|
اخبار
فرمانده کل سپاه:
تعرض به کشور را بیپاسخ نخواهیم گذاشت
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه تشکیل یک نیروی دریایی برای خنثیسازی تهدیدات دشمنان مهمترین مؤلفه بازدارندگی یک کشور است، گفت: ناوبری دریایی در جنگ دریایی باید کاملا قوی و متفاوت باشد و در جنگ دریایی نبرد فناوریهاست؛ در جایی که به ما تعرضی شود بدون پاسخ نگذاشتهایم و از این به بعد هم بدون پاسخ نخواهیم گذاشت. سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی در همایش ملی شناورهای تندرو، با اشاره به حضور مثالزدنی مردم ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن اظهار داشت: این حضور تکرار اعجاز بود؛ انقلابی که در سال ۵۷ پیروز شد موقعیت سیاسی کشور ایران را از یک کشور وابسته و نظام بردهداری به نظام سیاسی مستقل و استقلال تبدیل کرد. وی با بیان اینکه ایران هویت از دست رفته خود را در انقلاب بازیافت، افزود: ایران صاحب شکوه، تمدن، تاریخ، عظمت و استقلال از فضای بردهداری سیاسی نجات یافت؛ ایرانی که قدرتهای بزرگ شاه او را انتخاب میکردند؛ ایرانی که انگلیسیها پادشاه او را به جزایری هزاران مایل دورتر تبعید میکردند، با پیروزی انقلاب به یک ایران آزاد، مقتدر و قدرتمند تبدیل شد؛ امروز به ایرانی تبدیل شدهایم که غرب برای جلوگیری از نفوذ کشورمان به رقابت برخاسته است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با یادآوری اینکه امروز جوانان کشورمان انواع ماهواره را در مدار قرار میدهند، تصریح کرد: روزی فقط روی کاغذ اجازه انجام کار داشتیم اما امروز ماهواره را مستقل از سایر کشورها در مدار قرار میدهیم. سرلشکر سلامی با ابراز اینکه روزی هیچ پدیده صنعتی به نام خودمان نداشتیم و حتی قدرت خلق هیچ فناوریای را نداشتیم و این قدرت را از ما سلب کرده بودند، ادامه داد: امروز در تمام این خطوط ساحلی پیشرفتهای شگفتانگیزی شکل گرفته است؛ ایرانی که به کمک ملتهای مستضعف میرود و ناجی ملل ضعیف و مسلمان شده است.
***
لیست جامعه روحانیت مبارز برای خبرگان تهران مشخص شد
سخنگوی جامعه روحانیت، لیست این تشکل برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری در حوزه انتخابیه تهران را معرفی کرد.
حجتالاسلاموالمسلمین غلامرضا مصباحیمقدم درباره نحوه ارائه لیست مشترک با جامعه مدرسین برای ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری گفت: جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ۲ نشست هماهنگی که با هم داشتند پیشنهادات خود را برای ترکیب لیست خبرگان دوره ششم با هم مبادله کردند. در اکثر موارد ما با هم اشتراک نظر داشتیم، البته پیشنهاداتی که ما به عنوان جامعه روحانیت مبارز مطرح کردیم بر اساس شاخصهایی بود که آنها را لحاظ کردیم. ما تمام همتمان این بوده که به لیست واحد برسیم. این اساس شخصیتهای ذیل جهت خبرگان تهران از سوی جامعه روحانیت مبارز معرفی شد: حضرات آیات و حجج اسلام:
1- محمدعلی موحدیکرمانی، ۲- علیرضا اعرافی، ۳- محسن اسماعیلی، ۴- مصطفی پورمحمدی، ۵- سیدمحمدعلی موسویجزائری، ۶- حمید حوالیشهریاری، ۷- قربانعلی درینجفآبادی، ۸- علی رازینی، ۹- حسینعلی سعدی، ۱۰- هادی صادقی، ۱۱- غلامعلی صفایی، ۱۲- محسن قمی، ۱۳- محمود محمدیعراقی، ۱۴- غلامرضا مصباحیمقدم، ۱۵- علی مومنپور، ۱۶- غلامعلی نعیمآبادی
بزودی لیست جامعه روحانیت مبارز در کشور نیز اعلام خواهد شد.
***
باهنر حوزه انتخابیه خود را به کرمان تغییر داد
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین با صدور بیانیهای از تغییر حوزه انتخابیه خود خبر داد. محمدرضا باهنر، در این بیانیه خود را نامزد حوزه کرمان در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی معرفی کرده است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «۲ بار اعتماد با مهر مردم شریف استان کرمان و ۵ بار اعتماد ارزشمند مردم گرانقدر تهران، توشهای از تجربه برای خدمت در واپسین سالهای عمر برایم فراهم آورده بود. بهرغم نامنویسی از حوزه انتخابیه تهران و بهرغم اصرارهای فراوان بسیاری از دوستان، با توجه به اینکه نخستین حضورم در مجلس شورای اسلامی از استان شهیدپرور کرمان بوده است، عزم آن کردم که با تغییر حوزه انتخابیه خود از تهران به کرمان، در صورت اعتماد دوباره مردم، آخرین حضورم در خانه ملت به نمایندگی از مردم خوب، صبور، دانا، انقلابی و ولایتمدار زادگاهم کرمان باشد».
***
ساخت پارک علم و فناوری مشترک ایران و ازبکستان
معاون علمی، فناوری رئیسجمهور گفت: با کشور ازبکستان بحث راهاندازی پارک علم و فناوری مشترک را پیش میبریم. روحالله دهقانیفیروزآبادی با بیان اینکه امروز عصر(دیروز) نخستین جلسه کارگروه شورای راهبری هوش مصنوعی برگزار میشود، تاکید کرد: ما با کشور ازبکستان بحث راهاندازی پارک علم و فناوری مشترک را پیش میبریم.
وی در ادامه بیان کرد: با طرف ازبکستانی در این باره صحبت شده و مکانی هم برای این پارک علم و فناوری مشخص شده که احتمالا در شهر سمرقند و در کنار دانشگاه این شهر خواهد بود. معاون علم و فناوری رئیسجمهور خاطرنشان کرد: تعاملات برای جایابی دقیق پارک علم و فناوری بین ایران و ازبکستان و فراخوان برای جذب شرکتها در حال انجام است. من دوست داشتم که قبل از سال جدید کار جذب شرکتها انجام شود اما با توجه به تغییر وزیر علوم ازبکستان و وقفهای که به این خاطر در کار ایجاد شده تا پیش از خرداد سال آینده کارها در این باره انجام خواهد شد.
ارسال به دوستان
مسؤولان با خدمتگزاری خالصانه قدرشناس مردم باشند
دبیر شورای نگهبان گفت: مسؤولان کشور در هر جایگاهی که هستند باید با خدمتگزاری خالصانه به مردم، قدرشناسی خود را نشان دهند. آیتالله احمد جنتی با قدردانی و تجلیل از حضور مردم ایران اسلامی در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن اظهار داشت: مردم آگاه و شریف ایران بار دیگر با حضور پرشور خود در راهپیمایی ۲۲ بهمن، ایستادگی در راه حق و حمایت خود از آرمانهای انقلاب اسلامی را اثبات کردند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ اظهارات اخیر حجاریان درباره مشارکت مشروط در انتخابات چه اهدافی را دنبال میکند؟
نفاق مرکب تحریم
گروه سیاسی: بیانیه اخیر تعدادی از اصلاحطلبان موسوم به بیانیه 110 نفر، همچنان در محافل سیاسی - انتخاباتی قابل بحث است. شاید یکی از مهمترین موضوعاتی که درباره این بیانیه مطرح است این باشد که این تعداد از چهرههای باسابقه و قدیمی اصلاحطلب، تا چه اندازه میتوانند وضعیت تصمیمگیری و سیاستگذاری در جبهه اصلاحات را متاثر از دیدگاههای تجدیدنظرخواهانه خود قرار دهند؟
مصاحبه اخیر سعید حجاریان با روزنامه اعتماد اما نشان میدهد قبل از آنکه این سوال به محل بحث تبدیل شود، باید این واقعیت را به عنوان مبنای رفتار اصلاحطلبی در نظر داشت که این جریان دچار نوعی تضاد، تعارض و نفاق در ابراز مواضع خود نسبت به مبانی ادعایی اصلاحطلبی، بویژه موضوع انتخابات، مشارکت و صندوق رای است. حجاریان در بخشی از این مصاحبه گفته است: «من در 2 انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شرکت نکردم و در این دوره هم مشخص است که شرکت نمیکنم اما این عدم شرکت بدین معنا نیست که از این به بعد در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهم کرد... اصلاحطلبان نباید وقت و سرمایه اجتماعیشان را صرف سر و کله زدن با دستپختهای هیاتهای اجرایی و نظارت کنند تا نهادهای کشور را بین گزینههای دوم و سوم و دهم ساخت قدرت دست به دست کنند». وی همچنین گفته است: «حرف من این است؛ انتخابات در دستور کار ما است اما به وقتش. اگر زورمان رسید و توانستیم با اصول و برنامه وارد انتخابات شویم، سیاستورزی انتخاباتی میکنیم؛ در غیر این صورت بهصورت تماموقت از صدر تا ذیل، یعنی از بانیان حذف اراده مردم تا خروجیهای استصواب را نقد فنی و کارشناسی میکنیم.
اما ممکن است به نقد کارشناسی هم بسنده نشود. من قبلتر گفتهام میان انتخابات و خیابان منازل زیادی است از جمله نافرمانی مدنی. شکلهای خفیف نافرمانی مدنی میتواند حکومت را سر عقل بیاورد، چون لزوما تصمیمهای سیاستی فعلی برآمده از عقل نیستند. در میان مردم ایدههای زیادی است منتها بهتر است من به مصادیق اشاره نکنم». حجاریان همچنین گفته: «من در زمان آقای روحانی گفتم اصلاحطلبان حاضر هستند دندانه کلید روحانی باشند، زیرا بر کلید بیدندانه فایدهای مترتب نبود و نمیتوانست قفلی را باز کند؛ یعنی فقط وقت کشور گرفته میشد.
منظور من این بود ما التفات داریم که آقای روحانی اصلاحطلب نبوده و کاندیدای اصلی ما نیست، با این وجود ایشان را میپذیریم مشروط به اینکه بخشی از دندانههای کلید او نیروهای متخصص اصلاحطلب باشند. به این اضافه کنید که به هر حال آقای روحانی در حرفهای سیاسی و سیاستیاش هم نکات اصلاحطلبانه کم نداشت».
نکته مهم حجاریان در این گفتوگو، استراتژی متعارض و متضاد طیف رادیکال در انتخابات پیش رو است. او درباره استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان گفت: «الگوی مطلوب از نظر من این است که اگر حزبی میتواند نفر تایید صلاحیتشدهاش را کاملا تضمین کند، به اسم و هویت حزبیاش کار کند اما نام جبهه اصلاحات را خرج نکند. بر سر این موضوع نباید دعوای هویتی کرد چون بحث استانها کمی متفاوت است. اما در تهران لیست دادن صحیح نبود و جبهه اصلاحات هم کار درستی انجام داد و اطلاعیهای در این رابطه صادر کرد. درباره رای دادن یا ندادن هم معتقدم این کار جنبه شخصی دارد و به صلاحدید افراد بستگی دارد، ولی طبعا اگر شخصی واجد صلاحیت باشد، میتواند بر رای دادن یا رای ندادن مردم تاثیر بگذارد. مثلا تصمیم من برای این انتخابات رای ندادن است حالا اگر 4 نفر من را قبول دارند، به این ترتیب ۵ نفر از مشارکتکنندگان کم میشود! ببینید! واقعیت این است که رای دادن در انتخابات امسال تفاوت زیادی با رای ندادن ندارد؛ مثل این است که یک تکه کاغذ را داخل جیبهای یک شلوار شش جیب جابهجا کنیم».
* تناقض ذاتی حجاریان
اظهارات حجاریان اگرچه هم نوعی انتقاد و هم نوعی تایید بیانیه اخیر اصلاحطلبان است اما بررسی آن در قالب سابقه رفتاری اصلاحطلبان نشان میدهد وی همچنان دچار عارضه تناقض است.
یکی از اختلافات بانیان بیانیه 110 نفر با امثال حجاریان، شاید همین نگرانی درباره پدیدار شدن این تناقض و ضدیت آن با مبانی اصلاحطلبی و در نتیجه پایان یافتن این جریان در کنشهای سیاسی جامعه باشد.
به عبارتی 110 اصلاحطلب معتقدند ادامه اصلاحطلبی با شیوه متناقض گذشته که امثال حجاریان آن را نمایندگی میکنند ممکن نیست و باید طرحی دیگر دراندازند و حداقل در مواجهه با انتخابات و موضوع مشارکت کمی آبروداری کنند.
* تناقضات کدامند؟
بررسی اظهارات حجاریان نشان میدهد او یک دیوار حائل در اطراف خود کشیده و تصور میکند تناقضات و نفاق سیاسی آنها بویژه درباره انتخابات و صندوق رای از نظرها دور مانده است.
حجاریان و جریان رادیکال اصلاحطلب که این روزها افسار اصلاحطلبی را در اختیار گرفته، در انتخاباتهای مختلف، رفتار متفاوتی درباره مشارکت اتخاذ کرده است.
حجاریان در همین مصاحبه با روزنامه اعتماد نیز صراحتا گفته است انتخابات در دستور کار آنها است اما به وقتش! به عبارتی این وقت بودن شرکت در انتخابات، به صورت مستقیم با وضعیت آنها در افکار عمومی و امکان به قدرت رسیدن آنان مرتبط است.
این جریان زمانی که امکان پیروزی در انتخابات را برای خود فراهم دیده است، فرمان به مشارکت در انتخابات داده است. از جمله در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 که با توجه به شرایط اجتماعی امکان پیروزی در انتخابات را فراهم دیدند از کاندیدای عاریهای حمایت کردند. یا در انتخابات مجلس در سال 94، در حالی که تعدادی از کاندیداهای اصلی آنها رد صلاحیت شده بودند، با تعدادی کاندیدای گمنام به رقابتها وارد شدند و فهرست انتخاباتی در تهران و سراسر کشور ارائه کردند. اما همین جریان در دوره گذشته انتخابات مجلس که به واسطه عملکرد دولت روحانی، اقبال عمومی به آنها کمتر شده بود؛ به بهانه رد صلاحیت تعدادی از افراد خود، فرمان تحریم انتخابات دادند.
یا به عنوان نمونه، همین جریان در انتخابات ریاستجمهوی یازدهم، در حالی که کاندیدای اصلی آنها محمدرضا عارف بود اما بر روی کاندیدای درجه 2 یا درجه 3 که امکان پیروزی داشت ائتلاف کردند و معجزه رحم اجارهای را پدید آوردند. اما در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در سال 1400، از آنجا که قافیه را باخته دیدند، حتی روی مهرعلیزاده که کاندیدای جریانی و شناسنامهدار آنها بود نیز ائتلاف نکردند و دستور تحریم انتخابات را دادند!
یا در موضوع شلوار ششجیب، حجاریان و طیف تندرو میتوانند صراحتا بگویند زمانی که آنها هم در سال 92، هم در 96 و هم در انتخابات مجلس در سال 94 که همفکران آنها همه ارکان دولت و مجلس را در اختیار گرفته بودند؛ آیا وضعیت آنها همانند گذاشتن کاغذ در شلوار ششجیب بود؟ آیا حضور آنها در تمام مناصب قدرت، تفاوتی با وضعیت فعلی برای آنها نداشته است؟
نکته مهمتر؛ اصلاحطلبان و همفکران آنها بیشترین طول زمان تصدی قدرت را در ایران داشتهاند. محمد عطریانفر اخیرا در گفتوگو با «وطن امروز» نیز به همین نکته اذعان کرد و این را هم گفت که شاید بیشترین انتقادات نسبت به مدیریت اجرایی کشور متوجه اصلاحطلبان باشد.
بنابراین مدت زمان حضور اصلاحطلبان در قدرت، بیشتر از رقیب بوده است و این مهم از صندوق رای حاصل شده است. اینگونه هم نبوده که این جریان برای یک مدت طولانی از صحنه مدیریت کشور دور بوده باشد. تا همین 2 سال قبل نیز دولت در اختیار اصلاحطلبان و رئیسجمهور مورد حمایت آنها بود. بنابراین صندوق رای همیشه بالابرنده اصلاحطلبان بوده است و هرگز حکم شلوار ششجیب را برای آنها نداشته است. البته قاعدتا محتوای این جیبها برای اصلاحطلبان و رفقای آقای حجاریان مهم بوده است. اینکه درون این جیبها یک تکه کاغذ بیارزش باشد یا کاغذهای باارزش، حتما برای این جریان مهم بوده است!
اظهارات آقای حجاریان نشان میدهد در این جریان، در همچنان بر پاشنه سابق میچرخد. آنها در حالی که همچنان از انتخابات و صندوق رای به مناصب قدرت میرسند اما همچنان در برخی برههها که امکان جلب افکار عمومی را ندارند، بر طبل تحریم انتخابات میکوبند.
* در تحریم هم صادق نیستند!
مرور دقیقتر اظهارات اخیر حجاریان البته نشان میدهد او آنگونه که در ظاهر ادعا میکند، چندان به تحریم انتخابات نیز پایبند نیست و در بیان همین ادعا هم صادقانه موضع نمیگیرد.
در اظهارات حجاریان پیداست سیاست و برنامه انتخاباتی اصلاحطلبان این است که آنها نمیخواهند حتی از طمع در اختیار گرفتن چند کرسی مجلس هم عبور کنند. حجاریان بر اساس همین فرصتطلبی گفته است برخی طیفها و احزاب اصلاحطلب از کاندیداهای خود در شهرستانها که امکان پیروزی در انتخابات دارند، حمایت کنند. اما او همزمان، ارائه فهرست انتخاباتی اصلاحطلبان در تهران را خط قرمز میداند. چرا؟ به 2 دلیل:
1- او و سران رادیکال اصلاحات میدانند در تهران هرگز نمیتوانند مورد اقبال قرار گیرند. یعنی خود را بازنده قاطع انتخابات تهران میدانند.
2- ژست عدم مشارکت خود را در انتخابات تهران میگیرند و در واقع ادعای تحریم انتخابات را در حوزه انتخابیه تهران میگیرند.
بر همین اساس مشخص است امثال حجاریان که تابع تئوری رحم اجارهای روحانی بودند، هرگز به ادعاهایی نظیر امکان مشارکت و روندهای اصلاحطلبانه و نظارت استصوابی پایبند نیستند و رفتار سیاسی آنها بر اساس امکان و فرصت گرفتن ارکان قدرت است.
* دست خاتمی هم رو شده است
اینکه عدهای بگویند بیانیه اخیر 110 اصلاحطلب، مغایر یا مطابق نظر محمد خاتمی بوده است، ندانستن صورت مساله این بیانیه و ماهیت تصمیم پشت آن است. از سوی دیگر اینکه عدهای تصور کنند میدانداری هسته رادیکال اصلاحطلب با شعار تحریم انتخابات، مطابق یا مغایر نظر خاتمی است؛ این نیز یک صورت مساله اشتباه است.
واقعیت این است که محمد خاتمی در حال همراهی با هر 2 جریان است. هم میتواند بیانیهنویسان را ترغیب به انتشار بیانیه کند و هم میتواند به تحریمکنندگان انتخابات چراغ سبز نشان دهد. او برآورد دقیقی از وضعیت ندارد، بر همین اساس در حال تست کردن هر 2 دیدگاه است. نگرانی اصلی خاتمی، مساله از بین رفتن جریان دوم خرداد در مناسبات و کنشهای سیاسی کشور است. بر همین اساس او در یک دوگانه مجهول قرار گرفته است. ضمن اینکه شاید خود را نیز اینگونه دلداری میدهد که از دل این 2 موضع، میتواند یک موضع میانه پدیدار شود.
ارسال به دوستان
بازی خطرناک اعتراض با عدم مشارکت
سعید نجفی*: ۱- محمدرضا پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ خود در بخشی با اشاره به موضوع انتخابات در دوران پهلوی مینویسد: «انگلیسیها این امر را عادی و طبیعی میدانستند که انتخابات در ایران مطابق نظر و خواستههای خودشان انجام شود. در زمان جنگ (دوم جهانی)، انتخابات ایران به این صورت انجام شد که مثلا صبح مستشار سفارت انگلیس با لیستی حاوی 80 نامزد نمایندگی مجلس به دیدار نخستوزیر میرفت و بعدازظهر همان روز کاردار شوروی نام 12 نفر از نمایندگان مورد نظر خود را به نخستوزیر میداد». این فقره تنها یکی از اسناد البته با اقراری شاید ناخواسته از زبان خود شاه مبنی بر نبود آزادیهای سیاسی واقعی در دوران پهلوی و فرمایشی بودن انتخابات در آن دوران است. فرمایشی بودن انتخابات در دوران پهلوی که ناشی از مداخلات گسترده بیگانگان، دربار و دولت بود، در یادداشتهای روزانه اسدالله علم نیز مکررا بازتاب داشته است. علم کسی است که از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ وزیر دربار حکومت پهلوی و از نزدیکترین افراد به شاه محسوب میشد و از مخفیترین مسائل و اسرار شاه و دربار و خاندان پهلوی و موضوعات ریز و درشت کشور آگاه بود.
۲- هر چند درباره دستاوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی ایران میتوان ساعتها و روزها صحبت کرد اما از باب خلاصهسازی و ساختاربخشی، آنها را میتوان در محورهایی چون استقلال (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی)، آزادی، پیشرفتهای علمی و آموزشی، توسعه زیرساختی، موضوعات بهداشت و درمان، توسعه انسانی، احیای اعتماد به نفس ملی و روحیه خودباوری، ایجاد هویت ملی و بینالمللی و دستاوردهای معنوی دستهبندی کرد. از همین منظر، انتخابات و برگزاری پرتعداد آن بعد از وقوع انقلاب اسلامی را میتوان در قالب دستاوردهای استقلال سیاسی و آزادی قلمداد کرد. برگزاری ۱۳ دوره انتخابات ریاستجمهوری، ۱۱ دوره انتخابات مجلس، 6 دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و 5 دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، بخشی از انتخابات برگزار شده در دوران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران است. انقلاب اسلامی شاید تنها موردی باشد که حتی نوع حکومت را نیز با همهپرسی از مردم آن هم در فاصله زمانی 50 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشخص کرده است.
3- با وجود تحقق موفقیتهای چشمگیر و بعضا منحصربهفرد، در برخی بخشها مانند اقتصاد، کشور دچار کاستیهای مزمنی است که بخش مهمی از این کاستیها نیز یادگار دوران خسارتبار شاهنشاهی در ایران است. بخشی از آن را میتوان به سوءمدیریتها و سهمی دیگر را به تحریمهای اقتصادی دشمن نسبت داد. در هر صورت، سیر موفقیتها و دستاوردها در قالب نظام اسلامی و آشکار شدن کارآمدی دین در مدیریت جوامع، دشمن را بر آن داشت با حربه وارونهنمایی واقعیت، از تثبیت و گسترش این الگو جلوگیری کند. بنابراین تحریم اقتصادی در ترکیب با اقدامات سختی چون تهاجم نظامی، ترور، ایجاد ناامنی، کودتا، تهاجم فرهنگی، فعالسازی گسلهای اجتماعی و ایجاد فتنه به منظور به زانو درآوردن الگوی مردمسالاری دینی ملت ایران به صحنه آورده شد.
4- سراسیمگی حاصل از واقعیات پیشگفته و سوخت شدن گزینههای قبلی دشمن، استکبار و در رأس آن آمریکاییها را وادار به طراحی جنگ شناختی و ادراکی سنگین، پیچیده و مداوم با ایران کرد. کوچکانگاری دستاوردهای انقلاب اسلامی، بزرگنمایی کاستیهای اقتصادی و سوار شدن بر موج گلایهمندیها، کمتحرکی و اشرافیگری برخی مسؤولان، قبیلهگرایی برخی جریانهای سیاسی و محوریت قدرت به جای خدمت و لکنت زبان برخی موثران در تبیین دستاوردها در تلاقی با کم مطالعه بودن جامعه بویژه نسلهای جوان، دشمن را به طمع مخدوشسازی یکی از بزرگترین و مهمترین ویژگیهای انقلاب اسلامی یعنی پشتوانه مردمی آن که متجلی در برگزاری انتخاباتهای پرشور، سالم و رقابتی بوده، انداخته است. دشمن نیازمند بهانهای برای انکار مردمی بودن انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن است و بهترین مسیر برای این وارونهنمایی را در بیمیل یا ناامید کردن مردم از مشارکت در انتخابات میداند که نزدیکترین آوردگاه آن، انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۱۱ اسفند امسال است.
5- ملت ایران تجربه تلخ فتنه ۸۸ را بخوبی به یاد دارد و نیازمند تبیین آن برای نسلهای جوانتر است. در انتخابات ریاستجمهوری دهم، مشارکت ۸۵ درصدی مردم حدنصاب جدیدی را رقم زد که طبعا اعتبار بینالمللی و قدرت مضاعفی برای کشور در پیشبرد اهداف ملی ایجاد میکرد. بنابراین از نظر دشمن به نحوی باید ظرفیتسازی چنین مشارکت بالایی خنثی یا حتی به ضد خود تبدیل میشد که متاسفانه با نادانی و خیانت برخی کاندیداها در نسبت دادن اتهام تقلب در انتخابات به نظام، فرصت مناسبی برای دشمن جهت ایجاد فشار بینالمللی بر کشور ایجاد کرد. تحریمها به طور فزایندهای اوج گرفت تا اقتصاد کشور را مورد هدف قرار داده و به نارضایتی عمومی بینجامد. دقت کنید! در این مورد، مشارکت مردم در انتخابات بالا بود اما با بهانه تقلب دودستگی در کشور ایجاد شد و آنچه میتوانست سکوی پرتابی برای حرکت پرشتاب کشور در مسیر اهداف و آرمانها باشد، از ظرفیت مربوط تخلیه شد. حال فقط تصور کنید انتخابات پیش رو به دلیل تحلیل یا ایجاد محاسبات غلط در برخی افراد، با مشارکت پایین مواجه باشد، طبیعی است دشمن با همین بهانه و با فرض غلط تضعیف پشتوانه مردمی نظام و کشور، تحرکات مضاعفی برای ضربه زدن انجام خواهد داد.
6- تجربه کارکرد مجلس یازدهم و دولت سیزدهم در مقایسه با مجلس دهم و دولتهای یازدهم و دوازدهم به وضوح نشان میدهد نوع انتخاب با مشارکت بالا تاثیر بیشتری از عدم مشارکت صرفا به دلیل اعتراض به کاستیها دارد. در سیاستورزی نوع اول با انتخابی بهتر و عملکرد صواب منتخبان، کاستیها کمکم رفع خواهد شد اما در رویکرد دوم نه تنها امیدی به رفع کاستیها نیست، بلکه تشویق دشمن به دشمنی، احتمالا به انباشت کاستیها و نارساییها خواهد انجامید. باید دقت کرد اگر رای دادن فایدهای نداشت، دشمن و دنبالههای داخلی آن اینقدر بر رای ندادن تاکید نمیکردند.
7- و اما سخنی با برخی جریانهای سیاسی که خط عدم مشارکت به بهانه اعتراض به کاستیها را تبلیغ میکنند. این جریانهای همیشه مدعی با طرح عباراتی مانند مجلس حداقلی برای تحقیر مجلس مستقر یا نسبت دادن انتخاب رئیسجمهور فعلی به مشارکت حداقلی، سعی در ذهنیتسازی برای گزارههایی چون موارد زیر دارند:
جریانهای سیاسی رقیب صرفا در مشارکت حداقلی پیروز انتخابات هستند! فقط جناحهای سیاسی متبوع ما، قدرت بسیجکنندگی مردم را دارند! در صورت مشارکت حداکثری، جریان سیاسی متبوع ما، منتخب مردم بوده و جریان رقیب قطعا شکست خواهد خورد!
حال سوال این است اگر به گزارههای فوق - چنانکه شب و روز در ابزارهای رسانهای خود در بوق و کرنا میکنید - ایمان و اطمینان دارید، چرا خط خطرناک عدم مشارکت را تبلیغ میکنید؟ مگر نمیگویید قدرت بسیجکنندگی مردم را دارید و در صورت بالاتر بودن نرخ مشارکت، منتخب مردم خواهید بود؟ بفرمایید؛ این گوی و این میدان! طبیعی است به افزایش مشارکت انتخاباتی اندیشیدن برای شما نیز صوابتر است، زیرا تبلیغ خط عدم مشارکت، ادعای بسیجکنندگی و همسویی با منافع ملی از سوی شما را زیر سوال میبرد، در حالی که عدم اقبال مردم به انتخاب شما به رغم افزایش مشارکت، تنها، ادعای منتخب بودن شما در صورت افزایش مشارکت را زیر سوال خواهد برد. در قسم اول تیشه به ریشه فلسفه وجودی خود میزنید اما در قسم دوم به رغم بیاعتبار شدن برخی ادعاهایتان، شاید بتوانید با آسیبشناسی، در آینده اقبال مردمی را به سوی خود جلب کنید. پس به انتخابات بازگردید و به مردم بپیوندید.
عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|