|
آیین تشییع پیکر شهید سرلشکر عباس نیلفروشان در مشهد برگزار شد
وداع باشکوه با سردار
گروه سیاسی: آیین تشییع پیکر سردار شهید سرلشکر «سیدعباس نیلفروشان» دیروز با حضور انبوه مردم در شهر مشهد مقدس برگزار شد. پیکر این سردار رشید جبهه مقاومت که جمعه ۶ مهرماه همراه با آیتالله شهید «سیدحسن نصرالله» در بمباران وحشیانه اسرائیل در ضاحیه لبنان به شهادت رسید، ۲ هفته مفقود بود تا اینکه سپاه طی اطلاعیهای در 20 مهر خبر از کشف پیکر مطهر شهید داده شد. در ادامه پیکر شهید نیلفروشان 23 مهر از بیروت به بغداد منتقل شد و پس از تشییع در شهرهای کربلا و نجف، بامداد 24 مهر به تهران آمد و صبح همان روز نیز با حضور پرشور مردم و جمع زیادی از مسؤولان در میدان امام حسین(ع) تهران تشییع شد.
صبح دیروز (25 مهر) نیز پیکر مطهر شهید نیلفروشان پس از انتقال به مشهد مقدس، از میدان بسیج این شهر به سمت حرم مطهر رضوی تشییع شد. مردم حاضر در این مراسم با در دست داشتن پرچمهای ایران، حزبالله و فلسطین، شعارهایی را در اعلام انزجار و خشم خود از رژیم صهیونیستی سر دادند و بر لزوم ادامه راه شهید نیلفروشان، شهید سیدحسن نصرالله و دیگر شهدای مقاومت تاکید کردند.
استاندار خراسان رضوی، فرماندار مشهد، نماینده ولی فقیه در استان و تعدادی از مقامات نظامی از جمله حاضران در مراسم تشییع پیکر شهید نیلفروشان بودند. جمعیت تشییعکننده به حدی بود که توجه عکاسان و خبرنگاران رسانهها را به خود جلب کرد. حین برگزاری مراسم تشییع، جمعیت حاضر همنوا با نوای مداحان با شعارهای «لبیک یا حسین» و «حیدر ـ حیدر» و نیز نثار شاخههای گل از پیکر شهید نیلفروشان استقبال کردند و جمعی از مردم عزادار نیز با رساندن خود به پیکر شهید، چفیههای خود را با کشیدن به تابوت شهید متبرک کردند. در میان شور و حال مردم، مداحان اهل بیت(ع) با مداحی و روضهخوانی مجلس را گرم کردند و برخی مشایعتکنندگان در فراق این سردار بزرگ جبهه مقاومت اسلامی اشک میریختند.
جمعیت تشییعکننده پرچمهای جمهوری اسلامی ایران، حزبالله لبنان و فلسطین و نیز پلاکاردهایی با مضامین «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، عکسهایی از رهبر معظم انقلاب، شهیدان سیدحسن نصرالله، سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی و سردار سرلشکر نیلفروشان را در دست داشتند و با مشتهای گره کرده، شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل و مرگ بر انگلیس را فریاد میزدند. پس از اینکه پیکر شهید نیلفروشان بر دوش مردم مشهد مسیر میدان بسیج تا حرم مطهر را طی کرد، در آستانه اذان ظهر وارد بارگاه منور رضوی شد تا دور ضریح حضرت علیبن موسیالرضا(ع) طواف داده شود.
در حرم مطهر رضوی نیز نماز بر پیکر شهید نیلفروشان به امامت آیتالله «سیداحمد علمالهدی» نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی برگزار شد. قرائت قرآن و مداحی نیز از دیگر برنامههای وداع با پیکر شهید نیلفروشان در حرم مطهر بود. در این بخش از مراسم هم همچنان مردم با سر دادن شعارهایی نظیر «حیدر ـ حیدر» و «مرگ بر اسرائیل»، جنایات صهیونیستها را محکوم کردند. پس از اتمام مراسم تشییع و طواف پیکر سرلشکر نیلفروشان در حرم مطهر امام رضا(ع)، پیکر این شهید والامقام برای تدفین به اصفهان منتقل شد تا عصر امروز (پنجشنبه 26 مهر) مراسم خاکسپاری شهید در این شهرستان برگزار شود.
شهید نیلفروشان که از 14 سالگی به جبهههای جنگ تحمیلی رفته بود، ابتدا کار خود را با فرماندهی دسته در لشکر 14 امام حسین(ع) شروع کرد و تا سال 62 در همین لشکر ماند. بعد از سال 62 به لشکر 8 نجف اشرف رفت و همرزم سردار شهید سرلشکر حاجاحمد کاظمی شد و با پایان دفاعمقدس مسؤولیت عملیات لشکر 8 نجف اشرف را بر عهده گرفت. وی از سال 84 به نیروی زمینی رفت و معاون عملیات این نیرو شد. پس از آن در 2 مقطع به عنوان مسؤول عملیات سپاه در لبنان ایفای نقش کرد و پس از آن برای دورهای فرماندهی دانشگاه فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت اما پس از مدتی به معاونت کل عملیات سپاه رفت و جانشین معاون عملیات شد. با تشکیل قرارگاه مرکزی امام حسین(ع) با حفظ سمت، جانشین فرمانده کل سپاه در قرارگاه امام حسین(ع) شد و پس از انتصاب سردار سرلشکر «حسین سلامی» به فرماندهی کل سپاه، سردار عباس نیلفروشان از سال ۹۸ به معاونت کل عملیات سپاه منصوب شد. پس از ترور و شهادت سردار سرلشکر «محمدرضا زاهدی» در 13 فروردین امسال توسط صهیونیستها، وی به عنوان فرمانده سپاه لبنان منصوب شد و در همین سمت نیز به فیض شهادت نایل آمد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با گلستان جعفریان نویسنده کتاب «پاییز آمد»
پاییز بهار من است
محمد محمدی: کتاب «پاییز آمد» به قلم گلستان جعفریان را باید یکی از خاصترین و متفاوتترین آثار ادبیات پایداری دانست؛ درامی عاشقانه که شخصیتهایش صادقانه و بدون رتوش در مواجهه با خوانندگان قرار میگیرند و روایتی ماندگار و مثالزدنی را از یک زندگی عاشقانه که این روزها بسیار کم و به ندرت پیدا میشود، بیان میکنند. گلستان جعفریان نویسنده آثار شاخص و پرمخاطبی چون «چه زود بزرگ شدیم»، « خانهام همینجاست»، «همه سیزده سالگیام» و «روزهای بیآینه»، از سال 97 تحقیقات پیرامون این موضوع را آغاز و پس از ۳ سال در سال 1400 با عنوان «پاییز آمد» آن را روانه بازار نشر کرد؛ کتابی که در هفته دفاعمقدس از سوی رهبر انقلاب تقریظ شد و قرار است یکشنبه 29 مهر در استان زنجان از این تقریظ رونمایی شود. به همین مناسبت با این نویسنده به گفتوگو نشستیم.
***
* خانم جعفریان! درباره چگونگی نگارش کتاب و آشنایی با سوژه اصلی آن بگویید.
ببینید! من نزدیک ۳ دهه است در حوزه ادبیات پایداری قلم میزنم و تقریبا 10 سال است سفارشی کار نمیکنم و خودم سوژه و فرد را با توجه به سوالات و چالشهایی که در حوزه پایداری دارم، همچنین با اعتقاد به اینکه میتوانیم از ادبیات پایداری نیازهای روز را برداشت کنیم، انتخاب میکنم. از طرفی آقای مرتضی سرهنگی که استاد بنده است و من برای ایشان احترام زیادی قائلم، یادداشتهایی را به من داد و گفت مطالعه کنم و نظرم را به ایشان بگویم. یادداشتها درباره دختری بود که در سن زیر 18 سالگی با معلم سلاحشناسی خودش که یک پاسدار است ازدواج میکند و خب! زندگی پیچیدهای دارد و پس از 5 سال زندگی مشترک و با داشتن ۲ بچه کوچک، همسرش به شهادت میرسد. روایت بسیار ساده بود و چیزی شبیه این روایت را بارها شنیده و خوانده بودم، بر همین اساس با آقای سرهنگی مطرح کردم که تصور نمیکنم سوژهای باشد که من بخواهم آن را کار کنم اما آقای سرهنگی گفت خانم موسوی خودشان با توجه به اینکه کتاب قبلی من «روزهای بیآینه» را مطالعه کرده، گفته بود اگر بنا باشد زندگینامه من کار شود تمایل دارم نویسنده همین کتاب آن را کار کند. این موضوع باعث شد آنتنهایم تکان بخورد، زیرا راویای که خودش کتابخوان باشد و اهل مطالعه بسیار کم داریم و به واسطه کتابخوانی ایشان و از آنجا که افراد اهل مطالعه برای من از جایگاه متفاوت و خاص برخوردارند به زنجان رفتم و ایشان را دیدم. حدسم درست بود؛ ایشان از 14 سالگی کتاب خواندن را آغاز کرده بود. با ادبیات اروپا و مکاتب ادبی آشنا بود و کتابهای ژان پل سارتر را خوانده بود و خیلی برایم عجیب بود که یک فرمانده سپاه زنان در زنجان چنین دیدگاهی داشته باشد. به هر حال آنچه در ذهن من از چنین آدمهایی بود، بسیار کلیشهای با نگاه مشخص بود اما فخرالسادات با همه آنها تفاوت داشت؛ از تفکر و طرز صحبت کردن گرفته تا نوع پوشش.
خب! همین موارد کافی بود تا کنجکاویام برانگیخته شود و بعد از اینکه متوجه شدم خانوادهاش با این ازدواج مخالف بودند، پدرش نظامی و افسر زمان شاه بوده و او حتی مختار بوده که حجاب داشته باشد یا نه و در جشنهای شاهنشاهی هم شرکت میکرد، انبوهی از پارادوکسها را در ذهنم ایجاد کرد پارادوکسهایی که با زندگیای که بعدها شروع میکند، فضای بسیار جالب و جذابی را به وجود میآورد و اساسا من در تمام سوژههایم به دنبال همین پارادوکسها هستم و فکر میکنم سوژهای که پارادوکس نداشته باشد، حداقل اکنون زمان کار کردنش نیست و همه اینها موارد و مؤلفههایی بود که با فخرالسادات، نوشتن کتاب آغاز شود.
* یکی از مواردی که باعث اقبال به کتاب شده است، موضوع تحقیقات است؛ پروسه تحقیقات برای کتاب به چه شکل بود؟
تحقیق امر بسیار مهمی است. من شنیدهام کتابهایی 6 ماهه و حتی یک ماهه از مرحله تحقیقات به چاپ رسیدهاند که به نظرم زمان بسیار کمی است. من میتوانم بگویم حداقل ۲ ماه هر هفته به زنجان میرفتم تا هر آنچه درباره فخرالسادات موسوی برای شما شرح دادم را بفهمم؛ با او بیرون میرفتم، همراهش به خانه پسرش میرفتم، طرز لباس پوشیدن، صحبت کردن و روایت کردن همه اینها را به دقت بررسی میکردم. به هر حال راوی روی چه چیزی قرار است مانور بدهد که معتقد است 90 درصد آن در دست او است که البته شاید برخیها آن را قبول داشته باشند اما من این موضوع را قبول ندارم. به هر حال من محققی هستم که دیدگاه خودم را دارم و باید بدانم سوژهام را به کدام سمت و سو ببرم و سوالم درباره او چیست. اینها همه 2 ماه طول کشید تا مواردی را که گفتم در او بشناسم و سپس نزدیک یک سال و نیم مصاحبه زمان برد و باز هم فخرالسادات در این مرحله در بیان یکسری مسائل بسیار مقاومت میکرد و همواره میپرسید اینها را چگونه میخواهی استفاده کنی؟ شما ببینید راوی در اینگونه موارد برای خودش خط مشی فکری مشخص کرده است که محقق باید او را از آن رها کند و در مجموع این موارد بسیار پیچیده بود و زمان برد تا با فخرالسادات به تعامل برسیم و جالب اینکه ایشان بسیار گریه میکرد و به پسرشان گفتم این مقدار گریه با توجه به عمل قلب نگرانکننده است اما برای او زخم هنوز تازه بود و همه اینها باعث شد آن مقدمه بسیار عاشقانه در ابتدای کتاب نوشته شود. به علاوه آنچه بیان کردم، یک سال هم نگارش طول کشید و در نهایت پس از 3 سال کار مداوم کتاب سال 1400 به مرحله چاپ رسید.
* همانطور که درباره مقدمه کتاب اشاره کردید، باید گفت «پاییز آمد» با یک مقدمه منحصربهفرد آغاز میشود که در همان سطرهای آغازین مخاطب را میخکوب میکند و شاید همین آغاز وجه تمایز این کتاب با نمونههای مشابهش است؛ چه شد «پاییز آمد» متفاوت از نمونههای مشابهش شد؟
بسیاری از محققانمان نمیخواهند به خودشان رنج و ریاضت بدهند. گذشته از این ما باید بسیار مطالعه کنیم. من در یکی از کارگاههایی که داشتم از جمع پرسیدم آخرین کتابی که خواندید کی بود؟ پاسخ دادند آنقدر شلوغ هستیم و مینویسیم که وقت مطالعه نداریم. خب! این فاجعه است. با این میزان کم مطالعه نمیتوان موضوع را عمیق دید. چرا در دانشگاهها فرصت مطالعاتی داریم ولی متاسفانه در ادبیات پایداری بدان توجه نمیشود. این اتفاق در فخرالسادات با چالشهای متعدد همراه بود. در چاپ اول، ابتدا فخرالسادات مخالفت کرد که در نهایت با حاجخانم بسیار صحبت کردیم. به ایشان گفتم همانگونه که شما در ابتدا برای ازدواج جهاد کردید و با ماشین احمد تنها بدون پدر و مادر به تهران آمدید، الان هم جهاد کنید تا نسل جدید بدانند و مطالعه کنند، البته پس از بازخوردهای مثبت کتاب، بسیار موافق آن شد، چرا که شخصیتها بسیار صادقانه و بیپرده در مواجهه با مخاطبان قرار گرفتهاند و همین از جمله مولفههای استقبال مخاطبان از این کتاب است. ما روایت تخت و معمول همیشگی را نداشتیم. نگذاشتیم روایت کتاب به سمت و سوی نمونهها مشابه برود. روایتی که سالها در نشرهای مختلف چاپ شده و همه میدانند چه میشود اما شما دقت کنید شخصیتهای این کتاب روایتهای خاص خودشان را دارند و همین بسیار کتاب را جذاب کرده است.
* از مخاطبان کتاب بگویید؛ آیا در ابتدا جامعه هدفی را مشخص کرده بودید و اینکه چه بازخوردهایی داشتید؟
من وقتی کتاب را مینوشتم به مخاطبان دهههای 70 و 80 فکر میکردم و اساسا این کتاب را برای این نسل نوشتم. حتی متنی که برای رونمایی از تقریظ کتاب آماده کردهام دقیقا برای بچههایی است که میخواهند عاشقی کردن خوب و شیرین را که سالها برایشان خاطره باز باشد یاد بگیرند، کتاب «پاییز آمد» را بخوانند. آنهایی که ازدواج کردهاند و زندگیهای بسیار پیچیدهای دارند و اصطلاحا زیر انتخابهایشان ماندهاند، این کتاب را مطالعه کنند تا ببیند چگونه میتوانند یک زندگی را به ریل و مسیر خودش بازگردانند. ببینید! من معتقدم اگر ادبیات پایداری را با نیازسنجی روز پیش نبریم، هر چقدر فرهنگسازی کنیم ره به جایی نمیبرد. ما باید ببینیم امروز چه میخواهیم. من در مباحثم گفتم دخترهایی که آزادی را در نوع پوشش یا مواردی مانند انتخاب رشته میبینند، بیایند این کتاب را و قصه فخرالسادات را ببینند؛ دختری که پدرش ارتشی شاهنشاهی بوده، مادرش با تمایلات فمینیستی هست و میخواهد دخترش تحصیل کند و همسر خوب داشته باشد چگونه جلوی اینها با نجابت میایستد و انتخاب میکند؟ این نمادی از فرهنگ ایرانی و شرقی ما است و این آن چیزی است که میتواند یک عشق را پایدار و حلاوتش را تا پایان عمر ماندگار کند. من در جاهای مختلف با مخاطبان متفاوت برای کتاب رفتم و بازخوردهای بسیار جالبی داشت. مجله «ناداستان» یک شمارهاش پیرامون عشق بود که بخشی از کتاب را نوشتم و بسیاری از دختران پای آن شماره گریه میکردند؛ دخترانی که هیچ قرابتی با این قصهها نداشتند و از طرفی رهبری هم بر آن تقریظ مینویسند.
* چرا نام کتاب را «پاییز آمد» گذاشتید؟
«پاییز آمد» خیلی اسم عجیبی است. خود راوی به این نکته اشاره میکند و من در انتهای کتاب نیز آوردم که راوی میگوید انگار این پاییز بهار زندگی من است. خیلی عجیب است که فصل پاییز، بهار زندگی فخرالسادات است. ازدواجشان در پاییز است، تولد و شهادت احمد هم در پاییز است، تولد یکی از بچهها نیز در پاییز است، اتفاقات مهم زندگی فخرالسادات همه در پاییز رخ داده، از سویی کتاب یک درام عاشقانه است و پاییز فصل عاشقان است. من ابتدا فکر میکردم این اسم کلیشهای است ولی فخرالسادات با آن موافق بود و بعدها متوجه شدم چقدر این عنوان اسم خوبی است.
ارسال به دوستان
عراقچی در ادامه سفرهای منطقهای خود دیروز به اردن رفت و با پادشاه این کشور دیدار و گفتوگو کرد
خط و نشان در مرز فلسطین
گروه سیاسی: دکتر «سیدعباس عراقچی» دیروز به اردن رفت تا در ادامه سفرهایی که به کشورهای منطقه انجام میدهد، این بار با حضور در پادشاهی اردن، با مقامات این کشور خصوصا عبدالله دوم، پادشاه این کشور دیدار و گفتوگو کند. این نخستین سفر رسمی وزیر امور خارجه ایران به امان از سال 1393 است.
پس از انجام عملیات «وعده صادق 2» و در هم کوبیدن پایگاههای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی که یاوهگویی این رژیم مبنی بر پاسخگویی به حمله ایران را در پی داشت، وزیر امور خارجه کشورمان ماموریت «ادامه میدان در عرصه دیپلماسی» را در پیش گرفت و کمتر از 3 روز بعد از «وعده صادق 2» به بیروت و سپس دمشق سفر کرد. او در مقصد بعد به ریاض و دوحه رفت و پس از سفر به بغداد و مسقط و دیدار با معاون نخستوزیر جمهوری باکو در تهران، دیروز به اردن رفت و امروز (پنجشنبه) نیز به مصر و فردا هم به ترکیه خواهد رفت.
این سفرها به منظور بررسی مسائل منطقه و همینطور اتخاذ مواضع واحد برای پایان تجاوزات اسرائیل به غزه و لبنان صورت گرفتند. چنانکه عراقچی به محض ورود به عربستان در گفتوگو با خبرنگاران گفت: «البته مناسبات 2 کشور ایران و عربستان رو به گسترش است اما هدف من از این سفر رایزنی درباره مسائل منطقه است؛ در لبنان، در غزه و جنایاتی که رژیم صهیونیستی در حال ارتکاب آنهاست. مثل موضوع آوارگان در لبنان و نحوه کمکرسانی به آنها».
اما در میان کشورهایی که عراقچی در برنامه فشرده سفرهای خود به آنها رفته است، اردن جایگاه خاصی دارد. این کشور رسما در عملیات «وعده صادق 1» دخالت کرد و علاوه بر اینکه آسمان خود را در اختیار متفقین برای دفاع در برابر امواج حملات پهپادی و موشکی ایران قرار داد، جنگندههای نیروی هوایی خود را نیز به دفع بخشی از حملات ایران اختصاص داد!
پس از ترور و شهادت دکتر «اسماعیل هنیه» در تهران نیز وزیر خارجه اردن در سفری ناگهانی به ایران آمد تا در صورت امکان دامان این کشور را از حمله بعدی ایران به سرزمینهای اشغالی دور نگه دارد، چرا که ایران پس از همراهی اردن و چند کشور منطقه با محور آمریکایی - اسرائیلی در مقابله با عملیات «وعده صادق 1»، به صراحت به کشورهای منطقه خصوصا اردن هشدار داده بود باید در این طور مواقع حداقل جانب بیطرفی را رعایت کنند، چرا که از نظر تهران کمک به دشمن میتواند کشور مورد نظر را در زمره اهداف بعدی ایران قرار دهد.
در پی عملیات «وعده صادق 2» نیز که دستگاه دیپلماسی کشورمان در سفرها و اظهارنظرهای قاطعانه هشدارهای لازم را به کشورهای منطقه داد، نهایتا منجر به نامه ۴ کشور اردن، امارات، عربستان و قطر به آمریکا شد که به دولت این کشور اطلاع دادند نمیخواهند به آمریکا یا رژیم اشغالگر قدس اجازه استفاده از زیرساختهای نظامی یا حریم هوایی خود برای هرگونه اقدام تهاجمی علیه ایران را بدهند.
* در دیدار عراقچی و عبدالله دوم چه گذشت؟
به هر روی دیروز سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به اردن رفت و با «عبدالله دوم» پادشاه این کشور دیدار و گفتوگو کرد تا دیدگاههای تهران درباره وضعیت حساس امنیتی منطقه را تشریح کند. وزیر خارجه البته پیش از دیدار با عبدالله دوم و ساعتی پس از ورود به امان نیز با «ایمن الصفدی» معاون نخستوزیر و وزیر خارجه اردن دیدار و درباره مسائل دوجانبه و منطقهای گفتوگو کرده بود.
«اسماعیل بقایی»، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره دیدار عراقچی و عبدالله دوم نوشت: «وزیر امور خارجه در دیدار پادشاه اردن، دیدگاههای ایران درباره وضعیت حساس امنیتی منطقه در نتیجه تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان را تشریح کرد».
سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران همچنین خبر داد: «در این دیدار بر عزم مشترک ۲ کشور برای توسعه و تعمیق روابط دوجانبه تاکید شد». بقایی در پایان نوشت: «اعتقاد راسخ ایران و اردن این است که نیازمند همبستگی قاطع و اقدام جمعی برای توقف تجاوزات و جنایات، حفاظت از جان بیگناهان و حراست از امنیت و ثبات منطقه هستیم».
در طرف مقابل نیز دفتر پادشاهی اردن خبر داد عبدالله دوم در دیدار با عراقچی، خواستار کاهش تنش در منطقه شده و گفته است کشورش، «میدانی برای درگیریهای منطقهای نخواهد بود». او همچنین بر ضرورت توقف حملات رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان به عنوان نخستین گام جهت حصول آرامش در منطقه تاکید کرده است. همچنین، طبق بیانیه وزارت خارجه کشورمان، در این دیدار، وزیر امور خارجه ایران ضمن تبیین دیدگاه ایران راجع به وضعیت امنیتی منطقه و تلاشهای صورتگرفته از سوی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از تشدید ناامنی و بیثباتی در منطقه غرب آسیا، بر ضرورت همکاری و همبستگی بیشتر کشورهای منطقه و جهان اسلام برای وادار کردن رژیم صهیونیستی به توقف نسلکشی و جنگ افروزی تاکید کرده است. وزیر امور خارجه همچنین با ابراز نگرانی و اندوه شدید از وضعیت بسیار ناگوار مردم آواره غزه و لبنان که اکنون از امکانات اولیه برای ادامه زندگی نیز محروم شدهاند، خواستار بسیج همه ظرفیتهای کشورهای اسلامی برای جمعآوری و ارسال کمکهای انساندوستانه شده است.
طبق این بیانیه، پادشاه اردن نیز ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت جاری در منطقه و خطرات و عواقب جدی ناشی از گسترش دامنه منازعه و ناامنی بر همه کشورها، بر عزم اردن برای هرگونه مساعدت و مشارکت در ابتکارات و روندهای معطوف به حفظ ثبات و امنیت منطقه تاکید کرده است.
طرفین همچنین بر اراده ۲ کشور برای توسعه روابط دوجانبه و استمرار رایزنیها و مشورتها درباره تحولات منطقه در راستای کمک به حفظ امنیت و ثبات منطقه تاکید کردند.
یادآور میشود عراقچی که سفر منطقهای خود را از لبنان و سوریه آغاز کرده بود، پس از آن به عربستان سعودی و قطر و سپس به عراق و عمان رفت و قرار است امروز به مصر و فردا (جمعه) هم به ترکیه سفر کند.
* رایزنی عراقچی با همتای اردنی
وزیر امور خارجه در دیدار معاون نخستوزیر و وزیر خارجه اردن ضمن مروری بر وضعیت بحرانی منطقه در نتیجه تداوم نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه و تهاجم گسترده آن به لبنان، بر ضرورت اقدام جمعی کشورهای منطقه برای متوقف کردن ماشین جنگی رژیم اشغالگر و جلوگیری از گسترش دامنه جنگ و حراست از ثبات و امنیت منطقه در راستای منافع ملتهای منطقه تأکید کرد.
ایمن صفدی هم با ابراز نگرانی شدید از وخامت شرایط امنیتی منطقه، موضع کشورش مبنی بر ضرورت پایان دادن به کشتار مردم بیگناه فلسطین و لبنان و توقف تجاوزات علیه لبنان و جلوگیری از بیثباتی بیشتر در منطقه را مورد تأکید قرار داد.
این نخستین سفر رسمی وزیر امور خارجه ایران به امان از سال 1393 است، البته در دوران شهید حسین امیرعبداللهیان وی برای شرکت در نشست بغداد، ۲ سفر به اردن داشت.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از برنامه دولت برای هوشمندسازی اخذ مالیات و جلوگیری از فرار مالیاتی
به حسابتان میرسند
گروه اقتصادی: طی روزهای اخیر خبری با تیتر «دسترسی اداره مالیات به حسابهای شخصی مردم با دستور رئیسجمهور» در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازخوردهای زیادی داشت. اگر چه این خبر در همان ساعات اولیه تکذیب شد ولی در این اخبار آمده بود:« مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در جلسهای با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس سازمان امور مالیاتی کشور به دنبال این راهکار برای جلوگیری از فرار مالیاتی است و ممکن است از اطلاعات برخط تراکنشهای بانکی برای حذف برخی یارانهبگیران نیز استفاده شود».
* بازخوانی مواد ۱۶۹ و ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم
برنامه هفتم پیشرفت در مواد ۱۶۹ و ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم به سازمان امور مالیاتی اجازه میداد تا حسابها و اطلاعات مالی مودیان را بررسی کرده و با شفافسازی، جلوی فرارهای مالیاتی را بگیرد.
طبق این قانون، همه اشخاص حقوقی فعال در حوزههای اقتصادی و تجاری باید صورتهای مالی و معاملاتی خود را به سازمان مالیاتی ارائه کنند تا مالیاتها عادلانه محاسبه شود. در سالهای اخیر، سازمان امور مالیاتی با بهروزرسانی سامانهها و اجرای سامانه مودیان و پایانههای فروشگاهی، توانسته راههای فرار مالیاتی را ببندد.
سازمان امور مالیاتی کشور از روش سنتی دریافت مالیات به سمت دادهمحوری و هوشمندسازی حرکت کرده و با استفاده از مستندات و صورتحسابها، مالیات را به صورت عادلانه دریافت میکند. این امر باعث رضایت اصناف و مشاغل شده است.
با ایجاد دفتر حسابرسی سیستمی، تولید اظهارنامه برآوردی و اجرای قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مودیان، سازمان امور مالیاتی به دنبال حکمرانی داده و شناسایی فراریان مالیاتی است. سازمان بارها تأکید کرده است اولویت در مالیاتستانی، مبارزه با فرار مالیاتی دانهدرشتها و سوپرمیلیاردرهاست و در این زمینه مصمم است.
* توضیحات وزیر اقتصاد درباره عدم صحت اخبار منتشره
عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی دیروز چهارشنبه 25 مهرماه در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران درباره اجرای مواد ۱۶۹ و ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم اظهار کرد: اتصال سازمان امور مالیاتی به حسابها هیچ اشکالی ندارد اما دانهدرشتها حرف بدی زده و گفته بودند دولت میخواهد دست به حساب مردم ببرد.
وی افزود: دولت با حساب مردم کاری ندارد و سازمان امور مالیاتی به موجب قانون در برنامه هفتم پیشرفت موظف است اطلاعات مربوط به بانکها و شهرداریها را به صورت برخط داشته باشد و این اقدام برای جلوگیری از فرار مالیاتی است و این روند دخالت در امور مردم ندارد. وزیر امور اقتصادی و دارایی عنوان کرد: به نظر میرسد آنهایی که قصد فرار مالیاتی دارند و دانهدرشتها، علیه اجرای این قانون تبلیغ میکنند.
همتی در واکنش به این پرسش که آیا اجرای این قانون تأثیری در دهکبندیهای جامعه خواهد داشت، گفت: این مساله به طور قطع در دهکبندی جامعه تأثیری ندارد و بار دیگر تأکید میکنم هدف آنهایی هستند که فرار مالیاتی دارند و این اقدام ربطی به مردم ندارد.
بر اساس اعلام وزیر اقتصاد، با رویکرد جدید مالیاتستانی در دولت، فشار مالیاتی از دوش حقوقبگیران و فعالان صنفی با درآمد حداقلی برداشته شده و عمده درآمدها از طریق مالیاتستانی بر مبنای تراکنش بانکی و مقابله با فرارهای مالیاتی این حوزه انجام میشود.
افزایش سقف معافیت مالیاتی ماهانه حقوقبگیران به ۲۴ میلیون تومان و همچنین افزایش سقف معافیت مالیاتی فعالان صنفی به ۲۰۰ میلیون تومان، در همین راستا در لایحه بودجه ۱۴۰۴ گنجانده شده است.
* مبارزه با فرار مالیاتی و هوشمند شدن سیستم مالیاتستانی یک ضرورت است
مهرداد لاهوتی، نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: فرار مالیاتی در کشور بالاست و باید جلوی آن گرفته شود. هوشمند شدن سیستم مالیاتستانی یک ضرورت است و سازمان مالیاتی در چند سال اخیر بر شناسایی فراریان مالیاتی متمرکز شده است.
وی تأکید کرد: افرادی که باید مالیات پرداخت کنند نباید از زیر بار مسؤولیت اجتماعی شانه خالی کنند و سازمان امور مالیاتی موظف به وصول مالیات است.
لاهوتی توضیح داد: در کشور ما، افراد حقوقبگیر و اصناف بهموقع مالیات پرداخت میکنند اما دانهدرشتها از پرداخت مالیات خودداری میکنند که این بیعدالتی است.
وی تأکید کرد: سازمان امور مالیاتی باید به حسابهای افراد مشکوک با درآمدهای بالا دسترسی داشته باشد تا بتواند فرار مالیاتی را شناسایی کند.
لاهوتی افزود: سازمان امور مالیاتی باید بر روی افراد دانهدرشت و فراریان مالیاتی متمرکز شود و جوسازیها نباید جلوی فعالیت این سازمان را بگیرد. لاهوتی همچنین به وجود باندهایی اشاره کرد که مالیاتهای افراد را با روشهای مختلف صفر میکنند و تأکید کرد سازمان مالیات با همکاری دولت و مجلس باید روی این افراد متمرکز شود.
* نحوه تشخیص و مالیاتستانی از حسابهای تجاری
سازمان امور مالیاتی طی سالهای گذشته برای تفکیک حسابهای تجاری از حسابهای شخصی معیار ماهانه ۱۰۰ تراکنش به ارزش ۳۵ میلیون تومان را در نظر گرفته است. این معیار برای شناسایی حسابهای تجاری و جلوگیری از فرار مالیاتی اعمال میشود. بر اساس بند «م» تبصره ۱۲ قانون بودجه در سالهای گذشته، ساماندهی دستگاههای کارتخوان و ابزارهای پرداخت اینترنتی آغاز و منجر به این شد که بیش از ۹ میلیون دستگاه POS غیرفعال شد و مابقی به پروندههای مالیاتی صاحبان آنها متصل شد.
بسیاری از صاحبان مشاغل برای فرار مالیاتی از حسابهای شخصی استفاده کردند، بویژه صنوفی مانند پزشکان که به جای کارتخوان از روشهای دیگر مانند کارت به کارت استفاده میکردند که این تخلف ممکن است هنوز ادامه داشته باشد. لذا بانک مرکزی دستورالعمل تفکیک حسابهای تجاری را ابلاغ کرد. بر اساس این دستورالعمل، حسابی که بیش از ۱۰۰ تراکنش ورودی به ارزش بالای ۳۵ میلیون تومان در ماه داشته باشد، به عنوان حساب تجاری شناخته میشود. در صورت اعتراض صاحب حساب، او میتواند به ادارات مالیاتی مراجعه و با ارائه مستندات و نظر ممیز مالیاتی حساب خود را از زمره حسابهای تجاری خارج کند.
بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار حساب بانکی در اجرای این برنامه به عنوان حساب تجاری در کشور شناسایی شد. در این قانون پیشبینی شد اگر صاحبان حسابهای شناساییشده به عنوان تجاری از نصب و استفاده از کارتخوان استنکاف کرده باشند، باید علاوه بر مالیات قانونی، ۱۰ درصد از درآمد سالانه خود را به عنوان جریمه پرداخت کنند.
همچنین در صورتی که افرادی در ازای خدمات و کالاها وجه نقد، ارز، سکه یا بیتکوین دریافت کنند، باید حدود ۲۵ درصد از درآمد سالانه خود را به عنوان جریمه بپردازند. بانک مرکزی اعلام کرد رفتار حسابهای تجاری مختلف است و الگوهای متفاوتی برای شناسایی آنها وجود دارد و ممکن است درصد بسیار ناچیزی (کمتر از ۲ درصد) از حسابهای غیرتجاری مشمول بررسی به عنوان حساب تجاری شوند که راهکار خروج آنها از این روند با مراجعه به ممیزان مالیاتی دیده شده است.
ارسال به دوستان
حزبالله لبنان پس از تعیین معادله جدید میدان قدرت موشکی خود را به رخ کشید
رونمایی از نصر
حزبالله لبنان یک روز پس از سخنرانی شیخ نعیم قاسم و اعلام معادله جدید توسط وی در میدان نبرد با رژیم صهیونیستی، بار دیگر قدرت موشکی خود را به نمایش گذاشت. این در حالی بود که روز گذشته نیز حزبالله لبنان پس از قادر 1 از موشک قادر 2 رونمایی کرده بود و اعلام کرد روز 23 مهر مستعمرهنشین تلآویو را با 2 تیر موشک قادر 2 هدف قرار داده است؛ موشکهایی که صدای آژیر خطر را در بسیاری از شهرکهای صهیونیستنشین به صدا درآورد و صدها هزار صهیونیست را راهی پناهگاه کرد. واحد رسانهای حزبالله لبنان روز گذشته با انتشار تصاویر این موشک بالستیک که توسط مهندسان مقاومت اسلامی ساخته شده است، اعلام کرد: قادر 2 با قطر 620 میلیمتر و طول 8.6 متر و سر جنگی 405 کیلوگرمی و وزن کلی 3200 کیلوگرم قادر است برد 250 کیلومتر را طی کند. پس از رونمایی و شلیک این موشک در چارچوب معادله «حیفا در مقابل ضاحیه» و «تلآویو در مقابل بیروت» نوبت به رونمایی از موشک نصر 1 رسید؛ موشکی که با قطر 302 میلیمتر و سر جنگی 100 کیلوگرمی و برد 100 کیلومتر به کابوس صهیونیستها تبدیل میشود. این موشک نیز در حمله 14 اکتبر مصادف با 23 مهر علیه صهیونیستها استفاده شد و شهر مستعمرهنشین تلآویو را هدف قرار داد؛ حملاتی که هشدار به صهیونیستها تلقی شد و رونمایی از موشکهای جدید حزبالله لبنان نیز این هشدار را تکمیل کرد. موشک نصر 1 تنها بخشی از قدرت موشکی و پهپادی حزبالله لبنان است که تاکنون در پاسخ به جنایات صهیونیستها در خاک لبنان استفاده شده است و بخش زیادی از قدرت نظامی و موشکی حزبالله لبنان همچنان استفاده نشده است. عدم عجله نیروهای حزبالله لبنان در رونمایی از توان نظامی خود در چارچوب معادله تعیینشده توسط شهید سیدحسن نصرالله است؛ معادلهای که برای هر مرحله از جنایات ارتش اشغالگر در خاک لبنان و نوار غزه پاسخی مناسب تعیین کرده است و هدف آن فرسایشی کردن جنگ لبنان در جبهه شمال سرزمینهای اشغالی برای رژیم صهیونیستی است. جنگ فرسایشی با شرایط جنگی در نوار غزه متفاوت است و منجر به هلاکت تعداد زیادی از سربازان رژیم اشغالگر شده است. علاوه بر افزایش تلفات نظامیان رژیم در این جنگ فرسایشی، نیروهای حزبالله لبنان با استفاده از قدرت پهپادی و موشکی خود به صورت مداوم به شهرکهای شمالی و مرکزی سرزمینهای اشغالی حمله کرده و ناامنی را در این شهرکها به موازات ناامنی در مناطق مختلف لبنان افزایش میدهد. در این معادله مناطق جنوبی لبنان در مقابل شهرکهای شمالی، ضاحیه در مقابل حیفا و بیروت در مقابل تلآویو قرار گرفته است و رژیم صهیونیستی در هر مرحله از جنایات خود هزینه سنگینی را پرداخت میکند؛ هزینهای که از بین رفتن بازدارندگی آنها و تضعیف سامانههای پدافندی رژیم تنها بخشی از آن است و حتی در صورت حمله به تاسیسات مدنی و زیرساختهای لبنان، حملات حزبالله به تاسیسات و زیرساختهای انرژی و اقتصاد رژیم صهیونیستی نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت.
ارتش رژیم صهیونیستی نیز در حالی از اعزام یک لشکر دیگر به جبهه شمال و نبرد با حزبالله لبنان خبر داد که تاکنون تعداد زیادی از نیروهای نخبه تکاور این رژیم در کمین حزبالله گرفتار شده و تلفات زیادی بر آنها تحمیل شده است. رادیو ارتش رژیم صهیونیستی اخیرا از اعزام لشکر 210 خود به جنوب لبنان و اضافه شدن آنها به 4 لشکری که پیشتر به جنوب لبنان اعزام شده بودند، خبر داد. این اعزام در حالی رخ انجام شده است که پیش از این روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت از جنجال و درگیری در بین تکاوران رژیم خبر داده بود. روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت خبر داد بین عناصر یگان ایغوز(Egoz) و فرماندهان آن پس از ناکامیهای متعدد در نفوذ به خاک لبنان تنش شدیدی به وجود آمده است. به نظر میرسد نیروهای نخبه رژیم صهیونیستی در مواجهه با نیروهای آموزشدیده و مجهز حزبالله لبنان دچار چالش جدی شده و غرور کاذب آنها دردسرساز شده است.
ارسال به دوستان
واکاوی برد بزرگ و ویژه ملیپوشان ایران مقابل قطر
رژه اقتدار
رضا منصورخانکی: آن بغض ماهها در گلوی ما مانده بود، بیشتر از همه اما انگار در گلوی سردار آزمون مانده بود. سردار پیش از بازی گفته بود: «این بازی رو میبریم، خودم کار رو درمیارم». در حالی که آسمان و زمین ایران مثل تمام روزهای سالهای گذشته آرام است و شهروندان ایرانی و گردشگرانی که از کشورهای دیگر به ایران سفر کردهاند، در حال تجربه یک زندگی عادی هستند، قطریها به دلیل تهدیدات امنیتی که بهواسطه ماجراجوییهای جدید رژیم اشغالگر قدس در منطقه به وجود آمده، درخواست دادند مسابقه با ایران در کشور سوم برگزار شود. مدیران فدراسیون فوتبال بلافاصله بعد از ابلاغ کنفدراسیون فوتبال آسیا، ورزشگاه راشد شهر دوبی را که ورزشگاه اختصاصی باشگاه الاهلی است به عنوان میزبان معرفی کردند. اگرچه مسؤولان باشگاه الاهلی و فدراسیون فوتبال امارات در میزبانی از این دیدار سنگتمام گذاشتند اما برگزاری این بازی در این ورزشگاه دقیقا مانند ریختن اقیانوس در تنگ آب بود.
ای کاش آتشبازی سردار و دوستانش در مقابل چشمان ۸۰ هزار ایرانی تشنه فوتبال در ورزشگاه آزادی انجام میشد تا تیم ملی فوتبال ایران یکی از زیباترین صفحات تاریخ این ورزشگاه پیر را رقم بزند. تک و توک ایرانیانی که به تیم ملی علاقه داشتند یا برای گرفتن بلیتهایشان به هتل آمده بودند، در لابی مشغول تجزیه و تحلیل بازی بودند و در گفتوگوهای چند نفرهشان، ترکیبهای پیشنهادی، یا پیشبینیشان از بازی را با هم به اشتراک میگذاشتند، چند نفری هم مشغول رویاپردازی با چاشنی انتقام از قطر بودند: «میبریم، خوبم میبریم، آنقدر گل میزنیم که تلافی نیمهنهایی جام ملتها رو درآریم». این را یکی از هواداران تیم ملی در لابی هتل به دوستانش میگفت. بالاتر در رستوران هتل، بازیکنان و کادر فنی در حالی مشغول صرف ناهار بودند که پیروزی در بازی تمام فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود. کمی آن طرفتر اما قلعهنویی خیلی آسوده نشسته بود و در تمام مدت، لبخند بخش جدانشدنی چهرهاش بود. انگار ژنرال آسودهترین عضو کاروان ایران بود. نگران نبود، یا شاید هم تجربه سالها حضورش در فوتبال او را به مردی بدل کرده که بلد است چگونه نگرانی را در خود حلاجی کند و در عوض یک لبخند امیدوارکننده به همکاران و شاگردانش تحویل دهد. وقت حرکت که رسید، ایرانیان بیشتری برای گرفتن عکس یادگاری و تشویق ملیپوشان در خروجی هتل منتظر بازیکنان بودند و در نهایت با بدرقه دهها هوادار، کاروان تیم ملی با اسکورت پلیس دوبی، از میان ترافیک دیوانهکننده دوبی، به استادیوم راشد رسید. میزبانی میهماننوازانه اماراتیها از ابتدای حضور در ورزشگاه تا هنگام خروج، کاملا به چشم میآمد و اعضای تیم ملی و هواداران در میان این استقبال دلگرمکننده وارد ورزشگاه شدند اما نکته عجیب پدید آمدن یک بازار سیاه برای خرید و فروش بلیتهای بازی بود. بلیتهایی که تا 500 و حتی 700 درهم هم مبادله میشد، نشان میداد که سکوهای آرام ورزشگاه قرار است مملو از علاقهمندان به تیم ملی باشد. یک سکو برای هواداران قطری و مابقی در اختیار ایرانیها بود. هوای مطبوع، چمن مناسب، استادیوم لبریز از ایرانی و میزبانی فوقالعاده؛ همه چیز برای پیروزی فراهم بود. اگرچه تیم ملی خوب شروع کرد اما در یک غافلگیری دروازه بیرانوند فرو ریخت. این غافلگیری خیلی سریع آدم را به دوحه میبرد، به همان جایی که با گل سردار پیش افتادیم اما در ادامه غافلگیر شدیم و با چشمانی بهتزده، رقص توپ زیر پاهای اکرم عفیف را نظاره کردیم و در نهایت با چشمانی اشکبار ورزشگاه، جام ملتها و دوحه را با افسوسی فراموشنشدنی ترک کردیم. آن بغض ماهها در گلوی ما مانده بود، بیشتر از همه اما انگار در گلوی سردار آزمون مانده بود. سردار پیش از بازی گفته بود: «این بازی رو میبریم، خودم کار رو درمیارم». از همان ابتدا و کمی پیش از گل، درگیریهای فوتبالی بین اکرم عفیف و بازیکنان تیم ملی شکل گرفت. مشخص بود این یک بازی عادی فوتبال نیست، قرار است یک اتفاق فوتبالی خاص رقم بخورد. قلعهنویی آرام ساعتی پیش، خیلی سریع تغییر فرم داد و از یکی دو اتفاق ابتدای بازی و در نهایت گلی که ایران خورد عصبانی و خشمگین بود. حضور پررنگ قلعهنویی، حضور گاه و بیگاه آنتونیو، رحمان رضایی، آندو و الهویی کنار زمین و انتقال پیام به بازیکنان پررنگترین اتفاق این دقایق بود.
* توپی که در میان اسکورت نگاه دروازهبان قطری به تور چسبید!
تا پیش از گل اول ایران، این قطریها بودند که سروصدایی اندک در استادیوم به راه انداخته بودند و سهم ۸ هزار ایرانی حاضر در ورزشگاه، حسرت یک گل خورده و یکی دو توپی بود که به تیر خورده بود. حالا اما همه چیز عوض شد، ایران بالا بود و هواداران شادمان از این گل. اینکه در رختکن تیم ملی در بین 2 نیمه چه اتفاقاتی رخ میدهد خود از آن رازهای پنهان فوتبال ایران است اما آنچه مشخص است سرعت بالای انتقال دیتا از سوی تیم آنالیز به کادر فنی و در نهایت تصمیمگیری سریع و درست کادر فنی و انتقال این تصمیمات به بازیکنان است. در خلال بازی بارها تیم آنالیز تبلتی را در اختیار سعید الهویی قرار میداد و او هم با استخراج اطلاعات و همفکری با همکارانش، جزئیات مورد نیاز را در اختیار سرمربی قرار میداد. بهنظر میرسد مهمترین رکن کادری که قلعهنویی انتخاب کرده، انسجام است. اگرچه ما هنوز نمیدانیم بین ۲ نیمه چه صحبتهایی در رختکن ردوبدل شده اما خروجی بازی در نیمه دوم نشان از برتری تاکتیکی کادر فنی تیم ملی در مقابل کادر فنی قطر بود. نیمه دوم ایران دوباره همان تیمی شد که ژاپن را با تمام ستارگانش به مسلخ برد. حالا این بار اکرم عفیف و دوستانش بودند که مسحور تماشای رقص توپ میان بازیکنان ایران بودند. بازی سریع تیم ملی کاملا قطریها را گیج کرده بود و توپها پس از چند بار برخورد به تیر، بوسههای بسیاری به تور دروازه قطر زدند. ایران با درخشش سردار آزمون، توانست قطر را شکست دهد، حتی اگر از گلهای مردود ایران و آن چند ضربهای که به تیرک دروازه قطر خورد هم بگذریم، شکست ۴ گله قهرمان آسیا در دوبی دوباره خون را در رگ فوتبال ایران جوشاند اما سردار که با یک فداکاری ماندگار، فرصت هتتریک را از خود گرفت تا محبی هم گلزنی کند، دست از کریخوانی برای قطریها برنداشت و تیر آخر را به عفیف و بازیکنان قطر در پایان مسابقه شلیک کرد؛ جایی که در یک گفتوگوی کوتاه چند ثانیهای با تیم سوشال مدیای ایافسی درباره بازی گفت: «خیلی آسون بود، حال نداد!». حالا ایران با صدرنشینی در گروه، با خیالی آسودهتر به سوی صعود به جام جهانی ۲۰۲۶ حرکت میکند و قلعهنویی و کادرش که در روزهای گذشته کم و بیش با انتقاداتی مواجه بودند، میتوانند با آرامش ناشی از این برد قاطع، برای ماههای آینده برنامهریزی کنند.
ارسال به دوستان
روز نوشتهای یک شهروند عادی اسرائیلی
اوضاع خیطه!
سهشنبه
امروز سهشنبه یکم اکتبر است. فقط چند ساعت از آن واقعه شوم میگذرد. همه به سوی پناهگاه گریختهایم. به دنبال کسی هستم تا یک پتو برایم بگیرد و شلوارم را عوض کنم. چقدر پوشک اینجا ریخته است. موشک بالستیک زدهاند یا پوشک بالستیک؟! همه به این سو و آن سو میدوند و درباره گنبد آهنین سوال میکنند. چند افسر جوان گنبد پاره و پوره را روی دوش گذاشتهاند و به سوی پناهگاه میآیند. حال سوالی که ذهنم را درگیر کرده است این است: ما از گنبد محافظت میکنیم یا گنبد از ما؟ خدا شانس بدهد.
چهارشنبه
صبح شده است. پس از جیغ و داد بسیار از خواب پریدم. خوابهای آشفتهای میدیدم. نتانیاهو مشکی پوشیده بود و روی گنبد آهنین نشسته بود و فلوت میزد. چند مار کبری هم با قر و قمیش از زیر گنبد آمدند بیرون و چمباتمه زدند و برای من دست تکان دادند... وای خدای من... سریع از جایم بلند شدم و دست و رویم را با آب و صابون فراوان شستم تا خواب نتانیاهو از کلهام بپرد. منباب تنوع شلوار دیگری پوشیدم. بالاخره در این پناهگاه همسایهها و بعضی از اقوام هم حضور داشتند. اینجا هیچچیز برای خوردن پیدا نمیشود. اگر آن روز در فروشگاه کمی بیشتر هل میدادم و آرنجم را در ستون فقرات نفر جلویی فرو میکردم الان چیزی برای خوردن داشتم. روی یکی از موشکها ضربالمثلی با همین مفهوم نوشته شده بود: جیکجیک مستونت بود فکر موشک بارونت نبود؟! جیکجیک که احتمالا یک اسم رمز است. مستونت هم شاید چیزی باشد شبیه اینترنت برای اتصال به یک شبکه اطلاعاتی جاسوسی.
پنجشنبه
امروز صبح کمی دیرتر از خواب بیدار شدم و خواستم بیشتر زیر پتوی پلنگی خال خالیام بمانم. حس امنیت و آرامشی که زیر این پتو دارم حتی زیر گنبد آهنین هم ندارم. حس ضدگلولهبودن دارد، مخصوصا اگر دور تا دور پتویت را خوب کیپ کرده باشی و حتی شست پایت هم از پتو بیرون نماند. صدای عجیبی در گوشم پیچیده. صدا خیلی نزدیک است... نکند صدای پهپادهای ایرانی باشد؟ قلبم به تالاپ تولوپ افتاده است. صدا دارد نزدیک و نزدیکتر میشود! چرا ویز ویز میکند!! یاااا شمعون!!!! صدا خیلی نزدیک شد وییییز ویییییز! وییییز!! ویییییز! شتککککک مگس بود؟! آه لعنتی! یک مگس اسرائیلی زیر پتو آمده بود! گویا پروژه درزگیری پتو نیز شکست خورده است!
جمعه
ما همچنان در پناهگاه مثل خیار قلمی ردیف به ردیف نشستهایم. ظرفیت پناهگاه تکمیل است. دیگر امیدی به گنبد آهنین نیست. همه بیشتر به بالا نگاه میکنیم تا موشکهای احتمالی را با چشم رهگیری کنیم. آب مروارید و آرتروز گردن و زخم بستر گرفتیم آنقدر یکجا نشستیم و زل زدیم به سقف. آن وقت میگویند مردم ایران رفتند پشت سر رهبرشان آن هم زیر آسمان دارند نماز جمعه میخوانند. حتما جلیقه ضدگلوله پوشیدهاند و به کمرشان کلت بستهاند. شیطونبلاها خوب میتوانند با جلیقه ضدگلوله و تفنگ، رکوع و سجده بروند. فکر کنم اگر میدانستند ما هنوز در پناهگاه هستیم، بساط جوجه کباب و منقل و زغال هم برای ناهار میآوردند مصلی و صفاسیتی میکردند.
شنبه
چند طناب رخت مملو از شلوارهای خیس آویزان کردهاند. امروز شنبه است و در کتاب مقدس جلد دوم فصل پنجم آمده است که در روز شنبه شوفاژ روشن نکنید و برای خشککردن شلوارهای خیس از آفتاب کمک بگیرید. رطوبت هوا به قدری بالا رفته است که هر لحظه حس میکنم در شمال تلآویو هستم و دارم در قایق پارو میزنم. آفتاب از سوراخ کوچکی به داخل پناهگاه میآید. چند ساعتی است که صدای موشک نمیآید شاید بهتر باشد از این همه بو به بیرون پناه ببریم و نفسی تازه کنیم. تلآویو چقدر عوض شده است. تلآویو این همه تپه نداشت! تپهها بقایای آپارتمانهای اطراف هستند اگر زمان داشته باشم کمی غنائم جمع میکنم که اگر روزی زنده ماندم بتوانم از آنها استفاده کنم. دوباره صدای آژیر بلند شد. باید به پناهگاه برگردیم. معلوم نیست این بنیامین گوربهگور شده در کدام سوراخ پنهان شده که حتی بیفایدهبودن گنبد آهنین را هم گردن نمیگیرد. سربازان ما دارند تمام میشوند یا مرگ مغزی ملایم شدهاند و یا چند تکه از اعضای بدنشان را در نبرد جاگذاشتهاند شاید کمی استراحت کنند و قرص جوشان ویتامینسی و آب هویج بخورند دوباره اعضا و جوارحشان جوانه بزند و بتوانند بجنگند.
ارسال به دوستان
خبر
واکنش وزیر ارشاد به اظهارات مدیر شبکه تیآرتی ترکیه
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به اظهارات مدیر شبکه تیآرتی ترکیه گفت: اظهاراتی که اخیرا از طرف برخی مسؤولان رسانهای ترکیه بیان شد، باعث تکدر خاطر افکار عمومی در جمهوری اسلامی ایران شده که باید از آن اجتناب کرد.
به گزارش ایرنا، مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد: سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگوی تلفنی با فخرالدین آلتون، رئیس مرکز ارتباطات ریاست جمهوری ترکیه اظهار داشت: رویکرد اصولی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی تقویت مناسبات با همسایگان است و در میان همسایگان جمهوری ترکیه جایگاه ممتاز و قابل توجهی دارد.
وی با اشاره به روابط بسیار خوب سیاسی و فرهنگی موجود میان 2 کشور افزود: اینکه سال ۲۰۲۵ به عنوان سال فرهنگی 2 کشور تعیین شده فرصتهای جدیدی را برای گسترش روابط فرهنگی بین 2 کشور فراهم میکند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: فرهنگ بستر تعامل، همکاری و پیوند است و 2 کشور ایران و ترکیه ظرفیت فرهنگی مشترک بسیاری دارند و باید از این ظرفیت بهرهمند شوند. صالحی تصریح کرد: معتقدیم ضمن اینکه باید همکاریها را تقویت کنیم ضروری است مراقب فضای رسانهای و افکار عمومی 2 کشور باشیم و تلاش کنیم همکاریها در مسیر منافع دو ملت انجام شود و در این راستا اظهارات و مواضع مقامات رسمی اهمیت مضاعفی دارد.
وی افزود: تحولات منطقه و تشدید جنایات رژیم صهیونیستی، نزدیکی و وحدت میان ملتهای مسلمان را بیش از هر زمان دیگر ضروری ساخته است و در این شرایط ضرورت دارد از هر اقدام یا سخن تفرقهانگیز پرهیز شود. وی افزود: سال ۲۰۲۵ که به عنوان سال فرهنگی ایران و ترکیه نامگذاری شده است، ارتباطات 2 کشور قویتر خواهد شد و برنامههای بسیاری میتواند از طریق سازمانهای مرتبط در 2 کشور انجام شود و این، شرایط را برای افزایش شناخت متقابل 2 ملت فراهم خواهد ساخت. فخرالدین آلتون، رئیس مرکز ارتباطات ریاست جمهوری کشور ترکیه نیز گفت: اخیرا برداشتهایی از اظهارات نارسای یکی از مقامات رسانهای ما شد که مایلم فرصت را غنیمت شمارم و ضمن اظهار تاسف تاکید کنم رویکرد پایدار دولت ترکیه تحکیم دوستی و افزایش مناسبات با ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران در همه زمینههای موجود است و هر سخن مغایر با آن هیچ ارتباطی با طرز فکر و رویکرد رئیسجمهور و دولت ترکیه ندارد.
ارسال به دوستان
طرح شیطانی رژیم صهیونیستی برای کوچاندن اجباری فلسطینیان شمال غزه محاصره، جلوگیری از ورود مواد غذایی و بمباران روزانه
نازیسم علیه جبالیا
گروه بینالملل: روز سهشنبه اسامه حمدان، از رهبران جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تأکید کرد آنچه در شمال نوار غزه رخ میدهد، یک کشتار جمعی کامل است که اسرائیل علیه غیرنظامیان انجام میدهد. حمدان در مصاحبه با شبکه خبری الجزیره گفت: جنایات اسرائیل در شمال نوار غزه در راستای خبرهایی درباره اجرای مرحله جدیدی از کشتار جمعی توسط اسرائیل انجام میشود. وی با اشاره به اینکه هدف از طرح جدید اسرائیل، جدا کردن شمال نوار غزه از جنوب آن و آواره کردن ساکنانش است، تصریح کرد: ما در برابر یکی از پستترین طرحهای نظامی هستیم که فرماندهانی آن را طراحی کردهاند که هیچ اخلاقی ندارند.
* طرح ژنرالها
اشاره اسامه حمدان به طرح ژنرالهاست که در سایه تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در شمال نوار غزه در دست اجراست؛ طرحی که به دنبال کوچ اجباری ساکنان نواحی شمال غزه به مناطق جنوب باریکه و تخلیه ساکنان آن است. این طرح به دنبال ایجاد فشار سیاسی به رهبران حماس برای پذیرش زیادهخواهیهای مقامهای صهیونیست است. طرح جدید ژنرالهای صهیونیست که به بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل ارائه شده، مبتنی بر این ایده است که رژیم صهیونیستی با اعمال فشار به ساکنان شمال نوار غزه، میتواند حماس و «یحیی سنوار» رهبر آن را مجبور به تسلیم کند.
مرحله نخست این طرح، درخواست از ساکنان غیرنظامی برای تخلیه شمال نوار غزه و حرکت به سمت جنوب این منطقه است. بر اساس این طرح، هر یک از ساکنان که در این منطقه باقی بماند، بهعنوان نیروی جنگی به حساب خواهد آمد و بدین معناست رژیم صهیونیستی خواهد توانست این افراد را ترور کند و به شهادت برساند. صهیونیستها برای تکمیل طرح خود، تصمیم گرفتهاند اجازه ورود آب، غذا، دارو و سوخت را به شمال نوار غزه ندهند، لذا اسرائیل شمال نوار غزه را برای یک مدت نامحدود اشغال خواهد کرد تا بتواند بهزعم خود، حماس را از این منطقه خارج و نوار غزه را به ۲ بخش تقسیم کند. حمدان ضمن درخواست از جامعه بینالملل برای اتخاذ تصمیمهایی برای حمایت از غیرنظامیان بیدفاع و توقف کشتار جمعی خاطرنشان کرد: چشمپوشی جامعه جهانی از جنایات اسرائیل، یک شکست بیسابقه در ارزشهای انسانی به شمار میرود. وی با اشاره به اینکه دولت آمریکا مسؤول کشتارها، جنایات، جنگ و کشتار جمعی فلسطینیان و لبنانیهاست، از کشورهای عربی و اسلامی خواستار اقدام فوری شد و تاکید کرد این کشورها باید به مسؤولیت سیاسی خود در توقف این کشتار عمل کنند. رژیم صهیونیستی پس از یک سال جنایت و کشتار غیرنظامیان در نوار غزه با پیادهسازی دکترین ضاحیه و شکست در رسیدن به اهداف پلید خود، اکنون تصمیم به اجرای طرح جنایتکارانه خود، به منظور استفاده از غیرنظامیان با هدف تحت فشار قرار دادن نیروهای مقاومت گرفته است. این در حالی است که جنایات رژیم در شمال نوار غزه و اردوگاه جبالیا شدت یافته و طی روزهای گذشته تعداد زیادی از فلسطینیان ساکن این اردوگاه به شهادت رسیدند. از بین بردن بیمارستانها، جلوگیری از ورود غذا و دارو به این ناحیه و حملات بیامان رژیم صهیونیستی در چند روز گذشته در سکوت خبری ـ رسانهای انجام میشود و تمام جنایات رژیم صهیونیستی به منظور دست یافتن به موفقیتی اندک در جنگ غزه صورت میگیرد.
رژیم صهیونیستی در حالی جنایات خود را در غزه افزایش میدهد که طی یک سال گذشته نهتنها نتوانسته است اسیران دست حماس را آزاد کند، بلکه در نابودی توان نظامی و سیاسی حماس نیز ناتوان نشان داده است. در این وضعیت اجرای طرح جدید ضدانسانی ژنرالها تنها منجر به نسلکشی بیشتر فلسطینیان و کوچ اجباری ساکنان شمال نوار غزه میشود.
رژیم صهیونیستی قصد دارد پس از اینکه شمال نوار غزه را خالی از سکنه کرد، آنجا را منطقه بسته نظامی اعلام و در مرحله بعد این طرح را در مرکز و جنوب غزه نیز پیاده کند و ساکنان غزه را مجبور به پناهندگی به مصر کند. به همین منظور نیز رژیم، شمال و جنوب نوار غزه را با محور نتساریم از هم جدا و محور صلاحالدین در مرز غزه با مصر را نیز ایجاد کرد؛ اقدامی که در راستای تجاوز و اشغالگری بیشتر رژیم انجام شده است اما همچنان نتوانسته فشار را بر مقاومت و مردم غزه افزایش دهد. محور مقاومت نیز در روزهای گذشته بویژه از ابتدای ماه اکتبر حملات خود را افزایش داده است و تلفات نظامیان اشغالگر روزبهروز بیشتر میشود؛ تلفاتی که به موازات تلفات جبهه شمال و جنگ با حزبالله لبنان، هزینه جنگافروزی و اشغالگری را برای رژیم صهیونیستی افزایش داده است.
ارسال به دوستان
دیدگاه
مسابقه زوال عقل در انتخابات آمریکا
شهاب خادم: تا زمانی که جو بایدن در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری آمریکا حاضر بود، مساله زوال عقل و ادراکی، همچنین گافها و سوتیهای مکرر وی بر تحولات سیاسی - انتخاباتی آمریکا سایه انداخته بود.
حملات مکرر جمهوریخواهان به بایدن و تمسخر وی این انگاره را در میان افکار عمومی ایالات متحده جا انداخته بود که دونالد ترامپ هیچ مشکلی از لحاظ جسمی و روانی ندارد و میتواند وظایف سنگین ریاستجمهوری آمریکا را در کاخ سفید به راحتی مدیریت کند. اما کنارهگیری - بهتر است بگوییم برکناری- بایدن از رقابتهای انتخاباتی آمریکا و حضور کاملا هریس به جای او، واقعیات دیگری را درباره انتخابات جاری در آمریکا برجسته کرده است.
1- نکتهای که جمهوریخواهان هنگام تمسخر زوال عقل بایدن فراموش کرده بودند این بود که ترامپ در قیاس با بایدن ۴ سال جوانتر و از لحاظ ادراک بهتر به نظر میرسید اما واقعیت این بود که هر ۲ نامزد انتخابات آمریکا از نظر سنی پیر و از نظر عقلی و روانی با مشکلات زیادی مواجه بودند که در این بین به دلیل حضور بایدن در کاخ سفید به عنوان رئیسجمهور، طبیعی بود بیشتر تمرکز رسانهها و افکار عمومی این کشور متوجه او باشد.
2- کنارهگیری یکباره بایدن از انتخابات، به راحتی ترامپ را به پیرترین نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در طول تاریخ این کشور تبدیل کرد و جایگاه وی را در این انتخابات تغییر داد. از آن زمان رسانههای آمریکایی شروع به طرح این پرسش کردند: آیا ترامپ که در صورت پیروزی در انتخابات تا ۴ سال آینده ۸۳ ساله خواهد شد میتواند از عهده وظایف ریاستجمهوری برآید؟
او که اغلب در سخنرانیهای انتخاباتی، بایدن و هوش و سلامت روان وی را دستمایه مضحکه و استهزا قرار میداد، در جریان یک سخنرانی در دیترویت، در حالی که داشت بایدن را مسخره میکرد خودش دچار فراموشی و حواسپرتی شد و نام پزشک معتمد کاخ سفید در دوران ریاستجمهوری خودش را فراموش کرد و ثابت کرد خودش هم دست کمی از بایدن ندارد.
3- اما اظهارات دستیار سابق ترامپ که به تازگی مطرح شده است مهر تاییدی است بر این مساله که دونالد ترامپ به طور جدی دچار مشکلات عقلی است و هوش و حواس او برخلاف چیزی که به نظر میآید چندان سر جایش نیست.
«اوماروسا مانیگو نیومن» اخیرا با تشکیک درباره سلامت روان ترامپ گفته: زوال عقل نامزد جمهوریخواهان روز به روز در حال آشکارتر شدن است. ترامپ که عاشق دیده شدن و مصاحبه با رسانههاست طی ماههای اخیر کمتر مصاحبه کرده و به نظر میرسد در حال فرار از رسانههاست. یک علت آن احتمالا ترس و نگرانی کمپین انتخاباتی او از گافها و سوتیهای جدید، آن هم کمتر از یک ماه مانده به انتخابات است. اوماروسا میگوید: ترامپ حتی برای ارائه پیام خودش هم با چالش مواجه است و نمیتواند موضعش درباره مسائل اساسی مثل اقتصاد، جرایم و مهاجرت را که برای رایدهندگان آمریکایی مهم است بخوبی بیان کند و جزئیات را فراموش میکند.
امتناع ترامپ از انتشار گزارشهای پزشکی و تاییدیههای سلامت بهرغم درخواستها و اصرارهای مکرر رقیب دموکرات، همچنین لغو مناظره دوم با هریس نیز بر این ابهامها افزوده است.
ناظران سیاسی آمریکا این موارد را نشانههایی از ترس ترامپ از افشای واقعیات بیشتر درباره سلامت فیزیکی و روانی خود میدانند.
4- در دوران ۴ ساله حضور او در کاخ سفید نیز بسیاری ترامپ را دارای اختلالات شخصیتی میدانستند و شماری از روانشناسان هشدار داده بودند دونالد ترامپ، همه نشانههای کلاسیک بیماری روانی خودشیفتگی بدخیم را داراست. جان گارتنر، یک روانشناس بالینی هم گفته بود ترامپ «بهطرز خطرناکی بیماری روانی دارد و از نظر رفتاری نمیتواند رئیسجمهور باشد».
روابط خراب ترامپ با ملانیا همسرش و همچنین درگیریهای متعدد او با اعضای کابینه که منجر به اخراج و کنارهگیری بسیاری از وزرا، دستیاران و معاونان او در دوره ریاستجمهوری شد، همه و همه نشانههایی از اختلالات روانی گسترده وی است.
5- به نظر میرسد سیاستمداران آمریکایی همگی شبیه هم هستند و هر کدام از درجهای از اختلالات روانی و زوال عقل رنج میبرند. همین کاملا هریس هم که تازه از حاشیه وارد متن شده تاکنون از سوی برخی از جمله خود ترامپ به مشکلات عدیده روحی - روانی متهم شده است. ترامپ همین هفته پیش خیلی جدی تاکید کرد هریس با مشکلات ذهنی به دنیا آمده و او را معلول ذهنی خوانده بود.
ارسال به دوستان
یادداشت
علیه ایران، وسط تهران
حامد سرلکی: در دنیای امروز، رسانهها نقش بسیار مهمی در شکلدهی به افکار عمومی و تأثیرگذاری بر سیاستها دارند. گاهی یک پرسش و پاسخ به ظاهر ساده میدانی میان شهروندان و یک خبرنگار، پازل مهمی از یک نقشه جنگ روانی در خلال وضعیت خاص فعلی کشور است؛ شرایطی که اساسا ضربهپذیری روحیه جمعی بالاتر رفته و به تصویرسازی منفی از آینده منجر میشود. درست مانند حضور خبرنگار سیانان در میدان تجریش و نمایشی که از مصاحبه با شهروندان صورت داده است. در این میان پرسش اصلی این است: آیا این خبرنگار در ارائه حقیقت، صادق بوده است؟ آیا دولتمردان او در واشنگتن اجازه تولید چنین گزارشاتی را به خبرنگاران رسانههای سایر کشورها میدهند؟ در این پرسش و پاسخ که توسط خبرنگار سیانان شکل گرفته، تلاش وی بر این محور بود که بهطور غیرمستقیم تمایل مردم ایران به انتخاب دونالد ترامپ را القا کند. این گزارش نهتنها نادرست است، بلکه پیامهای خطرناکی را در دل خود دارد که میتواند بر امنیت ملی ایران تأثیرگذار باشد. گزارش سیانان بهگونهای طراحی شده است که نشان دهد مردم ایران از سیاستهای ترامپ استقبال میکنند. این در حالی است که ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود، بدترین و تندترین مواضع را علیه ایران اتخاذ و اعمال کرد. خروج از برجام، اعمال تحریمهای بیسابقه و فجیعتر از همه، ترور سردار شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی، تنها بخشی از اقدامات او است که زندگی مردم ایران را بشدت تحت تأثیر قرار داد. این گزارش بهطور غیرمستقیم این پیام را منتقل میکند که مردم ایران از سیاستهای ترامپ حمایت میکنند اما واقعیت این است که اکثریت مردم ایران به دلیل این سیاستها، از ترامپ تروریست متنفر هستند، بنابراین این گزارش نهتنها نادرست است، بلکه میتواند به عنوان یک ابزار برای توجیه اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران مورد استفاده قرار گیرد.
* پیامهای خطرناک
تأیید سیاستهای خصمانه: نخستین پیام خطرناک این گزارش این است که به طور ضمنی اعلام میکند مردم ایران از سیاستهای ترامپ علیه کشورشان استقبال میکنند. این پیام میتواند به تصمیمگیریهای ترامپ در صورت انتخاب به ریاستجمهوری آمریکا در آینده کمک و او را به اتخاذ سیاستهای تندتر علیه ایران ترغیب کند. چنین تصوری میتواند به تشدید فشارها و تحریمها منجر شود که بهطور مستقیم به معیشت مردم آسیب میزند.
نارضایتی از نظام: دومین پیام خطرناک این است که این گزارش میتواند نشاندهنده نارضایتی مردم ایران از نظام باشد. اگر فرض کنیم مردم از سیاستهای ترامپ حمایت میکنند، این به معنای این است که آنها با دیدگاههای نظام درباره آمریکا همراه نیستند. این تصور میتواند به تضعیف مشروعیت نظام و افزایش نارضایتیهای اجتماعی منجر شود. البته آنچه خبرنگار سیانان درصدد القای آن برآمده، در تضاد با منافع ملی نیز بوده است.
* ضرورت لغو مجوز فعالیت سیانان و دیگر رسانههای آمریکایی
تصمیم به لغو مجوز فعالیت رسانههای آمریکایی در ایران، به عنوان یک اقدام استراتژیک و ضروری، میتواند به عنوان یک گام موثر در راستای تضمین آرامش افکار عمومی و مقابله با جنگ نرم غرب تحلیل شود. در این راستا، رسانههای آمریکایی به دلیل وابستگیهای سیاسی و اقتصادی خود، معمولا در پی ترویج دیدگاههایی هستند که به نفع غرب به ویژه ایالات متحده است، بنابراین لغو مجوز فعالیت این رسانهها میتواند به عنوان یک اقدام حفاظتی در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب تلقی شود.
یکی از مهمترین دلایلی که این تصمیم را توجیه میکند، ضرورت حفظ انسجام اجتماعی و آرامش افکار عمومی در ایران است. در شرایطی که کشور با چالشهای اقتصادی - اجتماعی متعددی روبهرو است، وجود رسانههای خارجی که به طور مداوم در حال انتشار اخبار منفی و تحریفشده هستند، میتواند به افزایش ناامیدی و اضطراب در میان مردم منجر شود. این رسانهها با استفاده از تکنیکهای روانی و رسانهای، سعی در ایجاد شکاف و تفرقه در جامعه دارند، لذا با لغو مجوز فعالیت این رسانهها، دولت میتواند به نوعی از بروز تنشهای اجتماعی - سیاسی جلوگیری کند و فضایی آرامتر و پایدارتر برای مردم فراهم آورد.
در واقع، تصمیم به لغو مجوز فعالیت این رسانه آمریکایی در ایران نه تنها به معنای محدود کردن آزادی بیان نیست، بلکه یک اقدام حفاظتی برای امنیت ملی و آرامش اجتماعی تلقی میشود. این اقدام میتواند به مردم این پیام را برساند که دولت برای حفظ امنیت و ثبات کشور، آماده است از نفوذ بیگانگان جلوگیری کند. در نتیجه، این تصمیم میتواند به تقویت حس ملیگرایی و همبستگی اجتماعی در میان مردم منجر شود.
* ۲ اثر مفید این تصمیم عبارت است از:
ایجاد توازن در فعالیت رسانهای: در حالی که خبرنگاران ایرانی در آمریکا با محدودیتهای شدید مواجه هستند، خبرنگار سیانان در ایران به راحتی فعالیت میکند. این نابرابری در رفتار با رسانهها، نیازمند واکنش جدی از سوی ایران است. اگر آمریکا به خبرنگاران ایرانی اجازه فعالیت نمیدهد، چرا باید به خبرنگاران آمریکایی اجازه دهیم به راحتی در کشور ما فعالیت کنند؟
حفظ امنیت ملی: در شرایط کنونی که ایران و جریان مقاومت در حال جنگ با رژیم صهیونیستی (به عنوان دستپرورده غرب و بویژه آمریکا در منطقه) است، وجود خبرنگارانی که گزارشهای مغرضانه و نادرست تولید میکنند، میتواند به منافع ملی آسیب بزند. برای حفظ امنیت ملی و جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده از اطلاعات، ضروری است این خبرنگاران از کشور اخراج شوند. گزارش اخیر سیانان نهتنها نقشه عملیاتی والیان امپراتوری دروغ در ایران است، بلکه پیامهای خطرناکی را به همراه دارد که میتواند به امنیت ملی ایران آسیب بزند. با توجه به شرایط کنونی و نابرابریهای موجود در فعالیت رسانهها، ضروری است مجوز فعالیت سیانان و یا دیگر رسانههای آمریکایی در ایران لغو شود و خبرنگاران این شبکه از کشور اخراج شوند. این اقدام نهتنها به حفظ امنیت ملی کمک میکند، بلکه نشاندهنده عزم ایران برای مقابله با رسانههای مغرض و حفظ منافع ملی کشور خواهد بود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|