|
زخم ترمیمناپذیر
محمد سلحشور: 7 اکتبر یا شنبه سیاه صهیونیستها یک ساله شد. یک سال پیش در چنین روزی یکی از نقاط عطف تاریخ منطقه و مقاومت، با بیبدیلترین عملیات از سوی گروههای فلسطینی رقم خورد. از همان نخستین ساعات که تصاویر کمنظیری از موفقیت عملیات گردانهای نظامی حماس و جهاد اسلامی منتشر شد، یک سوال در فضای سیاسی کشور و جهان نیز مطرح میشد: غرب آسیا در پسا 7 اکتبر چگونه خواهد بود؟ حالا یک سال پس از عملیات مذکور، زمان مناسبتری برای یافتن پاسخ این سوال است. هر چند دور تند تحولات امنیتی و نظامی در نزاع میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی، منطقه را وارد یک برهه پیشبینیناپذیر کرده است اما نمیتوان منکر تغییرات و نتایج عملیات توفان الاقصی شد.
رژیم صهیونیستی در 7 دهه گذشته موجودیت خود را در نسبت با 2 روایت ساخته است؛ نخست معرفی خود به عنوان قربانی (برای مشروعیتبخشی به اشغال و محکوم کردن هر مقاومتی در برابر موجودیت خویش) و دوم به عنوان نظمی شکستناپذیر (برای منصرف کردن هر دولت و گروهی از مبارزه). البته که هیچکدام این 2 روایت بدون پشتیبانی حداکثری آمریکا و اروپا ممکن نمیشود. دولتهای غربی از سویی با تکرار مستمر روایت نخست تلاش میکنند به جنایات رژیم صهیونیستی ماهیتی اخلاقی و مشروع ببخشند و از سوی دیگر با تجهیز پیوسته این رژیم به سقف تواناییهای نظامی در هر عصر، مانع از آن میشوند که چهره برنده اشغالگران تضعیف شود. با این حال عملیات 7 اکتبر چه از منظر میدانی و چه از منظر اطلاعاتی یک شکست فاحش برای صهیونیستها به حساب میآید. تعبیر رهبر انقلاب مبنی بر «ترمیمناپذیر» بودن این عملیات برای صهیونیستها را از این جهت میتوان درک کرد. توفان الاقصی به عنوان یک نقطه اوج در تاریخ مبارزه مقاومت فلسطین هم ضربهپذیری اشغالگران را اثبات کرد و هم پویایی و تکامل یک گروه مقاومت تحت محاصره را به نمایش درآورد. چنین موقعیتی روایت دوم صهیونیستها مبنی بر شکستناپذیریشان را با بحران جدی مواجه ساخت. از همین رو این رژیم نسلکشی فراموش نشدنی و سلسلهای از جنایات انسانی را در غزه پی گرفت. به بیان دیگر، آنها برای حفظ روایت دوم خود چشم بر روایت نخست بستند و حتی عامدانه کوشیدند تا ضدانسانیترین و خشونتآمیزترین چهره ممکن از آنها به جهان مخابره شود. به همین خاطر در کارنامه یک ساله صهیونیستها از 7 اکتبر 2023 تا 7 اکتبر 2024 سیاهه پایانناپذیری از جنایات ثبت شده است که جملگی آنها واکنشی به بحران وجودی پیشآمده برای اشغالگران بود.
سالگرد 7 اکتبر در حالی امروز فرا رسید که رژیم صهیونیستی بهمراتب ناامنتر از یک سال قبل است؛ اشغالگران کمتر روزی را بیفرار به پناهگاه سپری میکنند، مساله عادیسازی روابط با کشورهای عربی از حادثهای قریبالوقوع به رویایی دور تبدیل شده است، شبکه سراسری مقاومت از غزه و کرانه باختری تا لبنان و عراق و یمن علیه صهیونیستها فعال شده است، نقشههای ژئوپلیتیکی اسرائیل برای تبدیل شدن به نقطه اتصال آسیا و اروپا در هالهای از ابهام فرو رفته است، منفوریت رژیم صهیونیستی به بالاترین حد خود در جهان رسیده است و مهمتر از همه آنکه صهیونیستها بیش از هر زمان دیگری خود را درگیر با یک بحران وجودی میبینند. جنون کودککشی آنها و اقدام به ترور رهبران مقاومت نتوانسته مانع هیچکدام از این واقعیات شود.
ارسال به دوستان
وضعیت رژیم صهیونیستی یک سال بعد از عملیات توفان الاقصی چگونه است؟
بخت نحس
محمدعلی حسننیا: صهیونیستها بعد از عملیات توفان الاقصی 2 هدف مهم و راهبردی برای خود تبیین کرده بودند که یکی آزادسازی اسرا بود و دومی نیز نابودی حماس. با گذشت یک سال از شروع جنگ، صهیونیستها نهتنها در نابودی حماس موفق نبودهاند، بلکه تلفات گستردهای نیز در جنگ غزه تاکنون متحمل شدهاند. بنا به گزارش منابع فلسطینی، از 7 اکتبر تاکنون 703 نظامی ارتش صهیونیستی در غزه کشته و بیش از 10 هزار نفر زخمی شدهاند. 2 هزار نظامی صهیونیست نیز دچار معلولیت جسمی شده و دهها هزار مورد نیز آسیب روانی دیدهاند اما بر اساس دادههای رسانهها و مراکز تحقیقاتی اسرائیل که شبکه الجزیره قطر منتشر کرده است از آغاز نبرد توفان الاقصی در 7 اکتبر 2023، حدود 1664 اسرائیلی کشته شدهاند، از جمله 706 سرباز. 17809 نیز مجروح شدهاند. بر اساس ارزیابی مراکز تحقیقاتی اسرائیل از ۱۵ مهر ۱۴۰۲ تا 18 شهریور 1403 حدود 19 هزار حمله (شامل راکت، موشک، پهپاد، خمپاره و...) به سمت سرزمینهای اشغالی صورت گرفته است.
براساس ارزیابی رژیم صهیونیستی در شمال سرزمینهای اشغالی تاکنون 50 نفر کشته شدهاند، آماری از مجروحان وجود ندارد! از 8 اکتبر تاکنون حدود 7 هزار و 600 موشک و پهپاد به سرزمینهای اشغالی از سوی حزبالله شلیک شده است. بر اساس ارزیابی رژیم صهیونیستی تا 20 شهریور 41 شهرکنشین صهیونیست کشته شدهاند که میان آنها 12 نیروی ارتش صهیونیستی وجود داشتهاند. پس از عملیات توفان الاقصی در 7 اکتبر، بازار سهام و ارز رژیم صهیونیستی بهشدت سقوط کرده است. در واقع هر 2 بازار از آن زمان دچار بحران شدهاند و نگرانیها درباره اقتصاد رژیم همچنان ادامه دارد. در اوایل سال 2024، مودیز و اساندپی از مهمترین مؤسسات رتبهبندی بینالمللی، رتبه اعتباری مالی خود را برای اسرائیل کاهش دادند. دولت رژیم صهیونیستی به 360 هزار نیروی ذخیره صهیونیست و مستقر در غزه یارانه پرداخت کرده است که بسیاری از آنها کارکنان صنعت فناوری پیشرفته در امور مالی، هوش مصنوعی، داروسازی و کشاورزی هستند و این پرداختها دولت را به لحاظ مالی در وضع بدی قرار داده است تا جایی که در یک نظرسنجی اخیر، سازمان کمکی «لاتت» دریافت که بیش از 45 درصد مردم رژیم نگرانند مشکلات اقتصادی شدیدی در پایان یا پس از پایان جنگ در انتظار آنها باشد. آنچه واضح است اینکه خانوادههای صهیونیست که قبلا در فقر زندگی میکردند یا قبل از 7 اکتبر دارای فقر و ناامنی غذایی بودند، بیشترین آسیب را از مشکلات اقتصادی ناشی از این جنگ خواهند دید. به گفته الیوت گارساید، تحلیلگر خاورمیانه در آکسفورد اکونومیکس، هزینههای نظامی در 3 ماه آخر سال 2023 در مقایسه با مدت مشابه سال 2022، 93 درصد افزایش داشته است. به گفته گارساید، دادههای ماهانه در سال 2024 نشان میدهد هزینههای نظامی در پایان سال 2024 دو برابر سال قبل خواهد بود.
صنایع ساختمانی یکی از حوزههایی است که بعد از عملیات توفان الاقصی در اسرائیل آسیب جدی دیده و ساختوساز که 14 درصد از تولید ناخالص داخلی رژیم صهیونیستی را تشکیل میدهد، از زمان شروع این جنگ ضربه بزرگی خورده است. شاید بخشی از اقتصاد رژیم صهیونیستی که در بحبوحه این جنگ بیشترین آسیب را دیده است، بخشهای مرتبط با گردشگری و صنایع توریسم است که در سال 2019، 2.6 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد. در سال 2021 این رقم به دلیل پاندمی کرونا به 1.1 کاهش یافت و بعدا مجددا رو به رشد بود. عملیات توفان الاقصی بخش گردشگری این کشور را به طور کلی تعطیل کرد و صنایع مرتبط با توریسم را به ورطه ورشکستگی کشاند. در طول ماههای پس از آغاز جنگ زمینی در غزه، در سراسر رژیم، رستورانها و فروشگاهها خالی ماندهاند و در واقع بلافاصله پس از حمله حماس به جنوب اسرائیل و شروع جنگ در غزه، لیست بلندبالایی از خطوط هوایی، اکثر پروازهای خود به تلآویو را لغو و بسیاری از گردشگران نیز برنامههای خود را برای بازدید از رژیم صهیونیستی کنسل کردند. تأثیر نابودی این صنعت به حدی مشهود است که برای نمونه قبل از عملیات توفان الاقصی، بازدیدکنندگان از رژیم صهیونیستی در هر ماه بیش از 300 هزار نفر بودند اما طبق گزارشها، این رقم در ماه نوامبر یعنی پس از عملیات حماس به 39 هزار نفر کاهشیافته است.
از سویی محور مقاومت نیز با همگرایی در عملیاتهای میدانی، اقتصاد رژیم صهیونیستی را زیر ضربه قرار داده است. این رژیم، الماس، خودرو، نفت و تجهیزات پخش رادیو و تلویزیون – از جمله کالاهایی که از دریای سرخ میآیند - وارد میکند. حملات موشکی و پهپادی انصارالله در این دریا به تلافی حمله رژیم صهیونیستی به غزه و در حمایت از حماس، نهتنها تجارت غرب را مختل کرده است، بلکه بر واردات رژیم صهیونیستی نیز تأثیر منفی داشته است. بسیاری از واردات این رژیم از آسیا اکنون به حرکت در آبهای سراسر آفریقا تغییر مسیر داده و هزینههای واردات را به طور سرسامآوری افزایش داده است. در شمال رژیم، حملات حزبالله لبنان پس از 7 اکتبر باعث شده صهیونیستهای ساکن شمال خانههای خود را ترک کنند و این مساله نیز پیامدهای بدی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی به همراه داشته است. در همین حال، جنگ باعث افزایش شدید هزینههای دولت شده است.
صهیونیستها همچنان در حالت تعلیق و نگران جان خود و فرزندانشان هستند. پس از عملیات توفان الاقصی، 94 هزار صهیونیست همچنان آواره هستند و از خانههای خود در نزدیکی مرزهای ناآرام غزه و لبنان تخلیه شدهاند. بر اساس دادههای پایگاه داده داخلی دولت اسرائیل که به انپیآر ارائه شده است، حدود 32000 نفر از آنها هنوز در هتلهای سراسری در رژیم صهیونیستی نگهداری میشوند. دولت قول داده خانههای جدید برای ساکنان آواره در نزدیکی خانههای قدیمی آنها میسازد اما بسیاری از خانوادهها از شدت غم و اندوه از پذیرش این مساله خودداری میکنند. اما این فقط آوارگان و خانوادههای گروگانها نیستند که در وضعیت بدی از تعلیق زندگی و احساسات خود به سر میبرند. برای نمونه، شوارتزمن یکی از کسانی است که هم آواره شده است و هم یکی از اعضای خانوادهاش اسیر حماس است میگوید: «در 7 اکتبر، چیزی در روان اسرائیلیها (صهیونیستها) ترک خورد یا شاید شکست. حتی آنهایی که آنجا نبودند و فقط آن را در تلویزیون دیدند، انگار حماس هنوز آنجا حضور دارد، سایه ترس از بیخانمانی، حمله و مرگ بر روح آنها سایه افکنده است.
از زمان آغاز درگیری غزه در 7 اکتبر، نزدیک به نیم میلیون صهیونیست، کرانه باختری را ترک کردهاند. مجله تایمز در اسرائیل اعلام کرده است که سازمان جمعیت و مهاجرت تخمین میزند که 370 هزار نفر در 2 ماه اول جنگ غزه، رژیم صهیونیستی را ترک کردهاند که 230 هزار و 309 نفر در اکتبر و 139 هزار و 839 نفر در نوامبر بودهاند. به گفته این مجله، تقریبا 600 هزار صهیونیست قبل از شروع جنگ غزه برای تعطیلات به خارج از کشور سفر کردند، در حالی که نزدیک به 370 هزار نفر دیگر پس از درگیری این منطقه را ترک کردند. نزدیک به 301982 صهیونیست در اکتبر و 194016 صهیونیست در نوامبر به این رژیم بازگشتند. تایمز نوشته است: ارقام نشان میدهد تعداد اسرائیلیهایی (صهیونیستهایی) که پس از حمله به غزه این محدوده را ترک کردهاند و برنگشتهاند حدود 470000 نفر تخمین زده میشود.
وضعیت سیاسی اسرائیل پس از این عملیات دچار تغییر و تحولاتی شده است. برای نمونه مخالفتهای احزاب اپوزیسیون نتانیاهو شدیدتر شده است و آنها بر اشتباهات فاحش نتانیاهو در جنگ غزه تأکید میکنند. این اختلافات به کابینه جنگ او هم کشیده شد. موضعگیری پارلمان اسرائیل و نیز مذاکرات آتشبس و جبههگیری نظام بینالملل در برابر اسرائیل ازجمله متغیرهای سیاسی هستند که باید درباره عملیات توفان الاقصی و پیامدهای سیاسی آن برای دولت اسرائیل مورد توجه قرار گیرند.
بسیاری از صهیونیستها مانند نتانیاهو از حذف حماس حمایت میکنند. با این حال در کابینه جنگ درباره اینکه این هدف چقدر امکانپذیر است، اختلافنظر وجود دارد. افراد بدبین مانند آیزنکوت میگویند کارزار اسرائیل (رژیم صهیونیستی) برای از بین بردن حماس، رشد نسل بعدی و سرسختتری از شبهنظامیان را تسریع خواهد کرد. طرفداران ریشهکن کردن تواناییهای جنگی حماس استدلال میکنند که این گروه به ترور اسرائیلیها (صهیونیستها) ادامه خواهد داد، مگر اینکه ارتش اسرائیل (رژیم صهیونیستی) عملیات زمینی را علیه بقایای حماس در رفح و غزه انجام دهد. بایر گولان، رهبر حزب کارگر رژیم صهیونیستی و از مخالفان سیاستهای نتانیاهو با انتقاد شدید از سیاست بنیامین نتانیاهو در استفاده از زور در نوار غزه برای آزادی گروگانها، او را متهم کرد که منافع سیاسی خود را بر جان شهروندان اسرائیلی (صهیونیست) ترجیح میدهد و آن را رویکردی غیرواقعی خواند.
از سوی دیگر همانطور که اشاره شد روندهای اقتصادی اسرائیل با حمله حوثیها بهم ریخت. حوثیها توانایی خود را در فلج کردن یکی از مهمترین مسیرهای تجاری جهان با پیامدهای اقتصادی ملموس در سراسر جهان نشان دادهاند. توانایی آنها برای تصمیمگیری درباره اینکه چه کسی به سلامت از کانال سوئز عبور میکند و چه کسی در معرض حملات احتمالی قرار میگیرد، بر رقابت قدرتهای بزرگ و ژئوپلیتیک تأثیر گذاشته است. ایالاتمتحده و متحدانش بهشدت آسیب دیدهاند. به طور خاص برای اسرائیل، حوثیها توانایی خود را برای توقف هرگونه تجارت دریایی از طریق بندر ایلات نشان میدهند. تأثیر تأخیرهای جدی حملونقل و افزایش هزینههای حملونقل و بیمه برای تولیدکنندگان و واردکنندگان اسرائیلی به مصرفکنندگان منتقل میشود، بنابراین اسرائیلیها نیز تأثیر اقتصادی بر کشور را احساس میکنند که اقتصاد در حال کند شدن است. مدیر اجرایی بندر ایلات گفته است که این بندر از زمانی که شبهنظامیان حوثی تحت حمایت ایران در یمن حملات خود را به کشتیرانی در دریای سرخ افزایش دادند، شاهد کاهش 85 درصدی فعالیت بوده است. ایلات که عمدتا واردات خودرو و صادرات پتاس از دریای مرده را انجام میدهد، در مقایسه با بنادر مدیترانه اسرائیل در حیفا و اشدود که بیشتر تجارت این کشور را انجام میدهند، از نظر اندازه کمرنگ است. گیدئون گلبر، مدیرعامل شرکت واردات خودرو به رویترز گفت: ما 85 درصد از کل فعالیتها را از دست دادیم. باید گفت محاصره ایلات توسط حوثیها موفق بوده و توانسته با فلج کردن یکی از بنادر مهم رژیم، ضربه محکمی بر اقتصاد رژیم وارد کند.
تمام این موارد فوق نشان میدهد تلآویو در وضعیت خوبی بعد از 7 اکتبر قرار ندارد و باید معادلات رژیم را به قبل و بعد از 7 اکتبر تقسیم کرد.
ارسال به دوستان
4 نکته از خطبه عربی نماز نصر
محمد رستمپور: کمتر از 72 ساعت پس از حمله خیرهکننده موشکی ایران به رژیم صهیونیستی، نزدیک به 5 سال پس از نماز جمعه تاریخی 27دی 98 که جامعه خشمگین ایرانی پس از واقعه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی را تسکین داد و ۲ سال پس از پیچیدهترین تهدید امنیتی و فرهنگی که بیش از هر زمان دیگری، جامعه ایرانی را تلخکام، متفرق و پراکنده کرد، 13 مهرماه 1403 نماز جمعهای ماندگار برپا شد؛ پس از مجلس بزرگداشت شهید سیدحسن نصرالله که ترور ناجوانمردانهاش، جهان را در بهتی کمسابقه فرو برد. شگفتی ناشی از چگونگی شهادت دبیرکل حزبالله، بالا رفتن درجه جوش التهاب میان ایران و اسرائیل پس از عملیات خیرهکننده و حیرتآور «وعده صادق 2» و جنجالهای رسانهای صهیونیستها، سایهای از تشویش و نگرانی بر جامعه انداخته بود. تصمیم به برگزاری نمازجمعه و حضور در مصلای تهران در مرکز پایتخت جمهوری اسلامی، اقدامی راهبردی و تصویرساز و نوعی قدرتنمایی به دشمن صهیونی محسوب میشد. لحظهای که رهبر انقلاب وارد مصلی شدند و دوربینها روی تصویر صورت خندان و مصمم ایشان رفت، پیامی مهمتر و خطیرتر از دقت و شدت اصابت موشکهای عماد و پاوه به تلآویو و واشنگتن صادر شد. اصل برپایی چنین رزم سیاسی قدرتمندانهای که به حماسه شباهت داشت، فرامتنی پرمضمون ساخت. فرامتن بر متن غلبه کرد. دیگر اهمیتی نداشت رهبر انقلاب چه خطبهای بخواند و چه سورهای در نماز قرائت کند. پخش زنده برخط نماز از سوی بسیاری از رسانههای مشهور جهانی از جمله الجزیره و بیبیسی و بازتابهای تحلیلی پس از آن نشان داد ایران بیآنکه در نقشه دشمن گرفتار شود، از تله تنش جسته است و البته روی دست رقیب زده است.
با این همه آنچه آیتالله خامنهای بویژه در خطبه دوم نماز نصر گفتند ۴ محور و نکته قابل اعتنا دارد که توجه بدان میتواند راهبرد جمهوری اسلامی ایران در برابر دشمن صهیونی را آشکار کند. اولا رهبر انقلاب از سیدحسن نصرالله با تعبیر «زبان گویای ملتهای منطقه» نام بردند. سیدحسن از ابتدای توفان الاقصی تا ساعت شهادت مظلومانهاش بیش از 30 سخنرانی نزدیک به یک ساعته داشت. او مرتبا با مردم لبنان و البته با دشمن صهیونی و حتی شهرکنشینان صهیونیست سخن میگفت و مواضع، تصمیمات، اقدامات و حتی شکستهای حزبالله را با شفافیت و صداقت اعلام میکرد. شهید یک بار با صراحت گفته بود «ما متعلق به مکتبی هستیم که دروغ را حتی برای عملیات روانی استفاده نمیکند». سنت و سیره و مشی و مرام سیدحسن در راستگویی تا جایی پیش رفت که دشمن هم میدانست او به وعده خود وفا میکند. آنچه باید از او آموخت، صداقت و شفافیت است. نباید پنهانکاری کرد و به اسم مصلحت سکوت کرد یا عقب نشست و سیاست را به تاریکخانهای تبدیل کرد که مردم را بدان راهی نباشد. همچنان که امیرالمومنین علی علیهالسلام در فرمان خردمندانه خویش به مالک اشتر توصیه کردند شرایطی بساز تا مردم با تو سخن بگویند، بیواهمه.
نکته دوم مورد اشاره رهبر انقلاب، یادآوری ریشههای تاریخی منازعه کنونی بود تا تحلیل و ترسیم وضع امروز از 7 اکتبر 2023 آغاز نشود و جنگ به یک اختلاف درونسرزمینی میان اعراب و صهیونیستها تقلیل نیابد. علاوه بر این، ذکر تثبیت تدریجی سازه حزبالله به دست و اراده و فکر شهید سیدحسن نصرالله، پس از مسیری که شهید سیدعباس موسوی و امام موسی صدر آغاز کرده بودند، با این هدف انجام شد که لبنانیها خصومت دیرینه و جنایتکاری تاریخی صهیونیسم با ملت لبنان را به یاد آورند و البته یادآوری آنچه بر سر ملت ایران در یک دهه پس از انقلاب اسلامی آمد و جمهوری اسلامی ایران، با همه زخمها و جراحتهای ناشی از ترور کارگزاران و مسؤولانش، زانو نزد و سینه ستبر کرد و اتفاقا در یک برآیند کلی روز به روز قویتر و پیشرفتهتر شد. انگاره «بیفایده بودن مقابله با اسرائیل» یا «تمام شدن دوران زورآزمایی»، پیششرطهای تسلیم ذهنی در برابر صهیونیستهایی است که اتفاقاً سلاحی بالاتر از هراسافکنی ندارند.
نکته سوم، توجه دادن به روابط دانشی ایران و لبنان است. واقعیت آن است که جز با نگاه فرهنگی و چشمانداز تمدنی نمیتوان با اسرائیلِ مجهز به بمب اتم و برخوردار از پشتیبانی سیاسی و نظامی کشورهای مختلف جهان رودررو شد. در مقابل این غول وحشیِ کودککش شما تنها و تنها باید چشم او را، محاسبه او را و از همه مهمتر رؤیای او را هدف بگیرید و این مهم از طریق مصاف با تلقیها و تصورها و تصویرهایی است که اسرائیل را شکل داده و اما نکته چهارم، آن است که در نگاه و بیان رهبر انقلاب، فایدهمندی اسرائیل برای بلوک قدرت یک بعد اقتصاد سیاسی جدید پیدا کرده و آن هم تبدیل شدن رژیم صهیونیستی به سرپلی برای انتقال انرژی به غرب و دریافت کالا برای منطقه است. در نتیجه، شکلی از استعمار که شریانهای حیاتی کشورهای منطقه را به سازوکار اقتصادی کشورهای غربی پیوند میزند، احیا خواهد شد و همه جنبشهای استقلالطلبانه کشورهای غرب آسیا در سده اخیر را بدون کارکرد خواهد کرد؛ چیزی که در خطبه فارسی نماز به شکل تلویحی بدان اشاره شد. خوی سیریناپذیر اسرائیل به غارت و تجاوز، به زمین و محصول کشاورز فلسطینی و لبنانی بسنده نخواهد کرد و دیری نخواهد پایید که حتی کشورهای سازشکار را نیز به کرنش و تسلیم میکشاند، همچنان که تا آفریقا، حتی کیلومترها دورتر از جغرافیای «نیل تا فرات»، نفوذ کرده است. آیندهنگری، انساندوستی و حتی حراست از منافع اقتصادی، ایجاب میکند همین امروز و همین ساعت روبهروی اسرائیل خونآشام بیاستیم.
ارسال به دوستان
جمعه اربعینی تهران
لعیا بغدادی: جمعه نصر تهران، با همه جمعهها فرق داشت. تهران شاهد یک اتفاق مهم بود که مردم را از تمام شهرستانهای کشور به سوی خود روانه کرد. خانه تهرانیها پذیرای کسانی شده بود که تا به حال آنها را ندیده بودند و نمیشناختند. میزبان و میهمان با یک پیام به هم رسیدند و فقط یک نقطه مشترک داشتند؛ عشق نماز خواندن به امامت آقا. روز پنجشنبه ۱۲ مهر ملت ایران هنوز سرخوش از عملیات «وعده صادق ۲» بود که خبر دیگری خوشحالیشان را مضاعف کرد؛ خبر این بود: «فردا نماز جمعه به امامت حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای اقامه میشود».
استوریها چند جمله بیشتر نبود: «امروز داشتم فکر میکردم اگر تهران هم زندگی نمیکردم، حتما فردا خودمو میرسوندم تهران و تو نماز جمعه شرکت میکردم. حتی اگه سنگ از آسمون بباره... یکی از خاطرهسازترین نمازجمعههای قرن؛ چقدر ذوقزدهایم». همین هم شد بلکه بیشتر: خاطرهسازترین نماز جمعه تاریخ ایران!
در شهرهای مختلف ایران افرادی بانی شده و در فضای مجازی گروههایی راه انداخته بودند. بچههای شهرهای دیگر هم با دیدن آن گروهها ایده گرفته و برای شهر خودشان گروه زده بودند. در گروه اعلام کرده بودند هر کس برای نماز جمعه میخواهد تهران برود و وسیله ندارد، اعلام کند. کسانی دنبال وسیله بودند، خیلیها هم اعلام کرده بودند راهی تهران هستند و ماشینشان به اندازه چند نفر جا دارد و میتوانند آنها را برسانند.
مردم دست به کار شدند. لینک گروه شهرهای مختلف را گرفتند و برای سفر به تهران همشهریانشان را راهنمایی میکردند.
دختر خانمی از بندرعباس پیام داده بود دلش پر میزند برای نماز آقا ولی به خاطر دوری راه، خانوادهاش اجازه نمیدهند تنها تهران بیاید. آن یکی از زاهدان پیام داده بود ما حرکت کردیم. با دوستانمان اتوبوس گرفتیم، برای نماز میرسیم و بعد نماز هم برمیگردیم. اگر تعداد بالاتر برود، اتوبوسهای بیشتری میگیریم.
مردم تهران هم یاد اربعین افتادند و ظرف چند ساعت این ایده را پیاده کردند: مانند عراقیها در اربعین خانههایمان را در اختیار کسانی که از راه دور میآیند، میگذاریم. استوریهای تهرانیها در واکنش به حضور عاشقان ولایت از دیگر شهرها در تهران: اگر مشکل اسکان دارید ما تو خونهمون پذیرا هستیم. یکییکی اعلام میکردند ما حاضریم در خانه خودمان از میهمانان شهرستانی پذیرایی کنیم. حتی بعضیها که شهرستانی بودند و در تهران خانه دانشجویی داشتند، پیام دادند. یک نفر از کرج پیام داد راهمان کمی از تهران دور است ولی ما هم پذیرای میهمان هستیم.
هر لحظه به تعداد کسانی که میخواستند میزبان میهمانهای آقا باشند، اضافه میشد؛ مردمی که کیلومترها راه میآمدند تا به امامت رهبر عزیزمان نماز بخوانند و برگردند. همه برای طلوع آفتاب جمعه تاریخی لحظهشماری میکردند. برای حضور در یک حماسه بزرگ و به یادماندنی. و همان هم شد؛ ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نمازگزار در فضای باز مصلی مانند رهبر شجاعشان به نماز ایستادند؛ نمازی که به صهیونیستها هشدار میداد: اگر یاران بینظیر آقا؛ حاجقاسم و نصرالله شهید شدند، آقا یک ملت بزرگ دارد؛ آماده هماوردی و نابود کردن اسرائیل!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|