|
اخبار
قالیباف: برنامه هفتم توسعه نتیجه کار مشترک بین دولت و مجلس بود
محمدباقر قالیباف در برنامه «گفتوگوی ویژه خبری» در توضیح مراحل تصویب برنامه هفتم توسعه گفت: ابتدای شروع دولت سیزدهم، دولت شهید رئیسی همزمان با انتهای برنامه ششم بود که تصمیم گرفته شد به مدت ۲ سال تمدید شود.
کاندیدای انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری با بیان اینکه «برنامه هفتم رفتار سیستمی و مدیریت قوی میخواهد» گفت: برنامه هفتم میثاق ملی همه ما خواهد بود؛ هر کسی که رئیسجمهور شود باید برنامه هفتم را برای اجرا دنبال کند. وی یادآور شد: دهه ۹۰ رشد نقدینگی ۲۶ برابر اما رشد اقتصادی کمتر از یک درصد بود که مشکلاتی ایجاد کرد. آن زمان دولت وقت معتقد بود ضرورتی برای تصویب برنامه در مجلس نیست و دولت خودش تصویب و اجرا میکند، لذا ما مصر به اجرای برنامه هفتم هستیم تا از مسابقه پیشرفت در مقایسه با بقیه کشورها عقب نمانده و مسیر را طی کنیم.
وی با بیان اینکه با برنامه هفتم توسعه زندگی کرده است، گفت: قریب به ۱۲۰ ساعت در صحن مجلس و چندین هفته در کمیسیون تلفیق بحث شده و صدها جلسه بین دولت و مجلس بود، لذا امیدواریم با اجرای دقیق برنامه هفتم بتوان مشکلات را حل و فصل کرد.
قالیباف در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه «زنجیر به پای تولید بستهایم» گفت: باید زنجیره تولید و بازار سرمایه را درست کنیم؛ وقتی دولت در بازار سرمایه دست میبرد و دستوری از شرکتهای بزرگ پول برمیدارد، چطور بازار سرمایه میخواهد از سرمایههای خرد جذب سرمایه کند. در نتیجه بخش خصوصی و صندوقهای سرمایه و پروژهها شکل نمیگیرد؛ اینها در برنامه هفتم به طور دقیق برنامهریزی شده و قابلیت اجرا دارد.
***
زاکانی: پاسخگوی مسؤولیتهای ۴۵ سال گذشتهام هستم
نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری گفت: پاسخگوی هر مسؤولیتی که در 45 سال گذشته داشتم، هستم.
علیرضا زاکانی با حضور در برنامه «صف اول» شبکه خبر اظهار کرد: سال 82 به دعوت دوستانم در انتخابات مجلس شرکت کردم و دورههای هفتم تا نهم در مجلس بودم. مسؤولیتهای نایبرئیس کمیسیون اصل ۹۰، هیاترئیسه مجلس، هیاترئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات و فراکسیونهای مختلف و رئیس کمیسیون برجام هم بودم. مجددا در مجلس یازدهم از قم به مجلس وارد شدم و به مرکز پژوهشهای مجلس رفتم. امروز هم به عنوان شهردار تهران افتخار خدمت به مردم را دارم.
نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری تصریح کرد: پاسخگوی هر مسؤولیتی که در 45 سال گذشته داشتم، هستم و دهها بار برای تحقق حق مردم به دادسرا و بیش از 8-7 بار دادگاه رفتهام.
وی ادامه داد: علت اصلی فسادهایی که یافتم ترک فعل و تعارض منافع بود. رعایت قانون را نکرده و ارتباطات نامناسب برقرار کردند. فساد، اصولگرا و اصلاحطلب نمیشناسد و همه جا هست. یک جا حتما بیشتر است و در جاهای دیگر کمتر.
***
تأکید مخبر بر اطلاعرسانی دستاوردهای دولت در حوزه دیپلماسی
سرپرست ریاستجمهوری با تاکید بر اهمیت جمعبندی دستاوردهای دولت و اطلاعرسانی شایسته نسبت به آنها، عرصه دیپلماسی را از موفقترین حوزههای کاری دولت مردمی با محوریت شخص شهید رئیسی و همراهی شهید امیرعبداللهیان دانست و به سرپرست وزارت امور خارجه ماموریت داد برای روایت هنرمندانه دستاوردهای دولت در عرصه دیپلماسی و تاثیرات آن بر بخشهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور اقدام کند.
محمد مخبر در جلسه صبح دیروز (چهارشنبه) هیات دولت با اشاره به پرکاری، تلاشهای موثر و دستاوردهای ارزشمند مدیریت شهید دکتر رئیسی، تیزبینی و اشراف ایشان در تشخیص اهم و مهم بودن مسائل کشور را عامل اصلی پیشرفت در انجام کارها و به نتیجه رسیدن اقدامات اساسی و مهم بر زمین مانده دانست و افزود: اگر چه این موفقیتهای بزرگ دولت مردمی در زمان حیات رئیسجمهور شهید کمتر گفته میشد اما امروز بسیاری از افراد با سلایق سیاسی گوناگون لب به اعتراف گشوده و به موفقیتها و اقدامات ثمربخش دولت اشاره میکنند.
***
وزیر دفاع: ورود به عرصه هواپیمای مسافری را دنبال میکنیم
وزیر دفاع گفت: رئیسجمهور شهید ماموریت ورود این وزارتخانه به ساخت هواپیمای مسافری را دادند و ما در حال پیگیری هستیم. به گزارش ایسنا، امیر آشتیانی در حاشیه جلسه دولت در جمع خبرنگاران گفت: بودجه احداث آزادراه بوشهر - شیراز در حال تامین است.
وی ادامه داد: هواپیمای سیمرغ با سازمان هواپیمایی کشوری باید آزمونهایش را انجام دهد بعد وارد چرخه پروازی خواهد شد. فروند دوم این هواپیما نیز در حال آماده شدن است.
وزیر دفاع ادامه داد: رئیسجمهور شهید ماموریت ورود به ساخت هواپیمای مسافری را به وزارت دفاع دادند که در حال پیگیری هستیم. بخشهایی از این پروژه در داخل و بخشهایی از آن نیز از برخی کشورهای خارجی تامین میشود.
ارسال به دوستان
تأکید آیتالله جنتی بر رعایت موازین قانونی در تبلیغات انتخاباتی
آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان در جلسه دیروز (چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳) این شورا با اشاره به انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری که جمعه ۸ تیر برگزار خواهد شد، بیان کرد: امیدواریم نامزدهای انتخابات و طرفداران آنها با رعایت موازین قانونی و آموزههای اخلاقی در تبلیغات انتخاباتی خود، زمینهساز برگزاری انتخاباتی شایسته نظام مردمسالاری دینی شوند.
ارسال به دوستان
نظرسنجیها نشان میدهد مطالبات مردم از رئیس دولت چهاردهم سیاسی نیست
معیشت در صدر
گروه سیاسی: تا همین 3 سال پیش در جریان رقابتهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، بحث برجام و نوع نگاه دولت آینده به آن همچنان داغ بود اما این روزها که کشورمان در کوران رقابتهای انتخاباتی به سر میبرد، نه در محافل اجتماعی و نه در مباحث انتخاباتی، صحبتی از آن نیست. گویی کلیدواژههایی مثل برجام، یا ایدههایی مانند بهبود اقتصاد با تعاملات خارجی خاصیت خود را از دست دادهاند.
معمولا نامزدهای انتخاباتی همان حرفی را میزنند که تصور میکنند برای جامعه مطلوب و خواستنی است. در چند سال اخیر نگاه و ذائقه مردم ایران تغییر یافته و به تبع آن نیز تبلیغات و سخنان نامزدهای ریاستجمهوری تغییر کرده است.
گفتمانهای سیاسی و اجتماعی رایج در هر دوره از انتخابات ریاستجمهوری برحسب نیازها و مطالبات مردمی تغییر میکند. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در یکی از جدیدترین نظرسنجیهای خود اعلام کرده است اولویت مطالبات مردمی به ترتیب مساله «فقر و محرومیت» (با بیش از 58 درصد مطالبه مردمی)، ایجاد اشتغال با 39.7 درصد و موضوع «تورم و ارزش پول ملی» با 36.5 درصد 3 اولویت نخست پرسششوندگان است. «سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها» نیز با 28.7 درصد، موضوع «امنیت ملی» با 28.4 درصد، «ساماندهی بخش مسکن» با 20.6 درصد و «مبارزه با فساد و رانت» با 19.6 درصد از جمله موارد دیگری هستند که در این نظرسنجی اعلام شده است.
در یک جمعبندی کلی ایسپا اعلام کرده است مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی همچنان در صدر توجهات مردم قرار دارد و مباحث سیاسی دیگر در اولویت نیستند. شاید بتوان اینطور نتیجه گرفت که مردم به آن میزان از آگاهی دست یافتهاند که دیگر نمیشود با شعارهای تبلیغاتی و مباحث حاشیهای افکار آنها را تحت تاثیر قرار داد.
دهه ازدسترفته 90 از حیث مسائل اقتصادی و گره زدن همه امور کشور به مسائل خارجی، تجربهای گران بود؛ تجربهای که در دولتهای روحانی با ایده تعامل با دنیا شروع شد و در دهه جدید در دولت شهید رئیسی با استراتژی «دیپلماسی متوازن» و استفاده از ظرفیتهای همه کشورهای دنیا بویژه تمرکز بر به صفر رساندن اختلافات با همسایگان اصلاح شد.
سیاست خارجی دولت سیزدهم بر دوستی با همسایگان و قدرتهای منطقهای متمرکز بود و در این مسیر موفقیتهای چشمگیری به دست آورد که در فضای ملتهب روابط ایران با کشورهای غرب، دریچهای مهم برای تعادل در روابط خارجی بود. در دولت سیدابراهیم رئیسی، ایران به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای درآمد.
ایران سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر به سازمان همکاری شانگهای پیوست و یک سال بعد برای عضویت کامل در این سازمان درخواست داد. این درخواست بحثهای زیادی را در پی داشت و سالها با تاخیر مواجه شد. مهمترین دلیل این تاخیر، ابهام برخی کشورهای تعیینکننده درباره ایدههای غربگرایانه دولت حسن روحانی بود اما سرانجام در بیستویکمین اجلاسیه سران در سال ۲۰۲۱، با عضویت کامل ایران موافقت شد. ایران همچنین در این مدت، به عضویت بریکس درآمد. عضویت کامل ایران در بریکس (گروه کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) نیز رسما از اول ژانویه ۲۰۲۴ آغاز شد.
پیشرفتهای ایران از صنعت فضایی گرفته تا گسترش میزان صادرات نفت که به قبل از دوران تحریمها بازگشت، سفرهای استانی شهید رئیسی به سراسر کشور و آشنا شدن با مشکلات ریز مردم در دورافتادهترین نقاط ایران و نهایتا شهادت وی در مسیر خدمترسانی به مردم، همگی باعث شد در کنار تجربه تلخ دهه 90، نوع نگاه عموم مردم به مسائل سیاسی چه در بعد داخلی و چه خارجی تغییر کند.
پیشتر گفته شد نامزدهای انتخابات همان حرفی را میزنند که مطلوب نظر جامعه است. دقیقا به همین دلیل است که جمله «ادامه مسیر دولت رئیسی» از زبان هر 6 نامزد ریاستجمهوری شنیده میشود. حتی نامزد منسوب به طیف اصلاحطلب نیز در برنامه تبلیغاتی خود میگوید: «قدم اول این است جهتی که دولت در پیش گرفته را ادامه دهیم و سعی کنیم آن برنامه را درست و به موقع اجرا کنیم».
صحبت از ادامه مسیر دولت سیزدهم به دلیل اقبال و توجه جامعه به خدمات آن است. خصوصا توجه رئیس شهید دولت سیزدهم به مطالبات عمومی و تلاش خالصانه جهت خدمترسانی به مردم باعث شده است تا در تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری، سخن از ادامه مسیر او به میان آید.
گسترش جایگاه منطقهای و جهانی ایران از دیگر دلایلی است که باعث تغییر نگاه مردم ایران شده است. فراموش نکردهایم که یکی از سوالات پرتکرار در انتخابات ریاستجمهوری سال 1384، بحث رویارویی نظامی با ایالات متحده بود. در آن سال، غرب و خصوصا آمریکا با جمله تکراری «همه گزینهها روی میز است» درباره صنعت هستهای کشورمان صحبت میکردند. در آن شرایط بحث حمله مستقیم آمریکا به ایران و واکنشی که رئیسجمهور بعد میتواند روی این مساله داشته باشد، از موضوعات رایج مباحث انتخاباتی بود.
اما همزمان با گذر از دوران توسل به کدخدا برای گشایش تمام مشکلات داخلی، جایگاه فرامرزی ایران نیز رفته رفته افزایش یافت و کشورمان توانست در خلال دهه 90 و به برکت حضور مدافعان حرم در سوریه و عراق، خود را به عنوان یک قدرت منطقهای مطرح سازد. سپس 2 واقعه حمله به پایگاه عینالاسد و خصوصا انجام عملیات بزرگ وعده صادق، حس غرور و عزت ملی را تا آنجا افزایش داد که مردم ایران نسبت به قدرت بازدارندگی کشور مطمئن شدند.
اگر برخی جریانهای سیاسی در دهه 80 با ترساندن مردم از حمله مستقیم آمریکا به دنبال جذب رای برای خود بودند، یا همین طیف در دهه 90 تمام امور کشور را به خارج از آن گره میزد، حالا دیگر افکار عمومی داخلی به آن اندازه تغییر یافته است که دیگر این حربههای تبلیغاتی کارساز نیست.
این اشاره به وضعیت اقتدار ایران در 2 دهه گذشته در واقع برای توجه به این نکته مهم است که در جامعه نگاه واقعبینانهای نسبت به تناسب وضعیت توسعه و اقتدار ایجاد شده است. در 3 سال گذشته، نظام جمهوری اسلامی ایران نشان داد ارتقای بنیه دفاعی و تقویت نفوذ منطقهای ایران اصطکاکی با سیاستهای اقتصادی و تعاملات خارجی ندارد. بر همین اساس به نظر میرسد در انتخابات پیش رو، ایدههایی که دال مرکزی آنها سیاست خارجی است، همانند سال 92 مورد توجه افکار عمومی قرار نمیگیرد.
ارسال به دوستان
طحاننظیف:
شورای نگهبان مستقل است و فراجناحی عمل میکند
گروه سیاسی: سخنگوی شورای نگهبان گفت: شورای نگهبان مستقل است و فراجناحی عمل میکند. هادی طحاننظیف در گفتوگویی درباره بررسی و تشریح روند احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری افزود: مبنای تشخیص صلاحیت فقط یک خطکش دارد و آن ضوابط قانونی است.
طحاننظیف در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در دوره چهاردهم انتخابات ریاستجمهوری از بین افرادی که برای ثبتنام به وزارت کشور مراجعه کرده بودند، 80 نفر از داوطلبان شرایط اولیه را برای ثبتنام جهت نامزدی ریاستجمهوری دارا بودهاند، چه فرآیندی طی شد تا شورای نگهبان صلاحیتهای داوطلبان نامزدی در این دوره از انتخابات را بررسی کند؟ بیان کرد: ابتدا گزارشی درباره سوابق و خصوصیات هر یک از داوطلبان داده میشد و پس از آن استعلامهایی هم که درباره افراد انجام شده بود، طرح میشد. سپس اعضای شورای نگهبان بر اساس شناخت و اطلاعاتی که داشتند، به صورت مستقل نظرات خود را بیان میکردند و در نهایت نیز رایگیری میشد.
وی اظهار داشت: بر اساس قانون، وظیفه سنگینی برعهده اعضای شورای نگهبان گذاشته شده بود، لذا مباحث جدی انجام شد. پس از انجام مباحثات، داوطلب باید 7 رای احراز از اعضای شورا کسب میکرد تا گفته شود احراز صلاحیت درباره آن شخص انجام شده است. اگر آرا حتی یک عدد کمتر میشد یعنی ۶ نفر رای مثبت میدادند، احراز صلاحیت انجام نمیشد.
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این سوال که نحوه تشخیص صلاحیت و احراز آن برای اعضا چگونه است؟ آیا توصیههای بیرونی اثری میتواند بر رای نهایی بگذارد؟ خاطرنشان کرد: خیر! هیچکدام از اعضای شورای نگهبان با توصیه و مباحثی از این دست، نظرش تغییر نمیکند. شورا مستقل است. اعضا ممکن است دادههای مختلفی دریافت کنند؛ استعلام است، مباحثه است، نکات است، پرونده هم مطالعه میشود اما در نهایت هر شخص بین خودش و خدا بر اساس مستندات و سوابق گفته شده به جمعبندی میرسد و آن تشخیصی را که قانون برعهدهاش گذاشته است، انجام میدهد.
طحاننظیف تاکید کرد: مبنای تشخیص یک خطکش مهم دارد و آن ضوابط قانونی است. مبنای ما در شورای نگهبان قانون است و بر مبنای آن رایگیری انجام میشود. رایگیری به صورت مخفی بود؛ به این معنا که اسامی در برگههای رای مخفی نوشته میشد و هر یک از اعضا، گزینه احراز صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت را انتخاب میکردند و در نهایت شمارش آرا انجام میشد.
وی تصریح کرد: این فرآیند درباره هر ۸۰ نفر طی شد؛ حتی یک نفر از این ۸۰ نفر نبود که این فرآیند در موردش طی نشود و اتفاق نیفتد. تمام تلاش شورا این بود که کار در نهایت صحت، دقت و اتقان و البته با مقداری تسریع انجام شود که فرصت برای تبلیغات انتخاباتی وجود داشته باشد.
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا در احراز صلاحیتها و بررسی صلاحیتهای نامزدها، مصلحتسنجی هم اثر دارد؟ گفت: شورای نگهبان یک جمع تخصصی است و مبنایش قانون است. مصلحتسنجی به آن معنایی که گفته میشود راهی در شورا ندارد، بلکه مبنا آن چیزی است که در قانون ذکر شده است. درباره شرایط داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری ما با اصل ۱۱۵ قانون اساسی مواجه هستیم که تأکید دارد نامزدهای ریاستجمهوری باید از میان رجال مذهبی و سیاسی و برخوردار از شرایطی مانند مدیر و مدبر بودن باشند.
ارسال به دوستان
نگاه
مسیری که اصلاحطلبان در واقعگویی پیمودند
سیدهآزاده امامی: شامگاه ۲۲ بهمن پس از حضور میلیونی مردم در راهپیمایی چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، برخی چهرههای اصلاحطلب بیانیهای با عنوان «بیایید روزنهگشایی کنیم» منتشر کردند. این افراد در واکنش به «راهبرد جبهه اصلاحات» که چندی قبلتر از جانب رادیکالهای این جریان تدوین و اعلام شده بود و بر طبل تحریم انتخابات میکوبید، مسیری دیگرگونه برگزیده و با تاکید بر «امر ملی» و شرکت در انتخابات، عملا راه خود را از افراطیون اصلاحطلب جدا کردند. در شرایطی که راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات با رویکردی به شدت رادیکال سازوکار انتخابات در نظام جمهوری اسلامی را زیر سؤال برده و انتخابات مجلس یازدهم را «فاقد معنا» و «نمایشی» و «غیررقابتی» عنوان کرده بود، انتشار بیانیه «روزنهگشایی» که در آن بر مشارکت در انتخابات تأکید شده بود، آب سردی بود بر راهبرد رادیکالهایی که سالها گزینه «تحریم» را بهمثابه چماقی بالای سر نظام نگه داشته بودند تا به زعم خود چنین عنوان کنند که جایگاهی تأثیرگذار در عرصه سیاستورزی ایران داشته و قادرند به یک اشاره مشروعیت انتخابات را زیر سؤال ببرند!
میانهروهای اصلاحطلب به این تحلیل واقعنگرانه رسیده بودند که محبوبیت و داشتن پایگاه اجتماعی با «رادیکال شدن گفتمان و صدور بیانیه» حاصل نمیشود؛ از این رو با اذعان به اینکه «کاهش مشارکت انتخاباتی از جمله به تشدید تهدیدها علیه ایران و تحریمها علیه ایرانیان میانجامد» خود را دغدغهمندانی توصیف کردند که نمیتوانند این مهم را نادیده بگیرند، بنابراین کنش مشارکت مدنی را در پیش گرفتهاند تا با مشارکت فعال در عرصه انتخابات و فراخواندن هواداران خود به حضور، هم منویات معقول خود را در چارچوب قانون پی بگیرند، هم در بالا بردن آمار مشارکت به مثابه امری امنیتساز ایفای نقش کرده باشند. البته این طیف از اصلاحطلبان با وجود تمام تفاوتهایی که با تحریمطلبان این جبهه دارند، اشتراکاتی انکارناشدنی با رفقای رادیکالشان دارند و آن «سیاهنمایی مطلق عملکرد دیگری» و «خودمنجیپنداری» افراطی ایشان است که بهرغم کارنامههایشان، دوباره نسخههای نجات پیچیده و ورود خود را به عرصه انتخابات معادل روی دادن تحول عنوان کردند. تأکید بر کلیدواژه «روزنهگشایی» به این معناست که فضای جامعه را آلوده به انسداد و فروبستگی و کنشگری خود را بهمثابه گشودن «روزنه»ای برای بازتاباندن شعاعی از نور و گرما و روشنایی به این مملکت بحرانزده ترسیم کردهاند.
یعنی همان «سیاهنمایی مطلق عملکرد دیگری» و «خودمنجیپنداری» حضرات اصلاحطلب.
این جماعت اما امروز و تنها پس از گذشت 4 ماه از صدور بیانیه «روزنهگشایی»، سخن از «راهگشایی» میگویند!
روشن است میان «روزنه» تا «راه» چه فاصلهای است و چه مسیر درازی باید پیموده و چه افقهایی باید گشوده شود تا یک «روزنه» به «راه» بدل شود. همچنین بدیهی است وقتی سخن از «راهگشایی» میرود، به نحو پیشینی این فرض لحاظ شده که بستر آن اندازه مهیاست که مجال «راهگشایی» میدهد. سوال اما این است: در این مدت کوتاه، از منظر اصلاحطلبان چه چیزی تغییر کرده که حالا دم از «راهگشایی» میزنند؟
مسلم است در این فاصله نه تحول شگرفی در اوضاع کشور رقم خورده، نه آنها مجهز به ابزار کارآمدتری شدهاند که از پس «راهگشایی» برآیند؛ واقع آن است که این بیان و گذار اصلاحطلبان از «روزنه» به «راه»، نه ناظر به تغییری خاص یا حتی ایدهها و برنامههای خود ایشان که اذعان صادقانهتر آنها به واقعیتهای موجود کشور است؛ اقراری است به این حقیقت که فضای کشور آن اندازه تیره و تار نیست که ناگزیر از گشودن تنها یک «روزنه» باشیم، بلکه آنگونه که ذکر آن رفت، اذعان به وجود بستری است که امکان گشودن «راه» را میدهد.
البته همچنان که این طیف از اصلاحطلبان در ترسیم شرایط موجود کشور در بیانیه نخست در دام «سیاهنمایی مطلق» گرفتار آمدند و آن را محتاج گشودن ولو یک «روزنه» عنوان کردند و اگرچه در بیانیه دوم از آن تصویرسازی اولیه فاصله گرفتند اما همچنان شرایط کشور را آشفته و بحرانی بازنمایی میکنند که برای به سامان رسیدن چشم به راه نسخههای شفابخش این حضرات است.
صرفنظر از این رویکرد سیاهنمایانه اما آنچه سبب تغییر لحن این طیف از اصلاحطلبان و شیفت از «روزنهگشایی» به «راهگشایی» و اقرار ضمنی آنها به نبودِ انسداد در جامعه است، اتفاقا همان چیزی است که دستاویز تحقیر و تخطئه این جماعت شد؛ انتخابات ۱۱ اسفند.
انتخابات مجلس دوازدهم اگرچه ممکن است در قیاس با آنچه که به عنوان یک انتخابات تراز در نظام اسلامی انتظار میرود چندان مطلوب به نظر نیاید و حتی در مقایسه با نُرم انتخابات دورههای پیشین نیز قابل قبول نباشد، اما نظر به زمینه و زمانهای که آن انتخابات برگزار شد، اثبات میکند رویداد مذکور بیش از آنچه درباره آن گفته میشود نقشی امنیتساز داشته و سبب تقویت نظام و نیز تغییر محاسبات دشمنان نظام شده است؛ اگر به راه درازی که نظام در فاصله یک سال و نیم از آشوبهای فتنه مهسا تا انتخابات ۱۱ اسفند پیمود نظر کنیم، این مهم را تصدیق میکنیم. وقتی به یاد آوریم دشمنان این کشور از شهریور ۱۴۰۱ همه توش و توانشان را به خدمت گرفتند و هرچه در چنته داشتند رو کردند تا مردم را از همراهی نظام بازدارند، وقتی به جنگ ترکیبی پیچیدهای که علیه این ملت به راه انداختند توجه کنیم، به فشارهای بیامانی که در حوزههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بینالمللی علیه ما اعمال کردند؛ از تشدید تحریمهای اقتصادی گرفته تا همقسم شدن همه دشمنان نظام، تا بمبارانهای مجازی و فاجعهنمایی مفرط شرایط کشور، تا توسل به تروریسم در داخل و خارج از کشور و نشانه رفتن امنیت جانی و روانی مردم، تا بهرهگیری از پتانسیل چهرهها و سلبریتیها برای ۲ دسته کردن ملت و رویارو قرار دادن بخشی از جامعه در برابر حاکمیت و... .
این رشته سر دراز دارد و اگر به شماره آوریم فهرست بلندبالایی میشود از حجم هجمههایی که در آن یک سال و نیم علیه نظام و ملت اعمال شد. به این اضافه کنید «راهبرد» طیفهایی از جریانات و شخصیتهای سیاسی در «تَکرار» رویکرد دشمن در «تحریم انتخابات»؛ از کمپینهای «رأی بیرأی» گرفته، تا خدشه در انتخابات با کلیدواژههای دشمنساخته و دروغ.
حاصل این همه جد و جهد اما برای دشمن خارجی و اعوان و انصار داخلیاش «تقریبا» که نه، «تحقیقا هیچ» بود!
انتخابات ۱۱ اسفند با مشارکت ۴۱ درصد واجدان شرایط برگزار شد، درصدی معادل میزان مشارکت در انتخابات ۹۸، این یعنی با وجود آنکه همه دشمنان کوچک و بزرگ این سرزمین از آمریکا و اسرائیل، تا گروههای معارض و برانداز که اختلافات دیرینهشان را کنار گذاشته و همه علیه جمهوری اسلامی همداستان شده و در توافقهایی نوشته و نانوشته گرد هم آمدند و تمام ظرفیتها و امکاناتشان را به میدان آوردند و خودشان را به آب و آتش زدند تا مردم را از همراهی نظام بازدارند تا انتخاباتی کمرونق با مشارکت ۲۰-۱۰ درصدی را به نظاره بنشینند و برای هدفهای دیگر برنامه بچینند، اما آب هم از آب تکان نخورد و نتوانستند چیزی بیش از همان که ۴ سال پیش داشتند دشت کنند! و این یعنی آن همه هزینه و تقلا رسما و عملا هیچ دستاوردی نداشت و اوضاع با شرایط قبل هیچ توفیری نکرده و هیچ تغییری حاصل نشده است.
یعنی دشمنان این ملت همگی با هم و با صرف مبالغ کلان هم نتوانستند نیروی سیاسی منسجمی در مقابل نظام شکل دهند و کنشی تأثیرگذار در جامعه ایران داشته باشند! و این یعنی خسارت محض و آبروریزی تمامعیار.
در نظر داشتن این حقیقت که نظام جمهوری اسلامی مستظهر به پشتوانهای قوی است که حتی شدیدترین تحریمها و فشارها نیز آنها را از میدان به در نکرده و در حمایت ایشان از نظام تزلزلی ایجاد نمیکند، بر محاسبات هر ۲ طیف رادیکال و میانهرو اصلاحطلب و تحلیل آنها از شرایط پیش رو تأثیرگذار بود؛ خصوصا که پس از حادثه شهادت رئیسی انسجام ملت و نیز انسجام بین مردم و حاکمیت بیشتر هم شد و احتمال افزایش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری نیز قوت گرفت. این ۲ مؤلفه از سویی میانهروها را ناگزیر از اعتراف صادقانهتری نسبت به شرایط موجود کرد و آنان را بر آن داشت که برای باقی ماندن در سپهر سیاسی کشور و تداوم کنشگری خویش، زبان واقعگویانهتری در بیان شرایط کشور به کار گیرند و از سوی دیگر رادیکالهای اصلاحطلب را وادار به بازنگری در راهبرد انتخاباتی خویش کرد؛ آنها که انتخابات مجلس یازدهم را تحریم کرده و حتی از تهدید و تخطئه روزنهگشایان نیز دریغ نکردند، این بار با رصد شرایط فوق عزم کنشگری کرده و با معرفی کاندیدای اختصاصی وارد عرصه انتخابات شدند. رئیس جبهه اصلاحات در نشست خبری این جبهه که روز شنبه 19 خرداد برگزار شد، با تصریح بر اینکه این جبهه رفتار متفاوتی از جانب حاکمیت در انتخابات پیش رو نسبت به انتخابات قبل نمیبیند، یکی از دلایل این تغییر راهبرد را ناکامی اپوزیسیون برانداز خارج از کشور در رقم زدن «تغییرات مدنظرش» در حوادث بعد از مرگ مهسا امینی عنوان کرد! و البته باید دید جبهه اصلاحات چه تغییراتی مدنظر داشته که پس از ناکامی اپوزیسیون در رقم زدن آن تغییرات، پس از یک دوره قهر نسبتا طولانی، خود دوباره به میدان کنشگری سیاسی بازگشته است!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|