|
اخبار
وزیر ورزش:
نمیتوانیم شرایط جدید چینیها را برای ساخت ورزشگاه فراهم کنیم
وزیر ورزش و جوانان میگوید: شرایط جدید طرف چینی برای ساخت ورزشگاه درباره تأمین منابع مالی و ضمانتنامههای بانک مرکزی است که قطعا ما نمیتوانیم این شرایط را مهیا کنیم. احمد دنیامالی در گفتوگو با فارس، درباره مصوبه دولت سیزدهم برای احداث ورزشگاه در ایران با پیمانکاری یک شرکت چینی و آخرین وضعیت پیگیری آن در دولت چهاردهم گفت: اصل موضوع، بحث تأمین منابع است و با توجه به شرایطی که در کشور داریم، قطعا موضوع باید خیلی دقیق مورد بررسی قرار گیرد. وی افزود: حوزه تأمین منابع برای ساخت ورزشگاه در کشور از اختیارات بنده نیست اما داریم پیگیری میکنیم که موضوع تأمین منابع به شکلی انجام شود. وزیر ورزش و جوانان با ابراز تأسف از اینکه طرف چینی مفاد توافقات اولیه برای ساخت ورزشگاه را منکر شده و شرایط جدیدی را اعلام کرده است، اظهار کرد: شرایط جدید طرف چینی درباره تأمین منابع مالی و ضمانتنامههای بانک مرکزی است که قطعا ما نمیتوانیم این شرایط را مهیا کنیم. دنیامالی تصریح کرد: فعلا در حال مذاکره با طرف چینی هستیم، زیرا موضوع ساخت ورزشگاه توسط طرف خارجی از دولت قبل مطرح بوده و یکسری مذاکرات هم انجام شده است. وی در تشریح جزئیاتی از تأمین منابع مالی برای احداث ورزشگاه در ایران گفت: قرار بود منابع مالی این طرح از محل فروش روزانه 200 هزار بشکه نفت باشد، بعدها طرف خارجی آن را نپذیرفت و اعلام کرد باید در قالب یوزانس و فاینانس و تأیید و ضمانت بانک مرکزی باشد و در این قضیه در دولت قبل هم اختلافاتی وجود داشت. وزیر ورزش و جوانان در پاسخ به این پرسش که آیا استقبال از سوی طرف چینی برای ساخت ورزشگاه در ایران مثبت است یا خیر، گفت: طرف چینی یا غیرچینی برای ما بحث نیست، موضوع سرمایهگذار برای ما مهم است و سرمایهگذار هم باید با شرایط جذب سرمایه ما منطبق باشد.
***
امباپه اسرائیل را تحریم کرد؟
رسانه انگلیسی نوشت: اقدام کاپیتان تیم ملی فرانسه در غیبت مقابل اسرائیل «شائبه تحریم» را نشان میدهد.
«غیبت امباپه مقابل اسرائیل بوی تحریم میدهد»؛ این گزارش سایت footboom است. کاپیتان تیم ملی فرانسه برای دومینبار مقابل اسرائیل بازی نمیکند تا تحریم این تیم را در حمایت از فلسطین تداعی کند. پیش از این «دیدیه دشان» سرمربی تیم ملی فرانسه گفته بود امباپه را با درخواست خودش به اردوی تیم ملی دعوت نکرده و توضیح بیشتری در این زمینه نداد. ستاره فرانسوی پیش از هم با انتشار برخی پستها در فضای مجازی از مردم فلسطین در قبال کشتار مردم غزه توسط اسرائیل حمایت کرده بود. دیالو، رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه درباره شائبه تحریم اسرائیل توسط امباپه مدعی شد «غیبت او جنبه تحریمی ندارد و این یک غیبت فنی است» که سرمربی با بازیکن توافق کرده است. نشریه تایمز نوشت: بازی اسرائیل و فرانسه در ورزشگاه پارک دو فرانس «به دلیل مخالفتهای زیاد با میزبانی از اسرائیل در این کشور با حضور 1600 پلیس» برگزار خواهد شد تا شاهد «یک بازی فوتبال فوقامنیتی» باشیم.
***
بررسی عملکرد لژیونرهای تیم ملی
یک جوان در صدر
با نزدیک شدن به رقابتهای انتخابی جامجهانی ۲۰۲۶، تیم ملی فوتبال ایران برای تقابل با کرهشمالی و قرقیزستان آماده میشود و در این راه به حمایت و عملکرد بازیکنان لژیونر خود در لیگهای اروپایی نیازمند است. در میان بازیکنان دعوتشده، ۶ لژیونر حضور دارند که از ابتدای فصل تاکنون در لیگهای مختلف اروپا بازی کردهاند و هر یک عملکرد متفاوتی از خود به نمایش گذاشتهاند. نگاهی به آمار و کارنامه این بازیکنان نشان میدهد کدام یک از آنها موفقتر بوده است.
مهدی طارمی که این فصل به باشگاه اینتر ایتالیا پیوسته، در ۱۰ بازی سری آ به میدان رفته و یک پاس گل ثبت کرده است. اگرچه او هنوز در گلزنی ناموفق بوده است اما انتظار میرود با تجربه و تواناییهای خود، به مهره کلیدی تیم ملی تبدیل شود. علی قلیزاده، وینگر تهاجمی تیم لخپوزنان لهستان، پس از پایان مصدومیتش به ترکیب تیمش بازگشته و عملکرد مطلوبی از خود نشان داده است. او در ۱۵ بازی توانسته 2 گل و 2 پاس گل به ثبت برساند و با این روند صعودی، شانس خوبی برای درخشش در بازیهای ملی دارد.
محمدجواد حسیننژاد که نخستین فصل حضورش در فوتبال اروپا را تجربه میکند، در تیم دینامو ماخاچقلعه روسیه بازی میکند و توانسته در ۱۱ بازی یک گل و دو پاس گل به ثبت برساند. این عملکرد برای یک بازیکن جوان و تازهوارد به یک لیگ اروپایی، رضایتبخش محسوب میشود.
محمد قربانی نیز در تیم اورنبرگ روسیه حضور دارد و در پست هافبک دفاعی بازی میکند. او در ۱۵ بازی توانسته یک گل به ثمر برساند و با درخشش در این تیم، جایی ثابت در ترکیب اصلی اورنبرگ به دست آورده است. سعید سحرخیزان که به واسطه درخشش در لیگ ایران راهی اورنبرگ روسیه شده، فصل فوقالعادهای را تجربه میکند. او در ۱۴ بازی برای اورنبرگ موفق به زدن ۶ گل و دادن یک پاس گل شده و با این عملکرد فوقالعاده به یکی از بازیکنان مهم تیمش تبدیل شده است. این بازیکن توانسته جایگاه ثابتی در ترکیب اصلی تیمش پیدا کند.علیرضا جهانبخش، کاپیتان تیم ملی، پس از چند ماه بلاتکلیفی به تیم هیرنفین هلند پیوست و شاگرد روبین فنپرسی شد. جهانبخش که به تازگی به ترکیب این تیم اضافه شده، تاکنون تنها یک بازی انجام داده و هنوز فرصت گلزنی یا پاس گل پیدا نکرده است. با این حال، حضور در لیگ هلند میتواند به آمادگی او کمک کند.
* ارزیابی نهایی
در مجموع، ۶ بازیکن لژیونر تیم ملی ایران در این فصل توانستهاند ۱۰ گل و ۶ پاس گل برای باشگاههای خود به ثبت برسانند. با نگاهی به عملکرد کلی، به نظر میرسد سعید سحرخیزان با ۶ گل زده در ۱۴ بازی، موفقترین بازیکن این جمع بوده است. این عملکرد نشاندهنده پتانسیل بالای بازیکنان ایرانی در لیگهای اروپایی است و حضور آنها در تیم ملی نویدبخش عملکردی قدرتمندتر در بازیهای پیش رو خواهد بود.
ارسال به دوستان
پاکو خمز سرمربی تیم دسته سومی اسپانیا شد
سرمربی پیشین تیم فوتبال تراکتور هدایت یک تیم اسپانیایی در سطح سوم لالیگا را بر عهده گرفت. «پاکو خمز» که در فصول بیستودوم و بیستوسوم لیگ برتر، به مدت یک سالونیم هدایت تیم تراکتور را بر عهده داشت، راهی تیم «ایبیاز» اسپانیا شد. تیم ایبیاز در سطح سوم فوتبال اسپانیا حضور دارد و در حال حاضر در گروه دوم این مسابقات در بین ۲۰ تیم نهم است.
ارسال به دوستان
چرا تیم ملی ایران در تغییر نسل ناکام است؟
از جسارت تا ساختار
باربد بهراد: فوتبال ایران با بحران جدی در زمینه تغییر نسل مواجه است. عدم توانایی تیم ملی در جایگزین کردن بازیکنان قدیمی با استعدادهای جوان و تازهنفس، به یک مشکل ساختاری تبدیل شده است. این مساله ریشه در عواملی دارد که در عدم ریسکپذیری مربیان و فقدان برنامههای بلندمدت برای پرورش استعدادهای جدید در آکادمیهای فوتبال خلاصه میشود. این بحران، بویژه با آغاز تعطیلات لیگ برتر و برگزاری بازیهای تیم ملی در مسابقات انتخابی جامجهانی ۲۰۲۶، بیش از پیش به چشم آمده و تبدیل به موضوعی داغ در جامعه فوتبال ایران شده است.
* جوانی برای تیم ملی وجود ندارد؟!
یکی از چهرههایی که اخیرا به این مساله پرداخته، سعید الهویی، مربی تیم ملی و دستیار امیر قلعهنویی است. او در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد باشگاههای لیگ برتر ایران قادر به پرورش و ارائه بازیکنان جوانی که بتوانند نیازهای تیم ملی را برآورده کنند، نیستند. الهویی معتقد است باشگاهها به دلیل فشار برای کسب نتیجه و نگاه نتیجهگرایانه به بازیها، اعتماد کافی به بازیکنان جوان ندارند. از نظر او، تیم ملی فرصتی برای ساختن بازیکنان ندارد و این فرآیند باید در سطح باشگاهی اتفاق بیفتد، چرا که در اردوهای ملی، زمان و شرایط لازم برای تربیت و تمرین کافی وجود ندارد.
این صحبتها نشان میدهد تیم ملی عملا به جای یک مرکز پرورش استعداد، به مکانی برای جمعآوری بازیکنان از باشگاهها تبدیل شده است. الهویی با بیان این نکته، به نوعی باشگاهها را به دلیل عدم ارائه استعدادهای جدید به تیم ملی مورد انتقاد قرار داد اما سوال این است: آیا واقعا فقط باشگاهها تقصیرکارند؟
* باشگاهها مقصرند؟
بسیاری از مربیان تیم ملی مشکل را به باشگاهها نسبت میدهند و معتقدند کاهش تعداد استعدادهای جوان به دلیل تمرکز باشگاهها بر نتیجهگرایی است. این نگاه اما نمیتواند توضیح کاملی برای بحران بازیکنسازی در فوتبال ایران باشد. در دنیای حرفهای فوتبال، نتیجهگرایی مسالهای طبیعی است؛ هر تیمی به میدان میرود، هدفش کسب پیروزی است. بنابراین، نمیتوان از باشگاهها انتظار داشت تمرکز خود را از کسب نتایج بردارند و صرفا به پرورش بازیکنان جوان بپردازند.
همانطور که تیم ملی در مسابقات انتخابی جامجهانی به دنبال نتیجه است، باشگاهها نیز در لیگ و مسابقات آسیایی با انگیزهای مشابه به میدان میروند. اینکه از باشگاهها انتظار داشته باشیم تمرکز خود را بر پرورش بازیکنان جوان بگذارند و نتیجهگرایی را کنار بگذارند، خواستهای غیرمنطقی است. باشگاهها نیز برای بقا در لیگ برتر و افزایش طرفدارانشان به نتایج خوب نیاز دارند و این واقعیتی است که نمیتوان از آن غافل شد.
* کمبود استعدادهای جوان؛ ریشه مشکل کجاست؟
بحران کنونی تیم ملی را نباید تنها به نتیجهگرایی باشگاهها نسبت داد، بلکه مشکل اصلی را باید در کمبود برنامههای پشتوانهسازی جستوجو کرد. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، ضعف ریسکپذیری مربیان ایرانی در ۲ سطح باشگاهی و ملی است. این مربیان بهندرت به جوانانی که تواناییها و استعدادهای خود را نشان دادهاند، فرصت بازی میدهند. در عوض، آنها به تجربه بازیکنان قدیمیتر تکیه میکنند و باعث میشوند استعدادهای جوان فرصت اثبات خود را پیدا نکنند.
در واقع، بسیاری از مربیان ایرانی به دلیل ترس از شکست، از ریسک و اعتماد به بازیکنان جوان اجتناب میکنند. این باعث شده است بازیکنان بااستعداد که میتوانستند نسل جدیدی برای تیم ملی باشند، روی نیمکت بنشینند و تماشاچی باشند. این روند نهتنها به فوتبال ایران ضربه زده، بلکه باعث شده است تیم ملی با کمبود بازیکنان شایسته جایگزین مواجه شود.
* ریسکپذیری؛ شرط لازم برای پیشرفت
ریسکپذیری و نتیجهگرایی الزاما در تضاد نیستند. در حقیقت، در بسیاری مواقع برای دستیابی به نتایج مطلوبتر، مربیان باید ریسک کنند و به جوانان میدان دهند. با این حال، ترس از عدم موفقیت و احتمال از دست دادن جایگاه شغلی باعث شده مربیان ایرانی از پذیرش این ریسک دوری کنند. همین مساله سبب شده است دست تیم ملی در یافتن جایگزینهای مناسب برای نسل فعلی کوتاه بماند و به نوعی مجبور به ادامه همکاری با بازیکنان قدیمی شود.
* آکادمیها؛ زنگ خطری برای آینده فوتبال ایران
از سوی دیگر، بیتوجهی به آکادمیهای فوتبال به عنوان بستر اصلی پرورش استعدادهای جوان نیز یکی از عوامل کلیدی بحران بازیکن در فوتبال ایران به حساب میآید. این آکادمیها که باید به عنوان پایههای آینده فوتبال کشور عمل کنند، معمولا با کمبود بودجه و عدم توجه کافی روبهرو هستند.
باشگاههای بزرگ و حتی ثروتمند نیز در ایران بهندرت به سرمایهگذاری در آکادمیهای خود اهمیت میدهند و به جای تربیت بازیکنان جدید، به دنبال خرید بازیکنان آماده هستند. در این شرایط، آکادمیها که باید در خط مقدم تربیت نسل آینده قرار داشته باشند، در حاشیه قرار گرفتهاند.
این غفلت از آکادمیها، به لیگ ایران و تیمهای باشگاهی آسیب رسانده است، چرا که این سیستم نتوانسته بازیکنان جوان و پدیدههای جدیدی را برای معرفی به تیم ملی پرورش دهد. مربیان تیم ملی نیز به دلیل این کمبودها با دستان خالی در مواجهه با انتخاب بازیکنان جوان قرار میگیرند.
* استعدادیابیهای سطحی؛ مانع پیشرفت بازیکنان پایه
علاوه بر بیتوجهی باشگاهها به آکادمیها، در سطح پایه ملی نیز با ضعفهایی روبهرو هستیم. بسیاری از استعدادیابیها در فوتبال ایران به شکل نمایشی و سطحی انجام میشود و اغلب برنامهریزی بلندمدتی برای رشد و پرورش بازیکنان وجود ندارد. عدم برنامهریزی باعث شده بسیاری از بازیکنان مستعد که میتوانستند به تیم ملی راه پیدا کنند، از مسیر اصلی خود خارج شوند و به تیم ملی بزرگسالان نرسند.
این فرآیند عدم توجه، موجب میشود بسیاری از استعدادها پس از دورههای نونهالی و نوجوانی از جریان فوتبال خارج شوند و به نوعی میوه ندهند. این وضعیت در حالی است که در کشورهای پیشرفته، پرورش بازیکنان جوان با یک برنامهریزی منسجم و طولانیمدت انجام میشود.
* نیاز به ریسکپذیری و برنامهریزی در آکادمیها
اگر به آکادمیها توجه بیشتری شود و این سیستم پرورش با ریسکپذیری مربیان همراه شود، فوتبال ایران از بحران تغییر نسل فعلی خارج خواهد شد. به عبارت دیگر، این بحران محصول مشترک عملکرد مربیان در ۲ سطح باشگاهی و ملی است و نمیتوان مسؤولیت آن را گردن یک گروه خاص انداخت.
ارسال به دوستان
بررسی شکایت مطهری از استقلال و بسته شدن پنجره آبیها
گیتار ناکوک
مهدی مرسلی: باشگاه استقلال فصل گذشته تصمیم به فسخ یکطرفه قرارداد «امیرارسلان مطهری» گرفت؛ اقدامی که این بازیکن از همان ابتدا آن را غیرقانونی دانست و با طرح شکایت به کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال، به دنبال احقاق حق خود بود. ماجرای فسخ قرارداد مطهری از سوی باشگاه استقلال، در هفتههای گذشته با شایعات بسیاری همراه بوده است. برخی منابع خبری اعلام کردند شکایت این بازیکن ممکن است منجر به بسته شدن پنجره نقلوانتقالاتی استقلال شود. این در حالی است که پیگیریها نشان میدهد این ادعا صحت ندارد و رأیی در این باره صادر
نشده است.
* روند رسیدگی به شکایت مطهری
پس از شکایت ارسلان مطهری، کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال به بررسی پرونده پرداخته و اقدام باشگاه استقلال در فسخ یکطرفه قرارداد را غیرموجه تشخیص داده است. با این حال، تاکنون هیچ تصمیمی مبنی بر بسته شدن پنجره نقلوانتقالاتی این باشگاه یا جریمه مالی برای استقلال اعلام نشده است. در واقع، کمیته وضعیت با بررسی اسناد و مدارک موجود، به این نتیجه رسیده که فسخ قرارداد از سوی باشگاه استقلال بدون دلایل کافی صورت گرفته است اما هنوز هیچ جریمهای برای این تخلف تعیین نکرده است.
* احتمال ارجاع پرونده به فیفا
ابتدا گفته میشد مطهری ممکن است برای پیگیری حقوق خود پرونده را به مراجع بینالمللی از جمله فیفا ارجاع دهد اما قوانین فیفا و فدراسیون فوتبال ایران، مشخص میکند که بازیکنان ابتدا باید پرونده خود را از طریق مراجع داخلی پیگیری کنند و در صورت اعتراض به رأی نهایی، میتوانند پرونده را به مراجع بینالمللی ارجاع دهند. به این ترتیب، پرونده مطهری در مرحله نخست در کمیته وضعیت فدراسیون فوتبال ایران بررسی شده و تاکنون نیازی به ارجاع به فیفا نبوده است.
* دلایل احتمالی استقلال برای فسخ قرارداد
بسیاری از کارشناسان معتقدند اقدام باشگاه استقلال برای فسخ قرارداد مطهری، شاید ناشی از مشکلات مالی و نیاز به تعدیل دستمزدها بوده باشد. در سالهای اخیر، باشگاههای ایرانی بارها با چالشهای مالی مواجه و بعضا ناچار به فسخ قرارداد بازیکنان شدهاند تا هزینههای خود را مدیریت کنند اما فسخ یکطرفه قرارداد بازیکن بدون توافق یا دلیل موجه، میتواند پیامدهای قانونی به همراه داشته باشد و همین امر نیز اکنون برای استقلال چالشساز شده است.
* روند احتمالی مذاکرات آینده
در حال حاضر مطهری میتواند با باشگاه استقلال وارد مذاکراتی شود تا به توافقی دوجانبه برای حلوفصل اختلافات برسند. این بازیکن هنوز درخواست رسمی برای دریافت غرامت یا بسته شدن پنجره نقلوانتقالاتی استقلال نداشته و به همین دلیل، باشگاه از هرگونه جریمه یا محدودیت در نقلوانتقالات مصون مانده است اما در صورتی که مطهری تصمیم به درخواست غرامت بگیرد، باید شکایت جدیدی را تنظیم کند و مجدداً پرونده را به کمیته وضعیت ارسال کند.
* تأثیر این موضوع بر تیم استقلال
با توجه به بسته نشدن پنجره نقلوانتقالات، باشگاه استقلال میتواند به فعالیتهای خود در بازار نقلوانتقالات ادامه دهد. این موضوع برای استقلال که همواره به دنبال تقویت ترکیب تیمی خود است، اهمیت بالایی دارد. همچنین ادامه مذاکرات میان باشگاه و مطهری میتواند به توافقی منجر شود که هر ۲ طرف را از روندهای قانونی پیچیده نجات دهد.
* نتیجهگیری
با وجود اینکه فسخ قرارداد مطهری غیرموجه تشخیص داده شده است اما این باشگاه فعلا از محدودیتهای قانونی مصون است و پنجره نقلوانتقالاتی آن بسته نشده است. مطهری نیز اگرچه تا امروز درخواست رسمی برای دریافت غرامت ارائه نداده اما این گزینه را پیش رو دارد. به نظر میرسد این پرونده علاوه بر تأثیرات مالی، میتواند برای استقلال یک درس مهم درباره چگونگی مدیریت قراردادها و رعایت حقوق بازیکنان باشد.
ارسال به دوستان
نگاه
تاریخ انقضای زلنسکی
حنیف غفاری: «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین تا قبل از شکست سنگین دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری ۵ نوامبر، ایدهای متوهمانه تحت عنوان «طرح پیروزی» را به کاخ سفید و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی ارائه کرد که یکی از ارکان اصلی آن، عضویت فوری اوکراین در پیمان ناتو و دیگری، عقبنشینی روسیه از مناطق شرق، خصوصا دونتسک و لوهانسک بود. حتی قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا این طرح مورد اقبال اعضای ناتو قرار نگرفت. اساسا با توجه به مختصات میدان جنگ و وقایع متنی و فرامتنی آن، امکان تحقق طرح زلنسکی وجود نداشت. فراتر از آن، اعضای اروپایی ناتو در انتظار مشخص شدن نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و بازتعریف معادلات درونی و پیرامونی جنگ اوکراین بر اساس آن بودند.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بدترین خبر ممکن برای رئیسجمهور ناتوان اوکراین محسوب میشود. ترامپ در حاشیه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد (سپتامبر امسال) ملاقاتی با زلنسکی داشت و در آن، تفاوت رویکرد خود با دموکراتها در قبال جنگ اوکراین را تشریح کرد. جوزپ بورل، وزیر خارجه اتحادیه اروپایی نیز قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تاکید کرده بود پیروزی ترامپ جایی برای بازیگردانی و سیاستگذاری اروپاییان در جنگ اوکراین باقی نخواهد گذاشت.
اخیرا ترامپ در تماس تلفنی کاملا غیردوستانه خود با زلنسکی، ملاحظاتی را درباره جنگ اوکراین و آینده آن به وی اعلام کرد. برخی نزدیکان رئیسجمهور برگزیده آمریکا قویا تاکید کردهاند ترامپ قصد دارد قبل از حضور رسمی در کاخ سفید، نقشه راه عملیاتی پایان دادن به جنگ اوکراین را در رایزنی با کییف و مسکو به سرانجام برساند. در این میان، کمترین اهمیتی برای ترامپ ندارد کمدین نسبت به این نقشه راه چه تصوری داشته یا خواهد داشت! زلنسکی در این معادله، صرفا یک مخاطب است و دیگر هیچ! اصولا از همان زمانی که زلنسکی به مهره بازی آتلانتیکیها در پیشبرد بازی خطرناک «گسترش ناتو به شرق» تبدیل شد، قرار نبود کمترین اختیاری درباره آغاز و پایان جنگ داشته باشد! زلنسکی به اندازهای مقهور وعدههایی مانند عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی، عضویت در اتحادیه اروپایی و سرمایهگذاری متمرکز شرکتهای غربی در کییف، خارکیف، خرسون و ژاپورژیا شده بود که متوجه بدیهیترین واقعیات جاری پیرامون خود و کشورش نشد!
اکنون، زلنسکی صرفا محکوم است نحوه مرگ سیاسی خود را تعیین کند نه کلیت آن را! به عبارت گویاتر، رئیسجمهور اوکراین نه به عنوان یک طرف مشورت، بلکه به عنوان یک گیرنده و تابع پیام آمریکاییها از سوی ترامپ به رسمیت شناخته میشود. همین نگاه تحقیرآمیز را بایدن و هریس نیز نسبت به زلنسکی داشتند. در اینجا قاعدهای وجود دارد که زلنسکی نماد تام و مصداق مطلق آن است: «مهرههای بازی غرب در حوزه روابط بینالملل، اساسا در جایگاه تعیین استراتژی، تاکتیک، رفتار، گفتار و از همه مهمتر، سرنوشت سیاسی و حتی فردی خود نیستند».
طی ۳۳ ماه اخیر، زلنسکی بارها پشت درهای بسته ناتو و کاخ سفید، در انتظار تحقق وعدههای تکراری آتلانتیکیها درباره حمایت تسلیحاتی مطلق و تمامعیار آنها از کییف و لزوم عضویت اوکراین در ناتو ماند اما نتیجهای جز ناامیدی و شکست کسب نکرد. از همه مهمتر اینکه رئیسجمهور اوکراین حتی جرات انتقاد صریح از عهدشکنیهای آمریکا و اروپاییان را ندارد! اکنون ترامپ در آوردگاه انتخاباتی ۵ نوامبر پیروز شده و قصد تحمیل بازی مخصوص خود بر کییف و کمدین را دارد. زلنسکی و متعاقبا وزرای دفاع و خارجه اوکراین قرار نیست حتی کمترین نقش و جایگاهی در ترسیم آینده کشورشان ایفا کنند. آنها در انتظار صدور نهایی بخشنامهای از سوی ترامپ هستند که محکوم به اجرای آن هستند و حتی قدرت تغییر تبصرهها و ملاحظات آن را نیز نخواهند داشت. قطعا زلنسکی نباید کسی جز خود را در این باره مقصر قلمداد کند. ماهیت بازیگران ۲ سوی آتلانتیک از ابتدا بر اساس بدیهیترین وقایع رخ داده در دوران پساجنگ دوم جهانی، مشخص و قابل پیشبینی بوده است. این سیاستمداران و دولتها هستند که با گره زدن بازی خود به آمریکا و اروپا، خود را در عوض بازیگران مستقل، به ابزارهای بازی دیگران تبدیل میکنند. تاریخ مصرف یک ابزار، به طور طبیعی محدود و معین است. از این رو بهتر است زلنسکی در دوران پساجنگ اوکراین، بازی مقصرسازی را علیه کسی جز خود آغاز نکند. این همان بنبستی است که زلنسکی از ابتدا به زندگی در آن تن داده بود!
ارسال به دوستان
یادداشت روز
مبارزه جهانی علیه غولهای مجازی
مرتضی علیزاده: در حال حاضر اعتیاد به استفاده از گوشیهای همراه هوشمند، معضلی جهانی است. به همین دلیل در سالهای اخیر بسیاری از دولتها اقدام به محدود کردن پلتفرمهای اجتماعی و کنترل فعالیت آنها کردهاند. از آن جمله میتوان به محدودیت سنی برای استفاده از شبکههای اجتماعی اشاره کرد که در پی احساس نگرانی خانوادهها از محتواهای نامناسب این شبکهها برای کودکان و نوجوانان از سوی دولتها اجرا شده است. آخرین نمونه از این قبیل اقدامات، مربوط به دولت استرالیاست که دیروز در لایحهای محدودیت استفاده از شبکههای اجتماعی را تا 16 سالگی افزایش داد. «آنتونی آلبانیز» نخستوزیر استرالیا اعلام کرده است غولهای فناوری با ارائه اطلاعات نادرست از طریق شبکههای اجتماعی، سلامت روان نوجوانان را به خطر انداختهاند و او اجازه نمیدهد این وضع ادامه یابد.
هر چند معلوم نیست ابزار فنی لازم برای عمل به چنین قوانینی تا چه اندازه در دسترس است اما دولت استرالیا امیدوار است با اجرای این لایحه از ابتدای سال ۲۰۲۵، بتواند شرکتهای بزرگ فناوری را به کنترل کامل خود درآورد. جالب اینکه رئیس ایمنی شرکت متا در واکنش به این اقدام اظهار کرده است به هرگونه اعمال محدودیت سنی از سوی دولت استرالیا احترام خواهد گذاشت. البته هم اقدام استرالیا در اعمال محدودیت سنی در استفاده از شبکههای اجتماعی و هم احترام غولهای فناوری نسبت به قوانین داخلی کشورها و پاسخگویی آنها، امری کاملا معمول و متداول در جهان است. استیضاح مدیر تیکتاک در کنگره آمریکا یکی از بارزترین نمونههای حکمرانی فضای مجازی و پاسخگویی شرکتهای بزرگ فناوری نسبت به قوانین داخلی کشورها بود که سال گذشته پیش چشم همگان اتفاق افتاد. یا دستگیری مدیرعامل تلگرام توسط دولت فرانسه که در نهایت به پاسخگویی پاول دورف منجر شد. همه اینها حاکی از آن است حکمرانی فضای مجازی در جهان امر بسیار مهمی است که اتفاقا دولتهای توسعهیافته نسبت به آن بسیار جدیتر و سختگیرتر هستند.
درباره اعمال محدودیتهای سنی به واسطه انتقال محتوای نادرست و ناسالم در شبکههای اجتماعی، این سختگیریها بیشتر هم هست. در فرانسه عضویت در شبکههای اجتماعی برای افراد زیر 13 سال به کلی ممنوع و برای افراد 13 تا 15 سال با رضایت و نظارت والدین ممکن است. اخیرا کمیسیونی متشکل از کارشناسان فرانسوی در گزارشی اعلام کرده استفاده از گوشیهای هوشمند به واسطه اینکه اعتیادآور است، برای افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود. در اسپانیا علاوه بر ممنوعیت دسترسی به شبکههای اجتماعی برای زیر 16 سالهها، عضویت در تیکتاک، ایکس و... بدون اجازه والدین ممکن نیست. آمریکا، روسیه، آلمان، چین، ژاپن، سنگاپور، تایوان و... دیگر کشورهایی هستند که برای استفاده از همه یا برخی شبکههای اجتماعی خاص، محدودیتهای سنی وضع کردهاند. در کشورهایی هم که محدودیت سنی تعیین نشده، ارائه محتواهای نامناسب و ناسالم به کودکان و نوجوانان برای شرکتهای ارائه دهنده خدمات ممنوع است.
غرض اینکه اعمال محدودیت در استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی در بسیاری از کشورها بویژه کشورهای توسعهیافته امری طبیعی و مسالهای جدی است. شاید کسانی بپرسند با وجود بدافزارهای موجود، دور زدن این محدودیتها دشوار نیست؛ اولا این مساله از سوی برخی دولتها در حال پیگیری است و ممکن است در نهایت به نتایج مثبتی منجر شود. مثلا در اسپانیا «آژانس حفاظت از دادهها» اعلام کرده روی توسعه یک سیستم شناسایی کار میکند تا از دور زدن محدودیتها از سوی افراد زیر سن قانونی هنگام ایجاد حسابها جلوگیری کند. یا در همین استرالیا نخستوزیر این کشور نسبت به راهاندازی یک سیستم شناسایی پیشرفته ابراز امیدواری کرده است. یا در قانون ایالتی فلوریدا در آمریکا، بار مسؤولیت بر دوش پلتفرمها گذاشته شده و برای شرکتهایی که «عمدا یا سهوا» این قانون را نقض کنند، جریمه سنگینی در نظر میگیرند. ثانیا حتی اگر راههایی برای دور زدن این قوانین و محدودیتها از سوی کاربران وجود داشته باشد، اصل حکمرانی اینترنت و فضای مجازی موضوعیت دارد و دولتها باید بکوشند با مقابله با راههای دور زدن، دغدغه و نگرانی شهروندان بویژه خانوادهها را در رابطه با کودکان و نوجوانان رفع کنند. در واقع وضع قوانین مرتبط و پاسخگو کردن شرکتهای ارائهدهنده خدمات، گام نخست Network Sovereignty یا حاکمیت شبکه است که در ادامه با بسته شدن راههای گریز، به کمال میرسد. بنابراین وضع قوانین بهروز و کارآمد و سپس الزام شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی مقدمات لازم برای ایجاد حکمرانی مقتدر و موثر فضای مجازی است که از حقوق مسلم شهروندی در تمام کشورهاست.
طبیعتا شهروندان ما نیز از این قاعده مستثنا نیستند و حق مسلم خانوادههای ایرانی است که بتوانند از سلامت روان فرزندان خود بخوبی مراقبت کنند، بویژه که در فرهنگ ایرانی خانواده شأن و جایگاه والایی دارد و حریم آن مستلزم امنیت و آرامش است و با وجود دشمنانی که تلاش میکنند از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی نسل جوان ایرانی را تحت تاثیر قرار دهند، تامین این امنیت به مراقبت دوچندان نیاز دارد. اقدامات جدی کشورهای مختلف در مقابله با غولهای فناوری جهت حفظ سلامت روان شهروندان بویژه کودکان و نوجوانان نشان میدهد مسؤولان دولتی باید حاکمیت شبکه یا همان حکمرانی فضای مجازی را جدی بگیرند و ضمن اصلاح قوانین مرتبط، پلتفرمهای اجتماعی را به فعالیت در چارچوب این قوانین ملزم کنند. البته جدیت دولت در این جهت مستلزم یک مطالبه ملی است که با وجود خطرات ناشی از رها بودن فضای مجازی، به نظر خواسته همه خانوادههای ایرانی است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|