|
اخبار
سخنگوی قوه قضائیه: بابک زنجانی هنوز در زندان است
سخنگوی قوه قضائیه درباره آخرین وضعیت برخی پروندههای مهم و جنجالی مانند وضعیت بابک زنجانی، پرونده هواپیمای اوکراینی و هتل 30 طبقه ولنجک توضیحاتی ارائه کرد.
اصغر جهانگیر در نشست خبری، در پاسخ به سؤالی درباره اینکه ساخت هتل ۳۰ طبقه در منطقه ولنجک که دیوان عدالت مصوبه ۵ شهرداری تهران را در پی گزارش سازمان بازرسی باطل اعلام کرده است، به کجا رسید و آیا روند ساخت هتل ادامه دارد؟ گفت: درباره این هتل با اعلام شکایت سازمان بازرسی در چند محور از منظر اداری تخلفاتی شده بود که مراتب با 2 ویژگی اعم از تقاضای ابطال پروانه و دیگر اینکه برای ابطال مصوبه کمیسیون ماده ۵ از دیوان عدالت درخواست شده بود، رسیدگیها انجام شد. ابطال مصوبه کمیسیون ۵ توسط دیوان عدالت انجام شد و پرونده به شهرداری برای بررسی مجدد اعاده شد.
وی در ادامه افزود: درباره پروانه ساختمان نیز پرونده در شعبه اول دیوان عدالت در حال رسیدگی است. همچنین بحث قصور و تقصیر مسؤولان مربوط مطرح است که تعقیب کیفری آنها درخواست شده و در این باره پروندهای در دادگستری تشکیل شده است. جهانگیر در پاسخ به سوالی درباره آخرین وضعیت بابک زنجانی نیز گفت: پس از همکاری ایشان و اقدام مفیدی که نسبت به رد مال انجام شد، در نتیجه حکم اعدام او به ۲۰ سال حبس تعدیل یافت که بخشی از حبس را تحمل کرده و در حال تحمل مابقی حبس است و اتفاق دیگری در این پرونده رخ نداده است. اگر قرار باشد ارفاق دیگری درباره ایشان صورت گیرد متعاقبا اعلام خواهد شد.
جهانگیر همچنین درباره آخرین وضعیت پرونده هواپیمای اوکراینی گفت: قوه قضائیه و سازمان نیروهای مسلح در نظر دارد تمام جوانب عدالت در این پرونده رعایت شود؛ اگر روند پرونده طولانی شده به همین دلیل است. اکنون پرونده با نقض تحقیقات در دیوان عالی کشور به سازمان قضایی اعاده شده است. روند رفع نقض اعلام خواهد شد.
***
سرلشکر باقری: طرحهای دولت و سپاه به خاطر تأمین مالی تعطیل نمیشود
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) سپاه تحمل بیشتری در بحث تامین مالی طرحها دارد و اگر دولت به هر دلیلی در پرداخت هزینهها دچار تاخیر شود، کار به تعطیلی نمیکشد.
سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در حاشیه بازدید از طرحها و توانمندیهای قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) با اشاره به اینکه این قرارگاه حاصل ابتکار سپاه در به کارگیری بخشی از توان مهندسی دوران دفاع مقدس است، اظهار داشت: «قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) امروز به یک بازوی توانمند و یک مشت پر و قدرتمند برای رهبر انقلاب و دولتهای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است».
به گفته رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، یکی از ویژگیهای قرارگاه تحمل بیشتر در بحث تامین مالی طرحهاست و اگر دولت به هر دلیلی در پرداخت هزینهها دچار تاخیر شود کار به تعطیلی نمیکشد.
سرلشکر باقری در ادامه با بیان اینکه امسال قرارگاه پیشرفتهای قابل توجهی نسبت به سال گذشته داشته است، گفت: طرحهای قرارگاه با هدف توسعه کشور و محرومیتزدایی، با رعایت استانداردهای لازم و کیفیت بالا در حال اجراست و در اجرای آنها هم نیروهای مردمی با استعداد بالا در حال به کارگیری هستند.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با تاکید بر اینکه قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) این طرحهای سنگین را در مناطق مرزی، محروم و دارای خطر که دیگر مجریان کشور کمتر به حضور در آنجاها و انجام طرحهای سازندگی رغبت دارند، انجام میدهد، یادآور شد: این اتفاق در هماهنگی کامل قرارگاه با نیروهای مدافع و رزمی ارتش و سپاه در جریان است. سرلشکر باقری در ادامه یادآور شد: قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) در حال حاضر جوانان دانشجوی کشور را به واسطه برگزاری اردوهای راهیان پیشرفت با مجموعه اقدامات خود آشنا میکند و حتی آنان را با به کارگیری در شرکتهای دانشبنیان در فعالیتهای خود سهیم میکند.
***
کنعانی: تهاجم به مرکز اسکان آوارگان فلسطینی شدیدا محکوم است
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: تهاجم وحشیانه بامداد امروز (دیروز) رژیم صهیونیستی به مرکز اسکان آوارگان فلسطینی و قتلعام دهها تن از غیرنظامیان بیپناه فلسطینی شدیدا محکوم است. ناصر کنعانی تهاجم وحشیانه بامداد روز گذشته رژیم صهیونیستی به مرکز اسکان آوارگان فلسطینی در منطقه «مواصی» شهر خانیونس و قتلعام دهها نفر از غیرنظامیان بیپناه فلسطینی را شدیدا محکوم کرد.
کنعانی با اشاره به نشانههایی دال بر استفاده از بمبهای سنگرشکن در این جنایت هولناک و ناپدید شدن شماری از پناهندگان فلسطینی در گودالهای ایجاد شده در نتیجه این تهاجم، تصریح کرد: رژیم تروریست اسرائیل با حملات جنونآمیز خود به غیرنظامیان فلسطینی و اردوگاههای آوارگان، بار دیگر نشان داد به هیچیک از موازین حقوقی بینالمللی و نیز اصول اخلاقی و انسانی پایبند نیست.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی با تاکید بر اینکه استمرار اینگونه جنایات شنیع طی 11 ماه گذشته و نیز گسترش تعرضات این رژیم علیه امنیت، حاکمیت و تمامیت سرزمینی کشورهای منطقه، مصادیق بارز و انکارناپذیر تهدید صلح و امنیت بینالمللی، نسلکشی، جنایت جنگی، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت است، خواستار اقدام فوری و مؤثر نهادهای بینالمللی بویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد برای ایجاد بازدارندگی و مهار جنایات بیحد و حصر رژیم اسرائیل بر اساس منشور ملل متحد و حقوق بینالملل شد.
ارسال به دوستان
دبیر شورای عالی امنیت ملی به روسیه رفت
علیاکبر احمدیان برای شرکت در نشست مقامهای عالی امنیتی کشورهای عضو بریکس صبح دیروز به روسیه سفر کرد.
نشست مقامات عالیرتبه امنیتی کشورهای عضو بریکس شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، امارات، اتیوپی و عربستان روزهای ۲۰ تا ۲۲ شهریور در شهر سنپترزبورگ روسیه برگزار میشود. در همین باره احمدیان به دعوت همتای روس و به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران به روسیه سفر کرد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» به بررسی مسائل و مناسباتی میپردازد که باعث شد رئیسجمهور در نخستین سفر خارجی به عراق برود
شروع با همسایه
گروه سیاسی: امروز قرار است نخستین سفر رسمی رئیسجمهور به یک کشور خارجی انجام شود. مسعود پزشکیان برای نخستین سفر، عراق را به عنوان مقصد خود انتخاب کرده است. همسایه غربی کشورمان با 1500 کیلومتر مرز مشترک همواره در سیاستها و مناسبات خارجی ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است.
انتخاب عراق به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی رئیسجمهور کشورمان، باعث شد در روزهای گذشته گمانهزنیها و تفسیرهای متعددی درباره این سفر صورت گیرد. پزشکیان که در دوران رقابتهای انتخاباتی از احیای برجام حمایت کرده و ظریف را به عنوان مشاور خود برگزیده بود، این طرز فکر را به وجود آورد که شاید در سیاست خارجی او توجه به کشورهای منطقه در اولویت نباشد اما سفر رئیسجمهور به یک کشور همسایه نشان داد باید به سیاست خارجی پزشکیان با تامل بیشتری نظاره کرد.
به هر روی عراق به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی رئیس دولت چهاردهم برگزیده شد؛ کشوری که مناسباتش با ایران، در 4 دهه گذشته فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. از حمله بعثیها به کشورمان گرفته تا دوران پس از سقوط صدام و اشغال عراق توسط آمریکا و متحدانش، این کشور به لحاظ سیاسی و امنیتی، اهمیت فوقالعادهای برای ایران داشته است، کما اینکه عراق حتی پس از خروج بخش زیادی از قوای اشغالگر ائتلاف از آن، با پدیده داعش رو به رو شد که نهایتا منجر به شکلگیری سطح بالاتری از روابط بین 2 طرف شد. سال 2014 که گروه تروریستی داعش شمال عراق را به راحتی بلعید و در نواحی جنوبیتر خود را تا جفرالصخر در 60 کیلومتری جنوب بغداد رساند، به نظر میرسید غرب و برخی کشورهای عرب منطقه منتظر سقوط پایتخت تاریخی عراق هستند تا شرایط جدیدی را به منطقه تحمیل کنند اما درست در همین زمان ایران به عنوان بزرگترین حامی کشور عراق وارد عمل شد و یکی از محبوبترین ژنرالهای خود «قاسم سلیمانی» را به مصاف داعش فرستاد. سردار ماموریت خود را بخوبی انجام داد و با نجات بغداد از خطر سقوط، مناسبات ایران و عراق وارد مرحله جدیدی شد.
اکنون ایران و عراق در بسیاری از زمینههای سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و حتی اجتماعی مراودات کمنظیری با هم دارند. صادرات برق و گاز ایران به عراق، داد و ستدهای تجاری روزانه و پیوسته بین 2 کشور، همچنین هدفگذاری برای افزایش حجم مبادلات بازرگانی به ۲۰ میلیارد دلار در کوتاه مدت و ۴۰ میلیارد دلار در درازمدت باعث شده در زمانه تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران، عراق به عنوان یک شریک تجاری مطلوب برای ایران در نظر گرفته شود.
از سوی دیگر حضور میلیونی زائران ایرانی در مراسم اربعین حسینی که از حدود 15 سال پیش به صورت مرتب صورت میگیرد و هر سال نیز گستردهتر میشود، باعث شده به لحاظ فرهنگی و عقیدتی هم ایران و عراق روی یکدیگر حساب ویژهای باز کنند. اشتراکات تاریخی، مذهبی و فرهنگی در مناسبات 2 کشور اهمیت بسیاری داشته و دارد. این اشتراکات به حدی قوی و تاثیرگذار است که حتی در زمانه تخاصم بعثیها با ایران نیز به گونه دیگری خود را بروز میداد.
همچنین عراق به لحاظ امنیتی برای ایران بسیار حائز اهمیت است. نگاهی به گذشتهای نه چندان دور نشان میدهد این کشور در بسیاری از مقاطع، در راس دغدغههای امنیتی ایران قرار داشت. گذشته از 8 سال جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، اقلیم کردستان عراق حتی پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی مامنی برای حضور ضد انقلاب و گروهکهای تجزیهطلبی بود که کوههای این اقلیم را پایگاه امنی برای خود قرار داده بودند. خطر حضور گروهکها شاید قدیمیترین مساله امنیتی باشد که ایران در منطقه با آن رو به رو است. در کنار حضور گروهکها، دریافت گزارشها و مستنداتی از حضور ماموران موساد در اقلیم کردستان عراق، دغدغه امنیتی دیگری بود که باعث شد ایران در سالهای اخیر و در چند نوبت، شمال عراق را بمباران کند و مقر گروهکها و مخفیگاه ماموران موساد را با موشکهای نقطهزن خود، مورد اصابت قرار دهد.
مسائل امنیتی فیمابین 2 کشور خصوصا نگرانیهای ایران در رابطه با حضور گروهکها در شمال عراق به قدری مهم است که در روزهای منتهی به سفر رئیسجمهور به عراق، شاهد انتشار اخبار امیدوارکنندهای در رابطه با خلع سلاح و تخلیه پایگاههای گروهکهای تروریستی در اقلیم کردستان بودیم. این امر براساس توافقنامه امنیتیای صورت میگیرد که اسفند سال ۱۴۰۱ با حضور «محمد شیاع السودانی» نخستوزیر عراق بین «دریابان علی شمخانی» دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و «قاسم الاعرجی» مشاور امنیت ملی نخستوزیر عراق به امضا رسید. طبق این توافقنامه ایران به عراق مهلت داده بود مقر گروهکهای تروریستی را تا شهریور 1402 برچیند؛ امری که در آستانه سفر رئیسجمهور به عراق تا حد زیادی صورت پذیرفت.
درباره اجرای توافقنامه امنیتی بین تهران و بغداد، محمدکاظم آلصادق سفیر جمهوری اسلامی در بغداد گفته بود: «در این توافقنامه ۳ بند مهم وجود دارد که شامل کنترل مرزها توسط دولت مرکزی، خلع سلاح معارضان و تبادل مجرمان است و در آن بر انتقال این نیروهای معارض از کنار مرزها به عمق خاک عراق تاکید شده است؛ 3 اردوگاه در اربیل و یک اردوگاه نیز در سلیمانیه در این ارتباط در نظر گرفته شده است. منطقه سلیمانیه محل تجمع این نیروها توسط نیروهای اتحادیه میهنی اقلیم کردستان در حال دیوارچینی است که در واقع این نیروها محصور شوند». به هر روی امروز پزشکیان در نخستین سفر خارجی خود به عراق سفر کرد تا بر اهمیت این کشور در سیاست خارجی کشورمان تاکید کرده باشد. همان طور که ناصر کنعانی سخنگوی وزرات خارجه نیز پیشتر با اشاره به اینکه سفر رئیسجمهور به عراق نشان دهنده اهمیت مناسبات دوجانبه تهران و بغداد است و این سفر فرصتی خواهد بود که زمینههای ارتقا و تعمیق مناسبات دوستانه و برادرانه ۲ کشور در زمینههای مختلف بیش از پیش فراهم شود، گفته بود: «در حوزه امنیتی ۲ کشور معتقد به تعمیق ثبات و امنیت در طول مرزهای مشترک و تبدیل مرزها به ثبات و دوستی و دروازههای گسترش و رونق همکاریهای اقتصادی و تجاری هستند و این به عنوان اولویت مورد توجه 2 دولت است».
سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران با بیان اینکه در موضوع امنیتی پیش از این توافقنامه همکاریهای امنیتی بین ۲ کشور را با تمرکز بر خلع سلاح گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب داشتهایم، گفت: «در این سفر موضوع امنیت و امنیت پایدار در منطقه و تعمیق امنیت مرزهای مشترک مورد اهتمام مقامات ۲ کشور خواهد بود».
همچنین محمدکاظم آلصادق سفیر ایران در عراق نیز درباره برخی از برنامههای سفر پزشکیان گفته است: «رئیسجمهور در این سفر علاوه بر نخستوزیر عراق، با «فائق زیدان» رئیس شورای عالی قضایی عراق نیز دیدار خواهد کرد و در ادامه در ضیافت شامی که به دعوت سرپرست پارلمان عراق برگزار میشود شرکت خواهد کرد. در این ضیافت تعدادی از مقامات عراق، همچنین افرادی از طیفهای مختلف مذهبی، سیاسی و قومیتی عراق نیز حضور خواهند داشت».
آنطور که پیشتر درباره برنامههای سفر 3 روزه پزشکیان به عراق آمده بود، قرار است رئیسجمهور در این سفر علاوه بر بغداد به بصره به عنوان پایتخت اقتصادی عراق نیز سفر کند و همچنین دیداری از اقلیم کردستان عراق داشته باشد.
***
عراقچی: از اقدامات عراق علیه تروریستها خرسندیم
وزیر امور خارجه جزئیات نخستین سفر خارجی رئیسجمهور کشورمان به عراق را تشریح کرد.
سیدعباس عراقچی در گفتوگو با پایگاه خبری الفرات به تشریح جزئیات نخستین سفر خارجی دکتر مسعود پزشکیان رئیسجمهوری اسلامی ایران به عراق بعد از تصدی پست ریاستجمهوری پرداخت.
وی در این گفتوگو تصریح کرد انتخاب عراق به عنوان نخستین مقصد خارجی رئیس جمهور، نشاندهنده عمق مناسبات برادرانه میان 2 کشور است. عراقچی گفت: این سفر شامل بغداد میشود و در ادامه بصره و اربیل را نیز در بر میگیرد و سپس سفر به شهرهای زیارتی نجف و کربلا در دستور کار رئیسجمهور خواهد بود.
وزیرخارجه در ارتباط با توافقنامه امنیتی میان ایران و عراق نیز گفت: ما از اقدامات عراق علیه گروههایی که ایران را از خاک این کشور هدف قرار میدهند، خرسندیم و به طور دائمی با طرف عراقی درباره اجرای مناسب توافقنامه امنیتی منعقدشده در سال ۲۰۲۱ در حال رایزنی هستیم. ما با عراق در مسیر درستی برای کنترل مرزها و مقابله با گروههای خرابکار حرکت میکنیم.
وی با اشاره به موضوع اخراج نظامیان آمریکایی از عراق تاکید کرد: دوستان ما در عراق عواقب خطرناک تداوم حضور آمریکا در منطقه را میدانند و موضع ما را بخوبی درک میکنند. ما بسیار خرسندیم که پارلمان عراق قانون خروج نیروهای خارجی از آن کشور را تصویب کرد و امیدواریم این امر به طور کامل محقق شود.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
انتظار؛ مانیفست مقاومت
محسن سلگی: درباره فلسفه انتظار شیعی، برداشتها و تفاسیر متعددی وجود دارد. افزون بر این، درباره منجیگرایی در ادیان تلقیهای مختلفی انجام شده است. یکی از خطاهای شناختی پیرامون موارد فوق، تلقی از انتظار به منزله «انفعال» است که مصداق آن برداشتهایی سطحی است که مبتنی بر رمان «در انتظار گودو» نوشته ساموئل بکت، نویسنده ایرلندی انجام میشود، در حالی که نویسنده در اثر یادشده، آرمانشهر مدرنیته را مورد نقد استعاری خود قرار داده است.
افزون بر این، در میان علاقهمندان به فلسفه انتظار شیعه نیز شاهد تفاسیر متمایز و غیریکدستی هستیم؛ از تفسیر جامعهشناختی مرحوم دکتر علی شریعتی، تا تفسیر عرفانی - اخلاقی «هانری کربن» متفکر فرانسوی تا تلقی دینیتر شهید مطهری(ره).
تفسیر عرفانی - اخلاقی هانری کربن متوجه جنبه جامعهسازی و اخلاق جمعی نیز هست اما تصوف و عرفان را نماینده و اوج اخلاق برخاسته از انتظار میداند که این، با مفهوم مقاومت و تاریخ تصوف که تاریخی چندان مقاوم و مبارز در برابر ستم نبوده، سازگار نیست اما اوج تفسیر وی آنجایی است که امامت و ولایت را باطن شیعه میداند و میگوید این باطن و جوهره فراتر از مباحث استدلالی و فقهی است. دکتر شریعتی نیز با نگاهی امامتمحور و با نگاهی مبتنی بر جامعهشناسی و فلسفه تاریخ، رای به جبری بودن انتظار شیعی و تسلسل تاریخی آن در تحقق آزادی و عدالت و رفع استضعاف در انواع آن (استعمار، استحمار و استکبار) میدهد. او از انتظار مثبت و انتظار منفی سخن به میان میآورد و از اولی در برابر دومی دفاع میکند. شهید مطهری(ره) نیز با تفکیک انتظار فعال و انتظار منفعل، بر عقلانیت و ضرورت اولی تأکید میکند. ایشان افزون بر اقامه استدلالهای کلامی و فلسفی و روایی - که مرحوم شریعتی در سخنرانی خود تحت عنوان «انتظار» تصریح میکند که قصد ورود از این دریچه و مدخل را ندارد- جنبه جامعوی یا جامعهگرایانه را به بحث میگذارد.
در عین حال، نه هانری کربن و نه استاد شهید مطهری(ره) در بحث از انتظار، به سیاق و اندازه دکتر شریعتی، عنصر انقلابیگری و مقاومت را نمایندگی نمیکنند. به بیان دقیقتر، ظرفیت بحث از تلاقی و اقتران «مقاومت و انتظار» در منظومه فکری شریعتی بیش از سایر متفکران است که این به روحیه مبارز و سویه چپگرایانه او نیز بازمیگردد؛ سویهای که سیاست را در اندیشه او پررنگتر از کربن و شهید مطهری میکند.
نکته دیگر اینکه در بسیاری از مباحث پیرامون انتظار منجی و حتی بعضا در مباحث یادشده، خلأ یا کمرنگی «زمان حال» دیده میشود. به بیان دیگر، عمدتا انتظار به منزله موعود و وضع آینده تلقی میشود، در حالی که خود امام زمان روحی له الفدا، همزمان با موعود بودن، موجود و حی است. کربن به درستی متذکر میشود شیعه تنها مذهبی است که به سبب وجود امام زندهاش، رابطه خود را با آسمان نگسسته است (رابطه، پیوسته و یکپارچه است). او بر جنبه اکنون (تزکیه فرد منتظر) تأکید داشت اما چندان به جنبه موعود و آیندهگرایانه عنایت نداشت. در این سو، کسی چون شریعتی انتظار را به منزله وحدت حقیقت و واقعیت تفسیر میکند که بیانی دیگر از پیوند موجود و موعود در انتظار شیعی است اما چندان به جنبه انسانساز و اخلاقی انتظار (اکنون) توجه نمیکند.
به هر روی درک انتظار شیعی به منزله «اکنون» و وعدهای برای همین حالا و اینجا، بسیار مهم و راهبردی است و نتایج شگرفی در سیاست و اسلام سیاسی به دنبال خواهد داشت. همچنان که مقاومت صرفا جنبه سلبی و دفاعی ندارد.
آیتالله العظمی جوادیآملی در تکمیل مباحث گفته شده - بیآنکه لزوما میراثدار متفکران یادشده باشد - الگوی «موعود موجود» را مطرح کرده است؛ الگویی که اقتران آرمان و واقعیت، فردا و امروز یا آینده و حال و نیز جنبه فردی و جمعی است. در عین حال، در میراث فکری ایشان، همچنان جنبه سیاسی، مبارز و مقاومتمدار انتظار - که در اندیشه شریعتی موج میزند - وجود ندارد یا وجودی چنان پررنگ و پرصلابت ندارد.
با عنایت به پیشینه یادشده، در ادامه، مبحث انتظار در اندیشه شریعتی - معلم انقلاب - را شرح خواهم داد و برخی رهاوردهای آن و نیز تعدیل نقدآمیز خود بر آن را به رشته تحریر در خواهم آورد.
* شریعتی، همهنگام جبر تاریخی و رهایی
در اینجا عین و خلاصهای از سخنان مرحوم دکتر شریعتی را بازگو میکنم؛ سخنانی که انتظار را به منزله مانیفست و برنامه مبارزه و مقاومت پیش چشم میگذارد.
او در سخنرانی خود تحت عنوان «انتظار» میگوید: «انتظار جبر تاریخ است. این مساله برای روشنفکران که با مکتبها و فلسفههای علمی تاریخ آشنایی دارند، بینهایت شورانگیز است. من در این گوشه از زمین و این لحظه از تاریخ منتظرم تا در آیندهای که ممکن است فردا یا هر لحظه دیگر باشد، ناگهان انقلابی در سطح جهانی به نفع حقیقت و عدالت و تودههای ستمدیده روی دهد که من نیز در آن باید نقشی داشته باشم و این انقلاب با دعا خواندن و فوت کردن و امثال اینها نیست...
انتظار هم یک اصل فکری اجتماعی و هم یک اصل فطری انسانی است؛ به این معنا که اساسا انسان موجودی است منتظر و هر که انسانتر، منتظرتر و همچنین جامعه بشری، به معنای اعم، دارای «غریزه انتظار» است، چه جامعه طبقاتی، چه جامعه ملی و چه جامعه گروهی و بر اساس همین اصل است که اعتقاد به مسیح از ابتدا در جوامع بشری وجود داشته و به همین دلیل است که تاریخ میگوید همه جامعههای بزرگ جامعههای منتظرند.... چه؛ جامعه موجود زندهای است و موجود، انسانی زنده، منتظر است و اگر منتظر نباشد حرکت نمیکند و تن به آنچه هست، میدهد...
اگر به صورت مثبت منتظر باشم، به تاریخ خوشبینم؛ زیرا معتقدم نظام جبری تاریخ در پیروزی قطعی عدالت است و این نشان میدهد عقیده انتظار مثبت و انتظار منفی چقدر با هم متضادند.... انتظار به این عنوانی که در تشیع هست، ۳ دوره را به هم متصل میکند: دوره اول، نبوت، دوره دوم، امامت و پس از آن، غیبت که در آن، نه نبوت وجود دارد و نه امامت حکومت عینی دارد.
اصل «نیابت امام» که با آن وجهش گفتم چگونه اصل انحطاطآوری است، در این وجهش اصلی مترقی است و نشان میدهد این ۳ دوره چگونه به هم پیوسته است. اول دوره نبوت، بعد امامت که تسلسل دوره نبوت است و سپس دوره علم که ادامه امامت است. از آغاز بشریت تا انتهای زمان، فلسفه من میتواند مسیر تاریخ بشری و تسلسل حوادث را در یک پیوست جاری علمی منطقی توجیه کند. منتظر، هم از نظر فکری و هم از نظر عملی و مادی، یک انسان آماده است...».
چنانکه میبینیم، مرحوم شریعتی، تاریخ را دارای منطق، پیوستار و نظم میداند که بنابراین، تصادفی نیست و نیز معتقد به پیروزی محتوم و قطعی خیر بر شر است. در عین حال، انتظار به منزله سکوت و انفعال را طرد و نفی کرده و از آن به عنوان انتظار منفی و بدبینانه یاد میکند. یک نکته جذاب در اینجا آن است که بدبینی را عامل رکود و خمود میداند و خوشبینی را عامل تحرک و تحقق رهایی و عدالت. نکته دیگر اینکه شریعتی متأثر از ادبیات چپ، رای به جبر تاریخی میدهد اما انصاف آن است که بدانیم در این رای، معتقد به نفی اراده انسانی و فردی نیست، بلکه به عکس، اراده فردی را ارج میگزارد. در عین حال بهتر بود از تعبیر «ضرورت تاریخی» به جای «جبر تاریخی» بهره میجست. همچنین، توجه به این نکته ضروری است که تقلیل «دترمینیسم» به جبرگرایی نیز خطا است؛ دترمینیسم (تعینگرایی) دلالت بر ضرورت و رابطه علی میتواند داشته باشد. توجه به این نکته هم مهم است که باور به غایتمندی تاریخ و مشخصا پیروزی نهایی خیر بر شر، به سادگی و تسطیح فاتالیسم یا تقدیرگرایی نیست. هرچند تقدیرگرایی هم لزوما نافی آزادی و اراده انسانی نیست. در نهایت، ضرورتگرایی و باور یقینی - منطقی - عقلانی به پیروزی خیر و باور ایقانی - ایمانی به مبارزه و مقاومت در برابر شر نیز یک ضرورت تاریخی و اخلاقی و دینی است که اوج آن در فلسفه انتظار شیعی نهفته است. تنها با اتکا به چنین فلسفه تاریخی و منجیگرایی شیعی است که مقاومت، تسلسل، نظم جریانی، سرراستی و خستگیناپذیری را واجد خواهد شد و برنامهای مشخص، خللناپذیر و اصیل خواهد داشت.
ارسال به دوستان
نگاه
آداب سیاسی انتظار
حمید ملکزاده: روایتهایی از دانش وجود دارد که بر تقلیل هر چیز و همه چیز به صورتهای مادی آنها اصرار میکند. این شکل از تقلیلگرایی مادی عموما با هدف قابل مشاهده کردن و مطالعه تجربی موضوعات مختلف صورت میپذیرد. تحتتأثیر این وسوسه علمیسازی، عموما موضوع مطالعه از محتوای خود خالی شده و مناسبات جاری در میان عناصر تشکیلدهنده آن به روابطی مکانیکی، مشاهدهپذیر و قابل پیشبینی تغییر ماهیت میدهد. در نتیجه دست زدن به این شکل از تقلیلگرایی با ظهور الگوهای ثابتی از مشاهده و مطالعه درباره موضوع دانش مواجه میشویم که برای دانشمند به عنوان الگوهای مطالعه علمی عمل میکند. این روایت از علم و دانش نظری در نهایت به کار مطالعه درباره جهان در صوریترین حالت آن میآید. درست از همین جهت است که دانش با ناتوانی در توضیح، تبیین و پیشبینی بخش قابل توجهی از پدیدههای جاری در جهان مواجه میشود. این شکل از تقلیلگرایی و ناتوانی ناشی از آن در موضوعات مربوط به علوم انسانی بیش از آنچه در حوزههای علمی دیگر مورد بررسی قرار میگیرد به چشم میآید. این موضوع مخصوصا وقتی صحبت از موضوعاتی با ماهیت غیرمادی باشد بیشتر صادق است. برای نمونه موضوعات مربوط به انقلاب، ایثار و مقاومت را در نظر بگیرید. وقتی بحث درباره حیثیت سیاسی این عناوین باشد، علم سیاست تجربی نمیتواند به شکل معناداری آنها را توضیح دهد. از این جهت لازم است یکجور تجدیدنظر اساسی در زمینه مطالعه پیرامون آنچه به انسان و تجربه خاص او از - جهان – هستی وجود دارد، انجام دهیم. در این یادداشت تلاش میکنم به این بهانه مفهوم انتظار و نتیجه منطقی آن، یعنی ایده مقاومت را به عنوان مفهومی سیاسی مورد بررسی قرار دهم.
* سیاست و مسأله امید
سیاست چه به عنوان نوعی تدبیر منزل فهمیده شود و چه به عنوان نوعی مداخله متمرکز و مشروع در نظام طبیعی زندگی افراد یک واحد سیاسی که با هدف بیشینه کردن خیر جمعی اتفاق میافتد، مستلزم نوعی امید یا امیدواری است. این امید یا امیدواری در درجه نخست به «فایده داشتن» مداخله یا تدبیر موردنظر و در مرحله بعد به «روشن بودن آینده» دلالت میکند. هر 2 معنای ارائه شده از اصطلاح امید به شکل بنیادین با «آینده» پیوند خوردهاند. از این قرار امید در اینجا اصل راهنما یا نقطه وصل گذشته و حال است. اصلی راهنما که میشود آن را به عنوان نخ تسبیح هستی زمانمند یک واحد سیاسی در نظر گرفت. علاوه بر این، نفسِ ایده امید متضمن نوعی «انتظار داشتن» است. یعنی کسی که نسبت به چیزی «امیدوار» است، «انتظار دارد» آن چیز در آینده دور یا نزدیک محقق شود. امیدواری ناشی از این انتظار در نهایت مبنای کنش سیاسی معنادار است. اگر همه اینها را بپذیرید، آنگاه تصدیق خواهید کرد برخلاف آنچه مرسوم است، بحث درباره امید و انتظار موضوعاتی اساسی در سیاست است. بعد از بحث مقدماتی ارائه شده درباره نسبت میان امید، انتظار و سیاست باید به طور مشخصتری به محتوای سیاسی یا مبانی تشکیلدهنده فهمی که از حیثیت سیاسی این مفاهیم داریم، بپردازیم. اهمیت این موضوع در این است که کیفیات بحثی که درباره امید و انتظار به عنوان مفاهیمی سیاسی ارائه میکنیم، برای ما به عنوان وجوه متمایز، یا معیارهای بنیادین تمایز رویکردهای گوناگون به سیاست عمل میکند. یعنی برای ما این امکان را فراهم میکند تا بتوانیم پیشنهادهای متفاوت درباره معنای سیاست و افق نظامهای سیاسی یا روایتهای نظری درباره سیاست را از یکدیگر تمییز دهیم و آنها را دستهبندی کنیم. اینطور به نظر میرسد که عدم توجه به این موضوع سیاستمداران و پژوهشگران سیاسی را در کار پیشبینی انقلاب اسلامی ایران در سال 57 و البته توضیح، شرح و تبیین آن در سالهای بعد از آن تا امروز ناتوان ساخته است. برای اینکه این مساله را مورد بررسی قرار دهم پیش از هر چیز سعی میکنم رابطه میان امید، انتظار و ایده مقاومت را معلوم کنم.
* امید، انتظار و سیاست مقاومت
قبل از اینکه به موضوع این بخش وارد شویم لازم است این نکته را دوباره متذکر شوم که امید، اصل راهنما یا نخ تسبیح هستی زمانمند یک واحد سیاسی و اعضای آن است. یعنی امید آن مفهومی است که گذشته، حال و آینده را به شکل معناداری در قالب یک روایت سیاسی از زندگی به یکدیگر متصل میکند. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر معلوم میشود که همچنین این مساله را در ذهن حاضر کرده باشید که امید و انتظاری که از آن ناشی میشود مبنای عمل سیاسی یا هر شکل دیگری از اقدام عملی در جهان انسانی است.
همینطور امید و انتظار ناشی از آن را میشود به عنوان هسته مرکزی یا معیار اصلی برای معلوم کردن شیوه خاص مواجهه ما با زمان، یعنی با آنچه درگذشته اتفاق افتاده، چیزی که امروز تجربه میکنیم و آنچه در آینده انتظارش را میکشیم فهمید. با توجه به همه اینها، اگر امید و انتظار ناشی از آن، اصل راهنمای عمل سیاسی باشد، پس عملی که از آنها متأثر است باید مشخصه خاصی داشته باشد. یعنی باید عملی باشد که در آن میشود مفاهیمی مانند امید داشتن و انتظار کشیدن را به شکل معناداری برجسته کرده و آنها را نشان داد. از آنجا که امید داشتن، همواره نسبت به آینده امیدوار بودن است و با عنایت به اینکه انتظار کشیدن، همواره انتظار کشیدن برای چیزی در آینده معلوم یا نامعلوم، نزدیک یا دور است، پس میشود انتظار داشت امیدوار بودن و منتظر بودن همواره متضمن امیدواری نسبت به چیزی و انتظار برای چیزی باشد. از این جهت میتوانیم ادعا کنیم امید و انتظاری که از آن صحبت میکنیم مستلزم نوعی مقاومت است. این شکل از مقاومت را میتوان از جهات زیادی مورد مطالعه قرار داد اما احتمالا مهمترین وجوه آن به رابطهای که ما در زندگی سیاسی با گذشته و امروز برقرار میکنیم مرتبط باشد. یعنی تحتتأثیر امیدواری به چیزی و انتظارکشیدن برای تحقق چیزی در آینده، گذشته و اکنون اصالتِ خود را به عنوان غایت یا هدف اصلی از دست داده و آینده از اصالت سیاسی برخوردار میشود. این شکل از مقاومت به یک اندازه علیه صورتهای متفاوت از سَلَفیگری و محافظهکاری ارتجاعی و بیعملی و رکود سیاسی و غیرسیاسی عمل میکند. در نظر داشته باشید هر بار امید به آینده و انتظار تحقق چیزی در آینده دور یا نزدیک به معیار عمل سیاسی تبدیل شده باشد، کنشگر سیاسی یا پژوهشگر سیاست همواره در مقابل اعتبار قطعی و سفتوسخت گذشته و بیعملی در امروز به یک اندازه مقاومت خواهد کرد؛ به این ترتیب میتوانیم ادعا کنیم سیاست مبتنی بر امید و انتظار ناشی از آن اصولا سیاست مقاومت است؛ مقاومت در مقابل سترونی و فربگی گذشته و رکود و بیعملی امروز. از این جهت سیاست مقاومت را تنها در پرتو ایده امید و مفهوم انتظار میتوان توضیح داد.
* انتظار منجی و موعودباوری شیعه
بحث درباره نقش موعودباوری و انتظار منجی به یکی از مهمترین شاخههای مطالعه در الهیات سیاسی تبدیل شده است. این موضوع در الهیات یهودی، مسیحی و صورتهای سکولار آنها در الهیات سیاسی مدرن در سالهای اخیر مورد توجه اهالی کتاب در ایران نیز واقع شده است. از این جهت تا حد زیادی نسبت میان این مفاهیم با زندگی سیاسی، در سطح عمل و نظریه سیاسی، برای ایرانیان آشناست. آنچه در بخش پایانی تلاش میکنم به آن بپردازم، به اشاراتی مختصر پیرامون کارکردهای سیاسی این مفاهیم درباره موضوع غیبت امام عصر(عج) محدود است. اشاراتی که من در این بخش خواهم داشت بیشتر از جهت معنای غیبت و آوردههای ایده ظهور منجی برای یک ذهن سیاسیاندیش شیعه است. اگر مبنای سیاست در همه صورتهای آن امید به آینده و انتظار برای تحقق چیزی در آینده دور یا نزدیک باشد، ذهن سیاسیاندیش شیعه این امید و انتظار را با امکان ظهور امام مُنتَظَر پر میکند. ظهور امام منتظر با استقرار شکل خاصی، یا اگر بهتر بگویم با انتظار استقرار عالیترین صورت ممکن از حیات سیاسی برای انسان، همراه است. در این معنا ایده انتظار برای ظهور امام عصر مبنای هر عمل سیاسی معنادار برای ذهن و عامل سیاسی معتقد به ظهور منجی در آینده نامعلوم - نزدیک باشد یا دور - تبدیل میشود. از آنجا که محتوای ایجابی آن صورت عالی از حیات سیاسی به طور کامل برای ما، در امروز زندگی سیاسی معلوم نیست، میشود انتظار داشت سیاست شیعی مطلوب متضمن نوعی مقاومت در مقابل دعاوی تام و مطلق مشروعیت سیاسی باشد. این مساله میتواند به یک اندازه در همه ساحتهای سیاست صادق باشد. اگرچه ممکن است اول اینطور به نظر برسد که مقاومتی که من از آن صحبت میکنم متضمن نوعی تعطیل عمل سیاسی باشد، از این جهت که تحقق کمال مطلوب زندگی سیاسی را به آیندهای نامعلوم و به فردای ظهور منجی موکول کرده است اما قدرت نیروی مقاومتی را که از آن صحبت میکنیم باید به عنوان نیروی محرک سیاستمدار یا نظریهپرداز سیاسی برای تحقق قدر مقدور سیاسی جامعه اسلامی در نظر گرفت. همانطور که پیشتر نوشته بودم امید و انتظار ناشی از آن وقتی به عنوان معیاری برای عمل و نظریه سیاسی تبدیل شود، نیروی مقاومتی را تولید میکند که به یک اندازه علیه فربگی گذشته و سکون در زمان حال عمل میکند. این عمل دوسویه، تحقق کمال مطلوب آینده را در پیوند با جریان عمومی زندگی سیاسی میفهمد. یعنی اینطور فکر میکند که تحقق آینده و پر شدن انتظار در نتیجه فرآیندی رخ خواهد داد که گذشته، حال و آینده مردم را به اعتبار ایده ظهور منجی به یکدیگر متصل میکند. این مانند این است که بگوییم ایده انتظار برای انسان شیعه ضرورت یکجور مراقبه بنیادین سیاسی مداوم و در طول زمان را به وجود میآورد؛ مراقبهای که روح اصلی و هسته مرکزی عمل سیاسی و مشارکت در ساخت دولت را بهوسیله آن توجیه میکنند. همین ایده مراقبه است که مفاهیمی مثل ایثار، شهادت و فرهنگ مقاومت را به موضوعاتی برای مطالعه سیاسی و عناصری بنیادین در کنشگری سیاسی تبدیل کرده است، لذا سیاست شیعی ناشی از باور به ظهور منجی ضرورتا و به شکل بنیادین از جنس سیاست مقاومت است. صورتهای متفاوت از این مقاومت را در جای جای جبهه مقاومت مشاهده میکنیم. اخیرا تحتتأثیر تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی، نسخه خاصی از این فرهنگ سیاسی در محدوده تمدن غرب ظهور کرده و امکان بسیج شهروندان دولتهای حامی تلآویو را علیه اشغالگران صهیونیست به وجود آورده است. آنچه به ما اجازه میدهد ادعا کنیم این صورت جدید از مقاومت از ایده مقاومت اسلامی ریشه میگیرد ناتوانی قدرت سرکوب مادی یا تنبیه مادی جوانان و دانشگاهیان غربی برای کنترل و به قاعده قبلی بازگرداندن جنبشهای حمایت از مردم فلسطین است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|