|
اخبار
قالیباف: اقتصاد سیاستزده محکوم به مرگ است
کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با تاکید بر اینکه سیاستزدگی اقتصاد، مرگ اقتصاد است، خاطرنشان کرد: مشکلات اقتصاد حل میشود به شرطی که سیاستزدگی در اقتصاد نباشد. محمدباقر قالیباف صبح یکشنبه (۳ تیر ۱۴۰۳) در نشست هماندیشی با فعالان اقتصادی که در اتاق بازرگانی برگزار شد، ضمن گرامیداشت روز ملی اصناف، اظهار کرد: کسانی که در جبهه حضور داشتند، بر این باورند که کار نشد ندارد. وی با اشاره به تکمیل پروژه اتوبان امام علی(ع) پس از حدود ۴۰ سال گفت: این اتوبان حدود ۴۰ سال به صورت نیمهکاره رها شده بود. تنها یک نفر از مدیرانی که با ما همکاری داشتند، با تکمیل این پروژه موافق بود. این در حالی است که تمام مدیران ما در تصمیمگیریها شجاع بودند. نامزد انتخابات ریاستجمهوری در ادامه تشریح کرد: زمانی که به دنبال تکمیل پروژه نیمهکاره اتوبان امام علی بودیم، مدیران ما عنوان میکردند تکمیل این پروژه نشدنی است، چرا که حداقل ۱۲ هزار واحد مسکونی بر سر راه این پروژه است که بخشی از این واحدهای مسکونی انحصار ورثهای است که حتی دادگاه نیز نمیتواند درباره آن تصمیمگیری کند. با این واحدهای مسکونی که ممکن است وسط اتوبان باقی بماند چه باید کرد؟
قالیباف در ادامه گفت: مدیران در بیان علت مخالفت خود با تکمیل پروژه اتوبان امام علی عنوان میکردند که با تکمیل این پروژه شهر به ۲ نیمه تقسیم میشود و برق، گاز، آب و تأسیسات شهری به عرض ۷۵ متر و به عمق ۸ متر از شمال به جنوب شهر تهران قطع میشود. همچنین با انجام این پروژه مابقی پروژهها بر زمین باقی خواهد ماند. در پاسخ به این نکات عنوان کردیم که اینجا نقش مدیر و قدرت مدیریت و انسجام مشخص میشود. در نهایت طی ۱۸ ماه پروژه به این بزرگی به سرانجام رسید.
***
جلیلی: ضعفها را با جوانان دانشمند میتوان رفع کرد
نامزد انتخابات ریاستجمهوری گفت: امروز ضعفها و مشکلاتی داریم اما ضعف را با نقطه قوت برطرف میکنند و ضعف را با این جوانان دانشمند متخصص میتوان رفع کرد.
سعید جلیلی در جمع مردم اهواز اظهار کرد: امروز در یک انتخاب بزرگ هستیم. قبلا دیدیم کسانی آمدند و با وجود این همه ظرفیتهای بزرگ مادی و معنوی، برنامه آنها این بود که بروند و صرفا چند توافق با دشمنان ملت داشته باشند و دادن یک سری امتیازات و امکانات و حقوق کشور، که نتیجه آن هم خارج شدن آنها از توافق بود.
وی افزود: تحریمها از ۸۰۰ به ۱۵۰۰ مورد رسید و نتیجه آن شد که در داخل کشور بسیاری از سرمایهها در گوشه گوشه کشور را دیدیم که چه اتفاقی برای آنها رخ داد؛ فضایی مانند فضای هفتتپه رخ داد. جلیلی گفت: خوزستان نهتنها با نفت و گاز بلکه با ظرفیتهای مختلف خود میتواند موجب جهش کشور و افزایش منابع و اشتغال شود و بیکاری نداشته باشد اما با رفتارشان موجب شدند حتی کسانی که مشغول کار بودند دچار چه مشکلاتی شوند از جمله هفتتپه. در صورتی که میتوان از این ظرفیتها به نحو احسن استفاده کرد. وی افزود: ما در انتخابی بزرگ هستیم. برخی میخواهند ضعفها را بگویند و مردم را به ناامیدی سوق دهند. کارنامه آنها همان است که دیدیم آمریکا تعهد را انجام نداد و خارج شد. بعد گفتند نمیتوانیم نفت را بفروشیم در حالی که با هر بشکه نفت میتوان فرآورده آن را تولید کرد اما رسما از فروش نفت هم اظهار عجز میکردند و در آن ۸ سال رشد اقتصادی کشور صفر و برخی اوقات زیر صفر شد.
***
زاکانی: توزیع امکانات ناعادلانه است
کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری گفت: همه مردم مبتنی بر شرایط فعلی مصرف انرژی در کشور در طول سال تا ۶ گرم یارانه طلا - معادل اعتباری آن - دریافت خواهند کرد که از آسیب تورم در امان است و ارزشش کم نمیشود. علیرضا زاکانی در اجتماع جامعه ورزش و جوانان گفت: انقلاب اسلامی انقلابی مکتبی و مردمپایه است. مردم باید در تمام ساحات، سالار و آقا باشند. بزرگترین فرصت، نیروی انسانی و مردمی هستند که نیاز به توجه دارند. وی گفت: ما در کشور امکانات کم نداریم، توزیع امکانات ناعادلانه است و این سبب شده عدهای از نداشتن نتوانند سر بر بالین بگذارند و به دلیل بیسرپناه بودن آرامش نداشته باشند اما ما با شناختی که از منابع داشتیم اول رفع نیاز و پس از آن پیشرفت و آبادانی را در دستور کار قرار دادیم.
***
قاضیزاده هاشمی: نباید با خودتحقیری دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال ببریم
سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی گفت: نامزدها نباید خودتحقیری داشته باشند و دستاوردهای انقلاب را نباید زیر سوال ببریم. به گزارش ایسنا، سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی، کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در نشست خبری روز گذشته خود در ایسنا، درباره توئیت اخیر رئیس ستاد انتخابات خود درباره اعلام خبری جدید، اظهار کرد: در ادامه مباحثی که با نخبگان و متخصصان جوان خود داشتیم، ۱۰۰ مساله فوری کشور را شناسایی کرده و پاسخ کوتاهمدت هم دادند. برنامههای دولت مردم و خانواده مشخص است که برنامههای کلان آن را قبلا منتشر کردهایم و الان به ۱۰۰ موضوع آن اشاره میکنم. وی ادامه داد: این ۱۰۰ مساله شامل مواردی از جمله برای جایگاه مسجد، جلوگیری از پرداخت رشوه، مشکل ربا، نیاز به وام، ازدواج، اصلاح پول ملی، آسیبهای اخلاقی در دولت، جلوگیری از تضییع حق مردم، سربازی و... است. نامزد انتخابات ریاستجمهوری خاطرنشان کرد: یک برنامه اجرایی برای کاهش این مشکلات در کمتر از ۲ سال و افزایش رضایت و سرمایه اجتماعی داریم.
ارسال به دوستان
بیانیه مجلس در محکومیت کانادا در پی تروریستی اعلام کردن سپاه
عضو هیاترئیسه مجلس بیانیه ۲۵۰ نماینده در محکومیت دولت کانادا در پی تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران را قرائت کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: ما نمایندگان ملت بزرگ ایران ضمن حمایت همهجانبه از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این اقدام نابخردانه دولت کانادا را بشدت محکوم مینماییم و از وزارت امور خارجه میخواهیم از همه روشهای سیاسی و بینالمللی برای این محکومیت که صدای همه ملت بزرگ ایران است، استفاده کند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از روند رقابت نامزدهای ریاست جمهوری و شرایطی که بر فضای انتخابات حاکم است
وحدت کلید پیروزی
گروه سیاسی: تبلیغات 6 نامزد چهاردهمین دوره ریاستجمهوری از 20 خرداد شروع شد و اکنون 2 هفته از ارائه برنامه کاندیداها میگذرد. از آن روز رفتهرفته نظرسنجیها از افزایش تدریجی مشارکت مردم خبر داد و همینطور وضعیت اقبال هواداران نسبت به 6 نامزد ریاستجمهوری به تفکیک هر نامزد نیز در برخی نظرسنجیها آمد که نشان میداد توجه مردم روی نامزدها نیز دستخوش تغییراتی شده است. در اینجا قصد نداریم به ریز نظرسنجیها اشاره کنیم، بلکه میخواهیم ببینیم فضای انتخاباتی کشور بعد از 2 هفته رقابت کاندیداها چه شرایطی را پشتسر گذاشته و اکنون در چه وضعیتی قرار داریم.
20 خرداد وزارت کشور لیست تاییدصلاحیتشدگان از سوی شورای نگهبان را اعلام کرد. نبود نام برخی چهرهها باعث برخی حرف وحدیثها شد اما افکار عمومی و رسانهها، خود را معطل چرایی تایید صلاحیتها نکردند و زودتر از آنچه تصور میشد وارد فضای رقابتی شدند.
یکی از دلایل این امر ترکیب نامزدهای تاییدصلاحیت شده بود. مانور رسانههای اصلاحطلب روی یک نامزد و قرار دادن او در مقابل 5 نامزد دیگر، فضا را به سمت دوقطبیسازی و چپ و راست کردن جامعه پیش برد. در واقع این طیف (اصلاحطلبان) شگردشان گلآلود کردن آب و ماهی گرفتن از آن است. از همین رو هنوز کلامی از دهان 6 چهره تایید صلاحیت شده به عنوان نامزدهای اصلی خارج نشده بود که رسانههای اصلاحطلب با تیتر «5 به علاوه یک» به استقبال این موضوع رفتند.
از همان جا رسانههای اصلاحطلب سعی کردند فضای جامعه را به شکل چپ و راستی مدیریت کنند. مانور روی موضوع مذاکره - رفع تحریم که مدتی بود در سپهر سیاسی کشور کمتر به آن پرداخته میشد، اینجا دوباره از سوی طیف اصلاحطلب طرح و تکرار شد. ایراد این اتهام به دیگر نامزدها که اهل گفتوگو و تعامل با دیگران (کشورهای غربی) نیستند و پافشاری روی اتهاماتی از این دست، حربه مشخص اصلاحطلبهاست که هرچند پاسخهایی نیز از سوی دیگر نامزدها دریافت کرد اما اساسا طرح چنین اتهاماتی به منظور دریافت پاسخ نیست، بلکه نیت سوق دادن جامعه به سوی دوقطبی مذاکره - رفع تحریم یا دیگر هیچ است!
به هر روی بعد از اقدامات هماهنگ رسانههای طیف اصلاحطلب و تاکید روی تنهایی نامزدشان، مشخص شد آن یک نفر خیلی هم تنها نیست! پورمحمدی که منسوب به اصولگرایان سنتی است، مواضعی مشابه نامزد اصلاحطلبان ارائه کرد. در طرف دیگر 4 نامزد دیگر جبهه انقلاب هر کدام همانطور که انتظار میرفت، مواضع و شعارهایی را دنبال کردند که نشان میداد استقلال نظر خود را دارند.
تا اینجا که 2 هفته از شروع رقابتهای انتخاباتی گذشته است، خوب است مواضع هر کدام از نامزدها را بررسی مجدد کنیم تا ببینیم در فاصله 4 روز مانده به انتخابات، وضعیت نامزدهای جبهه انقلاب چگونه است.
قالیباف: او با پروندهای پر و پیمان از مدیریتهای مختلف پا به این رقابتها گذاشته است. حضور در دفاع مقدس به عنوان یک فرمانده لشکر، بر عهده داشتن فرماندهی نیروی هوایی سپاه، فرماندهی نیروی انتظامی، شهرداری تهران و نهایتا ریاست مجلس باعث شده قالیباف را یک مدیر باتجربه آن هم در عرصههای میدانی و عملیاتی بدانیم.
قالیباف که تجربه 4 سال ریاست مجلس شورای اسلامی را نیز دارد، با قوانین آشناست و تجربه مدیریت میدانی را با فهم درست قوانین درهم آمیخته است. البته او در سخنان تبلیغاتیاش بارها به آشناییاش با قوانین مختلف اشاره داشته است. جمله «من با قانون هفتم توسعه زندگی کردم» بخوبی مؤید این مطلب است. اما به نظر میرسد قالیباف با تجربهتر و پختهتر از 3 دوره قبلی باید بر بیان شفافتر و شاید پر آب و تابتر برنامههای خود به مردم بیشتر تمرکز کند یا حتیالمقدور کمی هیجان بیشتر را چاشنی کار خود کند.
روی هم رفته قالیباف تکیه بر تجارب مدیریتی دارد و روی خصلتی به نام «کارآمدی» تاکید میکند. به حاشیهها و مباحث بین نامزدها ورود جدی ندارد و سعی دارد برنامههایش را بیان کند اما شاید او میتوانست در بیان همین برنامهها از زبان دیگری استفاده کند تا برای مخاطب جذابتر باشد.
آن طرف قضیه را که نگاه میکنیم، نامزد طیف اصلاحطلب نه تنها برنامهای ندارد که اجرای برنامههای موجود مثل «برنامه هفتم توسعه» را به گردن کارشناسان میاندازد. ظریف هم که نقش مشاور او را دارد، حرفهای تکراری قبلی و قدیمی را صرفا با هیجان مضاعف بیان میکند. یعنی چه؟ یعنی آنها هیچ را در بوق و کرنا کردهاند.
جلیلی: او به اخلاقمداری شهره است. آرام حرف میزند و تن صدایش نیز کمتر تغییر میکند. در مناظرهها به مباحث حاشیهای ورود نمیکند. هرچند در سخنرانیها و میتینگها فعالتر ظاهر میشود اما در مناظرهها سعی میکند صرفا برنامههایش را ارائه کند. عدم تغییر استراتژی انتخاباتی باعث شده در جلیلی این دوره با جلیلی دورههای قبل که نامزد ریاستجمهوری شده بود، تفاوت چندانی نبینیم.
مشخص است که او از دورههای قبلی مطالعات بیشتر و تجربیات بیشتری کسب کرده است اما او یک روند مشخص و قابل پیشبینی ادامه میدهد.
جلیلی یک طیف از هواداران سنتی را دارد و گویا قصد ندارد نگاهی به دیگر طیفها بیندازد. او چهرهای اخلاقمدار است و معلومات خوبی هم دارد. غالبا برنامههایش را با آمار ارائه میکند.
زاکانی: او در گردونه رقابتها و تا اینجای کار چهرهای از یک جنگنده از خود ترسیم کرده است. سابقه زیادی در مبارزه با فساد دارد و لحن صریحی را برای ارائه نظراتش برمیگزیند. زاکانی تاکنون برنامههایی ارائه کرده و از این حیث حداقل از نامزد بیبرنامه اصلاحطلبها جلوتر است اما زبان انتقادیاش علاوه بر مناظرات در دیگر برنامههای تبلیغاتیاش بسیار پررنگ است و از این حیث، او در نظر عموم مردم بیشتر در قالب یک نامزد افشاکننده نقاط ضعف جناح مقابل نمود یافته تا کسی که قرار است به ارائه برنامههای خود بپردازد.
قاضیزادههاشمی: او تنها کسی است که از دولت شهید رئیسی قدم به این دوره از رقابتها گذاشته است. او در تمام سخنرانیها و اعلام برنامههایش سعی کرده تریبونی برای بیان خدمات دولت سیزدهم باشد. خود را ادامه این دولت میداند و یکی از اصول تبلیغاتیاش نیز تاکید روی همین موضوع است. قاضیزادههاشمی مثل زاکانی مرتب به کاندیدای پوششی بودن متهم میشود؛ حتی به طرز عجیبی از سوی صداوسیما! تا آنجا که اخیرا خطاب به یکی از مجریهای تلویزیون که از او پرسیده بود آیا میخواهد تا پایان رقابتها در گردونه باقی بماند، گفت: «طرح چند باره این پرسش میتواند بیطرف بودن صداوسیما را زیر سوال ببرد».
قاضیزادههاشمی در مرتبه پایینتری نسبت به زاکانی، خود را وارد مباحث حاشیهای کرده است. او نیز برنامههای خوبی دارد. با مثالهای مصداقی و ارائه آمار و ارقام حرف میزند اما سایه انصراف همچنان روی او سنگینی میکند و باعث شده نتواند آنطور که باید با مخاطبانش ارتباط برقرار کند.
پزشکیان: در مقابل نامزدهای جبهه انقلاب که کارنامه قالیباف و برنامه جلیلی را دارند، پزشکیان به عنوان نامزد طیف اصلاحطلب گویا هیچ برنامه خاصی ندارد، جز باز کردن پرونده امتحان پس داده دولتهای یازدهم و دوازدهم (2 دولت روحانی) با مواردی چون تاکید روی مذاکره و رفع تحریم بدون آنکه اعلام شود قرار است چه معجزهای در دولت احتمالی او رخ دهد که در دولت روحانی رخ نداده بود! پزشکیان با اعلام اینکه برنامهاش صرفا انجام برنامههای از پیش آمادهشده، چون برنامه هفتم توسعه است، به شکل عجیبی در 3-2 روز نخست رقابتها خود را در قامت یک رقیب حفظ کرد اما عجیبتر آنکه رقبایش از ضعف نداشتن برنامه از سوی پزشکیان بهره لازم را نبردند!
پزشکیان با رو کردن مهرهای چون ظریف و بعد باز کردن در ستادش به روی چکیده دولت روحانی، نشان داد به دنبال تحقق «دولت سوم روحانی» است. او آمده تا شاید با صحبتهای هیجانی پر از مغلطه ظریف و دوقطبیسازیهای طیف اصلاحطلب، شانس خودش را برای تصدی پست ریاستجمهوری بالاتر ببرد.
همانطور که پیشتر گفته شد، در این وانفسای بیبرنامگی نامزد اصلاحطلبان، نامزدهای اصولگرا نیز آنطور که کارنامه و برنامه دارند، در نحوه ارائه پرفروغ ظاهر نشدند. چند بار در «وطن امروز» گزارش دادیم که طبق نظرسنجیها مطالبه مردم و اولویتهایشان مسائل معیشتی است؛ همان معیشتی که حداقل در 3 سال آخر دولت روحانی با آن همه مانور روی برجام و مذاکره با غرب، به شکل اسفناکی درآمده بود و کار به خرید روغن خوراکی با ارائه کارت ملی نیز کشیده شده بود.
نامزدهای اصولگرا در این رقابتها نشان دادند برنامههای عملی بسیاری دارند و از این حیث از حریف جلوتر هستند اما گاه اسیر حاشیهها شدند؛ حاشیههایی که دام حریف بیبرنامه است.
اصلاحطلبان چیزی جز مانور دادن روی مذاکره ندارند. رویارویی با واقعیت آنها را میترساند اما امروز نیازهای مردم واقعی است؛ از جنس معیشت، گرانی، مساله کار و نهایتا مدیریت این مشکلات. مردم نیازی به سیاسیکاری و سیاسیبازی ندارند اما مشخص نیست چرا نامزدهای جبهه انقلاب مثل قالیباف و جلیلی که نشان دادند بسیار با برنامه قدم به این رقابتها گذاشتهاند، در بیان و تبلیغ برنامههایشان پایینتر از توقع ظاهر شدهاند.
اکنون که 4 روز بیشتر به زمان انتخابات باقی نمانده است، به نظر میرسد اعلام شفافتر برنامههای اقتصادی و پاسخ درخور به دوقطبیسازی حریف است و میتواند نامزدهای جبهه انقلاب را به توفیق برساند. مردم مشکل معیشت دارند و تجربه دولت روحانی بخوبی نشان داد صرفا چشم امید به آن سوی مرزها داشتن نمیتواند گرهای از مشکلات مردم باز کند حتی اگر آب شربشان را نیز به رفع تحریمها گره بزند!
2 مناظره باقی مانده که یکی امروز (دوشنبه چهارم تیر) و دیگری فردا برگزار میشود، فرصت مغتنمی است تا نامزدهای جبهه انقلاب بتوانند با مدیریت بهتر این مناظرات، حرفهای دل مردم را به شکل شفافتر و سادهتری بیان کنند. از حاشیه بیهوده پرهیز کرده و برنامههای خود را بیان کنند، آن هم در مقابل بیبرنامگی رقیب که از این حیث اصلا حرفی برای گفتن ندارد.
اگر طرف مقابل به دنبال دوقطبیسازی مذاکره- رفع تحریم یا دیگر هیچ است! پاسخ هوشمندانه به این پرسش باید در مرکز توجه نامزدهای جبهه انقلاب و تیم مشاورانشان قرار گیرد، البته این دوقطبیسازی تاکنون نیز پاسخهایی دریافت کرده است. چنانکه قالیباف به وضوح بیان کرد از نظر او نیز تحریمها کاغذپاره نیست و در کابینه خود توجه ویژهای به وزارت امور خارجه خواهد داشت.
در یکی از شمارههای پیشین «وطن امروز» با تیتر «هشدار 92» نسبت به هیاهوی تبلیغاتی طیف اصلاحطلب و زمینهسازی برای روی کار آوردن دولت سوم روحانی هشدار داده بودیم؛اینکه آنها قرار است با دوقطبیسازی مردم را در یک دوراهی نمایشی گرفتار کنند. مثال همان گلآلود کردن آب و ماهی گرفتن از آن که در انتخابات سال 92 نیز شاهدش بودیم. شاید اگر در آن سال اجماعی بین نامزدهای جبهه انقلاب شکل میگرفت، اکنون حسرت از دست رفتن دهه 90 از حیث مسائل اقتصادی را نمیخوردیم. از تجربیات باید درس گرفت و به نظر میرسد اکنون نیز میتوان با اتحاد و اجماع از تکرار پروژه شکست خورده دولتهای یازدهم و دوازهم جلوگیری کرد.
ارسال به دوستان
نگاه
رئیسجمهوری در کلاس جهانی
گروه سیاسی: سریع تر از آنچه فکر میکردیم به روز برگزاری انتخابات نزدیک میشویم. تا روز برگزاری انتخابات تنها 4 روز دیگر زمان باقی است. از جمله موضوعاتی که این روزها خلأ آن در بحث نامزدها احساس میشود، توان رفتار و سیاستورزی در «سطح جهانی» است. پتانسیل رفتار در کلاس جهانی صرفا یک ژست سیاسی نیست، بلکه استطاعت و قابلیت یک رئیسجمهور در سطح جهانی را میطلبد.
در تحولات شتابان این روزهای جهان و آنچه «تغییر معادلات بینالمللی و برقراری نظم نوین جهانی» عنوان میشود، رئیسجمهور منتخب جامعه ایران باید بتواند جایگاه کشور را در این تحولات بهگونهای مدیریت کند که بیشترین منفعت را برای مردم به همراه داشته باشد. کوچکترین اشتباه در عرصه جهانی و تعلل در تصمیمگیری، عواقب ویرانگری خواهد داشت که تا چند دهه گریبانگیر جامعه خواهد بود. مصادیق اشتباهات برخی روسای جمهوری که ایران را در شرایطی منفعل قرار داد، کم نیست، همچنین مهم است که رئیسجمهوری آینده بتواند ظرفیت کافی برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در سطح بینالمللی داشته باشد. این مهم میتواند از طریق بررسی تحولات پیش رو و مقایسه آن با برنامههای کاندیداهای ریاستجمهوری حاصل شود. در این گزارش تلاش شده است با نگاه به چالشهای جهانی و آنچه ایران باید بتواند نسبت به آن خود را در موضع قدرت قرار دهد، پرداخته و نسبت «رئیسجمهور ایران» با «بازی فردای جهان» تشریح شود.
* انسان فلسطینی و موج اعتراضی دانشجوهای آمریکا
از نخستین خبرهایی که صبح روز 7 اکتبر (15 مهر 1402) در رسانهها منعکس شد، تصویر یک سرباز رژیم صهیونیستی بود که توسط نیروهای حماس به هلاکت رسیده بود. در ادامه تصاویر و ویدئوهای مربوط به عملیات حماس منتشر شد که نام آن «توفان الاقصی» اعلام شد. در آن لحظات برای کمتر جریانی قابل تحلیل بود که چه اتفاقی در سرزمینهای اشغالی در حال رخ دادن است اما امروز تصویر شرایط سرزمینهای اشغالی برای مردم جهان روشن شده است. مردم فلسطین که از «تحریم، فشار و سرکوب» خسته شده بودند با طراحی یک عملیات پیچیده و هوشمندانه توانستند مرزهایی را که اطراف غزه کشیده شده بود درهم شکسته و وارد سرزمینهای اشغالی شوند. این اقدام حماس یک عملیات بینظیر در طول تاریخ نبردهای جهان بود که توانست همه هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را درهم بشکند اما رژیم صهیونیستی که گیج شده و توان رزمی خود را از دست داده بود، از همان لحظات نخست مدیریت اتاق جنگ خود را به دست آمریکا سپرد. آمریکا نیز با طراحی و تامین تسلیحاتی اقدام به نسلکشی در سرزمینهای اشغالی کرد. مردم فلسطین با حمایت از حماس در طول 8 ماه ونیم گذشته چند تصویر را به جهان نشان دادهاند و توانستهاند خود را از «تحریم، فشار و سرکوب» نجات دهند. نخستین تصویر خروج از انزوا است. اکنون فلسطین در صدر رویدادهای جهان قرار دارد و میتواند فعالانه به چانهزنی بپردازد. تصویر دوم، رونمایی از آپارتاید رژیم صهیونیستی در سطح جهان است. با وجود همه سانسورها، اراده مردم فلسطین بود که توانست شرایط سرزمینهای اشغالی و نسلکشی فلسطینیها را به مردم جهان نشان دهد. تصویر سوم ایده مقاومت به جای سازش بود. در حالی که مدلهای مختلف برای خروج مردم فلسطین از شرایط اشغال امتحان شده بود، پس از عملیات توفان الاقصی نشان داده شد تنها راه بازگشت به فلسطین مقاومت و ایستادگی در برابر ظالم است.
در ادامه مبارزه مردم فلسطین شاهد بیداری مردم جهان علیه «نسلکشی» بودیم. جامعه جهانی نسبت به حمایت دولتها از رژیم صهیونیستی اعتراض داشت و نوعی شراکت را برای رسانهها و دولتها در این نسلکشی قائل بود. همزمان با ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به دانشجوهای معترض آمریکایی که مدتی بود در اعتراض به نسلکشی مردم فلسطین به خیابان آمده بودند، رسانهای شد. در آن نامه رهبر انقلاب خطاب به دانشجویان باوجدان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای آمریکا، ضمن ابراز همدلی و همبستگی با اعتراضات ضدصهیونیستی این دانشجویان، آنان را بخشی از جبهه مقاومت دانستند و بر تغییر وضعیت و سرنوشت منطقه حساس غرب آسیا تأکید کردند. این نامه خطاب به دانشجوهای آمریکایی بود اما از آنجا که عقبه فکری غرب را هدف قرار گرفته بود به نوعی نشاندهنده مسیر رئیسجمهور آینده ایران نسبت به تحولات جهان نیز بود. تحولات این روزهای منطقه غرب آسیا نشان میدهد رئیسجمهور آینده ایران باید بتواند هم نسبت به محو آپارتاید ایده داشته باشد و هم اینکه بتواند پیوند جامعه ایرانی را با بخش آزادیخواه جهان برقرار کند. ارتباط با دانشجوهای آمریکا به عنوان اعضای جدید جبهه مقاومت و ایجاد تشکیلات برای حمایت از آنها از جمله وظایف رئیسجمهور آینده است. از سوی دیگر نوع تعامل رئیسجمهور با مساله فلسطین است. بدون شک کاندیدای غربگرا نمیتواند در برابر نسلکشی مردم فلسطین و حمایت از آنها برای اخراج صهیونیستها از سرزمینهای اشغالی اقتدار کافی داشته باشد. لذا جامعه در انتخاب خود باید به این مساله توجه کافی را داشته باشد که کاندیدای مدنظر باید نخست «در حمایت از مساله فلسطین» اقتدار کافی داشته باشد، سپس باید جایگاه ایران در تحولات غرب آسیا را با صلابت دنبال و تثبیت کند و در نهایت برای گسترش «جبهه جهانی مقاومت» برنامه مدون و بلندمدت داشته باشد. اکنون جامعه فرصت این را یافته که در برابر غربگراهایی که شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» را سر میدادند، بایستد و گزینه «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران» را انتخاب کند.
* پایان داعش، وعده صادق و چند عملیات برونمرزی
از جمله موضوعاتی که جامعه ایرانی نسبت به آن امید بالاتر از سطح نرمال دارد و این مهم را در نظرسنجیها و افکارسنجیها نیز نشان داده، مساله «جایگاه ایران در منطقه» است. برآورد مردم این است که در آینده جایگاه ایران در منطقه بهتر خواهد شد اما این نقطهای که ایران ایستاده است و آنچه ذهن جامعه را نسبت به آن امیدوار کرده، حرکت سنجیده و آرام ایران در منطقه است. روزگاری که تروریستها در منطقه در حال فعالیت بودند، ایران توانست با فعالسازی گروههای مقاومت، آنها را وادار به عقبنشینی کرده و شکست سنگینی را بر حامیان این پروژه تحمیل کند. حتی در ادامه، تروریستهایی را که روزگاری مرزهای ایران را تهدید میکردند، نخست از مرزها دور کرد و سپس در مبدا شکلگیری، اقدام به نابودی آنها کرد اما روزگاری جریان اصلاحطلب، در جامعه این دوگانه را ایجاد کرده بود: «چرا ایران در دوردستها مشغول مبارزه با تروریسم است؟» ادبیات مربوط به «مدافعان اسد»، «مدافعان حرم پول میگیرند تا بجنگند» و «پول ایران هزینه حفاطت از دیگر کشورها میشود» از سوی همین جریان اصلاحطلب در کشور مطرح میشد. اصلاحطلبها آن روزها فشار بسیاری بر نیروهای امنیتی ما وارد میکردند تا به درون مرزهای کشور بازگردند. این ایده تا حدودی با حمایتهای حسن روحانی نیز همراه بود. رئیسجمهور وقت ایران بهگونهای رفتار میکرد که گویی چندان هم از مبارزه ایران با تروریستها در بیرون مرزها راضی نیست و در شرایط اجباری بهوجودآمده در حال تحمل وضعیت است اما قساوت داعش و عیان شدن برنامه غرب برای تجزیه کشورهای منطقه خیلی زود نظرها را تلطیف کرد و جریان اصلاحطلب مجبور به عقبنشینی از مواضع خود شد.
اما ماجرای داعش و جنایتهای رژیم صهیونیستی محدود به منطقه و زمان خاصی نمیشد. ایران توانست در طول سالهای حضور داعش این موضع را تثبیت کند که برای نابودی تروریستها در هر نقطهای که نیاز باشد حاضر میشود. یکی از موضوعاتی که در این بین باید به آن اشاره کرد، قدرت تصمیمگیری و تصمیمسازی رئیسجمهور آینده است. برای پیدا کردن گزینه مطلوب ریاستجمهوری، میتوان موضوع را اینطور سنجید که «در صورت تخطی رژیم صهیونیستی، کدامیک از کاندیداهای ریاستجمهوری بیشترین همراهی را با نیروهای نظامی و امنیتی برای اقدام متقابل ایران خواهد داشت؟» پاسخ به این پرسش میتواند شما را به گزینه مطلوب برساند. رئیسجمهور ایران باید از شرایطی که ایران را به یک قدرت جهانی تبدیل میکند، حمایت کند و توان ایجاد ثبات در جامعه را داشته باشد، نه اینکه خود مانعی بر سر تحقق اهداف باشد. دولت شهید رئیسی موفق شد در یک هماهنگی کامل با همه دستگاهها و ساختارها در حمایت از عملیات «وعده صادق»، قدرت ایران را تا سطح جهانی بالا ببرد.
* ظرفیتهای ایران و چند کشور همراه و همسو
روزهای فشار آمریکا بر ونزوئلا برای تسلیم شدن را به خاطر بیاورید. کشور ونزوئلا در شرایط فروپاشی قرار گرفته بود و کشورهای غربی با ابزار تحریم در حمایت از اپوزیسیون دولت مادورو تلاش میکردند شرایط سیاسی این کشور را به نفع خود تغییر دهند. آن هنگام اگر حمایتهای سیاسی و اقتصادی ایران (که اتفاقا برای کشور نیز درآمد به همراه داشت) نبود، ونزوئلا علاوه بر شرایط بد اقتصادی، در شرایط وخیم سیاسی - امنیتی قرار میگرفت. تعداد متعددی از کشورهای جهان را میتوان نام برد که میتوانند در برابر تهاجمهای استکبار جهانی بر اراده ایران حساب کنند. ایران نیز میتواند نوع ارتباط و تبادل خود را با کشورهای مورد ظلم واقعشده، به گونهای سازماندهی کند که ظرفیتها به گونهای همافزا شود که منتج به تقویت و پیشرفت هر دو کشور شود. ایران امروز، از ظرفیتهای قابل توجهی برخوردار است. این شرایط پیشرفته در صورتی میتواند زمینه بالندگی ایران را فراهم کند که رئیسجمهور برآمده از ایده «نمیشود، نمیتوانیم» نباشد. رئیسجمهور باید بتواند فراتر از نگاههای شکستخورده، از ایده مذاکره با آمریکا عبور کند و بتواند با دیپلماسی فعال، شرایط را برای رشد اقتصادی کشور فراهم کند و موجب توسعه اقتصادی شود. شهید رئیسی در دوره مدیریت خود زمینههای نهفته و فعالنشده ایران را به خوبی نشان داد و ارتباط با کشورهایی که نادیده گرفته میشدند برقرار کرد. اینکه رکورد صادرات غیرنفتی ایران شکسته میشود در شرایطی که تحریمهای آمریکا برقرار است، نشان میدهد در صورتی که جامعه ایرانی به عقب بازنگردد و «دولت سوم روحانی» را انتخاب نکند، میتواند شرایط متفاوتی را در رشد و پیشرفت رقم بزند.
* کریدورها و مسأله ترانزیت
یکی دیگر از موضوعاتی که امروز تاثیرات و اهمیت آن برای همه مشخص شده است، مساله توسعه شبکههای ارتباطی ایران با دیگر کشورهای جهان است. آنچه با عنوان کریدور امروز در ادبیات رسانهای مطرح میشود، ظرفیت درآمدزایی است که یک کشور را به دیگر کشورهای جهان متصل میکند و امنیت و توسعه را با خود به همراه دارد. توسعه شبکه ریلی و راههای زمینی از جمله موضوعاتی است که دهه گذشته با قدرت بیشتری از سوی کشورهای جهان در حال پیگیری بوده است. «جنگ کریدورها» از جمله واژههای جدیدی است که در چند سال اخیر توسط رسانهها مطرح میشود. ایران همواره این ظرفیت را داشته است که ارتباطدهنده شرق به غرب باشد. اساسا ریشه برخی جنگها در دوران پادشاهان نیز همین موقعیت استراتژیک ایران بوده است. یکی از عواملی که این روزها کشورهای شرقی مانند چین و هند یا کشورهای اروپایی را وادار کرده است که ایران را دور بزنند، عدم توسعه ریلی و بنادر و جادههای کشور در دوره حسن روحانی است.
برخی کشورهای منطقه، در حالی میزبان کریدور شدهاند که اساسا موقعیت جغرافیایی ایران را ندارند و شرایط توسعه نیز در آنها محدود است. دولت شهید رئیسی گامهای موثری برای رفع این اشکال و توسعه زیرساختهای ارتباطی ایران برداشت. اتصال دریای جنوب به شمال، فعالسازی کریدور شمال غرب کشور، توسعه سواحل مکران، تلاش برای اتصال ایران به عراق از طریق بصره و... همه از جمله موضوعات رهاشدهای بود که توسط دولت شهید رئیسی پیگیری و اجرایی شد. این مهم نشاندهنده سطح تعامل و برنامهریزی یک رئیسجمهور در سطح بینالمللی است. در صورتی که جامعه ایرانی به گزینههایی فکر کند که نتواند جایگاه ایران را در جغرافیای جهان ببیند و مانند دولت حسن روحانی شرایط انزوای ترانزیتی را برای ایران فراهم کند، بدون شکل در آینده بحرانهای جدی گریبانگیر کشور خواهد شد.
* ایران برای کشورهای همسایه ظرفیت است نه تهدید!
بسیار تفاوت دارد که کشورهای همسایه به ایران به عنوان یک کشور «امنیتساز» نگاه کنند و یا نوع رویکرد آنها به ایران «تهدیدپایه» باشد. دولت حسن روحانی شرایطی را برای ایران به وجود آورد که ارتباط دیپلماتیک و به تبع آن اقتصادی ایران با بسیاری از کشورهای منطقه یا قطع شده بود، یا اینکه دیپلماسی فعالی با آنها نداشتیم اما مردم ایران در کمتر از ۳ سال شرایطی را تجربه کردند که روسای جمهوری بسیاری از کشورهای همسایه به ایران سفر کرده و ارتباط ایران با کشورهای منطقه مانند عربستان، مصر و... که تحتالشعاع رفتار خصمانه قرار گرفته بود مقامشان احیا شد و حتی بسیاری از کشورها که مدتها مقاماتشان به ایران سفر نکرده بودند و عملا ارتباط خود را با ایران از دست داده بودند در سفرهای مختلف توافقنامههای پیشنهادی را امضا کردند. این شرایط نشان میدهد جامعه ایرانی باید رئیسجمهوری را انتخاب کند که ظرفیتهای کشور را بشناسد و از سوی دیگر به سمت بهرهگیری از این ظرفیت در کشورهای همسایه برود. از سوی دیگر خلأهایی را که احساس میشود میتوان با ظرفیتهای کشورهای همسایه جبران کرد. توافقهای دوجانبه و معاهدات چندجانبه کمک بسیاری میکند تا امنیت، اقتصاد و به تبع آن امور فرهنگی و اجتماعی را توسعه داد. در این رابطه باید دانست رئیسجمهوری که همه مشکلات کشور را در عدم ارتباط با چند کشور غربی خلاصه میکند بدون شک نمیتواند در سطح جهانی کنش کند.
* مقاومت و ظرفیتهای اقتصادی یک ایده امنیتی
یکی از ظرفیتهایی که از طریق گروههای مقاومت برای ایران ایجاد شده است، بحث ارتباط ایران با کشورهای حامی مقاومت است. هرچند ایده مقاومت با تامین امنیت کشورهای در معرض تروریسم و ظلم شکل گرفت اما امروز به جایگاهی رسیده است که میتواند در سایر حوزهها نیز ورود کند. اقتصاد جبهه مقاومت از آن دست موضوعاتی است که در سالهای گذشته مورد توجه بسیاری از کارشناسها و فعالان اقتصادی قرار گرفته است. اگر ایران میتواند به کشور سلاح صادر کند حتما میتواند محصولات تولیدی خود را نیز به بازار این کشورها عرضه کند. برای فعالسازی بخش اقتصادی جبهه مقاومت که تا حدودی نیز پیشرفت داشته، نیاز است فردی سکان اجرایی کشور را در دست بگیرد که نخست ایده مقاومت را به طور 100 درصد قبول داشته باشد و سپس بتواند این ایده را در کشورهای عضو گروه مقاومت اجرایی کند. فردی که ایدههای او فراتر از هیجانات سیاسی نمیرود و نمیتواند اندیشه فراملی داشته باشد، حتما نمیتواند شرایط توسعه اقتصادی ایران را با استفاده از ظرفیتهای منطقهای همسو توسعه بخشد. سوریه، لبنان، یمن، عراق و... از جمله کشورهای عضو جبهه مقاومت هستند که سبد مصرفی آنها را محصولات ایرانی تشکیل نمیدهد.
* تنشهای «اوکراین - روسیه» و «تایوان - چین»
تنش روسیه با اوکراین و عملیات نظامی روسیه در بخشهایی از اوکراین نخستین نشانههای جدی برهمزننده نظم تکقطبی جهان بود. پیش از این بسیاری از کارشناسها نوید فروپاشی نظم تکقطبی به محوریت آمریکا را داده بودند و اعلام کردند هژمونی آمریکا در حال فروپاشی است. افول آمریکا موضوعی بود که رهبر معظم انقلاب از دیرباز بدان تاکید داشتند و امروز این مساله برای عموم جهان ملموس شده است. ادبیاتی مانند «دلاززدایی» نیز در پی همین تنشها بود که برای جهان به طور جدی مطرح شد. تنشها اما بین تایوان و چین نیز در شرایط ویژه قرار گرفته است. مدیریت شرایط پیش روی جهان و توان جایابی مناسب برای ایران از آن دست موضوعاتی است که رئیسجمهوری خلاق و پویا را طلب میکند. افرادی که تصور میکنند ایران جامعهای عقبمانده است که در هیچ شرایطی قله را تجربه نکرده است، نمیتوانند جایگاه ایران را در سطح جهانی مشخص کنند. برخی کاندیداها به گونهای سخن میگویند که گویی ما از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی شرایط فلاکت و بیچارگی را تجربه کردهایم. این افراد آن گزینههایی نیستند که بتوانند در سطح جهانی فکر کنند. آنچه در این مجال بدان پرداخته شد، موضوعات و تحولات بینالمللی است که کاندیداها یا کمتر نسبت به آن اعلام موضع کردهاند یا اینکه توجه لازم را بدان نداشتهاند. به موضوعات فوق میتوان موضوعات دیگری نیز اضافه کرد. «ظرفیت اقتصادی و ارزآوری مهاجران»، «سازمان همکاری شانگهای، گروه بریکس و چند گروه اقتصادی دیگر»، «بازیگران خرد جهانی و فرصتهای تعامل با آنها» و «ظرفیتهای تولید محصول با هماهنگی چند کشور» از جمله موضوعات نیازمند تفکر در کلاس جهانی است. تفکر در کلاس جهانی را میتوان در «دولت دوم رئیسی» دنبال کرد و به سمت آن رفت، یا اینکه با تشکیل «دولت سوم روحانی» به همان شرایط انزوای دیپلماتیک و رشد اقتصادی منفی بازگشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|