|
ارسال به دوستان
اخبار
معاون سیما به دیدار رئیس جدید سازمان سینمایی رفت
محسن برمهانی، معاون سیما به همراه جمعی از معاونان و مدیران سیما با رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی دیدار کرد. در این دیدار، معاون سیما توجه به فیلمهای سینمایی، انیمیشن، مستند و نیز آثار با ارزش فرهنگی و ملی را بخشی از مسؤولیتهای شبکههای تلویزیونی برشمرد و ضمن توضیح موضوع وفاق ملی و اهمیت همکاری دستگاههای فرهنگی، گفت: نمایش آثار سینمای ایران که با معیارهای تلویزیون همخوانی دارد، میتواند علاوه بر دیده شدن این آثار به رونق سینما نیز بینجامد. رائد فریدزاده، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی با تشکر از حضور محسن برمهانی و هیات همراه و ابراز خرسندی از آغاز مسیری تازه برای همکاری و تعامل بیشتر میان نهادهای فرهنگی، تصریح کرد: امیدوارم همگرایی نهادها و ارگانها منجر به تجمیع قوا و همچنین شوق، اراده و برنامهریزی شود و نقاط ضعف و کاستیها را بر طرف کند و در نهایت با تقویت ساختارها، به ارتقای کیفیت تولیدات سینما و سیما بینجامد. فریدزاده، رفع موانع همکاری میان تلویزیون و سینما را از جمله برنامههای سازمان سینمایی در دوره جدید اظهار کرد و گفت: همکاری تلویزیون با سینما، منجر به کارآفرینی، رونق و وسعت بازار کار در عرصه صنعت تصویر ایران خواهد شد و باید از آن استقبال کرد. بحثها و جزئیات فراوانی در زمینه این همکاری و دستاوردهایش وجود دارد که به مرور به آن خواهیم پرداخت و برای حل مسائل فیمابین تلاش خواهیم کرد.
***
هیأت انتخاب نمایشگاه «افسانه هیرکانی» معرفی شد
هیاتی متشکل از چهرههای هنری رشتههای مختلف به بررسی آثار رسیده به نمایشگاه «افسانه هیرکانی: پاسداشت گونههای درخطر» با موضوعات «افسانه و اساطیر» و «آگاهی از خطر انقراض» میپردازند. در این هیات، پریوش گنجی نقاش و طراح پارچه، آرمان آرین نویسنده و پژوهشگر، اشکان رهگذر کارگردان و موسس استودیوی هورخش، کیومرث سفیدی نویسنده و محقق محیط زیست، کیوان عسگری نقاش و تصویرگر، علی نجفیزاده کارگردان و مدیر هنری، حسامالدین جلالی طراح لباس، کریم عظیمی کارگردان و تهیهکننده سینما، ناصر نصیری طراح گرافیک و شاعر، پرویز آذرتاش آهنگساز و نوازنده، رضا منجزی هنرمند، پژوهشگر و مدرس، محمود مکتبی هنرمند محیطی و متصدی بین رشتهای، افسانه جوادپور هنرمند، کیوریتور و مدرس و رضا عیسیپور هنرمند، عکاس و مدرس به عنوان اعضای هیات انتخاب حضور دارند. سولماز ایمانی طراح پارچه، تصویرگر و مدرس مدیریت هنری این رویداد را با همکاری شبکه تشکلهای محیط زیستی و منابع طبیعی کشور برعهده دارد. همچنین سمیه شیخی، طراح پارچه و لباس و مدرس، دبیر اجرایی این رویداد است. این نمایشگاه گروهی در بخشهای هنرهای تجسمی (گرافیک، نقاشی، تصویرسازی، کاریکاتور، عکاسی و حجم)، فشن (طراحی لباس، آکسسوری و پارچهسازی)، سینما (فیلم کوتاه، ویدئو آرت)، نمایش (اجرای کوتاه، پرفورمنس آرت)، انیمیشن کوتاه، ادبیات داستانی و نمایشی (داستان کوتاه، فیلمنامه کوتاه)، موسیقی (آهنگسازی) و هنر محیطی برگزار میشود. نمایشگاه گروهی «جنگلهای هیرکانی» در استانهای میزبان گلستان، مازندران، گیلان، اردبیل، سمنان، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و تهران برگزار میشود.
***
عرضه ترجمه «جیمز» در کتابفروشیها
رمان «جیمز» نوشته پرسیوال اورت به تازگی با ترجمه سیدرضا حسینی توسط نشر آموت منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب درباره ادبیات کلاسیک آمریکا و روایتی از رمان «ماجراهای هاکلبریفین» است. پرسیوال اورت، استاد زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. آثار این نویسنده برنده جوایز بسیار معتبری شده است و از جمله آنها میتوان به رمان دکتر نه (برنده جایزه قلم، جایزه جین آستین و جایزه جان اشتاینبک و نامزد نهایی دریافت جایزه حلقه منتقدان کتاب)، رمان درختها (نامزد نهایی جایزه بوکر و برنده جایزه پن/ فاکنر) و رمان تلفن (نامزد نهایی دریافت جایزهپولیتزر) اشاره کرد. فیلم سینمایی داستان آمریکایی که سال ۲۰۲۳ برنده اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد از روی رمان «پاک کردن» این نویسنده ساخته شده است. رمان جیمز نیز در فهرست نامزدهای دریافت جایزه بوکر قرار دارد. همچنین شرکت فیلمسازی استیون اسپیلبرگ کار ساخت یک فیلم سینمایی از روی این رمان را شروع کرده است و احتمال دارد تایکا وای تیتی کارگردان معروف برنده جایزه اسکار آن را کارگردانی کند. این کتاب با ۳۴۴ صفحه و قیمت ۳۱۰ هزار تومان عرضه شده است.
***
بازی رومیزی لیپار تولید شد
بازی رومیزی لیپار بهتازگی توسط اداره کل سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شده است. لیپار نامی برگرفته از ساحلی در استان سیستانوبلوچستان است که در آن لاکپشتهای نادر و کمیاب پوزه عقابی زندگی میکنند. اینبازی رومیزی درباره نجات یک بچهلاکپشت دریایی در ساحل «لیپار» و مناسب برای گروه سنی بالای ۷ سال است. ایران کشوری سراسر شگفتی و زیبایی و یکی از زیباترین مناطق این کشور پهناور، ساحل لیپار است که همچون نگینی در بندر چابهار ایران با شنهای طلایی و دریای نیلگون، هر گردشگری را جذب خود میکند. این ساحل زیبا رازهای شگفتانگیزی در خود جای داده و لاکپشتهای دریایی از زیباییهای آن است. این لاکپشتهای دریایی در معرض خطر هستند، از این رو اداره کل سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای حفظ محیط زیست و آشناسازی کودکان با مناطق مختلف ایران، سرگرمی جدیدی با عنوان «لیپار» تولید کرده است. سرگرمیها و بازیهای رومیزی میتوانند ابزاری برای افزایش آگاهی و تقویت هویت ملی و شناخت میهن باشند.
ارسال به دوستان
به بهانه آغاز اکران «صبحانه با زرافه» در سینماهای سراسر کشور
نقشی برای مخاطب
گروه فرهنگ و هنر: 13 سال از ایفای نخستین بازیاش در نقشی کوتاه در سریال «ساختمان پزشکان» میگذرد؛ بازیگری که سال 88 پس از 15 سال بازی در سطح اول و حرفهای فوتبال ایران از دنیای ورزش خداحافظی و 2 سال بعد به پیشنهاد پیمان قاسمخانی و دعوت سروش صحت، نخستین حضورش را در عرصه بازیگری تجربه کرد؛ بازیگری که همزمان با ورودش به این عرصه با انواع و اقسام ناسزاها از سوی برخی اهالی این حوزه روبهرو شد اما امروز در حالی سیزدهمین سال تجربهاش را در حوزه هنر سپری میکند که بدون شک به یکی از درآمدزاترین بازیگران بدل شده و حضورش در هر اثر هنری تضمین فروش شده است؛ فرقی ندارد تئاتر باشد یا سینما یا حتی تلویزیون. او امروز هواداران ثابتی دارد که حاضرند برای دیدنش ساعتها مقابل سالن تئاتر یا افتتاحیه فیلم صف بکشند تا در یک فریم کنارش عکس یادگاری بگیرند. برگههای آفیش روزانه و درونگروهیاش در هر اثری بیش از یکهزار بازدید میخورد و هوادارانش به هر نحوی که شده خود را به لوکیشن فیلمبرداری میرسانند.
هر چند پژمان جمشیدی در دنیای فوتبال به محبوبیت نرسید، در عرصه سینما و تئاتر به چنان جایگاهی رسید که برای حضورش در آثار مختلف باید از یک سال قبل در نوبت بمانند.
اهالی رسانه و هنرمندان یادشان نمیرود درست 10 سال پیش در حالی که جمشیدی نخستین حضورش در تئاتر را تجربه میکرد، یکی از پیشکسوتان این عرصه در آیین رونمایی یک نمایش درست مقابل چشمانش و در حضور سایر هنرمندان حاضر در آن مراسم خطاب به او گفت «پایت را از گلیمت درازتر کردی و نباید وارد عرصه تئاتر میشدی»! آن روز جمشیدی پس از شنیدن این صحبت سکوت کرد و به آرامی از محل افتتاحیه بیرون رفت و یک دهه بعد در حالی در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفت که تئاترش طی 50 شب با 30 هزار مخاطب به 10 میلیارد تومان فروش دست یافت. البته این نوع رفتارها برای جمشیدی به امری عادی بدل شده است تا جایی که حتی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر نیز وقتی مجری برنامه نام او را به عنوان یکی از نامزدهای دریافت سیمرغ بهترین بازیگری اعلام کرد، لبخندهای کنایهآمیز حضار خاطره همان عبارت پیشکسوت را زنده کرد.
اما بدون شک نقطه عطف بازیگری جمشیدی را حضور در سریال «زیر خاکی» باید دانست؛ سریالی که موفقیتش باعث شد چند فصل از آن ساخته شود و همچنان نیز ادامه داشته باشد. در کنار فعالیتهای تلویزیونی، حضور در فیلم سینمایی هتل نیز برای او یک شتابدهنده به شمار رفت و بیش از پیش او را سر زبانها انداخت. او حالا در سیزدهمین سال فعالیتش با فیلم «صبحانه با زرافه» به کارگردانی سروش صحت از فردا روی پرده نقرهای میرود و از همین الان میتوان پیشبینی کرد این فیلم نیز همچون «هتل» با استقبال مخاطبان روبهرو خواهد شد.
به این بهانه مروری بر سالها فعالیت این بازیگر سینما و تئاتر داشتهایم.
1392 | تعداد آثار: یک سریال
پژمان جمشیدی بعد از تجربه بازی در نقش کوتاهی در سریال «ساختمان پزشکان» و فیلم تلویزیونی «شرف خانواده فاضل»، سال 1392 برای نخستینبار به عنوان بازیگر نقش اصلی سریال «پژمان» انتخاب شد. سروش صحت بر اساس فیلمنامه پیمان قاسمخانی این سریال را ساخت. داستان درباره فوتبالیستی بود که بعد از سرآمدن عمر فوتبالیاش به نقطهای میرسید که نه او را به عنوان مربی میپذیرفتند و نه بین مردم محبوبیتی داشت. انتخاب پژمان جمشیدی، بازیکن سابق پرسپولیس، یکی از بهترین اتفاقهای سریال بود و باعث شد با همین یک سریال به عنوان بازیگر به شهرت زیادی دست یابد.
1393 | تعداد آثار: یک فیلم، یک سریال و 4 تئاتر
پژمان جمشیدی سال 1393 با اینکه به نسبت پرکار بود اما کار شگفتانگیزی در کارنامه نداشت. شاید بتوان گفت بهترین اثری که بازی کرد، سریال «سالهای ابری» به کارگردانی مهدی کرمپور بود. سریال اثر موفقی نبود اما از این جهت در کارنامهاش اهمیت داشت که نقش جوانی آرام و مرموز را بازی کرد و با آنچه پیشتر در «پژمان» از او دیده بودیم، کاملا متفاوت بود و مخاطبان با وجهی دیگر از بازی او هم آشنا شدند.
1394 | تعداد آثار:2 فیلم و 2 تئاتر
«خوب، بد، جلف» به کارگردانی پیمان قاسمخانی و «50 کیلو آلبالو» به کارگردانی مانی حقیقی، مهمترین تجربیات سینمایی پژمان جمشیدی در سال 94 بودند. بخش مهمی از جذابیت فیلم «خوب، بد، جلف»، به بازی درخشان زوج پژمان جمشیدی - سام درخشانی برمیگشت. آنها بعد از «پژمان»، در این فیلم وارد فضایی تازه شدند که حاصل آن یک قصه جذاب و پر از موقعیتهای کمدی بود. او با فیلم «50 کیلو آلبالو» هم جنس کمدی جدیدی را تجربه کرد. این دو فیلم فروش قابل توجهی داشتند و جمشیدی برای نخستینبار طعم شیرین گیشه را چشید و نامش در فهرست بازیگرانی قرار گرفت که با حضورشان یک فیلم را تبدیل به بمب گیشه میکنند.
1395 | تعداد آثار: 2 فیلم و 6 تئاتر
فیلمهای جمشیدی در آن سال چندان قابل دفاع نبودند اما حضوری پررنگ روی صحنه داشت و از میان نمایشهایی که بازی کرد، بازیاش در «یادم تو را فراموش» به کارگردانی ژاله صامتی بیشتر از سایرین مورد تمجید قرار گرفت. به طور کلی میتوان گفت دستاورد جمشیدی در سال 1395 تداوم حضورش در تئاتر بود.
1396 | تعداد آثار: 3 فیلم، 2 سریال و 2 تئاتر
در سریال «دیوار به دیوار» سامان مقدم، نقش مهمی به عهده داشت و بار دیگر توانست خودش را به مخاطبان تلویزیون ثابت کند. او با فیلم «سوءتفاهم» احمدرضا معتمدی هم در جشنواره سیوششم مورد توجه قرار گرفت و نامزد سیمرغ شد.
1397 | تعداد آثار: یک سریال، 6 فیلم
بازی در سینمایی «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت، یکی از مهمترین دستاوردهای او در سال 1397 بود؛ فیلمی که با حضور در جشنواره جهانی فجر توانست جایزه بهترین کارگردانی را کسب کند.
تمرکز پژمان جمشیدی در آن سال بر بازی در فیلمهای سینمایی بود و در فیلمهای «دینامیت» و «تگزاس 1» به کارگردانی مسعود اطیابی، «هزارتو» به کارگردانی امیرحسین ترابی، «ایده اصلی» به کارگردانی آزیتا موگویی، «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت و «ما همه با هم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی بازی کرد. «دینامیت» سال 1400 اکران شد و فروش قابل توجهی به دست آورد. همکاری او با کمال تبریزی چندان آوردهای برایش نداشت. «ما همه با هم هستیم» با وجود پتانسیل زیادی که داشت، شکست خورد. او آن سال با فصل دوم «دیوار به دیوار» بار دیگر در تلویزیون ظاهر شد که چندان موفقیتآمیز نبود.
1398 | تعداد آثار: 3 فیلم و 2 تئاتر
در سینما علاوه بر «سوءتفاهم» در فیلمهای «لونه زنبور» و «تگزاس2» هم بازی کرد. این ۲ فیلم کمدی در اکران سال 98 توانستند به فروش بالایی دست یابند. اولی حدود 9 میلیارد تومان فروخت و فیلم دوم هم با فروش 14 میلیارد تومان در رده دوم جدول فروش سال قرار گرفت. جمشیدی در «خوب، بد، جلف ۲؛ ارتش سری» زوج جذابی کنار سام درخشانی تشکیل داد و فیلم توانست به اثر موفقی در گیشه تبدیل شود اما ناگهان شیوع کرونا همه چیز را تغییر داد و تعطیلی سینماها باعث شد فیلم مطابق انتظار نفروشد. در جشنواره سیوهشتم نقشی جدی در فیلم «دوزیست» به کارگردانی برزو نیکنژاد بازی کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
1399 | تعداد آثار: 4 فیلم و یک سریال
پژمان جمشیدی سال 1399 در سریال «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان بازی کرد و نقشی متفاوت و جذاب از خودش به جا گذاشت. بازی او کنار ژاله صامتی در فضایی دهه شصتی، بسیار به چشم مخاطبان تلویزیون آمد؛ موفقیتی که ۲ بار دیگر در فصلهای بعدی تکرار شد. جمشیدی در فیلم «شیشلیک» محمدحسین مهدویان هم بازی داشت و در کنار رضا عطاران، زوج جذابی را تشکیل داد.
جمشیدی در جشنواره سیونهم برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. «خوب، بد، جلف؛ رادیواکتیو» به عنوان سومین قسمت از سهگانه «خوب، بد، جلف» هم آن سال در شبکه نمایش خانگی منتشر شد، هرچند به اندازه ۲ قسمت سینمایی مورد توجه قرار نگرفت اما به هر حال تجربه خوبی در کارنامه او بود.
1400 | تعداد آثار: 2 فیلم، یک سریال و یک اجرا
جمشیدی سال 1400 با بازی در فیلم «علفزار» یکی از متفاوتترین آثار کارنامهاش را رقم زد. وی در نقش یک بازپرس پرونده ظاهر شده بود که در میان عمل به وظیفه و در نظر گرفتن وجدان، دچار تردید بود. برای بازی در این نقش جدی، نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره چهلم فیلم فجر شد. فصل دوم سریال «زیرخاکی» در آن سال ساخته شد و روی آنتن رفت و باز هم موفق بود.
1401 | تعداد آثار: 4 فیلم و 3 سریال
ابتدای سال 1401 فصل سوم سریال «زیرخاکی» با بازی پژمان جمشیدی از شبکه یک پخش شد که میتوان گفت مهمترین سریال نوروزی آن سال بود. فیلم «بخارست» به کارگردانی مسعود اطیابی هم از جمله فیلمهای کمدی پژمان جمشیدی در آن سال بود که با فروش بالایی در گیشه روبهرو شد. او آن سال با همراهی رضا عطاران در «ویلای ساحلی» کیانوش عیاری بازی کرد که از شنیدهها اینطور برمیآید که اثری قابل قبول در کارنامه او است. جمشیدی در جشنواره چهلم برای بازی در «یادگار جنوب» به کارگردانی حسین دوماری و پدرام پورامیری بالاخره برای نخستینبار دیپلم بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت. او اواخر سال هم جلوی دوربین کریم امینی در فیلم کمدی «شهر هرت» رفت.
1402 | تعداد آثار: یک فیلم و یک سریال
سال 1402 فیلم «شهر هرت» با بازی او روی پرده سینماها رفت. این فیلم اکران خود را از هفدهم خردادماه شروع کرد و بعد از گذشت ۲ هفته توانست 8 میلیارد و 500 میلیون تومان فروش داشته باشد. جمشیدی در این فیلم با شبنم مقدمی و بابک کریمی همبازی بود. او در نقش یک پسر پایینشهری فقیر ظاهر شد که با خواهرش نقشه میکشد با یک ماشین حمل جنازه به خانههای ثروتمندان بروند و به نحوی از آنها اخاذی کنند.
ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم «چالش» که این روزها در چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران در حال اکران است
بلاگر مرگ یا بلاگر زندگی؟!
گروه فرهنگ و هنر: فیلم کوتاه «چالش» تازهترین ساخته حسین جعفری است که با حضور سارا حاتمی، استعداد نوظهور این روزها که با سریال «زخم کاری» کارش را آغاز کرد، همراه است. ژانر این فیلم کوتاه، یک مساله اجتماعی و روز جامعه است که بخش زیادی از مخاطبان درگیر آن هستند. مساله شبکههای اجتماعی و بلاگری!
شبکههای اجتماعی مختلف در فضای مجازی، هر کدام شرایط و فضای مختص خود را دارند که بیشک کاربران را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان مثال اینستاگرام بر پایه تصویر و ویدئو بنا شده است و به همین جهت اصل و اساس آن دیده شدن و نمایش است. کاربر اینستاگرام خواه ناخواه درگیر مساله نمایش خود میشود، حال میخواهد عکس و ویدئو شخصی باشد یا حتی متنهایی که در قالب پست و استوری منتشر میکند.
در میان کاربران عمومی، کاربران حرفهایتری نیز حضور دارند که با نام بلاگر یا اینفلوئنسر شناخته میشوند. تا قبل از گسترش شبکههای اجتماعی، «بلاگرها» وبلاگنویسهایی بودند که در وبلاگهای خود در رابطه با موضوعات مختلف حرف میزدند که عموما هم در قالب متن بود. حال اما بلاگر در ایران به کسی گفته میشود که در اینستاگرام فعالیت منظمی دارد و معمولا هم دنبالکننده زیادی دارند.
البته که در جهان معنای بلاگری و اینفلوئنسری با ایران متفاوت است. در جهان، این دسته از افراد تاثیرگذار در امور مختلف هستند و حتی از آنها برای موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به کارگیری میشود و نظارت بر آنها وجود دارد.
در ایران اما این فضا بدون محدودیت است و همین امر هم موجب شده است بیشتر این صفحات فاقد ارزش محتوایی باشند. بیشتر این کاربران با ولع دیده شدن و جذب فالوئر با تولید ویدئوهای صرفا سرگرمکننده و محتوای غیرتخصصی و انجام چالشها به شهرت رسیده و بعد از آن هم شروع به تبلیغات و کسب درآمدهای بعضا میلیاردی از صفحات خود میکنند.
در ایران طی سالهای اخیر شاهد رشد چشمگیر بلاگری بودهایم که در دستههای مختلفی چون سبک زندگی، بیوتی بلاگر، فودبلاگر، گیمرها، واینرها و... فعالیت میکنند.
حضور این افراد و درآمدهای کلانی که از این طریق به دست میآورند، کاربران عادی این فضا را تحت تاثیر قرار داده و کار به جایی رسیده است که هر کسی دوربینی جلوی خود بگذارد و حرف بزند تا بتواند مانند بلاگرها شود. جدا از آن، حضور بدون نظارت بلاگرها، تاثیرات فرهنگی و اجتماعی را نیز به دنبال داشته است. تا چندی پیش آمار نشان میداد بیشتر بلاگرها دهه شصتی و دهه هفتادی هستند اما امروز شاهد حضور پررنگ دهه هشتادیها و حتی دهه نودیها هم در این عرصه هستیم.
با این تعاریف، باید گفت مساله بلاگری از جمله مسائل اجتماعی روز ما است که نیازمند آسیبشناسی و تولید محتوا در قالبهای مختلف است.
تمام این مسائل دغدغه کارگردان «چالش» بوده که با تولید این فیلم کوتاه، به برخی از این مسائل گریز زده است. حسین جعفری در «چالش» نگاهی به نسل جدید و نوجوان دارد که سودای بلاگری در سر دارند و میتوانند بدون محدودیت در این فضا فعالیت داشته باشند. او قصه آناهیتا را به تصویر کشیده است که تمایل به بلاگری دارد و در موقعیتی قرار میگیرد که به خواسته خود دست پیدا کند. آنا میخواهد در یک میهمانی، چالشی را در ویدئو زنده اینستاگرام اجرا کند اما اتفاقات آن طور که میخواهد رقم نمیخورد و این آغازی بر مسیر بلاگری او میشود.
این نوجوان که واژه بلاگر روزمره را دوست ندارد و خود را «بلاگر زندگی» میداند، با یک مرگ و نمایش سوگواری، دنبالکنندگانش بالا میرود. اگر لحظات شاد او 200 یا 300 بازدید خورده است، لحظات اندوه و سوگواریاش هزاران نفر را به دنبال خود کشانده است. بدیهی است از این فرصت نهایت استفاده را میکند. او که بلاگر زندگی است، درگیر «تله زندگی» میشود اما حتی از این تله هم بهره میبرد و کار به جایی میرسد که سنگ قبر تبلیغ میکند! «چالش» از حیث موضوع و دغدغه، ارزشمند است. در کنار آن، استفاده درست از سارا حاتمی به عنوان نقش اول این فیلم، از جمله نکات مثبت فیلم به حساب میآید. شاید بعد از «زخم کاری»، «کت چرمی» و «آبی روشن»، درستترین استفاده و انتخاب از سارا حاتمی باشد که اتفاق افتاده است. حاتمی در این 24 دقیقه خود خودش است و بهدرستی در نقش نشسته است؛ شاید عمده دلیل آن هم این باشد که او خودش از نسل تازه است.
قرار گرفتن او در کنار زنان بازیگر پیشکسوت چون رابعه مدنی و حضور در میهمانی اصطلاحا مادربزرگها، تقابل نسلی را بخوبی نشان داده است و فضای بامزهای را رقم میزند تا تضاد آن با نیمه دوم فیلم، فضای فیلم را قابل درکتر کند.
نکته دیگر فیلم، فرمت تصویر است که تمامش قالب اینستاگرام است و گویی ما آن را از دریچه اینستاگرام میبینیم. نکته جالبتر اینکه تمام فیلم با دوربین موبایل ضبط شده و کیفیت آن هم قابل قبول است.
«چالش» اگرچه از حیث محتوا و فیلمنامه میتوانست پربارتر باشد اما قدم خوبی برای ورود به آسیبشناسی مساله بلاگری است که دامنگیر نسل جدید شده و از این منظر تلاش حسین جعفری و عوامل فیلم قابل ستایش است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|