|
رهبر انقلاب در دیدار دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه تصریح کردند
غزه، تا این لحظه پیروز اصلی میدان
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر پنجشنبه ۹ فروردین نیز در دیدار آقای «زیاد النخاله» دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه، نیروهای مقاومت و مردم غزه را تا این لحظه پیروز میدان خواندند و تاکید کردند: اوج عزت و ایستادگی مردم غزه و فلسطین و ناکامیهای رژیم صهیونیستی در این جنگ 6 ماهه، یک حادثه و پدیدهای الهی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جنایات رژیم صهیونیستی در کشتار مردم غزه گفتند: اینکه رژیم صهیونیستی با آن همه ساز و برگ نظامی و پشتیبانیهای قدرتهای ظالم دنیا، اقدام به کشتار زنان و کودکان میکند، نشان میدهد این رژیم قادر به مقابله با نیروهای مقاومت و شکست آنها نیست.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین خاطرنشان کردند: به فضل الهی شما پیروزی نهایی مردم غزه را خواهید دید.
در این دیدار آقای زیاد النخاله، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با قدردانی از حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از موضوع فلسطین، یاد و خاطره شهید سردار سلیمانی را گرامی داشت و گفت: آنچه امروز در غزه در جریان است، در واقع تکرار حادثه کربلا است و بهرغم همه سختیها و توطئهها، مردم غزه در کنار نیروهای مقاومت توانستهاند با ایستادگی کمنظیر خود، طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی و حامیان آنها را برای نابودی مقاومت با شکست مواجه کنند.
وی با تاکید بر هماهنگی کامل میان نیروهای مقاومت بویژه حماس و جهاد اسلامی، خاطرنشان کرد: مردم غزه و نیروهای مقاومت بر استمرار ایستادگی تا پیروزی نهایی مصمم هستند و به لطف خداوند پیروزی نهایی در آینده نهچندان دور محقق خواهد شد.
***
رهبر انقلاب در دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس و هیأت همراه:
مقاومت بینظیر غزه به اسلام عزت بخشیده است
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر سهشنبه ۷ فروردین در دیدار آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و هیات همراه، با تجلیل از ایستادگی بینظیر نیروهای مقاومت فلسطین و همچنین مردم غزه، تاکید کردند: صبر تاریخی مردم غزه در مقابل جنایتها و وحشیگریهای رژیم صهیونیستی که با حمایت کامل غرب انجام میشود، یک پدیده عظیم است که حقیقتا به اسلام عزت بخشیده و موضوع فلسطین را بهرغم خواست دشمن، به مساله اول جهان تبدیل کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه کشتار مردم غزه و نسلکشی در این منطقه هر انسان صاحب وجدانی را متاثر میکند، افزودند: جمهوری اسلامی ایران در موضوع حمایت از قضیه فلسطین و مردم مظلوم و مقاوم غزه هیچ تردیدی به خود راه نخواهد داد.
حضرت آیتالله خامنهای موضوع حمایت افکار عمومی بینالمللی و همچنین افکار عمومی جهان اسلام بویژه دنیای عرب از مردم غزه را مهم ارزیابی کردند و گفتند: اقدامات تبلیغاتی و رسانهای مقاومت فلسطین تاکنون بسیار خوب و جلوتر از دشمن صهیونیستی بوده است و باید در این زمینه بیش از پیش
اقدام شود. ایشان همچنین یاد شهید «العاروری» از رهبران حماس را که به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، گرامی داشتند و خاطرنشان کردند: این شهید بزرگوار شخصیت برجستهای بود که عاقبت مبارک شهادت، پاداش خداوند متعال به مجاهدتهای وی بود.
آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس نیز در این دیدار ضمن تشکر و قدردانی از حمایتهای مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران از قضیه فلسطین و بویژه مردم غزه، گزارشی از آخرین تحولات میدانی و سیاسی جنگ غزه ارائه کرد و گفت: صبر و ایستادگی مثالزدنی مردم غزه و نیروهای مقاومت در این 6 ماه، که ناشی از ایمان راسخ آنان است موجب شده دشمن صهیونیستی به هیچ یک از اهداف راهبردی خود در جنگ غزه دست نیابد.
رئیس دفتر سیاسی حماس با تاکید بر اینکه عملیات توفانالاقصی اسطوره شکستناپذیری رژیم صهیونیستی را از بین برد و اکنون دشمن صهیونیستی بعد از گذشت 6 ماه خسارتهای سنگینی را متحمل شده و هزاران نفر از نظامیان این رژیم کشته و زخمی شدهاند، افزود: جنگ غزه یک جنگ جهانی است و هیات حاکمه آمریکا شریک اصلی جنایت صهیونیستهاست، زیرا رأسا هدایت جنگی رژیم صهیونیستی را بر عهده
دارد. وی در پایان خطاب به رهبر انقلاب تاکید کرد: به جنابعالی اطمینان خاطر میدهم که بهرغم همه وحشیگریها و جنایات و نسلکشی که در غزه در جریان است، مردم غزه و نیروهای مقاومت با قدرت ایستادهاند و به دشمن صهیونیستی اجازه نخواهند داد ذرهای به اهداف خود دست یابد.
ارسال به دوستان
حمله جنگنده F35 رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولی سفارت ایران در دمشق؛ در این حمله سردار محمدرضا زاهدی از فرماندهان ارشد مقاومت به شهادت رسید
جنون نتانیاهو
* امیرعبداللهیان: نتانیاهو از تعادل خارج شده است/ * سازمان ملل: نگرانیم
در حمله عصر روز گذشته رژیم صهیونیستی به ساختمان ساختمان کنسولی ایران در منطقه المزه سوریه، سردار پاسدار محمدرضا زاهدی از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران و جمعی از همراهان وی به شهادت رسیدند.
بر اساس اظهارات حسین اکبری، سفیر ایران در سوریه، جنگنده اسرائیلی بر فراز جولان اشغالی ۶ موشک را به سمت ساختمان کنسولی ایران در دمشق شلیک کرد که ۳ موشک توسط پدافند سوریه منهدم شد اما ۳ موشک دیگر به ساختمان کنسولی ایران اصابت کرد. شبکه خبری العالم در گزارشی به نقل از منبع نظامی سوری نوشت: ️تمام اشخاصی که در ساختمان کنسولی بودند به شهادت رسیده یا زخمی شدهاند. سردار زاهدی فرمانده نیروی قدس در سوریه و لبنان و معاونش به شهادت رسیدند. این دومین تجاوز هوایی رژیم اسرائیل به شهر دمشق طی یک هفته و سومین تجاوز به سوریه است. رژیم اسرائیل هفته گذشته علاوه بر شهر دمشق، اطراف شهر حلب را هدف قرار داده بود. ناگفته نماند که تلویزیون اسرائیل 2 ماه قبل چند فرمانده سپاه پاسداران را تهدید ضمنی کرده بود. سردار محمدرضا زاهدی، سردار عبدالرضا مسگران، محمدسعید ایزدی و عبدالرضا شهلایی از جمله افراد در این لیست بودند. کانال صابریننیوز در همین رابطه نوشت که گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی شخصا عملیات ترور مقامات ایرانی در دمشق را رهبری کرده است، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل و رئیس موساد نیز در محل مدیریت عملیات حضور داشتهاند. کانال ١٢ اسرائیل هم در این رابطه نوشت: سفارت به عنوان یک قلمرو مستقل دولتی که سفارت به آن تعلق دارد در نظر گرفته میشود، یعنی حمله به سفارت ایران مانند حمله به قلمرو ایران است. در همین حال وزیر خارجه سوریه حمله به ساختمان کنسولی ایران را محکوم کرد. فیصل المقداد وزیر خارجه سوریه اعلام کرد حمله ارتش رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی ایران را که منجر به شهادت شماری از بیگناهان شد، محکوم میکنیم. سفیر ایران در دمشق نیز گفت: این حقیقت رژیم صهیونیستی است که به قوانین بینالمللی احترام نمیگذارد. ما حمایت خود را از مقاومت تجدید میکنیم و نگران هیچ اقدامی از سوی این نهاد غاصب نیستیم. رسانههای عبری هم مدعی شدند جنگندههای ارتش صهیونیستی منتظر ماندند و به محض خروج سفیر ایران از ساختمان کنسولی اقدام به حمله به این ساختمان کردند.
«استفان دوجاریک» سخنگوی سازمان ملل متحد در واکنش به حمله هوایی ارتش رژیم اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران در مجاورت سفارت جمهوری اسلامی ایران در شهر دمشق ابراز نگرانی کرد.
واکنش سازمان ملل در حالی است که اقدام رژیم صهیونیستی در هدف قراردادن ساختمان کنسولی ایران در دمشق نقض سریع و آشکار کنوانسیون 961 است. به گفته سفیر ایران در سوریه، حمله به ساختمان کنسولی ایران توسط جنگنده F3۵ رژیم صهیونیستی انجام شده است. همچنین حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان با محکوم کردن این اقدام رژیم صهیونیستی گفت: رفتار نتانیاهو نشان میدهد او از تعادل خارج شده است.
محمدرضا زاهدی (متولد ۱۱ آبان ۱۳۳۹ اصفهان) نظامی ایرانی است که از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه محسوب میشد. وی در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ به عنوان فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران فعالیت میکرد. از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ با حفظ سمت فرمانده قرارگاه ثارالله نیز بود و از ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ نیز معاونت عملیات سپاه پاسداران را برعهده داشت. زاهدی در سال ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست و در طول جنگ ایران و عراق از فرماندههای میانی سپاه بود و فرماندهی تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم را از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ برعهده داشت. وی در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین بود. وی در سال ۱۳۸۴ برای مدت کوتاهی فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران را برعهده داشت. وی از ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ در نیروی قدس فعالیت میکرد و فرمانده سپاه سوریه و لبنان بود.
ارسال به دوستان
ضربه سنگین حزب عدالت و توسعه در انتخابات شهرداریهای ترکیه
اردوغان در شوک شکست
سمیرا کریمشاهی: یکشنبه هفته جاری انتخابات شهرداریهای ترکیه در سراسر این کشور برگزار شد. این سومین انتخاباتی بود که در مدت کمتر از یک سال در ترکیه برگزار شد. حدود 61 میلیون شهروند ترکیه واجد شرایط شرکت در انتخابات بودند که 78 درصد آنها مشارکت داشتند. انتخابات محلی در ۴ بخش به منظور تعیین شهردارهای 30 کلانشهر ترکیه، شهردار شهرستانها، اعضای شورای شهر و رئیس (مختار) محلات ترکیه هر ۵ سال برگزار میَشود. مهمترین بخش این انتخابات که از حساسیت سیاسی بالایی برخوردار است، رقابت احزاب بر سر شهرداری کلانشهرهای ترکیه است. در این میان کلانشهرهای مهمی همچون استانبول و آنکارا صحنه رقابت میان قدرتهای سیاسی ترکیه میشود. جریان اصلی مخالفان دولت ترکیه در حزب جمهوری خلق موفق شده بودند در انتخابات 2019 کرسی شهرداری کلانشهرهای مهمی همچون استانبول، آنکارا و ازمیر را از آن خود کنند. شکست سنگین این مخالفان در انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی2023، مناصب قدرت در شهرداریها را به آخرین سنگر مقاومت در برابر قدرت مطلق اردوغان تبدیل کرد. از طرفی دیگر برای اردوغان که ۲ انتخابات مهم را با پیروزی پشت سر گذاشته بود، انگیزه فراوانی ایجاد کرد تا با خارج کردن آنکارا و استانبول از دست مخالفان به چهره بلامنازع و سراسر قدرت ترکیه تبدیل شود اما با اعلام نتایج انتخابات 2024 ترکیه، هتتریک پیروزی اردوغان در انتخابات یک سال گذشته رقم نخورد. منصور یاواش و اکرم امام اوغلو شهردارهای کنونی آنکارا و استانبول از حزب جمهوری خلق، توانستند بار دیگر با شکست نامزدهای حزب عدالت و توسعه اردوغان، به مدت 5 سال ابقا در مقام خود را تمدید کنند. مخالفان در حزب جمهوری خلق، شهرداری 14 کلانشهر در مجموع 35 استان را به دست آوردند. حزب حاکم 12 کلانشهر و در مجموع شهرداری 24 استان را به خود اختصاص داد که البته شامل هیچکدام از شهرهای مهم ترکیه نمیَشود. ۲ نظر عمده به عنوان علت شکست حزب اردوغان در فضای ترکیه طرح شده است. نظر اول نتیجه حاصلشده را نه به دلیل ضعف کمپین انتخاباتی جریان حاکم، بلکه ناشی از یک تقسیم کار نانوشتهای میداند که مردم ترکیه برای مقامات خود در نظر گرفتهاند. آنها تمایل دارند مسائل کلان کشوری را به جریان اردوغان بسپارند اما در حوزه شهری، نیروی جبهه مخالفان را کارآمدتر میدانند اما دسته دوم معتقد است طی یک سال گذشته عملکرد دولت جدید اردوغان نسبت به دغدغه اصلی مردم یعنی اقتصاد ناامیدکننده بوده و تداوم داشتن بحرانهای همچون مدیریت بانک مرکزی، کاهش ارزش پول ملی، عدم مهار تورم و مساله دستمزدها به ویژه بحران معیشت بازنشستگان مجموعه عواملی شد تا شهروندان صندوق رای را محل بروز نارضایتی خود ببینند و اجازه ندهند خواست رئیسجمهور بویژه رویای فتح استانبول به ثمر بنشیند. به طور کلی شکست یاران اردوغان در استانبول مهمترین رخداد این انتخابات نام گرفت اما چرا استانبول مهم است؟
* چرا استانبول مهم است؟
بررسی یک ساله عملکرد حزب حاکم برای آماده شدن در انتخابات محلی، همچنین میتینگهای تبلیغاتی که در چند هفته منتهی به انتخابات برگزار شد، همگی نشان از آن داشت که تصاحب شهرداری کلانشهر استانبول برای رجب طیب اردوغان امری حیاتی شده است. جریان حاکم «مورات کوروم» وزیر پیشین شهرسازی را برای رقابت بر سر استانبول برگزیدند تا کارنامه قابل قبول و شخصیت بدون حاشیه او بتواند بار دیگر فتح استانبول را برای اسلامگرایان رقم بزند. تبدیل شدن منصب شهرداری در ترکیه به یک مقام انتخابی و میدانی برای محک زدن پایگاه اجتماعی سیاسیون باعث شده به چنین جایگاهی، میدان تمرینی سخت به منظور خیز برداشتن به سمت راس قدرت یعنی ریاستجمهوری نگریسته شود. خود شخص اردوغان به عنوان فردی که ۲ دهه در مرکز قدرت ترکیه قرار گرفته توانست با کسب مقام شهرداری استانبول در انتخابات 1994 مدارج قدرت را طی کند. حدود یک ماه گذشته او در جریان یک سخنرانی مدعی شد انتخابات2024 آخرین حضور رقابتی در حیات سیاسیاش خواهد بود. از نظر قانونی او دیگر نمیتواند در انتخابات 2028 ریاستجمهوری شرکت کند و اگر این به معنای پایان عمر فعالیت سیاسی اردوغان باشد، صرفا او خواهد توانست به اعتبار شخصی در انتخابات موضع بگیرد و نه در جایگاه حقوقی، بنابراین وقتی اردوغان این انتخابات را به عنوان آخرین رقابت خود اعلام کرد، تفسیری مطرح شد که یک پایان رویایی همچون آغازش برای خود ترسیم کرده است. حضور جدی اردوغان با شهرداری استانبول بود و قصد داشت پایانش هم با یک پیروزی شیرین در شهرداری استانبول باشد اما رای مردم سرنوشت دیگری برای رئیسجمهورشان برگزیده بود. نکته مهم دیگر که باعث شد رقابت بر سر استانبول حساسیتبرانگیز شود، شهردار کنونی این شهر اکرم امام اوغلو است. پس از شکست کمال قلیچدار اوغلو در انتخابات ریاستجمهوری، او مرد همیشه بازنده در برابر اردوغان لقب گرفت و جبهه اپوزیسیون ترکیه به یک سرخوردگی دچار شد. آنها فقط به چند چهره پیروز انتخابات محلی 2019 از جمله امام اوغلو امیدوار بودند تا همچنان قدرت عرضاندام در برابر حزب حاکم را حفظ کنند. اردوغان بخوبی میدانست پیروزی مجدد امام اوغلو که از او به عنوان گزینه جدی انتخابات 2028 ریاستجمهوری نام برده میشود، مسیر را برای مخالفان هموارتر و به همان اندازه رقابت ریاستجمهوری بعدی را برای حزب حاکم بدون اردوغان سختتر میکند.
* ائتلافهایی که یک سال هم دوام نیاورد
از تفاوتهای مهم انتخابات شهرداری با انتخابات ریاستجمهوری اخیر ترکیه در آرایش سیاسی احزاب و جبههبندی رقابتی آنها بود. حزب «خوب» به رهبری خانم مرال آکشنر تصمیم گرفت از ائتلاف با حزب جمهوریخواه خلق خارج شود و به طور جداگانه به معرفی نامزد در حوزههای انتخاباتی پرداخت. خانم آکشنر از موافقان سرسخت اعلام کاندیداتوری اکرم امام اوغلو برای انتخابات ریاستجمهوری 2023 بود که هرگز رخ نداد اما اکنون که جریان طرفدار امام اوغلو توانسته به راس قدرت حزبی جمهوریخواه خلق برسد و پیشبینی میشد همکاری ۲ حزب بیش از پیش جریان داشته باشد اما آکشنر به توافق با جریان اصلی مخالفان اردوغان دست نیافت و «ائتلاف ملت» از هم پاشید. حزب «خوب» را میتوان کمفروغترین بازیگر این انتخابات دانست که نتوانست حتی یک کرسی شهرداری کلانشهر را کسب کند و صرفا در استان نوشهیر آرای بیشتر را به دست آورد. در سوی دیگر «ائتلاف جمهور» به رهبری اردوغان هم دستخوش تغییراتی شد. حزب رفاه نو به رهبری فاتح اربکان تصمیم گرفت با خروج از ائتلاف و عدم حمایت از نامزدهای متبوع دولت اردوغان، مستقل از جریان حاکم وارد رقابت انتخابات شهرداریها شود. اربکان چندین شرط برای همکاری با حزب عدالت و توسعه مطرح کرد که مهمترین آن قطع ارتباط تجاری ترکیه با رژیم صهیونیستی بود که هیچکدام آنها از سوی دولت مورد پذیرش قرار نگرفت و به طور مستقل نامزد معرفی کردند. نه تنها نامزد این حزب برای شهرداری استانبول بعد از امام اوغلو و کوروم در جایگاه سوم قرار گرفت، بلکه این حزب کوچک توانست بعد از ۲ حزب اصلی در سراسر ترکیه بیشترین آرا را به خود اختصاص دهد و شگفتی انتخابات لقب بگیرد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند آرای 6 درصدی این حزب، در واقع رای اعتراضی اسلامگرایانی بوده که از سبد حزب حاکم به سمت حزب رفاه نو منتقل شده است. در حاشیه انتخابات هم تصاویری از برگه رای شهروندان در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد که با نوشتن نام فلسطین و غزه روی تعرفه رای، اعتراض خود را به عملکرد دولت در قبال جنایات جاری در غزه اعلام کردند.
* مخالفان دولت اردوغان و آینده رقابت سیاسی
مخالفان دولت اردوغان در واکنش به شکست در انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی تلاش داشتند مسبب اصلی چنین نتیجهای را در عامل شخص جمع کنند، بنابراین کمال قلیچدار اوغلو، رهبر سابق حزب جمهوریخواه خلق با فشار جریان درونحزبی که به نام «تغییر» معروف شدند، خود را در حاشیه راندهشده سپهر سیاسی ترکیه دید. نتیجه انتخابات درونحزبی مهر تایید بر وضعیت قلیچدار اوغلو و خداحافظی دائمی او از دنیای سیاست را رقم زد. جریان تغییر به رهبری افرادی همچون اکرم امام اوغلو و اوزگور اوزل، رهبر جدید حزب جمهوریخواه خلق، نویدبخش دوران تازهای در فضای مخالفان دولت ترکیه و امیدآفرینی نسبت به امکان تضعیف قدرت اردوغان شدند؛ امری که با تسلط ۲ دههای عدالت و توسعهایها بر ارکان قدرت ترکیه، به یک شبهتابو تبدیل شد که گویی اردوغان و ترکیه ۲ گزاره غیرقابل انفصال از یکدیگر شدهاند. پیروزی در انتخابات شهرداریها، گام بزرگی برای این جریان و شکستن تابوی قدرت مطلق ترکیه شد تا به پشتوانه اعتماد مردمی و کاسته شدن از فشار شکست انتخابات ریاستجمهوری بتوانند نقشه راه انتخابات 2028 را ترسیم کنند. اکنون شخصیتهایی مانند اکرم امام اوغلو و منصور یاواش به نماد مردان همواره برنده در مقابل اردوغان تبدیل شدهاند که قابلیت تحمیل یک رقابت سخت در 2028 را بر حزب حاکم بدون اردوغان خواهند داشت.
ارسال به دوستان
عصر دیروز روزهداران در سراسر کشور در سالروز شهادت حضرت علی(ع) به سوگ نشستند
اجتماع بزرگ عزاداران علوی
در مشهد و قم دستههای بزرگ عزاداری در عزای مولا علی(ع) بر سر و سینه زدند
عصر دیروز روزهداران در سراسر کشور در سالروز شهادت حضرت علی(ع) به سوگ نشستند. در تهران نیز هزاران نفر از عزاداران علوی تحت عنوان مدافعان حرم در میدان امام حسین(ع) در سوگ سالروز شهادت امام علی(ع) بر سر و سینه زدند. دیروز در همه شهرها مراسم سوگواری سالروز شهادت مظلومانه حضرت علی(ع) برگزار شد. از جمله در مشهد و قم دستههای مذهبی همچون سالهای گذشته در سوگ شهادت مولا علی( ع) بر سر و سینه زدند. ارسال به دوستان
نگاه
وحدت ملی، از اقتصاد تا اخلاق
میثم رستمی*: در آغازین روزهای سال جدید به رسم هر ساله مقام معظم رهبری نکاتی را مطرح کردند که میتوان آنها را اساسیترین نیازهای کشور در حال حاضر قلمداد کرد. یکی از نقشهای مهم رهبر انقلاب را باید در برجسته کردن امور مهمتر از میان امور مهم و گرا دادن به مسائل اساسیتر از میان مسائل اساسی دید. بر همین اساس نکات زیر قابل تامل است:
1- بر اساس مشی معظمله در سالهای اخیر، مهمترین مشکل حال حاضر کشور اقتصاد است. از نامگذاریهای اقتصادی پیدرپی در دهه اخیر، تا توصیهها و تاکیدهای متعدد معظمله، همه نشان از آن دارد که بزرگترین باری که بر دوش مسؤوولان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است، سر و سامان دادن به وضعیت اقتصادی کشور و ریلگذاری درست برای حل مشکلات تورم، تولید و رونق و رشد اقتصادی است. از این رو صدای غالبی که از دولت فعلی و مجلس آینده توسط مردم شنیده میشود، باید سمت و سوی اقتصادی داشته باشد؛ صدایی که بتواند اعتماد مردم را جلب و آنها را به مسیر صحیح اقتصاد دعوت کند.
2- یکی از نیازهای جدی کشور، در سطح خرد و کلان، برنامهای مدون و عملیاتی در راستای وحدت ملی و احیای تعامل سازنده اجتماعی است. «نکته بعدی در باب منافع ملی، مساله اتحاد دلهای مردم است. اتحاد عزمها و ارادههای مردم است. ما در این زمینه متاسفانه مشکلاتی داریم، عقبماندگیهایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملیمان اختلال ایجاد میکنیم. همه ما در این غفلت شریکیم. همه ما وظیفه داریم که وحدت ملی را، اتحاد مردم را، اتحاد مردم و مسؤولان را حفظ کنیم، روزبهروز آن را تقویت کنیم، این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اول بوده است... توصیه میکنم به جوانهای عزیزمان که سعی کنند در داخل جامعه نفرتپراکنی انجام نگیرد».
3- متاسفانه در زمینه وحدت ملی و اتحاد دلهای مردم ایران، نهتنها برنامه مدون و پیشدستانهای نداریم، بلکه در تولید ادبیات وحدت ملی از نگاه دینی و نگاه ملی و ایجاد گفتمان وحدت در سطح حوزه و دانشگاه و رسانه ملی نیز کاری از پیش نبردهایم.
4- بیشک، مهار تورم یکی از اساسیترین شرط تعمیق همدلی میان مردم و اتحاد مردم و مسؤوولان است. بر اساس روایت امام صادق (ع) که فرمودهاند: « غلاء السعر یسیء الخلق و یذهب بالامانه و یضجر المرء المسلم؛ گرانی اجناس باعث بد خُلقی و از بین رفتن روح امانتداری میشود و شخص مسلمان را مضطرب و خسته میکند»، میتوان گفت در صورت وجود تورمهای بالا در یک کشور، اخلاق حسنه در میان مردم کمرنگ میشود و به جهت اضطراب و خستگی و ناامیدی، دلهای مردم از یکدیگر دور میشود. بنا بر این حکمت، پیوند این 2 توصیه در سخنان نوروزی رهبری، پیوند واقعی این 2 امر در متن زندگی اجتماعی است. مطالعه کتاب «تورم و اخلاق» نوشته اندرو دیکسون وایت که بیان تجربه تاریخی فرانسه پس از انتشار پول بدون پشتوانه است، فهم پیوند این 2 پدیده را عمیقتر میکند. در قسمتی از این کتاب میخوانیم: «با چنین انبوه پول (پول کاغذی بدون پشتوانه و بیضابطه) انگیزههای عادی برای پسانداز کاهش یافت و یک تجمل و بیبند و باری و بیمسؤولیتی در کشور رواج یافت. مرض دیگر شیوع شرطبندی و قمار بود؛ با فزونی پول کاغذی در سال 1791 نخستین نشانههای آن مرض سرطانی آشکار شد؛ مرضی که زیانهای جاویدان آن برای یک ملت بزرگتر از جنگ، طاعون و قحطی است. در مراکز بزرگ شهری، محافل مجللی برای سوداگری و شرطبندی به وجود آمد. در سراسر کشور، اکراه از کار و زحمت پیوسته رشد یافت و یک حالت تحقیر نسبت به درآمدهای معقول و زندگی قانعانه به وجود آمد». با انتشار فراوان و مجدد و مکرر پول کاغذی بدون پشتوانه و تورمهای عجیب و غریب در فرانسه، کار به جایی رسید که «ایمان به ملاحظات اخلاقی یا حتی ایمان به خوبی فطری زیر پای بیاعتمادی عمومی له شد. غرور ملی یک حرف مفت تلقی میشد که تنها منافقان و دوروها بدان متوسل میشدند».
5- در اصل دوم قانون اساسی آمده است: «جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به خدای یکتا... که از راه الف - اجتهاد مستمر... ب- استفاده از علوم و فنون... ج - نفی هرگونه ستمگری...، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تامین میکند». بر این اساس، تامین همبستگی ملی، یکی از تعهداتی است که جمهوری اسلامی خود را ملزم به تامین آن دانسته است. شایسته است حقوقدانان و فقهای محترم شورای نگهبان از این ظرفیت قانونی استفاده کرده و طرحها و لوایحی که همبستگی ملی را دچار خدشه میکند و انسجام ملی مورد نظر قانون اساسی و مقام معظم رهبری را مورد تهدید قرار میدهد، مردود کنند.
6- قرآن کریم در آیه 103 سوره مبارکه آلعمران، یکی از نعمتهای مهم الهی بر جامعه ایمانی را الفت و محبت میان قلوب مومنان مطرح میکند و دستور میدهد با چنگ زدن به ریسمان الهی از تفرقه دوری کنند. سپس آیه امر به معروف و نهی از منکر را مطرح میکند. و بلافاصله بعد از آن، میفرماید: «و ای مومنان مانند کسانی نباشید که پس از آنکه دلایل روشن برای آنان آمد، پراکنده و گروه گروه شدند».
این آیات با تاکید بر امر به معروف و نهی از منکر، که اصولی تعطیل نشدنیاند، لزوم دوری از تفرقه و تالیف قلوب را مطرح میکند و به مومنان گوشزد میکند نباید یکی از این امور را فدای دیگری کرد. باید با تدبیر و برنامهریزی و فرهنگسازی عمیق و نگاه همهجانبه به دستورات اسلام، زمینه وفاق ملی را بیش از پیش فراهم آورد.
استاد حوزه علمیه قم *
ارسال به دوستان
وزیر راه با اشاره به ساخت مسکن برای اقشار در سال جدید خبر داد
هر ماه افتتاح مسکن
وزیر راه و شهرسازی گفت: بنا داریم طی امسال، هر ماه یک رویدادی برای تحویل مسکن طرح نهضت ملی در سراسر کشور داشته باشیم. مهرداد بذرپاش در ارتباط با زمان تحویل واحدهای طرح «نهضت ملی مسکن» در سال ۱۴۰۳ اظهار کرد: بنا داریم امسال، هر ماه یک رویدادی برای تحویل مسکنها در سراسر کشور داشته باشیم. وی افزود: البته سرعت تحویل مسکنها در هر استان و شهر متفاوت است اما در مجموع سرعت خوبی را در ساخت و تحویل مسکنها امسال داریم. وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: تا امروز عدد شروع به ساخت مسکنها در طرح «نهضت ملی مسکن» از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد عبور کرده است. بذرپاش ادامه داد: البته نهضت ملی مسکن قالبهای مختلف شهری، روستایی، بافت فرسوده، خودمالکی، حمایتی و انبوهساز را شامل میشود. وی در پایان درباره ساخت مسکن برای اقشار هم گفت: امسال ساخت مسکن برای اقشار (مانند ساخت مسکن برای هیاتهای علمی) را در دستور کار داریم. ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز»؛ بایستهها و زمینههای حضور و مشارکت مردم در اقتصاد برای تحقق جهش تولید
ریل اقتصاد مردمی
رهبر انقلاب سال 1403 را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کردند
گروه اقتصادی: «جهش تولید» برای دومین سال پیاپی از سوی مقام معظم رهبری به عنوان شعار و راهبرد سال نامگذاری شد با این تفاوت که این بار برای تحقق آن نقش ویژهای برای مردم در نظر گرفته شده است.
به گزارش «وطن امروز»، از سال ۱۳۸۷ رویکرد اقتصادی در شعارهای سال، مدنظر آیتالله خامنهای قرار گرفت که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع اقتصاد و رشد و توسعه تولید داخلی مرتبط بوده است. در 8 سال اخیر نامگذاریها با تاکید بر مساله «تولید» انجام شده است که ابتدا نشان میدهد در این موضوع به نقطه مطلوب نرسیدهایم و نیاز به تلاش بیشتر در این رابطه است و از سوی دیگر نمایانگر آن است که نقطه ضعف کشور و ریشه چالشهای موجود نیز به نارساییهای اقتصادی بازمیگردد. البته رهبری در سخنان ابتدای سال جاری نیز با صراحت این موضوع را بیان کردند که اقتصاد مساله اصلی کشور است.
تحقق جهش قابل توجه در تولید کشور مستلزم فراهم شدن ملزومات و بسترهایی است که باید مدنظر مسؤولان نهادهای مختلف و سیاستگذاران باشد.
مسلما دولت یا بخشهای اقتصادی حاکمیت نمیتوانند جهش تولید را رقم بزنند، حتی اگر تولیدی نیز از سمت آنها ایجاد، حمایت یا گسترش یابد، موفق نخواهد شد، زیرا آن بنگاه یا واحد تولیدی خود را وابسته به خزانه میداند و هیچوقت برای بهرهوری و بهبود وضعیت قدم از قدم برنخواهد داشت کما اینکه نمونههای اینچنینی در سراسر کشور با شکست مواجه شدند.
از سوی دیگر اساسا دولت در هیچ کجای دنیا درگیر تولید و مدیریت واحدهای تولیدی نمیشود، بلکه بستر و قواعد کلی ناظر به آن را تنظیم میکند.
* تأمین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی
تأمین سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی همواره از بنیادیترین نیازهای تولید بوده و هست؛ موضوعی که بویژه در شرایط سخت و حساس کنونی که به شدت تولیدکنندگان را تحت فشار قرار داده، باید در اولویت برنامههای دولت قرار گیرد. اعطای تسهیلات بانکی به بنگاههای اقتصادی طبق یک برنامه مشخص و عملیاتی لازمه کمک به چرخه تولید و جلوگیری از رکود یا تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی بویژه کمک به تولیدکنندگانی است که با برنامه، هدف و ایدههای نو و عملیاتی وارد عرصه تولید شدهاند یا پژوهشگران و شرکتهای دانشبنیان که طرحهای عملیاتی و نوآورانه مورد نیاز کشور را مایلند به عرصه تولید وارد کنند.
استفاده از حداکثر ظرفیت صندوقهای سرمایهگذاری برای طرحها و پروژههای تولیدی از ابزارهای مهم تأمین سرمایه تولید است که باید پویایی کافی به این عرصه سرمایهگذاری تزریق شود. جهش تولید یعنی یک کار عملیاتی در یک زمان کوتاه که اتفاقی بزرگ را رقم میزند.
* توجه به ظرفیت تعاونیها
بنگاههای کوچک و زودبازده از بخشهای بسیار مهمی است که فعالسازی و حمایت از آنها باید در دستور کار دولت و مسؤولان قرار گیرد، چراکه نگاه ویژه به این بخش میتواند اتفاق بزرگی را در عرصه رشد تولید رقم بزند. از مهمترین مشکلات این بخش تأمین مواد اولیه با قیمت و کیفیت مناسب و خرید ملزومات و ماشینآلات مورد نیاز با قیمت و شرایط مناسب است که بویژه در شرایط تحریم و نوسانات ارزی، تولیدکنندگان را با چالش جدی مواجه کرده است. اگر مشکلات این بخش مرتفع نشده و موانع موجود رفع نشود، بخش بزرگی از ظرفیت کشور که در این بخش نهفته است مغفول میماند. تشکیل بنگاههای تأمینکننده و توسعهگر در قالب بخش تعاونی با مشارکت مردم همانند تجربهای که در چین عملیاتی شد، میتواند بخش مهمی از دغدغه بنگاههای تولیدی به منظور تأمین مواد اولیه با قیمت مناسب را برطرف و فروش محصولات را تسهیل کند، ضمن اینکه به رشد صادرات محصولات نیز میتواند کمک کند. به این ترتیب بنگاه تولیدی میتواند بیشترین تمرکز خود را بر ارتقای کیفیت محصولات خود بگذارد.
* حمایت از کارآفرینان
اما نکته بسیار مهم و اساسی که باید بیش از هر زمان به آن توجه شود حمایت از کارآفرینان و جهادگران عرصه تولید و صنعت کشور است که سالهاست با وجود همه فشارها، چالشها و ناملایمات، با اراده و تدبیر و همت والا و نبوغ و تعهدی مثالزدنی چرخ تولید کشور را با دستان توانمند خود چرخاندهاند و با ایجاد اشتغال به چرخه اقتصادی کشور کمک شایان توجهی کردهاند. به طور قطع حمایت هرچه بیشتر از این کارآفرینان و کمک به بخش خصوصی و برداشتن موانع حرکتی این بخش میتواند منجر به جهشی قابل توجه در تولید و تحقق هر چه بیشتر اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی شود. جلوگیری از موازیکاری، حرکتها و تصمیمات سلیقهای میتواند بخش عمده از موانع رشد تولید در کشور را برطرف کند. آنچه مسلم است ثبات اقتصادی و ایجاد امنیت سرمایهگذاری و فضای امن کسبوکار و ثبات هر چه بیشتر بازار ارز از زیرساختهای مهمی است که برای رشد و توسعه تولید در کشور باید فراهم شود.
* ورود جریان پول به بخش تولید با پیشبینیپذیر کردن اقتصاد
متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل کاهش ارزش پول ملی مردم سعی کردهاند برای حفظ ارزش پول خود به فعالیتهای سوداگرانه روی آورند که این یک فعالیت ضدتولید است.
باید نگاه تمام مسؤولان به سرمایهگذار و تولیدکننده به صورت استراتژیک تغییر کند. باید نگاه بدنه جامعه، دستگاههای تبلیغاتی، نظارتی، قضایی و قانونگذار نسبت به سرمایهگذار تغییر کند. افراد رانتخوار، سودجو و افرادی که حقوق مردم را تضییع میکنند باید از سرمایهگذارهای پاکدست جدا شوند. از سوی دیگر برخی قوانین سرمایهگذاری باید تغییر کند. امروز برخی قوانین خود عاملی بازدارنده بر سر راه تولیدکنندگان است.
* اعتماد و اعتقاد به توانمندیهای داخلی
به وجود آمدن اعتماد به توانمندیهای داخلی شرط اساسی به حرکت درآوردن ریلهای اقتصاد ملی است. نیروهای جوان، متخصص، با انگیزه و خلاق فراوان در مجموعه اقتصاد کشور سرمایه عظیمی است که تنها با تکیه به این سرمایه میتوان مشکلات اقتصادی را چاره کرد. این امر مستلزم اعتماد و اعتقاد کامل مسؤولان به توانمندی نیروهای داخلی و فراهم کردن زمینه ورود این سرمایه عظیم به عرصه اقتصادی است که بدون آن جهشی در تولید کشور محقق نخواهد شد.
* اصلاح ساختار بورس
با توجه به اینکه از مشکلات اساسی تولیدکنندگان، تأمین سرمایه ثابت و در جریان بنگاههای اقتصادیشان است، از امکان بازار سرمایه میتوان در این جهت بهره برد. اگرچه ساختار بورس در ایران نیازمند اصلاحات اساسی است اما میتوان با تشکیل کمیتههای تخصصی علمی در این جهت راهکارهایی برای برونرفت از مشکلات موجود طراحی کرد.
امکان تأمین مالی برای بنگاههای خرد و متوسط، تعیین سازوکار شفاف و کارآمد نظارتی برای پیشگیری از تخلفات و سوءاستفادههای مالی، جلوگیری از ورود شرکتهای جعلی و غیرواقعی به بورس، ممانعت از جریان کاذب عرضه و تقاضا برای حفظ ثبات اقتصادی از جمله این الزامات است.
* حمایت از دانشبنیانها
مقصود از اقتصاد دانشبنیان آن است که تمام فعالیتهای اقتصادی در حوزه تولید، توزیع و مصرف در همه بخشهای اقتصادی، مبتنی بر جدیدترین دانش آن حوزه شکل گیرد. این امر ممکن است با 2 نوع رویکرد انجام شود: اول نهادینه شدن دانش در بدنه اقتصادی، دوم ایجاد شرکتهای دانشبنیان و استفاده از نتایج علمی آنها در فرآیند اقتصادی.
اهمیت دانشبنیانی از آن جهت است که با رشد تکنولوژی با تکیه بر دانش بومی و داخلی، علاوه بر ایجاد ارزش افزوده بالا، سبب رشد اقتصادی مداوم و پایدار خواهد شد، بنابراین توجه به اقتصاد دانشبنیان نقشی کلیدی در جهش تولید دارد.
نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که برای دانشبنیان شدن تولید در کشور باید همه اجزای اصلی تولید بر مبنای دانش برنامهریزی و تدبیر شوند.
برای استفاده بهتر و گسترش مجموعههای دانشبنیان جوان و مبتکر لازم است نقشهای جامع به منظور ترغیب و تحریک تولید محصولات دانشبنیان، دانشبنیان کردن فرآیندها، شکلدهی بازار داخلی صنایع دانشبنیان و تسهیل ساختارها و زیرساختهای صادرات تولید داخلی به عنوان سیاستهای تولید دانشبنیان، طراحی و اجرا شود.
* تدوین سیاستهای ارزی
از جمله اولویتهای جهش تولید، اصلاح سیاست ارزی است، زیرا بر اساس ویژگی بازار ایران، اکثر بازارها به نرخ ارز حساس هستند و هرگونه تغییر قیمت در بازار ارز، اکثر بازارها را دستخوش تغییر و بیثباتی میکند، لذا ثبات بازارها در گرو ثبات بازار ارز است و نظارت و کنترل بازار ارز میتواند نقشی اساسی در جهش تولید داشته باشد. به این منظور لازم است یک نرخ مناسب ارزی تعیین و عملیاتی شود، یعنی باید متناسب با این نرخ، کالاهای اساسی، کالاهای ضروری و مواد اولیه به شبکه تولید رسانده شود.
* اصلاح روند خصوصیسازی
خصوصیسازی از طریق افزایش رقابت، بالا بردن کارایی و بهرهوری واحدهای اقتصادی میتواند نقش مهمی در جهش تولید داشته باشد. سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی نیز بر این امر تاکید دارد.
بسیاری از اقتصاددانان کشور، مشکل اصلی اقتصاد ایران را بزرگی حجم دولت و نقش کمرنگ بخش خصوصی میدانند. تجربههای گذشته خصوصیسازی در ایران نتایج مطلوبی در بر نداشته و نتوانسته موجب رشد متوازن اقتصادی و ایجاد اشتغال مولد و رفع بیکاری شود.
شاید مهمترین اشکال بر سر راه خصوصیسازی عدم توجه به این نکته بوده است که تغییر مالکیت بنگاههای دولتی به مالکیت خصوصی (خصوصیسازی) در صورتی مفید خواهد بود که قبل از آن، اقتصاد کشور از یک محیط رقابتی و یک دولت باتدبیر بهرهمند باشد، در غیر این صورت خصوصیسازی بنگاههای دولتی به بحران بیشتر منجر خواهد شد.
دولت با تدبیر خود به جای برنامهریزی و هدفگذاری برای رهایی از بار مالی شرکتهای دولتی و کسب درآمد، هدف خود را بهبود کارایی شرکتها قرار میدهد؛ اتفاقی که در تجربه گذشته خصوصیسازی در ایران مورد کمتوجهی قرار گرفت.
خصوصیسازی بدون تحقق پیشنیازهای آن نهتنها به جهش تولید منجر نمیشود، بلکه حتی میتواند اثرات معکوس نیز داشته باشد.
* رفع انحصارات
یکی از موانع بسیار بزرگ بر سر راه تولید وجود انحصارات در اقتصاد است. وجود انحصارات از طرفی مانع امکان رقابت و ورود سایر فعالان اقتصادی به عرصه تولید خواهد شد و از طرف دیگر به وجود آمدن رفتار انحصارگرایانه و مدیریت عرضه قیمتهای غیر عادلانه شکل خواهد گرفت.
یکی از موارد بسیار مخرب انحصارات، انحصار در عوامل تولید و مواد اولیه تولید است. در فضایی که عمده سرمایه پولی و فیزیکی کشور در انحصار عده خاصی باشد عموم افراد جامعه امکان ورود آزادانه به فعالیتهای تولیدی را نخواهند یافت. وجود انحصار در مواد اولیه تولید نیز تصمیمگیری تولیدکنندگان را دچار مشکل میکند، چرا که هر روز ممکن است شاهد کاهش عرضه و تأمین مواد مورد نیاز تولید باشند، لذا از وظایف مهم و غیرقابل چشمپوشی دولت مقابله جدی با انحصارات و به وجود آوردن فضای رقابتی عادلانه در فضای اقتصاد است.
* پیشگیری از رانتهای اقتصادی و اطلاعاتی
یکی از چالشهای اساسی که گاه به آفتی ویرانگر در اقتصاد تبدیل میشود وجود رانتها و ویژهخواریها است. سوءاستفاده از امکانات دولتی و عمومی در موارد متعددی امکانات رقابت را در اقتصاد بر همزده و مانع ورود عموم مردم به فعالیتهای تولیدی خواهد شد.
در این میان رانتهای اطلاعاتی میتواند مفاسد بزرگ اقتصادی را به همراه داشته باشد که جهت رونق بازار تولید کشور لازم است سازوکار جدی مقابله با این امور طراحی و اجرا شود.
* مسدودسازی بسترهای فسادزا
فساد در اقتصاد، اعتماد تولیدکنندگان را از بین میبرد و اجازه تحقق جهش تولید را نخواهد داد، زیرا فساد گسترده موجب از بین بردن فرصت رقابت عادلانه و سبب افزایش شرایط نابرابری برای فعالان اقتصادی میشود. از این رهگذر فساد تبعاتی مانند پایین آمدن رشد اقتصادی، کاهش سوددهی فعالیتهای تولیدی، هدایت سرمایههای سرگردان به سوی بخش فاسد و در نهایت کاهش حجم سرمایهگذاریهای تولید محور خواهد داشت، مخصوصاً اگر فساد سازمانیافته و شبکهای باشد اجازه اعمال سیاستها را از دولت خواهد گرفت.
با بررسی موضوع مبارزه با فساد در سایر کشورها میتوان گفت شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات، تقویت دولت الکترونیک، اطلاعرسانی درباره وظایف دستگاههای ناظر برای مقابله با فساد به مردم، متناسب شدن مجازاتها با میزان جرم و اصلاح ساختار بروکراسی، همچنین چابکسازی سیستم اداری میتواند به کاهش فساد کمک کند.
برای تحقق شعار سال ۱۴۰۳ میتوان علاوه بر ۱۲ موضوع ذکرشده، عناوین و موضوعات دیگری را نیز برشمرد اما به گمان کارشناسان و صاحبنظران علم اقتصاد به نظر میرسد اگر دولت بخواهد به شعار سال توجه کرده و آن را عملیاتی کند باید این موارد را در اولویت خود قرار دهد که با توجه به اینکه برخی از این موارد عملیاتی شده به نظر نمیرسد کار چندان پیچیده و سختی در پیش روی دولت باشد.
******
رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی، شعار امسال را تبیین کردند
شکوفایی اقتصاد با بسیج همتها سرمایهها و ابتکارات ملت
گروه سیاسی: رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین روز سال نو، در دیدار نوروزی با قشرهای مختلف مردم، برنامهریزی و تلاش مسؤولان برای «ورود و بسیج همتها، سرمایهها و ابتکارات ملت» در عرصه اقتصاد را لازمه تحقق شعار بسیار مهم سال ۱۴۰۳ یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» خواندند و با اشاره به تأثیر بهبود مسائل اقتصادی در دین و دنیای مردم تأکید کردند: دشمن با انکار زمینهها، ظرفیتها و عوامل پیشرفت در کشور، خاموش شدن نور امید در دل ملت را نشانه رفته اما مردم و جوانان با تلاش بیوقفه و پرهیز از اختلافات، افق روشن آینده را پیگیری میکنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان همچنین با اشاره به فرورفتن رژیم صهیونیستی در باتلاق غزه و نفرت روزافزون ملتها از آمریکا به عنوان شریک اصلی جنایات صهیونیستها گفتند: در حوادث اخیر ظلمت حاکم بر غرب و حقانیت تشکیل جبهه مقاومت اثبات شد و این جبهه مردمی ضد ظلم، از توانایی و قدرت واقعی خود رونمایی کرد و به حول و قوه الهی، مسیر قطع ظلم بزرگ وجود رژیم صهیونیستی ادامه خواهد یافت. حضرت آیتالله خامنهای با تبریک مجدد عید سعید نوروز به آحاد ملت، همزمانی بهار طبیعت و بهار معنویت را زمینهساز طراوت و رویش و شکوفایی جسم و روح و جان انسان برشمردند و افزودند: هنر و قدرت ماه رمضان این است که با نسیم معنوی روزه و عبادات و توسل و مناجات، انسان غیرغافل را در مسیر صلاح و بندگی به شوق و تلاش میکشاند.
ایشان انگیزه انتخاب و اعلام شعار هر سال را تمرکز و همت و تلاش مسؤولان و آگاهی و مطالبه افکار عمومی برای تحقق این شعارهای راهبردی دانستند. رهبر انقلاب با اشاره به تمرکز شعارهای چند سال اخیر بر مساله اقتصاد گفتند: سال گذشته در تحقق شعار «مهار تورم و رشد تولید» کارهای خوبی انجام شد اما با آنچه مطلوب و مورد نظر ما بود فاصله نسبتا زیادی داشت، لذا مسؤولان و فعالان مردمی باید در سال جدید هم تحقق آن شعار مهم را وظیفهای اساسی بدانند. رهبر انقلاب نامگذاری امسال به سال «جهش تولید با مشارکت مردم» را شعاری برجسته خواندند و افزودند: اگر با برنامهریزی و تلاش مسؤولان، نوعی بسیج مردمی برای حضور در امر اقتصاد صورت گیرد، تحقق شعار بسیار مهم «جهش تولید» ممکن خواهد شد. ایشان اقتصاد را از مسائل اساسی کشور برشمردند و با اشاره به نقاط ضعف و مشکلات موجود اقتصادی گفتند: بهبود اوضاع اقتصادی در همه مسائل کشور اثرگذار است. حضرت آیتالله خامنهای با یادآوری تلاش بیوقفه و جدی آمریکا و همراهانش برای فروپاشی اقتصاد ایران و به زانو درآوردن ملت گفتند: به یاری حق این هدف تاکنون ناکام مانده و از این پس هم با تلاش و جدیت و عزم و اراده مسؤولان و مردم محقق نخواهد شد. رهبر انقلاب شکوفا شدن اقتصاد را در گرو به حرکت درآمدن همه چرخدندههای بزرگ و کوچک کشور خواندند و تأکید کردند: استفاده از زیرساختهای موجود، ابتکارات مردمی، قدرت مدیریت فعالان اقتصادی، نیروی جوان تحصیلکرده و شرکتهای دانشبنیان، بدون تردید اقتصاد کشور را به پیشرفت محسوس میرساند که تلاش بیوقفه مسؤولان پرتحرک کشور و هنر آنان در به حرکت درآوردن این مجموعهها و عوامل، زمینهساز این توفیق بزرگ ملی خواهد بود. ایشان مصادفشدن سال نو با نخستین سال اجرای برنامه هفتم توسعه را عامل دیگری برای تلاش روزافزون مسؤولان دانستند و گفتند: باید در پایان برنامه هفتم که با هدف کلی شکوفایی اقتصادی همراه با عدالت تدوین شده، «تورم تکرقمی شود، ساختار بودجه اصلاح و نظام مالیاتی متحول شود، حداقل ۹۰ درصد کالاهای اساسی در کشور تولید و طرحهای عظیم ملی انجام شود» که رسیدن به این اهداف اساسی بدون حضور مردم در عرصه اقتصاد ممکن نیست؛ بنابراین باید از تواناییهای مختلف و متفاوت ملت استفاده خردمندانه و کامل شود.
رهبر انقلاب با تمجید از آمادگی همیشگی ملت برای حضور در میدان افزودند: باید مانند دفاع مقدس، مردم در صحنه اقتصاد حضور واقعی و مثمرثمر داشته باشند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بازدید بهمنماه خود از نمایشگاه دستاوردهای فعالان تولیدی افزودند: آن دستاوردها بسیار خوب و شگفتآور و نشاندهنده ظرفیت و توان و ابتکارات بالای مردمی بویژه جوانان در عرصه اقتصاد بود و اثبات کرد میتوان از این ظرفیت عظیم در صنایع بزرگ، بهینهسازی مصرف آب، بخش نفت، صنایع دستی، حملونقل و دیگر عرصهها استفاده کرد.
ایشان ادامه تحرک اقتصادی خارجی و بینالمللی را هم لازم و مهم خواندند و خطاب به مسؤولان گفتند: باید تفاهمنامهها با کشورها را به قراردادهای ملی و اجرایی تبدیل کرد تا نتایج آنها در عمل مشخص و محسوس شود. رهبر انقلاب همچنین با تأکید بر لزوم افزایش بهرهوری در عرصههای مختلف و استفاده از تجربیات دیگران در این زمینه گفتند: «جهش تولید با مشارکت مردم» شعار یکساله نیست، بلکه مسؤولان باید با برنامهریزی و کمک گرفتن از مردم، گام اول را در سال جاری بردارند تا انشاءالله این شعار در طول زمان، کامل محقق شود. حضرت آیتالله خامنهای در نکتهای مهم به نگرانی برخی افراد دلسوز درباره احتمال بروز فساد و سوءاستفاده در مسیر حضور مردمی در عرصه اقتصاد اشاره کردند و افزودند: این نگرانی با توجه به سوءاستفادههای سالهای گذشته از امکانات و وامهای دولتی، بجاست، بنابراین مسؤولان باید با چشمان باز، کاملا مراقب باشند فساد و تبعیض و استفاده نامشروع در این مسیر رخ ندهد. رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان، منافع ملی و افق روشن آینده کشور را وابسته به «ایمان» و «امید» دانستند و گفتند: اگر فروغ امید در دلها خاموش شود، هیچ حرکتی اتفاق نمیافتد. ایشان «جوانان مستعد، ملت آماده به کار، منابع کمنظیر طبیعی و موقعیت ممتاز جغرافیایی» را از جمله ظرفیتهای انبوه برای استمرار پیشرفتهای کشور برشمردند و گفتند: لازمه ادامه پیشرفت این است که همه به آینده امیدوار باشیم. حضرت آیتالله خامنهای پیشرفتهای علمی در عرصههای صنعت، سلامت، فضایی، سیاسی و سیاست خارجی و امنیت کمنظیر کشور را که در برگزاری امن راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات اخیر تجلی یافت، از جمله عوامل امیدزا و موجب تقویت حس عزت و افتخار در مردم دانستند و افزودند: هزاران گروه جوان، پرتوان، پرانگیزه و با شوق در سراسر کشور در بخشهای مختلف علمی و حوزوی و فرهنگی و هنری مشغول کار و تلاش و رونقبخشی به فضای جامعه هستند.
ایشان شکلگیری راهپیماییهای عظیم اربعین و اعیاد غدیر و نیمه شعبان را جلوههایی امیدزا و نشاطآفرین خواندند و با ابراز تأسف از نارسایی تبلیغاتی در کشور در نشان دادن واقعیات برجسته افزودند: با وجود این جلوههای امیدآفرین، برخی افراد غافل، با منفیبافی به دنبال انکار وجود امید در جوانان و تلاش برای زائل کردن آن هستند. رهبر انقلاب اسلامی اینگونه اقدامات را کمین گرفتن برای میراندن امید در دلهای جوانان خواندند و افزودند: قلم به دست گرفتن و مقاله نوشتن درباره اینکه به آینده نباید امیدوار بود به نفع کیست و اصلا چرا نباید با وجود این همه ظرفیت و عوامل نویدبخش، به آینده امیدوار بود؟
ایشان به کارگیری انواع ترفندهای تبلیغاتی و رسانهای برای بزرگنمایی ضعفها و انکار پیشرفتها را از جمله اقدامات همیشگی بدخواهان دانستند و افزودند: دشمن سالها است اینگونه کارها را میکند اما در داخل نباید این خطا و غفلت را مرتکب شویم.
حضرت آیتالله خامنهای جوانان را به جلوتر از بودن از نقشه دشمن توصیه مؤکد کردند و گفتند: آنها میخواهند شما را مأیوس کنند و نگذارند بعضی صداها از پیشرفتها به شما برسد ولی شما بیش از تلاش نومیدکننده دشمنان، برای ایجاد امید و شکوفایی کار و تلاش کنید. «وحدت ملی و اتحاد دلها و عزمها و ارادههای مردم» عامل دیگری بود که رهبر انقلاب از زاویه منافع ملی مورد تأکید قرار دادند و با ابراز تأسف از وجود مشکلات و عقبافتادگی در این زمینه گفتند: در این زمینه دچار غفلت شدهایم و به دست خودمان وحدت ملی و همدلی اجتماعی را مخدوش کردهایم. همه هم در این غفلت شریکیم و همه نیز وظیفه داریم وحدت ملی و اتحاد مردم و مسؤولان را حفظ و روزبهروز تقویت کنیم.
رهبر انقلاب تقویت وحدت ملی را سیاست قطعی نظام اسلامی از روز اول خواندند و با اشاره به تأکیدهای امام خمینی(ره) بر این مساله خاطرنشان کردند: امام در مقابل افرادی که بر سر مسائل سیاسی و جناحی با یکدیگر دچار اختلاف میشدند، نهیب میزدند که هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید.
حضرت آیتالله خامنهای اختلاف فکری و سلیقهای و سیاسی در کشور را طبیعی دانستند اما گفتند: رقابتهای داخلی و اختلافهای سیاسی نباید موجب نفرتپراکنی و ایجاد دشمنی و اهانت و آزار و احیانا دروغ و افترا علیه یکدیگر شود.
ایشان خطاب به جوانان تأکید کردند: سعی کنید در جامعه نفرتپراکنی نشود و با وجود اختلاف سلایق، در مسائل جامعه و در مواجهه با دشمنان کشور و ملت همه با هم برادرانه و یکسان حرکت کنند. رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان، از چند زاویه مساله فلسطین و غزه را به عنوان مهمترین مساله بینالمللی مورد توجه قرار دادند. ایشان قضایای غزه و قتلعام بیش از ۳۰ هزار نفر زن و کودک و پیر و جوان در مقابل چشمان دنیای به اصطلاح متمدن و مدعی حقوق بشر را نشاندهنده ظلم و ظلمت حاکم بر دنیای غرب خواندند و افزودند: آمریکاییها و اروپاییها نه فقط از جنایتهای رژیم اشغالگر جلوگیری نکردند، بلکه از همان روزهای اول با سفر به سرزمینهای اشغالی حمایت خود را اعلام و انواع سلاح و کمک نیز برای استمرار جنایتها ارسال کردند.
حضرت آیتالله خامنهای اثبات حقانیت تشکیل جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیا را نتیجه دیگر حوادث چند ماه اخیر غزه دانستند و افزودند: این حوادث نشان داد حضور جبهه مقاومت در این منطقه جزو حیاتیترین مسائل است و روز به روز هم این جبهه که برخاسته از وجدانهای بیدار و برای مقابله با ۷۰ سال ظلم و اشغالگری جنایتکاران صهیونیست است، باید تقویت شود.
ایشان رونمایی مقاومت از تواناییهای خود را ثمره دیگر جنگ کنونی غزه خواندند و گفتند: نه غربیها و نه دولتهای منطقه از قدرت و تواناییهای مقاومت اطلاع نداشتند اما امروز مجبورند صبر مردم مظلوم غزه و اراده و انگیزه مقاومت فلسطین از حماس تا بقیه گروههای مقاومت و قدرت و اراده مقاومت در لبنان، یمن و عراق را مشاهده کنند. رهبر انقلاب عیان شدن قدرت مقاومت را موجب بههم ریختن همه محاسبات آمریکاییها و برنامههای آنها برای تسلط بر کشورهای منطقه دانستند و افزودند: قدرت مقاومت، محاسبه آنها را به هم زد و نشان داد آمریکاییها نه تنها نمیتوانند بر منطقه مسلط شوند، بلکه حتی نمیتوانند در منطقه بمانند و ناچارند منطقه را تخلیه کنند.
ایشان روشن شدن وضعیت آشفته و بحرانی رژیم صهیونیستی برای همگان را واقعیت دیگر حوادث غزه دانستند و گفتند: این حوادث نشان داد رژیم صهیونیستی نه فقط در حفاظت از خود دچار بحران است، بلکه در بیرون آمدن از بحران هم دچار بحران است، زیرا با ورود در جنگ غزه به باتلاقی وارد شده که چه از غزه بیرون بیاید چه نیاید، شکست خورده است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: تناقضها و اختلافات عمیق در میان مسؤولان رژیم غاصب این رژیم را به سقوط نزدیکتر میکند. ایشان با تأکید بر اینکه آمریکا در قضیه غزه بدترین موضع را انتخاب کرد، گفتند: تظاهرات مردم به نفع فلسطین در خیابانهای لندن و پاریس و خود آمریکا در واقع اعلام نفرت از آمریکاست.
رهبر انقلاب موضعگیری و محاسبه غلط آمریکا در ماجرای غزه را باعث منفور شدن آمریکا در دنیا و افزایش 10 برابری نفرت از آن در منطقه دانستند و در بیان نمونه دیگری از فهم و محاسبات غلط آمریکاییها در مسائل منطقه گفتند: در هر جای منطقه از یمن و عراق تا سوریه و لبنان که نیروهای مبارز و شجاع مقاومت اقدامی علیه آمریکاییها میکنند، آنها این اقدام را به ایران نسبت میدهند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: این نشان میدهد آمریکاییها مردم منطقه و جوانان شجاع و با عزم و اراده آن را نشناختهاند و همین محاسبه غلط هم قطعا آمریکاییها را به زانو در خواهد آورد.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران از مقاومت حمایت و تمجید و تا قدر ممکن پشتیبانی میکند، گفتند: اما این در واقع خود گروههای مقاومت هستند که تصمیم میگیرند و اقدام میکنند و حق نیز با آنهاست.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه ظلم بزرگ موجود در منطقه یعنی وجود رژیم صهیونیستی که باید قطع شود، گفتند: ما طرفدار و حامی و کمککننده هر کسی هستیم که در این جهاد اسلامی، انسانی و وجدانی وارد شود و به توفیق الهی به این مقصود نائل خواهیم آمد.
***
پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت حلول سال جدید
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳ ضمن تبریک عید نوروز به ملت ایران بویژه خانوادههای ایثارگران و همه ملتهایی که نوروز را گرامی میدارند، سال جدید را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کردند. رهبر انقلاب اسلامی با گرامیداشت یاد و نام شهیدان و امام شهیدان و آرزوی بهرهمندی ملت ایران از 2 بهار طبیعت و معنویت، نگاهی گذرا به شیرینیها و تلخیهای سال ۱۴۰۲ داشتند و گفتند: از جمله شیرینیها و خبرهای خوش سال گذشته، پیشرفتهای چشمگیر علمی و فناوری، تولیدات زیربنایی، حضور حماسی مردم در اجتماعات مختلف بویژه روز قدس و روز ۲۲ بهمن، برگزاری امن و سالم انتخابات اسفندماه و تحرک بینالمللی دولت در عرصههای گوناگون اقتصادی و سیاسی بود. حضرت آیتالله خامنهای مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را از جمله خبرهای تلخ سال ۱۴۰۲ خواندند و افزودند: حادثه تلخ کرمان در سالگرد شهید سلیمانی، سیل بلوچستان و حوادثی که برای ماموران حافظ امنیت در ماههای اخیر اتفاق افتاد، از دیگر حوادث تلخ سال گذشته بود اما حادثه غزه را باید تلخترین حادثه به شمار آورد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شعار سال گذشته، کارهای انجام شده در زمینه مهار تورم و رشد تولید را خوب اما نه به قدر مطلوب ارزیابی کردند و با تاکید بر اینکه نباید توقع داشت چنین موضوع مهمی در مدت زمان یک سال تحقق کامل یابد، گفتند: در سال جدید نیز مساله عمده کشور همچنان «اقتصاد» است، زیرا نقطه ضعف اساسی کشور در این حوزه است و باید در این زمینه فعال عمل شود. حضرت آیتالله خامنهای تاکید کردند: جمعبندی نظرات کارشناسان اقتصادی ما را به این نتیجه میرساند که کلید حل مشکلات اقتصادی کشور از جمله «تورم»، «اشتغال» و «ارزش پول ملی» مساله «تولید» است و به همین دلیل در چند سال گذشته بر موضوع تولید تکیه شده است. ایشان افزودند: بر همین اساس در سال جدید نیز تکیه بر مساله تولید است و انتظار داریم در موضوع تولید یک جهش روی دهد. رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه جهش در تولید بدون حضور مردم در اقتصاد و عرصه تولید امکانپذیر نیست، خاطرنشان کردند: باید موانع حضور مردم در بخش تولید برطرف شود و ظرفیتهای بزرگ مردمی فعال شوند. حضرت آیتالله خامنهای گفتند: با توجه به این موضوع، شعار سال ۱۴۰۳ «جهش تولید با مشارکت مردم» قرار داده شده است و امیدواریم با برنامهریزی مناسب برنامهریزان کشور و همکاری صاحبنظران و مشارکت عملی فعالان اقتصادی، زمینه تحقق این شعار به بهترین وجه فراهم شود. ایشان همچنین ضمن عرض سلام خاضعانه به پیشگاه حضرت بقیهالله(عج)، از خداوند متعال توفیق ملت بزرگ و عزیز ایران را مسألت کردند.
******
جلب مشارکت مردم در توسعه اقتصادی کشور با تمرکز بر مدل تأمین مالی «شرکت سهام عام پروژه»
تولید برای مردم جذاب شود
دکتر مهدی هاشمزاده، کارشناس اقتصادی: در مدل تامین مالی شرکت سهام عام پروژه، با حکمرانی کامل ریال، تامین مالی ابرپروژه توسعهای کشور انجام خواهد شد و مردم نیز بدون هیچ ریسکی، سهام ممتاز سودی با تضمین کف سود بانکی را خریداری خواهند کرد تا در هر شرایط اقتصادی از این سرمایهگذاری خود سود ببرند و از طرف دیگر نیز دولت در جهت جلب مشارکت مردم باید با استفاده از تمام ابزارهای در اختیار متناسب با پروژه تعریفشده، جذابیت پروژه را بسیار بالاتر از فعالیتهای غیرمولد تعریف کند تا جایی که بازگشت سرمایه در سریعترین زمان ممکن انجام شود و بدین ترتیب مسیر مشارکت سرمایه مردم در اقتصاد و در راستای جهش تولید نیز فراهم خواهد شد.
یکی از مهمترین دلایل عدم مشارکت مردم در پروژههای توسعهای کشور بعد از عدم جذابیت کافی، ارائه این پروژهها و همچنین ریسک پایین فعالیتهای غیرمولد در کشور، بحث مرتبط با عدم بسترسازی مناسب برای جلب این مشارکت خرد مردمی و هدایت سرمایهگذاریها به سمت اقتصاد مولد است. در کشور ما به هیچوجه به صورت مناسب بستر لازم جهت جذب سرمایههای خرد فراهم نشده است و یکی از اشکالات اساسی در تحقق مردمیسازی اقتصاد نیز نبود این بستر مناسب است.
نظام بانکی در کشور ما بیش از 95 درصد منابع مالی برای بنگاهها را تامین میکند و این مدل به این معناست که توسعه تولید با خلق پول و رشد نقدینگی همراه بوده است که عمدتا نیز با توجه به خلق پول بسیار بالاتر از نیاز بنگاهها و اختصاص اعتبارات بانکی به کارهای غیرمولد نظیر بخش تجارت و بازرگانی و همچنین اعطای حجم بالایی از خلق پول شبکه بانکی به زیرمجموعههای خود بانک، سبب شده است مسیر توسعه و تامین مالی از طریق شبکه بانکی نه تنها به صرفه نباشد بلکه در بسیاری از موارد با رویکرد غلط خلق پول صورت گرفته در کشور، نظام بانکی با ایجاد صرفه و اقتصادی کردن فعالیتهای غیرمولد از طریق خلق پول غیرمولد خود به سدی در برابر تامین مالی بخش مولد اقتصاد تبدیل شده است.
بنابراین مسیر اصلی تحقق مشارکت مردم و بسترسازی برای تحقق این امر را نباید در نظام بانکی جستوجو کرد و باید به سمت دیگری برویم. بازار سرمایه و بازار متشکل از ابزارهای متنوع و متعدد، بهترین مسیر برای تحقق جذب سرمایههای خرد مردمی جهت توسعه کشور است، البته ذکر این نکته نیز بسیار مهم است که صرف هدایت منابع مردمی به سمت بازار سرمایه، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و مانند سال 99 که موجب شد بازار به صورت غیرعادی رشد داشته باشد و خود به پایهای برای تورم جدید تبدیل شود، نباید به هیچ وجه هدایت منابع خرد مردمی را به سمت بازار ثانویه بورس یا همان خرید و فروش سهام موجود هدایت کرد که این اقدام نه تنها هدایت منابع به سمت رشد اقتصادی نیست بلکه اثرات زیانباری نیز برای سرمایهگذاران خرد مردمی خواهد داشت و از همین رو باید تمرکز را بر تحقق مسیری جدید با ابزارهای نوین در بازار سرمایه جهت تحقق شعار سال و جلب مشارکت مردم با سرمایهگذاری در راستای تحقق جهش تولید قرار داد.
مسالهای که در این بخش به آن خواهیم پرداخت این است که تنها با عرضه اولیه یا افزایش سرمایه سهامهای موجود امکان جلب مشارکت مردم در اقتصاد و همچنین بازگشت اعتماد به بازار سرمایه به وقوع نخواهد پیوست و همچنین تامین مالی شرکتی با وجود اینکه بسیار مهم است، بستر کلیدی و مهمی در جهت جلب مشارکت عموم مردم نیست. باید طرحی نو و ابزارهای جدیدی برای حل این معضل بزرگ حکمرانی پیادهسازی شود و در آن بتوانیم به یک مدل توسعهای مناسب جهت جلب مشارکت مردم در بازار سرمایه برسیم به نحوی که نه تنها مردم مانند سال 99 در سقف قیمتی متضرر نشوند بلکه در پرداخت سود در اولویت باشند و سوددهی مردم در این مدل و تجربه بسیار مهم و کلیدی است.
ابزارهای متنوع و متعددی در بازار سرمایه وجود دارد که امکان سودآوری یک سرمایهگذاری را فراهم خواهد کرد اما ما باید به دنبال یک راهکار کلیدی، مطمئن و تضمینی برای سرمایهگذاری خرد مردمی و جلب اعتماد مردم باشیم. ابزار کلیدی که هر 3 مشخصه بالا را داشته باشد، ابزار مربوط به سهام ممتاز است که ادبیات و تجربه بسیار طولانی مدتی نیز در بازارهای سرمایه جهانی دارد ولی با این تعریف جدید کشور از جهش تولید تاکنون استفاده جدی نشده است، زیرا کشورهای دنیا مانند ایران تورم پایدار ساختاری ندارند و با ابزار صندوق پروژه یا اوراق به راحتی به تامین مالی توسعه میپردازند ولی در ایران کمی کار سختتر و پیچیدهتر است و از همین رو ابتکار موردنیاز در ایران برای جلب مشارکت مردم در راستای سرمایهگذاری در ابرپروژههای کشور نیز به مراتب نیازمند ابتکاری نوینتر است.
در این بخش نیازمند بیان ابتکاری 3 وجهی در تحقق جلب مشارکت بدون ریسک مردم در توسعه اقتصادی کشور خواهیم بود که اولین ابتکار، ابزار سهام ممتاز سودی و اعطای آن به سرمایهگذاران در مقابل سهام ممتاز مدیریتی توسط پیمانکار صلاحیتسنجی شده پروژه است. ابزار سهام ممتاز به چندین دلیل برای وضعیت فعلی اقتصاد کشور مناسب است. ابزار سهام ممتاز اعطای برخی اختیارات در مقابل اخذ امتیاز اولویت در پرداخت سود است؛ به این ترتیب که پیمانکار پروژه در قبال انتشار سهام ممتاز سودی، برای خود اختیار مدیریت پروژه را برمیگزیند و به این ترتیب پیمانکار با صلاحیت سنجیده شده و تضامین لازم گرفته شده، اقدام به انتشار سهام ممتاز سودی خواهد کرد که در اولویت پرداخت سود در پایان سال و در زمان مجمع خواهد بود و از طرف دیگر این دارایی خریداری شده، سهام است و با تورم ارزش خود را از دست نخواهد داد و به دلیل اینکه دارایی ارزشمندی است، در برابر تورم و تغییرات ارز نیز واکنش نشان خواهد داد و افزایش خواهد یافت؛ به این ترتیب نخستین و مهمترین ویژگی ابزار سهام ممتاز در ایران، خنثی کردن اثر تورم بر سرمایهگذاری مردم است.
اما اگر اقتصاد کشور وارد رکودی شدید شود، سرمایهگذاری مردم بر تورم اشتباه خواهد بود و سود بانکی علاوه بر ریسک کمتر، سود بیشتری را نیز برای اقتصاد به همراه خواهد داشت. از طرف دیگر چون این پروژه یک پروژه تولیدی با جریان مشخص درآمدی از تولید است، قاعدتا باید سوددهی بالاتر از سود بانکی داشته باشد که به اجرا گذاشته شده است، بنابراین باید در شراط رکودی غیرتورمی نیز ریسک سرمایهگذاری خرد مردمی و مشارکت مردم در این طرح توسعهای به صفر برسد، بنابراین باید یک حداقل سود یا کف سود مشارکت نیز در کنار اعطای سهام ممتاز به سرمایهگذاران اعطا شود. بنابراین دومین ابتکار مرتبط با جلب مشارکت مردم در جهت جهش تولید، علاوه بر اعطای سهام ممتاز سودی به مردم، این است که کف سود بانکی برای اعطای حداقل سود به مردم تضمین شود.
این مدل جدید از تضمین در پرداخت حداقل سود در کنار اعطای سهام ممتاز سودی و اولویت در پرداخت سود پروژه به تلفیق مزیتهای سرمایهگذاری در بانک و خرید دارایی (سهام) از بازار سرمایه منجر خواهد شد و بدین ترتیب با این 2 ابتکار به کار گرفته شده، نهتنها سرمایه مردم بدون هیچ ریسکی جذب خواهد شد و مردم در هر شرایط اقتصادی (چه تداوم شرایط تورمی و چه وقوع رکود بزرگ در اقتصاد) سود خواهند کرد، بلکه دولت نیز به هدف خود در هدایت نقدینگی جامعه به سمت بخش مولد اقتصاد متمرکز بر اهداف کلی دولت و همراستا با چشمانداز اقتصادی تبیین شده دولت با مشارکت مستقیم مردم دست پیدا خواهد کرد، کشور نیز توسعه اقتصادی و جهش تولید را تجربه خواهد کرد. همچنین مهمترین و کلیدیترین اثر این اقدام، ابتکار سوم مرتبط با بهکارگیری توأمان دیگر ابزارهای در دسترس دولت، خارج از بازار سرمایه با هدف افزایش جذابیت پروژه و کاهش بیشتر ریسک سرمایهگذاری در جهت جلب مشارکت پیمانکاران صلاحیتسنجیشده به سمت پروژه است. دولتها در سراسر دنیا، سابقه طولانی در تعریف پروژههای غیراقتصادی و سپردن آن به سرمایهگذاران و پیمانکاران دارند که موجب عقبنشینی جدی پیمانکاران و همچنین سرمایهگذاران کلان از همکاری با دولت شده است. تجربه انداختن شرکتهای زیانده و بدون هیچگونه سود به جای طلب پیمانکاران یا حتی طلب تامین اجتماعی نیز در سابقه غیردرخشان دولت دوازدهم در زمان همسانسازی حقوق بازنشستگان در سال 1399 بخوبی جلوی روی کشور است. بنابراین باید ابزارهای بدون استفاده دولت در جهت افزایش جذابیت پروژههای تعریف شده برای پیمانکاران و مردم نیز تعریف شود. این رویکرد مهم و کلیدی با ابزارهای جدید و نوینی که در اختیار دولت قرار دارد ولی هیچ دیدی نسبت به آن ندارد؛ باید به کار گرفته شود. ابزارهایی نظیر اعطای مشوقهای خاص مالیاتی، بیمهای، ارزی یا اعطای مدل هدفمند یارانه انرژی، استفاده از توان خلق پول در جهت افزایش جریان مثبت مالی برای بازگشت سریعتر سرمایه مردم و افزایش جذابیت پروژه، اعطای برخی اختیارات و مجوزهای خاص به پروژه مذکور از جمله این موارد است که بررسی کامل و پروژه به پروژه هر یک از این موارد و اختیارات لازم جهت تفویض به پروژه در تجربههای مختلف به اثبات رسیده است و افزایش جذابیت یک ابرپروژه توسط دولت برای جلب مشارکت پیمانکار و سرمایههای خرد مردمی هیچ مشکلی نخواهد داشت و به راحتی این امکان وجود دارد. به صورت کلی قدرت حاکمیت در سودده کردن یک پروژه با حکمرانی ریال و استفاده از این قدرت حاکمیتی دولت هیچ انتهایی ندارد و امکان افزایش بازدهی به میزانی که در کمتر از یک سال کلیه عواید پروژه، سرمایهگذاری مردم را در انتهای سال بازگرداند، وجود دارد. تنها بحثی که در آن وجود دارد، امکان امضای طلایی و اعطای رانت به خواص است که با مشارکت عموم مردم در بازار سرمایه و سهامدار شدن کلیه مردم در این پروژه به راحتی این مشکل نیز برطرف خواهد شد و خاصیت اصلی این ابتکار نیز متصل شدن آن به 2 ابتکار قبلی در جهت جلب مشارکت مردم است و تنها این ابتکار سوم برای جلوگیری از طمع دولت در اعطای یک پروژه غیراقتصادی ذیل مدل فوق و همچنین کاهش ریسک سرمایهگذاری مردم و همچنین اعطای تضامین لازم توسط پیمانکار پروژه است.
تلفیق هر 3 این ابتکارات ذیل یک مفهوم واحد گنجانده شده است و نکته بسیار مهم وجود قوانین و دستورالعملهای مربوط در قانون بودجه سال 1401 به بعد است و موانع قانونی در جهت بهکارگیری این مدل به هیچ وجه وجود ندارد.
مدل تامین مالی مذکور که به صورت قانونی نیز وجود دارد، ذیل مدل تامین مالی «شرکت سهام عام پروژه» تعریف شده است. مدلی نوین از سرمایهگذاری که با تلفیق تامین مالی پروژهای، ابزارهای نوین بازار سرمایه و افزایش جذابیت ابرپروژههای اقتصادی کشور با کمک قدرت حاکمیتی و ابزارهای در دسترس دولت میتواند تحولی بزرگ در توسعه اقتصادی کشور و مردمیسازی اقتصاد ایران را رقم بزند.
شرکت سهام عام پروژه، علاوه بر اینکه در بستر بازار سرمایه با اعطای سهام ممتاز سودی به مردم و لزوم تضمین حداقل سود پروژه تعریف شده است؛ به صورت کلی، پروژههای زیرساختی کشور که تا پیش از این تنها با بودجه دولتی به انجام آن پرداخته میشد را تامین مالی خواهد کرد که از توان مشارکت بخش خصوصی اقتصاد خارج بود اما با 3 ابتکار کلیدی و مهمی که ذیل شرکت سهام عام پروژه و به عنوان اختیارات به دولت بویژه رئیسجمهور و معاون اول وی تفویض شده است، به راحتی امکان تامین مالی را خواهد داشت.
در مدل تامین مالی شرکت سهام عام پروژه، با حکمرانی کامل ریال، تامین مالی ابرپروژه توسعهای کشور انجام خواهد شد و مردم نیز بدون هیچ ریسکی، سهام ممتاز سودی با تضمین کف سود بانکی را خریداری خواهند کرد تا در هر شرایط اقتصادی از این سرمایهگذاری خود سود ببرند و از طرف دیگر نیز دولت در جهت جلب مشارکت مردم باید از تمام ابزارهای در اختیار متناسب با پروژه تعریف شده جذابیت پروژه را بسیار بالاتر از فعالیتهای غیرمولد تعریف کند تا جایی که بازگشت سرمایه در سریعترین زمان ممکن انجام شود.
بسیاری از ابرپروژههای کشور که تاکنون با بودجه دولتی و ارزهای نفتی به حجم خوبی از پیشرفت (ترجیحا بالای 70 درصد پیشرفت فیزیکی) رسیده اما به دلیل مشکلات حوزه تحریمی به بنبست تامین مالی رسیدهاند، مستعد تعریف شدن به عنوان یک شرکت سهام عام پهاروژه ذیل بازار سرمایه هستند و پیشنهاد اصلی نویسنده متن نیز حضور چنین پروژههایی در ابتدای معرفی این مدل کلیدی و نوین از سرمایهگذاری است تا مردم با آورده خود در پروژههای تولیدی زودبازده مشارکت کنند و در کمتر از 2 سال، یک پروژه راهبردی اقتصادی نیز به بهرهبرداری و درآمدزایی برسد که نمونههایی نظیر توسعه میادین مشترک، توسعه حملونقل ریلی کشور و همچنین پروژههای زنجیره ارزش نفت و فولاد در این بخش جای خواهند گرفت و به راحتی تامین مالی خواهند شد و به این ترتیب مسیر مشارکت سرمایه مردم در اقتصاد و در راستای جهش تولید نیز فراهم خواهد شد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
تأمین مالی صنایع، مقدمه جهش تولید
حمیدرضا غزنوی: امسال نیز مقام معظم رهبری، اقتصاد و تولید را به عنوان مهمترین و اصلیترین مساله کشور مطرح کردند اما شعار امسال یک تفاوت عمده با سالهای قبل دارد؛ تاکید بر حضور مردم در تولید، مهمی که باید در افکار عمومی و حتی در بین نخبگان تبیین و تفسیر شود. واقعیت آن است تا مادامی که مردم حضور فعال در تولید نداشته باشند، نمیتوان انتظار پیشرفت و رشد اقتصادی از یک کشور را داشت. فروش نفت یا مواد خام تا یک جایی میتواند اسباب کسب درآمد یک کشور باشد اما توسعه بلندمدت با فعال شدن بخش خصوصی اتفاق میافتد. رهبرانقلاب با شعاری که برای سال 1403 تعیین کردند، میخواهند آحاد جامعه را برای فعال شدن در اقتصاد کشور دعوت کنند. نخستین موضوعی که در این میان به ذهن متبادر میشود، آن است که مردم یک واحد اقتصادی کوچک را با تسهیلات بانکی راه بیندازند و سهمی در تولید ملی کشور هر چند کوچک ایفا کنند. به عقیده من، این مسیر را کشور در سالهای قبل در موضوع بنگاههای کوچک، متوسط و زودبازده رفته و نتیجه لازم احصا نشده است.
برای فعال شدن چرخدندههای کوچک لازم است چرخدندههای بزرگ فعال شوند و با حرکتی که میکنند دیگر بخشهای اقتصادی را نیز به حرکت در بیاورند. واقعیت این است که تولید، یک چرخه است و نباید به آن تکبعدی نگاه کرد.
با فعال شدن چرخدهندهای بزرگ است که میتوان امیدوار به بهبود اشتغال نیز بود. فراموش نکنیم امروز تولید و صنعت به سمت تکنولوژیهای جدیدی رفته است که رسیدن به آنها نیاز به سرمایهگذاریهای بزرگ دارد و این مهم در توان واحدهای کوچک و متوسط نیست. این اشتباه است که اول چرخدندههای متوسط و خرد را راه بیندازیم و بعد چرخدندههای بزرگ تقویت شده و توسعه پیدا کنند. این تجربه در کشورهای دیگر نیز محقق شده است اما متاسفانه در کشور ما یک بینشی است که این مسیر را برعکس پیش میبرد.
ما میتوانیم با آمار اقتصادی خوشبینانه روحیه دهیم، این میتواند باعث افزایش امید شود ولی از طرفی ما را از تحرک وا میدارد که بخواهیم شرایط بد را بهتر کنیم یا شرایط خوب را عالی کنیم. آمارها در رابطه با رشد اقتصادی نشان میدهد برنامهریزی اقتصادی ما در سال 1402 برنامهریزی مطلوبی نبوده است، رشد اقتصادی در فصل اول که همه مراجع رسمی تایید کردند 7.9، در فصل دوم 7.1 و در فصل سوم 5.1 بوده است که این تداوم کاهشی، در فصل چهارم نیز به احتمال ادامه داشته است. این آمار با احتساب نفت بوده است و بدون نفت در فصل اول 6.1، فصل دوم 4.2 و فصل سوم 2.5 و در بخش صنعت در فصل اول 0.4، در فصل دوم 7.2 و در فصل سوم 1.3 بوده است و در فصل چهارم نیز قطعا پایینتر خواهد بود.
از سویی شرایط و کسری تراز تجاری در 11 ماه 2 میلیارد و 129 میلیون دلار بوده که نشان میدهد واردات بیشتر از صادرات بوده است. دلیل آن است که در صنعت درست کار نکردیم و سرریز منفی آن در صادرات آمده است و صادرات نیز کاهش پیدا کرده است.
صنعت منبع افزایش قدرت ملی کشورمان است. با توجه به شرایط جغرافیایی و جوی که داریم نمیتوانیم بر کشاورزی تکیه کنیم و هرچه داریم باید به سمت صنعت ببریم. اگر از صنعت حمایت شود، صادرات نیز افزایش پیدا میکند.
هماکنون تولیدات کارخانهای بزرگترین مزیت کشور است که نشان داده اگر به این بخش توجه شود میتوانیم حتی در منطقه نیز تاثیرگذار باشیم. حتی میتوانیم کارخانهها را در کشورهای دیگر توسط کارآفرینهای ایرانی ایجاد کنیم و توسعه دهیم و در اقتصاد منطقه نیز نقش پررنگتری داشته باشیم؛ متاسفانه نگاه مثبتی به این بخش نمیشود.
یکی از مسائلی که وجود دارد، بحث استراتژی صنعتی است، به هر حال ۲ سال است که روی استراتژی صنعتی کار شده است ولی متاسفانه امروز پیشنویسی ارائه شده است که تقریبا هیچکدام از کارشناسان و نخبگان اقتصادی آن را تایید نمیکنند و به نظر میرسد اصلا مشارکت ذینفعان اصلی را هم دربر نداشته است و این مساله بسیار مهمی است که در برنامه هفتم توسعه نیز مطرح شده است و ظرف 6 ماه دولت باید استراتژی صنعتی و سیاست صنعتی را ارائه دهد. امیدوارم بخشهای اقتصادی و تصمیمگیران اقتصادی از جمله معاون اول رئیسجمهور که فرمانده حوزه اقتصادی کشور است، بخش خصوصی را به مشارکت بگیرند. در این زمینه بویژه مجمع کارآفرینان ایران اعلام آمادگی کرده اما موانعی است و اگر این موانع رفع شود ما در صحنه هستیم تا به کمک دولت بیاییم و این بسته سیاست صنعتی را به دولت ارائه دهیم. مساله دوم بحث سیاستهای ارزی است. الان سیاستهای ارزی ما بعضا در تضاد با تولید قرار دارد. ما بحث اقتصاد مولد را باید یکپارچه ببینیم؛ یک سیاست اشتباه ارزی باعث اخلال در حوزه تولید میشود، مثلا به یک بخش تولیدی برای واردات مواد اولیه یا قطعاتی که در ایران امکان تولید ندارد ارز نیمایی میدهیم که بخشی از مواد را بتواند از سایر کشورهایی که مزیتهای بیشتری دارند بیاورد، بعد همینهایی را که تولیدکننده در داخل کشور تولید میکند با ارز بسیار ارزانتر اجازه واردات میدهیم که این در تضاد با سیاستهای اقتصاد مولد است و انگیزه تولیدکننده را از بین میبرد و در نهایت صرفه اقتصادی هم نمیکنیم. به این ترتیب فاصله بین ارز نیمایی و ارز آزاد زیاد میشود و تقاضا افزایش مییابد و این یک اشکال است که باید برنامهریزی و رفع شود. ساختاری باید ایجاد شود که اگر ارزی تخصیص یافت مشخص شود دقیقا در کدام محل هزینه میشود در غیر این صورت تمام این یارانه ارزیای که پرداخت میشود نتیجه عکس در اقتصاد خواهد داشت. در بحث مسکن وقتی میخواهیم به یک خانه وام اقتصادی دهیم، فاز به فاز چک میکنیم و بعد تسهیلات ارائه میدهیم اما در حوزه تولید این اتفاق نمیافتد. کسانی که به نام تولید این کار را انجام میدهند، فاز به فاز باید چک کنیم ارزی که دادیم کجا رفته و چه اتفاقی افتاده است. رفع تعهدات ارزی رخ داده است؟ این باید تا حوزه مصرف رصد شود، به خاطر همین است که ما میبینیم این آمار با واقعیت همخوانی ندارد. از یک لحاظ در آمار، آمار صنعت پایین آمده، آمار ارز رفته بالا یعنی این طرف تولیدی انجام نشده ولی ارز بیشتر مصرف شده. ما سیستمهای یکپارچه اطلاعاتی داریم و در این زمینه مزیت زیادی داریم یعنی سیستمهای یکپارچه اطلاعاتی خیلی خوب در کشور توسعه پیدا کرده است. در کشور کوچکترین اتفاقی بیفتد به ما اطلاعرسانی میکند. این نشان میدهد سیستمهای رصد خوب کار میکند ولی اینها بههمپیوسته نیست و لازم است امسال در بحث تقاضا کار شود. مساله تسهیلات هم هست. متاسفانه به خاطر اینکه پایه پولی بالا نرود و نقدینگی در کشور کنترل شود تا بتوانند تورم را کنترل کنند، جلوی تسهیلات به تولید را گرفتند. حالا تسهیلات مدیریت شود ولی بسیار نابخردانه است که جلوی تسهیلات تولید را بگیریم، اولویت باید رشد اقتصادی باشد، باید در حوزه تولید، تسهیلات دهیم تا اثر رشد پایه پولی را خنثی کند و باعث رشد اقتصادی شود. امیدوارم بانک مرکزی سیاست کنترل تسهیلات بانکها به شبکه تولید را امسال به کار نگیرد که برای اقتصاد کشور مضر است. در هر صورت باید برای تسهیلات تولید چارهاندیشی کنیم. اقتصاد ما بانکمحور است و تولیدات ما هم تسهیلاتمحور است. بار تامین مالی تولید باید به بخشهای دیگر مانند بازار سرمایه منتقل شود البته در تمام کشورها تسهیلات زیادی به تولید داده میشود؛ نقدی و غیرنقدی که تولید کم نشود، ما هیچ تسهیلاتی برای تولید قائل نیستیم، اوراق گام هم نتوانست جوابگوی تولید باشد. خیلی از سازمانهای دولتی هم این اوراق را قبول نکردند. مسائل کلان دیگری نیز هست مثل امنیت سرمایه که مساله بسیار مهمی است. رشد سرمایهگذاری در کشور آمار خوبی را نشان نمیدهد، دلیل آن هم همین امنیت سرمایه است. ما نیاز به سرمایه اجتماعی داریم تا مشارکت مردمی در حوزه اقتصاد را داشته باشیم. کل فعالیتها باید سرمایه اجتماعی ایجاد کند. به نظر من لازم است بخشی ایجاد کنیم تا حفاظت کند از سرمایه اجتماعی بویژه در حوزه اقتصاد و رصد کند اگر مشکلی در فرآیند کارهای اقتصادی پیش آمد سریعا اقدام کند.
در نهایت تقاضایی که از دولت و قوه قضائیه دارم آن است که با نگاه موسعتری به مسائل مربوط به تولیدکنندگان نگاه کنند. اینکه تخلف و اشتباهی از سوی یک واحد تولیدی منتهی به پلمب یا توقیف آن شود زیبنده اقتصاد ایران نیست. البته در رابطه با مسائل جرائم اقتصادی یا کیفری بدون هیچ مماشاتی باید برخورد شود ولی آنجا که مربوط به حقوق دولت و حاکمیت است تا جایی که امکان دارد باید با تولیدکنندگان با سعه صدر برخورد شود.
دبیر مجمع کارآفرینان ایران *
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با سیدحسین شرفالدین درباره عوامل و آسیبهای وحدت ملی
انقلاب وحدتآفرین، رهبران وحدتآفرین
هر ساله روز اول فروردین رهبر معظم انقلاب طی دیداری عمومی به بیان راهبردهای کلان کشور، ترسیم افقهای پیشرو و عوامل تهدیدزای رشد و اعتلای کشور میپردازند. سال ۱۴۰۳ نیز بر همین منوال دنبال شد و ایشان در سخنرانی روز اول فروردینشان، مساله «اتحاد دلهای مردم» و وحدت ملی را از منظر منافع ملی طرح کردند. در همین راستا با دکتر سیدحسین شرفالدین، جامعهشناس و عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به گفتوگو پرداختیم تا پیرامون عوامل و تهدیدات اتحاد ملت ایران بحث و تبادل نظر کنیم.
* طرح وحدت بدون لحاظ ملاک و محور چندان قابل تصور نیست. به نحو تاریخی جوامع و ملتها بر چه اساسی به خود انسجام میبخشیدند؟ امروز این وضعیت دچار چه تطوراتی شده است؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا مقدماتی را طی کنم تا پرسش را به صورت مبنایی پاسخ دهم. اساسا شکلگیری یک جمع انسانی در هر مقیاس ممکن، بدون فرض وجود دستکم یک عنصر مشترک و مورد وفاق برای ایجاد وحدت، همدلی و انسجامبخشی به ایدهها، امیال، اهداف، ارادهها و کنشهای آنها غیرممکن است. به بیان دیگر، وجود یک عنصر کانونی مورد وفاق، شرط لازم برای شکلگیری و تداوم یک تشکل انسانی با اهداف و کارکردهای مورد انتظار شمرده میشود. این عنصر مشترک که بیشتر کارکرد وحدتبخش، یکپارچهساز و انسجامآفرین آن مورد نظر بود، هرچیزی (حقیقی، اعتباری، ادعایی، برساختی) میتواند باشد. مطالعات تاریخی و مردمشناختی نیز نشان میدهد جوامع انسانی همواره برای تامین این مهم و نیاز اجتماعی اجتنابناپذیر، به سیاستها، ابزارها و شگردهای مختلفی حسب ظرفیتها و امکانات محیطی خود توسل جستهاند. به بیان تمثیلی، نقش وجود عنصر وحدتآفرین در جامعه، مشابه نقش نخ تسبیح برای ایجاد هویت اتصالی و پیوستاری میان مهرههای مختلف آن است.
نیازی به ذکر نیست که وجود انسانیت مشترک (هویت انسانی) و انتساب همه نفوس انسانی به حضرت آدم و حوا(ع) به دلیل اینکه همواره تحتالشعاع عوامل ثانوی بوده و همچنین به دلیل میدانداری و نقشآفرینی عوامل روبنایی در ایجاد وحدت و تفرقه میان تجمعات انسانی، قادر به ایفای نقش وحدتآفرین مورد انتظار نبوده است. امروزه حتی سازمانهای حقوق بشری نیز نمیتوانند نسبت به هالهها و حبابهای روبنایی مثل قومیت، ملیت، نژاد، جنسیت، فرهنگ، دین، زبان و تاثیرات تمایزبخش آن بیتوجه باشند. از این رو برای ایجاد وحدت و انسجام میان ابنای بشر و اعضای خانواده حضرت آدم، نمیتوان به عنصر انسانیت مشترک توسل جست و ایفای کارکردهای لازم را از آن انتظار داشت. اما درباره پرسش شما باید گفت عناصر موثر در ایجاد وحدت و همدلی میان گروهها و جوامع انسانی که غالبا به صورت موردی و بعضا ترکیبی بدانها استناد میشود، از این قرار است: ۱- داشتن نیا و دودمان مشترک حقیقی یعنی وجود پیوند خونی و نسبی میان یک جمع؛ عنصری که در اجتماعات کوچک سنتی، برخی اقوام، خویشان و خانوادههای گسترده را به هم متصل میساخت و اتحادی عمیق و گسستناپذیر میان آنها برقرار میکرد؛ 2- داشتن نیای ساختگی، اسطورهای و تخیلی. ادعای برخی اقوام و قبایل بزرگ از جمله برخی اقوام ایرانی مبنی بر داشتن اجداد و نیای مشترک که عملا اثبات آن به لحاظ تاریخی و نسبشناسی غیرممکن است. مردمشناسان این نوع دعاوی را صرفا ترفندی برای ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان افراد و خانوادههای مختلف ساکن در یک قلمروی مسکون میدانند. به بیان دیگر، آنچه مجوز طرح این پندار و انگاره شده، تامین ملزومات زیرساختی برای تحقق یک ضرورت سیاسی - اجتماعی یعنی وحدت و پیوستگی میان یک جمع مستعد تفرق و تقابل بوده است و اصل و نسب تاریخی نمیتوان برای آن قائل شد؛ ۳ - داشتن توتم مشترک یا اعتقاد یک گروه به خاستگاه مشترک روحانی و تلقی خود به مثابه اعضای یک خانواده که حتی ازدواج درونگروهی با یکدیگر را نیز غیرمجاز میشمردند مولفه سوم است. طبق ادعای برخی جامعهشناسان (از جمله دورکیم، جامعهشناس فرانسوی)، این مرجعیت روحانی و قدسی، همواره با میانجی یک حیوان (یا گیاه یا پدیده طبیعی) که روح مشترک نیاکانی آنها را نمایندگی میکند، تبلور خارجی مییافت. توتم عامل پیوند میان برخی اقوام ابتدایی بوده است. دکتر علی شریعتی، وجود برخی اقوام ایرانی دارای نامهای خانوادگی یا پیشوند حیوانی مثل سگوند، شغالوند و... را از بقایای تفکر توتمی ارزیابی میکنند؛ ۴ - فرهنگ مشترک که عبارت است از توافق نسبی یک جمع در مجموعهای از بینشها، ارزشها، نگرشها، آرمانها، اهداف، هنجارها، روابط مناسک، آیینها، سبکها، نمادها، اسطورهها، هنر و ادبیات؛ ۵ - دین یا نظام اعتقادی مشترک نیز گاه به صورت مستقل و گاه به عنوان یکی از زیرمجموعههای فرهنگ حاکم به عنوان یکی از بنیادیترین عناصر وحدتآفرین میان جمع معتقدان و موالیان یک دین ذکر شده است. گفتنی است اخوت دینی علاوه بر ضرورتهای سیاسی - اجتماعی، منشأ و خاستگاه اعتقادی و ایمانی، صبغه و سیاق قدسی و الهی نیز دارد. برخی جامعهشناسان مهمترین و برجستهترین کارکرد اجتماعی دین را ایجاد همبستگی ذکر کردهاند؛ 6- نهادها و ساختارهای مشترک که در واقع محصول و نتیجه عناصر فوق و برآمده از زیست تاریخی طولانیمدت یک جمع با تجربهها و تعاملات فرهنگی اجتماعی مشترک و متنوع است.
از عوامل دیگری نیز هرچند با اهمیت و نقش کارکردی محدودتر، به عنوان عناصر وحدتآفرین و انسجامبخش در مقیاس کلان نام برده شده است: سرزمین و قلمرو جغرافیایی مشترک مسکون، تاریخ و پیشینه تاریخی مشترک، نژاد مشترک، زبان مشترک، مشاهیر و چهرههای برجسته و دارای وجهه و اعتبار قومی یا ملی و... از آن جملهاند. در شرایطی نیز وجود دشمن مشترک و تهدیدکننده کیان و منافع جمعی، بالقوه میتواند در کنار سایر عوامل، عامل انسجام درونی موقت یک جمع باشد. گفتنی است که حصول انسجام اجتماعی، همواره امری غالب و برساختی است؛ چه بهندرت میتوان در میان آحاد مختلف یک جامعه اشتراک کامل در همه امور فوق را انتظار داشت.
گفتنی است متعاقب شکلگیری پدیده نوظهور و بیسابقه موسوم به «دولت - ملت» (Nation-state) ابتدا در برخی جوامع اروپایی (از نیمه دوم قرن هفدهم به این طرف) و سپس در سایر کشورهای جهان از جمله کشور ما (عمدتا در قرن بیستم)، ضرورت توجه به عناصر اشتراکی وحدتآفرین و بالاتر از آن، ملتآفرین، به غایت فزونی یافت. ظهور پدیده دولت - ملت یعنی شکلگیری مجموعهای از واحدها و تشکلات سیاسی - اجتماعی بود تفکیکشده و متمایز (در مقیاس ملی) که شاخصه بارز و خصیصه غالب آنها برخورداری از یک حاکمیت سیاسی مستقل و مقتدر با همه اجزا و ارکان ساختاری، نهادی و سازمانی آن در مقیاس کلان و تشکیل یک جامعه مستقل با محوریت و مرجعیت یک حاکمیت سیاسی دارای پیوند ارگانیک یا کلیت نظام اجتماعی بود که علیالفرض همه تنوعات و تکثرات درونی را نمایندگی میکرد. از این رو وجود یک عنصر کانونی یا مجموعهای از عناصر معنایی مورد وفاق برای ایجاد وحدت و یکپارچگی میان همه گروههای متعدد و متکثری که بهرغم تمایزات قومی، نژادی، زبانی، مذهبی، فرقهای، ایدئولوژیکی و صنفی مختلف در چارچوب یک واحد سیاسی - اجتماعی نوپدید تحت عنوان کشور، ملت، جامعه و... تجمع یافته بودند، ضرورتی اجتنابناپذیر یافت.
طرح ایده نهچندان روشن ملت و ملیت (نیشن) با پژواکهای ایدئولوژیکی خاص آن تحت عنوان ملتگرایی، میهنگرایی، وطنخواهی، وطندوستی، وطنپرستی و... عمدتا با همین هدف یعنی تامین یک عنصر هویتی انسجامبخش در فراسوی عناصر وحدتبخش پیشین، موضوعیت بلامنازع یافت.
به بیان دیگر، هدف اصلی از ساخت و برساخت اسطوره ملت و میهن، ایجاد مرجعیتی پنداری و تخیلی برای ادغام همه خودهای متنوع و متکثر در یک خود بزرگ و ملی بود. بیشک ضرورت طرح این ایدئولوژی در جوامعی که دین در آنها به حاشیه رانده شده و کارکردهای اجتماعی آن از جمله هویتبخشی و وحدتآفرینی تحت تاثیر غلبه سکولاریسم بشدت تضعیف شده بود، ضرورت افزونتری یافت.
ناسیونالیسم عمدتا با توسل به مولفههایی که مدعی اشتراک آنها در میان آحاد و گروههای مختلف یک ملت بود، نقش وحدتبخش خود را به انجام رساند. عناصری همچون سرزمین و جغرافیای مشترک با مرزهای سیاسی معین و قلمرو حاکمیتی محدد و مشخص، میراث تاریخی مشترک، میراث فرهنگی مشترک (با مولفههای فوقالذکر)، میراث تمدنی مشترک مثل ابنیه تاریخی، صنایع و تکنولوژیها و... ، همچنین مشاهیر تمدنساز و مورد احترام یک جامعه از این جملهاند. گفتنی است که جوامع انسانی در ادامه مسیر ملیتگرایانه و استقلالطلبانه خود و تحت تاثیر برخی ضرورتها و اقتضائات جامعه جهانی، رفته رفته به عناصر دیگری نیز به عنوان عناصر ملی یا نمادهای معرف ملیت رو آورند. ملیت هر جامعه، هم اینک به فهرست بلندی از عناصر ملیتآفرین در ادامه عناصر رکنی فوق هرچند به صورت مکمل استناد داده میشود؛ برای نمونه مرزهای ملی (ترسیمکننده گستره جغرافیایی و قلمرو نفوذ حاکمیت سیاسی یک ملت)، حاکمیت سیاسی ملی (با قوای مختلف)، قانون اساسی (و مجموعه قوانین مکمل و مشتق)، پرچم ملی، سرود ملی، واحد پول ملی، زبان یا زبانهای رسمی، دین یا ادیان رسمی (پذیرفتهشده در قانون اساسی)، اسناد هویتی معرف ملیت اشخاص (شناسنامه، کارت ملی و گذرنامه)، لباس ملی (که تنها در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است)، رسانه ملی، بانک ملی، تیم ملی، خودرو ملی، احزاب ملی، عضویت در سازمان ملل و جامعه جهانی به عنوان یک ملت شناسنامهدار و...
* حالا اگر بخواهیم به کشور خود بپردازیم؛ ایران امروز بر چه اساس و مولفههایی توان انسجامبخشی به خود را دارد؟
خوشبختانه در کشور ما همه عناصر بنیادین (جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی، تمدنی، ساختاری، زبانی) برای ایجاد وحدت، همدلی، اتحاد و یکپارچگی در مقیاس ملی وجود دارد و در مقایسه با برخی جوامع عناصر مکمل و زمینههایی نیز برای تقویت مستمر این بنیانها تعبیه شده که همواره میتواند در تشدید و تقویت وحدت ملی موثر واقع شود. انطباق و همسویی نسبتا کامل میان 2 هویت ملی و مذهبی، انسجام و یکپارچگی را در کشور، در بالاترین سطح ممکن مستقر ساخته است. این همسویی خود را در وحدت، همدلی و قیام یکپارچه ملت برای تحقق انقلاب اسلامی در سال ۵۷ متبلور ساخت. فرهنگ ملی نیز که برخی از جریانات ملیگرا و باستانگرا در یک قرن گذشته همواره از تقابل آن با فرهنگ دینی سخن میگفتند، به مرور زمان و بویژه تحت تاثیر انقلاب اسلامی، به نفع فرهنگ مذهبی تعدیل شد و در مسیر همسویی هرچه بیشتر با آن قرار گرفته است. تقابلات موضعی بین فرهنگ دینی منبعث از مذهب شیعه و خردهفرهنگ منبعث از مذهب سنی نیز به رغم تلاش برخی جریانات تجزیهطلب بهانه مناسبی برای اختلافافکنی و ایجاد اختلال در همبستگی و یکپارچگی ملی تلقی نشد.
در کنار بنیادهای هویتی مشترک فوقالذکر میتوان از عوامل دیگری نیز که در ایجاد و تقویت یکپارچگی ملی همواره موثر بودهاند، نام برد: تقارب اعتقادی شیعه و سنی در طول تاریخ به دلیل مجاورت و همنشینی و مشارکت جمعی در عرصههای مختلف ملی، مرجعیت الگویی بلامنازع شخصیتهایی مثل حضرت علی (ع) که مورد احترام قاطع فریقین قرار دارند،
وجود مشاهیر بزرگ ایرانی و افتخارات ملی (مثل مولوی، غزالی، سعدی که به رغم تفاوت در مذهب، مورد احترام قاطبه شیعیان بوده و هستند و متقابلا شخصیتهایی مثل فارابی، بوعلی سینا، خواجه نصیر نیز که به رغم تفاوت در مذهب، مورد احترام اهل سنت بوده و هستند و فریقین به عنوان بخشی از هویت تاریخی - تمدنی خود به وجود آنها افتخار میکردهاند، وجود علمایی که همواره بر وحدت میان شیعه و سنی تاکید داشته و اصرار ورزیدهاند، وقوع انقلاب اسلامی و به تبع آن تشکیل حکومت دینی به عنوان مروج وحدت میان امت اسلام، تهدیدها و توطئههای رنگارنگ دشمنان علیه کیان ملی و در راس آنها وقوع جنگ تحمیلی (که زمینه بیشتری برای وحدت و انسجام میان آنها فراهم ساخت)، وجود شخصیتهای وحدتآفرین مثل امامین انقلاب که همواره بر وحدت میان مسلمین در مقیاس ملی و گستره جهانی اسلام تاکید داشتهاند و... از سویی وجود برخی مناسبتها و کنشهای اقتضایی آن نیز همواره در تقویت مبانی وحدت و یکپارچگی ملی موثر بوده و هست: مناسکی همچون نمازهای جماعت و جمعه، عزاداریهای محرم و صفر، اعیاد ملی و مذهبی(مثل نوروز، غدیر، فطر، موالید پیامبر و ائمه اطهار(ع)، ۱۵ شعبان و...)، دهه فجر، هفته وحدت، راهپیمایی اربعین و...
گفتنی است که از دید فرهنگشناسان، در هر جامعه معمولا یک فرهنگ ملی وجود دارد که همچون چتری در فراز، همه خردهفرهنگها و قومیتهای موجود در یک جامعه را تحت پوشش خود قرار میدهد. فرهنگ ملی در واقع مخرج مشترک همه فرهنگهای متنوع و متکثر درون یک واحد سیاسی - اجتماعی یا دولت - ملت است. در کشور ما به دلیل سیطره و غلظت فرهنگ دینی و مرجعیت کانونی آن، همواره فرهنگ ملی با پسوند مذهب (فرهنگ ملی مذهبی) معرفی میشود.
* پرسشی که اکنون طرح میشود آن است که این مجموعه هماهنگ از مذاهب، اقوام و ملیت را که شما ترسیم کردید چه چیزی میتواند مورد تهدید قرار دهد؟ به عبارت دیگر عوامل تضعیفکننده این وحدت که باید از آنها برحذر بود، چیست؟
در عصر کنونی از عوامل متعددی به صورت بالقوه یا بالفعل، به عنوان عوامل تهدیدکننده وحدت، همبستگی، اتحاد و یکپارچگی ملی یاد میشود، البته جوامع از این حیث وضعیتهای متفاوتی دارند و نمیتوان همه را یکسان ملاحظه کرد، چه اینکه وحدت و یکپارچگی نیز امری تشکیکی است و در هر جامعه تنها درجاتی از آن امکان حصول و تحقق دارد. از سوی دیگر، توقع وجود انسجام و یکپارچگی حتی در عالیترین سطح ممکن، منافاتی با وجود برخی اختلافها، تفاوتها، تمایزها و تعارضهای درونی در ابعاد مختلف ندارد. گفتنی است که عوامل موثر در ایجاد اختلال و یکپارچلی ملی را به یک اعتبار میتوان به دو دسته عوامل عام و جهانشمول (عواملی که همه جوامع از آن تلقی تهدیدی دارند) و عوامل خاص (عواملی که تنها برخی جوامع مثل ایران، از آن تلقی تهدیدی دارند)، تقسیم کرد. در ادامه این بخش به برخی از این عوامل اشاره میکنم:
الف - عوامل عام: فردگرایی افراطی یا خودخواهی فردگرایانه (به عنوان امری مخل روح جمعی)، تقسیم کار پیچیده و تضعیف وجدان جمعی در جوامع ارگانیکی پیچیده، تکثرگرایی و تنوعگرایی فرهنگی (بویژه در سبکهای زندگی)، شبکهای شدن جهان و عضویت افراد در گروهها و جماعات رسانهای و شبکههای اجتماعی فراسرزمینی، کاهش تعلقات ملی به دلیل مهاجرتهای گسترده و هویتیابیهای چهلتکه، تضعیف ملیت تحت تاثیر ارتباطات گسترده میان فرهنگی و درهمآمیختگی فرهنگی جوامع، غلبه گفتمانی ایدئولوژیهای پسامدرن و بیاعتبار شدن کلانروایتها و الگوهای زیستی یکپارچه، فرآیند جهانی شدن و احساس تعلق افراد و ملتها به جامعه جهانی و اقتضائات فراملی آن و...
ب - عوامل خاص (با محوریت جامعه ایران): موقعیت استراتژیک کشور به دلیل استقرار در منطقه بحرانخیز خاورمیانه، تراکم مشکلات ناشی از حاکمیت طولانیمدت طواغیت، جنگ تحمیلی، رویارویی با استکبار جهانی، تحریمهای فرساینده، توسعه نامتوازن، شهرنشینی فزاینده، مهاجرت گسترده اتباع بیگانه و...؛ تعدد و تنوع اقوام ایرانی با خودآگاهی قومی، دامن زدن برخی گروههای ملی – مذهبی به تقابل میان ایرانیت و اسلامیت، آشفتگی در اتخاذ مواضع استراتژیک در مقیاس ملی و بینالمللی به دلیل نامشخص بودن مرز میان ایده امت - امامت با ایده ملت - دولت، وجود اقلیتهای مذهبی مخالف سلطه اکثریت شیعی، دامن زدن برخی جریانات مذهبی به اختلافات ریشهدار تاریخی (کلامی، فقهی و عملکردی) میان شیعه و سنی، مناقشه برخی جریانات در آرمان محوری وحدت میان شیعه و سنی، وجود برخی گروههای قومی دارای تمایلات تجزیهطلبانه، تمایل روزافزون برخی گروهها به پدیده باستانگرایی، بیتوجهی برخی جریانات مذهبی به فرهنگ و نمادهای ملی، آمار بالای جمعیت جوان کشور با آرمانهای فزاینده و تمایلات گریز از مرکز، وجود برخی مناقشات در نحوه مشارکت اقوام مختلف در سرنوشت خود، ابهام در تعیین اولویتها و سیاستهای ترجیحی نظام، رویارویی توانفرسا و بیپایان با استکبار جهانی (که از دید برخی عامل اصلی همه مشکلات کشور شمرده میشود)، ادعای وجود تبعیض و بیعدالتی و ناتوانی نظام اسلامی در اجرای عدالت و توزیع بهینه امکانات کشور، ناتوانی نظام مدیریت کشور در تامین خواستهها و وعدههای ناشی از انقلاب اسلامی، عدم بهرهگیری از ظرفیتهای نخبگانی کشور در فرآیند توسعه، ضعف عملکرد نهادهای حاکمیتی بویژه نهادهای تعلیمی و تربیتی در انتقال فرهنگ دینی و انقلابی، ضعف عملکرد نهادهای رسانهای بویژه صداوسیما در تقویت بنیادهای فرهنگی ناشی از انقلاب اسلامی، فساد ساختاری و سیستمی، اختلافات جناحی سردمداران، اشرافیت غیرمنتظره برخی مسؤولان، پدیده رانت، پدیده آقازادگی، وجود نفوذهای مافیایی، تورم لجامگسیخته، بیکاری، فقرفزاینده، بیارزش شدن پول ملی، مهاجرت گسترده نیروهای کارآمد به خارج، بالا رفتن سن ازدواج، افزایش بیرویه آمار طلاق، افزایش غیرمنتظره انواع آسیبهای اجتماعی، کاهش رمق و نشاط برای مشارکت در عرصههای مختلف، ضعف فرهنگ گفتوگو در جامعه و از جمله میان مردم و حاکمیت، توطئههای پایانناپذیر دشمنان در اختلافافکنی و تضعیف وحدت ملی و...
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|