|
یادداشت توماس فریدمن درباره مصائب مواجهه ایالات متحده با ایران، روسیه و چین
آمریکا حریف این جبهه نمیشود
توماس فریدمن*: مادر، پدر! اگر پسر یا دخترتان از دانشگاه به خانه بیاید و بگوید: «میخواهم روزی وزیر امور خارجه ایالات متحده شوم» به او بگویید عزیزم، هر چه میخواهی بشوی بشو اما لطفا، لطفا وزیر امور خارجه نباش! این بدترین شغل دنیاست. وزیر آموزش و پرورش، وزیر کشاورزی و وزیر بازرگانی اشکالی ندارد اما به ما قول بده که وزیر امور خارجه نخواهی شد. اداره سیاست خارجی آمریکا بسیار بسیار دشوارتر از آن چیزی است که آمریکاییها فکر میکنند. این کار در عصری که شما مجبور به مدیریت ابرقدرتها، ابرشرکتها، افراد و شبکههای ابرقدرت، ابرتوفانها و ابراطلاعات هستید تقریبا غیرممکن است، ضمن آنکه همه اینها درهمتنیده میشوند و شبکهای پیچیده از مشکلات به وجود میآورند. در دوران جنگ سرد، عمل به «دیپلماسی قهرمانانه» کاری شدنی بود. مثلا هنری کیسینجر فقط به ۳ سکه [تلفن]، یک هواپیما و چند ماه دیپلماسی رفت و برگشتی نیاز داشت تا توافقات خارجی پس از جنگ میان اسرائیل، مصر و سوریه را حاصل کند. او با یک سکه به گلدا مئیر، نخستوزیر وقت اسرائیل، با سکه دوم به انور سادات، رئیسجمهور مصر و با سکهای دیگر به حافظ اسد، رئیسجمهور سوریه تلفن کرد و موفق شد نخستین توافق صلح از سال 1949 را بین ۳ طرف ایجاد کند. خاورمیانهای که بلینکن امروز مجبور است با آن سر و کار داشته باشد را با خاورمیانه زمان کیسینجر مقایسه کنید. منطقه متحول شده و از منطقهای متشکل از دولت - ملتهای مستحکم به منطقهای متشکل از دولتهای شکستخورده، دولتهای زامبی و مردان قدرتمند انقلابی مسلح به راکتهای نقطهزن تبدیل شده است. دارم درباره حماس در غزه، حزبالله در لبنان و سوریه، حوثیها [انصارالله] در یمن و شبهنظامیان شیعه در عراق صحبت میکنم».
حزبالله تنها نهاد غیردولتی در تاریخ مدرن است که توانسته با یک دولت - ملت (اشاره به رژیم صهیونیستی) به یک موازنه «نابودی حتمی طرفین» دست پیدا کند. حزبالله امروز با راکتهای نقطهزن خود میتواند درست به همان اندازهای که اسرائیل فرودگاه بیروت را به نابودی تهدید میکند؛ تهدید معتبری برای نابودی فرودگاه تلآویو ایجاد کند. بار آخری که این دو در سال 2006 با هم وارد جنگ شدند اوضاع اینطور نبود. وظیفه دیپلماسی در دهه گذشته شبیه «بازی دوز» بود که در آن ایجاد همسویی و تقارن در منافع کشورهای مختلف کاری به مراتب آسانتر بود. در مقابل، در دوران جدید، بازی دیپلماسی به اندازه قرار دادن همه رنگهای یکسان در یک سمت مکعب روبیکا کاری دشوار است. اقتضای جغرافیای سیاسی جهان در آینده روی کار آمدن رئیسجمهوری است که بتواند متحدان زیادی برای آمریکا ایجاد کند. این با سیاستهای دونالد با شعار «تنها آمریکا» میسر نخواهد بود... دلیل اینکه روسیه، ایران و چین! همه میخواهند ترامپ در انتخابات برنده شود چیست؟ چون آنها میدانند که او در تعامل با ناتو و سایر متحدان آمریکا به اندازهای کاسبمحور عمل میکند که هیچوقت نمیتواند با آنها ائتلافهای پایداری ایجاد کند. تردید نکنید، دنیایی که رئیسجمهور و وزیر خارجه بعدیمان باید نقشی را در آن به عهده بگیرند از هر زمان دیگری از قبل از آغاز جنگ دوم جهانی پرچالشتر است... ما آنطور که باید از نظر نظامی برای جهانی که وارد آن میشویم آماده نیستیم. روسیه، ایران و چین سالهاست درگیر افزایش قدرت نظامی قابل توجهی بودهاند. در مقابل، ما امروز به معنای واقعی کلمه فاقد تسلیحات برای جنگیدن در هر ۳ جبهه هستیم. تنها راه کنار آمدن با این مشکل احتمالی این است که یک یا چند منطقه را رها نکنیم، بلکه از طریق اتحادها، قدرت دیگران را به خودمان بیفزاییم اما امروز به معنای واقعی کلمه فاقد تسلیحات لازم برای مبارزه همزمان در هر ۳ این جبههها هستیم. گاهی یک رهبر باید درخواست قربانی کند. این درخواست تنها در صورتی میتواند موثر باشد که رهبر به اعتبار شهرت داشته باشد. اعتبار نیز به نوبه خود نیازمند صراحت است. هم روزولت و هم چرچیل انتخابهایی را که کشورهایشان با آن روبهرو بودند به وضوح، صادقانه و شیوا بیان کردند. در اینجا، باید بگویم که ترامپ همچنان ممکن است یک مزیت داشته باشد. او درباره دیدگاههای وحشتناک خود صادق است. او اشاره کرده است که برایش اهمیتی ندارد که اوکراین برنده یا شکستخورده است. متاسفانه، هنگامی که در مناظره از هریس پرسیده شد «آیا معتقدید که شما مسؤولیتی در نحوه خروج از افغانستان دارید که منجر به کشته شدن 13 سرباز آمریکایی شد؟» او کاملا از این سوال طفره رفت. مطمئن هستم که رایدهندگان بلاتکلیف متوجه این اشتباه بزرگ شدند که به نفع هریس نبود... متاسفانه دلیل دیگری که چین ترامپ را ترجیح میدهد تنفر او از مهاجرت غیرقانونی است. او به عنوان رئیسجمهور مهاجرت غیرقانونی را سرکوب کرد تا به ملیگرایان دست راستی مراجعه کند. این موسیقی به گوش چین خوش میآید چون توانایی ما برای جذب استعدادها از همه جا یعنی مزیت کلیدی آمریکا را، نسبت به چین تضعیف میکند.
* ستوننویس نومحافظهکار نیویورکتایمز
ارسال به دوستان
اگر آقای پزشکیان وقت ندارد وزیر پاداشها را بدهد
حرفهای بیپرده دبیر
مراسم تجلیل از قهرمانان و مدالآوران المپیک ۲۰۲۴ پاریس و قهرمانان مسابقات نوجوانان و جوانان و همچنین افتتاح اماکن مجهز کشتی با حضور محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، احمد دنیامالی وزیر ورزش و جوانان، محمود خسرویوفا رئیس کمیته ملی المپیک، مدالآوران کشتی ایران در المپیک پاریس و اعضای کادر فنی کشتی آزاد و فرنگی و همچنین تعدادی از پیشکسوتان کشتی در فدراسیون کشتی برگزار شد. پیش از این اعلام شده بود پاداش فدراسیون کشتی ۶۲ میلیارد ریال به مدالآوران طلای المپیک پاریس، ۱۳ میلیارد ریال به مدالآوران نقره و 7 میلیارد ریال به مدالآوران برنز خواهد بود. علیرضا دبیر در ابتدای این مراسم گفت: ما خیلی مدال گرفتیم اما از این به بعد با بودجه دولت نمیتوانیم کاری کنیم. بودجه وزارت ورزش ۱۰۰ میلیارد تومان است، در حالی که همین هفته گذشته تنها ۴۰ نفر را برای مسابقات قهرمانی جهان به اسپانیا اعزام کردیم که هر کشتیگیر نزدیک ۲۴۰ یورو هزینه دارد. من حرفم این است که اگر از کشتی مدال میخواهید باید پول بدهید.
وی گفت: کشتی از ۸۰ سال گذشته در تمام ادوار المپیکها مدال میگیرد، تکواندو و وزنهبرداری هم چند سال است اضافه شدهاند اما کشتی همیشه مدال میگیرد و مابقی رشتهها هم به صورت محدود مدال میگیرند. اعزام با این بودجهها سخت است؛ یک ورزشکار قبل از مسابقات جهانی و المپیک باید به مسابقات بینالمللی اعزام شود تا اگر میبازند در آن مسابقات باشد. یکی از ایرادهایی که دنیامالی باید رفع کند همین بحث پاداشهاست و باید هر چه سریعتر آنها را بپردازد. اگر منتظر هستند که مراسم تجلیل با حضور رئیس جمهور برگزار شود، اگر ایشان وقت ندارد، وزیر ورزش مراسم بگیرد و پاداشها را بدهد، چون با این نوسانات قیمت دلار اگر دیر پرداخت شود سودی نخواهد داشت.
وی گفت: من برای خودم هیچ چیزی نمیخواهم اما برای ورزشکاران باید مثل پدر باشم. کشتی بیحاشیه است. جوایز قهرمانی میگویند ۸۰ تا سکه، الان سکه ۳۰ میلیون است اما با ورزشکاران این سکهها را ۵ میلیون حساب میکنند و کل پاداش ۴۰ میلیون تومان میشود. این پاداشها ظلم است. وی گفت: کمیته ملی المپیک اعلام کرد برای مدالآوران کشتی ۱۰ میلیارد پاداش میدهد، این کار بسیار خوبی بود و همان موقع هم پرداخت کردند اما یک اشتباهی شد و آن هم کم کردن مالیات از پاداش ورزشکاران بود. در حالی که از پاداش ورزشکاران مالیات کم نمیشود و این یک اشتباه است و امیدوارم آن یک میلیاردی که از بچهها کم کردند هر چه سریعتر برای آنها واریز شود. وی تاکید کرد: امیدوارم وزارت ورزش و آقای دنیامالی هم هر چه سریعتر جوایز را بدهند. ما هم برای ورزشکاران جوایز گذاشتیم که از درآمد فدراسیون این پاداش را دادیم.
دبیر گفت: ما مثل فدراسیونهای دیگر نیستیم، کشتی آزاد و فرنگی را داریم که خودشان چندین فدراسیون هستند. سهشنبه مقام معظم رهبری هم تاکید داشتند به رشتههای مدالآور مثل کشتی برسید. اگر با من بد هستید اشکالی ندارد اما بگویید تیمهای ما در رده جوانان و نوجوانان قهرمان شدند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
انفجار پیجرها و نقض حقوق بینالملل
رضا رحمتی: انفجار پیجرها با استفاده از موادی که روی باتری این دستگاهها نصب و منجر به شهادت 12 نفر و جراحت و آسیب جدی نزدیک به 3000 نفر شد، همگی به صورت هماهنگ و در ساعت 3 و 30 دقیقه روز 17 سپتامبر 2024/27 شهریور 1403 در جایجای لبنان بهوقوع پیوست. این اقدام فصل جدیدی از مواجهات در منطقه خاورمیانه را بهوجود آورد. گفته میشود احتمال گسترده شدن دامنه این انفجارها به کشورهای دیگری مانند سوریه، عراق و ایران نیز وجود دارد.
اینکه حملات با سلاحهای جدید یا سایبری بیش و برجستهتر از پیش در دستور کار مخاصمان قرار گرفته است و به نظر میرسد در آینده باید شاهد جنگهای آخرالزمانی و استفاده از ابزارهای تکنولوژیک به عنوان «سلاحهای جنگی جدید» باشیم، اینکه چگونه میتوان به این ابزارها، عنوان «سلاح» داد، اینکه در صورت استفاده از این سلاحها، آیا «حمله مسلحانه» یا «توسل به زور» طبق حقوق بینالملل صورت گرفته است و دامنه این توسل به زور چیست و متعاقبا در چه صورتی و با چه ابزارهایی دولت آسیبدیده میتواند عمل متقابل انجام دهد و چه عملی متناسب خواهد بود، اینکه چگونه این حملات قابل انتساب به دولت خاطی است، و بسیاری موارد دیگر، مباحثی هستند که از زمان انفجار پیجرها در فضای حقوقی و سیاسی شکل گرفتهاند. در این یادداشت، هر جا صحبت از پیجرها میشود، منظور استفاده از چاشنیهای انفجاری موجود در پیجرها است. با این مقدمه، تلاش میشود به برخی از این سوالها پاسخ داده شود.
***
1- آیا انفجار پیجرها مصداق «حمله» در حقوق بینالملل است؟
برای اطلاق عنوان «حمله» به انفجار پیجرها، ابتدا باید ببینیم این انفجارها میتواند ذیل عنوان حمله و توسل به زور قرار گیرد یا خیر. «ماده 2» بند 4 منشور ملل متحد چکیده تلاشهای بشری برای نیل به سازوکاری صحیح برای «ممنوعیت توسل به زور» قلمداد میشود. این ماده نتیجه تجربه بشری برای تحدید زور به عنوان ابزار سیاست ملی و محلی بوده است. برای فهم اینکه عملیات سایبری میتواند ذیل عنوان «توسل به زور» که در قاعده «ممنوعیت توسل به زور» موضوع ماده منشور ملل متحد ترسیم شده است، گنجانده شود یا خیر، ابتدا باید مشخص شود «زور نظامی» چیست و چه تفسیری از زور، توسل به همه انواع آن را در بر میگیرد؟ حقوق بینالملل نشان میدهد در حالی که تعریف زور باید به نوع نظامی آن محدود شود، باید تفسیر موسعی از تعریف زور نظامی صورت گیرد. «ایان براونلی» از یک تعریف 2 بخشی که نیاز به «سلاح» دارد، استفاده کرده و «از بین بردن زندگی و اموال مردم» به عنوان معرف سلاح به کار رفته است. «باوت» به توسل احتمالی به تسلیحات خشونتآمیز اشاره میکند که «صدمات انسانی» به بار میآورد. یکی از دلایلی که برای تعریف سلاح به این ابعاد «پیامدمحور» توجه شده است، ورود تسلیحات شیمیایی و میکروبی، به عنوان ابزارهای نظامی در قرن بیستم بوده است؛ بنابراین به طور کلی از نظر هلثر و هاریسون 2 نفر از حقوقدانان بینالمللی، برای توضیح «زور» 2 رویکرد «پیامدمحور» و «چارچوب/ ابزارمحور» وجود دارد. منظور از رویکرد پیامدمحور، دیدگاه غایتمحورانه است که ناظر به تاثیر نهایی زور است و منظور از دیدگاه چارچوب/ ابزارمحور این است که مستقل از پیامد و نتیجه نهایی، ممنوعیت شامل هرگونه ابزار و چارچوبی میشود که در آن از زور استفاده شده است. در اینجا دو دیدگاه در «تفسیر موسع از زور» و «تفسیر مضیق از زور» بررسی میشود: یکی از مواد مترقی که محصول تلاشهای بسیاری حقوقدانان و یک رویه قوی بینالمللی برای ممنوعیت توسل به زور است، ماده 4 منشور ملل متحد است.
ماده 4 منشور میتواند انواع زور را در بر گیرد. اطلاق عنصر «نظامی» در این سطح بسیار مهم است، زیرا آن را از دیگر اشکال فشارها و نیروها نظیر فشار اقتصادی و سیاسی متمایز میکند و از طرف دیگر این همان نیروی نظامی فیزیکی است که میتواند طبق بند 2ماده 4 منشور ممنوعیت توسل به زور قلمداد شود. هنگامی که یک دولت از مواد بیولوژیک یا شیمیایی نه به عنوان سلاح نظامی، بلکه به مثابه ابزاری علیه کشور دیگر استفاده میکند که میتواند پیامدهای زیانباری در بر داشته باشد، احتمالا به سبب به بار آوردن صدمات و تلفات متوسل به زور شده است. هر چند این کار در ظاهر استفاده فیزیکی از ادوات و سلاحها یا حتی زور نظامی تلقی نمیشود ولی میتواند مشمول ماده 4 منشور شود (رحمتی، 1401)1.
بنابراین در برخی شرایط، استفاده خصمانه از اشکال غیرنظامی زور فیزیکی، میتواند مشمول بند2 ماده 4 منشور شود، بویژه اگر نتایجی عظیم مثلا معادل یک حمله اتمی به بار آورد که طبق ماده 51 منشور، حق دفاع از خود را به دنبال خواهد داشت.
2- آیا پیجرها، سلاح محسوب میشوند؟
در تعریف سلاح نیز دو رویکرد وجود دارد؛ نخست رویکرد مضیق که به ما میگوید سلاح تنها سلاحهای نظامی را در بر میگیرد، شبیه تانک، گلوله یا بمب. تعریف دوم موسع است و مستقل از ابزار و ادوات، آثاری که هر ابزار به بار میآورد، عنصر تعیینکنندهای برای سلاح محسوب میشود. مثال معروف چاقو در اینجا راهگشاست. چاقو تا زمانی که در دست آشپز است، ابزاری برای آشپزی است اما هنگامی که به یک تبهکار داده میشود و از آن استفاده میکند، ابزار صدمه است، بنابراین همچون تعریف از «حمله»، تعریف سلاح نیز نتیجهمحور است. در نهایت از نظر حقوقی «هر آنچه را باعث خسارت فیزیکی و صدمات انسانی شود» سلاح مینامند. این تعریف در میان تعاریف مختلف، نزدیکترین تعریفی است که میتواند به ما کمک کند پیجرها را در آن ببینیم.
3- انفجار پیجرها، حملات سایبری و سلاح
آیا پیجر سلاح محسوب میشود؟ بیانیه 1868 سنتپترزبورگ سلاحهای ناشی از فناوری را بخوبی معرفی کرده است. «هر سلاحی که منتهی به رنج یا ناتوانی نیروی نظامی طرف مقابل شود، مغایر حق انسانی است». همین رویکرد در پروتکل اول الحاقی 1977 به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو 1949، تحت «سلاحهای جدید» (ماده 36) گنجانده شد. این ماده دولتها را موظف میکند قبل از به کارگیری هر سلاح، ابزار یا روش نوین جنگی، از قانونی بودن آن اطمینان یابند. در این تعریف «شرایط بهکارگیری سلاح» است که آن را مشمول قانونی بودن یا غیرقانونی بودن میکند. ماده 36 بیان میکند بهکارگیری یک سلاح، ابزار یا روش جدید جنگی ناقض حقوق بینالملل و ممنوع است. یکی از مهمترین تلاشهای جامعه حقوقدانان بینالمللی برای مقید کردن رفتارهای دولتها در فضای سایبری، دستورالعمل سال 2013 تالین در استونی است. این دستورالعمل درباره حقوق بینالمللی فضای سایبر در مواد مختلف از جمله ماده 42 به مساله حملات سایبری و عملیات سایبری بر اساس همین تعریف اشاره میکند.
4-آیا انفجار پیجرها حمله نظامی محسوب میشود؟
در پاسخی کوتاه به این پرسش باید گفت «وقتی سلاح یا ابزار یا حتی یک فناوری (بدون آنکه ذاتا آسیبزا باشد) میتواند سبب وارد آوردن صدمه جانی یا خسارت مادی شود، به شکلی زور نظامی یا مسلح را تشکیل میدهد» و در نتیجه مشمول بند2 ماده 4 منشور قرار گرفته و توسل به زور محسوب میشود. برای اطلاق حمله به انفجار پیجرها، مقررات حقوق بینالملل عرفی و معاهدهای شبیه به پروتکل اول الحاقی، معاهدات خلع سلاح، قواعد مربوط به عدم مداخله و... قابل اعمال در فضای ساببری نیز هست. فعل یا ترک فعل متخلفانه یک دولت زمانی «حمله» محسوب میشود که متفاوت با اقدامات عادی (و البته خسارتبارتر) با «شدت» همراه باشد. «خسارت»، «شدت»، «فوریت» و «مصدومیت» از جمله مسائلی هستند که در «نظامی» بودن حملات با سلاحهای جدید، موثرند. در انفجار پیجرها تمام این اوصاف وجود دارد (رحمتی، 1401).
الف - شدت انفجار پیجرها: یک منبع ارشد امنیتی لبنان اظهار کرد سازمان جاسوسی موساد اسرائیل مواد منفجرهای را داخل چند هزار پیجر جاسازی کرده است. به گفته این منبع امنیتی لبنانی، زمانی که یک پیام کدگذاری شده به پیجرها ارسال شد، ۳ هزار پیجر به طور همزمان منفجر شدند و مواد منفجره داخل آنها فعال شد، بنابراین شدت انفجار پیجرها، بسیار زیاد بوده است.
ب- خسارت انفجار پیجرها: برآورد اولیه این بوده است که پیجرها توان آسیبرسانی به 3000 نفر را داشته است و هر عضو حزبالله لبنان که از این ابزار استفاده کرده است، به عنوان هدف در نظر گرفته شده است. بنابراین حملهکننده کاملا نسبت به حجم و گستره خسارت انفجار پیجرها، آگاه بوده است.
ج- فوریت در انفجار پیجرها: اینطور که رسانهها: منعکس کردهاند پیجرها ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه بعدازظهر سهشنبه بهصورت هماهنگ پیامی دریافت کردند که به نظر میرسید از سوی رهبری حزبالله ارسال شده است اما در اصل پیامی برای فعال کردن مواد منفجره داخل پیجر بود. انتخاب زمانبندی برای انفجار پیجرها موید «فوریت حملات» بوده است.
د- مصدومیت انفجار پیجرها: میکو هیپونن، متخصص تحقیقات در شرکت نرمافزار ویتسکیور و مشاور جرائم سایبری یوروپل، میگوید پیجرها احتمالا به نحوی اصلاح شدهاند تا این نوع انفجارها را ایجاد کنند. اندازه و قدرت انفجار نشان میدهد فقط باتری نبوده است و البته آسیب به دست و چشمها هنگام استفاده از مهمترین مقولاتی بوده است که در ذهن طراحان وجود داشته است. حجم شهدا و مجروحان نیز نشاندهنده توان ایجاد مصدومیت بالای این انفجارها بوده است.
5- انتساب حملات به اسرائیل
با توجه به این موضوعات، انفجار پیجرها، مصداق حمله مسلحانه و توسل به زور و نقض حقوق بینالملل محسوب میشود و با توجه به امارهها و قرینهها، شواهد، منبع حملات و نیات حملهکنندگان، شناسایی عامل ارتکاب این عمل متخلفانه بینالمللی محرز و انتساب این حملات به رژیم اسرائیل مشخص است. با این وضعیت موضوع پاسخ متقابل لبنان به این موضوع میتواند به صورت متناسب یا با استفاده از ابزارهای دیگر صورت گیرد اما آنچه مشخص است اینکه منطقه خاورمیانه فصل جدیدی از نبردها و حملات را تجربه میکند و حالا ابزار تکنولوژی سایبری و دیجیتال به عنوان سلاح جنگی مورد استفاده قرار گرفته است.
*عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا
--------------------------------------
پی نوشت
1- رحمتی، رضا (1401)، «حملات سایبری و مسؤولیت بینالمللی دولتها»، فصلنامه سازمانهای بینالمللی، شماره 14.
ارسال به دوستان
دیدگاه
خواب زمستانی گوترش
حنیف غفاری: جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه کارکنان سازمان ملل متحد در غزه ادامه دارد. به گفته سازمان ملل، در پی حمله نیروهای اسرائیلی به مدرسهای در غزه ۶ کارمند سازمان آنروا کشته شدند. مقامات حماس میگویند ۱۸ نفر در این حمله جان باختهاند. دبیرکل سازمان ملل رویدادهای غزه را «غیرقابل قبول» خوانده و در ادامه مواضع منفعلانه خود تاکید کرده نتانیاهو پاسخ تماسهای او را نمیدهد! همچنین هفته گذشته، کاروان کمکهای سازمان ملل متحد به مردم غزه، چندین ساعت توقیف و مورد بازجویی صهیونیستها قرار گرفت. گوترش در مواجهه با تحقیر رسمی سازمان ملل متحد از سوی رژیم کودککش صهیونیست، صرفا ابراز تاسف میکند! گویا تهدیدات قبلی صهیونیستها علیه وی و مواضع حداقلیاش در محکوم کردن نسلکشی غزه مثمرثمر افتاده و آقای دبیرکل حتی زحمت بازخواست رسمی رژیم اشغالگر قدس بابت کشتار کارمندان آنروا را نمیدهد. سازمان ملل متحد سال 1945 میلادی جایگزین ساختار قبلی (جامعه ملل) شد. این سازمان بینالمللی علیالظاهر بزرگترین، معروفترین و قدرتمندترین سازمان بیندولتی در جهان محسوب میشود و اعضای این سازمان تقریبا شامل همه کشورهایی میشوند که از نظر قوانین بینالمللی به رسمیت شناخته شدهاند. این سازمان با هدف جلوگیری از جنگها و منازعات بینالمللی و ورود موثر و فوری جهت پایان دادن به منازعات بینالمللی و حتی داخلی کشورهای عضو تاسیس شده و منشور ملل متحد را مبنای عمل خود تلقی میکند. در این ساختار، دبیرکل جایگاه حقوقی و اجرایی بسیار بالایی دارد. تنها یکی از اختیارات دبیر کل اجرای تصمیمات سیاسی سازمان ملل متحد است. در این باره، دبیر کل اختیار تفسیر دارد، به این معنا که قدرت تفسیر مصوبات و تعیین حدود و ثغور اجرایی آنها در دست اوست. یکی دیگر از وظایف دبیر کل، میانجیگری مستقیم در منازعات بینالمللی، تشکیل کنفرانسهای بینالمللی با هدف مواجهه با منازعات پایدار، حضور در جلسات شورای امنیت و ارائه اعلامیههای کتبی و شفاهی در قبال تحولات جاری در حوزه روابط بینالملل و وادارساختن اعضای شورای امنیت (به همراه ارائه دستور کار جلسه) درباره تشکیل جلسات اضطراری است. همانگونه که مشاهده میشود، دامنه اختیارات دبیرکل سازمان ملل متحد محدود نیست اما سوال اصلی آن است: آیا آنتونیو گوترش، دبیر کل کنونی سازمان ملل متحد از همه این اختیارات در مواجهه با رژیمی کودککش که حتی دهها کارمند سازمان ملل متحد را از آغاز جنگ هدف قرار داده، استفاده کرده است؟!
آیا میان آنچه در شرح اختیارات دبیر کل سازمان ملل و اساسنامه این سازمان آمده با مواضع منفعلانه گوترش در قبال جنگ غزه تناسبی وجود دارد؟ ابزار تاسف کلی از کشته شدن دهها نیروی امدادی و کمکرسان سازمان ملل متحد در نوار غزه، نقطه اوج انهدام و ورشکستگی سازمانی است که مدعی ایجاد صلح جهانی و تنظیم رفتار بازیگران متجاوز با استناد به اهرمهای قدرت بینالمللی بوده و خود را یگانه مرجع حلوفصل منازعات جاری در نظام جهانی قلمداد میکند.
البته از سازمان ملل متحدی که ۳ کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه عضو دائم شورای امنیت آن بوده و از حق وتو در راستای صیانت از وحشیانهترین جنایات در جای جای جهان برخوردار باشند، خروجی و نتیجهای بیش از آن قابل انتظار نیست. زمان تشکیل سازمان ملل متحد در سال 1945 میلادی، کمتر کسی تصور میکرد 80 سال بعد، دبیر کل این سازمان نسبت به عدم پاسخگویی یک جنایتکار جنگی (نتانیاهو) به تماسهای تلفنیاش ابراز استیصال کرده و در قبال به خاک و خون افتادن نیروهای امدادی سازمان ملل متحد در نقطهای از جهان، صرفا بیانیه تسلیت و ابراز تاسف صادر کند!
جنگ غزه، نقطه آشکارساز انهدام نظم دوران پساجنگ دوم جهانی و از آن مهمتر، تلنگری برای اکثر کشورهای دنیا جهت گذار از این ساختار معیوب و متعلقات آن محسوب میشود. پارادوکسها و تبعیضهای نهادینه شده در ساختار انتزاعی و عملیاتی سازمان ملل متحد جایی برای موفقیت این سازمان در تحقق وظایف و مسؤولیتهای حداقلی خود باقی نگذاشته و در آینده نیز نخواهد گذاشت. فراتر از آن، پروسه انتصاب دبیر کل سازمان ملل متحد نیز در یک سیکل محدود تعریف و اجرایی میشود. بر این اساس، دبیر کل زمانی میتواند فعالیت رسمی خود را آغاز کند که به بسیاری از قواعد و بایستههای القایی و تحمیلی از سوی واشنگتن و متحدانش تن داده باشد. آیا از چنین دبیرکلی (فارغ از اینکه گوترش، بانکیمون یا هر فرد دیگری باشد) میتوان انتظار ایستادگی در برابر جنایات سیستماتیک غرب و رژیم اشغالگر قدس را داشت؟ حتی در اینجا دبیرکل قدرت دسترسی به اختیارات قانونی و صریح مندرج در اساسنامه سازمان را ندارد، چه رسد به آنکه بخواهد قدرت ویژه خود در تفسیر حقوقی منازعات جهانی را به سود صلح و آرامش در دنیا به کار گیرد! «ساختار» سازمان ملل متحد، تابعی از مناسبات پنهان و آشکاری است که «کارگزار» را در خود هضم میکند. تاریخ مصرف این ساختار و کارگزاران وابسته به آن سالهاست به پایان رسیده و گریزی از انهدام آن نیست.
ارسال به دوستان
واکنش مسؤولان و چهرههای سیاسی به عملیات تروریستی- سایبری رژیم صهیونیستی علیه مردم لبنان
آمریکا تکیهگاه جنایت
* پزشکیان: آمریکا تمامقد از جنایات و ترورهای رژیم صهیونیستی حمایت میکند
* اینکه ابزارهای رفاه بشر به عنوان ابزار ترور و نابودی استفاده شود، گواه سقوط انسانیت و غلبه خوی وحشیگری و جنایتپیشگی است
گروه سیاسی: «اینکه از ابزارهایی که به شکل مرسوم برای ارتقای آسایش و رفاه حال بشر ساخته شدهاند، به عنوان ابزار ترور و نابودی علیه کسانی که نگاه آنها با ما همسو نیست، استفاده شود، گواه سقوط انسانیت و غلبه خوی وحشیگری و جنایتپیشگی است».
این جملات بخشی از سخنان مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان در واکنش به عملیات تروریستی- سایبری رژیم صهیونیستی علیه مردم و اعضای حزبالله لبنان بود که عصر روز سهشنبه 27 شهریورماه 1403 رخ داد و طی آن صدها نفر مجروح شدند و تاکنون 12 نفر به شهادت رسیدهاند.
رئیسجمهور که دیروز چهارشنبه 28 شهریورماه در جلسه هیات دولت سخن میگفت، آمریکا و کشورهای غربی را در رابطه با این حمله تروریستی بیسابقه مقصر دانست. کشورهایی که با گذشت بیش از 11 ماه از نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه، به پشتیبانی تسلیحاتی و لجستیکی از این رژیم پرداختند و تاکنون مانع برخورد جدی مجامع بینالمللی با اسرائیل شدهاند. چنانکه متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا در پی انفجارهای لبنان بدون آنکه این اقدام تروریستی بیسابقه را محکوم کند، اعلام کرد واشنگتن دخالتی در این انفجارها نداشته و از آن مطلع نبوده است! وی همچنین گفت آمریکا در حال جمعآوری اطلاعات در این زمینه است و برای حل دیپلماتیک درگیری میان حزبالله و اسرائیل تلاش میکند.
* آمریکا و غرب حامی تمامقد جنایتهای اسرائیل
مسعود پزشکیان در سخنان روز گذشته خود، با اشاره به وقایع لبنان، چنین رخدادی را مایه شرمساری کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکاییها دانست که از هیچ امکانی برای پیشبرد اهداف غیرانسانی خود فروگذار نیستند و تصریح کرد: «این رخداد بار دیگر نشان داد کشورهای غربی و آمریکاییها اگر چه در ظاهر ادعا میکنند به دنبال برقراری آتشبس هستند اما در عمل تمامقد از جنایت، کشتار و ترورهای کور رژیم صهیونیستی حمایت میکنند. علاج اصلاح این وضعیت و قطع زنجیره ظلم و جنایات رژیم صهیونیستی و حامیانش علیه فلسطینیان مظلوم و جهان اسلام، وحدت و انسجام مسلمانان و کشورهای اسلامی است».
حمایتهای آمریکا و محور غرب از رژیم صهیونیستی بویژه در اقدام تروریستی اخیر مورد اشاره دیگر مسؤولان نیز قرار گرفت. اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این باره تاکید کرد: استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل از هر وسیلهای برای اقدامات جنایتکارانه خود استفاده میکنند تا بتوانند به اهداف کثیفشان برسند، لذا لازم است تمام کشورهای آزادیخواه جهان به سمت خودکفایی، بومیسازی و تولید وسایل در داخل کشور خودشان بروند و در همین راه تحریم کالاهای صهیونیستی را به عنوان یک اولویت دنبال کنند.
کوثری همچنین گفت: رژیم اشغالگر قدس از هر راهی برای انجام جنایاتش وارد میشود؛ پیجر وسیلهای برای اطلاعرسانی است که در اختیار مردم عادی لبنان قرار دارد. رژیم صهیونیستی از این وسیله سوءاستفاده کرد تا به زعم خود ضربهای به حزبالله وارد کند، حال آنکه پیجر وسیلهای برای مردم عادی بوده که از آن استفاده میکردند.
وی ادامه داد: با انفجار پیجرها حدود 3۰۰۰ نفر مجروح شده و تعدادی هم به شهادت رسیدهاند. این جنایت همهجانبه است و هشداری برای کشورهای آزادیخواه جهان که به سمت خودکفایی در عرصه ارتباطات الکترونیک بروند تا با سوءاستفاده رژیم صهیونیستی مواجه نشوند. نماینده مردم تهران توضیح داد: پیش از این مقام معظم رهبری هشدار داده بودند که ما نمیتوانیم به اینها اطمینان کنیم چون ممکن است چیزهایی به ما فروخته اما سر بزنگاه از آن وسایل سوءاستفاده کنند.
* پیام قالیباف به نصرالله و رئیس مجلس لبنان
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی هم دیروز طی پیامی به سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و همینطور نبیهبری رئیس مجلس این کشور، ضمن محکومیت جنایت تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی، اعلام کرد که ایران آمادگی ارائه هرگونه کمکی را به لبنان دارد.
رئیس مجلس در پیام خود نوشت: عملیات تروریستی رژیم نژادپرست صهیونیستی علیه مردم لبنان و غیرنظامیان را که بیانگر خوی ددمنشانه و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و تلاش برای گسترش دامنه جنگ در منطقه است، شدیدا محکوم میکنیم.
قالیباف افزود: تجاوز بزدلانه رژیم صهیونیستی بار دیگر اثبات میکند این رژیم منحوس علاوه بر ارتکاب جنایات جنگی و نسلکشی علیه مردم فلسطین، صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
وی تاکید کرد: به این وسیله ضمن ابراز همدردی و همبستگی با دولت و ملت لبنان و خانوادههای شهدا و مجروحان این حادثه تروریستی، از تمام کشورها و ملتهای جهان میخواهیم این تجاوز جنایتکارانه را بشدت محکوم کنند. مجددا تأکید میکنیم جمهوری اسلامی ایران برای ارائه هرگونه کمک و مساعدت به دولت و مردم عزیز لبنان آمادگی کامل دارد.
قالیباف همچنین در حساب کاربری خود در ایکس نیز به این عملیات تروریستی واکنش نشان داد و نوشت: «تروریسم و کشتار افراد بیگناه بخش جداییناپذیر ماهیت منحوس رژیم صهیونیستی است. این رژیم تا پابرجاست دست از کشتار و نسلکشی برنمیدارد. عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی در لبنان را شدیدا محکوم میکنیم و ضمن اعلام همبستگی با قربانیان حادثه، همچون گذشته در کنار مردم لبنان هستیم».
آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان هم از دیگر چهرههایی بود که به جنایت اخیر صهیونیستها علیه مردم لبنان واکنش نشان داد و در جلسه دیروز شورای نگهبان اعلام کرد: اقدام ددمنشانه رژیم غاصب اشغالگر صهیونیستی که باعث به شهادت رسیدن و مجروح شدن جمعی از مردم بیگناه لبنان شد، بار دیگر ماهیت و خوی غیرانسانی این رژیم غیرقانونی را به اثبات رساند.
وی ادامه داد: این اقدامها نشاندهنده آخرین تلاشهای مذبوحانه این رژیم کودککش برای بقای خود است ولی انشاءالله در عمل منجر به تسریع در نابودی آن میشود. امت اسلام باید در مبارزه با رژیم صهیونیستی و تلاش برای نابودی آن متحد شود.
* بسیج جهان اسلام و تحریم اسرائیل
برخی نمایندگان مجلس، مسؤولان و چهرههای سیاسی نیز از خط تحریم رژیم صهیونیستی و لزوم بسیج جهان بویژه مسلمانان علیه جنایتهای این رژیم سخن گفتند. حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی رهبر، عضو جامعه روحانیت مبارز در این باره گفت: تحریم کالاهای اسرائیلی در واکنش به انفجار پیجرها در لبنان حداقل کاری است که کشورهای اسلامی باید انجام دهند.
وی تاکید کرد: واردات کالاهای اسرائیلی به بسیاری از کشورهای اسلامی جریان دارد و امت اسلام خواسته یا ناخواسته بخشی از منابع مالی این رژیم جعلی و آدمکش را تامین میکند، البته نفوذ شرکتهای اسرائیلی در اقتصاد جهان غیرقابل انکار است و برای قطع آن باید عزم و اراده جدی در حاکمان و مردم مسلمان به وجود آید. هر چند سالها قبل امام خمینی بر این مساله تاکید کردند. ایشان تاکید فرمودند: «اگر مسلمین مجتمع بودند، هرکدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد. هرچه ضعف در مسلمین است، از حکومتهاست».
محمدکاظم انبارلویی از فعالان سیاسی هم اظهار کرد: کشورهای اسلامی در خرید کالاهایی که فناوری نوین استفاده میکنند، دقت داشته باشند تا این کالاها از شرکتهای تحت نفوذ صهیونیستها خریداری نشود. وی همچنین خاطرنشان کرد: آمریکای جنایتکار به لحاظ فنی و علمی پشت این حادثه بوده و این حمله با هماهنگی دولت آمریکا انجام شده است. صهیونیستها با این اقدام تروریستی، ابعاد جنگ را تسری دادند. ابراهیم عزیزی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز علاوه بر تاکید بر تحریم رژیم صهیونیستی از سوی دیگر کشورها، استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک کشورمان در پیگیری محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی را خواستار شد. عزیزی گفت: انتظار میرود آقای پزشکیان در سازمان ملل و دیدار با مقامات حاضر در این نشست، موضع رسمی جمهوری اسلامی در محکومیت و مقابله با این اقدامات جنایتکارانه را اعلام کند. وی افزود: دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز با رایزنی با کشورهای اسلامی و منطقه مقابله با اقدامات تروریستی و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی را در اولویت کاری خود قرار دهد.
عباسعلی کدخدایی، عضو حقوقدان و رئیس پژوهشکده شورای نگهبان هم در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اقدام تروریستی رژیم اشغالگر قدس علیه لبنان در تعارض آشکار با اصل تفکیک است. سازمانهای بینالمللی و در رأس آنها ملل متحد نباید در قبال این دست جنایات کورکورانه سکوت کنند. عدم اقدام بازدارنده و عدم مجازات این رژیم، دنیا را در سرنوشت نامعلومی قرار میدهد. ماشین جنگی صهیونیستها باید اکنون متوقف شود».
همچنین «علیاکبر ولایتی» مشاور رهبر انقلاب در امور بینالملل اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در لبنان و هدف قرار دادن شهروندان لبنانی از طریق منفجر کردن سیستمهای ارتباطی را بشدت محکوم و تاکید کرد: اقدام تروریستی و جنایتکارانه در لبنان که منجر به شهادت و مجروح شدن شماری از شهروندان و مردم بیدفاع شد، قلب مردم لبنان و همه جهان اسلام را جریحهدار کرد.
این اقدام تروریستی بیتردید با حمایتهای آمریکا و حامیان صهیونیستها در منطقه انجام شده است و بار دیگر رژیم صهیونیستی آشکارا ثابت کرد که نه تنها بویی از انسانیت نبرده و هیچ تمایلی به صلح و آتشبس ندارد، بلکه با ادامه این جنایات جنگی و نسلکشی علیه مردم فلسطین و غزه، تهدیدی جدی برای صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی محسوب میشود.
ولایتی گفت: این اقدامات تروریستی ذرهای از اراده مردم لبنان و فلسطین و همه رزمندگان جبهه مقاومت در مقابله و مبارزه با این غده سرطانی کم نخواهد کرد و آنها را هر روز مصممتر از گذشته در دفاع از خاک و جان و مال خود خواهد کرد.
* هشدار نمایندگان درباره خطرات تجهیزات ارتباطی آمریکایی
از مجلس نیز خبر رسید برخی نمایندگان در پی حادثه تروریستی لبنان، درباره خطرات استفاده از تجهیزات ارتباطی آمریکایی هشدار دادند. رضا حاجیپور، نماینده آمل در مجلس شورای اسلامی در تذکری به مسؤولان اجرایی کشور، نسبت به حادثه تروریستی اخیر در لبنان و نقش شرکتهای آمریکایی - صهیونیستی، بویژه شرکت موتورولا، هشدار داد. وی این تذکر را به مسعود پزشکیان رئیسجمهور، سید ستار هاشمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، سیداسماعیل خطیب وزیر اطلاعات و اسکندر مومنی وزیر کشور ارائه کرد.
وی تأکید کرد همکاری این شرکت با رژیم صهیونیستی در کشتار مردم لبنان محرز است و از وزارت ارتباطات خواست ورود این تجهیزات به ایران را متوقف کند.
ابوالقاسم جراره، عضو کمیسیون صنایع و معادن و نماینده مردم تهران نیز در تذکری مشابه از وزیر ارتباطات خواست با توجه به عضویت ایران در اتحادیه بینالمللی ارتباطات، تمام برندها و شرکتهایی را که از تجهیزات موتورولا استفاده کردهاند مورد پیگیری قرار دهد و نتایج آن را به مردم اعلام کند. تذکرات نمایندگان مجلس نشاندهنده نگرانی عمیق آنها درباره امنیت ملی و تأثیرات منفی احتمالی همکاری با شرکتهای خارجی است که ممکن است به تهدیداتی برای کشور منجر شود.
* بازار داغ شایعات؛ از شهادت نیروهای سپاه تا وضعیت جسمانی امانی
پس از عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی، بازار شایعات از شهادت نیروهای سپاه در انفجار پیجرها گرفته تا وضعیت سلامت مجتبی امانی، سفیر کشورمان در لبنان داغ شده بود. در همین رابطه پایگاه خبری «الحدث» با انتشار مطلبی مدعی شد تعدادی از مستشاران نظامی ایران در حادثه تروریستی لبنان به شهادت رسیدهاند که این موضوع به صراحت از سوی سخنگوی سپاه رد شد. سردار علیمحمد نائینی اعلام کرد: برخلاف شایعات بعضی رسانهها و حسابهای فضای مجازی، هیچکدام از نیروهای سپاه پاسداران در حمله تروریستی اخیر که از طریق پیجرها در لبنان انجام شده به شهادت نرسیدهاند. از سوی دیگر نرگس قدیریان، همسر مجتبی امانی، سفیر ایران در لبنان نیز هرگونه شایعه درباره وخامت حال همسرش را رد کرد و در گفتوگو با خبرنگاران بیان داشت: شایعات درباره وضعیت ایشان زیاد است اما تکذیب میکنم، وضعیت ایشان خوب است، جراحات بیشتر سطحی است و خطری او را تهدید نمیکند.
قدیریان همچنین درباره آخرین وضعیت سفیر ایران گفت: دیروز طی یک عملیات جنایتکارانهای که ناشی از خوی وحشی اسرائیل است و در لبنان اتفاق افتاد، بخش زیادی از مردم لبنان مجروح شدند. پیجرهایی که در بخشهای مختلف خدماتی، درمانی و اجتماعی مورد استفاده قرار میگرفت به یکباره حدود ساعت 3.5 عصر منفجر شدند که باعث شد بخش زیادی از مردم آسیب ببینند.
وی افزود: آقای امانی هم به خاطر انفجار یک پیجر زخمی شد ولی الحمدلله وضعیت کنترل شده است. شرایط حاد نیست. پزشکان بیان میکنند ایشان وضعیت خوبی دارد. شایعات درباره وضعیتشان زیاد است اما تکذیب میکنم. وضعیت ایشان خوب است. جراحات بیشتر سطحی است و خطری او را تهدید نمیکند. یک مقدار جراحات سطحی است که بهزودی برطرف میشود.
قدیریان ادامه داد: جا دارد از رئیسجمهور، وزیر امور خارجه، وزیر بهداشت و رئیس هلالاحمر تشکر کنم.
وی اظهار داشت: از مردم لبنان که بسیار کمک کردند تشکر میکنم. ما ملت ایران و لبنان در کنار هم هستیم. امیدوارم به جنایات رژیم صهیونیستی با زوال و نابودیاش پاسخ داده شود.
* به آمیخته شدن خونم با مجروحان لبنانی افتخار میکنم
ساعاتی پس از آنکه همسر سفیر کشورمان شایعه وضعیت وخیم وی را رد کرد، «مجتبی امانی» نیز در حساب کاربری خود در ایکس نوشت: باعث افتخار و سربلندی من است که خون من با خون مجروحان ملت شریف لبنان که در جنایت تروریستی دیروز هدف قرار گرفتند در هم آمیخته است. وی همچنین تاکید کرد: این کشور سربلند از همان روز اول نبرد توفان الاقصی با عزت و غرور ایستادگی کرد.
سفارت ایران در لبنان هم به عنوان یک نهاد رسمی در واکنش به شایعات مطرح شده درباره حال سفیر ایران در بیروت نوشت: به اطلاع هموطنان عزیز و اصحاب رسانه میرساند روند درمان آقای امانی، سفیر محترم، بهخوبی پیش میرود و شایعات منتشرشده درباره وضعیت جسمی و شرایط بینایی آقای امانی، عاری از صحت است.
* گزارش وزیر امور خارجه به هیأت دولت درباره اقدامات ایران
از دستگاه سیاست خارجی کشورمان نیز خبر میرسد سیدعباس عراقچی در جلسه دیروز هیأت دولت گزارشی از اقدامات ایران در پی حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به لبنان ارائه کرده است. عراقچی در این جلسه اعلام کرد: صبح امروز (28 شهریور) گروهی از متخصصان، جراحان و پرستاران ایرانی برای کمک به مجروحان این اقدام تروریستی به لبنان اعزام شدهاند. همچنین عراقچی در تماس تلفنی با «عبدالله بوحبیب» وزیر خارجه لبنان ضمن عرض تسلیت و اعلام همبستگی با دولت، ملت و خانواده شهدا و مجروحان حادثه، برای ارائه هرگونه کمک و مساعدت برای درمان مجروحان یا انتقال آنها به تهران اعلام آمادگی کرد.
عراقچی در تماس تلفنی با همسر «مجتبی امانی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان نیز در جریان آخرین وضعیت درمان او قرار گرفت و از خداوند برای سفیر ایران سلامتی و شفای عاجل مسالت کرد. وزیر امور خارجه ایران برای انتقال فوری سفیر ایران و دیگر مجروحان این حمله تروریستی در صورت نیاز اعلام آمادگی کرد.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان هم از تریبون رسمی این وزارتخانه اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در لبنان و هدف قرار دادن شهروندان لبنانی از طریق منفجر کردن سیستمهای ارتباطی را مصداق کشتار جمعی دانست و این اقدام را بهشدت محکوم کرد. کنعانی اظهار داشت: عملیات تروریستی اخیر در لبنان در ادامه عملیاتهای ترکیبی رژیم صهیونیستی و عوامل مزدور آن انجام شده و مغایر با تمام اصول اخلاقی و انسانی، حقوق بینالملل بویژه حقوق بینالملل بشردوستانه بوده و مستوجب پیگرد کیفری بینالمللی، محاکمه و مجازات است.
سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: این اقدام تروریستی ترکیبی که در حقیقت به نوعی اقدام به کشتار جمعی است، بار دیگر به روشنی اثبات میکند رژیم صهیونیستی علاوه بر ارتکاب جنایات جنگی و نسلکشی علیه مردم فلسطین، صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی را در معرض تهدید جدی قرار داده است. وی تصریح کرد: بر این اساس، مقابله با اقدامات تروریستی علیه رژیم و تهدیدات ناشی از آن، ضرورتی آشکار است و لازم است جامعه جهانی در راستای مقابله با بیکیفرمانی مقامات جنایتکار صهیونیست سریعا اقدام کند.
کنعانی ضمن ابراز همدردی و همبستگی با دولت، ملت و مقاومت لبنان و خانوادههای شهدا و مجروحان این عملیات تروریستی، برای همه مجروحان این حادثه از جمله سفیر کشورمان در لبنان، شفای عاجل مسالت و تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران برای ارائه هر نوع کمک مورد نیاز به دولت و ملت لبنان آمادگی دارد.
ارسال به دوستان
گزارش میدانی «وطن امروز» از بازار کیف و کفش و لوازمالتحریر در آستانه سال جدید تحصیلی
دوراهی قیمت و کیفیت
گروه اقتصادی: اول مهر برای همه ما تا همیشه تداعیکننده خاطرات مدرسه است. در هر سنی که باشیم، خاطره روی شانه انداختن نخستین کیف، پوشیدن کفشهای کتانی رنگی و صفهای طولانی با صدای ناظم مدرسه از بلندگو، نشستن روی نیمکتهای 3 نفره و آب خوردن از شیرهای حیاط مدرسه، در ذهن همه ما ثبت شده و هر سال با آغاز سال تحصیلی جدید، دوباره زنده میشود.
جدا از این خاطرهبازی، بازار نوشتافزار، کیف و کفش و پوشاک در این فصل پررونق است. فصل پاییز و بازگشت دانشآموزان به مدرسه، زمان اوج تقاضا برای ملزومات مدرسه، از جمله کیف و کفش محسوب میشود. با این حال، امسال به دلیل افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان، این بازارها از رونق سالهای گذشته برخوردار نیستند.
بررسیهای میدانی نشان میدهد والدین برای خرید یک کولهپشتی مدرسه باید حداقل ۲۴۰ تا ۸۹۰ هزار تومان هزینه کنند. البته محصولات لوکس و گرانتر با قیمتهای ۲ تا 7 میلیون تومان هم برای خرید در دسترس است. درباره کفش بچگانه، قیمتها برای سایزهای ۲۲ تا ۳۷ از ۲۸۰ تا ۷۰۰ هزار تومان شروع میشود که برندهای لوکس قیمتهای بالاتری دارند.
* افزایش قیمت کیف و کفش و لوازمالتحریر چشمگیر است
چند روز مانده به شروع مدارس، برای بررسی وضعیت بازار لوازمالتحریر و کیف و کفش، سری به بازار ۱۵ خرداد تهران زدیم و با یک فروشنده به نام آقای احمدی همکلام شدیم و وضعیت بازار را از جویا شدیم.
این فعال بازار لوازمالتحریر با بیان اینکه قیمت انواع نوشتافزار نسبت به سال قبل افزایش چشمگیری داشته، گفت: بازار نسبت به سال گذشته ضعیفتر است، البته خانوادهها حق دارند که برای خرید نیایند و حق را باید به پدر و مادرها داد و نباید به آنان خرده گرفت.
وی افزود: بالا بودن قیمتها سبب شده استقبال مردم کاهش یابد یا خریدهایشان محدود شود. از سویی بیشتر دانشآموزان با توجه به دیدن کارتون و انیمیشنهای خارجی ترجیح میدهند از لوازمالتحریری که عکسهای شخصیتهای کارتونی خارجی را دارند استفاده کنند و این موضوع تا حدی بازار فروش تولید داخل را کساد کرده است.
* لزوم تشدید بازرسیها از بازار لوازمالتحریر
با آنکه طرح نظارت و بازرسی اداره کل صنعت، معدن و تجارت برای کنترل قیمتها و اطمینان از توزیع مناسب کالاها در بازار نوشتافزار از ۱۵ شهریور آغاز شده و تا ۱۵ مهر ادامه دارد ولی در بازدید میدانی خبرنگار «وطن امروز»، گروههای متشکل از بازرسان اصناف و تعزیرات که گشتهای مشترک را دارند، مشاهده نشدند.
شایان ذکر است در قانون این نظارتها آمده است واحدهای تولیدی، صنفی و عرضهکنندگان پوشاک، کیف و کفش و نوشتافزار باید بر اساس فاکتور خرید و سود مصوب اتحادیه کالای خود را قیمتگذاری و عرضه کنند تا مشمول جریمه نشود.
* گردش مالی بازار با شروع سال تحصیلی
بر اساس آخرین آمارها، تعداد دانشآموزان کشور که با شروع ماه مهر به مدارس میروند نزدیک ۱۷ میلیون نفر است که اگر به طور میانگین برای خرید کیف و کفش و تجهیزات و لوازمالتحریر هر دانشآموز ۲ میلیون تومان هزینه شود، این گردش مالی در سراسر کشور عدد بزرگی را خواهد ساخت که میتواند به صورت مقطعی بر برخی بازارها اثر مثبت داشته باشد.
شایان ذکر است سال گذشته طی قراردادی میان کارخانههای چوب و کاغذ و وزارت آموزش و پرورش، کاغذ مورد نیاز کتب دانشآموزی از کاغذ تولیدی داخل کشور تأمین شد اما در بازار نوشتافزار و دفترچههای دانشآموزی این اتفاق هنوز نیفتاده و همچنان برندهای خارجی و وارداتی یا ساخته شده از کاغذ وارداتی در این بازار جولان میدهند.
مشاهدات ما از بازار ۱۵ خرداد نشان از این دارد که با اینکه کیفهایی با طرحهای ایرانی در بازار وجود دارد ولی کماکان دفترچهها و کیفهایی با طرحهای «مرد عنکبوتی، بت من، نینجاها و...» در بازار زیاد است و تلاش برای برای خرید نوشتافزاری با برند بومی و داخلی حداقل در اینگونه بازارها نتیجهبخش نیست.
مادر یک دختربچه کلاس اولی به نام آوین که خود را محمدی معرفی کرد، در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» گفت: قیمت اجناس بالاست و از سوی دیگر بیشتر اجناس موجود در بازار از مارکهای خارجی است.
وی با بیان اینکه خرید یک کوله پشتی با ۴ عدد دفتر مشق، مداد رنگی، جامدادی، خمیر بازی، آبرنگ، پاککن، مداد تراش و لیوان بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برایش هزینه داشته، افزود: باید در آستانه شروع مدرسه نمایشگاههای نوشتافزارهای ایرانی با قیمتهای مناسب برپا شود، زیرا بسیاری از خانوادههای دارای چند دانشآموز هستند و برای خرید لوازم دانشآموزی از بازار آزاد دچار مشکل میشوند.
* ایران دوازدهمین تولیدکننده کفش در جهان است
رسول شجری، رئیس اتحادیه کفاشان در حاشیه یازدهمین نمایشگاه بینالمللی کفش، کیف، چرم و صنایع وابسته درباره تولید کفش در کشور گفت: ایران در رده دوازدهم تولیدکنندگان کفش در جهان قرار دارد.
وی افزود: در مصرف محصولات چرمی نیز جزو ۲۰ کشور نخست دنیا هستیم و در سالهای اخیر، تجهیزات و ماشینآلات این صنعت با فناوریهای نوین به کمک صنعت آمدهاند. برخی از این ماشینآلات وارداتی و برخی دیگر تولید داخل هستند به طوری که در برخی ماشینآلات مانند ماشین تزریق زیره کفش، ایران به عنوان صادرکننده شناخته میشود. وی با اشاره به صادرات بیش از ۹۰ میلیون دلار کفش در سال ۱۴۰۲، ادامه داد: پیشبینی میشود میزان صادرات تا مهر ۱۴۰۳ به طور چشمگیری افزایش یابد. کشورهای عراق، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان و روسیه از جمله بازارهای اصلی خرید کفش ایرانی هستند.
رئیس اتحادیه صنف کفاشان تولید مواد پلیاورتان را عاملی دانست که سالانه بیش از ۳۰۰ میلیون دلار صرفهجویی ارزی به همراه دارد و اظهار کرد: با وجود تمام مشکلات موجود، شرایط تولید نسبتا مناسب است و امیدواریم بتوانیم در مقایسه با سال گذشته، صادرات محصولات تولیدی را افزایش دهیم و در کنار آن مصرف داخلی کفش ایرانی نیز افزایش یابد.
* آخرین وضعیت واردات کفش از دیگر کشورها به ایران
علی لشکری، رئیس هیاتمدیره جامعه مدیران کفش ایران نیز چندی پیش اعلام کرد متوسط صادرات محصولات چرمی در 5 سال اخیر به ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است. در عین حال واردات (صادرات کشورهای دیگر به ایران که در آمار رسمی گمرک ثبت نمیشود) این محصولات در سال گذشته به ۴۵ میلیون دلار رسیده است.
***
محصولات ایرانی با وجود کیفیت خریدار کمتری دارند
احمد گازرانی، فعال حوزه کیف و کفش و از مسؤولان استانی این اتحادیه به «وطن امروز» گفت: در آخرین روزهای تابستان و در آستانه فرا رسیدن مهر، بسیاری از خانوادهها تلاش میکنند نیازهای دانشآموزان خود، بویژه لباس و نوشتافزار را تهیه کنند و در پی آن، بازار کیف و کفش نیز از رونق نسبی برخوردار است.
وی کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان را عامل کسادی بازار محصولات باکیفیت و درجه یک برشمرد و گفت: تولیدکنندگان سعی میکنند قیمتها را متناسب با توان خرید مصرفکنندگان تنظیم کنند. به همین دلیل، در حال حاضر کیف و کفش از ۱۵۰ هزار تومان به بالا در بازار موجود است و افراد با توجه به توان مالی خود، محصولات را انتخاب میکنند.
این فعال اقتصادی به سهم بالای تولید داخلی در بازار اشاره کرد و افزود: با توجه به افزایش قیمت دلار، واردات کیف و کفش در سالهای اخیر دیگر از نظر اقتصادی به صرفه نیست. به همین دلیل بین ۸۰ تا ۹۰ درصد محصولات موجود در بازار از تولیدات داخلی است.
* نقش تورم در کسادی بازار کیف و کفش
وی تنها راه کاهش قیمت در بازار کیف و کفش را کاهش کیفیت محصولات دانست و اظهار کرد: خرید محصولات استاندارد و مورد تأیید طبی برای دانشآموزان معمولا با افزایش قیمت همراه است به طوری که قیمت کیفها حداقل ۳۵۰ هزار تومان و حداکثر ۴ تا 5 میلیون تومان است.
وی افزود: در زمینه کفش نیز قیمتها بین ۳۵۰ هزار تومان تا ۲ میلیون تومان متغیر است.
گازرانی رکود بازار را مانع افزایش قیمت کیف و کفش دانست و تأکید کرد: عدم رونق در بازار فروش موجب شده است بسیاری از کسبه اجناس خود را زیر قیمت بفروشند تا از دپوی کالاها و پرداخت هزینه انبارداری تا سال آینده جلوگیری کنند، چرا که بسیاری از انبارها با مشکلات ایمنی و نمزدگی مواجه هستند و فروش اجناس بهصرفهتر از نگهداری آنهاست.
وی همچنین به رونق حراج کیف و کفش تابستانی در آستانه فصول سرد سال اشاره کرد و گفت: کسبه با برگزاری این حراجیها تلاش میکنند اجناس تابستانی خود را بفروشند و این موضوع فرصت مناسبی برای خریداران به شمار میآید.
در نهایت باید در نظر داشت بر خلاف سالهای گذشته که صنعت کیف و کفش با مشکل واردات محصولات خارجی مواجه بود، به گفته فعالان بازار، در حال حاضر کیف و کفشهای ایرانی با فناوریهای روز دنیا تولید میشوند و نیاز کشور را به طور کامل تأمین میکنند. به عنوان مثال مواد پلیاورتان و چرم مصنوعی در انواع مختلف در داخل کشور تولید میشود و با وجود تورم و نوسانات ارزی، تغییر قابل توجهی در قیمت مواد اولیه مشاهده نمیشود اما کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان مانع رونق بازار این محصولات است.
ارسال به دوستان
هشدار جدی کارشناسان بهداشت نسبت به افزایش سرسامآور مصرف مواد مخدر
گلی که به گل مینشاند
اسدالله خسروی: مصرف ماده مخدر «گل» در حالی این روزها بین نوجوانان و جوانان و حتی افراد در آستانه میانسالی رو به افزایش است که مصرفکنندگان چنین مواد مهلکی چنانچه از تبعات شوم آن با خبر باشند هیچ وقت سراغ آن نمیروند. بر اساس آمارهای منتشر شده، گل اکنون پس از سیگار بیشترین نرخ مصرف را بین نوجوانان و جوانان به خود اختصاص داده است. اکثر مصرفکنندگان گل بر این باورند مصرف این ماده هیچگونه اعتیادی ندارد و ترک آن راحت است اما واقعیت این نیست، چرا که مصرف گل بهشدت اعتیادآور است. در واقع ماده گل با ایجاد حس سرخوشی کاذب در بدن، موجب میشود تا علاقه فرد مصرفکننده به آن ماده مخدر و حتی سایر مواد مخدر افزایش قابل توجهی یابد. این ماده تاثیرات منفی بسیار زیادی بر مغز انسان برجا میگذارد. طبق گفته روانشناسان، یکی از عوارض مصرف ماریجوانا در بلندمدت، گرایش به مصرف مادههای مخدر دیگر مانند شیشه و کوکائین است.
علاوه بر موارد ذکرشده، هر فرد پس از مصرف بلندمدت گل، ممکن است به بیماریهای جسمانی و برخی اوقات سرطان بدخیم دچار شود. ناراحتیهای تنفسی و عفونتهای مختلف ریوی از جمله مواردی هستند که به عنوان عوارض گل به شمار میروند. حملات پانیک، اختلال دوقطبی و بیماری اسکیزوفرنی نیز از جمله مواردی هستند که ممکن است پس از مصرف بلندمدت ماریجوانا، فرد به آن مبتلا شود. توهمزایی، خشکی دهان، قرمزی چشم، یاوهگویی، افزایش مشکلات قلبی، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران و اختلال در صحبت و... از اصلیترین عوارض مصرف گل در کوتاهمدت است. همچنین افزایش اضطراب و استرس، از دست دادن بخشی از حافظه و کند شدن حرکات از عوارض مصرف این ماده به شمار میرود. آسیبهای مخرب ماریجوانا باعث خواهد شد شخصیت مصرفکننده با تغییرات و دگرگونیهای بزرگی مواجه شود.
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به افزایش مواد مخدر گل و حشیش بین نوجوانان و جوانان هشدار داد و گفت: مصرف حشیش، گل و ماریجوانا بین جوانان بهشدت زیاد و جایگزین مواد مخدر سنتی شده است؛ موادی که ایجاد حس کاذب برای آنها به وجود میآورد. آذرخش مکری در نشست خبری بیان کرد: هیچ ماده مخدری نمیتواند بازار را به طور کامل در دست گیرد و نیمه عمری دارد و وقتی عوارض آن مشخص میشود فرد دیگر مصرف نمیکند. وی ادامه داد: اثرات اصلی حشیش و گل تقریبا یکی است. نوجوانی که دچار بیانگیزگی شده و بگو بخند ندارد، انزواطلب و درونگرا شده که این سناریوی جدی برای نوجوان و خانواده است.
متخصص ترک اعتیاد افزود: فرآیند به بلوغ رسیدن در جوانان بسیار مهم است و وقتی داربست اجتماعی یعنی پدر و مادر از فرزند جدا میشوند دچار بعضا انحراف به مواد مخدر میشوند. اینکه همه مشکلات را گردن مواد مخدر بیندازیم درست نیست.
مکری متذکر شد: یکی از متهمان اعتیاد به مواد مخدر گل و حشیش است اما تنها علت اعتیاد نیست بلکه مشکلات فردی، اجتماعی، اقتصادی و... نیز در آن بسیار دخیل هستند. رئیس هیات مدیره کانون انجمنهای صنفی مراکز درمان سوءمصرف مواد مخدر کشور نیز در این نشست بیان داشت: یکمیلیون و ۶۰۰ هزار نفر با کد ملی در مراکز درمانی مراکز سوءمصرف مواد مخدر ثبت شده و تحت درمان هستند. علی غلامی افزود: تولیت تأسیس کلینیکهای سوء مصرف مواد مخدر را ستاد مبارزه با مواد مخدر بر عهده وزارت بهداشت قرار داده و این وزارتخانه را به عنوان مسؤول تعیین کرده و عضوی از ستاد مبارزه با مواد مخدر است. وی با بیان اینکه یک فرد معتاد حداقل ۱۰ نفر را با خود همراه میکند، گفت: ۹هزار مرکز مربوط به ماده ۱۵ ترک اعتیاد در کشور فعال است. وی افزود: هیچوقت وزارت بهداشت سامانهای برای توزیع داروهای درمان مواد مخدر نداشته و میزان آن مشخص نیست. غلامی تصریح کرد: پیشسازهای مواد مخدر در کارگاههای زیرزمینی به متادون تبدیل میشود. از سال گذشته به صورت داروهای متادون در جامعه به صورت زیاد نشت پیدا کرده است. همچنین آرمین محمدی، عضو هیات مدیره کانون مراکز ترک سوءمصرف اعتیاد تأکید کرد: گل و حشیش اثرات مثل هم دارند، در حالی که جوانان گل را به عنوان یک ماده خوشنام تلقی کرده و ترویج پیدا میکند اما این تصور کاملا اشتباه است. وی ادامه داد: آموزش و پرورش اجازه صحبت کردن ما درباره اعتیاد به مواد مخدر در مدارس را نمیدهد. این فعال در حوزه مراکز ترک اعتیاد افزود: آخرین پروتکل درمان اعتیاد مربوط به سال ۹۳ است و ۱۰ سال است وزارت بهداشت پروتکل جدید درمان اعتیاد را تدوین نکرده است؛ در حالی که پروتکل درمانی اعتیاد ما وارداتی است و بومیسازی نشده، در حالی که باید بر اساس نیازهای منطقهای و فرهنگ هر منطقه تهیه و تدوین شود.
محمدی تصریح کرد: یکی از دلایل ارجاع افراد معتاد به عطاریها عدم پروتکل مناسب در کلینیکهای ترک اعتیاد است؛ در حالی که آنقدر که با مراکز ترک اعتیاد برخورد میشود آیا با عطاریها برخورد شده است؟ وی با انتقاد از نشت داروهای ترک اعتیاد به بیرون از مجموعه مراکز درمانی ترک اعتیاد و عطاریها، افزود: چرا با نشت مواد دارویی ترک اعتیاد در عطاریها برخورد نمیشود. در همین باره بیتا میرزایی، نایب رئیس مراکز درمان اعتیاد گفت: این باور غلط درباره عوارض زیاد متادون در جامعه ایجاد شده در حالی که هر دارویی با مصرف بیرویه و خارج از نظارت پزشک عوارض به همراه دارد. وی گفت: این باور از سوی افراد و قاچاقچیان رواج پیدا کرده تا فرد این داروها را برای ترک مصرف نکند و مواد مخدر استفاده کند. میرزایی افزود: پزشک، روانشناس و پرستار و مددکار در کلینیکهای ترک اعتیاد فعالیت دارند و در مدتی که بیمار تحت نظر است علاوه بر دارو، مداخلات روانشناختی هم انجام میشود. همچنین شهرام شمس، عضو انجمن پزشکان عمومی کشور و فعال در حوزه درمان اعتیاد در این نشست اظهار کرد: حدود ۲ میلیون نفر معتاد تحت درمان مراکز ترک اعتیاد قرار دارند. وی ادامه داد: فردی که به ما برای درمان مراجعه میکند هزینه مصرف مخدر ماهانهاش ۹ میلیون تومان است؛ با توجه به اینکه 2 میلیون نفر به مراکز ترک اعتیاد مراجعه میکنند این مراکز با فعالیتهای درمانی خود سالانه جلوی توزیع ۲ هزار تن مواد مخدر در جامعه را میگیرند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
صحبتهای نژادپرستانه ترامپ یک شهر آمریکا را به تعطیلی کشاند
سیمپسونها این را پیشبینی نکرده بودند!
ثمانه اکوان: یکی از نکات جالب در مناظره دونالد ترامپ با کاملا هریس که بلافاصله سر و صدای زیادی در مطبوعات و رسانهها ایجاد کرد، ادعای غیرواقعی ترامپ مبنی بر این بود که در شهر اسپرینگفیلد در ایالت اوهایو، مهاجران که اکثرا هائیتیتبار هستند، حیوانات خانگی مردم مانند سگ و گربههایشان را میخورند. این صحبت از سوی نامزد حزب جمهوریخواه انتقادات شدیدی را از او به دنبال داشت. رسانهها از تلاش ترامپ برای ایجاد دوقطبی در جامعه آمریکا و کشاندن مردم به درگیریهای خشونتآمیز با مهاجران گفتند و برخی دیگر به انتشار این خبر جعلی و اصرار بر واقعی بودن آن توسط جی دی ونس، معاون ترامپ در انتخابات اشاره کردند. این خبر جعلی اما پیش از این بارها در شبکههای اجتماعی منتشر و بلافاصله نیز توسط مقامات محلی تکذیب شده بود اما آنطور که برخی رسانهها مطرح کردند، ونس و ایلان ماسک عاملان اصلی توزیع این خبر در رسانهها و شبکههای اجتماعی بودند. برخی رسانههای دیگر مانند سایت تحلیلی «وکس» اما اعلام کردند این خبر نهتنها توسط نزدیکان ترامپ، بلکه توسط برخی اعضای حزب جمهوریخواه و اکانتهای رسمی حزب جمهوریخواه در شبکههای اجتماعی در حال چرخیدن و وایرال شدن بوده است و در واقع ترامپ آخرین نفری بود که به این خبر اشاره کرد. جی دی ونس، معاون او و همراهش در رقابتهای انتخاباتی در همین راستا هنوز هم بر صحت این ادعا تأکید میکند و معتقد است مهاجرانی که از هائیتی به ایالت اوهایو و شهر اسپرینگفیلد رفتهاند، «مهاجران غیرقانونی» بوده و «باعث ایجاد بینظمی و آشفتگی» در آمریکا هستند.
البته این نخستین مرتبهای نبود که مهاجران هائیتیتبار در رسانهها و شبکههای اجتماعی آمریکا مورد تهدید و تحقیر قرار گرفتند. چندی پیش برخی رسانهها از این مهاجران با عنوان افرادی یاد کرده بودند که عامل گسترش بیماری در آمریکا هستند یا باعث افزایش نرخ جرائم در این کشور میشوند.
جمهوریخواهان بهخوبی میدانند یکی از نگرانیها و عوامل عصبانیت رایدهندگان که میتواند به نفع آنها در انتخابات 15 آبان شود، مساله مهاجران غیرقانونی است.
صحبتهای ترامپ درباره خورده شدن حیوانات خانگی آمریکا و انتشار وسیع این صحبتها در رسانهها که به لطف رسانههای دموکرات انجام شد، باعث شد باقی بحث این ۲ نامزد انتخاباتی درباره بحران مهاجران کمتر مورد توجه قرار گیرد. کاملا هریس در این مناظره رسما اعلامکرد دولت بایدن هم تقریبا همان سیاستهای ترامپ برای مقابله با مهاجران را به کار بسته و به این ترتیب اعتراف کرد دولت بایدن این سیاستها را قبول داشته است. بعد از مناظره اما این صحبتها مورد بررسی قرار نگرفت، زیرا مشخص بود صحبتهای کاملا هریس در این مورد بهصورت مستقیم بر رای ترامپ تأثیر دارد و در واقع هریس با بیان این مطلب پاس گل بزرگی به ترامپ داده بود. در هر صورت دموکراتها توانستند با پررنگ کردن مساله خورده شدن حیوانات خانگی و خبری جعلی که ترامپ از آن سخن گفته بود، نقطه قوت ترامپ برای کاستن از میزان مهاجرت به آمریکا را به نقطه ضعف او در توسل به اخبار جعلی تبدیل کنند.
* ترامپ با اسپرینگفیلد چه کرد؟
شهر اسپرینگفیلد در آمریکا اما تا همین چند وقت پیش به دلیل بحران مهاجران شناخته شده نبود، بلکه به دلیل اینکه شهر اصلی در انیمیشن «سیمپسونها» بوده و به نوعی محل زادگاه آنهاست، نزد آمریکاییها جالب توجه بود. حالا این شهر برای مقابله با نفرت نژادی و جرائم خشن ناشی از آن مجبور شده مسابقات ورزشی و اجتماعی را عقب بیندازد و از نیروهای پلیس محلی و فدرال بخواهد با اسلحههای سنگین در مقابل مدارس تجمع کنند تا مبادا جرائم ناشی از نفرت به مدارس این شهر راه یابد. اسپرینگفیلد پیش از این نیز به دلیل وقوع چند حادثه تیراندازی در مدارس در بین شهرهایی قرار گرفته بود که به دلیل بحران اسلحه و اقدامات برای کشتار جمعی هر از گاهی در صدر اخبار آمریکا قرار میگیرد اما این بار بعد از سخنان ترامپ و تأکید جمهوریخواهان بر خطرناک بودن مهاجران، شهرداری این شهر تصمیم به تعطیلی مراسمهای جمعی در این شهر و گماردن گشتهای پلیس فدرال و اعضای گارد ملی برای حفاظت از مدارس این شهر گرفت. گزارشها نیز حکایت از تهدیدات به بمبگذاری در مدارس و اماکن عمومی این شهر داشت و میزان تهدید علیه سیاهپوستان و هائیتیتبارها به قدری بالا رفت که شهردار اسپرینگفیلد اعلامکرد اکثریت مهاجرانی که از هائیتی به این شهر آمدهاند، به صورت قانونی و برای کار به آمریکا آمدهاند و این شهر مشکل مهاجرت غیرقانونی ندارد.
تحلیلگران و جامعهشناسان اما این اقدام ترامپ را اقدامی ابتدایی برای ایجاد دوقطبی بیشتر و افزایش تنشها و اختلافات در جامعه آمریکایی دانستهاند. رگین جکسون، یکی از جامعهشناسان آمریکایی در مصاحبهای اعلام کرده است الگو و ایده بهکاررفته توسط ترامپ مساله سادهای است: «مهاجران را آنقدر غیرانسان و غیرآمریکایی توصیف کنیم که مردم باور کنند این افراد هیچگاه مردم آمریکا را دوست نخواهند داشت و در عین حال خطری بالقوه برای جامعه آمریکایی هستند». این مساله البته جدید نیز نیست و سالهای سال است آمریکا هائیتی را یکی از تهدیدات علیه خود میداند.
* تاریخ استعماری آمریکا در هائیتی
نکته جالب توجه دخالتهای آمریکا در سیاست این کشور، همچنین تلاش برای عقب نگه داشتن مردم در این منطقه است. نژادپرستی و دیگرهراسی علیه مردم هائیتی در میان سفیدپوستان آمریکایی از زمانی که مردم در این کشور قیام و سیستم بردهداری را لغو کردند آغاز شد، زیرا آنها نخستین «جمهوری سیاهپوستی» را در دنیا به راهانداختند و این مساله باعث میشد سیاهپوستان اعتماد به نفس گرفته و تلاش کنند در آمریکا نیز سیستم بردهداری را زیر سوال ببرند یا این سؤال را مطرح کنند که چرا نباید در تعیین سرنوشت خود تصمیمگیر باشند. از آن زمان به بعد، هائیتیتبارها از چشم سفیدپوستان آمریکایی به عنوان تهدیدی برای قدرت سفیدپوستان در آمریکا دیده شدهاند. این مساله به قدری پیش رفت که ایالات متحده برای 6 دهه متوالی، مساله استقلال هائیتی را به رسمیت نشناخت و پس از آن نیز تمام تلاش خود را برای عقبمانده نگاه داشتن مردم این کشور انجام داد. نگاهی دیگر به تاریخ استعمار در هائیتی نشان میدهد بعد از استقلال این کشور، فرانسه که یکی از مستعمرات خود را از دست داده بود، درخواست غرامت سنگین از دولت استقلالیافته هائیتی کرد و دولت تازهتأسیس هائیتی نیز مجبور شد با قرض گرفتن منابع مالی از آمریکا این غرامت را بپردازد. از آن پس تلاش آمریکا برای کنترل دولت در هائیتی نیز بالا گرفت و در عین حال بدهی 21 میلیارد دلاری هائیتی موجب فقر و بحرانهای اقتصادی این کشور تا زمان حاضر شد. رقابتهای استعماری بین ایالات متحده، فرانسه و آلمان باعث شد آمریکا برای تضمین این مساله که کنترل این کشور به دست قدرتهای اروپایی نمیرسد، به مدت حدود 20 سال از سال 1915 تا ابتدای دهه 30 میلادی، این کشور را اشغال کند و به بهانه اینکه رؤسای جمهوری هائیتی هدف قرار گرفته و یکی پس از دیگری کشته میشوند، کنترل کشور را در دست داشته باشد. ایالات متحده پس از آن سیستم بردهداری را به شکل نوینی در این کشور ادامه داد و آن استفاده از نیروی کار اجباری برای شرکتهای آمریکایی در این کشور بود. ایالات متحده همچنین زمینهای مردم را در این کشور به کمپانیهای آمریکایی فروخت و همین مساله باعث شد تا امروز از مردم هائیتی به عنوان مردمی عقبمانده، مجرم و خطرناک یاد شود.
در دهه 80 میلادی، سیاستهای نژادپرستانه علیه مهاجران هائیتیتبار بیشتر نیز شد. در این دهه که مهاجرت از کوبا و هائیتی به آمریکا زیاد شد، کسانی که از هائیتی به سمت مرزهای آمریکا رفته بودند، مدت بیشتری در بازداشت نیروهای مرزی قرار میگرفتند و احتمال ارائه پناهندگی به آنها نیز بسیار کمتر از کوباییها بود. این سیاست که توسط جیمی کارتر پی گرفته شد، پایهگذار سیاستی در آمریکا شد که به دولت این کشور اجازه میداد مهاجران و پناهجویان را برای مدت نامعلوم بازداشت و زندانی کند و این مساله هم اینک به معضلی حقوق بشری در این کشور تبدیل شده است. جدیدترین نمونه آن جدا کردن فرزندان از والدین در مرزهای آمریکا در دوران دولت اوباما، ترامپ و بایدن بود که بارها با صدای اعتراض بنیادهای حقوق بشری روبهرو شده و در نهایت هم به هیچ نتیجهای نرسید.
* تفاوتی میان ترامپ و بایدن (هریس) نیست
سیاستهای مرزی سختگیرانه دوران ترامپ در دوران دولت بایدن با رهبری کاملا هریس نیز ادامه یافت و مهاجران از هائیتی بار دیگر با برچسبهای دیگری از مرزهای آمریکا رانده شدند. آنها که در دهه 90 میلادی با برچسب «مریض» از مرزهای آمریکا رانده میشدند، این بار نیز با همان برچسب بازداشت شدند. در دهه 90 میلادی دولت آمریکا مطرح کرده بود مردمی که از هائیتی به آمریکا میآیند، حامل ویروس ایدز هستند و سیاستهای ترامپ و بایدن در دوران کرونا نیز آنها را با عنوان حامل ویروس «کووید-19» از مرزهای ایالات متحده بیرون راند.
ترامپ پا را فراتر از این گذاشت و در دوران ریاستجمهوری خود از هائیتی با عنوان «چاله کثافت» یاد کرد. بایدن نیز ماموران مرزی را سوار بر اسب به سمت مهاجران سیاهپوست از هائیتی فرستاد تا آنها را با شلاق از شهرهای مرزی آمریکا دور کنند.
از زمانی که ترامپ در مناظره با هریس، عنوان کرد مهاجران هائیتیتبار سگ، گربه و حیوانات خانگی آمریکاییها را در اسپرینگفیلد میخورند، مهاجران مجبور شدهاند کودکان خود را از ترس اقدامات رادیکال سفیدپوستان، در خانه نگاه داشته و مانع مدرسه رفتن آنها شوند و خسارات به اموال و املاک مهاجران نیز در این منطقه بشدت بالا رفته است.
نکته تاسفبار در این باره این است که به گفته نشریه هیل، بر اساس نظرسنجیها، اکثر حامیان دونالد ترامپ ادعاهای نادرست وی درباره مهاجران هائیتی را باور دارند. همین مساله باعث شد شورای شهر اسپرینگفیلد هفته گذشته به دلیل تهدید بمبگذاری تعطیل شده و مدارس ابتدایی این شهر نیز روز جمعه گذشته به دلیل نگرانی از افزایش تنشها بین مردم تعطیل شوند. این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که شهر اسپرینگفیلد 60 هزار نفر جمعیت دارد که 15 هزار نفر آنها را هائیتیتبارها تشکیل میدهند. اکثر آنها به صورت قانونی و با ویزای کار در آمریکا بوده و زمانی به این شهر رفتند که توسعه کارخانهها در این شهر نیازمند حضور نیروی کار ارزانقیمت بود. اقدامات و صحبتهای نژادپرستانه ترامپ علیه سیاهپوستان و هائیتیتبارها اما تنها به این نژاد و قومیت مختص نمیشود و صحبتهای ترامپ در دوران کرونا که باعث شده بود آسیاییتبارها و بویژه اتباع چینی ضربه زیادی از این سخنان و ادعاهای واهی ببینند، هنوز در یادها مانده است.
ارسال به دوستان
در پی عملیات ترور جمعی روز سهشنبه اسرائیل در لبنان تاکنون 12 نفر شهید و بیش از 4 هزار زخمی شدهاند
رژیم داعش
* اقدام رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن دستهجمعی غیرنظامیان لبنانی از طریق انفجار همان روش مرسوم تروریستهای داعش است
*روز گذشته در موج دوم ترور جمعی در لبنان، انواع دستگاههای دیجیتالی شامل موبایل، لپتاپ
و بیسیم منفجر شد
اقدام صهیونیستها در منفجر کردن دستگاههای راداری موجود در خانهها، محلهها، بیمارستانها، درمانگاهها و بازارها نه تنها به زخمی شدن شمار زیادی از اعضا و کارمندان شاغل در موسسات غیرنظامی وابسته به مقاومت منجر شد، بلکه باعث زخمی و شهید شدن کودکان و اعضای خانواده آنها نیز شد.
برخی محافل لبنانی و عربی، عملیات رژیم صهیونیستی در انفجار هزاران دستگاه ارتباطی در لبنان و سوریه را فراتر از نوع متعارف حملات سایبری توصیف کرده و آن را به عملیات گروه تروریستی داعش تشبیه کردهاند.
به فرض که رژیم صهیونیستی با مقاومت لبنان در جنگ بوده باشد اما تعمیم دادن این جنگ به غیرنظامیان لبنانی آن هم بدون اطلاع قبلی و به شکل تصادفی و نامنظم، تمام تعاریف جنگ متعارف بر اساس ارزشهای اخلاقی یا ایدئولوژیک را درمینوردد.
بر اساس اعلام مقامات رسمی لبنان، از بیش از 4 هزار لبنانی شهید و مجروح شده در انفجارهای سلسلهوار پیجرها و بیسیمها، اغلبشان از اعضای حزبالله نبودهاند؛ این به منزله عبور از تمام خطوط قرمز حقوقی بینالمللی است.
عبدالعزیز بن حبتور، سیاستمدار کهنهکار یمنی و عضو شورای عالی سیاسی این کشور، بخوبی ابعاد جهانی تروریسم عمومی را که اسرائیل آغاز کرده تشریح میکند. او هدف از حمله تروریستی سایبری- فناورانه 17 سپتامبر رژیم صهیونیستی را تنها لبنان نمیداند. حبتور معتقد است این اقدام تروریستی، راهکاری از سوی نومحافظهکاران صهیونیست اسرائیل و واشنگتن برای بر هم زدن معادلات فعلی و سوق دادن کل منطقه به سمت جنگی فراگیر است.
به نوشته روزنامه عربی رایالیوم، هدف قرار دادن دستهجمعی غیرنظامیان لبنانی مشابه کشتار جمعی غیرنظامیان در باریکه غزه است اما حتی روشی که ماشین ترور اسرائیل در 2 روز اخیر درباره لبنان به کار گرفته، شبیه یک نیروی نظامی رسمی یک عضو سازمان ملل نیست، بلکه دقیقا با انفجار و قتلعام کور و وحشتآفرینی در سطح بینالمللی، روش سازمانهای تروریستی بدنام مثل القاعده و داعش را تداعی میکند.
به نوشته این رسانه فرامنطقهای مستقر در بریتانیا، روش تروریسم دولتی که اسرائیل علیه عموم مردم غزه و حالا لبنان در پیش گرفته، هر گونه پاسخ مشابهی از سوی محور مقاومت یا هر دولت خارجی به این رژیم داعشی را مشروعیت بخشیده است. به عبارت دیگر از این پس غیرنظامیان نیز در فلسطین اشغالی، ممکن است شامل تنبیه رژیم جنایتکاری شوند که در سایه آن به سر میبرند.
بیانیه حزبالله لبنان نیز ضمن اینکه رژیم صهیونیستی را عامل این تروریسم عمومی معرفی میکند، مشخصا حق مقابله به مثل را برای لبنان قائل شده است. در این بیانیه حزبالله مشخصا وعده قصاص عادلانه دشمن خیانتکار و جنایتکار را میدهد. در چنین شرایطی تغییر معادلات جنگی فعلی میان مقاومت لبنان و رژیم صهیونیستی، چشماندازی حداقلی از غائله بزرگی است که هر لحظه میتواند دامنهای جهانی پیدا کند.
* شکایت لبنان از اسرائیل به سازمان ملل
لبنان شامگاه همان روز سهشنبه که انفجار جمعی پیجرها در این کشور به وقوع پیوست، از رژیم صهیونیستی به سازمان ملل شکایت کرد. این شکایت رسمی در کنار محکومیت جنایت اخیر توسط اغلب کشورهای عضو سازمان ملل، یک موج بینالمللی را علیه جنایات بیحد و مرز رژیم صهیونیستی پدید میآورد.
وزارت خارجه لبنان با انتشار بیانیهای در این باره تاکید کرد: «تنش عمدی و خطرناک اخیر، همزمان با تهدیدات رژیم صهیونیستی مبنی بر گسترده کردن دامنه جنگ با لبنان و اصرار این رژیم بر جنگافروزی، ویرانگری و خونریزی انجام میگیرد... پس از مشورت با نخست وزیر، شکایتی علیه رژیم صهیونیستی در این باره تنظیم شده است».
زیاد مکاری، وزیر اطلاعرسانی این کشور نیز گفت: «دولت لبنان تجاوز وحشیانه اسرائیل را محکوم میکند و این نقض حاکمیت لبنان است». مکاری از سازمان ملل خواست به مسؤولیت خود در این باره عمل کند.
* آمریکا شریک تروریسم دولتی اسرائیل
به نوشته روزنامه رایالیوم، انگشت اتهام در بیروت فقط به سوی تلآویو نیست، بلکه جامعه خشمگین لبنان، سرویسهای اطلاعاتی آمریکا را شریک عملیات تروریستی 17 سپتامبر میداند؛ این خشم و آگاهی به سرعت به کل جهان عرب و تمام کشورهای مستقل قابل سرایت است. حتی در برخی گزارشهای رسانههای آمریکایی از جمله واشنگتنپست درباره فناوری پهپادی آمریکایی استفاده شده در این عملیات تروریستی فرضیه کمکهای فنی نظامی آمریکا همچنان وجود دارد و این فرضیه در صورت صحت و اثبات، آمریکا را شریک این اقدام تروریستی میکند که هزاران لبنانی را در محدوده جغرافیایی وسیعی در داخل لبنان هدف قرار داد و به خاک سوریه رسید.
* باز هم رئیس پنتاگون برای حمایت از ترور میآید
دیپلماسی حمایت غیراظهاری واشنگتن از جنایات و تروریسم اسرائیل بر همگان آشکار شده است. یک بار دیگر رئیس پنتاگون بلافاصله پس از ارتکاب یک جنایت بزرگ توسط رژیم صهیونیستی قصد دارد خود را سراسیمه به تلآویو برساند.
به گزارش آکسیوس، قرار است لوید آستین، وزیر دفاع دولت بایدن در روزهای 22 تا 23 سپتامبر به فلسطین اشغالی سفر کند.
گفته شده دستور کار سفر آستین به تلآویو درباره تنش با حزبالله است اما با توجه به اینکه 11 ماه از آغاز دور جدید جنگ 2 طرف میگذرد و تخاصم وخیم و وخیمتر شده، میتوان پیشبینی کرد رئیس پنتاگون نه برای حل مساله، بلکه در راستای عادیسازی جنگافروزی رژیم صهیونیستی و حمایت از حمله جدید اسرائیل به جنوب لبنان به منطقه میرود. حتی قبل از حمله تروریستی 17 سپتامبر یوآو گالانت، وزیر جنگ کابینه نتانیاهو نیز در تماس با آستین اعلام کرده بود دیگر راهحل دیپلماتیکی وجود ندارد.
* همه اسرائیلیها به پناهگاه میروند
به گزارش شبکه 14 اسرائیل، از این پس ثقل امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی از باریکه غزه به جبهه شمالی منتقل میشود.
روزنامه اسرائیل هیوم نیز به نقل از یک منبع امنیتی صهیونیست نوشت همه اسرائیلیها ممکن است بزودی به پناهگاهها بروند و اگر جنگ زمستان آغاز شود، شاید با شکست اسرائیل پایان یابد، بنابراین ارتش باید اکنون برای شروع آن اقدام میکند.
بر اساس این گزارش گالانت نیز با نتانیاهو برای آغاز یک جنگ بزرگ در خاک لبنان همداستان شده و این میتواند به معنی جلب حمایت کاخ سفید از این ماجراجویی جنونآمیز جدید اسرائیل باشد.
* آمادهباش حداکثری در جبهه شمال
حمایت و همبستگی جریانات سیاسی و ملت لبنان از مقاومت اسلامی این کشور پس از حملات بزدلانه و تروریستی صهیونیستها افزایش یافته است. رژیم صهیونیستی که با ایجاد موجی از انفجارهای تروریستی به دنبال ایجاد رعب و وحشت میان ملت مقاوم لبنان بود با اقدام روز سهشنبه خشم ملت لبنان را برانگیخت و فریاد وعده انتقام از اسرائیل در میان تشییعکنندگان لبنانی شهدای انفجار پیجرها طنین انداز شد. ولید جنبلاط، رهبر حزب سوسیالست ترقیخواه لبنان و از رقبای قدیمی حزبالله نیز از جمله افرادی بود که پس از اقدام تروریستی اسرائیل حمایت خود از حزبالله لبنان را در صورت وقوع جنگ احتمالی با رژیم صهیونیستی اعلام کرد.
***
موج دوم ترور؛ انفجار تمام دستگاههای دیجیتالی
منابع خبری لبنان از ادامه انفجار دستگاههای ارتباطی در مناطق مختلف لبنان خبر دادند. به گزارش خبرگزاریهای غربی و عربی یک روز پس از انفجار زنجیرهای پیجرها در لبنان در روز چهارشنبه موج جدیدی از انفجار دستگاههای ارتباطی متفاوت در مناطق مختلف لبنان، بویژه ضاحیه در جنوب لبنان و مناطق دیگر رخ داده است. این انفجارها در داخل تعدادی از آپارتمانها و بسیاری از خودروها و موتوسیکلتها رخ داده است. این انفجارها منجر به انتقال موج جدیدی از زخمیها به بیمارستانهای لبنان شد. انفجار در منطقه ضاحیه در جنوب بیروت درست در زمان تشییع پیکر شهدای حمله تروریستی و خرابکارانه روز سهشنبه رخ داد.
رژیم صهیونیستی در موج دوم حملات تروریستی و خرابکارانه خود صدها دستگاه واکیتاکی، موبایل، لپتاپ و دستگاه حضور و غیاب را که بسیاری از شهروندان عادی از آنها استفاده روزمره میکنند منفجر کرد. در پی این انفجارها بسیاری از منازل مسکونی و وسایل نقلیه در لبنان دچار آتشسوزی شد. بر اثر انفجارهای ۲ روز گذشته، سیستم درمانی کشور لبنان و گروههای امدادی این کشور که خود نیز قربانی حملات تروریستی رژیم صهیونیستی هستند، به حالت آمادهباش درآمدهاند.
در موج جدید حملات تروریستی صهیونیستها بسیاری از وسایل ارتباطی شخصی بویژه موبایلهای آیفون در دست شهروندان لبنانی منفجر و منجر به زخمی شدن بسیاری از شهروندان لبنانی شد. انفجار چند دستگاه موبایل برند آیفون در مغازه موبایل فروشی در شهر صیدا در جنوب لبنان نیز گزارش شده است. حملات تروریستی و خرابکارانه ۲ روز گذشته رژیم صهیونیستی موج بیسابقهای از خشونت را علیه مردم و شهروندان عادی لبنان به کار گرفته است؛ خشونتی که دامنه آن حتی به مراسم تشییع شهدای روز گذشته نیز کشیده شد و منجر به انفجار دستگاههای واکیتاکی شد؛ دستگاههایی که برای هماهنگی مراسمات و کاربردهای غیرنظامی و فواصل کوتاه مورد استفاده قرار میگیرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|