|
سوغات زندگی
ای جوونی که دلت مسروره از عید غدیر
تا که مولا از تو راضی باشه زودتر زن بگیر
بدترین غصه تو عالم قصه یالغوزیه
ازدواج مومنین یه راهِ شیطونسوزیه
ای جوونا کاشکی زودتر عروس و دوماد بشید
از عطای حق تعالی همگیتون شاد بشید
جشن شادی شده دستا را بیارید بالا
آی مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
زودی بعد از ازدواجِ فصل فرزندآوری
چندتایی بچه بیارید گلپری، کاکلزری
نه یکی و نه دوتا و نه سه تا، خیلی زیاد
بچه مییاریم تا چشم دشمن ایران درآد
زیر مشتای اونا له پوزِ اسرائیل میشه
دولت غصبی با یاری اونا تعطیل میشه
میزنیم موشکِ قطور و ضخیم، این هوا
آی مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
حالمون میشه چه حالی وقتی که میگه اووواع
زندگی میشه چه عالی وقتی که میگه اوووواع
از دل و جون شاد میشیم تا بچهمون میگه: بابا
میکنیم شکر خدا رو هر زمون میگه: بابا
غصه و غمها رو بچه از خونه کیش میکنه
میگیریش وقتی بغل از سرتاپات خیس میکنه
شاد میشه دنیامون با خنده این بچهها
آی مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
میرسه از کارِ خیرش واسهتون کلی ثمر
میاره سوغات واسه تو تا قطر میره سفر
توی روز انتخابات پای صندوق حاضره
میگه فصل سرنوشته باباجون یادت نره
عاشقانه میکنه خدمت برایِ این وطن
میگه که دار و ندارِ من فدایِ این وطن
میمونه سرفراز تا همیشه ایرانِ ما
آی مبارک بادا ایشالا مبارک بادا
ارسال به دوستان
بازی واکنشی راهراه
کمتر از ده روز به انتخابات ریاست جمهوری، بیایید این هفته ببینیم واکنش شخصیتهای مشهور تاریخی به انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری در ایران چیست؟
- صدام: من باید سه روز دیگه توی تهران باشم، اصلا فرصت برگزاری انتخابات پیدا نمیکنید.
- جیمی کارتر: توی صحرای طبس هم صندوق رای میذارید برای کماندوهای ما بتونن رای بدن؟
- رضاپالاندوز ملقب به رضاشاه پهلوی: هر کسی که سعی کنه رای مردم رو به خودش اختصاص بده میاندازم توی تنور.
- محمدعلیشاه قاجار: حیف شد دوست داشتم ریاستجمهوری رو به توپ ببندم و بعد فرار کنم سفارت روسیه ولی وقت نشد.
- اشرف افغان: نادر مهلت نداد وگرنه منم توی راه وزارت کشور بودم ثبت نام کنم.
- کریمخان زند: باید فرصت خدمترسانی رو به جوونترها هم بدیم. رایهاتون پرشمار بچهها.
- چنگیزخان مغول: مگه چیزی از مملکت شما مونده که انتخابات هم بخواید توش بگیرید؟
- سعدبن ابیوقاص: همین سلمان فارسی رو رئیسجمهور میکردید دیگه انتخابات هم نمیخواست برگزار کنین.
حالا شما بگویید: به نظرتان اسکندر مقدونی چه واکنشی به انتخابات ایران خواهد داشت؟
ارسال به دوستان
فردایی بهاری
کسی شد در دیاری دور مسؤول
ازین مسؤولیت مسرور و شنگول
به او گفتند با این اعتبارات
به خلقالله خدمت دار مبذول
میتینگی بیهماهنگی به پا کرد
بنر زد در مسیر ری به دزفول
هزاران وعده داد و وعدهها را
به فردایی بهاری کرد موکول
که راه و جاده میسازم ازین پس
برای تک تک افراد معلول
و شهری پاک همچون کارتپستال
سپس آتشبسِ ویروس و گلبول
برای تیم ملی خواهم آورد
مربی از یوونتوس و لیورپول
سهام تیمهای پایتخت است
سپس در دسترس در بورس با پول
و ایضا میدهم هکتار هکتار
زمین، گچ، بیل، فرغون، متر، شاغول
به هر بازیگر مشهور پولدار
محافظ میدهم هم عرضِ هرکول
زمان را میکنم یک روز و نصفی
برای خدمت افراد مشمول
نخواهم رفت هرگز خط ویژه
نخواهم زد به یک مامور پنجول
به ملت میدهم وامِ ۲ درصد
بدون ضامن و انقلت و بامبول
به ارکان عروضی خواهم افزود
مفاعیلن مفاعیلن مفاعول
رسید از راه مافوقش چنین دید
برای وی قضیه هست مجهول
تمام شهر را در بلبشو دید
به او گفتا چه کردی مردکِ یول؟
به او یک تخت داد و گفت: بابا!
تو تنها گشتهای مسؤول آمپول!
ارسال به دوستان
گزارش داغ مناظرات
بر مدار ایران
به لحظات حساس آغاز رقابت مناظرات انتخاباتی داریم نزدیک میشیم. تعدادی از تماشاگران حاضر در سالن دارن فریاد «ایول ایول» سر میدن و نامزدشون رو تشویق میکنن. عدهای هم اون طرف دارن با شعار متفاوتی نامزدشون رو تشویق میکنن. بله اونام دارن میگن «ایول ایول.» عدهای هم منتظرن برنامههای نامزدهارو مثل بچه آدم بشنون و رای بدن. صدا به صدا نمیرسه اما من سعی میکنم تا شروع مبارزه با یکی از تماشاگران حاضر در سالن که بدن کشتیگیری هم دارن، صحبت کنم:
- دوست عزیز، حتما دوست دارین نامزد مورد نظرتون امروز برنده بشه. درسته؟
+ نه پس! دوست دارم حریف ببره ما جشن بگیریم براش.
بینندگان عزیز فضا کاملا ملتهب و حساسه. میریم سراغ مبارزه. مجری سوت مناظره رو میزنه. نامزد اول همون ثانیههای اول سر و گردن رقیب رو با برنامههاش به زیر میکشه. مربی رقیب اعتراض میکنه. داور اشاره میکنه الکی جو نده. رقیب تهمت میزنه و سعی داره حریف رو با این حرفها با خاک یکسان کنه. حریف زرنگی میکنه و محلش نمیذاره. تماشاگرها دارن فریاد میزنن: «برنامههاتو رو کن حقههاتو غلاف کن» تماشاگرهای طرف دیگه سالن دارن شعار میدن: «الکی میگه الکی میگه.» مجری به ساعتش نگاه میکنه و یادآوری میکنه که زمان داره عین چی میگذره. رقیب، سوال مجری رو در مورد برنامههای اقتصادی سخت میدونه و اشاره میکنه که سرش درد گرفته و باید باند پیچی بشه. داور با انگشتش چند ضربه به سر رقیب میزنه و اشاره میکنه که «کاله ولی چیزیش نشده.» داور سوت ادامه مبارزه رو میزنه. رقیب وقتکشی میکنه و دولتهای قبل و قبلتر رو تخریب میکنه تا میرسه به دولت مادها. داور تذکر میده برنامههای خودش رو بگه. حریف با برنامههاش کنده رقیب رو گرفته و مثل تریلی 18 چرخ روش خیمه زده. رقیب همچنان با تهمت و افترا داره روی تشک لیز میخوره تا با خروج از تشک امتیاز بگیره. لحظات حساسی برای دو طرفه. رقیب چغر و بدبدن داره زیر حریف دست و پا میزنه و منتظر یه فرصته تا فضارو به نفع خودش متشنج کنه. خدا میدونه اون زیر داره به چی فکر میکنهههه. بعله بعله میخواد خطا بگیره و حریف رو عصبانی کنه... بعله... بعله همین کارم میکنه...... ولی نه، نه، نتونست، نَ تونست. حریف زرنگتر از این حرفهاست و فقط لبخند میزنه و میره سراغ برنامههای سیاست خارجیش که اگه یکیش اجرا بشه اروپا و آمریکا خودشون خودشون رو تحریم میکنن.
مربی رقیب، چارهای جز توقف مناظره نداره. اعتراض میکنه و میگه سر بازیکنش داره میترکه و کار از باند پیچی گذشته و باید جراحی بشه. داور اشاره میکنه که سر بیبرنامه رو باید گِل گرفت. دستور ادامه بازی رو میده. مجری زمان رو نگه داشته. رقیب داره نفس نفس میزنه و با دو تا برنامه شعاری کارو پیش میبره. بهتر از هیچیه. سعی داره تهمت غلیظتری رو کنه و بعلهههه همین کارم میکنه. تهمت، خیلی سنگینه و روی حریف خیمه میزنه. داره وقت کشی میکنه تا یک امتیاز هم شده از حریف بگیره. داور دو زانو بالای سر نامزدها نشسته. انگار داره فاتحه میخونه. وای ببخشید لحظات حساسی رو داریم پشت سر میذاریم و نمیدونم چی دارم میگم. حریف هنوز توی کف تهمت رقیبه و کمرش داره میشکنه و با خودش میگه: «چی بگم خدارو خوش بیاد!»
فقط یک دقیقه تا پایان رقابت وقت داریم. حریف شیطون رو لعنت میکنه و بعله (فریاد گزارشگر) رقیب و ضربه فنی میکنه. بعله دوباره برنامه رو میکنه و پک برنامههاش رو در عرض چند صدم ثانیه توضیح میده. عجب برنامههاییان! روی رقیب کم میشه. دیگه نا نداره. کم آورده. ثانیههای آخره. 10، 9، 8، 7...... داور رقیب رو با خاکانداز از روی تشک جمع میکنه. 10 هیچ به نفع حریف بازی تمام میشه. خسته نباشی دلاور، خسته نباشی نامزد. خداقوت صدا و سیما...
ارسال به دوستان
ایدئولوژی خواهر مریم و برادر مسعود
+ پس از رای عجیب و ناگهانی دادگاه عالی سوئد در آزاد کردن حمید نوری از زندان، گفتوگویی داریم با ژاله اسفندیاری سخنگوی سازمان خلق از تیرانا واقع در کشور آلبانی.
خانم اسفندیاری شما به عنوان سخنگوی سازمان مجاهدین خلق نظرتون درباره این اقدام دولت سوئد چیست؟
- به نام خلق مسعود و مریم؛ تف به دادگاهی که علیه خواهر مریم رای صادر کنه.
+ سازمان شما به عنوان شاکی اصلی پرونده نوری پس از رای دادگاه آیا احساس نکرد حقش پایمال شده است؟
- خیر! به هیچ وجه احساس نکرد حقش پایمال شده است، مثلا وقتی که پلیس آلبانی ریخت در اشرف ۳ و کامپیوتر و لپتاپها رو جمع کرد ما دستور تشکیل یک دادگاه عالی در سازمان دادیم و پلیس آلبانی را محاکمه و حکم را صادر کردیم و دستور دادیم دستگاههای جدید خریداری و اکانتهای جدید ساخته شود.
بر همین اساس در همین دادگاه، محاکمهای علیه حمید نوری برگزار کردیم و او را محکوم و همه حقها را به خواهر مریم دادیم.
+ به نظر شما این تصمیم دولت سوئد نشاندهنده دستبستگی او در مقابل دولت ایران است؟
به هیچوجه! خیر! خواهر مریم به عنوان رئیسجمهور بالقوه ایران این مورد رو تکذیب میکند.
+ آیا آزادی نوری شکستی برای سازمان شما تلقی میشود؟
- خیر به هیچوجه! وقتی که برادر مسعود مجبور شد با لباس خواهر مریم کشور را ترک کند ما این احساس را نکردیم و آن را پلی برای پیروزی دانستیم، این رو را هم به عملیات فروغ جاویدان و سایر پلهای پیروزی خود اضافه میکنیم.
+ خانم اسفندیاری! اگر حرفی با بینندگان عزیز دارید بفرمایید.
- خیر به هیچوجه حرفی ندارم اما امیدواریم ایدئولوژی برادر مسعود و خواهر مریم در دنیا اجرا شود و به جای ۱۶۸٠ روز درگیری با دادگاه و این سوسولبازیها با یک نارنجک و بمب دستی یک دقیقهای کار تمام میشد.
+ تشکر از خانم اسفندیاری سخنگوی مجاهدین خلق از تیرانا!
ارسال به دوستان
گشنه نصف النهار قدرت...
فرد اعلا، جنس باکیفیتم
آشنا با پیچ و تاب قدرتم
هر سِری که شد زمان انتخاب
صاحبم گفته: «خودم در خدمتم
قصدم از قدرت گرفتن خدمت است
ای خدا کی میشود پس نوبتم»
در شعارش آب قاطی میکند
آبکیتر میشود ماهیّتم
پایش از ماشین نمیآید برون
تا نپاشد خاک روی قامتم
عقل او انگار توی چشم اوست
از سر و وضعش سراپا حیرتم
شاکی است از دست ارباب رجوع
ایش و واشش میکند ناراحتم
حرف حق توی کَتش هرگز نرفت
راه و رسم او نرفته تو کَتم
از تن بعضی مرا درآورید
تا نرفته بیش از این حیثیتم
نیستم مخصوص ناکارآمدان
من کت و شلوار مسؤولیتم
ارسال به دوستان
عدم آگاهی از مزایای دمپایی ابری
پایگاههای استنادی بینالمللی، در یک اقدام زشت، اکبیری، چندش اعلام کردند ایران دارای سریعترین نرخ رشد علمی در جهان و ۱۱ برابر میانگین جهانی است؛ و در بحث مقالات نیز ایران رتبه اول علمی منطقه در سال ۲٠۱۷ و رتبه ۱۶ علمی در جهان را کسب کرده است، در همین زمینه لازم است دلایلی ذکر کنیم که رد «کار خودشان است» در این گزارشهای بینالمللی وجود دارد.
۱. گزارش بینالمللی احتمالا توسط دعانویسی یا رمالی طلسم شده است وگرنه بینالمللی و اونور آب که همش واس ماست یعنی کلش واس ماست! چرا باید برای جمهوری اسلامی همچین گزارش تپل مپلی را رد کند؟ حتما چیز خورش کردند (احتمالا اول چیزخوردگی)
۲. در زمان آریامهر محمدرضا پهلوی که دانشجویان آزاد بودند و با شلوار، پیژامه و دمپایی ابری و کلا با لباس توی خانه و دانشگاه راه میرفتند، برای رشد علم همچنین گزارشی رد نکردند حالا برای جمهوری اسلامی که مجبور میکنه که دانشجویان با دمپایی جوراب بپوشند و به سرکلاس بروند این رشد علمی چرب و چیلی مینویسد. (احتمالا دوم عدم آگاهی از مزایای دمپایی ابر)
۳. ISI گزارش کرده تعداد مقالات علمی چاپ شده از محققان ایرانی در مجلات معتبر بینالمللی در سال ۱۳۵۷، ۴۵٠ مقاله بوده که در سال ۲٠۲۱ به ۱۵۵۳۴ مقاله رسیده است، چه گزارش حالت تهوعآوری!!
۴۵٠ تا خیلیه! فکر کن شما با دمپایی ابری بیایید سرکلاس حس درس خواندن میگیرید یا کنار باربیکیو نشستن، وگرنه با کفش واکسزده و دفتر کلاسور که هر کی باشه میتونه این همه مقاله بنویسه. (احتمالا سوم خطر مقالهزدگی)
۴. اصلا کی درس میخواند؟! مگر اول اینستاگرام و بعد کتاب نبود؟ من و دوستام که اینجوریم!
شایان ذکر است ایران تعداد زیادی رشد علمی که در بلکفرایدی چینی سه تا ۲۰هزار به فروش میرسد از چین وارد کرد و قالب گزارشها کرده است. (احتمالا چهارم واردات رشد چینی)
۵. جمهوری اسلامی که چشم دیدن کار کردن جوونای مردم را ندارد با افزایش تعداد دانشگاهها و دانشجویان، تحصیلکردههای خود را سر کار برد و مستشاران آمریکایی و پزشکان هندی و فیلیپینی را اخراج کرد. (احتمالا پنجم بیکاری جوانان مظلوم خارجی)
ارسال به دوستان
ماه تولد را بگو، نتیجه انتخابت را بگم!
فروردین: متولدین این ماه گزینههای خوبی برای ریاست جمهوری نیستند. آنها در بدو تولد با خود تورم بر اثر خرید بیرویه آجیل عید، افزایش چاپ اسکناس برای عیدی و بهمخوردن نرخ بازار ماهی گلی را به ارمغان آوردند. از طرف دیگر کشآمدن فروردین تا نیمه سال هم نوید خوبی نمیدهد؛ خلاصه ایرانی، درست انتخاب کن.
اردیبهشت: متولدین اردیبهشت از درجات بالای کمالگرایی برخوردارند و برای اداره کشور ساعتها، ماهها و حتی سالها برنامهریزی میکنند. آنها از جمله افرادی بودند که در مدرسه هم همیشه تا آخرین لحظه سر جلسه امتحان مینشستند و جوابهای درست را به غلطترین شکل ممکن تصحیح میکردند. از آنجایی که متولدین این ماه هیچ تدبیری برای حساسیت فصلی ندارند، فلذا گزینههای مناسبی به نظر نمیرسند.
خرداد: واضح است که متولدین خرداد به هیچ وجه منالوجوه نمیتوانند روسای جمهوری مطلوبی باشند. همزمانی حکومت ماه تولد این افراد و امتحانات در سراسر کشور، نشانه روشنی برای عاقلان است.
تیر، مرداد و شهریور: به متولدین این ماهها اکیداً توصیه میشود هرچه سریعتر رخت خویش را از این ورطه بیرون کشند. شما که قدرت مدیریت یک خورشید ساده را در طول تابستان ندارید، میخواهید رئیس جمهور شوید؟! سوختیم بابا!
مهر: متولدین این ماه اساساً بو میدهند. با هیچ خوشبوکنندهای هم بویشان نمیرود. آخر اینها با شعار «بااااز آمد بوی مااااه مدرسه!» متولد شدهاند و تا بفهمند دنیا دست کیست، یک سال تحصیلی گذشته. کلاه خودتان را قاضی کنید؛ میتوانید به کسی رای بدهید که در عرصه بینالمللی بو بدهد؟
آبان: متولدین آبان آدمهای بیحاشیهای هستند. از پادشاهی فصل پاییز گذشتند، هوا خیلی گرم یا خیلی سرد نیست، همهچی آرومه و همگی خوشحالند. انتخاب با شماست، تحقیق نکردنتان را گردن ما نیندازید!
آذر: متولدین این ماه همهچیز را بیخودی بزرگ میکنند. همین شب یلدا را در نظر بگیرید؛ همهاش یک دقیقه از شبهای دیگر بیشتر استها ولی جوری بازی رسانهای کردهاند که فکر میکنیم سهم همه شبهای سال را دادهاند به شب یلدا. پسفردا هم که رئیس جمهور شوند، فیلترینگ را به عنوان یک لطف الهی قالب میکنند. خلاصه متولدین این ماه بدجوری بلدند از ماست کره بگیرند!
دی و بهمن: آن چیزهایی که برای خرداد گفتیم یادتان هست؟ همان را دوباره مرور کنید. فرقش فقط این است که این بار وسط چله زمستان و سوز سرما، امتحانات هم قوز بالاقوز میشود. اصلا میشود به کسی اعتماد کرد که به دنیا آمدنش همزمان با سرد شدن هوا و رسیدن موسم امتحانات است؟
اسفند: متولدین این ماه هیچوقت مورد توجه کافی قرار نگرفتند. به دنیا آمدنشان وسط فصل خانهتکانیها بوده و بعدش هم که در دید و بازدیدها کلا به حاشیه رفتند. این طفلکیها گناه دارند، یک فرصت دیگر بهشان بدهید!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|