|
کاملا هریس به نامزدی نهایی حزب دموکرات آمریکا برای رقابت با ترامپ نزدیک میشود
جدال سخت
نتایج نظرسنجیها از رقابت نزدیک ترامپ و هریس حکایت دارد
گروه بینالملل: به نظر میرسد آمریکا برای بار نخست با یک پدیده مهم و قابل توجه روبهرو خواهد شد؛ قرار گرفتن کاملا هریس، یک زن با پدر و مادری جامائیکایی و هندی رودرروی دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا. هریس دومین زن در تاریخ آمریکاست که وارد مبارزات نهایی انتخابات ریاستجمهوری میشود؛ بار نخست سال 2016 هیلاری کلینتون، وزیر اسبق خارجه دولت اوباما با ترامپ رقابت کرد و در حالی که میزان آرای مستقیم وی از ترامپ بیشتر بود ولی ترامپ به لطف آرای الکترال هیلاری را شکست داد. اکنون هریس دومین زن و البته نخستین زن رنگینپوست آمریکاست که وارد عرصه مبارزات میشود و میخواهد با توسل به حمایتهای همهجانبه اقلیتها، سیاهپوستان و زنان، ترامپ را شکست دهد. روز یکشنبه جو بایدن اعلام کرد به نفع کاملا هریس، معاون خود از رقابتهای ریاستجمهوری کنارهگیری میکند. این خبر باعث شد موجی جدید برای دموکراتها ایجاد و عملا شوکی به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا وارد شود. هریس در همین ۲ روز توانسته 81 میلیون دلار به سبد کمپین انتخاباتی دموکراتها واریز کند و از این حیث یک عملکرد موفق در همین 72 ساعت داشته است. بلافاصله بعد از کاندیداتوری هریس بسیاری از سناتورها و مقامات ارشد حزب دموکرات از نامزدی او حمایت کردند. نانسی پلوسی، رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا از نخستین افرادی بود که از وی حمایت کردند اما هنوز برخی مقامات ارشد حزب مانند اوباما و سندرز برای حمایت از هریس تردید دارند و حتی اوباما موضوع را به نشست دموکراتها در شیکاگو منوط کرده است. هریس اواخر دوشنبه در بیانیهای نوشت: «امشب، من افتخار میکنم که حمایت گستردهای را که برای نامزد شدن حزب ما لازم است، به دست آوردهام. من مشتاقانه منتظرم بزودی این نامزدی را به طور رسمی بپذیرم».
طبق اعلام آرای الکترال دموکراتها هریس تاکنون توانسته بخش مهمی از راه را طی کند. شبکه سیبیاس، شریک آمریکایی بیبیسی گزارش داد بر اساس نظرسنجیها کاملا هریس از حمایت کافی نمایندگان و رهبران و «اعضای برگزیده» حزب دموکرات برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری برخوردار است. بر اساس نظرسنجی آسوشیتدپرس، هریس از حمایت و تایید بیش از ۱۹۷۶ نماینده برگزیده حزب دموکرات برخوردار است؛ رقمی که برای کسب نامزدی این حزب کافی است. نمایندگان حزب دموکرات نامزد نهایی خود را در مجمع ملی حزب در شیکاگو انتخاب خواهند کرد. بنا بر گزارش سیبیاس، هیاتهای نمایندگی در ۲۷ ایالت در بیانیههایی حمایت کامل خود از هریس را اعلام کردهاند. هریس روز دوشنبه هم به دفتر ستاد مرکزی بایدن - هریس در شهر ویلمینگتون ایالت دلاور رفت و در سخنانی گفت «برای پیروزی به میدان آمده است» و در صورت راه یافتن به کاخ سفید به عنوان نخستین رئیسجمهوری زن تاریخ آمریکا حق قانونی زنان کشورش برای سقط جنین را احیا خواهد کرد. معاون جو بایدن در این سخنرانی، با اشاره به سابقه خود تحت عنوان دادستان کل ایالت کالیفرنیا و پیش از آن به عنوان دادستان عمومی شهر سانفرانسیسکو گفت: «من (تحت عنوان دادستان) با متقلبها، آزاردهندگان زنان و کلاهبردارها کار کردهام و برای همین هم میگویم امثال ترامپ را خوب میشناسم». این حمله کلامی تند و مستقیم هریس به دونالد ترامپ در حالی با تشویق و کف زدن مکرر اعضای ستاد مرکزی بایدن - هریس روبهرو شد که صبح دیروز نامزد معاونت دونالد ترامپ در اوهایو دموکراتها را «دروغگو» خوانده و مستقیما به جو بایدن و کاملا هریس حمله لفظی کرده بود. جیدی ونس در نخستین سخنرانی خود در ایالت محل سکونتش، اوهایو، به کنارهگیری بایدن اشاره کرد و گفت: «آنچه در این کشور میگذرد شرمآور است». در تحولی دیگر، ستاد انتخاباتی بایدن - هریس که پس از کنارهگیری جو بایدن به ستاد «هریس برای ریاستجمهوری» تغییر نام داده طی 2 روز گذشته توانسته ۸۱میلیون دلار کمک مالی جمعآوری کند. در بیانیه ستاد هریس ادعا شده جمعآوری ۸۱ میلیون دلار در ۲۴ ساعت بیشترین مبلغ کمک است که تاکنون یک نامزد برای انتخابات آمریکا توانسته طی یک شبانهروز جمعآوری کند. ستاد هریس گفته است این ۸۱ میلیون دلار را بیش از ۸۸۸ هزار نفر در مبالغی کمتر از ۲۰۰ دلار به کارزار انتخاباتی کاملا هریس واریز کردهاند. کارزار «اکت بلو» (ActBlue) که یکی از انجمنهای جمعآوری کمکهای مالی برای حزب دموکرات است هم در شبکه ایکس نوشت: «حامیان عادی و از بطن جامعه انرژی گرفتهاند و برای حمایت از او [کاملا هریس] به عنوان نامزد حزب دموکرات هیجانزده شدهاند». افزایش چشمگیر کمکهای مالی به ستاد انتخاباتی هریس در حالی است که طی یکی دو هفته گذشته آمارها از کاهش تمایل حامیان مالی این ستاد، به علت نگرانی از توانایی جو بایدن برای ادامه رقابت و پیروزی در برابر دونالد ترامپ حکایت داشت. اکنون با افزایش یکشبه و کمسابقه حجم کمکهای مالی به ستاد کاملا هریس، دموکراتها میتوانند امیدوار شوند بخش بزرگی از رایدهندگانی که به علت سن و سال و تردید در توانایی جو بایدن برای ادامه ریاستجمهوری در دور دوم، رغبتی به فضای انتخاباتی حاضر نشان نمیدادند، برای حمایت از هریس قدم پیش بگذارند و همین اصطلاحا «تنور انتخابات» را به نفع دموکراتها گرم کند.
***
انبیسی: شاید هریس رویکرد آمریکا درباره جنگ غزه را تغییر دهد
شبکه انبیسی به نقل از مقامات و تحلیلگران سابق واشنگتن گزارش داد: انتظار میرود هریس در صورت انتخاب شدن، به سیاست خارجی بایدن ادامه دهد اما به نظر میرسد تمایل بیشتری برای انتقاد علنی از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و ابراز همدردی با وضعیت اسفناک غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه دارد. یک منبع نزدیک به دولت آمریکا گفت آمریکاییهای عربتبار، رایدهندگان جوان و مترقیها ممکن است نسبت به هریس پذیراتر باشند، چرا که او را مسؤول سیاستهای بایدن در اراضی اشغالی نمیدانند و دموکراتها امیدوارند این به تعداد رایهای او کمک کند. به گفته آرون دیوید میلر، کارشناس ارشد اندیشکده بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، ریاستجمهوری هریس ممکن است منجر به «لفاظی بسیار متعادلتری» در قبال رژیم صهیونیستی شود. میلر خاطرنشان کرد: هریس به وضوح درباره موضوع تشکیل کشور فلسطین و حتی حقوق فلسطینیان بسیار دلسوزتر خواهد بود اما بعید است تغییر قابل توجهی در سیاست واشنگتن ایجاد کند. دموکراتها هریس را به دلیل پیشینه نژادی و قومیاش، به عنوان نخستین زن رنگینپوست و هندیتبار در تاریخ معاونت ریاستجمهوری معرفی کردهاند. انبیسی خاطرنشان کرد: او همچنین با داگ امهاف، وکیل حقوقی ازدواج کرده و ارتباطات یهودی او را پذیرفته است و مجالسی را برای تعطیلات یهودیان میزبانی میکند.
***
رقابت نزدیک ترامپ و هریس
نتایج نظرسنجی یک دانشگاه غیردولتی در آمریکا نشان میدهد رقابت تنگاتنگی میان نامزد احتمالی دموکراتها با دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا برقرار است. دانشگاه غیردولتی کوئینیپیاک در آمریکا بتازگی یک نظرسنجی درباره انتخابات ریاستجمهوری پیش رو در این کشور انجام داده است که بر اساس آن، کاملا هریس، معاون رئیسجمهور و نامزد احتمالی حزب دموکرات در روزهای پیش از کنارهگیری جو بایدن از مبارزات انتخاباتی تنها ۲ امتیاز از دونالد ترامپ، رقیب جمهوریخواه خود عقب بوده است. تیم مالوی، تحلیلگر نظرسنجی دانشگاه کوئینیپیاک گفت: آنچه نظرسنجی به ما میگوید این است که بازی ادامه دارد. هریس بسیار خوب ظاهر شده است؛ تنها ۲ امتیاز اختلاف در رقابت بین او و ترامپ. وی افزود: این ۲ امتیاز هم در حاشیه خطاست. بنابراین آنها خیلی به هم نزدیک هستند. این نظرسنجی همچنین نشاندهنده بالاترین میزان مطلوبیت ترامپ از زمان ورود او به کاخ سفید در سال ۲۰۱۵ با ۴۶ درصد مطلوبیت در برابر ۴۹ درصد عدم مطلوبیت است. هریس با ۳۷ درصد مطلوبیت، ۵۱ درصد عدم مطلوبیت و ۱۱ درصد پاسخ مبنی بر اینکه به اندازه کافی درباره او اطلاعات ندارند، کمی عقبتر است. مالوی گفت: وقتی او (کاملا هریس) بهعنوان نامزد قطعی تعیین شود، همه اینها احتمالا به شکل مثبت یا منفی تغییر خواهد کرد. این نظرسنجی که قبل از اعلام بایدن برای کنار رفتن از انتخابات انجام شد، نشان میدهد ۶۲ درصد مردم فکر میکنند این تصمیم درستی است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از مهمترین دستاوردهای اقتصادی دولت شهید رئیسی گزارش میدهد
سیزدهم امید
* از درمانی برای بیکاری تا تزریق سرمایهگذاری در رگهای اقتصاد
گروه اقتصادی: اگرچه ۳ سال زمان زیادی برای تغییر روندهای بلندمدت تورم و رکود اقتصادی نبود اما نماگرها حاکی از آن است که دولت سیزدهم توانسته تقریبا مسیر تمام شاخصهای اقتصاد کلان را به سمت رونق تولید و کاهش تورم تغییر دهد.
از سال ۱۳۹۱ شوک تحریمی به اقتصاد ایران وارد و موجب آغاز دورانی از رکود تورمی شد، از این رو برای مقابله با تحریمها نیازمند مجموعه اقداماتی در راستای تقویت تولید و سرمایهگذاری در کشور بودیم. این موضوع متاسفانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم مورد توجه قرار نگرفت، چرا که بیشتر تکیه بر مذاکرات برجام و جلب حمایت خارجی بود.
به همین دلیل دولت سیزدهم در شرایطی کار را شروع کرد که شوک دوم تحریم پس از ۱۳۹۷ موجب ایجاد شرایط اورژانسی برای اقتصاد ایران شده بود که شواهد آن عبارت بود از: ۷ برابر شدن نرخ ارز طی ۳ سال، رشد اقتصادی نزدیک صفر و رشد سرمایهگذاری منفی، کاهش کمسابقه صادرات نفت، افزایش شدید نسبت اوراق (استقراض) در منابع بودجه دولت (در سال آخر دولت؛ ۱۳۹۹)، سطوح بالای رشد نقدینگی و افزایش جمعیت زیر خط فقر.
دولت سیزدهم در کنار تداوم مذاکرات، هم با ظرفیت برونگرای کشورهای همسایه و همسو برخورد فعال داشت و هم با تحرک داخلی مسیر رکود تورمی را متوقف کرد. ضمن اینکه باید این روند معکوس هم میشد. هر چند کمتر از ۳ سال، زمان زیادی برای تغییر روندهای بلندمدت نبود اما نماگرها حاکی از آن است که دولت سیزدهم توانست تقریبا تمام شاخصهای اقتصاد کلان را از تداوم «رکود تورمی» به سمت رونق تولید و کاهش تورم تغییر جهت دهد و از نابرابری بکاهد.
* تدابیر اندیشیده شده برای رونق تولید
تدابیر رونق تولید در دولت سیزدهم از تسهیل بیسابقه مجوزهای کسبوکار تا کاهش نرخ مالیات تولیدی از ۲۵ به ۱۸ درصد، توسعه مسیر سبز گمرکی و نصف شدن متوسط زمان تشریفات گمرکی، تشویق مالیاتی عدم توزیع سود و کمک به سرمایهگذاری، دیپلماسی اقتصادی چه در تجارت و چه در ورود سرمایه، تحرک بیسابقه ترانزیت، تخصیص ۱۰۰ درصد بودجه عمرانی ۲۷۰ همتی در سال ۱۴۰۱، سوددهکردن اکثر بانکها و شرکتهای دولتی، افزایش سرمایه کمسابقه بانکهای دولتی و احیای صدها بنگاه راکد در استانها همگی موجب شد رشد اقتصادی بالای ۴ درصد تثبیت شود. سال ۱۴۰۲ به رغم انقباض پولی، نرخ رشد اقتصادی به بیش از ۵ درصد رسید و کمترین نرخ بیکاری 2 دهه اخیر و بالاترین صادرات غیرنفتی تاریخ ایران رقم خورد.
* تدابیر دولت سیزدهم برای کنترل تورم
جزئیات اقدامات دولت سیزدهم برای کنترل تورم از این قرار بود: تغییر نوع مداخله در بازار ارز، کاهش شدید رشد نقدینگی و پایه پولی، حذف بیسابقه استقراض خزانه از بانک مرکزی با تکمیل حساب واحد خزانه، شفافیت صورتهای مالی شرکتهای دولت، انحلال ۳ موسسه بانکی ناتراز، حذف ارز ترجیحی (که به تنهایی موجب بیش از ۳۰۰ همت افزایش پایه پولی در ۳ سال آخر دولت دوازدهم شده بود) و تشدید نظارت با تقاطع سامانههای مالی و مرکز مبارزه با پولشویی؛ که همگی موجب شد بهرغم حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و تورم خوراکیها ناشی از جنگ اوکراین، تورم در سال ۱۴۰۱ تغییر نکند و تورم نقطهای ۵۵ درصد در فروردین 1402 به ۳۱ درصد در خرداد ۱۴۰۳ کاهش یابد.
* تدابیر عدالتخواهانه دولت سیزدهم
تدابیر عدالتخواهانه دولت سیزدهم نیز خود را در کاهش شاخصهای نابرابری (ضریب جینی) ناشی از رشد یارانه نقدی و کاهش ۶ میلیون نفری جمعیت زیر خط فقر (به اذعان بانک جهانی) نشان داد. دسترسی عامه خانوارها به تسهیلات خرد بانکی از ۱۳ درصد به نزدیک ۱۹ درصد در پایان سال ۱۴۰۲ رسید و سهم ۲ بانک قرضالحسنه از کل، افزایش محسوسی یافت. همزمان نماگرهای تابآوری هم بهبود یافت و سهم درآمدهای پایدار مالیات از هزینه جاری دولت از ۴۰ به ۵۶ درصد در پایان سال ۱۴۰۲ رسید.
حال با این اوصاف امید است با سیاستهای دولت چهاردهم، مسیر رونق غیرتورمی و افزایش عدالت و تابآوری اقتصاد ایران تداوم یابد و این مسیر هموارشده، با اتخاذ تدابیر تکمیلی در دولت جدید به تقویت ساختار اقتصاد ایران بینجامد.
* رشد اقتصادی در دولت سیزدهم
رشد اقتصادی به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی، نشانگر میزان افزایش کل تولید کالا و خدمات کشور در یک دوره زمانی مشخص است و تأثیر مستقیم بر سطح رفاه خانوار دارد. چنانکه در نمودار یک مشاهده میشود، به طور متوسط نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در طول سالهای دولت سیزدهم (1402-1400) برابر با 5.5 درصد بوده است. همچنین طبق آمارهای فصلی مرکز آمار ایران، اقتصاد ایران بر خلاف سالهای 97 و 98 که گرفتار رشدهای منفی پیاپی بود، از فصل دوم سال 1399 تا فصل چهارم سال 1402 (15 فصل پیاپی) دارای رشد مثبت بوده است.
نکته حائز اهمیت آنکه رشد اقتصادی سالهای مذکور صرفاً وابسته به صادرات نفت نبوده، بلکه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت در طول سالهای دولت سیزدهم (1402-1400) به طور متوسط برابر با 4.4 درصد بوده است. همچنین طی 3 سال دولت سیزدهم، بخش صنایع و معادن رشد متوسط 6.9 درصدی و بخش خدمات رشد 5.4 درصدی را تجربه کرده است.
در نمودار 2، اجزای رشد اقتصادی به تفکیک بخش (ارزش افزوده) و نوع هزینه، در دولت سیزدهم در مقایسه با دولت دوازدهم ارائه شده است. رشد میانگین 5.5 درصدی کل اقتصاد در دولت سیزدهم، در مقایسه با رشد منفی 0.4 درصد دولت قبل، همچنین میانگین رشد 4.4 درصدی بخش غیرنفتی اقتصاد در دولت سیزدهم که 2 برابر میانگین رشد دولت دوازدهم بوده، به وضوح نشان میدهد در شرایط تحریمی کمابیش یکسان، رفتار فعال و پیگیر دولت میتواند آثار روشنی داشته باشد.
نمودار ۳ نیز نشان میدهد هم در بخش خارجی و هم در حوزه سرمایهگذاری، دولت سیزدهم توانست رشدهای منفی دولت دوازدهم را کاملاً معکوس کند. همچنین رشد مصرف نهایی بخش دولتی (که شاخصی از خدمات عمومی است) و همچنین رشد مصرف نهایی بخش خصوصی (که شاخصی از رفاه است)، در دولت سیزدهم تفاوت جدی با میانگین دولت دوازدهم داشته است.
در جدول ۴، عملکرد رشد اقتصادی 3 ساله دولت سیزدهم با میانگین رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت در دورههای 10 ساله، 20 ساله و 25 ساله مقایسه شده است که بیانگر تمایز روشن عملکرد اقتصادی 3 ساله اخیر در بخش واقعی اقتصاد است.
حصول موفقیتهای فوق در بخش واقعی اقتصاد، در شرایطی بود که پیشبینی نهادهای بینالمللی از عملکرد رشد اقتصادی کشور در 3 سال گذشته، همواره کمتر از نتایجی بود که در عمل حاصل شد. جدول ۵ که بر اساس گزارشهای «چشمانداز اقتصادی» صندوق بینالمللی پول تدوین شده، گویای این واقعیت است. IMF رشد اقتصادی ایران برای سال 2021 میلادی را 2.5 و 3.2 درصد پیشبینی کرده بود اما رشد محققشده در این سال 4.7 درصد بوده است. برای سال 2022 میلادی نیز رشد اقتصادی در گزارشهای فوق، 2 و 3 درصد پیشبینی شده بود اما رشد 3.8 درصدی در این سال محقق شد. همچنین برای سال 2023 میلادی، پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول برای رشد اقتصادی در گزارشهای فوق، 2 و 3 درصد بود که در نهایت بر اساس گزارش منتشر شده در ماه آوریل سال 2024 میلادی، ایران شاهد رشد اقتصادی 4.7 درصدی در سال 2023 بوده است.
در جدول ۶ بر اساس گزارش بانک جهانی در بهار 2021، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی برای سال 1400 برابر با 2.1 درصد پیشبینی شده بود که رشد تحققیافته 2.6 واحد درصد بیش از این پیشبینی بود. همچنین بر اساس گزارش بهار 2022 بانک جهانی، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال 1401 برابر با 3.3 درصد پیشبینیشده بود که 0.5 واحد درصد کمتر از رقم تحقق یافته بود. رشد اقتصادی سال 1402 نیز در گزارش بهار 2023 بانک جهانی 2.4 درصد پیشبینی شده بود اما رقم تحققیافته رشد در این سال، بیش از 2 برابر رقم پیشبینی شده بود. این موارد نشان میدهد عملکرد اقتصاد ایران در دوره دولت سیزدهم در حوزه رشد اقتصادی «فراتر از انتظار» نهادهای تخصصی بینالمللی بوده است.
ارقام فوق، مربوط به عملکرد اقتصادی گذشته بود اما ناظر به آینده، دولت سیزدهم اقتصاد کشور را با چه چشم اندازی تحویل میدهد؟ مطابق نمودار ۷، پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی برخی کشورهای منطقه برای سال جاری که توسط بانک جهانی انجام شده، بالاترین رشد با میزان 5 درصد را برای ایران نشان میدهد.
***
درمانی برای درد بیکاری
نرخ بیکاری (Unemployment rate) اصطلاحا به درصدی از افراد در نیروی کار یک کشور گفته میشود که بیکار هستند. نرخ بیکاری یکی از شاخصهای پسرو در اقتصاد به حساب میآید که به جای پیشبینی شرایط اقتصادی با توجه به تغییر شرایط اقتصادی، افزایش یا کاهش مییابد. شایان ذکر است برای محاسبه نرخ بیکاری باید به ۳ شاخص اصلی آن توجه ویژه داشت.
1- شاغل یا مستخدم که عبارت است از فردی که بیشتر اوقات کاری خود را در یک هفته گذشته در یک شغل گذرانده است.
2- غیرشاغل یا بیکار؛ فردی است که به طور موقت بیکار شود یا در جستوجوی شغل باشد یا منتظر شروع فعالیت در یک شغل جدید از یک تاریخ معین باشد.
3- خارج از نیروی کار؛ اگر شخصی جزو افراد شاغل یا غیرشاغل نباشد در این دسته جای میگیرد (دانشآموزان، خانمهای خانهدار و افراد بازنشسته).
بر اساس گزارش وزارت اقتصاد و دارایی، نرخ بیکاری در طول سالهای فعالیت دولت سیزدهم روند کاهشی داشته و از 9.2 درصد در سال ۱۴۰۰ به 8.1 درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. بهگونهای که نرخ بیکاری مردان نیز از 7.9 درصد در سال ۱۴۰۰ به رقم بیسابقه 6.6 درصد در سال ۱۴۰۲ و نرخ بیکاری زنان از ۱۶ درصد در سال ۱۴۰۰ به ۱۵ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. کاهش نرخ بیکاری طی ۳ سال اخیر در شرایطی محقق شده که در این مدت شاهد افزایش نرخ مشارکت بودیم و نرخ مشارکت از 40.9 درصد در سال ۱۴۰۰ به 41.3 درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ساله و بیشتر فارغالتحصیلان آموزش عالی نیز در طول سالهای دولت سیزدهم با کاهش روبهرو شده و از 13.6 درصد در سال ۱۴۰۰ به 12.9 درصد در سال ۱۴۰۱ و ۱۱,۸ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است. کاهش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی در میان زنان بیشتر از مردان بوده، بهگونهای که از 22.8 درصد در سال ۱۴۰۰ با 2.5 درصد کاهش به 20.3 درصد رسیده است.(جدول زیر)
موضوع جالب توجه آنکه عملکرد اقتصاد ایران در دوره دولت سیزدهم در حوزه کاهش نرخ بیکاری، «فراتر از انتظار» نهادهای تخصصی بینالمللی بوده است. بر اساس گزارش «چشمانداز اقتصادی» صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری در ایران برای سال ۲۰۲۱ میلادی ۱۰ و 16.7 درصد پیشبینی شده بود اما عددی که محقق شد، برابر با 9.2 درصد بوده است. برای سال ۲۰۲۲ میلادی نیز این نرخ 9.4 و 11.7 درصد در گزارشهای منتشرشده پیشبینی شده بود اما شاهد تحقق نرخ بیکاری 9.3 درصدی در این سال بودیم، همچنین برای سال ۲۰۲۳ میلادی، پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول برای نرخ بیکاری 9.4 و 10.5 درصد بود که در نهایت بر اساس گزارش منتشرشده در ماه آوریل سال ۲۰۲۴ میلادی، ایران شاهد نرخ بیکاری ۹ درصدی در سال ۲۰۲۳ میلادی بوده است.
ارسال به دوستان
ورود توده هوای بسیار گرم به کشور از فردا و ماندگاری آن تا اواسط هفته آینده
گرما پزان
* دمای هوا در برخی استانها 3 تا ۶ درجه افزایش مییابد
گروه اجتماعی: گرمای شدید در حالی کشور را فرا گرفته است که این پدیده جوی بیسابقه دمای هوای برخی استانها را به بیش از 50 درجه سانتیگراد رسانده است؛ گرمای طاقتفرسایی که ساکنان خیلی از استانها بویژه مناطق جنوب و جنوب شرق کشور را کلافه کرده است. در پایتخت نیز دمای هوا به 40 درجه رسیده و پیشبینیها حکایت از هوای بسیار گرم در روزهای آتی دارد. موج گرمای فرانرمال در کشور به گونهای است که طبق اظهارات رئیس مرکز ملی پیشبینی سازمان هواشناسی، افزایش گرمای هوا در ایران 2 برابر گرمایش جهانی اعلام شده است. در چنین شرایطی به دلیل مخاطرات ناشی از گرما در پی افزایش بیسابقه دمای هوا و برای کنترل مصرف انرژی، ادارات برخی استانها چند هفته است پنجشنبهها تعطیل میشود. همچنین ساعت کار دستگاههای اجرایی، نهادها، دانشگاهها و بانکها نیز برخی روزها در بعضی استانها کاهش یافته است. علاوه بر این افزایش دمای هوا طبیعتا با افزایش میزان مصرف آب و انرژی همراه است که البته با مدیریت مناسب مصرف انرژی میتوان از قطع مقطعی آب و برق جلوگیری کرد. از طرفی کارشناسان بهداشت نیز توصیه میکنند برای جلوگیری از گرمازدگی مایعات بیشتری استفاده شود و تا جای ممکن افراد کمتر در هوای گرم بیرون از خانه قرار گیرند. همچنین شربت آبلیمو و خاکشیر و دوغ تامینکننده آب و املاح ازدسترفته بدن است که این روزها باید بیشتر مصرف شود.
توده هوای گرم اغلب استانها را فراگرفته است که علاوه بر افزایش دما موجب افزایش میزان غلظت آلایندههای جوی نیز شده است به طوری که برخی استانها همچون اصفهان فردا (پنجشنبه) تعطیل اعلام شدند. در تهران نیز روز گذشته شاخص آلودگی هوا روی عدد ۱۱۱ قرار گرفت و کیفیت هوا برای گروههای حساس ناسالم اعلام شد.
* افزایش گرمای هوا در ایران 2 برابر گرمایش جهانی است
رئیس مرکز ملی پیشبینی سازمان هواشناسی با بیان اینکه روند گرمای هوا در ایران ۲ برابر جهان است، گفت: در حال حاضر دمای هوای جهان بیش از یک درجه نسبت به انقلاب صنعتی افزایش یافته و این در حالی است که ایران طی ۵۰ سال گذشته ۲ درجه گرمتر شده است. صادق ضیاییان با اشاره به پیشرفت روند تغییرات اقلیمی در جهان، خاورمیانه و در ادامه ایران، گفت: اثرات تغییرات اقلیمی اغلب شئونات زندگی افراد را در جای جای جهان تحت تاثیر قرار میدهد. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی با بیان اینکه در حاضر بیش از یک درجه دمای هوای جهان نسبت به انقلاب صنعتی بیشتر شده است، ادامه داد: این در حالی است که فرآیند مذکور در ایران ۲ برابر جهان است؛ به عبارت دیگر کشور طی 50 سال گذشته 2 درجه گرمتر شده است. وی ادامه داد: گرمای کره زمین تبعاتی را با خود به همراه دارد که میتوان به افزایش تعداد و شدت پدیدههای حدی مانند بارش تگرگ، وقوع سیلاب و بارشهای خارج فصل اشاره کرد. در عین حال با پدیدههای دیگری چون طولانیتر شدن خشکسالیها روبهرو میشویم و در ادامه این امر فصلبندیها و رژیم بارشی نیز تغییر میکند. ضیاییان در این زمینه با بیان اینکه تغییرات رژیم بارشی مشاغل مختلف از جمله کشاورزی و به تبع آن امنیت غذایی جهان و ایران را تحت تاثیر قرار میدهد، تصریح کرد: همچنین منابع آبی کشور به دلیل افزایش تبخیر و تعرق تحت تاثیر این شرایط قرار میگیرد به طوری که آب تجدیدپذیر کاهش چشمگیری مییابد. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی بیان کرد: از دست رفتن منابع آبی با خشکی دریاچهها همراه است که مشکلاتی را برای تامین آب شرب شهرها به وجود میآورد. این روند به شکل زنجیروار در سایر ابعاد زندگی بشر ادامه مییابد و چالشهایی را با خود به همراه دارد. وی با اشاره به تداوم روند افزایش دمای هوا در نقاط مختلف کشور اظهار کرد: پیشبینی میشود دمای هوای تهران در روزهای پیشرو به 40 درجه برسد. ضیاییان گفت: در همین راستا انتظار میرود شاهد افزایش قابل ملاحظه دمای هوا در نواحی جنوبی کشور از جمله استانهای خوزستان، جنوب ایلام، بوشهر، کرمان و سیستانوبلوچستان باشیم. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی یادآور شد: افزایش دمای هوا طبیعتا با افزایش مصرف آب و انرژی همراه است؛ این امر به دلیل افزایش استفاده از وسایل سرمایشی و افزایش نیاز به مصرف آب رخ خواهد داد.
* افزایش 3 تا 6 درجهای دمای هوا در برخی استانها
چتر گرما در حالی بر سر کشور خیمه زده که به گفته کارشناسان، در چند روز آینده غالب استانهای کشور با موج گرمای فرانرمال مواجه خواهند شد. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور گفت: تا اواسط هفته آینده دمای هوای کشور افزایش مییابد و در اواسط آن با گذر موجی، هوای شمال غرب و دامنههای جنوب البرز اندکی خنک میشود اما دمای هوای بقیه نقاط گرمتر از نرمال خواهد شد. احد وظیفه افزود: هفته جاری بویژه نیمه جنوبی، نوار غربی و جنوب شرق کشور با بیهنجاری مثبت دما مواجه است، بهگونهای که در استانهای کرمان، سیستانوبلوچستان، جنوب اصفهان، بخشهای شرقی فارس و یزد دما بهطور میانگین بین ۳ تا ۶ درجه بیش از نرمال است و در سایر مناطق کشور مانند تهران تا ۳ درجه آنومالی مثبت دما پیشبینی میشود. وی اضافه کرد: از پنجشنبه تا یکشنبه (۴ تا ۷ مرداد) با توده هوای گرم مواجه هستیم، بهطوری که احتمالا دمای هوای پایتخت حتی به ۴۱ تا ۴۲ درجه سلسیوس میرسد، بویژه شنبه و یکشنبه (۶ تا ۷ مرداد) گرمتر میشود. البته این دما برای تهران رکورد محسوب نمیشود، چرا که رکورد بیشینه دمای پایتخت ۴۳ درجه سلسیوس است. وظیفه تاکید کرد: از اواسط هفته آینده تا 2 هفته بعد هوا در شمال غرب و سواحل شمالی و تا حدودی غرب کشور خنکتر میشود ولی همچنان ماندگاری توده هوای بسیار گرم در نیمه جنوبی و غربی پیشبینی میشود. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: طی هفته منتهی به ۳۱ خرداد در استانهای نیمه جنوبی و نوار غربی کشور شامل جنوب اصفهان، چهارمحالوبختیاری، کهگیلویهوبویراحمد، یزد، خراسان جنوبی، کرمان، فارس، سیستانوبلوچستان، هرمزگان تا حدی بوشهر بیهنجاری قابل ملاحظه دما از 1.5 تا بیش از ۴ درجه سلسیوس رخ داد. دما بویژه در استانهای کرمان و سیستانوبلوچستان بالاتر از حد نرمال بود. وی اضافه کرد: طی این مدت دمای هوا در نیمه شمالی کشور شامل استانهای خراسان رضوی، سمنان، سواحل شمالی کشور، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، قزوین و تهران تقریبا در حد نرمال ثبت شده است، البته دمای هوا در نوار غربی اندکی با وضعیت نرمال فاصله داشت. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور درباره علت دمای بالای جنوب کشور طی هفته گذشته اظهار کرد: طی سالهای گذشته در این بازه زمانی جنوب شرق کشور درگیر بارشهای مونسونی بهویژه در جنوب سیستانوبلوچستان، شرق هرمزگان و جنوب کرمان بود که تا حدی دمای روز را تعدیل میکرد اما امسال مونسون اندکی ضعیف است، بنابراین این بارشها کمتر از نرمال است و اثر ضعف مونسون را با افزایش گرما مشاهده میکنیم. البته مونسون حتی در کشورهای هند و پاکستانی ضعیفتر از نرمال بوده است. وظیفه درباره وضعیت دمای هوای کشور طی تیرماه گفت: طی این مدت میانگین دمای نیمه جنوبی کشور و نوار غربی یعنی استانهای آذربایجان غربی، کرستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان، کهگیلویهوبویراحمد، چهارمحالوبختیاری، یزد، خراسان جنوبی، فارس، سیستانوبلوچستان، کرمان، هرمزگان و بوشهر با بیهنجاری مثبت قابل ملاحظه دما بین 0.5 تا 3.5 درجه سلسیوس مواجه بود. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور اضافه کرد: طی تیرماه استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان، یزد، خراسان جنوبی، بخشهای شرقی فارس، نیمه شرقی هرمزگان با بیهنجاری مثبت دمایی نسبتا شدید با 2.5 تا 3.5 درجه سلسیوس مواجه بودند. وظیفه در پایان درباره وضعیت بارش طی تیرماه نیز اظهار کرد: بارشها در تابستان معمولا به شکل رگبار و رعد و برق در جنوب شرق است و از نظر میزان قابل ملاحظه نیست، تنها میتواند اثر تخریبی محلی داشته باشد و در نیمه دوم تابستان در سواحل شمالی بارش اندکی رخ میدهد.
ارسال به دوستان
علیرضا دبیر در آستانه المپیک: از یزدانی توقع مدال نداریم
واقعیت یا پمپاژ انگیزه
رئیس فدراسیون کشتی با تاکید بر اینکه همه به تیم ملی کشتی امید دارند، تاکید کرد برای موفقیت ملیپوشان هر کاری میکنم و اجازه نمیدهم کاری روی زمین بماند. علیرضا دبیر در نشست خبری که روز سهشنبه دوم مرداد برگزار شد، اظهار داشت: خیلیها مخالف برگزاری نشست امروز بودند و برخی به دنبال حاشیه هستند اما نشست امروز واقعا لازم بود. رسانهها باید به کشتی کمک کنند.خط خطرناکی علیه کشتی در هفته گذشته ایجاد شد که باید جلوی آن را میگرفتیم. دبیر تصریح کرد: فضای دهکده کاملا حرفهای است و زمانی که یک ورزشکار مدال نگیرد بعد ببیند مثلا یک ورزشکار ۱۶ ساله صاحب مدال شده از لحاظ فکری دچار مشکل میشود، همچنین در زمینه تغذیه هم به مشکل میخوریم. یک هزار تومان بابت این موضوع از کمیته ملی المپیک پول دریافت نکردیم و نزدیک 4۰۰ - 3۰۰ هزار دلار هزینه کردیم و نیت ما بابت این کار خیر بوده است.
* اجازه نمیدهم کار روی زمین بماند
رئیس فدراسیون کشتی افزود: هر کاری لازم باشد برای موفقیت تیم ملی کشورم انجام میدهم و یاد گرفتهام نگذارم کار زمین بماند. همه ما به این تیم امید داریم. وقتی برای حضور در فضای مجازی ندارم، من مسؤول تیم و فدراسیون هستم و در بحث فنی دخالت خواهم کرد. همین امروز بحث فنی با حسن رنگرز داشتم.
* اهل کسبوکار پیشبینی نیستم
وی همچنین درباره پیشبینی عملکرد ملیپوشان ایران گفت: پیشبینی یک صنعت است و من اهل این کسبوکار نیستم. پیشبینی کردن باعث فشار روی ملیپوشان میشود. پیشبینی باعث میشود توقع مردم از تیم بیشتر شود. صحبتهای برخی کارشناسان روی ملیپوشان تاثیر میگذارد و باعث میشود روحیه آنها خراب شود. این تیم برای مردم است. ما بابت ساختوسازها هیچ پولی از دولت دریافت نمیکنیم و از محل درآمدهایمان است. نباید از محسننژاد انتظار زیادی داشت، طلای المپیک را به کسانی میدهند که ششدانگ باشند مثل حسن یزدانی ۲۰۱۶، همین یزدانی ۴ سال بعد ششدانگ نبود و در ۱۵ ثانیه مدال طلا را از دست داد. وی ادامه داد: محسننژاد 2 سال جهانی باخته پارسال هم پنجم شد از آن طرف به قهرمان جهان ۳ بر ۳ باخته است. چطور میگویند شانس بالاست؟ نمیخواهم روحیه او کم شود اما کار سختی دارد. در وزن ۶۷ کیلوگرم اسماعیلی نخستین میدان رسمیاش در بزرگسالان است. طلای المپیک را به کسی میدهند که ششدانگ باشد. یک دانگش کم باشد نمیدهند. بروید ببینید آنها که طلا گرفتند همه چیزشان با بقیه فرق دارد یا نه. مثل یزدانی در ۲۰۱۶ باشد که در چند ثانیه طلا گرفت اما ۴ سال بعد ششدانگ نبود و نقره گرفت. رضازاده، ساعی، موحد و گرایی را ببینید ششدانگ بودند یا نه. گرایی هیچ مشکل فنی نداشت اما وزنش سنگین شده بود. امیدوارم به ۷۲ کیلوگرم بیاید و موفق شود.
* توقع مدال از یزدانی نداریم
وی با بیان اینکه خوشحالم حسن یزدانی به تیم اضافه شد، گفت: او با حضورش باعث افزایش روحیه ملیپوشان شد. او یک سال بسیار سخت را پشت سر گذاشت و روزبهروز من او را رصد میکردم. ما توقع مدال از یزدانی نداریم. ملیپوش آمریکایی هموزن یزدانی ورزشکار بسیار خوبی است. ما دوست داریم او تاریخساز شود اما حریف او بسیار ورزشکار خوبی است و من از او توقع مدال ندارم. خود من از حسن یزدانی روحیه میگیرم. به نظر میرسد علیرضا دبیر با این صحبتها قصد داشت علاوه بر کمکردن فشار از روی شانههای یزدانی، او را از لحاظ انگیزشی کاملا پمپاژ کند.
ارسال به دوستان
نکته
افزایش تعامل دریایی در خزر
ناخدایکم ستاد عباس حسنی*: رزمایش امداد و نجات و امنیت دریایی ۲۰۲۴ دریای خزر با هدف ارتقای تعاملات و دیپلماسی دریایی و همافزایی توانمندیها و ظرفیتهای دریایی ارگانهای دریایی کشور با کشورهای حاشیه دریای خزر برای ایمنی تردد کشتیرانی و خطوط مواصلاتی تجاری در ۲ مرحله ساحلی و دریایی برگزار شد.
در این رزمایش که یگانهای سطحی نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل ناو موشکانداز سپر، ناو موشکانداز جوشن، ناو موشکانداز پیکان، ۳ فروند ناوچه قائم کلاس، ۲ فروند بالگرد، ۲ فروند یدککش و همچنین یک فروند شناور شهید بصیر ندسا و یگانهایی از دریابانی فراجا شرکت داشتند، علاوه بر یگانهای اعلام شده، کشتی امداد و نجات 45SB فدراسیون روسیه و ناظرانی از کشورهای حاشیه دریای خزر از جمله جمهوری آذربایجان شرکت داشتند.
به ابتکار نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران برای نخستین بار رزمایشی طراحی و اجرا شد که علاوه بر ارتقای همکاری در مقابله با سوانح دریایی از سوی ارگانهای دریایی کشور، توانمندیهای کشورهای حاشیه دریای خزر هم به صورت همافزا پای کار آمد و موجبات پیشرفت تعاملات دریایی را فراهم کرد که از این موضوع میتوان به عنوان بهترین دستاورد این رزمایش یاد کرد.
تمرینات پیشبینی شده در این رزمایش عبارت بود از رصد و پایش هوایی منطقه تمرین با بالگردها و پهپادهای جستوجو و نجات نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران، عملیات امدادرسانی هوایی، عملیات راپل با بالگرد روی کشتی سانحه دیده، نجات نفرات از آب با قایقهای نجات، اطفای حریق، عملیات یدک کشتی سانحه دیده، آرایش نظامی یگانهای شناور شرکتکننده پس از موفقیت در امداد و نجات کشتی سانحه دیده و تمرین عکسبرداری هوایی و رژه دریایی از مقابل ناو سرفرماندهی سپر.
همچنین به منظور افزایش سطح مهارت کارکنان در بالا بردن امنیت دریایی، یک تمرین تیراندازی سطحی علیه هدف کاذب با سلاحهای تعیین شده یگانهای شناور انجام شد.
در نهایت این رزمایش با اجرای موفق همه تمرینات پیشبینی شده به اهداف خود رسید و باعث شد ایمنی تردد کشتیرانی در دریای خزر ارتقا یابد.
سخنگوی رزمایش امداد و نجات و امنیت دریایی ۲۰۲۴ خزر *
ارسال به دوستان
مرور مهمترین فیلمهای سینمایی با موضوع المپیک در آستانه آغاز بازیهای 2024 پاریس
سینما المپیک
گروه فرهنگ و هنر: شاید در ظاهر المپیک و سینما سنخیت چندانی با هم نداشته باشند اما تنها کافی است بدانیم آنچه امروز به عنوان بازیهای حرفهای یا المپیک مدرن هر 4 سال یکبار برگزار میشود سابقهای همچون سینما دارد، بنابراین میتوان گفت هر دو آنها اگر در هیچ موضوعی به هم شباهت نداشته باشند در آغاز به کارشان مشترک هستند. امروز المپیک و سینما با قدمت 128 ساله از مخاطبان و علاقهمندان پرشماری در جهان برخوردارند. بازیهای المپیک همواره دارای سوژهها و موضوعات جذاب بسیاری است و شاید به همین دلیل باشد که در تاریخ سینما شاهد بسیاری از فیلمهای داستانی و مستند هستیم.
سینماگران در تمام این سالها برای به تصویر کشیدن پیروزیها، شکستها و تراژدیها تلاش فراوانی کردهاند. البته در برخی موارد، فیلمهای مربوط به المپیک حتی درباره خود بازیها نیست و خیلی دورتر از سکوهای سهگانه اتفاق میافتد اما هنوز هم شایسته تماشا هستند. برای مثال استیون اسپیلبرگ، کلینت ایستوود و بنت میلر هر کدام ما را به مکان و زمانی فراتر از استادیومها و عرصههای المپیکی بردهاند و از همین رو است که آثار و فیلمهای المپیکی همچنان جمعیت زیادی را به عنوان مخاطب جذب میکنند و حتی جزو پرمخاطبترین فیلمهای سینمایی قرار دارند. «ریچارد جوول»، «فاکسکَچِر» و «شکست ناپذیر» از جمله فیلمهای موفق در این حوزه است. اما اکنون در حالی که تنها 2 روز به آغاز ماراتن المپیک 2024 پاریس زمان باقی مانده، مروری کردهایم به فیلمهای شاخص و مطرح سینمای جهان که با موضوع المپیک ساخته شده است. البته همانطور که پیشتر بیان شد در تاریخ سینما فیلمهای بسیاری درباره المپیک ساخته شده و روی پرده رفته است اما تنها تعداد محدودی از آنها به عنوان فیلم شاخص در اذهان مخاطبان و علاقهمندان هنر هفتم باقی مانده است که در این گزارش به تعدادی از شاخصترین و ماندگارترین آنها نگاهی انداختهایم.
* «جیم تورپ - آمریکایی»
فیلم سینمایی Jim Thorpe – All-American اگر چه متعلق به سالها پیش است اما هنوز هم فیلمی پرطرفدار و قوی به حساب میآید. تورپ بازیکن اهل آمریکا بود و از بومیان این کشور به حساب میآمد. اطلاعات قومیتی او اگر چه پراکنده و متفاوت است اما همه این اطلاعات گواهی میدهند که تورپ یک ستاره الهام بخش بوده است. او سال ۱۸۸۸ متولد و فیلم سینمایی زندگی او سال ۱۹۵۱ ساخته شد. مایکل کورتیز، کارگردان اهل مجارستان - آمریکا بود که ساخت شاهکاری نظیر «کازابلانکا» را در کارنامه اش داشت. کورتیز کسی بود که تصمیم به ساخت فیلم «زندگی تورپ» گرفت و او را در المپیک ۱۹۱۲ به تصویر کشید. تورپ نخستین بومی آمریکا بود که توانست به مدال طلای المپیک دست پیدا کند و در این فیلم، علاوه بر موفقیت تورپ در المپیک، وجههای دیگری از زندگی اش نیز به تصویر کشیده شده است.
* «ریچارد جوول»
«ریچارد جوول» به کارگردانی کلینت ایستوود یکی دیگر از آثار شاخص این لیست است که هر چند با ورزش به صورت مستقیم سروکار ندارد اما با حوادث حاشیهای المپیک آتالانتا در ارتباط است. پل والتر هاوزر، بازیگر شخصیت ریچارد جوول قبل از ایفای نقش در این اثر به خاطر بازی در فیلم من، تونیا در سال 2017، یک فیلم کاملاً المپیکی در کارنامه خود داشت و سپس بازی در فیلم «ریچارد جوول» ساخته کلینت ایستوود را نیز در سال 2019 تجربه کرد. او تنها بازیگری است که در 2 فیلم این لیست ظاهر میشود و همین باعث ایجاد یک ویژگی دوگانه فوقالعاده برای کارنامه کاری او میشود.
شخص ریچارد جوول در بازیهای المپیک تابستانی 1996 در آتلانتا، ایالت جورجیا نگهبان امنیت پارک المپیک سنتنیال بود. او در حین کار بمبهایی را در محل کشف کرد، به مقامات مربوط هشدار داد و قبل از منفجر شدن آنها به تخلیه منطقه کمک کرد. در این حادثه 2 نفر جان خود را از دست دادند و بیش از 100 نفر زخمی شدند اما بدون کشف او این حادثه میتوانست بسیار بدتر باشد. جوول که در ابتدا به عنوان یک قهرمان شناخته میشد، بعداً توسط FBI مظنون اصلی شد و سپس در جریان توفان رسانهای مورد اهانت قرار گرفت؛ این در حالی بود که در نهایت همه اتهامات از روی نام وی پاک شد. هر چند این خسارت واردشده زندگی او را خراب کرد.
* «ارابههای آتش»
«ارابههای آتش» یک فیلم بریتانیایی است که سال ۱۹۸۱ پخش شد. داستان این فیلم بر اساس سرگذشت واقعی 2 ورزشکار مسیحی بنیادگرا و یهودی بریتانیایی است که برای حضور در المپیک تابستانی ۱۹۲۴ تمرین میکنند. در واقع «اریک لیدل» اسکاتلندی (چارلسن) و «هارولد ایبراهمز» (کراس) - پسر یک یهودی اهل لیتوانی - با پیراهن انگلستان در مسابقات دو المپیک سال ۱۹۲۴ پاریس شرکت و برای به دست آوردن مدال طلا تلاش میکنند. این فیلم برنده 4 جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین موسیقی متن نیز شده است.
حتی اگر شما تا به حال ارابههای آتش را ندیده باشید، احتمالا میتوانید تم و امضای موسیقی آن را بدون هیچگونه انگیزهای زمزمه کنید. موسیقی متن این فیلم که توسط Vangelis ساخته شده، پسزمینهای برای نمایش بسیاری از برنامههای ورزشی و انگیزشی در 4 دهه گذشته بوده است اما همانطور که گرفتن اسکار بهترین فیلم نشان میدهد، «ارابههای آتش» چیزی فراتر از یک عنوان تیتراژ به یاد ماندنی و موسیقی متن عالی ارائه میدهد. «ارابههای آتش» داستانی جذاب و اجراهای فوقالعادهای را ارائه میدهد و همانطور که اشاره کردیم، ترانه تم آن نیز بسیار فروتنانه و گوشنواز است.
* «فاکسکَچِر»
فاکسکَچِر فیلم درام زندگینامهای به کارگردانی بنت میلر و بازی چنینگ تیتوم، مارک روفالو و استیو کارل است. ای. مکس فرای و دن فاترمن فیلمنامه آن را بر اساس حوادث و شخصیتهای واقعی نگاشتهاند. فاکسکچر در بخش اصلی برای نخل طلایی در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۴ رقابت کرد که میلر در آن برنده جایزه بهترین کارگردانی شد. داستان فیلم بر اساس زندگی واقعی و تراژیک دیو شولتز، قهرمان کشتی آزاد المپیک ساخته شده است. نام فیلم نیز از عنوان باشگاهی گرفته شده است که دیوید شولتز و برادرش مارک شولتز زیر نظر جان دوپان در آن کار میکردند.
مارک و دیوید شولتز، برادران ورزشکاری بودند که هر دو در رشته کشتی آزاد در المپیک 1984 طلا گرفتند. آنها هنگامی که یک خیر ثروتمند وارد زندگیشان میشود تا به آنها کمک مالی کند تا برای بازیهای 1988 میلادی در سئول کرهجنوبی آماده شوند، به شهرت دیگری میرسند که پایه این اثر را شکل میدهد. به طور کلی هیجان پیروزی و درد و رنج شکست در «Foxcatcher» به شکل خیرهکنندهای به نمایش درآمده است.
* «شکست ناپذیر»
فیلم سینمایی Unbroken به کارگردانی آنجلینا جولی سال ۲۰۱۴ ساخته شده است؛ فیلمی که از کتابی با همین نام اقتباس شده است و بر اساس داستانی واقعی شکل میگیرد. این فیلم روایتگر بخشی از زندگی لوئیس زامپرینی در اردوگاه اسرا در ژاپن است. سختیهای زندگی زامپرینی باورناپذیر است و فراز و نشیبهایی که پشت سر میگذارد، یک تراژدی تمام عیار است. فیلم اگرچه طولانی است اما ریتم سریع و رخ دادن اتفاقات یکی پس از دیگری، از خسته شدن مخاطب جلوگیری میکند. در بخشهایی از این فیلم که به حضور زامپرینی در المپیک مربوط است، تلاش و خستگی ناپذیری اش بخوبی به نمایش گذاشته میشود. تماشای این اثر حماسی و زیبا، بی شک حالتان را خوب میکند.
* «من، تونیا هستم»
«من، تونیا هستم» یک فیلم زندگینامهای کمدی سیاه آمریکایی به کارگردانی کریگ گیلسپی و نویسندگی استیون راجرز است که سال ۲۰۱۷ منتشر شد. از بازیگران آن میتوان به مارگو رابی در نقش اسکیتر نمایشی تونیا هاردینگ، سباستین استن، جولیان نیکلسون، بوجانا نوواکوویچ، بابی کاناوله و آلیسون جانی اشاره کرد. فیلم سینمایی من، تونیا با بازیگری مارگو رابی مرور دقیقی به زندگی تونیا و رقیب او در ماجرای المپیک زمستانی سال ۱۹۹۴ میکند. تونیا هاردینگ، نخستین اسکیتباز زن آمریکایی بود که در رقابتهای حرفهای با یک جهش حرکتی ماندگار کرد و ۲ بار نماینده آمریکا در المپیک بود. این فیلم با واکاوی اتفاقات مربوط به زندگی شخصی و حرفهای هاردینگ قبل از المپیک، توانست نظرات مثبت فراوانی را به دست آورد. همچنین مارگو رابی نیز برای اجرای نقش تونیا هاردینگ نامزد دریافت بهترین بازیگر زن آکادمی اسکار شد.
«تیغههای افتخار» Blades of Glory نام فیلم سینمایی دیگری است که رقابت در میدان المپیک را به تصویر میکشد. تیغههای افتخار رگههایی از کمدی دارد و روایتگر زندگی ۲ اسکی باز روی یخ است که در حاشیه مسابقات المپیک با هم درگیر میشوند. فدراسیون جهانی آنها را برای همیشه از شرکت در مسابقات انفرادی اسکی روی یخ محروم میکند و سالها بعد، مربی یکی از این دو نفر پیشنهاد میدهد با رقیب دیرینه اش در مسابقات دونفره اسکی روی یخ شرکت کنند. چز و جیمی که از لحاظ اخلاقی در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند، با هم متحد میشوند و در ادامه ماجراهای زیادی برای این ۲ ورزشکار رقم میخورد. تیغههای افتخار در سینمای آمریکا سروصدای زیادی به پا کرد و منجر به افزایش فروش آن شد.
* «مسابقه»
داستان جذاب جسی اونز، قهرمان المپیک برلین، موضوع فیلم سینمایی «مسابقه» یا «نژاد» است و مشکلات زندگی این جوان سیاهپوست در دهه ۱۹۳۰ میلادی آمریکا را روایت میکند. اونز بعد از اثبات مهارتهایش موفق میشود در بازیهای المپیک تابستانی برلین رقابت کند. با وجود اظهارات افراد ضد هیتلر برای بایکوت این رویداد، اونز تصمیم میگیرد در این رقابتها حاضر شود و در نهایت ۴ مدال طلا دریافت میکند. رسانههای مخالف دولت هیتلر مانور زیادی روی موضوع دست ندادن هیتلر با این ورزشکار سیاهپوست آمریکایی دادند اما در آن روز هیتلر به دلیل تسریع در امر مراسم اهدای جوایز، دست دادن با هر ورزشکاری چه آلمانی و چه غیرآلمانی را منع کرده بود.
* «بدو میلکها بدو»
طبق رتبهبندی بانک اطلاعات سینمایی IMDb، این فیلم ۳ ساعته هندی بهترین اثری است که درباره بازیهای المپیک ساخته شده است. این فیلم سینمایی داستان واقعی میلکها سینگ است که به نام «سیک پرنده» نیز شناخته میشود. بعد از قهرمانی در مسابقات آسیایی ۱۹۵۸، او راه رسیدن به المپیک ۱۹۵۶ استرالیا را پیدا میکند. اگرچه او نخستین مسابقه خود را نمیتواند ببرد اما تلاش خود را بیشتر میکند تا در نهایت در المپیک ۱۹۶۰ رم موفق به کسب جایگاه چهارم میشود.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
آمریکا طغیان میکند
حنیف غفاری: کنارهگیری بایدن از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۵ نوامبر، کاملا «هریس» را جهت جانشینی وی «حریص» کرده است. با این حال اساسا شکلگیری دوگانه هریس - ترامپ نیز تاثیری بر روند آیندهنگاری تحولات آمریکای بحرانزده نخواهد گذاشت. اگر چه رسانههای آمریکایی ترجیح میدهند پس از ترور ترامپ روی دوگانه جمهوریخواه-دموکرات و تاثیر این حادثه بر نتایج انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر متمرکز شوند اما تحلیلگران امور اجتماعی و امنیتی در آمریکا نمیتوانند نگرانی خود را در قبال تحولات آتی این کشور کتمان کنند. قطعا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه نوامبر پایان مییابد اما دوران پساانتخابات در آن مملو از تنشهای پیشبینیناپذیر و متعاقبا غیرقابل کنترل خواهد بود. نظرسنجی رویترز/ ایپسوس که اخیرا در آمریکا منتشر شد، نشان میدهد حداقل 80 درصد آمریکاییها (اعم از دموکرات و جمهوریخواه) میترسند کشورشان پس از سوءقصد به دونالد ترامپ از کنترل خارج شده و متعاقب برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، بیش از پیش درگیر تنشها و حتی جنگ داخلی شود.
به عبارت بهتر، اکثریت قریب به اتفاق آمریکاییها میگویند کشورشان از کنترل خارج شده و به سوی آیندهای نامعلوم پیش میرود. این نخستین بار نیست که هشدار جنگ داخلی در آمریکا مخابره میشود. سال 2018 میلادی، رکس تیلرسون، وزیر اسبق امور خارجه آمریکا هشدار داد تنشهای مزمن و دامنهدار ایجادشده میان ۲ حزب سنتی این کشور (دموکرات و جمهوریخواه)، ایالات متحده را به سوی یک جنگ داخلی خانمانسوز هدایت میکند. از یک سو، دوگانه دموکرات - جمهوریخواه از مدل یک رقابت سنتی و سیاسی خارج شده و درونمایهای نفرتانگیز پیدا کرده است. بر همین اساس، طرفداران ترامپ، دموکراتها را دشمنان درجه اول آمریکا قلمداد کرده و پیروزی هریس یا هر نامزد دیگری از حزب دموکرات را آخرین نقطه صبر خود تلقی میکنند! گروههایی مانند پسران مغرور که پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 دست به تسخیر کنگره زدند، اکنون قدرت ریسکپذیری بیشتری درباره ایجاد ناآرامیهای گسترده داخلی در آمریکا پیدا کردهاند. در برخی ایالات مانند اوهایو، تگزاس، پنسیلوانیا و فلوریدا، پیشزمینههای تاریخی و اجتماعی قابل توجهی درباره ایجاد و استمرار منازعات پایدار وجود دارد. فراتر از آن، اگر ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری امسال شکست بخورد، دیگر امکان بازگشت وی به قدرت منتفی خواهد بود و باید برای همیشه از صحنه سیاسی کشورش برود. از این رو انتخابات پیش رو برای رئیسجمهور سابق آمریکا و هوادارانش حکم بازی مرگ و زندگی را دارد. در طرف مقابل نیز دموکراتها، برخی رایدهندگان مستقل و حتی عدهای از جمهوریخواهان سنتی مخالف ترامپ، بازگشت وی به قدرت را مصداق یک فاجعه و بازگشت به عقب قلمداد میکنند. همانگونه که در میان طرفداران ترامپ کمترین تحمل و ظرفیتی برای پذیرش شکست وی وجود ندارد، در میان طرفداران حزب دموکرات نیز کمترین ظرفیتی برای تحمل حضور ترامپ در کاخ سفید در بین سالهای 2024 تا 2028 میلادی متصور نیست. در یک نتیجهگیری ساده و گویا درمییابیم پیروزی دموکراتها یا جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری ۵ نوامبر در هر حال شیپور منازعه داخلی در ایالات متحده را خواهد نواخت. تنها، جایگاه مهرههای بازی یعنی دولت و اپوزیسیون در این منازعه میتواند جابهجا شود، بدون آنکه اصل مساله مخدوش شود.
ارسال به دوستان
نگاه
سفر نتانیاهو به واشنگتن در میانه بحران در اسرائیل و آمریکا
مهدی گرگانی: نخستوزیر رژیم صهیونیستی روز گذشته عازم آمریکا شد؛ او قرار است امروز (سوم مرداد) در کنگره سخنرانی کند. سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا که برای نخستین بار از زمان آغاز جنگ غزه انجام میشود، در حالی است که ۲۹۳ روز از جنگ گذشته و اوضاع امنیتی و سیاسی رژیم اشغالگر بویژه حیات سیاسی شخص نتانیاهو در شرایط بسیار شکنندهای قرار دارد. بیشک سفر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا با هدف غلبه یا حتیالامکان کنترل شرایط موجود انجام شده و اهدافی که در ادامه به آن اشاره میشود را با خود به همراه خواهد داشت.
1- همانگونه که ذکر شد ۲۹۳ روز از جنگ غزه میگذرد؛ طولانیترین نبرد تاریخ آزادسازی...
فلسطین و پیچیدهترین و طولانیترین جنگی که ارتش اشغالگر صهیونیستی وارد آن شده و هیچ چشمانداز روشنی برای خروج از آن نمیبیند. در این میان آمریکا نیز از ابتدای جنگ از هیچ کمک تسلیحاتی، اطلاعاتی، لجستیکی و سیاسی از رژیم صهیونیستی دریغ نکرده است؛ حتی در شرایطی که دولت بایدن هر از گاه با هدف ترمیم چهره خود، اقدام به بیان انتقاداتی بسیار نرم و سطحی از نتانیاهو و برخی وزرای کابینه وی میکند اما لحظهای گسیل گسترده سلاح برای ارتش اشغالگر متوقف نشده است، به طوری که روز گذشته نیز رسانههای عبریزبان از فرود یک هواپیمای باری آمریکایی مملو از سلاح در فرودگاه بن گورین خبر دادند. با وجود تمام این حمایتها، یکی از اهداف اصلی سفر نتانیاهو به واشنگتن تلاش برای دریافت سلاح بیشتر و مقابله با برخی انتقادات سیاسی هر چند نرم و سطحی است.
2- مسأله دیگر به شرایط حاکم بر غرب آسیا مربوط میشود؛ جنگ در غزه به مرحلهای رسیده است که سران رژیم اشغالگر به وضوح از اینکه جبهه لبنان و یمن بیش از سطح انتظار فعال شده و کارایی بالایی از خود نشان دادهاند، آشفته و نگران هستند. حملات حزبالله که شمال فلسطین اشغالی را به بیغوله تبدیل کرده و صدها هزار شهرکنشین را از شهرهای اشغالی و شهرکهای غصبی فراری داده، ارتش اشغالگر را در شرایط استیصال قرار داده است و از سوی دیگر یمنیها هستند که نبرد خود را در حمایت از مردم غزه وارد مرحله جدیدی کردهاند. نیروهای مسلح یمن که ماههاست بندر امالرشراش اشغالی (ایلات) را تحت محاصره دریایی درآورده و ضربات سهمگینی بر پیکره اقتصادی رژیم صهیونیستی وارد کردهاند، برای نخستین بار تلآویو را هدف حمله پهپادی قرار دادند و ضمن وارد کردن تلفات جانی و خسارات مالی، موجی از وحشت را در میان صهیونیستها ایجاد کردند. بیشک بنیامین نتانیاهو در سفر خود به واشنگتن، از اینکه ائتلاف آمریکایی - انگلیسی که 7 ماه پیش با هدف متوقف کردن یمنیها تشکیل شده بود، تاکنون هیچ دستاوردی نداشته است، انتقاد خواهد کرد و خواستار فشار بیشتر و تشدید حملات به یمن خواهد شد.
3- مسأله سوم در سفر نتانیاهو به واشنگتن به شخص وی مربوط میشود؛ نتانیاهو بیشک در بحرانیترین شرایط عمر سیاسی خود به سر میبرد؛ جنگ غزه همچنان ادامه دارد و ایده آزادسازی اسرای اسرائیلی با استفاده از فشار نظامی و بمباران و جنایات جنگی که نتانیاهو به شدت حامی آن است، با شکست فاحش مواجه شده و بر آمار کشتهها و زخمیهای ارتش در غزه روز به روز افزوده میشود و علاوه بر این هزاران نظامی دچار بیماریهای روحی - روانی شدهاند. در این اوضاع آشفته جنگ، تظاهرات مخالفان بویژه خانواده اسرا، روزانه انجام میشود و سران احزاب مخالف بیمحابا خواستار کنارهگیری و محاکمه نتانیاهو و دیگر سران سیاسی و نظامی هستند. در این میان یکی از اهداف اصلی نتانیاهو در این سفر تلاش برای دریافت تضمین حداقلی از مقامات آمریکایی جهت بقای سیاسی خویش خواهد بود؛ بیشک او میداند در صورت پشتیبانی قوی کاخ سفید، مخالفان وی توانایی محاکمه یا کنار زدن کاملش از صحنه سیاسی را نخواهند داشت. همزمان بیتردید نتانیاهو مذاکرات و دیدارهای غیررسمی نیز با جمهوریخواهان خواهد داشت تا در صورت پیروزی احتمالی دونالد ترامپ در انتخابات ۵ نوامبر/ ۱۵ آبان، از هماکنون میوه آن را چیده باشد.
ارسال به دوستان
گلایه رئیس جمهور منتخب از سهمخواهی برخی گروههای سیاسی و تحمیل نمایندگان خود برای حضور در کابینه چهاردهم
پزشکیان: باید کابینه وفاق ملی تشکیل دهیم
آیا با ترکیب فعلی شورای راهبری، کابینه وفاق ملی محقق میشود؟
گروه سیاسی: پس از پایان انتخابات و مشخص شدن چهره نهمین رئیسجمهور ایران، اصطلاح «شورای راهبری تعیین دولت چهاردهم» به سپهر سیاسی کشور اضافه شد. در دورههای گذشته خبری از چنین شورایی نبود اما حالا که قرار شده است 5 کارگروه که اتفاقا افراد حاضر در آنها جملگی به یک جناح خاص تعلق دارند، دولت «وحدت ملی» را انتخاب کنند، مشخص نیست خروجی چنین شورایی قرار است چه باشد و چطور میتوانند دولت «وفاق ملی» را که اخیرا مسعود پزشکیان از آن نام برده بود، تشکیل بدهند.
دیروز مسعود پزشکیان در دیدار با فعالان ستادهای مردمی در سالن همایشهای وزارت کشور با بیان اینکه مهم این است ما کابینهای با وفاق ملی انتخاب کنیم، گفت: «انتخاب مسؤولان برای ما معضل شده است، چون شعار دادیم انتخاب برتر میکنیم اما حالا به همه میگوییم کمک کنید، همه آدمهای خودشان را معرفی میکنند؛ نمیدانم باید چه کار کنیم».
رئیسجمهور منتخب که پس از مسجل شدن پیروزیاش در انتخابات حتی نشست خبری مرسوم کاندیداهای پیروز انتخابات را برگزار نکرد و کار مهم تعیین کابینه و مدیران دولتی را به یک شورا سپرد تا بیشتر وقت خود را در سوپرمارکتها و دیدارهای غیرکاری سپری کند، حالا اعتراف میکند نمیداند چطور باید از پس «معضل» انتخاب مسؤولان دولت چهاردهم برآید. این امر در حالی است که با صحبتهای گلایهآمیز دیروز او، این شائبه پیش میآید که آیا خود رئیسجمهور منتخب نیز از عملکرد شورای تعیین دولت چهاردهم راضی نیست؟
پیشتر از داخل جریان اصلاحات و اتفاقا افراد نزدیک به پزشکیان که در ستاد انتخاباتی او فعالانه حضور داشتند نیز سخنان اعتراضآمیزی نسبت به اعمال فشار برای تعیین اعضای دولت مطرح شده بود. محمدجواد آذریجهرمی سردمدار معترضانی است که چند بار به بهانههای مختلف نسبت به آنچه «پیرمردهای پرحاشیه سیاست ایران» مینامد، هشدار داده است.
وزیر ارتباطات دولت دوازدهم اخیرا در پستی معنادار در صفحه شخصیاش در فضای مجازی، به تلاش برخی برای کسب قدرت در دولت چهاردهم واکنش نشان داد. او در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به کنارهگیری «جو بایدن» از رقابتهای انتخاباتی نوشت: «در حالی که «پیرمرد پرحاشیه سیاست آمریکا» کنارهگیری کرد، «پیرمردان پرحاشیه سیاست ایران» همچنان مشغول مجاهدهاند».
جهرمی که عضو شورای راهبری انتخاب دولت چهاردهم است، پیشتر نیز درباره «سهمخواهی پیرمردهای پرحاشیه سیاست» در پست دیگری نوشته بود: «بزودی خیل مشتاقان حضرت اباعبدالله علیهالسلام راهی زیارت اربعین شده و این رویداد بزرگ همزمان با استقرار دولت جدید خواهد بود. در میانه نبرد پیرمردهای پرحاشیه سیاست برای اخذ سهم از دولت، امیدوارم رئیسجمهور منتخب توجه ویژهای به برنامهریزی برای خدمترسانی به این زوار عزیز داشته باشد».
جالب آنجاست که خود آذریجهرمی و محمدجواد ظریف که رئیس شورای راهبری تعیین دولت چهاردهم است نیز مورد انتقاد دیگر اصلاحطلبان قرار گرفتهاند! بهزاد نبوی از چهرههای شناختهشده جریان اصلاحات که نقش فعالی در پیروزی پزشکیان ایفا کرد، از جمله این افراد است که به صورت صریح از فشار اصلاحطلبان برای غارت مناصب و جایگاههای کلیدی دولت چهاردهم انتقاد کرد. او در متنی که اخیرا منتشر کرده، آورده بود: «با مطالعه مطالب دوستان، به نظر میرسد شعار «برای ایران» قبل از انتخابات، به شعار «برای وزارت» تبدیل شده».
نبوی در ادامه متن خود مطالبی را عنوان کرد که گویا مخاطبش افرادی چون ظریف و آذریجهرمی بودند. وی نوشته بود: «از همه اعضای کمیتهها عاجزانه استدعا دارم به خاطر ایران و به خاطر دکتر پزشکیان بینوا، دست از سهمخواهی از این گوشت قربانی بردارند. پیشنهاد میکنم رئیس و همه اعضای کمیتهها، از داشتن پست و مقام منع شوند تا بتوانند کمی هم به فکر ایران و آینده آن باشند».
طرح این مباحث آن هم به شکل علنی از سوی یکی از پیشکسوتان جبهه اصلاحات احتمالا موید آن است که فشارهای اطرافیان باعث شده کار در همین روزهای نخست از دست پزشکیان در برود. حالا رئیسجمهور منتخب در جمع فعالان ستادهای مردمی طوری سخن میگوید که او را شبیه همان «پزشکیان بینوا»یی میکند که نبوی در متنش یاد کرده بود!
پزشکیان دیروز گفته بود: «مساله اول انتخاب کابینه وفاق ملی و آن شعاری است که سر میدادیم که مملکت با یک دسته و جناح اداره نمیشود، خودمان هم باید به آن پایبند باشیم، در نتیجه باید کابینهای را شکل دهیم تا افراد صادق، باتجربه و بادانش انتخاب شوند و به سمت سیاستهای کلی مقام معظم رهبری حرکت کنیم».
پزشکیان میگوید کشور با یک جناح اداره نمیشود و در مقابل شورای راهبری که قرار است اعضای کابینه او را تشکیل بدهند، جملگی از یک جناح و طیف خاص هستند! حرفهای دیروز پزشکیان تفاوتهایی با سخنانی دارد که ظریف پیشتر درباره شورای راهبری و معیارهای آن گفته بود.
* کابینه اتحاد یا وفاق ملی
محمدجواد ظریف، رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم پیشتر (شامگاه 27 تیرماه) در گفتوگوی ویژه خبری در پاسخ به این سوال که با دعوت از احزاب و گروههای مختلف برای تعیین اعضای کمیتههای شورای راهبری قرار است کابینه ائتلافی تشکیل یابد؟ گفته بود: «کابینه ائتلافی نیست. کابینه وحدت ملی است و قرار نیست افرادی که با گفتمان رئیسجمهور همراهی ندارند در کابینه حاضر باشند. مردم به یک نفر رای دادند و آن یک نفر هم افرادی را که حاضر باشند با آن گفتمان همراهی کنند جمع خواهد کرد». همچنین ظریف در همان گفتوگوی تلویزیونی به صراحت اعلام کرد «سهمی از کمیته اصلاحات را برای کسانی که زحمت زیادی در این روند کشیدند، گذاشتهایم».
درست روز بعد از سخنان ظریف، اسامی اعضای شورای راهبری انتخاب کابینه دولت چهاردهم اعلام شد. مروری کوتاه بر اسامی این اعضا نشان داد همه آنها را میتوان در ۲ دسته اصلاحطلبها و اعضا و نزدیکان دولت روحانی خلاصه کرد. این در حالی است که پزشکیان در ایام تبلیغات انتخاباتی و مناظرهها تاکید داشت «حزبی» نیست. وقتی او را به ادامه راه روحانی متهم میکردند، عصبی میشد و میگفت نسبتی با آنها ندارد اما با معرفی اعضای شورای راهبری که مشخص شد اصلاحطلبها و تیم حسن روحانی شاکله این شورا را در اختیار گرفتهاند، جای شکی باقی نماند که خروجی چنین شورایی چه میتواند باشد!
اعلام ترکیب شورای راهبری همچنین ادعای تشکیل دولت ائتلافی را که ظریف قبل از انتخابات در یاسوج مطرح کرده بود نیز زیر سوال برد و نشان داد فعلا تا این مرحله شاهد یک تشکیلات حزبی هستیم که صدای رئیسجمهور منتخب را هم درآورده است!
در شرایطی که آذریجهرمی پیرمردهای پرحاشیه سیاست را به سهمخواهی متهم میکند و از آن سو بهزاد نبوی به امثال او و ظریف توصیه میکند پزشکیان بینوا را رها کنند، دیروز رئیسجمهور منتخب به جای استفاده از «دولت وحدت ملی» از واژه کابینه «وفاق ملی» استفاده میکند و ماحصل فعالیت شورای راهبری را در یک جمله بیان میدارد: «همه افراد خودشان را معرفی میکنند»!
***
همه گزینه هستند مگر خلافش ثابت شود!
«حالا به همه میگوییم کمک کنید اما همه آدمهای خودشان را معرفی میکنند؛ نمیدانم باید چهکار کنیم»؛ این بخشی از اظهارات مسعود پزشکیان در دیدار با فعالان ستادهای مردمی بود که نشاندهنده سردرگمی و بلاتکلیفی رئیسجمهور منتخب در روزهای فشار بیرونی است؛ روزهایی که اتفاقا قابل حدس بود، همان موقع که «بیبرنامه بودن» افتخار بخشی از دستگاه تبلیغاتی رئیسجمهور وقت شده بود اما این ماجرا یک سوی دیگر هم دارد، اینکه این روزها همه فکر میکنند «گزینه» هستند. حالا فهرستهای متعددی در صفحات مجازی و کانالهای اطلاعرسانی دست به دست میشود که عدهای را «گزینه» وزارتخانه یا نهاد و یا سازمانی معرفی کرده است؛ در خلال این لیستها نامهای بسیاری به چشم میخورد و این تکثر نام عجیب است. گویی یک نفر را پای سیستم نشاندهاند و هر آنچه در جستوجوی اینترنتی و پرسه در وبسایتهای خبری یافته است را به عنوان گزینه معرفی کرده است. هر آنچه نیز در صفحات مجازی منتشر نشود، رژه افرادی است که در محافل میچرخند و خود را گزینه بالقوه پستها میدانند. هیچگاه و در هیچ دورهای نگارنده به خاطر ندارد که چنین آواز آشفتگی در بدنه دولت بلند باشد؛ آشفتگیای که ریشه در بلاتکلیفی و رفتار شعاری «شورای راهبری دولت چهاردهم» دارد. غرض اینکه آقای رئیسجمهور دیگر باید واقف شده باشند که آنچنان هم نمیشود بدون برنامه پیش رفت. حاصل نخستین گام شما برای تعیین کابینه پشتیبانی شورایی جناحی شد که این شورا توهم «گزینه بودن» را به بسیاری از کسانی که از سطح علمی و تجربه عملی برخوردار نیستند، القا کرده است. البته قابلپیشبینی نیز بود، چنانکه حاصل معیارهای «۶۰ درصد افرادی که سابقه عضویت در دولت نداشته باشند را در اولویت داریم»، «در روند انتخاب وزرا سابقه حضور یک امتیاز منفی است» و «اگر نامزدی مرد باشد امتیازی نمیگیرد ولی اگر زن باشد ۱۰ امتیاز میگیرد. همینطور اگر از مذاهب و ادیان دیگر باشد امتیاز میگیرد و اگر از مسلمان شیعه باشد اینجا امتیازی نمیگیرد» جز وضعیت موجود نبود. این ایجاد انتظار در جامعه، خود ریشه رفتارهای غیرمنطقی، لابیگریها و فشارهای جناحی است که مرتب و در همه جا به آنها اشاره میکنید. حتی آش این ماجرا و سهمخواهی جریانهایی که شما وامدار حمایت آنها هستید آنقدر شور شده است که هیچ بعید نیست شاهد تشکیل دولت کوتاهقامتان سهمبگیر به جای دولت وحدت ملی باشیم. حال آنکه دوباره تأکید کردید که «مملکت با یک دسته و جناح اداره نمیشود، خودمان هم باید به آن پایبند باشیم، در نتیجه باید کابینهای را شکل دهیم تا افراد صادق، باتجربه و بادانش انتخاب شوند»، هرچند نشانی از آن را تاکنون مشاهده نکردهایم اما دوباره اعتماد میکنیم.
در حالی که جریان رسانهای حامی آقای پزشکیان تصور میکند انتقادات به رفتار یک شورای مسؤولیتناپذیر، تحمیل نوعی عصبانیت به دولت است اما سادهانگاری است که رفتار «جناحی، غیرعلمی و پرحاشیه یک شورا را که تکیه بر آرا و نظرات تئوریسینهای فروپاشی نظام دارد» نوعی عصبانیت تلقی کرد. باید تأکید کرد ما حتی نگران هم نیستیم، چه برسد به عصبانی! چراکه بالندگی یک نظام سیاسی را شاهد هستیم تحت پرچم کلیتی به نام جمهوری اسلامی ایران که به تندترین مخالفانش و آن پیشگوهای متوهم هم، فضای راهبری میدهد و برای بلوغ سیاسی هیجانزدهها صبر پیشه میکند اما این طیب خاطر دلیل آن نیست که دلسوز نباشیم و ساکن و ساکت در گوشهای صرفا نظارهگر شرایط باشیم. لذا مانند گذشته بر این تأکید داریم که نظام جمهوری اسلامی ایران همه جامعه را حتی آنهایی که روزگاری دلبسته فروپاشی بودند یا آن بخشی که هیچ التزامی به قانون اساسی برای خود نمیبینند را در آغوش میگیرد و در بالاترین لایه اثرگذاری پذیرا است. جالب آنکه حتی برخورد قهرآمیز هم نمیکند و صرفا خطقرمزها را ترسیم و یادآوری میکند. لایه بعد -که اتفاقا کمک به دولت است - لایه پیگیری و ابراز خطوط قرمز برای این گزینههاست، همان رسالتی که مانع گم شدن مسیر میشود و نمیگذارد رئیسجمهور و وزرا لابهلای فشارهای بیرونی و درونحزبی سردرگم شوند. دیروز رئیسجمهور در جمع حامیان ستادی خود گفت: «من همان آدم قبل هستم، اینطور نیست که رئیسجمهور شدهام عوض شده باشم؛ خیلیها گله میکنند که خودت را گم کردهای، به خدا شب و روز ندارم». حالا آنچه مانع «عوض شدن» رئیسجمهور میشود، رسانهای پویاست که در برابر تهاجمهای سهمخواهان، وعدههای پیشین را بازخوانی میکند و خطوط قرمز را به یاد وی میآورد اما رسانه منفعل جناحی در رسانه خود فریاد میکشد «عصبانی هستید!». آقای رئیسجمهور! انتظار از شما این است که در برابر هجوم گزینهها و فریادها، شما «عوض نشوید».
ارسال به دوستان
تأملی بر گزاره «موفقیت دولت آینده پیروزی همه ماست»
سرنوشت مشترک ما در پساانتخابات
حمید ملکزاده*: انتخابات ریاستجمهوری برای تعیین رئیس چهاردهمین دولت جمهوری اسلامی ایران به پایان رسیده است. رقابتی سخت در وقتهای اضافه که با هدف تعیین خطمشی حاکم بر قوه مجریه در جمهوری اسلامی ایران انجام شد. این رقابت از طریق برپایی نوعی اجتماع عمومی در میان ملت و برای کشف ترجیح عمومی درباره شیوههای دنبال کردن خیر جمعی در فرآیندهای انتخاباتی پیشبینی شده است. از این جهت رقابتهای انتخاباتی با جنگ یا دیگر صورتهای ممکن از نزاع دشمنانه و رقابتهای ورزشی تفاوت دارد؛ از یک طرف موضوع رقابتهای انتخاباتی نزاع وجود شناختی میان رقبای سیاسی نیست. از این جهت رقابتهای انتخاباتی را باید به شکلی متفاوت از جنگ یا دیگر صورتهای ممکن از نزاع دشمنانه فهمید و از طرف دیگر در رقابتهای انتخاباتی نامزدهای مختلف و هوادارانشان به دنبال کسب افتخارات فردی یا گروهی نیستند، یعنی «پیروزی» در رقابتهای انتخاباتی برای طرفین رقابت دستاوردی شخصی یا گروهی به ارمغان نخواهد آورد. علاوه بر این بنا نیست که بعد از پایان رقابتهای انتخاباتی گروههای رقیب و هوادارانشان صحنه رقابت را ترک کنند و هرکدام دنبال مسیر و راه خاص خودشان بروند؛ آنها به شکل بنیادین با یکدیگر پیوند خوردهاند. به همین دلیل است که میتوان ادعا کرد پیروزی در رقابتهای انتخاباتی نخستین گام برای حرکت در «مسیر پیروزی همه مردم» یا به بیان دقیقتر «پیروزی کشور» است. در این مطلب تلاش میکنم مسائل مربوط به پساانتخابات را با عنایت به همین موضوع مورد بررسی قرار دهم.
***
* ما؛ همپیوندانی همسرنوشت
در این بخش تلاش خواهم کرد به صورت ایجابی درباره فهمی که از انتخابات دارم صحبت کنم. برای شروع این نکته را در نظر داشته باشید که انتخابات فرآیند کشف ترجیح عمومی برای پیشبرد مسائل مربوط به دنبال کردن و تحقق خیر جمعی است. از این جهت رقابتهای انتخاباتی را باید نوعی گردهمایی دوستان در نظر بگیریم. گردهمایی دوستانی که به اعتبار سرنوشت مشترکی، تعلق آنها به یک دولت خاص، آنها را به لحاظ وجودی به یکدیگر پیوسته است. موضوع این گردهمایی چیزی جز مشورت درباره مسائل مربوط به این سرنوشت مشترک و بحث و تصمیمگیری پیرامون این موضوعات نیست.
بر این اساس همه صورتهای مختلف از رقابتهای سیاسی - چه در سطح محلی درباره شوراهای اسلامی شهر و روستا باشد، چه در سطح ملی و با محوریت رقابت درباره کرسیهای مجلس قانونگذاری، ریاستجمهوری و خبرگان رهبری - نوعی مشورت درباره سرنوشت مشترک است. اگر این موضوع را از من بپذیرید آنگاه تصدیق خواهید کرد موفقیت نامزدهای پیروز در هر رقابت سیاسی پیروزی همه افراد شرکتکننده در انتخابات است. این صورتبندی از موضوع انتخابات بهسادگی برای ما منطقی را که پشت این فرمایش مقام معظم رهبری درباره ضرورت همکاری با دولت آینده آقای دکتر مسعود پزشکیان قرار گرفته است روشن خواهد کرد؛ بعد از به پایان رسیدن رقابتهای انتخاباتی، همه افراد و گروههای سیاسی کشور باید نیروی بسیجشده در این رقابتها را برای به ثمر رسیدن ترجیح جمعی دوستان برای دنبال کردن مسائل مربوط به خیر جمعی به خدمت بگیرند و در آن مسیر حرکت کنند. این همراهی و همکاری صورتهای متفاوتی دارد که در بخشهای بعد این به آن خواهم پرداخت. با این وجود در ادامه این بخش همچنان بر مفهوم ما و موضوع همپیوندی افراد ملت به عنوان اشخاصی که بهخاطر تعلقی که به دولتی واحد دارند از سرنوشت مشترکی برخوردارند متمرکز خواهم بود.
* دولت به عنوان سرنوشت مشترک همه ما
در میان همه مباحثی که در علوم انسانی وجود دارد، موضوعات مربوط به علم سیاست بیش از هر دانش نظری دیگری دستخوش ابهام است. این ابهام فراتر از هر چیز به ماهیت این موضوعات مربوط میشود؛ موضوعات سیاست با واقعیت زندگی هر روزه مردم در ارتباط هستند، به همین دلیل اغلب در همه جمعها و محیطهای انسانی، بدون اینکه وسواسهای نظری درباره موضوعات علمی وجود داشته باشد گفتوگو درباره این موضوعات جریان دارد. در میان همه موضوعات سیاست، مفهوم دولت بیش از هر مفهوم دیگری مورد استفاده قرار گرفته است.
دولت، به زبان ساده عالیترین ساحت هویتیابی انسان مدنی است؛ مجموعهای از روابط و مناسبات مادی و روانی که زندگی انسان به عنوان موجودی مدنی را ممکن میکند. از این جهت نباید آنطور که مرسوم است، دولت را با قوه مجریه یکسان گرفت. دولت آن نخ تسبیحی است که قوههای سهگانهای را که حاکمیت خدا و مردم را نمایندگی میکنند با جمعیت و سرزمین پیوند میزند. برای اینکه این مفهوم را به زبان سادهتر بیان کنم اجازه دهید به مفهوم دوستی و سرنوشت مشترک بازگردم.
در جوامع کوچکمقیاس قدیمی هویت مدنی افراد بهواسطه عضویت در خانواده، قبیله، محله، شهر یا روستا معلوم میشد. یعنی خانواده، قبیله، شهر یا روستا عنصری هویتی بودند که مشخصات اصلی و وفاداریهای عام افراد را میشد ضمن حاضر کردن نام آنها فهمید. این موضوع هنوز در شهرهای کوچک و در برخی گفتوگوهای معمول میان مردم کوچه و بازار رواج دارد. مثلا وقتی میگویند اصفهانیها فلان ویژگیهای رفتاری را دارند، یا بابلیها بهمان طور هستند از همین الگوی قدیمیتر برای هویتیابی مدنی افراد استفاده میکنند. در این رویکرد دوستی و دشمنی و غریبی یا آشنایی از طریق پیوندهای خانوادگی، قبیلهای، محلی یا شهری معلوم میشود؛ در حالی که در جوامع بزرگمقیاس امروزی هویتهای جزئی جای خودشان را با دولت عوض کردهاند. در جهان امروز مقیاس واحد سیاسی- یا آنطور که متخصصان امر میگویند واحد مدنی- دولت است. در این روایت دیگر نسبتهای فامیلی و قبیلهای یا تعلقات محلی و جغرافیایی صرف، حیثیت سیاسی ندارند، بلکه این مفهوم تابعیت است که به معیار دوستی و دشمنی تبدیل شده است. مفهوم تابعیت متضمن مفاهیم سرزمین و جمعیت است و در نهایت قانون حلقه اتصال این 2 عنصر اساسی. اگر همه اینها را از من بپذیرید آنگاه تصدیق خواهید کرد که دوستی و دشمنی در جوامع بزرگمقیاس امروزی، در مقام مفهومی سیاسی باید به اعتبار نسبتی که افراد با قانون، سرزمین و مردم برقرار میکنند فهمیده شود. به این ترتیب اعضای یک دولت، یعنی کسانی را که تحت تابعیت یک نظام قانونی مستقر قرار دارند باید به عنوان دوستانی که در خانهای واحد زندگی میکنند در نظر گرفت و عرصه رقابت سیاسی آنها درباره ترجیحات امر جمعی را به عنوان رقابتی دوستانه درباره سرنوشت مشترک به حساب آورد. اگر همه اینها درست باشد، آنگاه دولت به سرنوشت مشترک همه ما، بدون توجه به سلایق و علایق سیاسی متفاوتمان تبدیل خواهد شد. در این رویکرد رقابت انتخاباتی چیزی جز تلاش برای تعیین ترجیحات عمومی درباره خیر عمومی که به سرنوشت مشترک همه ما مربوط میشود نیست؛ رقابتی که نباید به عنوان نقطه پایان یکجور نزاع خصمانه، بلکه باید به عنوان آغاز ریلگذاری برای دنبالکردن خیر و سرنوشت مشترک همه ما فهمیده شود.
* موضوع مشارکت سیاسی و انتخابات سیاسی
مشارکت سیاسی افراد ملت در انتخابات، یکی از مهمترین موضوعاتی بود که در انتخابات ریاستجمهوری اخیر بیش از بقیه موضوعات مورد توجه رسانهها، فعالان سیاسی و سیاستمداران و پژوهشگران اجتماعی ایران قرار گرفت. پیش از برگزاری انتخابات این موضوع به مناقشهای اساسی میان جناحهای سیاسی اصلی در کشور تبدیل شده بود، تا جایی که در میان بخشی از فعالان سیاسی و رسانههای جمعی این باور پذیرفته شده بود که نسبت مشخصی میان میزان مشارکت مردم و حضور فعال یک جریان سیاسی خاص وجود دارد. در عین حال بخش زیادی از صاحبنظران سیاسی بر این باور بودند که در هر انتخاباتی با میزان مشارکت پایین شانس پیروزی یکی از جناحهای اصلی فعال در کشور بیشتر بوده و این تحلیل را تا جایی ادامه میدادند که مدعی میشدند پیروزی این جناح در هر انتخاباتی که با مشارکت کمتر از 60 درصد برگزار شود تضمین شده است. بعد از مشخص شدن نتایج دورهای اول و دوم انتخابات ریاستجمهوری برای تعیین رئیس چهاردهمین دولت در جمهوری اسلامی ایران، بیاعتبار بودن هر ۲ باور برای همه ما معلوم شد: نه حضور حداکثری جناح اصلاحطلب به بسیج عمومی رایدهندگان منتهی شد و نه بهرغم مشارکت کمتر از 50 درصد مردم در انتخابات جناح رقیب اصلاحات به پیروزی دست یافت. نتایج نهایی انتخابات در این دوره متضمن تغییر معناداری در سطح افراد ملت بود که انگار از چشم همه صاحبنظران و فعالان سیاسی پنهان مانده است. بر اساس نتایج حاصل از این انتخابات میتوان اینطور ادعا کرد که یکجور دلزدگی عمومی در میان بخش بزرگی از شهروندان ایرانی از منازعات خصمانه میان جناحهای سیاسی کشور پیدا شده است؛ نزاع خصمانهای که در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ایجاد شکاف قابلتوجهی میان فهم سیاستمداران از الزامات زندگی روزمره مردم و صورتهای متفاوت از سیاستورزی دولتمردان منتهی شده است؛ نوعی دلزدگی که آن بخشی از مردم را که در انتخابات مشارکت نکردهاند نسبت به نتیجه مشارکت در انتخابات برای پیشبرد خیر جمعی و سرنوشت مشترک همه ما ناامید کرده است. در این میان بررسی سبد رای نامزد پیروز انتخابات اخیر را میتوان به نشانهای برای ترجیح بخش قابلتوجهی از مشارکتکنندگان به کنار گذاشتن نزاعهای خصمانه درون دولت و بازگشت سیاست به واقعیت زندگی روزمره شهروندان با هدف پیشبرد مسائل مربوط به خیر جمعی ایرانیان تفسیر کرد؛ موضوعی که برای سالهای بسیار زیادی مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است. درست بر پایه این نشانه و آن تأکیدات است که من سعی کردم در این مطلب فهم غالب از رقابتهای سیاسی - انتخاباتی را به چالش بکشم و روایت اصیلتری از آن را در مقابل این روایت ناکارآمد قرار دهم.
* موفقیت دولت آینده پیروزی همه ما است
همانطور که پیشتر گفتم، اگر آنطور که تا اینجا آوردم انتخابات ریاستجمهوری را به عنوان فرآیند معمول سیاسی برای کشف ترجیحات ملت درباره روندها و خطمشی قوه مجریه در مسیر تحقق آنچه به عنوان خیر عمومی میشناسیم در نظر بگیریم، آنگاه تصدیق خواهید کرد موفقیت دولتهای برآمده از انتخابات پیروزی همه آحاد ملت است. اگر ما مجموعهای از دوستان باشیم که به اعتبار تعلق متقابلمان به دولت از سرنوشت مشترکی برخوردار هستیم، پس موفقیت هیات اجرایی برآمده از نتایج انتخابات سیاسی نمیتواند چیزی جز موفقیت همه ما به حساب بیاید. در این صورت همراهی و همکاری با دولت را باید به عنوان رفتاری منطقی و مشارکتی طبیعی در پیشبرد مسائل مربوط به سرنوشت مشترک خودمان بفهمیم. با این وجود مسائل مربوط به این همراهی و همکاری آنطور که در ابتدای امر به نظر میرسد ساده نیست. ۲ موضوع اساسی هست که این همکاری و محقق شدن اهداف مربوط به سرنوشت مشترک ما را به یک اندازه با مخاطره مواجه میکند: الف. مجیزگویی از رئیس دولت از طرف آنهایی که بدن برهنه پادشاه را نمیبینند؛ ب. سنگاندازی رقیبانی که رقابتهای انتخاباتی را به اعتبار جنگهای خصمانه وجود شناختی فهمیدهاند.
این ۲ گروه و این ۲ رویکرد هر دو به یک اندازه در روند پیشبرد مسائل مربوط به خیر جمعی و ایجاد شکاف بیشتر میان اعضای ملت با دولت، یعنی با سرنوشت خودشان، مشکلات اساسی ایجاد میکنند.
در این زمینه باید این نکته را یادآوری کنم که بیش و پیش از هر چیز لازم است آحاد ملت این موضوع را در نظر بگیرند که رقابتهای سیاسی به پایان رسیده است. مردم، ترجیح خود درباره روندهای حاکم بر فرآیندهای اجرایی کشور در 4 سال آینده را اعلام و انتظارات خود را معلوم کردهاند. از جهتی کمپین انتخاباتی پیروز در انتخابات باید این موضوع را در نظر بگیرد که موضوع رقابتی که با پیروزی از آن خارج شده دستاورد یا افتخار فردی و گروهی خصوصی آنها نیست. پیروزی آنها در انتخابات به معنای مسؤولیتی است که برای اجرای قوانین، حفاظت از تمامیت دولت و اقدام موثر در زمینه سرنوشت مشترک آحاد ملت برعهده گرفتهاند. از این رو دوری جستن از ایجاد نزاع وجود شناختی در دولت که من آن را به عنوان «بیماری خودایمنی دولت» مینامم، از موضوعات مهم، بلکه مهمترین موضوعی است که باید در نظر داشته باشند.
از طرف دیگر رقبای انتخاباتی کمپین پیروز نباید از نیروی بسیجشده حول محور کمپین انتخاباتی و ایدههایی که درباره اداره دولت داشتند، برای دامن زدن به اختلافات سیاسی و اجتماعی وجود شناختی در سطح عموم مردم استفاده کرده یا در روندهای قانونی مربوط به پیشبرد سیاستهای دولت منتخب سنگاندازی کنند.
در نهایت باید این نکته را نیز در نظر گرفت که همکاری کردن و همراهی کردن با دولت منتخب ملت به هیچ عنوان به معنای پیروی کورکورانه آحاد مردم، یا معلق کردن وظایف دستگاههای نظارتی، از جمله مجلس و قوهقضائیه، در قبال سیاستها و رویههای آینده در دولت چهاردهم نیست. درست همانطور که بهترین دوستان ما در زندگی روزمره سختگیرترین آنها در اخلاق و ارزشهای انسانی به ما هستند، بهترین همراهان دولتها نهادهای نظارتی و در قوای دیگرند؛ به شرطی که این نظارت به مقاصد گروهی و جناحی آلوده نشده باشد. به این اعتبار، مجلس و قوهقضائیه نباید به بهانه همفکری و همراهی با دولت منتخب اصل نظارت شفاف، قانونی و مجهز به ارزشهای ناشی از خیر عمومی را نادیده بگیرند یا همانطور که ریاست محترم قوهقضائیه بهتازگی گفتهاند، نباید از ظرفیتهای قانونی خود برای اهداف جناحی و گروهی استفاده کنند.
پژوهشگر اندیشههای سیاسی *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|