|
ارسال به دوستان
اخبار
برنده سیمرغ فیلم فجر در نقش چاپلین روی صحنه میرود
بهزاد خلج به عنوان بازیگر نقش چارلی چاپلین به کارگردانی مهران رنجبر در سالن اصلی تئاترشهر از 31 تیرماه به روی صحنه میرود.
نمایش «چاپلین» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی مهران رنجبر و تهیهکنندگی بهزاد مرادنژاد از 31 تیرماه 1403 در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر به عنوان پرترهای از زندگی «چارلی چاپلین» روی صحنه میرود.
مهران رنجبر، کارگردان این اثر نمایشی نیز تاکنون پرترههای «استیو جابز»، «مارلون براندو»، «مارادونا» و «چه» (ارنستو چگوارا) را به صحنه برده است.
خلج به عنوان نخستین بازیگر این پروژه نمایشی معرفی شد که همراه با او محمد موحدنیا، بیتا عزیز، مرتضی درویشزاده، افشین واعظی، آبان زارعی، میثم یوسفی، سونیا سرلک، احسان صاحبدادی، نریمان حیدری، فربد تاجیک، محدثه دانش، یگانه رادبخش، فائزه وفائی، سارا زجاجی و امیر عقیلی در سالن اصلی تئاتر به ایفای نقش میپردازند.
***
آخرین وضعیت سارا بهرامی بعد از آسیبدیدگیاش
سارا بهرامی با وجود آسیبدیدگی پایش از روز جمعه ۱۵ تیرماه روی صحنه میرود. این در حالی است که قرار بود بهرامی از روز سهشنبه ۱۲ تیرماه با بازی در نمایش «جیبهای پر از نان» روی صحنه برود اما به دلیل آسیبدیدگی پایش در حین تمرین نمایش و مشکلی که برای رباط صلیبی او به وجود آمد، اجرای این نمایش برای ۳ روز به تاخیر افتاد.
ایمان یزدی، مجری طرح این اثر نمایشی درباره وضعیت سارا بهرامی در پاسخ به اینکه آیا او توانایی حضور روی صحنه را خواهد داشت، گفت: پزشک درمانگر برای خانم بهرامی ۳ روز استراحت و چند جلسه فیزیوتراپی تجویز کرده و خوشبختانه شرایطش بهتر شده است و توانایی حضور روی صحنه را پیدا خواهد کرد.
وی ادامه داد: به دلیل شرایط خاص خانم بهرامی، ایشان در برخی حرکتها محدودیت دارد و به همین خاطر، تغییراتی در میزانسن داریم چون به هر حال خانم بهرامی باید پای خود را ثابت نگه دارد.
یزدی ابراز امیدواری کرد تا روز جمعه وضعیت پای سارا بهرامی بهتر شود و نمایش در شرایط خوبی روی صحنه برود.
نمایش «جیبهای پر از نان» نوشته ماتئی ویسنییک است که با ترجمه وحید رهبانی و کارگردانی علیرضا گودرزی در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود.
***
محمدرضا مقدسیان مجری «سینماملت» شد
سری جدید برنامه «سینماملت» با اجرای محمدرضا مقدسیان از امروز پنجشنبه ۱۴ تیرماه ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه تهران میرود.
سری جدید این برنامه به تهیهکنندگی پیمان خزلی و اجرای محمدرضا مقدسیان از امروز روی آنتن شبکه تهران میرود. سینما ملت که با محوریت سینما و مردم به بررسی و تحلیل سینمای ایران و چالشهای سینمای ملی میپردازد، هر هفته پنجشنبهها حوالی ساعت ۲۰ از شبکه تهران پخش خواهد شد.
«سینماملت» به سردبیری سعید هاشمزاده کاری از مرکز هنری - رسانهای نهضت و گروه اجتماعی شبکه تهران است.
***
اعضای هیأت انتخاب جشنواره فیلم کوثر معرفی شدند
با حکم ناصر باکیده، دبیر پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کوثر، اعضای هیات انتخاب بخش مسابقه سینمای بینالملل جشنواره معرفی شدند.
اعضای هیات انتخاب بخش مسابقه سینمای بینالملل پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کوثر، متشکل از غزاله سرلک، مدیر فرهنگی و فعال سینمایی در بخش بینالملل، غلامرضا منتظمی رئیس موسسه افق نو، کارشناس ارشد رسانه و دیپلمات سابق ایران و جان جیمز یوبل فعال سیاسی ضدصهیونیستی و محقق و پژوهشگر آمریکایی، با حکم باصر باکیده دبیر جشنواره معرفی شدند.
پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کوثر ۳۱ تیر امسال توسط «بنیاد آیههای ایثار و تلاش» با همکاری شهرداری تهران، موسسه تصویر شهر، معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، سازمان امور سینمایی، بنیاد شهید و امور ایثارگران و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، با دبیری ناصر باکیده در تهران برگزار میشود.
***
«شما که غریبه نیستید» به چاپ چهلویکم رسید
کتاب «شما که غریبه نیستید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی بهتازگی توسط انتشارات معین به چاپ چهلویکم رسیده است.
این کتاب داستانهای کودکی هوشنگ مرادیکرمانی را شامل میشود و سال ۸۴، به عنوان کتاب برگزیده شورای کتاب کودک و کتاب برگزیده جایزه مهرگان ادب و سال ۲۰۰۶ میلادی هم به عنوان کتاب برگزیده کتابخانه بینالمللی مونیخ معرفی شد.
اولین چاپ این کتاب، سال ۸۴ به بازار آمد و تا پاییز سال ۹۴ به چاپ بیستم رسید. تابستان سال ۹۵ بود که چاپ بیستوسوم و همچنین تابستان سال ۹۷ بود که چاپ بیستوهفتم این کتاب به بازار آمد. چاپ سیام، تیرماه ۹۸ و چاپ سیویکم آن هم آبانماه همان سال عرضه شد.
«شما که غریبه نیستید» شهریورماه ۹۹ به چاپ سیوسوم و اردیبهشت ۱۴۰۰ به چاپ سیوپنجم رسید و بهتازگی و با شروع تابستان، چاپ چهلویکم این کتاب به بازار نشر عرضه شده است.
ارسال به دوستان
اکران فیلم شور عاشقی از امروز در سراسر کشور آغاز میشود
کدام شور، کدام عاشقی؟
گروه فرهنگ و هنر: 120 سال از عمر سینما میگذرد؛ هنری که طی بیش از یک قرن از تولدش ژانرهای مختلفی مانند درام، کمدی، تاریخی، اکشن و ترسناک را در دل خود داشته است. در این میان ژانر دیگری هم در حوزه دین و الهیات متولد شد که کمک شایانی برای ترویج ارزشهای مذهبی و اخلاقی بود.
فیلمهایی مثل مصائب ژاندارک، محمد رسولالله، عمر مختار و مصائب مسیح تعداد اندکی از شاهکارهای مذهبی با پسزمینه اعتقادی و ایمانی هستند که مخاطبان را میخکوب کردهاند. در کشورمان هم به دلیل اهمیت و جایگاه مسائل دینی و اعتقادی، سالانه فیلم و سریالهای متعددی تولید میشود که با استقبال روبهرو بودهاند. در همین راستا «شور عاشقی» داریوش یاری سال گذشته در چهلودومین دوره جشنواره فیلم فجربه نمایش در آمد؛ فیلمی که با همت بنیاد فارابی ساخته شده است.
«شور عاشقی» درباره کاروان اسرای کربلاست که از کوفه تا شام حرکت میکنند و سلما زنی است که مامور میشود رسانه کاروان اسرای کربلا و حضرت زینب(س) باشد و با آگاهی دادن، آدمهایی را که توسط شمر و ماموران فریب خوردهاند، روشن کند. در حقیقت این زن کار آگاهیسازی را انجام میدهد تا نگذارد جای جلاد و شهید عوض شود و حقیقت بار دیگر گم شود. او که پرچم یا حسین(ع) را بلند کرده و در پیشاپیش کاروان حضرت زینب(س) حرکت میکند، خودش نیز یکی از یاران کربلا میشود.
این فیلم سومین ساخته سینمایی داریوش یاری است؛ کارگردان و فیلمساز 53 سالهای که فعالیتهای خود را مانند بسیاری از فیلمسازان با ساخت چند فیلم کوتاه آغاز کرد و سپس با همکاری در پروژههای سینمایی و تلویزیونی به عنوان مدیر تولید، دستیار کارگردان و مدیر برنامهریز، وارد عرصه حرفهای سینما شد. او سال ۱۳۸۰ نخستین فیلم سینمایی خود به نام «دخیل» را کارگردانی کرد و تاکنون سریالهای تلویزیونی، تلهفیلم و مستندهای زیادی ساخته است.
سابقه فعالیت و کار کردن یاری در موضوع مرتبط با کربلا صرفا مربوط به «شور عاشقی» نمیشود. داریوش یاری در مستند سینمایی «کربلا جغرافیای یک تاریخ» به تهیهکنندگی بهروز مفید و حضور شهاب حسینی به عنوان راوی، به روایت متفاوتی از حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از مکه به سوی کوفه و کربلا پرداخته بود. این مستند تأثیر قیام امام حسین(ع) را بر فرهنگ و سبک زندگی شیعیان از گذشته تا امروز نشان میدهد و گلچینی از تعزیه، نقالی، پویانمایی و چگونگی عزاداری در فرهنگهای مختلف در جهان را در ماه محرم بررسی میکند.
اما از جمله ویژگیهای «شور عاشقی» را باید تصویربرداری عمده فیلم در یکی از مناطق کویری خور و بیابانک، همچنین عدم استفاده از دکور و فیلمبرداری در دل کویر دانست.
داریوش یاری در گفتوگویی که در ایام جشنواره فیلم فجر داشت، با اشاره به فرآیند تولید فیلم گفته بود: «این پروژهای بود که از گذشته همراه من بود. متن فیلم سینمایی، فیلم کوتاه و سریال تلویزیونی این اثر را نوشته بودم. فیلم داستانی آن را نیز ۲ سال قبل بازنویسی کردم و پس از آن، گویی طرح، به جان و دلم نشست و به سرعت یک فیلمنامه بدون دیالوگ از آن نوشتم و بعد از تاییدیه نهایی و دیالوگنویسی با حسین مهکام، به طرح نهایی و تولید رسیدیم. این سبک موضوعات، کارگردان را درگیر پژوهش کرد. و هر سویی از این نهضت او را مجذوب خود میکند. وقتی درگیر ابعاد مختلف آن میشود، میبیند بخشی از این روایت مغفول بوده، سپس به کاراکتر و یک حادثه خاص میرسد و آنقدر غلت میخورد تا به جایی میرسد که خودشان دست او را میگیرند و میگویند آرام باش و اینجا متمرکز شو. در این فیلم آن نقطه جایی بود که باید صدای این کاروان میشدیم که اگر صدای این کاروان شوید جای دروغ و حقیقت هیچگاه عوض نمیشود».
«شور عاشقی» تنها فیلم جشنواره سال گذشته بود که درباره تاریخ اسلام اکران شد و بار دیگر نشان داد کار در این حوزه، باید به فیلمساز کاربلد سپرده شود. «شور عاشقی» اگرچه کوشیده در فضای بکر کویری «خور و بیابانک» و بدون هیچگونه دکور فضایی بدوی را برای مخاطب بسازد اما رمز موفقیت ساختن فیلم تاریخی، تنها این پارامترها نیست، بلکه باید کار دراماتیزه شود و از دل آن قصه بیرون بیاید. سلما به عنوان شخصیت اصلی فیلم در عملا راوی است و یاری بار روایتگری را به دوش او انداخته تا با کلمات پرطمطراق، حرکت کاروان امام حسین(ع) را با ادبیاتی ثقیل بیان کند.
گویی کارگردان یادش رفته است این بار مستند نمیسازد و پشت دوربین سینما قرار گرفته است. در واقع شاید یکی از بخشهای عجیب فیلم ادبیات شخصیتها و کاراکترهاست. به عنوان نمونه شمر نیز مانند سلما ادیبانه در باب شکستن آینهها و آینهوار بودن حسین و یارانش حرف میزند و بادیهنشینان نیز اینگونهاند. در مقابل چنین ادبیاتی که حتی زیرنویس انگلیسی فیلم در بعضی مواقع از ترجمه آن قاصر است، ناگهان ادبیات امروزی میشود و سلما، همسرش را «عبدالرحمنم!» صدا میزند. در تمام فیلم فقط از سلما میشنویم که زینب، چنین و چنان است اما این تعاریف هیچ نشانه بیرونی ندارد و نمیبینیم او یا بقیه کاری کنند. کاروان اسرا تودهای از زنان و کودکانی هستند که ساکت و خاموش، بیهیچ کنش و واکنشی تنها شلاق میخورند و راه میروند و شبها هم سلما بر سر و رویشان، دست محبت میکشد.
عملا هیچ رخدادی بین شخصیتهای کاروان و پیرامونشان رخ نمیدهد تا معلوم شود آنها پیامبران عاشورایند. کاروانیان در خلسه و خلأ پیش میروند و چند نفر از سپاهیان هم مدام و بیمنطق آنها را شلاق میزنند. فضایی که به شبیهگردانی در ایام محرم و صفر در شهرهای مختلف کشورمان شبیه است. از سویی مسیر کاروان اسرا در کنار رود فرات مشخص است و منابع تاریخی برخورد هر منطقه با کاروانیان را ثبت کردهاند اما در این فیلم، نام هیچ شهری را نمیشنویم و معلوم نیست از کجا به کجا میروند. تنها در پایان فیلم به ماجرای راهب نصرانی بر میخوریم که آن هم قصه مشخصی دارد و حوالی حلب بوده است.
بدون شک این فیلم بدون چفت و بست داستانی و تاریخی و تنها با نزدیک شدن بیش از حد به موقعیت تراژیک اسرای کاروان عاشورا، تاثیرگذاریاش را از دست داده است و به صراحت باید اذعان کرد در این فیلم نه خبری از شور است و نه عاشقی.
آنچه مشخص است «شور عاشقی» از زاویه تلاشها و سیاستهای درست و بجای دستگاه سینمایی و بنیاد فارابی در تولید چنین آثاری کاملا ستودنی است اما متاسفانه در مرحله انتخاب کارگردان و حتی بررسی فیلمنامه بشدت ضعیف عمل شده است تا جایی که در کنار ضعفهای شدید کارگردانی، ضعف فیلمنامه بشدت قابل توجه است. همانطور که در ابتدای این یادداشت نیز بدان اشاره شد، همواره در تاریخ سینمای دنیا آثار دینی با چنان کیفیتهایی تولید شدهاند که تا سالها در اذهان مردم ماندگار ماندهاند اما متاسفانه در کشور ما به دلیل انتخابهای اشتباه و ضعفهای آشکار فنی و تخصصی، حتی در دوره اکران نیز چندان توجهی به آثار تولید شده در این حوزه نمیشود، نخواهد چه رسد به ماندگاری در سالیان آینده! از همین رو انتظار میرود در ادامه مسیر، تصمیمگیران سینمای ایران بازنگری جدیای را در تولید چنین آثاری لحاظ کنند.
ارسال به دوستان
در جلسه مدیران سازمان سینمایی کشور مطرح شد
تولید فیلم با هدف ارتقای هویت ملی
گروه فرهنگ و هنر: از ویژگیهای منحصربهفرد در دوره حضور محمدخزاعی در سازمان سینمایی، برگزاری جلسات مدیران در اداره و مجموعههای تابع این سازمان است؛ مدلی که با گذشت ۳ سال از حضور خزاعی بر مسند ریاست سینمای کشور عملا به یک رویه بدل شده و امروز تمامی مدیران سازمان سینمایی ولو برای تشکیل جلسه مدیران هم که شده برای یک بار به یکی از مجموعهها سازمان سینمایی سری میزنند و این در حالی است که حتی در ادوار گذشته برخی مدیران سازمان سینمایی با افتخار اعلام میکردند در طول مدت مسؤولیت حتی یک بار هم به دیگر مجموعههای سازمان مراجعه نکردهاند.
اما در آخرین جلسه شورای مدیران که با حضور تمامی مدیران در موزه سینما برگزار شد مباحث و برنامههای سازمان مورد بررسی قرار گرفت. در این نشست محمد خزاعی با تاکید بر ادامه روند فعالیتهای سازمان، پیگیری مصوبات و برنامههای ابلاغ شده برای سال 1403، عنوان کرد: دستاوردهای حوزه فرهنگ و هنر دولت سیزدهم بهرغم شرایط اجتماعی و بینالمللی قابل ملاحظه و مطلوب است و اغلب شاخصها در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری بویژه سینما مسیر رو به رشد و توسعه را نشان میدهند.
وی ادامه داد: در سینما طی ۲ سال اخیر بهرغم همه تلاطمات و ناهمراهیها از سوی برخی، نسبت به تحقق برنامههایی که طراحی کرده بودیم نهتنها عقب نیستیم، بلکه در حوزههای زیادی جهش داشتهایم.
خزاعی با بیان اینکه کارنمای عملکرد سازمان سینمایی در حوزه توسعه زیرساخت، استانداردسازی در زمینه محتوا از طریق مکانیسمهای قانونی و اصلاح آییننامهها و برخی رویههای قبلی، رشد و جهش اقتصاد سینما آن هم پس از رکود و ورشکستگی سینماها در دوران کرونا، احیای ظرفیتهای تازه سینما در استانهای کشور، تحولات و دستاوردهای ملموس در زمینه تکنولوژی پخش و اکران سینما مانند ایجاد سامانه شناسا و بهرهوری از سرور ملی، جذب مخاطب، انتشارات سینمایی و تحولات آموزشی و دهها اقدام دیگر، در بازه زمانی ۱۰۰۰ روزه سازمان سینمایی در دولت سیزدهم امیدوارکننده و مطلوب بوده است، اضافه کرد: خوشبختانه، در ادامه مسیر افق روشنی قابل پیشبینی است.
وی در ادامه گفت: در حال حاضر شاهد تحولات مطلوبی در موزه سینما هستیم، و بهرغم نگرانیهایی که از گذشته داشتهایم امروز با تحولات خوب در این موسسه روبهرو بوده و توسعه زیرساختها در موزه سینما ملموس است. ارتباط خوبی با بدنه سینما برقرار شده که جای قدردانی از مدیریت موزه دارد. خوشبختانه امروز در همه موسسات سینمایی شاهد توسعه و رشد هستیم و دستاوردهای قابل ملاحظهای را در حوزه فرهنگ و هنر شاهدیم.
رئیس سازمان سینمایی با اشاره به مولفههای فرهنگی و هنری و مصوبات مهم در حوزه سینما در محتوای برنامه هفتم توسعه، اظهار داشت: برای مثال، تولید سالانه 20 فیلم فاخر با موضوعات تاریخی، دفاعمقدس، جبهه مقاومت و سبک زندگی اسلامی در قالب سیاستهای کلی برنامه 5 ساله هفتم توسعه گنجانده شده است.
وی با اشاره به اینکه یکی از اهداف برنامه 5 ساله هفتم توسعه، ارتقا و تعالی فرهنگ عمومی و رسانه در سطح جامعه است، افزود: این برنامه که از مصوبات مجلس شورای اسلامی است در راستای تامین سرانههای فرهنگی مورد نیاز جامعه تعریف شده که یکی از فصول آن مربوط به تولید آثار فاخر و ارزشمند در حوزههای مهمی چون تحکیم سبک زندگی اسلامی - ایرانی، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، عدالتطلبی و خدمتگزاری، تقویت همبستگی و اعتماد به نفس ملی، ارتقای هویت ملی و روحیه مقاومت کار و تلاش در جامعه خواهد بود. خزاعی با توضیح این مطلب که از آنجا که سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه ناظر به دستگاههای اجرایی مختلف است، تصریح کرد: این مصوبه، همه دستگاههای اجرایی بویژه وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، امور خارجه، صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه قم را مکلف میکند با همکاری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی و با استفاده از تمام امکانات فرهنگی، هنری و امکانات تجسمی و رسانههای همگانی نسبت به تبیین، تبلیغ و ترویج و نشر آثار و اندیشهها و سیره عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) در گستره ملی و بینالمللی اقدام کنند. وی تصریح کرد: از آنجا که سینما اهمیت بسیاری در نزد مردم، جامعه و حاکمیت دارد بخش عمدهای از مصوبات در حوزه سینما در این برنامه دیده شده است.
به گفته رئیس سازمان سینمایی، بر اساس این برنامه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است با همکاری دستگاههای ذیربط تا پایان برنامه 5 ساله هفتم توسعه، 7300 ساعت پویانمایی تولید کند و وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز موظف شده است اقدامات قانونی لازم را برای حمایت گمرکی و ارائه تسهیلات جهت ورود تجهیزات و فناوریهای سخت و نرم مربوط صنعت پویانمایی به عمل آورد. وی اضافه کرد: همچنین معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری مکلف به حمایت از توسعه شرکتهای بزرگ تولید پویانمایی از طریق ارائه تسهیلات بلندمدت از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی شده است.
ارسال به دوستان
به مناسبت فرا رسیدن 14 تیر روز قلم
ن وَ الْقَلَمِ
گروه فرهنگ و هنر: چهاردهم تیرماه به عنوان «روز قلم» میتواند فرصتی باشد برای یادآوری منزلت و حرمت قلم و صاحبان آن که عمر خود را برای ارتقای فرهنگ و هنر این مرز و بوم در طبق اخلاص گذاشتهاند؛ 22 سال پیش یعنی از سال 1381 در پی پیشنهاد انجمن قلم و پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، این روز به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
محمدرضا سرشار از پیشنهاددهندگان روزی به نام «قلم» میگوید: «پیشنهاد اولیه روزی به نام روز قلم، یک پیشنهاد بینالمللی بود؛ پیشنهاد شد تا در جهان اسلام، یعنی کشورهایی که اکثریت مردمانشان مسلمان هستند، روز مشترکی را در سال که مناسبتش هم یک مناسبت اسلامی فارغ از مذاهب و فرق باشد، برای روز قلم در نظر بگیرند. این پیشنهاد را ما دادیم تا روز قلم در سازمان کنفرانس اسلامی مطرح شود و سران کشورهای اسلامی چنین روزی را انتخاب و اعلام کنند و در این روز بویژه در همه کشورهای اسلامی، مراسمی در تجلیل از قلم و کتابت و هر آنچه با قلم نوشته میشود، برگزار شود تا با هم تبادل تجارب و اطلاعات کنند، احتمالا مبادله کتاب برای ترجمه داشته باشند و این روز موجب ایجاد انس و الفت بیشتر بین اهالی قلم کشورهای اسلامی باشد و دلهایشان را به هم نزدیکتر کند و بین آنها آشنایی ایجاد شود و مراوداتشان رونق بگیرد و کارهایی از این دست.
آن زمان ایران رئیس سازمان کنفرانس اسلامی بود. ما پیشنهادمان را در نامهای به رئیسجمهور وقت که طبق قاعده رئیس سازمان کنفرانس اسلامی هم محسوب میشد، دادیم و از او خواستیم از این فرصت 5 ساله که ایران به عنوان ریاست این سازمان دارد، استفاده کرده، چنین روزی را انتخاب و به ثبت برسانند. متأسفانه به هر دلیل، توجه لازم را به نامه نکردند. کسی هم برای ما توضیح نداد. فقط با یک واسطه، این را شنیدم که رئیسجمهور وقت به وزیر ارشاد گفته بود بررسی کنید چنین روزی در تقویم تکراری نباشد. یعنی اگر لازم بود، چنین روزی را تصویب کنند. به این ترتیب، یک روز بینالمللی، به یک روز ملی تبدیل شد».
توجه به قلم در سرزمین ما پیشینهای دیرینه دارد. سدهها پیش در ایران باستان، تیرگان یکی از مهمترین جشنهای ایران باستان بوده که آیینهای مخصوصی داشته و یکی از آنها پاسداشت قلم بوده است. در دین اسلام نیز جایگاه قلم چنان بالاست که خداوند به آن قسم میخورد: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه نویسند».
این موضوع عاملی بوده برای اختلاف نظر در انتخاب روزی به نام قلم؛ در واقع گروهی به دنبال پایگاهی ایرانی برای نامگذاری بودند و گروهی هم به دنبال هویت دینی برای این روز. گروه اول از جمله محمدعلی سپانلو، شاعر، پژوهشگر و مترجم فقید دلیلشان را اینگونه بیان میکردند که «علت نامگذاری این روز به تاریخنگاری ابوریحان بیرونی بازمیگردد. آنگونه که ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» مینویسد: در زمان هوشنگ که از پادشاهان افسانهای ایران بود، روز ۱۳ تیر، روز جشن تیر آتش بود و 14 تیر هم جشن نویسندگان (تیرماه ستاره نویسندگان است). در آن روز مردم ایران به نویسندگان هدیه میدادند و لباس نویسندگان را بر تن میکردند. با توجه به اینکه ابوریحان این نکته را حدود هزار سال پیش نوشته و خودش هم نکته بالا را از منابع قدیمی نقل میکند، میتوان نتیجه گرفت هیچ کشوری چنین مناسبتی - با این ادله و سابقه تاریخی - برای قدردانی از نویسندگان ندارد».
معمولا هدف از نامگذاری روزهای خاص را معرفی و بزرگداشت ارزشها و تحکیم پیوندهای ملی، دینی، فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه که منجر به نوعی همدلی، همکاری و مشارکت عمومی شود، میدانند اما «روز قلم» و جایگاه صاحبانش هنوز در میان مردم شناختهشده نیست. گاه افراد مشهور هم از معرفی ۳ اهل قلم عاجز مانده و آنها را بیکار خطاب میکنند. البته گاه این روز برای صاحبان خود نیز ناشناخته است.
درباره اینکه چرا شاهد نامهربانیهایی با صاحبان قلم هستیم شاید پاسخ کمی روشن باشد؛ چندان توجهی برای معرفی و شناساندن و ارج نهادن اهل قلم در نظر گرفته نشده و اگر هم برنامهای بوده، کم و محدود بوده و عامه جامعه را درگیر نکرده است. به نظر میرسد حداقل به مناسبت این روز میتوان نگاهی به مشکلات و چالشهای نویسندگان داشت اما روز قلم بیشتر روزی برای تبریک به اهل قلم آن هم در حد چند پیام شده است. مشکلات اهل قلم نهتنها در سایر روزهای سال، بلکه در روز مخصوص خودشان هم نادیده گرفته میشود؛ مشکلاتی نظیر وضعیت اقتصادی، نبود کپیرایت، مسائل مربوط به مجوز کتاب، شغل نشناختن نویسندگی، نداشتن بیمه، چاپ غیرقانونی کتابهای اهل قلم و قاچاق کتاب و... .
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|