|
هفته عجیب گلرهای پرسپولیس، سپاهان و نساجی با دریافت گلهای باورنکردنی
چالش مانکن
هفته نوزدهم لیگ برتر با اشتباهات مهلک گلرهای تیمهای مختلف همراه بود؛ از پیام نیازمند تا علیرضا رضایی و علیرضا بیرانوند؛ توپهایی که در نهایت تعجب وارد دروازه شد و لحظات باورنکردنیای را برای هواداران تیمهایشان رقم زد. هفته نوزدهم لیگ برتر ایران به پایان رسید و اشتباهات گلرهای ملیپوش و سطح اول ایران در این هفته در نتایج تاثیرگذار بود و شرایطی را رقم زد تا انتقادهای زیادی نسبت به عملکرد آنها شود. پیام نیازمند و علیرضا بیرانوند روی گلهای دریافتی سپاهان و پرسپولیس نقش مستقیم داشتند و اشتباهات فردی بزرگی انجام دادند. نکته نگرانکننده هم آن بود که این گلها از سوی گلرهایی دریافت شد که پیش از این کمتر شاهد اشتباهات بزرگ از سوی آنها بودیم.
* اشتباه مرگبار رضایی برای نساجی
فاصله نساجی تا پیروزی تنها چند دقیقه بود اما اشتباه باورنکردنی گلر جوان نساجی موجب شد آنها عجیبترین گل هفته را بخورند. البته 24 ساعت بعد علیرضا بیراوند در اشتباهی عجیبتر رقیب جدی این گل شد. حقیقتا سخت است بگوییم اشتباه کدام گلر بزرگتر بود. البته بازیکنان پرسپولیس اشتباه بزرگ گلر شماره یک تیم ملی را جبران کردند، اتفاقی که برای رضایی و نساجی رخ نداد!
اما این گل چگونه روانه دروازه نساجیچیها شد؟ علیرضا رضایی تصمیم درستی گرفته بود تا زمان بازی را به سود نساجی سپری کند اما تکنیک اشتباهی را برای مهار توپ انتخاب کرد و منطقیتر بود توپ را با پا کنترل میکرد. علیرضا رضایی فشار زیادی را در چند وقت اخیر تحمل کرده و بعد از گذراندن دورهای که در استقلال بازی به او نرسید و در شمسآذر هم با شرایط عجیبی روبهرو شد، میخواست خود را اثبات کند اما در اجرای تکنیک کنترل توپ اشتباه داشت. در این مسابقه ثانیهها ارزشمند بود و رضایی میخواست با کنترل توپ زمان را به سود تیم خود سپری کند اما گرفتن ثانیهها در آن لحظه ارزش ریسک به این بزرگی را نداشت و این یک تجربه برای او و دیگر دروازهبانهای جوان شد. یک توپ ساده و کمسرعت روی دروازه او آمد و اشتباه باورنکردنی رضایی موجب شد توپ بعد از برخورد به سینه او به آرامی درون دروازه نساجی جا بگیرد؛ یک گل کمیک و خندهدار البته نه برای اهالی قائمشهر!
* این چه گلی بود خوردی آقای بیرانوند؟
عدم هماهنگی بین دانیال اسماعیلیفر و علیرضا بیرانوند در رقم خوردن گل اول فولاد برابر پرسپولیس تاثیرگذار بود. اسماعیلیفر باید فضای ضربه زدن را از بازیکن فولاد میگرفت و خودش را بین مهاجم و چارچوب دروازه قرار میداد و اولویت دوم او جلوگیری از پاس کاتبک میبود، علیرضا بیرانوند هم زمانی که دید این فضا ایجاد شده، نباید به عقب میرفت و خود را برای پاس کاتبک آماده میکرد. اگر دانیال اسماعیلیفر فضا را میبست، این موقعیت ایجاد نمیشد، علیرضا بیرانوند هم پیش از ضربه پیشبینی کرد و با تجربهای که دارد خواست بازیخوانی کند که این بازیخوانی اصولی انجام نشد اما در نهایت باید بیراوند را مقصر اصلی این گل دانست. اگر او دروازهبان شماره یک تیم ملی ما در همه این سالها نبود، میشد روی این گاف کمی تامل کرد اما به نظر میرسد سوای موضوع فنی که شرحش رفت، باید به این واقعیت اشاره کرد که این روزها بیرانوند همه حواسش به مستطیل سبز نیست. پیش از این چنین گلهایی را سوشا مکانی در فوتبال ایران دریافت میکرد؛ گلری ضعیف و پرادعا که سرانجام چوب رفتارهای خارج از فوتبال خود را خورد و حالا باید با ذرهبین او را پیدا کرد.
* گل دوم فولاد؛ اجرای اشتباه تکنیک مشت کردن از سوی بیرو
اما آن گل تنها توپی نبود که از خط دروازه بیرو رد شد. عدم هماهنگی بین دفاع و دروازهبان باز هم کار دست پرسپولیس داد؛ علیرضا بیرانوند در مکث اولیه اشتباه داشت و در ابتدا یک نشست به عقب داشت و سپس به جلو حمله کرد. زمانی که برای مشت کردن توپ اقدام میشود، سرعت ثانویه باید بیشتر از سرعت اولیه باشد، قدمها در سرعت اولیه باید استوارتر باشد و مهار باید با حداکثر سرعت انجام شود. بیرانوند زمانی که به نقطه مهار رسید، سرعتش کم شد. بهرغم اینکه بیرانوند همیشه خروجهای خوبی داشته و نقطه قوت او حساب میشود، در این صحنه تکنیک خروج رعایت نشد. فرجی ضربه سر رو به عقبی را زد که در ادامه نه کریم حسن و نه گلر پرسپولیس موفق به دفع توپ نشدند که همان توپ بعد از برخورد به بدن مدافع قطری پرسپولیس، درون دروازه جا خوش کرد. آخرین بار که بیرانوند در یک بازی ۲ اشتباه بزرگ را انجام داد چه کسی خاطرش است؟ زنگ خطر برای او به صدا درآمده و اگر در داربی پیش رو نتواند منجی قرمزها باشد، شاید این اشتباهات، آغاز مسیر سقوط او باشد.
* گل دوم پیکان؛ نیازمند! چه کار کردی؟
اما دیگر اشتباه بزرگ و باور نکردنی هفته نوزدهم فوتبال به گل دوم پیکان به سپاهان مربوط میشود. در نهایت سپاهان این بازی را ۳ بر ۲ واگذار کرد تا همین اشتباه پیام، بهای گزافی برای تیمش داشته باشد. بازی با نتیجه یک - یک پیگیری میشد. آخرین ثانیههای بازی در پایان نیمه اول بود، محمدحسین فلاح از سمت راست سپاهان نفوذ کرد و بعد از آنکه پیام نیازمند را روبهروی خود دید، شوت نه چندان محکمی را روانه دروازه سپاهان کرد. توپی که اگر یک گلر تازهکار 18 ساله بود، به راحتی آن را مهار میکرد اما نیازمند ناباورانه بین مشت کردن و گرفتن دودل ماند و به شکلی کمیک و خندهدار، تنها توپ را برای ثانیهای لمس کرد تا همان توپ درون دروازه تیمش قرار بگیرد. در ادامه اگر چه سپاهان روی اشتباه عجیب ناصری، گلر پیکان گل مساوی را زد اما در نهایت پیکان گل سوم را زد تا بهای اشتباه نیازمند باخت تیمش باشد.
ارسال به دوستان
گزارشی درباره سوءاستفاده معلمبلاگرها از دانشآموزان برای دیده شدن در فضای مجازی
علم بهتر است یا شهرت؟
* معاون اجتماعی پلیس فتا در گفتوگو با «وطن امروز»: خانوادهها میتوانند از معلمبلاگرها شکایت کنند
گروه اجتماعی: پدیده نوظهور «بلاگری» در حالی با توسعه و پیشرفت اینترنت و دنیای مجازی وارد زندگی انسانها شده است که به گفته پلیس فتا با فعالان این عرصه چنانچه با بیتوجهی به چارچوبهای قانونی و عدم رعایت حریم خصوصی اقدام به انتشار فیلم از طریق فضای مجازی کنند، برخورد قانونی خواهد شد.
بلاگری که با پیدایش وبلاگ به عنوان یکی از کارهای محبوب و پرطرفدار در اینترنت پا به عرصه فضای مجازی گذاشت، هم اکنون شکل گستردهای به خود گرفته و به یکی از محبوبترین و بعضا پردرآمدترین شغلهای مرتبط با فضای مجازی تبدیل شده است و هر روز به دایره فعالان این حوزه افزوده میشود.
بلاگرها که از راه تولید محتوا و انتشار آن در فضای مجازی با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنند، پس از جذب تعداد قابل توجهی دنبالکننده، اقدام به جذب تبلیغات و درآمدزایی میکنند به طوری که هم اکنون خیلیها به عنوان بلاگر در فضای مجازی و مشخصا شبکه اینستاگرام مشغول فعالیت هستند.
البته فعالان این عرصه باید حد و مرز بلاگری را بشناسند، برای مثال معلمان که در فضای آموزشی با دانشآموزان زیادی در ارتباط هستند و میتوانند مخاطبان فراوانی داشته باشند، فعالیتشان در چنین زمینهای بسیار حساس است. به گفته کارشناسان آموزشوپرورش، از آنجا که چارچوب خاصی برای فعالیت بلاگری معلمان وجود ندارد و آموزش و اطلاعرسانی لازم در این زمینه در مدارس و مراکز آموزشی به چشم نمیخورد، بنابراین برخی معلمانبلاگر شدهاند و از دانشآموزان به عنوان ابزاری برای دیده شدن خود استفاده میکنند، بدون اینکه مجوز قانونی داشته باشند. چنانچه قانون بالادستی در این زمینه وجود داشته باشد و قوانین و مقررات فعالیت در فضای مجازی از سوی آموزشوپرورش به مدارس ابلاغ شود، بیتردید معلمان بلاگر به سمت بلاگری نمیروند.
«بلاگرمعلمانی» که با استفاده ابزاری از دانشآموزان از آنها به عنوان نردبانی برای بالا رفتن و دیده شدن در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی استفاده میکنند، کودکان را بدون اینکه به حقوق قانونی خود آشنا باشند، بعضا در معرض خطر قرار میدهند.
کارشناسان آموزشوپرورش معتقدند برخی معلمبلاگرها با چنین فعالیتی توانستهاند منشأ کارهای خیر نیز شوند و با حفظ قوانین و رعایت حریم خصوصی با اتشار تصاویر و صوتهایی، مردم را ترغیب به کمکهای مالی و درمانی به مناطق محروم کنند اما چیزی که باید مد نظر قرار گیرد، ایجاد قانون برای فعالیت در فضای مجازی است تا در این زمینه همه از قوانین تمکین کنند.
در این باره سخنگوی وزارت آموزشوپرورش با تأکید بر اینکه هیچ معلمی به خاطر بلاگر بودن اخراج نشده است، گفت: اگر دانشآموزی از طریق فعالیت معلمانبلاگر آسیب ببیند، با معلم برخورد قانونی میشود. علی فرهادی در این باره اظهار کرد: حریم خصوصی دانشآموزان برای آموزشوپرورش مهم است و معلمانبلاگر باید این حریم را رعایت کنند. وی تصریح کرد: چنانچه معلمی در این زمینه به هر شکلی، حریم خصوصی دانشآموزان را به خطر بیندازد، برخورد میکنیم. فرهادی با هشدار به معلمان بلاگر گفت: معلمان به هیچ وجه حق ندارند از دانشآموزان فیلم بگیرند و منتشر کنند، چرا که ممکن است از طریق پخش این فیلم، دانشآموز آسیب ببیند. وی در واکنش به این جمله که برخی معلمانبلاگر عنوان میکنند از خانواده دانشآموزان اجازه گرفتیم، افزود: مثل این است که معلمی بگوید از والدین دانشآموز اجازه گرفتم که دانشآموز را تنبیه بدنی کنم. مگر والدین کودکی اجازه میدهند کسی به کودکشان آسیب جسمی وارد کند. این فیلمها میتواند در آینده کودکان تأثیر بگذارد. سخنگوی وزارت آموزشوپرورش تأکید کرد: هر فعالیتی که امنیت روانی کودک را دچار مخاطره کند، چه معلمبلاگری یا هر فعالیت دیگر ممنوع است. وی با بیان اینکه معلمان حق ندارند تحت عنوان معلم بلاگر و امثالهم، حریم خصوصی و حقوق کودک را زیر پا بگذارند، اضافه کرد: لازم باشد در این باره بخشنامه هم خواهیم داد اما در حال حاضر هشدار میدهیم. فرهادی با تأکید بر اینکه هیچ معلمی به خاطر بلاگر بودن اخراج نشده است، افزود: اگر دانشآموزی از طریق فعالیت معلمانبلاگر آسیب ببیند، با معلم برخورد قانونی میشود. برای تخلف کارکنان دولت، قانون پیشبینی شده است و اگر دانشآموزی آسیب ببیند موظف به برخورد هستیم.
* خانوادهها میتوانند از «معلمبلاگرها» شکایت کنند
معاون اجتماعی پلیس فتا در گفتوگو با «وطن امروز» درباره اینکه برخی معلمبلاگرها از دانشآموزان به عنوان ابزاری برای دیده شدن خود استفاده میکنند، آیا قانونی وجود دارد که با چنین معلمانی برخورد شود، افزود: بله! در صورتی که انتشار فیلم باعث جریحهدار شدن افکار عمومی یا آسیب روحی به دانشآموز شود، والدین میتوانند با طرح شکایت، مراحل قانونی را طی کنند. پلیس فتا مطابق ماده 22 قانون جرائم رایانهای با بلاگرها برخورد قانونی خواهد کرد.
سرهنگ رامین پاشایی به «معلمبلاگرها» هشدار و ادامه داد: اگر حریم خصوصی و حقوق کودکان در فیلمهایی که در فضای مجازی توسط معلمان منتشر میشود، رعایت نشود، امکان شکایت خانوادههای دانشآموزان از این افراد وجود دارد. وی به انتشار فیلمهایی از دانشآموزان و کلاس درس توسط معلمان در فضای مجازی اشاره و اظهار کرد: اصل انتشار چنین فیلمهایی از نظر قانونی مشکلی ندارد، مگر اینکه حریم خصوصی رعایت نشود یا همچون معلم بابلی که دانشآموزان را ترغیب به همخوانی آهنگ مبتذل زیرزمینی کرد، کارهای خارج از عرف انجام شود.
وی افزود: اگر در انتشار این فیلمها حقوق کودکان و حریم خصوصی دانشآموزان رعایت نشود، خانوادههای دانشآموزان میتوانند از آن معلم شکایت کنند و موضوع از طرف پلیس فتا پیگیری میشود.
معاون اجتماعی پلیس فتا بیان کرد: در برخی فیلمها چهره دانشآموزان مشخص است که این کار مصداق رعایت نکردن حریم خصوصی کودکان است و خانوادههای دانشآموزان میتوانند از این موضوع شکایت داشته باشند.
پاشایی خاطرنشان کرد: در برخی دیگر از فیلمها دانشآموزان رفتاری دارند که انتشار آن رفتار در فضای مجازی میتواند موجب تمسخر آن کودک و به سخره گرفتن او شود که چنین رفتاری هم مصداق جرم در فضای مجازی است و در صورت شکایت خانواده، امکان پیگیری وجود دارد.
مهرداد ویسکرمی، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با «وطن امروز» درباره فعالیت بلاگرمعلمان و برخورد قانونی با آنها گفت: متاسفانه در این زمینه خلأهای قانونی وجود دارد. این حفرههای قانونی نیز ناشی از آن است که قانون فضای مجازی تاکنون در مجلس تصویب نشده است. در چنین شرایطی بعضا دیده میشود که بلاگرمعلمان فیلمهایی را منتشر میکنند که با اخلاق و قانون مغایرت دارد. وی با بیان اینکه اگر کسی در فضای مجازی به فردی توهین یا فیلمی از وی منتشر کند، میتواند از منتشرکننده و عوامل فیلم به پلیس فتا شکایت کند، خاطرنشان کرد: قانون متناسب با مدارک و اسناد مشهود و محرز با خاطی برخورد میکند. حال به نظر میرسد باید قانونی برای برخورد با بلاگرهایی که افکار عمومی را خدشهدار میکنند تصویب شود تا بلاگرها در چارچوب قانون
فعالیت کنند.
ارسال به دوستان
وزارت اطلاعات از انهدام بزرگترین شبکه قمار آنلاین مرتبط با انگلستان خبر داد
باخت قماربازان
گروه سیاسی: وزارت اطلاعات روز گذشته در اطلاعیهای اعلام کرد: در پی ۱۴ ماه تحقیقات و رصدهای پیچیده اطلاعاتی با مساعدت قوه قضائیه و بانک مرکزی، بزرگترین شبکه سازمانیافته قمار و شرطبندی اینترنتی که توسط مبادی مستقر در خارج از کشور مدیریت و راهبری میشد، شناسایی و منهدم شد. در این اطلاعیه آمده است: این شبکه که توسط باندهای مرموز مستقر در انگلستان تأسیس و هدایت میشد، توانسته بود مبالغ کلانی از سرمایههای ریالی و ارزی کشور را با استفاده از ۳۵۰۰۶ حساب و ۱۲۰۰ درگاه بانکی اجارهای و ۵۴ سایت بزرگ قمار و شرطبندی در اختیار بگیرد. وزارت اطلاعات یادآور شد: شبکه مافیایی لندننشین برای اغوای قماربازان طماع، بخشی از وجوه دریافتی از آنها را به عنوان عایدی قمار به حساب قماربازان واریز و بخش کلانی را به انگلستان منتقل میکرد. از یافتههای بسیار قابل تأمل آنکه دولت انگلستان با دریافت مالیات هنگفت از وجوه متقلبانه و نامشروع، از پولشویی و سایر فعالیتهای تبهکارانه باند لندننشین چشمپوشی کرده و عملا مسیر اقدامات مجرمانه را برای خلافکاران هموار مینمود.
بر اساس این گزارش، فساد شبکه مستقر در انگلستان صرفا معطوف به اَعمال تبهکارانه مالی و پولشویی نبوده، بلکه مضاف بر آن، به دنبال شکلگیری جریانی رسانهای برای قبحزدایی از ارزشهای اسلامی - ایرانی و عادیسازی فرهنگ منحط قمار در جامعه اسلامی ایران بوده است. سربازان گمنام امام زمان همچنین با حکم مرجع قضایی، ۵ مدیر داخلی شبکه موسوم به «Nitro bet» و درگاه مالی موسوم به «پرداخت می» (Pardakht.me) را به اتهام اخلال در نظام اقتصادی، پولشویی، اداره قمارخانه در فضای مجازی و تحصیل مال از طریق نامشروع بازداشت کردند. وزارت اطلاعات در ادامه اطمینان داد که قاطعانه عوامل اقدامات مجرمانه و اخلالگران در امنیت اقتصادی کشور را مورد رصد قرار داده و تحویل مراجع قضایی خواهد کرد.
ارسال به دوستان
«آصف علی زرداری» برای دومین بار بر مسند ریاستجمهوری پاکستان نشست
تخت مراد آصف
«آصف علی زرداری» نامزد مشترک جناح ائتلافی پاکستان با رای نمایندگان مجالس سنا، ملی و ایالتی این کشور به عنوان چهاردهمین رئیسجمهوری پاکستان انتخاب شد.
رایگیری در مجالس سنا، ملی و 4 مجلس ایالتی بلوچستان، خیبرپختونخوا، پنجاب و سند از ساعت ۱۰ صبح دیروز به وقت اسلامآباد آغاز شد و تا ساعت ۱۶ ادامه یافت. در انتخابات ریاستجمهوری پاکستان، آصف علی زرداری (نماینده مجلس ملی و رهبر حزب مردم) توسط احزاب متحد دولت و محمود خان اچک زی از جناح مخالف به عنوان نامزدهای انتخابات آتی ریاستجمهوری پاکستان با یکدیگر رقابت کردند. زرداری با کسب ۴۱۱ رای مجالس در برابر ۱۸۱ رای به دست آمده برای اچک زی به پیروزی رسید.
در همین حال حزب عمران خان با صدور بیانیهای ضمن اعتراض مجدد به نتایج انتخابات اخیر پاکستان، مدعی غیرقانونی بودن روند انتخاب رئیسجمهوری شد. آصف علی زرداری، نخستین شخصیت سیاسی در پاکستان است که برای دومین بار تصدی مسند ریاستجمهوری را برعهده میگیرد.
شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان با صدور بیانیهای درباره انتخاب آصف علی زرداری به عنوان رهبر حزب متحد (حزب مردم) با جناح حاکم فعلی این کشور گفت: دموکراسی در پاکستان ادامه دارد و انتخاب رئیسجمهوری بیانگر استمرار نظام دموکراتیک در کشور است.
رضا امیریمقدم، سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاکستان نیز در حساب کاربری رسمی خود در ایکس، انتخاب آصف علی زرداری به عنوان چهاردهمین رئیسجمهور پاکستان را تبریک گفت.
وی نوشت: آقای زرداری یادآور روزهای درخشان و طلایی روابط ۲ کشور برادر، دوست و همسایه ایران و پاکستان است. تحکیم روابط همهجانبه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان در طول مدت تصدی ایشان را آرزو میکنیم.
رئیسجمهوری پاکستان توسط اعضای پارلمان فدرال (شامل ۲ مجلس ملی و سنا) و ۴ مجلس ایالتی این کشور شامل مجلس ایالت پنجاب، مجلس ایالت خیبرپختونخوا، ایالت بلوچستان و مجلس ایالت سِند انتخاب میشود.
نمایندگان پارلمانهای ملی و ایالتی پاکستان و همچنین نمایندگان سنا که تعداد آنان بیش از 1000 نفر است، رئیسجمهوری جدید کشور را برای مدت 5 سال انتخاب کردند. رئیسجمهوری در پاکستان، مقامی تشریفاتی به شمار میآید و روند اخذ رای در انتخابات ریاستجمهوری پاکستان در اسلامآباد تحت نظارت کمیسیون انتخابات و دادگاه عالی اسلامآباد برگزار میشود. براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی پاکستان، انتخاب غیرمستقیم ریاستجمهوری در این کشور ۳۰ روز پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس نمایندگان انجام میشود. بر اساس قانون، فردی که بتواند ۳۴۵ رای (نصف به علاوه یک رای) را از آن خود کند به عنوان رئیسجمهوری جدید این کشور انتخاب میشود.
دوره 5 ساله عارف علوی (وابسته به حزب جنبش عدالت) رئیسجمهور فعلی پاکستان سپتامبر (شهریور و مهر) امسال به پایان رسید ولی وی به دلیل پایان یافتن دوره 5 ساله پارلمان قبلی، به ادامه مسؤولیت خود تا انتخاب پارلمان جدید موظف شد.
زرداری ۶۸ ساله (همسر خانم بینظیر بوتو نخستوزیر فقید پاکستان و پدر بلاول بوتو زرداری وزیر سابق امور خارجه) از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ منصب یازدهمین رئیسجمهور پاکستان را برعهده داشت. حزب زرداری توانست در انتخابات اخیر پاکستان ۵۴ کرسی مجلس ملی را کسب کند و همزمان اکثریت کرسیهای مجلس ایالتی سِند را نیز به دست آورد که طی آن حزب مردم توانست بار دیگر دولت مستقل خود را در این ایالت تشکیل دهد.
ارسال به دوستان
با وجود ممنوعیت واردات آیفون ۱۴ و ۱۵ اما نهتنها وارد کشور میشوند بلکه با ترفندهایی میتوان رجیستری آنها را فعال کرد
موبایلهای قاچاق زنگ میخورند!
گروه اقتصادی: در حالی که گوشیهای آیفون ۱۴ و ۱۵ به صورت قاچاق وارد کشور میشوند، شواهد نشان میدهد برخلاف ادعای وزیر ارتباطات، این گوشیهای تلفن همراه بدون مشکل از خدمات اپراتوری استفاده میکنند.
بنا بر بخشنامه گمرک، در اسفندماه سال گذشته، واردات مدلهای جدید گوشی آیفون به کشور ممنوع اعلام شد. بر اساس این تصمیم، گوشی تلفن همراه با نشان تجاری اپل مدل ۱۴ و کلیه مدلهای بعد از آن، از فهرست کالاهای مجاز همراه مسافر و پستی ورودی به کشور خارج شد؛ پیش از این ثبت سفارش و واردات تجاری این گوشیها نیز امکانپذیر نبود.
«ارزبری بالا» و «عمل متقابل نسبت به تحریمها» از جمله مهمترین دلایلی است که مسؤولان برای ممنوعیت واردات آیفون ۱۴ به بالا مطرح کردهاند. با این تفاسیر، همه گوشیهای آیفون ۱۴ و ۱۵ موجود در بازار، مصداق کالای قاچاق بوده که به صورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند.
هر چند ممنوعیت واردات مدلهای جدید آیفون با اعتراض برخی کاربران فضای مجازی و فعالان بازار تلفن همراه مواجه شده اما شواهد نشان میدهد این ممنوعیت تاکنون موجب صرفهجویی ارزی بیش از ۵۰۰ میلیون دلاری شده است.
البته برخی کارشناسان اقتصاد در همان مقطع، مدیریت مصارف ارزی در حوزه تلفن همراه را به تمام گوشیهای بالای ۶۰۰ دلار بسط داده بودند. به عقیده این افراد، تا زمانی که تمام تلفنهای همراه بالای ۶۰۰ دلار با ممنوعیت مواجه نشود، عملا مدیریت مصارف ارزی در حوزه این کالا، به طور کامل تحقق پیدا نمیکند.
آمارها بیانگر آن بوده که تا پایان دیماه بیش از یک میلیارد دلار انواع اپل (اغلب آیفون ۱۳) به کشور وارد شده است، همچنین در سال جاری واردات تلفنهای همراه بالای ۶۰۰ دلار نیز رشد عجیبی داشته است. در واقع مطابق با اعداد و ارقام اعلامی از سوی گمرک، واردات این نوع گوشیها با رشد ۶۰۰ درصدی همراه بوده است. به بیانی درآمد ۱۷۰ میلیارد تومانی دولت در سال ۱۴۰۱ به بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان در سال جاری رسیده است که خود حکایت از مدیریت غیرصحیح مصارف ارزی دارد.
* ۳۰۰ هزار دستگاه آیفون ۱۴ و ۱۵ در کشور فعال است!
اما نتیجه عجیبتر در بازار تلفن همراه کشور، به فعال بودن بیش از ۳۰۰ هزار دستگاه آیفون ۱۴ و ۱۵ مربوط میشود. در واقع مطابق ادعای یکی از فعالان بازار تلفن همراه، تاکنون حدود ۳۰۰ هزار دستگاه معادل ۴۰۰ میلیون دلار از مدلهای جدید آیفون به دست خریداران رسیده که بعضا بدون کمترین مشکلی در حال استفاده از آن هستند.
بررسیها نشان میدهد تغییر تنظیمات مدلهای آیفون ۱۴ و ۱۵ در مقاطع زمانی ۲۰ تا ۳۰ روزه موجب میشود آنتندهی با مشکل مواجه نشود. در واقع با وجود اینکه تلفنهای همراه رجیستر نشده، تنها قادر به فعالیت در یک بازه زمانی ۳۰ روزه هستند اما اینگونه تنظیمات سبب میشود مشکلی در آنتندهی ایجاد نشود.
همچنین دستگاههای مبدل سیمکارتکننده آیکاس (IQos)، نیز به عنوان یکی از اصلیترین شیوههای دور زدن طرح رجیستری تلفن همراه شناخته میشود. نکته عجیب اینجاست که این دستگاهها به صورت کاملا علنی در تمام فروشگاههای اینترنتی و حتی سطح بازار به فروش میرسد.
* وزیر ارتباطات: سامانه رجیستری دور نمیخورد!
البته عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در هفتههای گذشته، فعال بودن برخی گوشیهای آیفون ۱۴ و ۱۵ را مقطعی عنوان کرده بود. وی در این باره اظهار داشت: برخی افراد در استفاده از تلفن همراه خود از سیمکارت جایگزین یا تجهیزات سیمکارتخور دیگری استفاده میکنند و این مساله در حال پیگیری است؛ به عبارتی نمیتوان گفت سامانه رجیستری دور زده شده است.
از زمان رونمایی از آیفون ۱۴ یعنی شهریور ۱۴۰۱ تا امروز ۱۸ ماه سپری شده و با فرض اینکه وزارت ارتباطات تا چندین ماه از شیوه دور زدن رجیستری آیفون باخبر نبوده است اما تعلل یکساله پیرامون مقابله با این شیوه به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
متأسفانه بیتوجهی به این امر شرایطی را در آینده ایجاد خواهد کرد که قاچاقچیان انواع مدلهای تلفن همراه را در بازار کشور توزیع کنند؛ تلفنهای همراهی که بدون مشکل فعال میشوند. با این تفاسیر، افزایش تقاضا در بازار ارز آزاد و وفور کالای تقلبی در بازار تلفن همراه چندان دور از انتظار به نظر نمیرسد؛ موضوعی که به طور حتم بر واردات رسمی تلفن همراه نیز اثرگذار خواهد بود.
* ریپک هایی که به اسم نو فروخته میشود
لازم به ذکر است در سال جاری با وجود ممنوعیت واردات آیفون 14 و 15، همچنین عدم تولید آیفون 13، شاهد واردات صدها میلیون دلاری آیفون در یک سال هستیم. با توجه به شرایطی که درباره تولید این برند وجود دارد، میتوان گفت عمده آیفونهای 13 و مدلهای قبلتر آن که وارد کشور شده، رفرش و ریپک بوده است اما به عنوان گوشی نو وارد و به مصرفکننده فروخته شده است.
* مردم متضرر شرایط موجود
بنابراین رویه واردات در برابر صادرات که انحصار واردات آیفون را در اختیار عده خاصی که اتفاقا تخصصی در حوزه واردات تلفن همراه، خدمات پس از فروش و کنترل زنجیره فروش ندارند، قرار میدهد، نه تنها موجب زیان مصرفکننده نهایی شده بلکه در عمل سبب آسیب جدی به منابع ارزی کشور نیز شده است. به طور مثال سال 1397 واردکنندگان به دلیل عدم نظارت بر زنجیره فروش و گرانفروشی حتی به حبس محکوم شدند. این در شرایطی است که واردکنندگان آیفون در عمل هیچگونه نظارتی بر زنجیره ندارند و شاهد تغییرات مداوم قیمت آیفونها هستیم.
با توجه به این شرایط و ابهامات جدی که درباره عملکرد وزارت صمت در این حوزه وجود دارد، این سوال مطرح است که برنامه این وزارتخانه برای سال 1403 و اصلاحات در حوزه واردات آیفون چیست تا حداقل جلوی زیان ارزی کشور در سال آینده گرفته شود.
برای آنکه صرفهجویی ارزی واقعی و جلوگیری از نشتی ارزی به صورت حقیقی رخ دهد، باید با تخلفات شرکتهای مختلف واردکننده آیفون برخورد جدی انجام شود. این تخلف در حوزه ارزش گمرکی کالاهای وارداتی که منجر به ارزبری بسیار بالا شده است، رخ میدهد. در حقیقت واردکنندگان کالای رفرش و ریپک را که قیمت پایینتری دارد به عنوان کالای نو اظهار میکنند.
بر این اساس به نظر میرسد با پیادهسازی خدمات پس از فروش رسمی و حذف شرکتهای متخلف در سال 1403، میشود به کاهش ریخت و پاش ارزی در حوزه واردات تلفن همراه امیدوار شد. در همین راستا وزارت صمت باید تصمیمات قاطعی را برای بازگشت به رویه خدمات پس از فروش رسمی اتخاذ کند.
******
۲ سال از ضربالاجل واگذاری ایرانخودرو و سایپا گذشت ولی عزمی برای اجرای آن نیست
خودرو در هزار توی خصوصیسازی
گروه اقتصادی: نزدیک به 2 سال از ضربالاجل رئیسجمهور برای واگذاری مدیریت دولتی ایرانخودرو و سایپا به بخش خصوصی میگذرد اما هنوز تغییری در مدیریت این 2 شرکت دیده نشده و وضعیت مالی این 2 خودروساز هر روز بدتر از دیروز میشود. به گزارش «وطن امروز»، 11 اسفند سال 1400 بود که در نخستین ماههای آغاز به کار دولت سیزدهم، حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور کشورمان به همراه «رضا فاطمیامین» وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت دولت بازدید سرزدهای از پارکینگ و کارخانه ایرانخودرو به عمل آورد.
رئیسجمهور پس از این بازدید، دستورالعمل هشتگانهای را برای تحول صنعت خودرو ارائه داد که واگذاری مدیریت دولتی ایرانخودرو و سایپا به بخش غیردولتی یکی از آنها بود. در طول 2 سال گذشته بعضی از این فرمانها مانند افزایش تولید خودرو، شفافیت در نحوه عرضه و همچنین واردات خودرو به صورت دست و پا شکسته محقق شد اما از میان آنها واگذاری سهام خودروسازان به بخش خصوصی از جمله مواردی است که هنوز به نتیجه قابلقبولی نرسیده است.
در آن فرمان 8 بندی اینگونه مقرر شده بود که «تعیین تکلیف امور مربوط به واگذاری سهام خودروسازان به بخش خصوصی توسط دستگاههای ذیربط با آن تا پایان شهریور 1401 انجام شود». اکنون یک سال و نیم از پایان ضربالاجل رئیسجمهور به آن دستگاهها میگذرد اما هنوز تغییری در ساختار مدیریت و مالکیت ایرانخودرو و سایپا دیده نشده است.
* پاسکاری توپ واگذاری میان صمت و اقتصاد
در طول یک سال و نیم گذشته خبرنگار «وطن امروز» همواره پیگیر آخرین وضعیت واگذاری سهام ایرانخودرو و سایپا به بخش خصوصی بود اما طی این مدت وزرای اقتصاد و صمت به عنوان متولیان اصلی این موضوع، مسؤولیت واگذاری خودروسازان را دائما به گردن یکدیگر میانداختند.
در زمان حضور فاطمیامین در وزارت صمت، او مدعی شده بود اقدامات مهمی مانند پیشبرد امور حقوقی مربوط به واگذاری خودروسازان و همچنین ارزیابی ارزش دارایی آنها انجام شده است. وی پیدا شدن خریدار با شرط اهلیت در حوزه خودرو را به عنوان آخرین گام واگذاری خودروسازان اعلام کرده بود و همواره تاکید داشت مابقی امور باید توسط وزارت اقتصاد و سازمان خصوصیسازی پیگیری شود.
در سوی دیگر احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی هم در پاسخ به اظهارات مسؤولان وزارت صمت مدعی بود سازمان خصوصیسازی به عنوان دستگاه دخیل در این موضوع جلساتی را به منظور تعیین تکلیف چگونگی واگذاری سهام ایرانخودرو و سایپا با مسؤولان وزارت صمت برگزار کرده است.
اوایل اردیبهشت امسال بود که سکاندار وزارت صمت تغییر کرد. فاطمیامین استیضاح شد و عباس علیآبادی وزیر شد اما به رغم تغییر در مدیریت این وزارتخانه، کشمکشها بر سر واگذاری خودروسازان بین وزرای اقتصاد و صمت همچنان ادامه پیدا کرد.
در طول 8 ماه گذشته علیآبادی برخلاف فاطمیامین گام موثری جهت تحقق این مساله برنداشت و تنها پاسخی که او طی این مدت به خبرنگاران داد این بود که وزارت صمت خواهان کاهش یا پایان تصدیگری خود در صنعت خودروسازی کشور است.
به نظر میرسد با آمدن علیآبادی به وزارت صمت، روند واگذاری خودروسازان نهتنها پیشرفتی نکرد بلکه در مقطعی از زمان توقف کرد و بعد از آن دنده عقب گرفت، زیرا در آذرماه امسال خاندوزی اعلام کرد وزارت اقتصاد در حال مذاکره و جمعبندی با وزارت صمت برای واگذاری خودروسازها به بخش خصوصی است.
با توجه به موارد مذکور اینگونه میتوان نتیجهگیری کرد که بعد از گذشت بیش از یکسال و نیم از موعد تعیینتکلیف سهام خودروسازان، وزارت صمت و اقتصاد هنوز پیرامون این مساله به توافق نرسیدهاند و همچنان باید منتظر بر زمین ماندن این موضوع بود.
* بخش خصوصی، بازیگر جدید واگذاری خودروسازان
در پی قفل شدن روند واگذاری خودروسازان، به نظر میرسد دولت قصد دارد بدون آنکه مالکیتی را واگذار کند، ابتدا مدیریت خودروسازان را به بخش خصوصی واگذار کند. اوایل بهمن امسال جمعی از تولیدکنندگان کشور دیداری با مقام معظم رهبری داشتند که طی آن دیدار، رهبر انقلاب به موضوعاتی نظیر ظرفیتهای بخش خصوصی و همچنین بهرهبرداری از پتانسیل این بخش در حوزه صنعت تاکید ویژهای داشتهاند.
به نظر میرسد دولت قصد دارد گره کور خصوصیسازی صنعت خودرو را نه با واگذاری سهام ایرانخودرو و سایپا بلکه با واگذاری مدیریت آنها باز کند.
اخیراً احسان خاندوزی در گفتوگویی با یکی از رسانهها پیرامون واگذاری خودروسازان اعلام کرده است با توجه به نکات مهم رهبر معظم انقلاب درباره ظرفیتهای بخش خصوصی، دولت قصد دارد ابتدا به مدیریت دولتی خودروسازان پایان داده و سپس آن را به بخش خصوصی واگذار کند؛ ایدهای که به نظر میرسد چندان نمیتواند در فرآیند باز کردن گره کور خصوصیسازی صنعت خودرو از کارایی بالایی برخوردار باشد.
* چرا بعد از 2 سال هنوز سهام خودروسازان واگذار نشده است؟
حسین رحیمینژاد، کارشناس صنعت خودرو در گفتوگو با «وطن امروز» پیرامون موانع موجود بر سر واگذاری سهام تودلی خودروسازان اظهار کرد: اکنون نزدیک به 2 سال از زمان ابلاغ فرمان 8 مادهای رئیسجمهور برای تحول در صنعت خودرو و به طور خاص واگذاری مدیریت دولتی خودروسازان به بخش خصوصی میگذرد اما هنوز تغییری در این امر ایجاد نشده است.
تصریح کرد: این مساله معلول 2 علت مجزا است. دلیل نخست آن به تجربههای ناکامی بازمیگردد که در طول چند سال گذشته برای برخی واحدهای صنعتی بزرگ به وقوع پیوسته است.
کارشناس صنعت خودرو افزود: طی سالهای گذشته نحوه خصوصیسازی تعدادی از واحدهای صنعتی کشور به گونهای رقم خورده که نتیجهای جز حیف و میل دارایی آنها به همراه نداشته است. در جریان این موضوع بعضا مواردی مشاهده شده که دارایی یک واحد صنعتی با قیمتی پایینتر از ارزش واقعی خود به افراد غیرموجه واگذار شده بود.
رحیمینژاد دخالت برخی قطعهسازان و مونتاژکاران به موضوع واگذاری سهام خودروسازان را به عنوان دومین عامل موثر بر ایجاد وقفه در روند این مساله دانست و درباره آن توضیح داد: اخیراً مواردی مشاهده شده مبنی بر اینکه صاحبان برخی از این بنگاهها قصد دارند با خرید بخشی از سهام ایرانخودرو و سایپا، کارتل اقتصادی خود را بزرگتر کرده تا از این طریق بتوانند نقش پررنگتر و در عین حال قویتری را در صنعت خودروی کشور ایفا کنند.
وی در ادامه پیرامون نامهنگاری وزیر صمت با دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا پیرامون کاهش زمان تجدید ارزیابی دارایی خودروسازان از 5 سال به 3 سال و تاثیر آن بر واگذاری سهام آنها گفت: اقدام اخیر وزیر صمت به این دلیل رخ داده که او قصد دارد واگذاری سهام خودروسازان به بخش خصوصی با قیمت روز و در عین حال واقعی خود انجام شود.
کارشناس صنعت خودرو تاکید کرد: شرط بهبود عملکرد ایرانخودرو و سایپا این است که آنها یک سهامدار عمده حقیقی عمده داشته باشند. واگذاری 30 یا 40 درصد از سهام خودروسازان به یک قطعهساز یا مونتاژکار تنها منجر به تشدید تعارض منافع در صنعت خودرو میشود.
* بروز رانت و فساد، دستاورد مدیریت خصوصی یک شرکت دولتی
رحیمینژاد همچنین درباره اظهارنظر اخیر وزیر اقتصاد مبنی بر واگذاری مدیریت خودروسازان به بخش خصوصی قبل از واگذاری مالکیت آنها گفت: انجام این کار از اساس غلط است، زیرا اجرای چنین برنامهای راه را برای بروز رانت، فساد و تعارض منافع در صنعت خودروی کشور هموار میکند.
کارشناس صنعت خودرو تصریح کرد: نظر مقام معظم رهبری پیرامون خصوصی کردن صنایع و واگذاری آنها به فعالان اقتصادی یک گزاره کاملا صحیح است اما متاسفانه درباره بیانات رهبر انقلاب سوءبرداشتهایی صورت میگیرد که واگذاری مدیریت خودروسازان به بخش خصوصی بدون انتقال مالکیت آنها یکی از مصادیق آن است.
وی در پایان تاکید کرد: مدیریت خصوصی یک شرکت دولتی، منجر به اعطای رانت و همچنین بروز تعارض منافع میشود. بخش خصوصی زمانی میتواند مدیریت خوبی را در یک بنگاه اقتصادی داشته باشد که آن بنگاه در مالکیت کامل بخش خصوصی باشد.
* خودروسازان غرق در زیان و بدهی
طی چند سال اخیر ایرانخودرو و سایپا با مشکلات متعددی مواجه بودند که افزایش روزافزون زیان انباشته و همینطور بدهی آنها به قطعهسازان از جمله موارد مهمی است که میتوان به آنها اشاره کرد. در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق کارشناسان صنعت خودرو بر این باورند که این مدیریت دولتی است که 2 شرکت مذکور را با چنین مسائلی روبهرو کرده است.
آخرین بررسیهای انجام شده از صورتهای مالی خودروسازان در سامانه کدال بیانگر آن است که زیاندهی خودروسازان همچنان مانند قبل ادامه داشته و حتی رکوردهای جدیدی را هم به ثبت رسانده است. در حال حاضر آخرین برآوردها نشان از آن دارد که مجموع زیان انباشته 3 شرکت ایرانخودرو، سایپا و پارسخودرو تا پایان آذرماه (۹ ماهه امسال) به ۱۷۴ هزار میلیارد تومان رسیده است.
مضاف بر زیان انباشته، بدهیهای مکرر خودروسازان به قطعهسازان از دیگر عواملی است که واگذاری سهام آنها به بخش خصوصی را با چالش جدی مواجه میکند. در حال حاضر ایرانخودرو و سایپا با زیان انباشته و بدهی بسیار زیادی مواجه هستند که خریداران واقعی را از خرید سهام آنها بازمیدارد.
مشکل تامین نقدینگی از دیگر مواردی است که از آن میتوان به عنوان یکی دیگر از مشکلات خودروسازان دولتی کشور نام برد. متاسفانه این مشکل تا حدی عمیق شده که اخیرا وزیر صمت با ارسال نامهای به بانک مرکزی خواهان افزایش سقف اعتباری آنها شده بود؛ درخواستی که در نهایت با موافقت شورای پول و اعتبار همراه شد.
شاید یکی از مهمترین عللی که باعث تاخیر در واگذاری سهام ایرانخودرو و سایپا شده باشد همین مشکلات مالی است که خریداران را از خرید سهام این شرکتها منصرف میکند. به نظر میرسد مکاتبه اخیر علیآبادی با دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا برای تجدید ارزیابی زودتر از موعد دارایی خودروسازان هم به این خاطر است که او میخواهد زیان و بدهی خودروسازان را از طریق به روزرسانی ارزش دارایی آنها جبران کند.
همانگونه که در ابتدا اشاره شد، مدیریت دولتی ایرانخودرو و سایپا دستاوردی جز افزایش زیان انباشته و بدهی و همچنین کمبود نقدینگی برای آنها به همراه نداشته است. مطمئنا در صورت واگذاری مدیریت به بخش خصوصی هم گرهای از کار آنها باز نمیشود، زیرا مالکیت دولت بر سهام تودلی خودروسازان مانع از ایجاد هرگونه تحول در این صنعت میشود.
دولت سیزدهم به نیمه راه خود رسیده و همراه با آن وضعیت مالی ایرانخودرو و سایپا هم هر روز وخیمتر از روزهای قبل میشود، حال باید دید گره کور واگذاری سهام خودروسازان بویژه سهام تودلی آنها تا پایان سال 140۳باز خواهد شد یا اینکه مدیریت آنها همچنان بر گردن سایر دولتها باقی خواهد ماند.
ارسال به دوستان
نگاه
رمزگشایی از منازعات انتخاباتی پنهان در آمریکا
نوید مؤمن: دونالد ترامپ در رقابتهای انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان (بویژه در رقابت موسوم به سهشنبه بزرگ) پیروز شد و نیکی هیلی، رقیب جدی خود را کنار زد. جو بایدن، رئیسجمهور مستقر نیز در یک رقابت کاملا تشریفاتی در روز سهشنبه بزرگ بر رقبای گمنام دموکرات خود غلبه کرد تا او نیز عملا خود را نامزد نهایی انتخابات ریاستجمهوری نوامبر 2024 قلمداد کند. صورت مساله مشخص و البته برای اکثر شهروندان آمریکایی دردناک است: دوگانه ترامپ - بایدن پس از ۴ سال تکرار شده و شهروندان این کشور ناچار هستند بار دیگر اسیر این رقابت بیثمر شوند اما چرا این رقابت بیثمر خواهد بود؟
دلیل این موضوع مشخص است: انتخاب ترامپ یا بایدن در رقابت سال 2024 کمترین تاثیری بر جلوگیری از تشدید بحرانهای امنیتی و شکافهای اجتماعی در آمریکا نخواهد داشت. پس از ظهور ترامپیسم در آمریکا و یارگیری رئیسجمهور سابق آمریکا از گروههایی مانند «پسران مغرور» و احزابی مانند «تی پارتی»، شاهد جا به جایی ناخواسته بسیاری از خطوط قرمز پررنگ در مناسبات داخلی آمریکا بودیم. نقطه اوج این روند، حمله ششم ژانویه 2021 به کنگره آمریکا با هدف تسخیر کاپیتالهیل بود. اگر چه این غائله با کشته شدن 5 نفر از حامیان ترامپ توسط پلیس و دستگیری صدها نفر پایان یافت اما نقطه آشکارساز گذار آمریکای قرن بیستویکم به سوی آنارشیسم و پوپولیسم بود. رئیسجمهور سابق آمریکا در پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 میلادی، حمایت بسیاری از افراد صاحب نفوذ در کشورش را پشت سر خود داشت. همگان به یاد دارند «جیمز کومی» رئیس افبیآی در فاصله 24 ساعت باقیمانده تا برگزاری انتخابات نوامبر 2016 تاکید کرد پرونده افشای ایمیلهای محرمانه هیلاری کلینتون (رقیب ترامپ) موثق و مفتوح است. این جمله کافی بود تا صدها هزار رای خاکستری و مردد، در لحظات آخر رقابت انتخابات به سبد جمهوریخواهان و ترامپ واریز شود. نتیجه این روند، خود را در ایالاتی مانند پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین نشان داد؛ جایی که ترامپ با اختلاف چند هزار رای امتیاز الکترال هر یک از آنها را به خود اختصاص داد و راهی کاخ سفید شد.
اما سال 2020 میلادی معادله برعکس شد! این بار افبیآی درست در مقابل ترامپ قرار گرفت تا جایی که رئیسجمهور سابق آمریکا سران پلیس فدرال را افرادی ناپخته و حیلهگر خواند.
کار به جایی رسید که حتی مایک پنس، معاون ترامپ نیز متوجه «عبور از ترامپیسم» توسط نهادهای پنهان و آشکار قدرت در کشورش شد و از بازی در زمین رئیسجمهور سابق آمریکا اجتناب کرد.
اما اکنون، در سال 2024 میلادی ماجرا میتواند نسبت به سال 2020 متفاوت باشد! به نظر میرسد دیالکتیک و منازعهای پنهان اما ملموس میان نهادهای امنیتی آمریکا از جمله آژانس امنیت ملی، پنتاگون، سنتکام، لابیهای سلاح و... شکل گرفته که خروجی آن را نمیتوان به صورت قطعی تعیین کرد. به عبارت بهتر، نهادهای رسمی و غیررسمی قدرت در آمریکا بر سر کارگردانی انتخابات ریاستجمهوری 2024 به یک محصول و خروجی مشترک و نهایی نرسیدهاند. بر همین اساس، منازعه طرفداران و مخالفان ترامپ وارد مرحله حساسی شده و هر کس در این طنابکشی پشت پرده برنده شود، قدرت تا سال 2028 از آن او خواهد بود. تاکنون جمهوریخواهان وضعیت بهتری دارند. دیوان عالی آمریکا رای به ابطال حکم دادگاه ایالتی کلرادو مبنی بر محرومیت ترامپ از نامزدی در انتخابات درون حزبی داد و بسیاری از سناتورهای جمهوریخواه برخلاف ماههای پس از وقوع حادثه ششم ژانویه 2021، ابایی از ابراز حمایت صریح خود از بازگشت ترامپ به قدرت ندارند. بایدن اکنون متوجه برخی حقایق پیرامونی خود شده و همین مساله وی را نگران کرده است. رئیسجمهور آمریکا به وضوح متوجه کشمکش پشت پرده بر سر «بقای خود» و «بازگشت ترامپ» شده است و صدور حکم اخیر دیوان عالی ایالات متحده و عدم اراده لازم برای محاکمه و محکومیت ترامپ بابت حمله ششم ژانویه 2021 را نشانهای دال بر لابیگریهای موثر رقیب خود و جریان متبوعش در نهادهای تصمیمساز تلقی میکند.
اساسا اهمیتی ندارد کدام طیف امنیتی - سیاسی در این طنابکشی تکراری پیروز شود. بدون شک هیچ یک از این ۲ (ترامپ یا بایدن)، قدرت هضم، تحلیل و حتی توصیف بحرانهای جاری در آمریکا و جهان را ندارند و همین مساله، مولد خطاهای راهبردی، محاسباتی و تاکتیکی جبرانناپذیری در عرصه سیاست داخلی و خارجی این کشور خواهد شد. تشدید منازعات داخلی و استیصال در برابر تحولات بینالمللی، ۲ مولفه اصلی «تحلیل رفتار دولت آتی آمریکا» را در بین سالهای 2024 تا 2028 تشکیل خواهد داد؛ فارغ از اینکه الاغها یا فیلها چه نتیجهای را در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر کسب کنند.
ارسال به دوستان
درباره اقدام فرزندان گابریل گارسیا مارکز که بر خلاف وصیت پدر، اثر آخر او با عنوان «تا آگوست» را منتشر کردند
صد سال خیانت
محمدرضا اسماعیلی: فرزندان «گابریل گارسیا مارکز» برنده جایزه نوبل، یک دهه پس از مرگ پدرشان، بهرغم آرزوی نویسنده مبنی بر نابودی اثری که در اواخر عمر خود نوشته بود، این کتاب را منتشر کردند. گابریل گارسیا مارکز معروف به «گابو» در مواجهه با از دست دادن حافظه، قبل از مرگش، خواستار نابودی آخرین اثرش به نام «تا آگوست» شد.
این نسخه خطی تاکنون در آرشیو نویسنده در مرکز «هری رنسوم» در تگزاس در دسترس محققان بوده است اما اخیرا پسران نویسنده، رودریگو و گونزالو گارسیا تصمیم به انتشار آن گرفتند و آن را بسیار بهتر از آنچه پدرشان تصور میکرد، ارزیابی کردند.
آنها در مقدمه خود بر این رمان مینویسند: «در اقدامی خیانتآمیز، تصمیم گرفتیم لذت خواندن اثر او را مقدم بر همه ملاحظات دیگر قرار دهیم. اگر آنها خوشحال باشند، ممکن است گابو ما را ببخشد».
با این حال، پسرش اضافه کرد این رمان دارای ویژگیهایی است و در دنیایی قرار دارد که تعادل هیجانانگیز را بین واقعی و رویایی ایجاد میکند.
رمان از اختلافات بیپایان و مبتکرانه به داستانهای عامیانه، پسزمینه و کلامی که بهترین مارکز را مشخص میکند، محروم شده است.
این رمان روی یک زن میانسال تمرکز دارد که هر تابستان به تنهایی به یک جزیره سفر میکند تا قبر مادرش را زیارت کند و در طول هر سفر با وجود اینکه با خوشحالی ازدواج کرده است، درگیر عشقی جدید میشود.
این نخستین بار است که گارسیا مارکز روی یک شخصیت زن متمرکز شده است.
گارسیا مارکز به عنوان نویسنده رمانهایی از جمله صد سال تنهایی (1967)، پاییز پدرسالار (1975) و عشق در زمان وبا (1985) به شهرت جهانی رسید. او به طور گسترده به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان رئالیسم جادویی شناخته میشود که در آن عناصر خارقالعاده و ماورای طبیعی با تداعیهای زندگی روزمره ترکیب میشود.
البته این موضوع که نویسندهای اثری از خود را خواسته بعد از مرگش منتشر نشود یا سوزانده شود، بارها تکرار شده است و انتشار پس از مرگ غیرمعمول نیست و میتواند بحثبرانگیز باشد.
شاید نزدیکترین نمونه به گارسیا مارکز تصمیم دیمیتری پسر ولادیمیر ناباکوف برای انتشار آخرین اثرش، اصل لورا، بیش از 30 سال پس از مرگ پدرش باشد. فرانس کافکا، جیمز جویس و رابرت استیونسون در زمره این نویسندگان هستند.
ارسال به دوستان
15 فلسطینی بر اثر پرتاب بستههای آمریکایی از آسمان غزه، شهید و زخمی شدند
چتر مرگ
شهردار جبالیا: به جای پرتاب بسته از هوا باید گذرگاههای زمینی باز شود
گروه بینالملل: آمریکا مصداق همان ضربالمثل معروف شده است که آمد ابرو را درست کند، چشم طرف را هم کور کرد! بنا به گزارش گاردین، بستههای حاوی مواد غذایی و اقلام ضروری که توسط هواپیماهای آمریکایی بر فراز نوار غزه رها شد، باعث شهادت چند فلسطینی و زخمی شدن چند نفر دیگر شده است.
روزنامه گاردین انگلیس روز گذشته در گزارشی بر مبنای گفتههای یک شهروند غزه، اعلام کرد بستههای حاوی کمکهای دولت آمریکا که از طریق هوا برای مردم این باریکه پرتاب میشود، باعث کشته شدن 5 نفر و زخمی شدن 10 نفر شده است. فیلمهایی هم در این باره در فضای مجازی منتشر شده که نشان میدهد بستههای امدادی آمریکا نه تنها فرشته نجات مردم غزه نشده، بلکه باعث مرگ آنها هم شده است.
در حالی که حملات وحشیانه ارتش صهیونیستی علیه غیرنظامیان غزه برای صد و پنجاهوپنجمین روز متوالی همچنان ادامه دارد، شهردار منطقه جبالیا (در شمال نوار غزه) اعلام کرد شماری از شهروندان فلسطینی در میدانهای النابلسی و الکویت که منتظر دریافت کمکهای غذایی بودند، به شهادت رسیدند.
شهردار جبالیا در گفتوگو با الجزیره اظهار داشت: کمکهایی که از هوا به زمین پرتاب میشود، پاسخگوی نیازها نیست و ما آنها را در بازارها ندیدهایم. وی تاکید کرد: راهحل این است که گذرگاههای زمینی [برای کمکرسانی به مردم] باز شود و اتفاقی که امروز شاهد آن هستیم، گرسنگی ملت فلسطین است. تاکنون 23 وسیله نقلیه شهرداری و 75 درصد چاههای آب تخریب شده است. این مسؤول دولتی در غزه تصریح کرد: قیمت مواد غذایی با وجود انقضای آنها نجومی است.
این در حالی است که دیروز خبرگزاری آناتولی به نقل از شاهدان عینی گزارش داد چتر بعضی از صندوقهای کمکهای بشردوستانه که از هواپیما به پایین پرتاب شده بودند، باز نشد و این صندوقها بر سر فلسطینیهایی سقوط کرد که در انتظار این کمکها بودند و شماری از آنها زخمی و شهید شدند. گفتنی است مصر، امارات عربی متحده، اردن، قطر، عمان و بحرین همراه آمریکا هفته گذشته عملیات مشترکی را برای ارسال کمک هوایی به نوار غزه سازماندهی کرده بودند.
دولت آمریکا که در واقع نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه غزه را از 5 ماه قبل رهبری میکند و از هیچ حمایت سیاسی و نظامی و مالی برای ادامه جنایات این رژیم ضد مردم فلسطین دریغ نکرده و همچنان مانع برقراری آتشبس در غزه میشود، طی چند روز گذشته در یک اقدام نمایشی از ارسال کمکهای هوایی برای مردم غزه خبر داد.
دفتر رسانهای دولتی در نوار غزه در واکنش به مانور تبلیغاتی آمریکا اعلام کرد: پرتاب کمکهای هوایی به غزه همزمان با جلوگیری از باز شدن گذرگاههای زمینی با هدف دور زدن راهحلهای واقعی برای کمکرسانی به غزه بوده و در واقع یک اقدام نمایشی و تبلیغاتی و بیفایده است که واقعیت را تحریف میکند. این اقدام در چارچوب همسویی با سیاستهای اشغالگران در گرسنگی دادن به مردم غزه و خریدن زمان برای رژیم اشغالگر و گسترش قحطی و وارد کردن آسیبهای بیشتر به مردم فلسطین است.
از سوی دیگر وزارت بهداشت غزه در بیانیه دیروز خود اعلام کرد رژیم اشغالگر طی 24 ساعت گذشته 10 قتلعام در نوار غزه انجام داده که طی آن 82 نفر شهید و 122 فلسطینی زخمی شدهاند. بر اساس این گزارش، تعداد قربانیان حملات وحشیانه اسرائیل به غزه، به 30 هزار و 960 شهید و 72 هزار و 524 مجروح رسیده و این در حالی است که هنوز تعداد زیادی از فلسطینیها مفقود و زیر آوار هستند.
فرید زکریا، نظریهپرداز و تحلیلگر شناخته شده آمریکایی حوزه روابط بینالملل، در مقالهای برای واشنگتنپست، به طور خاص به این مساله اشاره کرده که سیاست دولت آمریکا در بحبوحه جنگ غزه، به معنای واقعی کلمه پوچ و ناامیدکننده است. فرید زکریا تاکید میکند هر هشدار و نکتهای که دولت بایدن از ابتدای جنگ غزه به رژیم صهیونیستی داده است، با بیاعتنایی اسرائیلیها روبهرو شده و این مساله موجب شده موقعیت بینالمللی آمریکا تا حد زیادی تضعیف و تحقیر شود.
از سویی به گزارش خبرگزاری رویترز، جنبش «هیچکدام» یا «عدم تعهد» از طرفداران حزب دموکرات آمریکا خواسته بود در برگههای رای به جای انتخاب نامزد مورد حمایت خود، گزینه «هیچکدام» را انتخاب کنند تا بدین وسیله اعتراض خود را به سیاستهای رئیسجمهور دموکرات آمریکا در قبال جنگ غزه نشان دهند. این جنبش که هفته گذشته در انتخابات درونحزبی ایالت میشیگان سروصدای زیادی به پا و بیش از ۱۰۰ هزار رایدهنده را مجاب به رایدهی اعتراضی کرد، در سهشنبه بزرگ ۶ ایالت دیگر آمریکا را نیز درگیر کرد.
گروه «بایدن را رها کن» در مینهسوتا پیش از برگزاری انتخابات گفت این ایالت حدود ۲۵۰ هزار مسلمان دارد و هدف این است دستکم ۱۰ هزار تن در برگههای رای گزینه «هیچکدام» را انتخاب کنند. با اینحال، با اعلام نتایج مشخص شد اقبال عمومی به این جنبش بسیار فراتر از انتظارات بوده است. سازماندهندگان این جنبش در مینهسوتا گفته بودند انتظار ندارند این اعتراض با همان سطح حمایتی مواجه شود که در میشیگان جلب توجه کرد اما در عمل حمایت بیشتر هم بود. در همین ارتباط یک کارشناس سازمان ملل روز جمعه از تلاشهای آمریکا برای افزایش کمکهای بشردوستانه به غزه در قالب طرحهایی مانند ایجاد بندر موقت و پرتابهای هوایی جهت ارسال کمکهای بشردوستانه انتقاد و عنوان کرد تا زمانی که کمکهای نظامی آمریکا به «اسرائیل» ادامه پیدا کند، سیاستهای حمایتی این کشور «احمقانه» است. به گزارش رویترز، اظهارات این کارشناس سازمان ملل در شرایطی عنوان میشود که ارتش آمریکا در بحبوحه تشدید هشدارهای صادر شده مبنی بر خطر قحطی قریبالوقوع در غزه پس از گذشت 5 ماه از عملیات رژیم صهیونیستی، برای فلسطینیها به صورت هوایی غذا فرستاده است و از ایجاد یک بندر موقت در سواحل غزه جهت ارسال کمکهای بشردوستانه خبر داده است. مایکل فخری، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حق غذا در این باره عنوان کرد: ارسال کمکهای هوایی آمریکا به غزه نقش چندانی در رفع بحران کمبود مواد غذایی مردم غزه بازی نمیکند و نمیتواند بحران قحطی را در این منطقه حل کند. وی نسبت به گسترش هرج و مرج در غزه تحت تاثیر تلاش مردم برای پیدا کردن آذوقه هشدار داد و درباره طرح آمریکا در زمینه ایجاد یک بندر در سواحل غزه نیز تاکید کرد هیچکس خواستار چنین اقدامی نبوده است و چنین اقدامی به همراه ارسال کمکها به صورت هوایی میتواند «آخرین راهحل» باشد. در چنین شرایطی که بر سر برقراری آتشبس در غزه پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بحث میشود، آمریکا پیشنهاد طرح 17.6 میلیارد دلاری جهت ارسال کمکهای نظامی جدید به رژیم صهیونیستی را برای تداوم حملات این رژیم در نوار غزه مطرح کرده است.
جو بایدن در سخنرانی سالانه خود در کنگره، از طرحی برای ایجاد بندر موقت در غزه برای ورود کالا به این باریکه خبر داد. رئیسجمهور آمریکا پنجشنبه گذشته اعلام کرد کشورش یک بندر موقت در سواحل نوار غزه در دریای مدیترانه احداث خواهد کرد تا از آن برای ارسال کمکهای بشردوستانه به این باریکه استفاده شود.
شبکه روسیا الیوم نیز در گزارشی، صحبتهای گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه حق غذا را پوشش داد. مایکل فخری در سخنانی این تصمیم آمریکا را محکوم کرد و آن را یک رفتار «خبیث» توصیف کرد، چرا که به عقیده وی، واشنگتن برای رژیم صهیونیستی مهمات ارسال کرده و همچنین از آن در جنگ غزه حمایت مالی میکند. وی در کنفرانس مطبوعاتی در ژنو گفت: برای نخستینبار است میشنوم شخصی میگوید ما باید از اسکله استفاده کنیم. هیچکس؛ نه ملت فلسطین و نه جامعه بشری، چنین اسکلهای را درخواست نکردهاند. این تصمیم آمریکا نگرانی فلسطینیها نسبت به استفاده احتمالی از این اسکله متحرک برای کوچاندن آنها از نوار غزه را تشدید کرده است.
وزارت خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین در بیانیهای در این باره اعلام کرد: تمرکز اسرائیل بر اعطای مجوز به خطوط دریایی و جلوگیری از عبور کمکهای زمینی از طریق گذرگاهها، با هدف اجرای طرح کابینه رژیم اشغالگر برای تداوم اشغالگری، جداسازی کرانه باختری و نوار غزه از یکدیگر و همچنین کوچاندن ملت فلسطین انجام میشود. در این بیانیه آمده است: این بندر با توجه به کشتارها، گرسنگی و قطع راه نجات نوار غزه، خطراتی را به دنبال دارد که وضعیت جمعیتی در نوار غزه را هدف قرار میدهد.
مقامات آمریکایی نحوه عملکرد این بندر در غیاب پرسنل نظامی آمریکایی در غزه را مشخص نکردند اما تلویحا گفتند «شرکا و متحدان» علاوه بر سازمان ملل و سازمانهای امدادی در اجرای این پروژه مشارکت خواهند داشت. این در حالی است که به دلیل جنگ و محدودیتهای اعمال شده توسط اشغالگران، ساکنان غزه در سایه کمبود شدید مواد غذایی، آب، دارو و ذخایر سوخت در آستانه قحطی قرار دارند. البته حماس در بیانیهای از کمک توسط آمریکا استقبال کرد ولی به این نکته هم اشاره داشت که واشنگتن میتواند به جای کمک هوایی و ایجاد بندر در غزه، با فشار بر اسرائیل و عدم وتوی قطعنامه شورای امنیت برای آتشبس، جنگ را پایان دهد. «پت رایدر» سخنگوی پنتاگون هم در این باره گفت این بندر به ارائه بیش از ۲ میلیون وعده غذایی در روز به ساکنان نوار غزه کمک میکند و خاطرنشان کرد واشنگتن در هماهنگی با طرفهای شریک (که نامی از آنها نبرد و بدون اشاره به جزئیات بیشتر) از جمله اسرائیل که مسؤولیت امنیتی را برعهده خواهد داشت، به تلاش خود ادامه خواهد داد.
سخنگوی پنتاگون به مطبوعات توضیح داد ارتش ایالات متحده یک اسکله شناور در سواحل غزه ایجاد خواهد کرد تا کشتیهای باری بزرگ را قادر کند در آنجا پهلو بگیرند و کالاهای خود را در قایقهای کوچکتر تخلیه کنند تا این کمکها را به یک پل دریایی موقت که به ساحل غزه متصل میشود، منتقل کنند. در واقع این محمولهها به واسطه گذرگاه شناور که تقریبا ۱۸۰۰ فوت یا ۵۰۰ متر طول دارد، به خشکی منتقل شده و در نهایت در غزه توزیع میشوند. وی افزود: روند ساخت بندر و اسکله «بیش از ۱۰۰۰ سرباز آمریکایی را میطلبد و تا ۶۰ روز» طول خواهد کشید.
از سویی شبکه عبریزبان «مکان» گزارش داد امارات مسؤول عملیات خط کمکهای بشردوستانه در سراسر دریاست که از جزیره قبرس تا سواحل نوار غزه امتداد دارد. این شبکه خبری مدعی شد: مهندس این عملیات، «محمد دحلان» رهبر ارشد سابق جنبش فتح است. منابع آگاه در این باره مدعی شدند دحلان در حال هماهنگی با حماس درباره روند انتقال کمکهای بشردوستانه از قبرس است و حتی ۳ هفته پیش با رهبری جنبش حماس در دوحه دیدار کرده بود. محمد دحلان در حال حاضر در ابوظبی زندگی میکند و با «محمد بن زاید» رئیس امارات رابطه نزدیکی دارد.
ارسال به دوستان
یادداشت
خط تولید نارضایتی ملی!
سعید نجفی*: اینکه برای صنعت خودروسازی ایران چه دورنمایی تصویر شده و میشود هدف این نوشتار نیست بلکه هدف بررسی وضعیت این صنعت از منظر سودمندی آن برای کشور و مردم ایران است. حتی اگر دستاندرکاران این صنعت به سیاق معمول با سیاست فرار به جلو، قصد تشکیک در تحلیل و اعداد و ارقام ارائه شده در این نوشته را در پیش گیرند، حداقل لازم خواهد بود یک بار برای همیشه به این مردم شریف و صبور توضیح دهند اگر نگاه عموم جامعه به صنعت خودروسازی را محل اشکال میدانند، از دیدگاه خود، در دفاع از صنعت خودروسازی دقیقا از چه چیزی دفاع میکنند؟!
الف - بر اساس اطلاعات منتشرشده، ایرانخودرو با زیان انباشته ۱۰۴ هزار میلیارد تومانی مواجه است و دیگر خودروساز مطرح کشور یعنی سایپا نیز زیانی برابر با ۴۹ هزار میلیارد تومان را نمایندگی میکند و این در حالی است که مردم ایران همواره در طول سال شاهد افزایش گاه و بیگاه قیمت محصولات این 2 خودروساز بزرگ کشور هستند، بنابراین نخستین سوال مهم این است: به رغم بازار انحصاری و قیمتگذاریهای غیرمعقول و فراتر از توان مردم و نامتناسب با کیفیت خودرو، این زیان انباشته اساسا چه معنایی دارد؟
ب - ارزانترین خودروهای ساخت 2 خودروساز داخلی که اکثریت مردم در صورت توانایی امکان خرید آنها را دارند در محدوده قیمتی ۳۵۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان قرار گرفته و عمدتا شامل ساینا، تیبا، شاهین، پژو ۲۰۶، سمند و رانا است، در حالی که در نمونههای خارجی خودروهایی با این محدوده قیمت شامل موارد متنوعی از برندهایی چون بی ام و، رنو، ولوو، فولکس واگن، تویوتا، نیسان و موارد دیگر است. مدتهاست این سوال برای مردم مطرح است: وقتی کیفیت، ایمنی و نوع طراحی خودروهای داخلی به مراتب پایینتر از خودروهای همارز خود در سطح جهان هستند و مصرف سوخت بالایی هم دارند چرا باید قیمتی برابر با همان خودروهای جهانی برای خرید آنها پرداخت کنند؟ سوالی که البته مدتهاست بیپاسخ است!
پ- یکی از مواردی که مدیران و برخی مسؤولان در دفاع از صنعت خودروسازی کشور به آن متوسل میشوند، اشتغالزایی در این صنعت است بهطوری که حدود ۱۰۰ هزار نفر بهصورت مستقیم در هر 2 خودروسازی سایپا و ایرانخودرو مشغول فعالیت هستند اما در این رابطه نکتههای درخور توجهی وجود دارد که نیازمند بررسی است. سوال اول در این رابطه این است: با استفاده از حمایتهای مفصلی که از بیتالمال در حمایت از صنایع خودروسازی اتفاق افتاده آیا امکان ایجاد همین مقدار شغلِ مستقیم یا حتی بیشتر از آن وجود نداشت؟ نیاز است متخصصان بویژه مدافعان صنعت فشل خودروسازی پاسخ مستدلی به این سوال هوشمندانه ارائه کنند! نکته دوم و مهمتر این است: در صنایع خودروسازی جهان و شرق آسیا به ازای هر شاغل یا نیروی کار مشغولِ فعالیت در آن، بهطور متوسط بهترتیب ۳۰ و ۵۰ خودرو تولید میشود، در حالی که این میانگین درباره ایرانخودرو و سایپا در بهترین حالت ۱۰ تا ۱۲ خودرو به ازای هر شاغل است. بهعبارت دیگر بیش از 12 درصد بهای تمامشده خودرو در ایرانخودرو و سایپا مربوط به هزینههای حقوق و دستمزد نیروی شاغل آنها است که مردم از جیب خود پرداخت میکنند و این مقدار 3 برابر استانداردهای جهانی است، بنابراین مردم در خوشبینانهترین حالت ۳ برابر استاندارد جهانی مستقیماً هزینه افراد شاغل در سایپا و ایرانخودرو را پرداخت میکنند، زیرا با نیروی انسانی مازاد در این بخشها مواجه هستیم! بنابراین جا دارد سوال شود: آیا تکیه بر اشتغالزایی در این بخش با توجه به تحمیل هزینه استخدام نیروی کار مازاد به مردم امری قابل دفاع است؟
ت- میانگین مصرف خودروهای تولیدی سایپا و ایرانخودرو در بهترین حالت ۹ لیتر و یک و نیم برابر میانگین مصرف خودروهای تولیدی اروپاست. روزانه حدود ۱۲۲ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف میشود. اکنون که کشور با ناترازی در مصرف بنزین مواجه است در صورت تولید خودروهای با کیفیت از سوی این 2 خودروساز نهتنها مصرف بنزین به میزان ۸۰ میلیون لیتر در روز محدود میشد بلکه مازاد تولید بنزین نیز میتوانست جزو محصولات صادراتی ایران باشد، در حالی که اکنون کمکم در حال تبدیل شدن به یکی از واردکنندگان عمده بنزین با هزینههای سرسامآور هستیم. از طرفی دولت رقمی معادل ۱۵ هزار تومان یارانه به عنوان مابهالتفاوت از بودجه عمومی برای هر لیتر بنزین مصرفی خودروها پرداخت میکند، بنابراین سایپا و ایرانخودرو با تولید خودروهای پرمصرف سالانه ۲۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت به کشور تحمیل میکنند. این خسارت یاسآور، مجزا از خسارت تصادفات، آلودگی هوا، تعطیلی کشور و مدارس و مرگ و میر و معلولیت ناشی از تصادفات است. فقط در رابطه با تصادفات، سالانه شاهد مرگ حدود ۱۸ هزار نفر هستیم که رئیس سابق پلیس راهور کشور (سردار هادیانفر) بارها و بارها ایمنی بسیار پایین خودروهای تولید داخل را از عوامل مهم تعداد بسیار بالای مرگ و میرهای ناشی از تصادفات بیان کرده است.
ث- وضعیت در رابطه با فرآیند خرید خودرو نیز تعریف چندانی ندارد. خودروسازان کار را به جایی رساندهاند که تفاوت قیمت بین کارخانه و بازار آزاد موجب تشکیل صفهای خرید میشود. پولهایی از مردم به واسطه پیشپرداخت ستانده شده و تا مشخص شدن وضعیت نهایی خریداران، سود ناشی از خواب چند 10 هزار میلیارد تومان در حسابهای مربوط مشخص نیست چه سرنوشتی پیدا میکند اما قدرمسلم این است که این سود در اختیار خریدار و مشتری قرار نمیگیرد! عدم تحویل بهموقع خودرو، کاهش امکانات خودروهای تحویلی، قراردادهای یکطرفه و تحویل خودرویی متفاوت از آنچه ثبتنام شده است از اتفاقات گاه و بیگاه دیگری است که مدتها وقت و انرژی ارگانهای حاکمیتی و قضایی برای احقاق حق مردم را میگیرد.
ج- اکنون که در سرآغاز مجلس دوازدهم شورای اسلامی با نمایندگان جدید راهیافته هستیم، یکی از مطالبات مردم و یکی از موارد تکریم مردم از سوی نمایندگان تازه انتخاب شده مجلس شورای اسلامی میتواند پیگیری موضوعات حوزه خودرو و به سرانجام رساندن انتظارات بحق مردم باشد. چه از منظر مردمداری، چه از منظر مراقبت از سرمایه اجتماعی نظام و تحقق اهداف و آرمانهای آن و چه از منظر مدیریت انرژی و منابع کشور، پرداخت به این موضوع و به سامان رساندن آن امری اجتنابناپذیر است.
عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه *
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره گام مهم دولت در حذف شهریه دهکهای یک تا 4 در مدارس سمپاد
سمپاد رایگان شود
* دولت برای تحقق بیشتر عدالت آموزشی در حوزه استعدادهای درخشان، یک گام تکمیلی بردارد/ * با اجرای این قانون، ورودی دهکهای یک تا 4 به مدارس سمپاد 45 درصد افزایش یافته است
عباد محمدی: مرداد سال جاری با تصویب هیات دولت، تحصیل دانشآموزان 4 دهک درآمدی اول جامعه که در مدارس سمپاد پذیرفته میشوند، «رایگان» شد. این تصمیم از همان نخست که اتخاذ شد، گامی مهم در راستای تقویت بدنه آموزشی و نیز ارتقای عدالت آموزشی کشور تلقی میشد. هر چند اشکالات و نارضایتیهای جدی نسبت به سیستم آموزشی و تربیتی کشور وجود دارد و نمونه بارز این نقصانها را میتوان «کنکور سراسری» دانست اما آگاهیم که راه عبور از مسائل موجود، تصمیمات ناگهانی و تغییرات بدون پشتوانه نیست و لازم است از تصمیمات تاثیرگذار حمایت شود. رایگان شدن هزینه تحصیل دانشآموزان پذیرفتهشده در مدارس سمپاد که در 4 دهک نخست قرار دارند از جمله این تصمیمات است، چراکه به تدریج میتواند بر سیستم آموزشی کشور تاثیرگذار باشد.
پاسخ به این پرسش که چرا این تصمیم را میتوان سرآغاز یک تغییر دانست، کمی از توصیف آن دشوارتر است، چرا که ایدهها نیاز دارند در درازمدت به تکامل و بلوغ برسند و بتوانند در مسیر برقراری عدالت آموزشی نقش تاثیرگذار ایفا کنند. طی سالهای اخیر بویژه در ایام کرونا که مساله بازماندگی از تحصیل بشدت در کشور داغ شد، تصمیمات قابل ملاحظهای برای بازگرداندن دانشآموزان به مدارس اتخاذ شد که نتایج قابل قبولی هم داشت. این تصمیمات کمک کرد بدنه آموزشی کشور خود را ملزم به حمایت از کسانی بداند که به هر دلیلی میل به تحصیل ندارند، یا شرایط تحصیل برای آنها فراهم نشده است. براساس برآورد آماری، در حال حاضر بیش از 16 میلیون دانشآموز در ایران مشغول تحصیل هستند، همچنین براساس آخرین گزارشهای وزارت آموزشوپرورش امسال فقط کمی بیشتر از ۲۰۰ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در کشور شناسایی شدند که در حال بازگشت به مدارس هستند. از آنجا که رسیدگی به وضعیت آموزشی در کشور بر اساس کد ملی پیگیری میشود، این آمار دارای دقت فراوانی است. این آمار نشان میدهد شرایط آموزشی برای 98 درصد افراد در سن تحصیل فراهم شده است که گام مهمی در برقراری نسبی عدالت آموزشی در کشور محسوب میشود. نکتهای که باید اکنون سراغ آن رفت، بحث ارتقای کیفیت آموزشی است.
* ایدهای که انگیزهها را بالا برد
یکی از معیارهایی که در حال حاضر به واسطه آن، مدارس کشور وضعیتسنجی میشود، کنکور سراسری است. در این شرایط هرکدام از انواع مدارس که در آن دانشآموزان با رتبه بهتری وارد دانشگاه شوند، از نظر جامعه و دستگاههای سنجشی موجود بهتر عمل کرده است. فارغ از اشکالات این نوع شاخصگذاری، براساس گزارش سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، ۷۰ درصد رتبههای زیر 1000 کنکور، دانشآموزانی هستند که در مدارس استعدادهای درخشان -سمپاد- آموزش دیدهاند. این گزاره نشاندهنده موفقیت مدارس سمپاد در سیستم آموزشی موجود است. تعداد دانشآموزهایی که در مدارس سمپاد در حال تحصیلند ۱۲۸ هزار نفر گزارش شده است که در 700 مدرسه سمپاد تحصیل میکنند. الهام یاوری، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان آبان سال جاری اعلام کرد تصمیم دولت برای رایگان شدن هزینه تحصیلی چهار دهک اول در مدارس سمپاد، «منجر به افزایش ۴۵ درصدی ورود دهکهای محروم به مدارس سمپاد طی امسال شده است». این آمار که حامل نتایج بسیار قابل تاملی است نشان میدهد تعداد زیادی دانشآموز مستعد در دهکهای یک تا 4 جامعه در حال تحصیل هستند که تا قبل از مصوبه هیأت دولت توان و انگیزه لازم برای راهیابی به مدارس سمپاد را نداشتند.
البته در اینجا لازم به تاکید است اگر صحبت از هزینه مدارس سمپاد میشود به معنای مدارس غیرانتفاعی با دریافت هزینههای عجیب از دانشآموزها نیست. برای تقریب به ذهن باید گفت مثلا در برخی کلانشهرها مثل تهران هزینه سرویس رفت و آمد به مدرسه بیشتر از هزینه خود مدرسه تمام میشود! گاهی عدم درک این مساله باعث شکلگیری تحلیلهای غلط پیرامون جامعهشناسی دانشآموزان راه یافته به دانشگاههای دولتی میشود. طبق مصوبه شورای عالی آموزشوپرورش، شهریه مدارس سمپاد، نیمی از شهریه مدارس غیردولتی همان شهر است. شهریه مصوب مدارس غیردولتی برای سال تحصیلی ۱۴۰۳ـ۱۴۰۲ از ۵ تا ۴۸ میلیون تومان بوده که متوسط مبلغ شهریه ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بوده است.
اما چرا این تصمیم دولت تمام مدارس کشور را تحت تاثیر خود قرار میدهد؟ زمانی که از دهکهای محروم جامعه صحبت میشود، منظور اقشاری است که درآمد آنها از هزینهکرد آنها بیشتر است؛ آنچه در ضربالمثل به آن «هشتش گرو نهشه» گفته میشود. بر اساس گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، خانوارهای حاضر در دهک اول در سال گذشته 3 میلیون و ۵۳۷ هزار تومان درآمد داشتهاند در حالی که هزینه ماهانه آنها 4 میلیون و ۱۱۶ هزار و ۵۰۰ تومان بوده است، همچنین خانوارهای دهک دوم، ماهی 6 میلیون و ۳۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان درآمد داشتهاند که این خانوادهها نیز به ناچار بیش از درآمدشان هزینه کردهاند. در همان سال دهک سوم را خانوادههایی شکل دادهاند که بهطور متوسط ماهی 8 میلیون و ۴۳ هزار و ۴۰۰ تومان درآمد داشتهاند و 7 میلیون و ۳۰۷ هزار تومان هزینه کردهاند، یعنی این خانوار فرصت داشته ماهی ۷۴۰ هزار تومان پسانداز کند. درآمد دهک چهارم ماهی ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است و قدرت پسانداز خانوادههای حاضر در این دهک، یک میلیون و ۱۵۴ هزار و ۵۰۰ تومان بوده است. بر اساس گزارشهای رسانهای و تخمینهای اعلامشده، هزینه دوره متوسطه دوم مدارس سمپاد (پایههای دهم، یازدهم، دوازدهم) حداقل ۴ میلیون و حداکثر ۱۴ میلیون در دوره تحصیلی 1403-1402 برآورد شده است که این هزینه برای خانوادههای دهک یک تا 4 سنگین محسوب میشود.
پیش از این گزارش شد پس از تصمیم دولت در رایگان کردن هزینه تحصیل دهکهای اول تا چهارم در مدارس سمپاد، ورودی دهکهای یک تا 4 به این مدارس 45 درصد افزایش یافت. این نشاندهنده وضعیت پراکندگی دانشآموزان مستعد و توانمند در کشور است که تاکنون به دلایل مختلف چون «اضطرابهای ناشی از درآمد پایین خانواده، عدم تایید سرپرست خانواده برای ثبتنام در آزمون مدارس سمپاد، ناامیدی از توانایی ادامه تحصیل در مدارس سمپاد بعد از قبولی به دلیل شرایط مالی و بیانگیزه بودن دانشآموزهای دهکهای پایین برای راهیابی به مدارس سمپاد به دلیل هزینه این مدارس» امکان راهیابی به این مدارس را برای خود فراهم نمیدیدند اما اکنون این فرصت برای آنها مهیا شده است، لذا این تصمیم به دانشآموزان حاضر در خانوادههای کمبرخوردار این جرأت را میدهد که خود را همچون اقشار پردرآمد در محک آموزش قرار دهند و به سمت حضور در صف دانشآموزان استعدادهای درخشان بروند. از این منظر میتوان مدعی شد این تصمیم هم به صورت حمایتی با رویکرد محرومیتزدایی، شرایط حضور دانشآموزان را فراهم کرده است و هم در کل کشور انگیزهای شده است تا کل دانشآموزان میل به تحصیل رقابتپذیر داشته باشند، البته هنوز تعداد مدارس سمپاد در کشور حتی به هدفگذاری اولیه آن یعنی 2 درصد نرسیده که امید است این مهم نیز محقق شود.
* حراست دولت از استعدادها از مدرسه تا دانشگاه
نکته دوم که باید به آن توجه کرد، مساله انصراف از تحصیل دانشآموزان 4 دهک نخست است.
بسیاری از دانشآموزان مستعد در دوران آموزشی خود افق چندانی برای ادامه تحصیل در سطح آموزش عالی نمیبینند. اتخاذ این تصمیم - که با مطالعه کسانی صورت گرفته است که به مدارس سمپاد راه یافتهاند اما فرآیند ثبتنام خود را کامل نکردهاند - این امکان را میدهد که دانشآموزان از مدرسه تا دانشگاه تحت حمایت دولت قرار گیرند. رشد 45 درصدی دانشآموزان دهک یک تا چهار بین کل دانشآموزان راه یافته به مدارس سمپاد، گویای همین نکته است که برخی دانش آموزان، فارغ از از دست دادن انگیزه و امید، حتی در شرایطی که در مدارس سمپاد قبول شدهاند، از ادامه تحصیل در این مدارس به دلیل شرایط اقتصادی بازمانده و حضور در مدارس دولتی یا نمونه دولتی را ترجیح دادهاند. هرچند آمار کسانی که پس از قبولی توانایی ادامه تحصیل در این مدارس را نداشتهاند برای ما آشکار نیست اما به نظر میرسد تعداد آنها چندان هم اندک نبوده است. با تصویب این طرح اکنون شرایط رشد در بهترین مدارس و با کیفیتترین دانشگاهها برای اقشار محروم تا حدودی فراهم شده است، هرچند تا شرایط ایدهآل فاصلهای محسوس وجود دارد. لذا گسترش این نگاه میتواند گامی موثر در راستای بهبود سیستم آموزشی و تقویت بدنه آموزشی کشور باشد.
* یارانهای دیگر برای شکستن چرخه فقر
مشخص است یارانه صرفا آن نیست که به صورت مستقیم به حساب سرپرست خانوار واریز شود و اتفاقا یارانه هدفمند آن است که مستقیما جامعه هدف خود را تحت حمایت قرار دهد بدون آنکه بر افزایش نقدینگی تاثیر داشته باشد. زمانی که از خانواده دهک ابتدایی صحبت میشود، یعنی نهادی کوچک که از کمترین توانایی کسب درآمد و صرف هزینه در امور جاری برخوردار است. شرایط این دهکها به گونهای است که از سوی سازمانها (مانند کمیته امداد) تحت حمایت قرار گرفتهاند و کوچکترین خطای برنامهریزی، نظم این خانوادهها را به هم میریزد، لذا خانواده در صورت هرگونه تلاطم مالی (مثل اجارهبها، تورم، بیماری، از دست رفتن وسایل منزل، خراب شدن ابزارها و...) ناچار است از دیگر امور جاری زندگی خود صرفنظر کند تا بتواند این شرایط را پشت سر بگذارد. یکی از موضوعات بدیهی بین دانشآموزان استعدادهای درخشان که در مدارس سمپاد تحصیل میکنند این است که برخی خانوادهها، تمایل دارند با کسر هزینههای جاری زندگی از فرزند خود حمایت کنند تا در مدارس سمپاد ادامه تحصیل دهد. برای این خانوادهها که آینده فرزندانشان از حال زندگیشان مهمتر است، بسیار دشوار است که از پس این هزینهها برآیند لذا در بسیاری موارد هزینههای ضروری و جاری زندگی را نادیده میگیرند و از فرزند خود حمایت میکنند. این تصمیم که نوعی حمایت یارانهای از خانوادههای محروم دارای فرزند بااستعداد به حساب میآید، موجب میشود خانوادههای کمبرخوردار بتوانند نظم زندگی خود را تا حدود زیادی حفظ کنند و به آینده فرزندشان امیدوار باشند. همچنین راهیابی هرکدام از فرزندان جامعه کمبرخوردار به مراتب عالی موجب میشود به فراخور شرایط شغلی ایجادشده، چرخه فقر در بین این خانوادهها شکسته شود. ضمن اینکه این موضوع را میتوان در راستای افزایش ضریب عدالت در بین اقشار ضعیف ارزیابی کرد.
* با الگوهای بهبودیافته کل مدارس سمپاد را رایگان کنید
وزارت آموزش و پرورش با کمک بنیادها و ستادها تاکنون توانسته زیرساختهای خوب آموزشی در کشور ایجاد کند؛ هرچند تا شرایط مطلوب و هدفگذاریهای نظام فاصله وجود دارد. تعداد کل کلاسهای درس دایرشده در کشور 628223 کلاس است که نسبت به سال تحصیلی گذشته 6277 کلاس معادل 1.25 درصد افزایش داشته است. از مجموع کل کلاسهای تشکیل شده مذکور 519909 معادل 82.75 درصد در بخش دولتی تشکیل شدهاند. این نشاندهنده ظرفیتهای خوب و همواره رو به رشد آموزش در کشور است.
بر اساس گزارشها 128 هزار دانشآموز در مدارس سمپاد در حال تحصیل هستند. با توجه به خروجی خوب و موثر این مدارس، همچنین انگارهای که در پی جداسازی این مدارس در ذهن تحلیلگران به وجود آمده است، پیشنهاد میشود کل هزینه مدارس سمپاد رایگان شود. مدلهای مختلفی برای رایگان شدن مدارس سمپاد هم وجود دارد که مهمترین آنها این است که خود دولت همه هزینه تحصیلی این دانشآموزان را برعهده بگیرد. براساس برآوردها هر دانشآموز به طور میانگین 4 میلیون و 700 هزارتومان در مدارس سمپاد شهریه میدهد که اگر بخواهیم برای همه دانشآموزان هزینه مدارس سمپاد را رایگان درنظر بگیریم، مبلغی کمتر از 700 میلیارد تومان در سال میشود. البته مدل در سادهترین حالت خود مطرح شده است.
بر اساس برخی محاسبات دیگر، دولت سالانه مبلغی کمتر از هزار میلیارد تومان از محل شهریه مدارس سمپاد عایدی دارد البته قطعا هزینه دولت برای این مدارس از این شهریه بیشتر است اما با این حال با توجه به میزان این شهریه و تجربه موفق رایگان شدن تحصیل 4 دهک اول در مدارس سمپاد، ایده رایگان شدن تحصیل همه دانشآموزان مدارس استعدادهای درخشان در دسترس و اصطلاحا شدنی است. جدا از بحث جوانب حمایتی و نیز ارتقای سطح آموزش، افزایش شاخصهای عدالت آموزشی نیز از پیامدهای مثبت این ایده است، بخصوص که با توجه به درصد قبولی دانشآموزان سمپادی در دانشگاه، آن وقت زمینه برای هر نوع سوءتفسیر درباره درصد قبولی دانشآموزان مدارس دولتی در کنکور از بین میرود. بر اساس برخی برآوردها، در صورت رایگان شدن تحصیل در مدارس سمپاد بین 80 تا 90 درصد قبولیهای دانشگاه اصطلاحا از مدارس غیرپولی خواهد بود.
در نهایت اینکه حالا که مدل مدارس سمپاد در کشور موفق عمل کرده، لازم است این مدل مدارس در کشور توسعه یابد. دولت نیز میتواند برای کاهش بار هزینهای ایجاد این مدارس با اعلام معیارها و شرایط راهاندازی مدارس به جامعه، از آنها بخواهد نسبت به تشکیل این مدارس در منطقه خود اقدام کنند. در حال حاضر در بسیاری از شهرهای کشور این شرایط وجود دارد که مردم یک شهر برای دارا شدن یک مدرسه موفق، دست به کار شده و زیرساختهای لازم آن را ایجاد و از آن حمایت کنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|