|
داربی تهران را پرسپولیس با تک گل حسین کنعانیزادگان برد
مزد شجاعت گاریدو
صدوچهارمین دیدار تیمهای فوتبال استقلال و پرسپولیس در شرایطی با برتری سرخپوشان به پایان رسید که شاگردان گاریدو در اکثر دقایق بازی تیم برتر میدان بودند و نکونام نتوانست تیمش را بخوبی هدایت کند. داربی پایتخت در هفته ششم رقابتهای لیگ برتر از ساعت ۱۹ دیروز به میزبانی ورزشگاه امام خمینی اراک آغاز شد و در انتها سرخپوشان با برتری یک بر صفر برنده این بازی شدند. محمدحسین کنعانیزادگان (۱+۹۰ - پنالتی) تنها گل این بازی را برای پرسپولیس به ثمر رساند. خطای منجر به پنالتی را رامین رضاییان مرتکب شد. این برد به واسطه شجاعت گاریدو حاصل شد؛ با تعویضهای شجاعانهاش. ارسال به دوستان
لزوم اتحاد کشورهای منطقه برای مقابله با ماشین کشتار رژیم صهیونیستی در لبنان
شلیک هشدار علیه موساد
حزبالله لبنان صبح چهارشنبه مقر موساد در نزدیکی تلآویو را با موشک بالستیک هدف قرار داد
گروه بینالملل: پس از گذشت 3 روز از آغاز جنگ لبنان، حزبالله صبح چهارشنبه از نخستین شلیک بالستیک خود به سوی رژیم صهیونیستی خبر داد. حزبالله لبنان یک روز پس از اعلام ورود رسمی به جنگ با اسرائیل به منظور دفاع مشروع از غزه و لبنان، با چند عملیات به پایگاههای نظامی و جاسوسی رژیم صهیونیستی حمله کرد. حزبالله لبنان در ادامه عملیات دفاعی خود علیه رژیم صهیونیستی طی 2 مرحله پایگاه نظامی «دادو»ی ارتش رژیم اشغالگر در شمال سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داد. طی مرحله اول این عملیات 50 موشک به سمت این پایگاه شلیک شد و دقایقی پس از حمله اول، حزبالله طی بیانیهای از شلیک 40 موشک دیگر به سوی این پایگاه خبر داد. این پایگاه که سال 1948 در زمان اشغال فلسطین تاسیس شده است در غرب شهر اشغالی صفد و 12 کیلومتری مرز لبنان قرار دارد. شهرک صهیونیست نشین صفد نیز از روز گذشته تحت حملات راکتی و موشکی سنگین حزبالله لبنان قرار دارد و سیستم پدافند هوایی در این ناحیه به طور کامل از کار افتاده است. پایگاه دادو مقر فرماندهی نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی در منطقه شمالی سرزمینهای اشغالی است که مسؤولیت اداره جنگ علیه لبنان و سوریه را بر عهده دارد.
نخستین بالستیک حزبالله
علاوه بر حملات موشکی و راکتی حزبالله لبنان که روزبهروز در حال افزایش است و به 220 راکت و موشک در روز رسیده است، در سومین روز جنگ در جبهه شمال نخستین موشک بالستیک نیروهای حزبالله لبنان به سوی سرزمینهای اشغالی پرتاب شد. حزبالله پس از این شلیک اعلام کرد مقر موساد در تلآویو را ساعت 6:30 صبح چهارشنبه با موشک بالستیک قادر1 هدف قرار داده است. طبق بیانیه حزبالله لبنان این حمله به مقر اطلاعاتی موساد انجام شد که مسؤول حملات تروریستی پیجری هفته گذشته است. حزبالله لبنان همچنین در ادامه عملیاتهای خود با استفاده از موشک فادی1 پایگاه ایلانیا را نیز هدف قرار داد. مجموع عملیاتهای 3 روز گذشته حزبالله لبنان تنها بخشی از توان موشکی و راکتی حزبالله لبنان را نشان داده است و رونمایی از موشکهای فادی 1 تا 3 که اصابتهای متعددی را نیز در پایگاههای نظامی و شهرکهای شمال سرزمینهای اشغالی داشته، نشان از توان ناشناخته موشکی و راکتی حزبالله است؛ توانی که با ترورهای متعدد و استفاده از برتری اطلاعاتی و تکنولوژیک نیز مختل نشده است. روز سهشنبه عملیات ترور محمد القبیسی معروف به حاج ابوموسی در ضاحیه بیروت توسط رژیم صهیونیستی انجام شد؛ اقدامی تروریستی که این فرمانده موشکی حزبالله لبنان را هدف قرار داد تا قدرت و توان موشکی حزبالله لبنان را تحت تاثیر قرار دهد اما در نهایت ترور این فرمانده موشکی منجر به رونمایی از موشک بالستیک برد متوسط قادر 1 و هدف قرار دادن مقر موساد در تلآویو شد. با این شلیک هشداری به صهیونیستها مخابره شد که در آینده نزدیک و با افزایش اقدامات تروریستی و حملات وحشیانه به غیرنظامیان، آنها باید منتظر غافلگیریهایی مانند قادر 2 و 3 باشند. موشکهای بالستیک حزبالله و شهرکهای موشکی زیرزمینی این نیرو از دیگر کارتهای بازی حزبالله لبنان هستند که هنوز علیه رژیم صهیونیستی استفاده نشدهاند.
کشتار برای پوشاندن ضعف نظامی
نرخ بالای شهادت فلسطینیان نوار غزه در جنگ یک سال اخیر که در 80 سال گذشته بیسابقه بوده است حاصل تاکتیک جنگی وحشیانه و بزدلانه رژیم صهیونیستی است که توسط احزاب افراطی حاکم بر این دولت آپارتایدی اتخاذ شده است. رژیم صهیونیستی در یک سال گذشته با افزایش حجم آتش و استفاده افراطی از مهمات رایگانی که توسط غرب به رهبری آمریکا در اختیارش قرار گرفته، رویکردی ددمنشانه را علیه ساکنان نوار غزه اتخاذ کرده است؛ رویکردی که به دنبال کشتار حداکثری غیرنظامیان بدون توجه به قوانین بینالمللی جنگ و حفظ ظاهر صورت گرفته است. این اقدام به منظور کاهش تلفات نظامیان صهیونیست در میدان نبرد تن به تن، همچنین افزایش فشار بر نیروهای مقاومت در غزه انجام شده است؛ تاکتیکی وحشیانه که پیش از این توسط آمریکا در ژاپن و آلمان در زمان جنگ جهانی دوم پیاده شده بود و پس از آن با وضع قوانین و مقررات بینالمللی جدید غیرقانونی اعلام شد. البته در مواردی مانند جنگ ویتنام و اشغال عراق و افغانستان این قوانین بارها از سوی ارتش ایالات متحده آمریکا نقض شده اما در حد حفظ ظاهر خطوط قرمز را رعایت میکردند اما رژیم صهیونیستی هیچ نشانهای از رعایت این خطوط قرمز از خود نشان نداده است و بالعکس بدون توجه به قوانین بینالمللی به کشتار غیر نظامیان اصرار دارد؛ رویکردی که هم اکنون در جنوب لبنان و به منظور ایجاد فشار بر ملت و نیروهای مقاومت این کشور در حال انجام است. آمار بالای شهدای غیرنظامی در چند روز ابتدایی حملات ارتش اشغالگر به جنوب لبنان نیز نشان از ادامه همین رویکرد دارد.
معصونیت رژیم صهیونیستی از تمام قوانین حقوق بشری و جنگی بینالمللی و استمرار تامین تسلیحات و مهمات آمریکایی برای ادامه جنایات رژیم در غزه و لبنان نشان از استانداردهای دوگانه کشورهای اروپایی و آمریکا در مواجهه با جنایات رژیم صهیونیستی دارد. در این بین تنها عامل بازدارنده در مقابل آتشافروزی و جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه اتحاد کشورهای عربی و مسلمان، همچنین هماهنگی نیروهای مقاومت در منطقه است؛ اقدامی که هم اکنون توسط عراق و سوریه پیگیری میشود.
اتحاد شامات علیه اسرائیل
پس از فتوای آیتالله سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان عراق و درخواست جمعآوری کمک برای شهروندان لبنانی، سیل کمکهای نقدی و غیرنقدی عراقیها به سوی لبنان روانه شد. حشد الشعبی عراق که مسؤولیت جمعآوری کمکها و ارسال آنها به لبنان از راه سوریه را بر عهده دارد، تصاویری از کامیونهای آماده خود برای ارسال کمکهای مردمی به لبنان منتشر کرد. روز گذشته نیز دولت سوریه از سوی بشار اسد به نخستین ماموریت خود پس از تشکیل کابینه جدید موظف شد که این ماموریت کمک حداکثری به برادران لبنانی بود.
همچنین برخی نیروهای مقاومت عراق و سوریه برای حضور در میدان جنگ علیه اسرائیل در سوریه و لبنان اعلام آمادگی کردهاند. این اعلام آمادگی در شرایطی مطرح شده است که مقاومت اسلامی عراق در حال حاضر با حملات پهپادی و موشکی خود به سرزمینهای اشغالی حلقه محاصره را بر رژیم اسرائیل تنگ تر از قبل کرده است و در صورت گسترش جنگ منطقهای از سوی رژیم بزودی شاهد حملات هماهنگ محور مقاومت از چند جهت و حضور دهها هزار نفر از مبارزان آنها در میدان مبارزه با صهیونیسم خواهیم بود.
دیلی تلگراف نوشت: بحران فرار مغزهای اسرائیل
روزنامه دیلیتلگراف این هفته در گزارشی درباره پیامدهای جنگافروزی رژیم صهیونیستی به بحران جدید این رژیم پرداخت و نوشت: «رژیم خسته از جنگ، اکنون با فرار مغزها مواجه است». در گزارش این روزنامه انگلیسی آمده است: «بسیاری از کارگران تحصیلکرده و ماهر اسرائیل را ترک میکنند تا فرزندان خود را به دور از صدای آژیرهای خطر بزرگ کنند. این وضعیت نگرانی برای اقتصاد تلآویو ایجاد کرده است». این روزنامه به عنوان مثال به داستان پیورت کرایشتاین، محقق ژنتیک مولکولی و همسرش اشاره کرد و نوشت: «آنها در حال بستهبندی وسایل خود هستند، زیرا هفته آینده به استکهلم میروند. کرایشتاین در آنجا به عنوان استادیار مشغول به کار خواهد شد». کرایشتاین 37 ساله با تأیید اینکه ترس ناشی از جنگ انگیزه او و بسیاری از دوستانش برای رفتن از فلسطین اشغالی شده، گفته است: «نمیخواهم دوباره اینجا زندگی کنم. این چیزی است که جنگ برای من به ارمغان آورده، من با همسرم «روث» بارها به پناهگاه رفتهایم و همیشه در حال آمادهباش هستیم و این وضعیت کاملا خستهکننده است».
رسانههای عبری هویت موشک بالستیک قادر1 را تشخیص دادند
سلاح راهبردی حزبالله برای جنگ نامتقارن
حزبالله لبنان طی ۲ روز گذشته در جریان حملات خود به مرکز فرماندهی ارتش صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی، یک زرادخانه تسلیحاتی در این منطقه و همچنین مقر فرماندهی موساد در حومه تلآویو، از نخستین موشک بالستیک خود پردهبرداری عملیاتی کرد.
در فیلم منتشره درباره این موشک جدید از آن تحت عنوان فادی3 نام برده شده اما کارشناسان نظامی بویژه در رسانههای عبری خیلی زود متوجه شدند که این نسخهای از موشک بالستیک قادر1 است.
رسانههای اسرائیلی تصریح کردند که برای نخستین بار حزبالله از یک موشک بالستیک استفاده کرده و سامانه آرو (کمان) برای رهگیری آن فعال شده است.
روزنامه یسرائیل هیوم نیز روز سهشنبه درباره شلیک این موشک به سمت تلآویو نوشت: «این موشک در ساعت 6:30 از لبنان به سمت تلآویو شلیک شد، یعنی همان زمانی که حمله 7 اکتبر 2023 از غزه آغاز شد».
موشک بالستیک فادی3 یا همان قادر1، از دسته موشکهای بالستیک با برد متوسط است که توانایی هدفگیری مناطق راهبردی و مراکز فرماندهی در عمق خاک دشمن را دارد.
این پرتابه سنگین که به سامانههای هدایت پیشرفتهای مجهز است، امکان هدف قرار دادن با دقت بالا را دارد. در مورد قدرت تخریبی بالای آن نیز باید گفت معمولا از کلاهکهای سنگین روی این موشک استفاده میشود که قابلیت نابودی سازه سنگین و اهداف نظامی سخت را دارد.
مزیت دیگر قادر1، مزیت پرتابگرهای آن است.
سامانه موشکی مقاومت لبنان، به دلیل ماهیت غیرمتمرکز و استفاده از تاکتیکهای جنگ چریکی، باید توانایی پرتاب از مناطق مختلف و پنهان را داشته باشد که شناسایی و انهدام سکوی پرتاب را برای دشمن دشوار سازد که این موشک از مزیت مزبور برخوردار است. این ویژگی در مجموع موشک قادر1 را به سلاحی راهبردی در جنگهای نامتقارن در برابر یک دشمن از نظر امکانات قویتر مانند رژیم صهیونیستی، تبدیل کرده است.
روزنامه انگلیسی تلگراف: چرا حزبالله زرادخانه قدرتمندش را رو نمیکند؟
راهبرد جنگ فرسایشی، سلاح برتر مقابل اسرائیل
روزنامه انگلیسی تلگراف در تحلیلی که روز سهشنبه منتشر شد، حزبالله را قدرتمندترین دستگاه جنگی غیردولتی جهان معرفی کرد به گونهای که تواناییهای نظامیاش بیش از توان ارتشهای بسیاری از کشورهای خاورمیانه از جمله خود لبنان است. بر اساس این گزارش، زرادخانه بزرگ حزبالله شامل موشکهای هدایتشونده میشود که میتواند به هر شهری در سرزمینهای اشغالی وارد شود اما این پرسش برای خیلیها ایجا شده که چرا بهرغم آغاز جنگ تمامعیار با اسرائیل، مقاومت لبنان واکنشی نسبتا کمرنگ به حملات بیسابقه دشمن خود نشان داده است. البته این گزارش ساعاتی قبل از رونمایی حزبالله، از نخستین موشک بالستیک خود علیه مقرهای نظامی و امنیتی مهم رژیم صهیونیستی بویژه در تلآویو منتشر شده بود. آدرین بلومفیلد، خبرنگار روزنامه تلگراف در بیروت در ابتدای این گزارش به هشدارهای سیدحسن نصرالله به اسرائیل اشاره میکند مبنی بر اینکه هرگونه حمله هوایی به جنوب بیروت با حملات موشکی به تلآویو مواجه خواهد شد. به گفته بلومفیلد، رژیم صهیونیستی در ۲ ماه گذشته ۲ بار پایتخت لبنان را بمباران کرد که منجر به شهادت برخی از باتجربه ترین فرماندهان حزبالله در میدان نبرد شد. هفته گذشته نیز هزاران نفر از اعضای حزبالله در حملات همزمان به پیجرها زخمی شدند. حزبالله در واقع مرز را مورد شدیدترین حملات موشکی قرار داد و پس از آن معاون حزب اعلام کرد اکنون زمان «نبرد حساب باز » با دشمن است. از نظر خبرنگار انگلیسی اما دلیل عدم تمایل رهبران مقاومت در استفاده از زرادخانه پیشرفته خود و بیمیلی برای تشدید درگیری با اسرائیل، پرهیز از تنشآفرینی در افکار عمومی لبنان و نیفتادن در دام دشمن بوده است. قاسم قصیر، مفسر لبنانی که روابط نزدیکی با حزبالله دارد، در این باره معتقد است اگرچه حزبالله زرادخانه بسیار بزرگتر و قویتری نسبت به سال 2006 (جنگ 33 روزه یا سومین جنگ بزرگ اسرائیل علیه لبنان) دارد اما سلاح بزرگتر نصرالله و فرماندهانش در جنگ فعلی راهبرد آنهاست که بر اساس «تضعیف اسرائیل از طریق یک رویارویی فرسایشی طولانیمدت» تنظیم شده است؛ راهبردی که گرشون هاکوهن، ژنرال ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی نیز اخیرا درباره موثر بودن آن صحبت و اعتراف کرده که در مقابل، اسرائیل همچنان بدون راهبرد در ۲ جبهه شمال و جنوب میجنگد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از راهکار حل اختلاف بین کارفرماها و کارگران بر سر تعیین حقوق و دستمزد گزارش میدهد
مزد در ترازوی عدالت
کارفرمایان معتقدند مزد منطقهای به نفع کارگران است، در مقابل کارگران تعیین حقوق مبتنی بر تورم را راهکار رفع مشکلات معیشتی خود میدانند
گروه اقتصادی: سالهاست وضعیت درآمد کارگران موضوعی بحثبرانگیز بوده است. یکی از اصلیترین دلایل سرکوب حداقل دستمزد کارگری، افزایش نرخ تورم عنوان میشود. فشارهای ناشی از تورم 35 درصدی و انتظارات تورمی درباره آینده، جبران کاهش قدرت خرید کارگران و سایر حقوقبگیران را با چالش مواجه کرده است. در حالی که نمایندگان کارفرمایان تاکید دارند مزد منطقهای بیش از 5 سال است در شورای عالی کار مطرح شده و بررسی مراکز پژوهشی نشان داده هدف این طرح، تضعیف کارگران یا ایجاد فشار بر آنها نیست، بلکه هدف اصلی تشویق به سرمایهگذاری در مناطق کمتر توسعهیافته و ایجاد اشتغال در این مناطق است اما کارگران معتقدند ماده ۴۱ قانون کار باید اصلاح شود.
در حال حاضر سیستم تعیین دستمزد کارگران به این شکل است که در ماههای پایانی سال، جلسات شورای عالی کار با حضور شرکای اجتماعی برگزار میشود. در این جلسات، پس از تهیه گزارشهای میدانی درباره هزینههای سبد معیشت، میزان دستمزد بر اساس نرخ تورم و از طریق چانهزنی بین شرکای اجتماعی تعیین میشود.
سالهای گذشته، پیش از برگزاری این جلسات، کمیتهای برای تعیین دستمزد تشکیل میشد که مقدار سبد معیشت کارگران را به منظور ورود به چانهزنی در شورای عالی کار مشخص میکرد اما با انحلال این کمیته در سال گذشته، این عدد و رقم تعیین نشد و نمایندگان کارگران بر این باورند که این تغییر فرآیند تعیین دستمزد را دشوارتر کرده و در نهایت به نارضایتی کارگران منجر شده است.
در چنین شرایطی، روش تعیین دستمزد در شورای عالی کار در پایان سال ۱۴۰۲، به یکی از اصلیترین دلایل گلایههای کارگران تبدیل شد، بهطوری که دستمزد سال ۱۴۰۳ بدون امضای نمایندگان کارگری تصویب شد و یکی از اضلاع شورای عالی کار نسبت به رقم تعیینشده ۳۵ درصد اقناع نشد.
بررسی اصلاح ماده ۴۱ قانون کار در کمیسیون اجتماعی مجلس
به همین منظور نمایندگان مجلس به دنبال طرحی برای اصلاح سیستم تغییر مزد هستند. میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، طرحی را درباره اصلاح ماده ۴۱ قانون کار برای افزایش حقوق کارگران متناسب با تورم ارائه کرده است. اگر هدف ما رشد اقتصادی کشور باشد، باید سهم قشرهای مختلف جامعه از جمله کارگران، کارمندان و بازنشستگان در این رشد حفظ شود، همچنین لازم است قدرت خرید حقوقبگیران تضمین شده و با نرخ تورم هماهنگ باشد.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بیان کرد: در سالهای اخیر، افزایش حقوقها معمولا کمتر از نرخ تورم بوده و این امر به کاهش قدرت خرید حقوقبگیران منجر شده است، بویژه از سال ۱۳۹۷ به بعد، به جز سال ۱۴۰۱، افزایش حقوقها عملا کمتر از نرخ تورم بوده است.
رئیس کمیته پولی، ارزی و بانکی مجلس شورای اسلامی توضیح داد: «طبق ماده ۴۱ قانون کار، افزایش حقوق باید با توجه به نرخ تورم باشد». عبارت «با توجه» باعث ایجاد ابهام شده و موجب شده این قانون به درستی اجرا نشود.
نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس همچنین گفت: «تلاش کردیم در طرح اصلاح ماده ۴۱ قانون کار این ابهام را برطرف کنیم و در این طرح تصریح کردهایم که افزایش حقوق حداقل باید به میزان نرخ تورم باشد. شورای عالی کار و دولت را موظف خواهیم کرد افزایش حقوقها را متناسب با نرخ تورم انجام دهند تا حقوق کارگران تثبیت شود.
دستمزد کارگران ۱۲ میلیون تومان از حداقل سبد معیشت عقب مانده است
علیرضا میرغفاری، نماینده کارگران در شورای عالی کار، در گفتوگویی درباره طرح مجلس اظهار داشت: «چند نکته وجود دارد که باید به آن اشاره کنیم. زمانی که قانون کار در سال ۱۳۶۹ نگارش و تصویب شد، به دلیل مشکلات نگارشی یا ضعفهای حقوقی، از واژههایی استفاده و موجب تفسیرهای متفاوت شد».
او ادامه داد: «بند یک ماده ۴۱ قانون کار بهصراحت میگوید حداقل دستمزد باید «با توجه به تورم» تعیین شود اما این عبارت «با توجه» براحتی تفسیر میشود و از نظر حقوقی ایراداتی در آن وجود دارد که باعث میشود افزایش دستمزد لزوما برابر با تورم نباشد و میتوان آن را کمتر یا بیشتر از نرخ تورم تعیین کرد».
میرغفاری با اشاره به طرح مجلس برای اصلاح این بخش از قانون کار تصریح کرد: «اینکه میخواهند عبارت «با توجه به تورم» را به «به میزان تورم» تغییر دهند، قدمی مثبت و رو به جلو است اما این سوال مطرح میشود که آیا صرفا با تغییر قانون، دستمزدها به میزان تورم افزایش خواهد یافت؟ این موضوع نیاز به بررسی دارد».
وی همچنین یادآور شد: «ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری به صراحت بیان میکند که دستمزد باید به میزان تورم افزایش یابد اما ما در سالهای اخیر شاهد بودهایم که دولتها این کار را به درستی انجام ندادهاند و حتی بعضا دستمزدهای مشمولین این قانون کمتر از نرخ تورم افزایش یافته است».
میرغفاری افزود: «با همه این تفاسیر، امیدواریم تغییرات مثبتی رخ دهد اما بهنظر من، صرفا با تغییر یک کلمه در یک ماده قانونی، تغییرات لازم و کافی برای افزایش حقوق عادلانه کارگران و جبران عقبماندگیها حاصل نخواهد شد. امیدوارم حتی حداقلها نیز به نتیجه مطلوب برسند».
او در پایان تأکید کرد: «حداقل رقم سبد معیشت کارگران حدود ۲۳ میلیون تومان است، در حالی که حداقل دستمزد برای یک خانواده با 2.3نفر، ۱۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان تعیین شده است. این نشان میدهد حدود ۱۲ میلیون تومان و ۶۰ درصد فاصله میان حداقل دستمزد و حداقل سبد معیشت کارگران وجود دارد».
دفاع نماینده کارفرمایان از مزد منطقهای
علیاصغر آهنیها، فعال کارفرمایی، در گفتوگو با «وطن امروز» با تأکید بر اینکه تعیین مزد به صورت منطقهای میتواند به پایان جدالهای دستمزد کمک کند، بیان کرد: «بحث مزد منطقهای بیش از 5 سال است در شورای عالی کار مطرح شده است. بررسیهای انجام شده توسط مراکز پژوهشی نشان میدهد هدف این طرح، تضعیف کارگران یا ایجاد فشار بر آنها نیست، بلکه هدف اصلی، تشویق به سرمایهگذاری در مناطق کمتر توسعهیافته و ایجاد اشتغال در این مناطق است».
او ادامه داد: «به این ترتیب، کشور به 6 منطقه تقسیم شده و هدف مزد منطقهای ایجاد زیرساختهای لازم برای سرمایهگذاری در مناطقی است که از نظر اشتغال و توسعه اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. این اقدام به جوانان در این مناطق کمک میکند شغل مناسبی پیدا کنند و از مهاجرت به سایر مناطق کشور جلوگیری شود».
آهنیها افزود: «برخی افراد برداشتهای سطحی از مفهوم مزد منطقهای دارند، در حالی که این موضوع باید در یک بستر کارشناسی و فنی تحلیل شود. ما نیز به عنوان نمایندگان کارفرمایان خواهان بررسی دقیق این موضوع هستیم و اگر به این نتیجه برسیم که مزد منطقهای در شرایط فعلی ممکن نیست یا به نفع اقتصاد کشور نیست، از آن حمایت نخواهیم کرد. منطق حکم میکند به جای بحثهای سطحی، به مسائل عمیقتر توجه کنیم».
او همچنین اشاره کرد: «در حال حاضر، بسیاری از بخشهای قانون کار به دلیل ابهام، مورد سوءاستفاده از سوی کارگران و کارفرمایان قرار میگیرد. رویکرد قانونی ما باید به گونهای باشد که تفسیرپذیری نداشته باشد و ضوابط را بخوبی میان کارگران و کارفرمایان تعریف کند تا در نهایت به توسعه یک محیط سازنده منجر شود. تاکنون هیچگونه بحثی درباره کاهش مزد کارگران در زمینه مزد منطقهای مطرح نشده است».
آهنیها تأکید کرد: «این طرح میتواند مشابه بسیاری از نقاط دنیا اجرا شود و به مناطق قدرت تصمیمگیری بدهد. تحقق مزد منطقهای در نهایت به توسعه اشتغال در این مناطق کمک خواهد کرد و شرایط بهتری برای همه افراد ایجاد میکند. متأسفانه در برخی مناطق، جوانان برای کسب درآمد به کولبری روی میآورند که این وضعیت شایسته آنها نیست. اگر تولید و اشتغال ایجاد کنیم، قطعا شرایط بهتری برای آنها فراهم خواهد شد».
او در پایان خاطرنشان کرد: «برخلاف تصور برخی، تاکنون هیچ بحثی درباره کاهش مزد کارگران در این طرح انجام نشده است. در حال حاضر، کار کارشناسی در این زمینه در حال انجام است و پس از تکمیل بررسیها، این طرح مشابه بسیاری از نقاط جهان به اجرا درخواهد آمد. اجرای طرح تعیین حداقل دستمزد منطقهای، به مناطق مختلف این امکان را میدهد که با توجه به شرایط خود، برای توسعه اشتغال برنامهریزی کنند».
شکاف دستمزد و هزینههای زندگی کارگران روزبهروز در حال افزایش است؛ پدیدهای که سفرههای خانوارهای دهکهای پایین جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. به گفته نمایندگان کارگری، دستمزد ۱۱ میلیون تومانی در حال حاضر ۶۰ درصد با حداقل رقم سبد معیشت فاصله دارد. این واقعیت بخوبی نشاندهنده کاهش قدرت خرید کارگران و کوچک شدن سفرههای آنهاست، بنابراین به نظر میرسد سیستم تعیین دستمزد نیازمند اصلاحات جدی است.
ارسال به دوستان
عملیات امداد و نجات در معدن طبس پایان یافت؛ 50 کارگر جان باختند و 16 نفر مصدوم شدند
قربانیان نبود ایمنی
نایبرئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفتوگو با «وطن امروز»: معدن زغال سنگ معدنجوی طبس فاقد مانیتورینگ و سنسور هشداردهنده بود
گروه اجتماعی: روز گذشته با پیدا شدن پیکر آخرین کارگر محبوس حادثه غمانگیز انفجار معدن زغالسنگ طبس در انتهای کانال C، سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور از پایان عملیات امداد و نجات در این معدن خبر داد؛ حادثه جانگدازی که مرگ 50 کارگر را در اعماق زمین رقم زد. این حادثه غمناک، نخستین داستان کارگران معدن نیست و اگر از همین امروز برای استانداردسازی و ایمنی معادن موجود در کشور راهکار فوری و عاجل اندیشیده نشود، آخرین آن هم نخواهد بود. طبق گزارش میدانی تیم اعزامی مجلس به محل حادثه مشخص شده این معدن فاقد هر نوع سنسور هشداردهنده و مانیتورینگ برای آگاهیبخشی از وجود گاز متان بوده و همین مساله باعث شده ۵۰ کارگر بینوا قربانی سهلانگاری کارفرمایانی شوند که فقط به فکر سودآوری هستند. آخرین شب تابستان امسال معدن زغالسنگ طبس در پی نشت گاز متان منفجر شد. این حادثه در حالی رخ داد که ۶۹ کارگر برای کسب روزی حلال در اعماق زمین مشغول کار بودند. داستان از همان ابتدا روشن بود؛ نبود سیستم استاندارد برای استخراج بهموقع گاز متان و اخطار به موقع به کارگران که همواره و در همه جای دنیا در معادن زغالسنگ به کار گرفته میشود تا از وقوع انفجار جلوگیری کند، عامل آن بود. در این حادثه دلخراش که از ساعات اولیه روز یکم مهرماه هموطنان را در شوک فرو برد، در نهایت 50 کارگر جان خود را از دست دادند و خانوادههای بسیاری داغدار شدند؛ آن هم کارگرانی که همیشه از مشکلات و رنجهای کار خود در همین معدن سخن گفته بودند. عملیات امداد و نجات کارگران محبوس در مدتی که ۲ تونل آن به دلیل انفجار ریزش کرده بود، کار آسانی نبود به طوری که حتی ساعتها پس از وقوع انفجار در تونل، نشت گاز متان ادامه داشت و کار امدادرسانی را هم دچار وقفه کرد. با انتشار اخبار اولیه از وقوع حادثه، مسعود پزشکیان رئیسجمهور به وزرای کشور، صمت، بهداشت و استاندار خراسان جنوبی دستور رسیدگی و بررسی ابعاد حادثه در معدن زغالسنگ را صادر کرد و خواستار بسیج همه امکانات برای تسریع در پیگیری وضعیت مصدومان حادثه شد. پس از آن روسای سازمان مدیریت بحران کشور و رئیس جمعیت هلالاحمر به سرعت خود را به طبس رساندند تا از نزدیک بر روند امدادرسانی و نجات مصدومان نظارت داشته باشند؛ وزیر بهداشت نیز به اورژانس کشور و دانشگاه علوم پزشکی بیرجند دستورات لازم را برای امدادرسانی صادر کرد و وزرای کشور و صنعت، معدن و تجارت نیز خود را به خراسان جنوبی رساندند، به طوری که نخستین جلسه مدیریت بحران ساعاتی پس از وقوع حادثه در محل معدن زغالسنگ طبس برگزار شد. حادثه به قدری جانسوز بود که ۳ روز عزای عمومی در خراسان جنوبی اعلام شد و رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت به خانوادههای داغدار، بر لزوم بیشترین تلاش برای امدادرسانی به کارگران تاکید کردند. در همین ارتباط مجلس شورای اسلامی نیز هیات ویژهای را برای پیگیری حادثه عازم منطقه کرد و رئیس قوهقضائیه نیز بر رسیدگی به موضوع و برخورد با عوامل و عناصر، قصورها یا تقصیرهای احتمالی تاکید کرد و گفت باید با آسیبشناسی، تمهید و تدبیر از وقوع اتفاقات مشابه جلوگیری شود. شاید در ساعات اولیه و روز نخست حادثه کسی نمیدانست امدادرسانی به مصدومان و تلاش برای خارج کردن کارگران محبوس چه زمانی به پایان میرسد. اعداد مربوط به آمار محبوسان و مصدومان روشن بود اما کسی خبر نداشت آیا محبوسان جزو جانباختگان حادثه خواهند بود یا نه؛ موضوعی که در نهایت با پایان یافتن عملیات امداد و نجات در بامداد روز چهارم مهرماه و پس از حدود ۸۰ ساعت تلاش امدادگران نهایی شد.
در ابتدای عملیات امدادی توسط تیمهای تخصصی سلامت، ایمنی و محیط زیست معدن (HSE)، در وهله نخست تعداد ۱۳ کارگر که جان خود را از دست داده بودند به بیرون منتقل شدند و با ادامه عملیات، این تعداد به ۳۰ فوتی و ۱۷ مصدوم در بلوک نخست رسید.
عملیات امدادی بلوک دوم نیز عصر یکشنبه یکم مهر در دستور کار قرار گرفت و مرحله به مرحله با تخلیه گاز پیش رفت و تا پایان شب تعداد فوتیهای با اعلام رسمی پزشکی قانونی به ۳۱ نفر رسید. با توجه به غلظت گاز در تونلها که موجب انفجار در عمق ۲۵۰ متری به صورت ارتفاعی و ۷۰۰ متری به صورت مورب در معدن شده بود، عملیات امدادی همچنان در حال انجام بود و مدیرکل مدیریت بحران استانداری خراسان جنوبی صبح دوشنبه دوم مهر اعلام کرد تعداد فوتیها به ۳۵ نفر رسیده است. متخصصان HSE معدن موفق شدند در مجموع پیکر بیجان ۴۰ کارگر را تا شامگاه سهشنبه سوم مهر به بیرون تونل منتقل کنند و از شامگاه دیروز با سرعت گرفتن عملیات پیکر همه محبوسان به بیرون منتقل شد و تعداد جانباختگان در معدن طبس به ۴۹ نفر رسید. در این عملیات نجات ۱۶ نفر از کارگران که مصدوم شده بودند، از معدن خارج و برای درمان به بیمارستان سیدمصطفی خمینی طبس منتقل شدند که از این تعداد ۶ نفر بعد از اتمام درمان از بیمارستان ترخیص شدند، ۲ نفر شرایط نامطلوبی دارند و تحت مراقبت ویژه هستند، که متاسفانه یکی از این کارگران دیروز بر اثر مرگ مغزی جان به جان آفرین تسلیم کرد تا آمار جانباختگان این حادثه پس از خروج پیکر 49 کارگر از عمق معدن به 50 نفر برسد. این کارگر مصدوم معدن پس از مرگ مغزی برای اهدای عضو به بیماران نیازمند به بیمارستانی در یزد منتقل شد تا پس از مرگ نیز ناجی زندگی بیماران نیازمند شود. «میثم معینی» تقریبا ۲ روز در بیمارستان بستری بود اما در حال او بهبودی حاصل نشد و در نهایت با انتقال وی به بیمارستانی در یزد، اعضای بدن این کارگر قربانی حادثه، با رضایت خانواده به واحد فراهمآوری اعضای پیوندی اهدا میشود. این شاید نخستین حادثه و آخرین حادثه مرگ کارگران معدن در اعماق زمین نباشد، چرا که 7 سال پیش بود که ۴۳ کارگر معدن زغالسنگ یورت در استان گلستان با حادثهای مشابه به دلیل انفجار ناشی از انتشار گاز متان گرفتار شدند و جنازههای آنها از زیر آوار معدن بیرون کشیده شد. نگاهی گذرا به حوادث معدن در گذشته نیز این نکته را تایید میکند که همواره حادثه در کمین معدن است و مشکلاتی چون کافی نبودن سیستم تهویه مناسب، نبود مسیرهای کمکی برای کمک به تهویه تونل، ارائه ندادن آموزشهای لازم به کارگران، مجهز نبودن لکوموتیوها به تجهیزات رادیاتور اگزوز و نبود تشکیلات امداد و نجات و مدیریت بحران، منجر به حادثه شده و جان کارگران را گرفته است. در این حادثه نیز اگر چه پرونده عملیات امداد و نجات با پیدا کردن پیکر همه جانباختگان بسته شد اما اگر متولیان حوزه معدن چارهجویی نکنند، باز هم حادثه در کمین کارگران خواهد بود. از منظر سازمانهای امدادی که در زمان بروز حوادث درگیر عملیات نجات میشوند، یکی از مهمترین دلایل تکرار این حوادث، ضعف جدی در نظارت و اجرای قوانین کار و ایمنی در معادن است و با وجود اینکه قوانین و مقررات ایمنی کارگران وجود دارد، اجرای دقیق و کارآمد این قوانین در بسیاری از معادن به دلیل نبود نظارت دقیق و سیستماتیک، ناکارآمد بوده است. از دیگر مشکلات عمده، آموزش ندادن کارگران و سرپرستان درباره مسائل ایمنی کار به شکل مناسب است به طوری که بسیاری از کارگران معادن به دلیل همین آموزش ندیدن ساده در معرض خطرات جدی قرار دارند، در حالی که بدون آموزشهای منظم و کارآمد، امکان کاهش حوادث به حداقل نمیرسد. کارفرمایان اغلب به دلیل هزینههای بالای تجهیز معادن به امکانات ایمنی پیشرفته و رعایت استانداردهای ایمنی، از انجام تعهدات خود سر باز میزنند. این مساله بویژه در معادنی که بخش خصوصی اداره آن را بر عهده دارد بیشتر دیده میشود. نبود تعهد کارفرمایان به مسائل ایمنی یکی از علل عمده وقوع این حوادث است، همچنین بسیاری از معادن ایران با فناوریهای قدیمی و ناکارآمد فعالیت میکنند و سرمایهگذاری کافی در بهبود زیرساختها و تجهیزات ایمنی انجام نمیشود و از سوی دیگر نیز تجهیزات نامناسب و فرسوده، ایمنی کارگران را بشدت تهدید میکند و زمینهساز وقوع حوادث ناگوار میشود.
معدن زغال سنگ طبس هیچ ایمنیای نداشته است
نایب رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: در پی این حادثه تیمی از مجلس همراه رئیس کمیسیون صنایع و معادن به محل حادثه اعزام شدند و به صورت میدانی و از نزدیک گزارشهایی تهیه شد. پس از آن با حضور وزیر صنعت و رئیس سازمان هلالاحمر جلسهای تشکیل شد. سیدجواد حسینیکیا در گفتوگو با «وطن امروز» افزود: در این گزارش میدانی مشخص شد معدن طبس معدنجو فاقد سیستم مانیتورینگ بوده و تخلفات از این باب که سنسورهای هشداردهنده برای وجود گاز متان وجود نداشته، رخ داده است. اصلیترین موضوع هم همین حوزه نظارت و ایمنی است که رعایت نشده است. در این حوزه حسب گزارشهایی که گرفته شده تا الان، سنسورهای هشداردهنده که باید این موضوع را اعلام میکرد، نبوده است. این اصلیترین موضوعی است که تا اینجا در گزارشها آمده است.
چرا که در اعماق زمین گاز وجود دارد و اگر سنسور هشداردهنده نباشد شاهد این دست اتفاقات خواهم بود. وی افزود: قرار بر این شده است برای جلوگیری از چنین رخدادهای ناگواری، همه معادن کشور به تجهیزات لازم و مدرن نظارتی و ایمنی هشداردهنده مجهز شوند. از طرفی نیز بودجه 15 درصدی استانهای دارای معادن به سمت ایجاد زیرساختها هدایت شود.
از نکات دیگری که در این جلسه مورد توجه قرار گرفت، تمدید مجوزها با رعایت حفظ ایمنی دقیق است که کمیتهای در این راستا در مجلس تشکیل میشود تا قوانین و مقررات بهدرستی اعمال شود.
این گزارش ابتدا به کمیته معدن و بعد به کمیسیون صنایع و در نهایت به صحن مجلس شورای اسلامی ارسال خواهد شد. بخشی در واقع همین موضوع عدم برخورد با مقصران حادثه است که در گذشته انجام نشده تا آن الزامات را بهدرستی رعایت کنند. حتما در بازنگری به این موضوعات هم پرداخته خواهد
شد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
پزشکیان در گفتوگو با الجزیره: کیفیت و زمان پاسخ به ترور شهید هنیه را ایران تعیین میکند
خونخواهی غافلگیرانه
گروه سیاسی: رئیسجمهور گفت: ما هستیم که چارچوب زمانی واکنش به ترور شهید اسماعیل هنیه را تعیین میکنیم و اسرائیل نمیتواند آنچه را که میخواهد انجام دهد. اسرائیل امیدوار است جنگ در خاورمیانه را گسترش دهد تا به بقای خود ادامه دهد.
مسعود پزشکیان در حاشیه نخستین حضور خود در مجمع عمومی سازمان ملل، در گفتوگو با شبکه تلویزیونی الجزیره قطر به تشریح مواضع ایران درباره پاسخگویی به ترور شهید هنیه در تهران پرداخت و تاکید کرد: سلاحها و موشکهایی که ما ساختهایم برای دفاع از خود در صورتی است که اسرائیل به ما حمله کند. رئیسجمهور همچنین تصریح کرد: ما به دنبال جنگ با هیچ طرفی نیستیم و به توافق هستهای که امضا کرده و به آن متعهد بودیم، متعهد هستیم. وی ادامه داد: اسرائیل نتوانست به اهداف خود در غزه برسد و نتوانست حماس را نابود کند. تنها هدفی که اسرائیل به آن دست یافت این بود که کل یک شهر را ویران و از رسیدن تجهیزات بشردوستانه جلوگیری کرد. رئیسجمهور افزود: کیفیت، مکان و زمان پاسخگویی ما مواردی است که نباید آن را اعلام کنیم. وی در این گفتوگو تاکید کرد: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به دنبال کسب حیات سیاسی از طریق بحران کنونی است و اسرائیل به دنبال گسترش دامنه جنگ است زیرا از سوی کسانی حمایت میشود که ارزشهای نادرست دارند. پزشکیان همچنین گفت: آنچه اسرائیل در منطقه انجام میدهد نسلکشی است. کشورهای اروپایی و آمریکا متاسفانه هنوز از این جنایات دفاع میکنند. وی خاطرنشان کرد: کشورهای اسلامی باید واکنش هماهنگ نشان دهند، زیرا اسرائیل همان کاری را که در غزه انجام داد در لبنان انجام خواهد داد. اسرائیل جرات ادامه اقدامات خود را نخواهد داشت اگر همه ما صدای خود را یکصدا بلند کنیم.
وحشیگری اسرائیل باید متوقف شود
پزشکیان همچنین شامگاه سهشنبه به وقت محلی در مجمع عمومی سازمان ملل به ایراد سخنرانی پرداخت تا مواضع دولت را درباره مسائل مختلف به گوش جهانیان برساند. در این سخنرانی او هر چند از آمادگی کشورمان برای مراوده با جهان سخن گفت و تاکید کرد «ما خواهان صلح برای همه هستیم» اما در عین حال به حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به لبنان نیز واکنش نشان داد و خواستار توقف آن شد. صحبت از برجام و اعلام اینکه «آماده تعامل با اعضای برجام هستیم» از دیگر نکات مهم صحبتهای پزشکیان بود. رئیسجمهور طی سخنانش در هفتادونهمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد خطاب به دبیر کل این سازمان و دیگر حاضران بیان کرد: من با برنامهای مبتنی بر «اصلاحات»، «وفاق ملی»، «تعامل سازنده با جهان» و «توسعه اقتصادی»، وارد کارزار انتخابات شدم و موفق شدم اعتماد هموطنانم را پای صندوقهای رای جلب کنم.
رژیم صهیونیستی و تروریسم دولتی
پزشکیان در ادامه سخنانش گفت: مردم جهان در یک سال گذشته ماهیت رژیم اسرائیل را دیدهاند؛ دیدهاند سردمداران این رژیم چگونه جنایت میکنند و در 11 ماه بیش از ۴۱ هزار تن از مردم بیگناه را در غزه به خاک و خون کشیدهاند که بیشتر زنان و کودکان بودهاند ولی به نسلکشی، کودککشی، جنایت جنگی و تروریسم دولتی میگویند «دفاع مشروع» حمله به بیمارستان و مهدکودک و مدرسه میگویند «هدف مشروع نظامی». وی گفت: به مردم آزادیخواه و شجاعی که در غرب و شرق جهان به نسلکشی آنها اعتراض میکنند میگویند «یهودستیز»، به مردم مظلومی که پس از ۷ دهه اشغال و تحقیر علیه آنها به پا خاستهاند میگویند «تروریست»! ولی این اسرائیل است که دانشمندان، دیپلماتها و میهمانان ما را در سرزمین ما ترور و از داعش و گروههای تروریستی پنهان و آشکار حمایت کرده است.
حمایت ایران از جنبشهای آزادیبخش
دکتر پزشکیان افزود: در مقابل ایران از جنبشهای آزادیبخش و مردمی حمایت کرده است که 4 نسل است قربانی جنایات و استعمارگری رژیم اسرائیل بودهاند. ما در کنار مردم کشورهای شما که در خیابانها علیه اقدامات اسرائیل تظاهرات میکنند، ایستادهایم و جنایت علیه بشریت را محکوم میکنیم. رئیسجمهور گفت: جامعه جهانی باید فورا خشونت را متوقف کند و هر چه زودتر آتشبس دائمی برقرار شود و وحشیگری دیوانهوار اسرائیل در لبنان پیش از آنکه منطقه و جهان را به آتش بکشاند متوقف شود. وی ادامه داد: رژیم اسرائیل در غزه شکست خورده است و با جنایت و وحشیگری و تلاش برای گسترش جنگ نمیتواند افسانه شکستناپذیری خود را بازسازی کند. طبیعی است که جنایات کور و تروریستی چند روز گذشته و تجاوز گسترده علیه لبنان که هزاران انسان بیگناه را به خاک و خون کشید بیپاسخ نمیماند و مسؤولیت عواقب آن با دولتهایی است که در برابر تلاشهای بینالمللی برای پایان دادن به این فاجعه وحشتناک میایستند و هنوز نام خود را مدافع حقوق بشر میگذارند.
آماده مراوده با جهان هستیم
رئیسجمهور افزود: به تاریخ معاصر منطقه نگاه کنید. ایران هرگز آغازگر هیچ جنگی نبوده و تنها در برابر تجاوز دیگران قهرمانانه از خود دفاع کرده و متجاوزان را پشیمان ساخته است، ایران، سرزمین هیچ ملتی را اشغال نکرده است؛ چشم به منابع هیچ کشوری نداشته است و بارها برای ایجاد صلح و ثبات پایدار در منطقه طرحهای گوناگون به همسایگان و مجامع بینالمللی پیشنهاد داده است. وی خاطرنشان کرد: ما از ضرورت اتحاد منطقه و تشکیل یک منطقه قوی سخن گفتهایم؛ منطقه متحد و قوی بر چند اصل استوار است. دکتر پزشکیان گفت: اول اینکه بپذیریم همسایه هستیم و به لطف همسایگی همواره در کنار هم باقی خواهیم ماند. حضور قدرتهای خارجی در منطقه موقت و منشأ بیثباتی است، توسعه و پیشرفت ما و شما به یکدیگر گره خورده است و برونسپاری امنیت به کشورهای فرامنطقهای به سود هیچ یک از ما نیست. وی ادامه داد: دوم اینکه نظم جدید منطقه باید فراگیر و به سود همه همسایگان باشد؛ نظمی که منافع تکتک کشورهای همسایه را تامین نکند نمیتواند پایدار باشد. رئیسجمهور گفت: سوم اینکه کشورهای همسایه و برادر نباید منابع ارزشمند خود را در رقابتهای فرسایشی و مسابقه تسلیحاتی هدر دهند. منطقه ما از جنگ، تنشهای فرقهای، تروریسم و افراطگرایی، قاچاق مواد مخدر، کمبود آب، بحران پناهندگان، تخریب محیط زیست و مداخلات خارجی رنج میبرد، ما میتوانیم با هم به این چالشهای مشترک برای تأمین آینده بهتر نسلهای بعدی رسیدگی کنیم. دکتر پزشکیان در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما خواهان صلح برای همه هستیم و با هیچکس سر جنگ و دعوا نداریم. ما خواستار صلح و امنیت پایدار برای مردم اوکراین و روسیه هستیم.
سخنان برجامی پزشکیان
رئیسجمهور همچنین در سخنرانی خود به موضوع برجام نیز پرداخت و در این باره گفت: ایران و قدرتهای جهانی با نگرشی فرصتمحور به برجام دست یافتند و ما در برابر شناسایی حقوق ایران و رفع تحریمها بالاترین سطح از نظارتها در حوزه هستهای را پذیرفتیم. خروج یکجانبه ترامپ از برجام نشانگر دیدگاه تهدیدمحور در عرصه سیاسی و نگاه قدرتمحور در عرصه اقتصادی بود. وی تصریح کرد: ما آماده تعامل با اعضای برجام هستیم. اگر تعهدات برجامی به طور کامل و با حسننیت اجرا شود میتوان درباره دیگر مسائل هم وارد گفتوگو شد. رئیسجمهور افزود: در اینجا خطاب به مردم آمریکا میگویم این ایران نیست که در کنار مرزهای شما پایگاه نظامی ساخته است، ایران نیست که کشور شما را تحریم کرده و مانع روابط تجاری شما با جهان شده است، ایران نیست که مانع دسترسی شما به دارو میشود. این ایران نیست که مانع دسترسی شما به نظام بانکی و پولی جهان شده است. دکتر پزشکیان گفت: ما نیستیم که سران ارتش شما را ترور کردهایم. بلکه آمریکاست که عزیزترین سردار نظامی ایران را در فرودگاه بغداد ترور کرد.
دیدار پزشکیان و مکرون
روسای جمهور ایران و فرانسه در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر دیدار کردند؛ دیداری که در آن مکرون برای بهبود روابط با جمهوری اسلامی شرط تعیین کرد! «بهبود روابط دوجانبه تنها زمانی محقق میشود که 3 شهروند فرانسوی که در ایران نگه داشته شدهاند، فوراً آزاد شوند»؛ این شرطی بود که رئیسجمهور فرانسه در دیدار با رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران مسعود پزشکیان در نیویورک مطرح کرد. البته در این دیدار رئیسجمهور کشورمان نیز با تذکر به مکرون با این عنوان که فرانسه میتواند در متوقف کردن جنایات رژیم صهیونیستی بسیار موثرتر عمل کند، گفت: امروز مردم ایران و منطقه بشدت از جنایات رژیم صهیونیستی متاثر هستند و تداوم این جنایات میتواند وضعیت را از کنترل خارج کند. پزشکیان همچنین با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از تشدید تنش و درگیری در منطقه، در پاسخ به رژیم صهیونیستی خویشتنداری پیشه کرد اما رژیم صهیونیستی جنایات خود را در غزه تشدید و حالا هم به لبنان حمله کرده است، اظهار کرد: جنایات صهیونیستها با کدام قاعدهای قابل توجیه است که آمریکا و برخی کشورهای غربی از جمله فرانسه آن را دفاع مشروع از خود توصیف میکنند! رئیسجمهور افزود: اگر امروز در یکی از کشورهای مستقل به یک فرد اجحافی شود، مدعیان حقوق بشر همه افکار عمومی جهان را علیه آن بسیج میکنند اما در غزه و لبنان هزاران بیگناه به خاک و خون کشیده شدهاند و از این مدعیان صدایی در نیامده است؛ کشورهای غربی باید به اعمال استانداردهای دوگانه پایان ببخشند، چرا که این وضعیت باعث گستاخی بیش از پیش رژیم صهیونیستی شده است. پزشکیان در بخش بعدی سخنانش با بیان اینکه دولت بنده به دنبال این است که در داخل کشور و در منطقه وفاق و وحدت ایجاد کرده و یک تعامل سازنده با همسایگان ایجاد کند، تصریح کرد: ما ساختن دنیایی بر پایه صلح و حفظ کرامت همه انسانها را دنبال میکنیم و بر همین اساس آماده همکاری و تعامل با کشورهای اروپایی نیز هستیم.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت با اشاره به برخورداری دشمن صهیونیست از پول، سلاح و تبلیغات جهانی و همچنین امکانات محدود طرف مؤمن و مجاهد، تأکید کردند
مقاومت پیروز نهایی
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی، صبح دیروز در دیدار هزاران نفر از پیشکسوتان و فعالان دفاعمقدس و مقاومت، ضمن تبیین دلایل چرایی آغاز جنگ تحمیلی، به ۲ عامل «سخن نو» و «جاذبهها»ی جمهوری اسلامی در مقابل نظم فاسد و باطل حاکم بر جهان اشاره کردند و گفتند: دفاعمقدس علاوه بر دفاع ارزشمند از وطن، دفاع از دین و جهاد فی سبیلالله بود که اسلام را زنده و ملت ایران را عزیز و روح معنوی را در کشور ترویج کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به شرایط کنونی منطقه و جنایات رژیم صهیونی در غزه و لبنان، مجاهدت و ایستادگی نیروهای جبهه مقاومت در فلسطین و حزبالله در لبنان را از جنس جهاد فی سبیلالله در دوران دفاعمقدس خواندند و تاکید کردند: بهرغم حوادث تلخ و جنایات رژیم غاصب صهیونی در غزه، کرانه باختری و لبنان، تاکنون پیروز صحنه طرف جهاد فی سبیلالله بوده است و به توفیق الهی پیروز نهایی این صحنه، جبهه مقاومت و حزبالله خواهند بود.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار که به مناسبت هفته دفاعمقدس برگزار شد، ابتدا به تبیین چرایی وقوع جنگ ۸ ساله پرداختند. رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه مخاطب این سخنان همگان بویژه نسل جوان هستند، در تبیین علت آغاز جنگ علیه ملت ایران در سال ۱۳۵۹، گفتند: انگیزه حمله به مرزهای ایران مخصوص صدام و حزب بعث نبود، بلکه سردمداران نظم جهانی آن روز یعنی آمریکا، شوروی و دنبالهروهای آنها هم انگیزه زیادی برای تهاجم داشتند. ایشان، دلیل دشمنی ابرقدرتها با انقلاب مردمی بینظیر ایران را غیرقابل تحمل بودن تفکر نوین و پیام این انقلاب برای آنها دانستند و افزودند: علت خصومت آنها این بود که انقلاب اسلامی یک فریاد صریح علیه نظم باطل و ویرانگر حاکم بر جهان و نظام سلطه یعنی تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر و تحمیل فرهنگ و نظر سلطهگران به سایر کشورها بود.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه سلطهگران نمیتوانستند سخن نوی انقلاب اسلامی را که برای ملتها جذاب و قابل توسعه بود تحمل کنند، خاطرنشان کردند: آنها منتظر فرصت حمله به ایران بودند و صدام که فردی جاهطلب، طماع، وقیح، ظالم و بیملاحظه بود، این فرصت را برای قدرتها مهیا کرد و با تحریک آنها، به ایران حمله کرد.
ایشان با اشاره به اظهارات برخیها داخل مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی با همه دنیا بد و قهر است، گفتند: اگر مقصود آنها، قطع ارتباطات سیاسی و اقتصادی با دنیاست که بهوضوح خلاف واقع است، چرا که امروز با کشورهایی در ارتباط و تعامل هستیم که نیمی از مردم دنیا در آن کشورها زندگی میکنند، اما اگر منظور از قهر بودن، مخالفت با نظم سیاسی نظام سلطه است، این حرف درست است و ما همچون اول انقلاب با نظام سلطه که امروز غربیها و در رأس آنها آمریکا قرار دارند، صریحاً مخالف هستیم و این مخالفت را اعلام میکنیم.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امروز به برکت ایستادگی و حضور ملت ایران در عرصههای مختلف، جرأت حمله به مرزهای ایران وجود ندارد، افزودند: آنها امروز به شکل دیگری مشغول موذیگری و عناد هستند و باید از بن دندان درک کرد که علت خصومتها، بهانههایی همچون انرژی هستهای و حقوق بشر و حقوق زن نیست، بلکه آنها با سخن نوی جمهوری اسلامی در مقابل نظم فاسد جهانی مخالف هستند و تا وقتی که مردم و نظام اسلامی حرف زور آنها را قبول نکنند، این مخالفتها برطرف نمیشود که البته حرف زور آنها را قبول هم نخواهیم کرد.
ایشان علاوه بر جاذبه سیاسی نظام اسلامی یعنی ایستادگی آن در مقابل نظام غلط جهانی، جاذبه معنوی آن یعنی ایمان الهی را هم در جذب ملتها و جوانان کشورهای دنیا و وحشت سلطهگران مؤثر دانستند و در بخش دوم بیاناتشان یعنی گزارشی از جنگ، گفتند: یک گزارش از جنگ، گزارش توصیفی است؛ یعنی بیان وضعیت ارتش دشمن از جمله تجهیزات و سازماندهی کامل، پشتیبانی مستمر آمریکا و شوروی و اروپا از صدام، انتقال اطلاعات میدان به وسیله آمریکا و تأمین مالی از طرف برخی دولتهای همسایه.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به وضعیت نامناسب کشورمان از لحاظ تجهیزات نظامی و سازمان رزم در ابتدای جنگ، خاطرنشان کردند: طبق پیشبینیها و قواعد عادی و مادی باید طرف متجاوز ظرف یک تا چند هفته به تهران میرسید اما با گذشت یک سال، با فتوحات درخشان همان نیروهای ما که در اول جنگ کمتوان بودند، ضرباتی مهلک به ارتش مجهز صدام وارد شد و پس از 8 ساله هم از مرزهای کشور بیرون رانده شدند که عامل اصلی در این پیروزی ایمان و مجاهدت بود.
ایشان نوع دیگری از گزارش جنگ را که مهمتر از گزارش توصیفی است، گزارش تبیینی جنگ خواندند و با تاکید بر لزوم اطلاع نسل جوان از هر دو نوع گزارش جنگ، گفتند: بر اساس این گزارش، جنگ فقط برای دفاع از وطن نبود. البته دفاع از وطن، یک ارزش است اما مساله جنگ، بالاتر از این ارزش یعنی دفاع از اسلام و عمل به دستور قرآن بود که به آن در ادبیات اسلامی، جهاد فی سبیلالله گفته میشود.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه دفاعمقدس، انقلاب و اسلام را زنده نگه داشت و با عزیز کردن ملت ایران، روح معنویت را در کشور ترویج کرد، افزودند: بر همین اساس سراسر جبههها تبدیل به عبادتگاه و دعا و توسل و گریههای نیمهشب و خدمات
بیریا شد.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: با وجود چنین روحیهای بود که بهرغم سختیهای زیادی که ملت ایران در جنگ 8 ساله متحمل شد، خداوند متعال عزت و نصرت و پیروزی خود را شامل حال این ملت کرد.
رهبر انقلاب در ادامه، وقایع کنونی فلسطین و لبنان را از جنس وقایع دوران دفاعمقدس و مصداق جهاد فی سبیلالله خواندند و گفتند: یک کشور اسلامی یعنی فلسطین به دست خبیثترین کفار عالم غصب شده و حکم قطعی و شرعی این است که همه تلاش کنند فلسطین و مسجدالاقصی را به صاحبان اصلی آن بازگردانند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: حزبالله لبنان که به خاطر غزه سینه خود را سپر کرده و در معرض حوادث تلخ قرار میگیرد، در حال جهاد فی سبیلالله است.
ایشان با اشاره به شباهت دیگر این نبرد با 8 سال جنگ تحمیلی، گفتند: در این نبرد دشمن کافر و خبیث از بیشترین تجهیزات برخوردار است و آمریکا نیز پشت سر او قرار دارد و ادعای آمریکاییها مبنی بر اینکه از اقدامات صهیونیستها اطلاعی ندارند و دخالتی در موضوع ندارند، خلاف واقع است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخورداری دشمن صهیونیست از پول، سلاح و تبلیغات جهانی، گفتند: تجهیزات و امکانات طرف مؤمن و مجاهد بسیار ناچیزتر از طرف مقابل است اما طرف پیروز، مجاهد فی سبیلالله یعنی مقاومت فلسطین و حزبالله لبنان است.
حضرت آیتالله خامنهای دلیل پیروز بودن جبهه مقاومت را اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونی در کشتار وسیع بیگناهان و زنان و کودکان و بمباران مدارس و بیمارستانها دانستند و افزودند: اگر رژیم صهیونی توانسته بود نیروهای مبارز را چه در غزه و کرانه باختری و چه در لبنان شکست دهد، احتیاج به این شکل از جنایت برای تظاهر به غلبه و برتری نداشت.
ایشان ضربات وارد شده به نیروهای مقاومت و شهادت عناصر مؤثر و ارزنده حزبالله لبنان را خسارتی برای این گروه قهرمان دانستند اما افزودند: این موارد خسارتی نیست که حزبالله را از پا درآورد، چرا که استحکام سازمانی و نظامی حزبالله و اقتدار آن بسیار بالاتر از اینها است. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: جبهه مقاومت تا امروز پیروز بوده و به توفیق الهی پیروزی نهایی نیز از آنِ این جبهه خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای بخش پایانی بیاناتشان را به یک تذکر مهم در مورد مسائل داخلی اختصاص دادند و با تأکید بر اینکه رزمندگان و مجاهدان ما برای جلوگیری از برافراشته شدن پرچم دشمن در مرزهای کشور، جان خود را فدا و خانوادههایشان را داغدار کردند، گفتند: با وجود این فداکاریها، ملت ایران نمیپذیرد پرچمهای نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسههای خصمانه آن به وسیله افراد نفوذی و فریبخورده در کشور و دستگاههای مختلف برافراشته شود.
ایشان مسؤولان بخشهای مختلف بویژه وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت بهداشت، مطبوعات و صداوسیما را به مراقبت در مقابل نفوذ توصیه مؤکد کردند و افزودند: باید با هوشیاری کامل اجازه نداد دشمن شکستخورده از رزمندگان ما در مرزها، در داخل کشور بتواند با انواع ترفندها و حیلهها کار و توطئه خود را پیش ببرد.
در ابتدای این دیدار، 6 نفر از اعضای خانواده بزرگ شهدا و فعالان عرصه فرهنگ دفاعمقدس به بیان مطالبی درباره فرهنگ ایثار و شهادت، تأثیر آن در حوزههای کاری خود، راههای گسترش این فرهنگ و همچنین برخی مسائل و دغدغههای ایثارگران پرداختند.
همچنین سردار بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس گزارشی از اقدامات این بنیاد بیان کرد.
ارسال به دوستان
راهکارهای دستیابی به خودکفایی گندم
امیر طاهری: تولید محصولات استراتژیک، بویژه محصولات زراعی، میتواند کشورها را از خطرات ناشی از نوسانات قیمت جهانی و قطع واردات در شرایط بحرانی محافظت کند. این محصولات به طور مستقیم بر امنیت غذایی کشورها تأثیر میگذارند. در میان کالاهای استراتژیک، گندم از جایگاه ویژهای برخوردار است، زیرا ماده اولیه تولید نان، ماکارونی، بیسکویت، کیک و بسیاری دیگر از محصولات غذایی محسوب میشود.
گندم نهتنها به طور مستقیم بر اقتصاد تأثیر میگذارد، بلکه معیشت بخش قابلتوجهی از جامعه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل، توجه خودکفایی در این حوزه میتواند به تقویت بنیانهای اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کند و وابستگی به واردات را کاهش دهد. در نتیجه، سرمایهگذاری در تولید گندم و سایر محصولات استراتژیک امری ضروری برای افزایش امنیت غذایی و پایداری اقتصاد کشور است. خودکفایی در تولید گندم، به عنوان یکی از مهمترین محصولات غذایی، میتواند به تقویت امنیت غذایی و کاهش وابستگی به واردات کمک کند.
در این راستا، چند راهکار اساسی وجود دارد که میتواند به تحقق این هدف در ایران کمک کند.
۱- بهبود روشهای کشاورزی
استفاده از تکنولوژیهای نوین: بهکارگیری فناوریهای پیشرفته مانند کشاورزی مدرن، سیستمهای آبیاری جدید و استفاده از بذرهای اصلاحشده، میتواند به افزایش بهرهوری در تولید گندم کمک کند.
ترویج کشاورزی پایدار: آموزش کشاورزان در زمینه تکنیکهای کشاورزی پایدار و حفظ منابع طبیعی از اهمیت بالایی برخوردار است.
۲- افزایش سرمایهگذاری
سرمایهگذاری در زیرساختها: ایجاد زیرساختهای مناسب از جمله انبارها، مراکز ذخیرهسازی و شبکههای توزیع میتواند به کاهش ضایعات و افزایش کیفیت محصولات کمک کند.
حمایت مالی از کشاورزان: ارائه تسهیلات کمبهره به کشاورزان برای خرید تجهیزات و بذرهای باکیفیت میتواند به افزایش تولید کمک کند.
۳- تحقیق و توسعه
تشکیل مراکز تحقیقاتی: ایجاد مراکز تحقیقاتی برای بررسی و توسعه ارقام جدید گندم متناسب با شرایط اقلیمی ایران میتواند به افزایش تولید و مقاومت محصول در برابر بیماریها و آفات کمک کند.
توسعه برنامههای آموزشی: برگزاری دورههای آموزشی برای کشاورزان در زمینه بهترین شیوههای کشت و مدیریت مزرعه، میتواند به بهبود کیفیت تولید کمک کند.
۴- توسعه بازارهای داخلی
ترویج مصرف داخلی: ایجاد برنامههایی برای تشویق مصرف گندم و محصولات وابسته در بازار داخلی میتواند به افزایش تقاضا و در نتیجه تولید بیشتر کمک کند.
حمایت از صنایع تبدیلی: حمایت از صنایع تولیدی که از گندم بهعنوان ماده اولیه استفاده میکنند، میتواند به ایجاد ارزش افزوده و افزایش اشتغال در این حوزه کمک کند.
۵ - مدیریت منابع آبی
بهینهسازی مصرف آب: با توجه به کمبود منابع آبی در کشور، استفاده بهینه و مدیریت منابع آب در کشت گندم ضروری است. توسعه سیستمهای آبیاری قطرهای و استفاده مجدد از آبهای خاکستری میتواند مؤثر باشد.
۶- سیاستگذاری مناسب
تدوین سیاستهای حمایتی: سیاستهای حمایتی از تولیدکنندگان گندم، از جمله تعیین مناسب و منصفانه قیمت تضمینی و ارائه یارانهها میتواند انگیزه کشاورزان را برای افزایش تولید افزایش دهد.
با اجرای این راهکارها و توجه به نیازهای کشاورزان، ایران میتواند به تدریج به خودکفایی در تولید گندم دست یابد و امنیت غذایی خود را تقویت کند.
ارسال به دوستان
گزارش تبیینی «وطن امروز» درباره بیانات رهبر انقلاب در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاعمقدس و مقاومت
بشارت پیروزی مقاومت
محسن سلگی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاعمقدس و مقاومت، در بیان چرایی آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران فرمودند: «حمله به مرزهای ایران مخصوص صدام و حزب بعث نبود، بلکه سردمداران نظم جهانی آن روز یعنی آمریکا و شوروی و دنبالهروهای آنها هم انگیزه زیادی برای تهاجم داشتند». ایشان در ادامه افزودند: «علت خصومت آنها این بود که انقلاب اسلامی یک فریاد صریح علیه نظم باطل و ویرانگر حاکم بر جهان و نظام سلطه یعنی تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر و تحمیل فرهنگ و نظر سلطهگران به سایر کشورها بود». چنانکه میبینیم رهبر انقلاب، دلیل تعرض رژیم بعث به خاک ایران را ترس آنها از انقلاب مردمی و دینی میدانند؛ انقلابی که بنیانگذار کبیر آن بر اساس این ایده، سخن نو و موضعی واضح، دارای منطق و انتظام ارائه کرده بود: هرچه مردمیتر، اسلامیتر و هرچه اسلامیتر، مردمیتر. در عمل نیز انقلاب اسلامی همزمان مردمیترین و دینیترین انقلاب تاریخ جدید بوده است. قابل توضیح است که در انقلاب فرانسه و حتی انقلاب روسیه تنها قلیلی از مردم علیه حاکمیت وقت به صحنه آمدند. همچنین انقلابهای مذکور تنها علیه ستم داخلی بود و هیچکدام بُعد جهانی و انسانی انقلاب اسلامی را نداشت. دیگر اینکه انقلابهای مذکور، به ترتیب، عمدتا سیاسی و اقتصادی بودند اما انقلاب اسلامی انقلابی در تمام شئون بود. حتی شأن انفسی را هم در بر گرفت. در این شرایط، بدیهی بود نظام سلطه از انقلاب اسلامی واهمه داشته و با همه امکانات خود حامی صدام باشد. بر این اساس بود که آلمان کارخانه تولید سلاح شیمیایی برای عراق اختصاص داده بود و آمریکا به رژیم بعث به منظور بمباران شیمیایی ایران اطلاعات به روز میداد. تقریبا تمام کشورهای موثر دنیا به استثنای لیبی، سوریه و یمن جنوبی حامی صدام بودند. در عین برتری عنصر دین در انقلاب اسلامی، نظام برخاسته از آن تنها حکومتی بود که توانست یک مساله و چالش ملی و تاریخی ایران را حل کند؛ حل مساله اروندرود برای همیشه، از پیامدهای انقلاب اسلامی و دفاعمقدس بود. مساله اروندرود به سالها پیش از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بازمیگردد. سال ۱۹۵۸ ژنرال عبدالکریم قاسم در عراق روی کار آمد و مدعی اروندرود شد. به طور خلاصه، از سال ۱۳۴۸ در دوران پهلوی دوم، ۱۰۴ درگیری مرزی میان عراق و ایران بر سر مناقشه مذکور درگرفته بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از همان اسفند ۱۳۵۷ و ۱۳ فروردین ۱۳۵۸، عراق تعرضاتی نسبت به مواضع ایران صورت داد. قابل اشاره است که عراق حتی نسبت به جزایر سهگانه و خرمشهر (با محمره خواندن آن) اظهارات تحریکآمیزی در دوران پهلوی داشت. این انقلاب اسلامی و دفاعمقدس بود که توانست این مساله ملی و مرزی را برای همیشه حل کند. کار، کار اسلام انقلابی و رهبری امام راحل و همراهی مردم و رزمندگان اسلام بود و تنها از آنها این کار برمیآمد.
بنابراین با عنایت به دعوت رهبر انقلاب برای پرهیز از تقلیل دفاعمقدس به دفاع از وطن، باید التفات داشت که دین مهمترین عامل قوام امر ملی و دفاع از وطن بوده است. همچنین هیچ ملیگرا و وطنپرست سکولاری به اندازه شهدای دفاعمقدس برای ایران هزینه نداده است.
اما با وجود چنین ریشههای ضدایرانی تحمیل جنگ بر ایران، این تحمیل، عمدتا محصول ترس از تکرار الگوی انقلاب اسلامی در عراق و سایر کشورها بود. بدینسان، دفاعمقدس فراتر از دفاع وطن بود و دفاع از انسانیت و مردم تحت ستم در همه عالم بود. رهبر انقلاب در این باره در دیدار دیروزشان واقعیت را که انقلاب اسلامی تنها و نخستین موضع و فریاد صریح علیه نظم سلطه تا آن زمان بوده و اینکه سخن نویی در برابر آن بود، عامل اصلی تعرض دشمن به خاک ایران عنوان فرمودند.
رهبر معظم انقلاب در ادامه، بر جذابیت نظام اسلامی برای ملتهای دیگر در ۲ جنبه سیاسی و معنوی نظر کردند و دفاعمقدس را به عنوان عرصهای که جاذبه معنوی را نمایندگی میکند، مورد التفات قرار دادند. ایشان مرتبط با جاذبه معنوی، دفاعمقدس را مبنای نگاه خود قرار دادند و فرمودند: «جوانهایی که رفتند در میدان جنگ، از یک آدم معمولی تبدیل شدند به یک ولی الهی. مردانی که وارد میدان جنگ شدند، با یک نگاه ساده و معمولی به مسائل دینی، از میدان جنگ بیرون آمدند، مثل یک عارف الهی و معنوی. امام بزرگوار ما یک عارف بزرگ بود، یک انسان والا بود. ایشان خطاب به خیلی از بزرگان، به طور عام گفتند: ۷۰ سال عبادت کردید، خدا قبول کند از شما، بروید یک مقدار هم وصیتنامه شهدا را بخوانید». چنانکه میبینیم، رهبر حکیم بر انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن به مثابه منظومهای که حیث آفاقی و انفسی را در بر گرفته و صدایی صریح دارد، تأکید و تکیه میکنند و بنیاد دشمنی نظام سلطه را در همین حقیقت میدانند. ایشان برای رساندن مقصودشان، نکته دیگری را مورد اشاره قرار دادند: «آن روز، ۲ قدرت بزرگ در دنیا بودند و هر کدام دنبالههایی داشتند، آن ۲ قدرت آمریکا بود و شوروی سابق. دولتهایی، نظامهای سیاسیای، اینها تقریبا همهشان در این قضیه انگیزه داشتند. جمهوری اسلامی، ایران اسلامی برای اینها یک عنصر غیرقابل تحمل بود اما چرا ایران اسلامی برای آنها غیرقابل تحمل بود؟ ما که آن روز علیه کسی اقدامی نکرده بودیم! حالا امروز به ما میگویند شما به فلان جا موشک دادید، به فلان جا پهپاد دادید؛ آن روز که این حرفها نبود، علت دشمنی چه بود؟»
رهبر حکیم انقلاب در این دیدار، معنویت و ایمان را عامل پیروزی ایران در دفاعمقدس دانستند؛ عاملی که آن را عامل مقاومت اسلامی نیز قلمداد کردند. ایشان متذکر شدند بنا به انتظار کارشناسان، صدام به سبب برتری تجهیزات و امکانات باید ظرف یک هفته به تهران میرسید (نقل به مضمون) و این واقعیت تاریخی را به واقعیت امروز مقاومت اسلامی تسری دادند و این جبهه را با وجود امکانات کمتر نسبت به رژیم غاصب قدس پیروز میدان دانستند. رهبر حکیم انقلاب آنچه را در فلسطین و لبنان در جریان است، مشابه دفاعمقدس دانستند و در نهایت، جنگ با نفوذ را مقابل دیده گذاشتند و نسبت به برخی که خواهان برافراشتن پرچم دشمن در کشور هستند، دعوت به حساسیت و مقابله کردند (نقل به مضمون). آنچه رهبر حکیم درباره انقلاب اسلامی، دفاعمقدس و جبهه مقاومت فرمودند و اینکه این ۳ پدیده را در یک افق و چشمانداز نظری و عملی واحد مورد تأکید قرار دادند، امیدبخش و حامل پیام پیروزی بود. تردیدی نیست همچنان برتری سیاسی و معنوی گفتمان مقاومت (برتری استدلال و وجاهت عقلانی و انسانی و الهی)، عامل بنیادین پیروزی است و رژیم غاصب قدس با وجود داشتن امکانات مادی برتر اما از حیث نیروی انسانی، استدلال و مشروعیت و معقولیت (سیاسی و معنایی)، بیش از هر زمانی زبون و خوار شده است.
ارسال به دوستان
مهرههای ایرانی پروپاگاندای اسرائیلی
محمد رستمپور: 20 دسامبر 2020، سیدجواد نصرالله، فرزند دبیرکل حزبالله لبنان، بدون اطلاع قبلی و از طریق یکی از فعالان رسانهای مرتبط با حزبالله اعلام کرد سخنان مهمی در یک گفتوگوی آنلاین ایراد خواهد کرد. سید جواد بهرغم جایگاه و موقعیت حساس خود، ظهور و بروز رسانهای کمرنگ و کمشماری دارد. سید جواد در این گفتوگو تصریح کرد پدرش سیدحسن نصرالله اعتقاد دارد باید هر گونه تعامل با حسابهای کاربری رژیم صهیونیستی، حتی در مخالفت به شکل کامنتگذاری یا نقلقول (کوت) را به صفر رساند. سیدحسن از یک جنگ فرهنگی سخن میگفت که در آن، هر شکل مواجهه با این حسابها، به نوعی ضریب دادن به عملیات و تأثیرگذاری آنهاست. این بیان دبیرکل حزبالله، شاید ترجمان مجازی همان سخنی باشد که سیدحسن نصرالله چند سال پیش از آن گفته بود: «ما، دولت که هیچ، کشور که هیچ، قریه که هیچ، ما طویلهای هم به نام اسرائیل نمیشناسیم، حتی اگر همه دنیا آن را به رسمیت بشناسد».
برخلاف این بیان، همچنان کاربران پرشماری از نیروهای دغدغهمند ایرانی هستند که در مخالفت و ابراز دشمنی با حسابهای کاربری رسمی و غیررسمی اسرائیل تلاش مجدانهای بهکار میگیرند تا کامنتها و اظهارنظرات صریحی داشته باشند. گمان اولیه آنان این است که با این اقدام، نقشه دشمن را نقش بر آب میکنند و اثرگذاری آن را کاهش میدهند. صرفنظر از آنکه مخالفت ایشان، شکلی از به رسمیت شناختن اسرائیل در محیط سکوهای خارجی باشد یا خیر؛ هر گونه تعامل با این حسابها، نوعی بازی کردن در زمین رژیم صهیونیستی است. برخی با ادعای عملیات روانی و تخصص رسانهای، حتی این حسابها را فالو میکنند. بررسی حساب توئیتری اسرائیل به فارسی نشان میدهد این حساب وزن و تمرکز خود را بر اختلافافکنی، تمسخر، توهین به مقامات و تشکیک در باورهای اعتقادی و میهنی ایرانیان گذاشته و حساب اینستاگرامی اسرائیل به فارسی با زبانی نزدیک به فرهنگ محاوره ایرانیان کوشش دارد مختصات اسرائیل را در حوزههای مختلف بویژه حوزههایی که در ایران به شکلی عمومی مورد تردید است، مانند توان نظامی در حوزه پدافندی یا موفقیتهای ورزشی ورزشکاران صهیونیست در میادین گوناگون و وجوه انسانی (!) از نظامیان اشغالگر را القا کند.
بر مبنای تفاسیر معتبری که از آیه بیست و چهارم سوره عبس قرآن کریم یعنی این کلمات نورانی که «فَلْیَنْظُرِ الاِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» ارائه شده، میتوان گفت مطالعه، توجه، فالو کردن، ابراز مخالفت و هر شکلی از تعامل که در نقطه مقابل بیتوجهی و بیاعتنایی باشد، در درازمدت، محتوا را برای خواننده عادیسازی میکند و مرتبهای پیچیده از سفیدشویی را در ذهن او میکارد. به ویژه آنکه بدانیم از سالها پیش، طراحیهای استخراج راهبردهای عملیات روانی روی ایرانیان در دستور کار صهیونیستها قرار داشته و پشت این حسابهای کاربری، افسران آموزشدیده زبانشناسی نشستهاند که از هر کنش مخاطب، یک تکه از پازل ناواقعیتهایی برای سلب انگیزه دشمنی با اسرائیل را میسازند. علاوه بر این کاربران کنجکاو اما ناآگاه، انبوهی از کانالهای تلگرامی خبری وجود دارند که برای اثبات تمایز خود سراغ محتواهای شگفتانگیز و عجیبی میروند که با اندک بررسی و جستوجویی، نادرست بودن آنها آشکار میشود. برای نمونه، در رخداد تلخ انفجار پیجرها در جنوب لبنان، یک کانال تلگرامی با استناد به یک سند سری که از علائم و سربرگ و امضا و فونت و تاریخ آن، ساختگی بودنش آشکار بود، ادعا کرد تعداد جانباختگان در ماجرای انفجار، بسیار بالاتر از عدد اعلامی بوده و حتی یمنیها و ایرانیها و سوریها را نیز در برگرفته است. همچنین باید از ناشران فیکنیوز در زمینه مسائل منطقه بویژه کانالهای نظامینویس تلگرامی نوشت که به محض وقوع هر خبری، به منابع و اطلاعات دشمن استناد میکنند و با هیجانزدگی حماقتباری در تلاشند خود را به عنوان یک منبع خبری مورد وثوق جا بزنند. در مثال دیگری میتوان از توزیع تصویر ساختار فرماندهی حزبالله لبنان بعد از ترور سرشاخههای یگان ویژه رضوان حزبالله سخن گفت. پیام پنهان این تصویر که ساخته دشمن صهیونیستی است و کنار نام فرماندهان شهید، عبارت «حذف شده» (Eliminated) آمده، این است که دیگر چیزی از ساختار فرماندهی حزبالله باقی نمانده است. اما در استناد به منابع، تصاویر و محتواهای عملیات روانی رژیم صهیونیستی به همین جا ختم نمیشود. متأسفانه برخی وبسایتهای خبری رسمی و تحلیلگران سیاسی دقیقا همان ادبیات، واژگان و گزارههای دشمن صهیونی را به کار میبرند.
مشخص است جبهه مقاومت از تهران و بیروت گرفته تا غزه و صنعا، آن نظم تحمیلی ظالمانه استعماری غیرانسانی را بر نمیتابد و به دنبال آزادی، استقلال و عزت انسانها در هر گوشه جهان است و از این نظر است که در بیان دشمن این جبهه، کلمات و تعابیری توهینآمیز برای توصیف کنشهای مقاومت به کار میرود. ترجمه مستقیم این تعابیر، منتقلکننده همان معنایی است که اتفاقاً جلادها به دنبال ترویج و تثبیت آنند. مثلا وبسایت انتخاب به نقل از نخستوزیر اسرائیل اینگونه تیتر میزند: «حوثیها بدانند برای هر تلاشی برای آسیب رساندن به ما بهای سنگینی خواهند پرداخت». مشخص است این شکل از پرداخت رسانهای به مخاطب حس تحسین رژیم صهیونیستی را القا میکند. این غیر از بیتوجهی به کامنتهایی است که در پستهای تلگرامی این وبسایتها منتشر میشود.
به هر ترتیب، این ۳ شکل از عملیات رسانهای، یعنی تعامل با حسابهای کاربری اسرائیل به زبان فارسی، نقل اخبار رویدادها بدون راستیآزمایی و ترجمه مستقیم اظهارات مقامات صهیونیست، ۳ رویه نادرست و چهبسا مخرب رسانهای است که ذات و هویت جلادانه و کثافتبار و حیوانی رژیم صهیونیستی را پنهان میکند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|