|
اخبار
عبدالحسین کلانتری معاون فرهنگی وزیر ارشاد شد
آیین تکریم و معارفه عبدالحسین کلانتری به عنوان معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز شنبه ۲۸ مهر برگزار شد. محمدمهدی احمدی مشاور عالی وزیر فرهنگ و مدیرکل حوزه وزارتی، نیکنام حسینیپور مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد و جمعی از مدیران معاونت امور فرهنگی در این نشست حضور داشتند. در این مراسم از خدمات و تلاشهای یاسر احمدوند تقدیر و عبدالحسین کلانتری به عنوان معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد. عبدالحسین کلانتری، متولد سال ۱۳۵۶ در ساری، دارای دکتری تخصصی جامعهشناسی، عضو هیات علمی و دانشیار دانشگاه تهران است. کلانتری معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دولت سیزدهم بوده است.
***
بزرگترین استودیو موشن کپچر خاورمیانه افتتاح شد
با گذشت بیش از ۱۰ سال از راهاندازی آخرین استودیوی موشن کپچر که خدمات ثبت حرکات بازیگر را به تولیدکنندگان ایرانی ارائه میداد، مجموعه مهوا، بزرگترین و بهروزترین استودیوی موشن کپچر غرب آسیا را راهاندازی کرد. این استودیو با نام «شهریار»، در کارخانه صنایع سرگرمی مهوا، شروع به فعالیت کرده است که از ویژگیهای این استودیو میتوان به قابلیت ثبت حرکات ۷ کاراکتر به صورت همزمان در محیطی به مساحت ۴۰۰ متر مربع و در ارتفاع ۶ متر اشاره کرد، همچنین از ویژگیهای منحصربهفرد این استودیوی موشن کپچر استفاده از ۳۲ دوربین ثبت حرکت با استفاده از پیشرفتهترین نرمافزار و سامانه ضبط حرکات است که یک امکان برای افزایش قابل توجه کیفیت و سرعت در تولید انبوه محتوای صنعت دیجیتال کشور محسوب میشود. از دیگر خصوصیات استودیو موشن کپچر میتوان به قابلیت کپچر همزمان ۷ بازیگر، کپچر ۱۰ انگشت، کپچر حرکات صورت قابلیت ثبت حرکات حیوانات، قابلیت شبیهسازی حرکت اسب، برچسب گذاریهای سینماتیک برای عکسبرداریهای نزدیک و تعاملی، قابلیت ضبطهای سینمایی - فیلمبرداریهای اول شخص واشاره کرد.
***
«داستان لطیف» ایرج طهماسب به تئاتر شهر رسید
«داستان لطیف» به نویسندگی ایرج طهماسب و کارگردانی علی المعی از ۱۰ آبان در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود. علی المعی که پیش از این آهنگسازی آثار زیادی را به عهده داشته به سراغ این اثر از ایرج طهماسب رفته است. «داستان لطیف» پیش از این در قالب تئاتر عروسکی اجرا شده است ولی در این اجرا خبری از حضور عروسکها نیست و نمایش بهصورت موزیکال روی صحنه میرود. موسیقی این اثر بهصورت زنده با سازهای ویولنسل، کلارینت، ترومپت، پیانو، گیتار، افکت و دیجیریدو، سازهای کوبهای توسط شهرزاد مجد، عباس حیدری، انسیه المعی، رایان خاچیکی، محمد وفایی و علی المعی نواخته میشود. «داستان لطیف»، سرگذشت تنبورنوازی است که عاشقانه مینوازد و میخواند اما زنی دارد که از او خواستههای بیشماری دارد. اولین حضور المعی در تئاتر نوازندگی در نمایش «عشقآباد» به کارگردانی داود میرباقری است، وی آهنگسازی نمایشهایی نظیر «بوقلمون»، «بنگاه تئاترال»، «چهلگیس» و «کلنل»، «پری» را به عهده داشته است. وی پیش از این نمایش «زنگیانه» را در تئاتر شهر و «عصاره اجدادی» را در تالار حافظ روی صحنه برده است.
***
واکنش رضا میرکریمی به شهادت یحیی سنوار
رضا میرکریمی، کارگردان سینمای ایران با انشتار ویدئویی به شهادت یحیی سنوار در غزه واکنش نشان داد. این کارگردان سینمای ایران در ذیل ویدئوی منتشر شده در حساب کاربردی خود در فضای مجازی نوشت: اسم فیلم: متولد ماه اکتبر/ پلان سکانس شماره: ۱۱۰/ کارگردان: خداوند/ فیلمبردار: ابلیس/ بازیگر نقش اصلی: یحیی پسر آدم
ژانر: حماسی/ جانمایه: رمی جمرات/ شرح موقعیت: یک مرد تنها و زخمی و تشنه در محاصره دشمن/ اشیای صحنه: خانه تخریب شده، مبل کهنه، تفنگ شکسته، آب نبات، تسبیح و عطررضا میرکریمی فیلمساز 58 ساله سینمای ایران فارغالتحصیل رشته گرافیک از دانشکده هنرهای زیباست که فعالیت حرفهای خود را از سال 66 با ساخت فیلم کوتاه آغاز و پس از تولید 2 سریال برای تلویزیون در سال 78 با نخستین فیلم بلند سینمایی با عنوان «کودک و سرباز» به جمع کارگردانان سینمای ایران وارد شد. وی جزو معدود فیلمسازان ایرانی است که تمام آثارش در جشنوارههای جهانی موفق به کسب جوایز شده است. قصر شیرین 1397، دختر 1394، امروز 1392، یک حبه قند 1390، به همین سادگی 1386، خیلی دور خیلی نزدیک 1383، اینجا چراغی روشن است 1380، زیر نور ماه 1379 و کودک و سرباز 1378 کارهای سینمایی این کارگردان است.
***
«این جمعیت قابل کنترل» در بلغارستان
فیلم سینمایی «این جمعیت قابل کنترل» ساخته محمدمتین اوجانی به هفدهمین جشنواره بینالمللی مِنار بلغارستان Sofia Menar international film festival راه یافت. فیلمنامه این اثر توسط روناک برخوردار به نگارش درآمده و تهیهکنندگی آن را مهرداد فرید برعهده داشته است. جشنواره منار هر ساله توسط کمپانی Pozor به عنوان یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی هنری شبه جزیره بالکان برگزار میشود. جشنواره فیلم مِنار صوفیه، بهترین تولیدات سینمای خاورمیانه، آسیای مرکزی و شمال آفریقا را ارائه میدهد. این رویداد بویژه با سینماگران کشورهای منطقه که نشاندهنده سنتها و آداب و رسوم گروههای قومی ساکن سرزمینهای خود هستند، پیوند خورده است. هفدهمین دوره این جشنواره ۱۷ تا ۳۰ ژانویه ۲۰۲۵ (۲۷ دی تا ۱۰ بهمن) در شهر صوفیه بلغارستان برگزار خواهد شد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
درباره کتاب «هواتو دارم» و زندگی مهندس شهید مرتضی عبداللهی
یک اثر هنری
نوشتن درباره بعضی کتابها سخت است اما درباره «هواتو دارم» که روایت زندگی شهید مدافع حرم مهندس «مرتضی عبداللهی» است آسان به نظر میرسد؛ آسان چون این کتاب پر است از سوژههایی ناب که میتوان درباره آنها نوشت و از لذت خواندن آن گفت اما درست به همین دلیل، سخت هم است چون نمیدانی درباره کدام نکات بنویسی که مطلبت به تطویل نیفتد و حق مواردی که ننوشتی ضایع نشود!
به نظر من «هواتو دارم» یک اتفاق مهم و شاید بینظیر در سیر کتابهای منتشر شده درباره خاطرات شهیدان (اعم از شهدای دفاع مقدس و دفاع از حرم و دفاع از امنیت و...) است؛ کتابی که علاوه بر مضامین نابی که از زبان راوی بزرگوار در آن آمده، با هوشمندی نویسنده کتاب به یک «اثر هنری» تبدیل شده است. چطور؟
* شروع پرابهام
کتاب شروع خوبی دارد و درست مانند بسیاری از رمانها تا چند صفحه نمیفهمی چه کسی دارد روایت میکند؟ مادر شهید؟ خواهر شهید؟ کی؟ این شروع همچنین پر از ابهامهای دیگر یا همان گرههایی است که شما را برای کشف و باز کردن آنها به ادامه خواندن وامیدارد.
این شروع با زاویه دید سوم شخص تا پایان کتاب به همین شکل ادامه مییابد و برخلاف بسیاری از روایتها و داستانهای مشابه با زاویههای دید دیگر قاطی نمیشود و به ورطه دانای کل هم نمیافتد تا از مواردی خبر دهد که بعدها روی میدهد و همین همراه راوی جلو رفتن و بیخبری، جذابیت اثر را بیشتر میکند.
* پایان شگفتانگیز
خاطراتی که در این کتاب آورده شده است میتوانست مانند بسیاری از کتابهای حتی خوب از خاطرهگوییها درباره شهیدان، مسیری خطی و یکدست را طی کند و حتی اگر با ذکر جزئیات همراه و مضامین جذابی هم داشته باشد، خواننده را نه به سطور و صفحات قبل برگرداند و نه منتظر اتفاق خاصی در صفحات بعد نگه دارد اما این کتاب با تدوین هنرمندانه نویسنده آن، خاطرات روایتشده را بهگونهای تنظیم کرده که کتاب خاطرات تبدیل به یک «رمان» یا «داستان بلند» پرکشش شده است، با همه فراز و فرودها و انتظارآفرینیهایی که در یک رمان حسابشده با آنها مواجهیم. البته ساختار تدوین این کتاب و این اثر هنری بهگونه گرهافکنیهای برخی قصهها و رمانهای رایج نیست، بلکه بیشتر شبیه قصههای کوتاه آنتون چخوف است که به جای تعقیدهای اولیه، خواننده را بدون هیچ انتظاری با پایان شگفتانگیز روبهرو میکند و اینگونه مضمون مورد نظر راوی/ قصهگو/ نویسنده به عمق جان مخاطب مینشیند و تا مدتهای مدید با او همراه میماند. «هواتو دارم» اگر هیچکدام از مزایای فراوانش را نداشت، فقط به دلیل همین ویژگی برجستهاش ایجاب میکرد به آقای «محمدرسول ملاحسنی» (که نامش روی جلد کتاب نیامده و شاید به دلیل ادب نخواسته بیاید) حسابی دستمریزاد بگوییم.
* قاعده دراماتیک چخوف
غیر از پایان شگفتانگیز، نویسنده محترم کتاب قانون معروف چخوف را هم رعایت کرده است و آن اینکه اگر تفنگی را در قصه و نمایشنامهتان بر دیوار آویزان کردهاید، باید حتما در ادامه آن را شلیک، یا بهگونهای استفاده کنید، وگرنه آوردن یا اشاره کردن به آن بیهوده است. آقای ملاحسنی کاملا به این قاعده عمل کرده و به اکثر نکاتی که از زندگی شهید عبداللهی آورده، یک بار دیگر و این بار با یک ارزش افزوده به آن پرداخته است، بهگونهای که هر دو وجه اولیه و بعدی ماجرا روی هم یک آورده معنوی یا الگوی ارزشمند زیستی را به خواننده منتقل میکند.
* درباره ویرایش کتاب
یکی از نقاط ضعف بسیاری از کتابهای مرتبط با شهیدان و زندگینامههای بزرگانی که این سالها منتشر شده است، ویرایش ضعیف و گاه بسیار بد متن کتاب با غلطهای فراوان رسمالخطی و دستوری است. انصاف این است که بگوییم هرچه به امروز نزدیکتر شدهایم این اشکال کمتر و کمتر شده و ناشران آثار مربوط به شهدای جنگ و دفاع از حرم و... به لزوم ویرایش دقیق این آثار واقف شده و کار با اشکالات کمتری به دست مخاطب رسیده است. «هواتو دارم» با ویرایش خانم فهیمه اسماعیلی انصافا با دقت و وسواس زیادی به دست چاپ سپرده شده و به جز تکوتوکی موارد علامتگذاری بویژه در فصل آخر بسیار تمیز ویرایش شده است.
یک نکته هم که خیلی به ویراستار مربوط نیست نام مجله «مکتب اسلام» است که پیش از انقلاب در قم به چاپ میرسیده نه «پاسدار اسلام» که پس از انقلاب منتشر میشود. این احتمالا سهو لسان راوی بوده که البته باید هنگام تدوین به آن دقت میشد.
* نقش مسجد و امام جماعت در بهسازی اندیشه و رفتار
«هواتو دارم» کتابی در معرفی زندگی و خاطرات مربوط به یک شهید والامقام دفاع از حرم است اما سطرسطر آن پر است از دستورالعملهای ناب اخلاقی و رفتاری و سبک زندگی سالم و مکتبی بیآنکه به صراحت بیفتد و به زور به چشم و چار خواننده فرو شود. این دهها رفتار ناب آنقدر آرام و شیرین روایت شده که خواننده خواهناخواه خاطرخواه آن میشود و دوست دارد همان گونه زندگی کند. با جرأت میتوان گفت این الگوسازی از سبک زندگی برتر مکتبی در کمتر کتابی از این دست پیدا میشود؛ مواردی که برای هر کدام از آنها سخنرانان و واعظان و خطیبان عزیز ما باید چند منبر بروند تا شاید بتوانند مشابه تأثیرگذاری این کتاب را داشته باشند.
همینجا میخواهم خواهش کنم کسانی که دستشان به بزرگوارانی چون حضرات پناهیان، عالی، ماندگاری، رفیعی و... میرسد، این کتاب را به دست آنان برسانند تا از خاطرههای زندگیساز آن در منابر خود استفاده کنند. همچنین داشتن و خواندن این کتاب را به همه امامان جمعه و جماعات توصیه میکنم. چه اشکال دارد ستاد مرکزی ائمه جمعه و مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور آن را برای همه این عزیزان بفرستد تا اولا خود این بزرگواران به نقش مهم و تأثیرگذارشان در ایجاد تغییرات در زندگی و سلوک دیگران و چگونگی رفتار با آنان واقف شوند و هم خاطرات آن را به عنوان یک درسنامه در تریبونهای خود به گوش مخاطبانشان برسانند. شما اگر «مسجد صفا» و «حاجآقا علوی» را از زندگی «مرتضی عبداللهی» حذف کنید معلوم نیست امروز زندگینامه یک «شهید عالیمقام» را میخواندید.
یک مسجد خوب با جوانانی فعال و اهل مطالعه و تحصیل و کارهای جهادی و حضور در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی بدون یک روحانی خوشفکر با روابط عمومی بالا ممکن نمیشود. اینگونه است که یک مسجد و یک روحانی خوب میتواند سرنوشتهایی را تغییر دهد و اصلاحات فراوانی را ممکن کند.
* حجتی برای زندگی ما
«هواتو دارم» روایت زندگی 2 خانواده با 2 طرز فکر تقریبا متفاوت با سبک زندگی و فرهنگ و اعتقادات گوناگون است که بتدریج و گامبهگام هم مرتضی و همسرش و هم خانوادههای آنان بر هم اثر میگذارند و همدیگر را میسازند و نقاط ضعف همدیگر را برطرف میکنند. راوی و نویسنده ابایی از این نداشتهاند که این تفاوتها را نشان دهند و نخواستهاند اینطور وانمود کنند که شهید ما از خوشیها و لذتها و تفریحات دنیا دور بوده و فقیرانه و زاهدانه زندگی میکرده. نه؛ مرتضی خوشغذا بوده و اهل شیطنت و شادی و شور زندگی، همسرش کسی است که با دوستانش اهل رفتن به کافه و شبگذرانیهای البته سالم. از دل این رفتارها بتدریج یک زندگی متعالی شکل گرفته که در آن تحصیل و تهذیب و مطالعه و ورزش و تفریح اجزای اصلی آن بوده است.
حالا میتوان لحظهلحظه زندگی شهید مرتضی عبداللهی را به عنوان حجتی برای خوب زندگی کردن به خودمان و دیگران نشان دهیم که بله، با همه این احوال و با همه اختلافها و با همه دلخوریها و تلخیهای درون یک زندگی، باز هم میتوان انسانی و اسلامی رفتار و همه آن موارد را به خوشی تبدیل کرد و از همه مهمتر اینکه «میشود» در همین شرایط امروز جامعه هم خوب و مکتبی زندگی کرد.
* و اما همسر شهید
بیانصافی است که در ماجراهای این کتاب و عظمتهای رفتاری شهید عبداللهی، نقش پررنگ همسر بزرگوارش را نادیده بگیریم و فکر کنیم مرتضی بدون این همراهیها میتوانست به این تعالی برسد. روایتهای صادقانه این کتاب نشان میدهد از نخستین روز خواستگاری غیررسمی تا لحظه شهادت قهرمان قصه ما، همسر او بسیار هوشمندانه و ظریف رفتار کرده و توانسته به رغم تفاوتهای 2 خانواده، بتدریج پدر و مادرش را به این وصلت راضی و در ادامه در سختیها، تنهاییها و ناملایمات زندگی خوب عمل کند تا به بهترین نتیجه منتهی شود. در اینجا هم میتوان گفت مرتضی بدون این همسر و همراهیها امروز به این درجه از تعالی نرسیده بود.
* نشر شهید کاظمی
حالا میتوان به جرأت گفت نشر شهیدکاظمی روزبهروز خودش را به عنوان یکی از بهترین ناشران کتابهای مربوط به شهیدان جنگ و دفاع از حرم و دفاع از امنیت و سرداران این جبهه جا میاندازد. حتما در این توفیقها، اخلاص و کاربلدی دستاندرکاران و همکاران این مجموعه نقش اساسی داشته است.
با این حال در این کتاب یک اشکال بزرگ وجود دارد که خیلی حیف شده از دست در رفته است و آن پشت جلد کتاب است. اگر هر کتاب دیگری در این ژانر بود و چنین پشت جلدی بر آن نقش میبست، خیلی جذاب میبود ولی وقتی نویسنده تلاش کرده و فرم کار را بهگونهای پیش برده که خواننده تا آخرین صفحه یک گره بزرگ بازنشده داشته باشد، حیف است آن گره بزرگ پایان داستان را پشت جلد لو داده و به قول امروز اسپویل کرده باشیم و لذت و شیرینی پایان شگفتانگیز کار را از خواننده گرفته باشیم. کاش این نکته در چاپهای بعدی کتاب مورد توجه و بازبینی قرار گیرد.
این از اشکال کتاب، همینجا به یکی از اشکالات بزرگ این انتشارات هم اشاره کنیم و آن اینکه با عرضه کتاب «هواتو دارم» و ارائه یک استاندارد جدید از این کتابها، نشر شهید کاظمی انتظار و توقع ما را برای کتابهایی از ایندست در بین آثار آینده خود و دیگر ناشران بسیار بالا برده است! امیدواریم این اشکال در تولیدات بعدی این مجموعه همچنان ادامه داشته باشد!
سال پیش یکی از مدیران یکی از دستگاههایی که مجموعههای زیردستش زیاد بودند، از من خواست کتابی جمعوجور معرفی کنم تا آن را به همه مدیران درجه یک و دو آنجا هدیه بدهد. من آنموقع «تنها گریه کن» را معرفی کردم که بعدها بسیار از من بابت این پیشنهاد تشکر کرد. امسال باید حواسم باشد اگر چنین درخواستی از من شد، بدون بروبرگرد کتاب خوب و خوشخوان «هواتو دارم» را معرفی کنم. شما هم همین کار را بکنید و از همین امروز به عنوان یک کار خوب فرهنگی با این کتاب هوای خانواده و دوستان و همکاران و آشنایان خودتان را داشته باشید و حالشان را خوب کنید.
ارسال به دوستان
این روزها انیمیشن تنها صنعتی است که در سینمای ایران به سوددهی میرسد
ناجی آینده گیشه سینمای ایران
گروه فرهنگ و هنر: هزینه تولید یک فیلم سینمایی در حال حاضر به طور متوسط به 30 میلیارد تومان رسیده است، یعنی هر اثر باید فروش 80 میلیارد تومانی را رد کند تا سرمایهگذارانش به جز بازگشت سرمایه اولیه به سوددهی هم برسند. چند درصد فیلمهای اکرانشده در سال چنین فروشی را تجربه میکنند؟ تنها فیلمهای کمدی و چند اثر خاص به سوددهی میرسند. حتی بعضا برخی فیلمهای پرستاره با تمام حمایتها و موقعیت ویژه اکران به زحمت کمی بیشتر از هزینه تولیدشان فروش میکنند و خبری از سوددهی نیست. در وضعیت فعلی یک تهیهکننده خطمشی مشخصی برای تولید یک اثر و بازگشت سرمایه سرمایهگذاران ندارد و صرفا ناچار است با ساخت کمدیهایی در پیروی از فیلمهای پرفروش پیش از خود به حیات حرفهای ادامه دهد. اگر نگاهی به هزینه تولید و گیشه یک انیمیشن در 15 سال گذشته داشته باشد، اغلب این آثار توانستهاند فروشی حداقل 2 برابری نسبت به هزینه تولیدشان در داخل کشور داشته باشند و علاوه بر آن در خارج از کشور نیز به درآمدزایی قابل قبولی برسند.
در تمام دنیا انیمیشنسازی جایگاه ویژهای در سینمای کشورها دارد و بخش قابل توجهی از چرخه اقتصادی سینما را پوشش میدهد. برای نمونه آثار مشترک کمپانیهای دیزنی - پیکسار همواره یک شگفتی برای مخاطب به حساب میآیند و بعضا از لحاظ قصهپردازی و فیلمنامه پیشگامتر از سینمای رئال حرکت میکنند. انیمیشنهایی چون «روح» و «درون بیرون1 و 2» یک شگفتی در صنعت انیمیشنسازی جهان محسوب میشوند؛ این آثار مضامینی عمیق و روانشناسانه را با زبانی روان و خلاقانه ارائه میدهند و درکی شگرف را برای مخاطب طیفهای مختلف رقم میزنند؛ آن هم در زمانهای که سوشال مدیا مخاطب را محاصره کرده و تماشاگر با رگبار محتواهای گذرا و سطحی مواجه است.
استاندارد انیمیشنسازی در ایران نسبت به 2 دهه گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است و برخی تولیدات تیمهای انیمیشنسازی در ایران از لحاظ تکنیک چیزی کم از نسخههای خارجی فعلی ندارند. نقطه عطف مهم انیمیشنسازی ایران در دهه 90 رقم خورد و آغازگر این مسیر انیمیشن «تهران 1500» بود؛ در این دهه انیمیشنی چون «شاهزاده روم» سومین فیلم پرمخاطب سال شد و انیمیشن «فیلشاه» نیز 2 برابر هزینه تولیدش فروش داشت. در سالهای اخیر نیز انیمیشن «پسر دلفینی» با وجود شرایط سخت مقطع اکرانش در ایران به فروش قابل توجهی دست یافت و همزمان در اکران خارج از کشور نیز گیشه موفقی داشت. سال گذشته انیمیشن «بچه زرنگ» شانه به شانه کمدیهای پرفروش حرکت کرد و یک شگفتی رقم زد. در هفتههای اخیر نیز «ببعی قهرمان» افتتاحیه موفقی را در گیشه تجربه کرده است. انیمیشن «شنگول منگول» با نام جهانی «گولز» نیز در روزهای آینده به اکران میرسد و به نظر میرسد با توجه به موفقیتهای جهانی و ظرافت در طراحی، اجرا و صداگذاری همه رکوردهای پیش از خود را از لحاظ فروش و رضایت مخاطب به خود اختصاص دهد.
همه اینها نشان از آن دارد که اکنون زمان آن رسیده متولیان سینمای ایران نگاه ویژهتری به صنعت انیمیشنسازی ایران داشته باشند و علاوه بر برطرف کردن کاستیهای این حوزه و سینمای کودک و نوجوان مسیر را برای عرضه بینالمللی این آثار هموار کنند. در صورت نگاه جهانی اتاق فکر و طراحی فیلمنامه، ایران میتواند یکی از کشورهای موفق در این حوزه باشد.
در تولید انیمیشن تهیهکنندگان میتوانند با طراحی یک ساختار مدون برای رسیدن به گیشه موفق تلاش کنند. با توجه به وضعیت دستمزدها در سینمای ایران و کمتر بودن ریسک بازگشت سرمایه در انیمیشنسازی؛ اعتماد به تیمهای مجرب میتواند آینده روشنتر برای گیشه تکبعدی سینمای ایران رقم بزند. مدیریت سینمایی میتواند در این مسیر کمک ویژهای به صنعت انیمیشنسازی ایران داشته باشد و با تاسیس مراکز آموزشی برای جوانان، تشکیل اتاق فکر با حضور افراد مجرب و از همه مهمتر حمایت از بخش خصوصی مسیر را برای این مهم هموارهتر کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|