی بخشی از زبانهای ایرانی است، همچنین ایران و کردستان عراق در بازههای زمانی بسیار از جمله زمان مبارزات علیه رژیم صدام، بسیار با یکدیگر همکاری کرده و ایران مأمنی برای رهبران کرد (طالبانی و بارزانی) تا پایان جنگ علیه رژیم صدام بود و این همکاریها حتی تا عصر کنونی و روی کار آمدن تروریستهای تکفیری داعش و خطر نابودی اقلیم کردستان عراق که منجر به همکاری و مساعدت نظامی موفق ایران با اقلیم شد ادامه داشته است؛ آن هم در شرایطی که ائتلاف بینالمللی و برخی شرکای نزدیک به اقلیم، این منطقه را تنها گذاشته بودند. در این راستا حضور به موقع و مساعدت ایران به کردها موجب پیروزی و ثبات مجدد این منطقه شمال عراق شد. ناگفته نماند ایران و اقلیم کردستان عراق دارای چند منطقه مرزی تجاری هستند و صادرات و واردات و خرید و فروش کالا و انرژی همواره برقرار است، هر چند با توجه به ظرفیت و اشتراکات تاریخی و فرهنگی این مبادلات بسیار کم است، از این جهت که ساختارها و عقبه فرهنگی مشترک موجب کیفیت و پیوست ناگسستنی روابط پایدار اقتصادی و در ادامه سیاسی و... در روابط فیمابین خواهد شد و باید دید جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با وجود رقبای منطقهای و فرامنطقهای در این عرصه، از چه میزان ظرفیت بالقوه و بالفعل خود استفاده کرده است که با توجه به آمارها متاسفانه باید گفت بسیاری از کارکردها و ظرفیتها مغفول مانده است. در ادامه با توجه به حملات اخیر ایران به اربیل به نقش و اهداف استراتژیک رژیم غاصب صهیونیستی در این منطقه میپردازیم.
* اهداف بزرگ اسرائیل در کردستان (نیل تا فرات)
اسرائیل با استفاده از تحولات ژئوپلیتیک جدید منطقه درصدد دستیابی به اهداف دیرینه خود در منطقه غرب آسیا یعنی ایجاد اسرائیل بزرگ و عملی کردن ایده از نیل تا فرات است. به این منظور کردستان عراق میتواند نقش هارتلند ژئوپلیتیک اسرائیل را ایفا کند. حضور اسرائیل در منطقه کردستان عراق به واسطه وجود نفت (کرکوک)، آب، ناامن کردن عقبه کشورهای مخالف اسرائیل، تجزیه عراق، کنترل جریانات فکری منطقه، کسب مشروعیت و... است. همچنین کردها به دلیل گرایشهای سکولار و پیشینه تاریخی حضور یهودیان کرد در عراق و اختلافات داخلی بین گروههای کرد و تنش اکراد با اعراب و مهمتر از همه تلاش کردها برای دستیابی به استقلال و تشکیل یک دولت مستقل کرد، همچنین عدم ارتباط موثر با نهضت فلسطین و عدم حمایت از مبارزات اسلامگرایانه، زمینه مناسبی را برای حضور اسرائیل در شمال عراق فراهم کردهاند و در کنار آن اقدامات رژیم صهیونیستی نظیر تسلیح و آموزش نظامی اکراد و خرید و تصاحب اراضی بهانه مناسبی را برای حضور اسرائیل در شمال عراق فراهم ساخته است.
* رؤیای استقلال
پس از اشغال عراق تمایل برخی سران اقلیم به برقراری ارتباط با اسرائیل بیشتر شده است زیرا کردها بخوبی به این امر واقفند ایجاد یک دولت مستقل کرد بدون کمک و حمایت آمریکا غیرممکن است، بنابراین آنها سعی میکنند آمریکا را به قبول و پذیرش خواسته خود وادار کنند. از نظر آنها اسرائیل تنها رژیمی است که میتواند از طریق لابی قدرتمند خود، آمریکا را وادار به اتخاذ سیاستی شفاف در مقابل کردها کند، همچنین خلأ استراتژیک ناشی از سرنگونی صدام در عراق فرصت مناسبی را در اختیار اسرائیل قرار داد تا با تمرکز بر منافع و اهداف ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک که از اهمیتی اساسی در استراتژی سیاسی و نظامیاش برخوردار است، شمال عراق را به عنوان هارتلند ژئوپلیتیک خود مدنظر قرار دهد، همچنین باید خاطرنشان کرد اسرائیل شدیدا نگران است عراق در کنار لبنان و سوریه به دشمنی تازه علیه تلآویو تبدیل شود و به گروه کشورهای حامی مقاومت بپیوندد. عراق سال 2003 که آمریکا به آن حمله کرد و رژیم بعث در آن سرنگون شد تهدیدی برای اسرائیل محسوب نمیشد اما اکنون با خروج نیروهای آمریکایی و افزایش نفوذ ایران و گسترش روابط بغداد - تهران، تلآویو از این میترسد که عراق به دشمنی جدید در خاورمیانه آن هم در چارچوب نقشه مقاومتی که ایران در منطقه ترسیم کرده تبدیل شود، همچنین باید اذعان کرد یکی دیگر از مهمترین اهداف اسرائیل از حضور در شمال عراق پس از سقوط صدام، ممانعت از تشکیل یک دولت قدرتمند و یکپارچه از نظر سیاسی و نظامی در عراق است. تحقق این هدف باعث کاهش تهدید علیه اسرائیل و به هم خوردن موازنه قدرت در منطقه به نفع آن میشود. از نظر اسرائیل، برای دستیابی به این هدف باید از تجزیه عراق حمایت کرد و کردهای عراقی را به این سمت حرکت داد.
* سیر تاریخی حضور نرم اسرائیل در اقلیم کردستان عراق
از نظر تاریخی اقدامات اسرائیل برای حضور و نفوذ در شمال عراق را نمیتوان صرفا به دوران پس از اشغال نظامی عراق و سقوط رژیم بعث در این کشور محدود کرد. اسرائیل از زمان تاسیس دولت یهود در فلسطین با مخالفت کشورهای عربی و تشکیل جبهه متحد عربی علیه خود مواجه بوده است از این رو تلاش برای ناامن کردن عقبه کشورهای مخالف اسرائیل و ایجاد یک جبهه متحد در پشت جبهه عربی برای اسرائیلیها از اهمیت استراتژیک برخوردار بوده است. به همین دلیل اقدامات اسرائیل برای نفوذ در مناطق کردنشین و ارتباط با کردهای عراق از سال ۱۹۶۴ با انتخاب استراتژی «طراحی کرد» که هدف آن افزایش عملیات تهاجمی علیه هدفهای عربی بود، آغاز شد. همچنین سال ۱۹۶۷ اسرائیل تعداد زیادی از سلاحهای ساخت شوروی را که از ارتشهای عربی به دست آورده بود برای برخی احزاب کردی فرستاد و در مقابل، آنها اطلاعات مهمی را در مورد ارتش عراق و آرایش جنگی این کشور و تعداد هواپیماهای جنگی قابل پرواز در عراق در اختیار اسرائیل قرار دادند.
گفتنی است اهمیت اقدامات اسرائیل در کردستان عراق سال ۱۹۷۳ با حمله نیروهای مشترک مصر و سوریه به اسرائیل مشخص شد. این رژیم که از حمله اعراب در تنگنا قرار گرفته بود و پیوستن ارتش قدرتمند و مجهز عراق به اتحاد 2 کشور عرب میتوانست اسرائیل را در وضعیت نامساعدتری قرار دهد، به تحریک کردها علیه دولت عراق و ایجاد یک جبهه جنگ در شمال این کشور اقدام کرد تا مانعی جدی برای حضور عراق در جنگ علیه اسرائیل و کاهش فشار نظامی اعراب بر این رژیم ایجاد کند.
اگرچه اسرائیل در طول تاریخ به شیوههای مختلف کردها را به مبارزه علیه حکومت عراق تشویق و نزد رهبران کرد از استقلالطلبی کردها حمایت کرده است اما از منظر استراتژیک اسرائیل هرگز مایل پیروزی و استقلال کامل کردها نبوده، بلکه عمدهترین هدف اسرائیل از اعطای کمکهای مالی و تسلیحاتی به برخی کردها تضعیف حاکمیت عراق و افزایش بحرانهای منطقهای بوده و از این طریق توانسته است در کردستان عراق حضور موجه و گستردهای داشته باشد.
* نیاز اقتصادی کشورهای پیرامونی
در پی روابط اقتصادی اسرائیل با همسایگان و کشورها و بازیگران پیرامونی برای خروج از انزوای منطقهای، میشد استدلال کرد که این رژیم در پوشش روابط اقتصادی به دنبال عادیسازی روابط سیاسی و گسترش روابط امنیتی با این کشورهاست.
این مسیر جدید این پنداشت را بررسی میکند که نیازهای اقتصادی کشورهای پیرامونی جمهوری اسلامی ایران و در مقابل امکانات و ظرفیتهای اسرائیل موجب شده است این رژیم در پوشش روابط اقتصادی، عادیسازی روابط سیاسی و گسترش روابط امنیتی با کشورهای مذکور را دنبال کند. با توجه به ضعف ساختارهای اقتصادی در کشورهای منطقه، بدیهی است روابط تجاری با اسرائیل برای آنها از سر ناچاری سودآور است. با این حال اسرائیل در نظر دارد روابط اقتصادی را به وابستگی اقتصادی تبدیل کند و در پوشش آن، روابط سیاسی و امنیتی با این کشورها را گسترش دهد.
قراردادهای اقتصادی بلندمدت، تسهیل روابط تجاری با آمریکا از طریق گسترش روابط اقتصادی با اسرائیل، ارائه ظرفیتهای تکنولوژیک و فناورانه منطبق با نیازهای هر کشور و فعال کردن شرکتهای وابسته به خود در کشورهایی که روابط سیاسی با اسرائیل ندارند از جمله اقدامهایی است که رژیم صهیونیستی برای پیشبرد سیاست نفوذ اقتصادی خود در مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است. در همین راستا اهداف صهیونیستها در خاک عراق عمدتا شامل نقش اطلاعاتی پیشگیرانه برای تامین امنیت صهیونیستها و اهداف اقتصادی است و در این رابطه برخی رسانهها و شخصیتهای غربی و بعضا صهیونیست، در قالب گزارش و مقاله طی سالهای اخیر به آن پرداختهاند. برای نمونه، روزنامه صهیونیستی «معاریو» سال ۲۰۰۷ این خبر را تایید کرد و از نفوذ عمیق اسرائیل در عراق خبر داد و در صفحه نخست خود با این تیتر که «اسرائیلیها اینچنین در عراق ثروتمند میشوند»، نوشت: بیش از ۷۰ شرکت بازرگانی اسرائیل در بخشهای مختلف بازرگانی و صنایع عراق به طور شبهعلنی فعالیت میکنند و تولیدات خود را به عراقیها میفروشند. انتقال تکنولوژی مدرن و انجام رایزنیهای متعدد در مبارزه با به اصطلاح تروریسم با ارتش آمریکا نیز از دیگر اهداف صهیونیستها در عراق است، همچنین این روزنامه در قسمت دیگری آورده است: صهیونیستها در عراق عمدتا در پوشش شرکتهای اردنی کار میکنند. روزنامه معاریو در تحقیقی درباره فعالیت و حضور اسرائیل در عراق نوشت: «امنون لیبکین شاحاک» از فرماندهان سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل که در دولت ایهود باراک وزیر ارتباطات بود از برجستهترین بازرگانان اسرائیلی فعال در عراق است که از دوستش باراک مشورت میگیرد.
سیمور هرش روزنامهنگار آمریکایی ۲۸ ژوئن ۲۰۰۴ در هفتهنامه نیویورکز مقالهای را منتشر کرد و در آن متذکر شد اسرائیل سال ۲۰۰۳ به این نتیجه رسید که آمریکا قادر به ایجاد یک عراق باثبات و دموکراتیک نیست و تلآویو برای دستیابی به اهداف خود در عراق به گزینههای دیگر نیاز دارد، از این رو افسران امنیتی اسرائیل طرحی را ارائه کردند که مورد پذیرش شارون قرار گرفت و به طرح B مشهور شد. به منظور عملی کردن این طرح شارون روابط قدیمی خود با کردها را توسعه داد و پس از آن نیروهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی در کردستان مشغول فعالیت شدند. تعدادی از اعضای موساد نیز تحت پوشش بازرگان در کردستان عراق به انجام فعالیتهای مخفی و آشکار پرداختند و بویژه واحدهای کماندویی را برای انجام عملیاتهای مخفی در داخل مناطق کردنشین ایران و سوریه تحت آموزشهای نظامی و اطلاعاتی قرار دادند. سیمور هرش از دیگر اهداف این اقدام را جاسوسی علیه تاسیسات هستهای ایران نام برده و گفته است اسرائیل در مناطق مختلفی از عراق این هدف را دنبال میکند.
حضور نرم اسرائیل در کردستان عراق باعث شده شرکتهای پوششی اسرائیلی به صورت گسترده در شمال عراق حضور یابند و به فعالیتهای تجاری و اقتصادی مشغول شوند. «موتورولا» و «موگال کام» از جمله مهمترین شرکتهای اسرائیلی هستند که موفق شدهاند قراردادهای متعددی را در منطقه کردستان عراق امضا کنند. از جمله مهمترین این قراردادها ساخت فرودگاه بینالمللی اربیل است. شرکتهای اسرائیلی همچنین موفق شدهاند انواع مختلفی از کالاها و تجهیزات را وارد شمال عراق کنند. این شرکتها همچنین در اجرای پروژههایی در زمینه احداث پل، جادهسازی و ایجاد کارخانههای صنعتی و تأسیسات کشاورزی در منطقه کردستان فعالیت میکنند.
حمایتهای مالی اسرائیل هم جایگاه ویژهای برای برخی سران اقلیم داشته است. گفته میشود تابستان ۲۰۱۵ اسرائیل از طریق دریا ۷۷ درصد نفت مورد نیاز خود به ارزش یک میلیارد دلار یعنی یکسوم کل صادرات نفت خام اقلیم کردستان را از این منطقه خریداری کرده است. هر چند مقامات ۲ طرف بر روابط خود با یکدیگر سرپوش میگذارند اما بدیهی است تعامل آنها بویژه در حوزه اقتصادی و امنیتی به سطح پایداری رسیده؛ موضوعی که امروز به سبب رویدادها و بحرانهای منطقه، تقریبا علنی شده است.
* ایجاد بیثباتی گسترده در عراق و تضعیف دولت مرکزی
با توجه به مطالب و برخی انگارههای فوق، باید توجه داشت که اهداف آمریکا و اسرائیل در عراق چیزی غیر از بیثباتسازی مستمر و عدم تشکیل دولت و ملت قوی به مرکزیت بغداد نیست.
برای مثال میتوان به بازداشت دانشگاهیان سنی، شیعه و ترکمن عراقی اشاره کرد؛ مطلبی که برای نخستینبار «موفقالربیعی» مشاور سابق امنیت ملی عراق به آن پرداخت: ترور دانشمندان و خلبانان عراقی کار موساد است. این مقام بلندپایه امنیتی سابق دولت عراق از نقش دستگاه جاسوسی اسرائیل (موساد) در ترور دانشمندان و خلبانان عراقی پرده برداشت.
وی اظهار داشت: طی 9 سال عوامل موساد به شیوههای مختلف و با حمایت ارتش اشغالگر آمریکا، وارد خاک عراق شدهاند و شمار زیادی از دانشمندان و خلبانان عراقی را ترور کردند. وی در این رابطه توضیح داد: بسیاری از نظامیان اشغالگر آمریکایی تابعیت دوگانه آمریکایی و اسرائیلی دارند. آنها در اصل اسرائیلی هستند و به اسرائیل وفادارند. وی اشاره کرد شمار زیادی از سازمانهای آمریکایی که خود را غیردولتی «انجیاُ» و متعلق به جامعه مدنی میخواندند، یا عملا برای موساد کار میکردند یا موساد آنها را برای رسیدن به اهداف پلید خود به خدمت گرفته است. مشاور سابق امنیت ملی عراق همچنین گفته است این ترورها برنامهریزی شده بود و هدف سازمانهای جاسوسی غرب این بود که عراق عقبمانده و وابسته باقی بماند بویژه که عراق تنها کشوری است که اسرائیل را هدف حمله موشکی قرار داده و اسرائیل هر قدر هم که زمان بگذرد این مساله را فراموش نخواهد کرد و برای همین میکوشد از عراق و مردم این کشور انتقام بگیرد و این کشور را تخریب کند.
از فروردین 82 تا مرداد 83 طی 16 ماه 250 استاد دانشگاههای عراق توسط عوامل ناشناس ترور و طی همین مدت بیش از 1500 پزشک و متخصص عراقی ربوده شدند.
در این رابطه یک ژنرال مصری فاش کرده بود ناامنی و تفرقهافکنی ماموریت هزاران مزدور اسرائیل در عراق است.
سرتیپ ستاد ارتش مصر و کارشناس ارشد نظامی «صلاحالدین سلیم» فاش کرد حدود 80 هزار مزدور آمریکا و رژیم صهیونیستی سرگرم ایجاد اختلاف میان شیعیان و سنیها در عراق هستند و برنامههای این مزدوران شامل دامن زدن به نزاعهای قومی و مذهبی و تخریب زیرساختها و انهدام مساجد شیعیان و سنیهاست.
* ضربه به امنیت ملی ایران به عنوان یکی از دشمنان اصلی رژیم غاصب اسرائیل
در این میان رابطه اسرائیل با کشورهای پیرامونی که یا دارای مرزهای مشترک با ایران هستند یا مرز مشترک نداشته اما در نزدیکی ایران قرار گرفته و به واسطه دین یا زبان مشترک، ظرفیت برقراری روابط با آنها بر اساس منافع ملی کشورمان وجود دارد، اهمیت بسیار بیشتری دارد. عراق و شمال عراق (کردستان) با توجه به طولانیترین مرز زمینی مشترک و موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک خود همواره برای ایران حائز اهمیت بوده است، چرا که در طول تاریخ و در حال حاضر همواره برخی گروههای معاند جمهوری اسلامی و موساد و وابستگان آن برای ایران مشکلات امنیتی بسیاری را به وجود آوردهاند که این بویژه در طول یک سال گذشته مورد بحث و بررسی نزد عالیترین مقامات امنیتی ۲ کشور ایران و عراق قرار گرفته است و در دولت آقای «محمد السودانی» اسفندماه گذشته موجب توافق امنیتی شد و دولت عراق تعهداتی را در این رابطه پذیرفت اما بعد از مدتی در عمل کارشکنیهایی از جانب برخی مقامات و احزاب کرد در این رابطه شکل گرفت و دولت، نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بارها هشدار داده و رایزنیهای زیادی با طرف عراقی داشته و تاکید کردند ایران بر سر خطوط قرمز و منافع و نقض حاکمیت ملی خود با عملیات خرابکارانه با قدرت و صراحت تمام مقابله خواهد کرد. متاسفانه عدم انسجام کافی و قدرت متمرکز در دولت فدرال عراق و وجود ساختار موزاییکی آن، همواره موجب درگیری داخلی گروههای مختلف با تمسک به برخی قدرتهای بیرونی بوده که این با اهرمهای فشار و وابستگی اقتصادی خارجی به قدرتهای فرامنطقهای همراه بوده که قدرت تصمیمسازی دولت عراق را تحتالشعاع قرار داده است. با شروع عملیات توفان الاقصی و در ادامه فجایع انسانی رژیم غاصب اسرائیل علیه ملت مظلوم غزه، به مرور و با یک سیر منطقی گروههای مختلف وابسته به مقاومت اسلامی در منطقه، علیه اسرائیل و منافع آمریکا اقدامات نظامی گستردهای را رقم زدند و با بازگشایی چند جبهه علیه رژیم صهیونیستی عرصه جنگ را بر آن تنگ کردهاند؛ موضوعی که برخی تحلیلگران وابسته به این رژیم سرطانی به آن معترفند. در این راستا آمریکا و اسرائیل و وابستگانشان در منطقه درصدد فعال کردن هستههای خاموش گروه تکفیری داعش برای برهم زدن بازی در منطقه و تحتالشعاع قرار دادن عملیات جبهه مقاومت در منطقه هستند، بویژه که این جبهه را دستپخت و وابسته به ایران و طرفداران او میدانند و همچنین اینکه جمهوری اسلامی ایران در این اوضاع نابسامان منطقهای، کمترین هزینه را داده است، بدترین حالت ممکن برای آنها است. به این سبب با همه توان به وسیله نیروهای دستنشاندهشان در منطقه بویژه در مناطقی که به اصطلاح حیاط خلوتشان و نزدیک به مرزهای ایران است همواره درصدد ضربه زدن به امنیت ملی جمهوری اسلامی و بازگشایی راه تنفس از تنگنای افکار عمومی جهان و جبهه مقاومت برای خود بوده و هستند. متاسفانه اخیرا در کرمان شاهد شهادت تعداد زیادی (۹۳ نفر) از مردم ایران از جمله کودکان، به دستور و آمریت اسرائیل و آمریکا توسط گروه تروریستی داعش بودیم. بعد از دستگیری عوامل عملیات تروریستی کرمان، برخی سرنخها به برخی از کشورهای منطقه میرسید که با عملیات اطلاعاتی دقیق و با حمله موشکهای نقطهزن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران و کشته شدن برخی عوامل موساد و سرکردههای داعش، پیام واضح ایران به رؤسا و پناهدهندگان آنها رسید و این ممکن است کارت زردی برای دیگر حامیان منطقهای آمریکا و اسرائیل در منطقه باشد که منافع و امنیت ملی و خط قرمز جمهوری اسلامی ایران را با میزبانی از دشمنانش تحتالشعاع قرار دادهاند لکن با تمام این تفاسیر و مطالب فوق باید پرسید در شرایط کنونی آیا صرفا اقدامات و واکنشهای تاکتیکی و مقطعی با آن عقبه ساختار و نفوذ نرم اقتصادی، سیاسی و... دشمنان اصلی امت اسلامی، هماهنگ است یا خیر؟
به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران برای کنترل این وضعیت باید راهکارها و بازتعریف روابط با کشورهای منطقه را در دستور کار قرار دهد. بر اساس این دستور کار، شناسایی روابط اسرائیل با کشورهای همسایه و مواضع آنها در قبال اسرائیل ضروری است. پس از شناخت دقیق خطوط ارتباطی آنها، بازتعریف روابط ایران با کشورهای مذکور و تلاش برای ممانعت از شکلگیری هرگونه اتحاد و ائتلاف میان آنها علیه جمهوری اسلامی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. به این منظور بررسی امکانات اقتصادی و دیپلماتیک ایران برای فعالیت در هرکدام از مناطق یادشده با هدف دور کردن اسرائیل از مرزهای کشور باید مورد توجه قرار گیرد.
اسرائیل با تمرکز بر این ادعا که «دشمن دشمن من، دوست من است» دنبال چشمانداز ژئواستراتژیک بلندمدت است. از این رو به نظر میرسد مهمترین گام جمهوری اسلامی ایران در وضعیت فعلی برهم زدن معادلات اسرائیل از طریق تنشزدایی و افزایش هزینه حیثیتی در قبال رابطه با اسرائیل برای کشورهای عربی از جمله عربستان و امارات عربی متحده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|